Tagکارکنان

بلومبرگ: توییتر چند صد نفر از کارکنان خود را اخراج می کند

بلومبرگ: توییتر چند صد نفر از کارکنان خود را اخراج می کند

سال گذشته «جک دورسی» مدیر عامل توییتر در روزهای ابتدای فعالیت خود، به جهت پیشبرد اهداف با اهمیت بالاتر و کاهش هزینه ها، .

حالا به نظر می رسد تاریخ در حال تکرار شدن بوده و مدیر جوان قصد دارد حدود 300 پست شغلی دیگر را نیز حذف نماید.

بلومبرگ با اشاره به اخبار چند منبع ناشناس گزارش می دهد توییتر در ادامه روند کاهش هزینه ها و همینطور برنامه ریزی های جدید، حدود صد نفر دیگر را اخراج می کند. گفته می شود این اتفاق احتمالاً قبل از اعلام گزارش مالی روز پنجشنبه رخ خواهد داد.

کمپانی توییتر که در حال زیان دهی است، قصد دارد میزان نزول ارزش و فروش سهام خود را کاهش داده و اخیراً چند اقتصاددان را برای بررسی و تحلیل رویکردهای مالی استخدام کرده است.

در حال حاضر شایعات زیادی در مورد احتمال فروش و تصاحب توییتر توسط شرکت هایی مثل گوگل، دیزنی، Salesforce و غیره به گوش رسیده و بعضاً تکذیب می شوند، اما آنچه بدیهی است اوضاع نه چندان رضایت بخش این شبکه اجتماعی بزرگ است.

گفتنی است توییتر زمان اعلام گزارش مالی خود را از پنجشنبه عصر به پنجشنبه صبح منتقل کرده که احتمالاً با موضوع تعدیل نیروی پیش آمده مرتبط است.

The post appeared first on .

بلومبرگ: توییتر چند صد نفر از کارکنان خود را اخراج می کند

سال گذشته «جک دورسی» مدیر عامل توییتر در روزهای ابتدای فعالیت خود، به جهت پیشبرد اهداف با اهمیت بالاتر و کاهش هزینه ها، .

حالا به نظر می رسد تاریخ در حال تکرار شدن بوده و مدیر جوان قصد دارد حدود 300 پست شغلی دیگر را نیز حذف نماید.

بلومبرگ با اشاره به اخبار چند منبع ناشناس گزارش می دهد توییتر در ادامه روند کاهش هزینه ها و همینطور برنامه ریزی های جدید، حدود صد نفر دیگر را اخراج می کند. گفته می شود این اتفاق احتمالاً قبل از اعلام گزارش مالی روز پنجشنبه رخ خواهد داد.

کمپانی توییتر که در حال زیان دهی است، قصد دارد میزان نزول ارزش و فروش سهام خود را کاهش داده و اخیراً چند اقتصاددان را برای بررسی و تحلیل رویکردهای مالی استخدام کرده است.

در حال حاضر شایعات زیادی در مورد احتمال فروش و تصاحب توییتر توسط شرکت هایی مثل گوگل، دیزنی، Salesforce و غیره به گوش رسیده و بعضاً تکذیب می شوند، اما آنچه بدیهی است اوضاع نه چندان رضایت بخش این شبکه اجتماعی بزرگ است.

گفتنی است توییتر زمان اعلام گزارش مالی خود را از پنجشنبه عصر به پنجشنبه صبح منتقل کرده که احتمالاً با موضوع تعدیل نیروی پیش آمده مرتبط است.

The post appeared first on .

بلومبرگ: توییتر چند صد نفر از کارکنان خود را اخراج می کند

میزان محبوبیت نادلا نزد کارکنان مایکروسافت به مراتب بیشتر از بالمر است

میزان محبوبیت نادلا نزد کارکنان مایکروسافت به مراتب بیشتر از بالمر است

شرکت هایی که بهره وری بالایی دارند معمولا جو شادتری دارند و آنطور که گزارش اخیر یک شرکت تحقیقاتی به نام UBS نشان می دهد مایکروسافت و به طور مشخص کارکنان آن بسیار شاد و خرسند هستند.

طبق این گزارش از سال 2012 که شرکت مذکور کار تحقیق روی میزان رضایتمندی و خرسندی کارکنان شرکت های آمریکایی را آغاز کرد، برای نخستین بار مایکروسافت اپل را پشت سر گذاشته و مشخص گردیده که کارکنان شادتری نسبت به کمپانی مستقر در کوپرتینو دارد.

گفتنی است در این گزارش از داده های مختلف نظیر میزان محبوبیت مدیرعامل گرفته تا فرصت ها برای پیشرفت های کاری و چشم انداز کلی کسب و کار این دو شرکت استفاده شده که همگی شان را نیز موسسه تحقیقاتی دیگری به نام Glassdoor ارائه نموده است.

در هر حال نتایج کلی این تحقیق حکایت از آن دارد که مایکروسافت بار دیگر به قطب اصلی جذب استعدادهای حوزه فناوری بدل شده و رشد مستمر و منظم درآمدهای سالیانه کمپانی مذکور نیز خود موید این مساله است.

طبق گزارش شرکت UBS، ساتیا نادلا وجهه خیلی خوبی در شرکت تحت سرپرستی اش دارد و جالب است بدانید که در روزهای پایانی سال 2013 امتیاز بالمر از نظر میزان محبوبیت و سطح پذیرش کارکنان همزمان با اتمام دوران مدیریتش از 51 درصد فراتر نمی رفت.

در مقابل نادلا که سکان هدایت این شرکت را در فوریه سال 2014 در اختیار گرفت تا پایان سال 2015 موفق شد میزان محبوبیت خود را به 88 درصد برساند.

جالب است بدانید لینکدین که چندی پیش با دریافت 26.2 میلیارد دلار به مجموعه دارایی های مایکروسافت پیوست مانند سابق شاد به نظر نمی رسد. این شرکت در گزارش های UBS معمولا بالاترین جایگاه ها را به خود اختصاص می داد و سطح رضایت کارکنانش 17 درصد بالاتر از میانگین و میزان محبوبیت جف وینر مدیرعامل آن برابر 95 درصد بود.

اما از زمانی که امضای این قرارداد به صورت علنی مطرح شده رقم 17 درصدی ذکر شده به 11 درصد و میزان محبوبیت مدیرعامل آن به 85 درصد تقلیل یافته [که البته چندان هم بد نیست و همچنان جایگاه سوم را در اختیار دارد] اما به هر طریق نشان دهنده ضعف عملکردی لینکدین است.

The post appeared first on .

میزان محبوبیت نادلا نزد کارکنان مایکروسافت به مراتب بیشتر از بالمر است

شرکت هایی که بهره وری بالایی دارند معمولا جو شادتری دارند و آنطور که گزارش اخیر یک شرکت تحقیقاتی به نام UBS نشان می دهد مایکروسافت و به طور مشخص کارکنان آن بسیار شاد و خرسند هستند.

طبق این گزارش از سال 2012 که شرکت مذکور کار تحقیق روی میزان رضایتمندی و خرسندی کارکنان شرکت های آمریکایی را آغاز کرد، برای نخستین بار مایکروسافت اپل را پشت سر گذاشته و مشخص گردیده که کارکنان شادتری نسبت به کمپانی مستقر در کوپرتینو دارد.

گفتنی است در این گزارش از داده های مختلف نظیر میزان محبوبیت مدیرعامل گرفته تا فرصت ها برای پیشرفت های کاری و چشم انداز کلی کسب و کار این دو شرکت استفاده شده که همگی شان را نیز موسسه تحقیقاتی دیگری به نام Glassdoor ارائه نموده است.

در هر حال نتایج کلی این تحقیق حکایت از آن دارد که مایکروسافت بار دیگر به قطب اصلی جذب استعدادهای حوزه فناوری بدل شده و رشد مستمر و منظم درآمدهای سالیانه کمپانی مذکور نیز خود موید این مساله است.

طبق گزارش شرکت UBS، ساتیا نادلا وجهه خیلی خوبی در شرکت تحت سرپرستی اش دارد و جالب است بدانید که در روزهای پایانی سال 2013 امتیاز بالمر از نظر میزان محبوبیت و سطح پذیرش کارکنان همزمان با اتمام دوران مدیریتش از 51 درصد فراتر نمی رفت.

در مقابل نادلا که سکان هدایت این شرکت را در فوریه سال 2014 در اختیار گرفت تا پایان سال 2015 موفق شد میزان محبوبیت خود را به 88 درصد برساند.

جالب است بدانید لینکدین که چندی پیش با دریافت 26.2 میلیارد دلار به مجموعه دارایی های مایکروسافت پیوست مانند سابق شاد به نظر نمی رسد. این شرکت در گزارش های UBS معمولا بالاترین جایگاه ها را به خود اختصاص می داد و سطح رضایت کارکنانش 17 درصد بالاتر از میانگین و میزان محبوبیت جف وینر مدیرعامل آن برابر 95 درصد بود.

اما از زمانی که امضای این قرارداد به صورت علنی مطرح شده رقم 17 درصدی ذکر شده به 11 درصد و میزان محبوبیت مدیرعامل آن به 85 درصد تقلیل یافته [که البته چندان هم بد نیست و همچنان جایگاه سوم را در اختیار دارد] اما به هر طریق نشان دهنده ضعف عملکردی لینکدین است.

The post appeared first on .

میزان محبوبیت نادلا نزد کارکنان مایکروسافت به مراتب بیشتر از بالمر است

راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان و از هم پاشاندن یک تیم فوق العاده

راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان و از هم پاشاندن یک تیم فوق العاده

نگهداشت کارکنان، حتس پس از دستچین کردن بهترین نیرو ها و آموزش آنها، در دنیای امروز برای خودش چالش بزرگی محسوب می شود. کارمندان ما پر هزینه ترین «دارایی های انسانی» شرکت های ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، به ویژه متعهد ترین ها، با استعداد ترین ها و با سابقه ترین های آنها، یکی از ویرانگر ترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.

مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایند های شرکت خود بیاندازند. وقتی یکی از بهترین کارمندان شما شرکتتان را ترک می کند یا حداقل چنین قصدی در وجودش شکل می گیرد، شما به عنوان مدیر برای بهبود و تغییر این اوضاع باید تا جایی که می توانید از ماهیت و علل نارضایتی او آگاهی پیدا کنید.

از دست دادن بهترین کارکنان شرکت می تواند علل مختلفی از جمله علل شخصی، حرفه ای و حتی پزشکی داشته باشد. در برخی موارد کاری از دست کسی بر نمی آید اما در اغلب مواقع می توان نرخ نگهداشت کارکنان را با اقداماتی بالا برد و از جدا شدن بهترین نیروهای شرکت از بدنه ی آن جلوگیری کرد. کارمندان، بزرگ ترین دارایی و اولویت هر شرکتی محسوب می شوند، حتی رضایت مشتریان نیز بعد از رضایت کارکنان شرکت و در مرتبه ی دوم قرار می گیرد. تا کارکنان شما رضایت نداشته باشند، دستیابی به رضایت مشتری افسانه ای بیش نخواهد بود.

فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهم ترین و پر بسامد ترین عللی است که می توانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکتتان کنند. شماره گذاری آنها صرفاً با هدف آسان تر کردن مطالعه ی‌ آنها انجام شده و ارتباطی با درجه ی اهمیت هر یک ندارد. اگر می خواهید انگیزه ی کارکنان خود را از بین ببرید و تیم فوق العاده ی خود را از درون متلاشی کنید، می توانید به بی توجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:

۱- گوش نکردن به صحبت ها و دغدغه های نیروها

آیا به حرف ها و درد دل های اعضای تیم خود گوش می کنید؟ آیا به نکاتی که در جلسات و ملاقات هایشان با شما در میان می گذارند توجه کافی کرده اید؟ اصلاً برایتان مهم هست که آنها چه می گویند؟

گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد

از آنجایی که مدیران بنا به اقتضای جایگاه خود با افراد زیادی در تماس هستند و با شخصیت ها و سبک های مختلفی سر و کار پیدا می کنند، لازم است به دغدغه ها، نگرانی ها، موفقیت ها و چالش های پیش روی هر یک از اعضای تیم خود توجه مضاعف داشته باشند. یک مدیر کاربلد به خوبی می داند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنمایی های لازم را به او می کند و در صورت نیاز پشت او می ایستد. توجه نکردن به موارد یاد شده به انفعال اعضای تیم و از دست رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان منجر خواهد شد.

۲- استفاده نکردن از استعداد های فردی هر یک

هر یک از اعضای تیم شما استعداد و توانایی های منحصر به فردی دارد که به نوبه ی خود می توانند برای شرکت شما ارزش آفرین شوند. آیا از استعداد ها و توانایی های اعضای تیم خود آگاهی دارید؟ آیا تا به حال با آنها در مورد به کارگیری این استعداد ها در شرکتتان صحبت کرده اید؟ آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه می توان با استفاده از این استعداد ها سازمان خود را بهبود ببخشید؟

نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه ی بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد

یک رهبر کارکشته، هر یک از اعضای تیم خود را به انجام کاری می گمارد که با استعداد ها و توانایی های منحصر به فرد وی همخوانی داشته باشد تا از این طریق هم به او انگیزه ی بیشتری بخشیده باشد و هم ارزشی برای سازمان خود فراهم کند. ناتوانی در انجام این کار و بی پاسخ گذاشتن این استعداد ها با به کارگیری آنها در اموری که انجامشان نیازی به استعداد های یاد شده ندارد، به دلزدگی، از بین رفتن انگیزه و افت بهره وری نیرو ها و در نتیجه سازمان شما منجر خواهد شد. نیروی شما در نهایت به دنبال عرصه ی بهتری برای بروز استعدادهایش شرکت شما را ترک خواهد کرد.

۳- ناسپاسی بابت کارهای انجام شده

آخرین باری که بابت عملکرد بالای اعضای تیم خود از آنها تشکر کرده اید کی بوده؟ هر چند وقت یک بار از آنها بابت زحمتی که برای پیشرفت سازمان می کشند تقدیر می کنید؟ چقدر به سهم منحصر به فرد هر یک از اعضای تیم تان در موفقیت هایی که کسب می شود اشاره می کنید؟

به رسمیت شناختن تلاش ها و زحمات اعضای تیم، وفاداری و توانمندسازی آنها را در پی خواهد داشت

یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیت های اعضای تیمش زمان می گذارد. به رسمیت شناختن تلاش ها و زحمات اعضای تیم، وفاداری و توانمندسازی آنها را در پی خواهد داشت و ادامه ی تلاش هایشان در این جهت را تضمین خواهد کرد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.

۴- پنهان کاری و دریغ کردن اطلاعات

برای در جریان قرار دادن اعضای تیم خود نسبت به آنچه که در سازمان می گذرد چه کار کرده اید؟ دریغ کردن واقعیت از کارکنان مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.

دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود

رهبران کاربلد به اعضای تیم خود وفادارند، و برای از میان برداشتن هر عاملی که بر عملکرد بالای آنان تأثیر می گذارد، هرآنچه در توان دارند به کار می بندند. عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.

۵- ارائه ی پاسخ های سربالا

تا چه حد به سؤالاتی که از شما می پرسند و پاسخ هایی که از شما طلب می کنند صادقانه جواب می دهید؟ تا چه حد در مورد مسائلی مشخص از ارائه ی پاسخ های صریح و روراست به پرسش های آنان طفره می روید؟ اگر تمایلی به ارائه ی پاسخ های شفاف به سؤالات نیروهای خود ندارید، اطلاعاتی را از آنها دریغ می کنید و این، مسیر ارزشمند ارتباطی میان شما و آنها را خدشه دار خواهد کرد.

عدم توانایی در ارائه ی پاسخ درست در زمان درست، به بی اعتمادی اعضای تیم نسبت به رهبر خود منجر خواهد شد

رهبران موفق، از ارائه ی پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه ی پاسخ درست در زمان درست، به بی اعتمادی اعضای تیم نسبت به شما منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بی اعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.

۶- عدم انتقاد پذیری

ممکن است یکی از اعضای تیم، در مورد تصمیمی با شما مخالفت کند یا به دلیلی شما را مورد انتقاد قرار دهد. آیا این انتقاد ها یا مخالفت ها باعث می شود موضوع را به خودتان بگیرید و نسبت به آنها حس بدی پیدا کنید؟ اگر اینطور است و نمی توانید به اصطلاح «پوست کلفت» باشید، نباید در جایگاه رهبری قرار بگیرید.

رهبران کاربلد از انتقادات اعضای تیم خود استقبال می کنند و به خوبی می دانند اجازه ی اظهار نظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.

۷- مقایسه ی اعضای تیم با یکدیگر

مقایسه کردن اعضای تیم با یکدیگر به ویژه پیش روی خودشان منصفانه نیست و در اغلب مواقع به ایجاد رقابت ناسالم، کینه توزی و دلخوری در میان آنان منجر خواهد شد. به رخ کشیدن موفقیت های برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه ی کارکنان شما نتیجه ی دیگری در بر نخواهد داشت.

۸- سوگلی داشتن در میان اعضای تیم

امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهی ها، یا تقدیر های چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم شما که فکر می کنند جزو سوگلی های رئیس خود نیستند به وجود خواهد آورد.

توجه بیش از حد به کارکنان محبوب، مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد

از طرف دیگر این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.

۹- غرق کردن کارکنان در کاغذبازی

هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه ی کارکنان شما پایین تر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحله ای، شتاب کار و اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.

۱۰- متهم کردن کارکنان

متهم کردن و انداختن تقصیر ها به گردن دیگران یکی از مخرب ترین عادات انسانهاست. متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمی رود ریسک پذیری، خلاقیت و توان حل مسأله ی آنان را از انها خواهد گرفت و یک محیط کاری منفی و خالی از احترام پدید خواهد آورد.

به یاد داشته باشید، بزرگ ترین مسئولیت در آن سازمان متوجه شما به عنوان رهبر تیم است.

۱۱- بی عدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق

نامتناسب بودن حقوق کارمند شما به نسبت کاری که انجام می دهد یک مسئله ی مشکل آفرین است. نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود و خود را زمانی نشان می دهد که به موارد بالا رسیدگی نشود. مطالعات نشان می دهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شماره ی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.

حواستان به پرداختی کارکنان خود و تناسب آن با دیگر کارکنان سازمان و حجم کاری که از آنها می خواهید باشد.

۱۲- فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت

هر کاری جنبه های تکراری و حوصله سر بر خود را دارد اما کارمندان، به ویژه ستاره های نیروی انسانی شما دوست دارند احساس کنند به طریقی در مسیر رشد و پیشرفت قرار دارند. مشکل از جایی شروع می شود که به کارکنان شما احساس خستگی و دلزدگی دست دهد. ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بن بست های شغلی آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت. به محض آنکه کارمند شما به فکر ترک محل فعلی خود بیافتد، عملکردش افت خواهد یافت.

The post appeared first on .

راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان و از هم پاشاندن یک تیم فوق العاده

نگهداشت کارکنان، حتس پس از دستچین کردن بهترین نیرو ها و آموزش آنها، در دنیای امروز برای خودش چالش بزرگی محسوب می شود. کارمندان ما پر هزینه ترین «دارایی های انسانی» شرکت های ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، به ویژه متعهد ترین ها، با استعداد ترین ها و با سابقه ترین های آنها، یکی از ویرانگر ترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.

مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایند های شرکت خود بیاندازند. وقتی یکی از بهترین کارمندان شما شرکتتان را ترک می کند یا حداقل چنین قصدی در وجودش شکل می گیرد، شما به عنوان مدیر برای بهبود و تغییر این اوضاع باید تا جایی که می توانید از ماهیت و علل نارضایتی او آگاهی پیدا کنید.

از دست دادن بهترین کارکنان شرکت می تواند علل مختلفی از جمله علل شخصی، حرفه ای و حتی پزشکی داشته باشد. در برخی موارد کاری از دست کسی بر نمی آید اما در اغلب مواقع می توان نرخ نگهداشت کارکنان را با اقداماتی بالا برد و از جدا شدن بهترین نیروهای شرکت از بدنه ی آن جلوگیری کرد. کارمندان، بزرگ ترین دارایی و اولویت هر شرکتی محسوب می شوند، حتی رضایت مشتریان نیز بعد از رضایت کارکنان شرکت و در مرتبه ی دوم قرار می گیرد. تا کارکنان شما رضایت نداشته باشند، دستیابی به رضایت مشتری افسانه ای بیش نخواهد بود.

فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهم ترین و پر بسامد ترین عللی است که می توانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکتتان کنند. شماره گذاری آنها صرفاً با هدف آسان تر کردن مطالعه ی‌ آنها انجام شده و ارتباطی با درجه ی اهمیت هر یک ندارد. اگر می خواهید انگیزه ی کارکنان خود را از بین ببرید و تیم فوق العاده ی خود را از درون متلاشی کنید، می توانید به بی توجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:

۱- گوش نکردن به صحبت ها و دغدغه های نیروها

آیا به حرف ها و درد دل های اعضای تیم خود گوش می کنید؟ آیا به نکاتی که در جلسات و ملاقات هایشان با شما در میان می گذارند توجه کافی کرده اید؟ اصلاً برایتان مهم هست که آنها چه می گویند؟

گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد

از آنجایی که مدیران بنا به اقتضای جایگاه خود با افراد زیادی در تماس هستند و با شخصیت ها و سبک های مختلفی سر و کار پیدا می کنند، لازم است به دغدغه ها، نگرانی ها، موفقیت ها و چالش های پیش روی هر یک از اعضای تیم خود توجه مضاعف داشته باشند. یک مدیر کاربلد به خوبی می داند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنمایی های لازم را به او می کند و در صورت نیاز پشت او می ایستد. توجه نکردن به موارد یاد شده به انفعال اعضای تیم و از دست رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان منجر خواهد شد.

۲- استفاده نکردن از استعداد های فردی هر یک

هر یک از اعضای تیم شما استعداد و توانایی های منحصر به فردی دارد که به نوبه ی خود می توانند برای شرکت شما ارزش آفرین شوند. آیا از استعداد ها و توانایی های اعضای تیم خود آگاهی دارید؟ آیا تا به حال با آنها در مورد به کارگیری این استعداد ها در شرکتتان صحبت کرده اید؟ آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه می توان با استفاده از این استعداد ها سازمان خود را بهبود ببخشید؟

نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه ی بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد

یک رهبر کارکشته، هر یک از اعضای تیم خود را به انجام کاری می گمارد که با استعداد ها و توانایی های منحصر به فرد وی همخوانی داشته باشد تا از این طریق هم به او انگیزه ی بیشتری بخشیده باشد و هم ارزشی برای سازمان خود فراهم کند. ناتوانی در انجام این کار و بی پاسخ گذاشتن این استعداد ها با به کارگیری آنها در اموری که انجامشان نیازی به استعداد های یاد شده ندارد، به دلزدگی، از بین رفتن انگیزه و افت بهره وری نیرو ها و در نتیجه سازمان شما منجر خواهد شد. نیروی شما در نهایت به دنبال عرصه ی بهتری برای بروز استعدادهایش شرکت شما را ترک خواهد کرد.

۳- ناسپاسی بابت کارهای انجام شده

آخرین باری که بابت عملکرد بالای اعضای تیم خود از آنها تشکر کرده اید کی بوده؟ هر چند وقت یک بار از آنها بابت زحمتی که برای پیشرفت سازمان می کشند تقدیر می کنید؟ چقدر به سهم منحصر به فرد هر یک از اعضای تیم تان در موفقیت هایی که کسب می شود اشاره می کنید؟

به رسمیت شناختن تلاش ها و زحمات اعضای تیم، وفاداری و توانمندسازی آنها را در پی خواهد داشت

یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیت های اعضای تیمش زمان می گذارد. به رسمیت شناختن تلاش ها و زحمات اعضای تیم، وفاداری و توانمندسازی آنها را در پی خواهد داشت و ادامه ی تلاش هایشان در این جهت را تضمین خواهد کرد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.

۴- پنهان کاری و دریغ کردن اطلاعات

برای در جریان قرار دادن اعضای تیم خود نسبت به آنچه که در سازمان می گذرد چه کار کرده اید؟ دریغ کردن واقعیت از کارکنان مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.

دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود

رهبران کاربلد به اعضای تیم خود وفادارند، و برای از میان برداشتن هر عاملی که بر عملکرد بالای آنان تأثیر می گذارد، هرآنچه در توان دارند به کار می بندند. عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.

۵- ارائه ی پاسخ های سربالا

تا چه حد به سؤالاتی که از شما می پرسند و پاسخ هایی که از شما طلب می کنند صادقانه جواب می دهید؟ تا چه حد در مورد مسائلی مشخص از ارائه ی پاسخ های صریح و روراست به پرسش های آنان طفره می روید؟ اگر تمایلی به ارائه ی پاسخ های شفاف به سؤالات نیروهای خود ندارید، اطلاعاتی را از آنها دریغ می کنید و این، مسیر ارزشمند ارتباطی میان شما و آنها را خدشه دار خواهد کرد.

عدم توانایی در ارائه ی پاسخ درست در زمان درست، به بی اعتمادی اعضای تیم نسبت به رهبر خود منجر خواهد شد

رهبران موفق، از ارائه ی پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه ی پاسخ درست در زمان درست، به بی اعتمادی اعضای تیم نسبت به شما منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بی اعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.

۶- عدم انتقاد پذیری

ممکن است یکی از اعضای تیم، در مورد تصمیمی با شما مخالفت کند یا به دلیلی شما را مورد انتقاد قرار دهد. آیا این انتقاد ها یا مخالفت ها باعث می شود موضوع را به خودتان بگیرید و نسبت به آنها حس بدی پیدا کنید؟ اگر اینطور است و نمی توانید به اصطلاح «پوست کلفت» باشید، نباید در جایگاه رهبری قرار بگیرید.

رهبران کاربلد از انتقادات اعضای تیم خود استقبال می کنند و به خوبی می دانند اجازه ی اظهار نظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.

۷- مقایسه ی اعضای تیم با یکدیگر

مقایسه کردن اعضای تیم با یکدیگر به ویژه پیش روی خودشان منصفانه نیست و در اغلب مواقع به ایجاد رقابت ناسالم، کینه توزی و دلخوری در میان آنان منجر خواهد شد. به رخ کشیدن موفقیت های برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه ی کارکنان شما نتیجه ی دیگری در بر نخواهد داشت.

۸- سوگلی داشتن در میان اعضای تیم

امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهی ها، یا تقدیر های چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم شما که فکر می کنند جزو سوگلی های رئیس خود نیستند به وجود خواهد آورد.

توجه بیش از حد به کارکنان محبوب، مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد

از طرف دیگر این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.

۹- غرق کردن کارکنان در کاغذبازی

هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه ی کارکنان شما پایین تر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحله ای، شتاب کار و اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.

۱۰- متهم کردن کارکنان

متهم کردن و انداختن تقصیر ها به گردن دیگران یکی از مخرب ترین عادات انسانهاست. متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمی رود ریسک پذیری، خلاقیت و توان حل مسأله ی آنان را از انها خواهد گرفت و یک محیط کاری منفی و خالی از احترام پدید خواهد آورد.

به یاد داشته باشید، بزرگ ترین مسئولیت در آن سازمان متوجه شما به عنوان رهبر تیم است.

۱۱- بی عدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق

نامتناسب بودن حقوق کارمند شما به نسبت کاری که انجام می دهد یک مسئله ی مشکل آفرین است. نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود و خود را زمانی نشان می دهد که به موارد بالا رسیدگی نشود. مطالعات نشان می دهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شماره ی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.

حواستان به پرداختی کارکنان خود و تناسب آن با دیگر کارکنان سازمان و حجم کاری که از آنها می خواهید باشد.

۱۲- فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت

هر کاری جنبه های تکراری و حوصله سر بر خود را دارد اما کارمندان، به ویژه ستاره های نیروی انسانی شما دوست دارند احساس کنند به طریقی در مسیر رشد و پیشرفت قرار دارند. مشکل از جایی شروع می شود که به کارکنان شما احساس خستگی و دلزدگی دست دهد. ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بن بست های شغلی آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت. به محض آنکه کارمند شما به فکر ترک محل فعلی خود بیافتد، عملکردش افت خواهد یافت.

The post appeared first on .

راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان و از هم پاشاندن یک تیم فوق العاده

ادوبی چگونه با حذف ارزشیابی سالانه کارکنان خود، عملکردشان را بهبود بخشید؟

ادوبی چگونه با حذف ارزشیابی سالانه کارکنان خود، عملکردشان را بهبود بخشید؟

ارزشیابی های عملکردی تقریباً عمری برابر با کسب و کار دارند، اما مدیران هوشمند کم کم دارند به این نتیجه می رسند که این فرایند در واقع موجبات کاهش سطح عملکرد کارکنان را فراهم می کند. به همین دلیل بسیاری از شرکت ها از جمله Adobe آن را به طور کامل کنار می گذارند.

در ماه مارس سال ۲۰۱۲، دانا موریس، معاون وقت ریاست منابع انسانی ادوبی سیستمز، به تازگی وارد هند شده بود تا مدتی را در دفاتر این شرکت در آن کشور بگذراند. او در همان بدو ورودش به هند موافقت کرد با مجله ی تایمز اقتصادی هند مصاحبه کند. طی این مصاحبه از موریس سؤال شد اگر قرار بود حوزه ی نیروی انسانی را متحول کند، چه کار می کرد؟

موریس که به خاطر پرواز طولانی و اختلاف ساعت، با کمبود خواب مواجه بود بلافاصله پاسخ داد: «ما ارزشیابی های سالانه ی عملکرد کارکنان را حذف می کنیم». او مدتی بود این ایده را در ذهنش بالا و پایین می کرد اما هنوز درباره ی آن با مدیرعامل ادوبی کوچکترین صحبتی نکرده بود. با این حال، گزارشگر تایمز این جمله ی او را ثبت کرد و صبح روز بعد گفته های موریس در مقاله ای با این عنوان چاپ شد: «ادوبی سیستمز قصد دارد ارزشیابی های سالانه را از مجموعه ی خود حذف کند و صرفاً به بازخور های منظم متکی باشد».

تا آن زمان، ارزیابی های سالیانه ی ادوبی شکل کاملاً استانداردی داشت. سالی یک بار، مدیران نمونه هایی از عملکرد گذشته ی کارکنان را جمع آوری می کردند، ارزشیابی های فراگیر خود را انجام می دادند و درباره ی عملکرد سالانه ی هر یک از کارکنان خود گزارشی تهیه کرده و سپس از میان این امتیازات یکی را برای فرد مورد نظر لحاظ می کردند: عالی، خوب، متوسط و ضعیف.

این امتیازبندی ها در سیستمی تحت عنوان رتبه بندی جمعی گردآوری می شد و امتیاز کارکنان باید در یک الگوی ثابت امتیازی قرار می گرفت. برای مثال کارکنانی با عملکرد عالی نمی توانستند بیش از ۱۵ درصد کارکنان مدیر را به خود اختصاص دهند. انجام صحیح این امتیازدهی ها و رتبه بندی ها، فرایند پر هزینه ای به شمار می رفت. بر اساس ارزیابی های ادوبی، حدود ۸۰ هزار ساعت از وقت مدیران این شرکت هر سال صرف به انجام رساندن این کار می شد.

به علاوه، ادوبی متوجه شد هر سال طی ماه های پس از انتشار این ارزیابی ها، بسیاری از کارکنان خود را به صورت داوطلبانه از دست می دهد. علت این امر تنها می توانست نا امید شدن کارکنان از امتیازهایشان باشد. وقتی موریس تعاملش با کارکنان را بیشتر کرد و به جمع آوری بازخورهایشان روی آورد، یک چیز مسجل شد: گزارش ارزشیابی سالانه نمره ی قبولی نمی گیرد.

شرکت ادوبی تا پاییز سال ۲۰۱۲، سیستم مدیریت عملکرد خود را از نو طراحی کرد تا گزارش عملکرد سالیانه را از آن حذف و آن را با ساز و کاری پر بسامد تر و غیر رسمی تر جایگزین کند. در فرایند جدید کارکنان نقش فعلی و نقش مطلوب خود برای آینده را بررسی می کنند و سپس مدیران، در مورد دانش، مهارت ها و توانایی های مورد نیاز برای نزدیک تر شدن به آن جایگاه را به آنان گوشزد می کنند.

این رویکرد بر خلاف اکثر ارزشیابی های سالیانه ای که نگاهشان به گذشته معطوف می شود، با صحبت کردن در مورد رشد و توسعه ی کارکنان، به هر دو طرف اجازه می دهد در مورد اهداف و چگونگی هم راستا شدن این اهداف با استراتژی ادوبی به گفتگو بپردازند. از همه مهم تر این است که این نوع راهنمایی ها باعث می شد کارکنان احساس کنترل بیشتری روی مسیر شغلی شان پیدا کنند و برای رشد توانمند تر شوند.

۲ سال پس از حذف ارزشیابی های سالیانه، موریس متوجه شد روحیه ی کارکنان و مدیران به لطف رویکرد جدید به طرز چشمگیری بالا رفته است. این، به بهبود های کیفی بیشتری نیز منجر شده بود: کاهش ۳۰ درصدی ریزش خودخواسته ی کارکنان و افزایش ۵۰ درصدی اخراج ها. به این ترتیب به کسانی که عملکردشان از حد مورد انتظار کمتر بود زودتر و با بسامد بیشتری رسیدگی می شد. از طرف دیگر، آن ۸۰ هزار ساعتی که بابت ارزشیابی های سالیانه به هدر می رفت نیز به داشته های شرکت بازگشته بود.

نتایج ادوبی نشان می دهند شرکت های دیگر نیز می توانند ارزشیابی های سالیانه ی خود را مجدداً مورد ارزیابی قرار دهند، آن قسمت هایی که هم مدیران و هم کارکنان آنها را مفید می دانند نگه دارند و باقی این فرایند که نمره ی قبولی دریافت نمی کند را از چرخه ی نیروی انسانی خود حذف کنند.

The post appeared first on .

ادوبی چگونه با حذف ارزشیابی سالانه کارکنان خود، عملکردشان را بهبود بخشید؟

ارزشیابی های عملکردی تقریباً عمری برابر با کسب و کار دارند، اما مدیران هوشمند کم کم دارند به این نتیجه می رسند که این فرایند در واقع موجبات کاهش سطح عملکرد کارکنان را فراهم می کند. به همین دلیل بسیاری از شرکت ها از جمله Adobe آن را به طور کامل کنار می گذارند.

در ماه مارس سال ۲۰۱۲، دانا موریس، معاون وقت ریاست منابع انسانی ادوبی سیستمز، به تازگی وارد هند شده بود تا مدتی را در دفاتر این شرکت در آن کشور بگذراند. او در همان بدو ورودش به هند موافقت کرد با مجله ی تایمز اقتصادی هند مصاحبه کند. طی این مصاحبه از موریس سؤال شد اگر قرار بود حوزه ی نیروی انسانی را متحول کند، چه کار می کرد؟

موریس که به خاطر پرواز طولانی و اختلاف ساعت، با کمبود خواب مواجه بود بلافاصله پاسخ داد: «ما ارزشیابی های سالانه ی عملکرد کارکنان را حذف می کنیم». او مدتی بود این ایده را در ذهنش بالا و پایین می کرد اما هنوز درباره ی آن با مدیرعامل ادوبی کوچکترین صحبتی نکرده بود. با این حال، گزارشگر تایمز این جمله ی او را ثبت کرد و صبح روز بعد گفته های موریس در مقاله ای با این عنوان چاپ شد: «ادوبی سیستمز قصد دارد ارزشیابی های سالانه را از مجموعه ی خود حذف کند و صرفاً به بازخور های منظم متکی باشد».

تا آن زمان، ارزیابی های سالیانه ی ادوبی شکل کاملاً استانداردی داشت. سالی یک بار، مدیران نمونه هایی از عملکرد گذشته ی کارکنان را جمع آوری می کردند، ارزشیابی های فراگیر خود را انجام می دادند و درباره ی عملکرد سالانه ی هر یک از کارکنان خود گزارشی تهیه کرده و سپس از میان این امتیازات یکی را برای فرد مورد نظر لحاظ می کردند: عالی، خوب، متوسط و ضعیف.

این امتیازبندی ها در سیستمی تحت عنوان رتبه بندی جمعی گردآوری می شد و امتیاز کارکنان باید در یک الگوی ثابت امتیازی قرار می گرفت. برای مثال کارکنانی با عملکرد عالی نمی توانستند بیش از ۱۵ درصد کارکنان مدیر را به خود اختصاص دهند. انجام صحیح این امتیازدهی ها و رتبه بندی ها، فرایند پر هزینه ای به شمار می رفت. بر اساس ارزیابی های ادوبی، حدود ۸۰ هزار ساعت از وقت مدیران این شرکت هر سال صرف به انجام رساندن این کار می شد.

به علاوه، ادوبی متوجه شد هر سال طی ماه های پس از انتشار این ارزیابی ها، بسیاری از کارکنان خود را به صورت داوطلبانه از دست می دهد. علت این امر تنها می توانست نا امید شدن کارکنان از امتیازهایشان باشد. وقتی موریس تعاملش با کارکنان را بیشتر کرد و به جمع آوری بازخورهایشان روی آورد، یک چیز مسجل شد: گزارش ارزشیابی سالانه نمره ی قبولی نمی گیرد.

شرکت ادوبی تا پاییز سال ۲۰۱۲، سیستم مدیریت عملکرد خود را از نو طراحی کرد تا گزارش عملکرد سالیانه را از آن حذف و آن را با ساز و کاری پر بسامد تر و غیر رسمی تر جایگزین کند. در فرایند جدید کارکنان نقش فعلی و نقش مطلوب خود برای آینده را بررسی می کنند و سپس مدیران، در مورد دانش، مهارت ها و توانایی های مورد نیاز برای نزدیک تر شدن به آن جایگاه را به آنان گوشزد می کنند.

این رویکرد بر خلاف اکثر ارزشیابی های سالیانه ای که نگاهشان به گذشته معطوف می شود، با صحبت کردن در مورد رشد و توسعه ی کارکنان، به هر دو طرف اجازه می دهد در مورد اهداف و چگونگی هم راستا شدن این اهداف با استراتژی ادوبی به گفتگو بپردازند. از همه مهم تر این است که این نوع راهنمایی ها باعث می شد کارکنان احساس کنترل بیشتری روی مسیر شغلی شان پیدا کنند و برای رشد توانمند تر شوند.

۲ سال پس از حذف ارزشیابی های سالیانه، موریس متوجه شد روحیه ی کارکنان و مدیران به لطف رویکرد جدید به طرز چشمگیری بالا رفته است. این، به بهبود های کیفی بیشتری نیز منجر شده بود: کاهش ۳۰ درصدی ریزش خودخواسته ی کارکنان و افزایش ۵۰ درصدی اخراج ها. به این ترتیب به کسانی که عملکردشان از حد مورد انتظار کمتر بود زودتر و با بسامد بیشتری رسیدگی می شد. از طرف دیگر، آن ۸۰ هزار ساعتی که بابت ارزشیابی های سالیانه به هدر می رفت نیز به داشته های شرکت بازگشته بود.

نتایج ادوبی نشان می دهند شرکت های دیگر نیز می توانند ارزشیابی های سالیانه ی خود را مجدداً مورد ارزیابی قرار دهند، آن قسمت هایی که هم مدیران و هم کارکنان آنها را مفید می دانند نگه دارند و باقی این فرایند که نمره ی قبولی دریافت نمی کند را از چرخه ی نیروی انسانی خود حذف کنند.

The post appeared first on .

ادوبی چگونه با حذف ارزشیابی سالانه کارکنان خود، عملکردشان را بهبود بخشید؟