Tagآینده

جیمی آیوین مدیر اجرایی اپل از آینده Apple Music می گوید

جیمی آیوین مدیر اجرایی اپل از آینده Apple Music می گوید

فضای خدمات استریم موسیقی هر روز شلوغ تر از قبل می شود. پاندورا، اسپاتیفای، مایکروسافت، گوگل، آمازون و اپل، هرکدام به شیوه خاص خود به دیوایس ها، گوش ها و البته جیب های کاربران نظر دارند. در این میان جیمی آیوین مدیر اجرایی اپل در مورد آینده Apple Music سخن می گوید.

آیوین در کنفرانس خبری مجمع سالانه منتقدین تلویزیون به خبرنگاران گفت:

در اپل میوزیک، ما تلاش می کنیم تا تجربه ای از فرهنگ عامه را برای کاربران فراهم سازیم، که هم در قالب شنیداری و هم از منظر دیداری شکل می گیرد. ما می خواهیم این فرهنگ را تغییر دهیم، و تمام تلاشمان را برای اجرای آن به کار می بندیم.

البته برای پیاده سازی این فرهنگ، شاید لازم باشد که اپل به اسامی و شعارهای جدیدی روی آورد، هرچه باشد Apple Music با عبارت «کار ما موسیقی است» معرفی شده.

گفتنیست اپل هیچگاه از تغییر تصورات و فرهنگ عامه ابایی نداشته و همه کمپین های تبلیغاتی و سازمانی آنها حول محور «متفاوت بیندیش» شکل می گیرد، اما اینکه در این مسیر تا چه اندازه موفق بوده، جای بحث بسیار دارد.

لازم به ذکر است جیمی آیوین به همراه دکتر دری رپر معروف آمریکایی، در سال 2006 شرکت بیتس الکترونیکس را تأسیس کردند که پس از کسب موفقیت، در سال 2014 با پرداخت مبلغ 3 میلیارد دلار به تصاحب اپل درآمد. نهایتاً همکاری های آیوین و اهالی کوپرتینو به تولد سرویس پخش موسیقی Apple Music در سال 2015 انجامید.

The post appeared first on .

جیمی آیوین مدیر اجرایی اپل از آینده Apple Music می گوید

احتمال حضور پرچمدار آینده سامسونگ در MWC قوت گرفت

احتمال حضور پرچمدار آینده سامسونگ در MWC قوت گرفت

شایعات در مورد گلکسی S8 سامسونگ هر روز وارد مسیر تازه ای می شوند و اطلاعات نامعلومی از پرچمدار کهکشانی آینده کره ای ها منتشر می شود. حال «The Investor»، خبرگزاری تجاری کره ای، از عرضه گلکسی S8 سامسونگ در هجدهم ماه آوریل (۲۹ فروردین ماه) سخن به میان آورده است.

اگر اخبار مرتبط با گلکسی S8 را دنبال کرده باشید، حتما خوانده اید. علاوه بر این، شایعات دیگری در ارتباط با معرفی جدیدترین پرچمدار سامسونگ در ماه های مارس یا اوایل آوریل نیز به گوش می رسید. حال The Investor اعلام کرده که سامسونگ تنها چند هفته قبل از عرضه گلکسی S8، به معرفی آن خواهد پرداخت.

گفته های The Investor به شایعات مبتنی بر حضور جدیدترین کهکشانی سامسونگ در نمایشگاه MWC قوت می بخشد و تقریبا می توان احتمال داد که در ماه فوریه، کره ای ها به طور رسمی گلکسی S8 را معرفی کنند.

همچنین شایعات منتشر شده خبر از وجود سخت افزاری قدرتمند و ویژگی های نرم افزاری تازه ای می دهند که می تواند بر جذابیت پرچمدار آینده سامسونگ بیافزاید.

کره ای ها اعلام کرده اند که در حال به تکامل رساندن یک دستیار صوتی با نام «Bixby» هستند و می خواهند با تعبیه آن در گلکسی S8، وارد رقابتی تنگاتنگ با سیری، دستیار گوگل و کورتانا شوند

The post appeared first on .

احتمال حضور پرچمدار آینده سامسونگ در MWC قوت گرفت

آیفون ده ساله شد؛ چه آینده ای پیش روی این موبایل پرطرفدار است؟

آیفون ده ساله شد؛ چه آینده ای پیش روی این موبایل پرطرفدار است؟

ده سال قبل، زمانی که استیو جابز فقید از نخستین آیفون رونمایی کرد، توانایی اپل در ترکیب سه محصول با یکدیگر را به رخ همگان کشید:

یک تلفن همراه انقلابی، یک آیپاد با صفحه عریض و کنترل لمسی، و یک دستگاه متصل به اینترنت با پشتیبانی کامل از ایمیل، مرور وب، جستجو و موقعیت یابی مکانی؛ همه در قالب یک محصول سبک وزن و کوچک.

این قابلیت ها هنوز هم علائم مشخصه آیفون به شمار می روند، اما در کنار آنها موارد متعدد دیگری نیز اضافه شده اند؛ بیش از 2 میلیون اپلیکیشن، که نحوه زندگی شخصی و حرفه ای ما را دستخوش تغییر کرده و ارتباطمان با خانواده و دوستان را به سطحی فراتر رسانده اند.

jobz

پس از معرفی آیفون تا مدتی محصولات تقلیدی از روی آن ساخته شد، و نهایتاً صنایعی تشکیل شدند که بدون موبایل، نمی توانستیم وجود آنها را متصور شویم. از این نظر، تلفن همراه اپل را می توان موفق ترین محصول مصرفی تاریخ دانست.

اما همه اینها به کنار، از اینجا به بعد چه خواهد شد؟

برای اپل، ده سال آینده را می توان دوره اصلاح، ارتقاء و ساده سازی موبایل پرطرفدارش در نظر گرفت. البته هیچکس نمی تواند حدس بزند که آیفون در آینده به همین شکل مستطیلی باقی ماند یا تغییر شکل می دهد؛ چارچوب فلزی خواهد داشت یا به یک قطعه یکپارچه شیشه ای تبدیل خواهد شد.

همه این موارد به پیشرفت های تکنولوژی و البته تصمیمات جانی آیو، طراح ارشد محصولات این کمپانی بستگی دارد؛ اما مهم تر از آن، پلتفرمیست که پیرامون آیفون شکل می گیرد، از جمله واقعیت مجازی و خانه های هوشمند.

tim-cook

تیم کوک، مدیرعامل اپل در اظهار داشت:

آیفون به بخشی جدانشدنی و ضروری از زندگی مشتریان ما بدل شده، و امروز بیش از هر زمان دیگری به تعریف دوباره شیوه ارتباطات، سرگرمی، کار و زندگی کاربران می پردازد.

آیفون در اولین دهه از حیاتش، استاندارد جدیدی را برای ارتباطات موبایلی بنا نهاد، و البته این هنوز شروع ماجراست. آینده پر از خبرهای خوب خواهد بود.

در ادامه قصد داریم این «آینده خوب» را پیش بینی کنیم.

سادگی

پیش از این، آیفون ها چندین کارکرد اصلی را به نحو احسن اجرا می کردند، اما امروزه iOS و آیفون بی نهایت پیچیده شده اند. انواع و اقسام تنظیمات آشکار و پنهان در همه جا به چشم می خورند. مدیریت فضای ابری و تصاویر، مرور نوتیفیکیشن ها و تنظیمات حریم شخصی و امنیتی، به راحتی کاربر را به هزارتویی بی پایان هدایت می کنند.

شاید بهتر باشد اپل دوباره به سادگی روی بیاورد، و تجربه خود را روی مسائل اساسی و بنیادی صرف کند. باید راهی پیدا شود که تنها موارد مورد نیاز و ضروری در اختیار کاربر و جلوی دید او قرار بگیرند، و مابقی در پس زمینه به صورت خودکار اجرا گردند.

برای رسیدن به این منظور شاید لازم باشد طراحی مجدد در دستور کار این شرکت قرار گیرد، حتی در حوزه نرم افزار که یکی از نقاط قوت آنها به شمار می رود.

original-iphone-anniversary

نکته دیگر، تنوع محصولات اپل در طی سال های اخیر است. قبلاً فقط یک مدل آیفون وجود داشت، اما امروزه مدل هایی با ابعاد، رنگ ها و پردازنده های مختلف را در بازار می بینیم، و شایعات نشان می دهند سال بعد آیفون هایی با نمایشگرهای مختلف را نیز شاهد خواهیم بود.

البته واقعیت بازار تلفن همراه در عصر حاضر، این است که سازندگان باید رده ها و گروه های مختلف خریداران را با سبک زندگی متفاوت، در نظر بگیرند. به همین دلیل شاید راهی برای برگشت به دوران گذشته و ارائه تنها یک مدل آیفون در هر سال وجود نداشته باشد.

ارتباط با همه چیز

آیفون در حال حاضر مرکز کنترل ابزارهای پایش سلامت، اپل واچ، و دنیایی رو به رشد از وسایل خانگی هوشمند و گجت های متصل به اینترنت به شمار می رود. جدیدترین نسخه از iOS میانبرهایی برای تنظیمات خانه هوشمند را در مرکز کنترل قرار داده، که موبایل را به یک ریموت کنترل خانگی بدل می سازد.

با این حال تصور کنید همین پشتیبانی برای دیوایس ها و خدمات بیشتر نیز ارائه گردد؛ قطعا ارتباط با انواع و اقسام گجت ها به شیوه ای ساده تر صورت خواهد گرفت.

apple-homekit

بلوتوث 5 برد بیشتر و سرعت بالاتری را برای ارتباط با تجهیزات جانبی نوید می دهد، که تغییر گسترده ای را در منزل به همراه خواهد داشت. در این میان می توان به فناوری وای-گیگ نیز اشاره کرد که با پهنای باند فوق العاده وسیع و برد کوتاه تر نسبت به وای-فای کنونی، می تواند مسیر را برای تبدیل آیفون به مرکز کنترل خانه هوشمند هموار سازد.

هوش مصنوعی عمیق تر

اسپیکر اکوی آمازون برای نخستین بار مفهوم دستیار صوتی را به واقعیت بدل کرد، و اکنون صحبت کردن با گجت ها به موضوعی جذاب و کاربردی تبدیل شده. با این حال، سیری که از چند سال قبل تقریباً روی تمامی دیوایس های آیفون حضور دارد، هنوز با مشکل مواجه است.

دستیار صوتی اپل به اندازه الکسا نمی تواند نیازهای کاربر را پاسخ گوید، و جامعیت آن نیز در سطح اسیستنت گوگل نیست. اهالی کوپرتینو باید فکری به حال سیری بکنند.

شاید گام بعدی، معرفی آیفونی آگاه تر و سودمندتر باشد. اسیستنت در موبایل های پیکسل همواره آماده کمک به کاربر است. در iOS 9 اپل نیز چند گام به جلو برداشت، اما در ادامه باید بتواند اپلیکیشن ها و سرویس های بیشتری را با هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی پیوند دهد.

originaliphone

البته یکی از تفاوت های رویکرد اپل با دیگر شرکت ها از جمله گوگل و آمازون در این زمینه، اتکا به منابع سخت افزاری خود موبایل برای پردازش درخواست های کاربر است، و تقریباً هیچ چیز به کلاود منتقل نمی شود. این شیوه عملکرد، امنیت بیشتری را در زمینه حفظ حریم شخصی به همراه دارد.

به عنوان مثال جدیدترین نسخه Photos آیفون می تواند به طور هوشمندانه چهره ها و مکان ها را تشخیص داده و آنها را در قالب آلبوم هایی جذاب دسته بندی کند، و خاطرات کاربر را زنده سازد.

در نهایت باید گفت ارتقاء سیری و هوش مصنوعی پیشرفته تر نه تنها برای آیفون، بلکه برای کل پلتفرم اپل نیز ضروری است.

کاملاً بدون پورت

فقدان جک هدفون برای همه ما ناراحت کننده بود، اما چرا از شر همه درگاه ها خلاص نشویم؟ در سال 2016 آیفون ها و مک بوک ها دست از تنوع برداشته و فقط یک گزینه ارتباطی را معرفی کردند. در آینده شاید همین گزینه نیز از بین برود.

البته عملیات شارژ در آیفون هنوز هم از طریق کابل لایتنینگ صورت می گیرد، و فناوری شارژ بیسیم که سال هاست برای موبایل های اندرویدی عرضه شده و در اپل واچ نیز به کار رفته، هنوز در آیفون دیده نمی شود. به نظر می رسد در آیفون 8 با تعبیه قابلیت شارژ وایرلس، دیگر ضرورتی برای استفاده از کابل لایتنینگ وجود نداشته باشد.

iphone-no-headphone-jack-w600

انتقال داده که یکی دیگر از کاربردهای درگاه فیزیکی به شمار می رود، همین حالا هم کاربرد زیادی ندارد و اکثر کاربران از AirDrop برای انتقال فایل و AirPlay به منظور استریم محتوا بهره می گیرند. البته کمی عجیب خواهد بود اگر اپل با حذف جک هدفون در آیفون 7، موبایل بعدی اش را کاملاً بدون پورت فیزیکی عرضه کند، اما عرضه آیفونی کاملاً وایرلس در آینده به هیچ وجه بعید نیست.

نمایشگر تمام صفحه

هنوز هم در اطراف نمایشگر آیفون، حاشیه هایی به چشم می خورد؛ به عنوان مثال سطح اطراف دکمه هوم را در نظر بگیرید. سامسونگ طی سال های اخیر توانسته این فضای نه چندان زیبا را به حداقل برساند و حتی نمایشگر را به لبه های کناری بکشاند.

با توجه به پیشرفت فناوری، می توان انتظار داشت آیفونی بدون حاشیه و با نمایشگری که به طور کامل پنل جلویی را پوشانده، عرضه شود. بدین ترتیب صفحه نمایشی بزرگ تر در بدنه ای کوچک جای می گیرد، که کار کردن با آن را تسهیل می نماید.

samsunggalaxynoteedgecurvedscreenholdingstill

همچنین معرفی فناوری هایی که حسگر اثر انگشت را با نمایشگر ترکیب می کنند، می تواند نیاز به دکمه فیزیکی هوم یا حسگر جداگانه را از بین ببرد، و با لمس هر قسمت از صفحه می توان عملیات احراز هویت یا پرداخت مالی را انجام داد.

کلاود، و باز هم کلاود

رابطه اپل با خدمات مبتنی بر کلاود کمی بیش از اندازه پیچیده است. گوگل و آمازون، فضای ذخیره سازی گسترده و گزینه های همگام سازی متعددی را در اختیار کاربر قرار می دهند، اما استفاده از iCloud در حجم بالا می تواند هزینه زیادی را در پی داشته باشد.

در حال حاضر دسترسی به فایل ها و تصاویر به کلاود وابسته است، و فولدری به نام iCloud Drive نیز در آیفون تعبیه شده، اما مدیریت محتوای آن چنگی به دل نمی زند، و با توجه به رشد روزافزون سرویس های جایگزین، به سختی می توان همه چیز را تحت کنترل گرفت.

iphone-replace-tech

خدمات کلاود همان چیزی هستند که Mac OS و iOS را به یکدیگر پیوند می دهند، و پیام ها، فایل ها، تصاویر، یادداشت ها و غیره را بین دو پلتفرم به اشتراک می گذارند. چنین خدماتی از سوی گوگل نیز ارائه می شود، که در بعضی موارد عملکرد بهتری از اپل دارد و گاهی اوقات نیز ضعیف تر است.

باید اعتراف کرد در حال حاضر موبایل ها به درگاهی برای اتصال به سیستم فوق العاده وسیعی از دیوایس ها و خدمات تحت شبکه تبدیل شده اند، و بنابراین آینده آیفون نیز به خدمات کلاود گره خورده است.

AR و VR

سامسونگ مدت هاست که پرچمدارانش را از طریق Gear VR به تجهیزات واقعیت مجازی سیار مبدل ساخته؛ گوگل نیز با معرفی پلتفرم DayDream و هدست های مربوط به آن، قدم محکمی را در این عرصه برداشته؛ اما اپل هنوز در این زمینه سکوت پیشه کرده است.

the-gear-vr-is-well-worth-its-99-price-tag-w600

البته به جای هدست هایی که به موبایل متصل شوند، می توان دوربین های پیشرفته تر را نیز در نظر گرفت. پروژه تانگوی گوگل که واقعیت افزوده را تحت لوای DayDream عرضه می کند، از دوربین هایی سه بعدی با قابلیت تشخیص عمق بهره می گیرد که محیط اطراف را اسکن کرده و تصاویر گرافیکی را در آن منعکس می سازند.

همچنین قابلیت ردیابی حرکتی را نیز می توان به این گجت ها افزود، به گونه ای که هدست VR قادر خواهد بود حرکات کاربر را به خوبی دنبال نماید.

تیم کوک پیش از این علاقه اش را به واقعیت افزوده اعلام کرده بود، بنابراین احتمال می رود که تعبیه قابلیت های فوق در قالب دوربین های پیشرفته آیفون های آینده، سمت و سوی مورد نظر اهالی کوپرتینو باشد.

همانند حالت پرتره و تشخیص عمق میدان در ماژول دوربین دوگانه آیفون 7 پلاس، می توان دوربین های پیشرفته تری را در آیفون های بعدی قرار داد که واقعیت افزوده را محقق سازند، و توانایی فوق را به هدست های واقعیت مجازی همچون Occipital Bridge منتقل نمایند.

occipital

البته برای اپلی که همواره با رویکرد مینیمالیستی در ارائه محصولاتش پیش می رود، ورود به این عرصه آزمون و خطا در آینده ای نزدیک کمی نامحتمل به نظر می رسد، اما با توجه به فراگیری روزافزون AR و VR، این کمپانی نیز نمی تواند بیش از این مقاومت کند.

عبور از آیفون

شاید بزرگ ترین تغییر در آیفون سال 2027، این باشد که دیگر با یک دستگاه موبایل روبرو نباشیم، حداقل نه به شکلی که امروز می شناسیم. احتمالاً طی دهه آینده آنچه پیرامون اسمارت فون ها شکل می گیرند، از خودشان مهم تر باشند.

اپل در حال حاضر می خواهد آیفون را به ریموت کنترل خانه هوشمند بدل کند، و بعید نیست در آینده ای نزدیک، تلفن همراه به مرکز کنترل تمام بخش های زندگی بدل گشته و خانه ها و شهر های هوشمند را تحت مدیریت درآورد.

apple-original-iphone

همان طور که آیپاد کم کم از دور خارج شد، شاید آیفون نیز به همین سرنوشت دچار شود. اپل در حال حاضر ارتباط بین دیوایس های مختلف پلتفرمش را ممکن ساخته و آیفون، مک و آیپد به صورت یکپارچه عمل می کنند. حال می توان اپل واچ و دیگر دیوایس های هوشمند را نیز به این مجموعه افزود.

در واقع به عقیده جان داوسون، حداقل چیزی که می توان در مورد آینده مطمئن بود، این است که موبایل ها از حالت دستگاهی مستقل بیرون آمده و به رابطی بین کاربر و پلتفرمی گسترده بدل گردند؛ جایی که هیچ محصول یا سرویسی به یک دیوایس مخصوص وابسته نیست.

The post appeared first on .

آیفون ده ساله شد؛ چه آینده ای پیش روی این موبایل پرطرفدار است؟

ایده پردازی کابین خودروهای آینده توسط BOSCH

ایده پردازی کابین خودروهای آینده توسط BOSCH

در نمایشگاه امسال CES، اینترنت اشیا و ارتباطات جزو موضوعات اصلی هستند و کمپانی های مختلف ایده های گوناگونی را مبتنی بر این مفاهیم ارایه کرده اند. شرکت آلمانی بوش که یکی از بزرگ ترین تامین کنندگان قطعات خودرویی جهان است، کابینی از خودروهای آینده را در CES به نمایش گذاشته که در آن تاکید ویژه ای بر روی ارتباطات شده است.

کابین مدرن بوش توانایی یکپارچه شدن با تمام دستگاه های دیجیتال را دارد و قادر است اتومبیل را به یک دستیار متحرک بزرگ تبدیل کند. این فضا بسیار مشابه یک دفتر کار پیشرفته است تا کابین خودرو؛ زمان ورود به داخل آن، صورت راننده توسط دوربین های مجهز به نرم افزار تشخیص چهره اسکن می شوند و در صورت مطابقت، فرمان، آینه ها، دمای کابین و ایستگاه های رادیویی طبق تنظیمات شخصی برای او فعال می شوند.

هنگام رانندگی خودکار، از نمایشگرهای متعدد داخلی می توان برای کنفرانس های ویدیویی و یا تماشای فیلم استفاده کرد.

دکتر وارنر استروث یکی از اعضای هیئت مدیره بوش در این باره گفته: “زمانی که رانندگی خودکار رنگ واقعیت به خود بگیرد، اتومبیل بعد از خانه و محل کار به سومین محل زندگی تبدیل خواهد شد.” این کمپانی پیش بینی می کند در سال 2025 اتومبیل های خودران می توانند سالانه تا 100 ساعت در زمان افراد صرفه جویی کنند.

بوش حتی پا را فراتر گذاشته و تصور می کند که کامپیوتر خودروها در آینده از طریق رایانش ابری به خانه هوشمند و خدمات شهری متصل خواهند شد. برای مثال اتومبیل ها خواهند توانست فضای بین دو خودروی پارک شده در خیابان را کنترل کرده و اطلاعات را با همدیگر به اشتراک بگذارند؛ رایانش ابری نیز مکان دقیق فضاهای خالی را محاسبه نموده و نقشه آنها را برای استفاده رانندگان تولید خواهد کرد. بوش قصد دارد در سال 2017 این تکنولوژی ها را آزمایش کند.

فناوری اتصال خودروها به سایر دستگاه های هوشمند در کنار مزایا، چالش های جدیدی به دنبال خواهد داشت. بوش اعتقاد دارد که خودروهای مجهز به این فناوری، نیاز به آپدیت های از راه دور مستمر پیدا می کنند؛ زیرا رخنه های امنیتی احتمالی در نرم افزار این خودروها ممکن است باعث دسترسی هکرها به سایر اطلاعات شود.

The post appeared first on .

ایده پردازی کابین خودروهای آینده توسط BOSCH

چطور Deus Ex آینده را پیش‌بینی کرد؟

چطور Deus Ex آینده را پیش‌بینی کرد؟

 

چطور Deus Ex  آینده را پیش بینی کرد؟

“به قلم Richard Wordsworth از وب‌سایت Kotaku”

هر بار که در اینترنت و فضای مجازی حرفی از Deus Ex زده شود، یکی هست که آن را دوباره روی سیستمش نصب کند. جایی زیر تمام وسایل های اتاق یا محل کار من دیسک‌های اولین نسخه‌ی Deus Ex پنهان شده که زمانی که دوازده سال داشتم آن را با پول تو جیبی خود خریدم.

دلیل من آن زمان برای خرید این بازی محکم بود: اول اینکه تابحال چیزی از آن نشنیده بودم اما پشت جعبه آن قول اسلحه و آشوب را می‌داد، همینطور شخصی که در جلوی جعبه بود حس و حال تاریک و خفنی داشت. در آن سن و سال من چیزی از فساد بانکی و کمیسیون های سه جانبه نمی‌دانستم اما شما می‌توانستید مرا در نقش یک “سایبرپانک” آشوب‌گر قرار دهید که با یک عینک سیاه و کتِ ضخیمِ خود آماده نبرد است.

چهارده سال بعد، من عینک های فیک ری‌بن خود را گم کردم و دیگر حتی مواد فروش های محله‌ ما هم از آن کت های ضخیم نمی‌پوشیدند. عینک آفتابی در شب درست همراه با Corey Hart از بین رفتند.

Deus Ex حقیقتا اسلحه داشت ولی حتی در همان زمان هم استفاده از سلاح بصورت نابخشودنی وحشتناک بود. این بازی دیگر حتی جذاب هم نبود، بیشتر شبیه یک بازی کاغذی که با انیمیشن های بدش شما را به یاد شکل و شمایل اولیه‌ بازی‌ها می‌اندازد که راه رفتن هم در آن‌ها دشوار بود.

ولی خب سوال اینجاست که واقعا چرا همیشه در حال برگشت به این بازی هستم؟ به نظرم علیرغم تئوری های آشوب بسیار کثیف آن، ما در سمت دیگر کیفیت (پیش‌بینی در مورد آینده) داستانی Deus Ex را داریم که کاری می‌کند که این بازی حتی هم اکنون نیز یک بازی عالی برای تجربه کردن باشد. همین امروز به بازی باری دیگر سر بزنید و متوجه می‌شوید که ماموریت سوپر-مامور، JC Denton برای آشکار سازی یک فساد و آشوب عمومی به طرز عجیبی چندان تاریخ مصرف گذشته نیست. به نوعی، به نظر می‌آید که داستان بازی برای هم اکنون نوشته شده است، کمی فکر کنید: لحظه به لحظه از پوزخندها، فلسه بافی های سیاسی در مورد پول،سلامتی، شرکت های بزرگ و فقرا، یک لحظه صبر کنید؛ واقعا این داستان چه زمانی نوشته شده ؟!

برخلاف نسخه های اخیر این فرنچایز (بازی عالی Deus Ex: Human Revolution)، نسخه‌ی اصلی شما را درست در مرکز داستان قرار نمی‌دهد. شما بادیگارد یک رهبر صنعتی بزرگ نیستید، و معشوقه‌تان یکی از میلیون دانشمندانی نیست که در تحقیقات خود یک جهش بزرگ در آینده انسان‌ها را ندارد. در DX1 شما به طور ساده تنها یک مزدور هستید. یک قطعه با دقت لیزر که مهندسی ژنتیکی شده است. حقیقت است شما تنها یک بخش کوچک در چرخ بزرگ دولت هستید. به آنجا برو. این کار رو بکن، آن‌ها را بکش و …

آماده سازی برای شروع بازی عمدا برروی قهرمان های مستعار بازی های FPS مانور می‌دهد که البته غیر قابل سرزنش است. تنها اگر کمی آرام بروید و روزنامه های پخش شده در بازی و ایمیل های هک شده را بخوانید؛ متوجه خواهید شد که دنیای Deus Ex تا چه حد کثیف  و پوسیده است و  هر چقدر هم که به بیشتر به عمقش بروید فسادش نمود بزرگتری پیدا می‌کند.

اولین ماموریت شما با بازجویی از یک رهبر گروهی تروریستی به پایان می‌رسد. گروه آن‌ها یک محموله واکسن با نام Ambrosia  را دزدیده‌اند، این واکسن برای یک بیماری است که در حال کشتن هر کسی بجز افراد مرفه ( که توانایی پرداخت واکسن را دارند)، است. ماموریت شما این است که بفهمید تروریست‌ها آن را کجا می‌برند تا بتوانید آن را پس بگیرید.

اما اگر شما بعد از گرفتن جوابتان ( ” کارش را تمام کن و به پایگاه برگرد”)، صبر کنید، شما می‌توانید دلیل رهبر گروه تروریستی برای تمام این کارها را بیابید. این شخص، که تا سی ثانیه پیش هدف یک تاخت و تاز ضد تروریستی بود، و حتی اکنون هم می‌توانید با یک تیر به سر خلاصش کنید به ناگه عامل شک و همزاد پنداری می‌شود.

is suddenly flitting between Occupy movement rhetoric and pro-Wikileaks soundbites

بجز آن تلوزیون با نسبت 4:3 در مقر ضد تروریست ها، چیز دیگری در طبعیت مرحله اولیه DX1 وجود ندارد که بیشتر از یک روز عمر کرده باشد.

آقای ” شلدون پکتی” ( Sheldon Pacotti)، رهبر نویسندگی داستان Deus Ex، می‌گوید:

” من فکر می‌کنم که همیشه یک تمایل پنهان به توده گرایی (گرایش به مردم عام) در خود داشتم. من نمی‌توانم بجای سایر اعضای تیم توسعه بازی صحبت کنم اما حتی قبل از شوک های اقتصادی سال 2000 به بعد، من متوجه فلاکت مردم عادی نسبت به دولت و کمپانی های بزرگ بودم. سخت است زمانی که شما چهره‌ی کسانی که تصمیم شاغل یا بیکار بودن شما را می‌گیرند نمی‌بینید، شغلی برای خود داشته باشید. شما زمانی بیگانه‌تر می‌شوید که این تصمیمات که برای شما گرفته می‌شوند تنها نتیجه یک پروسه‌ی پیچیده غیر قابل رسوخ اقتصادی می‌باشد. وسعت این مقیاس بطور مستقیم نتیجه بزرگی و پیشرفت تکنولوژی می‌باشد.”

اولین پیچیدگی بزرگ بازی این است که National Secessionist Force ( به اختصار NSF)، که شما به نام آن‌ها و برای حفظ قانون اسلحه تان را بیرون می‌آورید، در حقیقت آدم خوب‌ها هستند. مردم عادی بزور برای زنده ماندن می‌جنگندند و بدلیل همین کار توسط دولت ” تروریست ” خطاب می‌شوند. دنیایی که این مردم در آن زندگی می‌کنند آن‌ها را طرد کرده و از آن‌ها می‌گذرد، همانطور که ثروتمندان از فقرا جدا می‌شوند و مردمی مثل شما را استخدام می‌کند تا از این جداسازی اطمینان حاصل کنند.

در نقش JC (شخصیت بازی)، شما دو طرف برابری می‌بینید، طوری که هیچ شخصیتی در بازی نمی‌بیند. افراد مهم در خانه های زیبا و کاخ هایشان زندگی می‌کنند و در آن سمت New York پر از بی خانمان‌ها و مریضیان است که یا در خانه های افتضاحی که اجاره کردند زندگی می‌کنند یا در اجتماع های زیرزمینی در ایستگاه‌های رها شده مترو. قدرت‌ها و مهارت های Deus Ex، پیشرفت های بزرگی در تکنولوژی هستند. اما هر قدر بیشتر بگردید، بیشتر متوجه خواهید شد که شما از معدود افراد انتخاب شده ای هستید که از این قدرت‌ها لذت می‌برید. گویا این مردم ترسیده و مفلوک در برابر یک نابودگر قرار گرفته اند!

یکی از نکات جالب بازی اول Deus Ex این است که اگر در مراحلی که در New York  شکل می‌گیرند، به اسمان خراش ها نگاه کنید، متوجه می‌شوید که برج های دوقلوی این شهر ( Twin Towers) بصورت کاملا واضحی غایب هستند. دلیل اصلی این اتفاق خوشایند بنظر نمی‌آید: در داستان بازی این دو برج توسط تروریست‌ها از بین رفتند. Deus Ex در سال 2000 منتشر شد، یک سال قبل ازز  حادثه یازده سپتامبر!

اما اثر در مورد تروریسم در قرن 21 پیش‌بینی‌های مستقیم‌تری می‌کند. در مرحله اول بازی JC باید NSF را از برج آزادی به بیرون بکشد. خود برج بر اساس داستان بازی خراب شده است، سر و مشعل مجسمه وجود ندارند. اما گروهی که مسئول این خرابی است تروریست های بومی هستند و این حمله هدفی وجود دارد. در دنیای Deus Ex، مردم آمریکایی احساس می‌کنند اکنون تحت تسلط افراد ثروتمند هستند و افرادی زبده و فاسد مخالف منافع مردم عادی در حال کار کردن هستند. سیاستمداران و خانواده‌شان برای بیماری واکسن دریافت می‌کنند در حالی که مردم عادی به سادگی می‌میرند. ” آزادی” تنها یک مجسمه است.

آقای Pacotti گفت:

” فکر می‌کنم که دقیق ترین پیش‌بینی بازی این است که چطور تروریست‌ها در داستان عمل می‌کنند. از ایده مراحل تا روشی که شخصیت‌ها خود را توضیح می‌دهند، بازی بصورت دراماتیک و پیچیده ایده اینکه جنگ در قرن بیست و یک توسط اعمال نمادین انجام می‌شود را، به نمایش می‌گذارد. قبل از یازده سپتامبر، علیرغم اینکه تروریسم تنها در اخبار وجود داشت، تصور اینکه تروریست‌ها یک ساخته‌ برجسته مانند مجسمه آزادی را نابود کنند بسیار دور از ذهن بنظر می‌رسید، اما اکنون کاملا مشخص شده که جنگ های امروزی در حقیقت نمایش های تلوزیونی هستند که هر دو طرف جنگ تلاش می‌کنند تا نمایشنامه آن را بنویسند. روابط عمومی همیشه بخشی از جنگ بودند اما اخبار 24 ساعته و اینترنت کاملا باعث شدند که این مکان‌ها تبدیل به میدان نبرد اصلی شوند.”

واکنش قدرت‌ها بسوی خطر تروریسم در اولین نسخه Deus Ex نیز بطور ترسناکی پیش‌بینی شده است. در اوایل بازی، JC به عنوان یک مامور برای ایالات متحده ضد تروریست ( United Nations Anti-Terrorist Coalition یا به اختصار UNATCO) کار می‌کند. علیرغم اینکه می‌توانید انتخاب کنید که بصورت مخفیانه و بی کشت و کشتار کار کنید، اما اگر کمی در برابر دشمنان UNATCO نرم عمل کنید، مامور های این سازمان با شما در مورد داشتن دل و جرات برای اینکار صحبت خواهند کرد.

Anna Navarre یکی از مافوق های شما می‌گوید: ” تروریست‌ها سکو‌ها را با مواد منفجره تله گذاری کردند و در آنجا گروگان قرار دادند. در صورت قادر بودن گروگان‌ها را از آنجا بیرون بیاور، اما مطمئن شو که سپر انسانی در برابر UNATCO کار ساز نیست.” (!)

مقر UNATCO یک ساختمان خانه مانند است. شما قادر هستید با تمام شخصیت های جانبی نیز صحبت کنید. General Sam Carter ، یک کهنه سرباز، اسلحه خانه را اداره می‌کند. او از روشی که UNATCO برای ماموریت هایش پیش گرفته است راضی نیست، اما اکثریت مردمی که در ساختمان کار می‌کنند را تایید می‌کند. کارکنان عادی و سربازان زمینی ( سیاهی لشکران بهتر است!)، ” طلای 24 عیار” هستند.

به طبقه زیرین UNATCO بروید، در آنجا سلول های زندان را پیدا میکنید؛ که در آن زندانی های NSF مبحوس شدند. شما حق ندارید با آن‌ها صحبت کنید ( ولی قادر هستید)، و مدتی بعد، یکی از آنتاگونیست های اصلی بازی، از راه می‌رسد تا از زندانیان بازجویی کند. آن زمان است که می‌توانید این آنتاگونیست را تعقیب کرده و در نهایت ” بازجویی ” او را تماشا کنید. در این زمان معلوم می‌شود که این زندانیان در حقیقت چه کسانی هستند، شهروندان خانواده دار آمریکایی. بازجویی با حرف زدن شروع می‌شود و به قتل به پایان می‌رسد. دولت نیز این حرکات سرد و بی روح خود را ” واکنش هایی نسبت به خطر” می‌نامد.

آقای Pacotti می‌گوید:

” شاید ما از قبل به دروغ های Deus Ex فکر نکرده بودیم، اما شاهکار های فوق العاده داستان نویسی را زمانی که دولت قدم اشتباهی بر می‌دارد، می‌بینیم. حداقل به نظر من، برخی بی‌قراری‌های موجود در ناکجاآباد Deus Ex، حتی سال های بعد از حادثه یازده سپتامبر نیز وجود داشتند. در این سال‌ها شکنجه، زیر نظر نگه داشتن شهروندان و… همه و همه ی این‌ها برای نبرد با تروریست‌ها انجام می‌شود که به گفته ” آن‌ها ” لازم بنظر می‌آید. این داستان یک توتالیتاریسم* که توسط غرب ساخته شده و بصورت مجانی به سایر دنیا بر می‌گردد*.”

اما اگر شرح او در مورد تروریسم، پیش‌بینی قرن 21 توسط Deus Ex بوده باشد، شاید بهترین سنجش در مورد اینکه چقدر زمانه بعد از عرضه‌ی بازی تغییر کرده، واقعیتِ این است که به چه مقدار برروی شهروندان نظارت می‌شود. در کل این پیش‌بینی‌ها تنها یک Easter Egg بنظر می‌آید، یک اتفاق مخفی که به راحتی نادیده گرفته می‌شود حتی اگر شما در حال گشتن به دنبال آن بودید.

زمانی که به اواسط بازی می‌رسید، JC خود را شبه-ربوده شده پیدا می‌کند و در یک کاخ مخفی مملو از روشن فکران به همراه Morgan Everett پیدا می‌کند. این یکی از لحظه های غیر مبارزه ای Deus Ex است. هدف شما این است که با Everett  ملاقات کنید، در مورد نقشه های روشن فکران برای دنیا اطلاعات جمع آوری کنید و سپس با خلبان او، Jock ملاقات کرده و به سوی ماموریت بعدی خود پرواز کنید. اما اگر انتخاب کنید قبل از ملاقات کمی گشت بزنید؛ شما می‌توانید یک هوش مصنوعی به نام Morpheus را پیدا کنید.

Morpheus، همانطور که خود را به JC توضیح داد، یک پیش نمایش بازنشسته است که خود بخشی از شبکه ی ECHELON می‌باشد: یک سیستم جاسوسی بزرگ و اتوماتیک، ساخته شده برای بررسی و تحت نظر قرار دادن مکالمات تلفنی، Email  ها، فکس‌ها و انواع دیگر از ارتباطات در دور دنیا می‌باشد. در بازی، بجای Morpheus هوش مصنوعی های پیشرفته‌تری قرار داده شده است ( Daedalus، Icarus  و احتمالا Oracle). اما اکنون این هوش مصنوعی توسط Everett نگه داری می‌شود تا مهمانان را سرگرم کند. کاری که او می‌کند، گفتن داستان زندگی مردم است که آن‌ها را از ردپا های دیجیتالی که در اینترنت به جا می‌گذارند ، بدست می‌آورد.

او کاملا بی احساس می‌گوید:

” بنی آدم زمانی که تحت نظر قرار دارد احساس خوشی می‌کند، من لبخند های آن‌ها را زمانی که به آن‌ها می‌گفتم که چه کسانی هستند ضبط کردم.”

JC پاسخ می‌دهد:

” بعضی مردم متوجه خطر تحت نظارت بودن نیستند.”

این قطعه ناراحت و آینده نگر در اواخر دهه 90 نوشته شده است، قبل از Facebook قبل از Twitter، قبل از اینکه برنامه های گوشی های هوشمند توسط GPS حرکات شما را ضبط کنند. Morpheus جواب JC را تایید نکرد. (” هیچ کس هیچ وقت یک نرم افزار را پرستش نمی‌کند آن هم زمانی که آن نرم افزار او را از یک دوربین تحت نظر داشته باشد”) او ادامه داد: ” نیاز تحت نظارت بودن زمانی توسط خدایان ارضا می‌شد، انسان همیشه می‌پرستد. ابتدا خدایان بود بعد از آن شهرت: نظارت و نظر دیگر مردم.”

این Morpheus است، یک هوش مصنوعی که توسط یک نویسنده ساخته شده است. که طرز فکر اینترنتی را پیش‌بینی می‌کند، طرز فکری که فضای مجازی را پربازدید ترین روزنامه جهان می‌کند، که در آن حتی از خیانت‌ها و دیگر اطلاعات شخصی افراد معروف نیز گفته می‌شود.

آقای Pacotti می‌گوید:

” در مکالمه Morpheus، علیرغم اینکه من شخصا هیچ تصوری نداشتم که چیزی مانند Facebook در آینده مورد نظر قرار می‌گیرد، من شروع کردم به دیدن یک ارتباط شفاف و شخصی بین انسان‌ها و همینطور استخراج اطلاعات! من فکر می‌کنم یک نیاز پایه ای برای انسان است که باید بدانند، درک، و بنابراین این نیاز باید در یک مکان مناسب قرار گیرد. حتی میان یک گروه از نوجوانان در Facebook، این قدرت واگذار می‌شود، یا به گروهی از همسالان یا به مافوق های نرم افزاریمان.”

اگر این مقاله ده سال پیش نوشته شده بود، قاعدتا در مورد جنگ و زمان بود که یک دولت فرضی در آینده برای دفاع از سرزمین خود تلاش می‌کند. Deus Ex باز هم جلو‌تر از زمان خود می‌بود، اما اگر به ریشه زندگی یک شهروند ساده بروید، ما در مورد تقویت سربازان بوسیله برنامه‌ی Future Soldier حرف می‌زنیم و یا حتی آزار سربازان دستگیر شده دشمن و نه نظارت های اشتباه و یا حق داشتن حریم شخصی.

اما حتی بعد از اینکه اصطلاح Black Site وارد زبان مادری شد و اکنون در برنامه های تلوزیونی مانند Homeland و یا The Blacklist به راحتی و بدون اینکه ما را ناراحت کند، رد و بدل می‌شود، زمینه‌ها و موضع‌های دیگر Deus Ex همچنان برجسته باقی می‌مانند. ایستادگی قهرمان بازی در برابر سران فاسد این مار سمی به همراه سلاح های پلاسمایی هنوز هم یک طرح خوب برای یک بازی ویدیویی خوب است، اما موسیقی پس زمینه… ثروتمند‌تر شدن ثروتمندها و کمک فقرا به آن ها، فساد دولتی – بیشتر از هر زمانی طنین انداز است. پس چه چیزی در این چهارده سال عوض شده است؟ Deus Ex چگونه می‌بود اگر امروز ساخته می‌شد؟

آقای Pacotti در این باره می‌گوید:

” هیچ چیز در مورد دنیای Deus Ex درست نیست، درست مانند همه ی داستان ها، دنیای بازی کمی اغراق دارد. از ایمپلنت های سایبری گرفته تا جهش یافتگان آزمایشگاهی. اما زمانی که سعی دارم انگشت خود را برروی چیزی بگذارم که کاملا نادرست است، کمی اوضاع برایم سخت می‌شود.

یک مشکل که حواس من را امروزه بیشتر پرت می‌کند، کم شدن ارزش اقتصادی انسان هاست. جهانی شدن به سادگی با گشتن صنایع به دنبال منابع ارزان و نیروی کاری ارزان، ادامه پیدا می‌کند که در غرب بسیار نابودگر بنظر می‌آید – و این روش به خوبی می‌تواند در بازه های زمانی قبل از Deus Ex هم عمل کند. یکی دیگر از تغییرات آشوبگر،ماشینی شدن می‌باشد. طبقه متوسط در حال از بین رفتن است زیرا هوش انسانی معمولی ( مانند یک کابینت در حال پر شدن) دیگر در جایی که مقداری اضافه می‌کردند نمی‌کنند. توطئه گران یک Deus Ex باز سازی شده باید از این تغییر با خبر باشند.

ایده اصلی  بازی – یک گروه بومی در حال قیام در ایالات متحده- امروزه زیاد درست بنظر نمی‌آید، اما همه ی آن تنش‌ها امروزه وجود دارند. اتهامات توطئه های مختلف بین دولت‌ها و کسب و کار های بزرگ، خشم علیه ایالات متحده و رهبری آن توسط کشور های دیگر، اختلاف طبقاتی شدید، افراد بی روح و مسلح بین دامداران و دولت، حرکات جدایی طلبانه و ….

شاید در نهایت دنیای آینده ی ما شبیه به دنیای Deus Ex  شود.”

امیدوار هستیم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید.

………………………………………

توتالیتاریسم: تمامیّت‌خواهی، یا توتالیتاریسم (به فرانسوی: totalitarisme) اصطلاحی در علوم سیاسی و توصیف‌گر نوعی از حکومت است که معمولاً دارای این شش خصوصیّت می‌باشد: یک ایدئولوژی کلّی، یک سیستم تک حزبی متعهّد به آن ایدئولوژی کلّی که معمولاً توسط یک نفر رهبری می‌شود، دارای پلیس مخفی گسترده، انحصار در سلاح‌های مورد استفاده، انحصار وسایل ارتباط جمعی، انحصار اقتصادی که ممکن است لزوماً و به طور مستقیم توسّط حزب صورت نگیرد.

چطور Deus Ex آینده را پیش‌بینی کرد؟