TagEnd Uncharted

کاهش قیمت دائمی برای Uncharted 4 A Thief’s End

کاهش قیمت دائمی برای Uncharted 4 A Thief’s End

سونی به تازگی تصمیم گرفته است تا قیمت یکی از بهترین بازی‌های سال 2016 و بازی انحصاری Playstation 4 یعنی Uncharted 4 A Thief’s End را به صورت دائمی کاهش دهد.

این بازی از امروز با تخفیفی 20 دلاری روبرو شده و با قیمت 40 دلار به فروش خواهد رسید. (قیمت اصلی این بازی 60 دلار بود) البته قیمت در فروشگا‌های کانادا 50 دلار در نظر گرفته شده است. Uncharted 4 توانست با دریافت نقد‌های بسیار خوب از منتقدان و نظر مثبت گیمرها روبرو شده و در پایان سال 2016 بسیاری از جوایز موسوم به “بهترین بازی سال” را به خود اختصاص دهد.

باید اشاره کنیم که این کاهش قیمت دائمی بوده و از این به بعد Uncharted 4 با این قیمت به فروش می‌رسد. استودیوی سازنده این بازی قصد دارد که بسته الحاقی جداگانه این اثر را با نام Uncharted The Lost Legacy را در سال 2017 به صورت انحصاری برای PS4 منتشر کند.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

کاهش قیمت دائمی برای Uncharted 4 A Thief’s End

اسرار بازی ها : Uncharted 4: A Thief’s End

اسرار بازی ها : Uncharted 4: A Thief’s End

درود بر کاربران عزیز جامعه مجازی پردیس گیم. وقتتون بخیر و امیدوارم که لحظات خوشی داشته باشید. هم اکنون با اسرار بازی Uncharted 4: A Thief’s End در خدمت شما هستیم. با پردیس گیم همراه باشید 😉

بازی نسل هشتمی “آنچارتد 4” توسط استودیو “ناتی داگ” ساخته شد و در 21 اردیبهشت ماه به صورت انحصاری برای کنسول PlayStation 4 عرضه گردید. جدیدترین شماره از این سری «شوتر سوم شخص ماجراجویی» از سوی منتقد ها هم نمرات و نقد های خوبی دریافت کرد و همانند همیشه، با سورپرایز ها و اسرار جالبی میزان بازیکنان و علاقه مندان است!

عنوان Crash Bandicoot را بازی کنید!

شاید جذاب ترین سرّ داخل بازی آنچارتد 4 که به راحتی هم قابل مشاهده است، اجرای بازی “کرَش بندیکوت” در دستگاه پلی استیشنِ شخصیت “نیتن دریک” باشد. عنوان کرَش بندیکوت یکی از عناوین کلاسیک کنسول PS1 است. فقط سعی کنید که رکورد بالاترین امتیاز “النا”  را بشکنید تا هرگز توسط وی به تمسخر گرفته نشوید!

آویز Firefly از بازی The Last of us

در بازی “دلست آف آس”، اعضای گروه Firefly درواقع مجهزترین و کشنده ترین دشمنان شما هستند و هر کدام از این افراد، همواره یک گردنبند (یا همان پلاک) همراه خود دارند. در یک طرف از این پلاک، نام شخص نوشته می شود و در طرف دیگر، علامت گروه Firefly هک شده است.

خب نکته جالب اینجاست که با کمی گشت و گذار در مناطق بازی “آنچارتد 4” می توانید یکی از این گردنبند ها را پیدا کنید! همچنین توجه داشته باشید که نام Druckley برروی این پلاک نوشته شده که ترکیبی از دو اسم “استرلی” و “دراکمن” است؛ یعنی همان کسانی که هم کارگردان “دلست آف آس” بودند و هم بازی آنچارتد 4!

اشاره به بازی Monkey Island

زمانی که همراه با شخصیت “سالی” در اتاقی با اشیای عجیب و غریب به کاوش می پردازید، پرتره های متعدد Founders of Libertalia را مشاهده خواهید کرد. با کمی دقت، شخصیت Guybrush Threepwood که نقش اصلی سری بازی های “مانکی آیلند” (Monkey Island) است را پیدا می کنید. به طور طبیعی، نیتن او را نمی شناسد ولی اگر به گنجینه مراجعه کنید، نام او را مشاهده خواهید کرد. البته دو حرف Gu از ابتدای اسم او پاک شده است.

یادآوری نمایش E3 2015

اگر به یاد داشته باشید، طی رویداد E3 2015 آقای “بروس اِسترلی” در کنفرانس سونی حضور یافت تا بازی آنچارتد 4 را برای تماشاچیان به نمایش بگذارد. نقص عملکرد کنترلر PS4 باعث شد تا شخصیت نیتن دریک، به مدت 30 ثانیه بی حرکت سر جای خود بایستد؛ سپس مشکل برطرف شد.

حالا اگر در بازی اصلی، شما به همان مرحله مراجعه کنید و دقیقا 30 ثانیه بدون حرکت منتظر بمانید، یک تروفی با نام Stage Fright (به معنای وحشت صحنه نمایش) دریافت خواهید کرد که یاد آور خاطره‌ی آن زمان است… !

عقیته ای از بازی Jack and Dexter

ناتی داگ قبل از خلق سری بازی آنچارتد، برروی سری بازی های “جک و دکستر” کار می کرد. در عنوان «جک و دکستر» یک گوی خاص به نام Precursor Orb وجود داشت که به وسیله‌ی آن می توانستید قفل اسرار سراسر بازی را باز کنید. حالا این آرتیفکت، به عنوان یک عتیقه‌ی‌ پنهان، در بازی آنچارتد 4 نیز وجود دارد و شما با کمی جستجو می توانید آن را پیدا کنید!

یادی از گذشته …

در مرحله‌ی چهارم، درست قبل از اینکه به طبقه‌ی پایین خانه رفته و در PS One ، عنوان “کرش بندیکوت” را بازی کنید، در یک اتاق زیر شیروانی قدم خواهید زد. این اتاق زیر شیروانی، پر از وسایل و آیتم های جالب است که شما را به یاد نسخه های قبلی سری آنچارتد می اندازد! مثل تصویر نیتن و شخصیت “تنزن” (Tenzin) که در بازی آنچارتد 2 با او آشنا شدید.

به حیوانات غذا ندهید!

در مرحله‌ی 11 درحالی که داخل یک بازار هستید، با زنی که سیب می فروشد، رو به رو خواهید شد. از او یک عدد سیب بخرید و سپس همراه با “سالی” به مسیر خود ادامه دهید. سپس مردی که گوشه ای نشسته و یک میمون لمور (Lemur) برروی شانه اش قرار دارد را مشاهده خواهید کرد.

سعی کنید به آن میمون غذا دهید و بعد از کنارش عبورش کنید. حالا درحالی که با سالیون راه خودتان را می پیمایید، ناگهان میمون لمور برروی شما می پرد و سیبی که از آن زن فروشنده خریده بودید را می دزدد! در همین حال، یک تروفی با نام Don’t Feed the Animals (به حیوانات غذا ندهید) برایتان باز خواهد شد… !

پلاک جیپ

شخصیت النا، شاید به ظاهر حضور فعالی در بازی آنچارتد 4 نداشته باشد، ولی به روشی هوشمندانه به او اشاره شده است. درحالی که نیت و سالی سوار یک جیپ می شوند و به مقابله با APC Scorpion می پردازند، به پلاک ماشین دقت کنید. این پلاک، با نمایش دو حرف A و N و عدد 373 ، به روشنی به شخصیت (ELENA (373NA اشاره می کند. ضمن اینکه نماد طراحی شده برروی پلاک هم بیانگر کلمه Fisher (به معنای ماهیگیر) می باشد.

میوه Wumpa Fruit

اشاره ای دیگر به بازی کرَش بندیکوت! یکی از عتیقه هایی که با گشت و گذار در بازی آنچارتد 4 پیدا می کنید، میوه‌ی به یاد ماندنی سری بازی های “کرش” (Crash) است! این میوه که درواقع Wumpa Fruit نام دارد، یکی از اسرار و عتیقه هایی بازی جدید ناتی داگ است.

کرش در بخش چندنفره

ظاهرا بازی کرَش بندیکوت دست بردار نیست! در بخش چند نفره‌ی عنوان آنچارتد 4، زمانی که یک دشمن را به قتل می رسانید، جسد مقتول همراه با یک صدای ویژه به هوا پرتاب می شود! شاید باورتان نشود ولی در بازی کرَش بندیکوت هم دشمنان دقیقا به همین صورت کشته می شدند!

مارکو… مارکو … !

در مرحله‌ی 12، زمانی که همراه با سم سوار یک قایق شده و به مکانی که نزدیک به یک «کشتی غرق شده» نزدیک می شوید، به داخل اقیانوس بپرید و شنا کنید. خب در اینجا خواهید شنید که شخصیت نیتن می گوید : “مارکو… مارکو… !” . این موضوع، دقیقا به بازی آنچارتد 2 و ماجرای شخصیت”مارکو پولو”  اشاره می کند. همچنین در این هنگام، یک تروفی با نام Marco Polo Returns (به معنای بازگشت مارکو پولو) برایتان باز خواهد شد!

و زمانی که الی حامله می شود!

در حین انجام مراحل بازی، به دقت تخته ها و پوستر های دیوار ها را بررسی کنید. با کمی دقت، یک پوستر مبهم که شخصیت “الی” را با شکمی بزرگ (شبیه به خانم های حامله) را به نمایش گذاشته، پیدا خواهید کرد. علاوه بر این، نام The Last of Us: American Daughters برروی پوستر به چشم می خورد که تمامی شک و تردید های ما پیرامون هویت این دختر را از بین می برد.

سری دوم کامیک بوک های Savage Starlight

آیا Savage Starlight را به یاد دارید؟! همان کامیک بوک هایی که در بازی “دلست اف آس” جمع آوری می کردید و همواره مورد علاقه شخصی الی بودند… در حین انجام مراحل بازی آنچارتد 2، اگر باز هم به پوستر های روی دیوار ها دقت کنید، پوستر Savage Starlight 2 را خواهید یافت که به سری دوم کامیک بوک های این عنوان اشاره دارد … ظاهرا سازندگان به شدت به وجود بازی The Last of Us 2 اشاره می کنند…

امیدوار هستیم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید! اگر شما نیز در بازی زیبای Uncharted 4: A Thief’s End راز جالبی را کشف کرده اید خوشحال می شویم به اشتراک بگذارید …

اسرار بازی ها : Uncharted 4: A Thief’s End

(image)

درود بر کاربران عزیز جامعه مجازی پردیس گیم. وقتتون بخیر و امیدوارم که لحظات خوشی داشته باشید. هم اکنون با اسرار بازی Uncharted 4: A Thief’s End در خدمت شما هستیم. با پردیس گیم همراه باشید 😉

بازی نسل هشتمی “آنچارتد 4” توسط استودیو “ناتی داگ” ساخته شد و در 21 اردیبهشت ماه به صورت انحصاری برای کنسول PlayStation 4 عرضه گردید. جدیدترین شماره از این سری «شوتر سوم شخص ماجراجویی» از سوی منتقد ها هم نمرات و نقد های خوبی دریافت کرد و همانند همیشه، با سورپرایز ها و اسرار جالبی میزان بازیکنان و علاقه مندان است!

عنوان Crash Bandicoot را بازی کنید!

شاید جذاب ترین سرّ داخل بازی آنچارتد 4 که به راحتی هم قابل مشاهده است، اجرای بازی “کرَش بندیکوت” در دستگاه پلی استیشنِ شخصیت “نیتن دریک” باشد. عنوان کرَش بندیکوت یکی از عناوین کلاسیک کنسول PS1 است. فقط سعی کنید که رکورد بالاترین امتیاز “النا”  را بشکنید تا هرگز توسط وی به تمسخر گرفته نشوید!

(image)

آویز Firefly از بازی The Last of us

در بازی “دلست آف آس”، اعضای گروه Firefly درواقع مجهزترین و کشنده ترین دشمنان شما هستند و هر کدام از این افراد، همواره یک گردنبند (یا همان پلاک) همراه خود دارند. در یک طرف از این پلاک، نام شخص نوشته می شود و در طرف دیگر، علامت گروه Firefly هک شده است.

خب نکته جالب اینجاست که با کمی گشت و گذار در مناطق بازی “آنچارتد 4” می توانید یکی از این گردنبند ها را پیدا کنید! همچنین توجه داشته باشید که نام Druckley برروی این پلاک نوشته شده که ترکیبی از دو اسم “استرلی” و “دراکمن” است؛ یعنی همان کسانی که هم کارگردان “دلست آف آس” بودند و هم بازی آنچارتد 4!

(image)

اشاره به بازی Monkey Island

زمانی که همراه با شخصیت “سالی” در اتاقی با اشیای عجیب و غریب به کاوش می پردازید، پرتره های متعدد Founders of Libertalia را مشاهده خواهید کرد. با کمی دقت، شخصیت Guybrush Threepwood که نقش اصلی سری بازی های “مانکی آیلند” (Monkey Island) است را پیدا می کنید. به طور طبیعی، نیتن او را نمی شناسد ولی اگر به گنجینه مراجعه کنید، نام او را مشاهده خواهید کرد. البته دو حرف Gu از ابتدای اسم او پاک شده است.

(image)

یادآوری نمایش E3 2015

اگر به یاد داشته باشید، طی رویداد E3 2015 آقای “بروس اِسترلی” در کنفرانس سونی حضور یافت تا بازی آنچارتد 4 را برای تماشاچیان به نمایش بگذارد. نقص عملکرد کنترلر PS4 باعث شد تا شخصیت نیتن دریک، به مدت 30 ثانیه بی حرکت سر جای خود بایستد؛ سپس مشکل برطرف شد.

حالا اگر در بازی اصلی، شما به همان مرحله مراجعه کنید و دقیقا 30 ثانیه بدون حرکت منتظر بمانید، یک تروفی با نام Stage Fright (به معنای وحشت صحنه نمایش) دریافت خواهید کرد که یاد آور خاطره‌ی آن زمان است… !

(image)

عقیته ای از بازی Jack and Dexter

ناتی داگ قبل از خلق سری بازی آنچارتد، برروی سری بازی های “جک و دکستر” کار می کرد. در عنوان «جک و دکستر» یک گوی خاص به نام Precursor Orb وجود داشت که به وسیله‌ی آن می توانستید قفل اسرار سراسر بازی را باز کنید. حالا این آرتیفکت، به عنوان یک عتیقه‌ی‌ پنهان، در بازی آنچارتد 4 نیز وجود دارد و شما با کمی جستجو می توانید آن را پیدا کنید!

(image)

یادی از گذشته …

در مرحله‌ی چهارم، درست قبل از اینکه به طبقه‌ی پایین خانه رفته و در PS One ، عنوان “کرش بندیکوت” را بازی کنید، در یک اتاق زیر شیروانی قدم خواهید زد. این اتاق زیر شیروانی، پر از وسایل و آیتم های جالب است که شما را به یاد نسخه های قبلی سری آنچارتد می اندازد! مثل تصویر نیتن و شخصیت “تنزن” (Tenzin) که در بازی آنچارتد 2 با او آشنا شدید.

(image)

به حیوانات غذا ندهید!

در مرحله‌ی 11 درحالی که داخل یک بازار هستید، با زنی که سیب می فروشد، رو به رو خواهید شد. از او یک عدد سیب بخرید و سپس همراه با “سالی” به مسیر خود ادامه دهید. سپس مردی که گوشه ای نشسته و یک میمون لمور (Lemur) برروی شانه اش قرار دارد را مشاهده خواهید کرد.

سعی کنید به آن میمون غذا دهید و بعد از کنارش عبورش کنید. حالا درحالی که با سالیون راه خودتان را می پیمایید، ناگهان میمون لمور برروی شما می پرد و سیبی که از آن زن فروشنده خریده بودید را می دزدد! در همین حال، یک تروفی با نام Don’t Feed the Animals (به حیوانات غذا ندهید) برایتان باز خواهد شد… !

(image)

پلاک جیپ

شخصیت النا، شاید به ظاهر حضور فعالی در بازی آنچارتد 4 نداشته باشد، ولی به روشی هوشمندانه به او اشاره شده است. درحالی که نیت و سالی سوار یک جیپ می شوند و به مقابله با APC Scorpion می پردازند، به پلاک ماشین دقت کنید. این پلاک، با نمایش دو حرف A و N و عدد 373 ، به روشنی به شخصیت (ELENA (373NA اشاره می کند. ضمن اینکه نماد طراحی شده برروی پلاک هم بیانگر کلمه Fisher (به معنای ماهیگیر) می باشد.

(image)

میوه Wumpa Fruit

اشاره ای دیگر به بازی کرَش بندیکوت! یکی از عتیقه هایی که با گشت و گذار در بازی آنچارتد 4 پیدا می کنید، میوه‌ی به یاد ماندنی سری بازی های “کرش” (Crash) است! این میوه که درواقع Wumpa Fruit نام دارد، یکی از اسرار و عتیقه هایی بازی جدید ناتی داگ است.

(image)

کرش در بخش چندنفره

ظاهرا بازی کرَش بندیکوت دست بردار نیست! در بخش چند نفره‌ی عنوان آنچارتد 4، زمانی که یک دشمن را به قتل می رسانید، جسد مقتول همراه با یک صدای ویژه به هوا پرتاب می شود! شاید باورتان نشود ولی در بازی کرَش بندیکوت هم دشمنان دقیقا به همین صورت کشته می شدند!

(image)

مارکو… مارکو … !

در مرحله‌ی 12، زمانی که همراه با سم سوار یک قایق شده و به مکانی که نزدیک به یک «کشتی غرق شده» نزدیک می شوید، به داخل اقیانوس بپرید و شنا کنید. خب در اینجا خواهید شنید که شخصیت نیتن می گوید : “مارکو… مارکو… !” . این موضوع، دقیقا به بازی آنچارتد 2 و ماجرای شخصیت”مارکو پولو”  اشاره می کند. همچنین در این هنگام، یک تروفی با نام Marco Polo Returns (به معنای بازگشت مارکو پولو) برایتان باز خواهد شد!

(image)

و زمانی که الی حامله می شود!

در حین انجام مراحل بازی، به دقت تخته ها و پوستر های دیوار ها را بررسی کنید. با کمی دقت، یک پوستر مبهم که شخصیت “الی” را با شکمی بزرگ (شبیه به خانم های حامله) را به نمایش گذاشته، پیدا خواهید کرد. علاوه بر این، نام The Last of Us: American Daughters برروی پوستر به چشم می خورد که تمامی شک و تردید های ما پیرامون هویت این دختر را از بین می برد.

(image)

سری دوم کامیک بوک های Savage Starlight

آیا Savage Starlight را به یاد دارید؟! همان کامیک بوک هایی که در بازی “دلست اف آس” جمع آوری می کردید و همواره مورد علاقه شخصی الی بودند… در حین انجام مراحل بازی آنچارتد 2، اگر باز هم به پوستر های روی دیوار ها دقت کنید، پوستر Savage Starlight 2 را خواهید یافت که به سری دوم کامیک بوک های این عنوان اشاره دارد … ظاهرا سازندگان به شدت به وجود بازی The Last of Us 2 اشاره می کنند…

(image)

امیدوار هستیم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید! اگر شما نیز در بازی زیبای Uncharted 4: A Thief’s End راز جالبی را کشف کرده اید خوشحال می شویم به اشتراک بگذارید …

اسرار بازی ها : Uncharted 4: A Thief’s End

نقد و بررسی Uncharted 4: A Thief’s End

نقد و بررسی Uncharted 4: A Thief’s End

نقد و بررسی Uncharted 4: A Thief’s End

“به قلم کسرا کریمی اصل”

چندی پیش خبری منتشر شد از یک پسربچه 15 ساله که با استفاده از الگوریتم ستارگان و انطباق دادنشان با جغرافیای مکانی شهرهای باستانیِ تمدن آزتک ها*، توانسته مکان یک شهر گمشده از این تمدن را بر روی نقشه پیدا کند، انتشار همچین خبری در جهان مدرن امروزی که سرشار از ایستایی و سکون و تکرار مکررات است شاید یک تلنگر کوچکی باشد به ما، مایی که دیگر خبری از روح سرکش ماجراجویی درونمان نیست و به جایش هر روز پشت کامپیوترهای خودمان می نشینیم و از این قبیل اخبار را در صفحه مانیتور می خوانیم و بی‌تفاوت از کنارشان گذر می کنیم.

سری آنچارتد از نسخه اول تا همین نسخه‌ی چهارم که قرار است در ادامه به بررسی آن بپردازیم درست خلاف این جریان بی‌تفاوتی ها شنا می‌کند، شخصیت های بازی، از “نیتن دریک” که قهرمان مجموعه است گرفته تا شخصیت های فرعی‌تر مثل “ویکتور سالیوان”، “النا فیشر” و … هیچ کدام نمی توانند بی‌تفاوت باشند، اگر ماجرایی در پیش باشد داوطلب می شوند و به درونش شیرجه می‌روند و همگی از این سکون و ایستایی لعنتی فراری‌اند؛ برای مثال در نسخه دوم نیتن منتظر صرفا یک جرقه است تا از سکونی که بعد از ماجراهای “اِلدورادو” گریبانش را گرفته خارج شود و یا در همین نسخه چهارم ورود شخصیت سم به عنوان برادر و ماجراهایش بهانه ای می شود برای فرار از پشت میزنشینی نیتن؛ خواهشا به این نکته توجه داشته باشید که با چه ظرافتی جهان بازی، هر چند در زمان معاصر رخ می دهد اما تا جای ممکن سعی شده در آن از مدرنیته دوری شود و قهرمان بازی به جای آن که یک باستان شناس باشد، یک ماجراجوست که به جای حفاری های علمی و ظریف، بدون استفاده از ابزارهای پیچیده خود را بدون واسطه درگیر ماجراهایش می کند و ما را در این مسیر سراسر شگفت و پر حادثه اش با خود همراه می سازد.

“آنچارتد 4 بی شک چشم نوازترین تجربه‌ای است در روی کنسول ها تا به امروز فراهم شده و از این نظر باید به سازنده همچون همیشه اعتبار داد”

در نسخه چهارم این بار قرار است با نیتن در جستجوی گنج گمشده ی بزرگترین دزد دریایی دوران ها برویم، جستجویی که ما را به دوران صدر مسیحیت و ماجرای به صلیب کشیده شدن “عیسی مسیح” می کشاند، ماجراجویی در رابطه با وعده‌ی بهشتی که آن حضرت به “دیزماس*“، دزدی که در کنارش به صلیب کشیده شده بود داد. وعده حضرت به این دزد، از آن زمان برای همه دزدان تاریخ، سرآغاز ایده‌ی اتوپیا و آرمان شهری بود که قرار است معیادگاهشان باشد، آرمان شهری که در ناخودآگاه جمعی همه ما هست و ما به نوعی به دنبالش هستیم و همین کشش عامل مضاعفی می شود بر جذابیت داستان برای ما و در همین ابتدای کار بگذارید به شما بگویم که فلسفه و ایده کلی این بازی از “الدورادو” و “شیمبالا” و “ارم” نسخه های قبلی از همه لحاظ جذاب تر و بهتر است، صرفا همین ایده‌ای که یک سری دزد دریایی در کنارهم جمع شده اند تا آرمان شهرشان در کنار یک دیگر در میانه اقیانوس ها بنا کنند نفس آدم را بند می ‌آورد!

همان طور که می‌بینید که ایده اصلی بازی بکر و تازه است و با پرداختی که می شود امکان ندارد شما را مشتاق نکند که برای دانستن بیشتر انجیل‌های چهارگانه را باز نکنید و یا در اینترنت اسم انواع دزدان دریایی را سرچ نکنید، بازی تمام تلاشش را می کند که حس ماجراجویی شما را هر چند اندک اما تا جایی که می تواند تحریک می کند و تا حدی هم موفق می شود. 

” با اطمینان می توان از وجود النا به عنوان یک عنصر کاملا ضربه زننده به داستان یاد کرد، شروع بازی بخش زیادی از مقدمه به رابطه نیتن و النا در خانه می‌پردازد که تا همان جایش هم می‌توان گفت به نوعی زیادی است  و خیلی از این مسائل می توانست در همان پس زمینه داستانی باقی بماند” 

آنچارتد 4 همچون نسخه دوم سری با گریزی به آینده و فلش فوروارد شروع می شود، یک تعقیب گریز هیجان انگیز در میانه اقیانوس و سپس به مانند نسخه ی سوم وارد گذشته و کودکی قهرمان می شود، اما درست هنگامی که ما انتظار داریم مقدمه به پایان برسد و داستان و ماجراهای اصلی شکل بگیرد این اتفاق رخ نمی دهد و مقدمه همچنان کش پیدا می‌کند و ادامه می‌یابد و تا مرحله ی هفتم بازی طول می کشد. خب این ایراد بزرگ از همان ابتدا به تجربه بازی یک ضربه جبران ناپذیر می زند یعنی ریتم و ضرب آهنگ درست را از بازی می گیرد. همه چیز کند و سنگین پیش می‌رود، عناصر داستانی انقدر تکرار می شوند که دیگر خاصیت بدیع بودنشان را از دست می دهند، فارغ از مقدمه طولانی و کشدار مثلا به داستان فرعی رابطه نیتن و النا توجه کنید، رابطه ای که در نسخه ی دوم شاید بتوان از آن به عنوان یکی از بهترین نمونه های به تصویر کشیده شدن عشق در مدیوم بازی ها اشاره کرد.

این رابطه در نسخه چهارم به قدری لوس به تصویر کشده می شود که با اطمینان می توان از وجود النا به عنوان یک عنصر کاملا ضربه زننده به داستان یاد کرد، شروع بازی بخش زیادی از مقدمه به رابطه نیتن و النا در خانه می‌پردازد که تا همان جایش هم می‌توان گفت به نوعی زیادی است و خیلی از این مسائل می توانست در همان پس زمینه داستانی باقی بماند، بعد هر چه جلوتر می رویم این رابطه بیشتر نابجا می شود و اذیت می کند، مثلا موتیف تکرار شونده دروغ گفتن نیتن از پشت تلفن که نه یک بار بلکه سه بار به طور کامل نشان داده می شود، بعد در اوج ماجراها دعوای نیتن و النا به طور کامل لوس و خارج و در ادامه ظهور ناگهانی النا از غیب در لیبرتاریا آن هم درست به موقع و سر بزنگاه!

این هایی که می گویم سخت گیری نیست، انچارتد 4 واقعا زیاده گویی می کند و این زیاده گویی صرفا در روایت داستان نیست. راستی شخصیت های تازه اضافه شده از سم برادر نیتن گرفته تا نیدین و ریف همگی جذابیت های خودشان را دارند به خصوص نیدین که به جرات می توان گفت خفن ترین ضدقهرمانی است که این سری به خودش دیده!

مرحله اسکاتلند به نوعی به عنوان اولین مرحله بعد از مقدمه ی طولانی بازی، نکته ی خوب و قابل ستایشی دارد، گیم پلی بازی در اصل همانی است که در سه قسمت قبلی مشاهده کردیم با این تفاوت که با حجم بیشماری از عناصر تازه بزرگ و گسترده شده، طراحی مراحل بشدت وسیع تر از قبل هستند، تا حدی که گاهی اوقات وهم و رویا شیرینی از جهان باز بودن را به شما منتقل می کند و این که خوشبختانه نوع پیشروی در آنها اینبار به نوع و سبک بازی شما بستگی دارد. مثلا در اکثر مواقع این طراحی به قدری خوب است که من می توانستم به شیوه مورد علاقه خودم عمل کنم و بی آن که کسی را بکشم و یا متوجه ام شوند مرحله را به اتمام برسانم و خب بخش مخفی کاری بازی با وجود اضافه شدن بسیاری از عناصر اثر قبلی سازنده یعنی “دلست اف آس” بشدت بهتر از قبل شده، هر چند که بسیاری از ایرادات جد خود مثل دیده نشدن همراهان ما توسط دشمنان همچنان در آن وجود دارد.

حرف از دشمنان بازی شد باید اضافه کنم هوش مصنوعی نسبت به نسخه ی سوم بهبود چشمگیری داشته و دیگر خوشبختانه با یک مشت چقندری که کله هایشان را برای هدشات شدن بیرون از کاور نگه می‌دارند مواجه نیستیم، هر چند تا رسیدن به ایده آل هنوز هم جای کار باقی مانده و ایراداتی مثل سردرگم شدن NPC ها در مواقع کاورگیری کنارشان دیده می شود. ولی مشکلی که هر چه جلوتر می رویم در طراحی مراحل هر چه جلوتر می رویم بیشتر به چشممان می خورد تکرار بیش از حد عناصر و ضرب آهنگ بشدت کند بازی است که همراه با داستان دست به دست هم می دهند و تجربه بازی بعد از مدتی عذاب آور می کنند.

“موضوع این است به طور اشتباهی در میان مردم جا افتاده بخش داستانی هر چه بلند تر باشد بهتر است و خب بعد از 15 ساعت تجربه ی آنچارتد 4 می توان به جرات مهر ابطال را بر این سخن زد”

مثلا مکانیک باز کردن در های فرو ریخته بیش از ده بار تکرار می شود و این کلیشه رایج که مثلا نیتن دریک از مسیر اصلی دور می افتد و باید 3 ساعت دور و اطراف را بگردیم و یک راه فرعی برایش پیدا کنیم بارها و بارها تکرار می شود؛ نیتن از درد بی هوش می شود و در ناکجا آباد به هوش می آید، و دوباره چند مرحله بعد از درد بی هوش می شود و در یک ناکجا اباد دیگر به هوش می آید، همه ی اینها در مجموع یک چیز را به ما ثابت می کنند و آن این است که انچارتد 4 از یکی از اصلی ترین عناصر هنر یعنی جرح و تعدیل کاملا بی بهره است.

در جای جای بازی این حس به آدم منتقل می شود که استودیو سازنده یک بودجه بی نهایت در اختیار داشته و به خاطر همین هر چه که در دستش آمده در بازی فرو کرده، بدون هیچ گونه ویرایش و یا حذف خاصی، حذفیاتی که اگر صورت می گرفتند به یقین ما را با یک اثر بهتر مواجه می کردند؛ اثری که در حداقلش از ما نمی خواست 3 ساعت با ماشینی در یک جنگل هر چند زیبا ول بگردیم و هر چند دقیقه یک بار کلک چند دشمن را هم سر راه بکنیم، و خب نکته مثبت این بودجه نامحدود هم ویژگی بصری بازی است که به جرات می توان گفت از هر چه تا به حال دیده اید و احتمالا تا یکی دو سال آینده خواهید دید بهتر است!

“هیچ کدام از معماهای بازی برخلاف معماهای نسخه های قبلی ذهن مخاطب رو به چالش نمی کشند و همگی تا جای ممکن راحت طراحی شده اند”

از نظر فنی شاید بیشتر کمکتان کند، اما در هر حال آنچارتد 4 بی شک چشم نوازترین تجربه‌ای است در روی کنسول ها تا به امروز فراهم شده و از این نظر باید به سازنده همچون همیشه اعتبار داد. بازی همچون گذشته پر از معماهای محیطی است، معماهایی که ایده های پشتشان هم خلاقانه است و هم زیبا اما باز هم چیزی که در این میان لنگ می زند عدم وجود چالش است، هیچ کدام از معماهای بازی برخلاف معماهای نسخه های قبلی ذهن مخاطب رو به چالش نمی کشند و همگی تا جای ممکن راحت طراحی شده اند.

بازی تا انتها به همین صورتی که توضیح داده شد کند و کشدار به جلو می رود، موضوع این است به طور اشتباهی در میان مردم جا افتاده بخش داستانی هر چه بلند تر باشد بهتر است و خب بعد از 15 ساعت تجربه ی آنچارتد 4 می توان به جرات مهر ابطال را بر این سخن زد. سازنده انگار دوست ندارد بازی اش تمام بشود، ماجراها به اتمام رسیده، شخصیت ها با هم گپ می زنند، بعد نیتن با صاحب کارش گپ می زند، النا می آید نیتن را سوپرایز می کند، همه چیز خوب و خوش و بی نهایت لوس است ( کی گفته بازی تاریک تر شده؟) تازه باز هم بازی تمام نمی شود! یک بار دیگر کراش بندیکوت بازی می کنیم، یک موخره طولانی دیگر تا این که بلاخره سازنده رضایت می دهد و ما تیتراژ پایانی را می بینیم، بلاخره!

نکات مثبت

کلیت داستان بشدت جذاب و گیراست

طراحی مراحل گسترده تر و عمیق تر از پیش شده است

بهترین ضدقهرمانان کل مجموعه : نیدین و ریف!

گرافیک مثل همیشه بالاترین سطح ممکن است!

نکات منفی

عدم وجود عنصری به نام جرح و تعدیل چه در داستان، چه در طراحی مراحل (مراجعه شود به متن)

کشدار شدن روند بازی و ریتم بشدت کند در برخی مقاطع

النا فیشر! 

معماهای بشدت آسان

سخن پایانی

موضوع این است که مثلا  من آش رشته خیلی دوست دارم! ولی در حد یک کاسه! فوقش دو کاسه! نه یک دیگ پر! تازه آن هم به زور! هر چیزی هر چقدر هم که خوب باشد اغراق و تکرارش موجب از بین رفتن جادوی اولیه اش می شود و خب آنچارتد 4 با وجود عناصر نو و تازه اش و کلیت داستانی جذابی که تعریف می کند به علت همین اغراق و کشدار شدن روندش جذابیت خود را از دست می دهد و به یک تجربه صرفا معمولی در قیاس با نسخه های قبلی (نه بازی های دیگر در این سبک که با تمام این ایرادات آنچارتد از اکثرشان بهتر است ) به حساب می آید.

………………………………………………………………..

آزتک ها: آزتک‌ها، یک تمدن سرخ‌پوستی در مکزیک و امریکای مرکزی بودند.

دیزماس: در جریان به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح، این حضرت دو همراه دیگر را داشت که قرار بود در کنارش به صلیب کشیده شوند. هر دو نیز دزد بودند اما یکی از این دزدان “دیزماس” نام داشت، دزدی که بخاطر گرسنگی دزدی کرده بود بخاطر همین جرم سبک تری داشت. حضریت مسیح به دیزماس وعده داد با او بهشت برود و این موضوع پس از مدتی زمینه ساز تبدیل شدن دیزماس به یک نماد و اسطوره برای دزدان دریایی شد. 

نقد و بررسی Uncharted 4: A Thief’s End

(image)

نقد و بررسی Uncharted 4: A Thief’s End

“به قلم کسرا کریمی اصل”

چندی پیش خبری منتشر شد از یک پسربچه 15 ساله که با استفاده از الگوریتم ستارگان و انطباق دادنشان با جغرافیای مکانی شهرهای باستانیِ تمدن آزتک ها*، توانسته مکان یک شهر گمشده از این تمدن را بر روی نقشه پیدا کند، انتشار همچین خبری در جهان مدرن امروزی که سرشار از ایستایی و سکون و تکرار مکررات است شاید یک تلنگر کوچکی باشد به ما، مایی که دیگر خبری از روح سرکش ماجراجویی درونمان نیست و به جایش هر روز پشت کامپیوترهای خودمان می نشینیم و از این قبیل اخبار را در صفحه مانیتور می خوانیم و بی‌تفاوت از کنارشان گذر می کنیم.

سری آنچارتد از نسخه اول تا همین نسخه‌ی چهارم که قرار است در ادامه به بررسی آن بپردازیم درست خلاف این جریان بی‌تفاوتی ها شنا می‌کند، شخصیت های بازی، از “نیتن دریک” که قهرمان مجموعه است گرفته تا شخصیت های فرعی‌تر مثل “ویکتور سالیوان”، “النا فیشر” و … هیچ کدام نمی توانند بی‌تفاوت باشند، اگر ماجرایی در پیش باشد داوطلب می شوند و به درونش شیرجه می‌روند و همگی از این سکون و ایستایی لعنتی فراری‌اند؛ برای مثال در نسخه دوم نیتن منتظر صرفا یک جرقه است تا از سکونی که بعد از ماجراهای “اِلدورادو” گریبانش را گرفته خارج شود و یا در همین نسخه چهارم ورود شخصیت سم به عنوان برادر و ماجراهایش بهانه ای می شود برای فرار از پشت میزنشینی نیتن؛ خواهشا به این نکته توجه داشته باشید که با چه ظرافتی جهان بازی، هر چند در زمان معاصر رخ می دهد اما تا جای ممکن سعی شده در آن از مدرنیته دوری شود و قهرمان بازی به جای آن که یک باستان شناس باشد، یک ماجراجوست که به جای حفاری های علمی و ظریف، بدون استفاده از ابزارهای پیچیده خود را بدون واسطه درگیر ماجراهایش می کند و ما را در این مسیر سراسر شگفت و پر حادثه اش با خود همراه می سازد.

(image)

“آنچارتد 4 بی شک چشم نوازترین تجربه‌ای است در روی کنسول ها تا به امروز فراهم شده و از این نظر باید به سازنده همچون همیشه اعتبار داد”

در نسخه چهارم این بار قرار است با نیتن در جستجوی گنج گمشده ی بزرگترین دزد دریایی دوران ها برویم، جستجویی که ما را به دوران صدر مسیحیت و ماجرای به صلیب کشیده شدن “عیسی مسیح” می کشاند، ماجراجویی در رابطه با وعده‌ی بهشتی که آن حضرت به “دیزماس*“، دزدی که در کنارش به صلیب کشیده شده بود داد. وعده حضرت به این دزد، از آن زمان برای همه دزدان تاریخ، سرآغاز ایده‌ی اتوپیا و آرمان شهری بود که قرار است معیادگاهشان باشد، آرمان شهری که در ناخودآگاه جمعی همه ما هست و ما به نوعی به دنبالش هستیم و همین کشش عامل مضاعفی می شود بر جذابیت داستان برای ما و در همین ابتدای کار بگذارید به شما بگویم که فلسفه و ایده کلی این بازی از “الدورادو” و “شیمبالا” و “ارم” نسخه های قبلی از همه لحاظ جذاب تر و بهتر است، صرفا همین ایده‌ای که یک سری دزد دریایی در کنارهم جمع شده اند تا آرمان شهرشان در کنار یک دیگر در میانه اقیانوس ها بنا کنند نفس آدم را بند می ‌آورد!

همان طور که می‌بینید که ایده اصلی بازی بکر و تازه است و با پرداختی که می شود امکان ندارد شما را مشتاق نکند که برای دانستن بیشتر انجیل‌های چهارگانه را باز نکنید و یا در اینترنت اسم انواع دزدان دریایی را سرچ نکنید، بازی تمام تلاشش را می کند که حس ماجراجویی شما را هر چند اندک اما تا جایی که می تواند تحریک می کند و تا حدی هم موفق می شود. 

(image)

” با اطمینان می توان از وجود النا به عنوان یک عنصر کاملا ضربه زننده به داستان یاد کرد، شروع بازی بخش زیادی از مقدمه به رابطه نیتن و النا در خانه می‌پردازد که تا همان جایش هم می‌توان گفت به نوعی زیادی است  و خیلی از این مسائل می توانست در همان پس زمینه داستانی باقی بماند” 

آنچارتد 4 همچون نسخه دوم سری با گریزی به آینده و فلش فوروارد شروع می شود، یک تعقیب گریز هیجان انگیز در میانه اقیانوس و سپس به مانند نسخه ی سوم وارد گذشته و کودکی قهرمان می شود، اما درست هنگامی که ما انتظار داریم مقدمه به پایان برسد و داستان و ماجراهای اصلی شکل بگیرد این اتفاق رخ نمی دهد و مقدمه همچنان کش پیدا می‌کند و ادامه می‌یابد و تا مرحله ی هفتم بازی طول می کشد. خب این ایراد بزرگ از همان ابتدا به تجربه بازی یک ضربه جبران ناپذیر می زند یعنی ریتم و ضرب آهنگ درست را از بازی می گیرد. همه چیز کند و سنگین پیش می‌رود، عناصر داستانی انقدر تکرار می شوند که دیگر خاصیت بدیع بودنشان را از دست می دهند، فارغ از مقدمه طولانی و کشدار مثلا به داستان فرعی رابطه نیتن و النا توجه کنید، رابطه ای که در نسخه ی دوم شاید بتوان از آن به عنوان یکی از بهترین نمونه های به تصویر کشیده شدن عشق در مدیوم بازی ها اشاره کرد.

این رابطه در نسخه چهارم به قدری لوس به تصویر کشده می شود که با اطمینان می توان از وجود النا به عنوان یک عنصر کاملا ضربه زننده به داستان یاد کرد، شروع بازی بخش زیادی از مقدمه به رابطه نیتن و النا در خانه می‌پردازد که تا همان جایش هم می‌توان گفت به نوعی زیادی است و خیلی از این مسائل می توانست در همان پس زمینه داستانی باقی بماند، بعد هر چه جلوتر می رویم این رابطه بیشتر نابجا می شود و اذیت می کند، مثلا موتیف تکرار شونده دروغ گفتن نیتن از پشت تلفن که نه یک بار بلکه سه بار به طور کامل نشان داده می شود، بعد در اوج ماجراها دعوای نیتن و النا به طور کامل لوس و خارج و در ادامه ظهور ناگهانی النا از غیب در لیبرتاریا آن هم درست به موقع و سر بزنگاه!

این هایی که می گویم سخت گیری نیست، انچارتد 4 واقعا زیاده گویی می کند و این زیاده گویی صرفا در روایت داستان نیست. راستی شخصیت های تازه اضافه شده از سم برادر نیتن گرفته تا نیدین و ریف همگی جذابیت های خودشان را دارند به خصوص نیدین که به جرات می توان گفت خفن ترین ضدقهرمانی است که این سری به خودش دیده!

(image)

مرحله اسکاتلند به نوعی به عنوان اولین مرحله بعد از مقدمه ی طولانی بازی، نکته ی خوب و قابل ستایشی دارد، گیم پلی بازی در اصل همانی است که در سه قسمت قبلی مشاهده کردیم با این تفاوت که با حجم بیشماری از عناصر تازه بزرگ و گسترده شده، طراحی مراحل بشدت وسیع تر از قبل هستند، تا حدی که گاهی اوقات وهم و رویا شیرینی از جهان باز بودن را به شما منتقل می کند و این که خوشبختانه نوع پیشروی در آنها اینبار به نوع و سبک بازی شما بستگی دارد. مثلا در اکثر مواقع این طراحی به قدری خوب است که من می توانستم به شیوه مورد علاقه خودم عمل کنم و بی آن که کسی را بکشم و یا متوجه ام شوند مرحله را به اتمام برسانم و خب بخش مخفی کاری بازی با وجود اضافه شدن بسیاری از عناصر اثر قبلی سازنده یعنی “دلست اف آس” بشدت بهتر از قبل شده، هر چند که بسیاری از ایرادات جد خود مثل دیده نشدن همراهان ما توسط دشمنان همچنان در آن وجود دارد.

حرف از دشمنان بازی شد باید اضافه کنم هوش مصنوعی نسبت به نسخه ی سوم بهبود چشمگیری داشته و دیگر خوشبختانه با یک مشت چقندری که کله هایشان را برای هدشات شدن بیرون از کاور نگه می‌دارند مواجه نیستیم، هر چند تا رسیدن به ایده آل هنوز هم جای کار باقی مانده و ایراداتی مثل سردرگم شدن NPC ها در مواقع کاورگیری کنارشان دیده می شود. ولی مشکلی که هر چه جلوتر می رویم در طراحی مراحل هر چه جلوتر می رویم بیشتر به چشممان می خورد تکرار بیش از حد عناصر و ضرب آهنگ بشدت کند بازی است که همراه با داستان دست به دست هم می دهند و تجربه بازی بعد از مدتی عذاب آور می کنند.

(image)

“موضوع این است به طور اشتباهی در میان مردم جا افتاده بخش داستانی هر چه بلند تر باشد بهتر است و خب بعد از 15 ساعت تجربه ی آنچارتد 4 می توان به جرات مهر ابطال را بر این سخن زد”

مثلا مکانیک باز کردن در های فرو ریخته بیش از ده بار تکرار می شود و این کلیشه رایج که مثلا نیتن دریک از مسیر اصلی دور می افتد و باید 3 ساعت دور و اطراف را بگردیم و یک راه فرعی برایش پیدا کنیم بارها و بارها تکرار می شود؛ نیتن از درد بی هوش می شود و در ناکجا آباد به هوش می آید، و دوباره چند مرحله بعد از درد بی هوش می شود و در یک ناکجا اباد دیگر به هوش می آید، همه ی اینها در مجموع یک چیز را به ما ثابت می کنند و آن این است که انچارتد 4 از یکی از اصلی ترین عناصر هنر یعنی جرح و تعدیل کاملا بی بهره است.

در جای جای بازی این حس به آدم منتقل می شود که استودیو سازنده یک بودجه بی نهایت در اختیار داشته و به خاطر همین هر چه که در دستش آمده در بازی فرو کرده، بدون هیچ گونه ویرایش و یا حذف خاصی، حذفیاتی که اگر صورت می گرفتند به یقین ما را با یک اثر بهتر مواجه می کردند؛ اثری که در حداقلش از ما نمی خواست 3 ساعت با ماشینی در یک جنگل هر چند زیبا ول بگردیم و هر چند دقیقه یک بار کلک چند دشمن را هم سر راه بکنیم، و خب نکته مثبت این بودجه نامحدود هم ویژگی بصری بازی است که به جرات می توان گفت از هر چه تا به حال دیده اید و احتمالا تا یکی دو سال آینده خواهید دید بهتر است!

(image)

“هیچ کدام از معماهای بازی برخلاف معماهای نسخه های قبلی ذهن مخاطب رو به چالش نمی کشند و همگی تا جای ممکن راحت طراحی شده اند”

از نظر فنی شاید بیشتر کمکتان کند، اما در هر حال آنچارتد 4 بی شک چشم نوازترین تجربه‌ای است در روی کنسول ها تا به امروز فراهم شده و از این نظر باید به سازنده همچون همیشه اعتبار داد. بازی همچون گذشته پر از معماهای محیطی است، معماهایی که ایده های پشتشان هم خلاقانه است و هم زیبا اما باز هم چیزی که در این میان لنگ می زند عدم وجود چالش است، هیچ کدام از معماهای بازی برخلاف معماهای نسخه های قبلی ذهن مخاطب رو به چالش نمی کشند و همگی تا جای ممکن راحت طراحی شده اند.

بازی تا انتها به همین صورتی که توضیح داده شد کند و کشدار به جلو می رود، موضوع این است به طور اشتباهی در میان مردم جا افتاده بخش داستانی هر چه بلند تر باشد بهتر است و خب بعد از 15 ساعت تجربه ی آنچارتد 4 می توان به جرات مهر ابطال را بر این سخن زد. سازنده انگار دوست ندارد بازی اش تمام بشود، ماجراها به اتمام رسیده، شخصیت ها با هم گپ می زنند، بعد نیتن با صاحب کارش گپ می زند، النا می آید نیتن را سوپرایز می کند، همه چیز خوب و خوش و بی نهایت لوس است ( کی گفته بازی تاریک تر شده؟) تازه باز هم بازی تمام نمی شود! یک بار دیگر کراش بندیکوت بازی می کنیم، یک موخره طولانی دیگر تا این که بلاخره سازنده رضایت می دهد و ما تیتراژ پایانی را می بینیم، بلاخره!

(image)

نکات مثبت

کلیت داستان بشدت جذاب و گیراست

طراحی مراحل گسترده تر و عمیق تر از پیش شده است

بهترین ضدقهرمانان کل مجموعه : نیدین و ریف!

گرافیک مثل همیشه بالاترین سطح ممکن است!

نکات منفی

عدم وجود عنصری به نام جرح و تعدیل چه در داستان، چه در طراحی مراحل (مراجعه شود به متن)

کشدار شدن روند بازی و ریتم بشدت کند در برخی مقاطع

النا فیشر! 

معماهای بشدت آسان

سخن پایانی

موضوع این است که مثلا  من آش رشته خیلی دوست دارم! ولی در حد یک کاسه! فوقش دو کاسه! نه یک دیگ پر! تازه آن هم به زور! هر چیزی هر چقدر هم که خوب باشد اغراق و تکرارش موجب از بین رفتن جادوی اولیه اش می شود و خب آنچارتد 4 با وجود عناصر نو و تازه اش و کلیت داستانی جذابی که تعریف می کند به علت همین اغراق و کشدار شدن روندش جذابیت خود را از دست می دهد و به یک تجربه صرفا معمولی در قیاس با نسخه های قبلی (نه بازی های دیگر در این سبک که با تمام این ایرادات آنچارتد از اکثرشان بهتر است ) به حساب می آید.

………………………………………………………………..

آزتک ها: آزتک‌ها، یک تمدن سرخ‌پوستی در مکزیک و امریکای مرکزی بودند.

دیزماس: در جریان به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح، این حضرت دو همراه دیگر را داشت که قرار بود در کنارش به صلیب کشیده شوند. هر دو نیز دزد بودند اما یکی از این دزدان “دیزماس” نام داشت، دزدی که بخاطر گرسنگی دزدی کرده بود بخاطر همین جرم سبک تری داشت. حضریت مسیح به دیزماس وعده داد با او بهشت برود و این موضوع پس از مدتی زمینه ساز تبدیل شدن دیزماس به یک نماد و اسطوره برای دزدان دریایی شد. 

نقد و بررسی Uncharted 4: A Thief’s End

نقد و بررسی Uncharted 4: A Theif’s End

نقد و بررسی Uncharted 4: A Theif’s End

اولین بار در سال 2013 بود که تیزری از بازی Uncharted 4 به نمایش گذاشته شد و نوید یک بازی فوق العاده دیگر را به طرفداران این سری می داد. بازی ای که همانند شماره های قبلی به صورت انحصاری توسط شرکت خوش سابقه ساخته و این بار برای نسل هشتم سونی عرضه شده است.
در چند تریلری که قبل از عرضه بازی به نمایش درآمد، قدرت گرافیکی این بازی در نسل هشتم به نمایش گذاشته شد و اشتیاق طرفداران این سری را دو چندان کرد، اما چند روز پس از عرضه آیا این بازی توانسته است طرفداران خود را راضی نگه دارد؟
در این مقاله  نقد و بررسی ای نسبت به آخرین شماره ی این سری داشته ایم.

Initial release date: May 10, 2016 – 21 Ordibehesht 1395
 Series:
Publisher:
Manufacturers: ,
Director(s):
 Designers: , , , ,
Platform: PlayStation 4
————

آغاز یک شگفتی

وقایع شماره چهارم بازی چند سال پس از شماره سوم اتفاق می افتد. پس از سالها ماجراجویی، Nathan Drake به زندگی نرمال برگشته و پس از ازدواجش با Elena Fisher، دوستی که در شماره های گذشته همراه همیشگی اش بوده به کار در کشتی مشغول شده است. کاری که بر خلاف میل ذاتی اش خبری از ناشناخته ها نمی دهد. در همان ابتدا، فلش بکی ما را به دوران کودکی Nathan و زمانی که در نوانخانه بود می برد و در آنجا با برادرNathan Drake ، یعنی Samuel Drake آشنا می کند. Sam و Nathan به شدت شبیه هم هستند و مشخص است که در تمام این سالها الگو Nathan برای ماجراجویی برادرش بوده است.
اما در این مدت Sam کجا بود؟
فلش بک دیگری داستان بازی را به پانزده سال قبل از وقایع بازی می برد. زندانی در پاناما که Nathan و Sam و دوست مشترکشان Rafe Adler در حین یک ماجراجویی در آن زندانی شده اند، بی خبر از آن که سرنوشت عجیبی پیش روی آنها قرار دارد. زندان بان زندان از راز گنجی که Nathan و Sam به دنبال آن هستند با خبر شده و از Nathan درخواست می کند که در ازای آزادی، نصف سهم گنجی که به دست می آورند را به او بدهد .
در پی این اتفاق آنها از این درخواست ممانعت می کنند و در این کشمکش زندان بان به دست Rafe کشته می شود. در پایان، در حین فرار در حالی که Rafe و Nathan موفق به فرار از زندان می شوند، در آخرین لحظه گلوله ای با Sam برخورد می کند و ظاهرا در زندان کشته می شود. پانزده سال بعد زمانی که Nathan Drake در زندگی روتین خود غرق شده است، Sam جلوی خانه اش ظاهر می شود و توضیح می دهد که چگونه از وقایع زندان جان سالم به در برده است. Sam پس از تیر خوردن در زندان زنده مانده بود و در زندان با یکی از بزرگترین کارتل های مواد مخدر آشنا می شود. درپی این آشنایی راه فرار سم فراهم می شود ولی بی خبر از اینکه در ازای این آزادی Sam وظیفه دارد گنج بزرگ دزد دریایی ای به نام Henry Avery که در گذشته درپی اش بود پیدا کند و تحویل این گروه بدهد و در این راه به کمک Nathan نیاز دارد. در نهایت دو برادر به همراه دوست قدیمیشان Victor Sullivan، ماجراجویی جدیدی را آغاز می کنند، و در ادامه بازی متوجه خواهید شد که …
در این شماره داستان با یک قافلگیری و سردرگمی شروع می شود و شما را به عمق شخصیت Nathan نزدیکتر می کند. روابط بین دو برادر، صحبتها و همکاری هایی که در طول بازی شاهد آن هستیم به جذابیتهای این شماره افزوده است.
فراز و فرود داستان بازی با کارگردانی Neil Druckman و Bruce Straley به بهترین شکل انجام شده است و شخصیت پنداری در بالاترین سطح خود قرار دارد . تقابل خانوادگیNathan در انتخاب بین همسر یا برادر، حضور Saly دوست داشتنی و تاثیر گذار و حضور شخصیت های منفی با شخصیت پردازی نسبتا مناسب سبب شده تا با داستانی پر محتوا و جذاب تر روبه رو شویم. داستان بازی از دیدگاه گیم ایمگ شایسته دریافت نمره کامل می باشد.

سلام نسل هشت

در اولین سکانسی که از بازی نمایش داده می شود هیجان زده و متعجب خواهید شد، چرا که گرافیک به معنای واقعی کلمه فوق العاده است. نسل هشت با تمام سر و صدایی که به پا کرد نتوانسته بود موفقیتی که مخاطبان منتظرش بودند را به دست آورد. اما به معنای واقعی شروعی برای نسل هشتم محسوب می شود. چرا که در این بخش یکه تاز و بی همتاست. موتور به صورت اختصاصی و توسط شرکت Naughty Dog ساخته شده و نمایشی خیره کننده از بازی ای نسل هشتمی را نشان می دهد.
همانند شماره های قبلی در این شماره هم مناطق زیادی طراحی شده و در مراحل مختلف بازی از هوای برفی و فضایی خشک و کویری وارد فضایی سر سبز و استوایی خواهید شد.
طراحی چهره ها در بالاترین سطح قرار دارند و تمامی قسمت ها و اجزای اصلی صورت جز به جز طراحی شده اند. احساسات به زیبایی در فرم صورت نمایان هستند و به درک بهتر بازی کمک شایانی کرده است.
اما زیباترین بخش در بازی جلوه های بصری است که از دیدن آن ها سیر نخواهید شد.
بافت ها در بالاترین کیفیت ممکن طراحی شده اند و نمی توان مشکلی از آن گرفت. با وارد شدن در فضای خشک و برفی اسکاتلند و مشاهده مناظر زیبا و طراحی بی نقص هنگام بارش برف و جستجو در محیط سرد و بی رحم این قسمت متحیر خواهید شد و در نقطه عکس این فضا، زمانی که در پوشش گیاهی ماداگاسکار حضور دارید و شاهد رنگ بندی چشم نواز و چشم اندازی زیبا که تا دور دستها قابل مشاهده است هستید، هیجان مبارزات و اکتشاف فضاهای جدید برای شما بیشتر خواهد گشت.
کات سین های بازی به صورت Real Time و با فریم ریت 30 اجرا می شوند، گرچه در پاره ای از مواقع و در فضاهای شلوغ مقدار کمی افت فریم دیده می شود که در مقابل شگفتی های گرافیکی این بازی قابل گذشت هستند.
فیزیک بازی به بهترین شکل ممکن طراحی شده و تقریبا تمامی اشیای موجود در بازی از تخریب پذیری قابل قبولی برخوردارند.
حرکات بدن شخصیتهای بازی به خوبی طراحی شده و در هنگام پرشها یا سر خوردن از مناطق مرتفع شاهد انیمیشنهای زیبا و بسیار طبیعی از کارکترهای بازی هستیم .
تاثیر آب و هوا در حرکت کاراکتر شما فوق العاده است. در هوای بارانی و زمین گل آلود یا زمانی که در آب شنا می کنید به خوبی سنگینی و کند شدن کاراکتر را حس می کنید. فیزیک وسایل نقلیه هم با توجه به سبک بازی به زیبایی طراحی شده و تاثیرات جوی و محیطی را به خوبی می توان روی آن حس کرد. جزئیات بازی به حدی خوب و زیبا کار شده اند که جای هیچ حرفی را باقی نمی گذارد.
گرافیک Uncharted 4 را می توان انقلابی در نسل هشتم دانست، چرا که با فاصله زیادی توانسته موجب رضایت مخاطبان شود و انتظارات از بازیهای این نسل را چند پله فراتر ببرد. در بخش گرافیکی نیز گیم ایمگ نمره کامل را به این بازی می دهد.

اضافه کردن المانهای جدید در گیم پلی

در این شماره سازندگان بازی سعی کرده اند با اضافه کردن المانهای جدید در گیم پلی بازی و تنوع بیشتر در مبارزات و الگو برداری از شماره های پیشین این بازی و بازی موفق تنوع بیشتری به این بخش بدهند.
استفاده مناسب از طناب در این شماره از بازی، برای پریدن و گذر از بین صخره ها و یا از پا در آوردن دشمنان هیجان بازی را دوچندان کرده است. نکته قابل توجه این شماره هوش مصنوعی بالای همراهان شما در مبارزات است. همانند بازی موفق همراهان شما در مبارزات تن به تن به کمک شما خواهد شتافت و شاهد comboهای دو نفره برای از پا در آوردن دشمنان هستیم.
در فضای بزرگتری طراحی شده و گستردگی مناطق بازی و آزادی عمل شما چندین برابر شده است و محدود به فضای کمی نیست.
در مراحل بازی با حرکت در بیشه زار ها قابلیت حرکت به صورت مخفیانه به بازی اضافه شده است و اگر دوست ندارید تا با دشمنان درگیر شوید می توانید، یک به یک آنها را از پا درآورید. همچنین قابلیت مارک کردن دشمنان هم قابلیت جدیدی است که در این شماره به بازی اضافه شده است و کمک می کند موقعیت دشمنان را در هر لحظه مورد بررسی قرار دهید و در فرصت مناسب به آنها حمله کنید.
اگر علاقه ای به حرکت در بین بیشه زار ها ندارید و از کشت و کشتار مخفیانه لذت نمی برید، نگران نباشید. چرا که هنوز هم می توان مراحل را به صورت کاملا اکشن طی کرد و به لطف اسلحه های متنوعی که در بازی گنجانده شده، جذابیت این بخش نیز بیش از پیش شده است.
تفاوتی که در درگیری های تن به تن نسبت به شماره های گذشته در بازی شاهد هستیم هوش مصنوعی بهتر دشمنان است. دشمنان در هنگام تیر اندازی دقت بیشتری در هدفگیری شما به خرج می دهند و به موقع کاور گیری می کنند .
المانهای غافلگیر کننده زیادی در گیم پلی بازی گنجانده شده که به کمک جلوه های سینمایی، هیجان بسیار زیادی را در حین بازی کردن به شما منتقل خواهد کرد.
استفاده از وسایل نقلیه مختلف مثل ماشین، قایق و … تنوع بالایی به بازی داده و از خستگی و یکنواخت شدن بازی جلوگیری می کند. همچنین معماها در این شماره کمی نسبت به قبل سخت تر شده اند و بدون تمرکز و دقت کافی نمی توان از پس آنها بر آمد. بخش داستانی بازی نیز 22 مرحله یا Chapter وجود دارد که می تواند شما را حدود 20 الی 22 ساعت به راحتی زمین گیر کند البته اگر در حالت نرمال و سریع بازی کنید و به دنبال Treasure ها نباشید.
بخش مولتی پلیر بازی هم پیشرفتهایی نسبت به نسخه های گذشته داشته است که در نسخه بتا شاهد آن بودیم، اضافه شدن نقشه در گوشه تصویر و خرید تجهیزات اضافی در حین بازی از این دست تغییرات هستند، همچنین در این شماره در جنگهای تن به تن می توانید از قلاب برای کشتن حریفان استفاده کنید. بازی در بخش مولتی پلیر با فریم ریت 60 اجرا می شود و این امر سبب شده تا گرافیکی پایین تر نسبت به بخش تک نفره را شاهد باشیم. در هر مپ 10 نفر قابلیت بازی دارند که نسبت به نسخه قبلی هیچ تغییری نکرده است. با توجه به نکات گفته شده و گیم پلی گیرای این بازی نمره کامل به حق برای این بازی درج می شود.

موسیقی ای بی همتا

موسیقی شماره چهارم Uncharted توسط Henry Jackman یکی از با سابقه ترین موزیسین های هالیوود ساخته شده است که در فیلمهای متعددی وظیفه ساخت و تنظیم موسیقی را به عهده داشته است. Batman Dark Night، Kong Fu Panda، Pirates Of Caribbean و … از جمله کارهای اوست که در ساخت آنها با Hans Zimmer همکاری داشته است.
یکی از المانهایی که همیشه سری بازی های Naughty Dog را جذاب و دوست داشتنی می کند، موسیقی متن بازی است. در Uncharted 4 نیز همانند نسخه های گذشته شاهد این موسیقی گوش نواز و زیبا هستیم. همچون نسخه های پیشین بازی، در این نسخه هم با توجه به اقلیم و فضایی که در آن قرار دارید، موسیقی تغییر می کند . تغییر موسیقی آرام به موسیقی هیجانی در درگیری ها به زیبایی انجام می شود.
همچنین صداهای محیطی مثل صدای باد،باران و قدم زدن در فضاهای خشک یا در محیطهای جنگلی به زیبایی صداگذاری شده و حس محیط را به شما منتقل می کند.
صداگذاری در بین بازی و در کات سین ها به بهترین شکل انجام شده و همخوانی کاملی با فیزیک و حالت صورت کاراکتر ها دارد. در گیم پلی بازی دیالوگهای زیادی گنجانده شده و همین امر سبب شده تا در هیچ قسمتی از بازی احساس خستگی نکنید. با دقت بیشتر در بازی متوجه می شوید که هیچ صدایی در بازی سرسری گرفته نشده است و کوچکترین جز بازی نیز دارای صدای مناسب خود است. نمره کامل برازنده بخش موسیقی و صدای این بازیست.

حسرتی ماندگار

در نهایت عنوان Uncharted 4 را می توان موفق ترین و با کیفیت ترین بازی نسل هشتم تاکنون دانست که تا سالها در خاطرات دوستداران گیم خواهد ماند. گرافیک فوق العاده، گیم پلی جذاب و اضافه کردن المانهای جدید در بازی، صداگذاری فوق العاده و داستانی گیرا و حل کردن پازلهای داستانی شماره های گذشته و مولتی پلیر اعتیاد آور، این عنوان را یکی از به یاد ماندنی ترین شماره های این سری تبدیل کرده است. عنوانی که یکی از کاندیدهای اصلی بهترین بازی سال 2016 خواهد بود و تا مدت ها معیاری برای سنجش بازی های نسل هشتم خواهد ماند.
Naughty Dog ثابت کرد که می تواند در کنار استفاده از تمامی قابلیتهای کنسول نسل هشتم سونی، بازی ای با کیفیت به دور از بزرگ نمایی و اغراق عرضه کرد و تجربه بدی مثل Order که فاقد استانداردهای یک بازی انحصاری بود را از ذهن ها پاک و دیگر شرکتهای بازی سازی را به رقابتی سخت دعوت کند.
باید منتظر ماند و دید که آیا عنوان دیگر این شرکت یعنی بازی The Last Of Us بار دیگر تجربه ای ناب و به یاد ماندنی را برای دوست داران گیم رقم خواهد زد ؟

نقد و بررسی Uncharted 4: A Theif’s End

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

نقد و بررسی Uncharted 4: A Theif’s End

اولین بار در سال 2013 بود که تیزری از بازی Uncharted 4 به نمایش گذاشته شد و نوید یک بازی فوق العاده دیگر را به طرفداران این سری می داد. بازی ای که همانند شماره های قبلی به صورت انحصاری توسط شرکت خوش سابقه ساخته و این بار برای نسل هشتم سونی عرضه شده است.
در چند تریلری که قبل از عرضه بازی به نمایش درآمد، قدرت گرافیکی این بازی در نسل هشتم به نمایش گذاشته شد و اشتیاق طرفداران این سری را دو چندان کرد، اما چند روز پس از عرضه آیا این بازی توانسته است طرفداران خود را راضی نگه دارد؟
در این مقاله  نقد و بررسی ای نسبت به آخرین شماره ی این سری داشته ایم.

Initial release date: May 10, 2016 – 21 Ordibehesht 1395
 Series:
Publisher:
Manufacturers: ,
Director(s):
 Designers: , , , ,
Platform: PlayStation 4
————

آغاز یک شگفتی

وقایع شماره چهارم بازی چند سال پس از شماره سوم اتفاق می افتد. پس از سالها ماجراجویی، Nathan Drake به زندگی نرمال برگشته و پس از ازدواجش با Elena Fisher، دوستی که در شماره های گذشته همراه همیشگی اش بوده به کار در کشتی مشغول شده است. کاری که بر خلاف میل ذاتی اش خبری از ناشناخته ها نمی دهد. در همان ابتدا، فلش بکی ما را به دوران کودکی Nathan و زمانی که در نوانخانه بود می برد و در آنجا با برادرNathan Drake ، یعنی Samuel Drake آشنا می کند. Sam و Nathan به شدت شبیه هم هستند و مشخص است که در تمام این سالها الگو Nathan برای ماجراجویی برادرش بوده است.
اما در این مدت Sam کجا بود؟
فلش بک دیگری داستان بازی را به پانزده سال قبل از وقایع بازی می برد. زندانی در پاناما که Nathan و Sam و دوست مشترکشان Rafe Adler در حین یک ماجراجویی در آن زندانی شده اند، بی خبر از آن که سرنوشت عجیبی پیش روی آنها قرار دارد. زندان بان زندان از راز گنجی که Nathan و Sam به دنبال آن هستند با خبر شده و از Nathan درخواست می کند که در ازای آزادی، نصف سهم گنجی که به دست می آورند را به او بدهد .
در پی این اتفاق آنها از این درخواست ممانعت می کنند و در این کشمکش زندان بان به دست Rafe کشته می شود. در پایان، در حین فرار در حالی که Rafe و Nathan موفق به فرار از زندان می شوند، در آخرین لحظه گلوله ای با Sam برخورد می کند و ظاهرا در زندان کشته می شود. پانزده سال بعد زمانی که Nathan Drake در زندگی روتین خود غرق شده است، Sam جلوی خانه اش ظاهر می شود و توضیح می دهد که چگونه از وقایع زندان جان سالم به در برده است. Sam پس از تیر خوردن در زندان زنده مانده بود و در زندان با یکی از بزرگترین کارتل های مواد مخدر آشنا می شود. درپی این آشنایی راه فرار سم فراهم می شود ولی بی خبر از اینکه در ازای این آزادی Sam وظیفه دارد گنج بزرگ دزد دریایی ای به نام Henry Avery که در گذشته درپی اش بود پیدا کند و تحویل این گروه بدهد و در این راه به کمک Nathan نیاز دارد. در نهایت دو برادر به همراه دوست قدیمیشان Victor Sullivan، ماجراجویی جدیدی را آغاز می کنند، و در ادامه بازی متوجه خواهید شد که …
در این شماره داستان با یک قافلگیری و سردرگمی شروع می شود و شما را به عمق شخصیت Nathan نزدیکتر می کند. روابط بین دو برادر، صحبتها و همکاری هایی که در طول بازی شاهد آن هستیم به جذابیتهای این شماره افزوده است.
فراز و فرود داستان بازی با کارگردانی Neil Druckman و Bruce Straley به بهترین شکل انجام شده است و شخصیت پنداری در بالاترین سطح خود قرار دارد . تقابل خانوادگیNathan در انتخاب بین همسر یا برادر، حضور Saly دوست داشتنی و تاثیر گذار و حضور شخصیت های منفی با شخصیت پردازی نسبتا مناسب سبب شده تا با داستانی پر محتوا و جذاب تر روبه رو شویم. داستان بازی از دیدگاه گیم ایمگ شایسته دریافت نمره کامل می باشد.

سلام نسل هشت

در اولین سکانسی که از بازی نمایش داده می شود هیجان زده و متعجب خواهید شد، چرا که گرافیک به معنای واقعی کلمه فوق العاده است. نسل هشت با تمام سر و صدایی که به پا کرد نتوانسته بود موفقیتی که مخاطبان منتظرش بودند را به دست آورد. اما به معنای واقعی شروعی برای نسل هشتم محسوب می شود. چرا که در این بخش یکه تاز و بی همتاست. موتور به صورت اختصاصی و توسط شرکت Naughty Dog ساخته شده و نمایشی خیره کننده از بازی ای نسل هشتمی را نشان می دهد.
همانند شماره های قبلی در این شماره هم مناطق زیادی طراحی شده و در مراحل مختلف بازی از هوای برفی و فضایی خشک و کویری وارد فضایی سر سبز و استوایی خواهید شد.
طراحی چهره ها در بالاترین سطح قرار دارند و تمامی قسمت ها و اجزای اصلی صورت جز به جز طراحی شده اند. احساسات به زیبایی در فرم صورت نمایان هستند و به درک بهتر بازی کمک شایانی کرده است.
اما زیباترین بخش در بازی جلوه های بصری است که از دیدن آن ها سیر نخواهید شد.
بافت ها در بالاترین کیفیت ممکن طراحی شده اند و نمی توان مشکلی از آن گرفت. با وارد شدن در فضای خشک و برفی اسکاتلند و مشاهده مناظر زیبا و طراحی بی نقص هنگام بارش برف و جستجو در محیط سرد و بی رحم این قسمت متحیر خواهید شد و در نقطه عکس این فضا، زمانی که در پوشش گیاهی ماداگاسکار حضور دارید و شاهد رنگ بندی چشم نواز و چشم اندازی زیبا که تا دور دستها قابل مشاهده است هستید، هیجان مبارزات و اکتشاف فضاهای جدید برای شما بیشتر خواهد گشت.
کات سین های بازی به صورت Real Time و با فریم ریت 30 اجرا می شوند، گرچه در پاره ای از مواقع و در فضاهای شلوغ مقدار کمی افت فریم دیده می شود که در مقابل شگفتی های گرافیکی این بازی قابل گذشت هستند.
فیزیک بازی به بهترین شکل ممکن طراحی شده و تقریبا تمامی اشیای موجود در بازی از تخریب پذیری قابل قبولی برخوردارند.
حرکات بدن شخصیتهای بازی به خوبی طراحی شده و در هنگام پرشها یا سر خوردن از مناطق مرتفع شاهد انیمیشنهای زیبا و بسیار طبیعی از کارکترهای بازی هستیم .
تاثیر آب و هوا در حرکت کاراکتر شما فوق العاده است. در هوای بارانی و زمین گل آلود یا زمانی که در آب شنا می کنید به خوبی سنگینی و کند شدن کاراکتر را حس می کنید. فیزیک وسایل نقلیه هم با توجه به سبک بازی به زیبایی طراحی شده و تاثیرات جوی و محیطی را به خوبی می توان روی آن حس کرد. جزئیات بازی به حدی خوب و زیبا کار شده اند که جای هیچ حرفی را باقی نمی گذارد.
گرافیک Uncharted 4 را می توان انقلابی در نسل هشتم دانست، چرا که با فاصله زیادی توانسته موجب رضایت مخاطبان شود و انتظارات از بازیهای این نسل را چند پله فراتر ببرد. در بخش گرافیکی نیز گیم ایمگ نمره کامل را به این بازی می دهد.

اضافه کردن المانهای جدید در گیم پلی

در این شماره سازندگان بازی سعی کرده اند با اضافه کردن المانهای جدید در گیم پلی بازی و تنوع بیشتر در مبارزات و الگو برداری از شماره های پیشین این بازی و بازی موفق تنوع بیشتری به این بخش بدهند.
استفاده مناسب از طناب در این شماره از بازی، برای پریدن و گذر از بین صخره ها و یا از پا در آوردن دشمنان هیجان بازی را دوچندان کرده است. نکته قابل توجه این شماره هوش مصنوعی بالای همراهان شما در مبارزات است. همانند بازی موفق همراهان شما در مبارزات تن به تن به کمک شما خواهد شتافت و شاهد comboهای دو نفره برای از پا در آوردن دشمنان هستیم.
در فضای بزرگتری طراحی شده و گستردگی مناطق بازی و آزادی عمل شما چندین برابر شده است و محدود به فضای کمی نیست.
در مراحل بازی با حرکت در بیشه زار ها قابلیت حرکت به صورت مخفیانه به بازی اضافه شده است و اگر دوست ندارید تا با دشمنان درگیر شوید می توانید، یک به یک آنها را از پا درآورید. همچنین قابلیت مارک کردن دشمنان هم قابلیت جدیدی است که در این شماره به بازی اضافه شده است و کمک می کند موقعیت دشمنان را در هر لحظه مورد بررسی قرار دهید و در فرصت مناسب به آنها حمله کنید.
اگر علاقه ای به حرکت در بین بیشه زار ها ندارید و از کشت و کشتار مخفیانه لذت نمی برید، نگران نباشید. چرا که هنوز هم می توان مراحل را به صورت کاملا اکشن طی کرد و به لطف اسلحه های متنوعی که در بازی گنجانده شده، جذابیت این بخش نیز بیش از پیش شده است.
تفاوتی که در درگیری های تن به تن نسبت به شماره های گذشته در بازی شاهد هستیم هوش مصنوعی بهتر دشمنان است. دشمنان در هنگام تیر اندازی دقت بیشتری در هدفگیری شما به خرج می دهند و به موقع کاور گیری می کنند .
المانهای غافلگیر کننده زیادی در گیم پلی بازی گنجانده شده که به کمک جلوه های سینمایی، هیجان بسیار زیادی را در حین بازی کردن به شما منتقل خواهد کرد.
استفاده از وسایل نقلیه مختلف مثل ماشین، قایق و … تنوع بالایی به بازی داده و از خستگی و یکنواخت شدن بازی جلوگیری می کند. همچنین معماها در این شماره کمی نسبت به قبل سخت تر شده اند و بدون تمرکز و دقت کافی نمی توان از پس آنها بر آمد. بخش داستانی بازی نیز 22 مرحله یا Chapter وجود دارد که می تواند شما را حدود 20 الی 22 ساعت به راحتی زمین گیر کند البته اگر در حالت نرمال و سریع بازی کنید و به دنبال Treasure ها نباشید.
بخش مولتی پلیر بازی هم پیشرفتهایی نسبت به نسخه های گذشته داشته است که در نسخه بتا شاهد آن بودیم، اضافه شدن نقشه در گوشه تصویر و خرید تجهیزات اضافی در حین بازی از این دست تغییرات هستند، همچنین در این شماره در جنگهای تن به تن می توانید از قلاب برای کشتن حریفان استفاده کنید. بازی در بخش مولتی پلیر با فریم ریت 60 اجرا می شود و این امر سبب شده تا گرافیکی پایین تر نسبت به بخش تک نفره را شاهد باشیم. در هر مپ 10 نفر قابلیت بازی دارند که نسبت به نسخه قبلی هیچ تغییری نکرده است. با توجه به نکات گفته شده و گیم پلی گیرای این بازی نمره کامل به حق برای این بازی درج می شود.

موسیقی ای بی همتا

موسیقی شماره چهارم Uncharted توسط Henry Jackman یکی از با سابقه ترین موزیسین های هالیوود ساخته شده است که در فیلمهای متعددی وظیفه ساخت و تنظیم موسیقی را به عهده داشته است. Batman Dark Night، Kong Fu Panda، Pirates Of Caribbean و … از جمله کارهای اوست که در ساخت آنها با Hans Zimmer همکاری داشته است.
یکی از المانهایی که همیشه سری بازی های Naughty Dog را جذاب و دوست داشتنی می کند، موسیقی متن بازی است. در Uncharted 4 نیز همانند نسخه های گذشته شاهد این موسیقی گوش نواز و زیبا هستیم. همچون نسخه های پیشین بازی، در این نسخه هم با توجه به اقلیم و فضایی که در آن قرار دارید، موسیقی تغییر می کند . تغییر موسیقی آرام به موسیقی هیجانی در درگیری ها به زیبایی انجام می شود.
همچنین صداهای محیطی مثل صدای باد،باران و قدم زدن در فضاهای خشک یا در محیطهای جنگلی به زیبایی صداگذاری شده و حس محیط را به شما منتقل می کند.
صداگذاری در بین بازی و در کات سین ها به بهترین شکل انجام شده و همخوانی کاملی با فیزیک و حالت صورت کاراکتر ها دارد. در گیم پلی بازی دیالوگهای زیادی گنجانده شده و همین امر سبب شده تا در هیچ قسمتی از بازی احساس خستگی نکنید. با دقت بیشتر در بازی متوجه می شوید که هیچ صدایی در بازی سرسری گرفته نشده است و کوچکترین جز بازی نیز دارای صدای مناسب خود است. نمره کامل برازنده بخش موسیقی و صدای این بازیست.

حسرتی ماندگار

در نهایت عنوان Uncharted 4 را می توان موفق ترین و با کیفیت ترین بازی نسل هشتم تاکنون دانست که تا سالها در خاطرات دوستداران گیم خواهد ماند. گرافیک فوق العاده، گیم پلی جذاب و اضافه کردن المانهای جدید در بازی، صداگذاری فوق العاده و داستانی گیرا و حل کردن پازلهای داستانی شماره های گذشته و مولتی پلیر اعتیاد آور، این عنوان را یکی از به یاد ماندنی ترین شماره های این سری تبدیل کرده است. عنوانی که یکی از کاندیدهای اصلی بهترین بازی سال 2016 خواهد بود و تا مدت ها معیاری برای سنجش بازی های نسل هشتم خواهد ماند.
Naughty Dog ثابت کرد که می تواند در کنار استفاده از تمامی قابلیتهای کنسول نسل هشتم سونی، بازی ای با کیفیت به دور از بزرگ نمایی و اغراق عرضه کرد و تجربه بدی مثل Order که فاقد استانداردهای یک بازی انحصاری بود را از ذهن ها پاک و دیگر شرکتهای بازی سازی را به رقابتی سخت دعوت کند.
باید منتظر ماند و دید که آیا عنوان دیگر این شرکت یعنی بازی The Last Of Us بار دیگر تجربه ای ناب و به یاد ماندنی را برای دوست داران گیم رقم خواهد زد ؟

نقد و بررسی Uncharted 4: A Theif’s End

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

نقد و بررسی Uncharted 4: A Theif’s End