Tagهای است؟

تقابل ابرقهرمان های مارول و کپکام؛ آیا بازی جدیدی در راه است؟

تقابل ابرقهرمان های مارول و کپکام؛ آیا بازی جدیدی در راه است؟

کاراکترهای مشهور و محبوب کامیک های مارول و همینطور شخصیت های خیالی و نیرومند بازی های ژاپنی کپکام، سال آینده میلادی در نبردی جدید رو در روی یکدیگر قرار می گیرند.

ساعاتی پیش وب سایت پولیگان با اشاره به کسب اطلاعات از منابع آگاه تاکید می کند بازی Marvel vs Capcom 4 در حال حاضر در دست توسعه بوده و سال آینده برای کنسول های نسل هشتمی منتشر می شود.

پولیگان از مراسم Playstation Experience که چهارم دسامبر (14 آذر) در شهر آناهایم ایالت کالیفرنیا برگزار می شود، به عنوان رویداد معرفی و رونمایی بازی مورد بحث یاد کرده است.

لازم به ذکر است این رویداد محلی است که مسابقات Capcom Cup 2016 در آن برگزار می گردد و در حالی که پیش از این معرفی چند افزونه جدید برای Street Fighter V محتمل به نظر می رسید، به نظر می رسد کپکام قصد دارد کاراکترهایش را دوباره به جان قهرمانان مارول بیاندازد.

بنابر گزارش پولیگان، اغلب کاراکترهای مشهور مارول در این بازی گنجانده خواهند شد، اما حضور قهرمانان X-Men (که پیش از این عناوین اختصاصی متعددی را همراه با کپکام تجربه کرده اند) در هاله ای از ابهام قرار دارد.

بازی Marvel vs Capcom 3 در سال 2011 منتشر شد و بدون تردید عرضه دنباله ی آن برای کنسول های اکس باکس وان و پلی استیشن 4 یکی از خوشایندترین خبرهای اخیر برای علاقه مندان به بازی های مبارزه ای خواهد بود.

The post appeared first on .

تقابل ابرقهرمان های مارول و کپکام؛ آیا بازی جدیدی در راه است؟

اولین عکس های جاسوسی از نسل جدید CLS؛ آیا طراحی انقلابی دیگری در راه است؟

اولین عکس های جاسوسی از نسل جدید CLS؛ آیا طراحی انقلابی دیگری در راه است؟

دیگر می توان با توجه به عکس های جاسوسی منتشر شده، عنوان کرد که مرسدس در حال آماده سازی نسل جدید CLS است، این مدل تازه قرار است با نام جدید یعنی CLE معرفی شود.

به دلیل این که این مدل اشتراکات بسیاری با E کلاس مرسدس بنز دارد، نام CLE از سوی مرسدس بنز برای آن انتخاب شده است.

این عکس ها نشان دهنده تغییر در زبان طراحی این مدل هستند به گونه ای که نسل اول مرسدس بنز CLS با زبان طراحی کاملا متفاوت خود کلاسی با نام خودروهای کوپه چهاردرب را بنیان گذاری کرد و المان های طراحی آن همچون خط شانه ای، به صورت گسترده ای توسط دیگر خودروسازان استفاده شد.

پوشش بسیار شلوغ کاموفلگ که باعث خطای دید می شود، اطلاعات بسیار زیادی از نمای جلویی بروز نمی دهد، اما می توان طراحی LED های جلو را جذاب قلمداد کرد. طراحی کاپوت بلند بالا و جلو پنجره پهن و همینطور سقف کمانی شکل نشان دهنده پیروی از طراحی نسل های قبلی است اما اوضاع در عقب کمی متفاوت می شود.

به نظر درب صندوق عقب از باقی خطوط و حجم های کناری پیروی نمی کند و  دارای تفاوت سطحی است. نتیجه این که می توان این مدل طراحی را شبیه به بی ام وسری 7  باکد اتاق E65 دانست. اما نمی توان هیچ گونه پیش قضاوتی در این زمینه  کرد زیرا ممکن است تنها یک تکه روکش فلزی باشد تا عکاسان را گمراه کند.

به نظر می رسد مرسدس در اواخر 2017 میلادی از این مدل رونمایی کند، اما فروش آن زودتر از سال 2018 شروع نخواهد شد.

در نهایت استفاده از نسل جدید موتورهای مرسدس بنز که پیشتر برایتان به معرفی کامل آن ها پرداختیم. موتور 3 لیتری بدون تسمه مجهز به دینام بدون تسمه با حداکثر قدرت 408 اسب بخار و 500 نیوتن متر گشتاور و یک مدل دیزلی 313 اسب بخاری، مدل های پایه ای این خودرو باشند.

مدل AMG آن هم همانند دو نسل گذشته گل سرسبد خواهند بود. این کلاس شامل مدل واگن یا شوتینگ برک  نخواهد بود. CLS نسل دوم علیرغم طراحی شکیل و زیبا، نتوانست رکورد فروش نسل اول را تکرار کند و به همین دلیل مرسدس باز می خواهد با ساختار شکنی در زبان طراحی این مدل به روزهای موفقیت این مدل باز گردد.

The post appeared first on .

اولین عکس های جاسوسی از نسل جدید CLS؛ آیا طراحی انقلابی دیگری در راه است؟

نصب تلگرام فارسی

شکست های بازی No Man’s Sky پایان ندارد؛ آیا دفتر هِلو گیمز تعطیل شده است؟

شکست های بازی No Man’s Sky پایان ندارد؛ آیا دفتر هِلو گیمز تعطیل شده است؟

بعد از انتشار بازی پرحاشیه و پر سروصدای نو منز اسکای، به نظر می رسد قرار نیست هیچ هفته ای را بدون شنیدن خبر یک رکورد منفی دیگر از سر بگذرانیم.

با وجود فضای امیدوار کننده و هیجان انگیزی که قبل از انتشار رسمی پیرامون این بازی ایجاد شده بود، نو منز اسکای با شکست کامل مواجه شده و مورد انتقاد شدید مردم قرار گرفت. چرا که اغلب بازیکنان معتقدند گول تبلیغات فریبنده ی این بازی را خورده اند.

از چشم ASA، سازمان استاندارد های تبلیغاتی انگلستان دور نمانده و ظاهراً سازندگان حاضر در هِلو گیمز را به اتهام فریب بازاریابی، مورد تحقیق و تفحص قرار داده است.

علاوه بر این شواهد حاکی از آن است این بازی در حال حاضر به یکی از کم امتیاز ترین عناوین حاضر در استیم تبدیل شده و با دریافت مجموعاً 71629 بازخورد، کمتر از 32 درصد نظر مثبت دارد. گفتنی است آمار دقیق وب سایت استیم در «هفته گذشته» حکایت از ثبت نزدیک به 5000 بازخورد شدیداً منفی دارد.

سکوت خبری استودیو هِلو گیمز و سازنده شان موری نیز به واکنش های منفی دامن زده و اخیراً به گوش می رسد دفتر این شرکت تعطیل شده و تحت پیگرد قانونی قرار دارد!

در طی یک ماه گذشته هیچ خبر یا اطلاعات آماری از طرف این استودیو منتظر نشده و حساب کاربری توئیتر شان موری (که در زمان انتشار نو منز اسکای فعالیتی روزانه داشت) به طور کامل غیر فعال شده و آخرین توئیت او به 18 آگوست (28 مرداد) بر می گردد.

علاوه بر این در روزهای اخیر تصاویری در وب سایت Reddit منتشر گشته که نشان می دهد گویا دفتر استودیو هلو گیمز خالی از سکنه بوده و به حال خود رها شده است.

برخی از کاربران معتقدند این دفترِ سابق این استودیو بوده که از دو سال پیش (به خاطر وقوع سیل) رها گردیده؛ اما در سوی مقابل برخی از خبرها حاکی از آن است که اهالی این دفتر بعد از بازسازی مجدد سازه در فوریه 2014 به محل سابق بازگشته اند.

مردم در شبکه های اجتماعی تصور می کنند شان موری و دوستانش پول های هنگفت فروش نو منز اسکای را به جیب زده و رفته اند؛ اما Geoff Keighley (جف کیلی) اذعان کرده اخیراً با شان موری در ارتباط بوده و قرار است در قسمت جدید برنامه زنده ی یوتیوب گیمینگ حضور پیدا کند.

علاوه بر این با توجه به پیگیری های رسانه های خبری، Paul Wier (پاول ویر – مدیر بخش صداگذاری نو منز اسکای) گفته شان موری سلامت بوده و اهالی هلو گیمز در حال کار روی به روز رسانی بعدی بازی هستند.

The post appeared first on .

شکست های بازی No Man’s Sky پایان ندارد؛ آیا دفتر هِلو گیمز تعطیل شده است؟

بعد از انتشار بازی پرحاشیه و پر سروصدای نو منز اسکای، به نظر می رسد قرار نیست هیچ هفته ای را بدون شنیدن خبر یک رکورد منفی دیگر از سر بگذرانیم.

با وجود فضای امیدوار کننده و هیجان انگیزی که قبل از انتشار رسمی پیرامون این بازی ایجاد شده بود، نو منز اسکای با شکست کامل مواجه شده و مورد انتقاد شدید مردم قرار گرفت. چرا که اغلب بازیکنان معتقدند گول تبلیغات فریبنده ی این بازی را خورده اند.

از چشم ASA، سازمان استاندارد های تبلیغاتی انگلستان دور نمانده و ظاهراً سازندگان حاضر در هِلو گیمز را به اتهام فریب بازاریابی، مورد تحقیق و تفحص قرار داده است.

علاوه بر این شواهد حاکی از آن است این بازی در حال حاضر به یکی از کم امتیاز ترین عناوین حاضر در استیم تبدیل شده و با دریافت مجموعاً 71629 بازخورد، کمتر از 32 درصد نظر مثبت دارد. گفتنی است آمار دقیق وب سایت استیم در «هفته گذشته» حکایت از ثبت نزدیک به 5000 بازخورد شدیداً منفی دارد.

سکوت خبری استودیو هِلو گیمز و سازنده شان موری نیز به واکنش های منفی دامن زده و اخیراً به گوش می رسد دفتر این شرکت تعطیل شده و تحت پیگرد قانونی قرار دارد!

در طی یک ماه گذشته هیچ خبر یا اطلاعات آماری از طرف این استودیو منتظر نشده و حساب کاربری توئیتر شان موری (که در زمان انتشار نو منز اسکای فعالیتی روزانه داشت) به طور کامل غیر فعال شده و آخرین توئیت او به 18 آگوست (28 مرداد) بر می گردد.

علاوه بر این در روزهای اخیر تصاویری در وب سایت Reddit منتشر گشته که نشان می دهد گویا دفتر استودیو هلو گیمز خالی از سکنه بوده و به حال خود رها شده است.

برخی از کاربران معتقدند این دفترِ سابق این استودیو بوده که از دو سال پیش (به خاطر وقوع سیل) رها گردیده؛ اما در سوی مقابل برخی از خبرها حاکی از آن است که اهالی این دفتر بعد از بازسازی مجدد سازه در فوریه 2014 به محل سابق بازگشته اند.

مردم در شبکه های اجتماعی تصور می کنند شان موری و دوستانش پول های هنگفت فروش نو منز اسکای را به جیب زده و رفته اند؛ اما Geoff Keighley (جف کیلی) اذعان کرده اخیراً با شان موری در ارتباط بوده و قرار است در قسمت جدید برنامه زنده ی یوتیوب گیمینگ حضور پیدا کند.

علاوه بر این با توجه به پیگیری های رسانه های خبری، Paul Wier (پاول ویر – مدیر بخش صداگذاری نو منز اسکای) گفته شان موری سلامت بوده و اهالی هلو گیمز در حال کار روی به روز رسانی بعدی بازی هستند.

The post appeared first on .

شکست های بازی No Man’s Sky پایان ندارد؛ آیا دفتر هِلو گیمز تعطیل شده است؟

هدست های واقعیت مجازی با سیم یا بی سیم؛ کدامیک بهتر است؟

هدست های واقعیت مجازی با سیم یا بی سیم؛ کدامیک بهتر است؟

شاید شما طی یک سال آینده هیچ هدست واقعیت مجازی از هیچ شرکتی را نخرید، اما این احتمال بسیار قوی است که در همین ماه های پیش رو، یکی از آن ها را امتحان کنید و برای اولین بار درون واقعیتی که کاملا مجازی است شیرجه بزنید (البته اگر تاکنون این کار را نکرده باشید.

نام های بزرگی تا چند ماه دیگر قفسه فروشگاه ها را پر خواهند کرد. آکیلس ریفت، اچ تی سی وایو، پلی استیشن وی آر، سامسونگ گیر وی آر (Gear VR)، گوگل کاردبورد، ریزر OSVR و بسیاری دیگر که نمی توان تک تک شان را نام برد.

هر کدام از این دستگاه ها به نوعی یا آمده اند، یا قرار است به زودی در بسته های مصرفی، به دست من و شما برسند. آکیلس ریفت با بهای 600 دلاری و اچ تی سی وایو با برچست قیمت 800 دلاری شان در دسته پرچمدارها قرار می گیرند و پلی استیشن وی آر پس از آن ها از لحاظ قدرت و کارایی در رتبه سوم است.

با این حال، مسئله قیمت و قدرت نیست. بحث چیز دیگری است که دکتر رامچان وو، از مدیران کمپانی ال جی به خوبی آن را متذکر شده است. هدست های بزرگ، مدل موهای دکتر وو را به هم می زنند، اما صادقانه باید گفت که هدست مورد نظر او چندان قوی و کار آمد نیست، با این حال، هنوز یک سیم بلند به آن وصل شده است.

اگر به دنبال هدست خوبی هستید، قطعا اندازه اش در همان نگاه اول به شما می گوید که با چه چیزی طرف هستید اما یک محدودیت کلی در تجربه این دستگاه ها وجود دارد. هدست های واقعیت مجازی باید سیم داشته باشند یا خیر؟ بگذارید مروری کوتاه بر این مسئله داشته باشیم.

هدست های بی سیم

در حال حاضر، عمده هدست های واقعیت مجازی ارزان قیمت، بدون سیم هستند. یک جفت لنز ارزان قیمت، بدنه ای ساده از جنس پلاستیک یا مقوا و تلفن همراهی که پشت لنزها قرار می گیرد. Gear VR سامسونگ و کاردبورد گوگل از این دسته اند.

اما اگر بخواهیم پا را فراتر از واقعیت مجازی بگذاریم، می توانیم هولولنز مایکروسافت را هم مثال بزنیم. دستگاهی که کاملا در رده بهترین ها قرار گرفته اما همچنان سیمی به آن متصل نیست. با این حال، تا فرارسیدن هولولنز هنوز 5 سال فرصت باقی مانده و تا آن دوره، واقعیت مجازی چندین نسل به روز خواهد شد.

هدست های بی سیم، طبیعتا کم وزن تر هستند و کاربر را در حرکاتش آزاد می گذارند و پیوسته لازم نیست نگران چندین رشته سیم بود.

هدست های سیم دار

حتما تا به حال از خودتان پرسیده اید که اگر هدست های ارزان بی سیم هستند، پس چرا هر چه تکنولوژی شان پیشرفته تر و بهتر شده، سیم های بیشتر آن را احاطه کرده اند؟ یکی از دلایل اصلی، کاهش تاخیر یا Latency است. تاخیر در واقعیت مجازی به فاصله میان دیدن و عمل کردن شما با انجام پذیرفتن آن کار در دنیای مجازی گفته می شود. برای مثال تکان دادن سر را در نظر بگیرید.

اگر شما سرتان را تکان دهید اما تاخیر زیاد باشد، نمایشگری که در برابر شما قرار گرفته، با تاخیر نسبت به حرکت سر شما، تصویر را حرکت می دهد. چنین تاخیری، لطمه ای اساسی به تجربه شما از واقعیت مجازی وارد می سازد و عوارض جانبی بسیاری هم به همراه خواهد داشت.

بنابراین، نگه داشتن تاخیر در حداقل زمان ممکن (تقریبا حوالی 20 میلی ثانیه)، سخت افزار را از لحاظ تکنیکی، استاندارد نگاه می دارد. در حال حاضر، توسعه دهندگان فقط از طریق کابل می توانند چنین امکانی را ایجاد کنند.

مسئله بعدی، سرعت پردازش است. اگر هدست شما کاملا مستقل و متکی به خود باشد، یعنی شما هم پردازنده و هم منبع برق را روی سر خود، کنار نمایشگر نصب کرده اید. چنین چیزی در رابطه با هدست هایی نظیر آکیلس که قرار است بهترین گرافیک ها را نمایش دهند عملا غیر ممکن است. فقط یک کیس هزار دلاری کنار دست شما قرار گرفته تا نقش پردازشگر را ایفا کند. چطور می توان این کیس را روی سر گذاشت؟

اما وقتی بحث پردازنده های موبایل پیش می آید، با کیفیتی پایین تر طرف هستیم. گوگل کاردبورد و Gear VR سامسونگ، مصداق بارز وجود منبع برق و پردازنده روی سر هستند اما طبیعتا کاری که یک کارت گرافیک GTX 970 انجام می دهد، با قدرت پردازنده های موبایل قابل قیاس نیست.

لنزها

تمامی هدست های واقعیت مجازی، از ساده ترین تا پیشرفته ترین ها، به یک جفت لنز مجهز شده اند که در برابر دو چشم قرار می گیرند و نمایشگر پشت آن ها است. هدست های ارزان نمایشگری تحت با لنزهایی ابتدایی دارند اما هر چه بالاتر می رویم، فناوری به کار رفته قوی تر می شود.

طبیعتا یک تلفن همراه نمایشگری غیر قابل تغییر دارد، نمایشگری که شاید آمادگی اش برای تصاویر واقعیت مجازی به اندازه یک قطعه اختصاصی برای این کار نیست. بنابراین علاوه بر لنزهای قوی تر و بهتر، میزان تفاوت نمایشگرها نیز ملاک است.

محصولی میانه

محصول جدید ال جی با نام 360 وی آر، تقریبا در هیچ یک از دسته بندی های پیشین نمی گنجد. نمایشگر و لنزهای مخصوص به خود را دارد اما از G5 به عنوان منبع قدرت خود استفاده می کند و با کابل یو اس بی به آن متصل شده.

کنترل کردن از دو طریق ممکن است. یا می توان انگشت را روی نمایشگر تلفن نگاه داشت یا با حرکات سر و خیره شدن به گزینه مورد نظر آن را انتخاب کرد. در مورد صدا هم باز حق انتخاب وجود دارد. یا از پورت تلفن می توان استفاده کرد یا از پورت موجود روی هدست.

با این حال، هنوز هم برای روشن باقی ماندن و نمایش محتوا، مستقل نیست و اگر G5 کنارش نباشد کارایی اش صفر است. لنزهای پیشرفته تری که نسبت به گوگل کاردبورد دارد، سبب می شود تا آن را یک مرحله بالاتر قرار دهیم.

مسئله بعدی، سبک و کوچکتر بودن آن در قیاس با دستگاه های مشابه است. Gear VR یا مدل های مختلف گوگل کاردبورد را تصور کنید. همگی شان بزرگ و سنگین هستند و برای نگاه داشتن شان روی صورت، باید از بند های مستحکم و یا نیروی دست استفاده کرد. اما 360 وی آر بسیار راحت است و همانند یک عینک روی صورت می نشیند.

سنسورها و ردیابی کردن

ردیابی حرکت و موقعیت سر برای هدست هایی که وابسته به تلفن هوشمند هستند امکان پذیر نیست، چون سنسورهای لازم برای آن درون تلفن قرار داده نشده و نمایشگری مخصوص برای این کار لازم است. باز هم نباید فراموش کرد سریع ترین راه برای انجام این کار، بهره گیری از کابل ها است. این مشکلی است که در آینده با آمدن هدست های دوربین دار ممکن است برطرف شود.

هدست واقعیت مجازی خودکفا

باید قبول کرد که تمام هدست های وی آر تا به امروز، هیچ کدام خودکفا و مستقل نیستند. حتی دستگاه های تمام بی سیم نظیر Gear VR هم از یک تلفن هوشمند به عنوان هسته پردازشی خود استفاده می کنند.

از سوی دیگر هم هدست های سیم دار، به یک پی سی قدرتمند نیازمند هستند. حقیقت این است که در برهه کنونی، هیچ دستگاهی ساخته نشده تا در این میان قرار بگیرد اما شایعاتی وجود دارد که گویا گوگل در حال کار روی یکی از آن ها است.

HMD یا Head Mounted Display به نمایشگر موجود روی واحدهای هدست واقعیت مجازی اشاره دارد. تنها راهی که بتوان یک هدست خودکفا ساخت، قرار دادن پردازنده، رم، پردازنده گرافیکی، باتری و… روی HMD است.

راه دیگر، ساخت یک HMD خودکفا با قابلیت اتصال بی سیم به مرکز داده ها و قدرت رسانی است. نه پی سی و نه تلفن همراه، بلکه دستگاهی میان این دو، باید به HMD برق رسانی کرده و آن را از لحاظ پردازشی تامین کند، آن هم به صورت بی سیم.

این دستگاه که هنوز کسی آن را نساخته قطعا سنگین تر از یک تلفن همراه است و به غایت کوچکتر از یک کیس هزار دلاری خواهد بود. دستگاهی که باید با تاخیر حداقلی، تمامی کارهای هدست های پیشرفته امروزی را به صورت بی سیم انجام دهد.

جمع بندی

مبحث بسیار پیچیده شد، پس بگذارید در انتها جمع بندی مختصر و ساده ای داشته باشیم.

اگر صرفا می خواهید برای مدتی، واقعیت مجازی را تجربه کنید اما پول زیادی هم خرج نکنید، پس به سراغ هدست های بی سیم بروید. همین تلفن همراه هوشمندی که دارید را درون گوگل کاردبوردهای بیست دلاری یا Gear VR صد دلاری قرار دهید و از تجربه اش لذت ببرید.

اما اگر امکانات حرفه ای تر، کیفیت بالاتر نمایشگر و پشتیبانی نرم افزاری قوی تری می خواهید، علاوه بر خریدن یک کامپیوتر هزار دلاری (یا پلی استیشن 4)، یکی از هدست های اچ تی سی وایو، آکیلس ریفت یا پلی استیشن وی آر را برگزینید که همگی سیمی هستند.

شاید هم بخواهید میانه این دو را برگزینید و در کنار خرید پرچمدار جدید LG، هدست واقعیت مجازی 360 وی آر را هم داشته باشید.

 

فقط کافی است ده سال پیش را به یاد آورید و ببینید تلفن های هوشمند چه بودند و چه شدند. همین اتفاق در مورد هدست های واقعیت مجازی هم رخ می دهد و پیشرفت شان را با سرعتی سرسام آور طی سال های آتی شاهد خواهیم بود.

The post appeared first on .

هدست های واقعیت مجازی با سیم یا بی سیم؛ کدامیک بهتر است؟

(image)

شاید شما طی یک سال آینده هیچ هدست واقعیت مجازی از هیچ شرکتی را نخرید، اما این احتمال بسیار قوی است که در همین ماه های پیش رو، یکی از آن ها را امتحان کنید و برای اولین بار درون واقعیتی که کاملا مجازی است شیرجه بزنید (البته اگر تاکنون این کار را نکرده باشید.

نام های بزرگی تا چند ماه دیگر قفسه فروشگاه ها را پر خواهند کرد. آکیلس ریفت، اچ تی سی وایو، پلی استیشن وی آر، سامسونگ گیر وی آر (Gear VR)، گوگل کاردبورد، ریزر OSVR و بسیاری دیگر که نمی توان تک تک شان را نام برد.

هر کدام از این دستگاه ها به نوعی یا آمده اند، یا قرار است به زودی در بسته های مصرفی، به دست من و شما برسند. آکیلس ریفت با بهای 600 دلاری و اچ تی سی وایو با برچست قیمت 800 دلاری شان در دسته پرچمدارها قرار می گیرند و پلی استیشن وی آر پس از آن ها از لحاظ قدرت و کارایی در رتبه سوم است.

با این حال، مسئله قیمت و قدرت نیست. بحث چیز دیگری است که دکتر رامچان وو، از مدیران کمپانی ال جی به خوبی آن را متذکر شده است. هدست های بزرگ، مدل موهای دکتر وو را به هم می زنند، اما صادقانه باید گفت که هدست مورد نظر او چندان قوی و کار آمد نیست، با این حال، هنوز یک سیم بلند به آن وصل شده است.

اگر به دنبال هدست خوبی هستید، قطعا اندازه اش در همان نگاه اول به شما می گوید که با چه چیزی طرف هستید اما یک محدودیت کلی در تجربه این دستگاه ها وجود دارد. هدست های واقعیت مجازی باید سیم داشته باشند یا خیر؟ بگذارید مروری کوتاه بر این مسئله داشته باشیم.

هدست های بی سیم

در حال حاضر، عمده هدست های واقعیت مجازی ارزان قیمت، بدون سیم هستند. یک جفت لنز ارزان قیمت، بدنه ای ساده از جنس پلاستیک یا مقوا و تلفن همراهی که پشت لنزها قرار می گیرد. Gear VR سامسونگ و کاردبورد گوگل از این دسته اند.

اما اگر بخواهیم پا را فراتر از واقعیت مجازی بگذاریم، می توانیم هولولنز مایکروسافت را هم مثال بزنیم. دستگاهی که کاملا در رده بهترین ها قرار گرفته اما همچنان سیمی به آن متصل نیست. با این حال، تا فرارسیدن هولولنز هنوز 5 سال فرصت باقی مانده و تا آن دوره، واقعیت مجازی چندین نسل به روز خواهد شد.

هدست های بی سیم، طبیعتا کم وزن تر هستند و کاربر را در حرکاتش آزاد می گذارند و پیوسته لازم نیست نگران چندین رشته سیم بود.

هدست های سیم دار

حتما تا به حال از خودتان پرسیده اید که اگر هدست های ارزان بی سیم هستند، پس چرا هر چه تکنولوژی شان پیشرفته تر و بهتر شده، سیم های بیشتر آن را احاطه کرده اند؟ یکی از دلایل اصلی، کاهش تاخیر یا Latency است. تاخیر در واقعیت مجازی به فاصله میان دیدن و عمل کردن شما با انجام پذیرفتن آن کار در دنیای مجازی گفته می شود. برای مثال تکان دادن سر را در نظر بگیرید.

اگر شما سرتان را تکان دهید اما تاخیر زیاد باشد، نمایشگری که در برابر شما قرار گرفته، با تاخیر نسبت به حرکت سر شما، تصویر را حرکت می دهد. چنین تاخیری، لطمه ای اساسی به تجربه شما از واقعیت مجازی وارد می سازد و عوارض جانبی بسیاری هم به همراه خواهد داشت.

بنابراین، نگه داشتن تاخیر در حداقل زمان ممکن (تقریبا حوالی 20 میلی ثانیه)، سخت افزار را از لحاظ تکنیکی، استاندارد نگاه می دارد. در حال حاضر، توسعه دهندگان فقط از طریق کابل می توانند چنین امکانی را ایجاد کنند.

مسئله بعدی، سرعت پردازش است. اگر هدست شما کاملا مستقل و متکی به خود باشد، یعنی شما هم پردازنده و هم منبع برق را روی سر خود، کنار نمایشگر نصب کرده اید. چنین چیزی در رابطه با هدست هایی نظیر آکیلس که قرار است بهترین گرافیک ها را نمایش دهند عملا غیر ممکن است. فقط یک کیس هزار دلاری کنار دست شما قرار گرفته تا نقش پردازشگر را ایفا کند. چطور می توان این کیس را روی سر گذاشت؟

اما وقتی بحث پردازنده های موبایل پیش می آید، با کیفیتی پایین تر طرف هستیم. گوگل کاردبورد و Gear VR سامسونگ، مصداق بارز وجود منبع برق و پردازنده روی سر هستند اما طبیعتا کاری که یک کارت گرافیک GTX 970 انجام می دهد، با قدرت پردازنده های موبایل قابل قیاس نیست.

لنزها

تمامی هدست های واقعیت مجازی، از ساده ترین تا پیشرفته ترین ها، به یک جفت لنز مجهز شده اند که در برابر دو چشم قرار می گیرند و نمایشگر پشت آن ها است. هدست های ارزان نمایشگری تحت با لنزهایی ابتدایی دارند اما هر چه بالاتر می رویم، فناوری به کار رفته قوی تر می شود.

طبیعتا یک تلفن همراه نمایشگری غیر قابل تغییر دارد، نمایشگری که شاید آمادگی اش برای تصاویر واقعیت مجازی به اندازه یک قطعه اختصاصی برای این کار نیست. بنابراین علاوه بر لنزهای قوی تر و بهتر، میزان تفاوت نمایشگرها نیز ملاک است.

محصولی میانه

محصول جدید ال جی با نام 360 وی آر، تقریبا در هیچ یک از دسته بندی های پیشین نمی گنجد. نمایشگر و لنزهای مخصوص به خود را دارد اما از G5 به عنوان منبع قدرت خود استفاده می کند و با کابل یو اس بی به آن متصل شده.

کنترل کردن از دو طریق ممکن است. یا می توان انگشت را روی نمایشگر تلفن نگاه داشت یا با حرکات سر و خیره شدن به گزینه مورد نظر آن را انتخاب کرد. در مورد صدا هم باز حق انتخاب وجود دارد. یا از پورت تلفن می توان استفاده کرد یا از پورت موجود روی هدست.

با این حال، هنوز هم برای روشن باقی ماندن و نمایش محتوا، مستقل نیست و اگر G5 کنارش نباشد کارایی اش صفر است. لنزهای پیشرفته تری که نسبت به گوگل کاردبورد دارد، سبب می شود تا آن را یک مرحله بالاتر قرار دهیم.

مسئله بعدی، سبک و کوچکتر بودن آن در قیاس با دستگاه های مشابه است. Gear VR یا مدل های مختلف گوگل کاردبورد را تصور کنید. همگی شان بزرگ و سنگین هستند و برای نگاه داشتن شان روی صورت، باید از بند های مستحکم و یا نیروی دست استفاده کرد. اما 360 وی آر بسیار راحت است و همانند یک عینک روی صورت می نشیند.

سنسورها و ردیابی کردن

ردیابی حرکت و موقعیت سر برای هدست هایی که وابسته به تلفن هوشمند هستند امکان پذیر نیست، چون سنسورهای لازم برای آن درون تلفن قرار داده نشده و نمایشگری مخصوص برای این کار لازم است. باز هم نباید فراموش کرد سریع ترین راه برای انجام این کار، بهره گیری از کابل ها است. این مشکلی است که در آینده با آمدن هدست های دوربین دار ممکن است برطرف شود.

هدست واقعیت مجازی خودکفا

باید قبول کرد که تمام هدست های وی آر تا به امروز، هیچ کدام خودکفا و مستقل نیستند. حتی دستگاه های تمام بی سیم نظیر Gear VR هم از یک تلفن هوشمند به عنوان هسته پردازشی خود استفاده می کنند.

از سوی دیگر هم هدست های سیم دار، به یک پی سی قدرتمند نیازمند هستند. حقیقت این است که در برهه کنونی، هیچ دستگاهی ساخته نشده تا در این میان قرار بگیرد اما شایعاتی وجود دارد که گویا گوگل در حال کار روی یکی از آن ها است.

HMD یا Head Mounted Display به نمایشگر موجود روی واحدهای هدست واقعیت مجازی اشاره دارد. تنها راهی که بتوان یک هدست خودکفا ساخت، قرار دادن پردازنده، رم، پردازنده گرافیکی، باتری و… روی HMD است.

راه دیگر، ساخت یک HMD خودکفا با قابلیت اتصال بی سیم به مرکز داده ها و قدرت رسانی است. نه پی سی و نه تلفن همراه، بلکه دستگاهی میان این دو، باید به HMD برق رسانی کرده و آن را از لحاظ پردازشی تامین کند، آن هم به صورت بی سیم.

این دستگاه که هنوز کسی آن را نساخته قطعا سنگین تر از یک تلفن همراه است و به غایت کوچکتر از یک کیس هزار دلاری خواهد بود. دستگاهی که باید با تاخیر حداقلی، تمامی کارهای هدست های پیشرفته امروزی را به صورت بی سیم انجام دهد.

جمع بندی

مبحث بسیار پیچیده شد، پس بگذارید در انتها جمع بندی مختصر و ساده ای داشته باشیم.

اگر صرفا می خواهید برای مدتی، واقعیت مجازی را تجربه کنید اما پول زیادی هم خرج نکنید، پس به سراغ هدست های بی سیم بروید. همین تلفن همراه هوشمندی که دارید را درون گوگل کاردبوردهای بیست دلاری یا Gear VR صد دلاری قرار دهید و از تجربه اش لذت ببرید.

اما اگر امکانات حرفه ای تر، کیفیت بالاتر نمایشگر و پشتیبانی نرم افزاری قوی تری می خواهید، علاوه بر خریدن یک کامپیوتر هزار دلاری (یا پلی استیشن 4)، یکی از هدست های اچ تی سی وایو، آکیلس ریفت یا پلی استیشن وی آر را برگزینید که همگی سیمی هستند.

شاید هم بخواهید میانه این دو را برگزینید و در کنار خرید پرچمدار جدید LG، هدست واقعیت مجازی 360 وی آر را هم داشته باشید.

 

فقط کافی است ده سال پیش را به یاد آورید و ببینید تلفن های هوشمند چه بودند و چه شدند. همین اتفاق در مورد هدست های واقعیت مجازی هم رخ می دهد و پیشرفت شان را با سرعتی سرسام آور طی سال های آتی شاهد خواهیم بود.

The post appeared first on .

هدست های واقعیت مجازی با سیم یا بی سیم؛ کدامیک بهتر است؟