Tagچه خواهد

آیفون 7 چه تاثیری بر موبایل های اندرویدی خواهد گذاشت؟

آیفون 7 چه تاثیری بر موبایل های اندرویدی خواهد گذاشت؟

چه بخواهیم قبول کنیم و چه نخواهیم، یک رابطه غیر قابل انکاری میان اپل و اندروید وجود دارد. بله، اپل مرتبا ویژگی هایی را «اختراع» می کند که سال ها پیش در اندروید بوده اند، مثل اسپیکرهای استریو یا ضد آب بودن. اما اگر بگوییم که اندروید تا به حال از اپل ایده ای قرض نکرده، قصد فریب دادن خودمان را داریم.

به طور کلی هم باید پذیرفت که آیفون از لحاظ تاثیر گذاری روی عقیده مردم، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به تلفن های اندرویدی دارد. پیش از اپل، این تولیدکنندگان اندرویدی بودند که جک 3.5 میلی متری هدفون را حذف کردند اما چرا حالا همه اپل را مسبب این اتفاق می دانند؟ چون اپل نقشی برجسته تر دارد.

حالا با در نظر گرفتن این مسئله، آیفون 7 تا چه حد می تواند دستگاه های اندرویدی را تحت تاثیر قرار دهد؟ در ادامه برخی از حدسیات نویسنده وبسایت Android Authority را می خوانید.

خداحافظی با جک هدفون

اپل در طول تاریخ مرتبا قطعات مختلفی را از کامپیوترهایش حذف کرده و باقی کمپانی ها نیز به پیروی از آن، راه مشابهی در پیش گرفتند. درایو فلاپی یا درایو دیسک نوری و پورت اترنت را به یاد آورید.

و همین امروز داریم می بینیم با سرعتی قابل قبول، هر اقدامی که اپل در راستای حذف بخشی ترتیب داده، توسط دیگر کمپانی ها نیز دنبال می شود. بپسندید یا نه، اپل به نحوی هدایت کننده دیگر شرکت ها بوده و طرز فکر آن ها را تغییر داده است. بنابراین همین موضوع در راستای پورت هدفون هم اجرایی خواهد شد.

حالا وارد دوره ای شده ایم که باید مرتبا دانگل و آداپتورهای مختلف همراه داشته باشیم تا هدفون های قدیمی هم روی تلفن های جدیدمان کار کنند اما این اپل بود که با آیفون جدید خود چنین اتمسفری را شکل داده است. اندروید احتمالا از یو اس بی تایپ سی استفاده خواهد کرد و اپل هم که لایتنینگ را دارد. دیگر زمان اندوه و ناراحتی بابت این اتفاق گذشته و باید به آن عادت کرد.

می توان پیش بینی کرد که تعدادی از پرچم دارهای سال آینده اندرویدی هم قطعا پورت 3.5 میلی متری را فدای طراحی بهتر و باتری بزرگ تر خواهند کرد، چون اپل جرات این را داشت که طرح را زودتر اجرا کند و دیر و زود مشتریان هم پذیرفتند.

همه شرکت ها اما قطعا طی چند ماه به این نتیجه نمی رسند که باید جک 3.5 میلی متری حذف شود، چون می خواهند به مردم همان امکانی را دهند که اپل از موبایل هایش حذف کرده و محبوبیت پیدا کنند.

به هر حال، شاید چند شرکت همچنان به جک 3.5 میلی متری اهمیت دهند اما مدت زیادی نخواهد گذشت که دنیا رویکرد جدید را خواهد پذیرفت و به سمت آن حرکت کند.

اگرچه چنین اتفاقی برای بسیاری از تولید کنندگان هدفون های بلوتوث یا مجهز به کانکتور لایتنینگ و یو اس بی تایپ سی خبر خوشایندی است اما برای بسیاری از ما در نقطه مقابل بسیار آزار دهنده و پر هزینه خواهد بود.

البته، هر بار که تغییری این چنینی رخ می دهد، مصرف کنندگان مجبور به پذیرفتن این مشکلات می شوند و این بار هم چاره ای نیست. بعید به نظر می رسد طرفداران جک 3.5 میلی متری به اندازه ای باشند که کمپانی ها را به عقب گرد مجبور سازند.

خبر خوش اینکه چنین تغییری، تبعات مثبتی هم به همراه دارد (مثل هدفون های بدون باتری مجهز به فناوری حذف نویز). بسیاری از مخالفین طرح حذف جک 3.5 میلی متری هم حتی قبول دارند که تغییر کانکتور می تواند موجب بهبود کیفیت صدا شود.

با این حال تغییر دشوار است. دورانی که همه از میکرو یو اس بی به یو اس بی تایپ سی مهاجرت کردند هنوز تمام نشده و می توان آثار مثبت و منفی آن را دید. تنها مسئله ای که می توان به آن در آینده خرده گرفت آن است که اپل از لایتنینگ و اندرویدی ها از تایپ سی استفاده می کنند. بارها شده هدفون تان را به دوست تان برای چند دقیقه قرض بدهید و اگر هر کدام دو برند متفاوت داشته باشید، مسئله کمی پیچیده می شود.

ضد آب شدن همه موبایل ها در آینده نزدیک

بله، کاملا مشخص است که اپل سه سال دیرتر از سونی و دیگر شرکت ها دست به کار شده اما حالا که چنین تصمیمی گرفته و آیفون و ساعتش را ضد آب ساخته، پس این مسئله برای دیگر شرکت ها هم باید صادق باشد و اگر کسی تلفن بعدی اش را ضد آب نسازد، یک قدم از همه عقب تر است.

سامسونگ و سونی در این مورد هیچ دغدغه ای ندارند، اما اگر طی یک سال آینده، ال جی و هوآوی هم تلفن های ضد آب نسازند، جای تعجب دارد. همین موضوع البته منجر به کیفیت بالاتر و عملکرد بهتر اسپیکرها خواهد شد.

مدل های 16 گیگابایتی را فراموش کنید

در حالی که بسیاری از اندرویدی ها پیش از این حداقل حافظه را 32 گیگابایت تعیین کرده بودند، اما اپل با اعلام آنکه دیگر آیفون های 16 گیگابایتی عرضه نخواهد کرد، قوانین بازی را تغییر داد.بدون هیچ افزایش قیمتی، از امسال، ارزان ترین مدل آیفون دارای 32 گیگابایت حافظه خواهد بود و نه 16 گیگابایت.

بسیاری از دستگاه های اندرویدی از درگاه میکرو اس دی برای افزایش حافظه بهره می برند اما می توان تصور کرد که در آینده ای نزدیک، این درگاه ها نیز حذف خواهند شد. وقتی که یک تلفن 16 گیگابایتی می خرید، حافظه در اختیار شما احتمالا 8 الی 10 گیگابایت خواهد بود و باقی توسط سیستم عامل و باقی برنامه های پیش فرض پر شده.

شاید عرضه تلفن های اقتصادی با حافظه 16 گیگابایتی منطقی باشد اما ارائه پرچمداری با کمتر از 32 گیگابایت حافظه داخلی، دیگر تصمیم معقولانه ای نیست. حتی معقولانه اش را بخواهید، این میزان حافظه پیش فرض نباید کمتر از 64 گیگابایت باشد.

دوربین های دوگانه رواج می یابند

هیچ حرفی نمی توان در مخالفت با دوربین های دوگانه زد. در واقع حتی این مدل از دوربین ها بسیار کارآمد هستند. باید یک بار دیگر اپل را تحسین کرد که نه تنها بابت افزایش حافظه داخلی، بلکه حتی بابت اضافه کردن یک دوربین دیگر به آیفون 7 پلاس، قیمت موبایل را نسبت به آیفون 6 اس پلاس افزایش چندانی نداده است.

اما تا زمانی که هیچ شرکتی نتوانسته کیفیت عکاسی مناسبی در حالت نور اندک ارائه دهد، نمی توان گفت که لنزهای دوگانه اولویت هستند. تا زمانی که کیفیت عکس در حالت نور اندک افتضاح است، اهمیتی ندارد دوربین تا چه حد می تواند زاویه دید بازی در اختیار بگذارد یا فوکوس فوق العاده ای روی هر بخش از عکس داشته باشد.

تصور کنید چقدر از خاطرات جذاب شما شب ها اتفاق افتاده و ثبت آن لحظات به خاطر نور پایین محیط تا چه حد بی کیفیت بوده. برطرف کردن این موضوع به نظر می رسد از درجه اولویت بالاتری برخوردار باشد اما اندرویدی ها قطعا دنباله رو راه اپل و هوآوی خواهند شد و پرچمدارهای بیشتری در سال آینده خواهیم دید که لنز دوگانه دارند.

طراحی

این سومین آیفونی است که با چنین ظاهری طراحی می شود و تغییرات در آن چندان گسترده نیست. درست مثل گلکسی های جدید سامسونگ که همگی طراحی های تکراری را انتخاب کرده اند.

لازم نیست هر سال تغییر انقلابی داشته باشیم اما مسائل جزئی که به بهتر شدن طراحی کمک کند قطعا مورد پسند مخاطب قرار خواهند گرفت. برای مثال تغییرات HTC One M8 نسبت به One M9 را به یاد آورید. یا هر اکسپریا Z نسبت به نسل بعدی اش. هر بار این تلفن ها بهتر و بهتر شدند.

در عوض اپل با ارائه یک موبایل میان رده به نام آیفون SE، طراحی قدیمی آیفون 5 را زنده کرد و سخت افزار آیفون 6 را درون آن قرار داد. رهبران این بازار باید شهامت بیشتری داشته باشند.

اما نکته مثبت در مورد این تنبلی شاید نهفته در جای دیگری باشد. باقی توسعه دهندگان تلفن های هوشمند نیز حالا مجبور نیستند که مرتبا به خاطر فروش بیشتر روی طراحی های جدید، وقت و هزینه بگذارند.

در عوض، تیم های تحقیق و توسعه می توانند به سراغ فناوری های کاربردی تر بروند. چگونه می توان یک باتری بهتر ساخت یا چطور می توان رابطه ای میان سخت افزار و نرم افزار برقرار کرد تا مصرف باتری کم شود؟

امیدی تازه

استفاده از دکمه ثابت هوم با قابلیت هاپتیک حرکت مثبتی است و امید می رود که سامسونگ هم چنین رویکردی را در پیش بگیرد. دکمه هوم تلفن های سری گلکسی حس ناخوشیندی را القا می کنند و اگر سامسونگ هم مثل اپل، دکمه هوم را ثابت کند، شاید هنگام استفاده از تلفن احساس بهتری داشته باشیم.

جمع بندی

دست آخر، باید در نظر داشت که بازار به حدی از اشباع رسیده و تحلیلگران معتقدند مردم دیگر میل کمتری به خرید اسمارت فون پیدا کرده اند و با همان تلفن قبلی خود هیچ مشکلی ندارند. در این بازار آیا اپل توانسته نظر مردم را با آیفون 7 به خود جلب کند؟

به نظر شما، آیفون 7 توانسته مرزها را گسترش داده و کار بزرگی انجام دهد؟ تفکرات خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

The post appeared first on .

آیفون 7 چه تاثیری بر موبایل های اندرویدی خواهد گذاشت؟

چه بخواهیم قبول کنیم و چه نخواهیم، یک رابطه غیر قابل انکاری میان اپل و اندروید وجود دارد. بله، اپل مرتبا ویژگی هایی را «اختراع» می کند که سال ها پیش در اندروید بوده اند، مثل اسپیکرهای استریو یا ضد آب بودن. اما اگر بگوییم که اندروید تا به حال از اپل ایده ای قرض نکرده، قصد فریب دادن خودمان را داریم.

به طور کلی هم باید پذیرفت که آیفون از لحاظ تاثیر گذاری روی عقیده مردم، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به تلفن های اندرویدی دارد. پیش از اپل، این تولیدکنندگان اندرویدی بودند که جک 3.5 میلی متری هدفون را حذف کردند اما چرا حالا همه اپل را مسبب این اتفاق می دانند؟ چون اپل نقشی برجسته تر دارد.

حالا با در نظر گرفتن این مسئله، آیفون 7 تا چه حد می تواند دستگاه های اندرویدی را تحت تاثیر قرار دهد؟ در ادامه برخی از حدسیات نویسنده وبسایت Android Authority را می خوانید.

خداحافظی با جک هدفون

اپل در طول تاریخ مرتبا قطعات مختلفی را از کامپیوترهایش حذف کرده و باقی کمپانی ها نیز به پیروی از آن، راه مشابهی در پیش گرفتند. درایو فلاپی یا درایو دیسک نوری و پورت اترنت را به یاد آورید.

و همین امروز داریم می بینیم با سرعتی قابل قبول، هر اقدامی که اپل در راستای حذف بخشی ترتیب داده، توسط دیگر کمپانی ها نیز دنبال می شود. بپسندید یا نه، اپل به نحوی هدایت کننده دیگر شرکت ها بوده و طرز فکر آن ها را تغییر داده است. بنابراین همین موضوع در راستای پورت هدفون هم اجرایی خواهد شد.

حالا وارد دوره ای شده ایم که باید مرتبا دانگل و آداپتورهای مختلف همراه داشته باشیم تا هدفون های قدیمی هم روی تلفن های جدیدمان کار کنند اما این اپل بود که با آیفون جدید خود چنین اتمسفری را شکل داده است. اندروید احتمالا از یو اس بی تایپ سی استفاده خواهد کرد و اپل هم که لایتنینگ را دارد. دیگر زمان اندوه و ناراحتی بابت این اتفاق گذشته و باید به آن عادت کرد.

می توان پیش بینی کرد که تعدادی از پرچم دارهای سال آینده اندرویدی هم قطعا پورت 3.5 میلی متری را فدای طراحی بهتر و باتری بزرگ تر خواهند کرد، چون اپل جرات این را داشت که طرح را زودتر اجرا کند و دیر و زود مشتریان هم پذیرفتند.

همه شرکت ها اما قطعا طی چند ماه به این نتیجه نمی رسند که باید جک 3.5 میلی متری حذف شود، چون می خواهند به مردم همان امکانی را دهند که اپل از موبایل هایش حذف کرده و محبوبیت پیدا کنند.

به هر حال، شاید چند شرکت همچنان به جک 3.5 میلی متری اهمیت دهند اما مدت زیادی نخواهد گذشت که دنیا رویکرد جدید را خواهد پذیرفت و به سمت آن حرکت کند.

اگرچه چنین اتفاقی برای بسیاری از تولید کنندگان هدفون های بلوتوث یا مجهز به کانکتور لایتنینگ و یو اس بی تایپ سی خبر خوشایندی است اما برای بسیاری از ما در نقطه مقابل بسیار آزار دهنده و پر هزینه خواهد بود.

البته، هر بار که تغییری این چنینی رخ می دهد، مصرف کنندگان مجبور به پذیرفتن این مشکلات می شوند و این بار هم چاره ای نیست. بعید به نظر می رسد طرفداران جک 3.5 میلی متری به اندازه ای باشند که کمپانی ها را به عقب گرد مجبور سازند.

خبر خوش اینکه چنین تغییری، تبعات مثبتی هم به همراه دارد (مثل هدفون های بدون باتری مجهز به فناوری حذف نویز). بسیاری از مخالفین طرح حذف جک 3.5 میلی متری هم حتی قبول دارند که تغییر کانکتور می تواند موجب بهبود کیفیت صدا شود.

با این حال تغییر دشوار است. دورانی که همه از میکرو یو اس بی به یو اس بی تایپ سی مهاجرت کردند هنوز تمام نشده و می توان آثار مثبت و منفی آن را دید. تنها مسئله ای که می توان به آن در آینده خرده گرفت آن است که اپل از لایتنینگ و اندرویدی ها از تایپ سی استفاده می کنند. بارها شده هدفون تان را به دوست تان برای چند دقیقه قرض بدهید و اگر هر کدام دو برند متفاوت داشته باشید، مسئله کمی پیچیده می شود.

ضد آب شدن همه موبایل ها در آینده نزدیک

بله، کاملا مشخص است که اپل سه سال دیرتر از سونی و دیگر شرکت ها دست به کار شده اما حالا که چنین تصمیمی گرفته و آیفون و ساعتش را ضد آب ساخته، پس این مسئله برای دیگر شرکت ها هم باید صادق باشد و اگر کسی تلفن بعدی اش را ضد آب نسازد، یک قدم از همه عقب تر است.

سامسونگ و سونی در این مورد هیچ دغدغه ای ندارند، اما اگر طی یک سال آینده، ال جی و هوآوی هم تلفن های ضد آب نسازند، جای تعجب دارد. همین موضوع البته منجر به کیفیت بالاتر و عملکرد بهتر اسپیکرها خواهد شد.

مدل های 16 گیگابایتی را فراموش کنید

در حالی که بسیاری از اندرویدی ها پیش از این حداقل حافظه را 32 گیگابایت تعیین کرده بودند، اما اپل با اعلام آنکه دیگر آیفون های 16 گیگابایتی عرضه نخواهد کرد، قوانین بازی را تغییر داد.بدون هیچ افزایش قیمتی، از امسال، ارزان ترین مدل آیفون دارای 32 گیگابایت حافظه خواهد بود و نه 16 گیگابایت.

بسیاری از دستگاه های اندرویدی از درگاه میکرو اس دی برای افزایش حافظه بهره می برند اما می توان تصور کرد که در آینده ای نزدیک، این درگاه ها نیز حذف خواهند شد. وقتی که یک تلفن 16 گیگابایتی می خرید، حافظه در اختیار شما احتمالا 8 الی 10 گیگابایت خواهد بود و باقی توسط سیستم عامل و باقی برنامه های پیش فرض پر شده.

شاید عرضه تلفن های اقتصادی با حافظه 16 گیگابایتی منطقی باشد اما ارائه پرچمداری با کمتر از 32 گیگابایت حافظه داخلی، دیگر تصمیم معقولانه ای نیست. حتی معقولانه اش را بخواهید، این میزان حافظه پیش فرض نباید کمتر از 64 گیگابایت باشد.

دوربین های دوگانه رواج می یابند

هیچ حرفی نمی توان در مخالفت با دوربین های دوگانه زد. در واقع حتی این مدل از دوربین ها بسیار کارآمد هستند. باید یک بار دیگر اپل را تحسین کرد که نه تنها بابت افزایش حافظه داخلی، بلکه حتی بابت اضافه کردن یک دوربین دیگر به آیفون 7 پلاس، قیمت موبایل را نسبت به آیفون 6 اس پلاس افزایش چندانی نداده است.

اما تا زمانی که هیچ شرکتی نتوانسته کیفیت عکاسی مناسبی در حالت نور اندک ارائه دهد، نمی توان گفت که لنزهای دوگانه اولویت هستند. تا زمانی که کیفیت عکس در حالت نور اندک افتضاح است، اهمیتی ندارد دوربین تا چه حد می تواند زاویه دید بازی در اختیار بگذارد یا فوکوس فوق العاده ای روی هر بخش از عکس داشته باشد.

تصور کنید چقدر از خاطرات جذاب شما شب ها اتفاق افتاده و ثبت آن لحظات به خاطر نور پایین محیط تا چه حد بی کیفیت بوده. برطرف کردن این موضوع به نظر می رسد از درجه اولویت بالاتری برخوردار باشد اما اندرویدی ها قطعا دنباله رو راه اپل و هوآوی خواهند شد و پرچمدارهای بیشتری در سال آینده خواهیم دید که لنز دوگانه دارند.

طراحی

این سومین آیفونی است که با چنین ظاهری طراحی می شود و تغییرات در آن چندان گسترده نیست. درست مثل گلکسی های جدید سامسونگ که همگی طراحی های تکراری را انتخاب کرده اند.

لازم نیست هر سال تغییر انقلابی داشته باشیم اما مسائل جزئی که به بهتر شدن طراحی کمک کند قطعا مورد پسند مخاطب قرار خواهند گرفت. برای مثال تغییرات HTC One M8 نسبت به One M9 را به یاد آورید. یا هر اکسپریا Z نسبت به نسل بعدی اش. هر بار این تلفن ها بهتر و بهتر شدند.

در عوض اپل با ارائه یک موبایل میان رده به نام آیفون SE، طراحی قدیمی آیفون 5 را زنده کرد و سخت افزار آیفون 6 را درون آن قرار داد. رهبران این بازار باید شهامت بیشتری داشته باشند.

اما نکته مثبت در مورد این تنبلی شاید نهفته در جای دیگری باشد. باقی توسعه دهندگان تلفن های هوشمند نیز حالا مجبور نیستند که مرتبا به خاطر فروش بیشتر روی طراحی های جدید، وقت و هزینه بگذارند.

در عوض، تیم های تحقیق و توسعه می توانند به سراغ فناوری های کاربردی تر بروند. چگونه می توان یک باتری بهتر ساخت یا چطور می توان رابطه ای میان سخت افزار و نرم افزار برقرار کرد تا مصرف باتری کم شود؟

امیدی تازه

استفاده از دکمه ثابت هوم با قابلیت هاپتیک حرکت مثبتی است و امید می رود که سامسونگ هم چنین رویکردی را در پیش بگیرد. دکمه هوم تلفن های سری گلکسی حس ناخوشیندی را القا می کنند و اگر سامسونگ هم مثل اپل، دکمه هوم را ثابت کند، شاید هنگام استفاده از تلفن احساس بهتری داشته باشیم.

جمع بندی

دست آخر، باید در نظر داشت که بازار به حدی از اشباع رسیده و تحلیلگران معتقدند مردم دیگر میل کمتری به خرید اسمارت فون پیدا کرده اند و با همان تلفن قبلی خود هیچ مشکلی ندارند. در این بازار آیا اپل توانسته نظر مردم را با آیفون 7 به خود جلب کند؟

به نظر شما، آیفون 7 توانسته مرزها را گسترش داده و کار بزرگی انجام دهد؟ تفکرات خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

The post appeared first on .

آیفون 7 چه تاثیری بر موبایل های اندرویدی خواهد گذاشت؟

چه آینده ای در انتظار ایستگاه بین المللی فضایی خواهد بود؟

چه آینده ای در انتظار ایستگاه بین المللی فضایی خواهد بود؟

ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) را می توان یکی از جذاب ترین پروژه های علمی بشر دانست که تاکنون به اجرا درآمده. این مجموعه در هم پیچیده از کپسول ها و محفظه ها و پنل های خورشیدی، در ارتفاع 400 کیلومتری از سطح زمین با سرعت 27600 کیلومتر بر ساعت به دور کره خاکی می گردد.

برای قرار دادن ISS در مدار، 5 آژانس فضایی با مشارکت 26 کشور مختلف گرد هم آمده، هرکدام میلیون ها دلار هزینه کردند تا هزاران مهندس و کارمند را به صورت شبانه روزی به خدمت بگیرند، و طراحی و ساخت قطعات را انجام دهند. مراحل بسته بندی محموله ها و پرتاب آنها به مدارهای پایین کره زمین نیز در نوع خودش بی نظیر بود.

اما علاقه مندان به فضا بی صبرانه منتظر گام بعدی، یعنی سفر به کره مریخ هستند. ناسا سال قبل برنامه اش برای رسیدن به سیاره سرخ را اعلام کرد، و ISS نیز در این رابطه نقش مهمی ایفا می کند. آنها از تأسیسات موجود در ایستگاه فضایی، که تحت کنترل ایالت متحده امریکا قرار دارد، به منظور آماده سازی تجهیزات و بدن فضانوردان برای دوام آوردن در اعماق فضای لایتناهی استفاده می نمایند.

البته این فقط نصف ماجراست. نیمی از تأسیسات موجود در ایستگاه فضایی، محموله های ارسالی، منابع تحقیقاتی، فعالیت های فضانوردان حاضر در مرکز، و خلاصه نیمی از هر چیز در اختیار سازمان غیرانتفاعی کوچکی در فلوریداست که «مرکز پیشرفت علوم فضایی» یا CASIS نام دارد.

البته شاید شما هم مثل خیلی افراد دیگر تاکنون نام این مرکز را نشنیده باشید. Casis در سال 2010 به دستور کنگره آمریکا و در قالب مؤسسه ای غیرانتفاعی تأسیس شد، که هر ساله 15 میلیون دلار از بودجه ناسا را به خود اختصاص می دهد، ضمن اینکه نیمی از درآمد ISS مربوط به آمریکا را نیز در اختیار می گیرد.

نیمی از هر چیز در ISS به مؤسسه CASIS تعلق دارد

هدف از تأسیس Casis جلب نظر دانشمندان، کسب و کارها و مربیان برای بهره گیری کامل از امکانات ایستگاه فضایی عنوان شده، که برای پیاده سازی آن می توانند بورسیه های تحصیلی برای علوم فضایی ارائه دهند، کمک های مالی جذب نمایند، و به کمپانی های فعال در عرصه بیوفناوری و علوم مواد ثابت کنند که انجام تحقیقات در جاذبه صفر، پیشرفت های قابل توجهی را برایشان به ارمغان خواهد آورد.

با این حال پس از گذشت حدود 5 سال، Casis هنوز به جایگاه مورد انتظار نرسیده؛ جلب سرمایه آنها نزدیک به صفر است، و فهرست شرکت هایی که درخواست دسترسی به مراکز تحقیقاتی ایستگاه بین المللی را داده اند نیز به تعداد انگشتان دست نمی رسد.

بزرگ ترین موفقیت این سازمان، ارائه بورسیه و/یا حق دسترسی به ایستگاه به منظور تحقیقات دانشگاهی یا تجاری بوده. اما این موارد قابل اندازه گیری و سنجش نیستند، زیرا آمار و ارقام دقیقی از فعالیت های به اجرا درآمده از این مرکز وجود ندارد، با اینکه بازرسان دولتی بارها درخواست چنین اطلاعاتی را داشته اند.

در همین رابطه، ناسا نیز زیر ذره بین قرار گرفته. این آژانس فضایی مسئولیت های قانونی اش در رابطه با Casis را کاهش داده و فقط به آنها کمک می کند تا بهترین کاربرد تأسیسات موجود در ISS را شناخته و عملی سازند، اما در مجموعه آژانس فضایی هیچ سند و مدرکی مبنی بر این فعالیت ها وجود ندارد و به سختی می توان نشانه ای از عملکرد سازمانی را یافت که بیش از 50 درصد بودجه جالب ترین پروژه علمی ایالات متحده را می بلعد.

مخلوق کنگره آمریکا

چند ماه قبل در جریان مراسم «کمیک کان» در «سن دیه گو» کارگردان «نگهبانان کهکشان 2» اعلام کرد ناسا نمادهای مأموریت های فضایی را با الهام از شخصیت های «راکت راکون» و «گروت» به ISS می فرستد. البته این اظهار نظر درست نبود، زیرا ناسا به عنوان سازمانی دولتی نمی تواند اسپانسر شرکتی خاص شود.

در واقع، این مسئولیت به عهده Casis گذاشته شده و آنها با «دیزنی» قرارداد تبلیغاتی بسته اند. این قرارداد تبلیغاتی تنها موفقیت آنها به شمار نمی رود. طبق گزارشات موجود این سازمان تاکنون توانسته دسترسی 129 پروژه علمی به ISS را فراهم سازد. همچنین برنامه های STEM آنها نیز تقریباً 180 هزار شرکت کننده داشته.

علاوه بر این، حضور Casis در شبکه های اجتماعی، فضای وب و اقدامات مرتبط نیز به صدها هزار یا بیشتر مورد رسیده. آنها هر ساله پروژه های بیشتری را مورد حمایت مالی، فنی یا عملیاتی قرار می دهند. از سال 2001 تاکنون، این سازمان بیش از سه تن محموله را به ایستگاه فضایی بین المللی ارسال نموده.

با این حال، اگرچه اعداد و ارقام فوق نسبتاً خوب به نظر می رسند، اما باز هم نمی توان گفت Casis به پیشرفت قابل توجهی در مأموریت اصلی اش رسیده. «کیث کوینگ» نویسنده بلاگ NASAWatch در این رابطه می گوید:

این سازمان نیز همچون دیگر مخلوقات کنگره آمریکاست، مرکزی که بدون نظارت دقیق و همراه با ابهامات گسترده از نظر نحوه گزارش دهی و بیلان کاری ایجاد شده. سؤال اصلی این است که Casis چگونه تصمیم گیری می کند؟ و ناسا چگونه گزارشات این مرکز را بازبینی می نمایند؟

پس Casis چه کار می کند؟

چیزی که از تمامی گزارشات، اخبار و حواشی آنها به گوش می رسد، این است که نه Casis و نه NASA هیچکدام عمل خلافی را انجام نمی دهند، اما اینجا بحث آینده ISS مطرح است، و بنابراین همه چیز باید در سطح عالی پیش برود.

می دانیم که Casis سالی 15 میلیون دلار بودجه می گیرد، اما در کنار آن پرتاب هایش نیز بدون هزینه و به رایگان انجام شده، ضمن اینکه برای استفاده از تایم کاری فضانوردان نیز هزینه ای پرداخت نمی کند، و مشخص است که حمل و نقل و نیروی انسانی نیز هزینه هایی را به دوش سازمان های مختلف خواهد گذاشت.

در اینجا بحث هزینه ی فرصت ها نیز وجود دارد: هر کیلوگرم محموله حمل شده، هر متر مربع تجهیزات، هر ساعت کار فضانوردان و غیره، همه منابعی هستند که از یک پروژه بالقوه سلب گشته و به دیگری اختصاص داده شده اند.

فاز اول پروژه سفر به مریخ ناسا، کاملاً به ایستگاه بین المللی فضایی وابسته است.

همچنین برخی از سران ناسا نیز نگرانند که این شیوه عملکرد، تأثیر منفی بر پروژه «سفر به مریخ» نیز داشته باشد، زیرا اهداف Casis برای تجاری سازی استفاده از ISS و مدارهای پایینی زمین به صورت غیرمستقیم در آن نقش دارد (تحقیقات زمینی به این مرکز مربوط می شود). بنابراین حضور قدرتمند تجاری در مدار پایینی زمین، می تواند ناسا را آزاد بگذارد تا با خیال راحت به تخصیص منابع برای رسیدن به سیاره سرخ بپردازند.

گفتنی است برنامه آژانس فضایی آمریکا برای رسیدن به کره مریخ در سه مرحله اجرا می شود. در قسمت اول که «زمین محور» نام دارد، ناسا از ISS به عنوان پلتفرم تست تجهیزات و دانش فنی خودش استفاده می کند، تا ببیند آیا اطلاعات و ابزار کافی برای تضمین سلامت فضانوردان در مأموریت خطیر سیاره سرخ را دارد یا خیر.

پس از موفقیت آمیز بودن این آزمون، مراحل دوم و سوم که به اجرای عملیاتی مستقل از زمین اختصاص دارند، آغاز خواهند شد. در این رابطه هیئت مشورتی NASA می نویسد:

NASA به ما می گوید انتقال موفقیت آمیز از مرحله «متکی به زمین» به فاز «اثبات عملیاتی» تا حدی به موفقیت برنامه های تجاری سازی ISS و/یا دسترسی به آزمایشگاه های علمی واقع در مدارات پایینی زمین بستگی دارد، تا ناسا بتواند از آنها استفاده کند. بنابراین احساس می کنیم آژانس فضایی باید درک بهتری از اهمیت منابع تخصیص یافته به آزمایشگاه ملی ISS پیدا کند، و نقش آنها را در تحقیقات مورد نیاز برای کاهش خطرات تکنولوژیکی و انسانی در پروژه سفر به مریخ متوجه شود.

این نامه سرگشاده، هراس هیئت مشورتی از نحوه عملکرد Casis را نشان می دهد که نتوانسته ISS را به خوبی در اختیار بازار تجاری و تحقیقاتی قرار دهد، و این کار می تواند بهای گزافی برای برنامه های آتی ناسا در پی داشته باشد. مشخصاً Casis باید تلاش بیشتری برای جلب نظر بخش خصوصی انجام دهد، اما با توجه به فقدان معیارهای داخلی و گزارشات دقیق، چگونه می توان گفت آنها در مسیر درستی پیش می روند یا خیر؟

«کن شیلدز» مدیر عملیاتی Casis در این رابطه می گوید: «نظرات در این رابطه متفاوت است، اما به نظر می رسد معدود اعضای هیئت مشورتی، توجه کافی به فعالیت ها و برنامه های ما نداشته اند.»

او معتقد است این حجم انتقادات به سازمان متبوعش منصفانه نیست. مثلاً او می گوید ما معیارهای مشخصی داریم، گزارشات سالانه را ارائه کرده، و ناسا نیز از این گزارشات برای ارزیابی عملکرد Casis استفاده می کند، اما ظاهراً دیگران با او در این رابطه تفاهم ندارند.

در واقع تا حدی هم می توان به او حق داد. Casis فعالیتی کاملاً منحصر به فرد دارد. هیچ سازمان غیرانتفاعی دیگری در طول تاریخ بشر مسئولیت کنترل بخشی از ایستگاه فضایی بین المللی را بر عهده نداشته، و هیچگاه چنین سازمانی به منظور برپایی بازار تجاری تحقیقات در مدارات پایینی زمین به کار گرفته نشده، بنابراین آنها پروژه ای را از صفر آغاز کرده اند، و انتظار می رود که طی سال های بعد عملکرد بسیار بهتری را نیز ارائه دهند.

در صورت عدم موفقیت CASIS ایستگاه فضایی بین المللی تا هشت سال دیگر متروکه خواهد شد

اما نکته مهم این است که ISS تنها هشت سال دیگر تحت کنترل ناسا به فعالیت ادامه خواهد داد و پس از آن، منابع آژانس فضایی صرفاً به پروژه سفر به مریخ اختصاص می یابد. بنابراین اگر Casis نتواند پروژه های بیشتری را برای اجرا در ایستگاه فضایی بین المللی و جاذبه صفر جذب کند، این مرکز به خاطره ها خواهد پیوست.

در همین رابطه «کوینگ» می گوید: «سؤال اصلی من این است: واقعاً یک ایستگاه فضایی دست شماست و اینگونه از آن استفاده می کنید؟» البته منظورش فعالیت های تبلیغاتی و همکاری با دیزنی نیست. او می گوید اکثر فعالیت های اجرا شده توسط Casis از جمله بورسیه های تحصیلی و غیره، کارهایی است که ناسا به راحتی قادر به اجرای آنها بوده، اما بخش اصلی اهدافش یعنی جذب سرمایه، جلب توجه مخاطبین عمومی و همکاری های تجاری را هنوز به اجرا در نیاورده.

به هر حال، زمان به سرعت برای ایستگاه فضایی بین المللی در حال گذر است و آینده جالب ترین پروژه علمی بشر در دستان سازمان غیرانتفاعی کوچکی قرار گرفته، که تاکنون نتوانسته به اهدافش دست یابد. اما چاره ای جز انتظار نیست، و باید دید طی سال های ارزشمند پیش رو چه راهکاری برای این مسئله اندیشیده خواهد شد.

The post appeared first on .

چه آینده ای در انتظار ایستگاه بین المللی فضایی خواهد بود؟

ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) را می توان یکی از جذاب ترین پروژه های علمی بشر دانست که تاکنون به اجرا درآمده. این مجموعه در هم پیچیده از کپسول ها و محفظه ها و پنل های خورشیدی، در ارتفاع 400 کیلومتری از سطح زمین با سرعت 27600 کیلومتر بر ساعت به دور کره خاکی می گردد.

برای قرار دادن ISS در مدار، 5 آژانس فضایی با مشارکت 26 کشور مختلف گرد هم آمده، هرکدام میلیون ها دلار هزینه کردند تا هزاران مهندس و کارمند را به صورت شبانه روزی به خدمت بگیرند، و طراحی و ساخت قطعات را انجام دهند. مراحل بسته بندی محموله ها و پرتاب آنها به مدارهای پایین کره زمین نیز در نوع خودش بی نظیر بود.

اما علاقه مندان به فضا بی صبرانه منتظر گام بعدی، یعنی سفر به کره مریخ هستند. ناسا سال قبل برنامه اش برای رسیدن به سیاره سرخ را اعلام کرد، و ISS نیز در این رابطه نقش مهمی ایفا می کند. آنها از تأسیسات موجود در ایستگاه فضایی، که تحت کنترل ایالت متحده امریکا قرار دارد، به منظور آماده سازی تجهیزات و بدن فضانوردان برای دوام آوردن در اعماق فضای لایتناهی استفاده می نمایند.

البته این فقط نصف ماجراست. نیمی از تأسیسات موجود در ایستگاه فضایی، محموله های ارسالی، منابع تحقیقاتی، فعالیت های فضانوردان حاضر در مرکز، و خلاصه نیمی از هر چیز در اختیار سازمان غیرانتفاعی کوچکی در فلوریداست که «مرکز پیشرفت علوم فضایی» یا CASIS نام دارد.

البته شاید شما هم مثل خیلی افراد دیگر تاکنون نام این مرکز را نشنیده باشید. Casis در سال 2010 به دستور کنگره آمریکا و در قالب مؤسسه ای غیرانتفاعی تأسیس شد، که هر ساله 15 میلیون دلار از بودجه ناسا را به خود اختصاص می دهد، ضمن اینکه نیمی از درآمد ISS مربوط به آمریکا را نیز در اختیار می گیرد.

نیمی از هر چیز در ISS به مؤسسه CASIS تعلق دارد

هدف از تأسیس Casis جلب نظر دانشمندان، کسب و کارها و مربیان برای بهره گیری کامل از امکانات ایستگاه فضایی عنوان شده، که برای پیاده سازی آن می توانند بورسیه های تحصیلی برای علوم فضایی ارائه دهند، کمک های مالی جذب نمایند، و به کمپانی های فعال در عرصه بیوفناوری و علوم مواد ثابت کنند که انجام تحقیقات در جاذبه صفر، پیشرفت های قابل توجهی را برایشان به ارمغان خواهد آورد.

با این حال پس از گذشت حدود 5 سال، Casis هنوز به جایگاه مورد انتظار نرسیده؛ جلب سرمایه آنها نزدیک به صفر است، و فهرست شرکت هایی که درخواست دسترسی به مراکز تحقیقاتی ایستگاه بین المللی را داده اند نیز به تعداد انگشتان دست نمی رسد.

بزرگ ترین موفقیت این سازمان، ارائه بورسیه و/یا حق دسترسی به ایستگاه به منظور تحقیقات دانشگاهی یا تجاری بوده. اما این موارد قابل اندازه گیری و سنجش نیستند، زیرا آمار و ارقام دقیقی از فعالیت های به اجرا درآمده از این مرکز وجود ندارد، با اینکه بازرسان دولتی بارها درخواست چنین اطلاعاتی را داشته اند.

در همین رابطه، ناسا نیز زیر ذره بین قرار گرفته. این آژانس فضایی مسئولیت های قانونی اش در رابطه با Casis را کاهش داده و فقط به آنها کمک می کند تا بهترین کاربرد تأسیسات موجود در ISS را شناخته و عملی سازند، اما در مجموعه آژانس فضایی هیچ سند و مدرکی مبنی بر این فعالیت ها وجود ندارد و به سختی می توان نشانه ای از عملکرد سازمانی را یافت که بیش از 50 درصد بودجه جالب ترین پروژه علمی ایالات متحده را می بلعد.

مخلوق کنگره آمریکا

چند ماه قبل در جریان مراسم «کمیک کان» در «سن دیه گو» کارگردان «نگهبانان کهکشان 2» اعلام کرد ناسا نمادهای مأموریت های فضایی را با الهام از شخصیت های «راکت راکون» و «گروت» به ISS می فرستد. البته این اظهار نظر درست نبود، زیرا ناسا به عنوان سازمانی دولتی نمی تواند اسپانسر شرکتی خاص شود.

در واقع، این مسئولیت به عهده Casis گذاشته شده و آنها با «دیزنی» قرارداد تبلیغاتی بسته اند. این قرارداد تبلیغاتی تنها موفقیت آنها به شمار نمی رود. طبق گزارشات موجود این سازمان تاکنون توانسته دسترسی 129 پروژه علمی به ISS را فراهم سازد. همچنین برنامه های STEM آنها نیز تقریباً 180 هزار شرکت کننده داشته.

علاوه بر این، حضور Casis در شبکه های اجتماعی، فضای وب و اقدامات مرتبط نیز به صدها هزار یا بیشتر مورد رسیده. آنها هر ساله پروژه های بیشتری را مورد حمایت مالی، فنی یا عملیاتی قرار می دهند. از سال 2001 تاکنون، این سازمان بیش از سه تن محموله را به ایستگاه فضایی بین المللی ارسال نموده.

با این حال، اگرچه اعداد و ارقام فوق نسبتاً خوب به نظر می رسند، اما باز هم نمی توان گفت Casis به پیشرفت قابل توجهی در مأموریت اصلی اش رسیده. «کیث کوینگ» نویسنده بلاگ NASAWatch در این رابطه می گوید:

این سازمان نیز همچون دیگر مخلوقات کنگره آمریکاست، مرکزی که بدون نظارت دقیق و همراه با ابهامات گسترده از نظر نحوه گزارش دهی و بیلان کاری ایجاد شده. سؤال اصلی این است که Casis چگونه تصمیم گیری می کند؟ و ناسا چگونه گزارشات این مرکز را بازبینی می نمایند؟

پس Casis چه کار می کند؟

چیزی که از تمامی گزارشات، اخبار و حواشی آنها به گوش می رسد، این است که نه Casis و نه NASA هیچکدام عمل خلافی را انجام نمی دهند، اما اینجا بحث آینده ISS مطرح است، و بنابراین همه چیز باید در سطح عالی پیش برود.

می دانیم که Casis سالی 15 میلیون دلار بودجه می گیرد، اما در کنار آن پرتاب هایش نیز بدون هزینه و به رایگان انجام شده، ضمن اینکه برای استفاده از تایم کاری فضانوردان نیز هزینه ای پرداخت نمی کند، و مشخص است که حمل و نقل و نیروی انسانی نیز هزینه هایی را به دوش سازمان های مختلف خواهد گذاشت.

در اینجا بحث هزینه ی فرصت ها نیز وجود دارد: هر کیلوگرم محموله حمل شده، هر متر مربع تجهیزات، هر ساعت کار فضانوردان و غیره، همه منابعی هستند که از یک پروژه بالقوه سلب گشته و به دیگری اختصاص داده شده اند.

فاز اول پروژه سفر به مریخ ناسا، کاملاً به ایستگاه بین المللی فضایی وابسته است.

همچنین برخی از سران ناسا نیز نگرانند که این شیوه عملکرد، تأثیر منفی بر پروژه «سفر به مریخ» نیز داشته باشد، زیرا اهداف Casis برای تجاری سازی استفاده از ISS و مدارهای پایینی زمین به صورت غیرمستقیم در آن نقش دارد (تحقیقات زمینی به این مرکز مربوط می شود). بنابراین حضور قدرتمند تجاری در مدار پایینی زمین، می تواند ناسا را آزاد بگذارد تا با خیال راحت به تخصیص منابع برای رسیدن به سیاره سرخ بپردازند.

گفتنی است برنامه آژانس فضایی آمریکا برای رسیدن به کره مریخ در سه مرحله اجرا می شود. در قسمت اول که «زمین محور» نام دارد، ناسا از ISS به عنوان پلتفرم تست تجهیزات و دانش فنی خودش استفاده می کند، تا ببیند آیا اطلاعات و ابزار کافی برای تضمین سلامت فضانوردان در مأموریت خطیر سیاره سرخ را دارد یا خیر.

پس از موفقیت آمیز بودن این آزمون، مراحل دوم و سوم که به اجرای عملیاتی مستقل از زمین اختصاص دارند، آغاز خواهند شد. در این رابطه هیئت مشورتی NASA می نویسد:

NASA به ما می گوید انتقال موفقیت آمیز از مرحله «متکی به زمین» به فاز «اثبات عملیاتی» تا حدی به موفقیت برنامه های تجاری سازی ISS و/یا دسترسی به آزمایشگاه های علمی واقع در مدارات پایینی زمین بستگی دارد، تا ناسا بتواند از آنها استفاده کند. بنابراین احساس می کنیم آژانس فضایی باید درک بهتری از اهمیت منابع تخصیص یافته به آزمایشگاه ملی ISS پیدا کند، و نقش آنها را در تحقیقات مورد نیاز برای کاهش خطرات تکنولوژیکی و انسانی در پروژه سفر به مریخ متوجه شود.

این نامه سرگشاده، هراس هیئت مشورتی از نحوه عملکرد Casis را نشان می دهد که نتوانسته ISS را به خوبی در اختیار بازار تجاری و تحقیقاتی قرار دهد، و این کار می تواند بهای گزافی برای برنامه های آتی ناسا در پی داشته باشد. مشخصاً Casis باید تلاش بیشتری برای جلب نظر بخش خصوصی انجام دهد، اما با توجه به فقدان معیارهای داخلی و گزارشات دقیق، چگونه می توان گفت آنها در مسیر درستی پیش می روند یا خیر؟

«کن شیلدز» مدیر عملیاتی Casis در این رابطه می گوید: «نظرات در این رابطه متفاوت است، اما به نظر می رسد معدود اعضای هیئت مشورتی، توجه کافی به فعالیت ها و برنامه های ما نداشته اند.»

او معتقد است این حجم انتقادات به سازمان متبوعش منصفانه نیست. مثلاً او می گوید ما معیارهای مشخصی داریم، گزارشات سالانه را ارائه کرده، و ناسا نیز از این گزارشات برای ارزیابی عملکرد Casis استفاده می کند، اما ظاهراً دیگران با او در این رابطه تفاهم ندارند.

در واقع تا حدی هم می توان به او حق داد. Casis فعالیتی کاملاً منحصر به فرد دارد. هیچ سازمان غیرانتفاعی دیگری در طول تاریخ بشر مسئولیت کنترل بخشی از ایستگاه فضایی بین المللی را بر عهده نداشته، و هیچگاه چنین سازمانی به منظور برپایی بازار تجاری تحقیقات در مدارات پایینی زمین به کار گرفته نشده، بنابراین آنها پروژه ای را از صفر آغاز کرده اند، و انتظار می رود که طی سال های بعد عملکرد بسیار بهتری را نیز ارائه دهند.

در صورت عدم موفقیت CASIS ایستگاه فضایی بین المللی تا هشت سال دیگر متروکه خواهد شد

اما نکته مهم این است که ISS تنها هشت سال دیگر تحت کنترل ناسا به فعالیت ادامه خواهد داد و پس از آن، منابع آژانس فضایی صرفاً به پروژه سفر به مریخ اختصاص می یابد. بنابراین اگر Casis نتواند پروژه های بیشتری را برای اجرا در ایستگاه فضایی بین المللی و جاذبه صفر جذب کند، این مرکز به خاطره ها خواهد پیوست.

در همین رابطه «کوینگ» می گوید: «سؤال اصلی من این است: واقعاً یک ایستگاه فضایی دست شماست و اینگونه از آن استفاده می کنید؟» البته منظورش فعالیت های تبلیغاتی و همکاری با دیزنی نیست. او می گوید اکثر فعالیت های اجرا شده توسط Casis از جمله بورسیه های تحصیلی و غیره، کارهایی است که ناسا به راحتی قادر به اجرای آنها بوده، اما بخش اصلی اهدافش یعنی جذب سرمایه، جلب توجه مخاطبین عمومی و همکاری های تجاری را هنوز به اجرا در نیاورده.

به هر حال، زمان به سرعت برای ایستگاه فضایی بین المللی در حال گذر است و آینده جالب ترین پروژه علمی بشر در دستان سازمان غیرانتفاعی کوچکی قرار گرفته، که تاکنون نتوانسته به اهدافش دست یابد. اما چاره ای جز انتظار نیست، و باید دید طی سال های ارزشمند پیش رو چه راهکاری برای این مسئله اندیشیده خواهد شد.

The post appeared first on .

چه آینده ای در انتظار ایستگاه بین المللی فضایی خواهد بود؟