Tagکردن

معرفی کافه دان؛ رباتی برای پیدا کردن کافی شاپ های سطح شهر

معرفی کافه دان؛ رباتی برای پیدا کردن کافی شاپ های سطح شهر

امروزه کافی شاپ های سطح شهر به مکانی مناسب برای استراحت و دورهمی های خودمانی تبدیل شده اند. اما یکی از مشکلات همیشگی پیدا کردن کافه ای دنج، راحت و آرام است تا پس ازتمام شدن کار و یا دانشگاه به آن جا رفته و ساعتی را در کنار دوستانمان به دور از دغدغه های روزانه بگذرانیم.

با پیشرفت تکنولوژی و ظهور شبکه های اجتماعی خلاق و نوآوری چون تلگرام، ربات ها نیز هر روز شکل و رنگ تازه ای به خود می گیرند. امروز و در یکی دیگر از سری معرفی ربات های تلگرام قصد داریم ربات Cafedanbot@ را برایتان معرفی کنیم؛ Cafedanbot رباتی است که می توانید از طریق آن کافی شاپ های سطح شهر و یا نزدیک خود را راحت و آسوده پیدا نمایید.

برای دسترسی به این ربات کافی است از آیدی Cafedanbot@ استفاده کرده و یا روی کلیک کنید.

با باز شدن صفحه ی ربات روی start/ کلیک کنید. پس از آن ربات به سرعت توضیحات مورد نیاز را در اختیار شما می گذارد. به وسیله ی ربات Cafedanbot با دو روش مختلف می توانید کافه ی مورد نظر خود را پیدا کنید. روش اول ارسال لوکیشن برای ربات و روش دوم نیز ارسال آدرس و یا نام کافه ی مورد نظر است.

اگر لوکیشن تلفن هوشمندتان روشن باشد، به راحتی می توانید با ارسال موقعیت مکانی برای این ربات کافی شاپ های اطراف خود را همراه با میزان فاصله شان مشاهده نمایید. پس از به نمایش در آمدن نام کافه های موجود با کلیک روی نام هر کدام قادر هستید اطلاعاتی جزئی در رابطه با آن کافی شاپ را دریافت نمایید.

در صورتی که اطلاعات کافی شاپ خاصی را می خواهید کافیست آدرس و یا نام آن را برای Cafedanbot بفرستید. اگر ربات مذکور اطلاعاتی از کافه ی مورد نظر شما داشته باشد فوراً آن را برایتان ارسال می کند. در صورت نیاز نیز می توانید موارد برگزیده را به لیست علاقه مندی های خود اضافه نمایید.

هرجا که بتوانید به اینترنت متصل شوید کافه دان در اختیار شماست؛ کافیست تلگرام را باز کرده و به این ربات دستیار مراجعه نمایید. یکی از مشکلات کافه دان محدود بودن فهرست کافه های ثبت شده در آن است که البته می توان امید داشت که به مرور زمان این آرشیو تکمیل تر شود.

در هر صورت ایده کافه دان، ایده جالبی است و با کمی پرداخت بیشتر می تواند به وسیله ای ضروری برای علاقه مندان به کافه گردی تبدیل شود.

همانطور که پیش تر نیز گفتیم، قصد داریم به صورت هفتگی ربات های مختلف تلگرام را به شما معرفی کنیم. پس این بهترین فرصت برای شماست تا اگر ربات جالب و جذابی می شناسید آن را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

The post appeared first on .

معرفی کافه دان؛ رباتی برای پیدا کردن کافی شاپ های سطح شهر

ربات ها چگونه خواندن و فکر کردن را یاد می گیرند؟

ربات ها چگونه خواندن و فکر کردن را یاد می گیرند؟

همیشه درباره ی این صحبت می کنیم که رایانه ها ما را درک می کنند. از گوگل می خواهیم تا نتیجه ی یک جستجو را به ما نمایش داده و یا از دستیار هوشمند کورتانا می خواهیم کاری را برایمان انجام دهد. اما «درک کردن» مفهومی بسیار پیچیده است؛ مخصوصاً زمانی که آن را برای رایانه ها به کار می بریم.

یکی از شاخه های  زبان شناسی محاسباتی که پردازش طبیعی زبان (NLP) نامیده می شود، در حال کار روی این مشکل است. این که رایانه ها چگونه یاد می گیرند که مسائل را «بفهمند». این حوزه در حال حاضر از جذابیت زیادی برخوردار بوده و زمانی که برای اولین بار بدانید چگونه کار می کند، خواهید دید که تقریبا در تمام حوزه های رایانه ای اثر گذار است.

توجه داشته باشید که این مقاله حاوی چند مثال کوچک از واکنش یک رایانه به گفتار است، مثل زمانی که از دستیار هوشمند سیری چیزی می خواهید. تبدیل یک گفتار واضح به فرمتی که توسط رایانه قابل فهم باشد، تشخیص گفتار نامیده می شود. موضوعی که NLP چندان علاقه ای به آن ندارد (حداقل در بحث ما!).

NLP تنها موقع خواندن متن وارد ماجرا می شود. هر دو فرآیند برای بسیاری از اپلیکیشن ها ضروری است، اما باید بدانید که این دو مسئله بسیار متفاوت از هم هستند.

تعریف فهمیدن یا ادراک رایانه ای

قبل از این که بدانیم یک رایانه چگونه به یک زبان طبیعی پاسخ می دهد، نیاز داریم تا تعریف چند چیز را بدانیم. اول از همه، باید تعریف مشخصی از زبان طبیعی داشته باشیم. هر زبانی که به طور رایج توسط مردم استفاده می شود در این دسته قرار می گیرد. زبان هایی چون کلینگون، اسپرانتو و یا زبان های برنامه نویسی جزوی از این دسته نیستند.

شما از زبان طبیعی به هنگام گفتگو با یکی از دوستان تان استفاده می کنید. همچنین ممکن است از آن برای صحبت با دستیار دیجیتال شخصی خود استفاده نمایید. بنابراین منظورمان از واژه ی درک و فهم چیست؟ توضیحش کمی مشکل است. تا به حال فکر کرده اید که منظور از «فهمیدن» یک جمله دقیقا چیست؟

احتمالاً در پاسخ می گویید این بدان معناست که در لحظه، محتوای مشخصی از پیام شنیده شده را در ذهن داشته باشید. اما منظور از «درک» یک مفهوم ممکن است این باشد که می توانید آن مفهوم را برای اعمال دیگر نیز به کار ببرید. تعاریف فرهنگ لغات از این کلمه مبهم هستند و هیچ پاسخ دقیقی برای آن وجود ندارد؛ موضوعی که قرن ها مورد بحث فلاسفه و اندیشمندان مختلف بوده است.

اما برای تعریف ادراک رایانه ای، ما می گوییم فهمیدن و ادراک توانایی استخراج دقیق معانی از یک زبان طبیعی است. به همین منظور یک رایانه نیاز دارد تا عیناً یک جریان گفتاری را پردازش کند، آن جریان را به واحد های معنادار تبدیل کرده و قادر باشد به شکل مفید به این مفاهیم پاسخ دهد.

بدیهی است که این توضیحات کمی برایتان مبهم باشند؛ با این حال بهترین تعریفی است که در این مطلب محدود می توانیم ارائه دهیم. اگر یک رایانه بتواند شبیه به انسان عمل کرده، مفید باشد و بتواند به یک جریان ورودی از زبان های طبیعی پاسخ مناسب دهد، می گوییم این رایانه قادر به درک کردن و فهمیدن است. تعریفی که در ادامه از آن استفاده خواهیم کرد.

یک مشکل پیچیده

فهم زبان های طبیعی در قالب عامیانه و محاوره ای برای یک رایانه بسیار مشکل است. به عنوان مثال باید به سیری جمله ای مشابه «Siri, give me directions to Punch Pizza» را بگویید. این در حالی است که یک فرد عادی این جمله را به صورت «Siri, Punch Pizza route, please» بیان می نماید.

در مثال اول سیری ممکن است کلمات کلیدی مثل «give me directions» را از جمله ی شما جدا کرده و سپس فرمانی را اجرا کند که مربوط به جستجوی عبارت «Punch Pizza» است.

اما در جمله ی دوم سیری اقدام به جدا کردن «route» به عنوان یک کلمه ی کلیدی کرده و پس از آن می داند که «Punch Pizza» جایی است که در واقع می خواهیم به آن برویم و از توجه به کلمه ی «Please» خودداری می کند.

یک هوش مصنوعی ایمیل را تصور کنید که آن ها را خوانده و پس از آن تصمیم می گیرد که آیا ایمیل های دریافتی حاوی محتوای اسپم می شوند یا خیر. یا یکی دیگر از آن ها را در نظر بگیرید که با مانیتور کردن پست های یک شبکه ی اجتماعی میزان علاقه مندی به یک کمپانی خاص را می سنجد.

در همین خصوص نویسنده ی این مطلب، آقای دن آلبرایت می گوید یک بار روی پروژه ای کار می کرده که در آن موظف بودند به یک رایانه آموزش دهند تا نسخه های پزشکی (که دارای انواع مختلف بودند) را خوانده و از آن ها اطلاعات جمع آوری نماید. 

این بدان معنا بود که سیستم می بایست با مخفف ها، ترکیبات عجیب، غلط های املایی گاه و بی گاه و طیف گسترده ای از انواع تفاوت های دیگر در نسخه مواجه شده و آن ها را درک می کرد؛  وظیفه ی بسیار پیچیده ای که گاهاً ممکن است برای یک انسان هم دشوار باشد چه برسد به یک ماشین.

تنظیم یک الگو

در این پروژه ی تیمی آلبرایت موظف بود به رایانه آموزش دهد تا کلمات خاص و روابط بین کلمات را تشخیص دهد. اولین مرحله ی این فرآیند، به شناساندن اطلاعات موجود در هر نسخه به رایانه مربوط می شد. بنابراین آن ها به تفسیر نسخه ها پرداختند.

نتیجه نهایی چیزی نبود جز ایجاد تعداد زیادی نهاده و رابطه. به عنوان مثال جمله ی «Ms. Green’s headache was treated with ibuprofen» فقط بخش کوچکی از این نسخه ها بود. Ms. Green به عنوان یک شخص حقیقی، headache به عنوان یک علامت و نشانه و ibuprofen به عنوان دارو برچسب گذاری شده بودند.

پس از آن Ms. Green به وسیله ی یک رابط به headache مرتبط می شد. در نهایت نیز ibuprofen توسط کلمه ی ارتباطی TREATS به headache متصل شده بود.

آن ها به همین صورت هزاران نسخه را برچسب گذاری کردند. در نهایت نیز کد تشخیص، درمان، علائم، علل اساسی و هر چیزی که فکر می کنید به شاخه ی پزشکی مربوط باشد را نوشتند. دیگر تیم های تفسیر نیز کار کدنویسی اطلاعات دیگر مانند ترکیبات را انجام دادند. در نهایت مجموعه ای کامل از نسخه های پزشکی به وجود آمد که یک هوش مصنوعی قادر به خواندن آن ها بود.

رایانه تنها می تواند ببیند که ایبوپروفن قادر به درمان سردرد است، اما وقتی این اطلاعات را یاد می گیرد قادر است آن را به یک مفهوم معنی دار برای ما تبدیل کند. یک هوش مصنوعی قطعاً می تواند مانند یک انسان این اطلاعات را به ما نشان دهد. اما آیا این مورد شامل درک کردن نیز می شود؟ بار دیگر می گوییم که این یک سوال فلسفی است.

یادگیری واقعی

در این مرحله رایانه به سراغ نسخه ها رفته و تعدادی الگوریتم یادگیری ماشینی را به کار می گیرد. برنامه نویسان روش های مختلفی را برای برچسب گذاری روی بخشی از گفتار، تجزیه و تحلیل روابط و همچنین برچسب زدن نقش های معنایی توسعه می دهند. در اصل هوش مصنوعی «خواندن» یک نسخه را یاد می گیرد.

محققان در نهایت با دادن یک نسخه پزشکی و درخواست برچسب زدن به هر نهاده و رابطه، این سیستم را تست می نمایند. وقتی رایانه عیناً تفسیری که انسان تحویل می دهد را تولید کرد، می توان گفت که حالا این سیستم یاد گرفته که چگونه نسخه های پزشکی را بخواند.

پس از آن از این سیستم برای جمع آوری میزان زیادی آمار و اطلاعات مانند: کدام داروها برای درمان مورد استفاده قرار می گیرند، کدام موارد در درمان مؤثرتر هستند، علل بروز یک سری علائم و غیره استفاده می شود. در پایان این روند، هوش مصنوعی قادر خواهد بود به سوالات پزشکی بر اساس مشاهداتی که از نسخه ها داشته است، پاسخ دهد.

ضمنا یک هوش مصنوعی برای یادگیری این موارد به هیچ وجه وابسته به کتاب های درسی، شرکت های داروسازی و یا درک مستقیم نیست.

یادگیری عمیق

اجازه دهید به مثال دیگری رجوع کنیم. شبکه های عصبی پروژه ی DeepMind گوگل در حال یادگیری خواندن اخبار و مقالات هستند. مانند هوش مصنوعی پزشکی که در بالا دیدید، محققان از این سیستم می خواهند تا اطلاعات مختصر و مفید را از متن های بلند تر استخراج کند.

آموزش هوش مصنوعی در زمینه ی اطلاعات پزشکی به اندازه ی کافی سخت بود. بنابراین حالا می دانید که توانمند سازی یک هوش مصنوعی برای خواندن اخبار و مقالات تا چه اندازه نیاز به تفسیر داده دارد. استخدام آنالیزور و به دست آوردن اطلاعات کافی یقینا فرآیند بسیار وقت گیری بوده و هزینه های گزافی دارد.

بنابراین تیم  DeepMind منابع دیگری چون وبسایت های خبری و به طور دقیق CNN و Daily Mail را به کار می گیرند. اما چرا این سایت ها؟ چون آن ها فهرستی نقطه دار از خلاصه ی مقالاتشان تهیه می کنند که به سادگی از خود مقاله قابل استخراج نیستند. این بدان معناست که هوش مصنوعی به واسطه ی آن چیزی برای یادگیری دارد.

محققان اساساً به هوش مصنوعی می گویند که در این مکان یک مقاله وجود دارد که شامل اطلاعات بسیار مهمی است. پس از آن آن ها از سیستم می خواهند تا همان نوع اطلاعات را بدون فهرست نقطه دار از مقاله ی مورد نظر استخراج نمایند. این سطح از پیچیدگی را می توان با به کارگیری شبکه های عصبی عمیق کنترل کرد که نوعی بسیار پیچیده از سیستم یادگیری ماشینی هستند.

یک هوش مصنوعی با خواندن چه کاری می تواند انجام دهد؟

احتمالا حالا درک خوبی از این که چگونه یک رایانه «خواندن» را فرا می گیرد پیدا کرده اید . شما یک متن حجیم دارید؛ کافیست موارد مهم را به رایانه بگویید و از چند الگوریتم یادگیری ماشینی برای استخراج اطلاعات استفاده کنید. اما با یک هوش مصنوعی که اطلاعات را از متن استخراج می کند چه کارهایی می توان انجام داد؟ با مثال تفسیر نسخه های پزشکی و خواندن اخبار و مقالات که آشنا شدید.

اما کارهای دیگری هم هست، برنامه متن باز P.A.N را برایتان مثال می زنیم. P.A.N می تواند با خواندن اشعار، تشبیهات ادبی را از آن استخراج کرده و به تجزیه و تحلیل آن ها بپردازد. محققان اغلب از یادگیری ماشینی برای تجزیه و تحلیل حجم انبوه داده ها در شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. این مورد توسط کمپانی ها برای درک احساسات کاربران، دیدن این که مردم راجع به چه چیزی صحبت می کنند و همچنین یافتن الگوهای مفید برای بازاریابی مورد استفاده قرار می گیرد.

محققان همچنین از یادگیری ماشینی در جهت تحت نظر قرار دادن رفتار ایمیل ها استفاده می نمایند. ارائه دهندگان سرویس ایمیل نیز می توانند از آن برای فیلتر کردن ایمیل های اسپم، انتقال آن ها از صندوق پستی به جایی دیگر و طبقه بندی برخی پیام ها بر اساس الویت استفاده کنند. قابلیت خواندن و ادراک هوش مصنوعی در ساخت چت بات های خدمت رسان نیز بسیار حیاتی است.

در آخر می توان گفت که با بهبود و پیشرفت یادگیری ماشینی، احتمالات نیز به همان میزان افزایش می یابند. در حال حاضر رایانه ها در بازی شطرنج و همچنین بازی های ویدیویی هوشمند تر و بهتر از انسان هستند. به زودی نیز در خواندن و یادگیری بهتر می شوند. آیا این اولین قدم به سوی یک هوش مصنوعی قوی است؟ باید منتظر ماند و دید.

The post appeared first on .

ربات ها چگونه خواندن و فکر کردن را یاد می گیرند؟

گوگل از مشکل «دابل تپ برای روشن کردن» پیکسل ها نیز باخبر است

گوگل از مشکل «دابل تپ برای روشن کردن» پیکسل ها نیز باخبر است

اگر یکی از دو تلفن همراه پیکسل و پیکسل XL را خریداری کرده باشید، احتمال دارد که شما هم با دابل تپ برای روشن کردن موبایل های خود مشکل پیدا کرده باشید. نگران نباشید، این مشکل فقط مخصوص به شما نیست و گوگل از این مسئله که دامن گیر بسیاری از کاربران شده آگاه است.

در برخی گزارش ها آمده، پیکسل زمانی که در حالت ذخیره انرژی Doze باشد، گویا توجهی به دابل تپ نشان نمی دهد، مگر آنکه دارنده دستگاه کمی آن را تکان داده و از جای خود بلند کند. برای مثال، اگر موبایل روی میزتان قرار گرفته باشد، نمی توانید بدون تکان دادن اش، آن را به وسیله دابل تپ، روشن کنید.

البته، 9to5Google می گوید راه حل این مسئله آن است که دارنده موبایل، زمان قفل شدن دستگاه را «بلافاصله پس از خاموش شدن» بگذارد. شاید در این حالت، عملکرد دابل تپ بهبود پیدا کند.

در هر صورت، گوگل از این مسئله آگاه است و در کنار مشکلات دیگر، تیم های داخلی مشغول به بررسی و اصلاح آن هستند.

روز گذشته بود که و اعلام داشت که به محض اطلاع یافتن از مسئله، اطلاع رسانی کرده و مشکل را برطرف می سازد..

The post appeared first on .

گوگل از مشکل «دابل تپ برای روشن کردن» پیکسل ها نیز باخبر است

روزیاتو: آشنائی با ۱۰ راهکار برای خاموش کردن مغز پیش از خواب [اینفوگرافیک]

روزیاتو: آشنائی با ۱۰ راهکار برای خاموش کردن مغز پیش از خواب [اینفوگرافیک]

برای بسیاری از افراد از زمانی که به رختخواب می روند تازه فکر و خیال ها آغاز می شود و مدت بسیار زیادی طول می کشد تا به خواب بروند. به راستی چگونه می توان قبل از خواب مغز را آرام کرد تا چنین مسئله ای برطرف گردد و بتوان سریع تر به استراحت پرداخت؟

روزیاتو در یکی از پست های تازه اش با اینفوگرافیکی جذاب ۱۰ راهکاری را معرفی کرده که می توانند شما را در رفع مشکلی که در بالا از آن سخن گفتیم یاری دهند. اگر تمایل دارید با این راهکارها آشنا شوید، توصیه می کنیم سری به این مطلب جالب زده و آن را از نظر بگذرانید.

The post appeared first on .

روزیاتو: آشنائی با ۱۰ راهکار برای خاموش کردن مغز پیش از خواب [اینفوگرافیک]

4 عادت بد خرج کردن در ثروتمندان ورشکسته

4 عادت بد خرج کردن در ثروتمندان ورشکسته

ثروتمندان به دلیل برنامه ریزی دقیق، عاقلانه خرج کردن، تعلیم دیدن، صبح زود بیدار شدن و مخصوصا مراقبت از سلامتی شان معروفند.

اما همه ی افراد متعق به این گروه هم چنین عاداتی ندارند؛ مثلا آن دسته از افرادی که شریک زندگی شان ارزش پول را نمی داند یا آن هایی که دقیقا نمی دانند چگونه باید پول شان را خرج کنند. این عادات بد نهایتا منجر به ورشکستگی می شود.

ببینیم چه عاداتی باعث خالی شدن جیب برخی از ثروتمندان می شود:

  1. دخل و خرج شان را یکی نیست

چه شما یک نویسنده ی معمولی باشید چه بیل گیتس، باید حساب درآمد و خرج تان را بکنید و بدانید هر ریال پول تان را چگونه خرج می کنید.

بهتر است از هزینه های کوچکی شروع کنید که عموما به چشم نمی آیند. شاید برداشت ده هزار تومان از حساب بانکی خیلی به چشم نیاید اما هرچه بیش تر از این ده هزارتومان ها بردارید پول بیش تری از حساب تان کم می شود.

اکثر ثروتمندانی که حساب مخارج شان را نمی دانند ورشکست می شوند. آن ها حتی نمی توانند بگویند کجا این پول را خرج کردند یا حساب بانکی، صورت حساب هتل ها، رستوران ها و یا خریدهای شان را چک نمی کنند تا در صورت رخ دادن اشتباهی، متوجه آن شوند.

در آخر، آن ها پول زیادی را هدر می دهند زیرا حساب خرج شان را ندارند. شاید در ابتدا این مقادیر خیلی کم بنمایند اما به مرور زمان بیش تر و بیش تر می شوند.

  1. خریدهای گران و غیر منطقی می کنند

عادت بد ثروتمندان ورشکسته این است که هر چه دل شان بخواهد، می خرند. برای مثال برای رفع ناراحتی های شان به فروشگاه های آنلاین رفته و خرید می کنند یا چون حوصله ی آشپزی ندارند، هفته ای دو بار سفارش غذا می دهند.

نکته ی حالب توجه در مورد چنین افرادی این است که از کوپن ها استفاده می کنند و درحراجی ها خرید می کنند. اما به لوکس ترین تعطیلات اروپایی می روند و یا یک انگشتر گران بهای الماس می خرند. John Rampton کارآفرینی است که می گوید: روزی به مهمانی دوست مولتی میلیاردرم رفتم و در مکالمه ی تلفنی او با شخصی، شنیدم از چهل دلاری شکایت می کرد که بیش تر از میزان واقعی خریدش از او گرفته بودند. مهم نیست که درآمدتان چقدر است، باید در خرج کردن پول تان دقت داشته باشید.

  1. آن ها چندین منابع درآمدزای پولی ندارند

Thomas C. Corley نویسنده ای است که 5 سال در مورد میلیونرها تحقیق کرد و متوجه شد 65% آن ها 3 و 35% شان 4 منبع درآمد مالی داشتند.

همه ی میلیونرها چندین منبع درآمد ندارند. برای مثال ایکی باتیستا (بازرگان و کارآفرین بزرگ برزیلی) 35 میلیار دلار سرمایه داشت. او معتقد بود که هیچ چیز نمی تواند مانع روند کاری  تجارت گاز و بنزین وی شود، اما زمانی که تولید بنزین کاهش یافت او ورشکست شد.

Corely می گوید: برخورداری از چند منبع درآمدرزا کاملا منطقی است؛ زیرا به هنگام آسیب دیدن یکی از منابع درآمدزایی که تحت تاثیر عواملی قرار گرفته و در کنترل تان نبوده است، دیگر منابع مالی شما نمی گذارد اثر آن شکست در زندگی تان محسوس شود.

  1. سرمایه گذاران بی صبر و خشنی بودند

برخلاف ثروتمندان موفق که آرام و صبور هستند، این میلیونر های نا موفق پرخاش گر و بی صبر هستند. آن ها تا سهامی بالا می رود، آن را می خرند و به محض پایین آمدن، می فروشند. گاه اوضاع شان از این نیز بدتر می شود. فکر می کنند نیازی به نصیحت سرمایه گذاران آموزش دیده ندارند و متکبر می شوند.

کلام آخر این است که مدیریت مالی را یاد بگیرید، از پول تان مراقبت کنید و به حساب آن برسید تا ورشکست نشوید.

The post appeared first on .

4 عادت بد خرج کردن در ثروتمندان ورشکسته