TagLast

فرآیند موشن کپچر The Last of Us Part 2 همچنان ادامه دارد

فرآیند موشن کپچر The Last of Us Part 2 همچنان ادامه دارد

شاید در نقاط مختلف جهان، آخر هفته طولانی به مناسبت عید پاکی در جریان باشد اما اعضای سازنده بازی The Last of Us Part 2 به سختی مشغول کار در شهر لوس آنجلس هستند.

چند تن از اعضای مشغول در پروژه عکس‌هایی از خودشان در توئیتر منتشر کردند که بدون شک معروف‌ترین آنها اشلی جانسون بازیگر نقش Ellie است. او در توئیتر خود تصویر زیر را منتشر کرده است.

همچنین کارگردان بازی Neil Druckmann نیز تصویری از خودش و بازیگر سریال Westworld یعنی Shannon Woodward با لباس موشن کپچر منتشر کرده است.

در انتها Druckmann تصویری از Halley Gross یکی از نویسندگان داستان این بازی نیز منتشر کرد.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

فرآیند موشن کپچر The Last of Us Part 2 همچنان ادامه دارد

موسیقی بازی‌ها: The Last Guardian

موسیقی بازی‌ها: The Last Guardian

درود بر تمامی کاربران گرامی پردیس گیم. اکنون با موسیقی متن بازی The Last Guardian در خدمت شما هستیم.

ساخت بازی The Last Guardian در سال 2007 توسط Team Ico و به رهبری Fumito Ueda شروع شد و قرار بود تا ویژگی های گیم پلی، تم و سبک آن به سایر کارهای این تیم مثل ICO و Shadow of the Colussus شباهت داشته باشد. سونی این بازی را در E3 سال 2009 برای عرضه بر روی سیستم پلی استیشن 3 در سال 2011 تایید کرد ولی متاسفانه از اینجا، بازی با تاخیر های متعددی روبرو شد. برخی از اعضای Team Ico و حتی خود Ueda از سونی جدا شدند و این مسائل به همراه مشکلات سخت افزاری، باعث شدند که ساخت بازی موقتا کنسل شود. در سال 2012، ساخت بازی این بار برای کنسول پلی استیشن 4 کلید خورد و Ueda و بسیاری از اعضای قبلی Team Ico که استودیوی genDESIGN را تشکیل داده بودند، به پروژه ساخت بازی پیوستند. در نهایت این بازی دوباره در E3 سال 2015 معرفی و در سال 2016 عرضه شد. موسیقی این عنوان توسط همکاری بین ارکستر سمفونیک لندن و گروه های Trinity Boys Choir و London Voices با آقای Takeshi Furukawa که در گذشته سابقه کار بر روی بازی Goldeneye 007 و فیلم های Star Wars The Clone Wars و Star Trek را داشته اند، ساخته شده است.

درباره آلبوم موسیقی: این آلبوم از 24 موسیقی با کیفیت 320 کیلوبیت بر ثانیه و فرمت MP3 تشکیل شده است. (حجم کلی: 155.12 مگابایت)

The Last Guardian

آهنگساز: Takeshi Furukawa

دانلود موسیقی متن:

پسورد فایل: P@rd1sGame

دانلود تعدادی از موسیقی های منتخب:

در نهایت شما همراهان عزیز ما در پردیس گیم می توانید موسیقی های متن درخواستی خود را در تاپیک زیر به اشتراک بگذارید تا برای شما قرار گیرد:

موسیقی بازی‌ها: The Last Guardian

بررسی بازی The Last Guardian؛ افسانه ای عامه پسند

بررسی بازی The Last Guardian؛ افسانه ای عامه پسند

افسانه ها همواره جزئی جداناپذیر از زندگی ما بوده اند. انسان هایی با اهداف خیر در تقابل با موجودات پلید، مردان و زنانی با نیروهای فرابشری و حیوانات اسطوره ای، همه و همه پدید آمده اند تا به زندگی ما جذابیت و هدف ببخشند؛ و مهم نیست که آنها را باور می کنیم یا خیر، همواره در اعماق ذهنمان می خواهیم بپذیریم که چنین افسانه هایی وجود دارند و زندگی، پیش از ما انسان های مدرن، رنگ و بویی اسطوره ای تر داشته؛ شاید با چاشنی خیالی بیشتر و روزمرگی کمتر.

افسانه ها تنها داستان هایی ساخته و پرداخته نویسندگان بزرگ نیستند، آنها با فرهنگ، اعتقادات و جوامع ما در آمیخته اند و شاید گاه چندان مهم جلوه نکنند، اما هویت غایی ما را شکل می دهند. این داستان ها به ما یاد می دهند چطور زندگی کنیم، چطور با چالش های بزرگ مواجه شویم و چطور خود به افسانه تبدیل شویم.

The Last Guardian هم در بطن خود، چنین داستان ارزشمندی را روایت می کند؛ اما با این تفاوت که هرچه در بازی پیش می روید، همه چیز شکلی واقع گرایانه تر به خود می گیرد و به جایی می رسد که دیگر تشخیص مرز میان واقعیت و افسانه دشوار می شود.

همه چیز در غاری کوچک آغاز می شود. پسرکی کوچک از گوشه غاز بر می خیزد و خود را در کنار موجودی غول آسا اما به بند کشیده شده می یابد. بنایی در حال فروپاشی در سمت راست، برکه ای کوچک و تاریک در میان و باریکه های نوری که از سقف غار به درون آن می تابند. همه چیز برای آغازی حماسی آماده است و هر آن، امکان دارد اتفاقی غیرقابل پیش بینی رخ دهد.

حیوان آرام گرفته است اما در چشمان زیبایش، احساس خطر و ترس موج می زند

پسرک، هنگامی که مونولوگ های مردی میانسال در حال شرح آن چیزی است که در ذهنش می گذرد، تصمیم می گیرد به حیوان نزدیک شود اما غرشی تهدیدآمیز از درد و تهدید، او را به فرار وا می دارد. شاید بهترین گزینه، برقراری ارتباط با حیوان باشد و شاید بهترین کار برای ایجاد این ارتباط، یافتن غذایی برای حیوان باشکوه که از درد به خود می پیچد.

نیزه هایی به رنگ مشکی و ارغوانی در بدن حیوان دیده می شوند، نیزه هایی که تا اعماق بدن آن فرو رفته اند و مجال نفس کشیدن نمی دهند. پسرک نیزه ها را از بدن حیوان خارج می کند اما پیچ و تاب بدن موجود دردمند، وی را به گوشه ای پرتاب کرده و از هوش می برد. یکبار دیگر چشم ها باز می شوند و این بار، می توان حیوان را دید که آرام گرفته است اما در چشمان زیبایش، احساس خطر و ترس موج می زند.

یکبار دیگر، یافتن غذا تنها راه پیش رو برای برقراری ارتباط تلقی می شود. بشکه ای که محتویات آن معلوم نیست در گوشه ای از غار رها شده؛ تنها گزینه پسرک برای آنکه یکبار دیگر شانسش را با موجود افسانه ای امتحان کند و خوشبختانه، این بار «تریکو» تمایل بیشتری برای برقراری تعامل نشان می دهد.

The Last Guardian مثل هر افسانه دیگری، نیازی به توجیح خود نمی بیند و مخاطب را به ناگاه در داستان غرق می کند

15 دقیقه آغازین The Last Guardian -که مهم ترین دقایق بازی برای شناساندن ماهیت یک بازی به مخاطب برشمرده می شود- شکلی شکوه مندانه دارد. مخاطب به خوبی در می یابد که قرار است با موجودی متفاوت از هرآنچه که در مدیوم بازی های ویدیویی دیده شده تعامل داشته باشد و البته این سفر، چندان آسان نخواهد بود.

افزون بر این، The Last Guardian مثل هر افسانه دیگری، نیازی به توجیح خود نمی بیند و مخاطب را به ناگاه در داستان غرق می کند. هیچ افسانه ای با اتفاقات معمولی آغاز نمی شود و با اتفاقات معمولی هم پایان نمی یابد؛ آنها قرار نیست منطقی باشند، این ذات سفر است که اهمیت دارد و باید فارق از نقطه آغاز و پایان، صرفاً در لحظه بود.

القای چنین مفاهیمی در چنین مدت زمان کوتاهی، مشخصاً از عهده هر توسعه دهنده ای بر نمی آید و دقیقاً از همین نقطه می توان دریافت که The Last Guardian می خواهد چیزی فراتر از یک بازی ویدیویی معمولی باشد.

«تریکو» -که تنها المان قابل درک داستان به شمار می رود- موجودی است عظیم که بسیاری از ویژگی های شخصیتی خود را از پرندگان، گربه ها و سگ ها قرض گرفته. پوزه بلند و گوش های تیز سگ به همراه استخوان بندی و دم گربه و بدنی که همچون پرندگان، با پر پوشانده شده است.

نخستین صفحه بارگذاری بازی، طرح هایی از حیواناتی خیالی مانند اژدها و اسب تک شاخ را نشان می دهد و در آخر، تریکو روی صفحه به نمایش در می آید؛ تلاشی واضح برای آنگه گیمر دریابد تریکو هم از دل افسانه ها بیرون آمده. اما جالب اینجاست که با پیشروی در بازی، تریکو دائماً خلق و خوی خود را بیشتر به نمایش می گذارد و متوجه می شوید تفاوت چندانی با یک حیوان واقعی در دنیای واقعی ندارد.

همین ذهنیت زیبای استودیوی ژاپن سونی در قبال محو کردن مرزهای میان خیال پردازی و واقعیت، شکلی کاملاً متفاوت با هرآنچه پیشتر دیده ایم به گیم پلی و تعامل پسرک با تریکو بخشیده. در واقع، تریکو همواره حیوانی غیرقابل پیش بینی است که خود به تصمیم گیری می پردازد؛ نه آیتمی دیجیتالی که زاده شده تا گیمر به سرعت موانع را از میان بردارد.

تریکو حیوانی غیرقابل پیش بینی است که خود به تصمیم گیری می پردازد؛ نه آیتمی دیجیتالی که زاده شده تا گیمر به سرعت موانع را از میان بردارد

The Last Guardian اول و آخر، یک بازی پلتفرمینگ پازلی است و همه چالش ها، باید با همکاری پسرک و تریکو از میان برداشته شوند. پسرک می تواند از دیوارها بالا برود، اهرم ها را بکشد و راه ها را برای تریکو هموار کند. در همین حین، تریکو با قد بلند خود، به پسرک کمک می کند تا به نقاط مرتفع محیط دسترسی یابد و یا خود با پرش هایی بلند، از نقطه ای به نقطه دیگر می رود.

بنابراین، تریکو جزئی مهم از گیم پلی به شمار می رود و بدون او، امکان گذر از چالش ها وجود ندارد. اما تریکو قرار نیست ذهنی شبیه به انسان ها داشته باشد و برخی اوقات در درک آنچه از او خواسته می شود مشکل دارد؛ درست مثل یک حیوان معمولی. پس گاهی ممکن است تریکو به خوبی آنچه از او می خواهید را متوجه شود و گاه بدون توجه به تلاش هایتان، خرناس کشیده و به سمت دیگری از محیط برود.

همین مسئله، بُعد تازه ای به چالش های بازی بخشیده است و گیمر را وا می دارد تا با استفاده از نشان دادن جهت های خاص، یا پرتاب یک شی به سمتی که می خواهد حرکت کند، با تریکو ارتباط برقرار نماید؛ ارتباطی که هرچه بیشتر برقرار می شود، رابطه ای صمیمی تر میان دو شخصیت اصلی بازی -از دو گونه مختلف- فراهم می آورد.

از جایی به بعد، خوشبختانه تریکو یاد می گیرد که چطور حرکات پسرک را تقلید کند و از پیش برداشتن موانع راحت تر می شود؛ اما این موضوع سبب نمی شود تا وقایع بازی و اعمال تریکو، ذات «اتفاقی بودن» خود را حفظ نکنند. اتفاقی بودن همه چیز، از یک سو ابعاد عاطفی بازی را تعالی بخشیده و از طرف دیگر، مشکلات فنی خاصی به همراه آورده است.

هنگامی که تریکو از فرمان های شما اطاعت نمی کند، مجبور می شوید که از خود صبر نشان داده و با عطوفت هرچه تمام تر، منظورتان را به وی بفهمانید. این مهم یا می تواند از طریق نوازش تریکو برای دقایقی چند محقق شود یا یافتن غذا برای وی یا هر فعالیت دیگری که بسته به شرایط، گیمر خود باید آنها را شناسایی کند. همین صبر پیشه کردن، سبب می شود تا بعد از مدتی، مهر تریکو به دلتان بیفتد و ماهیت او به عنوان حیوانی هوشمند اما نه چندان متفاوت با حیوانات خانگی دنیای واقعی را درک کنید.

جالب اینجاست که هوش مصنوعی قدرتمند تریکو، دقیقاً با حرکات حیوانات در دنیای واقعی شباهت دارد و برای من که افتخار نگهداری از چند حیوان خانگی را داشته ام، شکلی ملموس تر داشت. بنابراین اگر در نگهداری از چنین حیواناتی تجربه داشته باشید، درک بهانه گیری ها و حتی خرناس های تریکو برایتان چندان دشوار نخواهد بود و تازه پی می برید که استودیوی ژاپن سونی، تا چه حد رفتارهای حیوانات را مورد بررسی داده و آنها را در بازی خود پیاده کرده است؛ مسئله ای که شاید حتی اصلی ترین دلیل تاخیرهای پیاپی The Last Guardian باشد.

اتفاقی بودن همه چیز، از یک سو بعد عاطفی بازی را تعالی بخشیده و از طرف دیگر، مشکلات فنی خاصی به همراه آورده است

اما از بُعد فنی اگر به موضوع نگاه کنیم، اتفاقی بودن حرکات تریکو پیامدهای ناگواری به همراه داشته است. در واقع بازی شما را در محیط های بزرگی رها می کند و همه چیز را به خودتان می سپرد. یافتن بهترین مسیر برای جا به جایی در محیط، به خودی خود امری دشوار است که می تواند برخی مواقع، تا نیم ساعت هم طول بکشد. حالا همین موضوع، زمانی شکل مایوس کننده تر به خود می گیرد که بعد از یافتن راه حل، تریکو قادر به تشخیص آنچه می خواهید نیست و باز باید زمان دیگری را صرف القای منظورتان به وی کنید.

در همین حین، یکی از مکانیک های مهم بازی، پریدن از روی پلتفرم ها و گرفتن دم تریکو در میان زمین و آسمان است. بنابراین چگونگی نشستن تریکو روی برخی از موانع، امری مهم تلقی می شود تا بتوانید به دم او دسترسی داشته باشید. اما کم پیش نمی آید که تریکو به شکلی اشتباه روی مانع مورد نظر می نشیند و پریدن و گرفتن دم او، تبدیل به امری غیرممکن می شود. نمی دانم که این مسئله ناشی از مشکلات فنی و فکرنشده بوده یا واقع گرایانگی بیش از حد؛ اما هرچه که هست، آسیب هایی فراوان به ماهیت The Last Guardian -به عنوان یک بازی ویدیویی سرگرم کننده- وارد کرده است.

گذشته از این، نمودار گیم پلی، مثل رولر کوستری پر فراز و فرود است و هیچوقت نمی توانید به تجربه ای باثبات از سرگرم کنندگی دست پیدا کنید. بخشی از سکانس های The Last Guardian، بسیار هیجان انگیز هستند و برخی دیگر، به قدری مایوس کننده و کند که ترجیح می دهید بازی را حداقل برای مدتی کنار گذاشته و به کارهای دیگرتان برسید.

کنترل بسیار دشوار پسرک یکی از عوامل پدیدار آورنده اشتباهات سهوی در پیشبرد بازی است و ضرباهنگ آن را از بین می برد

مبارزه با دشمنانی جادویی هم یکی از المان های مهم گیم پلی به شمار می رود اما از آن جایی که گیمر نقشی در آن ندارد و صرفا باید با پناه گرفتن، همه چیز را به تریکو بسپرد، خیلی زود جذابیتش را از دست می دهد و همچون عنصری اضافه به نظر می رسد. ضمناً جای دارد اشاره ای به کنترل بسیار دشوار پسرک نیز بشود که خود به تنهایی، یکی از عوامل پدیدار آورنده اشتباهات سهوی در پیشبرد بازی می گردد و ضرباهنگ آن را از بین می برد.

اما اگار تمام این ایرادات فنی که خلل هایی کوچک و بزرگ به بازی وارد نموده اند را کنار بگذاریم، The Last Guardian عنوانی است که اهمیت زیادی برای طبیعت، و نقش انسان در آن قائل می شود. طراحی بی نقص تریکو و اعمال و رفتارهای منحصر به فردش، مهم ترین مسئله برای رساندن پیام غایی The Last Guardian به حساب می آمده و تنها چیزی بوده که می توانسته هویتی متفاوت به بازی ببخشد.

The Last Guardian در وهله نخست، می خواهد خود را از بازی های ویدیویی مشابه جدا کرده و داستانی از برتری طبیعت بر همه چیز ارائه کند؛ همین برتری سبب می شود تا تریکو تا این حد با تار و پود بازی درآمیخته باشد و بدون او، بازی، گیم پلی و تمام تلاش های گیمر بی معنی به نظر برسد. The Last Guardian به شما می آموزد که انسان، برخلاف آنچه خود می پندارد، هیچ قدرتی در برابر طبیعت و نیروی شگفت انگیز آن نداشته و تنها، پیرو قوانین آن است.

تریکو از دل افسانه ها بیرون آمده است و سازندگان بازی هم مشکلی با اعتراف آن ندارند؛ اما موجودات افسانه ای هم می توانند همچون حیوانات واقعی باشند. آنها هم نیازهای خاص خود و شخصیت خاص خود را دارند که می تواند بسته به شرایط، متغیر باشد. چرا بسیاری به حیوانات خانگی علاقه دارند؟ آیا این حیوانات صرفاً اسباب بازی هایی هستند برای سرگرم کردن مردم یا موجوداتی واقعی با نیازها و شخصیت واقعی؟

سازندگان The Last Guardian هم دقیقاً همین پرسش را با خود مطرح کرده اند و دریافته اند که برای جان بخشی به تریکو و نیز تاثیرگذاری هرچه بیشتر، لازم است پا را فراتر از یک بازی ویدیویی گذاشته و در شخصیت پردازی تریکو، کاری کنند که هیچوقت نمونه اش دیده نشده و بعید است در آینده نزدیک تکرار شود. همین مسئله، The Last Guardian را تبدیل به محصولی کرده فارق از کتاب ها، فیلم ها، موسیقی و حتی بازی های ویدیویی؛ محصولی که جذاب ترین عناصر هر یک از این مدیوم ها را قرض گرفته و با ادغامشان، تجربه ای نو فراهم می آورد.

بدیهی است که چنین رویکردی، تبعات خاصی به همراه داشته و The Last Guardian را به یک بازی چند شخصیتی تبدیل کرده است. و همین بحران هویت سبب گشته تا بخش هایی از بازی بسیار لذت بخش باشند و بخش هایی دیگر بسیار ناامیدکننده. اما رابطه ای که میان پسرک و تریکو و سپس میان گیمر و تریکو شکل می گیرد، The Last Guardian را به یکی از متفاوت ترین بازی های ویدیویی تاریخ تبدیل کرده است.

The post appeared first on .

بررسی بازی The Last Guardian؛ افسانه ای عامه پسند

سونی: بروس استرلی نقشی در توسعه The Last of Us 2 نخواهد داشت

سونی: بروس استرلی نقشی در توسعه The Last of Us 2 نخواهد داشت

عضور ارشد استدیو بازی سازی Naughty Dog یعنی “بروس استرلی” (Bruce Straley) که در کنار “نیل دراکمن” (Neil Druckmann) دو عنوان موفق The Last of Us و Uncharted 4: A Thief’s End را کارگردانی کرده بود، به دنباله اخیرا تایید شده The Last of Us: Part II باز نخواهد گشت. سونی لحظاتی قبل با ارسال یک بیانیه به وبسایت Kotaku این خبر را تایید و اعلام کرد که استرلی ترجیح داده که مدت زمان بیشتری به استراحت بپردازد.

http://static2.gamespot.com/uploads/original/536/5360430/3165124-screen_tlou2_teaser_06.jpg

بیانیه سونی در اعلام این خبر: “بعد از عرضه دو بازی بسیار موفق در چند سال گذشته، بروس ترجیح داد تا کمی به استراحتی که استحقاقش را دارد بپردازد. او در نظر دارد تا به زودی به استدیو بر گردد و بر روی پروژه بعدی خود متمرکز شود.”

به گزارش و به نقل از ، نیل دراکمن قسمت دوم The Last of Us را کارگردانی خواهد کرد. وی دیروز در جریان مراسم PlayStation Experience پنلی را برپا کرد تا بیشتر در مورد پروژه جدید خود توضیح دهد. در این پنل تایید شد که بازی در مراحل ابتدایی توسعه به سر می‌برد.

آنگونه که سایت Kotaku نوشته، استرلی هم اکنون استراحت یک ساله خود را می‌گذراند. او از اعضای با سابقه Naughty Dog است و تقریبا 20 سال است که در این استدیو فعالیت دارد. پس از آنکه “امی هنینگ” (Amy Hennig) استدیو Naughty Dog را ترک کرد، استرلی و دراکمن کارگردانی Uncharted 4 را به عهده گرفتند. این بازی می 2016 عرضه شد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت.

سونی: بروس استرلی نقشی در توسعه The Last of Us 2 نخواهد داشت

انتظار سونی از فروش The Last Guardian بسیار بالاست

انتظار سونی از فروش The Last Guardian بسیار بالاست

در حالی که انتظار برای فروش Final Fantasy 15 بسیار بالا بود، این عنوان موفق عمل کرد.
حال سونی تاکید کرد که انتظار بالایی برای فروش The Last Guardian دارد. باید دید این اثر در بازار چگونه عمل خواهد کرد.

عنوان The Last Guardian که تا به حال چرخه‌ توسعه‌ی طولانی را سپری کرده است، حواشی بسیاری را به خود اختصاص داده.این اثر قرار است تنها انحصاری بزرگ سونی طی تعطیلات سال جاری باشد.
با توجه به ژانر بازی، سوالاتی بسیاری پیرامون فروش آن مطرح است. اما ظاهرا سونی انتظار دیگری دارد و The Last Guardian را اثری پرفروش می‌پندارد.

آقای Joe Palmer از سونی، طی مصاحبه اخیر اذعان داشت:

پیش‌فروش بازی تاکنون بیشتر از حد انتظار بوده است.
همچنین ما نسبت به نسخه Collector’s Edition بازی واکنش‌های مثبتی دریافت کردیم.
باتوجه به قیمت بیشتر این بسته، این واکنش‌ها در نوع خود جالب هستند.

بسته Collector’s Edition این اثر چیزی در حدود 120$ قیمت گذاری شده. بنابراین می‌توان به فروش نهایی بازی امیدوار بود.

وی در ادامه گفت:

ما به جای دامن زدن به هایپ، سعی کرده‌ایم حقایق را به مخاطب منتقل کنیم.
انتقال حقایق برای ما مهم است زیرا پروسه ساخت بازی طولانی مدت بوده.
ما دوست داریم مردم برای سطح کیفی TLG هیجان زده باشند، نه برای داستان پیچیده توسعه بازی.

با توجه به پیش فروش فراتر از انتظار The Last Guardian و همچنین بازخوردهای مناسب پیرامون نسخه‌ی کلکسیونی آن، سونی از فروش بازی نیز توقع بالایی دارد.

اثر The Last Guardian در تاریخ 6 دسامبر، به شکل انحصاری برای پلی‌استیشن 4 عرضه خواهد شد.

 

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

انتظار سونی از فروش The Last Guardian بسیار بالاست