بازی آزاد

با بهترین ناشرین بازی های موبایل آشنا شوید [قسمت اول]

صحبت از موفقیت عناوین اسمارت فون ها بی فایده است. این صنعت حالا به جایگاهی رسیده که کمپانی های بزرگ هم برای کسب سود دست به ساخت اپلیکیشن های مختلف می زنند. صحبت های نینتندو را فراموش نموده اید؟ ژاپنی ها دورانی هیچگونه تمایلی به توسعه بازی های ویدیویی روی تلفن های هوشمند نداشتند اما بعد ها تغییراتی روی سیاست های خود دادند.

صنعت ساخت اپلیکیشن های اسمارت فون ها به محبوبیت فراوانی دست یافته و پشتبند آن، استودیوها یا شرکت های فراوانی به توسعه بازی های موبایل روی آورده اند. اما بین این هیاهو، کدام یک بهترین هستند؟ برای مطلب پیش رو تصمیم گرفتیم روی همین مسئله دست گذاشته و به شرکت های خوبی که بیش از 5 اپلیکیشن تا حالا عرضه نموده اند بپردازیم. پس تا پایان ما را همراهی کنید.

شرکت 111%

تعداد اپ های عرضه شده روی گوگل پلی: 27 عدد
دانلود ها: جمعا بیش از 20 میلیون

سروده های «این کجا و آن کجا» را شنیده اید؟ حکایت 111% و Ketchapp هم همین است. این دو شرکت که خیلی وقت نیست به عرصه اپلیکیشن های اسمارت فون ها آمده اند سالانه بازی های زیادی را برای تلفن های هوشمند عرضه می کنند [شاید بین بهترین ها، بیش از بقیه] اما خلاف فرانسوی ها، خلاقیت را تقریبا بین تمام ساخته های 111% می توانید ببینید؛ بازی های آن ها فقط ساده نبوده و با المان های جالب خود یک تجربه نسبتا متفاوت را به بازیکن ها هدیه می دهند. همین مسئله هم موجب شده تا ساخته های این کمپانی به موفقیت های زیادی برسند.

BBTAN

BBTAN شروعی بود از محبوبیت 111%؛ معروف ترین ساخته آن ها که به کمک طراحی خوب چالش ها و پرداختی متفاوت به یک ایده جالب توانست بازیکن های زیادی را به سمت خود بکشاند. همانند عناوین مشابه، اینجا هم باید با پرتاب توپ به سمت جعبه ها آن ها را از بین ببرید اما نکته مهم، نقش «اعداد» روی موفقیت شما است. با سوایپ انگشتان توپ رها شده و یک ضربه به جسم هم مساوی با کاهش عدد آن خواهد بود. مکانیزم هایی ساده که با کمک المان های جذاب و کوچک توانستند جذابیت را به گیم پلی BBTAN ببخشند.

Telloy

Telloy حکم شلیک نهایی را برای 111% داشت. آن ها با این اپلیکیشن نشان دادند که موفقیت هایشان اتفاقی نیست و طی زمانی کم، همچنان می توانیم شاهد بازی هایی خلاقانه از این شرکت باشیم. نمی گوییم Telloy عنوانی بی مشکلات است؛ طراحی مرحله ها می توانست به نسبت بهبود یابد و گرافیک هم بعد از مدتی آن جذابیت ابتدایی خود را از دست می دهد ولی نکته اینجاست که گیم پلی جالب ساخته 111%، تمام این نقطه ضعف ها را می پوشاند؛ جدا از کشتن دشمنان، برای جا به جایی هم باید از کمان کمک بگیرید.

شرکت Cheetah Games

تعداد اپ های عرضه شده روی گوگل پلی: 9 عدد
دانلود ها: جمعا بیش از 500 میلیون

همانگونه که با گفته بودیم، مهمترین علت موفقیت Cheetah Games «انتخاب های درست» این شرکت است. آن ها از بخش های کمپانی بزرگ Cheetah Mobile هستند و به سادگی می توانند بازی های گوناگونی را بسازند اما خلاف بقیه استودیوها که سالیانه دست به توسعه برنامه های فراوانی می زنند، اپلیکیشن های زیادی را طی 12 ماه عرضه نمی کنند. ولی جالب اینجاست که همان ها هم به دانلودهای میلیونی رسیده و همیشه می توانید آن ها را بین بهترین ها بیابید.

Piano Tiles 2

می دانید بزرگترین لذت Piano Tiles 2 کجاست؟ همان لحظه که ناخودآگاه می فهمید به نواختن یکی از سمفونی های معروف موسیقیدان های بزرگ روی آورده اید. Cheetah Games با قسمت ابتدایی این اپلیکیشن به ترکیبی دلنشین از «سرگرمی» با «آرامش» رسید و Piano Tiles 2 با المان های مثبت خود آن را بهبود بخشید. استفاده از قطعه های متفاوت و یک گرافیک به مراتب زیبا موجب شد تا ساخته Cheetah Games نه تنها موفقیت های گذشته را ادامه دهد بلکه با وجود رقیب های قدرتمندی همانند Cytus، از دیدگاه بعضی ها باشد.

Badland 2

Badland 2 یکی از مرموزانه ترین عناوین تلفن های هوشمند است. نمی دانید به چه ماجراجویی قدم می گذارید یا شخصیت داستان کیست اما به واسطه جذابیت عجیب محیط ها، به راهی که آمده اید ادامه می دهید. زیبایی های که تا پایان حفظ شده و نه فقط برای گرافیک، بلکه با بقیه بخش ها هم می توانید آن را ببینید. استفاده از اصوات محیط جای موسیقی و مکانیزم های ساده گیم پلی موجب گشته اند تا آن احساس عجیب Badland 2 بیش از همیشه خودش را نشان داده و شما را به سمت خودش بکشاند.

شرکت Gameloft

تعداد اپ های عرضه شده روی گوگل پلی: 86 عدد
دانلود ها: جمعا بیش از 1 میلیارد

شاید این روزها گیم لافت درخشش گذشته را نداشته باشد و با مشکلات زیادی هم دست و پنجه نرم کند اما بدترین بازی های آن ها هم همچنان می توانند یک تجربه سرگرم کننده به شما هدیه بدهند. گیم لافت نتیجه تصمیم شجاعانه Michel Guillemot و Josh Closson، دو تن از اعضای یوبی سافت، است. ابتدای دهه پیشین، اسمارت فون ها همانند الان جزئی جدانشدنی از زندگی انسان ها نبودند و طبیعتا به واسطه همین مسئله ساخت شرکتی با محوریت اپلیکیشن ها ریسک به حساب می آید. اما آن ها با چالش ها رو به رو شدند و بعدها عناوینی ساختند که قدرت واقعی این دیوایس های دستی را نشان داد.

Asphalt 8: Airborne

Asphalt 8: Airborne نه تنها بهترین ساخته گیم لافت و از دیدگاه کیفیت یک نقطه عطف برای آن ها است، بلکه فرانسوی ها با این اپلیکیشن توانستند تا استانداردی جدید برای سبک ریسینگ و کلا بازی های اسمارت فون ها پدید بیاورند. عنوانی که چندین سال از عرضه آن گذشته است ولی همچنان یک بنچمارک گرافیکی بوده و با کمکش به خوبی می توانید دیوایس دستی خود را به چالش بکشید. گیم لافت با قسمت هشتم این مجموعه محبوب دست به پیشرفت های بزرگی زد و شاید هیچگاه نتواند همانند گذشته، به این درجه از توانایی برسد.

N.O.V.A 3

انتخاب بین Modern Combat 4 و N.O.V.A 3 خیلی سخت بود. بازی هایی که اسم بردیم همگی از بهترین های مجموعه خود هستند و با وجود پشتیبانی خوب، همچنان بازیکن های زیادی روزهایشان را با آن ها می گذرانند. اما نهایت و به بهانه ، تصمیم به انتخاب سومین قسمت از N.O.V.A گرفتیم. خلاف عناوین پیشین که تنها المان های دنیای Halo مشهود بود، گیم لافت برای N.O.V.A 3 از بازی های Killzone و Call of Duty هم الهام گرفت که نتیجه این تصمیم را می توانیم یکی از جذاب ترین بنامیم.

[پی نوشت: تنها نسخه های اندروید و iOS مجانی هستند]

The post appeared first on .

با بهترین ناشرین بازی های موبایل آشنا شوید [قسمت اول]

نوازش چشم ها؛ معرفی برترین بازی های موبایل از دیدگاه گرافیک هنری [قسمت اول]

بیایید با هم رو راست باشیم، تجربه بازی های ویدیویی برای خیلی ها آن جذابیت گذشته را ندارد. چند بار اتفاق افتاده هنگام تجربه یک عنوان از خود بپرسید: «پس کی به اتمام می رسد؟.» دلیلش را نمی دانیم، شاید بازی ها دیگر آن حس و حال گذشته را نداشته یا ما کمی علاقه خود را از دست داده ایم.

اما هر چیزی که هست، حداقل باور داریم در میان بازار شلوغ بازی های ویدیویی، آثاری وجود دارند که بتوانند آن لذت قبلی را به بازیکنان هدیه بدهند؛ لذتی که شاید خیلی ها به دنبالش هستند اما هنوز نتوانسته اند پیدا کنند. در مطلبی پیش رو سعی داریم به عناوینی بپردازیم که می توانند این جذابیت را دوباره برای بازیکن ها به ارمغان بیاورند؛ عناوینی که نه با صحنه های سینمایی عظیم، بلکه به واسطه طراحی هنری بی نظیر خود فرد را غرق در دنیایشان می کنند.

Monument Valley

Monument Valley تنها یک بازی نیست، بلکه مکتبی است که به سازندگان می آموزد چگونه باید با استفاده از طراحی مراحل استثنایی و چشم نواز تجربه ای فراموش نشدنی را به بازیکن هدیه داد. المانی که در زیبایی دره یادبود نقش بسیار مهمی را ایفا کرده، خطای دید موجود بازیکن به محیط است؛ امکان دارد آن چیزی که میبینید با چیزی که واقعا محیط بازی را تشکیل داده متفاوت باشد.

همین پارادوکس نه تنها توانسته رنگ و بوی جدیدی به پازل ها بخشیده و ذهن بازیکن را منحرف کند، بلکه در ایجاد دنیایی فراموش نشدنی هم نقش بسیار مهمی را ایفا کرده است. با تجربه Monument Valley فقط سرگرم نمی شوید، بلکه نشان می دهید که برای سرگرمی خود اهمیت قائلید.

Granny & The Grim Reaper

داستان مادربزرگ قصه ما این بار متفاوت تر از همیشه است. او که در ساعات پایانی عمر خود به سر می برد، تمام توان خود را به کار گرفته تا از چنگال مرگ فرار کند. به نظر می رسد میل به ابدیت سن و سال نمی شناسد. مکانیزم گیم پلی گرنی و گریم بدین صورت است که مادربزرگ باید در مسیری کروی شکل حرکت کرده و باید با فرار از دستان گریم، ساعت هایی را جمع آوری کند تا به لحظه های عمر خود بیافزاید.

المانی که در زیبایی گرنی و گریم نقش بسیار مهمی را ایفا کرده، به رنگ بندی چشم نواز بازی باز می گردد که توانسته این عنوان را به یکی از خوش ساخت ترین آثار داخلی تبدیل کند. درست خواندید گرنی و گریم یک بازی ایرانی است؛ عنوانی که به اعتقاد ما یکی از بهترین گرافیک های هنری را بین عناوین مشابهش دارد.

Machinarium

هیچ گاه فکر نمی کردیم پس از انیمیشن WALL·E رباتی بتواند این گونه دل ما را برباید، اما Machinarium آمد و تمامی معادلات را برهم زد. فضاسازی استثنایی بازی همانند یک آهن رباست؛ آهن ربایی که بازیکن را جذب نموده و دیگر رها نمی کند. این زیبایی راه خود را به بخش های دیگر ماشینیاریوم هم پیدا کرده است.

پشت پرده داستان بسیار ساده بازی، روابطی احساسی و فراموش نشدنی وجود دارد که سوار بر رودخانه آرام ریتم ماشینیاریوم، بازیکن ها را تا پایان نگه می دارد. از موسیقی و گیم پلی هم صحبتی نمی کنیم. چون باور داریم دادن القابی مانند شاهکار تنها ارزش آن ها را کاهش می دهد.

Alto’s Adventure

اعتیادی از جنس هنری؛ بهترین لقبی که شاید بتوان به Alto’s Adventure چشم نواز داد. اگر بخواهیم یک رقیب واقعی از دیدگاه هنری برای Monument Valley برشماریم، بدون ذره ای تردید یکی از انتخاب های ما این بازی است. باید اعتراف کنیم هیچ وقت اسنوبورد سواری بدین چشم نوازی نبوده؛ رنگ بندی استثنایی محیط، نمای دوربین، پس زمینه و طراحی آبجکت ها چشمان بازیکن ها را نوازش می دهد. اکنون به این زیبایی یک گیم پلی اعتیادآور و درگیرکننده را هم اضافه نمایید تا بهتر بتوانید لفظ «شاهکاری» که برای این بازی استفاده می شود را درک کنید.

Bastion

می زند، می زند، می زند: راوی موجود در باسشن از جذاب ترین بخش های موجود در تمامی عناوین موجود تاریخ صنعت گیمینگ است. این که حرکتی  انجام می دهید و توسط فردی بازگو می شود، چیزی نیست که همیشه در یک بازی ببینید. همین المان به تنهایی توانسته تا باسشن را در جرگه زیباترین تجربه های ممکن هر فرد قرار دهد. گیم پلی و موسیقی هم همین گونه است.

مکانیزم سرگرم کننده مبارزات در کنار عناصر سبک نقش آفرینی موجود و ترک های گوش نواز بازیکن ها را به بازی معتاد می کند. درست است، تمامی این بخش ها در بالاترین سطح خود قرار دارند، اما هیچ کدام بدون «طراحی هنری شاهکار بازی» نمی توانستند این قدر چشم بازیکن را بگیرند. محیط و رنگ بندی شاد آن همانند قطعه ای پازل پیش دیگر بخش ها قرار گرفته و جذابیت شان را دوچندان کرده است.

Limbo

Limbo یا برزخ را می توان به یک تابلوی نقاشی تشبیه کرد؛ تابلویی که محیطش ترسیم شده، اما سرنوشت شخصیت اصلی و اتفاقات موجود در این بستر را خود شما باید رقم بزنید. بازی یک خط دیالوگ هم نداشته و حتی ممکن است تا پایان نفهمید داستان چیست. گیم پلی هم پیرامون قانون «بمیر و یاد بگیر» می چرخد. بنابراین برای پیروزی باید بارها طعم شکست را تجربه کنید. با این وجود، لیبمو چه جذابیتی دارد؟

شاید تنها تجربه بازی بتواند بهترین پاسخ این سوال باشد، اما باید بگوییم اتمسفر تاریک و فضاسازی غم زده لیبمو، بدون این المان ها هیچ گاه نمی توانست تاثیر واقعی خود را روی مخاطب بگذارد. لیبمو از زیباترین بازی های نسل قبل به شمار می رود. بد نیست بدانید این عنوان هم اکنون برای اکس باکس وان رایگان بوده و دارندگان این کنسول می توانند آن را دانلود کنند.

The post appeared first on .

نوازش چشم ها؛ معرفی برترین بازی های موبایل از دیدگاه گرافیک هنری [قسمت اول]

بیایید با هم رو راست باشیم، تجربه بازی های ویدیویی برای خیلی ها آن جذابیت گذشته را ندارد. چند بار اتفاق افتاده هنگام تجربه یک عنوان از خود بپرسید: «پس کی به اتمام می رسد؟.» دلیلش را نمی دانیم، شاید بازی ها دیگر آن حس و حال گذشته را نداشته یا ما کمی علاقه خود را از دست داده ایم.

اما هر چیزی که هست، حداقل باور داریم در میان بازار شلوغ بازی های ویدیویی، آثاری وجود دارند که بتوانند آن لذت قبلی را به بازیکنان هدیه بدهند؛ لذتی که شاید خیلی ها به دنبالش هستند اما هنوز نتوانسته اند پیدا کنند. در مطلبی پیش رو سعی داریم به عناوینی بپردازیم که می توانند این جذابیت را دوباره برای بازیکن ها به ارمغان بیاورند؛ عناوینی که نه با صحنه های سینمایی عظیم، بلکه به واسطه طراحی هنری بی نظیر خود فرد را غرق در دنیایشان می کنند.

Monument Valley

Monument Valley تنها یک بازی نیست، بلکه مکتبی است که به سازندگان می آموزد چگونه باید با استفاده از طراحی مراحل استثنایی و چشم نواز تجربه ای فراموش نشدنی را به بازیکن هدیه داد. المانی که در زیبایی دره یادبود نقش بسیار مهمی را ایفا کرده، خطای دید موجود بازیکن به محیط است؛ امکان دارد آن چیزی که میبینید با چیزی که واقعا محیط بازی را تشکیل داده متفاوت باشد.

همین پارادوکس نه تنها توانسته رنگ و بوی جدیدی به پازل ها بخشیده و ذهن بازیکن را منحرف کند، بلکه در ایجاد دنیایی فراموش نشدنی هم نقش بسیار مهمی را ایفا کرده است. با تجربه Monument Valley فقط سرگرم نمی شوید، بلکه نشان می دهید که برای سرگرمی خود اهمیت قائلید.

Granny & The Grim Reaper

داستان مادربزرگ قصه ما این بار متفاوت تر از همیشه است. او که در ساعات پایانی عمر خود به سر می برد، تمام توان خود را به کار گرفته تا از چنگال مرگ فرار کند. به نظر می رسد میل به ابدیت سن و سال نمی شناسد. مکانیزم گیم پلی گرنی و گریم بدین صورت است که مادربزرگ باید در مسیری کروی شکل حرکت کرده و باید با فرار از دستان گریم، ساعت هایی را جمع آوری کند تا به لحظه های عمر خود بیافزاید.

المانی که در زیبایی گرنی و گریم نقش بسیار مهمی را ایفا کرده، به رنگ بندی چشم نواز بازی باز می گردد که توانسته این عنوان را به یکی از خوش ساخت ترین آثار داخلی تبدیل کند. درست خواندید گرنی و گریم یک بازی ایرانی است؛ عنوانی که به اعتقاد ما یکی از بهترین گرافیک های هنری را بین عناوین مشابهش دارد.

Machinarium

هیچ گاه فکر نمی کردیم پس از انیمیشن WALL·E رباتی بتواند این گونه دل ما را برباید، اما Machinarium آمد و تمامی معادلات را برهم زد. فضاسازی استثنایی بازی همانند یک آهن رباست؛ آهن ربایی که بازیکن را جذب نموده و دیگر رها نمی کند. این زیبایی راه خود را به بخش های دیگر ماشینیاریوم هم پیدا کرده است.

پشت پرده داستان بسیار ساده بازی، روابطی احساسی و فراموش نشدنی وجود دارد که سوار بر رودخانه آرام ریتم ماشینیاریوم، بازیکن ها را تا پایان نگه می دارد. از موسیقی و گیم پلی هم صحبتی نمی کنیم. چون باور داریم دادن القابی مانند شاهکار تنها ارزش آن ها را کاهش می دهد.

Alto’s Adventure

اعتیادی از جنس هنری؛ بهترین لقبی که شاید بتوان به Alto’s Adventure چشم نواز داد. اگر بخواهیم یک رقیب واقعی از دیدگاه هنری برای Monument Valley برشماریم، بدون ذره ای تردید یکی از انتخاب های ما این بازی است. باید اعتراف کنیم هیچ وقت اسنوبورد سواری بدین چشم نوازی نبوده؛ رنگ بندی استثنایی محیط، نمای دوربین، پس زمینه و طراحی آبجکت ها چشمان بازیکن ها را نوازش می دهد. اکنون به این زیبایی یک گیم پلی اعتیادآور و درگیرکننده را هم اضافه نمایید تا بهتر بتوانید لفظ «شاهکاری» که برای این بازی استفاده می شود را درک کنید.

Bastion

می زند، می زند، می زند: راوی موجود در باسشن از جذاب ترین بخش های موجود در تمامی عناوین موجود تاریخ صنعت گیمینگ است. این که حرکتی  انجام می دهید و توسط فردی بازگو می شود، چیزی نیست که همیشه در یک بازی ببینید. همین المان به تنهایی توانسته تا باسشن را در جرگه زیباترین تجربه های ممکن هر فرد قرار دهد. گیم پلی و موسیقی هم همین گونه است.

مکانیزم سرگرم کننده مبارزات در کنار عناصر سبک نقش آفرینی موجود و ترک های گوش نواز بازیکن ها را به بازی معتاد می کند. درست است، تمامی این بخش ها در بالاترین سطح خود قرار دارند، اما هیچ کدام بدون «طراحی هنری شاهکار بازی» نمی توانستند این قدر چشم بازیکن را بگیرند. محیط و رنگ بندی شاد آن همانند قطعه ای پازل پیش دیگر بخش ها قرار گرفته و جذابیت شان را دوچندان کرده است.

Limbo

Limbo یا برزخ را می توان به یک تابلوی نقاشی تشبیه کرد؛ تابلویی که محیطش ترسیم شده، اما سرنوشت شخصیت اصلی و اتفاقات موجود در این بستر را خود شما باید رقم بزنید. بازی یک خط دیالوگ هم نداشته و حتی ممکن است تا پایان نفهمید داستان چیست. گیم پلی هم پیرامون قانون «بمیر و یاد بگیر» می چرخد. بنابراین برای پیروزی باید بارها طعم شکست را تجربه کنید. با این وجود، لیبمو چه جذابیتی دارد؟

شاید تنها تجربه بازی بتواند بهترین پاسخ این سوال باشد، اما باید بگوییم اتمسفر تاریک و فضاسازی غم زده لیبمو، بدون این المان ها هیچ گاه نمی توانست تاثیر واقعی خود را روی مخاطب بگذارد. لیبمو از زیباترین بازی های نسل قبل به شمار می رود. بد نیست بدانید این عنوان هم اکنون برای اکس باکس وان رایگان بوده و دارندگان این کنسول می توانند آن را دانلود کنند.

The post appeared first on .

نوازش چشم ها؛ معرفی برترین بازی های موبایل از دیدگاه گرافیک هنری [قسمت اول]

بهترین آرت ورک های هفته : قسمت اول

بتازگی وبسایت Gamespot، بصورت هفتگی برترین آرت ورک های مربوط به کامیک های مختلف یا اثار شخصی را جمع آوری کرده و در قالب مطلبی واحد قرار می دهد. اکثریت این تصاویر را شما در درون کامیک بوک های اصلی نمی توانید پیدا کنید. از این هفته در پردیس گیم تصمیم گرفتیم این مطالب را برای شما عزیزان ارائه دهیم و در صورت استقبال شما، این طرح ادامه خواهد یافت.

طرح های بسیار زیبا Chrissie Zullo با محوریت Tomb Raider:

Ron Salas بشدت از تیزر فیلم Doctor Strange لذت برده است و برای آن دست به قلم شده! :

Ryan Stegman نیز برای فیلم Doctor Strange کار مشابهی انجام داده است!

 

آثار زیبای Marco Rudy در یک رویداد مربوط به کامیک در اسکاتلند 

 

 

پست جدید Rod Reis با محوریت کامیک Emerald City در اینستاگرام!

 

Dustin Nguyen چند طراحی جدید خود را به اشتراک گذاشت:

 

طراح بسیار زیبای Phil Noto برای Rogue One: A Star Wars Story

تصاویر زیبای Francesco Francavilla با محوریت استاروارز:

 

Marcus نیز در طراحی های جدید خود به سراغ Emerald City رفته است

 

  

با این تصاویر طراحی های جدید Marcio Takara را می توانید مشاهده کنید:

 

Chris Burnham چند طرح ترسیمی جدید خود را در توئیتر به اشتراک گذاشت:

 

 

طرح های جدید Jim Cheung:

 

 

طرح های جدید و زیبای Brett Booth:

 

Paolo Rivera یک طرح جدید از بتمن را در بلاگ خود به اشتراک گذاشت:

آرت ورک های جدید Peter Nguyen را می توانید تماشا کنید:

 

 

بهترین آرت ورک های هفته : قسمت اول

بتازگی وبسایت Gamespot، بصورت هفتگی برترین آرت ورک های مربوط به کامیک های مختلف یا اثار شخصی را جمع آوری کرده و در قالب مطلبی واحد قرار می دهد. اکثریت این تصاویر را شما در درون کامیک بوک های اصلی نمی توانید پیدا کنید. از این هفته در پردیس گیم تصمیم گرفتیم این مطالب را برای شما عزیزان ارائه دهیم و در صورت استقبال شما، این طرح ادامه خواهد یافت.

طرح های بسیار زیبا Chrissie Zullo با محوریت Tomb Raider:

(image)

(image)

Ron Salas بشدت از تیزر فیلم Doctor Strange لذت برده است و برای آن دست به قلم شده! :

(image)

Ryan Stegman نیز برای فیلم Doctor Strange کار مشابهی انجام داده است!

(image)

(image)  (image)

آثار زیبای Marco Rudy در یک رویداد مربوط به کامیک در اسکاتلند 

(image)  (image)

(image)  (image)

پست جدید Rod Reis با محوریت کامیک Emerald City در اینستاگرام!

(image)

(image)  (image)

Dustin Nguyen چند طراحی جدید خود را به اشتراک گذاشت:

(image)

(image)  (image)

طراح بسیار زیبای Phil Noto برای Rogue One: A Star Wars Story

(image)

تصاویر زیبای Francesco Francavilla با محوریت استاروارز:

(image)  (image)

Marcus نیز در طراحی های جدید خود به سراغ Emerald City رفته است

(image)  (image)

 (image)  (image)

با این تصاویر طراحی های جدید Marcio Takara را می توانید مشاهده کنید:

(image)

(image)  (image)

Chris Burnham چند طرح ترسیمی جدید خود را در توئیتر به اشتراک گذاشت:

(image)  (image)

(image)  (image)

طرح های جدید Jim Cheung:

(image)  (image)

(image)  (image)

طرح های جدید و زیبای Brett Booth:

(image)  (image)

Paolo Rivera یک طرح جدید از بتمن را در بلاگ خود به اشتراک گذاشت:

(image)

آرت ورک های جدید Peter Nguyen را می توانید تماشا کنید:

(image)  (image)

(image)  (image)

بهترین آرت ورک های هفته : قسمت اول