Categoryبازی

بررسی بازی Angry Birds Islands؛ بازگشت پرندگان خشمگین؟

بررسی بازی Angry Birds Islands؛ بازگشت پرندگان خشمگین؟

آخرین تلاش های Rovio برای زنده نگه داشتن نام فرزندانش؛ پرندگان خشمگین که دورانی یکی از معروف ترین شخصیت های گیمینگ بودند حالا مصداق بارز «از عرش به فرش رسیدن» شده اند و با وجود اینکه همچنان خیلی از بازیکن ها آن ها را به یاد می آورند ولی مقایسه وضعیت کنونی این کاراکترهای دوست داشتنی با گذشته بیشتر حکم یک شوخی را دارد. این ها واقعا همان پرندگان خشمگین معروف هستند؟

مقصر تمام این اتفاقات هم خود روویو است. طبیعتا بعد از موفقیت های عظیم یک عنوان، توسعه دهنده با ساخت بازی هایی مرتبط سعی می کند مجموعه ای که ساخته را گسترش داده و محبوبیت آن را افزایش دهد. روویو برای پرندگان خشمگین همین راه را پیش گرفت که اتفاقا ابتدایش به موفقیت هایی رسید. اما بعدها و با سیاست های غلط که همگی نشان دهنده بی برنامگی این استودیو بودند، سیر نزولی این مجموعه آغاز شد.

عدم خلاقیت، پرداخت ضعیف به مکانیزم های گیم پلی و تکرار مکررات؛ بعد از نسخه استاروارز انگری بردز بازی های این مجموعه تنها یک وظیفه داشتند و آن هم حفظ «نام» مجموعه بود. هدفی که بعضا نتیجه معکوس داشت و موجب شد پرندگان خشمگین بیش از پیش به غروب خود نزدیک شوند. Angry Birds Island که چند روز پیش عرضه گشت هم مشخصا «فقط» با همین هدف پا به میدان گذاشته است.

حالا آیا Angry Birds Island توانسته به این مهم که حفظ نام پرندگان خشمگین هست برسد؟ راستش را بخواهید «بله» ولی نکته اینجاست که Angry Birds Island اصلا پایش را از یک بازی نسبتا سرگرم کننده و معمولی بالاتر نمی گذارد. پرندگان خشمگین حالا در سراشیبی سقوط قرار دارند و آخرین قسمت این مجموعه جای آنکه آن ها را به سمت جلو هل بدهد، تنها برای لحظه ای نگه می دارد تا بیش از به سمت پایین نروند.

علتش هم کاملا مشخص و معلوم است؛ همانند بازی های اخیر انگری بردز نه خلاقیت های ابتدایی را میبینیم و نه توسعه دهنده سعی به ارائه یک تجربه متفاوت داشته است. اشتباه نکنید، Angry Birds Island ساعت ها می تواند با المان های جذاب خود شما را پای خود بکشاند ولی نباید انتظار یک معجزه یا تحول داشته باشید. چون در این صورت از آن نا امید خواهید شد.

همانگونه که اسکرین شات ها نشان می دهد، Angry Birds Island عنوانی استراتژی است. همانند همیشه، شما اینجا هم نقش پرندگان خشمگین را دارید با این تفاوت که بعد از اتفاقاتی، حالا خوک های معروف مجموعه انگری بردز به آن ها کمک نموده و بنابراین با مشارکت یکدیگر باید از پس مشکلات بر بیایید. شاید مکانیزم های گیم پلی این عنوان تفاوت چندانی بازی های مشابه نداشته باشد ولی سازنده با تغییراتی سعی کرده جذابیت ساخته خود را افزایش دهد.

یکی از آن ها را می توانیم چگونگی جمع آوری منابع بنامیم که طبیعتا مهمترین نقش را روی توسعه ساختمان های گوناگون یا شخصیت های مختلف ایفا می کنند. اینجا برای اینکه بتوانید آیتم هایی همانند چوب، سنگ یا ماهی را به دست بیاورید، باید با خوک های به قسمت های مختلف نقشه رفته و آنجا با کلیک روی بخش های مورد نظر، بعد از چند ثانیه منابعی که می خواهید را بگیرید.

عکس بالا به خوبی مکانیزم جمع آوری منابع را توضیح می دهد. با وجود ذات خسته کننده این قسمت، ترغیب بازیکن ها برای جستجوی مکان های مختلف، منطقه های گوناگون و البته تعدد مناسب آیتم ها موجب شده تا خیلی از روند تکراری موجود احساس ناراحتی نکنید. این از توضیحات بخش مدیریتی Angry Birds Island، حالا بیایید به قسمت اکشن آخرین قسمت از مجموعه پرندگان خشمگین بپردازیم.

واقعا انتظار دارید در دنیایی به این بزرگی بدون دشمن به جستجو بپردازید؟ جای جای نقشه و هنگام جمع آوری آیتم ها موجودات گوناگونی هستند که مانع پیشروی شما می شوند. بنابراین باید با کشتن آن ها ضمن کسب تجربه، راه را برای پیروزی خود هموارتر کنید. البته این ها تنها مزایایی شکست دشمنان نبوده و همچنان بخش مهم ماجرا مانده است؛ بچه خوک ها.

کارگران شما همین خوک ها هستند و برای پرورش آن ها باید ابتدا بچه خوک ها را پیدا کنید که برای رسیدن به این هدف، شکست دشمنانی که این کودکان را اسیر کرده اند یکی از راه ها خواهد بود. پیش از اتمام مطلب بیایید نگاهی به گرافیک و موسیقی بندازیم. با وجود محیط هایش شاد و متنوع، رنگ بندی آبجکت ها و به خصوص کیفیت بافت ها می توانستند بهتر باشند.

همچنین قطعه استفاده شده شاید به خوبی احساس بودن در دنیایی انگری بردزی را به بازیکن ها منتقل کند اما یه واسطه کوتاهی موسیقی بعد از مدتی از شنیدن آن خسته خواهید شد. توسعه دهنده حتی می توانست برای افزایش جذابیت بخش شنیداری از آهنگ های پیشین سری در خود محیط گیم پلی استفاده کند که متاسفانه اینگونه نشد.

حرفهای خود را اینگونه به پایان می رسانیم که Angry Birds Islands نسبت به بقیه بازی های شبیه سازی/استراتژی عنوان جدیدی نیست. بنابراین اگر تنها از علاقه مندان به پرندگان خشمگین هستید، پیشنهاد می کنیم آن را از دست ندهید. چون برای این سبک، هم اکنون نمونه های خیلی بهتری هم هست و با یک جستجوی ساده آن ها را پیدا خواهید نمود.

Angry Birds Islands
  • Angry Birds Islands
  • قیمت: رایگان
  • سازنده: NHN 629
  • سیستم عامل: اندروید
  • حجم: 82 مگابایت
  • دانلود:
بیشتر بخوانید:

The post appeared first on .

بررسی بازی Angry Birds Islands؛ بازگشت پرندگان خشمگین؟

چگونه بازی های خریداری شده در استیم را پس بدهیم و پولش را دریافت کنیم؟

چگونه بازی های خریداری شده در استیم را پس بدهیم و پولش را دریافت کنیم؟

استیم یک پلتفرم استثنایی است؛ شبکه ای که باعث شد تا گیمرها دوباره با کامپیوترهایشان آشتی کنند و برای اجرای بازی های ویدیویی، کنسول های خود را کنار بگذارند و به پی سی ها مهاجرت کنند.

ویژگی های خوب پلتفرم والو آنقدر زیاد است که می توان راجع به هر یک از آن ها مقاله ای اختصاصی نوشت. اما در این مطلب می خواهیم به سراغ یکی از بهترین امکانات استیم برویم و از سیستم باز پرداخت این پلتفرم برای تان بگوییم.

والو با اضافه کردن سیستم بازپرداخت به استیم، این امکان را در اختیار گیمرها قرار داد که در صورت نیاز، بازی دیجیتالی خریداری شده را پس دهند و پول خود را دریافت کنند. با این حال شرایطی هم برای استفاده از این سیستم وجود دارد که باید قبل از ارائه درخواست باز پرداخت به آن توجه داشت.

پس از خرید بازی، تنها ۱۴ روز فرصت دارید که فرم درخواست بازپرداخت خود را ارسال کنید. همچنین برای ثبت درخواست باز پرداخت فقط دو ساعت فرصت تجربه اثر خریداری شده را دارید.

علاوه بر این، سیستم بازپرداخت تنها برای بازی های خریداری شده از روی استیم فعال است و نمی توانید پول آثاری که با استفاده از کد ها به مجموعه خود اضافه کرده اید را پس بگیرید. اگر این سه شرط را نقض نکرده باشید، بدون فوت وقت می توانید بازی خریداری شده را پس دهید و پول خود را دوباره دریافت کنید.

برای شروع وارد کلاینت استیم شوید و از نوار بالای صفحه، کلید «Help» را پیدا و روی آن کلیک کنید. با کلیک روی کلید «Help» صفحه کوچکی برای تان به نمایش در می آید. از میان امکانات موجود در صفحه، روی «Steam Support» کلیک کنید و وارد آن شوید.

سپس از طریق منو پیش رو به دنبال گرینه «Purchases» بگردید و آن را انتخاب کنید.

با ورود به منو «Purchases» نام بازی های موجود در مجموعه شما برای تان به نمایش در می آید. اثر مورد نظر خود را انتخاب و روی آن کلیک کنید.

با ورود به منو تازه روی کلید «I would like a refund» کلیک کنید.

با ظاهر شدن منو بعدی، نوبت به انتخاب گزینه «I’d like to request a refund» می رسد.

با کلیک روی گزینه «I’d like to request a refund» وارد صفحه تازه ای می شوید که در آن می بایست دلیل استفاده از سیستم باز پرداخت را توضیح دهید. خوشبختانه برای ثبت دلیل خود نیز نیازی به تایپ کردن ندارید و می توانید از طریق نوار مقابل عبارت «Reason» از دلیل خود برای استفاده از سیستم بازپرداخت بگویید. یکی از دلایل موجود در بخش «Reason» را انتخاب نمایید و پس از آن روی کلید «Submit request» در پایین صفحه کلیک کنید.

با کلیک روی گزینه «Submit request» درخواست شما به ثبت می رسد و کار تمام است. به همین ترتیب، ایمیلی هم به منظور ثبت درخواست شما برای تان ارسال می شود که می توانید اطلاعات مربوط به بازپرداخت را در آن مشاهده کنید.

کمی صبر کنید تا درخواست شما توسط والو مشاهده و به آن رسیدگی شود. اگر درخواست شما برای استیم منطقی باشد، ایمیل دیگری مبنی بر قبول درخواست باز پرداخت تان برای شما ارسال می شود.

پس از آن اثر مورد بحث از لیست بازی های تان حذف می گردد و پول آن به حساب استیم والت شما واریز می شود. البته باید خاطر نشان کرد که پول موجود در استیم والت شما در همان لحظه قابل استفاده نیست و باید چند روزی صبر کنید تا به طور کامل در اختیارتان قرار بگیرد.

The post appeared first on .

چگونه بازی های خریداری شده در استیم را پس بدهیم و پولش را دریافت کنیم؟

روزیاتو: تصاویر جالب و دیدنی که بازیگران مشهور هالیوود را در کنار بدل هایشان نشان می دهند

روزیاتو: تصاویر جالب و دیدنی که بازیگران مشهور هالیوود را در کنار بدل هایشان نشان می دهند

استفاده از بدل به جای بازیگران معروف در سکانس های پر مخاطره یکی از بدیهیات دنیای سینما محسوب می شود. اما وقتی بدل این چهره های مشهور در یک قاب و در کنار آنها قرار گیرد شاید صحنه های تعجب بر انگیز و بسیار جالبی خلق شوند و هر بیننده ای با دیدن آنها متعجب گردد.

در همین رابطه روزیاتو در یکی از پست های اخیرش به مجموعه تصاویر بسیار دیدنی پرداخته که بازیگران سرشناس را در کنار بدل هایشان نشان می دهند. اگر شما نیز تمایل دارید این عکس های جالب را ببینید، توصیه می کنیم سری به این مطلب جذاب زده و آن را از نظر بگذرانید.

The post appeared first on .

روزیاتو: تصاویر جالب و دیدنی که بازیگران مشهور هالیوود را در کنار بدل هایشان نشان می دهند

چه کنیم تا آینده شغلی خود را به هوش مصنوعی و ربات ها نبازیم؟

چه کنیم تا آینده شغلی خود را به هوش مصنوعی و ربات ها نبازیم؟

همه ما تا به امروز سایه سنگین ربات ها را بر آینده بشر احساس کرده ایم؛ چه زمانی که با مرکز خدمات مشتریان تماس می گیرید و صدایی کامپیوتری را آن سوی خط می شنویم که ما را راهنمایی می کند، و چه زمانی که با دستیارهای هوشمندی همچون سیری، الکسا، کورتانا و اسیستنت ارتباط برقرار می کنیم و در کمال ناباوری، پاسخ هایی هوشمندانه دریافت می کنیم.

هوش مصنوعی بسیاری از مسائل بغرنج پیش روی انسان طی سال های گذشته را حل کرده است.

بدون شک همه ما احساس دوگانه ای نسبت به پیشرفت در این حوزه از تکنولوژی داریم؛ ربات های انسان نما موجوداتی دوست داشتنی هستند که در حوزه های آموزشی و سرگرمی به کمک مان می آیند؛ دستیارهای صوتی تعبیه شده در تجهیزات الکترونیکی بسیاری از نیازهای ما را به سادگی و سرعت هرچه بیشتر برآورده می سازند؛ ماشین های خودران آینده ای عاری از مرگ های دلخراش ناشی از تصادفات رانندگی را نوید می دهند؛ سیستم های یادگیری مبتنی بر هوش مصنوعی و شبکه های عصبی بسیاری از مسایل بغرنج پیش روی انسان در سال های گذشته را حل کرده اند؛ اما از سوی دیگر ماشین های رباتیک در خطوط تولید کارخانه ها، جای نیروی کار انسانی را گرفته اند.

فعالیت های روتین و تکراری در عصر حاضر، به راحتی با ماشین ها قابل اجرا هستند.

دانشگاه اکسفورد در سال 2013 تحقیقی را انجام داد و که در آینده ای نزدیک، بالغ بر نیمی از نیروی کار انسانی با ربات ها جایگزین خواهند شد. مؤسسه مک کینسی نیز در تحقیقی مشابه،  که در حدود 60 درصد از تمامی شغل های موجود در عصر حاضر، حداقل 30 درصد فعالیت های روتین و تکراری وجود دارند که بر اساس تکنولوژی امروزی، به راحتی توسط کامپیوترها و ماشین ها قابل پیاده سازی و اجرا خواهند بود.

تحقیق اخیر مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) با همکاری اقتصاددانان دانشگاه بوستون آمریکا هم این واقعیت تکان دهنده را بیش از پیش برجسته کرد: بین سال های 1990 تا 2007، به ازای بهره گیری از هر ربات، 6 نفر از هر 1000 کارگر شغل خود را از دست دادند و سطح حقوق و دستمزدها نیز به میزان قابل توجهی کاهش یافت.

با توجه به این شرایط، بدیهیست که هر انسانی در کره خاکی نسبت به آینده شغلی خود نگران باشد، اما راه حل چیست؟ کارشناسان می گویند تنها راه کسب برتری بر ربات ها این است که «ویژگی های منحصر به فرد انسانی خود را تقویت کنیم»، اما چگونه؟

«تیم لبرخت» (Tim Leberecht) نویسنده معروف و سخنگوی فعال TED راهکاری موسوم به «انتقام با علوم انسانی» (Revenge of the Liberal Arts) را معرفی کرده که سه روش کاربردی برای افزایش خصیصه های انسانی و حفظ یا بدست آوردن موقعیت های شغلی در عصر شکوفایی هوش مصنوعی را ارائه می نماید. در ادامه با این سه راه آشنا می شوید.

ادبیات و شعر گویی
قریحه ادبی انسان، برگ برنده در رقابت با ربات ها خواهد بود.

«تیم» انسان معاصر را موجودی معماگونه و سردرگم، سرشار از روحیات و خلقیات متغیر می داند. به عقیده او مغز انعطاف پذیر، کنجکاو و سبکبال انسان که به همه جا سرک می کشد، ارزشمند ترین برگ برنده برای مقابله با هجوم ربات ها خواهد بود. پس همین امروز شروع کنید؛ شعر بگویید و توان درک و خلق محتوای ادبی را در خود تقویت کنید.

تفکر عمیق، احساس عمیق تر

اگر به دنبال آموزه هایی باشید که در قالب «تربیت حسی» پرده از اسرار برداشته و شگفتی های عالم هنر، معنا و زیبایی را مقابل چشمانتان به تصویر بکشند، بدون شک پیشرفته ترین هوش مصنوعی نیز نمی تواند شما را تهدید کند. روح خودتان و اطرافیانتان را پرورش دهید. «آلن دو باتن» فیلسوف معاصر سوئیسی-انگلیسی می گوید شغل و حرفه انسان زمانی معنا پیدا می کند که بتواند مایه خوشحالی دیگران را فراهم ساخته و از درد و رنج آنها بکاهد.

کافیست فلسفه بخوانید؛ فیلسوفی که شما را بیشتر به حیرت وا می دارد، بیابید و با عقایدش کلنجار بروید؛ خودتان و او را به چالش بکشید. رمان های عاشقانه بخوانید و فیلم های درام تماشا کنید. اگر احساس اندوه و نومیدی به شما داد یا اینکه به آینده امیدوار شدید، خوشحال باشید؛ چون ربات ها هیچگاه چنین عواطفی را درک نخواهند کرد.

دوستی با هوش مصنوعی

شاید کمی خنده دار به نظر برسد، اما حال که از آینده ای بر محور هوش مصنوعی گریزی نداریم، چه بهتر که AI خوب و دوستانه ای را بسازیم. شرکت بزرگ «اکسنچر» (Accenture) در آینده ای نزدیک، جایگاه های شغلی متعددی برای مربیان و مفسران هوش مصنوعی به وجود خواهد آمد.

پیشرفت هوش مصنوعی، رده های شغلی جدیدی را برای انسان به ارمغان می آورد.

استارتاپ «کموکو» (Kemoko) هم اکنون از نیروی انسانی به عنوان «مربیان همدلی» برای آموزش سیستم یادگیری ماشینی خود استفاده می کند تا در نهایت، دستیارهای دیجیتالی مانند سیری و الکسا بتوانند پاسخ های طبیعی تری را به مخاطب خود ارائه دهند و ارتباط معنادارتری را با او برقرار سازند. از سوی دیگر IBM هم اکنون به استخدام شاعران، نمایشنامه نویسان و فیلسوف ها روی آورده تا به کمک آنها، فرایند گفتگوی طبیعی و منطقی بین کاربران و ابرکامپیوتر واتسون را بر مبنای پلتفرم پردازش شناختی، طرح ریزی نماید.

اگر فکر می کنید این مهارت ها کم اهمیت هستند، آگاه باشید که در آینده ای نزدیک به تنها نقطه قوت آدمی بدل خواهند شد. در جایی که همه کارها به نحو احسن توسط ماشین ها انجام می شوند، تنها برگ برنده در دست انسان، احساسات و عواطفش خواهد بود.

هوش مصنوعی تقریباً هر مهارت تکرارپذیری را در هر سطحی از پیچیدگی و دشواری فرا خواهد گرفت، اما از عهده مهارت های اجتماعی و انسانی همچون ترغیب، همدلی یا تعلیم دیگران بر نمی آید. در واقع ساده ترین توانایی های انسان یعنی آگاهی ضمنی و شهود، در حوزه هوش مصنوعی جایی ندارد.

شاید امروز، تصمیم گیری از روی احساس و باور قلبی و بی توجهی به داده های منطقی باعث اخراج شما از کارتان شود، اما در آینده همین ویژگی به کارتان می آید تا نه تنها شغل خود را حفظ کنید، بلکه موقعیت های بهتری را نیز به دست آورید.

اگر بتوانید شغلتان را در یک جمله توصیف کنید، در آینده آن را به ربات ها خواهید باخت.

«گرد لیونارد» اندیشمند و آینده نگر معروف می گوید «اگر توانستید شغلتان را در یک جمله توضیح دهید، بدون شک در آینده آن را به ماشین ها خواهید باخت.» ربات ها برخلاف انسان، با ابهامات سر و کار ندارند. همه چیز در گرو معنا بخشی و حس افزایی خواهد بود. جالب است بدانید همین حالا، کمپانی مستقر در نیویورک از آموزه های فلاسفه ای همچون هایدگر برای کمک به شرکت هایی نظیر آدیداس، سامسونگ و دیگر برندهای معتبر جهانی استفاده می کنند.

به هر حال علی رغم هیاهوی هوش مصنوعی و پیشرفت ناگزیر آن، انسان هنوز هم ارزشمندترین دارایی شرکت ها و سازمان ها به شمار می رود و همین طور هم باقی خواهد ماند. تحقیق جامع شرکت Korn Ferry به نام «» ثابت می کند که سرمایه انسانی، 2.33 برابر ارزشمندتر از مجموع تمام سرمایه های دیگر (املاک و مستغلات، اموال، فناوری ها و …) است.

بنابراین اگر به حفظ جایگاه شغلی خود علاقه مندید، بهتر است سرمایه های انسانی خود را تقویت کنید؛ شاید «دیپ مایند» گوگل توانسته باشد استاد بزرگ مسابقات Go جهان را شکست دهد، اما هیچگاه یارای رقابت با ما در حوزه «انسانیت» را نخواهد داشت؛ علوم انسانی را فراموش نکنید.

این مقالات ویژه را از دست ندهید:

The post appeared first on .

چه کنیم تا آینده شغلی خود را به هوش مصنوعی و ربات ها نبازیم؟

بررسی بازی Guardians of the Galaxy؛ قسمت اول: نگهبانان کهکشان وارد می شوند

بررسی بازی Guardians of the Galaxy؛ قسمت اول: نگهبانان کهکشان وارد می شوند

مارول دوران طلایی خودش را پشت سر می گذارد و تقریبا دست به هر چه می زند طلا می شود. فیلم ها و سریال هایی که بر اساس قصه های این شرکت بزرگ ساخته می شوند روز به روز قدرت بیشتری پیدا می کنند و چشمان مخاطبین بیشتری را به خود خیره می سازند.

فقط یک جاست که مارول هنوز نتوانسته لیاقت خود را برای تبدیل شدن به یک غول سرگرمی ثابت کند؛ دنیای بازی های ویدیویی. هنوز که هنوز است خالقین شخصیت هایی مانند مرد عنکبوتی و ولورین نتواسته اند جای پای خود را در دنیای گیمرها محکم کنند.

تلاش هایی کرده اند اما اکثرا در جلب رضایت مخاطب ناکام مانده اند. اما Guardians of the Galaxy تل تیل را فعلا نمی توان یک ناکامی دیگر در کارنامه مارول دانست و پتانسیل آن را دارد که هر دو شرکت را به نقطه اوج برساند.

بر خلاف بازی های اخیر تل تیل، Guardians of the Galaxy اثری متفاوت و خاص است. شخصیت دارد و تجربه متفاوتی را برای کاربر رقم می زند. اگر انصاف را رعایت کنیم، توسعه اثری بر اساس قصه های نگهبانان کهکشان کار ساده ای نیست. همانطور که از نام این مجموعه پیداست، با یک قهرمان طرف نیستیم.

Guardians of the Galaxy تل تیل را فعلا نمی توان یک شکست دیگر در کارنامه مارول دانست

در دنیای نگهبانان کهکشان، ۵ پروتاگونیست منحصر به فرد داریم که هر یک داستان و شخصیت خاص خود را دارند. اگر ناخواسته به یکی از آن ها کم لطفی شود، داستان بازی به طور کلی زیر سوال می رود. اما خوشبختانه تل تیل از پس این کار به خوبی بر آمده است و شخصیت پردازی خوبی را در بازی شاهد هستیم.

آنچه انتظار داشتیم برآورده شده است؛ صدای غر غر های راکت همه جا شنیده می شود و همانطور که انتظار می رفت پیتر کوئل، نابغه ای در لباس یک خرابکار دست و پا چلفتی است. گروت هم با تمام آرامشی که در چهره اش دیده می شود، همچنان تمامی احساساتش را با ادای جمله «من گروت هستم» القا می‌کند.

۵ قهرمان اصلی دنیای Guardians of the Galaxy به ترتیب از چپ به راست: راکت، گروت، پیتر کوئل، گامورا و دراکس.

در عین حال گامورا و دراکس هم شخصیت پردازی خوبی دارند و داستان بازی در مواقعی درست و به جایی از قصه آن ها می گوید و به شخصیت شان پر و بال می دهد. با این وجود، مهمترین عاملی که تمامی شخصیت های دنیای Guardians of the Galaxy را به هم پیوند می دهد، قصه ای است که این بار به دست تل تیل نوشته شده.

تل تیل داستان Guardians of the Galaxy را بی مقدمه آغاز می کند و یک راست به سراغ اصل ماجرا می رود. گروه نگهبانان کهکشان حالا مدت هاست که تشکیل شده و آن ها همچنان به دنبال این هستند که بر دشمن دیرینه خود یا همان تانوس نیرومند غلبه و از این راه، شهرتی برای خود دست و پا کنند.

این فرصت هم با ارسال پیامی از سوی نُوا کُرپ برای شان مهیا می شود و نوبت به خود نمایی آن ها می رسد. نُوا کُرپ از رسیدن تانوس به نزدیکی سیاره کِری خبر می دهد و از نگهبانان کهشکان می خواهد که برای غلبه بر او به آن ها ملحق شوند. تیم نگهبانان کهکشان هم که سرشان برای این طور دردسرها درد می کند، شرکت در این ماموریت خطیر را قبول می کنند و راهی سیاره کری می شوند.

تانوس یکی از اصلی ترین شخصیت های منفی دنیای Guardians of the Galaxy

Guardians of the Galaxy اگر چه شروعی طوفانی دارد، اما نمی تواند در ادامه کاربر را سر جایش میخکوب کند

گروه با ورود به سیاره کری به دنبال پیدا کردن ردی از تانوس می گردند. از آنجایی هم که پیدا کردن یک تایتان غول پیکر کار چندان سختی نیست، آن ها خیلی زود تانوس را پیدا می کنند و آماده نبرد با او می شوند. اما دقیقا در همین لحظه تل تیل یکی از بزرگترین اشتباهات داستانی خود را مرتکب می شود.

آن ها تانوس، بزرگترین آنتاگونیست داستان را خیلی راحت از بین می برند و با انجام این کار خیلی سریع از جذابیت قصه خود می کاهند. البته وجود اتفاق های غیر منتظره همیشه امضای اصلی تل تیل بوده و هست. آن ها همیشه با حذف یک شخصیت مهم، کاراکترهای با کیفیت تری را جایگزین می کنند و باعث ایجاد تغییرات گسترده تری در داستان می شوند.

اما متاسفانه تا به این جای کار، شاهد چنین چیزی در Guardians of the Galaxy نبوده ایم. نگهبانان کهکشان توسعه یافته توسط تل تیل، اگر چه شروع طوفانی و خوبی دارد، اما نمی تواند در ادامه اپیزود پیش رو کاربر را سر جایش میخکوب کند. داستان خیلی سریع از تب و تاب می افتد و بزرگترین مشکلش هم کمبود صحنه های غافلگیر کننده است.

حتی معرفی شخصیت منفی جدید هم نمی تواند جذابیت خاصی را به داستان تزریق کند که شاید خود آن را هم بتوان یک نکته منفی به حساب آورد. با این حال قصه تازه تل تیل آنقدر ها هم که فکرش را می کنید بد نیست و برای شروع قابل قبول است.

جذاب ترین ویژگی بازی، شوخی ها و تکه کلام های طنز آمیزش هستند. شوخی ها اغلب به جا و درست انجام می شوند و در لحظه های مهم و بحرانی، لبخندی را روی لبان تان می آورد. شوخی ها مشخصه اصلی Guardians of the Galaxy هستند که اگر نباشند به طور کلی لذت شیرین تجربه قصه های شان خراب می شود.

خوشبختانه تل تیل هم در ارتباط با این موضوع، عملکرد خوبی از خود نشان داده است. با وجود اینکه آثار گذشته تل تیل اکثرا فضایی تیره و تاریک داشته اند، اما آنها در پیدا کردن جای درست برای شوخی کردن موفق ظاهر شده اند و کارشان از کیفیت خوبی برخوردار است.

اگر فکر می کنید که گیم پلی Guardians of the Galaxy بسیار متفاوت تر از دیگر آثار تل تیل است، سخت در اشتباه هستید

در کنار داستان، گیم پلی Guardians of the Galaxy هم راه درستی را در پیش گرفته است. تل تیل اکشن بیشتری به گیم پلی Guardians of the Galaxy اضافه کرده که به نظر تصمیم درستی هم می آید. هر چه باشد شخصیت های بازی همه ابر قهرمان هستند و باید انتظار اکشن بیشتری هم از بازی داشت.

صحنه های دکمه زنی هم نسبت به قبل خیلی جذاب تر شده اند و حس خوبی به کاربر منتقل می کنند. اما اگر فکر می کنید که گیم پلی Guardians of the Galaxy بسیار متفاوت تر از دیگر آثار تل تیل است، سخت در اشتباه هستید.

گیم پلی Guardians of the Galaxy دقیقا همان رویه ای را دنبال می کند که آثار دیگر تل تیل هم دنبال می کردند. حتی در گیم پلی قسمت ابتدایی شاهد انتخاب های تاثیر گذار زیادی هم نیستیم که همین عامل، کمی از جذابیت اپیزود ابتدایی Guardians of the Galaxy کاسته است.

البته با نگاه به یک اپیزود نمی توان در ارتباط با گیم پلی نظری قطعی داد. باید کمی به بازی فرصت بدهیم و عملکرد آن را در قسمت های بعدی بررسی کنیم. به همین منظور در ادامه بررسی ها، بیشتر در ارتباط با گیم پلی صحبت خواهیم کرد. گیم پلی Guardians of the Galaxy تا به اینجای کار خوب است و نمره قبولی دریافت می کند. اما تل تیل باید برای آینده این اثر راه چاره ای پیدا کند و برای جذاب تر کردن آن، کمی بیشتر تلاش کند.

از گیم پلی و داستان که بگذریم نوبت به گرافیک می رسد. شاید جلوه های بصری Guardians of the Galaxy، نقطه عطف کارنامه تل تیل در زمینه گرافیک باشد. گرافیک نگهبانان کهکشان به شدت از تمامی آثار توسعه یافته تل تیل، یک سر و گردن بالاتر است.

مهمترین نکته مثبت جلوه های بصری هم در چیزی مشاهده می شود که سال هاست در آثار این شرکت به دنبالش می گشتیم. حالت و فیزیک ضعیف چهره کاراکترها بزرگ ترین مشکلی بود که آثار تل تیل با آن برای مدتی طولانی دست و پنجه نرم می کرد.

گروت چیزی به جز «من گروت هستم» بلد نیست. اما چهره اش به تنهایی گویای تمامی احساسات و عواطفش است.

اما خوشبختانه وضعیت چهره ها در Guardians of the Galaxy بسیار بهبود یافته و حالا می توانیم با احساسات موجود در چهره کاراکترها، ارتباط بیشتری برقرار کنیم. در کنار فیزیک چهره ها، کیفیت بافت ها هم بسیار ارتقا پیدا کرده اند و زیبایی خاصی به دنیای بازی بخشیده اند.

در کل همه چیز در ارتباط با گرافیک Guardians of the Galaxy مثبت است و نمی توان ایراد خاصی به بازی وارد کرد. اما نکات مثبت Guardians of the Galaxy به گرافیک بهبود یافته بازی ختم نمی شود. موسیقی های به کار رفته در Guardians of the Galaxy هم به شدت خوب هستند.

سرآمد تمامی آن ها هم Livin’ Thing از  Electric Light Orchestrah است که خیلی خوب روی بازی نشسته و حس دلنشین تجربه بازی را دو چندان می کند. در کل توسعه اثری بر پایه داستان های مجموعه Guardians of the Galaxy تصمیمی جاه طلبانه از سوی تل تیل بود که خوشبختانه سربلند از آن بیرون آمد.

Guardians of the Galaxy را حتی می توان یکی از بهترین بازی های تل تیل نامید و نام آن را هم تراز با دو اثر خوش ساخت The Wolf Among Us و فصل ابتدایی The Walking Dead دانست. بازی نگهبانان کهکشان عاری از خطا نیست، اما نسبت به دیگر آثار اخیر تل تیل کیفیت خوبی دارد و می تواند تا اندازه ای جذابیت را به بازی های این شرکت بازگرداند.

تا به این جای کار که Guardians of the Galaxy عملکرد خوبی از خود نشان داده است. اما راه زیادی برای تصمیم گیری نهایی در مورد این اثر باقی مانده و باید ببینیم که در طی چند ماه آتی.، تل تیل چه آینده ای را برای بازی جدید خود رقم خواهد زد.


  • پیشرفت کیفی گرافیک و جلوه های بصری
  • شخصیت پردازی خوب کاراکتر های اصلی
  • استفاده درست و به جا از شوخی ها
  • دکمه زنی ها
  • بهبود وضعیت فیزیک و حالت چهره کاراکترها
  • استفاده ازموسیقی های به شدت بی نظیر
  • داستانی که زود جذابیتش را از دست می دهد
  • گیم پلی دست نخورده آثار تل تیل

The post appeared first on .

بررسی بازی Guardians of the Galaxy؛ قسمت اول: نگهبانان کهکشان وارد می شوند