Tag10

آپدیت Creators ویندوز 10 رسماً 22 فروردین منتشر می شود

آپدیت Creators ویندوز 10 رسماً 22 فروردین منتشر می شود

بالاخره گمانه ها و احتمالات به پایان رسید و کمپانی مایکروسافت چندی پیش از تاریخ رسمی انتشار به روز رسانی جامع و مورد انتظار جدید سیستم عامل ویندوز 10 که به Creators Update موسوم است خبر داد.

بر این اساس آپدیت جدید و کاربردی آخرین دستاورد ردموندی ها برای کامپیوترهای خانگی، یازدهم آپریل معادل با بیست و دوم فروردین با شماره ساخت 15063 منتشر خواهد شد و به مرور در اختیار کاربران فعلی قرار می گیرد.

این در حالی است که بعد از انتظارات فراوان، آپدیت نرم افزاری فصل بهار نیز که به همین نام مشهور است هفته گذشته از راه رسید و سیستم یکپارچه قابل قبولی را در اختیار کاربران سیستم گیمینگ مایکروسافت قرار داد.

از مهم ترین ویژگی های جدید Creators Update برای ویندوز 10 پی سی می توان به اضافه شدن قابلیت پشتیبانی از تکنولوژی واقعیت ترکیبی و مشاهده فضای سه بعدی و ویدیوهای 360 درجه به کمک پلتفرم Movies & TV است؛ هرچند که هنوز هدست های واقعیت مجازی وعده داده شده ی مایکروسافت به بازار عرضه نشده اند و تنها گزینه حال حاضر هولولنز گران قیمت است.

در کنار قابلیت های کوچک و کاربردی این به روز رسانی مانند ارتقای سرعت مرورگر اج، پشتیبانی از کتاب های الکترونیکی، تنظیم خودکار میزان درخشش نور آبی، اتصال بهینه به اندروید، iOS و ویندوزفون و همینطور قابلیت تصویر در تصویر مالتی مدیا در محیط ویندوز، مهم ترین ویژگی را می توان به بخش گیمینگ نسبت داد.

به این ترتیب که سرویس کاربردی و جدید Beam بالاخره در اختیار گیمرها قرار خواهد گرفت تا در بستر پلتفرمی یکپارچه از ویندوز 10 و اکس باکس وان به استریم و اشتراک گذاری محتوای ویدیویی زنده بازی های خود بپردازند.

قابلیت گیم مود نیز به صورت خودکار فعال شده و از آن پس سیستم سخت افزاری به گونه ای مدیریت می شود که منابعش بیش از همه در اختیار بازی ویدیویی قرار گرفته تا در بهترین فریم ریت و کیفیت ممکن اجرا شوند.

ناگفته نماند که نسخه جدید و پیشرفته تر Paint 3D نیز در کنار سیستم امنیتی جدید Windows Security Center در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت.

در نهایت جالب است بدانید مایکروسافت برای کسانی که نمی توانند بیش از این انتظار بکشند تا موعد انتشار از راه برسد، فایل ISO آپدیت Creators را روی سرورهای خودش قرار داده تا به دلخواه آنها را دانلود کرده و روی سیستم عامل خود به صورت دستی نصب کنید.

The post appeared first on .

آپدیت Creators ویندوز 10 رسماً 22 فروردین منتشر می شود

اولین بروزرسانی هوآوی پی 10 مشکلات دوربین دستگاه را مرتفع می کند

اولین بروزرسانی هوآوی پی 10 مشکلات دوربین دستگاه را مرتفع می کند

هوآوی در حالی که هنوز عرضه ی پرچمدار جدیدش در تمام کشورها آغاز نشده است، نخستین بروزرسانی دستگاه را برای رفع برخی از مشکلات اولیه دوربین منتشر کرده است.

از جمله بهبودهای این بروزرسانی نه چندان بزرگ که 245 مگابایت حجم دارد می توان به رفع مشکل عدم باز شدن دوربین با Google Voice و رابط کاربری دوربین اشاره کرد که در برخی شرایط خاص تصویر را به درستی نمایش نمی داده است.

به گفته ی شرکت چینی در بروزرسانی علاوه بر رفع مشکلات دوربین تلاش شده پایداری و عملکرد کلی دستگاه هم بهبود پیدا کند. البته باید بدانید که نسخه ی سیستم عامل دستگاه پس از این بروزرسانی اندروید 7.0 نوقا و رابط کاربری هم EMUI 5.1 باقی خواهند ماند و تغییری از این نظر ایجاد نمی شود.

با توجه به اینکه این بروزرسانی تنها برای رفع چند ایراد جزئی منتشر شده به نظر نمی رسد در مورد نصب آن جای نگرانی وجود داشته باشد، اما اگر نمی خواهید اطلاعات خود را از دست بدهید بهتر است همیشه قبل از انجام هرگونه تغییر در نرم افزار دستگاه از داده های خود پشتیبان گیری کنید.

The post appeared first on .

اولین بروزرسانی هوآوی پی 10 مشکلات دوربین دستگاه را مرتفع می کند

پلاسکو بیشترین حجم جستجوی کاربران ایرانی را طی 10 روز اخیر به خود اختصاص داد

پلاسکو بیشترین حجم جستجوی کاربران ایرانی را طی 10 روز اخیر به خود اختصاص داد

مدیر سامانه جستجوگر فارسی «پارسی جو» اعلام کرد بر اساس آمار موجود، طی ده روز اخیر 60 درصد از آمار پرس و جوی کاربران به حادثه پلاسکو تعلق داشته و عباراتی همچون «حادثه پلاسکو»، «آتش نشان»، «سازمان آتش نشانی» و «ایمنی» در صدر موارد جستجو شده قرار دارند.

علی محمد زارع بیدکی افزود 8 درصد از کل جستجوی کاربران به اظهارات رئیس جمهور جدید آمریکا پس از ورود به خاک سفید، و مابقی به موارد متفرقه مربوط بوده اند.

وی ادامه داد در بین عبارات طولانی مورد توجه کاربران، دو مورد بیشترین پرس و جو را به خود اختصاص داده اند: «نقش مدیریت شهری در حادثه پلاسکو» و «اسامی شهدای آتش نشان پلاسکو».

زارع بیدکی خاطرنشان ساخت علی رغم اینکه اظهارات جنجالی رئیس جمهور آمریکا و تظاهرات خیابانی در این کشور به سرخط خبری رسانه های جهانی بدل شده، اما مردم کشورمان به خاطر حس ملی-میهنی، توجه بیشتری به واقعه آتش سوزی نشان داده اند.

طبق اظهارات مدیر سامانه «پارسی جو» پربازدیدترین ویدیو طی هفته جاری، لحظه ریزش ساختمان پلاسکو و پربازدیدترین عکس نیز لحظه آویزان شدن آتش نشان در بالای نردبان پنجاه متری بوده است، ضمن اینکه در حال حاضر عبارت «زمان تشییع شهدای آتشنشان» از سوی کاربران دائماً جستجو می گردد.

The post appeared first on .

پلاسکو بیشترین حجم جستجوی کاربران ایرانی را طی 10 روز اخیر به خود اختصاص داد

10 پایان میخکوب‌کننده در بازی‌ها که هیچگاه فراموش نمی‌شوند “قسمت دوم”

10 پایان میخکوب‌کننده در بازی‌ها که هیچگاه فراموش نمی‌شوند “قسمت دوم”

10 پایان میخکوب‌کننده در بازی‌ها که هیچگاه فراموش نمی‌شوند “قسمت دوم”

“ترجمه شده از وبسایت WhatCulture”

اگر پایان یک بازی به شیوه صحیح و مناسب ارائه شود، می‌تواند تا مدت بسیار بسیار زیادی در یاد شما بماند، حتی طولانی‌تر از مجموعه‌ای از عکس‌ها و یا فیلم‌های متفاوت؛ تنها و اصلی‌ترین دلیل آن خود شما می‌باشید، کسی که ساعت‌های بسیاری را صرف انجام بازی و هدایت یک شخصیت گذرانده است، آن‌ را پرورش داده و تقویت می‌کند و در این بین با هرچیزی در سد راه خود می‌بیند مبارزه می‌کند، حال مهم نیست انسان باشد یا شیاطین یا… نتیجه این کار، احساس دخیل بودن و نقش داشتن در تمامی این مسیر طولانی برای بازیکن می‌باشد.

این مسئله شخصی‌تر از آنی است که فکرش را بکنید، بدان سبب بازی های ویدیویی همیشه توانایی این را داشته‌اند که با پایان‌های خود بازیکنان به حالتی همچون شوک یا تحیر زیاد ببرند.

حال اینجا پایان‌هایی قرار داده شده‌اند که کاملا زبان شما را بند می‌آورند. این نوع پایان ها، پایان هایی هستند که بازیکنان مجبورند تا بر تصمیمات خود در طول مسیر بازی نظارت داشته باشند، سرانجام‌هایی که بطور عجیبی پیچیده می‌شوند و هرچه تا به حال انجام داده‌‌اید را به پیش روی‌تان می‌آورد، جرات می‌کنند تا متمایز باشند، مسیر معمول و پیش‌بینی شده توسط بازیکن را رد می‌‌کنند و یا منجر به وقوع اتفاقات غیرطبیعی در سرزمینی ناشناخته می‌شوند و یا به زبان ساده‌تر، پایان‌هایی که شما هیچگاه فراموش نخواهید کرد.

روز گذشته از این مقاله را و اکنون با قسمت دوم مقاله در خدمت شما هستیم …  توجه داشته باشید که این مقاله حاوی اسپویل پایان‌های بازی است.

 

5. Shadow of the Colossus

عنوان Shadow of the Colossus، شاید یکی از بزرگترین عناوینیست که صنعت بازی تا به حال به خود دیده، عنوانی که معنی خالصی از بازی به عنوان یک “Art” را به ما می دهد.

بازی برایمان داستانی به ظاهر ساده را تعریف می کند: به عنوان یک قهرمان، “واندر” وظیفه دارد تا کلوسی‌های غول‌پیکر که موجوداتی کهن سال هستند را بکشد تا بتواند معشوقه‌اش مونو را از عالم مردگان برگرداند. او در این راه حتی حاضر است جان خود را برای بیداری مجدد معشوق فدا کند. شرط بازگشت مونو از عالم مردگان، کشتن تمامی 16 کلوسی است.

در طول بازی شما به عنوان “واندر” با اسب خود “اگرو” تک تک کلوسی‌ها را ردیابی کرده و آن ها را می‌کشید. در ابتدا این ماموریت کمی جالب و سرگرم کننده بنظر می‌رسد. اما اندکی بعد احساسی برایتان پیش می‌آید و از خود می پرسید: “شاید این موجودات چندان هم بدجنس نباشند” و اینجاست که واقعه اصلی رخ می دهد …

پایان این عنوان هرآنچه که در طول بازی انجام داده‌اید را به دور می ریزد و مشخص می شود که “واندر” در تمام این مدت به نوعی یک ابزار بوده و به خاطر اعمال خودخواهانه خود مجازات می شود، تبدیل شدن به یک کودک.

در این نقطه “مونو” نیز بیدار شده و … شما را نمی‌شناسد. یک پایان بشدت سرد و تاریک، پایانی که بازیکن را مجبور می کند تا از خود بپرسد “من چه کردم؟” در حالی که دید شما نسبت به “واندر” آرام آرام تغییر می‌کند. آیا ممکن است که بعد از این همه دردسر، “واندر” نقش منفی اصلی داستان و جهان بازی بوده باشد؟ اما هر چه هست “واندر” حاضر بود هر چیزی را برای بازگشت معشوق فدا کند حتی خودش …

4. Batman Arkham City

پایانی بود که باید اتفاق می‌افتاد، منظورم این است که باتوجه به سیر داستانی بازی این اتفاق لازم بود اما هیچکس، منظورم این است که واقعا هیچکس حتی فکرش را هم نمی کرد که چنین اتفاقی بیافتد، وقتی که تیتراژ پایانی بازی Batman Arkham City به نمایش در می‌آید، متوجه اتفاقات حیرت‌آمیزی می‌شوید، هیچ کلامی نمی‌توان گفت و گیمرها همگی سکوت کرده‌اند.

با این حال، ادامه عنوان Batman Arkham Asylum کاری کرد که داستان‌های مرتبط با بتمن به ندرت جرات انجامش را دارند و آن چیزی نبود جز کشتن جوکر!

در نقطه اوج داستان، هنگامی که جوکر در لبه مرگ قرار دارد و بیمار است، انتظار می رود که بتمن که پادزهر را در دستان خود دارد وی را نجات دهد اما در لحظه‌ای دیگر، یک شخصیت منفور به بتمن حمله کرده و ظرف حاوی پادزهر بر زمین افتاده و می‌شکند. در این صحنه است که بتمن به جوکر می‌گوید که حتی بعد از این همه اتفاق، اون باز هم جانش را نجات می‌داد اما حال دیر است، و جوکر خندان می‌میمیرد …

هیچکس انتظارش را نداشت، اتفاقی خلافانه و زیبا، پایانی که شمارا مجبور به تامل می کند حتی ماه ها بعد. گوردون می پرسد “بتمن…آن داخل چه شد؟” درحالی که شوالیه تاریکی جسد شاهزاده دلقک را بر روی سپر ماشین راه کرده و صحنه را ترک می‌کند. او می گوید “هیچ چیز”، حتی بتمن نیز حرفی برای گفتن ندارد.

3.Red Dead Redemption

بازی “Red Dead Redemption” ماجراهای “جان مارستون” را دنبال می‌کند، قانون‌گریزی که مسیر بازی را به منظور گرفتن انتقام شخصی خود علیه کسانی که به وی خیانت کردند در پیش می‌گیرد، البته بعد از آن به استخدام دولت درآمد تا در عوض تمامی گناهان و جرم‌های بخشیده شده‌اش، باید یک ماموریت سخت را برای آن‌ها انجام دهد، دست‌گیری دوستان قدیمی‌اش.

بعد از انکه باقی بازی را با کشتن و دوستان اعضای سابق گروه خود می‌گذرانید (و البته افراد دیگر!)، “مارستون” سلاح هایش را کنار می‌گذارند و آماده می‌شود تا زندگی‌اش را باری دیگر شروع کند. اما دقیقا آنجاست که بازی چیزی هولناک را تقدیم شما می‌کند. شما توسط یک مامور دولتی مورد خیانت قرار می‌گیرید. ناگهان “مارستون” خود را احاطه شده توسط چندین مرد پیدا می‌کند و  بعد از آنکه کودکانش را به یک مکان امن برد آماده مبارزه می‌شود،

… و سپس توسط شلیک های بی پایان و مرگ یکی از کاریزماتیک‌ترین شخصیت‌های دنیای بازی؛

یک سری وقایع غیرمنتظره که بازیکن را در حالتی کاملا متعجب و بی کلام می‌گذارد، دیدن سرنوشت قهرمان بیچاره بازی که ساعت‌ها رویش گذاشته‌اید همانند یک جوک بی رحمانست. اما سپس بازی، از دید “جان” به دید پسرش یعنی “جک” می‌رود، که آماده می‌شود تا انتقام شخصی خودش را بگیرد ..

2.BioShock Infinite

هنگامی که بازی در دسترس همگان قرار گرفت، کسی نمی‌توانست جایی برود و راجب طبیعت دیووانه‌وار بازی صحبتی نکند … “تو باید حتما آنرا بازی کنی!” همه در آن زمان این جمله را می‌گفتند “..و پایانش.. یک چیز کاملا متفاوت و عجیب است”

در ابتدا ما با وقایعی روبه‌رو می‌شویم که به نوعی “زیاده‌روی” خاصی در ‌آن‌ها نهفته است اما سپس، معلوم می‌شود که این‌ها به پایان بازی ختم می‌شوند. و سپس، صحنه انتهایی بازی باعث می‌شود که بازیکنان با دهانی باز دسته هایشان را بر زمین گذاشته و با تامل و اندیشه درک کنند که “دقیقا چه اتفاقی افتاده !؟”

بطور خلاصه در این عنوان شما نقش “بوکر دویت” را بر عهده دارید، ماموری که باید دختری به اسم “الیزابت” را از یک شیطان صفت به اسم “کامستاک” نجات دهد. که البته در پایان معلوم می‌شود که شما یعنی “دویت” در دنیایی متناوب و موازی همان “کامستاک” هستید که انتخاب هایی متفاوت را به عمل رسانده است.

نه تنها این بلکه معلوم می‌شود که “الیزابت” نیز دختر شماست. تمامی این وقایع به یک چیز منتهی می‌شود یک “چیز” بزرگ. بازی با خفه شدن “دویت” در آب به دستان”الیزابت” به پایان می‌رسد که بدین سبب با مرگ وی، هیچگاه “کامستاک”ای بوجود نخواهد آمد.

پایانی شاهکار و بکم نظیر، تعجبی ندارد که همه می‌خواستند راجع به آن حرف بزنند!

1.BioShock

آیا واقعا انتخاب دیگری هم موجود بود؟

اینکه ما داریم راجب 2 پایان از سری “بایوشاک” حرف می‌زنیم خود زیبایی و خلاقیت ارثی و کار بزرگ لوین با این سری را نشان می‌دهد.

درحالی که پایان نسخه Infinite بسیار عظیم و زیبا بود، اما نسخه اصلی، موثرترین پایان را داشت. با وجود اینکه اولین نسخه از این سری است و باید بر روی لبه باشد اما احتمالا مردم بیشتری با دیدن پایان آن بر روی صندلی هایشان میخکوب شدند.

بعد از سقوط بر روی اقیانوسی بزرگ و رفتن به آرمان شهری مخفی زیر آب به اسم Rapture، بازیکنان بیشتر اوقات خود را به عنوان “جک” می‌گذرانند که باید شهردار این شهر را یعنی “اَندرو رایِن” را بیابند. بازیکن در این مسیر توسط شخصی به اسم “اطلس” هدایت می‌شود و سرانجام هدفش را می‌یابد که البته با صحنه‌ای بسیار عجیب مواجه می‌شود.

معلوم می‌شود که در واقع “جک” خود پسرغیرقانونی “اندرو” می‌باشد و جک در تمام طول بازی توسط “اطلس” کنترل می‌شده و آن هم به کمک عبارتی کوچک بود، “آیا لطفا می‌توانی…؟”

“جک” سقوط می‌کند و تنها به کمک همین یک عبارت سوی این شهر هدایت می‌شود که این مسئله با روان بازیکن بسیار بازی می‌کند. در این نقطه، “اندرو رایِن” خود از این عبارت استفاده کرده و به پسرش می‌گوید که وی را بکشد و جک مجبور می‌شود که وی را به قتل برساند. سپس جک عازم مسیری می‌شود تا بتواند “اطلس” را برای همیشه شکست دهد. در آخر بسته به اینکه شما چگونه بازی کردید، پایان های مختلف برایتان نمایان می‌شود.

از همان لحظه‌ای که پشت پرده ماجرای“آیا لطفا می‌توانی” معلوم می‌شود، بازی خود را سزاوار زمانی که صرفش شده به زیبایی نشان می‌دهد و احساسی کاملا قوی و عمیق را به شما می‌دهد، احساسی که سازندگان بسیاری سعی در القای آن به بازیکنان داشتند، اما به سختی می‌توان پایانی در قدرت و عمق و جسارت نسخه اول بایوشاک را پیدا کرد.

…………………………………………………..

امیدوار هستیم از مطالعه قسمت دوم این مقاله هم لذت برده باشید. قائدتا در طول تاریخ هزاران بازی منتشر شده است و این انتخاب‌ها، توسط سایت WhatCulture صورت گرفته و می‌تواند با دیدگاه شما تفاوت داشته باشد. اما حال نوبت شماست که دیدگاه خود را بیان کنید. چه عناوینی برای شما پایان‌هایی میخکوب‌کننده را رقم زدند؟

ترجمه: علی رجبی

10 پایان میخکوب‌کننده در بازی‌ها که هیچگاه فراموش نمی‌شوند “قسمت دوم”

10 پایان میخکوب‌کننده در بازی‌ها که هیچگاه فراموش نمی‌شوند “قسمت اول”

10 پایان میخکوب‌کننده در بازی‌ها که هیچگاه فراموش نمی‌شوند “قسمت اول”

10 پایان میخکوب‌کننده در بازی‌ها که هیچگاه فراموش نمی‌شوند “قسمت اول”

“ترجمه شده از وبسایت WhatCultur”

اگر پایان یک بازی به شیوه صحیح و مناسب ارائه شود، می‌تواند تا مدت بسیار بسیار زیادی در یاد شما بماند، حتی طولانی‌تر از مجموعه‌ای از عکس‌ها و یا فیلم‌های متفاوت؛ تنها و اصلی‌ترین دلیل آن خود شما می‌باشید، کسی که ساعت‌های بسیاری را صرف انجام بازی و هدایت یک شخصیت گذرانده است، آن‌ را پرورش داده و تقویت می‌کند و در این بین با هرچیزی در سد راه خود می‌بیند مبارزه می‌کند، حال مهم نیست انسان باشد یا شیاطین یا… نتیجه این کار، احساس دخیل بودن و نقش داشتن در تمامی این مسیر طولانی برای بازیکن می‌باشد.

این مسئله شخصی‌تر از آنی است که فکرش را بکنید که بدان سبب، بازی های ویدیویی همیشه توانایی این را داشته‌اند که با پایان‌های خود بازیکنان به حالتی همچون شک یا تحیر زیاد ببرند.

حال اینجا پایان‌هایی قرار داده شده‌اند که کاملا زبان شما را بند می‌آورند. این نوع پایان ها، پایان هایی هستند که بازیکنان مجبورند تا بر تصمیمات خود در طول مسیر بازی نظارت داشته باشند، سرانجام‌هایی که بطور عجیبی پیچیده می‌شوند و هرچه تا به حال انجام داده‌‌اید را به پیش روی‌تان می‌آورد، جرات می‌کنند تا متمایز باشند، مسیر معمول و پیش‌بینی شده توسط بازیکن را رد می‌‌کنند و یا منجر به وقوع اتفاقات غیرطبیعی در سرزمینی ناشناخته می‌شوند و یا به زبان ساده‌تر، پایان‌هایی که شما هیچگاه فراموش نخواهید کرد.

به بررسی 10 پایانی می‌پردازیم که به هردلیلی شمارا در انتها کاملا متحیر و بی‌سخن گذاشته‌اند … توجه داشته باشید که این مقاله حاوی اسپویل پایان‌های بازی است.

10.Final Fantasy X X/2

در ذهن طرفداران، Final Fantasy X خود را بعنوان آخرین نسخه خوب این سری نمایان کرده و از آن موقع به بعد دیگر نسخه‌های این فرنچایز کمتر از حد انتظار بوده‌‌اند، داستان ناامید کننده، زوج‌های کلیشه‌ای، شخصیت‌هایی که کمتر به رشد آن‌ها پرداخته شده و موارد دیگر باعث این افول شده است. اما چیزی که Final Fantasy X را اینگونه خاص و زیبا می‌کند، دقیقا شخصیت‌هایش می‌باشد که به همین سبب پایان آن قلب شما را خرد می‌کند! کاری می‌کند که برصندلی خود میخکوب شده درحالی که اشک از چشمانتان جاری می‌شود و در همان حال از خود می‌پرسید چرا  Tidusو Yona نمی‌توانند با یکدیگر باشند! این نامردی‌ است !!

بعد از شکست Sin و به اتمام رساندن ماموریت طولانی خود، قهرمان داستان یعنی Tidus متوجه می‌شود که برخلاف افکار خود چندان انسان نبوده و مجبور است به دنیایی که از آن آمده بازگردد. با آهنگی که در پیش‌زمینه اوج می‌گیرد، Tidus معشوق خود  Yuna را از پشت در آغوش می‌گیرد و آرام ‌ارام شروع به محو شدن می‌کند، تمامی اساتیدش از گذشته به جلوی دیدگانش می‌آیند و  با پدر گمشده خود برای آخرین بار یک “بزن قدش!” انجام می‌دهد، در همین حال صحنه بازی آرام آرام سیاه می‌شود.

پایان این بازی استادانه‌است، پایانی که همچنان بعد از این همه سال قدرت آن‌ را دارد که اشک‌های مخاطب خود را دربیاورد.

9.The Legend of Zelda: The Ocarina of Time

یکی از دوست داشتنی‌ترین بازی‌های تاریخ و البته یکی از خاطره‌انگیزترین پایان‌ها، متعلق به The Legend of Zelda: The Ocarina of Time می‌باشد.

بازیکنان ساعت‌های متوالی را در دنیای Hyrule می‌گذارانند و سرانجام با شکست Ganondorf خبیث، پرنسس Zelda را نجات می‌دهند. در این نقطه بازیکن خود را معلق در نوعی خلا مابین آسمان می‌یابند، پرنسس Zelda از شما عذرخواهی می‌کند که شما را مجبور به انجام این وظیفه خطیر کرده و باعث دردسر شده است و تصمیم می‌گیرد محبت شما را برگرداند. اما نه، آن چیزی که فکرش را می‌کنید اتفاق نمی‌افتد و بجای آن وی شما را به گذشته می‌فرستد.

درحالی که تیتراژ پایانی بازی شروع می‌شود، بازیکنان به تماشای مکان‌هایی که قبلا به آن سر زده و یا دشمنانی که در راه خود آن‌ را شکست داده‌اند دعوت می‌شوند. اگر چیزهایی که تا الان دیده‌اید برای خوشحال کردن شما کم بوده پس دست نگه‌دارید تا بازی آخرین حرکت خود را انجام دهد و آنجاست که با چیزی عجیب روبه‌رو می‌شوید :  Link دوباره به محله خود بازگشته ….این‌بار با شکل و شمایل یک پسر بچه!

مسیری که بازی برای خاتمه دادن خود پیش گرفت خوشحال کننده و البته کمی غم‌انگیز است، دیدن Link نوجوان برای بی‌کلام گذاشتن بازیکن کافی‌ است، بخصوص وقتی که همراه شما در تمامی این ماجراجویی سحرآمیز یعنی Navi به آهستگی از شما دور می‌شود و به دوردست پرواز می‌کند، سپس بازی تصویری از Master Sword را نشان می‌‌دهد، گویای اینکه داستان ما هنوز به پایان نرسیده و همچنان ادامه دارد و آخرین تصویر بازی، یک  Link و  Zelda نوجوان را نشان می‌دهد که به طرز مرموزی به یکدیگر خیره می‌شوند سپس بازی به گونه‌ای با شکوه و سپیداجی می‌ایستد. Wow!

8. The A-Bomb Scientist – Braid

Braid، بیرون آمده از ذهن یک طراح بازی های مستقل یعنی “جاناتان بلو” افسانه‌ای است، بر پایه یک ایده کوچک و فریبنده.

این بازی نوعی پلتفرمر با پس‌زمینه داستانی کلیشه‌ای است، مردی جوان عازم سفری خطرناک می‌شود تا پرنسسی را نجات دهد، یا دست کم این چیزی است که بازیکنان فکرمی‌کنند درحال رخ دادن است اما دقیقا نقطه عطف بازی با یک غافلگیری بزرگ رقم می‌خورد.

در حین این سفر پرمخاطره که شما هر کاری برای نجات پرنسس انجام می‌دهید، ناگهان متوجه می‌شوید پرنسس داستان توسط قهرمانی دیگر نجات داده شده است، درست قبل آنکه شما بتوانید او را بدست اورید. دلیل؟ زیرا پرنسس درحال فرار از دست شماست!

این نقطه عطف داستانی بسیار بر روی شما تاثیر می‌گذارد.  پایان راستین بازی خود بسیار حیرت آمیزتر می باشد و بدنبال آن روشن می‌شود که قهرمان بازی یعنی Tim در واقع یکی از دانشمندانی است که مسئول ساخت نوعی بمب بوده و این “پرنسس” بازی به نوعی فرم وجودی خیال و وهم حاصل از عملش می باشد، (حتی خواندن این پایان هم سخت است چه برسد به دیدن و تجربه آن!)

در ادامه معلوم می شود که ماموریت نجات “پرنسس” توسط “Tim” نوعی گذشت و بخشش خود می‌باشد که حاصل پشیمانی کشتن هزاران هزار آدم بوده است. پایان بازی کاملا مستقیم و واضح نبوده و حتی درک آن آسان نمی باشد اما نشانی هایش برای بازیکنان کنجکاو موجود است.

و در پایان در کنار یک پلتفرمر به ظاهر خوش، ذهن صدها آدم منفجر شد.

7. Spec Ops: The Line

عنوان  Spec Ops: The Line احتمالا یکی از شاخص‌ترین عناوینی است که در این لیست حاضر می باشند. بخش اعظم بازی بصورت شوتر به پیش می رود، از میان یک اتمسفر زیبا با جزئیات فراوان. ولی قدرت اصلی تیتر این عنوان در هنگام پایان دیووانه‌وار آن معلوم می‌شود، هنگامی که شما مجبور می شوید به عقب برگشته و اینچ به اینچ تمام کارهایتان را زیر سوال ببرید.

بازی در دوبی امارات روایت می‌شود. شما در نقش یک سرباز هستید که خب کارهایی که در بیشتر عناوین اول شخص انجام می‌دهند را نیز انجام می‌دهد، کارهایی مثل “آن هارا بکش” و یا آنجارا منفجر کن” و در خطر انداختن شهروندان  عادی، چیزهای معمولی…. ولی Spec Ops: The Line از اینها باهوش‌تر است، بخاطر آنکه شما را در همین مفاهیم عادی رها نمی‌کند و از همان عناصر که در همه بازی‌ها شوتر دیده می‌شود، برای قراردادن شما در موقعیت داوری و قضاوت استفاده می‌کند.

در میان 4 پایان بازی، پایانی وجود دارد که به راحتی می توان گفت یکی از شوک‌آور‌ترین پایانی‌های بازی‌های ویدیویی است و بنظر می رسد که قهرمان بازی یعنی “واکر” از توهم های پیاپی رنج می برده تا بتواند به نوعی کارهای خود را در طول بازی توجیه کرده و خود را یک قهرمان بخواند.

نکته این پایان، گردشی در میان ترس‌های جنگ است که بر دوش کسانی که برای خوبی می جنگند می افتد.”چه کسی درست است و چه کسی غلط؟” … “آیا واقعا ما برای طرف حق در جنگ بودیم” … “آیا حقی اصلا در جنگی که تنها نتیجه آن کشتن انسان‌هاست وجود دارد؟”

این بازی در پایان جرات کرد تا این سوال ها را در انتها مطرح کند و با وجود ضعف‌های بازی، پایان آن برای همیشه در ذهن باقی می‌ماند.

6.Half-Life 2: Episode Two

7 سال از زمانی که عنوان “Half-Life 2: Episode Two” بازیکنان را متحیر و وحشت زده تنها گذاشت می‌گذرد و دردش همچنان باقیست. ارزش این پایان و به‌یادماندنی بودن آن در طول زمان بیشتر شده است.

بعد از فرار از چنگ‌های “City 17″، قهرمان ساکت داستان یعنی “گوردون فریمن” خودش را زندانی در یک پایگاه مخفی به همراه پارتنر خود یعنی “الیکس ونس” و پدرش “الی” و سیل وسیعی از شخصیت های دیگر می‌یابد که ناگهان یک موشک مخصوص به هوا پرتاب شده و یک پرتال خطرناک که می‌تواند باعث به اتمام رسیدن دنیا شود بسته می‌شود اما ناگهان …

درحالی که “گوردون” و “الیکس” خود را برای مامورتی دیگر آماده می کنند، پایگاه آن‌ها توسط فضایی‌هایی به اسم “راهنمایان”(Advisor) مورد تهاجم قرار می گیرد و پدر “الیکس” نیز کشته می شود. اینگونه بازی با افتادن “الیکس” بر روی جسد بی جان پدرش به اتمام می رسد.

حال هفت سال می‌گذرد و طرفداران همچنان منتظر نسخه جدید از این سری می باشند. در واقع نقطه تمایز پایان Half-Life 2: E2 در این است که هر چه از آن می‌گذریم بدلیل ساخته نشدن ادامه بازی این پایان برایمان دردناک‌تر می‌شود. اما جدای از نسخه جدید، عجب پایانی بود مگر نه؟ مرگ یک شخصیت مهم و سیاه شدن صفحه بازی به آرامی …

امیدوار هستیم از مطالعه قسمت اول این مقاله لذت برده باشید. بزودی با قسمت دوم در خدمت شما پردیسی‌های عزیز خواهیم بود. تا آن زمان لطفا شما نیز دیدگاه خود در مورد پایان بازی‌ها را به اشتراک بگذارید. چه عناوینی برای شما پایان‌هایی میخکوب‌کننده را رقم زدند؟

ترجمه: علی رجبی

10 پایان میخکوب‌کننده در بازی‌ها که هیچگاه فراموش نمی‌شوند “قسمت اول”