Tagبهترین دیجیاتو

بهترین اپلیکیشن های موبایل ایرانی سال 95 به انتخاب دیجیاتو

بهترین اپلیکیشن های موبایل ایرانی سال 95 به انتخاب دیجیاتو

بالاخره بعد از گذشت ماه هایی پر فراز و نشیب و مملو از اتفاقات گوناگون، سال 95 هم به پایان رسید و حالا یک بار دیگر به مرحله جمع بندی و انتخاب بهترین محصولات سال رسیده ایم.

مرسوم است که هر رسانه و نشریه معتبری در واپسین روزهای هر سال فهرستی از محصولات ممتاز، اثرگذار و شایسته تقدیری که طی سال به دست مردم رسیده منتشر می کند؛ از بازی های ویدیویی و فیلم و سریال گرفته تا اپلیکیشن های موبایل، موضوعی که محور اصلی همین مطلبی است که حالا مشغول خواندنش هستید.

همانطور که در سطرهای پایانی مطلب  به شما وعده دادیم، حالا زمان آن رسیده که عملکرد اپلیکیشن های ایرانی را در سال 95 بسنجیم و بهترین و شایسته ترین آن ها را در دسته های مختلف برگزینیم.

ما اعضای تیم اپلیکیشن دیجیاتو برای توسعه دهندگان ایرانی و ساخته های خوب شان ارزش فراوانی قائلیم، و همواره با معرفی و بررسی این محصولات کوشیده ایم تا در حد توان خود آن ها را به مردم کشورمان بشناسانیم و از روند رو به رشد اپلیکیشن سازی در میهن عزیزمان حمایت کنیم.

به همین خاطر تصمیم گرفتیم که برای نخستین بار در دیجیاتو، در جشنواره ای کوچک از بهترین اپلیکیشن های سال 95 تقدیر به عمل آورده و این روند را به طور سالیانه ادامه دهیم. به رسم بسیاری از وبسایت های پرطرفدار دنیا، تصمیم گرفتیم که انتخاب برترین ها را در دسته های موضوعی مختلف انجام دهیم تا چیزی را از قلم ننداخته و بتوانیم پوشش همه جانبه ای از اپلیکیشن های ایرانی داشته باشیم.

توجه کنید که معیار انتخاب اپلیکیشن هایی که در ادامه می بینید صرفا انتشارشان در سال 95 نبوده، چرا که اپلیکیشن ها بر خلاف بازی ها به طور مداوم به روز رسانی می شوند و ممکن است اضافه شدن قابلیت های جدید و اعمال تغییرات در آن ها برای سال هایی طولانی ادامه دار باشد.

بنابراین در کنار انتخاب و تقدیر از بهترین های تازه وارد، به روز رسانی و عملکرد در طول سال اپ های قدیمی تر را هم معیار انتخاب مان قرار دادیم. با این اوصاف، فکر می کنیم دیگر وقت آن رسیده که به انتخاب هایمان بپردازیم. از شما دعوت می کنیم که تا پایان مطلب با دیجیاتو همراه باشید.

ابزار کاربردی

انتخاب دیجیاتو: کیبورد هوشمند همه کاره

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

به فهرست پر و پیمان کیبوردهای اندرویدی نگاهی بیندازید: جی بورد، سویفت کی، کیکا، گو کیبورد، تاچ پل؛ همگی برای تایپ فارسی عملکردی عالی به نمایش می گذارند و برای تنظیمات شخصی سازی هیچ کم و کسری ندارند. سوال اینجاست که با وجود این گزینه های قدرتمند و مشهور در سطح دنیا،‌ آیا مجالی هم برای عرض اندام کیبوردهای ایرانی باقی می ماند؟

بله، «» با رسیدن به آمار شگفت انگیز 1 میلیون دانلود در کافه بازار و استقبالی که ایرانی ها از آن به عمل آوردند، به همه ثابت کرد که هنوز بازار کیبوردهای فارسی به طور کامل اشباع نشده و نمونه های ساخت داخل هم می توانند کیفیتی در حد کیبوردهای خارجی داشته باشند.

بدون شک این امکانات خوب کیبورد هوشمند همه کاره بودند که توانستند توجه کاربر ایرانی را به خود جلب کنند. تعویض تم، نوشتار صوتی، کلیپ بورد نامحدود، تغییر فونت، تعیین جملات آماده و نوشتن حروف فانتزی (که این روزها در نوشته های کانال های تلگرام خیلی رایج شده) فقط بخشی از امکاناتی بودند که برای نخستین بار در یک کیبورد ایرانی شاهدش بودیم.

تیم دیما با عرضه این کیبورد قدم به حوزه ای گذاشت که کمتر توسعه دهنده ایرانی حاضر به سرمایه گذاری روی آن بود، و مزد این ریسک را هم با استقبال خوب مردم و منتقدین گرفت. به همین خاطر آن را شایسته عنوان بهترین ابزار کاربردی ایرانی در سال 95 می دانیم. البته جا دارد که از تسکوک بابت ارائه شیوه نوینی برای برنامه ریزی، جعبه ابزار بابت به روز رسانی های خوب و مستمر و استادیار برای این که زحمت کاغذبازی ها را از دوش معلمان و اساتید برداشت تقدیر ویژه ای به عمل بیاوریم.

امور مالی

انتخاب دیجیاتو: سیم پی

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

چرا ؟ جوابش بسیار ساده است. سیم پی بستری فراهم کرده که پرداخت قبوض، خرید شارژ سیم کارت، خرید بسته اینترنت، خرید بیمه، رزرو بلیت (قطار، هواپیما، اتوبوس، تئاتر، کنسرت، سینما)، خرید گیفت کارت و کارت های هوشمند را از یک محل انجام بدهید. بهتر بگوییم، سیم پی وظایف چهار-پنج اپلیکیشن را به تنهایی به دوش می کشد تا با نصب آن هم در وقت تان صرفه جویی کرده باشید و هم در حافظه موبایل.

شاید نمونه های مشابه سیم پی در اندروید فراوان باشند، اما در برهوت اپلیکیشن های ایرانی iOS کمتر محصولی پیدا می کنید که بتواند از پس کارهایی که سیم پی برایتان انجام می دهد بر بیاید. البته رقیب پیش کسوت سیم پی یعنی آپ هم شرایط تقریبا مشابهی داشته و شکی نیست که یکی از بهترین اپلیکیشن های امور مالی این روزهاست، اما گستردگی و پوشش وسیع خدمات برگ برنده ای است که سیم پی در اختیار دارد.

سال 95 عرصه ظهور اپ های خوب دیگری هم در زمینه امور مالی بود. شارژمان مدیران ساختمان ها را از شر چسباندن اطلاعیه به بورد و گرفتن پول نقد از ساکنین خلاص کرد، چک یار اوراش برای مدیریت چک بسیار عالی ظاهر شد و با همتا روش خوبی پیش پایمان گذاشت که با ارسال قبض به شماره تلفن افراد طلب هایمان را راحت تر وصول کنیم. با این حال از نظر ما هیچ اپلیکیشنی در سال 95 به اندازه سیم پی در تسهیل امور مالی مردم کارآمد و مفید نبود.

آب و هوا

انتخاب دیجیاتو: WeatherWiz

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

از نظر تئوری یک محصول صد در صد ایرانی نیست، چرا که استودیوی سازنده اش در مونترال کانادا قرار دارد و احتمالا بخش زیادی از برنامه نویسی های آن توسط غیر ایرانی ها انجام شده. با این حال موسس استودیوی 6th Solution یکی از برنامه نویسان با استعداد ایرانیست، و اگر خاطرتان باشد نسخه ویژه ای از این اپلیکیشن در کافه بازار منتشر شد که به بررسی آن پرداختیم.

WeatherWiz در حال حاضر به دلایلی نامعلوم از کافه بازار حذف شده، ولی همچنان از گوگل پلی می توانید دانلودش کنید و از محیط زیبای گرافیکی و امکانات خوبش لذت ببرید. ویجت های انیمیشینی فوق العاده چشم نواز، نمایش حرکت ابرها و نوسانات دمایی روی نقشه های زنده، پوش نوتیفیکیشن های دقیق و اطلاعات ریز و تخصصی هواشناسی مهم ترین دلایلی هستند که WeatherWiz را به عنوان بهترین اپ این حوزه انتخاب می کنیم.

هواشناس و پیش بین هم از اپلیکیشن های با سابقه ایرانی هستند که مطمئنا لیاقت حضور در فهرست برترین های امسال را دارند.

آموزشی

انتخاب دیجیاتو: مکتب خونه

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

از سازندگان کاسکو برای آنکه کلاس های زبان را به موبایل هایمان آوردند، و از نیمکت و همکلاسی به خاطر این که ناجی دبیرستانی ها در ایام طاقت فرسای امتحانات شدند تشکر می کنیم، اما برگزیده ما در حوزه اپلیکیشن های آموزشی بدون شک اپلیکیشنی نیست جز .

مکتب خونه آرشیو ویدیویی قدرتمندی از برترین کلاس های مطرح ترین دانشگاه های کشور را گردآوری کرد تا همه بتوانند دانشجو باشند، حتی کسانی که دیپلم شان را هم با مشقت گرفته اند. با مشاهده ویدیوهای مکتب خونه می توانستید حضوری مجازی در کلاس های دانشگاه تهران، شریف و امیر کبیر داشته باشید و از گفته های اساتید برای ارتقای سطح علمی تان استفاده کنید.

آموزش الکترونیکی و از راه دور مدتی است که در کشورمان به نحو جدی تری دنبال می شود و شکی نیست که محصولاتی همچون مکتب خونه می توانند نقش بسیار مهمی در ترویج این شیوه آموزشی داشته باشند. البته این را هم بگوییم که آرشیو مکتب خونه تا رسیدن به تکامل و پوشش تمام رشته های دانشگاهی راه درازی در پیش دارد که امیدواریم در سال 96 به این هدف دست پیدا کند.

پزشکی

انتخاب دیجیاتو: دکتر ساینا

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

اعتراف می کنیم که استقبال پر شور ایرانی ها از مطلب معرفی به شدت غافلگیرمان کرد؛ اپلیکیشنی که روح تازه ای به بازار راکد اپلیکیشن های پزشکی دمید و پتانسیل بسیار بالای این حوزه برای سرمایه گذاری و توسعه اپ های بیشتر را برایمان آشکار کرد.

با دکتر ساینا می توانید عوارض داروهای مصرفی تان را بدانید، به علل و مکانیزم عمل بیماری ها پی ببرید و پیش از مراجعه به پزشک تحلیل ساده ای از نتایج آزمایشات داشته باشید. تمام این ها به کنار، اپلیکیشن اجازه جستجوی پزشکان اطراف و رزرو آنلاین وقت را هم به شما می دهد.

تمام این عوامل دست به دست هم دادند تا بتوانیم دکتر ساینا را به عنوان بهترین اپلیکیشن حوزه پزشکی و سلامت ایرانی انتخاب کنیم. البته عملکرد تله طب برای ارائه مشاوره های آنلاین و دکترین برای ایجاد یک بانک آنلاین از اطلاعات پزشکان کشور را هم تحسین می کنیم.

پیام رسان

انتخاب دیجیاتو: موبوگرام

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

امسال در حوزه پیام رسان های ایرانی اتفاقات بسیار خوبی افتاد؛ اولین پیام رسان رمزنگاری شده ایرانی به نام « آی گپ» متولد شد و «پیام رسان گپ» با قابلیت هایی مثل همگام سازی در پلتفرم های مختلف و دسترسی به نسخه تحت وب ثابت کرد که ساخته های متخصصین داخلی هم می توانند با پیام رسان های مطرح رقابت کنند.

اما علیرغم امکانات بسیار خوب این دو محصول، همچنان سایه تلگرام نه فقط روی پیام رسان های ایرانی بلکه روی غول هایی مثل فیسبوک مسنجر و واتس اپ هم سنگینی می کند. حقیقت ماجرا این است که ایرانی ها به دلایل مختلفی که جای ذکرشان در این مطلب نیست، تلگرام را به عنوان پیام رسان محبوب خود انتخاب کرده اند و تا وقتی که مشکلی برایش پیش نیامده به هیچ عنوان حاضر به ترک آن نیستند.

این مسئله در کنار متن باز بودن API تلگرام باعث شده که در کنار استفاده از اپ اصلی، استفاده از تلگرام های مود شده هم میان مردم رونق بگیرد و بعضی از آن ها به موفقیت های بزرگی برسند. بدون شک بهترین تلگرام مود شده ای است که تا حالا منتشر شده، اپلیکیشنی که علیرغم قیمت بالای 5000 تومانی بیش از 500 هزار بار از کافه بازار خریداری و دانلود گشته و خدا می داند که چند هزار نفر بدون پرداخت هزینه آن را دانلود کرده و از آن استفاده می کنند.

دسته بندی عالی محتوا، دانلود منیجر، حالت روح، جستجوی افراد با نام کاربری و فوروارد پیشرفته فقط بخشی از قابلیت های موبوگرام هستند تا بتوانید تسلط بیشتری بر ارتباطات خود در تلگرام داشته باشید و از مهم ترین اپلیکیشن پیام رسان خود با لذت بیشتری استفاده کنید.

حمل و نقل

انتخاب دیجیاتو: اسنپ

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

بیایید مروری داشته باشیم بر اتفاقاتی که در طول سال برای سرویس افتاد: رانندگان تاکسی و آژانس نسبت به فعالیت آن تجمع اعتراضی برپا کردند، دستور پلمب آن توسط دولت صادر شد (که البته به شکلی عجیب آن را تکذیب کردند)، اپلیکیشن Waze که مهم ترین ابزار مسیریابی رانندگانش بود فیلتر گشت و هر کس که به نحوی از فعالیتش متضرر شده بود از هیچ کاری برای متوقف کردن آن دریغ نکرد.

تمام این اتفاقات بد، سنگ اندازی ها و دردسرها نشانه یک چیز بیشتر نبودند: موفقیت بی چون و چرای اسنپ.

البته هیچ کدام از این اتفاقات تأثیر چندانی بر محبوبیت اسنپ نگذاشتند و شاید بالعکس انگیزه گردانندگانش برای ارتقای خدمت رسانی را بیشتر هم کردند. اسنپ در سال 95 فعالیت خود را به کرج هم گسترش داد و اپلیکیشن خود را مجهزتر از همیشه کرد، اما شاید مهم ترین و ارزشمندترین دستاورد امسال اسنپ این بود که بالاخره تاکسیرانی و سیستم سنتی و ناکارآمدش را «مجبور» کرد که به حوزه رقابت عادلانه قدم بگذارد. چه دلیلی از این بهتر برای اینکه اسنپ را بهترین اپ ایرانی سال 95 در حوزه حمل و نقل بدانیم؟

البته در کنار اسنپ جای دارد که از تپ سی هم یادی کنیم، که نه به اندازه اسنپ اما به میزان قابل قبولی در رفع مشکلات حمل و نقل پایتخت نشینان مفید ظاهر شد و خیلی ها از خدمات آن برای جابجایی در تهران و کرج استفاده کردند. همچنین الو پیک به یافتن پیک موتوری برای تهرانی ها کمک کرد، و می بریم یکی از پایه گذاران خوب سرویس های سفر اشتراکی در ایران شد؛ خدماتی که چند سالی است برای غربی ها به راه خوبی جهت کاهش معضل ترافیک و آلودگی تبدیل شده است.

خبری

انتخاب دیجیاتو: آخرین خبر

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

کانال تلگرام با داشتن بیش از 1 میلیون نفر عضو، جزو پربازدیدترین کانال های تلگرام ایرانیست. اما علت چه بوده؟ پوشش خبری کامل و سریع که بر خلاف بسیاری از خبرگزاری ها جهت گیری های سیاسی کمتر در آن دخیل هستند.

اپلیکیشن آخرین خبر در واقع همان کانال تلگرام است که البته خدماتش را با جزئیاتی بیشتر و در محیطی دل نشین تر ارائه می کند. رصد بیش از 600 منبع خبری، ذخیره و مطالعه آفلاین اخبار، برگزاری نظرسنجی های مردمی و عملکرد هم تراز اپ های iOS و اندروید فقط بخشی از دلایلی هستند که آن را به عنوان برترین اپ خبر سال 95 انتخاب می کنیم.

اپلیکیشن های دیگری مثل خبر فوری یا چه خبر؟ هم عملکرد نسبتا قابل قبولی از خود به نمایش گذاشتند، اما هیچ کدام از منظر سرعت پوشش و تنوع اخبار به گرد پای آخرین خبر نمی رسیدند.

خرید

انتخاب دیجیاتو: دیجی کالا

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

انتخاب بهترین از میان اپلیکیشن های حوزه خرید ابدا انتخاب راحتی نبود. دیوار، آلونک، زودفود، ترب و دیجی کالا همگی در حوزه فعالیت خود عالی هستند و خدمات با کیفیتی ارائه می کنند.

ترب در بازار بی ثبات فروشگاه های اینترنتی ابزار مفیدی بود برای آن که مردم برای خرید، قدرت مقایسه و تصمیم گیری بهتری داشته باشند. آلونک بسیاری از تهرانی ها را خانه دار کرد، زودفود امکان سفارش آنلاین غذا را به سراسر ایران گسترش داد و دیوار بهترین محلی بود که می توانستید اجناس دست دوم تان را به فروش بگذارید.

اما از میان تمامی این سرویس ها، این بود که عملکرد منظم تر و با ثبات تری را به نمایش گذاشت. اگر از منظر فنی به آن نگاه کنیم، اپلیکیشن دیجی کالا نمونه مینیاتوری فوق العاده خوش ساختی از وبسایت بزرگش محسوب می شود که همان امکانات را در نمایشگرهایی کوچک تر به مشتریان خود ارائه می کند.

نمودار قیمت، مقایسه محصول، نقد و بررسی تخصصی، جستجوی فیلتردار بسیار دقیق و پرداخت آسان با موبایل فقط بخشی از دلایلی هستند که بتوانیم دیجی کالا را یک الگوی استاندارد برای طراحی اپلیکیشن های خرید قلمداد کنیم. اما بالاتر در مورد ثبات عملکرد دیجی کالا صحبت کردیم.

درست است که ارسال سفارشات دیجی کالا گاهی با تأخیر صورت می گیرد، اما یکی از قدرتمندترین تیم های پشتیبانی کشور را در اختیار دارد و اولین سرویس فروش اینترنتی است که تقریبا تمام ایرانی ها نسبت به عملکردش «اعتماد»‌ دارند. ضمنا هیچ گاه فروش های ویژه زمستان امسال را از خاطر نمی بریم که دیجی کالا بدون مشکل به ارائه خدماتش پرداخت و سرورهای سایت های پرمدعای رقیب در پنج دقیقه نخست آغاز فروش به شکل مضحکی داون شدند!

دیجی کالا از زمان آغاز به کارش تا کنون همیشه به خاطر عملکردی با ثبات مورد تحسین مردم و منتقدین بوده، و مطمئنا می دانید که در جشنواره وب و موبایل امسال هم به عنوان اپلیکیشن برگزیده مردم و داوران در حوزه خرید انتخاب شد. بنابراین با احترام به کلیه نامزدهای این دسته بندی، انتخاب ما در حوزه خرید اپلیکیشن دیجی کالا خواهد بود.

سفر و مکان یابی

انتخاب دیجیاتو: دانرو

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

مثال بارزی است از این که یک برندینگ مجدد اصولی، تا چه حد می تواند برای صاحبان کسب و کارها پر سود و موفقیت آمیز باشد. این اپلیکیشن که قبلا «آی برتر» نام داشت، امسال دچار تغییر و تحولاتی اساسی شد و به خوبی از آن رابط کاربری بد ترکیب و ناپخته قدیمی فاصله گرفت، آرشیو مکان های ثبت شده روی نقشه اش را به میزان زیادی گسترش داد، تعامل با اسنپ و زودفود را به امکاناتش افزود و به لطف پایگاه اطلاعاتی قدرتمند پیک برتر به مهم ترین وسیله یافتن کسب و کارها در تمام شهرهای ایران بدل گشت.

همگردی تقریبا همان خدمات دانرو را در حوزه گردشگری ارائه کرد و فرصتی در اختیارمان قرار داد که ایران عزیزمان را بهتر بشناسیم. کی کجاس و لوکز هم نمونه های کوچک تر دانرو محسوب می شوند که با گسترش امکانات و رفع نقایص خود می توانند در آینده به رقیب جدی تری برای دانرو تبدیل شوند.

سلامت و تناسب اندام

انتخاب دیجیاتو: مانکن

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

دریافت پنج ستاره کامل در کافه بازار، شکی باقی نمی گذارد که تا این لحظه موفق ترین اپلیکیشن ایرانی در حوزه سلامت و تناسب اندام بوده. با الگوبرداری درست از محصولات موفق Runtastic و اپلیکیشن های کالری شمار، مانکن در سال 95 خیلی ها را برای آب کردن چربی هایشان شدن کمک کرد، و بسیاری از افراد لاغر اندام را به وزن ایده آل شان رساند.

اگر از رابط کاربری حرفه ای و جذاب مانکن (که باعث شده تا اپلیکیشن های مشابه در برابرش زشت به نظر برسند!) فاکتور بگیریم، امکانات اپلیکیشن هم بسیار بیشتر از هر محصول ایرانی دیگری در حوزه سلامت و تندرستی بود.

کالری شمار، گام شمار، محاسبات شاخص های مختلف بدن و صد البته مقالات آموزشی به روز و مفید دلایلی هستند که مانکن را نمونه ممتازی از اپلیکیشن های سلامت و تناسب اندام ایرانی قلمداد کنیم. البته همچنان منتظر ارائه نسخه iOS اپلیکیشن هستیم تا کاربران بیشتری بتوانند از امکانات خوبش بهره مند شوند.

شبکه های اجتماعی

انتخاب دیجیاتو: اوستا

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

امسال شاهد ظهور تعداد قابل توجهی شبکه اجتماعی ایرانی بودیم که متأسفانه بخش اعظم آن ها فقط یک کپی ناقص و بی کیفیت از نمونه های موفق بین المللی بودند. نکته ای که اوضاع را بدتر می کرد غرور کاذب و یک دندگی توسعه دهندگان این اپلیکیشن ها بود که ظاهرا تحمل انتقاد سازنده را نداشتند و درخواست های کاربران را با بی توجهی پشت گوش می انداختند!

اما در این بین شبکه های اجتماعی بسیار خوبی هم بودند که با احترام به نظر و شعور مخاطبین، روز به روز سطح کیفی خود را ارتقاء داده و به موفقیت هایی هم رسیدند. نزدیکا امسال به روز رسانی های بسیار خوبی داشت، و همسا به همه منتقدان شبکه های اجتماعی ثابت کرد که فعالیت در این جوامع مجازی تا چه حد می تواند برای افراد سودمند و راه گشا باشد.

اما متفاوت تر از دیگران ظاهر شد. هدف از ساخت این شبکه اجتماعی ایجاد محیطی برای دوست یابی، تخلیه عقده ها با اشتراک گذاری سلفی های آن چنانی و نوشتن جملات سوزناک عاشقانه نبود؛ اوستا هدف بسیار مفید تری را دنبال می کرد و آن هم چیزی نبود جز ایجاد محیطی برای نقد و بررسی محصولات (کالاها و آثار فرهنگی)، کسب و کارها، مکان ها و رویداد های مختلفی که هر روز با آن ها سر و کار داریم.

با فعالیت در اوستا نه تنها وقت تان را بابت کارهای بیهود تلف نمی کنید، بلکه با بررسی و انتقاد از محصولات مختلف مردم را برای استفاده از آن ها راهنمایی کرده و از پیشنهادات آن ها بهره مند شوید. ضمنا شاید در این مسیر دوستان خوبی هم برای خود پیدا کردید. ایده خلاقانه و استفاده درست از پتانسیل جوامع مجازی دلایلی هستند که اوستا را به عنوان شبکه اجتماعی برتر سال 95 انتخاب می کنیم.

کتاب ها و مراجع

انتخاب دیجیاتو: فیدیبو

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

بزرگترین فروشگاه کتاب الکترونیکی ایرانی امسال با تحول اساسی رابط کاربری و ارائه نرم افزار دسکتاپ عملکرد به مراتب بهتری از سایر رقبای خود به نمایش گذاشت. با بیش از 250 ناشر معتبر قرارداد رسمی دارد و آثار آن ها را به طور قانونی به فروش می رساند.

همگام سازی در فضای ابری، تنظیمات کامل برای راحتی مطالعه و مهم تر از همه امکان مطالعه گروهی (گفتگو درباره کتاب ها در لابه لای صفحات) قابلیت هایی هستند که فیدیبو را در میان کتاب خوان های ایرانی به محصول شاخص و ممتازی تبدیل کرده اند.

البته تیم فیدیبو باید ورود رقبای تازه نفسی مثل کتابراه به حوزه فروش کتاب را یک زنگ خطر بداند، و تلاشش بر این باشد که با حفظ کیفیت فعلی جایگاه خوبش در این حوزه را آسان از دست ندهد.

جا دارد که در حوزه کتاب ها و مراجع از «کمیک باز» بابت ترجمه های دقیق کمیک های مشهور دنیا و «حافظ نامه» بابت آنکه لذت حافظ خوانی در موبایل را برایمان دو چندان کرد هم تقدیر ویژه ای به عمل بیاوریم.

کسب و کار

انتخاب دیجیاتو: ای استخدام

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

در دورانی که فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و دکتری شغل ندارند و برای تأمین هزینه های زندگی مجبورند که به هر کاری روی بیاورند، وجود اپلیکیشنی مثل واقعا یک نعمت است.

در ای استخدام می توانید آگهی های مراکز دولتی و خصوصی جهت استخدام را زیر و رو کنید، و جستجویتان را بر اساس فیلترهای گوناگون انجام بدهید: این که محل کار چقدر به خانه تان نزدیک باشد و کاری در شأن معلومات و سوادتان پیدا کنید.

ای استخدام حتی می تواند آگهی ها را بسته به رشته دانشگاهی شما جستجو کند تا راحت تر به شغل ایده آل تان برسید. اعلام زمان برگزاری آزمون های استخدامی مراکز دولتی هم قابلیت خوب دیگری در ای استخدام بود که باعث شد آن را در فهرست برترین های امسال مان بگنجانیم.

بانک اطلاعات مشاغل برترین ها هم وسیله خوبی برای پایتخت نشین های جویای کار به حساب می آید، اما محدود بودن اطلاعاتش به تهران باعث شده که بر خلاف ای استخدام برای تمام ایرانی ها کاربرد نداشته باشد.

مذهبی

انتخاب دیجیاتو: قلم هوشمند قرآن (همراه)

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

مذهب و اعتقادات جز مهمی از زندگی ما ایرانی هاست، بنابراین عجیب نیست که در حال حاضر یکی از فعال ترین کشورهای دنیا در حوزه ساخت نرم افزارهای مذهبی هستیم. خوشبختانه بخش اعظم این محصولات کیفیت ساخت بالایی دارند و بعضی نمونه ها به موفقیت هایی در سطح بین المللی هم رسیده اند.

اما در سال 95 شاهد انتشار یکی از خوش ساخت ترین و کامل ترین اپلیکیشن های قرائت قرآن بودیم.  تنها قرآن اندرویدی است که امکان قرائت کلمه به کلمه کلام خدا به کمک لمس را برای کاربر فراهم کرده، و با تنظیمات خوبش برای پخش آیات نه تنها برای افراد معمولی بلکه برای حافظان این کتاب آسمانی هم کاربرد دارد.

جستجوگر پیشرفته و سریع، حجم مناسب و رابط کاربری ساده و کاربرپسند دلایل دیگری بودند که این اپلیکیشن را به عنوان بهترین محصول مذهبی ایرانی در سال 95 انتخاب می کنیم. البته عملکرد قرآن صوتی بیان و اپلیکیشن تکیه به خاطر گردآوری آرشیوی جامع از مداحی و سخنرانی های مذهبی هم شایسته تقدیر است.

ورزشی

انتخاب دیجیاتو: فوتبالی

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

هم در نقش مرجع خبری آخرین تحولات فوتبال عالی عمل کرد و هم برای کری خوانی طرفداران تیم ها و تخلیه هیجانات بعد از مسابقات محیط مناسبی بود. نکته دیگری که کاربران را به ماندن و فعالیت در اپلیکیشن تشویق می کرد، کسب امتیاز و شرکت در قرعه کشی های ماهانه بود؛ اقدامی هوشمندانه از تیم آدران که به برگ برنده آن ها نیز در میان رقبا تبدیل شد.

فوتبالی هر چه یک طرفدار فوتبال لازم دارد را به او ارائه می کند، از پوشش نتایج زنده گرفته تا زمان بندی پخش تلویزیونی، آمار و ارقام تمام بازی های داخلی و خارجی و اخبار و حواشی تا دیگر به منبع دیگری محتاج نباشد. نکته جالب اپلیکیشن نمایش اخبار و نتایج تیم ها به شیوه الگوریتمی است، بدین شکل که خبرهای مرتبط به تیم های مورد علاقه تان را بالاتر از سایر تیم ها به نمایش می گذارد.

نامزدهای دیگر اپلیکیشن های ورزشی اگر چه عملکرد قابل قبولی به نمایش گذاشتند، اما لذت کار با هیچ کدام در سال 95 به اندازه فوتبالی لذت بخش نبود.

ویدیو و رسانه

انتخاب دیجیاتو: آنونس

اپلیکیشن های دیگری که شایسته حضور در فهرست بهترین ها هستند:

حالا که شهاب حسینی برنده جایزه نخل طلای کن شده و اصغر فرهادی دومین اسکار ارزشمند را برای سینمای کشورمان به ارمغان آورده، یقینا نیاز به داشتن رسانه ای فعال و به روز در حوزه سینمای ایران و جهان بیشتر از گذشته احساس می شود.

به عنوان نمونه ایرانیزه IMDB موفق شد که تا حد زیادی خلاء وجود چنین رسانه ای را بپوشاند. آنونس چه در پوشش اخبار سینمای داخلی (از جمله جشنواره فیلم فجر) و چه در پرداخت به رویدادهای هالیوود عملکرد قابل قبولی از خود به نمایش گذاشت، و عاشقان فیلم و سینما هم استقبال بسیار خوبی از آن به عمل آوردند.

منظوم هم اتفاق خوبی در حوزه اپلیکیشن های ویدیو و رسانه بود که البته تمرکز خود را صرفا روی سینما و تلویزیون ایران گذاشت، بنابراین عجیب نیست که مثل آنونس با استقبال پرشوری مواجه نشد.

جا دارد از پیشرفت قابل توجه آپارات فیلیمو هم یادی کنیم که با توجه به محدودیت های خاص ایران، آرشیو قابل قبول و نسبتا جذابی از فیلم و انیمیشن برای مخاطبینش مهیا کرده. لحظه نگار هم به عنوان نمونه ایرانی پریسکوپ اگر چه در اوایل عرضه با مشکلات فراوانی دست به گریبان بود، اما طی سال 95 هرگز دست از انتشار آپدیت نکشید تا بتواند وضعیت سرورهایش را به حد مطلوب برساند، اقدامی که جای تحسین فراوان دارد.


سخن پایانی: به عقیده ما سال 95 با تمام اتفاقات ناگوارش سال بسیار خوب و پرثمری برای اپلیکیشن های ایرانی بود. اگر چه اتفاقاتی مثل حذف محصولات ایرانی از اپ استور و دردسرهایی که برای اسنپ و تپسی به وجود آمد کام همه مان را تلخ کرد، اما امسال دستاوردهایی مثل اولین اپلیکیشن استریم زنده ویدیو، رونمایی از پیام رسان های رمزنگاری شده، شکوفایی سرویس های خرید اینترنتی و مهم تر از همه جدی تر شدن رقابت میان سرویس های تاکسی یاب آنلاین را داشتیم؛ اتفاقات خوبی که در نهایت همگی به سود مردم تمام خواهند شد.

اما در انتها بد نیست کمی هم از آمار و ارقام دیجیاتو در پوشش اپ های ایرانی برایتان بگوییم. در سال 95 افتخار معرفی و بررسی بیش از 190 اپ و بازی وطنی را داشتیم، محصولاتی که معتقدیم خیلی از آن ها چیزی از نمونه مشابه خارجی خود کم ندارند و عمدتا در برطرف کردن نیازهای کاربر ایرانی موفق بوده و مورد رضایت شان واقع شده اند.

بنابراین همان گونه که همیشه به محصولات ایرانی توجه ویژه ای داشته ایم، سال آینده هم نهایت تلاش مان را به کار خواهیم بست تا پوشش گسترده تری از اپلیکیشن های ساخته متخصصین داخلی داشته باشیم.

در نهایت ضمن عرض خسته نباشید و آرزوی موفقیت روز افزون برای توسعه دهندگان ایرانی، از شما کاربران دیجیاتو دعوت می کنیم که نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.

The post appeared first on .

بهترین اپلیکیشن های موبایل ایرانی سال 95 به انتخاب دیجیاتو

بهترین بازی های موبایل ایرانی سال 95 به انتخاب دیجیاتو

بهترین بازی های موبایل ایرانی سال 95 به انتخاب دیجیاتو

بالاخره بعد از گذشت ماه هایی پر فراز و نشیب و مملو از اتفاقات گوناگون، سال 95 هم به پایان رسید و حالا یک بار دیگر به مرحله جمع بندی و انتخاب بهترین محصولات سال رسیده ایم.

مرسوم است که هر رسانه و نشریه معتبری در واپسین روزهای هر سال فهرستی از محصولات ممتاز، اثرگذار و شایسته تقدیری که طی سال به دست مردم رسیده منتشر می کند؛ از بازی های ویدیویی و فیلم و سریال گرفته تا اپلیکیشن های موبایل، موضوعی که محور اصلی همین مطلبی است که حالا مشغول خواندنش هستید.

همانطور که در سطرهای پایانی مطلب  به شما وعده دادیم، حالا زمان آن رسیده که عملکرد بازی های ایرانی را در سال 95 بسنجیم و بهترین و شایسته ترین آن ها را در دسته های مختلف برگزینیم.

ما اعضای تیم اپلیکیشن دیجیاتو برای توسعه دهندگان ایرانی و ساخته های خوب شان ارزش فراوانی قائلیم، و همواره با معرفی و بررسی این محصولات کوشیده ایم تا در حد توان خود آن ها را به مردم کشورمان بشناسانیم و از روند رو به رشد اپلیکیشن سازی در میهن عزیزمان حمایت کنیم.

به همین خاطر تصمیم گرفتیم که برای نخستین بار در دیجیاتو، در جشنواره ای کوچک از بهترین بازی های سال 95 تقدیر به عمل آورده و این روند را به طور سالیانه ادامه دهیم. در نگاهی مجموع، 95 یکی از سال های خوب صنعت گیمینگ ایران بود. توسعه دهندگان مستقل زیادی رو به ساخت عناوین مختلف آوردند و از آن طرف، جشنواره های گوناگونی با این محوریت برگزار شد که روی دیده شدن اپلیکیشن های ایرانی تاثیر مثبت گذاشتند.

اما بین بازی های زیادی که طی 12 ماه گذشته عرضه شدند کدام یک بهترین هستند؟ با ما و مطلب پیش رو همراه باشید تا با 20 بازی برتر سال 95 از نگاه دیجیاتو آشنا شوید.

20 – زوپین

دینگ دینگ، دینگ دینگ، دینگ دینگ … الهام از سرگرمی دهه های پیشین یکی از محبوب ترین روش های ساخت عناوین اسمارت فون ها است و استودیوی NSF Games هم با آگاهی از این مسئله تصمیم گرفت تا یک تجربه آشنا اما متفاوت را به بازیکن ها هدیه بدهد؛ به یاد دارید قدیم ها، شیئی را انتخاب می نمودیم و حریف به کمک تن آوای بازیکن ها باید آن را تشخیص می داد؟ مکانیزم های زوپین هم دقیقا همین گونه هستند.

با این تفاوت که صدا جایش را به «سنجاق ها» داده است. اما جذابیت های ساخته NSF Games نه فقط ایده هایش، بلکه پرداخت خوب به آن ها و نگاه درست توسعه دهنده به قابلیت های اسمارت فون ها بود. زوپین همچنان بعضی مشکلات خودش را داشته و امیدواریم با آپدیت های بعدی این نقطه ضعف ها پوشیده شوند ولی نکته آنجاست که المان های مثبت گیم پلی به تنهایی برای ساعت ها سرگرمی کفایت می کنند.

19 – ماشین جنگی: فرمان نبرد

اعضای استودیوی «باران رویا» نشان داده اند ابایی برای ساخت اپلیکیشن هایی که تا حالا نمونه آن ها را بین ساخته های داخلی ندیده ایم یا بعضا اندک هستند ندارند. ماشین جنگی، سلحشوران و نجات قلعه؛ بازی هایی که همگی سبک های متفاوتی داشته و این مسئله به خوبی انعطاف توسعه دهنده برای تولید عناوین گوناگون را نشان می دهد. اتفاقا یکی از مهمترین علت های انتخاب ماشین جنگی: فرمان نبرد همین مسئله است.

نه فقط ایرانی ها، بلکه با عناوین خارجی هم معمولا نمی توانید اپلیکیشنی با سبک ماشین جنگی که دورانی به واسطه Twisted Metal به محبوبیت زیادی دست یافته بود پیدا کنید و همین تصمیم شجاعانه باران رویا موجب شد تا بازیکن ها یک تجربه جالب داشته باشند. ماشین جنگی شاید بین تمام بازی های لیست بیشترین مشکلات را داشته باشد ولی همچنان سرگرم کننده است.

18 – مهدیار

ساخته موسسه «مصاف ایرانیان» جواب خوبی به کسانی بود که نگاه مثبتی به بازی های ویدیویی نداشتند. نمی دانیم کی این داستان های کودکانه می خواهند تمام شوند ولی متاسفانه بعضی از مردم، همچنان عناوین رایانه های شخصی یا کنسول ها را محصولاتی تخریب کننده می دانند. «مهدیار» آمد تا نشان دهد که واقعا این گونه نیست و با آن ها می توانید نکات مختلفی را یاد بگیرید.

مهدیار عنوانی از سبک معروف Point & Click است و شاید به واسطه گیم پلی ساده خود، شانس چندانی به ساخته های هم سبکش نداشته باشد ولی با دیالوگ های ساده و گرافیک جذاب، می توانیم آن را یک اپلیکیشن آموزشی خیلی خوب بنامیم؛ عنوانی که خانواده ها با آسودگی می توانند آن را به بچه هایشان داده و بعضی از مسئله های زندگی را طی قالب جذاب سرگرمی به آن ها بیاموزند.

17 – نجات قلعه

ایجاد تغییرات روی یک مجموعه، همیشه ریسک خودش را داشته است و استودیوی «باران رویا» با «نجات قلعه» توانست جواب سیاست خودش را به خوبی دریافت کند. مقایسه نجات قلعه و سلحشوران درست نیست، چون از دیدگاه گیم پلی تفاوت های زیادی بین آن ها می توانید بیابید اما نجات قلعه نسبت به عناوین سبکش، اپلیکیشنی به مراتب جذاب و خوب است.

البته ساخته باران رویا مشکلاتی داشته و همین نقطه ضعف ها موجب شده اند تا نجات قلعه شانس چندانی برای رقابت با نمونه های محبوب خارجی پیدا نکند ولی برای نخستین تجربه از بازی های اکشن Idle Games، نجات قلعه را می توانیم عنوانی کاملا شایسته بنامیم. فقط امیدواریم توسعه دهنده همچنان نیم نگاهی به سبک فایتینگ سلحشوران داشته باشد و برای ادامه این مجموعه طعم همان جنگ ها را بچشیم.

16 – دلاور

استارت بازی های خوب تابستانه 95 را همین «دلاور» توانست بزند. همان لحظه که از تعدد عناوین کم کیفیت ایرانی خسته شدیم، ساخته استودیوی «گونای» ما را نسبت به آینده امیدوار نمود. عنوانی که بین تک تک قسمت هایش می توانید شباهت هایی با ساخته های معروف اسمارت فون ها پیدا کنید اما توسعه دهنده با ترکیب درست المان های مختلف اپلیکیشنی جذاب را به دست بازیکن ها رساند.

دلاور داستان حمله تروریست ها را روایت می کند و همانند کلیشه های صنعت گیمینگ، حالا شما باید به جنگ با دشمنان بروید. اما داستان تنها یک بهانه برای گیم پلی جذاب ساخته گونای است؛ طی تمام مرحله ها به دشمنان شلیک کنید و  توسعه دهنده هم با اسلحه های مختلف، محیط های گوناگون و البته یک حالت متفاوت توانسته جذابیت را به ساخته خود اضافه کند.

15 – دنیای اساطیر

برای موفقیت یک اپلیکیشن راه های گوناگونی است؛ بعضی ها به ایده های نوآورانه روی می آوردند، کمپانی هایی دست به پرداخت به کلیشه ها می زنند و توسعه دهنده هایی هم با ترکیب المان هایی که قبلا جواب خود را پس داده اند سعی می کنند مخاطبین را جذب خوب نمایند. استودیوی «بازی های اکسین» با استفاده از روش سوم توانست یکی از خوب های 95 را عرضه کند.

«دنیای اساطیر» معجونی بود که با ترکیب سه سبک استراتژی، تاور دفنس و بازی های کارتی یک طعم دلنشین را به بازیکن ها چشاند. اما جدا از این ایده، نکته مهم پرداخت درست به تمام این المان ها بود. دنیای اساطیر کاستی های خودش را داشت ولی همین که توسعه دهنده به خوبی می دانست برای کدام بخش، از المان های چه سبکی استفاده کند موجب شد تا ساخته بازی های اکسین را بین بهترین های امسال ببینیم.

14 – The Ways

The Ways از آن دست عناوینی است که صنعت گیمینگ ایران باید سالانه چندین نمونه از آن ها را به خود ببیند. بازی هایی که خلاقیت را بین تمام المان هایشان می توانید ببینید و شاید از دیدگاه مکانیزم های گیم پلی «ساده» باشند اما توسعه دهندگان با اجرای خوب ایده هایشان بعضا طعم چالش را بیش از بقیه اپلیکیشن های مشابه تلفن های هوشمند به بازیکن ها می چشاند.

شنیده اید می گویند از این ستون تا آن ستون فرجی است؟ The Ways هم به نوعی همین گونه بوده و شما باید با ساخت راه هایی به نقطه پایانی برسید. دو المان توانسته اند تا جذابیت The Ways را افزایش دهند. یکی از آن ها را می توانیم چگونگی ساخت «راه ها» بنامیم که همان حرکت جسم پایانی است. اما بخش دوم؛ طراحی مرحله ها خیلی هوشمندانه بوده و طی تمام آن ها یک چالش متفاوت می بینید.

13 – بچه پرروها – Bubble Man: Rolling

با کلمه Underrated آشنایی دارید؟ این لقب را به محصولاتی که با تمام نکات مثبت خود، دست کم گرفته می شوند می دهند و بی شک «بچه پرروها» یکی از آندرریت ترین اپلیکیشن های اسمارت فون ها است. تمام بخش ها دست به دست هم داده اند تا بازیکن ها [به خصوص ایرانی ها] به ماجراجویی فراموش نشدنی بروند اما معمولا شاهد بی لطفی نسبی مخاطبین به ساخته های پلی پکس هستیم.

ولی علت این همه تاکید برای تجربه بچه پرروها چیست؟ بخش زیادی از زیبایی بچه پرروها به دوش گرافیک و موسیقی است. اشتباه نکنید، مکانیزم های ساده گیم پلی جالب هستند ولی آن ها با طراحی زیبای محیط و آهنگ های خوانده شده توسط استاد مرتضی احمدی توانسته اند نقش واقعی خود را پیدا کنند. بنابراین به کسانی که تا حالا بچه پرروها یا «بچه محل» را انجام نداده اند، پیشنهاد می کنیم به تجربه یکی از آن ها روی بیاورند.

12 – بالیون

بعد از موفقیت های فراوان Candy Crush، عناوین سبک Match Three همانند موریانه رشد نمودند و نهایت توانایی های Lexip Games با «بالیون» هم از آنجا می توانید ببینید که با وجود تعدد عجیب این اپلیکیشن ها، آن ها همچنان توانستند بازیکن ها سرگرم کنند. ساده نیست که بین کلیشه های صنعت گیمینگ، بتوانید با پرداخت به همان المان های قدیمی یک تجربه جذاب به مخاطبین هدیه بدهید.

اما Lexip Games که با «بال های تاریک» به محبوبیت برسید، نشان داد می تواند. شاید بین مکانیزم گیم پلی، متوجه شباهت هایی بین بالیون با 2048 و Triple Town بشوید ولی جدا از تغییرات کم اما مثبت، توسعه دهنده به کمک موسیقی آرامش بخش و طراحی زیبای شخصیت ها نه تنها توانست خودش را از بزرگان این سبک جدا کند بلکه به راحتی می توانیم بگوییم بالیون بهترین اپلیکیشن Match Three ایرانی است.

11 – جنگ زرهی

بزرگترین المان مثبت «جنگ زرهی» نسبت به ساخته های مشابه، توجه خوب توسعه دهنده به جزییات بود. چون بعضا سازندگان داخلی از ساخته های جهانی الهام می گیرند، شما با عناوین اکشن ایرانی معمولا یکی از بزرگترین نقطه ضعف های این گونه اپلیکیشن ها را می توانید ببینید. با این بازی ها، شما اغلب طی سناریویی که تا پایان هم حفظ خواهد شد به جنگ با دشمن ها رفته و آن ها را شکست می دهید. حالا برای چه نقطه ضعف؟

قضیه دقیقا همین سناریویی است که حتی پس از چندین ساعت تجربه، به ندرت می توانید تفاوت های خوبی نسبت به ثانیه های ابتدایی اش بیابید. اما پلاس ناین با تغییرات مثبت و دادن آزادی نسبی به بازیکن ها توانست تا داستان جنگ را به خونین ترین حالت ممکن روایت کند. جدا از آن که گرافیک زیبای جنگ زرهی، طراحی خوب تانک ها و صداگذاری مناسب هم تاثیرات زیادی روی جذابیت این اپلیکیشن داشتند.

10 – صاعقه

شاید «صاعقه» یکی از عناوین الهام گرفته از Sky Force Reloaded باشد اما مسئله اینجاست که «الهام» از ساخته های معروف ایده اشتباهی نیست. بین المان های این اپلیکیشن می توانید تفاوت هایی با ساخته معروف Infinite Dreams پیدا کنید و همین مسئله موجب شده تا استفاده از کلمه کپی برای صاعقه درست نباشد؛ عنوانی که توانسته استانداردهای زیادی از سبک شوتم آپ [Shoot ‘Em Up] را رعایت کند.

قابلیت ارتقا جنگنده، تعداد گوناگون دشمنان و آیتم های مختلف؛ این ها از واجبات شوتم آپ هستند و با صاعقه تقریبا آن ها را می دیدید. نمی گوییم ساخته استودیوی «بازی های رایانه ای نهاجا» اپلیکیشن کاملی است. تعداد محیط ها باید افزایش پیدا می نمود و ابتدای عرضه، مرحله ها هم کم بودند. اما نکته آنجاست مجموعا با عنوانی جذاب و استاندارد مواجه بودیم؛ یکی از معدود بازی های خوبی که به بهترین حالت ممکن از فداکاری های هشت سال جنگ تحمیلی می گفت.

9 – زاراوان

«زاراوان» نشان داد که کلون ها هم می توانند بهترین باشند. احتمالا داستان موفقیت های زیاد Clash of Clans را شنیده اید. بعد از محبوبیت عجیب ساخته Supercell، توسعه دهندگان زیادی رو به ساخت عناوین مشابه آوردند تا سودی به جیب بزنند. نهایت هم اپلیکیشن هایی دیدیم که حتی لفظ کاپی هم نمی توانست آن ها را توصیف کند. ولی قضیه با زاراوان کاملا متفاوت بود.

شاید بیس ساخته «پارسنیپ» مشابه Clash of Clans باشد و شباهت های زیادی بین این دو اپلیکیشن پیدا کنید اما استودیوی سازنده با تغییرات مثبت نه فقط روی گرافیک بلکه مکانیزم های گیم پلی، توانست عنوانی آشنا با تفاوت هایی را به دست بازیکن ها رساند. جدا از آنکه نزدیکی المان ها به فرهنگ داخلی ما ایرانی ها و استفاده درست از گذشتگان هم روی جذابیت آن نقش داشتند.

8 – BMY

همان حرف هایی که برای The Ways گفتیم را می توانیم همینجا بگوییم. با این تفاوت که اینجا جای ساخت راه ها، چگونه گریختن از دستان تله ها موجب شد تا طعم ترکیب دلنشین خلاقیت و سادگی را بچشید. استودیوی Blazing Fall Games برای حرکت شخصیت داستان از قابلیت های لمسی تلفن های هوشمند استفاده نمود و همین مسئله را می توانیم یکی از مهمترین المان های موفقیت BMY بنامیم.

گفتیم یکی، چون مرحله های متفاوت و موسیقی هم روی زیبایی BMY نقش داشتند؛ حتی بهترین ایده ها بعد از یک مدت کوتاه خسته کننده می شوند و توسعه دهنده باید با پرداخت مناسب به آن ها، جذابیت ساخته خود را حفظ کند. Blazing Fall Games به کمک محیط های گوناگون و فراوان با قطعه هایی که آدرنالین خون شما را افزایش می دادند توانست به این مهم برسد.

7 – پرسیتی

بزرگترین المان مثبت «پرسیتی»، رویارویی توسعه دهنده با بزرگترین چالش عناوین مدیریتی بود؛ ایجاد یک ارتباط درست بین تمام قسمت ها یا ساختمان ها ساده نیست و به واسطه همین مسئله این سبک را می توانیم از پیچیده ترین های تلفن های هوشمند بنامیم. اما استودیوی «تاد» که خیلی ها آن را با فروت کرفت می شناسند توانست به خوبی این مسئله را با آخرین ساخته خود رعایت کند.

از دیدگاه فعالیت ها، بخش های زیادی از دنیای پرسیتی با هم مرتبط بودند و باید با برنامه دست به خرید، فروش یا ساخت آیتم های مختلف بزنید. البته با وجود این قسمت خیلی خوب، خود ما المانی که برای پرسیتی دوست داشتیم «چگونگی پیشرفت بازیکن ها» بود. با عناوین مدیریتی شما معمولا باید ساختمان اصلی را ارتقا دهید تا به امکاناتی متفاوت دسترسی پیدا کنید. اما پرسیتی اینگونه نیست و تمام پیشرفت ها بستگی به «تجربه» دارند.

6 – Shadow Racer

با یک نگاه سطحی به صنعت گیمینگ ایرانی، متوجه می شوید که خیلی از توسعه دهندگان داخلی برای ارائه یک تجربه جذاب از رانندگی رو به «درگ ریسینگ» می آورند. خیلی هم عجیب نیست، ساخت بازی های ریسینگ به واسطه کمبود امکانات ساده نبوده و حتی بین نمونه های خارجی عناوین با کیفیت زیادی نمی بینید. اما با تمام این حرف ها، استودیوی «نوآگیمز» با Shadow Racer نشان داد که با تمام محدودیت ها هم می توان عنوانی خوب ساخت.

البته نه فقط برای این تصمیم شجاعانه Shadow Racer را بین بهترین های امسال می بینید چون مجموعه کاملی از سبک ریسینگ را به شما هدیه می دهد. مکانیزم های گیم پلی Shadow Racer بی شباهت به Traffic Racer نیستند ولی توسعه دهنده با استفاده از المان های مختلف و بخش های فراوان توانسته ساخته خود را از بقیه عناوین مشابه جدا نموده و یک تجربه جذاب را به بازیکن ها هدیه بدهد.

5 – یگان ویژه

پارسیس با «یگان ویژه» نشان داد خلاقیت تنها به معنای داشتن المان های نوآورانه نیست و با ادغام ایده هایی که قبلا حساب خود را پس داده اند می توانید به این مهم دست یابید. آن ها با ترکیب عناوین معروف Clash of Clans و Counter Strike به معجونی دست یافتند که نه تنها یکی از خوش طعم ترین ها بین بازی های داخلی است بلکه حتی بین نمونه های خارجی هم شاهد مشابه آن نیست.

گیم پلی ساخته پارسیس را می توانیم به دو قسمت تقسیم کنیم؛ با بخش ابتدایی شما باید با استخدام نیروهای مختلف [حکم ساختمان های دفاعی هنگام حمله را دارند] و گذاشتن آن ها طی جاهای گوناگون، مراقب هجوم بقیه بازیکن ها باشید. اما بخش جذاب و اکشن دوم؛ اینجا به بقیه منطقه ها رفته و جدا از کشتن دشمنان با انجام فعالیت هایی سکه به دست می آورید.

4 – هی تاکسی

برای ما، هی تاکسی بهترین ساخته استودیوی معروف Glim Games است. همانند خیلی از عناوین این توسعه دهنده، با هی تاکسی هم نقش یک راننده را داشته و باید مسافرین را به مقصد آن ها برسانید اما جدا از ویژگی های همیشه جذاب اپلیکیشن های Glim Games و الهامات فراوان از «موتوری 1»، سازنده با المان های مختلف توانست رنگ جذابیت به ساخته خود ببخشد.

مثلا محیط ها را ببینید. هی تاکسی اتفاقات تهران جدید را روایت می کند ولی اپلیکیشن همچنان آن فضای قدیمی را حفظ نموده و این المان پارادوکس گونه روی جذابیت آن نقش مهمی را ایفا می کند. همین زیبایی را با موسیقی و دیالوگ های زیبای شخصیت ها هم می توانید ببینید. جدا از آنکه گیم پلی پیشرفت هایی نسبت به گذشته داشت و تا مدت ها با آن سرگرم می شدید.

3 – قسمت چهارم 41148

ماجراجویی های سینا تنتا به پایان راهش رسید و همان پختگی که بعد از 4 اپیزود با این شخصیت می توانستید ببینید، بین مکانیزم های 41148 هم کاملا مشهود بود. قسمت به قسمت مهدی فنائی توانست عنوانش را بهبود بخشد و ساخته خودش را به استانداردهای جهانی نزدیک کند. با اپیزود چهارم این روند ادامه پیدا نمود و شاید همچنان معماها می توانستند به مراتب سخت باشند ولی برای بقیه بخش ها، پیشرفت ها را به راحتی دیده می شدند.

البته این همه موفقیت به سادگی به دست نیامدند. مجموعه 41148 نتیجه سختی هایی است که مهدی فنائی کشید؛ همانگونه که احتمالا او با قسمت ابتدایی عنوانش تهمت های عجیبی شنید اما تصمیم گرفت به راهش ادامه دهد و نتیجه این انتخاب، اپلیکیشنی عالی با نام 41148 بود که نشان داد با تمام محدودیت ها می توانید عنوانی هم گام با ساخته های جهانی بسازید. فقط امیدواریم مهدی فنائی نیم نگاهی به ساخت قسمت های بعدی داشته باشد.

2 – شمشیر تاریکی: آخرین جنگاور

با وجود آنکه پیش از Shadow Blade بودند عناوین ایرانی که به موفقیت های جهانی برسند اما هیچکدام همانند ساخته استودیوی «فن افزار» نتوانستند نگاه منتقدین را به صنعت گیمینگ داخلی بکشانند. آن ها با ترکیب درست سبک مخفی کاری و اکشن توانستند یک طعم دلنشین از ماجراجویی نینجایی را به بازیکن ها هدیه بدهند؛ همان لحظه که خسته می شدید توسعه دهنده با یک المان متفاوت آدرنالین خون شما را افزایش می داد.

شمشیر تاریکی: آخرین جنگاور هم که با نام Shadow Blade Reloaded آن را می شناسیم، ابتدا یک پورت از ورژن اسمارت فون ها با تغییرات مثبت برای پی سی بود و بعد از 2 سال به اسمارت فون ها آمد. عنوانی که شاید تفاوت هایش خیلی نباشند اما جدا از تمام المان های مثبتش، چون سبک عناوین نینجایی این روزها درخشش گذشته را ندارد به خوبی شما را سرگرم می کند.

1 – فرش

انتخاب رتبه نخست واقعا سخت بود. چون تمام اپلیکیشن های پایین لیست، لیاقت این لقب را دارند. اما نهایت تصمیم به گزینش «فرش» گرفتیم. آن هم تنها به یک علت؛ توسعه دهنده با استفاده از یک ایده ساده توانست ایرانی ترین اپلیکیشن ایرانی اسمارت فون ها را عرضه کند. شما اینجا باید شخصیت داستان که همان فرش است را به واسطه پهن و لوله کردنش به مکعب رنگی برسانید.

حالا این ایده استثنایی چیست؟ بخش سخت ماجراجویی با این کالای ایرانی آنجاست که کاشی ها چینش درستی نداشته و خودتان باید راهی درست به وجود بیاورید. اتفاقا جالب ترین قسمت فرش همینجا خودش را نشان می دهد. جایی که توسعه دهنده برای پیاده سازی المانش از ایده «کاشی های رنگی با کارایی های مختلف» استفاده نموده و به واسطه بعضی از آن ها، قابلیت چرخش بقیه کاشی ها را دارید

The post appeared first on .

بهترین بازی های موبایل ایرانی سال 95 به انتخاب دیجیاتو

بهترین بازی های ویدیویی سال 2016 به انتخاب دیجیاتو

بهترین بازی های ویدیویی سال 2016 به انتخاب دیجیاتو

سال 2016 میلادی هم با تمام فراز و نشیب هایش به پایان خود نزدیک شده و طی یک سال گذشته، صنعت بازی های ویدیویی به موفقیت های خارق العاده ای رسید. 2016 سالی بود که شاهکارهای نینتندو روی پلتفرم های موبایل عرضه شدند، واقعیت مجازی بالاخره به دست عموم رسید و کنسول سونی زودتر از آنچه انتظارش را داشتیم، وارد چرخه میان نسلی شد.

در همین حین، دوست داران بازی های شوتر اول شخص، بعد از چند سال مایوس کننده، توانستند نسخه جدید از مجموعه ای از بهترین فرنچایزهای تاریخ را تجربه کنند. حتی نیازی به اشاره به بازی های انحصاری پلتفرم های گوناگون هم نیست که هرکدام، بهترین عملکرد ممکن را به جای گذاشتند و یکبار دیگر، خیال دارندگان کنسول های پلی استیشن 4 و اکس باکس وان و یا پی سی را از انتخاب پلتفرم خود مطمئن ساختند.

آنچارتد فرصتی فراهم کرد تا در آخرین ماجراجویی ناتان دریک با او همراه شویم و گیرز آو وار 4 داستانی از شهامت و دلیری را برایمان شرح داد. فورتزا لذت رانندگی در جاده های تاریک استرالیا را به ما چشاند و آخرین محافظ، نوای زیبای نوستالژی را در گوش هایمان طنین انداز کرد.

بتلفیلد 1 با بهترین تصویرسازی ممکن، وحشت های جنگ جهانی نخست را از نو تعریف کرد و اوورواچ با استانداردهای جدیدش، سرگرم کنندگی در دنیای بازی های ویدیویی را. تایتانفال 2 و ریمستر مدرن وارفر هم بار دیگر اوج هنر جیسون وست و وینس زمپلا را به رخ گیمرها و کمپانی های بزرگ بازیسازی کشیدند.

در دووم، دروازه های جهنم را به روی شیاطین بستیم، در استارباند به کهکشان های دور سفر کردیم، در فاینال فانتزی، امپراطوری خیانتکار نافلهایم را از میان برداشتیم و در مافیا، برهه ای تاریک از تاریخ آمریکا را به چشم دیدیم. این لیست می تواند همچنان ادامه و ادامه یابد، اما هیچکس به اندازه ما گیمرها قادر به درک تجربیات ارزشمندی که به دست آوردیم نخواهد بود.

ما در دیجیاتو، مثل همیشه برای بازی های خوب ارزش قائل بوده و از هیچ تلاشی برای شناساندن آن به مخاطبان دریغ نمی کنیم. سال 2016، یکی از مهم ترین سال ها در نسل هشتم بازی های ویدیویی -و چه بسا تاریخ صنعت بازی ها- به شمار می رفت و شاهد ده ها عنوان مختلف بودیم که هر یک به نوبه خود حرف های زیادی برای گفتن داشتند.

در ادامه این مطلب، به ترتیب شماره، نگاهی خواهیم داشت به 30 بازی برتر امسال از دید منتقدین دیجیاتو که تجربه آنها بر هر گیمری ضروری است.

30. The Banner Saga 2

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۳۱ فروردین ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 82
  • امتیاز دیجیاتو: 80.2

چند سالی است به لطف استیم، شاهد حضور بازی های قدرتمند مستقل با کیفیتی هستیم که شاید برخی از آن ها از لحاظ هنری بسیار قدرتمندتر از آثار بزرگ و پر خرج باشند. مسلما نام The Banner Saga نیز در میان لیست بلند بالای این آثار شگفت انگیز می درخشد. اثری که تنها توسط سه تن از کارمندان سابق Bioware توسعه یافته، دنیایی از عصر خیالی مردمان اسکاندیناوی و دوران وایکینگ ها را به گونه متفاوتی به تصویر می کشد که چشم هر گیمری را پس از اجرای آن به خود خیره می سازد.

گرافیک هنری و جذاب بازی آنقدر دوست داشتنی و خاص طراحی شده که نمی توان لحظه ای از دنیای بازی و طراحی های بی نظیر آن چشم برداشت. اما شاید مهمترین بخشی که باعث شده The Banner Saga 2 در لیست بهترین بازی های سال دیجیاتو قرار گیرد، داستان پردازی بی نظیر آن است.

The Banner Saga 2 داستانی اسطوره ای و جذابی را تعریف می کند که دیدگان هر گیمری را با تجربه آن مسحور خود می سازد. در کنار این داستان جذاب، موسیقی ها و گیم پلی خوب و خاص بازی، اراده کنترل زمان را از دستان هر فردی می رباید و مانع از آن می شود که به هر صورتی از لذت بردن خسته شوید.

29. NBA 2K17

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۳۰ شهریور ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 88
  • امتیاز دیجیاتو: 80.5

احتمالاً داستان نابودی NBA Live را بار ها شنیده اید. یک سری بازی ورزشی که سال ها بدون هیچ رقیبی به راه خود ادامه می داد تا آن که استودیو 2K Sports با NBA 2K از راه رسید و تنها در چند سال این سری با قدمت را به خاک کشاند.

نسخه های بعدی NBA 2K نیز تجربه ای ناب از ورزش بسکتبال ارائه دادند و حالا چند سالی است که NBA 2K بر صندلی سلطنت بسکتبال در دنیای بازی ها نشسته و فرصت پیدا کرده تا ایده های تازه را به بوته آزمایش بگذارد.

NBA 2K16 که سال گذشته منتشر شد، پلتفرمی برای امتحان چندین ایده جدید بود. سازندگان بازی تصمیم گرفتند تا برای اولین بار در این سری، بخشی داستانی را در این نسخه طراحی کنند. تصمیمی که الکترونیک آرتز در FIFA 17 از آن الهام گرفت. مکانیزم کنترل بازیکن ها و بخش های مختلف بازی نیز دستخوش تغییراتی شدند.

اما این تغییرات و ایده های جدید مشکلات متعددی را نیز به دنبال خود داشت. بنابراین NBA 2K17 با هدف رفع این مشکلات متولد شد. آخرین نسخه سری NBA 2K، داستانی به مراتب جذاب تر و درگیر کننده تر را به نمایش می گذارد. بخش آموزشی بازی نیز مخاطب را با مکانیزم گیم پلی بازی بیشتر آشنا می کند تا مانند نسخه قبلی گیج و حتی از بازی زده نشوند.

سیستم طراحی چهره که در نسخه پیش برای اولین بار معرفی شد نیز بهبود هایی فراوانی را به خود دیده و به کمک سنسور های حرکتی هر دو کنسول، طراحی دقیق تری از چهره شما را ارائه می دهد.

NBA 2K17 عنوانی است که در کنار معرفی قابلیت های جدید، مشکلات نسخه های پیشین را مرتفع می کند تا بتواند به یکی از بهترین بازی های ورزشی امسال بدل شود.

28. Starbound

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان، پلی استیشن ویتا
  • تاریخ عرضه: ۱ مرداد ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 81
  • امتیاز دیجیاتو: 80.8

در سالی که شان موری با بازی مورد انتظار No Man’s Sky حسابی ناامیدمان کرد، استودیوی Chucklefish بالاخره توانست ساخت بازی Starbound را پس از 5 سال به اتمام برساند و آن را از فاز «دسترسی زودهنگام – Early Access» در شبکه استیم خارج کند.

استارباند دقیقا همان چیزی است که دوست داران No Man’s Sky به دنبالش بودند؛ هرچند، گرافیک پیکسلی بازی به اندازه ساخته استودیوی هلو گیمز پر زرق و برق نیست و البته از چشم بسیاری از دوست داران بازی های ویدیویی به دور مانده است.

بهترین شیوه برای درک گیم پلی منحصر به فرد استارباند، تصور ادغام دو بازی No Man’s Sky و Terraria با یکدیگر است؛ در واقع محیط ها بسیار گسترده هستند و به صورت اتفاقی تولید می شوند، اما در عین حال مکانیک های گیم پلی شباهت بی بدیلی به Terraria دارند و آزادی عمل وسیعی در اختیار گیمر می گذارند.

شما در استارباند وظیفه دارید که منابع مورد نیازتان را جمع آوری کنید، به کمک آنها سلاح هایی منحصر به فرد بسازید، با دشمنان بجنگید و در سیارات تمام نشدنی بازی به کشف و جستجو بپردازید. استارباند به شکل دیوانه واری بزرگ است و می تواند برای مدتی طولانی، با گیم پلی 100 ساعته و حتی بیشتر خود سرگرم تان کند. فراموش نکنید که قابلیت استیم ورکشاپ استارباند هم فعال است و می توانید ضمن تولید محتوای بیشتر برای بازی، به دانلود و تجربه محتوای دیگر بازیکنان هم بپردازید.

27. Quantum Break

  • پلتفرم ها: پی سی، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۱۷ فروردین ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 77
  • امتیاز دیجیاتو: 81.1

«سم لیک» سبک داستان سرایی خاص خودش را دارد و در سوی مقابل، استودیو خوش نام «رمدی» نیز الگوی منحصر به فرد خودش را برای ساخت بازی های ویدیویی دنبال می کند.

این تیم خوش فکر اما کم کار، ارادت خاصی به اکشن های صحنه آهسته و روایت عمیق و پیچیده ی داستانی دارند و بعد از تجربه عناوینی مانند «مکس پین» و «الن ویک»، اوایل امسال بازی جدیدی به نام «کوانتوم بریک» را در اختیار گرفتیم که اغلب المان های جذاب و دوست داشتنی سال های قبل را به همراه داشت.

این بازی ماجراهای شخصیتی به نام «جک جویس» را روایت می کند که به موجب قرار گرفتن در معرض برخی از آزمایشات خطرناک مرتبط با دستکاری زمان، به نیروهای فرا انسانی و خارق العاده ای مجهز گردیده و قصد دارد برای جلوگیری از پایان دنیا تلاش کند.

روایت جالب، کاراکتر پردازی به یاد ماندنی، گیم پلی خوب و درگیرکننده، گرافیک بصری و نورپردازی کوانتوم بریک از مهم ترین المان هایی است که به آن کمک کرده تا در لیست بهترین بازی های سال 2016 قرار بگیرد.

اما برخلاف انتظار، برخی از اشکالات فنی و کم و کاستی های طراحی کوانتوم بریک، آن را به سختی در میان آخرین گزینه ها قرار داده. انجام این بازی برای بار اول بسیار جذاب خواهد بود اما به نظر نمی رسد رغبت زیادی برای انجام چندباره آن در بازیکن ایجاد شود.

26. Watch Dogs 2

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۲۵ آبان ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 83
  • امتیاز دیجیاتو: 81.3

بزرگنمایی اغراق آمیز Watch Dogs و بها دادن بیش از حد به آن جزو اصلی ترین دلایل شکست این اثر بود. خوشبختانه یوبی سافت از بازخورد گیمرها نسبت به نسخه ی اول درس گرفت؛ پس از دو سال، شماره ی دوم واچ داگز بدون هیاهوی خاصی به بازارهای جهانی عرضه شد و توانست از توفیق بیشتری برخوردار باشد.

همه ی ما می دانیم که واچ داگز 2 در سبک خود بهترین نیست و حتی در برخی بخش ها نتوانسته است استانداردهای یک اکشن ماجراجویی جهان باز را رعایت کند؛ اما هر چه که باشد اهالی مونترال تلاش خود را کرده اند و بازی در بسیاری از قسمت ها با پیشرفت های قابل توجهی مواجه بوده است.

واچ داگز 2 به لطف طراحی کم نقص سان فرانسیسکو یکی از بهترین جلوه های بصری نسل هشتم را در اختیارتان می گذارد.

علاوه بر این ها می توان گفت که جدیدترین شماره ی این فرانچایز دقیقاً نقطه ی مقابل نسخه ی اول است. واچ داگز 2 بر خلاف قبل سعی دارد علاوه بر دخیل کردن جدیت به حوادث بازی به آن رنگ و بویی تازه ببخشد.

داستان بازی از آن جایی شروع می شود که مارکوس و دوستانش می خواهند با نابودی شرکت بلوم و زیرساخت های آن، شهر سان فرانسیسکو را از سلطه ی این کمپانی خارج کنند.

25. ABZU

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۱۲ مرداد ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 78
  • امتیاز دیجیاتو: 81.6

بهتر است بگوییم ABZU یک بازی نیست، بلکه یک تجربه بسیار دلنشین و دوست داشتنی است. به عنوان یک بازی ویدیویی، ABZU محتوای چندان زیادی برای ارائه ندارد و شاید در کمتر از 100 دقیقه بتوان از ابتدا تا انتهای آن را تجربه کرد.

آنچه سبب می شود از انجام این عنوان لذت ببرید و همانند یک فیلم سینمایی و یا شاید مستند حیات وحش از تماشای آن حیرت زده شوید، جلوه های بصری فوق العاده زیبا و روان بودن گیم پلی هر چند کوتاه و کم محتوایش است.

در حقیقت، کارهایی که باید انجام دهید خیلی خلاصه و ساده هستند اما آنقدر در قالب گیم پلی زیبا روایت می شوند که احساس در جریان بودن را ثانیه ثانیه از بازی می گیرید. همانند شناگری ماهر، در جریان می افتید و چشم و گوش تان از انجام این تجربه منحصر به فرد، اوج لذت را تجربه می کنند.

البته، موسیقی های ABZU نیز در نوع خود بهترین هستند و می توان حتی آن ها را جزو بهترین موسیقی متن بازی های ویدیویی سال 2016 دانست.

24. Hitman

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۱۰ آبان ۱۳۹۵ (تاریخ عرضه آخرین اپیزود)
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: – (به دلیل عرضه اپیزودیک، میانگین مشخصی ندارد)
  • امتیاز دیجیاتو: 81.9

قاتل سایه ها، Agent 47 نیز امسال دوران نسبتا خوبی را پشت سر گذاشت؛ Io-Interactive توانست با اندک تغییراتی در ساختار گیم پلی همیشگی این فرانچایز، دوباره قاتل جذاب و خوش پوش بازی های ویدیویی را به دوران موفقیتش نزدیک کند. با موفقیت بازی های سریالی و اپیزودیک، Io-Interactive نیز جذب اینگونه آثار شد و قسمت تازه Hitman را بدین صورت توسعه داد.

برای اولین بار در مجموعه بازی های هیتمن، ماجراجویی های مامور ۴۷ به هفت قسمت متفاوت که هر کدام از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار بودند تقسیم می شد. در هر قسمت از بازی ماموریت های مامور ۴۷، در نقاط مختلفی از جهان دنبال می شود که تجربه بازی کردن در هر یک کاملا منحصر به فرد و متفاوت است. خوشبختانه آخرین نسخه از فرانچایز، کاملا اثری پخته و تکامل یافته است؛ تمامی ۱۴ هدف اصلی شما، از ویژگی های خاصی برخوردارند و باید برای به قتل رساندن هر یک، عملکرد و استراتژی متفاوتی در پیش بگیرید.

یکی از مهمترین نکاتی که در مورد آخرین نسخه هیتمن نظر هر گیمری را به خود جلب می کند، تنوع محیط های خاص و منحصر به فرد در هر قسمت آن بوده. هر یک از محیط ها معماری متفاوت خود را دارند و به طور کلی هیچ یک از آن ها به دیگری تشابهی ندارد.

اما تغییر محیط ها در هر قسمت، صرفا برای متنوع ساختن ظاهر بازی صورت نگرفته است و با توجه به ساختار هر یک از محیط هایی که در آن حضور دارید، می بایست استراتژی خود را برای به قتل رساندن هدف مورد نظر تغییر دهید. جذابیت های آخرین نسخه از هیتمن آنقدر زیاد بود که نمی توانستیم از حضور قاتل افسانه ای مجموعه هیتمن در لیست بهترین بازی های سال دیجیاتو جلوگیری کنیم.

23. SUPERHOT

  • پلتفرم ها: پی سی، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۶ اسفند ۱۳۹۴
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 82
  • امتیاز دیجیاتو: 82.2

Superhot به جرأت یکی از خوش ساخت ترین بازی های مستقل امسال به شمار می رود. ایده ی سوپرهات در عین سادگی به قدری جذاب بود که با تشکیل کمپینی در کیک استارتر، سرمایه ی مورد نیاز توسعه ی آن برای اکس باکس وان و پی سی جمع آوری شد. این بازی نه دارای مکانیک های پیشرفته ی گیم پلی است و نه گرافیک آن چنانی دارد.

سوپرهات در اصل یک بازی شوتر اول شخص به شمار می رود که دنیا و دشمنان موجود در آن تنها با دو رنگ خاکستری و قرمز از یکدیگر متمایز می شوند. مکانیزم گیم پلی این اثر تا حد زیادی روی آزمون و خطا و قابلیتی به نام Bullet Time بنا شده است. در سوپرهات تا زمانی که حرکتی از سوی شما انجام نگیرد همه چیز تقریباً ثابت است؛ اما همین که صفحه ی نمایش را تکان دهید بازی به جریان افتاده و باید حسابی مراقب خودتان باشید.

شما در نقش گیمر باید با استفاده از سلاح ها و آیتم های محیطی که در اختیارتان قرار دارد به شکلی سنجیده به سمت دشمنان حمله ور شده و آن ها را از سر راه بر دارید. در این بین کوچکترین اشتباه در انجام محاسبات می تواند به قیمت جانتان تمام شود. گیم پلی کم نظیر و همچنین ارزش تکرار بالا، سوپرهات را به یکی از بهترین بازی های مستقل امسال تبدیل کرده اند.

22. FIFA 17

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۶ مهر ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 84
  • امتیاز دیجیاتو: 82.7

چند سالی می شود که فیفا گوی سبقت را از رقیب خود ربوده و به بهترین بازی ورزشی فوتبالی تبدیل شده است. در این بین بسیاری معتقدند که فیفا مدت هاست روندی تکراری را طی می کند. از حق نگذریم یکی از مشکلات اساسی بازی هایی که به صورت سالیانه به بازار عرضه می شوند به محتویات آن ها باز می گردد.

فیفا در چند نسخه ی اخیر تغییرات اندکی را در بخش فیزیک و گرافیک به خود دیده و حالا وقت تغییر و تحولات عظیم است. الکترونیک آرتز و اعضای EA Sport تصمیم گرفته اند موتور گرافیکی Frostbite را جایگزین Ignite کنند و نتیجه قابل لمس است.

شاید در نگاه اول تفاوت محسوسی میان کیفیت بصری این شماره با نسخه ی پیشین حس نشود اما همین که کنترل بازی را بدست بگیرید متوجه برتری فیفا 17 در زمینه ی انیمیشن ها و برخوردهای فیزیکی خواهید شد.

به جز این مورد، الکترونیک آرتز بخشی به نام The Journey را به فیفا 17 اضافه کرده. این بخش داستانی که مشابه آن را در بازی NBA 2K دیده بودیم، داستان جوانی به نام الکس هانتر را بیان می کند که قصد دارد با تلاش و کوشش فراوان به قله های موفقیت دست یابد.

21. World of Warcraft Legion

  • پلتفرم ها: پی سی
  • تاریخ عرضه: ۹ شهریور ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 88
  • امتیاز دیجیاتو: 83

World of Warcraft دقیقا 12 سال پیش عرضه شد! 12 سال طول عمر برای یک بازی، بیش از حد زیاد به نظر می رسد، اما شاهکار بلیزارد توانسته در تمامی این سال ها بازیکنان زیادی را جذب و عاشق خود کند. اما متاسفانه تا همین چندی پیش، تعداد بازیکنان این عنوان MMO به مرور فروکش می کرد و بازیکنان کم کم علاقه خود را به دنیای وارکرفت از دست می دادند.

خوشبختانه با عرضه بسته گسترش دهنده Legion، اوضاع ورلد آو وارکرفت بسیار بهتر شده. لیجن را اگر بهترین بسته گسترش دهنده این بازی لقب ندهیم، قطعا یکی از بهترین ها است. با عرضه این بسته، بار دیگر بازیکنان به سمت این عنوان متمایل شدند و ورلد آو وارکرفت، مجددا شکوه سابقش را به دست آورده.

داستان لیجن، تمرکز بسیاری روی شخصیت ایلیدن استورم ریج، یکی از برترین شخصیت های خلق شده توسط بلیزارد دارد و بازیکن را میخکوب خود خواهد کرد. کوئست های این نسخه از ورلد آو وارکرفت هم نسبت به بسته های الحاقی قبلی جذاب تر و هیجان انگیز تر طراحی شده اند. کلاس Demon Hunter هم در این بسته به بازی اضافه شده که کلاسی است بسیار جذاب.

Legion بار دیگر به ورلد آو وارکرفت اعتبار بخشیده و به همین دلیل توانسته در لیست برترین های سال 2016 دیجیاتو قرار بگیرد.

20. Unravel

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۲۰ بهمن ۱۳۹۴
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 78
  • امتیاز دیجیاتو: 83.3

در نسل هشتم بازی های ویدیویی به سر می بریم اما هنوز هم عناوین دو بعدی طرفداران پر و پا قرص خود را دارند؛ از Ori and the Blind Forest بگیرید تا شاهکاری چون Limbo و صدها بازی مشابه دیگر. یکی از همین موارد عنوانی پلتفرمر به نام Unravel است که خلاقیت و سبک هنری به کار رفته در آن، این اثر را به یکی از متمایزترین بازی های پازلی تبدیل کرده است.

یارنی، کاراکتر بافتنی داستان که ما را یاد سک بوی های LittleBigPlanet می اندازد باید از میان هزاران مانع مختلف عبور کرده و خود را به مکان مورد نظر برساند. بازی دارای مراحل متنوعی است که به خودی خود از تکراری شدن بازی جلوگیری می کنند. علاوه بر این مورد، موسیقی شنیدنی و طراحی هنری کم نظیر Unravel جزو نکات مثبت آن به شمار می روند.

کلافی از سبد بافتنی های یک پیرزن به زمین می افتد و به ناگهان یارنی از کلاف این کاموای پشمی متولد می شود. یارنی قصد دارد با پیشروی در بازی و مرور خاطرات گذشته، آلبوم عکس های پیرزن که حالا خالی از تصاویر به یاد ماندنی شده است را به حالت اول بازگرداند. بازی Unravel شاهکار نیست اما با به دست دادن تصویری احساسی از خاطرات، قطعاً می تواند جزو برترین بازی های امسال باشد.

19. Street Fighter V

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4
  • تاریخ عرضه: ۲۷ بهمن ۱۳۹۴
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 77
  • امتیاز دیجیاتو: 83.6

در اینکه نسخه پنجم استریت فایتر هنگام عرضه یک بازی فایتینگ تقریباً ناقص بود شکی نیست اما باید توجه داشته باشیم از نظر سیستم مبارزات با بهینه ترین و بهترین عنوان فایتینگ حال حاضر مواجه هستیم که هیچ بازی فایتینگی جرات نزدیک شدن به آن را نداشته و ندارد.

نسخه جدید استریت فایتر هنگام عرضه از کمبود محتوا در بخش های مختلف، خصوصاً در بخش تک نفره، رنج می برد و اعتراضات زیادی علیه آن شد.

در کنار آن، سازندگان تمام تلاششان را کردند که گیم پلی بازی نسبت به نسخه قبل، عمیق تر شود. تنوع شخصیت ها بیشتر شده و هر شخصیت نسبت به دیگری فنون متفاوتی را اجرا می کند و سبک مبارزات هر کدام با دیگری، کاملاً فرق می کند.

اضافه شدن  V-System به این موضوع عمق بیشتری بخشیده و مبارزات را نسبت به قبل حساس تر کرده است. بخش آنلاین فوق العاده با سرورهای قوی باعث شده تا استریت فایتر 5 به عنوان اثری که بتوان سال ها از آن لذت برد یاد شود.

با عرضه آپدیت های مختلف و اضافه شدن شخصیت ها، استریت فایتر 5 روز به روز بهتر و بهتر شد و ما را ترغیب کرد تا در لیست بهترین های سال 2016 جایی برای آن خالی کنیم.

18. XCOM 2

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۱۶ بهمن ۱۳۹۴
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 88
  • امتیاز دیجیاتو: 83.8

اکس کام 2 همان عنوانی است که یک «دنباله»، همیشه باید باشد؛ نگه داشتن تمام المان های دوست داشتنی قسمت پیشین و اضافه سازی مکانیزم های متفاوت تا نه فقط بازیکن های قدیمی، بلکه حتی آماتورها هم بتوانند از تجربه خود لذت ببرند. شاید تعجب کنید اما به اعتقاد ما، فیراکسیس با اکس کام توانایی های واقعی اش را نشان داد. از شرکتی حرف می زنیم که با سیویلیزیشن توانست یک انقلاب به پا کند.

ولی برای چه بین این همه ساخته معروف فیراکسیس، اکس کام را انتخاب کردیم؟ خیلی ساده است: اولین اکس کام، سال 1994 انتشار یافت و پس از آن شاهد چندین عنوان متفاوت تا سال 2001 بودیم. سالی که اکس کام به کما فرو رفت. با وجود این که خیلی ها این سری را تمام شده می دانستند اما فیراکسیس تصمیم به احیای اکس کام گرفت. متوجه شدید؟ همیشه ساخت دنباله برای بازی های معروف سخت است.

چه بسا با عنوانی مواجه باشید که روی ذهن خیلی ها نقش بسته و بازیکن ها خاطرات خود با آن را نمی توانند فراموش کنند. بنابراین همین که فیراکسیس دست به ریبوت اکس کام زد و طرفدارای سری را راضی نگه داشت برای ما کافی است تا با یک دید متفاوت به این کمپانی نگاه کنیم. مهم نیست اکس کام 2 برای کسب لقب «بهترین استراتژی 2016» از رقبای قدرتمندش شکست بخورد یا به موفقیت برسد، ساخته فیراکسیس را می توانیم از بهترین های سبک خود بنامیم.

17. Pokemon Sun & Moon

  • پلتفرم ها: نینتندو 3DS
  • تاریخ عرضه: ۲۸ آبان ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 87
  • امتیاز دیجیاتو: 84

پس از کسب موفقیت های گسترده پوکمون گو، نام «پوکمون» بیش از پیش در سطح جهان مطرح شد و حتی بازارهایی که با پوکمون کاملا غریبه بودند (مثلا همین ایران خودمان) هم جایی برای آن باز کردند؛ بگذریم از اینکه پوکمون روی کنسول های دستی نینتندو چه فروش قابل توجهی دارند.

به هر روی، امسال هم شاهد عرضه جدیدترین نسخه از سری بازی های پوکمون روی کنسول 3DS بودیم. بسیاری از طرفداران قدیمی نینتندو و منتقدین با سابقه معتقدند که Pokemon Sun & Moon بهترین پوکمون چند سال اخیر است.

این سری بازی که حالا 20 سالگی خود را جشن می گیرد، در نقطه اوج خود به سر می برد، روی پلتفرم موبایل خوش می درخشد و روی کنسول های دستی هم بهترین عملکرد چند سال اخیر را به نمایش گذاشته. شایعه شده که جدیدترین نسخه از این سری نیز برای کنسول بازی نینتندو سوییچ عرضه می شود و چه بهتر از این؟

تغییرات ایجاد شده در Sun & Moon انقلابی نیستند اما آنچه که لازم بود تغییر کند تا پوکمون، جان تازه ای بگیرد را در این نسخه شاهد هستیم.

16. Stardew Valley

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۷ اسفند ۱۳۹۴
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 88
  • امتیاز دیجیاتو: 85.2

Stardew Valley را شاید به حق بتوان خالص ترین بازی امسال از لحاظ سرگرم کنندگی خواند. نسل ما که با پلی استیشن بزرگ شده و ساعت های بی شماری هاروست مون را تجربه کرده، حتی در بزرگسالی خود هم به دنبال تجربه ای مشابه می گردد و Stardew Valley نه تنها یک کپی ناقص نیست، بلکه از هر هاروست مون ساخته شده تا به امروز، بهتر و کامل تر است.

تقریبا همان تجربه قدیم را تصور کنید؛ گرافیکی پیکسلی و فوق العاده دلچسب که با گیم پلی به مراتب پیچیده تر از هر شبیه ساز مزرعه داری فانتزی دیگری همراه شده. شاید در نگاه اول عمقی در بازی نبینید اما زمانی که درگیر بازی شدید و ساعت ها مشغول بودید، متوجه می شوید که برای ساختن یک آب پاش ساده، چقدر تلاش کرده اید.

مزرعه تان را مکانیزه می کنید، انواع سبزیجات، گیاهان، میوه ها و مرکبات را برداشت می کنید و ثروتی هنگفت به دست می آورید. ازدواج می کنید، بچه دار می شوید، خانه و مزرعه تان را بزرگ و بزرگ تر می کنید و هیچ چیز به اندازه این ها نمی تواند احساس زنده بودن را به شما منتقل کند.

Stardew Valley یک تجربه خارق العاده و درجه یک است که شاید حتی استحقاق کسب مقام بهترین بازی مستقل سال را هم داشته باشد. یک بازی با این وسعت نام ببرید که فقط توسط یک نفر طراحی شده باشد و بتواند ده ها ساعت سرگرم تان کند.

15. Inside

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۹ تیر ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 92
  • امتیاز دیجیاتو: 85.5

المان های یک بازی ویدیویی را به چندین لایه تقسیم کنید؛ بخش های منحصر به فرد لیمبو همانند روایت داستان، معماهای جالب و رنگ بندی محیط همگی لایه های بالایی هستند و شما با ندانستن داستان که به اعتقاد ما از بخش های استثنایی این عنوان هست هم می توانستید تجربه ای فراموش نشدنی داشته باشید. اما ماجرای اینساید کاملا متفاوت است. چون به اعتقاد ما این داستان بوده که توانسته به تمام بخش های ساخته جدید پلی دِد حالت بدهد.

بخشی که مطمئنا خیلی ها آن را درک نکردند. بنابراین برای یافتن ذات منحصر به فرد اینساید باید به کنکاش بین لایه های زیرین اش روی بیاورید. المانی که کم بین عناوین کنونی می بینیم و به واسطه روایت ساده بسیاری از بازی های ویدیویی، معمولا بعضی بازیکن ها هم با آن ها راحت نیستند. نمی گوییم بقیه بخش های اینساید ضعیف هستند. شاید معماها با وجود ذات هوشمندانه خود به تازگی گذشته نبودند و گاهی اوقات هم بازی از ریتم می افتاد.

اما با دانستن فلسفه پشت تمام این بخش ها توانستیم تا از مشکلات اینساید چشم پوشی کنیم. این که به عنوان نمونه برای چه از رنگ های مات استفاده شده یا ارتباط بین معماها و داستان چیست، همگی نشان می دادند پلی دد برای لحظه به لحظه اینساید فکر کرده است. عنوانی که یک حرکت رو به جلو برای پلی دد بوده و امیدواریم تا برای تجربه ساخته بعدی آن ها شش سال به انتظار ننشینیم.

14. DOOM

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 85
  • امتیاز دیجیاتو: 85.8

از همان نمایش های ابتدایی دووم جدید، معلوم بود که بتسدا و id Software در حال توسعه عنوانی خاص و خشونت بار برای کنسول های نسل هشتمی هستند؛ خشونتی غیر قابل وصف که شاید چند سالی از تجربه آن روی کنسول ها یا رایانه های شخصی محروم مانده بودیم. توسعه دهندگان دووم، دنیایی از یک سری قدیمی را با تلفیقی از سرعت و خشونتی مدرن، آن چنان خوب در هم آمیختند که دست کشیدن از تجربه آن، بسیار سخت تر از چیزی بود که هر گیمری تصورش را می کرد.

دنیای جهنمی قسمت اول و دوم این فرانچایز، با لباسی نو و زیبا روی کنسول های نسل هشتمی به جذاب ترین حالت ممکن خود نمایی می کرد. در کنار این گرافیک بی نظیر، گیم پلی قدرتمندتر از گذشته نیز بازگشته بود؛ گیم پلی دووم جدید خشن، سریع و جذاب است و نمی شود پس از تجربه تنها چند ساعت از آن و کشتن چند موجود جهنمی به وحشیانه ترین حالت ممکن، کنترلر را کنار بگذارید و به دنبال کارهای دیگر بروید.

در کنار تمامی ویژگی های منحصر به فرد دووم، موسیقی های متال سریع و پر قدرت آن نیز به ساختار منسجم بازی جلوه خاص تری بخشیده بود و باعث می شد هر گیمری در دریای عمیق گیم پلی بی نظیر بازی غرق شود. تمامی ویژگی های ریز و درشت دووم باعث شد که ما نیز از این بازی به عنوان یکی از بهترین بازی های سال یاد کنیم و در لیست انتخابی خود از آن نام ببریم.

13. Ratchet & Clank

  • پلتفرم ها: پلی استیشن 4
  • تاریخ عرضه: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 85
  • امتیاز دیجیاتو: 86.3

استودیو Insomniac Games طی چند سال اخیر حقیقتا خوش درخشیده و محصولات درجه یک فانتزی برای دو کنسول پلی استیشن 4 و اکس باکس وان تولید کرده است. اگر به یاد داشته باشید، سال 2014 بود که این استودیو با عرضه Sunset Overdrive، یکی از بهترین انحصاری های کنسول اکس باکس وان را تولید کرد.

دو سال بعد و در سال 2016، شاهد ارائه نسخه کاملا بازسازی شده Ratchet & Clank بودیم که در عین وفاداری به نسخه اصلی، المان های جدیدی در خود گنجانده بود تا همانند یک بازی مدرن فانتزی، سرگرم کننده باشد.

امسال، هر دو کنسول عناوین انحصاری جذابی داشتند و پلی استیشن بازها هم در سبک های متفاوتی عناوین درجه یک را تجربه کردند. Ratchet & Clank بدون شک یکی از بهترین های امسال و البته پلتفرم پلی استیشن 4 است.

12. Deus Ex Mankind Divided

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۲ شهریور ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 84
  • امتیاز دیجیاتو: 86.9

پس از گذشت 5 سال، فرصتی مهیا شد تا در قالب نسخه ای جدید، داستان یکی از باجذبه ترین شخصیت های تاریخ بازی های ویدیویی یعنی آدام جنسن (Adam Jensen) را دنبال کنیم. Deus Ex: Mankind Divided شما را به چندین سال بعد از پایان بی نظیر نسخه پیشین می برد، آن هم در دنیایی که بذر نفرت از آگمنتدها (کسانی که شاید در دنیای حقیقی با نام سایبورگ ها می شناسیم) در جای جای آن پاشیده شده است.

سری Deus Ex همواره این امکان را در اختیار مخاطبانش می گذارد تا هر موقعیتی در بازی را به چندین روش مختلف، با کشتار یا حتی بدون ریختن خون یک نفر، پشت سر بگذارند، آخرین نسخه این سری نیز از این قاعده مستثنی نیست.

کنترل و گیم پلی بازی بی شک شما را به یاد نسخه پیشین می اندازد. حتی سازندگان این امکان را فراهم کردند تا بازی را با همان دکمه ها و کنترل نسخه قبل تجربه کنید. اما Deus Ex: Mankind Divided بی تغییر نیست. گیم پلی بازی در هنگام اکشن ها تکامل یافته و بخش مخفی کاری آن غنی تر از گذشته شده است. مهم تر از همه، مراحل فرعی بسیاری در این نسخه وجود دارد که به جرات بسیاری از آن ها را می توان هم تراز مراحل اصلی و یا حتی بهتر از آن ها دانست.

این نسخه هر آن چیزی است که باید از یک Deus Ex انتظار داشته باشید. اگر به خاطر مشکلات فنی، ضعف های داستانی و پایان ناامید کننده آن نبود، Deus Ex: Mankind Divided قطعا جایگاهی بهتر را در این لیست از آن خود می کرد.

11. Civilization VI

  • پلتفرم ها: پی سی
  • تاریخ عرضه: ۳۰ مهر ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 88
  • امتیاز دیجیاتو: 87.2

کم پیش می آید شاهد تغییرات روی عنوانی که با قسمت قبلی اش به بالاترین استانداردهای سبکش رسیده باشیم؛ بزرگترین چالشی که فیراکسیس هنگام ساخت سیویلیزیشن 6 پیش رویش می دید. سیویلیزیشن 5 مشکلات خودش را داشت ولی توسعه دهنده با عرضه بسته های الحاقی گوناگون نه تنها نقاط ضعف این عنوان شناخته شده را پوشاند، بلکه موجب شد سال ها بازیکن ها دست به تجربه آن بزنند.

این که با چنین مکانیزم های تقریبا بی نقصی دست به انجام تغییرات بزنید واقعا سخت است اما فیراکسیس توانست آزمونش را با موفقیت به اتمام برساند. نمی گوییم تمام المان های سیویلیزیشن 6 را دوست داشتیم، اتفاقا به عنوان یکی از طرفداران سری اصلا نمی شد بعضی تفاوت ها را هضم کرد ولی همین تغییرات کافی بودند تا بازیکن ها تجربه ای آشنا اما متفاوت را به خود هدیه بدهند.

از کلمه «آشنا» استفاده کردیم چون فیراکسیس نشان داد که چگونه می توانیم روی مکانیزم های پایه ای سری تغییرات ندهیم و همچنان بازیکن ها را سرگرم کنیم. فقط امیدواریم همانند سیویلیزیشن 5، برای قسمت ششم هم بسته های الحاقی فراوانی عرضه شود تا مشکلات کنونی اش از بین رفته و مشابه گذشته قابلیت انتخاب داریوش به عنوان یکی از پادشاهان بزرگ را داشته باشیم.

10. The Last Guardian

  • پلتفرم ها: پلی استیشن 4
  • تاریخ عرضه: ۱۵ آذر ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 83
  • امتیاز دیجیاتو: 87.5

طرفداران استودیو تیم ایکو حین پروسه ی ساخت لست گاردین چندین بار مردند و زنده شدند تا بلاخره این اثر سال 2016 آن هم روی پلتفرم پلی استیشن 4 منتشر شد!

اگر با آثار فامیتو اودا (Fumito Ueda) آشنا باشید با دیدن اتمسفری که لست گاردین به نمایش می گذارد تعجب نخواهید کرد. بازی حول محور پسر بچه ای کوچک و یک حیوان عظیم الجثه با نام تریکو دنبال می شود.

اتفاقاتی که بین این دو نفر در بستری از روایت های مینیمالیستی رخ می دهد هسته ی اصلی بازی را تشکیل می دهد. ارتباط بین تریکو و پسرک را به جرات می توان گفت که در هیچ اثر دیگری نخواهید دید. دقتی که سازندگان در این زمینه انجام داده اند قابل تحسین است.

با این وجود، لست گاردین یک ترکیب ابلق است. مجموعه ای از بهترین و زیباترین المان ها با مشکلاتی که در گیم پلی بازی وجود دارد، باعث شده لست گاردین عنوانی سلیقه ای به حساب آید. نمرات بالا و پایینی زیادی برای آن منتشر شده است که بستگی به ذائقه منتقد دارد.

اکثر آن ها این بازی را به شدت تحسین کردند اما مشکلاتی همچون دوربین، عملکرد ضعیف تریکو در حل پازل های بازی و یا کنترل تاریخ گذشته از مسائلی است که نمی توان به راحتی از آن گذشت.

در مقابل داستان پردازی فوق العاده، پلتفرمینگ جذاب، طراحی شخصیت تریکو، طراحی بصری حرفه ای و درجه یک که فقط از امثال تیم ایکو بر می آید و بسیاری از عوامل دیگر دست به دست هم دادند تا با وجود مشکلاتی که دارد، از دید سایت های مختلف لقب بهترین بازی سال را بگیرد.

لست گاردین راه پر فراز و نشیبی را طی کرد. از تاخیرهای متداول و سکوت سازندگان گرفته تا مشکلات بین مدیران سونی با فامیتو اودا و جدایی وی از سونی، عواملی بود که باعث شد همه فکر کنند لست گاردین دیر یا زود کنسل می شود.

اما این اتفاق رخ نداد و حالا با یکی از شاهکارهای سال مواجه هستیم که اگر مشکلات مذکور را نداشت می توانست از پدیده های نسل شود.

9. Final Fantasy XV

  • پلتفرم ها: پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۹ آذر ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 82
  • امتیاز دیجیاتو: 88

اولین بار سال 2006 بود که زمزمه ی ساخت یک فاینال فانتزی جدید یا همان فاینال فانتزی 15 شنیده شد.

حالا ده سال، توجه کنید، ده سال از آن موقع می گذرد و بلاخره این عنوان که کسی فکرش را نمی کرد حتی عرضه شود، نه تنها منتشر شد بلکه توانست نسبت به نسخه های قبلی فاینال فانتزی به شدت خوش بدرخشد.

کتمان نمی کنیم که بازی بدون مشکل است، اما این بار با یک فاینال فانتزی که هم قدیمی ها را راضی نگه دارد و هم باعث جذب بازیکنان جدید شود مواجه هستیم. فاینال فانتزی 15 با زیر و رو کردن سیستم مبارزات و ارائه ی یک تجربه ی جهان باز، توانست دل طرفداران را دوباره به دست بیاورد.

گشت و گذار در دنیای لوسیس با شخصیت های اصلی بازی یعنی نوکتیس، ایگنیس، پرامپتو و گلادیولوس یکی از لذت بخش ترین تجربه های چند وقت اخیرتان خواهد شد.

رابطه ی بین این چند شخصیت، اتفاق هایی که برایشان می افتد، ظرافت های شخصیت پردازی و نحوه ی بیان این شاخصه ها باعث شده تا هنگام رفتن از یک نقطه نقشه تا نقطه دیگر، یک سفر واقعی را برای تان تداعی کند.

کمپ کردن، دیالوگ هایی که در این بین رد و بدل می شود، گشت و گذار در جاهای مختلف بازی، و دنیایی از ماموریت های فرعی و فعالیت های متفرقه، هسته اصلی و جذاب فاینال فانتزی 15 را تشکیل می دهد. در عوض مراحل داستانی بازی کاملاً اسکریپت شده است و ممکن است به مذاق بسیاری خوش نیاید.

به طور کل، سازندگان از این امتحان سخت، سربلند بیرون آمدند و به همین دلیل آخرین نسخه فاینال فانتزی، رتبه نهم بهترین بازی های سال دیجیاتو را به خود اختصاص می دهد.

8. Gears of War 4

  • پلتفرم ها: پی سی، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۲۰ مهر ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 84
  • امتیاز دیجیاتو: 89

هنگامی که نخستین قسمت بازی گیرز آو وار روانه بازار شد، کمتر کسی انتظارش را داشت تا با عنوانی تراز اول طرف باشد و با یکی از بهترین بازی های انحصاری کنسول اکس باکس 360 طرف شود.

حال چهارمین نسخه از این بازی را در اختیار داریم و در حالی که عنوان گیرز آو وار از زیر سایه استودیو با تجربه اپیک گیمز در آمده و به طور تمام و کمال از آن مایکروسافت شده، باز هم به موفقیتی درخور دست یافته است.

داستان گیرز آو وار 4 ماجراهای 25 سال بعد از اتمام نسخه قبلی را از نگاه «جیمز فنیکس» پسر مارکوس که حالا کم و بیش پا به سن گذاشته دنبال می کند.

بعد از کش و قوس های فراوان بین نیروهای COG و مردم، جیمز تیم کوچکی از مبارزان را گرد هم می آورد تا با همراهی برخی از عدالت خواهان، به قیام علیه سیاست های مشکوک و نه چندان مطلوب گروه های حاکم بپردازد.

در این بین سر و کله نیروهای اهریمنی عجیبی که یادآور لوکاست های نام آشنا هستند پیدا می شود و از این پس جیمز مجبور است با یاری پدرش با Swarm های بدترکیب و خونخوار مبارزه کند.

گیرز آو وار جدید با نبرد هایی بین انسان و ربات ها آغاز می شود که به طور کامل تجربه ای جدید، نا آشنا و به دور از بنیان این عنوان در اختیار گیمر می گذارد. اما با این حال، گیم پلی و سیستم حرکتی بازی تغییرات چشم گیری نسبت به نسخه های قبلی نداشته و اگر نسخه های قبلی را تجربه کرده باشید، به راحتی می توانید با آن خو بگیرید.

گیرز آو وار 4 بدون شک یکی از برترین بازی های سال 2016 است و به سادگی جایگاه رده هشتمی خود را از نظر دیجیاتو کسب کرده؛ با این حال باید پذیرفت که نسخه چهارم اوج این سری نیست و شاید حتی اولین گیرز آو وار هنوز بهترین باشد.

7. DisHonored 2

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۲۱ آبان ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 88
  • امتیاز دیجیاتو: 90

Dishonored از جمله بازی هایی بود که بی سر و صدا عرضه شد و همگان را شیفته خود کرد. به همین دلیل جای تعجبی هم نداشت که Dishonored 2 یکی از مورد انتظار ترین بازی های امسال بود. خوشبختانه باید بگوییم که استودیو Arkane موفق شده ادامه درخوری را برای این سری توسعه دهد.

دیس آنرد 2 ادامه دهنده راه نسخه اول است، تفاوت های زیادی با اولین دیس آنرد ندارد، اما همان مکانیزم های موفق را حتی بهتر از قبل تکرار کرده. گیم پلی این بازی به مخاطب فرصت می دهد تا به روش های متنوع که هر کدام شان جذاب و منحصر به فرد هستند به هدفش برسد.

بازی کردن دیس آنرد 2، چه به شیوه اکشن و چه به شیوه مخفی کاری جذاب است. در واقع وجود شیوه های مختلف برای انجام هر مرحله و دو شخصیت متفاوت، باعث شده که این بازی ارزش تکرار بسیاری داشته باشد. ویژگی نابی که بین بازی های داستان محور در این چند ساله بسیار کم پیدا می شود.

دیس آنرد 2 یکی از آن بازی هایی است که به خوبی اهمیت طراحی مرحله را در بازی های ویدویی نشان می دهد. این بازی، بدون هیچ شکی بهترین طراحی مراحل را در بین عناوینی که در این چند سال اخیر عرضه شده اند دارد. به قدری این مراحل خوب طراحی شده اند که بازیکن می خواهد هر کدام شان را چندین و چند بار تجربه کند.

برخی از اشکالات دیس آنرد 2، همانند پورت ضعیف نسخه پی سی و داستان ملال آور، باعث شده اند که این بازی عنوان بی نقصی نباشد. با این حال دیس آنرد 2 قطعا یکی از برترین های امسال است که با شایستگی فراوان به این رتبه نایل شده.

6. Dark Souls 3

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 89
  • امتیاز دیجیاتو: 91.3

قانون نانوشته ای هست که می گوید بازی های میازاکی با وجود استقبال خوب منتقدین از آن ها، پایان سال درخشش چندانی ندارند و جایزه هایی کمی برای توسعه دهنده به ارمغان می آورند. اما تا اسم بهترین های دهه یا نسل از دیدگاه وب سایت های مطرح به میان می آید، نام ساخته های این کارگردان معروف ژاپنی پای ثابت این گونه لیست ها است.

عنوانی که با توجه به گفته های توسعه دهنده تا عرضه قسمت بعدی اش باید سال ها به انتظارش بنشینیم. البته تصمیم کاملا به جایی هم هست، آن ها با قسمت سوم به پختگی تمام المان ها رسیدند؛ مکانیزم های گیم پلی که با چاشنی سرعت [الهام از Bloodborne] رنگ و بوی متفاوت به مبارزات بخشیدند و داستانی که با یک پایان خوب توانست ماجراجویی بازیکن ها را فراموش نشدنی کند.

و این ها تنها المان های مثبت دارک سولز 3 نیستند. همانند گذشته با تلفیقی از یک موسیقی استثنایی و معماری های زیبا رو به رو بودیم که طعم سختی جنگ ها را بیش از پیش دلنشین کردند. نکته جالب هم اینجاست که این عنوان را می توانیم نقطه عطف کارنامه شرکت فرام سافتور بنامیم. آن ها طی سه سال گذشته، سه قسمت از سری سولز بورن را به انتشار رساندند که تمام این عناوین توانستند متای تقریبا 90 را به دست بیاورند.

دستاوردی که این روزها واقعا ناممکن است. اشتباه نکنید، نمی خواهیم بگوییم دارک سولز 3 هیچگونه نقطه ضعفی نداشت. خود ما نتوانستیم از مشکلات همیشگی گرافیک و منطقه های جدا از هم چشم پوشی کنیم. ولی این که توسعه دهنده توانست با تغییرات به جا، تجربه ای متفاوت به بازیکن های قدیمی بدهد و مخاطبین نا آشنا را به دارک سولز علاقه مند کند، کافی است تا Dark Souls III را بین بهترین ها ببینیم.

5. Forza Horizon 3

  • پلتفرم ها: پی سی، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۶ مهر ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 91
  • امتیاز دیجیاتو: 91.6

بحثی در این نیست که فورتزا هورایزن 3 بهترین بازی اتومبیل رانی نسل هشتم محسوب شده و به خوبی لیاقت قرار گرفتن در بالای جدول برترین بازی های سال را دارد.

این بازی که به عنوان سومین نسل از بازی های آرکید خانواده فورتزا شناخته می شود، در هفته نخست خود توانست به فروشی بالغ بر 382 هزار نسخه دست یابد و از طرفی همچنان در بین ده بازی برتر و پرفروش جداول هفتگی و ماهانه بین المللی قرار دارد.

فورتزا هورایزن 3، سفرنامه گیمر را در کشور استرالیا دنبال می کند؛ از پستی ها و بیابان های بی آب و علف گرفته تا جنگل های مرطوب و غنی از پوشش گیاهی و سواحل زیبای اقیانوسیه، تجربه ای کامل و متنوع در اختیارتان می گذارد.

گیم پلی بی نقص و شناخته شده ی فورتزا در بهترین نحو ممکن به شکل و شمایلی آرکید درآمده و در کنار گرافیک چشم نواز و آب و هوای داینامیک آن لذتی به یاد ماندنی به ارمغان می آورد.

ششمین سرزمین وسیع دنیا با ارائه دنیای جهان-باز وسیع و متنوع، به بازیکن امکان می دهد تا با در دست گرفتن فرمان یکی از سیصد و چند اتومبیل جذاب و هیجان انگیز حاضر در فورتزا هورایزن 3، فستیوال های مختلفی را برای رقم زدن شکوه و افتخار تجربه کنند.

کیفیت و دقت در طراحی جزئیات ماشین ها، مثل سابق فوق العاده بوده و عملکرد گیم پلی آنها در محیط های متنوع کاملاً قابل لمس است. به علاوه طیف گسترده ای از تجهیزات تیونینگ موتوری و ظاهری در این بازی ارائه می شود که احتمالاً مزه دل نشین نید فور اسپیدهای قدیمی را (چه بسا بهتر) تکرار می کند.

با چشم پوشی از برخی از کاستی های گرافیکی این بازی، به سادگی می توان به هورایزن 3 لقب یک شاهکار را اعطا نمود. تردیدی نیست که فورتزا هورایزن 3، یکی از عناوینی است که هر بازیکنی باید برای حداقل یک بار در طول عمر گیمینگ خود تجربه کند.

4. Titanfall 2

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۷ آبان ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 89
  • امتیاز دیجیاتو: 93

در سالی که شوتر های اول شخص بسیار خوش درخشیدند، استودیو Respawn هم پا به عرصه گذاشت و با عرضه Titanfall 2 ثابت کرد که قادر است میان رقبایش قد علم کند. Respawn به انتقاداتی که به نسخه قبل این سری وارد شده بود گوش فرا داده و تغییرات زیادی در این سری ایجاد کرده است. تغییراتی که همگی در جهت پیشرفت این سری هستند.

مهم ترین این تغییرات را می توان اضافه شدن بخش داستانی دانست. بخشی که نیاز به آن در نسخه قبل حس می شد و حال به بهترین شکل ممکن پای خود را به این نسخه باز کرده. بخش داستانی تایتان فال 2، از لحاظ گیم پلی و طراحی مرحله بی شک فوق العاده است و به جرات می توان آن را یکی از بهترین های امسال دانست.

از بخش داستانی که بگذریم، سری تایتان فال بیشتر با بخش رقابتی اش شناخته می شود. این بخش تغییرات زیادی به خود ندیده، اما با این حال یک بازنگری کلی در آن اعمال شده تا مکانیزم های موفق این سری از پیش هم بیشتر جلا داده شوند. بخش رقابتی تایتان فال 2، بدون شک بسیار پرهیجان است و بازیکن را میخکوب خود خواهد کرد.

مشکل کمبود محتوا هم تا حد خوبی در این نسخه برطرف شده و در نتیجه جذابیت بازی در دراز مدت افزایش یافته. خوشبختانه تمامی مپ ها هم پس از عرضه به صورت رایگان منتشر خواهند شد و بازیکنان می توانند انتظار پشتیبانی دراز مدت را از این بازی داشته باشند..

تایتان فال 2 بسته کاملی است. هم بخش داستانی بسیاری خوبی دارد و هم بخش رقابتی اش بسیار هیجان انگیز است. همین دلایل، حضور این بازی در لیست برترین های سال 2016 را توجیح می کند..

3. Battlefield 1

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۳۰ مهر ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 88
  • امتیاز دیجیاتو: 94

سری بتلفیلد دوران افت و خیز بسیاری را در حیات 14 ساله اش تجربه کرده است. DICE، سازنده سوئدی این فرانچایز شوتر، از همان ابتدایی ترین نسخه های بازی نشان داد که تمرکزشان روی خلق بخش چند نفره ای جذاب است، حتی برخی از نسخه های اولیه بازی چون Battlefield 2، فاقد هرگونه بخش تک نفره و داستانی بودند.

اما چندی نگذشت که الکترونیک آرتز وجود تنها بخش چند نفره ای قدرتمند را برای رقابت با سری جذاب Call of Duty کافی ندانست. بنابراین، این وظیفه به استودیو ویسرال گیمز محول شد تا با ساخت نسخه فرعی بتلفیلد هاردلاین روحی تازه به این سری ببخشد، آن هم درست پس از مشکلات فراوانی که بتلفیلد 4 به پا کرده بود.

بتلفیلد هاردلاین یک شکست تجاری بزرگ برای الکترونیک آرتز بود. سری بتلفیلد در باتلاقی که الکترونیک آرتز به جلوی پایش انداخته بود، دست و پا می زد. در همین بحبوحه، دایس با ایده ای وارد میدان نبرد شد که روی کاغذ، شکستی دیگر خوانده می شد.

آن ها می خواستند بتلفیلد را بر خلاف رقیبش از عصر مدرن دور کرده و به دوران حیات هواپیماهای ملخی غیر قابل اطمینان، تانک های غول آسای ترسناک و سلاح های نه چندان پیشرفته جنگ جهانی اول ببرند. الکترونیک آرتز به تصمیم دایس اعتماد کرد و دیری نپایید تا نتیجه اعتمادش را در آمار بازدید اولین تریلر بازی دید.

Battlefield 1 طرفداران و منتقدین را شگفت زده کرد. بخش چند نفره بازی، قدرتمندتر از همیشه ظاهر شده و علاقه مندان سبک شوتر و بازی های رقابتی را ساعت ها غرق تجربه هایی تکرار نشدنی می کند. تجربه هایی که مشابه آن ها در هیچ عنوان دیگری یافت نمی شود. بخش داستانی کوتاه بازی نیز فرصتی است تا در قالب مراحلی جذاب و حماسی با مکانیزم بازی و داستان های جنگ جهانی اول بیشتر آشنا شوید.

حتماً می پرسید 100 سال عقب رفتن در زمان و استفاده از تجهیزاتی غیر پیشرفته و ابتدایی یا کنترل تانک هایی آهسته و زشت چه لذتی می تواند داشته باشد؟ پاسخ این پرسش، بصیرت و هنر دایس در خلق دوباره جنگ جهانی اول برای گیمر ها است.

سازندگان بازی به شکلی استادانه سرعت شلیک سلاح ها، خشاب گذاری آن ها و حتی سرعت حرکت گلوله ها را بالا بردند تا بتلفیلد 1 همان حس همیشگی و سرعت نسخه های پیشین را داشته باشد. اگر این موارد را در کنار جلوه های بصری خیره کننده، فیزیک و تخریب پذیری کم نظیر و صداگذاری فوق العاده قرار دهید، بازی سحر و جادو خود را نشان می دهد.

به زبان ساده تر، بتلفیلد 1 تنها عنوانی است که تنها در یک صحنه، خرابی ساختمانی چند طبقه توسط تانکی غول آسا، تک تیراندازهایی که شما را نشانه رفته و هواپیماهایی را که به سمت کشتی هوایی دیوانه وار شلیک می کنند، به تصویر می کشد. به همین دلایل است که از نگاه ما، شایستگی انتخاب به عنوان سومین بازی برتر سال را دارد.

2. Uncharted 4: A Thief’s End

  • پلتفرم ها: پلی استیشن 4
  • تاریخ عرضه: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 93
  • امتیاز دیجیاتو: 96

بعد از گذشت سه سال از عرضه پلی استیشن 4 و عرضه نسخه ریمستر سه گانه آنچارتد، طرفداران کنسول جدید سونی بالاخره توانستند طعم یک آنچارتد نسل هشتمی را بچشند و باید گفت که هیچ چیز، شکوهمندانه تر از آن نبود. آنچارتد 4، پایانی شکوهمندانه برای یکی از بهترین فرنچایزهای تاریخ رقم زد و گیمرها را در حسرت نسخه ای دیگر و ماجراجویی دیگری به همراه ناتان دریک رها کرد.

از هر نظر که به آنچارتد 4 نگاه کنیم، با عنوانی کامل طرف هستیم. داستان بازی، هرچند هنوز روند عجیب این سری را حفظ کرده، به غایت زیبا بود و روایت بی نظیر آن، سبب می شد گاه با صدای بلند بخندیم و گاه اشک در چشم هایمان حلقه بزند. از منظر گیم پلی هم که دیگر حرفی باقی نمی ماند جز اینکه آنچارتد با درآمیختن تجربه استودیوی ناتی داگ در ساخت The Last of Us و گیم پلی کلاسیک این سری، بار دیگر استانداردها را تا چند مرتبه ارتقا داد.

و اما گرافیک. از آن جایی که استودیوی ناتی داگ همواره مسئولیت توسعه رابط برنامه نویسی کنسول های سونی را برعهده داشته، انتظارات از گرافیک بازی زیاد بود و انتظار داشتیم با استفاده از سخت افزار قدرتمند کنسول نسل هشتمی پلی استیشن 4، شاهد طراحی مثال زدنی انیمیشن ها، محیط ها و خلاصه تمام ویژگی های دیداری باشیم.

خوشبختانه ناتی داگ یکبار دیگر ناامیدمان نکرد و چنان گرافیک آنچارتد 4 را ارتقا داد که بعید بود شخصی ناآگاه به بازی های ویدیویی را کنار خود بنشانید و تصور نکند در حال تماشای یک فیلم سینمایی بسیار خوش ساخت است.

آنچارتد 4 نه تنها بیش از سابق روی نمایش ارتباط میان ناتان با سایر شخصیت ها همچون سم و سالی تمرکز داشت، بلکه با ارائه فلش بک هایی متفاوت، چگونگی آشنایی و تعامل آنها در گذشته را نیز تصویر می کرد. و جالب تر اینکه تمام المان های متفاوت داستانی، به خوبی در گیم پلی تقریباً 15 ساعته بازی جای گرفته اند و آنچارتد را یک بار برای همیشه، به جمع بندی بسیار مناسبی می رسانند.

ناتی داگ با ساخت آنچارتد 4، یک بار دیگر توانست استانداردهایی که خود آن ها را خلق کرده بود ارتقا دهد و به شعار سونی در قبال کنسول پلی استیشن 4، یعنی Greatness Awaits جامه عمل بپوشاند. آخرین نسخه آنچارتد، بدون شک یکی از سه بازی برتر امسال تلقی می شود و تجربه آن، چه برای طرفداران قدیمی فرنچایز و چه افرادی که هیچوقت قادر به تجربه اش نبوده اند، امری ضروری به حساب می آید.

1. Overwatch

  • پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، اکس باکس وان
  • تاریخ عرضه: ۴ خرداد ۱۳۹۵
  • میانگین امتیازات از وبسایت متاکرتیک: 91
  • امتیاز دیجیاتو: 97

برای یافتن بهترین بازی سال، باید بگردیم و ببینیم که کدام بازی، بهترین تجربه را برای مخاطبینش به ارمغان آورده. هر عنوانی لزوما نباید دارای داستانی پیچیده و غنی باشد که بتواند به این مهم برسد، حتی نیازی هم ندارد که شامل بخش داستانی باشد! به همین دلیل هم نباید از مشاهده عنوانی که فقط روی بخش چند نفره تمرکز دارد در صدر این لیست تعجب زده شوید.

اوورواچ، ساخته شرکت شهیر بلیزارد، شوتر اول شخصی است که روی بخش چند نفره تمرکز کرده و می توان به جرات گفت که در حیطه خودش عنوانی است بی نقص و بی همتا. در واقع ما پا را از این حرف هم فراتر می گذاریم و با اطمینان می گوییم که اوورواچ، توانسته بازی های آنلاین چند نفره و به خصوص شوتر را یک گام به جلو هل بدهد.

اوورواچ شوتری محسوب می شود که کلید برنده شدن در آن کار تیمی است. اما این بازی، نه جدیت را فدای سرگرم کننده بودن می کند و نه بالعکس. هر بازیکنی با هر سلیقه ای می تواند از شوتر بلیزارد لذت ببرد و برای ماه ها سرگرم آن شود. اوورواچ از آن هایی است که لذت دیگر بازی ها را زیر زبان تان تلخ می کند!

در اوورواچ، قهرمانان مختلف به نبرد با هم می روند و بازیکنان شخصیت خود را از بین آن ها بر می گزینند. بازی داستانی ندارد و پیش زمینه این شخصیت ها در انیمیشن ها و کتاب های خارج از بازی روایت می شود. اما این قهرمانان به قدری خوب طراحی شده اند که به حق می توان گفت که از شخصیت اصلی بسیاری از عناوین داستان محور هم جذاب ترند!

هر یک از این هیرو ها گیم پلی یکتا و منحصر به فرد خود را دارند و بازی کردن در نقش تک تک شان بسیار لذت بخش است. به همین دلیل هم هست که این بازی در طولانی مدت، ارزش تکرار بسیار بالایی دارد و زود خسته کننده نمی شود. قطعا، تسلط کامل به تمامی این شخصیت ها نیاز به ماه ها وقت دارد!

یکی از نکاتی که اوورواچ را از دیگر هم سبکان خودش متمایز کرده، پشتیبانی تمام و کمال بلیزارد از این بازی است. این کمپانی مرتبا، محتویات مختلف را به صورت آپدیت های رایگان برای این بازی عرضه می کند تا اوورواچ همواره حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد. به همین دلیل هم قرار نیست که اوورواچ به این زودی ها رنگ و بوی تکرار به خود بگیرد.

اولین تجربه بلیزارد در ژانر شوتر اول شخص به شدت درخشیده و تحسین همگان، از منتقدین تا بازیکنان را برانگیخته. به همین دلیل هم اوورواچ با شایستگی، به عنوان بهترین بازی سال از نگاه دیجیاتو انتخاب شده است.

♦    ♦    ♦

بهترین بازی سال شما چیست؟ از انجام کدام بازی ویدیویی در سالی که گذشت بیشترین لذت را بردید؟ کدام بازی ها کاملا ناامیدتان کردند؟ تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

The post appeared first on .

بهترین بازی های ویدیویی سال 2016 به انتخاب دیجیاتو

بهترین لپ تاپ های سال ۲۰۱۶ به انتخاب دیجیاتو

بهترین لپ تاپ های سال ۲۰۱۶ به انتخاب دیجیاتو

هیچکس تردیدی ندارد که ظهور و گسترش استفاده از ابزارهای موبایل، روی بازار کامپیوترهای شخصی تاثیر گذاشته و فروش آنها را کاهش داده است. اما بر خلاف پیشبینی ها، هنوز هم کامپیوترهای شخصی بسیاری از عملکردها را خصوصاً در حوزه کسب و کار به شکل مناسب تری انجام می دهند، در نتیجه امکان جایگزین کردن کامل آنها با ابزارهای موبایل وجود ندارد.

از طرف دیگر باید توجه داشت که تهدید بازار کامپیوترهای شخصی توسط ابزارهای موبایل باعث شده تولید کنندگان دست به کار شده و برای رقابت، انواع قابلیت های مبتکرانه را به محصولات خود اضافه نمایند.

حالا لپ تاپ هایی در بازار وجود دارند که به لولاهای عجیب و مبتکرانه مجهز هستند یا به جای دکمه های کیبورد، یک نمایشگر لمسی نواری شکل در اختیار شما قرار می دهند.

اگر قصد خرید لپ تاپ دارید یا می خواهید با بهترین های موجود در بازار آشنا باشید، از شما دعوت می کنیم با ادامه ی این مطلب همراه شوید.

بهترین انتخاب عمومی: Dell XPS 13

قیمت از حدود 800 دلار

سبک، زیبا، پر قدرت و خوش قیمت

شرکت Dell در تولید XPS 13 آنقدر موفق عمل کرده که انتخاب محصول دیگری به عنوان بهترین لپ تاپ در سال 2016 دشوار خواهد بود. این کامپیوتر ظریف از ترکیب آلومینیوم و فیبر کربن ساخته شده و طراحی چشم نوازی دارد که توجه ها را به سوی خود جلب می کند.

ظرافت طراحی حتی در اطراف نمایشگر دستگاه هم به چشم می خورد، چرا که صفحه نمایش مبتنی بر فناوری InfinityEdge ساخته شده و حاشیه قابل توجهی ندارد.

این در حالی است که یک کادر پلاستیکی نه چندان دلچسب نمایشگر بسیاری از رقبای محصول را در میان گرفته است. علاوه بر این باید توجه داشت که این موضوع تنها زیبایی دستگاه را افزایش نمی دهد، بلکه به کاهش وزن و ابعاد XPS 13 منجر شده است.

اما با وجود وزن و ابعاد مناسب، ظرفیت باتری دستگاه آنقدری هست که برای یک روز استفاده کفایت کند. البته این موضوع تا حد زیادی به نوع استفاده ی شما و خصوصیات مدلی که انتخاب کردید بستگی دارد.

برای مثال بالاترین مدل از XPS به پردازنده Core i7 و نمایشگری با رزولوشن 1800 در 3200 مجهز است، اما باز هم می توانید با هر شارژ روی حداقل 8 ساعت استفاده از محصول حساب باز کنید.

از دیگر نقاط قوت دستگاه نیز می توان به تاچ پد بزرگ و دقیق و تجربه تایپ مناسب کیبورد اشاره کرد.

البته XPS 13 هم مثل هر محصول دیگری نقاط ضعف خود را دارد، از جمله وب کم دستگاه که به دلیل عدم وجود حاشیه ی کافی، در پایین نمایشگر قرار دارد و اگر زیاد مکالمه ی تصویری انجام می دهید، لازم است به این موضوع عادت کنید.

اما ایرادهای دستگاه در مجموع همینقدر جزئی هستند و لابلای جذابیت های محصول به چشم نخواهند آمد.

XPS 13 با ویژگی های سخت افزاری متنوعی قابل خرید است تا برای تمام کاربران سودمند باشد. برای پردازنده سری های Core i3، i5 یا i7 از نسل هفتم موسوم به کیبی لیک را در اختیار دارید و حافظه ی رم تا 16 گیگابایت قابل انتخاب است.

در اینجا بد نیست اشاره کنیم که بالاترین پردازنده قابل انتخاب در بسیاری از لپ تاپ های اولترابوک رده بالا، Core i7-6500U به حساب می آید، اما Dell برای XPS 13 مدل Core i7-7500U را هم در نظر گرفته که خصوصاً در حوزه گرافیک، توان پردازشی بالاتری دارد.

در نهایت به حافظه داخلی دستگاه می رسیم که به شکل پیش فرض از نوع SSD و با ظرفیت 128 گیگابایت در نظر گرفته شده، اما تا 256 گیگابایت قابل افزایش است.

لپ تاپ های زیبا، جذاب و پر قدرت در بازار کم نیستند، اما چیزی که XPS 13 را به انتخاب اول بسیاری از کاربران و متخصصین امر تبدیل کرده این است که قیمت محصول Dell با وجود تمام این خصوصیات، از تنها 799 دلار آغاز می شود.

مدل پایه علاوه بر حافظه 128 گیگابایتی SSD، به پردازنده i3 و 4 گیگابایت حافظه رم DDR3 مجهز است.

با پرداخت 999 دلار می توانید پردازنده i5 و 8 گیگابایت حافظه رم DDR3 در اختیار داشته باشید. اضافه کردن نمایشگر لمسی به این مجموعه هم قیمت دستگاه را تا 1299 دلار بالا می برد.

اما این پایان کار نیست و بودجه ی بالاتری داشته باشید می توانید ویژگی های سخت افزار دستگاه را بالاتر ببرید.

گزینه های دیگر: Lenovo Ideapad 710S

بهترین لپ تاپ اقتصادی: Asus Zenbook UX305CA

قیمت: از حدود 600 دلار

محصولی که با وجود قیمت اقتصادی سخت افزار قابل قبولی در اختیار شما قرار می دهد

هرچند برچسب قیمت 800 دلار برای XPS 13 کاملاً مناسب به نظر می رسد، اما سالهاست که بر اساس آمار ها کاربران به طور متوسط برای خرید لپ تاپ 600 دلار هزینه می کنند.

بر همین اساس تصمیم گرفتیم برای کاربرانی که برای قیمت دستگاه اولویت بالاتری برخوردار هستند نیز یک مدل جذاب معرفی کنیم. هرچند ذن بوک ایسوس به اندازه XPS 13 سریع نیست و حاشیه های بیشتری در اطراف نمایشگر دارد، اما نسبت به قیمت خود بهترین سخت افزار ممکن را در اختیار شما قرار می دهد.

مدل پایه از این محصول به پردازنده Core m3 در کنار 8 گیگابایت حافظه رم و 256 گیگابایت حافظه SSD مجهز است که این آخری نسبت به XPS 13 هشتصد دلاری 2 برابر بیشتر است.

اگر به سخت افزار بهتری احتیاج داشته باشید، می توانید با 50 دلار هزینه بالاتر مدل UX305UA از همین سازنده را تهیه کنید که اندکی بزرگتر و سنگین تر است اما در عوض از پردازنده Core i5 بهره می برد.

گزینه ی دیگر: HP Stream 11

بهترین کامپیوتر مک: MacBook Pro (2015)

قیمت: از 1300 دلار

برای کاربرانی که به استفاده از پلتفرم مک تمایل دارند

در سال جاری، انتخاب بین کامپیوترهای مک چندان هم ساده انجام نمی گیرد. امسال اپل پس از مدتها بالاخره لپ تاپ های مک بوک پرو را بروزرسانی کرد، اما قابلیت های جدیدی که برای این محصول در نظر گرفته شده بیش از آنکه برای کاربران حرفه ای تر جذاب و کاربردی باشد، توجه کاربران عمومی تر را به خود جلب کرده و به بحث و جدل زیادی منجر شده است.

مک بوک پرو های جدید که پسوند «حرفه ای» را بر خود دارند، حالا به جای ردیف دکمه های فانکشن در بالای کیبورد، به یک نمایشگر نواری شکل لمسی مجهز هستند که به شکل محسوسی نحوه ی تعامل کاربر را با لپ تاپ تغییر می دهد.

اما نسل جدید یک تفاوت مهم دیگر هم با گذشته دارد و اینکه حالا دیگر اگر تازه ترین لپ تاپ های اپل را خریداری کنید، تنها 2 یا 4 درگاه USB نوع C در اختیار خواهید داشت که تمام عملکردها (از جمله شارژ) از طریق همان ها انجام می شود.

اگر شما کاربری هستید که لپ تاپ خود را برای کار های تخصصی مورد استفاده قرار می دهید یا در طول روز ابزارهای مختلفی را به کامپیوتر خود متصل می کنید، وجود تنها یک نوع درگاه روی مک بوک های جدید برای شما چندان دلچسب نخواهد بود.

در این صورت، لازم است همواره انواع کابل های مبدل و دانگل های متعدد را همراه داشته باشید تا در صورت نیاز به وصل کردن هر ابزار احتمالی، امکان انجام این کار وجود داشته باشد.

بدون تردید در آینده با روی آوردن تولید کنندگان ابزارهای مختلف به استفاده از درگاه USB نوع C این مشکل مرتفع می شود، اما در حال حاضر چنین خصوصیتی در کنار قیمت بالای مدل های جدید انتخاب را تا حد زیادی دشوار کرده و باعث شده، هنوز هم نیم نگاهی به مدل های عرضه شده در سال های گذشته داشته باشیم.

ساده ترین انتخاب در حالتی است که محدودیتی برای بودجه قائل نباشید و هیچ چیز هم به جز حرکت بر لبه ی فناوری شما را راضی نکند. در این صورت، مک بوک پروی 15 اینچی مدل 2016 همان چیزی است که دنبالش هستید.

این محصول قدرتمند ترین لپ تاپ ساخته شده به دست اپل است که قیمت آن از 2400 دلار آغاز می شود و همان مدلی است که فقط 4 درگاه USB نوع C دارد، در نتیجه باید بودجه جداگانه ای را نیز برای خرید مبدل های مورد نیاز خود در نظر داشته باشید.

اگر محدودیت بودجه دارید و هنوز هم تازه ترین مدل ها را می خواهید، می توانید مدل 13 اینچی از مک بوک پروی مدل 2016 را انتخاب کنید که نمایشگر کوچکتری دارد و از نظر سخت افزاری هم ضعیف تر است، اما در عوض در مدل پایه با قیمت 1800 دلار عرضه می شود.

اگر تاچ بار برای شما جذابیتی ندارد، باز هم می توانید با انتخاب مدل 13 اینچی ساخت 2016 فاقد تاچ بار هزینه خود را تا 1500 دلار کاهش دهید، اما این نسخه تنها 2 درگاه USB نوع C دارد، در نتیجه اگر تاچ بار نمی خواهید خرید مدل 2015 با قیمت 1300 دلار برای شما انتخاب منطقی تری به حساب می آید.

این مدل از نظر سخت افزاری فاصله چشمگیری با نسخه عرضه شده در سال 2016 ندارد، اما در عوض به 2 درگاه USB 3.0، دو تاندر بولت 2، یک HDMI و کارت خوان مجهز است که برای بسیاری از کاربران، نسبت به اندکی سرعت سخت افزاری بالاتر، کاربردی تر به نظر می رسد.

مک بوک 12 اینچی عرضه شده در سال 2015 هم با قیمت 1300 دلار عرضه می شود و کمتر از یک کیلوگرم وزن دارد که آن را به قابل حمل ترین لپ تاپ اپل تبدیل می کند. اما این محصول هم تنها یک درگاه USB-C دارد که حتی شارژ لپ تاپ هم با همان انجام می شود.

در نهایت به مک بوک ایر می رسیم که دیگر قابل حمل ترین محصول اپل نیست و سخت افزار چندان قدرتمندی هم ندارد، اما با شروع قیمت از 1000 دلار ارزان ترین لپ تاپ اپل محسوب می شود.

با توجه به توضیحات بالا، مک بوک پروی مدل 2015 برای بیشتر کاربران انتخاب مناسب تری به نظر می رسد و مدل 2016 از مزیت های کافی برای جایگزین شدن با آن برخوردار نیست.

در صورت تهیه مدل 2015 چندین درگاه متنوع در اختیار دارید و لازم نیست برای گسترش استفاده و فراگیری USB نوع C منتظر بمانید، مگر اینکه بخواهید با تهیه مدل 2016 حتماً تازه ترین دستیافته های اپل را در اختیار داشته باشید.

گزینه های دیگر: MacBook Pro 2016 (بسته به نیاز شما دارای تاچ بار یا نسخه ی ارزان تر فاقد آن)

بهترین کامپیوتر سرفس: Surface Book with Performance Base

قیمت: از حدود 2400 دلار

اولین و بهترین لپ تاپ مایکروسافت

اولین لپ تاپ مایکروسافت در عین حال یکی از بهترین کامپیوترهای ساخته شده به دست این شرکت است و از قابلیت های پیشرفته و منحصر به فرد بهره می برد.

البته در نسل اول محصول ایراداتی به چشم می خورد که سازنده به سرعت آنها را مرتفع و نسخه بروزرسانی شده بدون مشکل از Surface Book را به بازار عرضه کرد.

البته لازم است بدانید که حتی نسخه ی بروزرسانی شده هم به آخرین نسل پردازنده های اینتل مجهز نیست و مایکروسافت هم مثل اپل پردازنده های قدیمی تر را برای لپ تاپ جدید خود در نظر گرفته است؛ از جمله برای نسخه Performance Base که مدل قوی تر است و قیمتش از 2400 دلار آغاز می شود.

در این مدل کارت گرافیک GTX 965M به شکل اختصاصی با 2 گیگابایت حافظه، وظیفه پردازش های گرافیکی دستگاه را بر عهده دارد تا امکان انجام کار های تخصصی تر در حوزه گرافیک روی این محصول وجود داشته باشد.

موضوع حتی جالب تر هم می شود وقتی بدانید این لپ تاپ قدرتمند به یک لولای آهنربایی مبتکرانه مجهز است، در نتیجه به سادگی می توانید نمایشگر آن را جدا کرده و در صورت تمایل، همراه با استایلوس به شکل یک تبلت مبتنی بر ویندوز 10 مورد استفاده قرار دهید.

سازنده در مدل جدید نه تنها توان پردازشی دستگاه را به شکل قابل توجهی افزایش داده، بلکه عمر باتری دستگاه را نیز بهبود داده و به 13 ساعت رسانده است.

Surface Book ظریف و زیبا با وجود همه ی این قابلیت ها تنها حدود 23 میلی متر ضخامت و اندکی بیش از 1.5 کیلو گرم وزن دارد، در نتیجه به راحتی می توانید آن را همراه داشته و به شکل لپ تاپ یا تبلت مورد استفاده قرار دهید.

گزینه های دیگر: Surface Pro 4

بهترین کامپیوتر 2 در 1: HP Spectre x360

قیمت از حدود 850 دلار

محصولی که برای تبدیل شدن به تبلت، لپ تاپ بودن خود را فدا نمی کند

کامپیوترهای 2 در 1 هنوز به بلوغی که توقع می رود نرسیده اند و بدون تردید در آینده پیشرفت های قابل توجهی خواهند داشت، اما اگر می خواهید لپ تاپ شما حتماً قابلیت تبدیل شدن به تبلت را داشته باشد، HP Spectre x360 یکی از بهترین محصولاتی است که می توانید آن را با قیمت مناسب تر از رقبا تهیه کنید.

البته هنگام خرید چنین محصولی لازم است توقعات خود را با آنچه به دست می آاورید تنظیم کنید، چرا که هرچند لپ تاپ شما قابلیت تبدیل شدن به تبلت را دارد، اما هنگامی که نمایشگر آن را برعکس می کنید به شکل کاملاً تخت روی پشت بدنه قرار نمی گیرد و اندکی شیب دارد، در نتیجه ارگونومی آن به خوبی تبلت های واقعی نخواهد بود.

وزن دستگاه نیز در نسخه 13 اینچی 1.2 کیلوگرم است که هرچند رقم مناسبی به حساب می آید، اما برای مثال آیپد پرو 12.9 اینچی () حدود نیم کیلو گرم سبک تر است.

اما به قدرت سخت افزاری دستگاه که می رسیم، تبلت باریک و سبک اپل بدون صحبت از میدان کنار می رود. قیمت Spectre x360 روی وبسایت سازنده از حدود 850 دلار آغاز می شود و تا حدود 1500 دلار بالا می رود، اما هر کدام را که تهیه کنید به پردازنده نسل هفتم سری کیبی لیک مجهز خواهد بود.

حافظه رم دستگاه بین 4 تا 16 گیگابایت قابل انتخاب است و حافظه داخلی دستگاه هم می تواند بین 128 تا 500 گیگابایت متغیر باشد، خصوصیاتی که در کنار دیگر ویژگی های دستگاه باعث می شود Spectre x360 قادر باشد به شکل مناسبی نیازهای کاربران را رفع نماید.

گزینه های دیگر: Lenovo ThinkPad X1 Yoga

بهترین عمر باتری: Lenovo ThinkPad X260

قیمت: از حدود 750 دلار

آزادی واقعی برای یک لپ تاپ

یکی از عمده ترین نقاط تمایز لپ تاپ با کامپیوتر دسکتاپ در این است که بتوانید آن را همراه خود حمل و بدون نیاز به بی حرکت ماندن در یک نقطه، آزادانه عملکردهای مورد نظر خود را انجام دهید.

اما با این وجود باتری دستگاه نخستین بخشی به حساب می آید که تولید کنندگان برای کاهش وزن و ضخامت لپ تاپ آن را فدا می کنند.

اگر عمر باتری بیش از هر چیز برای شما اهمیت دارد، ThinkPad X260 را در نظر داشته باشید که به باتری 9 سلولی با توان 72 وات در ساعت مجهز است و با هر شارژ می تواند در یک استفاده ترکیبی، تا 17 ساعت کاربر را همراهی می کند.

البته سازنده عمر باتری دستگاه را 21.4 ساعت اعلام کرده است، اما توجه داشته باشید که این موضوع تا حد زیادی به نوع استفاده شما بستگی دارد و عموماً عدد های دنیای واقعی از شرایط آزمایشگاهی کمتر هستند.

برای مقایسه، سرفیس بوک مایکروسافت را در نظر بگیرید که از نظر عمر باتری یکی از بهترین های بازار است و با هر شارژ حدود 12 ساعت کارایی دارد. مک بوک ایر هم یکی از نخستین محصولاتی است که هنگام صحبت از عمر باتری لپ تاپ ها به ذهن متبادر می شود، اما با وجود هماهنگی بالای سخت افزار و نرم افزار، ظرفیت باتری آن از 14 ساعت فراتر نمی رود.

لنوو برای فراهم آوردن عمر باتری بسیار مناسب، وزن دستگاه را هم چندان فدا نکرده و ThinkPad X260 در نتیجه 1.3 کیلو گرم وزن دارد، خصوصیتی که در کنار عمر باتری خارق العاده این لپ تاپ را به یکی از قابل حمل ترین های بازار تبدیل می کند.

بهترین لپ تاپ گیمینگ: Razer Blade Pro

قیمت: از حدود 3700 دلار

هر آنچه گیمر ها می خواهند

هرچند در بازار ایران دسترسی به محصولات گیمینگ اندکی دشوار است، اما محصولات Razer به عنوان یکی از بهترین تولید کنندگان این بخش در بازار وجود دارند؛ از جمله Razer Blade Pro که یکی از تازه ترین لپ تاپ های گیمینگ شرکت آمریکایی به حساب می آید.

محصول جدید Razer مثل لپ تاپ های قبلی از طراحی جذاب و چشم نوازی بهره می برد، اما زیر پوسته ی خود یک ویژگی منحصر به فرد دارد که برای گیمیر ها دلچسب است و Blade Pro را نسبت به رقبا متمایز می کند.

Razer برای اولین بار موفق شده در این لپ تاپ یک کیبورد مکانیکی را به کار گیرد، موضوعی که در کنار قدرت سخت افزاری بالا، فاصله Blade Pro را از نظر تجربه گیمینگ به کامپیوترهای دسکتاپ هرچه نزدیک تر می کند.

شرکت آمریکایی علاوه بر این تاچ پد دستگاه را هم مثل نسل های قبلی به سمت راست کیبورد منتقل کرده تا هنگام بازی کردن هیچ چیز جز دکمه های کیبورد در مسیر دستان شما نباشد.

این تاچ پد در عین حال قابلیت پخش تصویر را هم دارد، در نتیجه می توانید آن را به عنوان مانیتور جانبی دوم مورد استفاده قرار دهید.

Blade Pro علاوه بر این به یک نمایشگر 17.3 اینچی با رزولوشن 4K مجهز است و از فناوری G-Sync انویدیا هم پشتیبانی می کند.

از دیگر مشخصات دستگاه می توان به پردازنده اینتل Core i7 سری 6700HQ همراه با کارت گرافیک دسکتاپ GTX 1080 ساخت انویدیا، 32 گیگابیت حافظه رم DDR4 و حافظه داخلی SSD با ظرفیت 512 تا حداکثر 2 ترابایت اشاره کرد.

همانطور که با نگاهی به جدول مشخصات دستگاه هم نمایان است، این لپ تاپ از ویژگی های سخت افزاری در سطح کامپیوترهای دسکتاپ بهره می برد و از نظر توان پردازشی کمبودی ندارد؛ آن هم در حالی که ضخامت دستگاه 22.5 میلی متر و وزن بدنه ی زیبا و چشم نواز این محصول تنها 3.54 کیلوگرم است.

گزینه های دیگر: Alienware 13 R3 و Asus ROG Strix GL502

بهترین برای واقعیت مجازی: MSI GT83VR Titan SLI

قیمت: از حدود 3000 دلار

لپ تاپ، با توان پردازش گرافیکی در سطح کامپیوترهای دسکتاپ

تمام لپ تاپ های جدید MSI که پسوند VR را در نام خود دارند، به کارت گرافیک های جدید رده بالا از سری پاسکال انویدیا مجهز هستند و در نتیجه می توانند هدست های واقعیت مجازی را راه اندازی کنند.

شرکت تایوانی در کامپیوترهای جدید خود تمرکز زیادی روی قابلیت اجرای واقعیت مجازی داشته و GT83VR Titan SLI یکی از بهترین ها به حساب می آید که به دو کارت گرافیک GeForce GTX 1070 با پیکربندی SLI یا یک کارت گرافیک GTX 1080 مجهز است.

این محصول در هر دو مدل، از توان پردازش گرافیکی در سطح یک کامپیوتر رومیزی برخوردار است، در نتیجه به راحتی می توانید هدست های واقعیت مجازی مثل HTC Vive یا Oculus Rift را با استفاده از آن راه اندازی کنید.

اما لپ تاپ های جدید MSI یک ویژگی منحصر به فرد هم دارند که اهمیت واقعیت مجازی برای این شرکت را نشان می دهد و GT83VR Titan SLI را نسبت به محصولات دیگر متمایز می کند.

در این لپ تاپ های جدید اگر به نرم افزار Dragon Center سازنده مراجعه کنید، یک دکمه نام VR Ready مشاهده می کنید که وقتی فعال باشد، به شکل خودکار متصل شدن هدست های واقعیت مجازی را تشخیص می دهد.

در این حالت، دستگاه پردازش های غیر ضروری پس زمینه را متوقف می کند و حداکثر توان پردازشی ممکن را در اختیار هدست واقعیت مجازی قرار می دهد تا یک تجربه کاربری روان و لذت بخش برای کاربر تضمین شود.

سیستم خنک کننده این لپ تاپ نیز Cooler Boost Titan نام دارد و از 2 فن قدرتمند در کنار 10 یا 12 لوله گرمایی تشکیل شده تا امکان استفاده از حداکثر توان پردازش کارت های گرافیکی روی GT83VR وجود داشته باشد.

GT83VR علاوه بر این یکی از نخستین لپ تاپ های گیمینگ بازار است که از نمایشگر Full HD با سرعت پاسخگویی 5 میلی ثانیه و نرخ بروزرسانی تصویر 120 هرتز بهره می برد، در نتیجه حتی هنگامی که از هدست واقعیت افزوده استفاده نمی کنید هم تجربه چشمگیری از انجام بازی های کلاسیک و معمول بازار در اختیار شما قرار می دهد.

بهترین کروم بوک: Acer Chromebook 15

قیمت از حدود 250 دلار

بهترین لپ تاپ برای کاربرانی که اولیت بالاتری از هزینه ی پرداختی نداشته باشند

اگر از لپ تاپ تنها برای اینترنت گردی استفاده می کنید، کروم بوک ها قادر هستند این نیاز را با هزینه اندکی تامین نمایند. البته باید توجه داشته باشید که کروم بوک ها ویندوز ندارند و سیستم عامل Chrome OS را مورد استفاده قرار می دهند.

در این سیستم عامل، همه چیز از طریق سرویس های اینترنتی انجام می شود و در حقیقت مثل این می ماند که رابط کاربری کامپیوتر شما چیزی شبیه به مرورگر گوگل کروم باشد.

اگر چنین محصولی برای شما کاربردی است، کروم بوک 15 اینچی ایسر یکی از بهترین مدل هایی است که می توانید تهیه کنید، چرا که در دنیای ویندوز برای داشتن سخت افزار مشابه لازم است رقم های به مراتب بالاتری پرداخت کنید.

برای مثال نمایشگر Full HD دستگاه را در نظر بگیرید، یا پردازنده 1.5 گیگاهرتزی دو هسته ای سلرون اینتل، 2 گیگابایت حافظه رم و 4 گیگابایت حافظه داخلی که هر دو مورد آخر، تا 2 برابر دیگر هم قابل افزایش هستند.

گزینه ی دیگر: Asus Chromebook C201 و HP Chromebook 13 G1

بهترین لپ تاپ مالتی مدیا: Dell XPS 15

قیمت: از حدود 1000 دلار

نمایشگر بزرگ و چشم نواز برای تمرکز هرچه بیشتر بر محتوای تصویری

قیمت مدل 13 اینچی از این محصول آنقدر مناسب است که آن را به بهترین انتخاب بازار تبدیل کرده، اما تردیدی وجود ندارد که هر کاربری از داشتن فضای بیشتر استقبال می کند و همین موضوع باعث شده لپ تاپ های 15 اینچی بالاترین میزان فروش را داشته باشند.

اگر شما هم به محصول بزرگتری احتیاج دارید و حاضر هستید رقم بالاتری خرج کنید، Dell XPS 15 یکی از بهترین محصولاتی است که در رده ی 15 اینچی ها قابل خرید است.

با رقم بالاتری که هزینه می کنید، نه تنها فضای بیشتری در اختیار دارید، بلکه می توانید قوی ترین سخت افزار موجود در بازار را هم برای محصول انتخاب کنید، از جمله بالاترین پردازنده های چهار هسته ای، کارت های گرافیک قدرتمند انویدیا و حتی صفحه نمایش 4K که روی مدل کوچک تر ارائه نمی شود.

تنها نکته ی منفی در این میان عمر باتری دستگاه است که نسبت به بسیاری از رقبا و حتی محصول کوچکتر همین سازنده در رده پایین تری قرار می گیرد، خصوصاً اگر سخت افزار بسیار قدرتمند و نمایشگر رزولوشن بالا را انتخاب کرده باشید.

اما حتی با این وجود وقتی XPS 15 را در مقابل رقبایش قرار می دهیم، محصول جذاب تری به نظر می رسد.

Acer Aspire E15 خوش ساخت و خوش قیمت است اما زیبایی محصول Dell را ندارد. Asus X555UB-NH51 محصول لوکس تری به نظر می رسد، اما قیمت بالاتری هم دارد. حتی Inspiron 7000 که توسط Dell ساخته شده هم هرچند از بسیاری جهات با XPS 15 برابری می کند، اما صفحه نمایش چندان خوبی ندارد.

بر همین اساس می توان گفت Dell XPS 15 با در نظر گرفتن همه چیز، بهترین لپ تاپ 15 اینچی موجود در بازار به حساب می آید، مگر اینکه بخواهید هزینه کمتری بپردازید.

در این صورت Acer Aspire E15 گزینه مناسب تری به نظر می رسد که هرچند طراحی زیبایی ندارد، اما از امکانات کافی برای رفع نیازهای بیشتر کاربران بهره می برد و قیمت مناسب تری هم دارد.

گزینه های دیگر: Acer Aspire E15

بهترین نوآوری: MSI GT72VR 6RE Dominator Pro Tobii

قیمت: از حدود 1600 دلار

دست ها برای بازی کردن کافی نیستند

در سال جاری، تولید کنندگان مختلفی تلاش کردند کیبورد و تاچ پد لپ تاپ های خود را متحول کنند؛ از اپل گرفته که دکمه های فانکشن را با یک نمایشگر نواری شکل لمسی جایگزین کرد، تا Razer که در Blade Pro تاچ پد دستگاه را به صفحه نمایش جانبی دوم تبدیل کرده و لنوو که در Yoga Book به کلی یک سطح لمسی را به جای کیبورد و تاچ پد در اختیار شما قرار می دهد.

اما همه ی این ابتکار ها در مراحل اولیه توسعه قرار دارند و هنوز راه زیادی باقی است تا پتانسیل های کامل آنها شناسایی و به بلوغ برسند.

اما اگر به دنبال کاربردی ترین قابلیت مبتکرانه هستید که حقیقتاً تجربه کاربر شما را تغییر می دهد، لازم است با لپ تاپ Dominator Pro از MSI آشنا شوید؛ نخستین محصول شرکت تایوانی که از دوربین ردگیر چشم Tobii بهره می برد.

این دوربین EyeX نام دارد و از قابلیت Windows Hello پشتیبانی می کند، در نتیجه هنگامی که در مقابل لپ تاپ قرار گیرید، قفل دستگاه به سرعت باز می شود.

قابلیت های دیگری هم در محیط ویندوز وجود دارد که می توانید به لطف دوربین توبی آنها را انجام دهید، اما حالت استفاده از این دوربین زمانی است که مشغول انجام بازی های کامپیوتری باشید.

اگر بازی شما از فناوری Tobii پشتیبانی کند، در حقیقت علاوه بر ماوس و کیبورد، یک راه تعامل سوم هم در اختیار دارید و می توانید برخی از عملکردها را با چشم انجام دهید.

برای مثال می توانید با نگاه کردن به اطراف به اصطلاح Free Look بگیرید یا با نگاه کردن به سوی دشمنان نشانه گیری کنید.

این قابلیت ها تا حد زیادی به ابتکار سازنده ی بازی بستگی دارد، برای مثال در آخرین نسخه Assassins Creed هنگامی که به گوشه های تاریک تصویر (مثل یک دیوار که روی آن سایه افتاده) نگاه کنید روشنایی تصویر افزایش یافته و هنگام نگاه کردن به محیط های پر نور (مثل آسمان) روشنایی به شکل خودکار کاهش خواهد یافت.

البته در حال حاضر تعداد بازی هایی که از دوربین Tobii پشتیبانی می کنند محدود است و عموماً به عناوین ساخت یوبی سافت اختصاص دارد، اما سازنده قول داده در سال 2017 حداقل 100 عنوان بازی برای لذت بردن از دوربین ردگیر چشم توبی در بازار وجود داشته باشند.

در پایان از شما دعوت می کنیم برای آشنایی بیشتر، نحوه استفاده از دوربین ردگیر چشم Tobii EyeX را .

گزینه های دیگر: Lenovo Yoga Book

The post appeared first on .

بهترین لپ تاپ های سال ۲۰۱۶ به انتخاب دیجیاتو

بهترین ابزارهای پوشیدنی سال ۲۰۱۶ به انتخاب دیجیاتو

بهترین ابزارهای پوشیدنی سال ۲۰۱۶ به انتخاب دیجیاتو

ابزارهای پوشیدنی در مدت کوتاهی که از آغاز توسعه و عرضه ی آنها گذشته، پیشرفت های چشمگیری داشته و آرام آرام در حال جلب توجه کاربران به سوی خود هستند.

موسسه IDC که به بررسی و تحلیل بازار اشتغال دارد می گوید تا سه ماهه ی سوم سال جاری میلادی، 23 میلیون ابزار پوشیدنی به فروش رسیده که 85 درصد از آن را دستبندهای ردگیر سلامتی تشکیل داده اند.

بسیاری اعتقاد دارند همین آمار نشان می دهد ساعت های هوشمند، بر خلاف پیشبینی ها از مرکز توجه خارج شده و حالا دیگر این دستبندهای سلامتی هستند که بازار ابزارهای پوشیدنی را به سمت جلو حرکت می دهند.

یکی از مقامات این موسسه می گوید عملکرد و استفاده از دستبند های سلامتی ساده تر است و همین موضوع استقبال بیشتری از آنها رقم زده است، تا حدی است که 4 شرکت از 5 شرکت اصلی تولید کننده ابزارهای پوشیدنی روی ساخت دستبند های سلامتی تمرکز کرده اند.

بر همین اساس ما هم هنگام انتخاب بهترین ابزار پوشیدنی سال 2016، این موضوع را در نظر گرفتیم و اولویت بالاتری برای یافتن بهترین دستبندهای سلامتی بازار قائل شدیم.

اما اگر می پرسید برای شما کدام یک مناسب تر است، ابتدا باید نیازهای اصلی خود را در نظر بگیرید.

برای مثال کاربری که تمایل داشته باشد فعالیت های ورزشی خود را بیرون از منزل با ابزار پوشیدنی ثبت کند، به یک دستبند سلامتی مجهز به GPS داخلی احتیاج خواهد داشت.

اما اگر استفاده ی شما در حد ثبت تعداد قدم ها، نظارت بر کیفیت خواب و محاسبه ی کالری سوزانده شده در هر روز باشد، حتی ارزان ترین مدل ها هم چنین عملکردهایی را انجام می دهند و نیازی به صرف هزینه های بالاتر وجود ندارد.

علاوه بر این باید توجه داشته باشید که ساعت های هوشمند عموماً به نمایشگر با کیفیت و قابلیت های متنوع تری مجهز هستند اما همین موضوع عمر باتری آنها را به شکل قابل توجهی کاهش داده و عملاً هر روز یا یک روز در میان باید ساعت خود را شارژ کنید.

این در حالی است که یک دستبند سلامتی به راحتی می تواند با هر شارژ تا چندین هفته شما را همراهی کند، هرچند در ازای نمایشگر کوچکتر (یا عدم وجود نمایشگر) و قابلیت های محدود تر نسبت به ساعت های هوشمند (مثل عدم نمایش نوتیفیکیشن های موبایل).

البته لازم است توجه داشته باشید که ابزار پوشیدنی لزوماً به معنای ساعت و دستبند هوشمند نیست و انواع محصولات دیگر را هم شامل می شود، خصوصاً هدست های واقعیت مجازی که در سال جاری به یکی از مورد توجه ترین فناوری های جدید تبدیل شده اند و تولید کنندگان بزرگی را به سوی خود جلب کرده اند.

HTC Vive

قیمت: 800 دلار

اگر یک کامپیوتر قدرتمند داشته باشید، هدست های واقعیت مجازی بهترین ابزار پوشیدنی هستند که می توانند تجربه جدید و جذابی برای شما فراهم آورند. در حال حاضر Oculus Rift و HTC Vive عمده ترین رقیب هایی هستند که در این بازار نوظهور با یکدیگر رقابت می کنند و هر یک مزیت های خود را دارند.

اما چند موضوع کوچک وجود دارد که HTC Vive را به انتخاب بهتری برای اکثر کاربران تبدیل می کنند، از جمله اینکه بیشتر بازی های پلتفرم رقیب با محصول اچ تی سی قابل انجام هستند.

این محصول آنقدر سبک ساخته شده که حتی برای استفاده طولانی مدت هم آزار دهنده نباشد و کنترل بازی ها با دسته های بی سیم انجام می شود تا کاربر محدودیتی در تحرک دستانش نداشته باشد.

البته پس از استفاده لازم است HTC Vive را به یک کامپیوتر قدرتمند متصل کنید که از توان پردازشی کافی برای رندر کردن دنیای مجازی مورد نظر شما برخوردار باشد.

هدست اچ تی سی برای به نمایش درآوردن تصاویر به دو نمایشگر مجهز است که هر یک 1200 در 2160 پیکسل رزولوشن دارند. نسبت تصویر 16:9 در نظر گرفته شده و نرخ پخش 90 هرتز است که هرچند با آکلیس ریفت برابری می کند، اما انتظار می رود در نسل های آینده به 120 هرتز افزایش یابد.

HTC Vive پس از مدتها انتظار، سرانجام با قیمت 800 دلار به بازار عرضه شده است، رقمی که هرچند برای یک هدست تا حدی گران به نظر می رسد، اما یک تجربه کاربری عالی و کامل برای شما فراهم می کند و لذت انجام بازی ها را افزایش می دهد.

اما با این حال اگر یک کامپیوتر قدرتمند برای راه اندازی HTC Vive در اختیار ندارید، می توانید تهیه گزینه بعدی را به عنوان جایگزین در نظر داشته باشید.

PlayStation VR

قیمت: 400 دلار

هرجا قدرت پردازش بالایی وجود داشته باشد، هدست های واقعیت مجازی هم ظاهر می شوند، از جمله PlayStation VR که یکی از آخرین نمونه ها به حساب می آید و به پلی استیشن 4 متصل می شود..

البته این هدست در حال حاضر به تازگی وارد بازار شده و تنوع بازی هایش به هیچ عنوان با کنسول پلی استیشن 4 قابل مقایسه نیست.

علاوه بر این باید توجه داشت که قدرت سخت افزاری این کنسول برای واقعیت مجازی چندان کافی به نظر نمی رسد و انتظار می رود با فراگیر شدن نسخه Pro از پلی استیشن 4، دست تولید کنندگان بازی هم برای افزایش گرافیک و کیفیت بازی ها باز تر شود.

اما در هر حال باید بدانید که بر اساس اعلام سونی بیش از 230 توسعه دهنده سرگرم ساخت بازی برای این هدست هستند و انتظار می رود تا پیش از آغاز سال 2017 حداقل 50 عنوان بازی برای پلی استیشن VR در بازار موجود باشد.

این هدست یک نمایشگر 5.7 اینچی OLED با رزولوشن 1920 در 1080 دارد (معادل 960 در 1080 برای هر چشم) که از کیفیت چشم نوازی برخوردار است و هیجان انجام بازی های واقعیت مجازی را افزایش می دهد.

در مجموع می توان گفت سونی در نخستین قدم به خوبی موفق شده یک محصول جذاب در حوزه واقعیت مجازی خلق کند، اما هنوز کمبودهایی وجود دارد که لازم است برای بهبود تجربه کاربری مرتفع گردند، از جمله سیم های متعدد که کاربر را در محل خود میخکوب کرده و اجازه ی حرکت زیادی را نمی دهند.

در پایان لازم است اشاره کنیم که قیمت هدست جدید سونی نسبت به رقبایی مثل آکلیس ریفت 600 دلاری و اچ تی سی وایو 800 دلاری مناسب تر به نظر می رسد، اما برای دستیابی به بهترین تجربه کاربری، علاوه بر کنسول پلی استیشن 4 و هدست 400 دلاری سونی، بهتر است کنترلرهای حرکتی Move را هم تهیه کنید که حدود 100 دلار دیگر هزینه روی دست شما باقی خواهد گذاشت.

Apple Watch 2

قیمت: 370 دلار

عمر باتری: 18 ساعت

اگر محدودیت بودجه نداشته باشید، اپل واچ سری 2 یکی از بهترین ساعت های هوشمند موجود در بازار است که می توانید تهیه کنید.

اپل در نسل دوم نه تنها قابلیت های دستگاه را افزایش داده است، بلکه بهبودهای سخت افزاری متنوعی نیز در اپل واچ ایجاد کرده که استفاده از این محصول را در موقعیت های بیشتری ممکن می کند.

اپل واچ سری 2 حالا در برابر آب مقاوم است و حتی هنگام شنا کردن می توانید آن را همراه داشته باشید و اطلاعات مربوط به فعالیت خود را ثبت کنید.

نسل دوم ساعت اپل قادر است با هر شارژ کامل تا 8 ساعت به شکل مداوم با تمرینات ورزشی کاربر همراه باشد و عمر باتری دستگاه برای انجام امور روزمره تا 18 ساعت کفایت می کند، در نتیجه لازم است هر روز اپل واچ را شارژ کنید.

وجود GPS داخلی یک ویژگی مهم دیگر است که شما را از تلفن هوشمند مستقل می کند، در نتیجه می توانید بدون نیاز به همراه داشتن موبایل، اطلاعات مربوط به فعالیت های خود مثل دویدن را با اپل واچ 2 ثبت کنید.

سازنده در این میان نرم افزار دستگاه را هم از یاد نبرده و تقریباً بار دیگر آن را از ابتدا طراحی کرده و نحوه ی تعامل با کاربر را تغییر داده است، در نتیجه اپل واچ سری 2 حالا به لطف WatchOS 3 تجربه کاربری بسیار بهتری برای شما رقم می زند.

البته باید توجه داشته باشید که اپل واچ به طور کلی از تلفن های هوشمند مبتنی بر اندروید و ویندوز 10 موبایل پشتیبانی نمی کند، اما اگر آیفون داشته باشید، بدون تردید ساعت هوشمند اپل قادر است نظر شما را تامین کند و نیازهایتان را به شکل مناسبی مرتفع نماید.

Samsung Gear S3

قیمت: 350 دلار

عمر باتری: تا 4 روز

اگر آیفون ندارید، سومین نسل از ساعت هوشمند سامسونگ یکی از بهترین محصولاتی است که می توانید خرید آن را در نظر داشته باشید.

البته باید توجه داشته باشید که گیر اس 3 به اندروید پوشیدنی مجهز نیست و سازنده سیستم عامل اختصاصی خود به نام تایزن را برای دستگاه در نظر گرفته است، اما امکان استفاده از محصول با تمام موبایل های مبتنی بر اندروید وجود دارد.

سامسونگ بهترین تولید کننده نمایشگرهای امولد به حساب می آید و بر همین اساس گیر اس 3 به یک نمایشگر 1.3 اینچی Super AMOLED مجهز شده که کیفیت کاملاً چشم نوازی دارد.

عمر باتری دستگاه نیز تا 4 روز می رسد که با توجه به کیفیت بالای نمایشگر رقم قابل توجهی است و از اپل واچ سری 2 بیشتر به حساب می آید.

ناوبری در محیط سیستم عامل دستگاه نیز مزیت دیگری محصول سامسونگ نسبت به ساعت اپل است، چرا که ناوبری در محیط سیستم گیر اس 3 با چرخاندن حلقه دایره شکل اطراف نمایشگر انجام می شود؛ روشی که از نظر ارگونومی و راحتی استفاده نسبت به دکمه ی کناری اپل واچ مناسب تر است.

اما در عین حال باید توجه داشته باشید که به دلیل سیستم عامل اختصاصی این محصول، تنوع اپلیکیشن ها به هیچ عنوان با WatchOS اپل و اندروید Wear قابل مقایسه به حساب نمی آید و به پلتفرم شرکت کره ای محدود است.

علاوه بر این باید بدانید که بدنه گیر اس 3 در مقابل آب مقاوم است و امکان استفاده از آن زیر باران وجود دارد، اما این محصول بر خلاف اپل واچ سری 2 برای شنا مناسب نیست و به توصیه سازنده نباید آن را هنگام شنا همراه داشته باشید.

گیر اس 3 ضمناً به GPS داخلی مجهز است، در نتیجه می توان آن را ترکیبی عالی از دستبندهای سلامتی و ساعت هوشمند به حساب آورد که بخشی از مزیت های هر دو گروه را در خود دارد.

Fitbit Blaze

قیمت: 200 دلار

عمر باتری: تا 5 روز

بر اساس گزارش IDC فیت بیت بزرگترین تولید کننده ابزارهای پوشیدنی به حساب می آید و تقریباً یک چهارم از فروش بازار را در اختیار خود دارد. اما این شرکت تاکنون دستبندهای سلامتی تولید می کرد و حالا با محصولی به نام Blaze تلاش می کند شانس خود را در بازار تلفن های هوشمند هم مورد آزمایش قرار دهد.

اولین ساعت هوشمند فیت بیت به لطف نمایشگر بزرگ و با کیفیت OLED قادر است اطلاعات مربوط به فعالیت های ورزشی را در کنار نوتیفیکیشن های دریافتی از تلفن هوشمند شما نمایش دهد.

این محصول از طراحی زیبایی برخوردار است و در تمام طول روز ضربان قلب شما را تحت نظر می گیرد. اما چیزی که بیشتر از همه برای کاربران لذت بخش است، رابط کاربری ساده و چشم نواز دستگاه است.

دستبند فیت بیت به لطف نرم افزار FitStar تمرینات ورزشی متنوعی در اختیار شما قرار می دهد و هنگام انجام آنها شما را همراهی می کند. حسگرهای دستگاه نیز عملکرد دقیقی دارند، خصوصاً شتاب سنج که بر خلاف بسیاری از رقبا حتی می تواند تمرینات روی دوچرخه ثابت را نیز تشخیص دهد و به شکل خودکار ثبت نماید.

در نهایت لازم است به عمر باتری محصول اشاره کنیم که تا 5 روز می رسد و با توجه به اندازه و کیفیت نمایشگر، رقم کاملاً قابل قبولی به حساب می آید.

+Garmin Vivosmart HR

قیمت: 200 دلار

عمر باتری: تا 5 روز

هرچند ظاهر +Vivosmart HR به زیبایی رقبای دیگر نیست، اما این محصول از امکانات مناسبی برخوردار است که آن را به یکی از بهترین گزینه های قابل خرید در سال 2016 تبدیل می کند.

گارمین از یکی از اولین تولید کنندگانی بود که در سال 2003 دستبند Forerunner 201 را با GPS داخلی به بازار عرضه کرد و حالا چندین سال سابقه ی بهبود و تکامل چنین محصولاتی را در پرونده ی خود دارد.

این شرکت سال گذشته Vivosmart HR را به بازار عرضه کرد که نخستین دستبند مجهز به حسگر نوری ضربان قلب ساخت این شرکت بود و حالا در نسل جدید که +Vivosmart HR نام دارد GPS داخلی را هم به محصول خود افزوده است.

این دستبند به لطف فناوری Move IQ به شکل خودکار نوع تمرین ورزشی که در حال انجام آن هستید را تشخیص می دهد و ثبت می کند؛ فعالیت های متنوعی که می تواند از گلف تا دویدن را شامل شود.

عمر باتری دستگاه نیز تا 5 روز می رسد که قابل قبول است اما اندکی نسبت به یک هفته در نسل قبلی کاهش نشان می دهد. البته باید توجه داشته باشید که در صورت فعال نگاه داشتن همیشگی GPS داخلی دستگاه، عمر باتری به تنها 8 ساعت کاهش خواهد یافت.

در پایان لازم است اشاره کنیم که با حدود 50 دلار هزینه ی بالاتر می توانید مدل Vivoactive HR را از همین سازنده تهیه کنید که به نمایشگر رنگی مجهز است و برای ورزشکاران حرفه ای امکانات بیشتری دارد.

Samsung Gear Fit 2

قیمت: 180 دلار

عمر باتری: تا 3 روز

گیر فیت 2 () با وجود اینکه در باطن دستبند سلامتی به حساب می آید، اما به اندازه ساعت های هوشمند چشمگیر و زیبا طراحی شده و از یک صفحه نمایش 1.5 اینچی AMOLED با کیفیت بهره می برد؛ یعنی درست مطابق همان چیزی که از سامسونگ انتظار می رود.

با استفاده از این نمایشگر علاوه بر مشاهده جزئیات مربوط به فعالیت های ورزشی، نوتیفیکیشن های تلفن هوشمند خود را دریافت می کنید و حتی می توانید آنها را با کمک پیام های از پیش ذخیره شده پاسخ دهید.

دقت این دستبند سلامتی در ثبت فعالیت های کاربر کاملاً مناسب است و از قابلیت های کامل و قابل قبولی بهره می برد، از جمله GPS برای استقلال هرچه بیشتر از تلفن هوشمند، شمارش ضربان قلب و بدنه ی مقاوم در برابر آب.

دستبند سامسونگ علاوه بر این به 4 گیگابایت حافظه داخلی برای ذخیره کردن موسیقی مجهز شده و از اتصال به حساب اسپاتیفای پشتیبانی می کند، هرچند متاسفانه این قابلیت در ایران قابل استفاده نیست.

در نهایت باید اشاره کنیم که هرچند نمایشگر چشم نواز، زیبایی گیر فیت 2 را نسبت به رقبا افزایش داده است، اما در عین حال باعث شده باتری دستگاه با هر شارژ حداکثر 2 یا 3 روز با شما همراه باشد، در نتیجه لازم است هنگام انتخاب و خرید این موضوع را در نظر داشته باشید.

Withings Activité Steel

قیمت: 150 دلار

عمر باتری: تا 8 ماه (باتری معمولی ساعت)

مشکل محدودیت عمر باتری که سالهاست به پاشنه ی آشیل در تلفن های هوشمند تبدیل شده، حالا به شکل پر رنگ تری در ساعت های هوشمند هم به چشم می خورد، چرا که این ابزارها به مراتب کوچک تر هستند و باز و بسته کردن آنها برای انجام شارژ هم نسبت به موبایل ها دشوار تر است.

شرکت فرانسوی Withings که مدتی پیش توسط نوکیا خریداری شد، برای حل این مشکل یک ساعت نیمه هوشمند طراحی کرده که ظاهری مشابه ساعت های کلاسیک و معمولی دارد، اما قادر است برخی عملکردهای مربوط به دستبندهای سلامتی را هم انجام دهد.

Activité Steel همانطور که از نامش هم بر می آید از فولاد ساخته شده است. انرژی دستگاه نیز از همان باتری های دایره شکل معمول ساعت های عادی تامین می شود که پس از هر بار تعویض تا 8 ماه عمر می کند.

این ساعت هوشمند علاوه بر نمایش زمان و شمارش تعداد قدم ها، به شکل خودکار به خواب رفتن کاربر را تشخیص می دهد و کیفیت آن را تخمین می زند. دستگاه علاوه بر این به آلارم لرزشی مجهز است که می تواند صبح ها شما را بدون سر و صدا بیدار کند.

Activité Steel مثل اپل واچ سری 2 ضد آب ساخته شده تا امکان همراه داشتن آن در شرایط بارانی یا ثبت فعالیت ها هنگام شنا وجود داشته باشد.

البته باید توجه داشته باشید که این محصول نمایشگر ندارد و اطلاعات را در اپلیکیشن موبایل خود به شما نمایش می دهد، اما خوشبختانه امکان نصب این اپلیکیشن روی موبایل های هر دو پلتفرم اندروید و iOS وجود دارد.

روی صفحه ی ساعت تنها یک عقربه ی اضافی به چشم می خورد که قادر است نشان دهد فعالیت فیزیکی شما با هدف چه مقدار فاصله دارد، البته پس از اینکه هدف مورد نظر خود را درون اپلیکیشن دستگاه وارد کردید.

در پایان لازم است اشاره کنیم که یک نسخه به نام Steel HR هم از این محصول تولید شده که یک نمایشگر کوچک دارد و قادر است ضربان قلب کاربر را هم شمارش کند، البته در ازای پرداخت 30 دلار بیشتر.

Fitbit Charge 2

قیمت: 150 دلارعمر باتری: تا 5 روز

سال گذشته Fitbit Charge HR یکی از بهترین دستبندهای ردگیر سلامتی بود و در لیست انتخاب های دیجیاتو هم حضور داشت، محصولی که حالا سازنده نسخه ی بهبود یافته از آن را با نام Charge 2 به بازار عرضه کرده است.

در این نسل نمایشگر OLED چندین برابر بزرگتر شده و بخش اعظم نمای روبروی دستگاه را در بر گرفته است، در نتیجه مشاهده ی نوتیفیکیشن های موبایل (از جمله پیام و تماس های دریافتی) و اطلاعات دیگر بسیار راحت تر انجام می شود.

دستبند جدید فیت بیت GPS داخلی ندارد و اطلاعات مربوط به موقعیت مکانی کاربر را از تلفن هوشمند دریافت می کند، اما می تواند به شکل مستمر ضربان قلب کاربر را تحت نظر گرفته و آمار آن را ارائه کند، از جمله تعیین Cardio Fitness Level که با همین روش انجام می شود و برای تشخیص کیفیت فعالیت ورزشکاران مفید است.

Charge 2 در مجموع امکانات کاملی در حوزه ی سلامتی دارد که برای بیشتر کاربران جذاب و کاربردی خواهد بود، از جمله آموزش تمرینات تنفسی به کاربر برای ایجاد آرامش بیشتر.

همین موضوع است که استقبال بسیار زیاد کاربران از Charge 2 را رقم زده و آن را به پرفروش ترین دستبند سلامتی در برخی بازارها از جمله کشور آمریکا تبدیل کرده است.

Misfit Ray

قیمت: 100 دلار

عمر باتری: تا 6 ماه (باتری قلمی)

یک مزیت دستبندهای ردگیر سلامتی نسبت به ساعت های هوشمند این است که دست سازنده در فرم محصول باز تر است و می تواند ابزار خود را با طراحی های متنوع تری به بازار عرضه کند.

Misfit Ray یکی از بهترین نمونه های این موضوع به حساب می آید که می توانید آن را به عنوان دستبند زینتی استفاده کنید یا حتی به شکل گردنبند مورد استفاده قرار دهید.

محصول میسفیت البته برای رسیدن به این هدف نمایشگر ندارد، اما در عین حال قادر است وظایف ابتدایی مربوط به دستبندهای ردگیر سلامتی را انجام دهد.

دستبند زیبای Ray فعالیت فیزیکی شما را زیر نظر می گیرد و ثبت می کند، هنگام دریافت تماس یا پیام با لرزش و چراغ LED این موضوع را اعلام می کند و قادر است کیفیت خواب کاربر را تحت نظر داشته باشد.

به دلیل مقاومت در برابر آب حتی امکان استفاده و ثبت میزان فعالیت کاربر هنگام شنا هم وجود دارد، اما باید توجه داشته باشید که دستگاه همه ی فعالیت ها را به شکل کلی ثبت می کند و برای دسته بندی آنها لازم است در اپلیکیشن مشخص کنید هر فعالیتی که قبلاً ثبت شده، مربوط به چه نوع ورزشی بوده است.

هرچند عملکردهای Misfit Ray تا حدی ابتدایی هستند، اما این محصول حداقل از نظر ظاهری نسبت به بسیاری از رقبا متمایز است، در نتیجه اگر به ظاهر دستگاه اهمیت زیادی می دهید قیمت بالاتر این ابزار نسبت به رقیبی مثل می بند 2 شیائومی برای شما توجیه پذیر خواهد بود.

اما مهم ترین تفاوت این است که نیازی به شارژ باتری Ray وجود ندارد، چرا که این محصول با یک باتری قلمی عادی کار می کند و تا 6 ماه نیازی به تعویض آن وجود نخواهد داشت.

بر همین اساس می توان گفت Misfit Ray یک ابزار پوشیدنی زیبا و جذاب است که میزان فعالیت فیزیکی شما را ثبت می کند، با لرزش دریافت نوتیفیکیشن یا تماس روی تلفن هوشمند را اطلاع می دهد و نیازی هم به شارژ دائم باتری ندارد.

سازنده علاوه بر این مجموعه متنوعی از بندهای زیبا برای محصول خود تدارک دیده که می توانید با تهیه هریک از آنها Misfit Ray را به مچ دست ببندید یا بر گردن خود آویزان کنید.

Google Daydream View

قیمت: 80 دلار

هرچند در حال حاضر انواع هدست های واقعیت مجازی با قیمت و قابلیت های گوناگون در بازار وجود دارند، اما به شکل محدود مورد استفاده قرار می گیرند و بسیاری از کاربران هنوز فناوری واقعیت مجازی را امتحان نکرده اند.

Daydream VR همان محصولی است که آمده تا واقعیت مجازی را بین کاربران گسترش داده و استفاده از این فناوری نوظهور را فراگیر کند.

هدست جدید گوگل مثل مدل های پیشین و بسیاری از رقبا نمایشگر ندارد و مثل بسیاری از رقبا لازم است برای مشاهده ی تصویر تلفن هوشمند خود را درونش قرار دهید.

این محصول بر خلاف هدست Gear VR سامسونگ بدنه نرمی دارد که با پارچه پوشانده شده است، بر همین اساس هنگام استفاده حس بهتری دارد و به شکل قابل توجهی راحت تر است.

هدست گوگل ضمناً یک کنترلر هم دارد که با استفاده از آن می توانید با جهان مجازی که مقابل چشمان خود میبینید تعامل کنید.

اما لازم است بدانید Daydream VR در حال حاضر تنها از دو موبایل پیکسل (بررسی دیجیاتو) پشتیبانی می کند و لازم است مدت بیشتری را منتظر بمانیم تا تعداد چنین محصولاتی بیشتر شوند.

زمانی که این اتفاق رخ دهد، هدست زیبا و جذاب گوگل می تواند به لطف قیمت ارزان و پشتیبانی این غول حوزه ی تکنولوژی به راحتی با موفقیت به هدف خود دست پیدا کرده و کاربران زیادی را با واقعیت مجازی آشنا نماید.

Moov Now

قیمت: 60 دلار

عمر باتری: تا 6 ماه (باتری معمولی ساعت)

Moov Now یک ردگیر سلامتی کوچک و ارزان قیمت است و نمایشگر هم ندارد، اما در عوض کاری را انجام می دهد که محصولات گران قیمتی مثل اپل واچ قادر به انجامش نیستند.

اگر این ردگیر سلامتی را هنگام تمرینات ورزشی به مچ پا یا دست خود ببندید، Moov Now از طریق اپلیکیشن موبایل فعالیت فیزیکی شما را زیر نظر می گیرد و در نقش یک مربی حرفه ای، برنامه تمرینی در اختیار شما قرار می دهد.

Moov Now برای این منظور به یک حسگر 9 محوره مجهز است، قابلیتی که عموماً در ساخت سیستم ناوبری موشک ها کاربرد دارد و باعث می شود دستگاه قادر باشد جزئی ترین حرکات کاربر را به شکل سه بعدی تحت نظر گیرد.

تمرینات ورزشی روی اپلیکیشن موبایل و با یک رابط کاربری مشابه بازی گیتار هیرو در اختیار شما قرار می گیرند که دنبال کردن آنها جذاب، راحت و لذت بخش است.

سطح تمرینات نیز قابل تغییر است و می توانید آن را بر اساس توانایی های خود تنظیم نمایید، تمرینات متنوعی که از بوکس و شنا گرفته تا دوچرخه سواری و دویدن را شامل می شوند.

نسل قبلی این محصول یک باتری داخلی مجهز بود که روزی یکبار لازم بود شارژ شود، اما سازنده در نسل دوم باتری معمولی ساعت را مورد استفاده قرار داده که پس از هر تعویض تا 6 ماه کار می کند و نیازی به شارژ کردن ممتد ندارد.

بر همین اساس باید بگوییم اگر یک ورزشکار حرفه ای یا کاربری با فعالیت فیزیکی جدی و منظم هستید، Moov Now یکی از بهترین ابزارهایی است که قادر است با کمترین هزینه، میزان تاثیر تمرینات شما را بهبود دهد و انگیزه بیشتری برای ادامه ی تمرینات ایجاد نماید.

Xiaomi Mi Band 2

قیمت: 35 دلار

عمر باتری: تا 20 روز

قیمت، قیمت و قیمت. این همه ی چیزی است که شیائومی در ساخت دستبند هوشمند خود روی آن تمرکز داشته است، در نتیجه اگر بالاترین اولویت را برای قیمت دستگاه قائل هستید، Mi Band 2 مناسب ترین محصول برای شما به حساب می آید.

این محصول با وجود قیمت اقتصادی نه تنها تعداد قدم ها و میزان کالری سوزانده شده توسط شما را زیر نظر می گیرد، بلکه کیفیت خواب شما را هم بررسی می کند و از قابلیت شمارش تعداد ضربان قلب بهره می برد.

سازنده علاوه بر این در نسل دوم یک نمایشگر OLED هم به دستگاه اضافه کرده که با استفاده از آن می توانید ساعت و برخی اطلاعات محدود مربوط به فعالیت های خود را نیز مشاهده نمایید.

اگر مدت زیادی در جای خود ثابت بمانید می بند 2 به شما یادآوری می کند زمان فعالیت است، محصولی که تا حدی در مقابل پاشیدن آب مقاوم شده و در نتیجه مشکلی برای استفاده از آن در روز های بارانی خارج از منزل وجود نخواهد داشت.

اما چشمگیر ترین ویژگی دستبند جدید این است که با هر شارژ می تواند تا 20 روز شما را همراهی کند. عمده ترین نقطه ضعف دستگاه نیز اپلیکیشن موبایل آن است که طراحی چندان دلچسبی ندارد و انتظار می رود توسط سازنده بهتر شود.

The post appeared first on .

بهترین ابزارهای پوشیدنی سال ۲۰۱۶ به انتخاب دیجیاتو