Tag60

بررسی بازار هاچ بک ها و وانت های 60 تا 75 میلیون تومانی [بخش دوم]

بررسی بازار هاچ بک ها و وانت های 60 تا 75 میلیون تومانی [بخش دوم]

در بخش دیگری از، نوبت به بازه 60 الی 75 میلیون تومان رسیده است. این بازه عمدتا در اختیار خودروهای شرق آسیا بوده و نمایندگانی از چین، ژاپن و کره در آن حضور دارند.

البته در این بین اخیرا نماینده ای از اروپا نیز به این جمع اضافه شده، اما اگر نگاهی کلی داشته باشیم حضور چینی ها بسیار پر رنگ تر از بقیه است. نکته جالب اینکه نماینده ای از خودروسازان وطنی در آن حضور نداشته و عرصه به خارجی ها واگذار شده است.

خودروهای حاضر در این بازه تنوع نسبتا خوبی داشته و از انواع هاچ بک و سدان گرفته تا کراس اوور و وانت توسط مشتریان قابل انتخاب هستند. با این فرض گزینه های موجود را به چهار دسته تقسیم کرده و بصورت جداگانه به هر دسته خواهیم پرداخت.

بخش اول این نوشتار که مربوط به ر می شود را می توانید از اینجا مطالعه فرمایید.

دسته اول خودرهای هاچ بک

شاید پرداخت مبلغی بالای 60 میلیون تومان برای یک هاچ بک چندان منطقی نباشد. اما افرادی نیز وجود دارند که به دنبال یک خودروی کوچک برای تردد در مسیرهای شهری هستند.

این افراد معمولا یک خودروی اصلی با برندی معتبر در پارکینگ خود داشته و می خواهند یک هاچ بک مطمئن دیگر برای استفاده در شهر خریداری کنند. هاچ بک های موجود در این بازه هم از برندهای شناخته شده جهانی هستند و می توان روی کیفیت آنها حساب ویژه باز کرد.

کیا پیکانتو

پیکانتو یکی از خودروهای شهری کره ایست که ساخت آن از سال 2004 شروع شده است. نسل اول این خودرو به هیچ وجه طراحی زیبای امروزی را نداشته و بیشتر مشابه خودروهای چینی بود.

اما نسل دوم که تحت نظارت پیتر شرایر معروف طراحی شده کاملا مدرن و زیبا از آب درآمده است. این نسل که به بازار کشور ما نیز راه یافته، بیشتر باب میل بانوان بوده و پتانسیل بالایی در جذب این گروه از مشتریان دارد.

پیکانتو در ایران با موتور 1248 سی سی (تقریبا هم حجم با پراید) ارائهه شده؛ این موتور توانایی تولید 85 اسب بخار قدرت و 121 نیوتن متر گشتاور را دارد که برای جابجایی وزن حدود 850 کیلوگرمی خودرو کافی به نظر می رسد.

با این موتور پیکانتو شتابی در حدود 11 ثانیه دارد که بهتر از بسیاری از خودروهای ساخت داخل است. گیربکس در نظر گرفته شده برای این خودرو یک نمونه 4 سرعته خودکار است که برای رانندگی در ترافیک مناسب بوده اما عملکرد چندان خوبی در جاده یا سربالایی ها از خود نشان نمی دهد.

بدون شک نقطه قوت پیکانتو مصرف سوخت بهینه و ایمنی مناسب و تایید شده آن توسط موسسات معتبری مثل یورو انکپ است. این خودروی شهری کوچک در تست تصادف یورو انکپ موفق به کسب 4 ستاره ایمنی شده که مسلما از 5 ستاره چینی ها بسیار قابل اعتمادتر است.

در 100 کیلومتر ترکیبی نیز مصرف سوخت پیکانتو حدود 5.5 لیتر ذکر شده که با توجه به خودروهای موجود در ایران رقم بسیار خوبی ارزیابی می شود. در سوی دیگر آپشن های نه چندان زیاد در مقایسه با خودروهای هم قیمت می تواند از نقاط ضعف آن حساب شود.

کیا پیکانتو با قیمتی در حدود 75 میلیون تومان از طریق نمایندگی قابل خرید است، اما در بازار آزاد با قیمتی پایین تر معامله می شود.

میتسوبیشی میراژ (قبل از فیس لیفت)

میراژ نامی است که در بین محصولات میتسوبیشی از قدمت بالایی برخوردار بوده و برای خودروهایی در کلاس های متفاوت به کار برده شده است. میراژ کنونی که یک خودروی هاچ بک کوچک شهری است، از سال 2012 بر رو خط تولید قرار دارد.

میتسوبیشی در طراحی و ساخت این اتومبیل نیم نگاهی به کشورهای در حال توسعه داشته و به همین جهت قیمت پایین و عملکرد قابل اطمینان از مشخصه های بارز آن هستند. البته شاید همین ویژگی ها باعث شده که ظاهر خودرو در مقایسه با سایر محصولات این کمپانی بیش از حد ساده و بی هیجان شده باشد.

میراژ 2016 در ایران با موتور 1.2 لیتری 3 سیلندر ارایه شده است. این موتور می تواند 74 اسب بخار قدرت و 100 نیوتن متر گشتاور تولید کند که با احتساب وزن 890 کیلوگرمی برای رانندگی شهری کافی به نظر می رسد.

نیروی تولید شده توسط این موتور به وسیله یک گیربکس CVT به چرخ ها منتقل می شود، بنابراین راننده میراژ می تواند تمام توجه خود را به مسیر پیش رو معطوف کرده و مشکلی از بابت تعویض دنده نباشد.

بر اساس اطلاعات منتشر شده در سایت آرین موتور میراژ مصرف سوختی در حدود 4.6 لیتر در 100 کیلومتر ترکیبی دارد که در صورت تبدیل به واقعیت، آن را به یکی از کم مصرف ترین خودروهای موجود در کشور بدل می کند.

میراژ 2013 در تست تصادف انجام شده توسط موسسه یورو انکپ همانند پیکانتو موفق به کسب چهار ستاره ایمنی شده است. همین عملکرد قابل قبول در کنار آپشن های نسبتا مناسب و همچنین خوشنامی میتسوبیشی در کشور می تواند برگ برنده آن در برابر پیکانتو باشد. البته ظاهر ساده و ناشناخته ماندن آن به دلیل تبلیغات کم، می تواند از نقاط ضعف آن باشد.

نسخه 2016 میراژ با قیمت 713,000,000 ریال توسط آرین موتور به فروش می رسد. که البته این مدل با قیمت 78.800 از محدوده قیمتی این بررسی خارج شده است.

دسته سوم وانت ها

وانت ها گروهی دیگر از خودروهای حاضر در بازه انتخابی ما هستند. طبق انتظار این دسته نیز به چینی ها تعلق داشته و گزینه های موجود همگی محصول این کشور پرجمعیت هستند.

کاپرا

گرند تایگر (Grand Tiger) که در ایران با نام کاپرا شناخته می شود، محصولی از کمپانی ZX Auto است. این وانت در ایران با همکاری گروه بهمن و در نسخه های تک و دو کابین و همچنین تک یا دو دیفرانسیل عرضه می شود.

طراحی ظاهری این خودرو شباهت های بسیار زیادی را با فیس لیفت هایلوکس نسل ششم دارد. بنابراین نمای خارجی کاپرا اصلا بروز نیست، هر چند برای یک وانت شاید طراحی خارجی چندان در اولویت نباشد اما به هر حال غبار زمان در قسمت های مختلف آن دیده می شود.

با ورود به کابین طراحی قدیمی در کنار کیفیت نه چندان خوب مواد به کار رفته باعث دلسردی می شود. آپشن های ابتدایی نیز مزید بر علت شده و توقعات را در سطح پایینی نگه می دارند. البته شاید انتظارات بالا از یک وانت چینی چندان هم منطقی نباشد!

در زیر کاپوت کاپرا یک موتور 2.4 لیتری که تحت لیسانس میتسوبیشی ساخته شده، قرار دارد. اگر چه این اتفاق شاید در ابتدا خوشایند به نظر برسد، اما نگاهی به قدرت 127 اسب بخاری و گشتاور 205 نیوتن متری باعث یاس و نا امیدی می شود.

این موتور در کنار گیربکس پنج دنده دستی در مجموع عملکردی نه چندان درخشان از خود نشان می دهد. البته شاید به دلیل حضور نام میتسوبیشی، بتوان روی کیفیت بلند مدت آن حساب ویژه کرد.

کاپرا با قیمتی در حدود 70 میلیون تومان جزو معدود وانت های چینی موجود در کشور است که با استقبال گسترده ای مواجه شده اما این مدل از نظر کیفیت قطعات با مشکلاتی مواجه است و اگر نیاز به یک وانت قابل اطمینان دارید بهتر است با صرف نظر از کاپرا به سراغ مدل های دست دوم نیسان پیکاپ بروید.

وانت ریچ

در برخورد اول با این وانت چینی بدون شک نیسان پیکاپ D22 که در اوایل دهه 80 شمسی وارد خیابان های کشور شد، در ذهن تداعی می شود. در واقع ریچ نسخه چینی شده همان وانت نیسان پیکاپ بوده و توسط شرکت ژنگ ژو-نیسان چین توسعه یافته است.

ریچ که در ایران توسط شرکت پارس خودرو مونتاژ می شود، ظاهری ساده و دقیقا مشابه نیسان پیکاپ D22 دارد. البته در این بین برای تنوع هم که شده در جزییات کمی تغییرات اعمال شده است. کابین این خودرو هم با وجود برخی تفاوت ها در واقع همان کابین نیسان پیکاپ است، اما کیفیت آن کمی تنزل پیدا کرده و با قیمت خود همگام شده است!

در بخش فنی ریچ به یک موتور 2.4ساخت دانگ فنگ (تحت لیسانس نیسان) مجهز شده است. از لحاظ قدرت و گشتاور این وانت تقریبا مشابه کاپرا بوده و خروجی آن به ترتیب 132 اسب بخار و 208 نیوتن متر گشتاور اعلام شده است. بنابراین نباید انتظارات چندان بالایی از ریچ 68.5 میلیونی داشته باشیم.

آنطور که در خیابان ها شاهد هستیم، به نظر می رسد کاپرا با اقبال بیشتری نسبت به ریچ روبرو شده و موفق تر از آن عمل کرده است. تبلیغات ضعیف درباره وانت تولیدی پارس خودرو و ناشناخته ماندن آن می تواند یکی از عوامل دخیل در این مساله باشد.

گریت وال وینگل 5

دیگر نماینده حاضر در بخش وانت ها، محصول یکی از شناخته شده ترین برندهای چینی یعنی گریت وال است. وینگل 5 برخلاف وینگل 3 از ظاهر به مراتب قابل قبول تری برخوردار است. طراحی این خودرو اگر چه گیرا نیست، اما به عنوان یک وانت نمی توان ایراد خاصی به آن گرفت.

در داخل کابین، وضعیت مثل سایر رقبای حاضر در این بازه بوده و پلاستیک همه جا را فرا گرفته است که البته با توجه به قیمت تا حدودی قابل توجیه است. طراحی داخلی نیز در نهایت سادگی انجام شده و تقریبا هم پای رقباست.

در بخش فنی نکته ای بسیار جالب توجه وجود دارد. موتور 2.4 لیتری وینگل 5 نیز تحت لیسانس میتسوبیشی بوده و با کد 4G69S4N شناخته می شود. این موتور دقیقا همان نمونه ای است که بر روی کاپرا نصب شده، با این تفاوت که اختلاف هایی اندک در قدرت و گشتاور تولید شده دیده می شود. بر اساس اطلاعات موجود در سایت دیار خودرو موتور وینگل 5 توانایی تولید 135 اسب بخار قدرت و 200 نیوتن متر گشتاور را دارد.

گریت وال وینگل 5 به کشورهایی نظیر استرالیا و انگلستان نیز راه یافته و طبق گفته های مسئولین این کمپانی، تست های زیادی را در زمینه ایمنی پشت سر گذاشته است.

در مقایسه با رقبا، وینگل 5 از لحاظ اعتبار برند در وضعیت بهتری به سر می برد؛ شاید برتری هایی هم نسبت به آنها داشته باشد، اما یک نقطه ضعف اساسی دارد و آن چیزی نیست جز خدمات پس از فروش و پشتیبانی بسیار ضعیف از سوی شریک ایرانی. نسخه دو کابین این وانت چیزی در حدود 68 میلیون تومان در بازار قیمت دارد.

خودروهای 75 میلیون تومانی در بازار جهانی

در پایان بد نیست نیم نگاهی به گزینه های موجود با این قیمت در سایر نقاط جهان داشته باشیم. با کمک گرفتن از علم مفید ریاضیات بازه ریالی خود را به بازه دلاری تبدیل می کنیم.

در این صورت بازه قیمتی 60 الی 75 میلیون تومان شامل محصولات 21.5-17 هزار دلاری می شود. با این بودجه در سایر کشورها می توان خودروهایی مثل مزدا3، میتسوبیشی لنسر، هوندا سیویک، فورد فوکوس، سوبارو امپزا، هیوندای توسان، کیا سراتو، مینی کوپر، نیسان فرانتیر و تویوتا تاکوما را خریداری کرد که مسلما همگی آنها بسیار بهتر از گزینه های موجود در داخل هستند.

فهرست کامل مطالب راهنمای خرید خودرو را می توانید از مطالعه فرمایید.

The post appeared first on .

بررسی بازار هاچ بک ها و وانت های 60 تا 75 میلیون تومانی [بخش دوم]

در بخش دیگری از، نوبت به بازه 60 الی 75 میلیون تومان رسیده است. این بازه عمدتا در اختیار خودروهای شرق آسیا بوده و نمایندگانی از چین، ژاپن و کره در آن حضور دارند.

البته در این بین اخیرا نماینده ای از اروپا نیز به این جمع اضافه شده، اما اگر نگاهی کلی داشته باشیم حضور چینی ها بسیار پر رنگ تر از بقیه است. نکته جالب اینکه نماینده ای از خودروسازان وطنی در آن حضور نداشته و عرصه به خارجی ها واگذار شده است.

خودروهای حاضر در این بازه تنوع نسبتا خوبی داشته و از انواع هاچ بک و سدان گرفته تا کراس اوور و وانت توسط مشتریان قابل انتخاب هستند. با این فرض گزینه های موجود را به چهار دسته تقسیم کرده و بصورت جداگانه به هر دسته خواهیم پرداخت.

بخش اول این نوشتار که مربوط به ر می شود را می توانید از اینجا مطالعه فرمایید.

دسته اول خودرهای هاچ بک

شاید پرداخت مبلغی بالای 60 میلیون تومان برای یک هاچ بک چندان منطقی نباشد. اما افرادی نیز وجود دارند که به دنبال یک خودروی کوچک برای تردد در مسیرهای شهری هستند.

این افراد معمولا یک خودروی اصلی با برندی معتبر در پارکینگ خود داشته و می خواهند یک هاچ بک مطمئن دیگر برای استفاده در شهر خریداری کنند. هاچ بک های موجود در این بازه هم از برندهای شناخته شده جهانی هستند و می توان روی کیفیت آنها حساب ویژه باز کرد.

کیا پیکانتو

پیکانتو یکی از خودروهای شهری کره ایست که ساخت آن از سال 2004 شروع شده است. نسل اول این خودرو به هیچ وجه طراحی زیبای امروزی را نداشته و بیشتر مشابه خودروهای چینی بود.

اما نسل دوم که تحت نظارت پیتر شرایر معروف طراحی شده کاملا مدرن و زیبا از آب درآمده است. این نسل که به بازار کشور ما نیز راه یافته، بیشتر باب میل بانوان بوده و پتانسیل بالایی در جذب این گروه از مشتریان دارد.

پیکانتو در ایران با موتور 1248 سی سی (تقریبا هم حجم با پراید) ارائهه شده؛ این موتور توانایی تولید 85 اسب بخار قدرت و 121 نیوتن متر گشتاور را دارد که برای جابجایی وزن حدود 850 کیلوگرمی خودرو کافی به نظر می رسد.

با این موتور پیکانتو شتابی در حدود 11 ثانیه دارد که بهتر از بسیاری از خودروهای ساخت داخل است. گیربکس در نظر گرفته شده برای این خودرو یک نمونه 4 سرعته خودکار است که برای رانندگی در ترافیک مناسب بوده اما عملکرد چندان خوبی در جاده یا سربالایی ها از خود نشان نمی دهد.

بدون شک نقطه قوت پیکانتو مصرف سوخت بهینه و ایمنی مناسب و تایید شده آن توسط موسسات معتبری مثل یورو انکپ است. این خودروی شهری کوچک در تست تصادف یورو انکپ موفق به کسب 4 ستاره ایمنی شده که مسلما از 5 ستاره چینی ها بسیار قابل اعتمادتر است.

در 100 کیلومتر ترکیبی نیز مصرف سوخت پیکانتو حدود 5.5 لیتر ذکر شده که با توجه به خودروهای موجود در ایران رقم بسیار خوبی ارزیابی می شود. در سوی دیگر آپشن های نه چندان زیاد در مقایسه با خودروهای هم قیمت می تواند از نقاط ضعف آن حساب شود.

کیا پیکانتو با قیمتی در حدود 75 میلیون تومان از طریق نمایندگی قابل خرید است، اما در بازار آزاد با قیمتی پایین تر معامله می شود.

میتسوبیشی میراژ (قبل از فیس لیفت)

میراژ نامی است که در بین محصولات میتسوبیشی از قدمت بالایی برخوردار بوده و برای خودروهایی در کلاس های متفاوت به کار برده شده است. میراژ کنونی که یک خودروی هاچ بک کوچک شهری است، از سال 2012 بر رو خط تولید قرار دارد.

میتسوبیشی در طراحی و ساخت این اتومبیل نیم نگاهی به کشورهای در حال توسعه داشته و به همین جهت قیمت پایین و عملکرد قابل اطمینان از مشخصه های بارز آن هستند. البته شاید همین ویژگی ها باعث شده که ظاهر خودرو در مقایسه با سایر محصولات این کمپانی بیش از حد ساده و بی هیجان شده باشد.

میراژ 2016 در ایران با موتور 1.2 لیتری 3 سیلندر ارایه شده است. این موتور می تواند 74 اسب بخار قدرت و 100 نیوتن متر گشتاور تولید کند که با احتساب وزن 890 کیلوگرمی برای رانندگی شهری کافی به نظر می رسد.

نیروی تولید شده توسط این موتور به وسیله یک گیربکس CVT به چرخ ها منتقل می شود، بنابراین راننده میراژ می تواند تمام توجه خود را به مسیر پیش رو معطوف کرده و مشکلی از بابت تعویض دنده نباشد.

بر اساس اطلاعات منتشر شده در سایت آرین موتور میراژ مصرف سوختی در حدود 4.6 لیتر در 100 کیلومتر ترکیبی دارد که در صورت تبدیل به واقعیت، آن را به یکی از کم مصرف ترین خودروهای موجود در کشور بدل می کند.

میراژ 2013 در تست تصادف انجام شده توسط موسسه یورو انکپ همانند پیکانتو موفق به کسب چهار ستاره ایمنی شده است. همین عملکرد قابل قبول در کنار آپشن های نسبتا مناسب و همچنین خوشنامی میتسوبیشی در کشور می تواند برگ برنده آن در برابر پیکانتو باشد. البته ظاهر ساده و ناشناخته ماندن آن به دلیل تبلیغات کم، می تواند از نقاط ضعف آن باشد.

نسخه 2016 میراژ با قیمت 713,000,000 ریال توسط آرین موتور به فروش می رسد. که البته این مدل با قیمت 78.800 از محدوده قیمتی این بررسی خارج شده است.

دسته سوم وانت ها

وانت ها گروهی دیگر از خودروهای حاضر در بازه انتخابی ما هستند. طبق انتظار این دسته نیز به چینی ها تعلق داشته و گزینه های موجود همگی محصول این کشور پرجمعیت هستند.

کاپرا

گرند تایگر (Grand Tiger) که در ایران با نام کاپرا شناخته می شود، محصولی از کمپانی ZX Auto است. این وانت در ایران با همکاری گروه بهمن و در نسخه های تک و دو کابین و همچنین تک یا دو دیفرانسیل عرضه می شود.

طراحی ظاهری این خودرو شباهت های بسیار زیادی را با فیس لیفت هایلوکس نسل ششم دارد. بنابراین نمای خارجی کاپرا اصلا بروز نیست، هر چند برای یک وانت شاید طراحی خارجی چندان در اولویت نباشد اما به هر حال غبار زمان در قسمت های مختلف آن دیده می شود.

با ورود به کابین طراحی قدیمی در کنار کیفیت نه چندان خوب مواد به کار رفته باعث دلسردی می شود. آپشن های ابتدایی نیز مزید بر علت شده و توقعات را در سطح پایینی نگه می دارند. البته شاید انتظارات بالا از یک وانت چینی چندان هم منطقی نباشد!

در زیر کاپوت کاپرا یک موتور 2.4 لیتری که تحت لیسانس میتسوبیشی ساخته شده، قرار دارد. اگر چه این اتفاق شاید در ابتدا خوشایند به نظر برسد، اما نگاهی به قدرت 127 اسب بخاری و گشتاور 205 نیوتن متری باعث یاس و نا امیدی می شود.

این موتور در کنار گیربکس پنج دنده دستی در مجموع عملکردی نه چندان درخشان از خود نشان می دهد. البته شاید به دلیل حضور نام میتسوبیشی، بتوان روی کیفیت بلند مدت آن حساب ویژه کرد.

کاپرا با قیمتی در حدود 70 میلیون تومان جزو معدود وانت های چینی موجود در کشور است که با استقبال گسترده ای مواجه شده اما این مدل از نظر کیفیت قطعات با مشکلاتی مواجه است و اگر نیاز به یک وانت قابل اطمینان دارید بهتر است با صرف نظر از کاپرا به سراغ مدل های دست دوم نیسان پیکاپ بروید.

وانت ریچ

در برخورد اول با این وانت چینی بدون شک نیسان پیکاپ D22 که در اوایل دهه 80 شمسی وارد خیابان های کشور شد، در ذهن تداعی می شود. در واقع ریچ نسخه چینی شده همان وانت نیسان پیکاپ بوده و توسط شرکت ژنگ ژو-نیسان چین توسعه یافته است.

ریچ که در ایران توسط شرکت پارس خودرو مونتاژ می شود، ظاهری ساده و دقیقا مشابه نیسان پیکاپ D22 دارد. البته در این بین برای تنوع هم که شده در جزییات کمی تغییرات اعمال شده است. کابین این خودرو هم با وجود برخی تفاوت ها در واقع همان کابین نیسان پیکاپ است، اما کیفیت آن کمی تنزل پیدا کرده و با قیمت خود همگام شده است!

در بخش فنی ریچ به یک موتور 2.4ساخت دانگ فنگ (تحت لیسانس نیسان) مجهز شده است. از لحاظ قدرت و گشتاور این وانت تقریبا مشابه کاپرا بوده و خروجی آن به ترتیب 132 اسب بخار و 208 نیوتن متر گشتاور اعلام شده است. بنابراین نباید انتظارات چندان بالایی از ریچ 68.5 میلیونی داشته باشیم.

آنطور که در خیابان ها شاهد هستیم، به نظر می رسد کاپرا با اقبال بیشتری نسبت به ریچ روبرو شده و موفق تر از آن عمل کرده است. تبلیغات ضعیف درباره وانت تولیدی پارس خودرو و ناشناخته ماندن آن می تواند یکی از عوامل دخیل در این مساله باشد.

گریت وال وینگل 5

دیگر نماینده حاضر در بخش وانت ها، محصول یکی از شناخته شده ترین برندهای چینی یعنی گریت وال است. وینگل 5 برخلاف وینگل 3 از ظاهر به مراتب قابل قبول تری برخوردار است. طراحی این خودرو اگر چه گیرا نیست، اما به عنوان یک وانت نمی توان ایراد خاصی به آن گرفت.

در داخل کابین، وضعیت مثل سایر رقبای حاضر در این بازه بوده و پلاستیک همه جا را فرا گرفته است که البته با توجه به قیمت تا حدودی قابل توجیه است. طراحی داخلی نیز در نهایت سادگی انجام شده و تقریبا هم پای رقباست.

در بخش فنی نکته ای بسیار جالب توجه وجود دارد. موتور 2.4 لیتری وینگل 5 نیز تحت لیسانس میتسوبیشی بوده و با کد 4G69S4N شناخته می شود. این موتور دقیقا همان نمونه ای است که بر روی کاپرا نصب شده، با این تفاوت که اختلاف هایی اندک در قدرت و گشتاور تولید شده دیده می شود. بر اساس اطلاعات موجود در سایت دیار خودرو موتور وینگل 5 توانایی تولید 135 اسب بخار قدرت و 200 نیوتن متر گشتاور را دارد.

گریت وال وینگل 5 به کشورهایی نظیر استرالیا و انگلستان نیز راه یافته و طبق گفته های مسئولین این کمپانی، تست های زیادی را در زمینه ایمنی پشت سر گذاشته است.

در مقایسه با رقبا، وینگل 5 از لحاظ اعتبار برند در وضعیت بهتری به سر می برد؛ شاید برتری هایی هم نسبت به آنها داشته باشد، اما یک نقطه ضعف اساسی دارد و آن چیزی نیست جز خدمات پس از فروش و پشتیبانی بسیار ضعیف از سوی شریک ایرانی. نسخه دو کابین این وانت چیزی در حدود 68 میلیون تومان در بازار قیمت دارد.

خودروهای 75 میلیون تومانی در بازار جهانی

در پایان بد نیست نیم نگاهی به گزینه های موجود با این قیمت در سایر نقاط جهان داشته باشیم. با کمک گرفتن از علم مفید ریاضیات بازه ریالی خود را به بازه دلاری تبدیل می کنیم.

در این صورت بازه قیمتی 60 الی 75 میلیون تومان شامل محصولات 21.5-17 هزار دلاری می شود. با این بودجه در سایر کشورها می توان خودروهایی مثل مزدا3، میتسوبیشی لنسر، هوندا سیویک، فورد فوکوس، سوبارو امپزا، هیوندای توسان، کیا سراتو، مینی کوپر، نیسان فرانتیر و تویوتا تاکوما را خریداری کرد که مسلما همگی آنها بسیار بهتر از گزینه های موجود در داخل هستند.

فهرست کامل مطالب راهنمای خرید خودرو را می توانید از مطالعه فرمایید.

The post appeared first on .

بررسی بازار هاچ بک ها و وانت های 60 تا 75 میلیون تومانی [بخش دوم]

Bethesda از قیمت 60 دلاری ریمستر Skyrim دفاع می کند

Bethesda از قیمت 60 دلاری ریمستر Skyrim دفاع می کند

به گزارش  و به نقل از ، متاسفانه، عرضه ی بازی های قدیمی به صورت ریمستر و با قیمت بالا در صنعت گیم، تبدیل به یک اتفاق و روند عادی شده است، اما تنها موردی که من فکر می کنم این انتقاد اصلا صحیح نیست، در مورد The Elder Scrolls Skyrim: Special Edition، ریمستر بازی پرفروش “Bethesda” در سال 2011 است.

ریمستر Skyrim بسیار وسیع است، تمام DLC های منتشر شده برای بازی که آن ها ریمستر شده اند را شامل می شود، همچنین پشتیبانی از ماد ها به کنسول ها آورده شده است.  به عبارت دیگر، این ریمستر نادری است که عرضه ی آن با قیمت 60 دلار، اشکالی ندارد. پس خوب است که “Bethesda” را می بینیم که از بازی در مقابل کسانی که در فضای مجازی از قیمت آن انتقاد می کنند، دفاع می کند. “پیت هاینز”(Pete Hines) از “Bethesda” در اکانت توییتر خود، به تغییرات وسیعی که ریمستر نسبت به نسخه ای اولیه داشته اشاره می کند.

“هاینز” همچنین اطلاعاتی در مورد اینکه بازی از چه زبان های پشتیبانی می کند(همان زبان هایی که نسخه اولیه از آن پشتیبانی می کرد) و pre-load بازی برای کسانی که نسخه ی دیجیتالی را پیش خرید کرده اند( باید در هفته های آتی در دسترس باشد) به اشتراک گذاشت. The Elder Scrolls Skyrim: Special Edition در سال جاری برای PS4، Xbox One و PC منتشر می شود.

VegasVolt3ya9a@ یک بازی کامل همراه با تمام DLC ها و پشتیبانی از ماد و گرافیک آپدیت شده بر روی دو کنسول جدید اچرا می شود. اگر نمی خواهید، نخرید.

 “پیت هاینز”(DCDeacon@) در 14 “ژوئیه”(July) سال 2016

X_Leonheart@ در همه ی زبان هایی کع نسخه اصلی بازی از آن پشتیبانی می کرد، در دسترس خواهد بود.

 “پیت هاینز”(DCDeacon@) در 13 “ژوئیه” سال 2016

TylerWorkman20@ بله. باید در هفته های آینده در XBL ( و PSN) در دسترس باشد، یا به من اینطور گفته شده

 “پیت هاینز”(DCDeacon@) در 13 “ژوئیه” سال 2016

Bethesda از قیمت 60 دلاری ریمستر Skyrim دفاع می کند

(image)

به گزارش  و به نقل از ، متاسفانه، عرضه ی بازی های قدیمی به صورت ریمستر و با قیمت بالا در صنعت گیم، تبدیل به یک اتفاق و روند عادی شده است، اما تنها موردی که من فکر می کنم این انتقاد اصلا صحیح نیست، در مورد The Elder Scrolls Skyrim: Special Edition، ریمستر بازی پرفروش “Bethesda” در سال 2011 است.

ریمستر Skyrim بسیار وسیع است، تمام DLC های منتشر شده برای بازی که آن ها ریمستر شده اند را شامل می شود، همچنین پشتیبانی از ماد ها به کنسول ها آورده شده است.  به عبارت دیگر، این ریمستر نادری است که عرضه ی آن با قیمت 60 دلار، اشکالی ندارد. پس خوب است که “Bethesda” را می بینیم که از بازی در مقابل کسانی که در فضای مجازی از قیمت آن انتقاد می کنند، دفاع می کند. “پیت هاینز”(Pete Hines) از “Bethesda” در اکانت توییتر خود، به تغییرات وسیعی که ریمستر نسبت به نسخه ای اولیه داشته اشاره می کند.

“هاینز” همچنین اطلاعاتی در مورد اینکه بازی از چه زبان های پشتیبانی می کند(همان زبان هایی که نسخه اولیه از آن پشتیبانی می کرد) و pre-load بازی برای کسانی که نسخه ی دیجیتالی را پیش خرید کرده اند( باید در هفته های آتی در دسترس باشد) به اشتراک گذاشت. The Elder Scrolls Skyrim: Special Edition در سال جاری برای PS4، Xbox One و PC منتشر می شود.

VegasVolt3ya9a@ یک بازی کامل همراه با تمام DLC ها و پشتیبانی از ماد و گرافیک آپدیت شده بر روی دو کنسول جدید اچرا می شود. اگر نمی خواهید، نخرید.

 “پیت هاینز”(DCDeacon@) در 14 “ژوئیه”(July) سال 2016

X_Leonheart@ در همه ی زبان هایی کع نسخه اصلی بازی از آن پشتیبانی می کرد، در دسترس خواهد بود.

 “پیت هاینز”(DCDeacon@) در 13 “ژوئیه” سال 2016

TylerWorkman20@ بله. باید در هفته های آینده در XBL ( و PSN) در دسترس باشد، یا به من اینطور گفته شده

 “پیت هاینز”(DCDeacon@) در 13 “ژوئیه” سال 2016

Bethesda از قیمت 60 دلاری ریمستر Skyrim دفاع می کند

شائومی از گوشی Redmi Note3 خود در 60 روز 600 هزار عدد فروخت

شائومی از گوشی Redmi Note3 خود در 60 روز 600 هزار عدد فروخت

کمپانی چینی شائومی به تازگی اعلام کرده است که از یکی از گوشی های جدید خود تنها در کشور هند حدود 600 هزار عدد در مدت تنها 60 روز فروخته است.

شائومی از گوشی Redmi Note3 خود در 60 روز 600 هزار عدد فروخت

(image)
کمپانی چینی شائومی به تازگی اعلام کرده است که از یکی از گوشی های جدید خود تنها در کشور هند حدود 600 هزار عدد در مدت تنها 60 روز فروخته است.
شائومی از گوشی Redmi Note3 خود در 60 روز 600 هزار عدد فروخت

واتس اپ و مسنجر فیسبوک روزانه بیش از 60 میلیارد پیام را پردازش می کنند

واتس اپ و مسنجر فیسبوک روزانه بیش از 60 میلیارد پیام را پردازش می کنند

کمپانی فیسبوک در حال حاضر دو برنامه پیام رسان پر مخاطب دارد.

واتس اپ و مسنجر فیسبوک روزانه بیش از 60 میلیارد پیام را پردازش می کنند

(image)
کمپانی فیسبوک در حال حاضر دو برنامه پیام رسان پر مخاطب دارد.
واتس اپ و مسنجر فیسبوک روزانه بیش از 60 میلیارد پیام را پردازش می کنند

قمار بزرگ اینستاگرام روی ویدئو در 60 ثانیه پایان نمی یابد

قمار بزرگ اینستاگرام روی ویدئو در 60 ثانیه پایان نمی یابد

چندی پیش اینستاگرام با افزایش محدوده پانزده ثانیه ای ویدئوهای خود به رقم قابل توجه 60 ثانیه و رساندن آن به چهار برابر میزان فعلی اش بسیاری از کاربران خود را حیرت زده کرد.

البته این شبکه اجتماعی پیشتر زمان مشاهده ویدئو برای بازاریابانش را افزایش داده بود اما اقدام اخیر آن بیشتر با هدف جلب رضایت کاربران معمولی این شبکه اجتماعی صورت گرفت که البته برای نخستین بار هم انجام می شد.

این افزایش چهار برابری گامی بسیار بزرگ از سوی شرکت یاد شده محسوب می شود و آنطور که اینستاگرام تایید کرده چنین اقدامی تنها یک دلیل دارد: این روزها مردم بیشتر ویدئو می بینند.

به بیان دیگر، زمانی که کاربران این سایت اشتراک گذاری محتوای تصویری، صرف تماشای ویدئو می کنند ظرف شش ماه اخیر افزایشی چهل درصدی را تجربه کرده است. البته افزایش محدوده زمانی ویدئوها اقدام چندان قابل توجهی به شمار نمی رود اما تلاش اینستاگرام برای وقوع این اتفاق در نوع خود ستودنی است.

هدف تیم اینستاگرام در وهله نخست این بود که کیفیت ویدئوهای این سایت را افزایش دهد و این مساله حتی به لحاظ اولویت در جایگاه بالاتری نسبت به افزایش مدت زمان ویدئوها قرار داشت. کافی بود 15 ثانیه را به 60 ثانیه برسانید تا مشکل چند برابر شود.

Udeepta Bordoloi یکی از مهندسان ویدئویی این شبکه اشتراک گذاری در این باره گفت: یکی از اولین مسائلی که ما تشخیص دادیم این بود که ویدئوها به لحاظ مشخصات قابلیت استفاده در هر شرایط را داشتند.

علت چنین انتخابی هم آن است که وقتی اینستاگرام نخستین بار در سال 2013 ویدئو را به شبکه خود اضافه کرد، شبکه ها متفاوت از هم بودند و مردم هم از دستگاه های گوناگونی استفاه می کردند. در واقع این ابزارها و شبکه ها مثل حالا به روز نبودند.

نکته دیگر اینکه در آن زمان، تیم اینستاگرام محدوده مشخصی را برای ابعاد و اندازه فایل ها تغریف کرد که این امر مشکلاتی را برای کاربران دستگاه های اندرویدی به وجود آورد. وقتی ویدئویی در فید اینستاگرام رویت می شد، نسخه اندرویدی آن اپ، کل فایل ویدئو را روی حافظه داخلی موبایل کاربر دانلود می کرد و از آنجا فایل دانلود شده به مدیاپلیر اندروید منتقل می شد.

اما این اتفاق علاوه بر اینکه دیتای کاربر را مصرف می کرد، مشکل تفاوت در سطح کیفیت ویدئوها را به هم به وجود می آورد. Bordoloi ادامه می دهد: ما به این نتیجه رسیدیم که همه ویدئوها یکسان نیستند.

او ادامه داد: اگر به عنوان نمونه محتوا در مورد شخصی بود که مقابل یک تخته سفید صحبت می کند، نیازی نبود که ویدئو حجم بالایی داشته باشد. از طرف دیگر اگر تصویر فردی را داشته باشید که در حال موج سواری است و حرکات زیادی در آن وجود داشته باشد، آنگاه چنین ویدئویی معمولا حجم بالایی خواهد داشت.

این مساله زمانی که تیم اینستاگرام Hyperlapse را معرفی کرد از قبل بغرنج تر شد؛ Hyperlapse ابزاری است که به کاربران امکان می داد ویدئوهای ورزشی و پرسرعت را با سهولت بیشتری در این سایت آپلود نمایند.

بنابراین این سایت برای حرکت از کلیپ های 15 ثانیه ای به نوع 60 ثانیه ای با چالش های متعددی روبرو بود. Hendri یکی دیگر از مهندسان اینستاگرام در قالب مطلبی اینطور نوشت: هرچه ویدئو طولانی تر می شد، لازم بود که کاربران زمان بیشتری را برای دانلود شدن آن منتظر بمانند. به بیان دیگر، آنها که از ارتباطات شبکه ای کندتری استفاده می کردند پیش از پخش ویدئو باید زمان بیشتری را منتظر می ماندند. از همه بدتر اینکه اگر موبایل شما فضای ذخیره سازی لازم را نداشت ویدئو اصلا پخش نمی شد.

اما راهکار این مساله در دستان شرکت مادر تخصصی اینستاگرام یعنی فیسبوک قرار داشت. این سایت در حال حاضر پیشتاز کدگذاری ویدئو به شمار می رود و زیرساخت منعطف تر و قابل اطمینان تری را در اختیار دارد.

از طرفی چون اینستاگرام خود را برای انفجاری عظیم در حوزه ویدئویی آماده می کرد، عقلانی ترین راهکار ادغام این دو به نظر می آمد. در واقع اینستاگرام حالا تمامی تلاش های خود برای انکد کردن ویدئو را به سیستم فیسبوک منتقل می کند.

به این ترتیب، اینستاگرام امکان یافت که نوعی کش استریم ویدئویی را ایجاد کند تا دیگر نیازی نباشد که موبایل شما برای دانلود و سپس پخش ویدئو منتظر بماند. در حال حاضر، تمامی ویدئوهایی که طولانی تر از 15 ثانیه هستند به جای بک-اند اینستاگرام روی زیرساخت فیسبوک انکد می شوند. آنطور که Hendri می گوید، این شیوه انعطاف پذیری بیشتری دارد، می توان کارهای زیادی را با آن انجام داد و کل فرایند نیز با سرعت قابل توجه تری انجام می شود.

اما تلاش های اینستاگرام به اینجا ختم نمی شود. تیم مهندسان این سایت همچنین تغییراتی را روی نحوه پردازش ویدئوها انجام داد. به عنوان مثال آنها تصمیم گرفتند که صرفا به تعیین محدوده برای حجم فایل ها اکتفا نکنند و کیفیت آنها را نیز دستخوش تغییر نمایند.

آنها همچنین دریافتند که چطور حجم فایل ها را کاهش دهند تا با سرعت بیشتری لود شوند. Bordoloi گفت: در ادامه دستگاه های موبایل بهتر شدند و ما نیز پشتیبانی از ویدئوهای دارای کیفیت بهتر را به سایت اضافه کردیم. او اضافه کرد: با این تغییرات حجم فایل ها حدود 15 تا 20 درص کم شد اما کیفیت آنها خوشبختانه به همان میزان قبل باقی ماند.

تیم اینستاگرام همچنین سخت کار کردند تا بازپخش ویدئو روی دستگاه های اندرویدی را بهبود بدهند. Bordoloi ادامه داد: ما همه دستگاه های مبتنی بر iOS را در داخل آزمایشگاه هایمان داریم تا برای تست از آنها استفاده نماییم اما در مورد اندروید، تفاوت میان دستگاه های پشتیبانی کننده از این سیستم عامل آنقدر زیاد است که پیش بینی آنچه رخ می دهد غیرممکن خواهد بود.

برای رسیدن به نتیجه واحد در این دستگاه ها در واقع مجبور بودیم که کوچک ترین مقسوم علیه مشترک میان این دستگاه ها را در نظر بگیریم و به همین خاطر است که اینستاگرام در ضعیف ترین گجت های اندرویدی نیز قابل استفاده است.

این دستگاه ها طیف وسیعی را در بر می گیرند و از نمایشگرهای 320 پیکسلی تا انواع 1440 پیکسلی را در بر می گیرند و در واقع تیم مهندسان اینستاگرام موفق شد کیفیت یکسانی را در دستگاه های دارای نمایشگرهای مختلف ارائه نماید.

اینستاگرام در تبلیغی که برای قابلیت بارگذاری ویدئوهای 60 ثانیه ای منتشر کرد اعلام داشت: این تنها یکی از گام هایی است که ما امسال انجام می دهیم. اینکه فعلا تمام توجه و منابع خود را صرف افزایش محدوده زمانی 15 ثانیه ای کرده ایم دلیل بر توقف ما نیست و روشن است که بهبودهای بیشتری در راه هستند.

The post appeared first on .

قمار بزرگ اینستاگرام روی ویدئو در 60 ثانیه پایان نمی یابد

(image)

چندی پیش اینستاگرام با افزایش محدوده پانزده ثانیه ای ویدئوهای خود به رقم قابل توجه 60 ثانیه و رساندن آن به چهار برابر میزان فعلی اش بسیاری از کاربران خود را حیرت زده کرد.

البته این شبکه اجتماعی پیشتر زمان مشاهده ویدئو برای بازاریابانش را افزایش داده بود اما اقدام اخیر آن بیشتر با هدف جلب رضایت کاربران معمولی این شبکه اجتماعی صورت گرفت که البته برای نخستین بار هم انجام می شد.

این افزایش چهار برابری گامی بسیار بزرگ از سوی شرکت یاد شده محسوب می شود و آنطور که اینستاگرام تایید کرده چنین اقدامی تنها یک دلیل دارد: این روزها مردم بیشتر ویدئو می بینند.

به بیان دیگر، زمانی که کاربران این سایت اشتراک گذاری محتوای تصویری، صرف تماشای ویدئو می کنند ظرف شش ماه اخیر افزایشی چهل درصدی را تجربه کرده است. البته افزایش محدوده زمانی ویدئوها اقدام چندان قابل توجهی به شمار نمی رود اما تلاش اینستاگرام برای وقوع این اتفاق در نوع خود ستودنی است.

هدف تیم اینستاگرام در وهله نخست این بود که کیفیت ویدئوهای این سایت را افزایش دهد و این مساله حتی به لحاظ اولویت در جایگاه بالاتری نسبت به افزایش مدت زمان ویدئوها قرار داشت. کافی بود 15 ثانیه را به 60 ثانیه برسانید تا مشکل چند برابر شود.

Udeepta Bordoloi یکی از مهندسان ویدئویی این شبکه اشتراک گذاری در این باره گفت: یکی از اولین مسائلی که ما تشخیص دادیم این بود که ویدئوها به لحاظ مشخصات قابلیت استفاده در هر شرایط را داشتند.

علت چنین انتخابی هم آن است که وقتی اینستاگرام نخستین بار در سال 2013 ویدئو را به شبکه خود اضافه کرد، شبکه ها متفاوت از هم بودند و مردم هم از دستگاه های گوناگونی استفاه می کردند. در واقع این ابزارها و شبکه ها مثل حالا به روز نبودند.

نکته دیگر اینکه در آن زمان، تیم اینستاگرام محدوده مشخصی را برای ابعاد و اندازه فایل ها تغریف کرد که این امر مشکلاتی را برای کاربران دستگاه های اندرویدی به وجود آورد. وقتی ویدئویی در فید اینستاگرام رویت می شد، نسخه اندرویدی آن اپ، کل فایل ویدئو را روی حافظه داخلی موبایل کاربر دانلود می کرد و از آنجا فایل دانلود شده به مدیاپلیر اندروید منتقل می شد.

اما این اتفاق علاوه بر اینکه دیتای کاربر را مصرف می کرد، مشکل تفاوت در سطح کیفیت ویدئوها را به هم به وجود می آورد. Bordoloi ادامه می دهد: ما به این نتیجه رسیدیم که همه ویدئوها یکسان نیستند.

او ادامه داد: اگر به عنوان نمونه محتوا در مورد شخصی بود که مقابل یک تخته سفید صحبت می کند، نیازی نبود که ویدئو حجم بالایی داشته باشد. از طرف دیگر اگر تصویر فردی را داشته باشید که در حال موج سواری است و حرکات زیادی در آن وجود داشته باشد، آنگاه چنین ویدئویی معمولا حجم بالایی خواهد داشت.

این مساله زمانی که تیم اینستاگرام Hyperlapse را معرفی کرد از قبل بغرنج تر شد؛ Hyperlapse ابزاری است که به کاربران امکان می داد ویدئوهای ورزشی و پرسرعت را با سهولت بیشتری در این سایت آپلود نمایند.

بنابراین این سایت برای حرکت از کلیپ های 15 ثانیه ای به نوع 60 ثانیه ای با چالش های متعددی روبرو بود. Hendri یکی دیگر از مهندسان اینستاگرام در قالب مطلبی اینطور نوشت: هرچه ویدئو طولانی تر می شد، لازم بود که کاربران زمان بیشتری را برای دانلود شدن آن منتظر بمانند. به بیان دیگر، آنها که از ارتباطات شبکه ای کندتری استفاده می کردند پیش از پخش ویدئو باید زمان بیشتری را منتظر می ماندند. از همه بدتر اینکه اگر موبایل شما فضای ذخیره سازی لازم را نداشت ویدئو اصلا پخش نمی شد.

اما راهکار این مساله در دستان شرکت مادر تخصصی اینستاگرام یعنی فیسبوک قرار داشت. این سایت در حال حاضر پیشتاز کدگذاری ویدئو به شمار می رود و زیرساخت منعطف تر و قابل اطمینان تری را در اختیار دارد.

از طرفی چون اینستاگرام خود را برای انفجاری عظیم در حوزه ویدئویی آماده می کرد، عقلانی ترین راهکار ادغام این دو به نظر می آمد. در واقع اینستاگرام حالا تمامی تلاش های خود برای انکد کردن ویدئو را به سیستم فیسبوک منتقل می کند.

به این ترتیب، اینستاگرام امکان یافت که نوعی کش استریم ویدئویی را ایجاد کند تا دیگر نیازی نباشد که موبایل شما برای دانلود و سپس پخش ویدئو منتظر بماند. در حال حاضر، تمامی ویدئوهایی که طولانی تر از 15 ثانیه هستند به جای بک-اند اینستاگرام روی زیرساخت فیسبوک انکد می شوند. آنطور که Hendri می گوید، این شیوه انعطاف پذیری بیشتری دارد، می توان کارهای زیادی را با آن انجام داد و کل فرایند نیز با سرعت قابل توجه تری انجام می شود.

اما تلاش های اینستاگرام به اینجا ختم نمی شود. تیم مهندسان این سایت همچنین تغییراتی را روی نحوه پردازش ویدئوها انجام داد. به عنوان مثال آنها تصمیم گرفتند که صرفا به تعیین محدوده برای حجم فایل ها اکتفا نکنند و کیفیت آنها را نیز دستخوش تغییر نمایند.

آنها همچنین دریافتند که چطور حجم فایل ها را کاهش دهند تا با سرعت بیشتری لود شوند. Bordoloi گفت: در ادامه دستگاه های موبایل بهتر شدند و ما نیز پشتیبانی از ویدئوهای دارای کیفیت بهتر را به سایت اضافه کردیم. او اضافه کرد: با این تغییرات حجم فایل ها حدود 15 تا 20 درص کم شد اما کیفیت آنها خوشبختانه به همان میزان قبل باقی ماند.

تیم اینستاگرام همچنین سخت کار کردند تا بازپخش ویدئو روی دستگاه های اندرویدی را بهبود بدهند. Bordoloi ادامه داد: ما همه دستگاه های مبتنی بر iOS را در داخل آزمایشگاه هایمان داریم تا برای تست از آنها استفاده نماییم اما در مورد اندروید، تفاوت میان دستگاه های پشتیبانی کننده از این سیستم عامل آنقدر زیاد است که پیش بینی آنچه رخ می دهد غیرممکن خواهد بود.

برای رسیدن به نتیجه واحد در این دستگاه ها در واقع مجبور بودیم که کوچک ترین مقسوم علیه مشترک میان این دستگاه ها را در نظر بگیریم و به همین خاطر است که اینستاگرام در ضعیف ترین گجت های اندرویدی نیز قابل استفاده است.

این دستگاه ها طیف وسیعی را در بر می گیرند و از نمایشگرهای 320 پیکسلی تا انواع 1440 پیکسلی را در بر می گیرند و در واقع تیم مهندسان اینستاگرام موفق شد کیفیت یکسانی را در دستگاه های دارای نمایشگرهای مختلف ارائه نماید.

اینستاگرام در تبلیغی که برای قابلیت بارگذاری ویدئوهای 60 ثانیه ای منتشر کرد اعلام داشت: این تنها یکی از گام هایی است که ما امسال انجام می دهیم. اینکه فعلا تمام توجه و منابع خود را صرف افزایش محدوده زمانی 15 ثانیه ای کرده ایم دلیل بر توقف ما نیست و روشن است که بهبودهای بیشتری در راه هستند.

The post appeared first on .

قمار بزرگ اینستاگرام روی ویدئو در 60 ثانیه پایان نمی یابد