Tagنگاهی

پادشاه جهنم برمی‌خیزد – نگاهی به داستان Diablo – قسمت پایانی

پادشاه جهنم برمی‌خیزد – نگاهی به داستان Diablo – قسمت پایانی

نگاهی به داستان Diablo – قسمت پایانی

در نقاط مختلف سرزمین Tristram و Khanduras موجودات تحت کنترل دیابلو ظهور کردند. آنها مردمان و هر چیز زنده‌ای که در سر راهشان قرار می‌گرفت نابود کرده و خانه‌ها را به آتش می‌کشیدند. در این حین نیز دیابلو در زندانش رفته رفته قوی‌تر می‌شد. او هر روز در زندانش انتظار می‌کشید تا بار دیگر با برداران شیطانی خود Baal و Mephisto دیدار کند. هدف نهایی دیابلو آزاد کردن برادرانش از زندان‌های Soulstone مشابه با زندان خودش بود. به نظر می‌رسید که در زمانی بسیار نزدیک، سه شیطان اصلی با یکدیگر دیدار کنند. آنها می‌توانستند با قدرت بلا منازع خود کل سرزمین‌های Sanctuary را به خاک و خون بکشند. اینجاست که قهرمان داستان ما وارد بازی می‌شود. گیمر در بازی Diablo باید از شکل‌گیری هدف‌های شوم دیابلو جلوگیری کند. در این قسمت گیمر باید با 16 مرحله دست و پنجه نرم کرده و در انتها نیز با دیابلو روبرو شود.

مشقت‌های یک قهرمان

قهرمان داستان باید با شیاطین زیادی در راه رسیدن با دیابلو مبارزه کرده و نقشه‌های شوم او را باطل کند. در انتهای بازی و بعد از مشقت‌های فراوان گیمر موفق می‌شود تا بدن شاهزاده جوان را به دست آورده و Soulstone مربوط به دیابلو را از پیشانی او در بیاورد. دیابلو شروع به ذوب شدن کرده و در نهایت بدن بی‌جان شاهزاده Albrecht نمایان می‌شود. در این قسمت قهرمان داستان تصمیم می‌گیرد تا Soulstone را در پیشانی خود فرو ببرد! قهرمان داستان قصد دارد تا از قدرت دیابلو برخوردار شود اما این کار پایان خوشی ندارد. برخلاف آن چیزی که همه فکر می‌کردند نسخه اول Diablo پایان چندان خوشی ندارد. قهرمان داستان با دست زدن به این عمل تبدیل به موجودی به نام Dark Wanderer شد که روح دیابلو در جسم آن بود.

سقوط یک قهرمان

در انتهای بازی نخست شاهد جملاتی عجیب هستیم که پایان بندی خوش همه بازی‌های معاصر را تحت تاثیر قرار داد. Diablo یکی از تاریک‌ترین پایان‌بندی‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی را به گیمر ارائه می‌کند. این جملات بدین شکل در انتهای بازی مشاهده می‌شود. ” Soulstone  با آتشی جهنمی در چشمان او می‌خروشد به صورتی که چشمان او چیزی را نمی‌بیند. خون تازه‌ای در رگ او جاری می‌شود، در چشمان او. زمزمه‌هایی از مردمان لعنت شده هر لحظه در گوش‌های او طنین‌انداز می‌شود. تو کاری را کردی که می‌دانی باید انجام می‌شد. ذات دیابلو حالا اسیر شده است. تو دعا می‌کنی که آنقدر قوی باشی تا بتوانی روح این شیطان بزرگ را درون خودت نگه داری، آن را کنترل کنی. گرچه تو توانستی ماموریت خود را با موفقیت به پایان برسانی، هنوز می‌توانی حضور دیابلو را حس کنی. چنگال‌های آتشین او به روح تو خدشه وارد می‌کند. مبارزه برای به دست گرفتن کنترل، ذهن تو به سمت سرزمین‌های باستانی و اسرار‌آمیز شرق اشاره دارد. شاید در آنجا بعد از سرزمین‌های بایر Aranoch بتوانی پاسخی پیدا کنید. یا شاید حتی… رستگاری؟” ادامه داستان اصلی بازی در بازی بسیار موفق Diablo 2 دنبال می‌شود.

فرشته نجات

اگر از طرفداران پر و پا قرص سری Diablo باشید حتما با Deckard Cain آشناییت دارید. از او باید به عنوان فرشته نجات یاد کرد زیرا وقتی هیچکس نمی‌دانست که چه اتفاقای در حال رخ دادن است، او به کمک قهرمان بازی می‌آمد تا جلوی نیرو‌های شیطانی گرفته شود. او یکی از شخصیت‌هایی است که گیمر در طول بازی بار‌ها با او برخورد می‌کند. او در واقع در شهر Tristram حضور دارد و با فروش آیتم یا شناسایی آن به گیمر کمک می‌کند. همانطور که می‌دانید، فرقه Horadrim سه روح سه شیطان اصلی را درون Soulstoneهایی مخصوص زندانی کرده و در نقاطی دور از دسترس پنهان کرده‌اند. به نظر می‌رسد که فرقه Horadrim مدت‌هاست که دیگر فعالیتی ندارد و حتی هیچکس نیز ادعا نمی‌کند که عضوی از این فرقه است. در این اثر می‌فهمیم که Cain در واقع آخرین Horadrim باقی مانده است و قصد دارد تا با کمک گیمر و یا همان قهرمان داستان Lazarus و دیابلو را شکست دهد. Deckard Cain به زودی به نمادی از سری Diablo تبدیل شد و نقش مهمی در اتفاقات هر سه بازی منتشر شده از این سری بر عهده داشت. او با علم و دانش خود نسبت به موجودات جهنمی کمک زیادی به گیمرها می‌کند.

تاریخی که نوشته شد

همانطور که قبلا هم اشاره شد، سری Diablo باعث به وجود آمدن سبک خاصی از بازی که ترکیبی از المان‌های نقش‌آفرینی و اکشن بود. دوربین منحصر به فرد آن و همچنین روند مخصوص اشاره و کلیک این بازی به نوعی دل همه گیمر‌ها را به دست آورد. این بازی موفق به فروش 2.5 میلیون نسخه شد که برای یک بازی که 20 سال پیش عرضه شده رکوردی خاص به شمار می‌رود. Diablo توانست به موفقیتی باور نکردی بین گیمر‌ها و منتقدان دست پیدا کند. این بازی با کسب نمره‌های باور نکردنی توانست رکورد امتیاز 96 را در وب‌سایت Metacritic به دست آورد. موفقیت این بازی و در ادامه Diablo 2 و بسته الحاقیش باعث شد تا بسیاری از استودیو‌های دیگر بازی‌هایی مشابه با Diablo بسازند. در این فرآیند که شامل بازی‌های ناموفق بسیار زیادی بود آثاری درخور توجه نیز یافت می‌شود. بازی‌های Titan Quest، Sacred، Ragnarok Online، Path of Exile، Torchlight و Dungeon Siege با الهام گیری مستقیم از Diablo ساخته شدند و توانستند به موفقیت های نسبی دست پیدا کنند.

 

بلیزارد با اعتماد به بازی دیابلو توانست بازی خوبی را به گیمر‌ها اهدا کند. آنها تنها بعد از سه سال نسخه دوم بازی را با نام Diablo 2 به بازار عرضه کردند. بیست سال از عرضه نسخه اول Diablo می‌گذرد و حالا این بازی به یکی از بزرگترین آثار شناخته شده در کل تاریخ صنعت گیم و یکی از نماد‌های اصلی شرکت بلیزارد تبدیل شده است. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد که این بازی با این استقبال روبرو شود اما همه می‌دانیم که بازی‌های خوش ساخت همراه با گیم‌پلی خوب همیشه قلب گیمرها را تسخیر کرده و در یادها باقی می مانند.

 

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

پادشاه جهنم برمی‌خیزد – نگاهی به داستان Diablo – قسمت پایانی

پادشاه جهنم برمی‌خیزد – نگاهی به داستان Diablo – قسمت اول

پادشاه جهنم برمی‌خیزد – نگاهی به داستان Diablo – قسمت اول

بیست سال پیش در سال 1997 سری بازی‌های محبوب پا عرصه دنیای بزرگ بازی گذاشت. اثری که توانست بسیار زود به یک بازی خارق‌العاده تبدیل شود. در آن بازه زمانی هنوز استودیوی به نام Blizzard North وجود داشت که به استعداد‌های نهفته شخصی به اسم Bill Roper اعتماد کرد. بیل روپر توانست بازی را خلق کند که به عنوان پدر بازی‌های اکشن/نقش‌آفرینی با دوربین ایزومتریک شناخته می‌شود. موفقیت این بازی به حدی بود که در طول 20 سال گذشته بازی‌های متعددی به تقلید از آن ساخته شدند اما حتی در غیبت بیش از یک دهه این بازی در بازار، هیچ کدام از این آثار نتوانستند جای خالی Diablo را برای گیمر‌ها پر کند. دنیای Diablo و داستان آن باعث شده است تا بلیزارد از این دنیای غنی استفاده کرده و هر بار داستانی زیبا‌تر نسبت به بازی قبلی ارائه دهد. اینبار به مناسبت تولد بیست سالگی بازی Diablo به شرح داستان اولین نسخه این بازی خواهیم پرداخت.

وقتی شیطان در زمین قدم می‌زد

داستان بازی Diablo در سرزمین Khanduras رخ می‌دهد. سرزمینی بزرگ که خود آن در دنیای Sanctuary قرار دارد. در این اثر گیمر به عنوان یک قهرمان در داستان نقشی را ایفا خواهد کرد. این قهرمان باید در نبرد با ارباب وحشت و عوامل شیطانی‌اش، شهر Tristram را نجات دهد. این نیروها در قسمت زیرین شهر Tristram قرار دارند. البته باید گفت که داستان Diablo بسیار پیچیده‌تر از چند خط قبلی است. داستان اصلی این سری در واقع جنگی بین نیرو‌های بهشت و جهنم است. شهر Tristram در این میان با هجوه‌ای از نیرو‌های شیطانی روبرو می‌شود. این نیروها همگی از قسمت زیرین کلیسای معروف این شهر به مردمان Tristram حمله ور می‌شوند. گیمر در اینجا کنترل شخصیت مورد نظر خود را در دست می‌گیرد و باید شهر را از شر نیرو‌های شیطانی نجات دهد. در بین این راه گیمر با دلیل اصلی این حملات یعنی Diablo آشنا می‌شود. گیمر در دانجن‌های موجود در زیر کلیسا پیشروی کرده و در نهایت با Diablo روبرو شده و باید او را شکست دهد. Diablo یک شیطان بسیار قوی است و از او با نام “ارباب وحشت” یاد می‌کنند. Diablo در واقع یکی از سه شیطان اصلی (Prime Evil) است. روح دیابلو در زندانی به اسم Soulstone ذخیره شده است. این Soulstone سالیان بسیار دور در دانجن‌های زیرین کلیسای شهر Tristram مدفون شده بود و کسی حتی فکرش را هم نمی‌کرد که دیابلو بار دیگر بتواند مردمان شهر را تحت تاثیر قرار دهد. دیابلو در نبردی که قرن‌ها پیش در مقابله با فرقه Horadrim داشت شکست خورد در نهایت روح او درون Soulstone ذخیره شد. در حالی که قرار بود زندان دیابلو ابدی باشد، او بدون خستگی تلاش کرد تا زندان خود را از درون فاسد کند. او در نهایت موفق شد تا بر نیروی زندان خود غلبه کند. دیابلو بعد از زندانی شدن توسط Horadrim بدن فیزیکی نداشت و برای پیدا کردن یک میزبان به کمک احتیاج داشت. او توانست با غلبه بر ذهن Archbishop Lazarus را تباه کرده و به یکی از خدمت‌گذاران خود تبدیل کند.

زمانی برای غلبه بر پادشاه

سرزمین Tristram توسط پادشاهی عادل به نام King Leoric اداره می‌شد. دیابلو در ابتدا سعی کرد تا King Leoric را تباه کند اما به خاطر ضعیف شدن اراده دیابلو و همچنین قوی بودن اراده King Leoric این کار شدنی نبود. دیابلو در میانه‌ امر تسخیر بدن پادشاه از کار خود پشیمان شد. قطع شدن این تسخیر بدون کامل شدن فرآیند آن باعث شد که King Leoric دیوانه شود! در این میان Lazarus خدمت‌کار وفادار دیابلو، جوان‌ترین پسر پادشاه با نام Prince Albrecht را می‌رباید. او شاهزاده جوان را به سمت دیابلو هدایت می‌کند تا در اتاق مخصوص به زندانی شدن دیابلو، Soulstone مربوط به این شیطان را در پیشانی این شاهزاده وارد کند! اینکار به دیابلو اجازه داد تا کنترل بدن شاهزاده را در دست بگیرد. حالا دیابلو توانسته بود تا فرم فیزیکی جدیدی پیدا کند اما هنوز نمی‌توانست از قدرت کامل خود استفاده کند. او از این فرصت استفاده کرد تا تعداد زیادی از خدمت‌گزاران خود را از جهنم برای حمله به شهر فرا بخواند. بدین ترتیب دانجن‌های زیرین کلیسای شهر Tristram به قلعه‌ای شیطانی تبدیل شد.

پادشاه دیوانه، سقوط Tristram

پادشاه سرزمین Tristram که دیگر کاملا عقل خود را از دست داده بود گم شدن پسرش Albrecht را تقصیر مردمان شهر می‌دانست. به همین خاطر نیز چند تن از مردمان شهر را نیز اعدام کرد. وقتی خدمت‌گذاران پادشاه دیوانه نیز قصد داشتند او را آرام کنند با چنان برخورد دیوانه‌واری از سمت پادشاه روبرو شدند که در نهایت باعث به قتل رسیدن King Leoric شد. کلمات آخری که از زبان Leoric جاری شد، یک نفرین وحشتناک بود. با این نفرین خدمت‌گذاران پادشاه تبدیل به موجوداتی عجیب کرد. در این میان خدمت‌گذار وفادار دیابلو یعنی Lazarus به ناگهان ظاهر شد و مردم را برای نجات جان شاهزاده به دانجن‌های زیر کلیسا فراخواند. البته که اینکار تله‌ای هوشمندانه از سمت دیابلو بود. مردم شهر خبر نداشتند که سرنوشت آنها به دست The Butcher یکی دیگر از خدمتگزاران دیابلو، رقم خواهد خورد. تعداد زیادی از مردم شهر توسط The Butcher و شیاطین تحت کنترل دیابلو کشته شدند. بعد از این اتفاق Lazarus از دیده‌ها پنهان شد و به طبقه‌های پایین‌تراز دانجن‌های کلیسای Tristram پناه برد.

 

ادامه دارد…

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

پادشاه جهنم برمی‌خیزد – نگاهی به داستان Diablo – قسمت اول

روزیاتو: از آرنولد تا رونی کلمن؛ نگاهی به بهترین و شگفت انگیز ترین بدنساز های جهان

روزیاتو: از آرنولد تا رونی کلمن؛ نگاهی به بهترین و شگفت انگیز ترین بدنساز های جهان

روزیاتو در یکی از پست های اخیرش به بهترین و شگفت انگیزترین بدن سازان جهان در طول دوره های مختلف پرداخته است و علل به شهرت رسیدن آنها را مورد بررسی قرار داده. اگر شما نیز از علاقه مندان به این ورزش هستید و تمایل دارید در مورد این افراد اطلاعات بیشتری را کسب نمایید، توصیه می کنیم سری به این مطلب خواندنی زده و آن را از نظر بگذرانید.

The post appeared first on .

روزیاتو: از آرنولد تا رونی کلمن؛ نگاهی به بهترین و شگفت انگیز ترین بدنساز های جهان

زادگاه شوالیه؛ نگاهی به خط تولید بوگاتی شیرون

زادگاه شوالیه؛ نگاهی به خط تولید بوگاتی شیرون

در شمال شرقی فرانسه و در همسایگی آلمان منطقه کوچکی به نام مولشایم قرار دارد که با مساحت تقریبا ده کیلومتر مربعی و جمعیت حدودا ده هزار نفری مقر یکی از خبرسازترین و معروف ترین برندهای خودروسازی جهان یعنی بوگاتی است.

در این بخش کوچک بیش از 1800 قطعه مختلف شیرون که جانشین ویرون افسانه ای شده، توسط 20 مهندس بوگاتی مونتاژ می شوند. در زمان تنظیم این مطلب، کمپانی بوگاتی در حال ساخت 12 دستگاه ابر اتومبیل شیرون است که در ماه های آتی به مشتریان تحویل داده خواهند شد.

بر اساس پیش بینی ها بوگاتی در طول سال 2017، هفتاد دستگاه شیرون تولید خواهد کرد که برای سرگرم نگه داشتن مجموعه این کمپانی کاملا کافی است!

برای یک خودروی 2.4 میلیون یورویی که فقط به تعداد 500 دستگاه ساخته خواهد شد، احترام به مشتری و ارایه انبوهی از آپشن ها اصلا باعث تعجب نیست.

برای مثال خریداران ثروتمند این ابر اتومبیل می توانند از بین 23 رنگ بدنه و 8 نسخه فیبرکربن متفاوت، ترکیب دلخواه خود را انتخاب کنند؛ برای چرم داخل کابین نیز امکان انتخاب از میان 31 رنگ متنوع وجود داشته و روکش آلکانترا نیز با 8 رنگ مختلف ارایه می شود.

علاوه بر اینها مشتریان شیرون حتی می توانند از بین 30 رنگ پیشنهادی، رنگ دلخواه را برای دوخت قسمت های مختلف کابین انتخاب کنند؛ برای زیرپایی ها نیز 18 و برای کمربندها 11 انتخاب متنوع وجود دارد.

چنانچه رنگ های ارایه شده به هر دلیلی باب میل خریداران نبودند، آنها می توانند رنگ مورد علاقه خود را به کمپانی سفارش داده و شیرون خود را با آن رنگ تحویل بگیرند.

بعد از اینکه کمپانی سفارش مشتری برای خرید شیرون با آپشن های دلخواه را دریافت کرد، حدود شش ماه طول می کشد تا قطعات مختلف بر روی هم سوار شده و خودرو آماده تحویل شود.

ساختمانی که خودروهای بوگاتی در آنجا مونتاژ می شوند، در سال 2005 افتتاح شده و با الهام از لوگوی کمپانی ساختاری بیضی شکل دارد.

مساحت این بنا حدود هزار متر مربع بوده و پیش از شیرون، 450 دستگاه ویرون در آنجا متولد شده اند. نکته جالب توجه اینکه فضای داخلی ساختمان مورد نظر به قدری تمیز است که می شود روی کف آن غذا خورد!

ابر اتومبیل شیرون به یک موتور 8 لیتری 16 سیلندر با قدرت 1500 اسب بخار مجهز شده و گفته می شود توانایی دستیابی به حداکثر سرعت 450 کیلومتر در ساعت را دارد که البته در حالت استاندارد این رقم بصورت الکترونیکی در سرعت 420 کیلومتر محدود شده است.

برای آشنایی بیشتر با روند طراحی و ساخت این خودرو که پیشرفته ترین اتومبیل خیابانی ساخته شده توسط بشر محسوب می شود، می توانید را مطالعه فرمایید.

The post appeared first on .

زادگاه شوالیه؛ نگاهی به خط تولید بوگاتی شیرون

به بهانه تعلیق صدور ویزای آمریکا برای ایرانیان؛ نگاهی به کارآفرینان ایرانی در سیلیکون ولی

به بهانه تعلیق صدور ویزای آمریکا برای ایرانیان؛ نگاهی به کارآفرینان ایرانی در سیلیکون ولی

«زمانی یک مسلمان ایرانی بی هویت در این کشور بودم، حالا اما نایب رئیس شرکتی هستم که بالغ بر 200 استارتاپ به ارزش بیش از 20 میلیارد دلار را تحت پوشش خود قرار داده و هزارن شغل را در این سرزمین ایجاد کرده است!»

این متن سراسر گلایه را پژمان نوزاد، کارآفرین ایرانی ساکن سیلیکون ولی توییت کرده و برای آنکه اعتراضش را نسبت به قوانین عجیب و غریبی که این اواخر زمزمه تصویب شان در آمریکا شنیده می شود، به گوش باعث و بانی اش برساند، دونالد ترامپ را هم در آن منشن کرده است.

ماجرای این قانون کذایی چیست؟

روز گذشته دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا برای حفاظت از مردم این کشور در برابر حملات تروریستی  تازه ای را به امضا رساند که به موجب آن ورود پناهجویان به خاک این کشور برای مدت 4 ماه به حالت تعلیق در می آید و بازدید شهروندان هفت کشور با اکثریت مسلمان از جمله ایرانیان از آمریکا نیز موقتا ممنوع می گردد.

مفاد این دستور که روز گذشته نیز به امضای ترامپ رسید بدین شرح است:

  • تعلیق برنامه اجازه ورود پناهندگان به آمریکا برای ۱۲۰ روز
  • ممنوعیت ورود پناهندگان سوری تا زمان اعمال “تغییرات جدی” که “با منافع ملی سازگار است.”
  • تعلیق ۹۰ روزه ورود از عراق، سوریه و کشورهایی که “موضوع نگرانی” هستند. در این دستور مستقیما از ایران نام برده نشده اما به قوانینی اشاره می کند که احتمالا شامل حال ایرانی ها هم خواهد شد.
  • اولویت بندی ادعاهای پناهندگی در آینده «براساس سرکوب مذهبی» اگر شخص بخشی از یک اقلیت مذهبی در کشورش باشد.
  • تعلیق فوری برنامه ای که به مهاجران اجازه می داد ویزای خود را بدون حضور در مصاحبه تمدید کنند.

گفتنی است این ممنوعیت شامل حال افرادی که کارت سبز یا تابعیت آمریکایی دارند، نمی گردد.

در هر حال این دستور اجرایی اعتراض بسیاری از مهاجران ساکن در آمریکا و گروه های حقوق بشر را به دنبال داشت تا جایی که این تدابیر را تبعیض آمیز خواندند و گفتند که باعث سرگردانی پناهجویان در نواحی خطرناک می شود و وجهه ایالات متحده به عنوان سرزمین مهاجران را خدشه دار می کند.

اما چهره های مطرح آمریکایی در بخش های مختلف نظیر تکنولوژی و سینما نیز به این دستور واکنش نشان دادند؛ برای مثال مارک زاکربرگ بنیانگذار فیسبوک هم در یادداشتی طولانی در پروفایل خود در این سایت نوشت که و اشاره کرد که او مثل خیلی دیگر از آمریکایی ها از نسل مهاجران است.

همزمان شماری از برندگان جایزه نوبل و چهره های برجسته دانشگاهی در آمریکا از چنین طرحی انتقاد کردند و نامه ای سرگشاده را در این باره منتشر کردند که به امضای ده برنده جایزه نوبل و ده ها دانشگاهی دیگر از جمله تعدادی ایرانی شامل از دانشگاه استنفورد رسید. آنها در نامه خود این دستور را «تبعیض آمیز» خواندند چون به طور «غیرمنصفانه ای گروه بزرگی از مهاجران و غیرمهاجران را براساس ملیت هدف می گیرد که همه آنها دارای اکثریت مسلمان هستند.»

در باب ناعادلانه بودن این طرح هیچ تردیدی نیست و اگر کمی منصفانه قضاوت کنیم، روشن است که نمی توان همه مردمان یک سرزمین را به خاطر تخطی عده انگشت شماری از آنها با محرومیت روبرو ساخت، اما بحث برسر آن است که در هیچ برهه ای از تاریخ هیچکدام از افرادی که در خاک کشورهای اروپایی یا آمریکا دست به اقدامات خرابکارانه یا تروریستی زده اند ایرانی نبوده اند. بلکه در مقابل مهاجران هموطن مان بلند مرتبه ترین جایگاه ها را در موسسات علمی و آموزشی این کشورها به خود اختصاص داده و اند و به پاس خدمات ارزنده ای که تقدیم به جامعه بشریت نموده اند نام کشورمان را در مهم ترین مجامع علمی دنیا بر سر زبان ها انداخته اند.

همین حالا می توان در گوشه گوشه سیلیکون ولی استارتاپ هایی را پیدا کرد که یا موسس شان و یا دست کم یک یا چند نفر از اعضایشان را آمریکایی های ایران تبار تشکیل می دهند.

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به کارنامه برخی کارآفرینان ایرانی ساکن در آمریکا و پیامدهای! حضورشان در خاک این کشور.

پرتوی از مشاوران و سرمایه گذاران استارتاپ های مطرحی چون دراپ باکس (که هم اکنون بالغ بر 9000 کارمند دارد) و از هم بنیانگذاران شرکتی به نام  است. او سابقه تصدی پست های دیگری چون مشاور نرم افزاری شرکت اوراکل، سرپرستی و نظارت بر پروژه MSN Keywords در مایکروسافت، مدیریت واحد توسعه کسب و کار مای اسپیس و مدیرعاملی شرکت iLike را دارد که نوعی شبکه اجتماعی مخصوص موسیقی بود و در سال 2009 میلادی توسط مای اسپیس خریداری شد.

علی پرتوری مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم رایانه از دانشگاه هاروارد دریافت کرده است و حتی پتنت هایی در زمینه پیدا کردن موسیقی در شبکه های اجتماعی به ثبت رسانده.

پرتوی در پروفایل لینکدین خود اینطور نوشته که از هم بنیانگذاران یک شرکت غیرانتفاعی به نام Code.org است و آن را با کمک برادر خود هادی راه اندازی کرده. این شرکت با هدف تشویق افراد خصوصا دانش آموزان آمریکایی برای یادگیری علوم رایانه در سال 2012 میلادی تاسیس شد.

مجموع هزینه صرف شده برای این استارتاپ از زمان تاسیس تا پایان سال 2015 میلادی برابر با 26.3 میلیون دلار بوده و حالا بالغ بر 60 نفر در آن فعالیت دارند.

از جمله اهداف ذکر شده برای فعالیت های این شرکت در صفحه درباره ما آن می توان به بالا بردن سطح علاقمندی و توجه دانش آموزان به مقوله کد نویسی و بالا بردن تنوع جنسیتی شان در این رشته اشاره نمود.

همانطور که تایید می کنید، استارتاپ پرتوی هدفی جز خدمت به شهروندان آمریکایی ندارد و چه تلاشی بهتر از آنکه کودکان یک سرزمین را با یکی از پیش رو ترین علوم روز آشنا نمود.

روغنی از شرکای کمپانی سرمایه گذار Y Combinator است و پیشتر به عنوان مدیر ارشد عملیاتی و مدیر ارشد مالی توییتر با این شبکه اجتماعی همکاری کرده است. در استودیوهای پیکسار نیز آقای روغنی پست های کلیدی متعددی را در اختیار داشت که از آن جمله می توان به مدیر ارشد مالی و همچنین معاون ارشد برنامه ریزی استراتژیک آن اشاره نمود.

این متخصص ایرانی مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته مدیریت کسب و کار را از دانشگاه استنفورد دریافت کرده و دوران کارشناسی را نیز در همین دانشگاه گذرانده است. اما بهتر است در اینجا به ذکر توضیحاتی در مورد Y Combinator و نقش کلیدی آن بر اقتصاد آمریکا بگوییم. این شرکت در اصل یک شتاب دهنده است که در سال 2005 میلادی تاسیس شد و کارش سرمایه گذاری و کمک به رشد استارتاپ ها در خاک آمریکاست و تاکنون بسیاری از این استارتاپ ها را در رسیدن به اهدافشان یاری داده است.

شروین پیشه ور

شروین از هم بنیانگذاران و رئیس هیئت مدیره شرکت هایپرلوپ وان است و همزمان از موسسان شرکتی به نام Sherpa Capital نیز به شمار می رود که در اصل یک کمپانی سرمایه گذار است و پیشتر به رشد نام های مطرحی نظیر اوبر و Airbnb کمک کرده است.

او به عنوان  تا کنون سرمایه بالغ بر 60 شرکت را برای رشد و بالندگی تامین نموده است. گفتنی است آقای پیشه ور از جانب دولت آمریکا به عنوان آمریکایی برجسته سال 2012 انتخاب شد و از اعضای شورای جهانی کارآفرینان سازمان ملل متحد محسوب می شود. وی همچنین به عنوان سفیر کارآفرینی مسئول خاور میانه و روسیه در وزارت کشور آمریکا فعالیت نموده است.

وی از شرکای بنیانگذار در شرکتی به نام Pear است که در سال 2013 میلادی تاسیس شد و کارش اعطای سرمایه به بنیانگذارانی است که ایده هایی ناب در سر دارند و قصد دارند شرکت های بزرگی را راه اندازی نمایند. آقای نوزاد همچنین از سرمایه گذاران دراپ باکس است و با تزریق سرمایه به استارتاپ سازنده دستیار دیجیتالی Soundhound (تا به حال حدود 200 نفر در استارتاپ مربوط به آن مشغول به کار شده اند) آن را به نقطه خوبی از پیشرفت رساند.

آقای یزدانی از بنیانگذاران Cota Capital است که روی شرکت های خصوصی و دولتی فعال در صنعت تکنولوژی آمریکا سرمایه گذاری می کند. بابی در سال 2014 میلادی روی بیش از 100 شرکت خصوصی سرمایه گذاری کرد و از سوی شرکت CB Insight Masimo در میان دو هزار سرمایه گذار فرشته جایگاه نخست را از آن خود نمود. بابی در تهران متولد شده و تحصیلات دبیرستان خود را در انگلستان سپری کرده. او دارای مدرک کارشناسی از رشته ریاضیات کاربردی دانشگاه برکلی است.

امید از جمله نخستین کارکنان گوگل بود و تا پیش از آنکه این شرکت به درآمد 20 میلیارد دلاری امروزش برسد مدیریت کسب و کارهای آن را بر عهده داشت. او هم اکنون به استارتاپ های بیشماری مشاوره می دهد که از آن جمله می توان به توییتر و اسپاتیفای اشاره نمود. وی همچنین از شرکت های غیرانتفاعی که در زمینه آموزش و بهداشت فعالیت می کنند نیز حمایت مالی به عمل می آورد.

او کارش در سیلیکون ولی را به عنوان مدیر بازاریابی محصول اچ پی آغاز کرد و از جمله نخستین کارکنان شرکت Netscape محسوب می شد که دست آخر نیز سمت معاونت آن را در اختیار گرفت. وی دارای مدرک کارشناسی در رشته مهندسی برق از دانشگاه سن خوزه است و مدرک MBA خود را هم از دانشگاه استنفورد دریافت کرده.

نام هایی که به آنها اشاره شد تنها قطره ای از دریای عظیم نوابغ و مغزهای متفکر ایرانی هستند که در گوشه گوشه دنیا به بشریت خدمت میکنند و تلاش دارند که گره ای از مشکلات علمی آن را با دستان توانمند خود باز کنند.

The post appeared first on .

به بهانه تعلیق صدور ویزای آمریکا برای ایرانیان؛ نگاهی به کارآفرینان ایرانی در سیلیکون ولی