نقد و بررسی Furi

 

نقد و بررسی Furi

“به قلم پرهام آقاخانی”

چند وقتی می شود که دیگر خلاقیت چندانی را در بازیهای پرخرج (AAA) شاهد نیستیم و همیشه با تکرار مکررات روبرو می شویم. ولی خوشبختانه با پیشرفت سازندگان مستقل، خلاقیت دوباره به صنعت بازی بازگشته و برای همین هرازچندگاهی شاهد بازی هایی هستیم که به طرز خلاقانه ای، ویژگی های چند بازی مختلف را با هم در می آمیزند تا معجونی جدید ارائه دهند. Furi یکی از همین بازیهاست که ماهیت Boss Rush گونه No More Heroes، دیوانه وار بودن Bullet Hell ها، چالش موجود در God Hand، اکشن سریع Bayonetta، طراحی هنری Afro Samurai و یک ساندترک خارق العاده را با هم در آمیخته. ولی آیا این ترکیب خوب از آب در آمده است؟

 

“یکی از عادی ترین حملات دشمنان در این بازی!”

Furi داستان مبارزی است که زندانی شده و مدام توسط زندان بانش شکنجه می شود تا این که مردی با نقابی که شبیه سر خرگوش است، او را آزاد کرده و برای انتقام و شورش علیه نگهبانانش (Guardians) تشویق می کند. این که چرا شخصیت بازیکن زندانی شده در ابتدا مشخص نیست و در طی داستان توسط کات سین ها و یک سری سکانس های راه رفتن روایت می شود که در ادامه راجع به آنها صحبت می کنیم. ولی با وجود پایان های جالب توجه، نباید انتظار یک داستان غنی و یک داستان گویی بی نقص را داشته باشید. هرچند، بیشتر جذابیت بازی نه به خاطر بخش داستانی، بلکه به خاطر گیم پلی آن است.

شما از همان اول بازی به یک Energy Pistol، یک شمشیر و قابلیت Dash دسترسی دارید که تمام آنها به جز توانایی پری (Parry) کردن حملات، قابل شارژ شدن برای افزایش قدرتشان هستند و تا انتهای بازی در اختیار شما خواهند بود. به عبارتی دیگر، شما همه چیز را از همان ابتدا در اختیار دارید و با همین تجهیزات مجبورید با باس هایی مبارزه کنید که توانایی نامرئی شدن، تلپورت و شلیک موج های دیوانه وار از گلوله ها (به تصویر بالا رجوع کنید!) را دارند. بله، درست متوجه شدید. در این بازی هیچ دشمن عادی ای وجود ندارد و تمام دشمنان بازی را باس ها تشکیل می دهند. برای همین، بازی تماما در حالت Boss Rush قرار دارد. هر باس بازی نه یک جان، بلکه چندین جان (که نمایانگر تعداد راند های مبارزه با آن باس است) و همچنین در مواردی دو خط سلامتی دارد و این در حالی است که شخصیت شما در طول بازی فقط به 3 جان و یک خط سلامتی دسترسی دارد. هر چه باشد دشمنانتان نام “باس” را یدک می کشند!

 

“مرحله دوم مبارزه با باس ها. بازی هیچ وقت در مورد حرکتی که در تصویر می بینید، چیزی به شما نمی گوید.”

اینجاست که مبارزات بازی حسابی توجهتان را به خودشان جلب می کنند. روند بازی بسیار سریع، نفس گیر و سخت است و جایی برای اشتباهات پی در پی در آن وجود ندارد. راند اول مبارزه با باس ها معمولا آسان است ولی هر چقدر بیشتر جان های آنها را کم می کنید، آنها از تکنیک های جدیدتر و مرگبار تری علیه شما استفاده می کنند و حتی در شرایطی مبارزه را به یک Bullet Hell خالص و چالش برانگیز تبدیل می کنند. اما این فقط مرحله اول مبارزه در هر راند است! با خالی کردن اولین نوار جان برای برخی باس ها، آنها گیج می شوند و با حمله به آنها وارد مرحله دوم نبرد در قالب مبارزات نزدیک می شوید که حتی از مرحله اول مبارزه نیز هیجان انگیزتر و سخت تر است. چون در این حالت شما نه تنها فضای بسیار محدودی برای حرکت دارید، بلکه توانایی شلیک کردن هم از شما گرفته می شود و حتی دوربین بازی نیز همه چیز را از فاصله ای بسیار نزدیک (برخلاف زاویه اصلی نشان دادن از بالا) نشان می دهد.

در ابتدا همه چیز خوب و هیجان انگیز به نظر می رسد ولی با پیشرفت کردن در بازی، مشکلات مبارزات بازی بیشتر نمایان می شوند. برای مثال، درجه سختی مبارزات بازی در بعضی مواقع (مخصوصا راند اول مبارزه با باس سوم) به شدت بالا و پایین می شود که اصلا خوشایند نیست. یا برخی از کنترل های بازی چندان جوابگوی سرعت مبارزات نیستند. مثلا قابلیت Dash همواره و به طور پیش فرض شخصیت تان را به سمت جلویش حرکت می دهد. پس برای حرکت به یک سمت دیگر باید سریعا آنالوگ را (حتی فکر استفاده از کیبورد به سرتان نزند!) به سرعت به آن سمت حرکت دهید و سپس دکمه Dash را فشار دهید که انجام این کار در برخی لحظات Bullet Hell مانند، کاری تقریبا غیر ممکن است. همچنین در اقدامی تقریبا مشابه با Mighty No.9، یک سری از نکات بازی که بعضی از آنها واقعا مهم هستند (مثل چگونگی اجرای QTE ها یا دریافت منابع جان با نابودی گلوله های طلایی رنگ و پری کردن به موقع حملات) مشخص نیستند و باید خودتان آنها را اتفاقی یا در منوی حرکات بیابید.

 

“سکانس های راه رفتن واقعا اعصاب خردکن هستند ولی زیبایی گرافیک بازی را بهتر نشان می دهند.”

از طرفی دیگر حتی دوربین بازی نیز در مواقعی بر علیه شماست! دوربین بازی همانطور که قبلا گفته شد همه چیز را از بالا به شما نمایش می دهد و با حرکت به دور زمین مبارزه به اطراف حرکت می کند. متاسفانه استفاده از این نوع زاویه دوربین باعث ایجاد مشکلاتی شده است. چون به وفور پیش می آید که چیزی جلوی دوربین را بگیرد (که در این حالت قادر به مشاهده اخطار دیداری بازی برای پری کردن حملات نخواهید بود) و همچنین در زوایایی خاص جاخالی دادن و پری کردن یک سری از حملات دشمنان کاری بسیار سخت می شود چون برای پری کردن گلوله ها باید دقیقا جلوی آنها قرار گرفته باشید.

از تمام این مسائل که بگذریم، بعد از نابودی باس ها شما مجبور هستید تا یک مسیر طولانی را تا باس بعدی به صورت دستی طی کنید که با صحبت های همراهتان (که شما را در ابتدای بازی آزاد کرد) همراه است تا داستان بازی برایتان بیان شود. این موضوع به تنهایی واقعا آزار دهنده است ولی وقتی متوجه می شوید که توانایی رد کردن آنها را ندارید و همچنین با تغییرات دیوانه وار دوربین بازی که روی کنترل ها تاثیر می گذارد روبرو می شوید، واقعا دوست دارید تا کنترلرتان را به دیوار بکوبید! (نکته جالب اینجاست که در حالی که از شدت خشم در حال فشردن پشت سر هم دکمه ها بودم به صورت اتفاقی متوجه شدم که دکمه ای برای راه رفتن اتوماتیک تعبیه شده ولی بازی هیچ وقت آن را به شما نمی گوید!) هرچند، این سکانس ها زیبایی گرافیک بازی را بهتر نشان می دهند.

 

“یکی از 4 پایان موجود در بازی که موسیقی فوق العاده ای دارد. متاسفانه با رسیدن به هر کدام از پایان ها، پیشرفت شما ریست شده و باید همه چیز را از ابتدا شروع کنید. پس حتما از سیو خودتان بکاپ تهیه کنید!”

گرافیک بازی و طراحی های آن واقعا در بعضی صحنه ها زیباست و هر قسمت از بازی برای خودش یک تم جداگانه و رنگ بندی متفاوتی دارد. هر کدام از باس ها نیز طراحی ای منحصر به فرد دارند که تمامشان توسط طراح Afro Samurai یعنی Takashi Okazaki انجام شده اند. مکمل این گرافیک و گیم پلی سریع بازی نیز ساندترک های فوق العاده و شاهکار بازی هستند که کاملا با جو و روند بازی همخوانی دارند و توسط  Carpenter Brut، Danger، The Toxic Avenger، Lorn، Scattle، Waveshaper و Kn1ght ساخته شده اند.

ولی متاسفانه حتی اگر از بازی لذت ببرید به احتمال زیاد برای بار دوم به سراغ بخش داستانی آن نخواهید رفت. درست است که با اتمام بازی روی درجه سختی Furi دو مود دیگر برایتان باز می شود اما علاوه بر نیاز به تحمل دوباره سکانس های راه رفتن، اتمام آنها (به جز برای گرفتن اچیومنت و تروفی و یا دیدن پایان ها) هیچ سودی برای شما ندارد. هیچ آیتم قابل جمع آوری و هیچ ویژگی قابل بازگشایی ای به جز طراحی های باس ها که با مبارزه با آنها و گرفتن امتیاز های بالا در قسمت Practice باز می شوند، وجود ندارد و صرفا اسپیدرانر ها و آنهایی که حسابی شیفته بازی شده باشند، بخش داستانی را برای بار دوم انجام خواهند داد. البته خوشبختانه با مراجعه به بخش Practice می توانید هر وقت که خواستید سری دوباره به باس فایت ها بزنید.

 

نکات مثبت

– گیم پلی فوق سریع و هیجان انگیز

– موسیقی های خارق العاده

– گرافیک زیبا

– بهینه سازی تقریبا مناسب

– پایان های جالب

نکات منفی

– بالا و پایین شدن درجه سختی در طول بازی

– سکانس های راه رفتن طولانی و خسته کننده

– ارزش تکرار پایین

– توضیح ندادن برخی نکات گیم پلی

– باگ ها و ایرادات متعدد

سخن آخر

Furi یک عنوان فوق العاده است. گیم پلی بازی به شدت سخت ولی جذاب است و اگر بتوانید با یک سری از مشکلات بازی کنار بیایید، مطمئنا می تواند شما را برای مدتی مناسب سرگرم کند. هر چند که بعد از اتمام آن، محتوا و دلیل چندانی (به جز برای بهتر شدن و دیدن سایر پایان ها) برای تجربه دوباره آن وجود ندارد و شاید ترجیح دهید هرازچندگاهی سری به بخش تمرینی آن بزنید.

نقد بازی بر اساس پلتفرم PC انجام شده است.

نقد و بررسی Furi

 (image)

نقد و بررسی Furi

“به قلم پرهام آقاخانی”

چند وقتی می شود که دیگر خلاقیت چندانی را در بازیهای پرخرج (AAA) شاهد نیستیم و همیشه با تکرار مکررات روبرو می شویم. ولی خوشبختانه با پیشرفت سازندگان مستقل، خلاقیت دوباره به صنعت بازی بازگشته و برای همین هرازچندگاهی شاهد بازی هایی هستیم که به طرز خلاقانه ای، ویژگی های چند بازی مختلف را با هم در می آمیزند تا معجونی جدید ارائه دهند. Furi یکی از همین بازیهاست که ماهیت Boss Rush گونه No More Heroes، دیوانه وار بودن Bullet Hell ها، چالش موجود در God Hand، اکشن سریع Bayonetta، طراحی هنری Afro Samurai و یک ساندترک خارق العاده را با هم در آمیخته. ولی آیا این ترکیب خوب از آب در آمده است؟

(image)  

“یکی از عادی ترین حملات دشمنان در این بازی!”

Furi داستان مبارزی است که زندانی شده و مدام توسط زندان بانش شکنجه می شود تا این که مردی با نقابی که شبیه سر خرگوش است، او را آزاد کرده و برای انتقام و شورش علیه نگهبانانش (Guardians) تشویق می کند. این که چرا شخصیت بازیکن زندانی شده در ابتدا مشخص نیست و در طی داستان توسط کات سین ها و یک سری سکانس های راه رفتن روایت می شود که در ادامه راجع به آنها صحبت می کنیم. ولی با وجود پایان های جالب توجه، نباید انتظار یک داستان غنی و یک داستان گویی بی نقص را داشته باشید. هرچند، بیشتر جذابیت بازی نه به خاطر بخش داستانی، بلکه به خاطر گیم پلی آن است.

شما از همان اول بازی به یک Energy Pistol، یک شمشیر و قابلیت Dash دسترسی دارید که تمام آنها به جز توانایی پری (Parry) کردن حملات، قابل شارژ شدن برای افزایش قدرتشان هستند و تا انتهای بازی در اختیار شما خواهند بود. به عبارتی دیگر، شما همه چیز را از همان ابتدا در اختیار دارید و با همین تجهیزات مجبورید با باس هایی مبارزه کنید که توانایی نامرئی شدن، تلپورت و شلیک موج های دیوانه وار از گلوله ها (به تصویر بالا رجوع کنید!) را دارند. بله، درست متوجه شدید. در این بازی هیچ دشمن عادی ای وجود ندارد و تمام دشمنان بازی را باس ها تشکیل می دهند. برای همین، بازی تماما در حالت Boss Rush قرار دارد. هر باس بازی نه یک جان، بلکه چندین جان (که نمایانگر تعداد راند های مبارزه با آن باس است) و همچنین در مواردی دو خط سلامتی دارد و این در حالی است که شخصیت شما در طول بازی فقط به 3 جان و یک خط سلامتی دسترسی دارد. هر چه باشد دشمنانتان نام “باس” را یدک می کشند!

(image)  

“مرحله دوم مبارزه با باس ها. بازی هیچ وقت در مورد حرکتی که در تصویر می بینید، چیزی به شما نمی گوید.”

اینجاست که مبارزات بازی حسابی توجهتان را به خودشان جلب می کنند. روند بازی بسیار سریع، نفس گیر و سخت است و جایی برای اشتباهات پی در پی در آن وجود ندارد. راند اول مبارزه با باس ها معمولا آسان است ولی هر چقدر بیشتر جان های آنها را کم می کنید، آنها از تکنیک های جدیدتر و مرگبار تری علیه شما استفاده می کنند و حتی در شرایطی مبارزه را به یک Bullet Hell خالص و چالش برانگیز تبدیل می کنند. اما این فقط مرحله اول مبارزه در هر راند است! با خالی کردن اولین نوار جان برای برخی باس ها، آنها گیج می شوند و با حمله به آنها وارد مرحله دوم نبرد در قالب مبارزات نزدیک می شوید که حتی از مرحله اول مبارزه نیز هیجان انگیزتر و سخت تر است. چون در این حالت شما نه تنها فضای بسیار محدودی برای حرکت دارید، بلکه توانایی شلیک کردن هم از شما گرفته می شود و حتی دوربین بازی نیز همه چیز را از فاصله ای بسیار نزدیک (برخلاف زاویه اصلی نشان دادن از بالا) نشان می دهد.

در ابتدا همه چیز خوب و هیجان انگیز به نظر می رسد ولی با پیشرفت کردن در بازی، مشکلات مبارزات بازی بیشتر نمایان می شوند. برای مثال، درجه سختی مبارزات بازی در بعضی مواقع (مخصوصا راند اول مبارزه با باس سوم) به شدت بالا و پایین می شود که اصلا خوشایند نیست. یا برخی از کنترل های بازی چندان جوابگوی سرعت مبارزات نیستند. مثلا قابلیت Dash همواره و به طور پیش فرض شخصیت تان را به سمت جلویش حرکت می دهد. پس برای حرکت به یک سمت دیگر باید سریعا آنالوگ را (حتی فکر استفاده از کیبورد به سرتان نزند!) به سرعت به آن سمت حرکت دهید و سپس دکمه Dash را فشار دهید که انجام این کار در برخی لحظات Bullet Hell مانند، کاری تقریبا غیر ممکن است. همچنین در اقدامی تقریبا مشابه با Mighty No.9، یک سری از نکات بازی که بعضی از آنها واقعا مهم هستند (مثل چگونگی اجرای QTE ها یا دریافت منابع جان با نابودی گلوله های طلایی رنگ و پری کردن به موقع حملات) مشخص نیستند و باید خودتان آنها را اتفاقی یا در منوی حرکات بیابید.

(image)  

“سکانس های راه رفتن واقعا اعصاب خردکن هستند ولی زیبایی گرافیک بازی را بهتر نشان می دهند.”

از طرفی دیگر حتی دوربین بازی نیز در مواقعی بر علیه شماست! دوربین بازی همانطور که قبلا گفته شد همه چیز را از بالا به شما نمایش می دهد و با حرکت به دور زمین مبارزه به اطراف حرکت می کند. متاسفانه استفاده از این نوع زاویه دوربین باعث ایجاد مشکلاتی شده است. چون به وفور پیش می آید که چیزی جلوی دوربین را بگیرد (که در این حالت قادر به مشاهده اخطار دیداری بازی برای پری کردن حملات نخواهید بود) و همچنین در زوایایی خاص جاخالی دادن و پری کردن یک سری از حملات دشمنان کاری بسیار سخت می شود چون برای پری کردن گلوله ها باید دقیقا جلوی آنها قرار گرفته باشید.

از تمام این مسائل که بگذریم، بعد از نابودی باس ها شما مجبور هستید تا یک مسیر طولانی را تا باس بعدی به صورت دستی طی کنید که با صحبت های همراهتان (که شما را در ابتدای بازی آزاد کرد) همراه است تا داستان بازی برایتان بیان شود. این موضوع به تنهایی واقعا آزار دهنده است ولی وقتی متوجه می شوید که توانایی رد کردن آنها را ندارید و همچنین با تغییرات دیوانه وار دوربین بازی که روی کنترل ها تاثیر می گذارد روبرو می شوید، واقعا دوست دارید تا کنترلرتان را به دیوار بکوبید! (نکته جالب اینجاست که در حالی که از شدت خشم در حال فشردن پشت سر هم دکمه ها بودم به صورت اتفاقی متوجه شدم که دکمه ای برای راه رفتن اتوماتیک تعبیه شده ولی بازی هیچ وقت آن را به شما نمی گوید!) هرچند، این سکانس ها زیبایی گرافیک بازی را بهتر نشان می دهند.

(image)  

“یکی از 4 پایان موجود در بازی که موسیقی فوق العاده ای دارد. متاسفانه با رسیدن به هر کدام از پایان ها، پیشرفت شما ریست شده و باید همه چیز را از ابتدا شروع کنید. پس حتما از سیو خودتان بکاپ تهیه کنید!”

گرافیک بازی و طراحی های آن واقعا در بعضی صحنه ها زیباست و هر قسمت از بازی برای خودش یک تم جداگانه و رنگ بندی متفاوتی دارد. هر کدام از باس ها نیز طراحی ای منحصر به فرد دارند که تمامشان توسط طراح Afro Samurai یعنی Takashi Okazaki انجام شده اند. مکمل این گرافیک و گیم پلی سریع بازی نیز ساندترک های فوق العاده و شاهکار بازی هستند که کاملا با جو و روند بازی همخوانی دارند و توسط  Carpenter Brut، Danger، The Toxic Avenger، Lorn، Scattle، Waveshaper و Kn1ght ساخته شده اند.

ولی متاسفانه حتی اگر از بازی لذت ببرید به احتمال زیاد برای بار دوم به سراغ بخش داستانی آن نخواهید رفت. درست است که با اتمام بازی روی درجه سختی Furi دو مود دیگر برایتان باز می شود اما علاوه بر نیاز به تحمل دوباره سکانس های راه رفتن، اتمام آنها (به جز برای گرفتن اچیومنت و تروفی و یا دیدن پایان ها) هیچ سودی برای شما ندارد. هیچ آیتم قابل جمع آوری و هیچ ویژگی قابل بازگشایی ای به جز طراحی های باس ها که با مبارزه با آنها و گرفتن امتیاز های بالا در قسمت Practice باز می شوند، وجود ندارد و صرفا اسپیدرانر ها و آنهایی که حسابی شیفته بازی شده باشند، بخش داستانی را برای بار دوم انجام خواهند داد. البته خوشبختانه با مراجعه به بخش Practice می توانید هر وقت که خواستید سری دوباره به باس فایت ها بزنید.

(image)  

نکات مثبت

– گیم پلی فوق سریع و هیجان انگیز

– موسیقی های خارق العاده

– گرافیک زیبا

– بهینه سازی تقریبا مناسب

– پایان های جالب

نکات منفی

– بالا و پایین شدن درجه سختی در طول بازی

– سکانس های راه رفتن طولانی و خسته کننده

– ارزش تکرار پایین

– توضیح ندادن برخی نکات گیم پلی

– باگ ها و ایرادات متعدد

سخن آخر

Furi یک عنوان فوق العاده است. گیم پلی بازی به شدت سخت ولی جذاب است و اگر بتوانید با یک سری از مشکلات بازی کنار بیایید، مطمئنا می تواند شما را برای مدتی مناسب سرگرم کند. هر چند که بعد از اتمام آن، محتوا و دلیل چندانی (به جز برای بهتر شدن و دیدن سایر پایان ها) برای تجربه دوباره آن وجود ندارد و شاید ترجیح دهید هرازچندگاهی سری به بخش تمرینی آن بزنید.

نقد بازی بر اساس پلتفرم PC انجام شده است.

نقد و بررسی Furi