TagFrontier +

بررسی بازی The Walking Dead: A New Frontier قسمت سوم؛ تصمیم گیری مهم

بررسی بازی The Walking Dead: A New Frontier قسمت سوم؛ تصمیم گیری مهم

قسمت سوم از فصل سوم، یک کلیشه تمام عیار ولی در عین حال خوش ساخت و هیجان انگیز است که جایگاه خودش را در دل مخاطب پیدا می کند اما بارها و بارها در صورت مخاطب فریاد می زند که بیشتر از یک کلیشه جذاب نیست.

کارگردانی خوب صحنه ها، موسیقی خاطره انگیز، روایت سریع و تند داستان که البته گاهی با صحنه های احمقانه همراه می شود از ویژگی های برجسته قسمت سوم The Walking Dead: A New Frontier هستند.

اگر دو قسمت ابتدایی را بازی نکرده اید، ادامه مطلب حاوی نکات داستانی است که لذت تجربه بازی را برایتان خراب می کند.

یکی از بهترین لحظات قسمت سوم، زمانی است که موسیقی های فصل اول را می شنوید. فصل اول بازی با صحنه های غم انگیز بسیاری که داشت، نیازمند موسیقی قدرتمندی هم بود که به دست موزیسین توانمندی هم ساخته شده بود.

وقتی آن قطعه غم انگیز در لحظه ای مناسب در این قسمت پخش می شود، دوست دارید چشمان تان را ببندید و مروری کنید بر همه خاطراتی که با این بازی و شخصیت هایش داشتید (آن هایی که با فصل اول بازی خاطره دارند می دانند چه می گویم).

کارگردانی خوب صحنه ها، موسیقی خاطره انگیز، روایت سریع و تند داستان از ویژگی های قسمت سوم هستند.

برتری مدیوم بازی های ویدیویی بر دیگر رسانه ها نظیر تلویزیون، سینما و کمیک آن است که شما خودتان همه چیز را کنترل می کنید. اگر شخصی را می کشید می گویید فلان شخص را کشتم. اگر کسی به خاطر اشتباه شما کشته می شود، خودتان را مقصر این اتفاق می دانید.

و در واکینگ دد پر است از این سوژه ها. همین باعث می شود که با یک موسیقی روح تان پرواز کند و به یاد خاطرات فصل اول بیافتید. در این فصل هم انتخاب ها بسیار است. می کشید یا می بخشید؟ می گذارید تبدیل به یک واکر شود و یا مغز او را متلاشی می کنید تا انتقام شایسته ای گرفته باشید؟

انتخاب های شما، بسته به حال درونی خودتان دارد. شاید شما هم مثل من احساس کنید متلاشی کردن مغز انتخاب بهتری باشد و شاید هم نه، به اندازه ای رعوف هستید که می بخشید.

اما فراموش نکنید اعتماد کردن ها گاهی اوقات به قیمت از دست دادن یکی از همراهان شما تمام می شود. در فصل سوم، نویسندگان داستان به خوبی این مسئله را منتقل می کنند اما بهتر است که چندان هم خیالاتی نشوید که کوچکترین دیالوگ ها ممکن است که تغییری در خط داستان ایجاد کند.

برتری مدیوم بازی های ویدیویی بر دیگر رسانه ها آن است که شما خودتان همه چیز را کنترل می کنید.

Telltale Games هنوز هم در مسئله ایجاد چندین خط داستانی و تاثیرگذاری انتخاب های یک فصل بر فصل دیگر چندان ماهر و چیره دست نشده و آنچه در ابتدای بازی مبنی بر تاثیرگذاری انتخاب هایتان در آینده به شما گفته می شود نه بیانگر حقیقت است و نه دروغی واضح؛ شاید یک باور بین این دو.

اما آیا تجربه این اپیزود می تواند شما را به خرید این فصل متقاعد کند یا خیر؟ اگر از طرفداران مجموعه واکینگ دد هستید و از نگاه شما سریال و کمیک ها فوق العاده هستند، تجربه هر سه فصل از این بازی نیز تا به اینجای کار واجب محسوب می شود.

فصل سوم هیچ تغییر بزرگی به خود ندیده و راستش را بخواهید، هیچ حرف جدیدی هم برای گفتن ندارد که شما را انگشت به دهان بگذارد. فقط باید از داستان جدیدی که روایت می شود، در همان بستر کهنه لذت ببرید و فراموش کنید که Telltale Games دیگر مانند گذشته خلاق نیست.

در واقع داستان حرف اول و آخر را می زند. اگر عاشق کلمنتاین هستید و از دنبال کردن ماجراها و دردسرهایی که او در آن ها گیر کرده هیجان زده می شوید، فصل سوم هم تا به اینجای کار بسیار خوب پیش رفته.

فصل سوم هیچ تغییر بزرگی به خود ندیده و راستش را بخواهید، هیچ حرف جدیدی هم برای گفتن ندارد.

حضور کلمنتاین بسیار کم رنگ شده و نقشی به مانند گذشته ندارد. در دو قسمت ابتدایی او فقط حضور داشت و نمی دانستیم ارتباط دقیق او با داستان خاویر و خانواده اش چیست اما به محض حضور برادر بزرگ تر خاویر در داستان، همه چیز تغییر می کند.

کلمنتاین دلیلی برای حضور می یابد و نقشی به مراتب پر رنگ تر از قبل پیدا می کند. او حالا فرصتی دارد تا داستان خود را تعریف کند و بگوید چه بر سر AJ آمد. پس از همه این جریانات و وقتی که در قسمت دوم متوجه می شویم کلمنتاین هم زمانی عضو گروه New Frontier بوده، داستان جذاب تر می شود و ریشه های داستان کمی عمیق تر می شوند.

با این حال اما فصل سوم از یک مشکل بسیار بزرگ رنج می برد که شاید در دو قسمت بعدی با سورپرایزهای هیجان انگیزی برطرف شوند. به جز کلمنتاین، هیچ شخصیت کلیدی دیگری از دو فصل قبلی در فصل سوم حضور نداشته و این یعنی آنچه در دو فصل پیشین کاشته شده بود، بی نتیجه مانده.

به جز کلمنتاین، هیچ شخصیت کلیدی دیگری از دو فصل قبلی در فصل سوم حضور ندارد.

عده زیادی کشته شدند، عده زیادی هم زنده ماندند. برخی از فصل اول هنوز هم زنده هستند و برخی دیگر هم در فصل دوم به داستان آمدند اما هیچ اثری از آن ها در سه قسمت ابتدایی فصل سوم نبوده که این یک شکست پذیرفته شده برای نویسندگان داستان است.

ساعت ها وقت گذاشتیم تا با تک تک آن ها خاطراتی را در ذهن خود ثبت کنیم و حالا می بینیم که هیچ یک از آن ها به جز کلمنتاین ارزش آن را نداشته اند که در فصل بعدی نقشی پر رنگ ایفا کنند.

احتمالا در انتهای فصل سوم هم همین اتفاق برای خاویر، اعضای خانواده او و تمام کسانی که در میانه راه کلمنتاین آن ها را شناخت رخ می دهد و به یک باره محو می شوند تا کِلِم در فصل چهارم دوستان جدیدی پیدا کند و همه ماجراها از نو با افرادی جدید مرور شود.

در سریال و کمیک بوک های واکینگ دد، شخصیت ها می آیند و می روند.

این مسئله به هیچ وجه دوست داشتنی نیست، خصوصا حالا که شاید در حد 5 دقیقه در هر قسمت کنترل کلمنتاین را به دست داریم. گویا در فصل جدید همه چیز دور ریخته شده و کلمنتاین از صدقه سر محبوبیتش فقط مانده؛ مگرنه هویت زامبی ها گویا ارزشمندتر از همه کاراکترهای قبلی بوده و واکینگ دد یعنی همین.

حتی در سریال و کمیک بوک های واکینگ دد، شخصیت ها می آیند و می روند اما تعداد قابل توجهی از آن ها می مانند و نقششان را در داستان می بینیم. اگر یکی از آن ها کشته می شود واقعا شوکه و ناراحت می شویم اما در فصل سوم این بازی، تنها کشته شدن یک دختر بچه بی گناه که لحظه برخورد گلوله به سرش، لبخند به لب دارد می تواند شما را ناراحت کند.

هیچ تعهدی به شخصیت ها وجود ندارد و آن ها فقط آمده اند تا در کنار کلمنتاین یک داستان هیجان انگیز دیگر را روایت کنند و بروند؛ گرچه این داستان واقعا هیجان انگیز است و دلتان نمی خواهد یک لحظه چشم از آن بردارید.

به عنوان یکی از منتقدین درجه یک فعالیت های اخیر کمپانی Telltale Games باید بگویم که The Walking Dead: A New Frontier اگرچه یک پیشرفت بزرگ به حساب نمی آید اما دست کم بازی خوبی برای تجربه یک داستان خوب به حساب می آید و ضعف بازی های اخیر این شرکت در آن بسیار کمرنگ است.

اگر به دنبال بازی های خوب داستان محور می گردید، هر سه فصل از بازی The Walking Dead، ساخته استودیو Telltale Games انتخاب های مناسبی هستند (در مورد فصل سوم، فقط تا قسمت سوم که تاکنون منتشر شده می توانیم حرف بزنیم و نه بیشتر).


  • موسیقی بازی شما را به یاد فصل اول می اندازد
  • سرعت پیشرفت داستان
  • غیر منطقی بودن برخی اتفاقات در روند داستان

The post appeared first on .

بررسی بازی The Walking Dead: A New Frontier قسمت سوم؛ تصمیم گیری مهم

بررسی بازی The Walking Dead: A New Frontier قسمت اول و دوم؛ بی رحم تر از همیشه

بررسی بازی The Walking Dead: A New Frontier قسمت اول و دوم؛ بی رحم تر از همیشه

فصل سوم بازی The Walking Dead معرکه آغاز می شود. به معنای واقعی معرکه و درجه یک.

هنوز دنیا به هم نریخته و خبری از واکرها نیست. در بعد از ظهری خونین که آسمان هم خشمگین به نظر می رسد، خاویر باید خودش را به خانه پدری برساند تا در لحظات آخر کنار پدرش باشد. اما سیل انبوه مسافرانی که شایعه را شنیده اند و می خواهند از شهر خارج شوند، سبب شده تا اتوبان بسته باشد. خاویر می دود، ماشین را رها می کند و می دود تا به پدرش برسد. اما وقتی او می رسد، کار از کار گذشته.

تا به اینجای کار مشغول آن هستید که ببینید اصلا خاویر کیست و خانواده او چه نقشی دارند؟ مگر منتظر بازگشت کلمنتاین و زامبی های بی کله نیستیم؟ پس این آدم های جدید چه می گویند؟

ذهن شما بدجور مشغول این همه داستان سرایی می شود. پدربزرگ داستان حالا از میان ما رفته. خاویر اندوهگین مادر خود را در آغوش گرفته و دیالوگ هایی که شما برایش در آن لحظه انتخاب می کنید، حال او را نمایش می دهد. خاویر می تواند عمیقا ناراحت باشد، می تواند کمی لحن طلبکارانه به خود بگیرد و شاید حتی اندکی شوخ طبعی را چاشنی کار خود کند تا حال و هوا عوض شود.

ماریانا، برادر زاده خاویر که سن و سالی هم ندارد لیوان آب پدربزرگ را به دست گرفته، آن را پر می کند و به سوی اتاق او می رود. مادر بزرگ می گوید: «ماریانا، پدر بزرگ دیگه خوابیده، لازم نیست براش آب ببری.»

ماریانا می گوید: «اما اون که بیدار شده!»

مو به اندامتان راست می شود. حالا می فهمید که کجای داستان قرار دارید و چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این شروع معرکه کافی است تا بی وقفه، 80 دقیقه آتی را میخکوب قسمت اول از فصل سوم بازی The Walking Dead شوید که با پسوند A New Frontier شناخته می شود.

در واقع New Frontier گروهی است که در دنیای آخر الزمانی شکل گرفته و ریشه در گذشته ندارد. یک عده انسان که گویا با هدفی مشترک و خیر گرد هم آمده اند اما آنقدر بزرگ می شوند که دیگر جایی برای خوبی باقی نمی ماند و خون را با خون پاسخ می دهند.

داستان را از زاویه نگاه خاویر دنبال می کنیم و چند ده دقیقه بیشتر نمی گذرد که کِلِم هم وارد داستان می شود.

در فصل اول این بازی، کلمنتاین یک کودک کم سن و سال بود، از همه چیز می ترسید و جرات هیچ کاری را نداشت. کلمنتاین در کنار لی، کاراکتر سیاه پوست فصل اول ماجراهای زیادی را تجربه کرد، به سراغ والدین خود رفت و در نهایت همه چیز با یک تراژدی تلخ پایان یافت.

در فصل دوم، ما کنترل کلمنتاین را به دست گرفتیم. دیگر خبری از لی نیست تا پشتیبان کلمنتاین باشد و او باید خودش یاد بگیرد چطور زنده بماند. اما در فصل سوم، باز هم رویه تغییر کرده. داستان را از زاویه نگاه خاویر دنبال می کنیم و چند ده دقیقه بیشتر نمی گذرد که کِلِم هم وارد داستان می شود.

مثل همه کاراکترهای قابل بازی، خاویر هم بسته به انتخاب هایی که شما برای آن می کنید، می تواند انسان متفاوتی باشد اما شالوده شخصیت او قابل تغییر نیست. خاویر یک عموی دلسوز و نگران است که وظیفه خود می داند تا از اعضای خانواده اش مراقبت کند.

حالا 4 سال از فاجعه بزرگ و شیوع بیماری میان انسان ها گذشته. آن هایی که زنده مانده اند یا همیشه سر به زیر در حال حرکت بوده اند و یا بدون ترس، انسان های دیگری را برای امنیت خود کشته اند.

خاویر در نگاه اول یک بزدل و ترسو به نظر می رسد اما هر چه بیشتر به او فرصت خودنمایی می دهید، بیشتر ثابت می کند که برای حفاظت از برادر زاده هایش حاضر است هر کاری کند. مقدمه ابتدایی بازی شاید اثر مخربی روی شما بگذارد و نتوانید این تعداد کاراکتر جدید را به یک مرتبه بپذیرید اما شخصیت خودمانی خاویر و گفتگوهایش با همسر سابق برادر بزرگش کاری می کند که خیلی سریع او را به عنوان سکان دار فصل سوم بپذیرید.

حالا 4 سال از فاجعه بزرگ و شیوع بیماری میان انسان ها گذشته است.

او یک فرشته نیست، قرار است تا سر حد مرگ عصبانی شود، قرار است انتخاب های سخت و دشواری داشته باشد و گاهی اوقات هم به انتخاب شما، ماشه را بکشد. اما آیا ارزشش را خواهد داشت؟

نویسندگان برای آنکه به یک مرتبه از حضور این همه کاراکتر جدید و ناشناخته احساس بدی نداشته باشید، عالی عمل کرده اند. تقریبا یک خانواده کامل را در تصویر داریم. مردی که شاید چندان پخته نیست اما سعی می کند رفتاری بالغانه داشته باشد، مادر خوانده ای که اصلا الگوی مناسبی برای فرزندان همسرش نیست (و شاید اصلا احساس زیادی هم به آن ها ندارد)، و یک پسر و دختر کم سن و سال.

نماد New Frontier روی گردن یکی از اعضای گروه که حالا تبدیل به واکر شده.

دخترک یا همان ماریانا که پیشتر از او گفتیم، باهوش به نظر می رسد. برای آنکه از مکالمات آزار دهنده فرار کند یک هدفون روی گوش های خود می گذارد و وانمود می کند که مشغول گوش دادن به موسیقی است (باتری و برق کجا بود؟) و البته یک پسر تازه به بلوغ رسیده که به شدت درگیر مسائل احساسی است.

اما فراموش نکنید که کاراکترها حرف های شما را به یاد می سپرند و در موقعیتی دیگر پاسخی به آن خواهند داد.

گیب نمی داند که چه در سرش می گذرد، نمی داند که چه می خواهد و به هر چیزی بی میل است. حالا تصور کنید که خاویر بخواهد با شوخی و خنده، شرایط را برای همه تلطیف کند. دیالوگ ها برای این کار کمی دست شما را باز می گذارند. اما فراموش نکنید که کاراکترها حرف های شما را به یاد می سپرند و در موقعیتی دیگر پاسخی به آن خواهند داد.

نیمه های اپیزود اول، وقتی که حسابی با شخصیت ها گرم گرفته اید و فکر می کنید کاش یک دوست و چهره ای آشنا ببینیم، کلمنتاین وارد می شود؛ بی مقدمه و بدون آنکه توضیحی داده شود.

سخت جان تر و بی رحم تر از فصل دوم، کلمنتاین هیچ احساسی ندارد. او همچنان یک دخترک کم سن و سال و بی خطر به نظر می رسد اما وقتی که یک سلاح به دست می گیرد، دیگر معصومیتی نمی توان در چهره اش پیدا کرد.

کلمنتاین و AJ پس از پایان فصل دوم و در فلش بک های فصل سوم.

کلمنتاین، نقطه قوت دو فصل قبلی، حرف های بسیاری برای گفتن دارد اما کارگردان بازی و نویسندگان تصمیم گرفته اند تا این داستان را در قالب فلش بک های کوتاه روایت کنند. پس از فصل دوم، نمی دانیم که چه بر سر کِلِم می آید، اما در فلش بک ها کم کم متوجه می شویم مسیر زندگی او به کدام سمت چرخیده و ارتباط آن با خانواده خاویر چیست.

درست لحظه ای که می خواهید یک نفس راحت بکشید، به بدترین شکل ممکن شوکه می شوید.

در اپیزود اول داستان به شکل خوبی پیش می رود و درست لحظه ای که می خواهید یک نفس راحت بکشید، به بدترین شکل ممکن شوکه می شوید. نویسندگان می خواهند هر لحظه به شما یادآوری کنند که در دنیای واکینگ دد، خوبی و خوشی جایی ندارد و اگر دنبال پایان های خوشحال کننده هستید، داستان اشتباهی را دنبال می کنید.

فصل سوم حول محور گروه New Frontier می چرخد و کلمنتاین و خاویر عمیقا با این گروه مرتبط هستند. دردسرها در این دنیا پایانی ندارد و مرگ تنها راه رهایی محسوب می شود.

در مجموع، داستانی که در دو قسمت ابتدایی ارائه می شود، وعده فصل قدرتمندی را می دهد (حداقل بهتر از فصل آخر سریال واکینگ دد) اما ضعف هایی را هم به همراه دارد که شاید کمی اخم هایتان را در هم فرو ببرد.

پایان اپیزود دوم شاید برای بسیاری جذاب و حیرت انگیز باشد اما حقیقتا مشابه یک فیلم هندی درجه یک است و کمی اعصاب خوردکن به نظر می رسد. با این حال، قطعا در قسمت سوم بیشتر به سوالات بی پاسخی که طی دو اپیزود ابتدایی شکل گرفت، جواب داده می شود اما نحوه پایان بندی اپیزود دوم چندان مورد پذیرش نیست.

رنگ ها گرم تر و در عین حال تهاجمی تر انتخاب شده اند تا احساس تنش در هر لحظه احساس شود.

مشکل دیگر برخی دیالوگ ها و واکنش ها هستند. این مشکل در تک تک بازی های Telltale Games وجود دارد و خسته کننده است که باز هم بگوییم وقتی شخصی یکی از عزیزان خود را از دست می دهد، چرا باید واکنش ها تا این حد خشک و بی احساس باشند؟ حرکات بدن چرا باید تا این حد ضعیف جلوه کرده و جوری باشند که انگار یک اتفاق بد رخ داده و خب، تمام شد، برویم سراغ مشکل بعدی.

شاید تنها مسئله ای که پیشرفت آن احساس می شود، استفاده از گستره رنگ های متفاوت نسبت به فصل های پیشین باشد. رنگ ها گرم تر و در عین حال تهاجمی تر انتخاب شده اند تا احساس تنش در هر لحظه احساس شود. خبری از رنگ های سرد و مرده فصل های قبلی نیست و همین موضوع فصل سوم را از نظر بصری متمایز کرده.

بگذریم از اینکه Telltale Games اصلا قصد ندارد گرافیک فنی بازی هایش را کمی بهبود بخشد و اشتیاق بیشتری ایجاد کند. تصور کنید در سال 2017، صحنه هایی را می بینید که سال ها پیش و با رفتن کنسول های نسل قبل، از آن ها خداحافظی کرده بودیم.

به طور کل، اگرچه روند داستان عالی پیش می رود و نمی خواهید لحظه ای متوقف شوید، اما A New Frontier تقریبا هیچ تغییر عمده ای نسبت به فصل اول ندارد. چه بسا که گیم پلی اندک آن، بیش از پیش آب رفته و تقریبا جز چند صحنه دکمه زنی و یکی-دو معمای فوق العاده ساده، هیچ محتوایی برای ارائه ندارد.

بهتر است به این بازی به چشم یک سریال تعاملی نگاه کنید که هر از چند گاهی از شما می خواهد کاراکتر را تکان دهید و یا دکمه های Q یا E را برای کشتن زامبی ها فشار دهید. به همین سادگی. در واقع اگر نمی خواهید داستان را دنبال کنید، بازی های Telltale حقیقتا ارزش بالایی ندارند.

کلمنتاین در اپیزودهای بعدی جای بسیاری برای رشد دارد و باید اثبات کند که در فصل سوم هم می تواند بین همه کاراکترها بیشتر درخشیده و نقشی اساسی در پیش بردن بار احساسی داستان بازی کند.

در حقیقت این سری بازی به خاطر کلمنتاین و قدرت احساسی که منتقل می کرد برجسته شده و اگر او تبدیل به یک انسان بی روح و ماشین کشتار شود، شاید یکی از بزرگ ترین نقاط قوتش را از دست بدهد.


  • شروعی خیره کننده
  • بهره گیری از گستره رنگی متفاوت برای فصل سوم
  • سورپرایز پایانی قسمت دوم
  • تقریبا هیچ چیز نسبت به فصل قبل تغییر نکرده

The post appeared first on .

بررسی بازی The Walking Dead: A New Frontier قسمت اول و دوم؛ بی رحم تر از همیشه

Lost Frontier v1.0.3 دانلود بازی مرز های از دست رفته برای اندروید + مود

Lost Frontier v1.0.3 دانلود بازی مرز های از دست رفته برای اندروید + مود

دانلود بازی Lost Frontier

بازی استراتژیک و جالب Lost Frontier گیم پلی استراتژیک با جوی دوست داشتنی از فضای وسترن Lost Frontier یک بازی استراتژیک نوبتی (Turn-Based) می باشد که توسط کمپانی Mika Mobile سازندگان Battleheart و Zombieville طراحی و عرضه شده است. بازی در یک جو وسترنی فانتزی و فوق العاده جذاب اجرا می شود که از عنصار […]

******************

Lost Frontier v1.0.3 دانلود بازی مرز های از دست رفته برای اندروید + مود

(image)

بازی استراتژیک و جالب Lost Frontier گیم پلی استراتژیک با جوی دوست داشتنی از فضای وسترن Lost Frontier یک بازی استراتژیک نوبتی (Turn-Based) می باشد که توسط کمپانی Mika Mobile سازندگان Battleheart و Zombieville طراحی و عرضه شده است. بازی در یک جو وسترنی فانتزی و فوق العاده جذاب اجرا می شود که از عنصار […]

******************

(image)
Lost Frontier v1.0.3 دانلود بازی مرز های از دست رفته برای اندروید + مود

Lost Frontier v1.0.2 دانلود بازی مرز های از دست رفته برای اندروید + مود

Lost Frontier v1.0.2 دانلود بازی مرز های از دست رفته برای اندروید + مود

دانلود بازی Lost Frontier

بازی استراتژیک و جالب Lost Frontier گیم پلی استراتژیک با جو دوست داشتنی وسترن فروش در گوگل پلی با قیمت 2.99 دلار با کسب امتیاز 4.3 از 5.0 در گوگل پلی Lost Frontier یک بازی استراتژیک نوبتی (Turn-Based) می باشد که توسط کمپانی Mika Mobile سازندگان Battleheart و Zombieville طراحی و عرضه شده است. بازی […]

******************

Lost Frontier v1.0.2 دانلود بازی مرز های از دست رفته برای اندروید + مود

(image)

بازی استراتژیک و جالب Lost Frontier گیم پلی استراتژیک با جو دوست داشتنی وسترن فروش در گوگل پلی با قیمت 2.99 دلار با کسب امتیاز 4.3 از 5.0 در گوگل پلی Lost Frontier یک بازی استراتژیک نوبتی (Turn-Based) می باشد که توسط کمپانی Mika Mobile سازندگان Battleheart و Zombieville طراحی و عرضه شده است. بازی […]

******************

(image)
Lost Frontier v1.0.2 دانلود بازی مرز های از دست رفته برای اندروید + مود

Force Reborn: Frontier Breach 1.5 دانلود بازی احیای نیرو: نفوذ + مود

Force Reborn: Frontier Breach 1.5 دانلود بازی احیای نیرو: نفوذ + مود

Force Reborn

بازی فضایی و استراتژیک Force Reborn: Frontier Breach نسخه معمولی + نسخه مود شده فروش در پلی استور با قیمت 3 دلار با کسب امتیاز کم نظیر 4.8 از 5 در گوگل پلی Force Reborn: Frontier Breach یک بازی فضایی و عملی تخیلی می باشد که در اینده ای بسیار دور اتفاق می افتد و […]

******************

Force Reborn: Frontier Breach 1.5 دانلود بازی احیای نیرو: نفوذ + مود

(image)

بازی فضایی و استراتژیک Force Reborn: Frontier Breach نسخه معمولی + نسخه مود شده فروش در پلی استور با قیمت 3 دلار با کسب امتیاز کم نظیر 4.8 از 5 در گوگل پلی Force Reborn: Frontier Breach یک بازی فضایی و عملی تخیلی می باشد که در اینده ای بسیار دور اتفاق می افتد و […]

******************

(image)
Force Reborn: Frontier Breach 1.5 دانلود بازی احیای نیرو: نفوذ + مود