Tagیا

روزیاتو: تیر و کمانی عظیم که یک انسان را پرتاب کرد یا ویدیویی که همه را سر کار گذاشت [تماشا کنید]

روزیاتو: تیر و کمانی عظیم که یک انسان را پرتاب کرد یا ویدیویی که همه را سر کار گذاشت [تماشا کنید]

تقریباً یک هفته ی پیش ویدیویی عجیب و متفاوت در اینترنت انتشار یافت که تمام توجهات را معطوف خود کرد. در این ویدیو انسانی را می دیدم که سوار بر ابزاری تیر و کمان مانند سعی می کرد فاصله ی میان دو ساختمان با ارتفاع زیاد را طی کند؛ اما فرد مورد بحث پس از پرتاب، از روی مقصد یا پشت بام ساختمان هدف عبور می کرد و بعد از آن شاهد دست اندرکارانی بودیم که سراسیمه، نگران و شتاب زده به این سو و آن سو می دویدند. پس از تماشای این ویدئو برای بسیاری این پرسش پیش آمده بود که آنچه دیده اند واقعیت داشته است یا خیر؟ امروز روزیاتو در مطلبی جالب به همین مسئله پرداخته و پرده از آنچه در پشت صحنه رخ داده برداشته. لذا از شما دعوت به عمل می آوریم تا در صورت تمایل این مطلب پر هیجان را مطالعه و ملاحظه نمایید.

The post appeared first on .

روزیاتو: تیر و کمانی عظیم که یک انسان را پرتاب کرد یا ویدیویی که همه را سر کار گذاشت [تماشا کنید]

تقریباً یک هفته ی پیش ویدیویی عجیب و متفاوت در اینترنت انتشار یافت که تمام توجهات را معطوف خود کرد. در این ویدیو انسانی را می دیدم که سوار بر ابزاری تیر و کمان مانند سعی می کرد فاصله ی میان دو ساختمان با ارتفاع زیاد را طی کند؛ اما فرد مورد بحث پس از پرتاب، از روی مقصد یا پشت بام ساختمان هدف عبور می کرد و بعد از آن شاهد دست اندرکارانی بودیم که سراسیمه، نگران و شتاب زده به این سو و آن سو می دویدند. پس از تماشای این ویدئو برای بسیاری این پرسش پیش آمده بود که آنچه دیده اند واقعیت داشته است یا خیر؟ امروز روزیاتو در مطلبی جالب به همین مسئله پرداخته و پرده از آنچه در پشت صحنه رخ داده برداشته. لذا از شما دعوت به عمل می آوریم تا در صورت تمایل این مطلب پر هیجان را مطالعه و ملاحظه نمایید.

The post appeared first on .

روزیاتو: تیر و کمانی عظیم که یک انسان را پرتاب کرد یا ویدیویی که همه را سر کار گذاشت [تماشا کنید]

چرا باید در مواقع کم خوابی یا بیخوابی از جلسات و مذاکرات مهم اجتناب کرد

چرا باید در مواقع کم خوابی یا بیخوابی از جلسات و مذاکرات مهم اجتناب کرد

امروزه این حقیقت امری پذیرفته شده است که ۸ ساعت خواب منظم شبانه برای داشتن یک زندگی سالم ضروری است؛ حتی بچه ها نیز آن را به خوبی می دانند.

اما با بزرگ شدن و پشت سر گذاشتن دوران کودکی، دوران دانشگاه با تمام شب زنده دای های شب امتحانی اش آغاز می شود. کارآفرینان جزو افزادی هستند که پس از فراغت از دانشگاه نیز مشکل خوابشان نه تنها برطرف نمی شود، بلکه در برخی مواقع حاد تر از قبل ادامه می یابد. به عبارت دیگر ۸ ساعت خواب شبانه برای یک کارآفرین حکم طلا را خواهد داشت.

اما علم ثابت کرده است اگر شب ها کمتر از ۷ ساعت بخوابید به معنای واقعی کلمه به بدن خود آسیب رسانده اید. احتمالاً لازم به گفتن نیست که این به کسب و کار شما نیز آسیبی جدی وارد می کند.

گذشته از اثرات شناخته شده تر بیخوابی یا کم خوابی مثل احساس خستگی و احتمالاً پرخوری، شناسایی و درک نشانه های اجتماعی نیز برای کسی که خواب کافی ندارد دشوار تر خواهد بود و به برداشت های اشتباه منجر خواهد شد. همین موضوع می تواند به از دست رفتن یک قرارداد مهم کاری یا به خطر افتادن روابط حیاتی منجر شود.

خواب ناکافی بر قوه ی تشخیص شما اثر منفی می گذارد

به طور اخص، پژوهشی در سال ۲۰۱۴ نشان داد افرادی که خواب کافی ندارند در تشخیص حالات چهره ی دیگران با دشواری بیشتری مواجه می شوند. در پژوهش مذکور، ۴۹ فرد بالغ و سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. نیمی از آنان اجازه یافتند مثل همیشه بخوابند، اما به نیم دیگر، به مدت یک شب اجازه ی خواب داده نشد. دانشمندان اعتقاد دارند اثرات یک شب بیخوابی کامل، به کم خوابی مزمن شباهت دارد.

روز بعد به آنها تصاویری نشان داده شد که روی هر یک، حالتی به خصوص از چهره (مثل اندوه، شادی، عصبانیت و …) نقش بسته بود. گروهی که بیخوابی کشیده بود، برای تشخیص احساس تمام این حالات به زمان بیشتری احتیاج داشت؛ به ویژه حالت ناراحتی.

نامی گوئل، محقق دانشگاه علوم پزشکی پنسیلوانیا در این باره به وال استریت ژورنال گفته است: «کند عمل کردن در تشخیص آنچه در اطرافتان می گذرد و همراه شدن آن با واکنش های نسنجیده و اختلال در ریسک پذیری، می تواند پیامد های جبران ناپذیری داشته باشد».

البته منظور گوئل کسانی مثل کارکنان نظامی، افسران پلیس و خلبان هاست که در مشاغلی نیازمند تمرکز و ایمنی فعالیت می کنند. اما ترکیب مورد اشاره ی او می تواند کسب و کار شما را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

تصور کنید قصد دارید برای رسیدن به معامله ای بهتر، با یکی از تأمین کننده هایتان مذاکره کنید. شما با کم خوابی ممکن است از حالت چهره و احساس طرف مذاکره ی خود برداشت نادرستی پیدا کنید و آزردگی او را با آرامش اشتباه بگیرید و این می تواند برایتان بسیار گران تمام شود.

کم خوابی آستانه ی تحمل استرس را کاهش می دهد

به گفته ی دیوید دینژ، استاد روانپزشکی دانشگاه پنسیلوانیا، یکی دیگر از پیامد های منفی کم خوابی یا بیخوابی، کاهش آستانه ی تحمل استرس است. او در این باره می گوید: «در این حالت توانایی شما در کنار آمدن با استرس دچار افت می شود. این، برخی واکنش های غیرعادی به موضوعات و مشکلات پیش پا افتاده را توضیح می دهد».

مطالعات دیگری نیز وجود دارند که نشان می دهند کسانی که خواب کافی ندارند، احساس خود را کمتر بروز می دهند. مطالعاتی که به تازگی با استفاده از تصویربرداری عصبی انجام شده نشان می دهند کم خوابی یا بیخوابی، فعالیت کورتکس پیش مغزی را تضعیف می کند؛ بخشی از مغز که عملکرد صحیح آن برای تنظیم احساسات حیاتی است. از طرف دیگر فعالیت بخش آمیگدال مغز که به پردازش احساسات می پردازد را تشدید می کند.

گاهی اوقات نمی توان از شب زنده داری تا دیروقت، و صبح زود بیدار شدن های همراه آن اجتناب کرد، اما با این تفاسیر شاید بهتر باشد جلسات کاری مهم یا مذاکرات حیاتی را به روز هایی موکول کرد که خواب کافی داشته ایم.

The post appeared first on .

چرا باید در مواقع کم خوابی یا بیخوابی از جلسات و مذاکرات مهم اجتناب کرد

امروزه این حقیقت امری پذیرفته شده است که ۸ ساعت خواب منظم شبانه برای داشتن یک زندگی سالم ضروری است؛ حتی بچه ها نیز آن را به خوبی می دانند.

اما با بزرگ شدن و پشت سر گذاشتن دوران کودکی، دوران دانشگاه با تمام شب زنده دای های شب امتحانی اش آغاز می شود. کارآفرینان جزو افزادی هستند که پس از فراغت از دانشگاه نیز مشکل خوابشان نه تنها برطرف نمی شود، بلکه در برخی مواقع حاد تر از قبل ادامه می یابد. به عبارت دیگر ۸ ساعت خواب شبانه برای یک کارآفرین حکم طلا را خواهد داشت.

اما علم ثابت کرده است اگر شب ها کمتر از ۷ ساعت بخوابید به معنای واقعی کلمه به بدن خود آسیب رسانده اید. احتمالاً لازم به گفتن نیست که این به کسب و کار شما نیز آسیبی جدی وارد می کند.

گذشته از اثرات شناخته شده تر بیخوابی یا کم خوابی مثل احساس خستگی و احتمالاً پرخوری، شناسایی و درک نشانه های اجتماعی نیز برای کسی که خواب کافی ندارد دشوار تر خواهد بود و به برداشت های اشتباه منجر خواهد شد. همین موضوع می تواند به از دست رفتن یک قرارداد مهم کاری یا به خطر افتادن روابط حیاتی منجر شود.

خواب ناکافی بر قوه ی تشخیص شما اثر منفی می گذارد

به طور اخص، پژوهشی در سال ۲۰۱۴ نشان داد افرادی که خواب کافی ندارند در تشخیص حالات چهره ی دیگران با دشواری بیشتری مواجه می شوند. در پژوهش مذکور، ۴۹ فرد بالغ و سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. نیمی از آنان اجازه یافتند مثل همیشه بخوابند، اما به نیم دیگر، به مدت یک شب اجازه ی خواب داده نشد. دانشمندان اعتقاد دارند اثرات یک شب بیخوابی کامل، به کم خوابی مزمن شباهت دارد.

روز بعد به آنها تصاویری نشان داده شد که روی هر یک، حالتی به خصوص از چهره (مثل اندوه، شادی، عصبانیت و …) نقش بسته بود. گروهی که بیخوابی کشیده بود، برای تشخیص احساس تمام این حالات به زمان بیشتری احتیاج داشت؛ به ویژه حالت ناراحتی.

نامی گوئل، محقق دانشگاه علوم پزشکی پنسیلوانیا در این باره به وال استریت ژورنال گفته است: «کند عمل کردن در تشخیص آنچه در اطرافتان می گذرد و همراه شدن آن با واکنش های نسنجیده و اختلال در ریسک پذیری، می تواند پیامد های جبران ناپذیری داشته باشد».

البته منظور گوئل کسانی مثل کارکنان نظامی، افسران پلیس و خلبان هاست که در مشاغلی نیازمند تمرکز و ایمنی فعالیت می کنند. اما ترکیب مورد اشاره ی او می تواند کسب و کار شما را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

تصور کنید قصد دارید برای رسیدن به معامله ای بهتر، با یکی از تأمین کننده هایتان مذاکره کنید. شما با کم خوابی ممکن است از حالت چهره و احساس طرف مذاکره ی خود برداشت نادرستی پیدا کنید و آزردگی او را با آرامش اشتباه بگیرید و این می تواند برایتان بسیار گران تمام شود.

کم خوابی آستانه ی تحمل استرس را کاهش می دهد

به گفته ی دیوید دینژ، استاد روانپزشکی دانشگاه پنسیلوانیا، یکی دیگر از پیامد های منفی کم خوابی یا بیخوابی، کاهش آستانه ی تحمل استرس است. او در این باره می گوید: «در این حالت توانایی شما در کنار آمدن با استرس دچار افت می شود. این، برخی واکنش های غیرعادی به موضوعات و مشکلات پیش پا افتاده را توضیح می دهد».

مطالعات دیگری نیز وجود دارند که نشان می دهند کسانی که خواب کافی ندارند، احساس خود را کمتر بروز می دهند. مطالعاتی که به تازگی با استفاده از تصویربرداری عصبی انجام شده نشان می دهند کم خوابی یا بیخوابی، فعالیت کورتکس پیش مغزی را تضعیف می کند؛ بخشی از مغز که عملکرد صحیح آن برای تنظیم احساسات حیاتی است. از طرف دیگر فعالیت بخش آمیگدال مغز که به پردازش احساسات می پردازد را تشدید می کند.

گاهی اوقات نمی توان از شب زنده داری تا دیروقت، و صبح زود بیدار شدن های همراه آن اجتناب کرد، اما با این تفاسیر شاید بهتر باشد جلسات کاری مهم یا مذاکرات حیاتی را به روز هایی موکول کرد که خواب کافی داشته ایم.

The post appeared first on .

چرا باید در مواقع کم خوابی یا بیخوابی از جلسات و مذاکرات مهم اجتناب کرد

بی ام و یا ب ام و، باراباس یا برابوس؛ آشنایی با تلفظ صحیح نام خودروسازان آلمانی [تماشا کنید]

بی ام و یا ب ام و، باراباس یا برابوس؛ آشنایی با تلفظ صحیح نام خودروسازان آلمانی [تماشا کنید]

بدون شک آلمان یکی از قطب های مطرح خودروسازی در جهان است. این کشور زادگاه برندهای معروفی مثل مرسدس بنز، بی ام وی، فولکس واگن، پورشه، آئودی، اوپل و چند خودروساز بزرگ و کوچک دیگر است که هر کدام از آنها به تنهایی می تواند صنعت خودروی یک کشور را رونق ببخشد.

اتومبیل های آلمانی در سرتاسر جهان از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار هستند. این قضیه در ایران نیز کاملا صادق بوده و حتی می توان گفت که شدت بیشتری نسبت به برخی کشورهای غربی دارد.

مساله ای که از دیرباز گهگاه باعث بروز بحث هایی در بین علاقه مندان شده، تلفظ صحیح برندهای آلمانی است. ب ام و، بی ام و، بی ام دبیلیو و بی ام وی تلفظ های رایج BMW در بین طرفداران این برند محبوب هستند، اما شاید تعداد کمی با تلفظ صحیح آشنا باشند.

در این مطلب قصد داریم به اشتباهات موجود در این زمینه پرداخته و نگاهی گذرا به تلفظ صحیح برندهای آلمانی داشته باشیم.

Mercedes: این برند در ایران مرسِدس تلفظ می شود، اما در سرزمین مادری و کشورهای انگلیسی زبان تلفظی مشابه “مرسِیدس” دارد.

Daimler: هولدینگ مادر شرکت مرسدس بنز یا (با تلفظ صحیح مرسیدس بنز) تلفظ ساده ای دارد و در ایران نام آن عموما دایملر خوانده می شود که کاملا درست است.

Brabus: یکی از رایج ترین اشتباهات در تلفظ برندهای آلمانی به تیونر مورد اعتماد مرسیدس مربوط می شود.

باراباس در گذشته به برخی از مدل های ظاهرا پر آپشن تر بنز اطلاق می شده، در حالی که اولا تلفظ صحیح آن “برابوس” بوده و ثانیا تیونینگ های این کمپانی از لحاظ فنی سرآمد هستند و بعید است به ایران وارد شده باشند.

AMG: چنانچه بخواهیم کمپانی زیرمجموعه مرسیدس را انگلیسی تلفظ کنیم باید از نام “اِی اِم جی” استفاده کنیم؛ اما اگر به دنبال تلفظ آلمانی باشیم باید این شرکت را “آ اِم گِ” صدا کنیم.

Maybach: این برند لوکس مرسیدس یا مرسدس در ایران به اشتباه میباخ گفته می شود، در حالیکه تلفظ صحیح آن “مایباخ” است. از آنجایی هم که در انگلیسی صدای “خ” وجود ندارد، معمولا مایباک یا میباک گفته می شود.

Audi: شاید بی دردسرترین و درست ترین تلفظی که از برندهای آلمانی داریم به ارباب حلقه ها مربوط باشد. این کمپانی به درستی در بین ایرانیان “آئودی” خطاب می شود.

Porsche: نام این کمپانی اشتوتگارتی نیز همانند آئودی توسط ایرانیان به درستی تلفظ می شود. آلمانی ها این برند را “پورشه” صدا می کنند، اما بعضا در کشورهای انگلیسی زبان به “پورش” نیز معروف است.

Volkswagen: بزرگ ترین خودروساز اروپا که زیر مجموعه گسترده ای دارد، تلفظ دشواری نداشته و همان “فولکس واگن” نام درست آن می باشد. اما در حالت مخفف که به صورت VW نوشته می شود، تلفظ صحیح در زبان انگلیسی “وی دابیلیو” و در آلمانی “فاو وی” (/fɑʊ veː/) خواهد بود.

Wiesmann: کمپانی نسبتا نوپای آلمانی که کمتر از دو دهه از شروع فعالیت آن می گذرد، به ساخت خودروهای دست ساز با طراحی قدیمی مشغول است. نام این برند بعضا به اشتباه وایز من یا وایس من گفته می شود؛ در حالیکه تلفظ صحیح آن “ویس مان” است.

Opel: شاید تلفظ صحیح نام این برند که در ظاهر آسان به نظر می رسد، از همه سخت تر باشد! چنانچه بخواهیم نام این برند را به آلمانی ترین شکل ممکن تلفظ کنیم شاید دچار خفگی شویم! بهترین راه برای یادگیری تلفظ صحیح نام این برند تماشای ویدیوی ضمیمه شده در این مطلب است!

BMW: اما برسیم به جنجالی ترین قسمت، نام خودروساز باواریایی در ایران به چند شکل تلفظ می شود که البته برخی از آنها کاملا اشتباه هستند.

اگر بخواهیم بصورت انگلیسی تلفظ کنیم باید بگوییم “بی اِم دابیلیو”، اگر هم تلفظ رایج آلمانی مد نظرمان باشد باید از نام “بی اِم وی” استفاده کنیم.

البته در این بین “بِ اِم وِ” هم کاملا صحیح و درست است، در این صورت به کتابی ترین شکل ممکن نام کمپانی باواریایی را گفته ایم. پس با این توصیفات بی ام وِ یا بِ ام دبیلیو و تلفظ هایی از این دست نه انگلیسی هستند نه آلمانی.

برای آشنایی بهتر و صحیح تر با تلفظ کمپانی های آلمانی می توانید ویدیوهای زیر را تماشا کنید.

The post appeared first on .

بی ام و یا ب ام و، باراباس یا برابوس؛ آشنایی با تلفظ صحیح نام خودروسازان آلمانی [تماشا کنید]

بدون شک آلمان یکی از قطب های مطرح خودروسازی در جهان است. این کشور زادگاه برندهای معروفی مثل مرسدس بنز، بی ام وی، فولکس واگن، پورشه، آئودی، اوپل و چند خودروساز بزرگ و کوچک دیگر است که هر کدام از آنها به تنهایی می تواند صنعت خودروی یک کشور را رونق ببخشد.

اتومبیل های آلمانی در سرتاسر جهان از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار هستند. این قضیه در ایران نیز کاملا صادق بوده و حتی می توان گفت که شدت بیشتری نسبت به برخی کشورهای غربی دارد.

مساله ای که از دیرباز گهگاه باعث بروز بحث هایی در بین علاقه مندان شده، تلفظ صحیح برندهای آلمانی است. ب ام و، بی ام و، بی ام دبیلیو و بی ام وی تلفظ های رایج BMW در بین طرفداران این برند محبوب هستند، اما شاید تعداد کمی با تلفظ صحیح آشنا باشند.

در این مطلب قصد داریم به اشتباهات موجود در این زمینه پرداخته و نگاهی گذرا به تلفظ صحیح برندهای آلمانی داشته باشیم.

Mercedes: این برند در ایران مرسِدس تلفظ می شود، اما در سرزمین مادری و کشورهای انگلیسی زبان تلفظی مشابه “مرسِیدس” دارد.

Daimler: هولدینگ مادر شرکت مرسدس بنز یا (با تلفظ صحیح مرسیدس بنز) تلفظ ساده ای دارد و در ایران نام آن عموما دایملر خوانده می شود که کاملا درست است.

Brabus: یکی از رایج ترین اشتباهات در تلفظ برندهای آلمانی به تیونر مورد اعتماد مرسیدس مربوط می شود.

باراباس در گذشته به برخی از مدل های ظاهرا پر آپشن تر بنز اطلاق می شده، در حالی که اولا تلفظ صحیح آن “برابوس” بوده و ثانیا تیونینگ های این کمپانی از لحاظ فنی سرآمد هستند و بعید است به ایران وارد شده باشند.

AMG: چنانچه بخواهیم کمپانی زیرمجموعه مرسیدس را انگلیسی تلفظ کنیم باید از نام “اِی اِم جی” استفاده کنیم؛ اما اگر به دنبال تلفظ آلمانی باشیم باید این شرکت را “آ اِم گِ” صدا کنیم.

Maybach: این برند لوکس مرسیدس یا مرسدس در ایران به اشتباه میباخ گفته می شود، در حالیکه تلفظ صحیح آن “مایباخ” است. از آنجایی هم که در انگلیسی صدای “خ” وجود ندارد، معمولا مایباک یا میباک گفته می شود.

Audi: شاید بی دردسرترین و درست ترین تلفظی که از برندهای آلمانی داریم به ارباب حلقه ها مربوط باشد. این کمپانی به درستی در بین ایرانیان “آئودی” خطاب می شود.

Porsche: نام این کمپانی اشتوتگارتی نیز همانند آئودی توسط ایرانیان به درستی تلفظ می شود. آلمانی ها این برند را “پورشه” صدا می کنند، اما بعضا در کشورهای انگلیسی زبان به “پورش” نیز معروف است.

Volkswagen: بزرگ ترین خودروساز اروپا که زیر مجموعه گسترده ای دارد، تلفظ دشواری نداشته و همان “فولکس واگن” نام درست آن می باشد. اما در حالت مخفف که به صورت VW نوشته می شود، تلفظ صحیح در زبان انگلیسی “وی دابیلیو” و در آلمانی “فاو وی” (/fɑʊ veː/) خواهد بود.

Wiesmann: کمپانی نسبتا نوپای آلمانی که کمتر از دو دهه از شروع فعالیت آن می گذرد، به ساخت خودروهای دست ساز با طراحی قدیمی مشغول است. نام این برند بعضا به اشتباه وایز من یا وایس من گفته می شود؛ در حالیکه تلفظ صحیح آن “ویس مان” است.

Opel: شاید تلفظ صحیح نام این برند که در ظاهر آسان به نظر می رسد، از همه سخت تر باشد! چنانچه بخواهیم نام این برند را به آلمانی ترین شکل ممکن تلفظ کنیم شاید دچار خفگی شویم! بهترین راه برای یادگیری تلفظ صحیح نام این برند تماشای ویدیوی ضمیمه شده در این مطلب است!

BMW: اما برسیم به جنجالی ترین قسمت، نام خودروساز باواریایی در ایران به چند شکل تلفظ می شود که البته برخی از آنها کاملا اشتباه هستند.

اگر بخواهیم بصورت انگلیسی تلفظ کنیم باید بگوییم “بی اِم دابیلیو”، اگر هم تلفظ رایج آلمانی مد نظرمان باشد باید از نام “بی اِم وی” استفاده کنیم.

البته در این بین “بِ اِم وِ” هم کاملا صحیح و درست است، در این صورت به کتابی ترین شکل ممکن نام کمپانی باواریایی را گفته ایم. پس با این توصیفات بی ام وِ یا بِ ام دبیلیو و تلفظ هایی از این دست نه انگلیسی هستند نه آلمانی.

برای آشنایی بهتر و صحیح تر با تلفظ کمپانی های آلمانی می توانید ویدیوهای زیر را تماشا کنید.

The post appeared first on .

بی ام و یا ب ام و، باراباس یا برابوس؛ آشنایی با تلفظ صحیح نام خودروسازان آلمانی [تماشا کنید]

کنترل گوشی و یا کامپیوتر از طریق تتو روی پوست

کنترل گوشی و یا کامپیوتر از طریق تتو روی پوست

گرچه کمپانی مایکروسافت از قطار تحولات بازار گوشی های هوشمند کاملا جا مانده است، این بدین معنا نیست که بخش تحقیقاتی این کمپانی تعطیل شده است.

کنترل گوشی و یا کامپیوتر از طریق تتو روی پوست

(image)
گرچه کمپانی مایکروسافت از قطار تحولات بازار گوشی های هوشمند کاملا جا مانده است، این بدین معنا نیست که بخش تحقیقاتی این کمپانی تعطیل شده است.
کنترل گوشی و یا کامپیوتر از طریق تتو روی پوست

تلویزیون 4K یا HDR؛ تفاوت در چیست؟

تلویزیون 4K یا HDR؛ تفاوت در چیست؟

طی یکی-دو سال اخیر، مهم ترین مبحثی که در رابطه با پیشرفت تلویزیون ها می شنیدیم میزان رزولوشن آن ها بود. حالا تمام اچ دی دیگر کافی نیست و بهترین تلویزیون های بازار 4K هستند. اما آیا 4K همان تغییر بزرگی است که همه انتظارش را دارند؟

به یکی از فروشگاه های مرکزی برندهای معتبر بروید تا ببینید که تلویزیون های 4K در ابعاد مختلف همه جا را پر کرده اند. همه فروشنده ها هم می گویند که وقتی از حالت استاندارد به اچ دی آمدیم، تصاویر کیفیت بهتری پیدا کردند، پس اضافه کردن پیکسل های بیشتر به همین نمایشگر اچ دی، تصاویر را باز هم پر جزئیات تر نمایش می دهد و زنده تر می کند.

مشکل اینجا است که چنین چیزی عملا و کاملا صحت ندارد. برای خرید بعدی تان، جدا از اینکه می خواهید 4K باشد یا 1080p، توجه به یک مسئله بسیار حائز اهمیت است: چیزی به نام HDR.

4K یعنی چه؟

بگذارید یک قدم به عقب بازگردیم: آنچه که HD ،SD و 4K (یا همان Ultra HD) را توصیف و تعریف می کند رزولوشن یا تعداد پیکسل های موجود در یک نمایشگر است و پیکسل در واقع واحدهای ریزی است که هر کدام در حال نمایش یک رنگ هستند و وقتی همه شان کنار یکدیگر قرار می گیرند یک تصویر را شکل می دهند.

یک تلویزیون معمولی تمام HD که این روزها معمولا در هر خانه ای پیدا می شود، رزولوشن 1080p دارد یا به عبارت دیگر از تعداد 1920 در 1080 پیکسل تشکیل شده اند. به بیان ساده تر، 1920 پیکسل افقی در 1080 ردیف عمودی کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا تلویزیون قادر به نمایش تصاویر HD (وضوح بالا یا High Definition) باشد.

در مورد نمایشگرهای 4K، تعداد این پیکسل ها افزایش پیدا می کند. اگر جایی UHD یا 2160p را مشاهده کردید، این همان 4K است. 3840 پیکسل افقی و 2160 پیکسل در ردیف های عمودی تشکیل دهنده یک نمایشگر Ultra High Definition را می دهند. بیشتر به این سبب اسم نمایشگرها را 4K گذاشته اند که کیفیت تصویر آن چهار برابر بیشتر از تلویزیون های تمام HD است.

چرا 4K گمراه کننده است؟

حالا به سراغ بحث خودمان برویم. کمپانی ها به 4K چسبیده اند چون تبلیغ کردن آن ساده تر است. هر چه عدد بزرگ تر باشد، مردم هم راحت تر فریب می خورند و طبیعتا 2160p عدد بزرگ تری است نسبت به 1080p. اگر به کسی بگویید که تلویزیون شماره 1، چهار برابر از تلویزیون شماره 2 پیکسل های بیشتری دارد، اغلب همه فکر می کنند که خب قطعا تلویزیون شماره 1 به میزان چهار برابر از دیگری بهتر است.

نه، این چنین نیست. تلویزیون های 1080p بد نیستند، اما به سبب میزان پیشرفت های موجود، هر مسئله کوچکی می تواند مرز میان انتخاب ها را تغییر دهد. به این دلیل می گوییم که 1080p هم انتخاب مناسبی است چون چشم انسان در حالت عادی قادر نیست 4K را کاملا تشخیص دهد، مگر آنکه بخواهید تلویزیونی با ابعاد بزرگ داشته باشید یا بسیار نزدیک به آن بنشینید.

اگر به طور دقیق تر بخواهیم تفسیر کنیم، برای تشخیص میزان کیفیت و تمیز قائل شدن بین 4K و 1080p، لازم است که در فاصله 1.5 متری تلویزیونی 84 اینچی بنشینید که معمولا در کمتر خانه ای پیدا می شود. اما اگر شما هم حدودا تلویزیون های 42 تا 50 اینچی دارید، این فاصله به نیم تا کمتر از یک متر کاهش پیدا می کند. نیم متری تلویزیون که بنشینید، تازه متوجه تفاوت ها می شوید اما بعید است که چنین کاری کنید.

همه این ها تازه در حالتی است که مشغول تماشای محتوای 4K و مخصوص باشید. همه برنامه هایی که از 1080p به 4K آپ اسکیل می شوند هیچ جزئیات اضافه ای ارائه نمی دهند. بحث رزولوشن اهمیت داشت اما تقریبا زمانی که به 1080p رسیدیم همه چیز به اوج خود رسید.

چرا در هر صورت شما تلویزیون 4K می خرید؟

نکته جالب اینجا است که تلویزیون بعدی شما احتمالا نمایشگر 4K خواهد داشت و این همه سخنرانی اهمیتی ندارد. طی 4 سال اخیر قیمت ها شدیدا کاهش یافته اند و حتی امروز می توان یک تلویزیون اولترا اچ دی با قیمتی کمتر از 500 دلار یا 3 میلیون تومان خریداری کرد.

همین باعث شده که قیمت تولید پنل های 1080p نیز کاهش یابد، که البته نکته مثبتی نیست. چرا؟ چون تمام معیارهایی که یک نمایشگر را عالی می کنند، مثل نسبت کنتراست بالاتر، تصاویر نرم تر و رنگ های بهتر از پنل های 1080p حذف می شوند تا قیمت تلویزیون ها هم کاهش یابد و در عوض همه این ها را در تلویزیون های 4K شاهد هستیم.

پس چرا تلویزیون 4K نخریم؟ منطقی است که وقتی بازار از این محصولات پر شود و قدیمی ها کیفیت خودشان را از دست دهند، همه به سراغ تلویزیون 4K می روند.

چرا HDR ارزش تلویزیون 4K را بالا می برد؟

همه صحبت های بالا را گفتیم تا برسیم به اصل ماجرا. نمی خواهیم بگوییم که خریدن تلویزیون 4K اشتباه است، بلکه بالعکس، کاملا درست است. ولی واژه ای که باید درگیر آن شوید 4K نیست، بلکه HDR یا High Dynamic Range باید توجه شما را جلب کند.

همانطور که از نام آن پیداست، HDR قرار است نسبت کنتراست تلویزیون را شدیدا افزایش دهد. به بیان دیگر، نسبت کنتراست یعنی تفاوت بیان روشن ترین تا تیره ترین رنگ که هر چه این بازه عظیم تر باشد، کیفیت رنگ های مشاهده شده بهتر خواهد بود. برای مثال تصویر زیر را مشاهده کنید. سمت راست بدون HDR و سمت چپ با HDR.

وقتی حالت HDR برقرار باشد، همراه با آن ویژگی های دیگری نظیر وسعت رنگ گسترده می آید که سبب تولید رنگ های بسیار طبیعی و زنده می شود. در واقع آنچه از دریچه تلویزیون می بینید بسیار به آنچه که واقعا هست نزدیک تر و زیباتر می شود.

رنگ ها از رو رفته نیستند و اجسام درست همانطور که در دنیای واقعی و با چشم می توان دید حقیقی به نظر می رسند. همه چیز عمقی قابل تصور دارد و می توان تصویر را به معنای واقعی حس کرد.

اما مشکل اصلی این نیست که چرا تولید کننده ها تلویزیون HDR نمی سازند. مشکل محتوای قابل نمایشی بوده که به اندازه کافی هنوز تولید نشده. البته هنوز به اندازه کافی محتوا برای تلویزیون های 4K هم وجود ندارد، چه برسد به HDR و بعید است که این روند تا حداقل 4-5 سال دیگر تغییر اساسی کند.

سرویس های استریم ویدیو مثل نت فلیکس و آمازون پرایم ویدیو اما کم کم کار خود را در این زمینه شروع کرده اند و مایکروسافت هم با اکس باکس وان اس و بازی های انحصاری جدیدش قصد دارد HDR را عمومی سازد اما حجم محتوا آنقدری نیست که بتوانید رویش حساب باز کنید.

HDR یک ویژگی بسیار مهم است

بنابراین، چه نکته ای باید از گفته های فوق برداشت کرد؟ اول از همه، 4K و HDR لزوما همگام با هم نیستند، گرچه بهترین تلویزیون های موجود در بازار فعلا 4K HDR هایی هستند که قیمت اندکی هم ندارند. اگر قصد دارید یک ست تلویزیون خوب با ویژگی های فوق خریداری کنید باید حدودا بین 1500 تا 2000 دلار هزینه کنید که اصلا ارزان نیست.

دوما، ما نمی گوییم که خریدن تلویزیونی غیر از 4K HDR ها اشتباه است. اگر دوست ندارید میلیون ها تومان برای یک تلویزیون هزینه کنید و از پس قیمت آن بر نمی آیید، خریدن تلویزیون های خوش قیمت کنونی هم کاملا منطقی است. هنوز زمان زیادی باقی مانده تا تلویزیون های 1080p از چرخه رقابت خارج شده و 4K HDR ها در صدر بنشینند. در حال حاضر بهترین انتخاب برای عموم مردم، همین تلویزیون های تمام اچ دی و خوش ساخت هستند.

The post appeared first on .

تلویزیون 4K یا HDR؛ تفاوت در چیست؟

طی یکی-دو سال اخیر، مهم ترین مبحثی که در رابطه با پیشرفت تلویزیون ها می شنیدیم میزان رزولوشن آن ها بود. حالا تمام اچ دی دیگر کافی نیست و بهترین تلویزیون های بازار 4K هستند. اما آیا 4K همان تغییر بزرگی است که همه انتظارش را دارند؟

به یکی از فروشگاه های مرکزی برندهای معتبر بروید تا ببینید که تلویزیون های 4K در ابعاد مختلف همه جا را پر کرده اند. همه فروشنده ها هم می گویند که وقتی از حالت استاندارد به اچ دی آمدیم، تصاویر کیفیت بهتری پیدا کردند، پس اضافه کردن پیکسل های بیشتر به همین نمایشگر اچ دی، تصاویر را باز هم پر جزئیات تر نمایش می دهد و زنده تر می کند.

مشکل اینجا است که چنین چیزی عملا و کاملا صحت ندارد. برای خرید بعدی تان، جدا از اینکه می خواهید 4K باشد یا 1080p، توجه به یک مسئله بسیار حائز اهمیت است: چیزی به نام HDR.

4K یعنی چه؟

بگذارید یک قدم به عقب بازگردیم: آنچه که HD ،SD و 4K (یا همان Ultra HD) را توصیف و تعریف می کند رزولوشن یا تعداد پیکسل های موجود در یک نمایشگر است و پیکسل در واقع واحدهای ریزی است که هر کدام در حال نمایش یک رنگ هستند و وقتی همه شان کنار یکدیگر قرار می گیرند یک تصویر را شکل می دهند.

یک تلویزیون معمولی تمام HD که این روزها معمولا در هر خانه ای پیدا می شود، رزولوشن 1080p دارد یا به عبارت دیگر از تعداد 1920 در 1080 پیکسل تشکیل شده اند. به بیان ساده تر، 1920 پیکسل افقی در 1080 ردیف عمودی کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا تلویزیون قادر به نمایش تصاویر HD (وضوح بالا یا High Definition) باشد.

در مورد نمایشگرهای 4K، تعداد این پیکسل ها افزایش پیدا می کند. اگر جایی UHD یا 2160p را مشاهده کردید، این همان 4K است. 3840 پیکسل افقی و 2160 پیکسل در ردیف های عمودی تشکیل دهنده یک نمایشگر Ultra High Definition را می دهند. بیشتر به این سبب اسم نمایشگرها را 4K گذاشته اند که کیفیت تصویر آن چهار برابر بیشتر از تلویزیون های تمام HD است.

چرا 4K گمراه کننده است؟

حالا به سراغ بحث خودمان برویم. کمپانی ها به 4K چسبیده اند چون تبلیغ کردن آن ساده تر است. هر چه عدد بزرگ تر باشد، مردم هم راحت تر فریب می خورند و طبیعتا 2160p عدد بزرگ تری است نسبت به 1080p. اگر به کسی بگویید که تلویزیون شماره 1، چهار برابر از تلویزیون شماره 2 پیکسل های بیشتری دارد، اغلب همه فکر می کنند که خب قطعا تلویزیون شماره 1 به میزان چهار برابر از دیگری بهتر است.

نه، این چنین نیست. تلویزیون های 1080p بد نیستند، اما به سبب میزان پیشرفت های موجود، هر مسئله کوچکی می تواند مرز میان انتخاب ها را تغییر دهد. به این دلیل می گوییم که 1080p هم انتخاب مناسبی است چون چشم انسان در حالت عادی قادر نیست 4K را کاملا تشخیص دهد، مگر آنکه بخواهید تلویزیونی با ابعاد بزرگ داشته باشید یا بسیار نزدیک به آن بنشینید.

اگر به طور دقیق تر بخواهیم تفسیر کنیم، برای تشخیص میزان کیفیت و تمیز قائل شدن بین 4K و 1080p، لازم است که در فاصله 1.5 متری تلویزیونی 84 اینچی بنشینید که معمولا در کمتر خانه ای پیدا می شود. اما اگر شما هم حدودا تلویزیون های 42 تا 50 اینچی دارید، این فاصله به نیم تا کمتر از یک متر کاهش پیدا می کند. نیم متری تلویزیون که بنشینید، تازه متوجه تفاوت ها می شوید اما بعید است که چنین کاری کنید.

همه این ها تازه در حالتی است که مشغول تماشای محتوای 4K و مخصوص باشید. همه برنامه هایی که از 1080p به 4K آپ اسکیل می شوند هیچ جزئیات اضافه ای ارائه نمی دهند. بحث رزولوشن اهمیت داشت اما تقریبا زمانی که به 1080p رسیدیم همه چیز به اوج خود رسید.

چرا در هر صورت شما تلویزیون 4K می خرید؟

نکته جالب اینجا است که تلویزیون بعدی شما احتمالا نمایشگر 4K خواهد داشت و این همه سخنرانی اهمیتی ندارد. طی 4 سال اخیر قیمت ها شدیدا کاهش یافته اند و حتی امروز می توان یک تلویزیون اولترا اچ دی با قیمتی کمتر از 500 دلار یا 3 میلیون تومان خریداری کرد.

همین باعث شده که قیمت تولید پنل های 1080p نیز کاهش یابد، که البته نکته مثبتی نیست. چرا؟ چون تمام معیارهایی که یک نمایشگر را عالی می کنند، مثل نسبت کنتراست بالاتر، تصاویر نرم تر و رنگ های بهتر از پنل های 1080p حذف می شوند تا قیمت تلویزیون ها هم کاهش یابد و در عوض همه این ها را در تلویزیون های 4K شاهد هستیم.

پس چرا تلویزیون 4K نخریم؟ منطقی است که وقتی بازار از این محصولات پر شود و قدیمی ها کیفیت خودشان را از دست دهند، همه به سراغ تلویزیون 4K می روند.

چرا HDR ارزش تلویزیون 4K را بالا می برد؟

همه صحبت های بالا را گفتیم تا برسیم به اصل ماجرا. نمی خواهیم بگوییم که خریدن تلویزیون 4K اشتباه است، بلکه بالعکس، کاملا درست است. ولی واژه ای که باید درگیر آن شوید 4K نیست، بلکه HDR یا High Dynamic Range باید توجه شما را جلب کند.

همانطور که از نام آن پیداست، HDR قرار است نسبت کنتراست تلویزیون را شدیدا افزایش دهد. به بیان دیگر، نسبت کنتراست یعنی تفاوت بیان روشن ترین تا تیره ترین رنگ که هر چه این بازه عظیم تر باشد، کیفیت رنگ های مشاهده شده بهتر خواهد بود. برای مثال تصویر زیر را مشاهده کنید. سمت راست بدون HDR و سمت چپ با HDR.

وقتی حالت HDR برقرار باشد، همراه با آن ویژگی های دیگری نظیر وسعت رنگ گسترده می آید که سبب تولید رنگ های بسیار طبیعی و زنده می شود. در واقع آنچه از دریچه تلویزیون می بینید بسیار به آنچه که واقعا هست نزدیک تر و زیباتر می شود.

رنگ ها از رو رفته نیستند و اجسام درست همانطور که در دنیای واقعی و با چشم می توان دید حقیقی به نظر می رسند. همه چیز عمقی قابل تصور دارد و می توان تصویر را به معنای واقعی حس کرد.

اما مشکل اصلی این نیست که چرا تولید کننده ها تلویزیون HDR نمی سازند. مشکل محتوای قابل نمایشی بوده که به اندازه کافی هنوز تولید نشده. البته هنوز به اندازه کافی محتوا برای تلویزیون های 4K هم وجود ندارد، چه برسد به HDR و بعید است که این روند تا حداقل 4-5 سال دیگر تغییر اساسی کند.

سرویس های استریم ویدیو مثل نت فلیکس و آمازون پرایم ویدیو اما کم کم کار خود را در این زمینه شروع کرده اند و مایکروسافت هم با اکس باکس وان اس و بازی های انحصاری جدیدش قصد دارد HDR را عمومی سازد اما حجم محتوا آنقدری نیست که بتوانید رویش حساب باز کنید.

HDR یک ویژگی بسیار مهم است

بنابراین، چه نکته ای باید از گفته های فوق برداشت کرد؟ اول از همه، 4K و HDR لزوما همگام با هم نیستند، گرچه بهترین تلویزیون های موجود در بازار فعلا 4K HDR هایی هستند که قیمت اندکی هم ندارند. اگر قصد دارید یک ست تلویزیون خوب با ویژگی های فوق خریداری کنید باید حدودا بین 1500 تا 2000 دلار هزینه کنید که اصلا ارزان نیست.

دوما، ما نمی گوییم که خریدن تلویزیونی غیر از 4K HDR ها اشتباه است. اگر دوست ندارید میلیون ها تومان برای یک تلویزیون هزینه کنید و از پس قیمت آن بر نمی آیید، خریدن تلویزیون های خوش قیمت کنونی هم کاملا منطقی است. هنوز زمان زیادی باقی مانده تا تلویزیون های 1080p از چرخه رقابت خارج شده و 4K HDR ها در صدر بنشینند. در حال حاضر بهترین انتخاب برای عموم مردم، همین تلویزیون های تمام اچ دی و خوش ساخت هستند.

The post appeared first on .

تلویزیون 4K یا HDR؛ تفاوت در چیست؟