بررسی بازی Battlefield 1؛ طبل بزرگ، زیر پای چپ

سری بازی بتلفیلد از سال 2002 میلادی، تاریخچه پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. از آن سال تا به امروز، 11 نسخه مختلف از بتلفیلد به بازار آمده که هر کدام نقاط ضعف و قوت خاص خود را داشتند و یا در جلب توجه مخاطبان ناکام ماندند یا مورد اقبال عمومی قرار گرفتند. اما از این یازده بازی مختلف، 5 نسخه از آنها که بتلفیلد های شماره دار به حساب می آیند، همواره اهمیت خاص خود را داشته اند.

نسخه های شماره دار بتلفیلد، همواره تمرکز خود را روی تصویرسازی از جنگ های مدرن معطوف کرده اند و باید گفت که همواره در این امر موفق بوده اند. نسخه های سوم و چهارم بتلفیلد اگرچه از لحاظ داستان چندان غنی نبودند، اما تجربه ای کامل و کم نظیر از جنگ های مدرن را در بخش چندنفره به ارمغان می آوردند که کمتر مشابه آن را در صنعت بازی های ویدیویی دیده ایم.

اما گذشته از بخش چندنفره بتلفیلد که همواره تفاوت های فاحشی با رقبا داشته و توجه ها را به خود جلب کرده، مدتی بود که نیاز به تغییری اساسی در این فرنچایز احساس می شد. نسخه های سوم و چهارم به قدری به تکامل رسیده بودند که دیگر نمی دانستیم کمپانی الکترونیک آرتز و استودیوی DICE چه برنامه ای برای نسخه بعدی خواهند داشت، اما تغییری که به دنبالش بودیم از راه رسید و حالا بتلفیلد به برهه ای کاملاً متفاوت از تاریخ پای گذاشته است؛ جنگ جهانی اول.

بررسی ویدیویی Battlefield 1

جنگ های جهانی، همواره دوره ای مرموز و جالب برای مخاطبان امروزی تلقی شده اند؛ دوره هایی سیاه از تاریخ که جهان را تا مرز نابودی بردند و به نظر می رسید که جنگی باشند برای پایان به تمام جنگ ها؛ اتفاقی که هرگز به وقوع پیوست. تا همین ده سال پیش، جنگ های جهانی موضوع مورد علاقه توسعه دهندگان بازی های ویدیویی به شمار می رفتند و عناوینی چون کال آو دیوتی و مدال آو هانر توجه ویژه ای به آن داشتند.

اما با پیشرفت صنعت بازی های ویدیویی و بهبود سخت افزارها و موتورهای گرافیکی، بازی سازان فرصت را مغتنم شمردند تا نیم نگاهی به جنگ های امروزی و حتی جنگ های آتی انسان ها داشته باشند و تصویرهایی متفاوت از نبرد را به گیمرها نشان دهند. اما اگر با خودمان روراستی باشیم، موضوعات فضایی به قدری امروز محبوبیت یافته اند که دلمان برای یک شوتر کلاسیک تمام عیار لک زده بود و حالا Battlefield 1 برای پوشاندن جامه عمل به این خواسته، وارد میدان شده است.

جدا از اینکه تغییر پس زمینه داستانی بتلفیلد 1 و بازگشت به دوران جنگ جهانی نخست به نوبه خود وجه تمایز بزرگی با رویکرد پیشین این فرنچایز محسوب می شود، به نظر می رسد که تغییرات به همین جا منتهی نشده و باید از این پس، تاریخچه سری شماره دار بتلفیلد را به دو برهه پیش از بتلفیلد 1 و بعد از آن تقسیم کنیم.

استودیوی سوئدی DICE برخلاف سابق، بخش داستانی بسیار ارزشمندی برای بتلفیلد 1 تدارک دیده که می توان ریشه های به وجود آمدن چنین بخشی را در عناوین اسپین آف Bad Company جستجو کرد. بتلفیلد 1 از منظر بخش داستانی، نه با این سری، بلکه با تمام بازی های شوتر امروزی تفاوت دارد و دیگر در تلاش نبوده داستانی نه چندان دلچسب را در گیم پلی ای 6 الی 8 ساعته جای دهد.

در عوض، بتلفیلد 1 در شش کمپین مختلف، داستان مردان و زنان دلیری را روایت می کند که هر یک نقش خاص خود را در جبهه های متفاوت جنگ داشته و اهدافی متمایز با دیگری را دنبال می کند؛ داستانی که برای نخستین بار در این مجموعه، ارزش شنیدن را دارد.

این تغییر استراتژی DICE، تغییرات مثبت بسیاری به همراه داشته که از جمله آنها می توان به حذف یک پروتاگونیست واحد که یک تنه به دل دشمنان زده و آن ها را قلع و قمع می کند اشاره کرد. از طرف دیگر، داستان بتلفیلد 1 از سبک روایت رایج «جبهه خیر در برابر جبهه شر» بازی ها و فیلم های امروزی فاصله گرفته و دیگر ذره ای از ایدئولوژی «توجیح کشتن دشمنان» در آن به چشم نمی خورد؛ بلکه داستان زندگی افرادی را روایت می کند که با مشکلات و اهداف دست نیافتنی خاص خود دست و پنجه نرم می کنند، هیچ یک ذاتاً برای تجاوز به کشوری دیگر و کشتن مردم «معصوم» آن متولد نشده اند و همگی در زمان و مکان اشتباه به سر می برند.

بستر داستانی بتلفیلد 1، نیاز به تغییرات گسترده در گیم پلی بخش تک نفره را نیز به همراه آورده و برخلاف آنچه انتظار داشتیم، DICE به هیچ وجه ناامیدمان نکرده است. گیم پلی بتلفیلد 1 برای نخستین بار، نیم نگاهی به بخش چندنفره داشته و بسیاری از المان های خود را از آن قرض گرفته است؛ از نشستن پشت وسایل نقلیه ای چون تانک و نفربر و هواپیما بگیرید تا ماموریت هایی که شباهت زیادی به مد Conquest در حالت چندنفره دارند.

چنین تغییری نه تنها باعث شده که گیمرها بتوانند تجربه ای ارزشمند و مشابه به بخش چندنفره در کمپین داستانی به دست آورند، بلکه حالا گیم پلی تک نفره بازی را می توان پیش درآمدی مناسب برای بخش چندنفره دانست که به خوبی گیمر را با مکانیک های نسبتاً دشوار آن آشنا می سازد. با این همه باید افزود که بخش تک نفره، کماکان از مشکلات رایج سری بازی بتلفیلد مانند هوش مصنوعی ضعیف دشمنان و ناکارآمدی یاران رنج می برد که خدشه ای هرچند کوچک در تجربه نهایی وارد می کنند.

بخش چندنفره بتلفیلد 1 نیز به تبع بستر داستانی، تفاوت های گسترده ای با سابق یافته و در عین حال، تکامل زیادی در آن به چشم می خورد. مهم ترین مسئله این بوده که بازگشت به دوران جنگ جهانی نخست، دست DICE را باز گذاشته تا به فکر المان ها و ابداعات جدید افتاده و گیم پلی بتلفیلد 1 را بیش از پیش به واقعیت نزدیک سازد.

پیش از هرچیز، با ورود به بخش چندنفره بتلفیلد 1 متوجه خواهید شد که کلاس های سربازان، تفاوت چشمگیری با سابق یافته که گرچه شاید ضروری نبوده، اما نقطه ضعف بازی نیز به حساب نمی آید. از یک سو کلاس های Assault ،Medic ،Support و Scout ورژن تغییر نام یافته کلاس های سابق به شمار می روند و از سوی دیگر، 4 کلاس جدید به بازی اضافه شده که هریک ویژگی های خاص خود را دارند.

سه کلاس Tanker ،Pilot و Cavalry به ترتیب به سربازانی که در هواپیما، تانک یا سوار بر اسب به مبارزه می پردازند اطلاق می شود و بسته به وسیله نقلیه ای که از آن بهره می برند، سلاح های متفاوتی را حمل می کنند. در همین حین، کلاس دیگری به نام Elite وجود دارد که عملکردی شبیه به قهرمانان بازی Star Wars Battlefront داشته و می تواند با سلاح هایی کاملاً متفاوت نسبت به سلاح های رایج گیم پلی، همچون شعله افکن، روند بازی را به کلی دستخوش تغییر کند.

از آن جایی که کلاس ها و سبک بازی به کلی تغییر کرده، بدیهی است که بالانس بخش چندنفره نیز باید دستخوش تغییر می شده تا برخی بازیکنان نسبت به سایرین برتری نداشته باشند. خوشبختانه این مهم به خوبی محقق شده و تعادل مناسبی میان ابزارآلات نظامی به چشم می خورد؛ هرچند که بازیکنان تازه وارد و نیز افرادی که خارج از «جوخه» و به تنهایی بازی می کنند، مسلماً تجربه این بخش را دشوار خواهند یافت.

تنوع بی نظیر سلاح ها، که البته بسیاری از آنها شاید به دوران جنگ جهانی اول تعلق نداشته باشند، و نیز وسائط نقلیه سبب شده تا با یکی از پر زد و خوردترین بتلفیلدهای تاریخ طرف باشیم. در بخش چندنفره و خصوصاً در مد Conquest، دائماً در جنگ هایی تمام عیار حضور خواهید داشت که در نقشه هایی نسبتاً بزرگ دنبال می شوند و به اشکال گوناگون، شما را به چالش می کشند؛ اگر یک اسنایپر از پا درتان نیاورد، یک تیربار این کار را خواهد کرد، اگر یک خلبان از پس بمباران نقطه ای بر نیاید، زپلین جای آن را خواهد گرفت.

بتلفیلد 1 به همراه 9 نقشه و 6 مد مختلف عرضه شده و طبق معمول همیشه، سیزن پس آن 16 نقشه دیگر نیز به بازی خواهد افزود. مدهای بتلفیلد 1 به جز یک مورد تفاوتی با سابق ندارد و بازیکنان می توانند در تیم هایی 2 الی 32 نفره به رقابت در مدهایی مانند Team Deathmatch ،Rush و Conquest بپردازند.

در این بین اما مد جدیدی به نام War Pigeons به بخش چندنفره اضافه شده که در نگاه اول ممکن است جالب به نظر نرسد، اما با ورود به آن به قضاوت اشتباه خود پی می برید. War Pigeons بیش از هرچیز به مد Oddball سری بازی هیلو شباهت دارد و یک تیم باید کبوترها نامه بر را برای مدت خاصی حفظ کند تا مشخصات جغرافیایی خاصی روی برگه ای نوشته شده و سپس به پرواز در آیند.

در همین حال، مشخصاً تیم مقابل باید از تحقق این امر جلوگیری کند و حتی می تواند به کبوتر نامه بر روی هوا شلیک کند. در نهایت، اولین تیمی که سه ماموریت خود را به پایان برساند، برنده نبرد خواهد بود.

مضاف بر این، گفتنی است که یکی دیگر از بخش های چندنفره بتلفیلد 1، حالت Operations است که ماموریت های واقعی جنگ جهانی نخست را شبیه سازی می کند. در Operations، که سبکی بین Conquest و Rush را دنبال می کند، تیم ها به دو روه تقسیم می شوند و باید به حمله به نقاطی مشخص یا دفاع از آنها بپردازند. نکته جالب توجه درباره این مد، ادغام حالت چندنفره با حالت داستانی است که سبب می شود حس کنید در حال تجربه یک بخش کمپین جداگانه با ده ها بازیکن دیگر از سراسر جهان هستید.

در نهایت باید گفت رویکرد جدید دایس و الکترونیک آرتز در قبال فرنچایز بتلفیلد بسیار تحسین برانگیز است و باید امیدوار بود که همین روند در نسخه های آتی نیز حفظ شود. بتلفیلد 1 جدا از اینکه در زمان مناسبی به بازار آمده – یعنی زمانی که گیمرها بیش از هر موقع دیگری به دنبال عناوینی با محوریت جنگ های جهان بودند – یکی از بهترین و تکامل یافته ترین بازی های شوتر حال حاضر بازار به شمار می رود.

شاید یکی از بزرگترین نقاط ضعف بتلفیلد 1، حفظ سیستم سیزن پس نسخه های قبلی باشد که با قیمت 50 دلار فروخته می شود و 16 نقشه مختلف را در قالب 5 بسته الحاقی به دست گیمرها می رساند. این سیستم اگرچه برای مدت ها مورد توجه گیمرها قرار گرفته اما به دلیل ایجاد نوعی چند دستگی میان گیمرها و محدود کردن عده ای از آنها، بسیار ناکارآمد و منسوخ جلوه می کند.

این در حالی است که کمپانی الکترونیک آرتز پیش تر اعلام کرده تمام محتویات اضافه بازی تایتانفال 2 کاملاً رایگان خواهند بود و نیاز به پرداخت حتی 1 دلار اضافه وجود ندارد. ضمناً فراموش نکنیم که بتلفیلد 1 از میکروترنسکشن های مختلفی هم بهره مند است که آنها نیز هزینه ای اضافه روی دست مشتریان خواهند گذاشت.

در هر صورت اگر این مسئله را کنار بگذاریم، در سالی با کمترین میزان عناوین ارزشمند مواجه بوده ایم، بتلفیلد 1 می تواند رقیبی جدی برای بازی های هم سبک خود تلقی شود و با گیم پلی درگیرکننده و بخش داستانی ارزشمندش، هر گیمری را برای صدها – و شاید هزاران – ساعت مشغول باقی نگه خواهد داشت.

The post appeared first on .

بررسی بازی Battlefield 1؛ طبل بزرگ، زیر پای چپ

سری بازی بتلفیلد از سال 2002 میلادی، تاریخچه پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. از آن سال تا به امروز، 11 نسخه مختلف از بتلفیلد به بازار آمده که هر کدام نقاط ضعف و قوت خاص خود را داشتند و یا در جلب توجه مخاطبان ناکام ماندند یا مورد اقبال عمومی قرار گرفتند. اما از این یازده بازی مختلف، 5 نسخه از آنها که بتلفیلد های شماره دار به حساب می آیند، همواره اهمیت خاص خود را داشته اند.

نسخه های شماره دار بتلفیلد، همواره تمرکز خود را روی تصویرسازی از جنگ های مدرن معطوف کرده اند و باید گفت که همواره در این امر موفق بوده اند. نسخه های سوم و چهارم بتلفیلد اگرچه از لحاظ داستان چندان غنی نبودند، اما تجربه ای کامل و کم نظیر از جنگ های مدرن را در بخش چندنفره به ارمغان می آوردند که کمتر مشابه آن را در صنعت بازی های ویدیویی دیده ایم.

اما گذشته از بخش چندنفره بتلفیلد که همواره تفاوت های فاحشی با رقبا داشته و توجه ها را به خود جلب کرده، مدتی بود که نیاز به تغییری اساسی در این فرنچایز احساس می شد. نسخه های سوم و چهارم به قدری به تکامل رسیده بودند که دیگر نمی دانستیم کمپانی الکترونیک آرتز و استودیوی DICE چه برنامه ای برای نسخه بعدی خواهند داشت، اما تغییری که به دنبالش بودیم از راه رسید و حالا بتلفیلد به برهه ای کاملاً متفاوت از تاریخ پای گذاشته است؛ جنگ جهانی اول.

بررسی ویدیویی Battlefield 1

جنگ های جهانی، همواره دوره ای مرموز و جالب برای مخاطبان امروزی تلقی شده اند؛ دوره هایی سیاه از تاریخ که جهان را تا مرز نابودی بردند و به نظر می رسید که جنگی باشند برای پایان به تمام جنگ ها؛ اتفاقی که هرگز به وقوع پیوست. تا همین ده سال پیش، جنگ های جهانی موضوع مورد علاقه توسعه دهندگان بازی های ویدیویی به شمار می رفتند و عناوینی چون کال آو دیوتی و مدال آو هانر توجه ویژه ای به آن داشتند.

اما با پیشرفت صنعت بازی های ویدیویی و بهبود سخت افزارها و موتورهای گرافیکی، بازی سازان فرصت را مغتنم شمردند تا نیم نگاهی به جنگ های امروزی و حتی جنگ های آتی انسان ها داشته باشند و تصویرهایی متفاوت از نبرد را به گیمرها نشان دهند. اما اگر با خودمان روراستی باشیم، موضوعات فضایی به قدری امروز محبوبیت یافته اند که دلمان برای یک شوتر کلاسیک تمام عیار لک زده بود و حالا Battlefield 1 برای پوشاندن جامه عمل به این خواسته، وارد میدان شده است.

جدا از اینکه تغییر پس زمینه داستانی بتلفیلد 1 و بازگشت به دوران جنگ جهانی نخست به نوبه خود وجه تمایز بزرگی با رویکرد پیشین این فرنچایز محسوب می شود، به نظر می رسد که تغییرات به همین جا منتهی نشده و باید از این پس، تاریخچه سری شماره دار بتلفیلد را به دو برهه پیش از بتلفیلد 1 و بعد از آن تقسیم کنیم.

استودیوی سوئدی DICE برخلاف سابق، بخش داستانی بسیار ارزشمندی برای بتلفیلد 1 تدارک دیده که می توان ریشه های به وجود آمدن چنین بخشی را در عناوین اسپین آف Bad Company جستجو کرد. بتلفیلد 1 از منظر بخش داستانی، نه با این سری، بلکه با تمام بازی های شوتر امروزی تفاوت دارد و دیگر در تلاش نبوده داستانی نه چندان دلچسب را در گیم پلی ای 6 الی 8 ساعته جای دهد.

در عوض، بتلفیلد 1 در شش کمپین مختلف، داستان مردان و زنان دلیری را روایت می کند که هر یک نقش خاص خود را در جبهه های متفاوت جنگ داشته و اهدافی متمایز با دیگری را دنبال می کند؛ داستانی که برای نخستین بار در این مجموعه، ارزش شنیدن را دارد.

این تغییر استراتژی DICE، تغییرات مثبت بسیاری به همراه داشته که از جمله آنها می توان به حذف یک پروتاگونیست واحد که یک تنه به دل دشمنان زده و آن ها را قلع و قمع می کند اشاره کرد. از طرف دیگر، داستان بتلفیلد 1 از سبک روایت رایج «جبهه خیر در برابر جبهه شر» بازی ها و فیلم های امروزی فاصله گرفته و دیگر ذره ای از ایدئولوژی «توجیح کشتن دشمنان» در آن به چشم نمی خورد؛ بلکه داستان زندگی افرادی را روایت می کند که با مشکلات و اهداف دست نیافتنی خاص خود دست و پنجه نرم می کنند، هیچ یک ذاتاً برای تجاوز به کشوری دیگر و کشتن مردم «معصوم» آن متولد نشده اند و همگی در زمان و مکان اشتباه به سر می برند.

بستر داستانی بتلفیلد 1، نیاز به تغییرات گسترده در گیم پلی بخش تک نفره را نیز به همراه آورده و برخلاف آنچه انتظار داشتیم، DICE به هیچ وجه ناامیدمان نکرده است. گیم پلی بتلفیلد 1 برای نخستین بار، نیم نگاهی به بخش چندنفره داشته و بسیاری از المان های خود را از آن قرض گرفته است؛ از نشستن پشت وسایل نقلیه ای چون تانک و نفربر و هواپیما بگیرید تا ماموریت هایی که شباهت زیادی به مد Conquest در حالت چندنفره دارند.

چنین تغییری نه تنها باعث شده که گیمرها بتوانند تجربه ای ارزشمند و مشابه به بخش چندنفره در کمپین داستانی به دست آورند، بلکه حالا گیم پلی تک نفره بازی را می توان پیش درآمدی مناسب برای بخش چندنفره دانست که به خوبی گیمر را با مکانیک های نسبتاً دشوار آن آشنا می سازد. با این همه باید افزود که بخش تک نفره، کماکان از مشکلات رایج سری بازی بتلفیلد مانند هوش مصنوعی ضعیف دشمنان و ناکارآمدی یاران رنج می برد که خدشه ای هرچند کوچک در تجربه نهایی وارد می کنند.

بخش چندنفره بتلفیلد 1 نیز به تبع بستر داستانی، تفاوت های گسترده ای با سابق یافته و در عین حال، تکامل زیادی در آن به چشم می خورد. مهم ترین مسئله این بوده که بازگشت به دوران جنگ جهانی نخست، دست DICE را باز گذاشته تا به فکر المان ها و ابداعات جدید افتاده و گیم پلی بتلفیلد 1 را بیش از پیش به واقعیت نزدیک سازد.

پیش از هرچیز، با ورود به بخش چندنفره بتلفیلد 1 متوجه خواهید شد که کلاس های سربازان، تفاوت چشمگیری با سابق یافته که گرچه شاید ضروری نبوده، اما نقطه ضعف بازی نیز به حساب نمی آید. از یک سو کلاس های Assault ،Medic ،Support و Scout ورژن تغییر نام یافته کلاس های سابق به شمار می روند و از سوی دیگر، 4 کلاس جدید به بازی اضافه شده که هریک ویژگی های خاص خود را دارند.

سه کلاس Tanker ،Pilot و Cavalry به ترتیب به سربازانی که در هواپیما، تانک یا سوار بر اسب به مبارزه می پردازند اطلاق می شود و بسته به وسیله نقلیه ای که از آن بهره می برند، سلاح های متفاوتی را حمل می کنند. در همین حین، کلاس دیگری به نام Elite وجود دارد که عملکردی شبیه به قهرمانان بازی Star Wars Battlefront داشته و می تواند با سلاح هایی کاملاً متفاوت نسبت به سلاح های رایج گیم پلی، همچون شعله افکن، روند بازی را به کلی دستخوش تغییر کند.

از آن جایی که کلاس ها و سبک بازی به کلی تغییر کرده، بدیهی است که بالانس بخش چندنفره نیز باید دستخوش تغییر می شده تا برخی بازیکنان نسبت به سایرین برتری نداشته باشند. خوشبختانه این مهم به خوبی محقق شده و تعادل مناسبی میان ابزارآلات نظامی به چشم می خورد؛ هرچند که بازیکنان تازه وارد و نیز افرادی که خارج از «جوخه» و به تنهایی بازی می کنند، مسلماً تجربه این بخش را دشوار خواهند یافت.

تنوع بی نظیر سلاح ها، که البته بسیاری از آنها شاید به دوران جنگ جهانی اول تعلق نداشته باشند، و نیز وسائط نقلیه سبب شده تا با یکی از پر زد و خوردترین بتلفیلدهای تاریخ طرف باشیم. در بخش چندنفره و خصوصاً در مد Conquest، دائماً در جنگ هایی تمام عیار حضور خواهید داشت که در نقشه هایی نسبتاً بزرگ دنبال می شوند و به اشکال گوناگون، شما را به چالش می کشند؛ اگر یک اسنایپر از پا درتان نیاورد، یک تیربار این کار را خواهد کرد، اگر یک خلبان از پس بمباران نقطه ای بر نیاید، زپلین جای آن را خواهد گرفت.

بتلفیلد 1 به همراه 9 نقشه و 6 مد مختلف عرضه شده و طبق معمول همیشه، سیزن پس آن 16 نقشه دیگر نیز به بازی خواهد افزود. مدهای بتلفیلد 1 به جز یک مورد تفاوتی با سابق ندارد و بازیکنان می توانند در تیم هایی 2 الی 32 نفره به رقابت در مدهایی مانند Team Deathmatch ،Rush و Conquest بپردازند.

در این بین اما مد جدیدی به نام War Pigeons به بخش چندنفره اضافه شده که در نگاه اول ممکن است جالب به نظر نرسد، اما با ورود به آن به قضاوت اشتباه خود پی می برید. War Pigeons بیش از هرچیز به مد Oddball سری بازی هیلو شباهت دارد و یک تیم باید کبوترها نامه بر را برای مدت خاصی حفظ کند تا مشخصات جغرافیایی خاصی روی برگه ای نوشته شده و سپس به پرواز در آیند.

در همین حال، مشخصاً تیم مقابل باید از تحقق این امر جلوگیری کند و حتی می تواند به کبوتر نامه بر روی هوا شلیک کند. در نهایت، اولین تیمی که سه ماموریت خود را به پایان برساند، برنده نبرد خواهد بود.

مضاف بر این، گفتنی است که یکی دیگر از بخش های چندنفره بتلفیلد 1، حالت Operations است که ماموریت های واقعی جنگ جهانی نخست را شبیه سازی می کند. در Operations، که سبکی بین Conquest و Rush را دنبال می کند، تیم ها به دو روه تقسیم می شوند و باید به حمله به نقاطی مشخص یا دفاع از آنها بپردازند. نکته جالب توجه درباره این مد، ادغام حالت چندنفره با حالت داستانی است که سبب می شود حس کنید در حال تجربه یک بخش کمپین جداگانه با ده ها بازیکن دیگر از سراسر جهان هستید.

در نهایت باید گفت رویکرد جدید دایس و الکترونیک آرتز در قبال فرنچایز بتلفیلد بسیار تحسین برانگیز است و باید امیدوار بود که همین روند در نسخه های آتی نیز حفظ شود. بتلفیلد 1 جدا از اینکه در زمان مناسبی به بازار آمده – یعنی زمانی که گیمرها بیش از هر موقع دیگری به دنبال عناوینی با محوریت جنگ های جهان بودند – یکی از بهترین و تکامل یافته ترین بازی های شوتر حال حاضر بازار به شمار می رود.

شاید یکی از بزرگترین نقاط ضعف بتلفیلد 1، حفظ سیستم سیزن پس نسخه های قبلی باشد که با قیمت 50 دلار فروخته می شود و 16 نقشه مختلف را در قالب 5 بسته الحاقی به دست گیمرها می رساند. این سیستم اگرچه برای مدت ها مورد توجه گیمرها قرار گرفته اما به دلیل ایجاد نوعی چند دستگی میان گیمرها و محدود کردن عده ای از آنها، بسیار ناکارآمد و منسوخ جلوه می کند.

این در حالی است که کمپانی الکترونیک آرتز پیش تر اعلام کرده تمام محتویات اضافه بازی تایتانفال 2 کاملاً رایگان خواهند بود و نیاز به پرداخت حتی 1 دلار اضافه وجود ندارد. ضمناً فراموش نکنیم که بتلفیلد 1 از میکروترنسکشن های مختلفی هم بهره مند است که آنها نیز هزینه ای اضافه روی دست مشتریان خواهند گذاشت.

در هر صورت اگر این مسئله را کنار بگذاریم، در سالی با کمترین میزان عناوین ارزشمند مواجه بوده ایم، بتلفیلد 1 می تواند رقیبی جدی برای بازی های هم سبک خود تلقی شود و با گیم پلی درگیرکننده و بخش داستانی ارزشمندش، هر گیمری را برای صدها – و شاید هزاران – ساعت مشغول باقی نگه خواهد داشت.

The post appeared first on .

بررسی بازی Battlefield 1؛ طبل بزرگ، زیر پای چپ