Tagاندروید

ارتقاء کیفیت صدای وایرلس در اندروید O با استفاده از فناوری اختصاصی LDAC سونی

ارتقاء کیفیت صدای وایرلس در اندروید O با استفاده از فناوری اختصاصی LDAC سونی

امروز گوگل را برای توسعه دهندگان عرضه کرد که به اختصار . نکته مهم در این نسخه از سیستم عامل مورد بحث، همکاری گسترده و ارزشمند شرکای تجاری گوگل در روند توسعه است. در این میان، سونی یکی از همکارانیست که مورد تقدیر ویژه اهالی مانتن ویو قرار گرفته.

سخنگوی گوگل در این رابطه می گوید «سونی در بیش از 30 مورد ارتقاء و بهینه سازی عملکرد و رفع بیش از 250 مورد ایراد جزئی» در اندروید O نقش داشته و به ویژه، تمام تلاش خود را برای ارتقاء تجربه شنیداری بیسیم در این سیستم عامل به کار بسته.

کمپانی ژاپنی مورد بحث فناوری رمزگذاری صوتی بیسیم LDAC را با همکاری گوگل در اندروید O تعبیه کرده. LDAC می تواند داده های بیشتری را بر بستر بلوتوث انتقال دهد و به همین دلیل نرخ بیت صوتی بلوتوث را به 990 کیلوبیت بر ثانیه می رساند.

LDAC در حال حاضر در پخش کننده های صوتی پیشرفته واکمن و هدفون های بیسیم برجسته سونی، از جمله مدل MDR-1000x، اسپیکرهای وایرلس و موبایل های اکسپریا به کار رفته، اما از این به بعد تمام سازندگان موبایل های اندرویدی و کاربران این اکوسیستم می توانند به صورت رایگان و بدون پرداخت حق امتیاز، از آن بهره مند شوند.

گفتنیست برای افرادی که هنوز موسیقی های محبوبشان را از طریق هدفون ها یا اسپیکرهای بلوتوث چند ده هزار تومانی می شنوند، استفاده از LDAC تغییر چندانی ایجاد نخواهد کرد. با این حال پیشرفت سرویس های موسیقی از جمله اسپاتیفای به سمت استریم لاس لِس (lossless) و با کیفیت، می تواند تجربه شنیداری بیسیم دوستداران موسیقی را به مراتب ارتقاء بخشد. البته تا قبل از معرفی رسمی و فراگیر شدن بلوتوث 5، هنوز برای تجربه واقعی صدای 24 بیتی 96 کیلوهرتزی به درگاه فیزیکی جک هدفون نیاز خواهیم داشت.

The post appeared first on .

ارتقاء کیفیت صدای وایرلس در اندروید O با استفاده از فناوری اختصاصی LDAC سونی

پشتیبانی از لاک اسکرین به نسخه اندروید دستیار کورتانا اضافه شد

پشتیبانی از لاک اسکرین به نسخه اندروید دستیار کورتانا اضافه شد

از میان میلیون ها کاربر اندروید، هستند افرادی که دستیار هوشمند کورتانا را به گوگل ناو ترجیح می دهند. احتمالا به این دلیل که کورتانا بر خلاف دستیار گوگل اندکی شخصیت انسان گونه دارد.

همانطور که می دانید، کورتانا هم اکنون به غیر از ویندوز در پلتفرم های اندروید و iOS هم حضور دارد. نسخه اندروید این دستیار هوشمند به تازگی با دریافت یک به روز رسانی، به نسخه 2.5.0 ارتقا یافته که در فهرست تغییرات آن پشتیبانی از لاک اسکرین را شاهد هستیم.

این پشتیبانی بدان معناست که از این پس در لاک اسکرین اندروید هم می توانید با کورتانا تعامل داشته باشید و از مزایای آن بهره ببرید. کورتانا می تواند وضعیت آب و هوا را به شما اعلام کند، قرار ملاقات ها را به یادتان آورده و پاسخ بعضی سوالات تان را بدهد.

برای دریافت به روز رسانی کورتانا می توانید همین حالا به مراجعه کنید. جالب است بدانید که مایکروسافت درست در همان روزی این به روز رسانی را منتشر کرده که گوگل انتشار Google Assistant را برای 500 میلیون گجت اندرویدی آغاز نموده است.

گوگل اسیستنت بر خلاف گوگل ناو کمی معاشرتی تر است و همین موضوع باعث می گردد که در آینده شاهد رقابت داغی میان آن و دستیار هوشمند کورتانا باشیم.

The post appeared first on .

پشتیبانی از لاک اسکرین به نسخه اندروید دستیار کورتانا اضافه شد

سیستم عامل اندروید واقعاً چقدر بهینه است؟

سیستم عامل اندروید واقعاً چقدر بهینه است؟

از گوشه و کنار این جمله زیاد به گوش می رسد: «… اما اندروید بهینه سازی نشده است». این نظرات از آنجا منشا می گیرد که دستگاه های اپل بسیار بهینه شده اند زیرا اپل نه تنها سخت افزار، بلکه نرم افزار و کل اکوسیستم را تحت کنترل دارد. در مقابل، آنچه که درباره سیستم عامل اندروید تصور می شود این است که این سیستم عامل یک مخلوط درهم از اجزای متعدد ازسوی گروهی تولیدکننده و OEM ها (تولید کنندگان سخت افزار کم نام و نشان) است. مطمئنا، راهکار اپل باید بهینه تر باشد؛ اینطور نیست؟

اما از برخی جنبه ها، یکی از مواردی که در پس این «بهینه سازی» کامل وجود دارد، یک نیاز پنهان برای افرادی است که می خواهند بقبولانند که چرا بنظر می رسد محصولات اپل، دستکم از سوی برخی، «بهتر» به نظر می رسند و چرا در حال حاضر، اپل بازی «عملکرد» را برده است؟ این افراد معتقدند که اگر اندروید فقط کمی بهتر بهینه سازی شده بود، آن وقت از تمام مشکلات و نا امنی های این سیستم عامل چشم پوشی می کردند.

نخستین حقیقتی که باید دریابیم این است که اساس این ادعاها و باورها در واقع در همان جنگ سنتی میان «مک» و «رایانه شخصی» قرار دارد و تا کنون هم همین طور بوده است. اپل، سخت افزار و نرم افزار را در آن واحد در اختیار گرفت و در نتیجه، طبق اعلام اپل، این کار «به خوبی جواب داده است». در مقابل، مایکروسافت تنها نرم افزار را تحت کنترل گرفت و سخت افزارهای خود را از کمپانی هایی چون Dell، HP، IBM و سایرین تامین کرد. حتی در درون کامپیوترهای Dell، HP، IBM و سایر رایانه های رومیزی، CPU هایی از تولیدکننده هایی چون اینتل یا AMD و GPU هایی از ATI (در حال حاضر AMD) و NVIDIA و یک دیسک سخت از تولیدکنندگان مختلف قرار دارد.  در عوض، اپل از این ایده در کمپین های بازاریابی خود استفاده کرده است. بنابراین، تا حدی این ادعاها درست بوده است.

در تاریخ 20 سال گذشته ویندوز، همه اتفاقات حول محور «درایورهای درست» و «ارور مخوف صفحه آبی» یا «صفحه آبی مرگ» بوده است. خیلی سریع به اتفاقات امروز می رویم و می بینیم که موقعیت و وضعیت مشابهی با گذشته داریم. اپل، درست مانند مک، همچنان سخت افزار و نرم افزار آیفون را تحت کنترل دارد اما اندروید درست مانند ویندوز بوده است. گوگل، همانند مایکروسافت، تنها سیستم عامل را ارائه می کند و در مقابل، سخت افزارهای مورد نیاز خود را از طیف وسیعی از تولیدکنندگان و OEM ها، از کوالکام گرفته تا سامسونگ، سونی، ال جی، HTC، مدیاتک، هوآوی و… تامین می کند.

همچنین، وقتی در نظر می گیریم که موبایل های اندرویدی شامل طیف وسیعی از محصولات رده پایین با سطح قیمتی زیر 150 دلار و امکانات پایینی چون صفحه نمایش کوچک، پردازنده های ضعیف و حافظه اندک تا پرچمدارانی با سطح قیمتی 4 تا 5 برابر بالاتر، می شوند، به این نتیجه می رسیم که اگر دستگاه اشتباهی را انتخاب کنیم، به راحتی اسیر یک تجربه بد از اندروید خواهیم شد. اما این فرضیه تا چه اندازه درست است؟ برخی متخصصین باور دارند که این ادعا درست نیست و در واقع اندروید هم بهینه سازی شده و می توان این ادعا را اثبات کرد.

زبان برنامه نویسی جاوا در برابر زبان برنامه نویسی C

جاوا، زبان برنامه نویسی پیش فرض برای اندروید است. یک حقیقت وجود دارد که اپلیکیشن های نوشته شده توسط زبان برنامه نویسی جاوا کندتر از اپلیکیشن ها برنامه هایی هستند که توسط زبان های برنامه نویسی C و C++ (که با کدهای مادر ماشین تنظیم شده) نوشته می شوند. اما این تفاوت سرعت، در عمل چندان هم زیاد نیست چراکه یک اپلیکیشن معمولی برای اجرا، بیش از آنکه نیازمند محاسبات سنگین باشد تا بتواند اجرا شود، زمان انتظار بیشتری را برای دستورات کاربر یا ترافیک شبکه می طلبد.

در نمودار میله ای زیر، توضیح داده می شود که سرعت اپلیکیشن های نوشته شده توسط زبان های برنامه نویسی جاوا و C چه تفاوتی با هم دارد.

نخستین پله نردبان ادعای «اندروید بهینه سازی نشده»، این تفکر است که اپلیکیشن های قابل اجرا روی پلتفرم iOS، به دلیل عدم استفاده از زبان برنامه نویسی جاوا، سریعتر هستند. البته فراموش نکنید که چند سطر بالاتر درباره «سرعت واقعی» چه گفتیم؛ همچنین، اهمیتی ندارد که در بخش های زیادی از سیستم عامل اندروید، به جای زبان برنامه نویسی C از زبان جاوا استفاده شده باشد.

علاوه بر این، اگر نخواهیم بگوییم همه، بیشتر اپلیکیشن ها و بازی های سنگین که نیازمند CPU و GPU قوی هستند، برای سیستم عامل اندروید، به زبان برنامه نویسی C نوشته شده اند. به عنوان مثال، هر اپلیکیشن یا بازی که از یکی از موتورهای محبوب 3D، نظیر Unity یا موتور Unreal استفاده می کند، در واقع نه یک اپلیکیشن جاوا، بلکه یک اپلیکیشن بومی اندروید محسوب می شود.

از صحبت های بالا چه نتیجه ای می گیریم؟ نخست اینکه در حالی که نرم افزارها و اپلیکیشن های جاوا از اپلیکیشن های بومی در iOS کندتر هستند اما تفاوت سرعت در عمل و دنیای واقعی چندان محسوس نیست. دوم آنکه، ماشین مجازی جاوا (Java VM) اندروید دائما در حال بهبود است و در حال حاضر شامل برخی تکنولوژی های بسیار جذاب و استثنایی است که می تواند اجرای برنامه های تحت جاوا را سرعت بخشد. و در نهایت، نتیجه گیری سوم آنکه، بخش های بزرگتر اندروید شامل کرنل لینوکس، توسط زبان برنامه نویسی C نوشته شده اند.

شتاب سخت افزاری

اما دومین سوال این است که: آیا اپل عملکردهای خاصی را روی پردازنده های خود افزوده تا بتواند اجرای برخی عملیات را شتاب دهد؟ همچنین، اگر پاسخ مثبت است، پس چرا کوالکام و سامسونگ این کار را نکرده اند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که کمپانی اپل امتیاز مهندسی ساخت ARM را برای چیپ های خود در اختیار دارد که این نوع مهندسی به اپل اجازه می دهد تا بتواند پردازنده های سازگار با ARM را با استفاده از مهندسان و فناوری انحصاری خود تولید کند.

در واقع ARM هایی که مستلزم چنین پردازنده ای هستند، با هرگونه مهندسی ساختی سازگاری کامل دارند. برای تایید این پردازش، ARM یک سری تست های سازگاری روی پردازنده ها را پشت سر می گذارد و نتایج این تست ها توسط ARM تایید می شود. با این حال این آزمایش ها، نمی توانند و نخواهند توانست عملکردهای خاصی را فراتر از عملکردهای منحصر به پردازنده ها بررسی کنند.

این بدان معناست که فرض را بر این بگیریم که اپل به وجود برخی عملیات مشخص و همیشگی پی برده باشد، در آن صورت می تواند به جای نرم افزار، سخت افزار خاصی را هم جهت اجرای این وظایف به پردازنده های خود بیافزاید. ایده اصلی در اینجا این است که وظایف انجام شده در سخت افزار سریع تر از مشابه نرم افزاری است. یک مثال خوب برای این ایده، «رمزنگاری» است. مثلا، در مجموعه دستورالعمل های ARMv7، هیچ دستورالعملی برای رمزنگاری AES وجود ندارد در حالی که در ساختار مجموعه عملکردهای ARMv8، عملکردهای خاصی برای اجرای رمزنگاری AES در سخت افزار تعریف شده است. این بدان معناست که رمزنگاری AES روی پردازنده های ARMv8 بسیار سریع تر از رمزنگاری روی پردازنده های ARMv7 است.

بنابراین، بعید نیست که اپل عملکرد دیگری را روی سخت افزاری که عملیات خاصی در سخت افزار انجام می دهد نه روی نرم افزار، اضافه کرده باشد. با این حال، هنوز نمی توان این فرض را اثبات کرد. تحلیل کدهای باینری که توسط کامپایلرهای عمومی اپل تولید می شوند یا حتی نگاهی به کامپایلر کدهای منبع (از آنجا که این کدها منبع باز هستند) باز هم عملکرد جدیدی را هویدا نمی کند.

اما این تمام ماجرا نیست. راه دیگری که ممکن است اپل به کمک آن بتواند در پردازنده های خود شتاب سخت افزاری ایجاد کند، افزودن سخت افزار مخصوصی است که نیاز به برنامه دهی و اجرای برنامه به همان شیوه ای است که یک پردازنده از GPU و DSP استفاده می کند. به عبارت دیگر، کامپایلر و از همه مهم تر، SDK سیستم عامل iOS به شیوه ای نوشته شده که برخی کاربردها به واسطه تنظیم برخی پارامترها روی سخت افزار اجرا می شوند و سپس سخت افزار را وادار به پردازش این عملکرد می کنند.

این همان اتفاقی است که توسط GPU‌می افتد. یک اپلیکیشن، اطلاعات سه گانه خود را در بخش هایی از حافظه پیاده سازی می کند و سپس به GPU دستور می دهد تا روی این اطلاعات کار کند؛ فرآیند مشابهی نیز در DSP یا یک ISP رخ می دهد.

به عنوان مثال، بیایید تصور کنیم که مهندسین اپل متوجه شوند که یک SDK همیشه باید یک سری پیام را معکوس منتشر کند. بنابراین، Apple باید به شکل elppA در آید. این کار به راحتی در نرم افزار امکانپذیر است اما اگر بتوان یک واحد سخت افزاری به خاص برای این کار درست کرد که می توانست روی بافرهای 16 بایتی کار کند، در آن صورت شاید بتوان آنها یک یا دو سیکل ساعت معکوس کرد.

در چنین حالتی، هر زمانی که نیاز به معکوس کردن پیامی باشد، این کار در کسری از ثانیه در سخت افزار انجام می شود. نتیجه حاصل شده باعث می شود تا عملکرد و بازدهی کلی پردازنده افزایش یابد. اما یک مثال ملموس تر و واقعی شامل یک سری پیام نمی شود بلکه می تواند مواردی چون تشخیص چهره، یادگیری ماشینی یا تشخیص اشیا باشد.

این مثال دو معنای متفاوت دارد؛ نخست، ساختمان و مهندسی ARM هم اکنون متشکل از عملکردهای پیچیده ای است که با عنوان NEON شناخته می شود و می تواند به روش موازی روی داده ها کار کند. این عملکرد تکی و عملکردهای داده ای چندگانه (SIMD) برای اجرای یک وظیفه مشابه، به موازات روی اجزای چندگانه، هم اندازه و هم نوع داده از یک عملکرد استفاده می کنند.

دوم آنکه، پردازنده های موبایل، هم اکنون دارای قطعات سخت افزاری مجزایی هستند که عملیات اختصاصی نظیر GPU، DSP، ISP و امثال آن را اجرا می کنند.

نتیجه گیری: انواع دیگر پردازنده های ARM، از کوالکام گرفته تا سامسونگ، مدیاتِک و هوآوی، در حال حاضر توانایی تغییر عملکرد از نرم افزار به سخت افزار را دارند. به عنوان مثال توسعه دهندگان در کوالکام، پردازنده هگزاگون را تولید کرده اند که به اپلیکیشن ها امکان استفاده مستقیم از سخت افزار DSP که در پردازنده های اسنپدراگون به چشم می خورد را می دهد. گرچه DSP هگزاگون در ابتدا به عنوان یک پردازنده دیجیتالی سیگنال استفاده شد اما به آرامی راه خود را به فراتر از صدا یعنی بهبود تصاویر، واقعیت افزوده، پردازش ویدیویی و حسگرها پیدا کرد.

یکپارچگی سیستم

یکی از جنبه های اصلی «بهینه سازی»، حصول اطمینان از فعالیت درست و دقیق اجزای اصلی با یکدیگر است تا بدین ترتیب، یک سیستم به صورت یکپارچه عمل کند. هر چقدر هم که GPU بسیار سریعی داشته باشیم اما اگر پردازنده اصلی (CPU) از طریق یک پورت کند سریال BUS که از درایورهای بهینه نشده بهره می گیرد ، به این سخت افزار متصل شده باشد، هیچ سودی ندارد. این موضوع برای DSP، ISP و سایر اجزای سیستم هم صدق می کند.

برای تولیدکنندگان سیستم روی تراشه (SoC)، نظیر کوالکام و طراحان GPU/CPU، نظیر ARM، تضمین بهینه بودن نرم افزار درایورهای مورد نیاز برای استفاده از محصولات آنها، از ضروریات اصلی محسوب می شود.

سیستم عامل

اما می رسیم به خود سیستم عامل اندروید، تشکیلات داخلی، زیرشاخه های سیستم و چارچوب آن؛ آیا همه اینها بهینه شده اند؟ پاسخ ساده این است که خیر! دلیل آن هم واضح است؛ سیستم عامل اندروید از سال 2008 میلادی تاکنون درحال توسعه بود است. این سیستم عامل طی این سال ها رشد کرده و به بلوغی جدی رسیده است. برای درک این نکته کافیست اندروید نسخه 2 را با اندروید نسخه 7 مقایسه کنید. این سیستم عامل همچنین روی پردازنده های ARM، اینتل و MIP اجرا شده و مهندسان گوگل، سامسونگ، ARM و بسیاری دیگر، در موفقیت اندروید نقش داشته اند. از همه اینها مهم تر، هسته اصلی اندروید متن باز است و این بدان معناست که کدهای مرجع آن در دسترس عموم مردم جهان قرار دارد تا بتوانند هر طور که دوست دارند آنها را تغییر داده یا مورد بررسی قرار دهند.

بنابراین، با توجه به اینکه تمام کدهای مرجع اندروید زیر نگاه تیزبین این همه مهندس قرار دارد، بعید است که بهینه سازی جدی در سطح کدنویسی از چشم آنها دور مانده باشد. منظور از سطح کدنویسی، تغییراتی است که می توان در بخش های کوچک کد که الگوریتم های کندی هستند یا کدهایی که بازدهی بالایی ندارند، ایجاد کرد.

اما از سوی دیگر، مشکل سیستم بهینه سازی گسترده نیز وجود دارد و آن چگونگی ادغام سیستم با هم است.

وقتی به سیستم «ردیاب گوگل» (Google Track) در تبلیغات و جست و جو توجه یا به زیرساخت پشت یوتیوب نگاه می کنیم یا پیچیدگی های تجاری سیستم «ابری گوگل» (Google Cloud) را در نظر می گیریم، خیلی مضحک است که تصور کنیم گوگل مهندسینی در اختیار ندارد که با نحوه طراحی و ساخت یک ساختار سیستمی کارآمد و با راندمان بالا آشنایی ندارند. نتیجه می گیریم که کدهای مرجع و همینطور طراحی سیستم اندروید، همگی بهینه شده و کارآمد هستند.

جمع بندی

با در نظر گرفتن همه موارد، از طراحی SoC ها گرفته تا طراحی سخت افزار، درایورها، سیستم عامل اندروید و مهندسینی که تمامی این اجزا را در کنار هم قرار داده اند، به سختی می توان توجیه و دلیلی منطقی برای این ادعا که «اندروی بهینه نشده»، آورد. با اینحال، این بدان معنا نیست که این سیستم عامل دیگر جایی برای بهتر شدن نداشته باشد یا اینکه تمامی تولیدکنندگان اسمارتفون ها، حداکثر زمان و پول خود را برای اطمینان از بکارگیری  بهترین درایورها و بالاترین سطح ادغام این سیستم، صرف کرده اند.

سوال اینجاست، پس چرا این برداشت وجود دارد که «اندروید بهینه سازی نشده است؟» شاید بتوان به شکلی ساده پاسخ را در سه بخش داد:

  • اپل سالهاست که دنباله رو مفهوم «به سادگی کار می کند»، است که این مفهوم از جنبه بازاریابی قطعا یک پیام قدرتمند محسوب می شود.
  • اپل، در لحظه، برنده رقابت بر سر راندمان است. بنابراین، کل باور کاربران مبنی بر «بهینه نبودن اندروید»، به نظر واکنشی در برابر این اتفاق است.
  • در حال حاضر، تنها یک محصول موبایل از اپل، یعنی آیفون در بازار وجود دارد درحالیکه اکوسیستم اندروید بسیار بسیار وسیع، متنوع، رنگارنگ و چند وجهی است که این تنوع، برخلاف اپل که یکپارچگی و نظم را نشان می دهد، می تواند القاکننده هرج و مرج و عدم انسجام باشد.

نظر شما چیست؟ آیا از نظر شما دلایل دیگری وجود دارد که ثابت کند سیستم عامل اندروید بهینه نشده است؟ می توانید استدلال ها و نظرات خود را در بخش نظرات مطرح کنید.

در همین رابطه بخوانید:

The post appeared first on .

سیستم عامل اندروید واقعاً چقدر بهینه است؟

آیا نبود رقیب عمده برای کوالکام اکوسیستم اندروید را با مشکل روبرو کرده است؟

آیا نبود رقیب عمده برای کوالکام اکوسیستم اندروید را با مشکل روبرو کرده است؟

این روزها علاقمندان به تلفن های همراه بی صبرانه منتظر از راه رسیدن اسنپدراگون 835 هستند که در ابتدای ماه ژانویه سال 2017 . با این همه، اخباری که اخیرا منتشر شده حکایت از آن دارند که مصرف کنندگان احتمالا باید برای مدت بیشتری در انتظار رسیدن این چیپست بمانند و بعید به نظر می رسد که تولیدکننده جدیدی با در نظر داشتن شرایط کنونی بازار بتواند جای کوالکام و محصولاتش را پر کند.

همانطور که چندی قبل ال جی نمی تواند پرچمدار آتی اش را همراه با اسنپدراگون 835 روانه بازار نماید که این خبر البته ضمن آنکه بدبیاری بزرگی برای شرکت کره ای محسوب می شود یاس کاربرانی را به دنبال دارد که امیدوار بودند همزمان با خرید جدیدترین تلفن همراه بازار از توان پردازشی بالای این چیپست نیز بهره مند گردند.

در هر حال این خبر در صورتی که صحت داشته باشد تاثیر قابل توجهی را روی فروش جی 6 خواهد گذاشت چراکه قطعا مشتریان ترجیح می دهند چندماه بیشتر برای خرید موبایل جدیدشان صبر کنند و در عوض اسمارت فونی بهره مند از جدیدترین چیپست کوالکام را داشته باشند.

در اینجا باید اشاره کنیم این تنها ال جی نیست که با چنین شرایطی روبرو شده، بلکه اچ تی سی، سونی و دیگر تولیدکنندگانی که معمولا موبایل های جدیدشان را در ابتدای سال معرفی می کنند نیز احتمالا مجبور خواهند شد در پایان سال 2017 از همان چیپست به خدمت گرفته شده در پرچمدار قبلی شان استفاده نمایند.

در آن روی سکه اما، انتشار این خبر می تواند پرچمداران پیشتر معرفی شده به بازار را که از چیپست اسنپدراگون 821 بهره می برند (از جمله اچ تی سی یو الترا) به گزینه های جذاب تری در نظر کاربران تبدیل نماید.

پیشتر تولید کنندگان سال جدید را با ارائه پرچمداران تازه شان آغاز می کردند که آنها نیز آخرین تکنولوژی های پردازشی را در دل خود جای داده بودند

چنین شرایطی در تاریخ اندروید بی سابقه است. پیشتر تولید کنندگان سال جدید را با ارائه پرچمداران تازه شان آغاز می کردند که آنها نیز آخرین تکنولوژی های پردازشی را در دل خود جای داده بودند.

متاسفانه اما، برای این دست از تولید کنندگان موبایل، گزینه جایگزین دیگری برای استفاده به جای اسنپدراگون 835 وجود ندارد. در نتیجه دو انتخاب پیش رویشان قرار خواهد گرفت: نخست اینکه یا تکنولوژی قدیمی تری را انتخاب نمایند و دوم آنکه عرضه محصولشان را به تعویق بیاندازند تا اینکه اسنپدراگون 835 از راه برسد.

HTC U Ultra

با وجود آنکه بسیاری تاکید دارند در صورت استفاده از چیپ های قدیمی عملکرد موبایل های تولیدی این شرکت ها تغییر چندانی را تجربه نمی کند، این مساله می تواند همزمان به معنای ثابت بودن امکانات تلفن های همراه مورد بحث نیز باشد؛ به این ترتیب، دوربین، ویدیو، واقعیت مجازی و دیگر توانمندی های مهم نیز گام تازه ای به جلو بر نمی دارند.

چیپست های سری کایرین های سیلیکون و همچنین اگزینوس سامسونگ هم اکنون بیشترین قرابت را از نظر عملکرد و امکانات به اسنپدراگون821 و 835 دارند اما آنها نیز پیشتر از جانب تولیدکنندگان طرف قرارداد با سامسونگ و های سیلیکون پیش خرید شده اند و حتی در صورت بالا رفتن ظرفیت های تولید این دو شرکت نیز ابدا با مقدار تقاضای جهانی برابری نخواهند کرد.

این شرایط را تا حدودی می توان به تشبیه کرد چراکه سامسونگ و های سیلیکون تا زمانی که مطمئن نشوند تولیدکنندگان اسمارت فون از چیپ هایشان استفاده می کنند، سرمایه گذاری های قابل توجهی را در خطوط تولید چیپست خود انجام نخواهند داد و از آن سو چون چیپست های تولیدی آنها موجود نیستند، پرچمداران مهم سال هم نمی توانند از آنها بهره بگیرند.

گزینه سومی هم که می توانیم درنظر بگیریم چیپست X30 مدیاتک است که به باور بسیاری GPU آن فاقد توان پردازشی مورد انتظار از پرچمداران گرانقیمت بازار است. در مورد X30 اما باید بگوییم پردازنده گرافیکی چهار خوشه ای GT7400 از سری 7XT  را در دل خود جای داده و در نتیجه اندکی نسبت به مدل شش خوشه ای GT7600 که در آیفون 6 سال 2015 به خدمت گرفته شده بود کندتر عمل می کند. لذا علیرغم آنکه X30 پردازنده قدرتمندی را در خود جای داده، به نظر نمی رسد که در بنچمارک های GPU امتیاز بالایی را کسب کند.

در نظر داشته باشید این نخستین باری نیست که نبود جایگزین برای اسنپدراگون، تولیدکنندگان موبایل و به طور گسترده تر اکوسیستم اندروید را تحت فشار قرار می دهد.

گرم شدن بیش از اندازه اسنپدراگون 810 همانطور که در خبرها خواندید مشکلات عدیده ای را برای تولیدکنندگان موبایل به وجود آورد اما دست آخر این HTC One M9 بود که به خاطر داغ شدن بیش از حدش شهرت پیدا کرد.

این اتفاق البته بیشتر به یک بدبیاری شباهت داشت تا هرچیز دیگری، با این همه، اگر گزینه دومی هم پیش روی اچ تی سی قرار داشت قطعا می توانست از بروز این مشکل جلوگیری نماید و همزمان کوالکام نیز به لحاظ مالی تحت فشار قرار می گرفت تا تدابیر لازم را برای جلوگیری از بروز مجدد چنین مشکلی در آینده اتخاذ نماید.

در مقابل اما موبایل های دیگری نظیر جی 4 نیز بودند که با چیپست اندک ضعیف تر اسنپدراگون 808 روانه بازار شدند؛ 808 چیپست خوبی بود که جیب های کوالکام را پرپول تر از هر زمان دیگری کرد.

البته صرفا وجود چیپست های متنوع دیگر در بازار نمی تواند تضمینی برای جلوگیری از بروز این مشکل باشد، اما روشن است که در این صورت هم مشتریان و هم تولیدکنندگان انتخاب های گسترده تری را با مزایا و معایب گوناگون پیش روی خود دارند.

های سیلیکون یکی از شرکت هایی بود که به این نکته پی برد و قابلیت های دوربین تلسکوپی و تک رنگ را در چیپست های کایرین 950 و 960 قرار داد، در حالی که سری اگزینوس سامسونگ پیش از هر محصول دیگری همراه با معماری  big.LITTLE ارائه شد.

در حال حاضر اما، کوالکام تنها شرکتی است که با گنجاندن امکاناتی نظیر شارژ سریع، دوربین دوگانه و پشتیبانی از واقعیت مجازی در چیپست های تولیدی اش در این زمینه پیشتاز است اما انتظار می رود که به زودی رقبای تازه ای وارد این عرصه شده و روند بهبود چیپست ها را با سرعت بیشتری همراه نمایند.

اگر واقعا قرار باشد که واقعیت مجازی بازار بزرگی را در آینده برای تلفن های همراه ایجاد کند، آنگاه انتظار می رود که شاهد ارائه محصولاتی با تمرکز روی توانمندی های گرافیکی و همچنین حسگرهای حرکتی واقعیت مجازی برای پر کردن خلاء موجود باشیم.

از آنطرف همچنین می توان انتظار ارائه سیستم روی چیپی را داشت که در وهله نخست بهبود زوم دوربین دوگانه و کیفیت تصویر را میسر می کند. اسنپدراگون 821 و 835 چیپست هایی قدرتمند هستند که از کلیه این امور بر می آیند اما با بهره گیری از تخصص برخی شرکت ها قطعا می توان طیف محصولات قابل ارائه از طریق آنها را تنوع بخشید. در کنار این مساله انتظار می رود که با افزایش تنوع چیپست، قیمت این تراشه ها نیز افت محسوسی داشته باشند و این یعنی ارائه موبایل هایی با قیمت های به مراتب پایین تر برای مشتریان.

گفتنی است پیشتر نیز شاهد شکل گیری این نوع رقابت میان برخی از تولید کنندگان بوده ایم. برای نمونه پردازنده های OMAP ARM شرکت Texas Instruments در سال های 2011 و 2012 میلادی در تعدادی از تلفن های همراه اندرویدی مورد استفاده قرار گرفتند. اخیرا نیز پردازنده های سری اتم اینتل در ذن فون 2 ایسوس به خدمت گرفته شدند و سری تگرای انویدیا در برهه ای تلاش داشتند که توان بالای پردازش گرافیکی را به گزیده از محصولات موبایلی بیاورند.

متاسفانه به نظر نمی رسد که به این زودی ها شاهد ارائه پیشرفت های قابل توجه از جانب دیگر تولید کنندگان چیپست در دنیا باشیم زیرا الگوی کاری سودآور کوالکام به گونه ایست که می تواند پول نقد لازم برای بخش های توسعه و تحقیق خود را تامین نموده و این الگو همزمان به اهرمی در مذاکرات آن برای عقد قرارداد بدل شده که شرکت های کوچک از آن بی بهره اند.

اگر رقیب جدی تری برای کواالکام وجود داشت آنگاه شاهد عرضه موبایل هایی قدرتمندتر بودیم و روند تکامل تکنولوژی نیز سرعت بیشتری می یافت

بسیاری از پتنت های مهم در حوزه تکنولوژی های موبایل به نام کوالکام ثبت شده اند؛ بنابراین این شرکت از هر موبایلی که به فروش می رود، حتی آنهایی که فاقد چیپست های تولید اش هستند، درآمد دارد چراکه تکنولوژی های 3G CDMA و  4G LTE در وهله نخست روی پرتکل های اینترنتی آن استوار هستند.

بنابراین اگر موبایل شما یکی از مودم های یاد شده را داشته باشد (حتی اگر آن مودم توسط شرکت دیگری طراحی و تولید شده باشد) آنگاه بخشی از درآمد حاصل از فروشش به جیب کوآلکام می رود.

لازم است اشاره کنیم پروتکل های اینترنتی این شرکت برای مودم های 4G به مراتب کمتر از داشته هایش برای انواع CDMA است، با این همه باز هم بخش قابل توجهی از درآمدهای آن را تشکیل می دهد.

در سال مالی 2016، سود کوالکام از محل پتنت های ثبت شده اش برای 3G و 4G پیش از کسر مالیات برابر با 6.5 میلیارد دلار عنوان شد که در مقایسه با فروش 1.8 میلیارد دلاری چیپست های MSM آن در همان سال رقم اندکی به حساب می آید. به بیان دیگر، 85 درصد از کل درآمدهای این شرکت پیش از کسر مالیات از حقوق امتیازش در بخش تکنولوژی های بیسیم حاصل می شوند.

البته روشن  است که این الگوی کسب و کار معایب خاص خود را هم دارد، برای مثال این شرکت به خاطر حجم بالای پتنت های تحت اختیارش به صورت مستمر از جانب نهادهای قانون گذار تحت فشار قرار دارد. در پایان سال 2016 میلادی، کوالکام جریمه ای معادل با 854 میلیون دلار را به خاطر نقض پتنت به برخی از رقبایش در کره جنوبی پرداخت کرد.

در سال 2015 نیز این کمپانی مبلغی برابر با یک میلیارد دلار را برای حل و فصل بازرسی های آنتی تراست در چین پرداخت کرد که آن هم به اقدامات کوالکام در مورد اعطای مجوز استفاده از پتنت هایش مربوط میشد.

در ایالات متحده آمریکا هم این شرکت به خاطر اتخاذ سیاست ضد رقابتی اش (که در صورت عدم خرید چیپست از سوی شرکت های تولید کننده موبایل، مجوز استفاده از پتنت هایش را هم به آنها نمی دهد) به پرداخت جریمه متهم گردید و همین حالا اپل کوالکام را به خاطر مطرح نمودن ادعاهای نادرست در مورد پتنت هایش مورد پیگرد قانونی قرار داده و در نظر دارد یک میلیارد دلار به عنوان جریمه از آن شرکت دریافت کند.

کارشناسان بر این باورند که فرایند توسعه چیپست های کوالکام روندی منطقی را طی کرده و در سال های اخیر این پیشرفت هم به لحاظ عملکردی بوده و هم پشتیبانی از امکانات. با این همه، روشن است که اگر این شرکت رقبای نزدیک تری داشت (درست مانند آنچه میان اینتل و ARM در بازار لپ تاپ و پی سی شاهد هستیم) آنگاه قطعا شاهد پیشرفت های بزرگ تری بودیم.

اگر رقابت در این زمینه شکل واقعی تری داشت آنگاه قطعا اسمارت فون های قدرتمندتری به بازار عرضه می شدند و همزمان تکامل تکنولوژی نیز روند سریع تری به خود می گرفت و نوآوری و تنوع اسمارت فون های بازار نیز بیشتر می شد.

چندی قبل نشریه فوربس خبری را منتشر کرد با این مضمون که اسنپدراگون 835 تا قبل از عرضه گلکسی اس 8 به صورت انبوه تولید نمی شود.  اما نمی توان از روی این گزارش تشخیص داد که آیا مشکل صرفا عرضه اندک چیپ بوده (ظاهرا سامسونگ تا به اینجا بالاترین پیشنهاد قیمتی برای خرید را ارائه نموده اس) یا خیر که البته این احتمال با در نظر داشتن آنکه تولید چیپ های 10 نانومتری تا به الان کمتر از میزان مورد انتظار بوده بالاست.

از آن طرف این احتمال هم می رود که سامسونگ از کوالکام نوعی ضمانت تامین دریافت کرده یا حتی قراردادی برای خرید انحصاری این چیپست با شرکت سازنده اش امضا نموده باشد.

شرایط هرچه باشد روشن است که در صورت وجود یک تامین کننده بزرگ دیگر در این عرصه، هم تولید کنندگان موبایل و هم مصرف کنندگان طیف وسیع تری از گزینه ها را پیش روی خود داشتند.

در نهایت، تنها راهکار ممکن برای تحقق این امر آن است که تولید کنندگان کوچک سیستم روی چیپ ظرفیت های تولیدی شان را بالا ببرند و محصولات رقابتی تازه ای را برای چیپست های پیشرفته کوالکام عرضه نمایند.

کسی چه می داند، شاید تاخیر در عرضه اسنپدراگون 835 زمینه را برای وقوع این اتفاق فراهم نماید!

The post appeared first on .

آیا نبود رقیب عمده برای کوالکام اکوسیستم اندروید را با مشکل روبرو کرده است؟

جعبه ابزار: پنج اپلیکیشن iOS و اندروید برای عکاسی سیاه و سفید

جعبه ابزار: پنج اپلیکیشن iOS و اندروید برای عکاسی سیاه و سفید

تا حالا یک عکس سیاه و سفید گرفته اید؟ شاید بارها عکس های رنگی را با فیلتر سیاه و سفید کرده باشید، اما منظور ما این است که از همان اول بدون رنگ عکاسی کنید. اما مگر این دو حالت فرقی هم با یکدیگر می کنند؟

در پاسخ باید گفت که بله، این که برای عکاسی عنصر «رنگ» را در اختیار نداشته باشید محدودیت های بسیاری برایتان ایجاد خواهد کرد. از یک طرف جزئیاتی که در عکس های رنگی اهمیت ندارند برجسته تر می شوند و از سوی دیگر باید با دید متفاوتی نسبت به سوژه ها بنگرید.

به همین خاطر بوده که در عصر دیجیتال، عکاسی مونوکروم (تک رنگ) به یک سبک جداگانه و حرفه ای در عالم تصویربرداری تبدیل شده و اپلیکیشن های متعددی هم برای آن ساخته شده اند. در جعبه ابزار این هفته به 5 نمونه از این اپلیکیشن های عکاسی سیاه و سفید می پردازیم که می توانند شما را در شکار صحنه های دراماتیک و خلق شاهکارهای هنری کمک کنند.

Lenka

Lenka برای کسانی طراحی شده که حوصله سر و کله زدن با تنظیمات متعدد را ندارند و طرفدار سادگی هستند. با این اپلیکیشن فقط و فقط می توانید عکس های سیاه و سفید بگیرید و برای تنظیمات نور و کنتراست هم گزینه های محدودی در اختیار دارید.

اما یکی از نقاط قوت Lenka این است که با پردازش عکس ها معطل تان نمی کند، در واقع خروجی دقیقا همان چیزی است که در صفحه می بینید. برای آنکه تأثیر رنگ ها بر عکس سیاه و سفید را نیز کم و زیاد کنید ابزار گرمای رنگ را در اختیار دارید، و فوکوس به شکل دستی و اتوماتیک هم جهت تمرکز روی سوژه ای خاص به کمک تان می آید.

گاهی اوقات در عکاسی سیاه و سفید سوژه های تیره رنگ به وضوح دیده نمی شوند. خوشبختانه Lenka ابزاری ارائه کرده که با اعمال یک فیلتر خاص می تواند سوژه ها را در عکس روشن تر و برجسته تر به نمایش بگذارد.

Lenka
  • Lenka
  • قیمت: رایگان
  • سازنده: ABOSCH
  • سیستم عامل: iOS و اندروید
  • حجم: 5.7 / 1.4 مگابایت
  • دانلود:

Hypocam

اگر سادگی Lenka دلتان را زد، به سراغ Hypocam بروید که به مراتب گزینه های بیشتری در اختیارتان قرار می دهد. البته Hypocam هم ظاهر ساده ای دارد، اما کمی که در آن وقت بگذرانید متوجه می شوید که با یک اپ معمولی طرف نیستید.

این اپلیکیشن حتی برای عکاسی سیاه و سفید هم فیلترهای گوناگونی ارائه کرده که هر کدام در موقعیت های مختلف کاربرد دارند. مثلا برای پرتره در پس زمینه روشن باید فیلترهای سیاه غلیظ را برگزینید و بالعکس، جایی که نورگیری خیلی خوب نیست از فیلتری استفاده کنید که بیشتر به سمت طوسی و خاکستری متمایل باشد.

Hypocam یک شبکه اجتماعی خوب هم دارد که در آن می توانید به تماشای آثار عکاسان حرفه ای بنشینید و از استایل منحصر به فردشان الگوبرداری کنید. هایپو کم برای دانلود رایگان است، اگرچه خیره کننده ترین فیلترهای آن پولی هستند و با پرداخت درون برنامه ای آزاد می شوند.

Hypocam
  • Hypocam
  • قیمت: رایگان (با پرداخت درون برنامه ای)
  • سازنده: Hypocam
  • سیستم عامل: iOS و اندروید
  • حجم: 18.6 / 8.8 مگابایت
  • دانلود:

BlackCam

تنوع زیاد فیلترهای عکاسی نقطه قوت BlackCam محسوب می شود. هر کدام از این فیلترها را می توانید به طور زنده دستکاری کنید، مثلا میزان روشنایی و کنتراست را بالا و پایین ببرید و اکسپوژر را در حد مناسبی بگذارید.

BlackCam یک ابزار Vignette بسیار جالب هم دارد که هاله ای از تاریکی را دور کادر قرار می دهد تا با استفاده از آن بتوانید روی سوژه خاصی تأکید کنید. اگر می خواهید فیلترهای رندوم را پشت سر هم تست کنید نیز دکمه Mix به کمک تان می آید.

BlackCam به جز فیلترهای رایگان، یک سری فیلترهای منحصر به فرد پولی هم دارد که می توانید با پرداخت دو دلار به صورت درون برنامه ای آزادشان کنید.

BlackCam - Black&White Camera
  • BlackCam – Black&White Camera
  • قیمت: رایگان (نسخه iOS به قیمت 1.99 دلار)
  • سازنده: XnView
  • سیستم عامل: iOS و اندروید
  • حجم: 12.3 / 6.8 مگابایت
  • دانلود:

Simply B&W

یکی از خوش ساخت ترین اپلیکیشن های فهرست این هفته که فعلا در انحصار آی دیوایس ها قرار دارد. از Simply B&W هم برای عکاسی و هم برای ویرایش تصاویر می توانید استفاده کنید.

Simply B&W تقریبا به هایپو کم که بالاتر گفتیم شباهت دارد. انواع فیلترها به شما کمک می کنند تا در موقعیت های مختلف بهترین تصاویر را بگیرید. مثلا برای عکاسی از منظره فیلتر IR می تواند رنگ سبز را با سفید جایگزین کند، طوری که آسیبی به بافت ها و جزئیات تصویر نرسد.

نکته دیگر این که امکانات ادیتور Simply B&W هم نسبتا کامل بوده و برای ارتقای کیفیت تصاویر می توانند کمک حال بسیار خوبی برایتان باشند. اگر از مشترکین Creative Cloud ادوبی هستید هم قادر به ذخیره عکس ها در فضای ابری این کمپانی خواهید بود.

SimplyB&W
  • SimplyB&W
  • قیمت: رایگان
  • سازنده: James Moore
  • سیستم عامل: iOS
  • حجم: 33.4 مگابایت
  • دانلود:

Dramatic B&W

آنسل ادمز، عکاس مشهور آمریکایی می گوید “بهترین عکس های سیاه و سفید گرفته نمی شوند، بلکه ساخته می شوند”. Dramatic B&W با امکانات پر و پیمانش زمینه ای فراهم کرده که بهترین عکس های سیاه و سفید را بسازید.

گزینه های ویرایشی پر شمار، رابط کاربری قابل شخصی سازی و مجموعه ای غنی از افکت ها باعث می شوند که از پرداخت هزینه برای خرید این اپلیکیشن هرگز ناراضی نباشید. با Dramatic B&W در سه استایل منحصر به فرد می توانید عکاسی کنید و سپس با ابزار گوناگون به ویرایش آن ها بپردازید.

امکانات ویرایشی اپلیکیشن شامل نور مصنوعی، تنظیم دانه بندی، کنتراست و مواردی از این دست می شوند تا بتوانید به خروجی مطلوب تان برسید. اگر برای عکاسی سیاه و سفید اپلیکیشنی می خواهید که همه چیز آن از ابتدا آزاد باشد، حتما Dramatic B&W را مد نظر داشته باشید.

Dramatic Black & White
  • Dramatic Black & White
  • قیمت: 1.99 دلار
  • سازنده: JixiPix Software
  • سیستم عامل: iOS و اندروید
  • حجم: 26.9 / 6.56 مگابایت
  • دانلود:

اگر تا حالا عکس های رنگی تان را سیاه و سفید می کردید، بد نیست یک بار عکاسی مونوکروم را هم امتحان کنید. یقین داشته باشید که جزئیات و کیفیت خروجی ها در این حالت بسیار بیشتر از عکس هایی است که رنگشان را با فیلترهای متفرقه از بین برده اید.

شما چه اپلیکیشن های دیگری را برای عکاسی سیاه و سفید پیشنهاد می کنید؟ با ما در میان بگذارید.

The post appeared first on .

جعبه ابزار: پنج اپلیکیشن iOS و اندروید برای عکاسی سیاه و سفید