Tagمروری

مرز مبهم رؤیا و واقعیت؛ مروری بر شایعات پیرامون آیفون های امسال اپل

مرز مبهم رؤیا و واقعیت؛ مروری بر شایعات پیرامون آیفون های امسال اپل

حتی طرفداران پر و پا قرص اپل نیز در خلوت خود اعتراف می کنند که نمایشگرهای امولد موبایل های سامسونگ، کیفیت و شفافیت بهتری در مقایسه با LCD های آیفون دارند. به همین دلیل یکی از برجسته ترین شایعات مربوط به آیفون های بعدی، استفاده از پنل های OLED بوده.

البته همان طور که انتظار می رود، اپل با تعبیه نمایشگرهای اولد در یکی از مدل های آیفون در سال جاری، قیمت به مراتب بیشتری را نیز طلب خواهد کرد. با این حال، تغییر در تکنولوژی صفحه نمایش تنها یکی از بی شمار شایعات پیرامون جشن ده سالگی آیفون به شمار می رود.

در ادامه دوازده مورد از معتبرترین گمانه زنی ها در مورد نسل بعد موبایل های اپل را مرور خواهیم کرد.

آیفون 7 مانند دو نسل قبلی مدل s نیز خواهد داشت

اگرچه در ابتدا صحبت از آن بود که اپل روال هر ساله را متوقف ساخته و به جای معرفی مدل های 7s مستقیماً به سراغ آیفون 8 می رود، اما اخبار بعدی نشان داد این کمپانی که دو مدل از آنها نسخه ارتقاء یافته موبایل های کنونی هستند و با پسوند s مشخص می شوند.

آیفون 7s و مدل پلاس آن نمایشگرهای بزرگتری دارند

برخی گزارش ها حکایت از آن دارند که اپل به جای نمایشگرهای 4.7 و 5.5 اینچی برای دو مدل عادی و پلاس، در سال جاری به سراغ نمونه های بزرگتر 5 و 5.8 اینچی می رود. البته این خبر مستقیماً به مدل های s سال 2016 اشاره نمی کند، اما با توجه به اینکه آیفون 8 تنها در یک سایز ارائه می شود، می توان چنین نتیجه ای از آنها گرفت.

ارائه موبایلی انقلابی علاوه بر دو مدل آیفون 7s

در اخبار و گزارشات متعددی می خوانیم که اپل توسعه محصولی انقلابی و برتر را برای جشن ده سالگی آیفون در دستور کار دارد که نمایشگری 5.1 یا 5.2 اینچی دارد و از نظر طراحی نیز در مقایسه با نسل های قبلی به طور کامل متحول شده. از آنجا که نسبت به برنامه ویژه اپل برای سال 2017 مطمئن هستیم، این شایعه چندان دور از ذهن نیست.

پنل جلویی مدل برتر آیفون به طور کامل با نمایشگر پوشانده شده است

یکی از مواردی که در زمره تحولات اساسی قرار می گیرد، طراحی بدون حاشیه جلوی موبایل است، به گونه ای که نمایشگر تمام سطح پنل جلویی را بپوشاند. قطعاً اپل نیز به این موضوع فکر کرده، اما اینکه توانسته اسمارت فونی بدون حاشیه در تمام طرفین تولید کند یا خیر، هنوز مشخص نیست.

آیفون 8 از جنس شیشه با فریم آلومینیومی ساخته می شود

مینگ چی کو تحلیلگر ارشد مؤسسه KGI می گوید بدنه آیفون 8 کاملاً . بدین ترتیب می توان محصولی تقریباً شبیه آیفون 4 یا 4s را در نظر آورد که پنل پشتی شیشه ای داشتند. این ویژگی از سوی وب سایت مطرح Nikkei نیز تأیید شده.

دکمه هوم فیزیکی جای خود را به دکمه نرم افزاری می دهد

اوایل سال جاری میلادی، مینگ چی کو اعلام کرد اپل برای عملیات تاچ آیدی از حسگر اثر انگشت اپتیکال بهره می گیرد. این حسگرها در زیر نمایشگر جای گرفته و . گفتنیست شناسایی اثر انگشت بدون تماس پیش از این در موبایل های کمپانی شیائومی نیز به کار رفته و بنابراین فناوری جدیدی محسوب نمی شود.

آیفون 8 نمایشگری فوق العاده خواهد داشت

این مورد، بخش قابل توجهی از شایعات پیرامون جشن ده سالگی آیفون را به خود اختصاص داده بود. از جمله نشانه های بکارگیری نمایشگر اولد در آیفون 8 می توان به 60 میلیون قطعه پنل OLED از سامسونگ اشاره کرد.

البته در ابتدا انتظار می رفت تمامی مدل های آیفون سال جاری به این نوع نمایشگر مجهز شوند، اما احتمالاً به خاطر محدودیت های تولید، فقط مدل برتر موبایل های اپل در سال جاری از پنل های OLED بهره می گیرند.

آیفون 8 به فناوری شارژ بیسیم مجهز می شود

اخبار مربوط به برای نخستین بار توسط اپل، طی چند هفته اخیر به اوج خود رسیده و این کمپانی چندی پیش پتنتی را نیز در همین رابطه به ثبت رساند. مدیرعامل شارپ نیز این موضوع را تأیید کرد.

همچنین در ماه فوریه، اپل به «کنسرسیوم برق بیسیم» پیوست که مجموعه ای متشکل از شرکت های فعال در حوزه استاندارد شارژ وایرلس به شمار می رود. البته در این رابطه فراوان است و هنوز نمی توان نسبت به آن مطمئن بود.

آیفون های سال جدید هم جک هدفون ندارند

البته این مورد را نمی توان در دسته شایعات جای داد، چون با درجه اطمینان فوق العاده می توان از آن سخن گفت. بعید است که اپل پس از ارائه انواع و اقسام توجیهات به خاطر حذف این درگاه محبوب از آیفون 7 و رونق گرفتن بازار ایرپادها و تبدیلات مختلف، تصمیم قبلی خودش را زیر سؤال ببرد.

مدل برتر آیفون سال 2017 قیمتی بالای هزار دلار خواهد داشت

کارشناسان معتقدند اپل را برای مدل اختصاصی و ویژه جشن ده سالگی آیفون در نظر گرفته، که صحبت های زنجیره تأمین این کمپانی در جنوب شرقی آسیا نیز مهر تأیید بر آن می زنند.

مدل کوچکتر آیفون همچنان بدون دوربین دوگانه عرضه می شود

مینگ چی کو معتقد است ماژول دوربین دوگانه به عنوان ویژگی انحصاری آیفون های پلاس باقی خواهد ماند. البته هنوز می توان امیدوار بود که این خبر صحت نداشته باشد و اپل این ویژگی نسبتاً رایج در پرچمداران کنونی بازار موبایل را در تمام محصولاتش به کار گیرد.

آیفون 8 از تکنولوژی تشخیص چهره بهره می گیرد

اپل با استفاده از حسگرهای لیزری و فروسرخ، و ژست حرکتی را در مدل برتر آیفون سال جاری پیاده سازی می کند که در صورت صحت آن، می توان به دلیل قیمت بالای آیفون 8 پی برد.

The post appeared first on .

مرز مبهم رؤیا و واقعیت؛ مروری بر شایعات پیرامون آیفون های امسال اپل

سراتو سایپا خودرو جدید پلیس؛ مروری بر توانایی صنعت خودروسازی برای تامین نیازهای پلیس

سراتو سایپا خودرو جدید پلیس؛ مروری بر توانایی صنعت خودروسازی برای تامین نیازهای پلیس

پس از گذشت مدت کوتاهی که از ورود مزدا 3 به عنوان جدیدترین خودرو ناوگان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی می گذرد، صبح امروز از جدیدترین خودروی مخصوص پلیس پرده برداری شد.

سایپا به عنوان متولی جدید، 200 دستگاه سراتو جدید را به هر دو یگان راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی تحویل داد و در این مراسم سردار ساجدی نیا، این تصمیم را مبنی بر تقویت ناوگان هر دو بخش عنوان کرد.

به گفته ایشان: این 200 دستگاه تنها مرحله اول این تقویت یگان هستند و قرار است با انجام ماموریت های مختلف در طول ماه های آتی، تست های فنی و تخصصی آن انجام شود و اگر سراتو بتواند این آزمایش ها را با موفقیت پشت سر بگذارد، این خودرو ها در شهر های گوناگون نیز مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

سردار اشتری نیز دلیل این انتخاب را رضایت بخش بودن سراتو و تولید داخل بودن آن عنوان کرد و گفت: ورود این ناوگان جدید تصمیمی از سوی ستاد کل نیروهای مسلح بوده است.

تمام این ها درحالیست که کیا سراتو های مونتاژی سایپا در واقع نسل قدیمی و خارج از تولید سراتو (در بازار جهانی) محسوب می شود و با موتور 2.0 لیتری 150 اسب بخاری و گیربکس 4 سرعته اتوماتیک و ترمزهای کاسه ای چرخ های عقب، مشخصات فنی چندان شاخصی در مقایسه با بسیاری از خودروهای وارداتی موجود در سطح جاده ها و شهر ها ندارد و خودرویی سطح متوسط محسوب می شود.

البته باید گریزی به خودرو های قبلی یگان های گوناگون نیروی انتظامی نیز داشت و یادآوری خاطرات خودرو هایی مانند زانتیا که به دلیل ایمنی پایین چند مورد تصادفات سنگین و حتی مرگبار نیز در کارنامه خود ثبت کرد.

سایر خودرو های قبلی نظیر ماکسیما و رنو مگان نیز  تولید آن ها متوقف شده است و دیگر نمی توان آن ها را برای این وظیفه مهم انتخاب کرد.

البته خودرو های وارداتی مانند مرسدس بنز که نزدیک به 15 سال است در ناوگان پلیس مورد استفاده قرار می گیرند ، در حال حاضر و با این روند صعودی نرخ ارز ، دیگر سودمند نیست و نمی تواند برای یگان پر خطری همچون ناجا مناسب باشد.

تنها یک تصادف سنگین برای چنین خودرو های گرانقیمتی کافی است که ضرری چند ده میلیون تومانی به دولت تحمیل شود. پس به نظر می رسد با توجه به شرایط کنونی، کیا سراتو ساخت سایپا یکی از معدود گزینه های موجود باشد، به خصوص آنکه اخیرا تولید مزدا 3 نیز با محدودیت هایی همراه بوده است و عملا خودرو مونتاژی مناسبی توسط خودروسازان ایران عرضه نمی شود.

با توجه به مجموع این شرایط می توان گفت که حتی سازمان هایی مانند نیروی انتظامی و پلیس نیز مانند مشتریان، در مضیقه نبود خودروهای مناسب برای خرید و استفاده در شرایط پر فشار قرار گرفته اند.

شماری از خودروهای شاخص پلیس ایران در طی 50 سال گذشته

در واقع صنعت خودروسازی ایران هم اکنون نه تنها یک مدل خودرو مناسب پلیس را ارائه نمی دهد، بلکه حتی از تامین تاکسی با کیفیت و مدرن برای استفاده های درون شهری و برون شهری نیز عاجز مانده است و از همین رو سازمان تاکسی رانی ناچار به استفاده از تاکسی های گران قیمت از آریو 50 میلیون تومانی تا کمری هیبرید 200 میلیون تومانی و تویوتا RAV4 با قیمت 250 میلیون تومان شده است.

پلیس و به خصوص پلیس راه نیز که طبیعتا به دلیل استفاده پر فشار خود، نیاز به خودروهای با کیفیت و نسبتا سریع دارد در شرایطی قرار گرفته که ناچار به پذیرفتن دوراهی انتخاب بین خودروهای بی کیفیت داخلی و پرداخت رقم های بسیار سنگین برای واردات خودروهای خارجی مانده است.

در واقع تنها راه حل برون رفت از چنین شرایطی، بازگشت خودروهای جذاب و باکیفیت به خطوط مونتاژ خودروسازان است، چرا که حتی در تئوری نیز بسیار بعید به نظر می رسد که خودرویی مانند یا ، دوام و کیفیت لازم برای استفاده های ارگانی را داشته باشد و از سوی دیگر خرید خودروهای گران قیمت بنز و ب ام و، تویوتا یا حتی کیا و هیوندای نیز در حجم بالا امکان پذیر به نظر نمی رسد.

در واقع معمولا در اغلب کشورهای جهان طیف گسترده از خودروهای مختلف در ناوگان پلیس مورد استفاده قرار می گیرند اما نیاز اصلی نیروهای انتظامی و پلیس با خودروهای نسبتا سریع،ایمن، بادوام، مستحکم و نسبتا ارزان قیمت تامین می شود، که متاسفانه حتی یک مدل از خودروهای تولیدی یا مونتاژی کشور در شرایط فعلی دارای چنین مشخصاتی نیستند.

The post appeared first on .

سراتو سایپا خودرو جدید پلیس؛ مروری بر توانایی صنعت خودروسازی برای تامین نیازهای پلیس

طوفان پژو در داکار 2017؛ مروری بر نتایج پایانی سخت ترین رالی سال

طوفان پژو در داکار 2017؛ مروری بر نتایج پایانی سخت ترین رالی سال

طبق رسم روزهای آغازین سال جدید میلادی، امسال نیز مسابقات رالی داکار که سی و هشتمین دوره محسوب می شود، در کانون توجه علاقه مندان به ورزش های موتوری قرار گرفت. این مسابقه بزرگ برای نهمین سال متوالی است که به دلیل مسائل امنیتی از آفریقا به آمریکای جنوبی منتقل شده و در خاک کشورهای پاراگوئه، بولیوی و آرژانتین برگزار می شود.

در رقابت های امسال برای اولین بار خودروهای دسته UTV – وسایل نقلیه چهار چرخ چندمنظوره کوچک – مجاز به شرکت در مسابقات بودند.

به طور کی رالی داکار 2017 در دوازده مرحله و در پنج کلاس مختلف برگزار شد که شامل اتومبیل ها، کامیون ها، موتورسیکلت ها، کوادها (موتور سیکلت های چهار چرخ) و UTV ها می شود.

مسابقات بخش اتومبیل داکار 2017  عرصه درخشش رانندگان تیم پژو بود. در رده بندی نهایی و پس از طی مسافت 8,782 کیلومتری، هر سه راننده این تیم بر روی سکو قرار گرفته و عناوین نخست را به خود اختصاص دادند. در لیست تیم پژو نام رانندگان مطرحی چون اشتفان پیترهانسل، سباستین لوب و ژیل دسپره دیده می شود که هر یک جزو قهرمانان پرآوازه مسابقات رالی بوده و به ترتیب رتبه های اول تا سوم را کسب کردند.

اتومبیلی که رانندگان تیم پژو با آن به مقام قهرمانی دست یافتند،  3008 DKR نام داشته و بر روی کراس اوور 3008 شکل گرفته است.

این خودرو به یک موتور 3 لیتری V6 توربودیزلی مجهز شده و ناگفته پیداست که برای عبور از پستی و بلندی ها از سیستم تعلیقی بسیار ارتقا یافته برخوردار است.

در بخش کامیون ها، ادوارد نیکولایف راننده روسی تیم کاماز به مقام قهرمانی دست یافت؛ دیمیتری ساتنیکوف دیگر راننده این تیم در جایگاه دوم قرار گرفت و جرارد دی روی راننده هلندی ایویکو بر روی سکوی سوم ایستاد.

در دسته موتورسیکلت ها، سام ساندرلند راننده انگلیسی تیم Red Bull KTM قهرمان رقابت ها شد و هم تیمی وی ماتیاس والکنر اسپانیایی به عنوان نایب قهرمانی دست پیدا کرد. جایگاه سوم نیز به جرارد فرس، موتورسوار تیم Himoinsa Dakar رسید.

در بخش کوادها سرگئی کاریاکین روس از تیم یاماها قهرمان رقابت ها شد، دیگر هم تیمی های وی یعنی ایگناسیو کاساله شیلیایی و  پابلو کوپتی آرژانتینی به ترتیب حائز عناوین بعدی شدند.

در کلاس جدید UTV ها نیز لئوناردو تورس برزیلی، وانگ فوجیانگ چینی و راویل ماگانوف روسی عناوین اول تا سوم را کسب کردند. هر سه راننده از ساخته های شرکت آمریکایی Polaris Industries در این مسابقات بهره بردند.

شایان ذکر است مثل دوره های قبلی، امسال نیز حوادث مختلفی برای رانندگان رخ داد که منجر به خارج شدن آنها از دور مسابقات شد. از جمله حوادث مهم می توان به تصادف ناصر العطیه راننده تیم تویوتا، کارلوس ساینز راننده تیم پژو و توبی پرایس موتورسوار استرالیایی معروف تیم KTM اشاره کرد.

The post appeared first on .

طوفان پژو در داکار 2017؛ مروری بر نتایج پایانی سخت ترین رالی سال

فراگیری الفبایی که «لری پیج» می داند؛ مروری بر دلایل به وجود آمدن ساختار «آلفابت» [بخش اول]

فراگیری الفبایی که «لری پیج» می داند؛ مروری بر دلایل به وجود آمدن ساختار «آلفابت» [بخش اول]

«گاهی مجبور می شوید در تضاد با آنچه تصور کرده اید، حرکت کنید. معمولا در یک تجارت، پیش خود می گویید “خب، آن کار دیگری که شبیه به فعالیت های پیشینم بوده، چیست؟” اما حقیقت این است که شاید قادر باشید دست به اقداماتی بزنید که چندان هم به هم مرتبط نیستند.»

این ها جملاتی است که لری پیج چند سال پیش بر زبان آورد؛ وی در حال توضیح دادن این مسئله بود که چرا شرکت او، در حال آزمایش موارد کاملا جدید و نه چندان مرتبط به هم است. از یاد دادن رانندگی به خودروهای هوشمند تا یافتن راهکاری برای طولانی تر کردن چرخه زندگی انسان و به تعویق انداختن حقیقتی به نام مرگ.

چند سال پیش، زمانی که لری پیج همین جملات را بر زبان می آورد، به راحتی می شد به او نگریست و گفت که این همان لری پیج کلاسیک است؛ شخصی که خوب می داند حرف های بزرگ بزند. امروز ولی همین جملات را که بخوانید، منطقی و البته رادیکال تر به نظر می رسند. گفته هایی که می توان آنها را پایه و اساس تغییر ساختار شرکت تکنولوژیک و بزرگ تحت تملک لری پیج دانست.

پیج در آگوست گذشته با انتشار نامه ای، تغییر ساختار گوگل و تولد آلفابت را خبر داد. وی آلفابت را به عنوان یک هولدینگ توصیف کرد که شامل زیرشاخته های مستقل خواهد بود. گوگل و همه توابع آن، صرفا یک زیر شاخه خواهند بود.

عجیب ترین زیرشاخه های آلفابت شامل این بخش ها می شوند:

  • Calico – که برای افزودن عمر انسان و به تعویق انداختن مرگ تاسیس شده.
  • Verily – مکانی که در آن لنزهای هوشمند چشمی در حال توسعه هستند.
  • X – آزمایشگاه مرموزی که قرار است به عنوان مرکزیت تحقیق و توسعه ایفای نقش کند.
  • DeepMind – محل تولد هوش مصنوعی پیشرفته.
  • Access – بخشی که تلاش می کند اینترنت را توسط راهکارهای مختلف به مکان های محروم برساند.
  • Jigsaw – که پیشتر با نام Google Ideas شناخته می شد و محلی برای نوآوری است.

سوال اینجاست: چه چیزی این تجارت های کاملا بی شباهت با هم را یکجا مدیریت می کند؟ و اصلا چرا ساختارها اینچنین هستند؟ این ها مهم ترین سوالاتی هستند که ذهن سرمایه گذاران و فعالان دنیای تکنولوژی را به خود مشغول کرده.

پیج معمولا مصاحبه نمی کند. پس از اعلام تغییر ساختار و شکل گیری آلفابت هم دوباره به خلوت خود بازگشته. اما به هر حال می توانیم اقدامات وی را مورد تحلیل قرار دهیم. پیج هیچگاه علاقه ای به ثبات نداشته و همواره تحت تاثیر ایده های بسیار بزرگ و دور از ذهن، یا در واقع همان Moonshotها بوده است. شاید باید تحقق یافتن آلفابت را هم یک Moonshot دانست؛ امیدی برای ایجاد تغییرات مثبت فنی، اجتماعی و مالی در جهان.

برای درک اقدامات پیج، می خواهیم بر شش نقطه تمرکز کنیم. نقاطی که پیشتر از سوی شرکت های دیگر پایه گذاری، یا تجربه شده اند: مایکروسافت، نایک، جنرال الکتریک، اپل، فیسبوک و خود گوگل، در روزهای ابتدایی تولدش. می خواهیم ببینیم لری پیج چرا و با نگاهی بر کدام تجربیات، گوگل را به آلفابت تبدیل کرد.

آلفابت شروعی عالی داشت: اندک زمان پس از اعلام نتایج گزارش مالی اش از سه ماهه نهایی ۲۰۱۵ در ماه فوریه، (مقامی که گوگل قدیمی، نمی توانست به دست آورد). پیج در نامه اعلام وجود آلفابت در آگوست ۲۰۱۵ نوشت: «ما مدت هاست که عقیده داریم شرکت ها، می خواهند همان کارهای قدیمی شان را تکرار کنند، راحت باشند و در صورت لزوم، تغییرات کوچکی برای گسترش همان تجارت را قبول نمایند. اما در صنعت تکنولوژی، جایی که ایده های انقلابی نقاط رشد آینده را نشانگر می شود، باید راحتی را کنار گذاشت تا بتوان همواره در صحنه حاضر بود.»

بیایید با هم نگاهی داشته باشیم به الفبای تاسیس آلفابت؛ الفبایی که حروف آن را لری پیج بهتر از هر شخص دیگری می داند.

الف) جلوگیری از پریشانی مایکروسافت-گونه

در دهه هشتاد میلادی، شعار موسسین مایکروسافت، آقایان گیتس و آلن این بود: «کامپیوتری روی هر میز در هر خانه، که از پلتفرم نرم افزاری مایکروسافت بهره می گیرد.» در آن زمان، این یک ایده فراتر از دسترس (Moonshot) به شمار می رفت. مایکروسافت موفق شد ایده اش را محقق کند. اهالی ردموند تبدیل شدند به پردرآمدترین کمپانی تاریخ (در آن مقطع زمانی) و ۹۰ درصد از کامپیوترهای شخصی بر پلتفرم همین شرکت استوار بود. حاشیه سود مایکروسافت هم به نوعی بی سابقه بالا رفت و در آن زمان هیچ شرکتی موفق نشده بود به چنین درصدی دست پیدا کند.

گذشت و گوگل متولد شد. از آن زمان به بعد، موتور جستجوی گوگل بود که عنوان موتور درآمدزای عصر مدرن و دیجیتال را از آن خود کرد، با درآمدی از تبلیغات که همچنان رشد می کند و حاشیه سودی قابل قبول. اما در مزرعه موفقیت گوگل، بذرهایی از مشکلات هم یافت می شد؛ آلفابت متولد شد تا با همین مشکلات مقابله کند.

مایکروسافت تجربیاتش را از راه دشوار به دست آورد

مایکروسافت هم اکنون این تجربه را آموخته، اما از راه سختش. زمانی که شما بخواهید در تمام دوران فعالیت تان، با یک مدل تجاری به پیش روید و بر یک بازار تمرکز ویژه کنید، بازارهای دیگر را در حد محدود می توانید به دست گیرید. مایکروسافت پس از غلبه بر دنیای کامپیوترهای شخصی، کمی بلندپروازتر شد و به سراغ توسعه سیستم گیمینگ اکس باکس رفت. دست به توسعه موبایل ها زد. میلیارد ها دلار خرج موتور جستجوی بینگ کرد. نتیجه اکنون این است که بخش موبایل این شرکت همچون یک ارور می ماند و موتور جستجوی بینگ هم هرگز یک سال مالی کامل را مطابق انتظارات سپری نکرده است.

حتی محصولی محبوب نظیر اکس باکس هم هیچگاه قادر نشد موفقیت ویندوز و آفیس را تکرار کند. هر دلاری که مایکروسافت از این تجارت های فرعی به دست آورده،‌ مشمول حاشیه سود پایین تر از ویندوز بوده است. سرمایه گذاران هم ارزش هر دلاری که این شرکت به دست می آورد را کمتر پنداشتند و نتیجه، سقوط ارزش سهام مایکروسافت بود.

هر دلاری که مایکروسافت از تجارت های فرعی به دست آورده،‌ مشمول حاشیه سود پایین تر از ویندوز بوده است

مایکروسافت همواره به دنبال سیاست تونل مانند خود بود و تلاش می کرد تا از هر موج تکنولوژی به سود خود بهره گرفته و نسخه های بیشتری از ویندوز را به فروش برساند. این شرکت برای اولین بار گزارش مالی و سود سهامی که پرداخت کرد را به صورت عمومی در ژانویه ۲۰۰۳ گزارش داد و حرکتش از سوی وال استریت، به این صورت دیده شد که مایکروسافت یک شرکت پولدار است که نمی داند با ۴۳ میلیارد دلار پول نقدی که در دست دارد، چه می خواهد بکند. از همانجا بود که روند رو به رشد مایکروسافت کم کم کاهش یافت.

آلفابت با مدیریت لری پیج، اکنون ۷۳ میلیارد دلار پول نقد دارد. در زمان ، وی در نامه اش به سهام داران و کارمندان تاکید ویژه ای داشت که تمرکز، همچنان بر افزایش رشد معطوف گشته و نکته اینجاست که برعکس مایکروسافت، آلفابت جاده های بسیاری رو به روی خود می بیند و می تواند توسط آنها، در آینده به درآمدهای انبوه دست پیدا کند. جدا از شاخه های مختلف، حتی خود گوگل هم دارای چند شاخه با آینده روشن شده است؛ از واقعیت مجازی گرفته تا یادگیری ماشینی.

همانگونه که پیج در نامه اش می گوید، شرکت او تا کنون اقدامات بسیاری انجام داده که در گذشته، عجیب و دیوانه وار به شمار می آمدند. وی می نویسد: «بساری از آن ایده های دیوانه وار، اکنون بیشتر از یک میلیارد کاربر دارند؛ ایده هایی نظیر گوگل مپس، یوتوب، کروم و اندروید.»

«بساری از آن ایده های دیوانه وار، اکنون بیشتر از یک میلیارد کاربر دارند»

این در حالیست که ساختار جدید آلفابت، ارزش گذاری هر دلاری که از سوی این شرکت کسب می شود را برای سرمایه گذاران ساده تر می کند. مشخص است گوگل چه کرده و از طرف دیگر، سایر شرکت های مستقل، سودآوری داشته اند یا از سرمایه گوگل برای به پیش رفتن آنها استفاده شده است. با این همه، خود گوگل در حال حاضر قوی تر از هر زمان دیگری به نظر می رسد. در سه ماهه نهایی سال ۲۰۱۵، درآمد گوگل در قیاس با همین مقطع مشابه زمانی در سال ۲۰۱۴ تا ۱۸ درصد رشد داشت و درآمد کل سال ۲۰۱۵ در گوگل به ۷۴.۵ میلیارد دلار رسید.

شرکت ساکن مانتین ویو سال هاست که اینچنین کسب درآمد می کند و حالا آلفابت تاسیس شده تا با راهکارهای تازه اش، اجازه ندهد نحوه درآمدزایی این شرکت رو به انقراض رود. این همان جاییست که برنامه های لری پیج بیشتر معنا پیدا می کنند؛ اکنون گوگل همچون گل سرسبد آلفابت است و تمرکز بیشتری رویش قرار گرفته. در کنار همین مسئله، سایر بخش های آلفابت، استقلال پیدا کرده اند و البته از آنها انتظاراتی وجود دارد.


ب) تبدیل شدن تقریبی به Nike

هاوربرد، جت پک، بالون های اینترنت رسان، ربات های انسان نما و تکنولوژی دورنوردی. باید به آلفابت برای دنبال کردن چنین مواردی و تلاش جهت به حقیقت بدل کردن آنچه در فیلم های علمی-تخیلی دیده ایم، احترام گذاشت.

افراد بی شماری، صرف هزینه برای سایر بخش های آلفابت را نتیجه مستقیم حماقت سرگئی برین و لری پیج می دانند

پشت هر یک از این پروژه ها، بلندپروازی های عمیق لری پیج نهفته است. اکنون بیشتر بخش های مستقل زیر نظر آلفابت با لفظ «سایر قمارها» شناخته می شوند. مواردی که حالا بیشتر آنها، صرفا جوهر قرمز روی ترازنامه آلفابت و درآمدهای گوگل می ریزند. آلفابت گزارش می دهد که در سال ۲۰۱۵ مبلغی معادل ۳.۶ میلیارد دلار برای همین بخش ها هزینه داده است؛ رقمی که البته در قیاس با سال ۲۰۱۴، تا ۸۳ درصد افزایش داشته . در این میان افراد بی شماری، صرف این هزینه ها را نتیجه مستقیم حماقت سرگئی برین و لری پیج می دانند؛ مجموعه ای از تفریحات بلندپروازانه که شامل هزینه های بالا و راهکارهای بدون تدبیر می شود.

به گونه ای دیگر هم می توان به هزینه های آلفابت برای ایده های دور از تصور آن نگریست: هزینه های تبلیغاتی.

انتشار خبر رد شدن صد طرح در آزمایشگاه X، برای به وجد آمدن طرفداران کافیست

شرکت ساکن مانین ویوی کالیفرنیا، به خوبی راه و رسم اسطوره ساختن از خود را می داند. آلفابت می داند با صرف برخی هزینه ها، عده بی شماری آن را در دنیای تکنولوژی برتر خواهند پنداشت و تصور خواهند کرد که آلفابت، همچون شرکتی به پیش می رود که در آن اتفاقات جادویی رخ می دهد. سپس می گویند این همان جاییست که افراد افسانه ای مانند خالق آیپاد، تونی فادل (Tony Fadell) یا اندی کنراد (Andy Conrad) در آن کار می کنند. کافیست طرفداران این شرکت بشنوند که در سال گذشته، در آزمایشگاه X صدها طرح رد شده و کنار گذاشته شده اند تا به وجد آیند.

هیچ شرکتی بهتر از Nike، نمی تواند بخش تحقیق و توسعه اش را در مرکزیت تبلیغات خود جای دهد. مقر اصلی نایک در بیورتون، مشمول چند عدد آزمایشگاه به اصطلاح مرموز است که البته نتیجه کار آنها چندان هم از دید همه پنهان نیست. در همین آزمایشگاه ها، گفته می شود که دانشمندان به همراه ورزشکاران، مشغول توسعه آینده ی لباس های ورزشی هستند.

همین گفته ها کافیست تا هیجان خاموشی میان خریداران چنین محصولاتی و حتی برخی از کارمندان خود نایک درگیرد. همین آزمایشگاه ها هستند که تصور خاص و متفاوت بودن نایک را القا می کنند، در حالی که همزمان، آن را برترین گونه از نوع خود در ذهن شما جای می دهند. کارخانه های نایک، رویا هم تولید می کنند. کارمندان مشغول در این کارخانه ها صرفا به تولید کفش و لباس های ورزشی مشغول نیستند، بلکه یک جنبش جهانی و فرهنگی در زمینه توانمندی و ورزشی را مدیریت می کنند. ساخت چهارچوب های ذهنی اینچنینی، باعث می شود که از یک طرف ارزش برند افزایش پیدا کند و از سوی دیگر، هیچ کارمندی دلش نخواهد نایک را ترک کند.

کارخانه های نایک، رویا هم تولید می کنند

بیشتر کارمندان آلفابت هم در گوگل مشغول به کار هستند. بخش زیادی از همین افراد به شکل روزانه در پی بهبود الگوریتم جستجو و نمایش تبلیغات هستند. انجام چنین کارهایی، چندان هم خاص نیست اما کارمندان گوگل به لطف بیان ایده های دور از تصور (Moonshotها) در هر صورت می دانند که در شرکتی کار می کنند که ایده های بزرگ در سر می پروراند و می خواهد کارمندانش را هم درگیر چنین پروژه هایی کند.

آقای آسترو تلر (Astro Teller) که به قول لری پیج، کاپیتان آزمایشگاه اکس است می گوید: «اکس جایی است که شما می توانید یک مهندس زبده هوافضا را ببیید که با یک طراح مد مشغول کار است یا در بخشی دیگر، یک فرمانده سابق ارتش را خواهید یافت که در حال ایده پردازی با یک متخصص لیزر است.»

در نهایت کارمندان عادی هم می دانند که روزی مهم خواهند بود. همین افراد هستند که در صورت موفق شدن هر یک از ایده های دور از دسترس آزمایشگاه اکس، باید پلتفرم تبلیغاتی گوگل را به شکلی، به آن متصل کنند.

همانطور که گفتیم، آلفابت در سال ۲۰۱۵ به طور کلی ۳.۶ میلیارد دلار صرف ایده های بلندپروازانه اش کرد. جمع مبلغ صرف شده از سوی اپل و مایکروسافت برای تبلیغات، به سختی به چنین رقمی می رسد. از سوی دیگر سامسونگ چهار برابر همین رقم را در ۲۰۱۵ به تبلیغات اختصاص داد. این در حالیست که برخی از قمارهای آلفابت، واقعا آینده دار هستند. برای مثال Nest در سال های پیش رو می تواند مرکزیتی برای محصولات هوشمند خانگی باشد. در آینده نزدیک هم، باعث وجود یک فرهنگ متمایز در آلفابت می شوند، که می توان گفت بهترین نوع تبلیغات است.


پ) هدایت گری جنرال الکتریک-گونه

به وب سایت آلفابت بروید. آدرسش این است: . می توانید در گوشه و کنار آن، مکعب های چوبی کوچکی را ببینید که روی هر کدام، یکی از حروف الفبا حک شده. برعکس گوگل دات کام، یک صفحه سفید پوش با نواری کوچک که در انتظار شما برای تایپ دستورات است، در آن دیده نمی شود. از سوی دیگر، روی همان مکعب ها هم که کلیک کنید، هیچ اتفاقی نمی افتد و به این شکل قادر نیستید اطلاعات بیشتری در مورد شرکت های تحت نظر آلفابت پیدا کنید. هرآنچه در همان صفحه اول می بینید، صرفا یک عکس است.

به مکعب ها دقت کنید. هیچ کدام حالتی صاف ندارند به جز یکی؛ آن که با رنگ آبی مشخص شده و رویش G نوشته شده: مکعب گوگل.

آلفابت می خواهد گوگلِ دنیای فیزیکی ما باشد، در حالی که خود گوگل، زیرساختی ضروری برای زندگی دیجیتالی ماست

آلفابت در ذات خود، همچون انبوهی از مکعب هاست که می خواهد گوگل دنیای فیزیکی ما را بسازد، در حالی که خود گوگل، با جستجو، ایمیل و مسیریابی، زیرساختی ضروری برای زندگی دیجیتالی ماست. یک راه برای درک بهتر آلفابت، این است که فرض کنیم می خواهیم یک وسیله نقلیه ضروری، مدرن و با زیرساخت های قدرتمند توسعه دهیم.

قیاس اینجا با جنرال الکتریک است. این شرکت پیش از اینکه تکنولوژی به نرم افزار ارتباط مستقیم پیدا کند، مظهر فناوری های نو بود. اکنون قرار نیست آلفابت جای جنرال الکتریک را بگیرد، بلکه می کوشد تا تجارتی همچون این شرکت بنا کند.

تقریبا همه بخش هایی که آلفابت را تشکیل داده اند، در حال توسعه موارد کاملا حقیقی و فیزیکی هستند؛ خبری از گیک بازی های دیجیتالی نیست

اگر شما می خواستید نسل جدیدتری از جنرال الکتریک بسازید، چه می کردید؟ احتمالا به جای تجارت توربین های بادی و ساخت موتور هواپیما، به سراغ توسعه خودروهای بدون راننده، هوشمند و سبز می رفتید. لنزهای چشمی توسعه می دادید که می توانستند میزان قند را در خون تشخیص دهند (Verily). شاید دلتان می خواست بتوانید ژن ها را هک کنید تا زندگی طولانی تر شود (Calico). یا به سراغ ابتکارات جدید در مباحث رباتیک (Replicant) یا درون ها (Project Wing) بروید. احتمال داشت به فکر توسعه شهرهای نو می افتادید. جایی که مکان های عمومی هوشمند بوده و از حضور انسان ها مطلع می شدند (Sidewalk Labs). حقیقت این است که تقریبا همه بخش هایی که آلفابت را تشکیل داده اند، در حال توسعه موارد کاملا حقیقی و فیزیکی هستند؛ خبری از گیک بازی های دیجیتالی نیست.

در حال حاضر، جنرال الکتریک به سمت جهان مجازی حرکت خود را آغاز کرده، دقیقا همانند آلفابت که گرایش خود به جهان فیزیکی را نشان می دهد. اکنون جنرال الکتریک از نرم افزار برای بهینه سازی مراحل توسعه هواپیما، لوکوموتیو، عملیات استخراج در معادن، سکوهای نفتی، توربین های بادی و حتی چراغ های شهری استفاده می کند. پلتفرم رایانش ابری همین شرکت که Predix نام دارد، تجارتی است که سالانه ۵ میلیارد دلار درآمد کسب کرده و روندی رو به رشد را در پیش دارد. بخش اینترنت اشیا در جنرال الکتریک نیز درآمدی بالغ بر یک میلیارد دلار به شکل سالانه به ثبت می رساند.

در مقام مقایسه، اگر گوگل را نادیده بگیریم، تمام شرکت های تحت نظارت آلفابت در سال ۲۰۱۵ به درآمدی ۴۴۸ میلیون دلاری دست پیدا کرده بودند، که بیشتر این رقم از سوی شرکت Nest به دست آمده بود.

(فرداشب، در بخش دوم این مقاله، آلفابت با اپل، فیسبوک و روزهای ابتدایی خود گوگل مورد قیاس قرار خواهد گرفت.)

The post appeared first on .

فراگیری الفبایی که «لری پیج» می داند؛ مروری بر دلایل به وجود آمدن ساختار «آلفابت» [بخش اول]

(image)

«گاهی مجبور می شوید در تضاد با آنچه تصور کرده اید، حرکت کنید. معمولا در یک تجارت، پیش خود می گویید “خب، آن کار دیگری که شبیه به فعالیت های پیشینم بوده، چیست؟” اما حقیقت این است که شاید قادر باشید دست به اقداماتی بزنید که چندان هم به هم مرتبط نیستند.»

این ها جملاتی است که لری پیج چند سال پیش بر زبان آورد؛ وی در حال توضیح دادن این مسئله بود که چرا شرکت او، در حال آزمایش موارد کاملا جدید و نه چندان مرتبط به هم است. از یاد دادن رانندگی به خودروهای هوشمند تا یافتن راهکاری برای طولانی تر کردن چرخه زندگی انسان و به تعویق انداختن حقیقتی به نام مرگ.

چند سال پیش، زمانی که لری پیج همین جملات را بر زبان می آورد، به راحتی می شد به او نگریست و گفت که این همان لری پیج کلاسیک است؛ شخصی که خوب می داند حرف های بزرگ بزند. امروز ولی همین جملات را که بخوانید، منطقی و البته رادیکال تر به نظر می رسند. گفته هایی که می توان آنها را پایه و اساس تغییر ساختار شرکت تکنولوژیک و بزرگ تحت تملک لری پیج دانست.

پیج در آگوست گذشته با انتشار نامه ای، تغییر ساختار گوگل و تولد آلفابت را خبر داد. وی آلفابت را به عنوان یک هولدینگ توصیف کرد که شامل زیرشاخته های مستقل خواهد بود. گوگل و همه توابع آن، صرفا یک زیر شاخه خواهند بود.

عجیب ترین زیرشاخه های آلفابت شامل این بخش ها می شوند:

  • Calico – که برای افزودن عمر انسان و به تعویق انداختن مرگ تاسیس شده.
  • Verily – مکانی که در آن لنزهای هوشمند چشمی در حال توسعه هستند.
  • X – آزمایشگاه مرموزی که قرار است به عنوان مرکزیت تحقیق و توسعه ایفای نقش کند.
  • DeepMind – محل تولد هوش مصنوعی پیشرفته.
  • Access – بخشی که تلاش می کند اینترنت را توسط راهکارهای مختلف به مکان های محروم برساند.
  • Jigsaw – که پیشتر با نام Google Ideas شناخته می شد و محلی برای نوآوری است.

سوال اینجاست: چه چیزی این تجارت های کاملا بی شباهت با هم را یکجا مدیریت می کند؟ و اصلا چرا ساختارها اینچنین هستند؟ این ها مهم ترین سوالاتی هستند که ذهن سرمایه گذاران و فعالان دنیای تکنولوژی را به خود مشغول کرده.

پیج معمولا مصاحبه نمی کند. پس از اعلام تغییر ساختار و شکل گیری آلفابت هم دوباره به خلوت خود بازگشته. اما به هر حال می توانیم اقدامات وی را مورد تحلیل قرار دهیم. پیج هیچگاه علاقه ای به ثبات نداشته و همواره تحت تاثیر ایده های بسیار بزرگ و دور از ذهن، یا در واقع همان Moonshotها بوده است. شاید باید تحقق یافتن آلفابت را هم یک Moonshot دانست؛ امیدی برای ایجاد تغییرات مثبت فنی، اجتماعی و مالی در جهان.

برای درک اقدامات پیج، می خواهیم بر شش نقطه تمرکز کنیم. نقاطی که پیشتر از سوی شرکت های دیگر پایه گذاری، یا تجربه شده اند: مایکروسافت، نایک، جنرال الکتریک، اپل، فیسبوک و خود گوگل، در روزهای ابتدایی تولدش. می خواهیم ببینیم لری پیج چرا و با نگاهی بر کدام تجربیات، گوگل را به آلفابت تبدیل کرد.

آلفابت شروعی عالی داشت: اندک زمان پس از اعلام نتایج گزارش مالی اش از سه ماهه نهایی ۲۰۱۵ در ماه فوریه، (مقامی که گوگل قدیمی، نمی توانست به دست آورد). پیج در نامه اعلام وجود آلفابت در آگوست ۲۰۱۵ نوشت: «ما مدت هاست که عقیده داریم شرکت ها، می خواهند همان کارهای قدیمی شان را تکرار کنند، راحت باشند و در صورت لزوم، تغییرات کوچکی برای گسترش همان تجارت را قبول نمایند. اما در صنعت تکنولوژی، جایی که ایده های انقلابی نقاط رشد آینده را نشانگر می شود، باید راحتی را کنار گذاشت تا بتوان همواره در صحنه حاضر بود.»

بیایید با هم نگاهی داشته باشیم به الفبای تاسیس آلفابت؛ الفبایی که حروف آن را لری پیج بهتر از هر شخص دیگری می داند.

الف) جلوگیری از پریشانی مایکروسافت-گونه

در دهه هشتاد میلادی، شعار موسسین مایکروسافت، آقایان گیتس و آلن این بود: «کامپیوتری روی هر میز در هر خانه، که از پلتفرم نرم افزاری مایکروسافت بهره می گیرد.» در آن زمان، این یک ایده فراتر از دسترس (Moonshot) به شمار می رفت. مایکروسافت موفق شد ایده اش را محقق کند. اهالی ردموند تبدیل شدند به پردرآمدترین کمپانی تاریخ (در آن مقطع زمانی) و ۹۰ درصد از کامپیوترهای شخصی بر پلتفرم همین شرکت استوار بود. حاشیه سود مایکروسافت هم به نوعی بی سابقه بالا رفت و در آن زمان هیچ شرکتی موفق نشده بود به چنین درصدی دست پیدا کند.

گذشت و گوگل متولد شد. از آن زمان به بعد، موتور جستجوی گوگل بود که عنوان موتور درآمدزای عصر مدرن و دیجیتال را از آن خود کرد، با درآمدی از تبلیغات که همچنان رشد می کند و حاشیه سودی قابل قبول. اما در مزرعه موفقیت گوگل، بذرهایی از مشکلات هم یافت می شد؛ آلفابت متولد شد تا با همین مشکلات مقابله کند.

مایکروسافت تجربیاتش را از راه دشوار به دست آورد

مایکروسافت هم اکنون این تجربه را آموخته، اما از راه سختش. زمانی که شما بخواهید در تمام دوران فعالیت تان، با یک مدل تجاری به پیش روید و بر یک بازار تمرکز ویژه کنید، بازارهای دیگر را در حد محدود می توانید به دست گیرید. مایکروسافت پس از غلبه بر دنیای کامپیوترهای شخصی، کمی بلندپروازتر شد و به سراغ توسعه سیستم گیمینگ اکس باکس رفت. دست به توسعه موبایل ها زد. میلیارد ها دلار خرج موتور جستجوی بینگ کرد. نتیجه اکنون این است که بخش موبایل این شرکت همچون یک ارور می ماند و موتور جستجوی بینگ هم هرگز یک سال مالی کامل را مطابق انتظارات سپری نکرده است.

حتی محصولی محبوب نظیر اکس باکس هم هیچگاه قادر نشد موفقیت ویندوز و آفیس را تکرار کند. هر دلاری که مایکروسافت از این تجارت های فرعی به دست آورده،‌ مشمول حاشیه سود پایین تر از ویندوز بوده است. سرمایه گذاران هم ارزش هر دلاری که این شرکت به دست می آورد را کمتر پنداشتند و نتیجه، سقوط ارزش سهام مایکروسافت بود.

هر دلاری که مایکروسافت از تجارت های فرعی به دست آورده،‌ مشمول حاشیه سود پایین تر از ویندوز بوده است

مایکروسافت همواره به دنبال سیاست تونل مانند خود بود و تلاش می کرد تا از هر موج تکنولوژی به سود خود بهره گرفته و نسخه های بیشتری از ویندوز را به فروش برساند. این شرکت برای اولین بار گزارش مالی و سود سهامی که پرداخت کرد را به صورت عمومی در ژانویه ۲۰۰۳ گزارش داد و حرکتش از سوی وال استریت، به این صورت دیده شد که مایکروسافت یک شرکت پولدار است که نمی داند با ۴۳ میلیارد دلار پول نقدی که در دست دارد، چه می خواهد بکند. از همانجا بود که روند رو به رشد مایکروسافت کم کم کاهش یافت.

آلفابت با مدیریت لری پیج، اکنون ۷۳ میلیارد دلار پول نقد دارد. در زمان ، وی در نامه اش به سهام داران و کارمندان تاکید ویژه ای داشت که تمرکز، همچنان بر افزایش رشد معطوف گشته و نکته اینجاست که برعکس مایکروسافت، آلفابت جاده های بسیاری رو به روی خود می بیند و می تواند توسط آنها، در آینده به درآمدهای انبوه دست پیدا کند. جدا از شاخه های مختلف، حتی خود گوگل هم دارای چند شاخه با آینده روشن شده است؛ از واقعیت مجازی گرفته تا یادگیری ماشینی.

همانگونه که پیج در نامه اش می گوید، شرکت او تا کنون اقدامات بسیاری انجام داده که در گذشته، عجیب و دیوانه وار به شمار می آمدند. وی می نویسد: «بساری از آن ایده های دیوانه وار، اکنون بیشتر از یک میلیارد کاربر دارند؛ ایده هایی نظیر گوگل مپس، یوتوب، کروم و اندروید.»

«بساری از آن ایده های دیوانه وار، اکنون بیشتر از یک میلیارد کاربر دارند»

این در حالیست که ساختار جدید آلفابت، ارزش گذاری هر دلاری که از سوی این شرکت کسب می شود را برای سرمایه گذاران ساده تر می کند. مشخص است گوگل چه کرده و از طرف دیگر، سایر شرکت های مستقل، سودآوری داشته اند یا از سرمایه گوگل برای به پیش رفتن آنها استفاده شده است. با این همه، خود گوگل در حال حاضر قوی تر از هر زمان دیگری به نظر می رسد. در سه ماهه نهایی سال ۲۰۱۵، درآمد گوگل در قیاس با همین مقطع مشابه زمانی در سال ۲۰۱۴ تا ۱۸ درصد رشد داشت و درآمد کل سال ۲۰۱۵ در گوگل به ۷۴.۵ میلیارد دلار رسید.

شرکت ساکن مانتین ویو سال هاست که اینچنین کسب درآمد می کند و حالا آلفابت تاسیس شده تا با راهکارهای تازه اش، اجازه ندهد نحوه درآمدزایی این شرکت رو به انقراض رود. این همان جاییست که برنامه های لری پیج بیشتر معنا پیدا می کنند؛ اکنون گوگل همچون گل سرسبد آلفابت است و تمرکز بیشتری رویش قرار گرفته. در کنار همین مسئله، سایر بخش های آلفابت، استقلال پیدا کرده اند و البته از آنها انتظاراتی وجود دارد.


ب) تبدیل شدن تقریبی به Nike

هاوربرد، جت پک، بالون های اینترنت رسان، ربات های انسان نما و تکنولوژی دورنوردی. باید به آلفابت برای دنبال کردن چنین مواردی و تلاش جهت به حقیقت بدل کردن آنچه در فیلم های علمی-تخیلی دیده ایم، احترام گذاشت.

افراد بی شماری، صرف هزینه برای سایر بخش های آلفابت را نتیجه مستقیم حماقت سرگئی برین و لری پیج می دانند

پشت هر یک از این پروژه ها، بلندپروازی های عمیق لری پیج نهفته است. اکنون بیشتر بخش های مستقل زیر نظر آلفابت با لفظ «سایر قمارها» شناخته می شوند. مواردی که حالا بیشتر آنها، صرفا جوهر قرمز روی ترازنامه آلفابت و درآمدهای گوگل می ریزند. آلفابت گزارش می دهد که در سال ۲۰۱۵ مبلغی معادل ۳.۶ میلیارد دلار برای همین بخش ها هزینه داده است؛ رقمی که البته در قیاس با سال ۲۰۱۴، تا ۸۳ درصد افزایش داشته . در این میان افراد بی شماری، صرف این هزینه ها را نتیجه مستقیم حماقت سرگئی برین و لری پیج می دانند؛ مجموعه ای از تفریحات بلندپروازانه که شامل هزینه های بالا و راهکارهای بدون تدبیر می شود.

به گونه ای دیگر هم می توان به هزینه های آلفابت برای ایده های دور از تصور آن نگریست: هزینه های تبلیغاتی.

انتشار خبر رد شدن صد طرح در آزمایشگاه X، برای به وجد آمدن طرفداران کافیست

شرکت ساکن مانین ویوی کالیفرنیا، به خوبی راه و رسم اسطوره ساختن از خود را می داند. آلفابت می داند با صرف برخی هزینه ها، عده بی شماری آن را در دنیای تکنولوژی برتر خواهند پنداشت و تصور خواهند کرد که آلفابت، همچون شرکتی به پیش می رود که در آن اتفاقات جادویی رخ می دهد. سپس می گویند این همان جاییست که افراد افسانه ای مانند خالق آیپاد، تونی فادل (Tony Fadell) یا اندی کنراد (Andy Conrad) در آن کار می کنند. کافیست طرفداران این شرکت بشنوند که در سال گذشته، در آزمایشگاه X صدها طرح رد شده و کنار گذاشته شده اند تا به وجد آیند.

هیچ شرکتی بهتر از Nike، نمی تواند بخش تحقیق و توسعه اش را در مرکزیت تبلیغات خود جای دهد. مقر اصلی نایک در بیورتون، مشمول چند عدد آزمایشگاه به اصطلاح مرموز است که البته نتیجه کار آنها چندان هم از دید همه پنهان نیست. در همین آزمایشگاه ها، گفته می شود که دانشمندان به همراه ورزشکاران، مشغول توسعه آینده ی لباس های ورزشی هستند.

همین گفته ها کافیست تا هیجان خاموشی میان خریداران چنین محصولاتی و حتی برخی از کارمندان خود نایک درگیرد. همین آزمایشگاه ها هستند که تصور خاص و متفاوت بودن نایک را القا می کنند، در حالی که همزمان، آن را برترین گونه از نوع خود در ذهن شما جای می دهند. کارخانه های نایک، رویا هم تولید می کنند. کارمندان مشغول در این کارخانه ها صرفا به تولید کفش و لباس های ورزشی مشغول نیستند، بلکه یک جنبش جهانی و فرهنگی در زمینه توانمندی و ورزشی را مدیریت می کنند. ساخت چهارچوب های ذهنی اینچنینی، باعث می شود که از یک طرف ارزش برند افزایش پیدا کند و از سوی دیگر، هیچ کارمندی دلش نخواهد نایک را ترک کند.

کارخانه های نایک، رویا هم تولید می کنند

بیشتر کارمندان آلفابت هم در گوگل مشغول به کار هستند. بخش زیادی از همین افراد به شکل روزانه در پی بهبود الگوریتم جستجو و نمایش تبلیغات هستند. انجام چنین کارهایی، چندان هم خاص نیست اما کارمندان گوگل به لطف بیان ایده های دور از تصور (Moonshotها) در هر صورت می دانند که در شرکتی کار می کنند که ایده های بزرگ در سر می پروراند و می خواهد کارمندانش را هم درگیر چنین پروژه هایی کند.

آقای آسترو تلر (Astro Teller) که به قول لری پیج، کاپیتان آزمایشگاه اکس است می گوید: «اکس جایی است که شما می توانید یک مهندس زبده هوافضا را ببیید که با یک طراح مد مشغول کار است یا در بخشی دیگر، یک فرمانده سابق ارتش را خواهید یافت که در حال ایده پردازی با یک متخصص لیزر است.»

در نهایت کارمندان عادی هم می دانند که روزی مهم خواهند بود. همین افراد هستند که در صورت موفق شدن هر یک از ایده های دور از دسترس آزمایشگاه اکس، باید پلتفرم تبلیغاتی گوگل را به شکلی، به آن متصل کنند.

همانطور که گفتیم، آلفابت در سال ۲۰۱۵ به طور کلی ۳.۶ میلیارد دلار صرف ایده های بلندپروازانه اش کرد. جمع مبلغ صرف شده از سوی اپل و مایکروسافت برای تبلیغات، به سختی به چنین رقمی می رسد. از سوی دیگر سامسونگ چهار برابر همین رقم را در ۲۰۱۵ به تبلیغات اختصاص داد. این در حالیست که برخی از قمارهای آلفابت، واقعا آینده دار هستند. برای مثال Nest در سال های پیش رو می تواند مرکزیتی برای محصولات هوشمند خانگی باشد. در آینده نزدیک هم، باعث وجود یک فرهنگ متمایز در آلفابت می شوند، که می توان گفت بهترین نوع تبلیغات است.


پ) هدایت گری جنرال الکتریک-گونه

به وب سایت آلفابت بروید. آدرسش این است: . می توانید در گوشه و کنار آن، مکعب های چوبی کوچکی را ببینید که روی هر کدام، یکی از حروف الفبا حک شده. برعکس گوگل دات کام، یک صفحه سفید پوش با نواری کوچک که در انتظار شما برای تایپ دستورات است، در آن دیده نمی شود. از سوی دیگر، روی همان مکعب ها هم که کلیک کنید، هیچ اتفاقی نمی افتد و به این شکل قادر نیستید اطلاعات بیشتری در مورد شرکت های تحت نظر آلفابت پیدا کنید. هرآنچه در همان صفحه اول می بینید، صرفا یک عکس است.

به مکعب ها دقت کنید. هیچ کدام حالتی صاف ندارند به جز یکی؛ آن که با رنگ آبی مشخص شده و رویش G نوشته شده: مکعب گوگل.

آلفابت می خواهد گوگلِ دنیای فیزیکی ما باشد، در حالی که خود گوگل، زیرساختی ضروری برای زندگی دیجیتالی ماست

آلفابت در ذات خود، همچون انبوهی از مکعب هاست که می خواهد گوگل دنیای فیزیکی ما را بسازد، در حالی که خود گوگل، با جستجو، ایمیل و مسیریابی، زیرساختی ضروری برای زندگی دیجیتالی ماست. یک راه برای درک بهتر آلفابت، این است که فرض کنیم می خواهیم یک وسیله نقلیه ضروری، مدرن و با زیرساخت های قدرتمند توسعه دهیم.

قیاس اینجا با جنرال الکتریک است. این شرکت پیش از اینکه تکنولوژی به نرم افزار ارتباط مستقیم پیدا کند، مظهر فناوری های نو بود. اکنون قرار نیست آلفابت جای جنرال الکتریک را بگیرد، بلکه می کوشد تا تجارتی همچون این شرکت بنا کند.

تقریبا همه بخش هایی که آلفابت را تشکیل داده اند، در حال توسعه موارد کاملا حقیقی و فیزیکی هستند؛ خبری از گیک بازی های دیجیتالی نیست

اگر شما می خواستید نسل جدیدتری از جنرال الکتریک بسازید، چه می کردید؟ احتمالا به جای تجارت توربین های بادی و ساخت موتور هواپیما، به سراغ توسعه خودروهای بدون راننده، هوشمند و سبز می رفتید. لنزهای چشمی توسعه می دادید که می توانستند میزان قند را در خون تشخیص دهند (Verily). شاید دلتان می خواست بتوانید ژن ها را هک کنید تا زندگی طولانی تر شود (Calico). یا به سراغ ابتکارات جدید در مباحث رباتیک (Replicant) یا درون ها (Project Wing) بروید. احتمال داشت به فکر توسعه شهرهای نو می افتادید. جایی که مکان های عمومی هوشمند بوده و از حضور انسان ها مطلع می شدند (Sidewalk Labs). حقیقت این است که تقریبا همه بخش هایی که آلفابت را تشکیل داده اند، در حال توسعه موارد کاملا حقیقی و فیزیکی هستند؛ خبری از گیک بازی های دیجیتالی نیست.

در حال حاضر، جنرال الکتریک به سمت جهان مجازی حرکت خود را آغاز کرده، دقیقا همانند آلفابت که گرایش خود به جهان فیزیکی را نشان می دهد. اکنون جنرال الکتریک از نرم افزار برای بهینه سازی مراحل توسعه هواپیما، لوکوموتیو، عملیات استخراج در معادن، سکوهای نفتی، توربین های بادی و حتی چراغ های شهری استفاده می کند. پلتفرم رایانش ابری همین شرکت که Predix نام دارد، تجارتی است که سالانه ۵ میلیارد دلار درآمد کسب کرده و روندی رو به رشد را در پیش دارد. بخش اینترنت اشیا در جنرال الکتریک نیز درآمدی بالغ بر یک میلیارد دلار به شکل سالانه به ثبت می رساند.

در مقام مقایسه، اگر گوگل را نادیده بگیریم، تمام شرکت های تحت نظارت آلفابت در سال ۲۰۱۵ به درآمدی ۴۴۸ میلیون دلاری دست پیدا کرده بودند، که بیشتر این رقم از سوی شرکت Nest به دست آمده بود.

(فرداشب، در بخش دوم این مقاله، آلفابت با اپل، فیسبوک و روزهای ابتدایی خود گوگل مورد قیاس قرار خواهد گرفت.)

The post appeared first on .

فراگیری الفبایی که «لری پیج» می داند؛ مروری بر دلایل به وجود آمدن ساختار «آلفابت» [بخش اول]

2020 مهم ترین سال برای اکتشاف در مریخ؛ مروری بر برنامه های فضایی این سال

2020 مهم ترین سال برای اکتشاف در مریخ؛ مروری بر برنامه های فضایی این سال

2020 قرار است که سال خوبی برای اکتشاف مریخ باشد؛ ایالات متحده آمریکا، چین، امارات متحده عربی، اروپا و روسیه همگی ماموریت هایی را برای سفر به مریخ دارند که طبق برنامه ریزی های صورت گرفته یا به احتمال زیاد در این سال صورت می گیرند.

در طول تاریخ، 40 ماموریت مختلف به سیاره سرخ صورت گرفته که از این میان برخی با شکست روبرو شده اند و برخی دیگر نیز بعد از دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده متوقف گردیدند. در حال حاضر دو ربات سطح این سیاره را مورد پیماش قرار می دهند و پنج مدارگرد نیز در فاز عملیاتی هستند و به دور آن می گردند.

کاوشگرهای مریخ پیمای ناسا

تا به امروز تمامی ماموریت های موفقیت آمیز به مریخ برای تنها چهار موجودیت و نهاد صورت گرفته اند: ناسا، جماهیر شوروی، آژانس فضایی اروپا و سازمان تحقیقات فضایی هند. ژاپن و چین البته تلاش هایی داشته اند اما با شکست روبرو شده اند.

امارات متحده عربی و چین حالا امیدوارند که ظرف یک بازه زمانی 5 ساله به جمع دولت هایی بپیوندند که با موفقیت اکتشافات فضایی خود در مریخ را به انجام رسانده اند، این در حالی است که ناسا و آژانس فضایی اروپا ماموریت های جاه طلبانه ای را در ذهن دارند و می خواهند توانمندی هایشان در اکتشاف مریخ را بیش از پیش توسعه دهند.

اما چرا همه این دولت ها و سازمان ها سال 2020 را برای انجام ماموریت های مریخی خود تعیین کرده اند؟ این تصمیمات تا حدودی استراتژیک است و اندکی هم شاید تصادفی باشد.

طبق اعلام دانشمندان هر 26 ماه یک بار مریخ در بهترین موقعیت مناسب نسبت به زمین قرار می گیرد (یعنی وقتی که برای سفر میان این دو سیاره به کمترین میزان انرژی نیاز باشد) و اولین بازه زمانی نیز بین ماه های جولای تا آگست سال 2020 است و این یعنی دقیقا همان وقتی که قرار است این ماموریت ها انجام شوند.

البته همه این ماموریت ها در اوایل سال 2018 یا اواخر سال 2022 نیز امکان پذیرند اما ظاهرا در سال 2020 است که بودجه مورد نیاز برای انجام چنین سفرهایی تامین می شود و پیشرفت های لازم در زمینه تجهیزات و امکانات فضانوردی اتفاق می افتند.

ایالات متحده آمریکا

کاوشگر Mars 2020 و ابزارهای علمی در نظر گرفته شده برای آن

هر دو کاوشگری که در حال حاضر روی سطح مریخ فعالیت می کنند به ناسا تعلق دارند. سه مدارگردی هم که به دور سیاره سرخ می گردند تحت تملک همین سازمان هستند. بد نیست بدانید که هم اکنون ماموریتی با مقیاس کوچک تر به نام InSight Iander برای سال 2018 میلادی برنامه ریزی شده است اما کاوشگر بعدی ناسا که ارزشی برابر با 1.9 میلیارد دلار دارد در سال 2020 عازم این سیاره می شود.

طراحی این کاوشگر که Mars 2020 نام دارد عموما برپایه طرح کاوشگر کنجکاوی قرار دارد؛ یکی از ربات های به شدت موقفی که هنوز هم روی مریخ قرار دارد.

کاوشگر مورد بحث قرار است که از سیستم فرود کنجکاوی و همچنین طرح شاسی آن بهره بگیرد اما مجموعه جدیدی از هفت ابزار و سخت افزار به روز شده را روی خود حمل خواهد کرد.

هدف از ارسال Mars 2020 به سطح مریخ درست مانند کاوشگرهای قبلی ارزیابی سکونت پذیر بودن محیط مریخ است و قرار شده که این ربات مستقیما به دنبال علائم حیات کهن روی این سیاره بگردد.

این دستگاه به یک دریل معدنی مجهز شده و از سوخت هسته ای تغذیه می کند و می تواند نمونه های صخره ای روی مریخ را جمع آوری کرده و در خود ذخیره نماید. هدف ناسا این است که عاقبت یک ماموریت بازگشت را نمونه سازی نماید تا از این طریق نمونه های گردآوری شده از روی مریخ را به زمین بازگردانده و مورد آزمایش قرار دهد. احتمال دیگر این است که فضانوردان آتی این نمونه ها را جمع آوری کرده و آنها را به زمین باز گردانند.

چارلز بولدن از مدیران ارشد ناسا در این باره گفت:

سال آینده در نظر داریم سطح نشین InSight را برای مطالعه در مورد هسته این سیاره به سمت آن گسیل دهیم و در سال 2020 نیز یک کاوشگر تازه به نام Mars 2020 را به سطح مریخ می فرستیم که در واقع بر پایه موفقیت های کاوشگر کنجکاوی ساخته شده و سفر انسان به سیاره سرخ را سرعت می بخشد و برای نخستین بار کار نمونه گیری برای بازارسال به زمین را انجام می دهد.

کاوشگر Mars 2020 قرار است که در ماه جولای سال 2020 عازم مریخ شود.

چین

در سال های اخیر چین فعالیت های اکتشافاتی خود را روی ماه متمرکز نموده و برای نخستین بار ظرف 37 سال گذشته، فرود نرمی را با استفاده از Chang’e 3 روی این قمر انجام داد و عکس هایی با رنگ های واقعی را از سطح آن برای زمین مخابره کرد. قرار است که این فضاپیما ماموریتی هم به نیمه کشف نشده یا اصطلاحا تاریک ماه در سال 2018 داشته باشد.

با این همه، چین مصمم است که تا سال 2020 میلادی کاوشگر خود را روی سیاره سرخ مستقر کرده باشد. اواخر سال گذشته میلادی، این کشور مدل تازه ای از کاوشگر خود را با ابعادی که یک سوم مدل اولیه اش بود رونمایی کرد.

این فضاپیما از دو بخش اصلی تشکیل شده است: یک مدارگرد و یک کاوشگر. چین با قرار دادن مدارگرد خود در اطراف سیاره سرخ می تواند راه ارتباطی مطمئنی را با سطح نشین خود پیدا کند.

هند، آژانس فضایی اروپا و ناسا نیز هم اکنون مدارگردهایی را در اطراف مریخ دارند اما همکاری آنها با دولت های دیگر با اهداف ارتباطی، کاری خطرپذیر است و ارتباط آن مدارگردها با زمین نیز فعلا امکان پذیر نیست. از همین رو، کشورهایی مانند چین تلاش دارند تا مدارگردهای خود را داشته باشند.

هدف اولیه چین از انجام نخستین ماموریت آن در مریخ این است که امکان کنترل از راه دور مدار گرد خود، فرود نرم یک کاوشگر روی سیاره سرخ و همچنین حفظ ارتباط با آن دو را به دست آورد.

امارات متحده عربی

سازمان فضایی امارات متحده عربی که تنها دو سال از عمر آن می گذرد در نظر دارد نخستین ماموریت خود به مریخ را در سال 2020 میلادی و با استفاده از کاوشگری به نام Hope به انجام برساند. ویدئویی که در ادامه خواهید دید به توضیحات تیم سازنده Hope اختصاص دارد که از برنامه های خود برای ایجاد نخستین تصویر واقعی از جو مریخ می گویند و قصد دارند نخستین پژوهش تاریخی روی جو مریخ را انجام دهند.

جدول زمانی مربوط به این ماموریت سال 2020 را نشان می دهد و فضاپیمای اماراتی ظاهرا قرار است که عنوان نخستین در جهان عرب را به خود اختصاص دهد. طبق برنامه ریزی های صورت گرفته، فضاپیمای مارس بعد از یک سفر 9 ماهه در سال 2021 به سطح مریخ می رسد و این سال اهمیت ویژه ای برای امارات دارد زیرا همزمان خواهد شد با سالگرد 50 سالگی تاسیس این کشور.

شیخ محمد بن راشد معاون ریاست جمهوری امارات در این باره گفته است:

علیرغم تمامی تنش ها و درگیری هایی که در خاور میانه وجود دارد ما امروز ثابت کرده ایم که عرب ها تا چه اندازه می توانند در آینده بشریت نقش داشته باشند و این را با دستاوردهای خود به نمایش گذاشته ایم.

البته این ماموریت تماما توسط یک تیم اماراتی مدیریت می شود اما قرار شده که داده های دریافتی از Hope با بیش از 200 دانشگاه و موسسه تحقیقاتی در سرتاسر دنیا به اشتراک گذاشته شود.

خلیفه بن زاید آل نهیان رئیس دولت امارات متحده عربی هم در این باره گفته است:

ما امیدواریم که امارات متحده عربی تا سال 2021 در میان برترین کشورهای فعال در صنعت فضانوری قرار بگیرد.

اروپا و روسیه

تصویر سازی از کاوشگر اگزومارس

در نهایت اروپا نیز تصمیم دارد که در سال 2020 میلادی ماموریتی اختصاصی به مریخ را انجام دهد. در جریان این ماموریت که ExoMars Phase 2 نام دارد قرار شده کاوشگری که برای انجام فعالیت های زیست شناسی طراحی گردیده به کاوش روی این سیاره بپردازد.

در این ماموریت همچنین از یک پلتفرم سطحی روسی نیز که از محوطه فرود تصویربرداری می کند، استفاده می گردد. این پلتفرم همچنین قادر است الگوسازی های دراز مدت جوی و همچنین بررسی های اتمسفری را روی این سیاره به انجام برساند.

جدول زمانبدی آغاز ماموریت ExoMars Phase 2 سال 2018 را نشان می دهد اما به خاطر مشکلاتی که در زمینه تامین بودجه و مسائل فنی وجود داشته پیشنهاداتی برای به تعویق انداختن زمان ماموریت به سال 2020 مطرح گردیده است.

متاسفانه همانطور که پیشتر گفتیم در ماموریت های مریخی، چنانچه پروژه چندماهی عقب بیافتد نمی توان انجام ماموریت را به چند ماه بعد موکول کرد. از دست دادن بازه زمانی دو ماهه برای انجام ماموریت بدان معناست که سازمان های فضایی و دولت ها باید برنامه های خود را برای 26 ماه به تعویق بیاندازند.

اگر در خبرها خوانده باشید می دانید که فاز نخست ماموریت ExoMars اروپا اوایل همین ماه کلید خورد و در واقع شامل یک مدارگرد و سطح نشین می شد. این مدارگرد قرار است که علاوه بر تحلیل جو مریخ، نقش نوعی راهکار ارتباطی با کاوشگر و سطح نشین را ایفا نماید.

Phase 1 در اکتبر امسال روی سطح مریخ فرود می آید و قرار شده که Phase 2 نیز یک کاوشگر را روی سطح این سیاره فرود بیاورد که در واقع چالش برانگیزترین کار پیش روی تیم رباتیک ExoMars است.

این کاوشگر به محض فرود پلتفرم سطحی روسی را ترک کرده و به بخش های مختلف سیاره سرخ سفر می کند. کاوشگر اروپا علاوه بر اثبات توانمندی های رباتیک خود به ابزارهای علمی مختلفی از جمله یک دریل مجهز گردیده است که به لطف آنها باید تحقیقات زیستی خود را انجام دهد.

اگر همه این اتفاقات طبق برنامه پیش بروند 2020 سال بزرگی برای ماموریت های گران قیمت فضایی خواهد بود. 6 تا 9 ماه بعد از پنجره زمانی یاد شده در این سال، مریخ نیز شاهد حضور خیل عظیم مدارگردها، سطح نشین ها و کاوشگرهای متعلق به 5 موجودیت مطرح در حوزه علوم فضایی خواهد بود.

The post appeared first on .

2020 مهم ترین سال برای اکتشاف در مریخ؛ مروری بر برنامه های فضایی این سال

(image)

2020 قرار است که سال خوبی برای اکتشاف مریخ باشد؛ ایالات متحده آمریکا، چین، امارات متحده عربی، اروپا و روسیه همگی ماموریت هایی را برای سفر به مریخ دارند که طبق برنامه ریزی های صورت گرفته یا به احتمال زیاد در این سال صورت می گیرند.

در طول تاریخ، 40 ماموریت مختلف به سیاره سرخ صورت گرفته که از این میان برخی با شکست روبرو شده اند و برخی دیگر نیز بعد از دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده متوقف گردیدند. در حال حاضر دو ربات سطح این سیاره را مورد پیماش قرار می دهند و پنج مدارگرد نیز در فاز عملیاتی هستند و به دور آن می گردند.

کاوشگرهای مریخ پیمای ناسا

تا به امروز تمامی ماموریت های موفقیت آمیز به مریخ برای تنها چهار موجودیت و نهاد صورت گرفته اند: ناسا، جماهیر شوروی، آژانس فضایی اروپا و سازمان تحقیقات فضایی هند. ژاپن و چین البته تلاش هایی داشته اند اما با شکست روبرو شده اند.

امارات متحده عربی و چین حالا امیدوارند که ظرف یک بازه زمانی 5 ساله به جمع دولت هایی بپیوندند که با موفقیت اکتشافات فضایی خود در مریخ را به انجام رسانده اند، این در حالی است که ناسا و آژانس فضایی اروپا ماموریت های جاه طلبانه ای را در ذهن دارند و می خواهند توانمندی هایشان در اکتشاف مریخ را بیش از پیش توسعه دهند.

اما چرا همه این دولت ها و سازمان ها سال 2020 را برای انجام ماموریت های مریخی خود تعیین کرده اند؟ این تصمیمات تا حدودی استراتژیک است و اندکی هم شاید تصادفی باشد.

طبق اعلام دانشمندان هر 26 ماه یک بار مریخ در بهترین موقعیت مناسب نسبت به زمین قرار می گیرد (یعنی وقتی که برای سفر میان این دو سیاره به کمترین میزان انرژی نیاز باشد) و اولین بازه زمانی نیز بین ماه های جولای تا آگست سال 2020 است و این یعنی دقیقا همان وقتی که قرار است این ماموریت ها انجام شوند.

البته همه این ماموریت ها در اوایل سال 2018 یا اواخر سال 2022 نیز امکان پذیرند اما ظاهرا در سال 2020 است که بودجه مورد نیاز برای انجام چنین سفرهایی تامین می شود و پیشرفت های لازم در زمینه تجهیزات و امکانات فضانوردی اتفاق می افتند.

ایالات متحده آمریکا

کاوشگر Mars 2020 و ابزارهای علمی در نظر گرفته شده برای آن

هر دو کاوشگری که در حال حاضر روی سطح مریخ فعالیت می کنند به ناسا تعلق دارند. سه مدارگردی هم که به دور سیاره سرخ می گردند تحت تملک همین سازمان هستند. بد نیست بدانید که هم اکنون ماموریتی با مقیاس کوچک تر به نام InSight Iander برای سال 2018 میلادی برنامه ریزی شده است اما کاوشگر بعدی ناسا که ارزشی برابر با 1.9 میلیارد دلار دارد در سال 2020 عازم این سیاره می شود.

طراحی این کاوشگر که Mars 2020 نام دارد عموما برپایه طرح کاوشگر کنجکاوی قرار دارد؛ یکی از ربات های به شدت موقفی که هنوز هم روی مریخ قرار دارد.

کاوشگر مورد بحث قرار است که از سیستم فرود کنجکاوی و همچنین طرح شاسی آن بهره بگیرد اما مجموعه جدیدی از هفت ابزار و سخت افزار به روز شده را روی خود حمل خواهد کرد.

هدف از ارسال Mars 2020 به سطح مریخ درست مانند کاوشگرهای قبلی ارزیابی سکونت پذیر بودن محیط مریخ است و قرار شده که این ربات مستقیما به دنبال علائم حیات کهن روی این سیاره بگردد.

این دستگاه به یک دریل معدنی مجهز شده و از سوخت هسته ای تغذیه می کند و می تواند نمونه های صخره ای روی مریخ را جمع آوری کرده و در خود ذخیره نماید. هدف ناسا این است که عاقبت یک ماموریت بازگشت را نمونه سازی نماید تا از این طریق نمونه های گردآوری شده از روی مریخ را به زمین بازگردانده و مورد آزمایش قرار دهد. احتمال دیگر این است که فضانوردان آتی این نمونه ها را جمع آوری کرده و آنها را به زمین باز گردانند.

چارلز بولدن از مدیران ارشد ناسا در این باره گفت:

سال آینده در نظر داریم سطح نشین InSight را برای مطالعه در مورد هسته این سیاره به سمت آن گسیل دهیم و در سال 2020 نیز یک کاوشگر تازه به نام Mars 2020 را به سطح مریخ می فرستیم که در واقع بر پایه موفقیت های کاوشگر کنجکاوی ساخته شده و سفر انسان به سیاره سرخ را سرعت می بخشد و برای نخستین بار کار نمونه گیری برای بازارسال به زمین را انجام می دهد.

کاوشگر Mars 2020 قرار است که در ماه جولای سال 2020 عازم مریخ شود.

چین

در سال های اخیر چین فعالیت های اکتشافاتی خود را روی ماه متمرکز نموده و برای نخستین بار ظرف 37 سال گذشته، فرود نرمی را با استفاده از Chang’e 3 روی این قمر انجام داد و عکس هایی با رنگ های واقعی را از سطح آن برای زمین مخابره کرد. قرار است که این فضاپیما ماموریتی هم به نیمه کشف نشده یا اصطلاحا تاریک ماه در سال 2018 داشته باشد.

با این همه، چین مصمم است که تا سال 2020 میلادی کاوشگر خود را روی سیاره سرخ مستقر کرده باشد. اواخر سال گذشته میلادی، این کشور مدل تازه ای از کاوشگر خود را با ابعادی که یک سوم مدل اولیه اش بود رونمایی کرد.

این فضاپیما از دو بخش اصلی تشکیل شده است: یک مدارگرد و یک کاوشگر. چین با قرار دادن مدارگرد خود در اطراف سیاره سرخ می تواند راه ارتباطی مطمئنی را با سطح نشین خود پیدا کند.

هند، آژانس فضایی اروپا و ناسا نیز هم اکنون مدارگردهایی را در اطراف مریخ دارند اما همکاری آنها با دولت های دیگر با اهداف ارتباطی، کاری خطرپذیر است و ارتباط آن مدارگردها با زمین نیز فعلا امکان پذیر نیست. از همین رو، کشورهایی مانند چین تلاش دارند تا مدارگردهای خود را داشته باشند.

هدف اولیه چین از انجام نخستین ماموریت آن در مریخ این است که امکان کنترل از راه دور مدار گرد خود، فرود نرم یک کاوشگر روی سیاره سرخ و همچنین حفظ ارتباط با آن دو را به دست آورد.

امارات متحده عربی

سازمان فضایی امارات متحده عربی که تنها دو سال از عمر آن می گذرد در نظر دارد نخستین ماموریت خود به مریخ را در سال 2020 میلادی و با استفاده از کاوشگری به نام Hope به انجام برساند. ویدئویی که در ادامه خواهید دید به توضیحات تیم سازنده Hope اختصاص دارد که از برنامه های خود برای ایجاد نخستین تصویر واقعی از جو مریخ می گویند و قصد دارند نخستین پژوهش تاریخی روی جو مریخ را انجام دهند.

جدول زمانی مربوط به این ماموریت سال 2020 را نشان می دهد و فضاپیمای اماراتی ظاهرا قرار است که عنوان نخستین در جهان عرب را به خود اختصاص دهد. طبق برنامه ریزی های صورت گرفته، فضاپیمای مارس بعد از یک سفر 9 ماهه در سال 2021 به سطح مریخ می رسد و این سال اهمیت ویژه ای برای امارات دارد زیرا همزمان خواهد شد با سالگرد 50 سالگی تاسیس این کشور.

شیخ محمد بن راشد معاون ریاست جمهوری امارات در این باره گفته است:

علیرغم تمامی تنش ها و درگیری هایی که در خاور میانه وجود دارد ما امروز ثابت کرده ایم که عرب ها تا چه اندازه می توانند در آینده بشریت نقش داشته باشند و این را با دستاوردهای خود به نمایش گذاشته ایم.

البته این ماموریت تماما توسط یک تیم اماراتی مدیریت می شود اما قرار شده که داده های دریافتی از Hope با بیش از 200 دانشگاه و موسسه تحقیقاتی در سرتاسر دنیا به اشتراک گذاشته شود.

خلیفه بن زاید آل نهیان رئیس دولت امارات متحده عربی هم در این باره گفته است:

ما امیدواریم که امارات متحده عربی تا سال 2021 در میان برترین کشورهای فعال در صنعت فضانوری قرار بگیرد.

اروپا و روسیه

تصویر سازی از کاوشگر اگزومارس

در نهایت اروپا نیز تصمیم دارد که در سال 2020 میلادی ماموریتی اختصاصی به مریخ را انجام دهد. در جریان این ماموریت که ExoMars Phase 2 نام دارد قرار شده کاوشگری که برای انجام فعالیت های زیست شناسی طراحی گردیده به کاوش روی این سیاره بپردازد.

در این ماموریت همچنین از یک پلتفرم سطحی روسی نیز که از محوطه فرود تصویربرداری می کند، استفاده می گردد. این پلتفرم همچنین قادر است الگوسازی های دراز مدت جوی و همچنین بررسی های اتمسفری را روی این سیاره به انجام برساند.

جدول زمانبدی آغاز ماموریت ExoMars Phase 2 سال 2018 را نشان می دهد اما به خاطر مشکلاتی که در زمینه تامین بودجه و مسائل فنی وجود داشته پیشنهاداتی برای به تعویق انداختن زمان ماموریت به سال 2020 مطرح گردیده است.

متاسفانه همانطور که پیشتر گفتیم در ماموریت های مریخی، چنانچه پروژه چندماهی عقب بیافتد نمی توان انجام ماموریت را به چند ماه بعد موکول کرد. از دست دادن بازه زمانی دو ماهه برای انجام ماموریت بدان معناست که سازمان های فضایی و دولت ها باید برنامه های خود را برای 26 ماه به تعویق بیاندازند.

اگر در خبرها خوانده باشید می دانید که فاز نخست ماموریت ExoMars اروپا اوایل همین ماه کلید خورد و در واقع شامل یک مدارگرد و سطح نشین می شد. این مدارگرد قرار است که علاوه بر تحلیل جو مریخ، نقش نوعی راهکار ارتباطی با کاوشگر و سطح نشین را ایفا نماید.

Phase 1 در اکتبر امسال روی سطح مریخ فرود می آید و قرار شده که Phase 2 نیز یک کاوشگر را روی سطح این سیاره فرود بیاورد که در واقع چالش برانگیزترین کار پیش روی تیم رباتیک ExoMars است.

این کاوشگر به محض فرود پلتفرم سطحی روسی را ترک کرده و به بخش های مختلف سیاره سرخ سفر می کند. کاوشگر اروپا علاوه بر اثبات توانمندی های رباتیک خود به ابزارهای علمی مختلفی از جمله یک دریل مجهز گردیده است که به لطف آنها باید تحقیقات زیستی خود را انجام دهد.

اگر همه این اتفاقات طبق برنامه پیش بروند 2020 سال بزرگی برای ماموریت های گران قیمت فضایی خواهد بود. 6 تا 9 ماه بعد از پنجره زمانی یاد شده در این سال، مریخ نیز شاهد حضور خیل عظیم مدارگردها، سطح نشین ها و کاوشگرهای متعلق به 5 موجودیت مطرح در حوزه علوم فضایی خواهد بود.

The post appeared first on .

2020 مهم ترین سال برای اکتشاف در مریخ؛ مروری بر برنامه های فضایی این سال