10 ویلن به یادماندنی

10 ویلن به یادماندنی دنیای بازی

“به قلم فرزین سوری”

این مطلب با همکاری  فراهم شده. هدف اصلی این دسته از مطالب نگاه عمیق و متفاوت به بحث رسانه و سرگرمی خواهد بود.

ویلن (villain) : شخصیت شرور و آنتاگونیست اثر

داستان‌ها روی قهرمانانشان می‌چرخند؛ یا لااقل زاویه‌ی روایت اکثر داستان‌ها با پروتاگونیست‌ها جلو می‌رود. یا لااقل تصور غالب همین است. ولی واقعیت این است که داستان‌ها همانقدر خوبند که آدم‌بدهایشان. اگر بتمن اینقدر لذیذ است برای این است که جوکرش را دارد. اگر می‌شینیم و ساعت‌ها حماسه‌ی دارن شان را می‌خوانیم قطعاً به خاطر حضور استیو لئوپارد است.

چون قهرمان‌ها معمولاً یک چیزند. ولی ضدقهرمان‌ها رنگارنگند. ضدقهرمان همانقدر موتور محرک داستان است که قهرمان. حتا می‌شود گفت ضدقهرمان یک کنش اصلی است و قهرمان یک واکنش است.

اگر پادشاه شاخ‌دار هرگز از توی دیگ سیاه بیرون نیاید که نیازی نیست تاران از خانه و کاشانه‌اش آواره شود که دنیا را نجات دهد.

در این لیست نگاهی خواهیم داشت به ده ضدقهرمان به یاد ماندنی تاریخ بازی‌سازی و برای انتخاب چندین فاکتور مهم را در نظر گرفتیم. اولاً سعی کردیم ضدقهرمان‌هایی را انتخاب کنیم که از دل بازی‌های کامپیوتری آمده باشند و نه اقتباس فیلم‌ها و کتاب‌ها. دوم سعی کردیم ضدقهرمانانی را انتخاب کنیم که به یادماندنی باشند و لزوماً به باس آخر یک بازی اکتفا نکردیم. این شما و این لیست سفید:

 

۱۰. شائوکان – مورتال کامبت

شائوکان امپراطوری ۱۰۰۰۰ ساله است که برجهانی جادویی و مخوف به نام اوت‌لند حکم‌رانی می‌کند. او برای جاویدان ماندن باید به جهان‌های دیگر سفر کند و از ارواح بی‌گناهان تغذیه کند. هدف دیگرش از سفر به جهان‌های موازی البته اضافه کردن آن جهان‌ها به دنیای خودش است. شائوکان هیچ ترحمی ندارد و ارتش‌هایش تا به حال جهان‌های بی‌شماری را تصرف کرده‌اند.

تا این که گذرش به زمین می‌رسد و همان‌طور که می‌دانیم با قهرمانان زمین درگیر می‌شود. در میدان نبرد شائوکان با وجود جثه‌ی عظیمش به سرعت جابه‌جا می‌شود و دیالوگ‌هایی می‌گوید که حواس آدم را پرت می‌کند. خیلی راحت با دو تا سه حرکت حریفش را نابود می‌کند و به قدری بدن مقاومی دارد که ضربات عادی رویش بی‌تأثیر است. استراتژیست است و از هوش بالایی برخوردار است و در ضمن می‌تواند با دست خالی آدم را از وسط نصف کند.

برای همین خیلی راحت است که در برابر شائوکان بارها و بارها شکست بخورید. یعنی یک حرکت اشتباه خیلی وقت‌ها به معنی مرگ خواهد بود. همین موضوع به شائوکان در ذهن بسیاری از ما جایگاه ویژه‌ای دارد. شاید چون مورتال کامبت خاصیت روایی و داستانی چندانی ندارد و داستانش هم خیلی پیچیده نیست. یک آقای گنده آمده سیاره‌ی شما را نابود کند. شما می‌خواهید سیاره را نجات دهید. پایان. اما وجود شائوکان در بازی و مهارتی که در مقابلش باید به خرج بدهید یک جور مناسک بلوغ است. شاید برای خیلی از ما دیگر شکست دادن شائوکان مشکل نباشد. ولی شائوکان ضدقهرمان جاودان دهه‌ی نود میلادی است.

 

۹. آلبرت وسکر – رزیدنت ایول

آلبرت وسکر یک ضدقهرمان کلاسیک است. دودره‌باز و کلک و از پشت‌خنجر بزن. وسکر سال‌های متمادی را صرف تجهیز نقشه‌ی عجیب و غریبش می‌کند. نقشه‌ای که به نظر دیوانه‌وار می‌آید و شاید نشان دهد که وسکر جدای از این که به شدت باهوش است، روانی هم هست.

او اعضای تیم مخصوصش استارز را به محلی که ویروس تی پخش شده می‌آورد تا قدرت سلاح بیولوژیکالش را امتحان کند و اعمال مشابهی در جای جای دنیا انجام می‌دهد. او برای تحقیق میدانی حتا حاضر است تمامی یک شهر را قربانی کند.

با پیشرفت سری رزیدنت ایول، وسکر هم مدام تغییر می‌کند. او دست آخر به قدرت‌های شگفت‌انگیز و فراانسانی می‌رسد و تلاش می‌کند تمام جهان را به سلاح‌های بیولوژیکی‌اش آلوده کند و موجودات زنده را به هیولا تبدیل کند. به نظر وسکر این تنها راه نجات است و باعث می‌شود حیات به عرصه‌ی بالاتری برسد. مهم‌ترین خاصیت وسکر به عنوان ضدقهرمان، تکرار شدنش است. او در داستان‌های رزیدنت ایول حضوری فعال دارد و در ضمن شخصیتش به قدری راز‌آمیز هست که بازیکن را به داستان پشت‌پرده علاقمند کند.

 

۸. آرتاس – وارکرفت

بلیزارد سابقه‌ی درخشانی در آفرینش آدم بد‌های خوب دارد. از گولدان و نرزول گرفته تا سارگراس و ایلیدان. همه‌ی این ماجرا به تیم نویسندگان قدرتمند مجموعه بازی‌های وارکرفت مربوط می‌شود. کریس متزن خالق داستان وارکرفت معتقد است که بازی بدون داستان یک پوسته‌ی خالی است و صرفاً یک سری مکانیسم تکرار شونده دارد. به واقع آن‌چه به این مکانیسم‌های رباتیک و تکراری جان می‌دهد داستان قدرتمند است.

و داستان آرتاس بدون شک یکی از تراژیک‌ترین و قدرتمند‌ترین داستان‌های مجموعه‌ی وارکرفت است. به خصوص که آرتاس نقشش در جهان بازی را به صورت قهرمان اصلی شروع می‌کند. ولی در نهایت به نفرین فراست‌مورن دچار می‌شود و همان سرزمینی که برای حفظش جنگیده بود را قربانی می‌کند.

آرتاس را باید به خاطر قدرت عظیمش و به خاطر این که خیلی زود خودش را از چنگال دردلردها و اهریمن‌های دیگر بیرون می‌کشد ستایش کرد. او نه تنها به نقشه‌های کیل‌جیدن و آرکیماند پشت می‌کند که به دشمنی جدی برای اهریمن‌ها و مأمورینشان همچون ایلیدان تبدیل می‌شود.

آرتاس در نهایت در مجموعه‌ی ورلد آو وارکرفت هم بازمی‌گردد و همچنان در کنار ایلیدان محبوب‌ترین شخصیت سرزمین ازوراث است.

 

۷. کفکا پالاتزو – فاینال فانتزی ۶

احتمالاً با شنیدن اسم فاینال فانتزی ذهن ۹۰٪ آدم‌ها به سمت سفیروث می‌رود. ما هم معتقدیم که سفیروث یک شخصیت منفی کلاسیک و بسیار دوست‌داشتنی است که در طور مجموعه‌ی فاینال فانتزی جایگاه ویژه‌ای داشته است. ولی کفکا پالاتزو به قدری شخصیت منفی و خبیثی است که گوی سبقت را از سفیروث می‌رباید. حداقل در شماره‌ی ۶.

کفکا پالاتزو اعمال خبیثانه‌ی بسیاری انجام داده. او دهکده‌ای را آتش می‌زند صرفاً برای این که صدای ناله‌ی قربانیان را بشنود و لذت ببرد. با نسل‌کشی نژاد اسپرها را از میان می‌برد. او یک جهان را نابود می‌کند و در میان بازماندگان خودش را به عنوان خدا معرفی می‌کند. او شباهت غریبی به آرکی‌تایپ هرج و مرج به صرف هرج و مرج دارد. شبیه جوکر در بتمن او هم سعی دارد جهان را از زاویه‌ی دیگری ببیند و معتقد است آدم‌ها به چیزهای بی‌ارزشی همچون خاطرات چنگ می‌زنند و سعی می‌کنند توی حریم‌های امن خودشان باقی بمانند.

مالیخولیای کالیگولا طوری پالاتزو در کنار منطق جوکری‌اش او را به شخصیتی ماندگار تبدیل کرده که ممکن نیست با او مواجه شوید و فراموشش کنید.

  

۶. باوزر – سوپرماریو بروز

وقتی بحث شخصیت منفی یه به قولی ویلن بازی‌های کامپیوتری می‌شود یکی از اولین شخصیت‌هایی که به ذهن هرکسی می‌آید باوزر است. شاید به این خاطر که همه‌ی ما در برهه‌ای از زندگی‌مان ماریو بازی کرده‌ایم و باوزر را به عنوان شخصیت منفی در ذهن داریم.

براساس داستان بازی باوزر از جادوی سیاه استفاده می‌کند که مردم سرزمین قارچ‌ها را به آجر‌های معلق و گیاهان گوشت‌خوار پیرانایی تبدیل کند. در واقع وقتی داریم آجرهای معلق را خراب می‌کنیم داریم اهالی بیچاره‌ی سرزمین قارچ‌ها را قتل عام می‌کنیم. شاید بشود گفت ماریو هم خیلی شخصیت مثبتی نیست؟

باوزر به خاطر حس نوستالژیک قدرتمندی که در بیشتر ما ایجاد می‌کند و این حقیقت که بلافاصله توسط اکثر آدم‌ها شناخته می‌شود، یکی از مهم‌ترین شخصیت منفی‌های تاریخ بازی‌های کامپیوتری است.

 

۵. گلادوس – پرتال

نکته‌ی اخلاقی حدود ۹۹ درصد همه‌ی داستان‌هایی که یک جورهایی به هوش مصنوعی ربط دارند این است که هوش‌مصنوعی‌ای که به توانایی استقلال فکری برسد قطعاً یک جایی از قضیه قصد می‌کند که شخصیت اصلی داستان را بکشد. از اسکای‌نت شروع کنید تا گلادوس بازی پرتال. همگی به ترتیبی تشخیص می‌دهند موجودات زنده خیلی بد هستند و باید نابود شوند.

یک جورهایی این برخورد کلیشه‌ای شده و آنقدری تکرار شده که ارزش روایی خاصی ندارد. ولی گلادوس البته یک فرق مهم با بیشتر هوش‌های مصنوعی قاتل دارد. او بانمک است. یعنی درست است که قصد دارد پدرتان را دربیاورد ولی لااقل با خنده‌ای برلب دار فانی را وداع می‌گویید.

داشتن فلسفه‌ی جذاب ولو تک خطی و شوخ مزاجی یکی از مهم‌ترین خواص یک شخصیت منفی خوب است. خیلی وقت‌ها تقابل میان ویلن و قهرمان در این است که ویلن به شدت پیچیده است و تصویر بزرگ‌تر را می‌بیند ولی قهرمان به خاطر اصول‌گرایی و منطق اخلاقی‌اش نمی‌تواند به ویلن اجازه دهد بیش از حد لیبرال باشد. حتا شاید بشود گفت یکی از عوامل پیش‌برد بشریت همین ویلن‌هایی هستند که با نمک هستند و فلسفه‌های جذاب دارند. ولی مطمئن باشید گلادوس از این قاعده مستثناست و به محضی که بتواند تمام سیاره را منفجر می‌کند.

 

۴. ایلوسیو من – مس افکت

یکی از شخصیت‌های به یاد ماندنی مجموعه‌ی مس افکت با صداپیشگی به یادماندنی مارتین شین. ایلوسیو من یکی از بهترین ویلن‌های تاریخ بازی‌های کامپیوتری است. او همه چیز دارد. نقشه‌های پنهان. قدرت نظامی عظیم. هوش بالا. ولی یکی از مهم‌ترین عناصر شخصیتی‌اش نژادپرستی عمیقش است. او معتقد است هیچ نژادی جز انسان اجازه‌ی زندگی کردن در کهکشان را ندارد و در همین راستا به هر دری می‌زند که تفوق بشریت بر جهان را تثبیت کند.

معتقد است با انسان‌ها به هیچ‌وجه عادلانه برخورد نشده و انسان‌ها باید جایگاه بسیار بسیار بالاتری در حکومت امور در دست دست داشته باشند. برای همین او سازمانی مخفی به نام سربروس را راه‌اندازی می‌کند که به تدریج بتواند با همکاری افرادی همچون شپارد موقعیت سیاسی و نظامی انسان‌ها را بهتر کند.

به خاطر داستان تغییرپذیر مجموعه‌ی مس افکت سرنوشت نهایی ایلوسیو من تا حد زیادی در دستان خود شماست. هرچند ایمان قلبی او به برتری انسان‌ها باعث می‌شود او دست به اعمالی بزند که خیلی وقت‌ها قابل بخشش نیست ولی شاید طرز تفکر او به مذاق بسیاری خوش بیاید.

 

۳. دکتر اگ‌من – سونیک

دکتر اگ‌من هم یکی از اولین شخصیت‌های منفی مهم برای بسیاری از بازی‌بازهای دنیاست. مخصوصاً برای کسانی که بازی را با کنسول سگا و مسکات اصلی سگا یعنی سونیک جوجه‌تیغی شروع کردند.

دکتر اگ‌من یکی از شرور‌ترین موجودات جهان سونیک است. دکتر ایوو اگ‌من روباتنیک دانشمندی دیوانه است. آی کیو‌اش ۳۰۰ است و علاقه‌ی شدیدش به ربات‌ها او باعث شده زمان زیادی را صرف طراحی و ساخت ربات‌های مختلفی بکند که خیلی‌هاشان را در طول بازی‌های سونیک می‌بینیم. او قصد دارد پادشاهی اگ‌من را راه‌اندازی کند. البته اگر سونیک بگذارد. او معتقد است می‌تواند آرمان‌شهری جاویدان خلق کند و تمام تلاشش را هم می‌کند که این آرمان‌شهر را بنا کند. ولی تا امروز موفق نشده و سونیک همیشه او را شکست داده است.

با وجود دشمنی عمیقی که بین دکتر اگ‌من و سونیک وجود دارد، دکتر اگ‌من سونیک را به خاطر پیگیر بودنش می‌ستاید. جالب است بدانید در تمامی بازی‌های دو بعدی سونیک، اگ‌من شخصیت اصلی منفی است ولی در بازی‌های سه‌بعدی جدید سونیک، اگ‌من شخصیت فرعی است و بعضی وقت‌ها حتا با سونیک و دوستانش همکاری می‌کند که شخصیت منفی اصلی بازی را شکست بدهند.

اما اگ‌من با آن بدن تخم‌مرغی و ژاکت زرد-قرمز و عینک سیاه گنده‌اش و ربات‌های گنده‌اش یکی از جاویدان‌ترین تصاویر شخصیت‌های منفی در ذهن طرفداران بازی‌های سگا و نینتندو است.

 

۲. دهاکا – پرنس آو پرشیا/ نمسیس – رزیدنت ایول ۳/کله هرمی – سایلنت هیل

شماره‌ی دو به تایپ خاصی از ویلن‌ها اختصاص دارد و نه فقط یک فرد خاص. ویلن‌هایی که با اراده‌ای مثال‌زدنی دنبالتان می‌کنند و تا دستشان به شما برسد چنان دمار از روزگارتان در می‌آورند که آرزوی مرگ کنید. و البته مرگ به سراغتان هم می‌آید.

این شخصیت‌های منفی شاید حرف زیادی برای گفتن نداشته باشند و شاید شخصیت‌های بی‌خودی به نظر برسند که فقط شما را دنبال می‌کنند. ولی در طول بازی به خاطر همین دنباله‌بازی‌ها با آن‌ها رابطه‌ی عشق-نفرت جالبی برقرار خواهید کرد. کم کم حتا به قدری به خود مطمئن می‌شوید که شاید شکستشان هم دادید. البته… بجز پیرامید هد. سعی کنید همیشه از دست پیرامید هد فرار کنید.

ذهنیت اصلی این است که شخصیت‌های منفی یک سری ایده‌ی پیچیده دارند و به خاطر دیالوگ‌های پینگ‌پونگی با شخصیت اصلی است که در ذهن شما می‌مانند. ولی به نظرم تعقیب و گریز توأم با وحشت گیرافتادن خیلی بیشتر در ذهن آدم می‌ماند. شاید حتا به خواب‌هایمان هم راه پیدا کند. در مورد نمسیس که قطعاً همین‌طور است.

۱. کومباین نیکولاتز – اسپلینتر سل

سال ۲۰۰۴ است و رئیس جمهور گرجستان ترور شده است. این موضوع فرصت را برای بیلیونر گرجی، نیکولاتز فراهم می‌کند که از طریق کودتا قدرت را در گرجستان به دست بیاورد.

سم فیشر مجبور می‌شود در طی حکومت نیکولاتز به گرجستان برود به دنبال جسد دو مأمور س‌آی‌ای که مشخص می‌شود توسط پلیس مخفی گرجستان کشته شده‌اند. طی ماجراهای بسیار سم در گرجستان نهایتاً مشخص می‌شود که باید نیکلاتز را کشت. اما همین اودیسه‌ای که سم باید طی کند تا به کشتن نیکولاتز برسد به قدری جذاب و زیبا طراحی شده که آدم را مدهوش می‌کند.

نیکلاتز را هرگز از نزدیک نمی‌بینید. شما باید مدام در موردش اطلاعات جمع کنید و سعی کنید به خصوصی‌ترین مکالماتش گوش بدهید. به هر ترتیبی شده ذره ذره اطلاعات حیاتی را جمع کنید تا بالاخره شاید بتوانید بفهمید نقشه‌اش چیست و در نهایت بتوانید ترورش کنید قبل از این که جنگی هسته‌ای راه بیندازد و تمامی زمین را نابود کند. ویلن پنهانی که تنها در آخر بازی از وجود شما مطلع می‌شود و این رویارویی به قدری پرشور است که بسیاری معتقدند اسپلینتر سل هرگز نتوانسته به اوج بازی اول برگردد و هرگز نتوانسته شخصیت منفی قدرتمندی به خوبی نیکولاتز ایجاد کند.

نیکولاتز در دسته‌ی شخصیت‌های منفی مثل زاکاری کام‌استاک بایوشاک و جان هنری ایدن در بازی فال اوت ۳ و دکتر والاس برین در هاف لایف ۲ قرار می‌گیرد. شخصیت‌های قدرتمند و قهاری که تسلط کاملی بر جهان بازی دارند. خیلی وقت‌ها بازی در حالتی شروع می‌شود که این شخصیت‌ها حکومتی توتالیتر را تشکیل داده‌اند و حالا قهرمان باید سعی کند جهان را از شرشان نجات دهد.

همانطور که گفته شد این حقیقت که هرگز بجز در یک صحنه نیکولاتز را از نزدیک نمی‌بینیم باعث می‌شود این شخصیت منفی تأثیری چندین برابر داشته باشد. یک جورهایی سایه‌به‌سایه‌ی او رفتن نیکلاتز را به یکی از به یاد ماندنی‌ترین شخصیت‌های منفی تاریخ بازی‌های کامپیوتری تبدیل می‌کند.

لیست سایر مقالات مجله سفید برای پردیس گیم:

10 ویلن به یادماندنی

(image)

10 ویلن به یادماندنی دنیای بازی

“به قلم فرزین سوری”

این مطلب با همکاری  فراهم شده. هدف اصلی این دسته از مطالب نگاه عمیق و متفاوت به بحث رسانه و سرگرمی خواهد بود.

ویلن (villain) : شخصیت شرور و آنتاگونیست اثر

داستان‌ها روی قهرمانانشان می‌چرخند؛ یا لااقل زاویه‌ی روایت اکثر داستان‌ها با پروتاگونیست‌ها جلو می‌رود. یا لااقل تصور غالب همین است. ولی واقعیت این است که داستان‌ها همانقدر خوبند که آدم‌بدهایشان. اگر بتمن اینقدر لذیذ است برای این است که جوکرش را دارد. اگر می‌شینیم و ساعت‌ها حماسه‌ی دارن شان را می‌خوانیم قطعاً به خاطر حضور استیو لئوپارد است.

چون قهرمان‌ها معمولاً یک چیزند. ولی ضدقهرمان‌ها رنگارنگند. ضدقهرمان همانقدر موتور محرک داستان است که قهرمان. حتا می‌شود گفت ضدقهرمان یک کنش اصلی است و قهرمان یک واکنش است.

اگر پادشاه شاخ‌دار هرگز از توی دیگ سیاه بیرون نیاید که نیازی نیست تاران از خانه و کاشانه‌اش آواره شود که دنیا را نجات دهد.

در این لیست نگاهی خواهیم داشت به ده ضدقهرمان به یاد ماندنی تاریخ بازی‌سازی و برای انتخاب چندین فاکتور مهم را در نظر گرفتیم. اولاً سعی کردیم ضدقهرمان‌هایی را انتخاب کنیم که از دل بازی‌های کامپیوتری آمده باشند و نه اقتباس فیلم‌ها و کتاب‌ها. دوم سعی کردیم ضدقهرمانانی را انتخاب کنیم که به یادماندنی باشند و لزوماً به باس آخر یک بازی اکتفا نکردیم. این شما و این لیست سفید:

 (image)

۱۰. شائوکان – مورتال کامبت

شائوکان امپراطوری ۱۰۰۰۰ ساله است که برجهانی جادویی و مخوف به نام اوت‌لند حکم‌رانی می‌کند. او برای جاویدان ماندن باید به جهان‌های دیگر سفر کند و از ارواح بی‌گناهان تغذیه کند. هدف دیگرش از سفر به جهان‌های موازی البته اضافه کردن آن جهان‌ها به دنیای خودش است. شائوکان هیچ ترحمی ندارد و ارتش‌هایش تا به حال جهان‌های بی‌شماری را تصرف کرده‌اند.

تا این که گذرش به زمین می‌رسد و همان‌طور که می‌دانیم با قهرمانان زمین درگیر می‌شود. در میدان نبرد شائوکان با وجود جثه‌ی عظیمش به سرعت جابه‌جا می‌شود و دیالوگ‌هایی می‌گوید که حواس آدم را پرت می‌کند. خیلی راحت با دو تا سه حرکت حریفش را نابود می‌کند و به قدری بدن مقاومی دارد که ضربات عادی رویش بی‌تأثیر است. استراتژیست است و از هوش بالایی برخوردار است و در ضمن می‌تواند با دست خالی آدم را از وسط نصف کند.

برای همین خیلی راحت است که در برابر شائوکان بارها و بارها شکست بخورید. یعنی یک حرکت اشتباه خیلی وقت‌ها به معنی مرگ خواهد بود. همین موضوع به شائوکان در ذهن بسیاری از ما جایگاه ویژه‌ای دارد. شاید چون مورتال کامبت خاصیت روایی و داستانی چندانی ندارد و داستانش هم خیلی پیچیده نیست. یک آقای گنده آمده سیاره‌ی شما را نابود کند. شما می‌خواهید سیاره را نجات دهید. پایان. اما وجود شائوکان در بازی و مهارتی که در مقابلش باید به خرج بدهید یک جور مناسک بلوغ است. شاید برای خیلی از ما دیگر شکست دادن شائوکان مشکل نباشد. ولی شائوکان ضدقهرمان جاودان دهه‌ی نود میلادی است.

 (image)

۹. آلبرت وسکر – رزیدنت ایول

آلبرت وسکر یک ضدقهرمان کلاسیک است. دودره‌باز و کلک و از پشت‌خنجر بزن. وسکر سال‌های متمادی را صرف تجهیز نقشه‌ی عجیب و غریبش می‌کند. نقشه‌ای که به نظر دیوانه‌وار می‌آید و شاید نشان دهد که وسکر جدای از این که به شدت باهوش است، روانی هم هست.

او اعضای تیم مخصوصش استارز را به محلی که ویروس تی پخش شده می‌آورد تا قدرت سلاح بیولوژیکالش را امتحان کند و اعمال مشابهی در جای جای دنیا انجام می‌دهد. او برای تحقیق میدانی حتا حاضر است تمامی یک شهر را قربانی کند.

با پیشرفت سری رزیدنت ایول، وسکر هم مدام تغییر می‌کند. او دست آخر به قدرت‌های شگفت‌انگیز و فراانسانی می‌رسد و تلاش می‌کند تمام جهان را به سلاح‌های بیولوژیکی‌اش آلوده کند و موجودات زنده را به هیولا تبدیل کند. به نظر وسکر این تنها راه نجات است و باعث می‌شود حیات به عرصه‌ی بالاتری برسد. مهم‌ترین خاصیت وسکر به عنوان ضدقهرمان، تکرار شدنش است. او در داستان‌های رزیدنت ایول حضوری فعال دارد و در ضمن شخصیتش به قدری راز‌آمیز هست که بازیکن را به داستان پشت‌پرده علاقمند کند.

 (image)

۸. آرتاس – وارکرفت

بلیزارد سابقه‌ی درخشانی در آفرینش آدم بد‌های خوب دارد. از گولدان و نرزول گرفته تا سارگراس و ایلیدان. همه‌ی این ماجرا به تیم نویسندگان قدرتمند مجموعه بازی‌های وارکرفت مربوط می‌شود. کریس متزن خالق داستان وارکرفت معتقد است که بازی بدون داستان یک پوسته‌ی خالی است و صرفاً یک سری مکانیسم تکرار شونده دارد. به واقع آن‌چه به این مکانیسم‌های رباتیک و تکراری جان می‌دهد داستان قدرتمند است.

و داستان آرتاس بدون شک یکی از تراژیک‌ترین و قدرتمند‌ترین داستان‌های مجموعه‌ی وارکرفت است. به خصوص که آرتاس نقشش در جهان بازی را به صورت قهرمان اصلی شروع می‌کند. ولی در نهایت به نفرین فراست‌مورن دچار می‌شود و همان سرزمینی که برای حفظش جنگیده بود را قربانی می‌کند.

آرتاس را باید به خاطر قدرت عظیمش و به خاطر این که خیلی زود خودش را از چنگال دردلردها و اهریمن‌های دیگر بیرون می‌کشد ستایش کرد. او نه تنها به نقشه‌های کیل‌جیدن و آرکیماند پشت می‌کند که به دشمنی جدی برای اهریمن‌ها و مأمورینشان همچون ایلیدان تبدیل می‌شود.

آرتاس در نهایت در مجموعه‌ی ورلد آو وارکرفت هم بازمی‌گردد و همچنان در کنار ایلیدان محبوب‌ترین شخصیت سرزمین ازوراث است.

 (image)

۷. کفکا پالاتزو – فاینال فانتزی ۶

احتمالاً با شنیدن اسم فاینال فانتزی ذهن ۹۰٪ آدم‌ها به سمت سفیروث می‌رود. ما هم معتقدیم که سفیروث یک شخصیت منفی کلاسیک و بسیار دوست‌داشتنی است که در طور مجموعه‌ی فاینال فانتزی جایگاه ویژه‌ای داشته است. ولی کفکا پالاتزو به قدری شخصیت منفی و خبیثی است که گوی سبقت را از سفیروث می‌رباید. حداقل در شماره‌ی ۶.

کفکا پالاتزو اعمال خبیثانه‌ی بسیاری انجام داده. او دهکده‌ای را آتش می‌زند صرفاً برای این که صدای ناله‌ی قربانیان را بشنود و لذت ببرد. با نسل‌کشی نژاد اسپرها را از میان می‌برد. او یک جهان را نابود می‌کند و در میان بازماندگان خودش را به عنوان خدا معرفی می‌کند. او شباهت غریبی به آرکی‌تایپ هرج و مرج به صرف هرج و مرج دارد. شبیه جوکر در بتمن او هم سعی دارد جهان را از زاویه‌ی دیگری ببیند و معتقد است آدم‌ها به چیزهای بی‌ارزشی همچون خاطرات چنگ می‌زنند و سعی می‌کنند توی حریم‌های امن خودشان باقی بمانند.

مالیخولیای کالیگولا طوری پالاتزو در کنار منطق جوکری‌اش او را به شخصیتی ماندگار تبدیل کرده که ممکن نیست با او مواجه شوید و فراموشش کنید.

 (image)  (image)

۶. باوزر – سوپرماریو بروز

وقتی بحث شخصیت منفی یه به قولی ویلن بازی‌های کامپیوتری می‌شود یکی از اولین شخصیت‌هایی که به ذهن هرکسی می‌آید باوزر است. شاید به این خاطر که همه‌ی ما در برهه‌ای از زندگی‌مان ماریو بازی کرده‌ایم و باوزر را به عنوان شخصیت منفی در ذهن داریم.

براساس داستان بازی باوزر از جادوی سیاه استفاده می‌کند که مردم سرزمین قارچ‌ها را به آجر‌های معلق و گیاهان گوشت‌خوار پیرانایی تبدیل کند. در واقع وقتی داریم آجرهای معلق را خراب می‌کنیم داریم اهالی بیچاره‌ی سرزمین قارچ‌ها را قتل عام می‌کنیم. شاید بشود گفت ماریو هم خیلی شخصیت مثبتی نیست؟

باوزر به خاطر حس نوستالژیک قدرتمندی که در بیشتر ما ایجاد می‌کند و این حقیقت که بلافاصله توسط اکثر آدم‌ها شناخته می‌شود، یکی از مهم‌ترین شخصیت منفی‌های تاریخ بازی‌های کامپیوتری است.

 (image)

۵. گلادوس – پرتال

نکته‌ی اخلاقی حدود ۹۹ درصد همه‌ی داستان‌هایی که یک جورهایی به هوش مصنوعی ربط دارند این است که هوش‌مصنوعی‌ای که به توانایی استقلال فکری برسد قطعاً یک جایی از قضیه قصد می‌کند که شخصیت اصلی داستان را بکشد. از اسکای‌نت شروع کنید تا گلادوس بازی پرتال. همگی به ترتیبی تشخیص می‌دهند موجودات زنده خیلی بد هستند و باید نابود شوند.

یک جورهایی این برخورد کلیشه‌ای شده و آنقدری تکرار شده که ارزش روایی خاصی ندارد. ولی گلادوس البته یک فرق مهم با بیشتر هوش‌های مصنوعی قاتل دارد. او بانمک است. یعنی درست است که قصد دارد پدرتان را دربیاورد ولی لااقل با خنده‌ای برلب دار فانی را وداع می‌گویید.

داشتن فلسفه‌ی جذاب ولو تک خطی و شوخ مزاجی یکی از مهم‌ترین خواص یک شخصیت منفی خوب است. خیلی وقت‌ها تقابل میان ویلن و قهرمان در این است که ویلن به شدت پیچیده است و تصویر بزرگ‌تر را می‌بیند ولی قهرمان به خاطر اصول‌گرایی و منطق اخلاقی‌اش نمی‌تواند به ویلن اجازه دهد بیش از حد لیبرال باشد. حتا شاید بشود گفت یکی از عوامل پیش‌برد بشریت همین ویلن‌هایی هستند که با نمک هستند و فلسفه‌های جذاب دارند. ولی مطمئن باشید گلادوس از این قاعده مستثناست و به محضی که بتواند تمام سیاره را منفجر می‌کند.

 (image)

۴. ایلوسیو من – مس افکت

یکی از شخصیت‌های به یاد ماندنی مجموعه‌ی مس افکت با صداپیشگی به یادماندنی مارتین شین. ایلوسیو من یکی از بهترین ویلن‌های تاریخ بازی‌های کامپیوتری است. او همه چیز دارد. نقشه‌های پنهان. قدرت نظامی عظیم. هوش بالا. ولی یکی از مهم‌ترین عناصر شخصیتی‌اش نژادپرستی عمیقش است. او معتقد است هیچ نژادی جز انسان اجازه‌ی زندگی کردن در کهکشان را ندارد و در همین راستا به هر دری می‌زند که تفوق بشریت بر جهان را تثبیت کند.

معتقد است با انسان‌ها به هیچ‌وجه عادلانه برخورد نشده و انسان‌ها باید جایگاه بسیار بسیار بالاتری در حکومت امور در دست دست داشته باشند. برای همین او سازمانی مخفی به نام سربروس را راه‌اندازی می‌کند که به تدریج بتواند با همکاری افرادی همچون شپارد موقعیت سیاسی و نظامی انسان‌ها را بهتر کند.

به خاطر داستان تغییرپذیر مجموعه‌ی مس افکت سرنوشت نهایی ایلوسیو من تا حد زیادی در دستان خود شماست. هرچند ایمان قلبی او به برتری انسان‌ها باعث می‌شود او دست به اعمالی بزند که خیلی وقت‌ها قابل بخشش نیست ولی شاید طرز تفکر او به مذاق بسیاری خوش بیاید.

 (image)

۳. دکتر اگ‌من – سونیک

دکتر اگ‌من هم یکی از اولین شخصیت‌های منفی مهم برای بسیاری از بازی‌بازهای دنیاست. مخصوصاً برای کسانی که بازی را با کنسول سگا و مسکات اصلی سگا یعنی سونیک جوجه‌تیغی شروع کردند.

دکتر اگ‌من یکی از شرور‌ترین موجودات جهان سونیک است. دکتر ایوو اگ‌من روباتنیک دانشمندی دیوانه است. آی کیو‌اش ۳۰۰ است و علاقه‌ی شدیدش به ربات‌ها او باعث شده زمان زیادی را صرف طراحی و ساخت ربات‌های مختلفی بکند که خیلی‌هاشان را در طول بازی‌های سونیک می‌بینیم. او قصد دارد پادشاهی اگ‌من را راه‌اندازی کند. البته اگر سونیک بگذارد. او معتقد است می‌تواند آرمان‌شهری جاویدان خلق کند و تمام تلاشش را هم می‌کند که این آرمان‌شهر را بنا کند. ولی تا امروز موفق نشده و سونیک همیشه او را شکست داده است.

با وجود دشمنی عمیقی که بین دکتر اگ‌من و سونیک وجود دارد، دکتر اگ‌من سونیک را به خاطر پیگیر بودنش می‌ستاید. جالب است بدانید در تمامی بازی‌های دو بعدی سونیک، اگ‌من شخصیت اصلی منفی است ولی در بازی‌های سه‌بعدی جدید سونیک، اگ‌من شخصیت فرعی است و بعضی وقت‌ها حتا با سونیک و دوستانش همکاری می‌کند که شخصیت منفی اصلی بازی را شکست بدهند.

اما اگ‌من با آن بدن تخم‌مرغی و ژاکت زرد-قرمز و عینک سیاه گنده‌اش و ربات‌های گنده‌اش یکی از جاویدان‌ترین تصاویر شخصیت‌های منفی در ذهن طرفداران بازی‌های سگا و نینتندو است.

 (image)

(image)

(image)

۲. دهاکا – پرنس آو پرشیا/ نمسیس – رزیدنت ایول ۳/کله هرمی – سایلنت هیل

شماره‌ی دو به تایپ خاصی از ویلن‌ها اختصاص دارد و نه فقط یک فرد خاص. ویلن‌هایی که با اراده‌ای مثال‌زدنی دنبالتان می‌کنند و تا دستشان به شما برسد چنان دمار از روزگارتان در می‌آورند که آرزوی مرگ کنید. و البته مرگ به سراغتان هم می‌آید.

این شخصیت‌های منفی شاید حرف زیادی برای گفتن نداشته باشند و شاید شخصیت‌های بی‌خودی به نظر برسند که فقط شما را دنبال می‌کنند. ولی در طول بازی به خاطر همین دنباله‌بازی‌ها با آن‌ها رابطه‌ی عشق-نفرت جالبی برقرار خواهید کرد. کم کم حتا به قدری به خود مطمئن می‌شوید که شاید شکستشان هم دادید. البته… بجز پیرامید هد. سعی کنید همیشه از دست پیرامید هد فرار کنید.

ذهنیت اصلی این است که شخصیت‌های منفی یک سری ایده‌ی پیچیده دارند و به خاطر دیالوگ‌های پینگ‌پونگی با شخصیت اصلی است که در ذهن شما می‌مانند. ولی به نظرم تعقیب و گریز توأم با وحشت گیرافتادن خیلی بیشتر در ذهن آدم می‌ماند. شاید حتا به خواب‌هایمان هم راه پیدا کند. در مورد نمسیس که قطعاً همین‌طور است.

۱. کومباین نیکولاتز – اسپلینتر سل

سال ۲۰۰۴ است و رئیس جمهور گرجستان ترور شده است. این موضوع فرصت را برای بیلیونر گرجی، نیکولاتز فراهم می‌کند که از طریق کودتا قدرت را در گرجستان به دست بیاورد.

(image)

سم فیشر مجبور می‌شود در طی حکومت نیکولاتز به گرجستان برود به دنبال جسد دو مأمور س‌آی‌ای که مشخص می‌شود توسط پلیس مخفی گرجستان کشته شده‌اند. طی ماجراهای بسیار سم در گرجستان نهایتاً مشخص می‌شود که باید نیکلاتز را کشت. اما همین اودیسه‌ای که سم باید طی کند تا به کشتن نیکولاتز برسد به قدری جذاب و زیبا طراحی شده که آدم را مدهوش می‌کند.

نیکلاتز را هرگز از نزدیک نمی‌بینید. شما باید مدام در موردش اطلاعات جمع کنید و سعی کنید به خصوصی‌ترین مکالماتش گوش بدهید. به هر ترتیبی شده ذره ذره اطلاعات حیاتی را جمع کنید تا بالاخره شاید بتوانید بفهمید نقشه‌اش چیست و در نهایت بتوانید ترورش کنید قبل از این که جنگی هسته‌ای راه بیندازد و تمامی زمین را نابود کند. ویلن پنهانی که تنها در آخر بازی از وجود شما مطلع می‌شود و این رویارویی به قدری پرشور است که بسیاری معتقدند اسپلینتر سل هرگز نتوانسته به اوج بازی اول برگردد و هرگز نتوانسته شخصیت منفی قدرتمندی به خوبی نیکولاتز ایجاد کند.

نیکولاتز در دسته‌ی شخصیت‌های منفی مثل زاکاری کام‌استاک بایوشاک و جان هنری ایدن در بازی فال اوت ۳ و دکتر والاس برین در هاف لایف ۲ قرار می‌گیرد. شخصیت‌های قدرتمند و قهاری که تسلط کاملی بر جهان بازی دارند. خیلی وقت‌ها بازی در حالتی شروع می‌شود که این شخصیت‌ها حکومتی توتالیتر را تشکیل داده‌اند و حالا قهرمان باید سعی کند جهان را از شرشان نجات دهد.

همانطور که گفته شد این حقیقت که هرگز بجز در یک صحنه نیکولاتز را از نزدیک نمی‌بینیم باعث می‌شود این شخصیت منفی تأثیری چندین برابر داشته باشد. یک جورهایی سایه‌به‌سایه‌ی او رفتن نیکلاتز را به یکی از به یاد ماندنی‌ترین شخصیت‌های منفی تاریخ بازی‌های کامپیوتری تبدیل می‌کند.

لیست سایر مقالات مجله سفید برای پردیس گیم:

10 ویلن به یادماندنی