Tagزندگی اپل

مروری بر زندگی تیم کوک، مدیرعامل اپل

مروری بر زندگی تیم کوک، مدیرعامل اپل

تیم کوک در تاریخ یکم نوامبر سال 1960 میلادی در آلاباما متولد شد و در سال 1982 مدرک کارشناسی اش را در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه Auburn دریافت کرد.

او در اواخر دهه 80 میلادی مدرک MBA خود را از دانشکده کسب و کار دانشگاه دوک دریافت نمود و بعد از 12 سال کار در شرکت IBM، سرانجام در سال 1994 میلادی سمت مدیر ارشد عملیاتی در بخش خرده فروشان شرکت Intelligent Electronics را به دست آورد.

وی در ادامه به عنوان نایب رئیس بخش خرید و مدیر واحد انبار شرکت Compaq مشغول به کار شد و پس از 6 ماه، از سمتش استعفا داد و به اپل ملحق گردید. در اوت سال 2011 میلادی کوک سمت مدیرعامل این شرکت را به دست آورد و استیو جابز هم بنیانگذار اپل نیز بعد از مبارزه ای طولانی با سرطان سرانجام تسلیم بیماری شد و در اکتبر همان سال دیده از جهان فرو بست.

سال های نخست زندگی

تیم کوک در تاریخ یکم نوامبر سال 1960 میلادی با نام اصلی تیموتی دی. کوک در شهر کوچکی به نام Robertsdale واقع در آلاباما متولد شد. او فرزند وسط خانواده بود و دو برادر دیگر هم داشت. پدرش دونالد کارگر یک شرکت کشتی سازی بود و مادرش جرالدین خانه دار بود.

کوک دوران دبیرستانش را در مدرسه Robertsdale سپری کرد و در سال 1978 میلادی به عنوان شاگرد دوم کلاس، دیپلم خود را دریافت کرد. وی در ادامه برای ورود به دانشگاه Auburn آلاباما اقدم کرد و در سال 1982 میلادی با مدرک لیسانس در رشته مهندسی صنایع فارغ التحصیل شد. در سال 1988، کوک مدرک MBA خود را از دانشکده کسب و کار دانشگاه دوک دریافت نمود و در آنجا موفق به دریافت عنوان Fuqua Scholar شد؛ نوعی مدرک افتخاری که تنها به ده درصد از برترین دانش آموختگان دانشگاه کسب و کار داده می شد.

سال های نخست کاری

کوک که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود به سرعت شغلی را در رشته تکنولوژی کامپیوتر به دست آورد: IBM او را استخدام کرد و در آنجا پله های موفقیت را یکی پس از دیگری طی کرد تا به عنوان مدیر واحد تحویل سفارشات بخش آمریکای شمالی انتخاب شد و همزمان مدیریت واحد تولید و همچنین توزیع شرکت کامپیوترهای شخصی IBM در آمریکای شمالی و لاتین را هم بر عهده گرفت.

بعد از 12 سال کار برای IBM، کوک در سال 1994 میلادی به Intelligent Electronics رفت و سمت مدیر ارشد عملیاتی (واحد فروش) آن را به دست آورد. سه سالی را در آنجا سپری کرد تا برای قدم بعدی اش آماده شود: Compaq پست معاونت ابزارهای سازمانی خود را به کوک داد و به این ترتیب مسئولیت خرید و مدیریت انبار محصولات این شرکت بر عهده کوک قرار گرفت.

کوک حضور کوتاهی در Compaq داشت و بعد از تنها 6 ماه، آن را برای استخدام شدن در اپل رها کرد.

حضور در اپل

در سال 2010 و تقریبا 15 سال بعد از پیوستنش به اپل، کوک ضمن سخنرانی اش در جشن فارغ التحصیلی دانش آموختگان دانشگاه Auburn اینطور گفت: مهم ترین چیزی که تا به حال در زندگی ام یافتم نتیجه تنها یک تصمیم بود: پیوستن به اپل.

اما تصمیم گیری برای پیوستن به اپل چندان هم ساده نبود: اوایل سال 1998 میلادی بود که او کار در این شرکت را آغاز کرد؛ درست زمانی که هنوز خبری از آی مک، آیپاد، آیفون یا آیپد در میان نبود و سود دهی اپل به میزان قابل توجهی کم شده بود.

کوک بعدها در رابطه با این تصمیم خود اظهار داشت که قبل از پذیرفتن پیشنهاد کار در اپل، از این کار منصرف شده بود و دیگران او را از آینده مبهم شرکت ترسانده بودند. او در سخنرانی سال 2010 خود برای دانش آموختگان دانشگاه Auburn اینطور گفته است:

اپل گرچه در آن زمان کامپیوترهای مک را تولید می کرد اما سال ها بود که محصولاتش فروش موفقی نداشت و در لبه پرتگاه نابودی قرار داشت. تنها چند ماه قبل از آنکه پیشنهاد کار در اپل را قبول کنم از مایکل دل مدیرعامل و بنیانگذار شرکت دل سوال شده بود که برای نجات اپل چه راهکاری را پیشنهاد می دهد و او نیز صراحتا گفته بود، اگر من جای مدیران این شرکت بودم، آن را تعطیل می کردم و پول سهامداران را به آنها باز می گرداندم.

در هر حال کمی بعد از آنکه کوک به اپل ملحق شد، به هیئت مدیره آن راه پیدا کرد و در آن برهه اوضاع گویی اندکی بهتر شده بود. وی که به عنوان مدیر ارشد عملیاتی شرکت فعالیت می کرد سرپرستی کلیه فرایندهای فروش و عملیات های اپل در سطح جهانی را عهده دار شد که از آن جمله می توان به فروش، خدمات و پشتیبانی اشاره نمود.

او همچنین مسئولیت واحد مکینتاش و تدوین استراتژی های ارتباطی میان فروشنده گان و توزیع کنندگان را هم بر عهده داشت و کمتر از یک سال بعد از ملحق شدن وی به اپل نیز شرکت بار دیگر به سوددهی رسید (سال مالی 1998)؛ تغییری شگرف نسبت به سال مالی 1997 میلادی که در آن شرکت با زیان خالص یک میلیارد دلاری روبرو شد.

در ماه اوت سال 2011 میلادی، کوک بر کرسی مدیرعاملی اپل تکیه زد و به جای استیو جابز هم بنیانگذار این شرکت قرار گرفت که در اکتبر همان سال و بعد از یک دهه مبارزه با سرطان دیده از جهان فرو بست. اما کوک علاوه بر پست مدیرعاملی در هیئت مدیره اپل نیز حضور داشت.

در ماه می سال 2014 میلادی، اپل Beats Music و  Beats Electronics را با عقد قراردادی به ارزش 3 میلیارد دلار خریداری کرد. طبق قرارداد، Dr. Dre  و Jimmy Iovine (هم بنیانگذاران Beats) نیز با حفظ سمت به اپل ملحق شدند و اینگونه شد که کمپانی تحت مدیریت کوک بزرگ ترین خرید تاریخ چندین ساله اش را انجام داد.

کوک بعدها در نامه ای که برای کارکنان شرکت ارسال نمود اینطور نوشت: امروز بعد از ظهر خبر دادیم که اپل Beats Music و Beats Electronics را خریداری کرده است؛ دو کسب و کار تازه که قطعا در تکمیل محصولات شرکت موثر هستند و آن را در توسعه اکوسیستم اپل یاری می دهند. با حضور این دو شرکت در کنار ما، مسیر برای پیشرفت های باورنکردنی دیگری هموار می شود که مطمئنا مشتریانمان نیز آنها را دوست خواهند داشت.

بعد از ارسال این نامه در ژوئن سال 2014 میلادی و در جریان کنفرانس جهانی توسعه دهندگان، کوک از آخرین نسخه سیستم عامل اپل به نام OSX Yosemite برای برای سیستم های دسکتاپی پرده برداشت. در سپتامبر همان سال نیز او آیفون 6 و آیفون 6 پلاس را رونمایی کرد که هر دویشان به نمایشگرهای بزرگ تری نسبت به نسل های قبلی آیفون مجهز بودند و امکانات جدیدی نظیر اپل پی و Burst Selfies را با خود همراه داشتند.

در این برهه همچنین نخستین محصول جدید اپل زیر چتر مدیریتی کوک معرفی شد؛ نوعی دستگاه پوشیدنی هوشمند که فاکتورهای مربوط به تناسب اندام و سلامت کاربر را اندازه می گرفت و در سال 2015 میلادی با نام اپل واچ رسما وارد بازار شد.

اثر جهانی و درآمد

در نوامبر سال 2011 میلادی، کوک عنوان یکی از «قدرتمندین ترین افراد جهان» را از سوی مجله فوربس دریافت کرد و در مقاله ای که به سال 2012 در نیویورم تایمز منتشر شد از وی تحت عنوان فردی یاد گردید که بالاترین میزان حقوق را در میان کارکنان شرکت های سهامی عام دریافت می کند.

البته حقوق او در اپل برابر با 900 هزار دلار عنوان شده اما طبق گزارشات، وی همه ساله چندین میلیون دلار را نیز تحت عنوان پاداش دریافت می کند که شامل پاداش و سهام می شود. در سال 2011 او مجموعا 378 میلیون دلار پاداش از شرکت متبوعش دریافت کرد.

The post appeared first on .

مروری بر زندگی تیم کوک، مدیرعامل اپل

مروری بر زندگی استیو جابز، موسس اپل

مروری بر زندگی استیو جابز، موسس اپل

استیو جابز در 24 فوریه سال 1955 میلادی در سان فرانسیسکو کالیفرنیا متولد شد. پدر و مادرش دو تن از دانش آموختگان دانشگاه ویسکانسین بودند که او را بعد از تولد به فرزندخواندگی دادند.

جابزِ باهوش اما بی هدف تا پیش از آنکه در سال 1976 میلادی با همراهی استیو وزنیاک Apple Computer را راه اندازی کند، در حوزه های مختلفی فعالیت کرد. محصولات انقلابی اپل از جمله آیپاد، آیفون و آیپد هم اثری کلیدی را در تکامل تکنولوژی های مدرن ایفا کردند. جابز در سال 1985 میلادی اپل را ترک کرد و یک دهه بعد مجددا به آن بازگشت. وی در سال 2011 و بعد از یک دهه مبارزه با سرطان پانکراس دیده از جهان فرو بست.

سال های نخست زندگی

استیون پل جابز در 24 فوریه سال 1955 میلادی در سان فرانسیسکو کالیفرنیا متولد شد؛ مادرش Joanne Schieble (بعدها سیمپسون) و پدرش عبدالفتاح (جان) جندلی هر دو از دانش آموختگان دانشگاه ویسکانسین بودند که فرزند خود را بعد از تولد به فرزندخواندگی دادند.

پدرش پرفسور علوم سیاسی اهل سوریه بود و مادرش Schieble گفتار درمان. در هر حال، آنها پسر بی نام خود را بعد از تولد رها کردند و اندکی بعد از این اتفاق، رسما با هم ازدواج کرده و صاحب فرزندی دیگر به نام مونا سیمپسون شدند. جابز هم تا 27 سالگی اش هیچ اطلاعاتی در خصوص پدر و مادر واقعی اش نداشت.

بعد از تولد، یک زوج جوان به نام های کلارا و پل جابز، نوزاد تنهای داستان ما را به فرزندخواندگی قبول کردند و نام استیون پل جابز را روی آن گذاشتند. کلارا حسابدار بود و پل هم که قبلا در گارد ساحلی خدمت کرده بود، با ماشین آلات صنعتی کار می کرد.

خانواده استیو در مانتین ویوی کالیفرنیا زندگی می کردند، درست همان نقطه ای که بعدها با نام سیلیکون ولی شهرت پیدا کرد. جابز کوچک در حالی که تنها یک پسربچه بود همراه پدرش در گاراژ منزل ساعت ها روی قطعات الکترونیکی کار می کرد. پل به پسرش یاد می داد که چطور قطعات الکترونیکی را از هم جدا کرده و مجددا سر هم نماید؛ فعالیتی که در عین سرگرم کننده بودن، اعتماد به نفس، سختی و البته توانمندی های مکانیکی جابز جوان را هم تقویت می کرد.

تردیدی نیست که جابز متفکری نوآور و باهوش بود، با این همه دوران جوانی اش پر بود از یاس هایی که به خاطر نظام آموزشی رسمی آن دوران در وی ایجاد شده بود. دوران ابتدایی را به خاطر کسالت آور بودن درس به شوخی و خنده در کلاس می گذراند و حتی گفته شده که معلم کلاس چهارم وی مرتبا باید به او جایزه می داد تا به درس خواندن تشویق شود.

جابز آنقدر در آزمون های مختلف خوب ظاهر شد که مدیران مدرسه از وی خواستند به صورت جهشی وارد کلاس های دبیرستان شود اما والدینش با این پیشنهاد مخالفت کردند.

چند سال بعد، جابز جوان وارد دبیرستان Homestead شد و در آنجا بود که با همکار آینده اش استیو وزنیاک که در دانشگاه برکلی کالیفرنیا تحصیل می کرد آشنا شد.

وزنیاک در مصاحبه ای که سال 2007 میلادی با نشریه PC World انجام داد در مورد ارتباط خوبش با جابز اینطور گفت:

هر دوی ما عاشق قطعات و چیپ های الکترونیکی بودیم. در آن دوران عده اندکی از مردم در مورد چیپ های الکترونیکی، نحوه عملکردشان و همچنین کاری که می توانستند انجام دهند اطلاعات داشتند. در بدو آشنایی من کامپیوترهای زیادی را طراحی کرده و ساخته بودم و می توانم بگویم که در زمینه الکترونیک و طراحی کامپیوتر یک قدم از او جلوتر حرکت می کردم، با این همه، باز هم علایق مشترکی داشتیم. علاوه بر این میتوانم بگویم که دیدگاه هایمان در مورد دنیا کاملا متفاوت از هم بود.

تاسیس اپل

بعد از اتمام دوران دبیرستان، جابز وارد کالج Reed در پورتلند اورگان شد. او که هدف مشخصی برای خود نداشت، بعد از تنها شش ماه از ورود به کالج، درسش را رها نمود و 18 ماه آتی را صرف شرکت در کلاس های مبتکرانه جانبی کرد. او بعدها گفت که چطور حضورش در یکی از کلاس های خطاطی عشق و علاقه به فن چاپ را در وی شعله ور کرد.

در سال 1974 میلادی، جابز به عنوان طراح بازی ویدیویی با آتاری وارد همکاری شد و چند ماه بعد، برای یافتن روشنگری معنوی عازم هند شد. او مرتبا سفر می کرد و در این حین نیز از داروهای روانگردان استفاده می نمود.

در سال 1976 میلادی، وقتی تنها 21 سال داشت به همراه وزنیاک گروه اپل کامپیوتر را راه اندازی کرد. آنها در گاراژ منزل جابز کار می کردند و بعد از آنکه جابز خودروی فولکس واگن خود را فروخت و وزنیاک هم ماشین حساب دوست داشتنی اش را به پول تبدیل کرد، بودجه لازم برای کارآفرینی به دستشان آمد.

جابز و وزنیاک به خاطر مردمی کردن تکنولوژی و ارائه کامپیوترها با ابعاد کوچک تر و قیمت پایین تر به مصرف کنندگان عادی، به شهرت رسیدند.

مردم وزنیاک را بیشتر به خاطر ارائه مجموعه ای از کامپیوترهای کاربرپسند می شناختند و خود جابز نیز به واسطه فعالیت هایش در حوزه بازاریابی شهرت داشت؛ کامپیوترهای ساخته وزنیاک به قیمت 666.66 دلار به فروش می رفتند. کامپیوتر Apple I  به تنهایی 774 هزار دلار را عاید آن دو نفر کرد. سه سال بعد از ارائه دومین مدل از کامپیوتر مذکور یعنی Apple II فروش شرکت آنها حدود 700 درصد افزایش یافت و به رقم 139 میلیون دلار رسید.

در سال 1980 میلادی، Apple Computer به بازار بورس راه یافت و ارزش بازار آن تا پایان همان سال به رقم 1.2 میلیارد دلار رسید. جابز برای آنکه به کرسی مدیرعاملی شرکت تکیه بزند، متخصصانی نظیر جان اسکالی از شرکت کوکاکولا را الگوی خود قرار داده بود.

ترک شرکت

علیرغم تمامی این موفقیت ها، چند محصول بعدی اپل به نقص ها و ایرادات عمده در حوزه طراحی دچار بودند و همین مساله باعث شد که آمار مرجوعی های شرکت و نارضایتی مشتریان آن به میزان قابل توجهی بالا برود.

طولی نکشید که IBM اپل را از نظر میزان فروش پشت سر گذاشت و دراین مرحله بود که اپل باید وارد رقابتی جدی با کسب و کار پی سی این شرکت می شد. در سال 1984 میلادی، اپل مکینتاش را عرضه کرد و در تبلیغات خود از آن تحت عنوان کالایی برای سبک زندگی متفاوت: رمانتیک، خلاق و جوان یاد کرد.

فروش مکینتاش خوب بود و عملکرد کلی اش هم نسبت به پی سی های IBM در سطح بالاتری قرار داشت، با این همه، آن دستگاه هنوز هم با کامپیوترهای شرکت رقیب سازگاری نداشت. اسکالی بر این باور بود که جابز در حال لطمه زدن به اپل است و دیری نپایید که مدیران شرکت زمینه را برای خروج وی از اپل فراهم کردند.

جابز که هیچگونه عنوان رسمی برای شرکتی که تاسیس کرده بود، نداشت، بیشتر از قبل به حاشیه رانده شد و در نتیجه در سال 1985 میلادی آنجا را ترک کرد تا یک شرکت نرم افزار و سخت افزاری جدید به نام NeXT را تاسیس کند.

یک سال بعد او یک شرکت پویا نمایی را از جورج لوکاس خریداری کرد که بعدها نامش به استودیوهای تولید انیمیشن پیکسار تغییر یافت. وی که به پتانسیل های بالای پیکسار پی برده بود در ابتدای امر، 50 میلیون دلار از داراییاش را روی آن شرکت سرمایه گذاری کرد.

آن استودیو نیز فیلم های مطرحی نظیر داستان اسباب بازی، در جستجوی نمو و اعجوبه ها را تولید کرد؛ فیلم های تولیدی پیکسار مجموعا 4 میلیارد دلار درآمد برای این شرکت داشتند. در سال 2006 میلادی پیکسار با والت دیزنی ادغام شد و در نتیجه این ادغام استیو جابز به بزرگ ترین سهامداران دیزنی بدل گردید.

احیای دوباره اپل

علیرغم موفقیت های پیکسار، شرکت NeXT برای فروش سیستم عامل خود به کاربران آمریکایی با مشکل روبرو بود تا اینکه در سال 1996 میلادی اپل آن را در ازای پرداخت 429 میلیون دلار خریداری کرد. در سال بعد، جابز دوباره به اپل بازگشت و مجددا بر کرسی مدیرعاملی شرکت تکیه زد.

جابز درست همانگونه که در دهه 1970 میلادی اپل را به موفقیت رساند، در دهه 1990 نیز به خاطر تلاش های بی وقفه اش جانی دوباره به آن بخشید. در هر حال او توانست با تغییر تیم مدیریتی اپل، کاستن از میزان سهامی که به عنوان پاداش به کارکنان داده می شد و همچنین تعیین حقوق یک دلار در سال برای خود، اپل را مجددا روی پا نگه دارد.

محصولات مبتکرانه ای  که حاصل ذوق و استعداد او بودند (نظیر iMac)، کمپین های موفق برندسازی و همچنین طرح های متفاوتی که برای محصولات اپل ارائه می کرد، بار دیگر توانست توجه کاربران را به خود جلب نماید.

سرطان پانکراس

در سال 2003 میلادی، جابز به وجود نوعی تومور مربوط به اعصاب و غدد در بدن خود پی برد؛ نوع نادری از سرطان پانکراس که البته می شد تحت عمل جراحی قرار بگیرد. با این همه، وی به جای آنکه بلافاصله برای عمل جراحی اقدام کند، تصمیم گرفت تغییراتی را در رژیم غذایی اش (که عموما هم از سبزیجات و غذاهای دریایی تشکیل می شد) ایجاد کند و همزمان روش های درمانی شرقی را هم امتحان نماید.

جابز برای حدود 9 ماه جراحی را به تعویق انداخت و همین رفتار او هیئت مدیره اپل را به شدت نگران کرد. در واقع هیئت مدیره نگران بودند که مبادا سهامداران با اطلاع از این موضوع اقدام به دریافت سرمایه شان نمایند. در هر حال او مدیران شرکت را قانع نمود که بیماری اش را محرمانه نگه می دارد. عاقبت در سال 2004 میلادی جابز تحت عمل جراحی قرار گرفت تا تومور پانکراس را از بدنش خارج کند و در سال های آتی نیز اطلاعات اندکی را در مورد شرایط و وضعیت سلامتی اش با عموم مردم در میان گذاشت.

نوآوری های آتی

اپل محصولات مبتکرانه ای نظیر مک بوک ایر، آیپاد و آیفون را در سبد کالاهایش دارد که تمامی شان نمادی از تکامل تکنولوژی های مدرن هستند. تقریبا اندکی بعد از ارائه یک محصول جدید از سوی اپل، رقبا برای ارائه تکنولوژی های مشابه به آن به تکاپو می افتادند.

گزارش های فصلی اپل از عملکرد مالی اش نیز در سال 2007 میلادی بهبود قابل توجهی یافت: در آن سال ارزش هر سهم این شرکت به 199.99 دلار رسید که در دوران خود رکورد شکن محسوب می شد. اپل در سال 2007 سودی معادل با 1.58 میلیارد دلار به جیب زد و مازاد نقدینگی اش که برابر با 18 میلیارد دلار بود را در بانک سپرده گذاری کرد، ضمن آنکه هیچگونه بدهی معوقه ای هم نداشت.

در سال 2008 میلادی، آیتونز به دومین فروشگاه بزرگ موسیقی در آمریکا بعد از والمارت بدل شد و این اتفاق مصادف گردید با فروش بالای آیتونز و آیپاد. اپل همچنین در فهرست تحسین برانگیز ترین شرکت های آمریکایی مجله فورچون نیز جایگاه نخست را به خود اختصاص داد و در فهرست پانصد شرکت پرسود آن نیز باز در جایگاه نخست نشست.

زندگی خصوصی

اوایل سال 2009 میلادی، گزارشات متعددی در مورد کاهش وزن شدید جابز منتشر شد و با استناد به همین گزارشات این گمانه زنی در ذهن بسیاری شکل گرفت که مبادا بیماری اش عود کرده باشد. در همان اثنا او تحت عمل پیوند کبد قرار گرفت. جابز در پاسخ به شایعات و نگرانی های مطرح شده اعلام کرد که توازن هورمونی بدنش بر هم خورده است و بعد از تقریبا یک سال غیبت از  انظار عموم، در کنفرانس خبری 9 سپتامبر سال 2009 اپل ظاهر شد و در آن به ایراد سخنرانی پرداخت.

او برای احترام به زندگی شخصی اش، همواره تلاش می کرد که جوانب مختلف آن را از دید خبرنگاران و مردم پنهان نگه دارد و کمتر پیش می آمد که اطلاعاتی در این رابطه ارائه نماید. لذا در  مورد زندگی خصوصی اش صرفا می دانیم زمانی که تنها 23 سال داشت صاحب یک فرزند دختر از نامزد سابقش Chrisann Brennan شد.

البته او در دادگاه های مختلف همواره ارتباط ژنتیکی اش با آن دختر که لیزا نام داشت را رد کرد و مدعی شد که فردی عقیم است و ابدا توانمندی پدر شدن ندارد. کریستین اما از پا نمی نشست و بخش اعظمی از زندگی خود را در دادگاه ها برای اثبات خویشاوندی لیزا با جابز صرف کرد. جابز نیز تا زمانی که لیزا هفت ساله بود هرگونه ارتباط با او را رد کرد اما زمانی که دختربچه به سنین نوجوانی رسید او را برای زندگی نزد خود برد.

اوایل دهه 1990 میلادی بود که جابز با لورن پاول در دانشکده کسب و کار دانشگاه استنفورد دیدار کرد. لورن در آنجا دانشجوی MBA بود و آنها در 18 مارس سال 1991 میلادی با هم ازدواج کردند و باقی زندگی را در خانه پالو آلتو همراه با سه فرزند خود سپری نمودند.

وفات

در 5 اکتبر سال 2011 میلادی، اپل اعلام کرد که شمع زندگی بنیانگذارش خاموش شده. او بعد از یک دهه جنگیدن با سرطان پانکراس و در حالی که تنها 56 سال داشت دیده از جهان فرو بست.

کتاب ها و زندگی نامه ها

تا کنون کتاب های زیادی در مورد زندگی و حرفه جابز نگارش شده که از آن جمله می توان به بیوگرافی وی به قلم والتر ایزاکسون در سال 2011 و همچنین کتابی تحت همین عنوان به قلم کارت بلومنتال در سال 2012 اشاره نمود. در سال 2015 میلادی نیز کتاب دیگری با عنوان «تبدیل شدن به استیو جابز» توسط Brent Schlender و Rick Tetzeli به رشته تحریر درآمد.

در این میان، اثر Isaacson به خاطر آنکه سوژه اصلی اش یعنی جابز از زبان تیم کوک مدیرعامل وقت اپل ترسیم شده بارها و بارها مورد انتقاد قرار گرفت.

البته زندگی نامه های تصویری هم برای جابز ساخته شد که از آن جمله می توان به فیلمی تحت همین عنوان با بازی اشتون کوچر اشاره نمود.

The post appeared first on .

مروری بر زندگی استیو جابز، موسس اپل