Tagگوگل دهند

گوگل به روایت تصویر؛ ۳۳ عکسی که از فرش به عرش رسیدن غول جستجو را نمایش می دهند

گوگل به روایت تصویر؛ ۳۳ عکسی که از فرش به عرش رسیدن غول جستجو را نمایش می دهند

گوگل یک ابر قدرت جهانی است، نه تنها سایت گوگل پر بازدیدترین سایت جهان است، بلکه اندروید را نیز می توان پرطرفدارترین سیستم عامل جهان خواند. و پشت تجارت فوق العاده سودآور تبلیغات گوگل، کمپانی اصلی با نام آلفابت و ارزش 543.3 میلیارد دلاری قرار دارد.

اما داستان از جای دیگری آغاز شد. جایی که اوضاع خیلی ساده تر از این حرف ها بود. بگذارید به روایت تصویر برای تان تعریف کنیم که گوگل کجا شکل گرفت و چطور آلفابت شد.

ایده گوگل از سال 1996 شکل گرفت، زمانی که دو دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد با نام های سرگی برین (در سمت چپ) و لری پیج (در سمت راست) ایده ساخت BackRub، موتور جستجویی انقلابی که از فناوری PageRank استفاده می کرد تا صفحات وب را بر اساس آنکه چه تعداد صفحه وب دیگر به آن ها لینک شده اند رده بندی می کرد.

اولین دفتر کار گوگل در واقع اتاق آن ها در دانشگاه استنفورد بود. البته اسم BackRub مدت زیادی دوام نیاورد و آن ها به سراغ نام Googol رفتند (عدد یک با هزار صفر در برابر آن) تا به خوبی نشان دهند که چه میزان داده را رده بندی می کنند. اما در نهایت نام Google که کمی خودمانی تر بود انتخاب شد.

اولین سرور گوگل درون کیسی شکل گرفته توسط قطعات لگو قرار گرفته بود و در حیاط دانشگاه استنفورد قرار گرفت. در ابتدا نام سایت google.stanford.edu بود ولی در تاریخ 15 سپتامبر 1997، دامنه Google.com ثبت شد.

دست آخر، گوگل به قدری پهنای باند استنفورد با مورد استفاده قرار داد که دپارتمان آی تی دانشگاه آن ها را بیرون انداخت. پیچ و برین مجبور شدند سرورهای خود را به گاراژ خانه Susan Wojcicki انتقال دهند. سوزان بعدها مدیرعامل یوتوب شد.

همزمان با انتقال سرورها، برین و پیج سرمایه ای 100 هزار دلاری از سمت اندی بکتولشیم، موسس سان میکروسیستم دریافت کردند. با داشتن چنین سرمایه ای، گوگل بالاخره موفق شد در تاریخ 4 سپتامبر 1998 به شکلی رسمی آغاز به کار کند.

اولین صفحه گوگل چندان ظاهر زیبایی نداشت. نه پیج و نه برین تخصص بالایی در زبان برنامه نویسی HTML نداشتند و ترجیح دادند روی الگوریتم ها تمرکز کنند.

حوالی سال 1999، شرکت Excite که موتور جستجوی پیشرو آن دوران بود، تقریبا موفق به خرید گوگل شد. جورج بل، مدیرعامل آن زمان Excite می گوید که آن ها موقعیت خرید گوگل به مبلغ 750 هزار دلار نقد را داشتند. اما به دلایلی که هنوز نامشخص است، قرارداد هیچوقت شکل رسمی به خود نگرفت.

پیج و برین در نظر گرفتند که کار را جدی بگیرند. مارس سال 1999، گوگل دفتر خود را به خیابان 165 دانشگاه در پالو آلتو انتقال دهد. کمپانی های PayPal و لاجیتک نیز در همین ساختمان مستقر بودند.

مدت زمان زیادی نگذشت که Kleiner Perkins Caufield Byers و Sequoia Capital مبلغ 25 میلیون دلار به کمپانی تزریق کردند. البته بخشی از این مبلغ هم هزینه خوش گذرانی کارکنان شد.

اواخر سال 2000، گوگل از AdWords پرده برداشت، سرویسی که به کسب و کارها اجازه می داد تا تبلیغات مرتبط با جستجوهای مردم را در برابر دیدگان شان قرار دهند. همزمان بود که گوگل به عنوان یک موتور جستجو روز به روز محبوب تر می شد.

گوگل بدون شک در حال رشد و ترقی بود و برین و پیج به خاطر موفقیت در حوزه ای که همه در آن شکست خورده بودند، ستاره های دنیای تکنولوژی شدند.

سال 2000، وقتی که کمپانی شروع به کسب درآمد کرد، مدیران با این شعار غیر رسمی، خط مشی خود را برای ادامه راه مشخص کردند: خبیث نباش.

در سال 2001، به درخواست Sequoia، برین و پیج، اریک اشمیت را به عنوان اولین مدیرعامل گوگل برگزیدند. در این حالت، هر دو موسس گوگل آزاد بودند تا زمان بیشتری روی فناوری خود بگذارند.

در همان حال، تیم گوگل در دفترهای پالو آلتو روز به روز گسترش پیدا می کرد. به همین سبب، گوگل مکان هایی که حالا به Googleplex شهرت یافته اند را از Silicon Graphics international کرایه کرد. در سال 2006 قدرت آن ها به قدری بود که آنجا را بخرند.

Googleplex به نماد موفقیت در سیلیکون ولی تبدیل شد و گوگل هم تلاش کرد تا آن ها متفاوت جلوه دهد. اولین ساختمان آن ها به داشتن یک سرسره بزرگ که طبقه اول و دوم را به هم وصل می کرد شهرت دارد.

همچنین، گوگل جزو اولین شرکت های فعال حوزه تکنولوژی بود که به کارکنانش غذای مجانی می داد.

یک دایناسور هم در حیاط ساختمان قرار داشت که عمدتا توسط فلامینگوها محاصره شده بود. کارکنان گوگل می گفتند که این دایناسور زنگ خطری برای منقرض نشدن برنامه نویس ها است.

در 19 آگوست سال 2004، عرضه اولیه سهام گوگل در بازار صورت پذیرفت: هر سهم 85 دلار. امروز هر سهم کمپانی آلفابت بیش از 800 دلار است.

اول آپریل سال 2004، گوگل نسخه بتا جیمیل، سرویس ایمیل امروزی را ارائه کرد. از آنجایی که روز اول آپریل به گفتن دروغ های شاخدار معروف است، بسیاری تصور کردند که این دروغ گوگل است. خوشبختانه اما جیمیل حقیقت داشت.

بعد از عرضه اولیه بود که گوگل تصمیم گرفت پا را فراتر از موتور جستجو بگذارد. Google Docs و Google Maps اولین سرویس هایی بودند که آغاز کارشان در همان سال صورت پذیرفت و هنوز هم روزانه مورد مصرف ما هستند.

در سال 2005، گوگل استارتاپ کوچکی که قصد ساخت سیستم عامل برای دوربین های دیجیتال داشت را خریداری کرد. نام آن اندروید بود و توسط اندی رابین هدایت می شد.

در سال 2006، این کمپانی دست به خرید یوتوب زد. سرویس اشتراک ویدیوی موفقی که توسط عده ای از کارکنان سابق PayPal تاسیس شده بود. گوگل در آن زمان 1.65 میلیارد دلار بابت آن پرداخت کرد.

گوگل بزرگ و بزرگ تر می شد. در سال 2006، آن ها اولین دیتاسنتر بزرگ خود در دالاس، اورگان را کنار رودخانه کلمبیا باز کردند.

قطعا در مورد این دیتاسنترهای رنگارنگ دیده یا خوانده اید. این تصویر یکی از آن ها است.

اوضاع به قدری عالی بود که گوگل تبدیل به فعل شد و مردم در پاسخ به اینکه فلان چیز چیست می گفتن: «گوگل اش کن».

در سال 2008، HTC Dream به عنوان اولین موبایل اندرویدی به بازار عرضه شد. امروزه، اندروید محبوب ترین سیستم عامل در جهان است.

گوگل کروم نیز در همان سال معرفی شد. مرورگری که گوگل ساخته بود تا بهترین کارکرد از سرویس هایش را در آن ارائه دهد.

در سال 2011، اشمیت از سمت مدیرعاملی کنار کشید و به ریاست هیئت مدیره بسنده کرد. در نتیجه لری پیج به عنوان مدیرعامل برگزیده شد.

با سرمایه هنگفتی که از موتور جستجو به دست می آمد، آن ها تصمیم گرفتند روی یک سری ایده بی نظیر و دیوانه وار کار کنند. در سال 2010، گوگل اعلام کرد قصد دارد خودروهایی بسازد که نیازی به راننده ندارند.

در سال 2012، گوگل گلس رونمایی شد. کامپیوتری قابل پوشیدن که می توانست اطلاعات را در برابر چشم نمایش دهد. اما متاسفانه به شکلی که انتظار می رفت عمل نکرد ولی بسیاری از جمله مایکروسافت را برانگیخت.

حقیقت آن است که گوگل آزمایشگاه های مخفی بسیاری دارد که در آن ها، همه جور پروژه عجیب و غریبی انجام می شود. از افزایش طول عمر انسان گرفته تا تولید لنزهایی که می توانند میزان قند خون انسان را اندازه بگیرند.

سال گذشته بود که گوگل با اعلام خبری بزرگ، دنیا را به شوک فرو برد. گوگل حالا کوچک تر از قبل شده و تمام متعلقات جانبی آن تبدیل به شرکت هایی شده اند که تحت پرچم آلفابت فعالیت می کنند. لری پیج از سمت مدیرعاملی گوگل کناره گرفت تا جایگاه مشابهی را در آلفابت داشته باشد.

نتیجه آن که ساندار پیچای، مدیر پیشین گروه کروم حالا کنترل تمامی امور را در دست گرفته است. پیچای حالا مهم ترین و پرسودترین بخش آلفابت را مدیریت می کند. تحت نظارت پیچای، گوگل حرکت محسوسی به سوی ارتقای هوش مصنوعی داشته است.

The post appeared first on .

گوگل به روایت تصویر؛ ۳۳ عکسی که از فرش به عرش رسیدن غول جستجو را نمایش می دهند

گوگل یک ابر قدرت جهانی است، نه تنها سایت گوگل پر بازدیدترین سایت جهان است، بلکه اندروید را نیز می توان پرطرفدارترین سیستم عامل جهان خواند. و پشت تجارت فوق العاده سودآور تبلیغات گوگل، کمپانی اصلی با نام آلفابت و ارزش 543.3 میلیارد دلاری قرار دارد.

اما داستان از جای دیگری آغاز شد. جایی که اوضاع خیلی ساده تر از این حرف ها بود. بگذارید به روایت تصویر برای تان تعریف کنیم که گوگل کجا شکل گرفت و چطور آلفابت شد.

ایده گوگل از سال 1996 شکل گرفت، زمانی که دو دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد با نام های سرگی برین (در سمت چپ) و لری پیج (در سمت راست) ایده ساخت BackRub، موتور جستجویی انقلابی که از فناوری PageRank استفاده می کرد تا صفحات وب را بر اساس آنکه چه تعداد صفحه وب دیگر به آن ها لینک شده اند رده بندی می کرد.

اولین دفتر کار گوگل در واقع اتاق آن ها در دانشگاه استنفورد بود. البته اسم BackRub مدت زیادی دوام نیاورد و آن ها به سراغ نام Googol رفتند (عدد یک با هزار صفر در برابر آن) تا به خوبی نشان دهند که چه میزان داده را رده بندی می کنند. اما در نهایت نام Google که کمی خودمانی تر بود انتخاب شد.

اولین سرور گوگل درون کیسی شکل گرفته توسط قطعات لگو قرار گرفته بود و در حیاط دانشگاه استنفورد قرار گرفت. در ابتدا نام سایت google.stanford.edu بود ولی در تاریخ 15 سپتامبر 1997، دامنه Google.com ثبت شد.

دست آخر، گوگل به قدری پهنای باند استنفورد با مورد استفاده قرار داد که دپارتمان آی تی دانشگاه آن ها را بیرون انداخت. پیچ و برین مجبور شدند سرورهای خود را به گاراژ خانه Susan Wojcicki انتقال دهند. سوزان بعدها مدیرعامل یوتوب شد.

همزمان با انتقال سرورها، برین و پیج سرمایه ای 100 هزار دلاری از سمت اندی بکتولشیم، موسس سان میکروسیستم دریافت کردند. با داشتن چنین سرمایه ای، گوگل بالاخره موفق شد در تاریخ 4 سپتامبر 1998 به شکلی رسمی آغاز به کار کند.

اولین صفحه گوگل چندان ظاهر زیبایی نداشت. نه پیج و نه برین تخصص بالایی در زبان برنامه نویسی HTML نداشتند و ترجیح دادند روی الگوریتم ها تمرکز کنند.

حوالی سال 1999، شرکت Excite که موتور جستجوی پیشرو آن دوران بود، تقریبا موفق به خرید گوگل شد. جورج بل، مدیرعامل آن زمان Excite می گوید که آن ها موقعیت خرید گوگل به مبلغ 750 هزار دلار نقد را داشتند. اما به دلایلی که هنوز نامشخص است، قرارداد هیچوقت شکل رسمی به خود نگرفت.

پیج و برین در نظر گرفتند که کار را جدی بگیرند. مارس سال 1999، گوگل دفتر خود را به خیابان 165 دانشگاه در پالو آلتو انتقال دهد. کمپانی های PayPal و لاجیتک نیز در همین ساختمان مستقر بودند.

مدت زمان زیادی نگذشت که Kleiner Perkins Caufield Byers و Sequoia Capital مبلغ 25 میلیون دلار به کمپانی تزریق کردند. البته بخشی از این مبلغ هم هزینه خوش گذرانی کارکنان شد.

اواخر سال 2000، گوگل از AdWords پرده برداشت، سرویسی که به کسب و کارها اجازه می داد تا تبلیغات مرتبط با جستجوهای مردم را در برابر دیدگان شان قرار دهند. همزمان بود که گوگل به عنوان یک موتور جستجو روز به روز محبوب تر می شد.

گوگل بدون شک در حال رشد و ترقی بود و برین و پیج به خاطر موفقیت در حوزه ای که همه در آن شکست خورده بودند، ستاره های دنیای تکنولوژی شدند.

سال 2000، وقتی که کمپانی شروع به کسب درآمد کرد، مدیران با این شعار غیر رسمی، خط مشی خود را برای ادامه راه مشخص کردند: خبیث نباش.

در سال 2001، به درخواست Sequoia، برین و پیج، اریک اشمیت را به عنوان اولین مدیرعامل گوگل برگزیدند. در این حالت، هر دو موسس گوگل آزاد بودند تا زمان بیشتری روی فناوری خود بگذارند.

در همان حال، تیم گوگل در دفترهای پالو آلتو روز به روز گسترش پیدا می کرد. به همین سبب، گوگل مکان هایی که حالا به Googleplex شهرت یافته اند را از Silicon Graphics international کرایه کرد. در سال 2006 قدرت آن ها به قدری بود که آنجا را بخرند.

Googleplex به نماد موفقیت در سیلیکون ولی تبدیل شد و گوگل هم تلاش کرد تا آن ها متفاوت جلوه دهد. اولین ساختمان آن ها به داشتن یک سرسره بزرگ که طبقه اول و دوم را به هم وصل می کرد شهرت دارد.

همچنین، گوگل جزو اولین شرکت های فعال حوزه تکنولوژی بود که به کارکنانش غذای مجانی می داد.

یک دایناسور هم در حیاط ساختمان قرار داشت که عمدتا توسط فلامینگوها محاصره شده بود. کارکنان گوگل می گفتند که این دایناسور زنگ خطری برای منقرض نشدن برنامه نویس ها است.

در 19 آگوست سال 2004، عرضه اولیه سهام گوگل در بازار صورت پذیرفت: هر سهم 85 دلار. امروز هر سهم کمپانی آلفابت بیش از 800 دلار است.

اول آپریل سال 2004، گوگل نسخه بتا جیمیل، سرویس ایمیل امروزی را ارائه کرد. از آنجایی که روز اول آپریل به گفتن دروغ های شاخدار معروف است، بسیاری تصور کردند که این دروغ گوگل است. خوشبختانه اما جیمیل حقیقت داشت.

بعد از عرضه اولیه بود که گوگل تصمیم گرفت پا را فراتر از موتور جستجو بگذارد. Google Docs و Google Maps اولین سرویس هایی بودند که آغاز کارشان در همان سال صورت پذیرفت و هنوز هم روزانه مورد مصرف ما هستند.

در سال 2005، گوگل استارتاپ کوچکی که قصد ساخت سیستم عامل برای دوربین های دیجیتال داشت را خریداری کرد. نام آن اندروید بود و توسط اندی رابین هدایت می شد.

در سال 2006، این کمپانی دست به خرید یوتوب زد. سرویس اشتراک ویدیوی موفقی که توسط عده ای از کارکنان سابق PayPal تاسیس شده بود. گوگل در آن زمان 1.65 میلیارد دلار بابت آن پرداخت کرد.

گوگل بزرگ و بزرگ تر می شد. در سال 2006، آن ها اولین دیتاسنتر بزرگ خود در دالاس، اورگان را کنار رودخانه کلمبیا باز کردند.

قطعا در مورد این دیتاسنترهای رنگارنگ دیده یا خوانده اید. این تصویر یکی از آن ها است.

اوضاع به قدری عالی بود که گوگل تبدیل به فعل شد و مردم در پاسخ به اینکه فلان چیز چیست می گفتن: «گوگل اش کن».

در سال 2008، HTC Dream به عنوان اولین موبایل اندرویدی به بازار عرضه شد. امروزه، اندروید محبوب ترین سیستم عامل در جهان است.

گوگل کروم نیز در همان سال معرفی شد. مرورگری که گوگل ساخته بود تا بهترین کارکرد از سرویس هایش را در آن ارائه دهد.

در سال 2011، اشمیت از سمت مدیرعاملی کنار کشید و به ریاست هیئت مدیره بسنده کرد. در نتیجه لری پیج به عنوان مدیرعامل برگزیده شد.

با سرمایه هنگفتی که از موتور جستجو به دست می آمد، آن ها تصمیم گرفتند روی یک سری ایده بی نظیر و دیوانه وار کار کنند. در سال 2010، گوگل اعلام کرد قصد دارد خودروهایی بسازد که نیازی به راننده ندارند.

در سال 2012، گوگل گلس رونمایی شد. کامپیوتری قابل پوشیدن که می توانست اطلاعات را در برابر چشم نمایش دهد. اما متاسفانه به شکلی که انتظار می رفت عمل نکرد ولی بسیاری از جمله مایکروسافت را برانگیخت.

حقیقت آن است که گوگل آزمایشگاه های مخفی بسیاری دارد که در آن ها، همه جور پروژه عجیب و غریبی انجام می شود. از افزایش طول عمر انسان گرفته تا تولید لنزهایی که می توانند میزان قند خون انسان را اندازه بگیرند.

سال گذشته بود که گوگل با اعلام خبری بزرگ، دنیا را به شوک فرو برد. گوگل حالا کوچک تر از قبل شده و تمام متعلقات جانبی آن تبدیل به شرکت هایی شده اند که تحت پرچم آلفابت فعالیت می کنند. لری پیج از سمت مدیرعاملی گوگل کناره گرفت تا جایگاه مشابهی را در آلفابت داشته باشد.

نتیجه آن که ساندار پیچای، مدیر پیشین گروه کروم حالا کنترل تمامی امور را در دست گرفته است. پیچای حالا مهم ترین و پرسودترین بخش آلفابت را مدیریت می کند. تحت نظارت پیچای، گوگل حرکت محسوسی به سوی ارتقای هوش مصنوعی داشته است.

The post appeared first on .

گوگل به روایت تصویر؛ ۳۳ عکسی که از فرش به عرش رسیدن غول جستجو را نمایش می دهند

محققین گوگل قصد دارند هوش مصنوعی را از دام تبعیض های انسانی نجات دهند

محققین گوگل قصد دارند هوش مصنوعی را از دام تبعیض های انسانی نجات دهند

ورودی زباله، خروجی زباله را در پی خواهد داشت. این اصل که به GIGO مشهور است، قانون اصلی محاسبات به شمار می رود و می گوید اگر داده های نامعتبر به سیستم وارد شود، خروجی به دست آمده نیز نامعتبر خواهد بود. سیستم های یادگیری ماشینی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

هوش مصنوعی پایه و ابتدایی، تنها چیزهایی را می داند که ما در اختیارش قرار می دهیم، و اگر داده های ورودی به هر شکل سودار باشند، سیستمی که بر اساس آنها آموزش می یابد نیز جهت گیری تبعیضی خواهد داشت. ظاهراً گوگل به دنبال پیشگیری از بروز این وضعیت نامطلوب است، و بدین منظور از روشی تحت عنوان «برابری فرصت» بهره می گیرد.

گوگل با الگوریتم «برابری فرصت» قصد دارد تبعیض در یادگیری ماشینی از بین ببرد

سیستم های یادگیری ماشینی اساساً موتورهای پیش بین هستند که خصیصه های مجموعه داده های مختلف را آموخته، سپس با دریافت اطلاعات جدید، آنها را در یکی از چند دسته مورد نظر جای می دهند. مثلاً سیستم تشخیص تصویر می تواند ویژگی ها و تفاوت های انواع خودرو را بشناسد و آنها را در دسته های سدان، پیکاپ، اتوبوس و غیره جای دهد.

البته در این میان، اشتباهاتی هم رخ می دهند. مثلاً هوش مصنوعی قادر به تشخیص خودروهای نه چندان معروفی همچون BRAT یا El Camino نیست، چون اطلاعات کافی در مورد آنها در اختیار ندارد، بنابراین می تواند آنها را در هر دسته ای که بخواهد جای دهد، ضمن اینکه نمی توان به دسته بندی نهایی خرده گرفت.

اگرچه اشتباه در دسته بندی خودرو چندان اهمیتی ندارد، اما وضعیتی را تصور کنید که سیستم کامپیوتری مبتنی بر هوش مصنوعی بخواهد افراد حقیقی را بر مبنای ریسک پذیری دریافت وام، دسته بندی نماید. در این عملیات، اشخاصی که با ضوابط موجود مطابقت نداشته باشند، شانس دریافت تسهیلات را از دست خواهند داد.

«مورتیز هارت» مدیر بخش Google Brain در این رابطه می گوید:

زمانی که عضویت در گروه های خاص بر اساس ویژگی های خاصی همچون نژاد، جنسیت، توانایی جسمی یا اعتقادات دینی انجام گیرد، طبیعتاً با ناداوری و تبعیض روبرو خواهیم بود. علی رغم آگاهی نسبت به این موضوع، هنوز روشی در اختیار نداریم که بتوانیم یادگیری ماشینی را از چنین بی عدالتی روی خصیصه های حساس دور نماییم.

«هارت» و همکارانش مقاله ای نوشتند که روشی را برای پیشگیری از این وضعیت پیشنهاد می دهد. در این رویکرد، زمانی که هدف مطلوبی وجود داشته، و احتمال آن برود که یکی از این خصیصه های تعریف شده برای سیستم به اشتباه، فردی را از رسیدن به آن نتیجه باز دارد، الگوریتم به گونه ای خودش را تغییر می دهد که تأثیر ویژگی مورد نظر را از بین برده و شانس دستیابی به آن هدف را به صورت مساوی بین تمامی اعضا توزیع نماید.

رویکرد جدید گوگل برای یادگیری ماشینی، توازن بین خصیصه ها را رعایت می کند.

طراحی چنین سیستمی برای کامپیوتر چندان مشکل نیست، زیرا می توان آن را به گونه ای آموزش داد که توازن بین خصیصه های مختلف رعایت گردد. البته رویکرد فوق بدین معنا نیست که داده ها را به دلخواه تغییر دهیم، اما به گفته دانشمندان این گروه تحقیقاتی، نتیجه این مدل بسیار دقیق تر از پیش بینی های قبلی خواهد بود.

اجرای این تحقیقات فوق از سوی گوگل بسیار امیدوار کننده است، و با در نظر گرفتن اینکه نقش هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در زندگی روزمره هر روز پررنگ تر از قبل می شود، بهتر است از محدودیت ها و ریسک های مربوط به این فناوری های نوین آگاهی بیشتری پیدا کنیم.

The post appeared first on .

محققین گوگل قصد دارند هوش مصنوعی را از دام تبعیض های انسانی نجات دهند

ورودی زباله، خروجی زباله را در پی خواهد داشت. این اصل که به GIGO مشهور است، قانون اصلی محاسبات به شمار می رود و می گوید اگر داده های نامعتبر به سیستم وارد شود، خروجی به دست آمده نیز نامعتبر خواهد بود. سیستم های یادگیری ماشینی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

هوش مصنوعی پایه و ابتدایی، تنها چیزهایی را می داند که ما در اختیارش قرار می دهیم، و اگر داده های ورودی به هر شکل سودار باشند، سیستمی که بر اساس آنها آموزش می یابد نیز جهت گیری تبعیضی خواهد داشت. ظاهراً گوگل به دنبال پیشگیری از بروز این وضعیت نامطلوب است، و بدین منظور از روشی تحت عنوان «برابری فرصت» بهره می گیرد.

گوگل با الگوریتم «برابری فرصت» قصد دارد تبعیض در یادگیری ماشینی از بین ببرد

سیستم های یادگیری ماشینی اساساً موتورهای پیش بین هستند که خصیصه های مجموعه داده های مختلف را آموخته، سپس با دریافت اطلاعات جدید، آنها را در یکی از چند دسته مورد نظر جای می دهند. مثلاً سیستم تشخیص تصویر می تواند ویژگی ها و تفاوت های انواع خودرو را بشناسد و آنها را در دسته های سدان، پیکاپ، اتوبوس و غیره جای دهد.

البته در این میان، اشتباهاتی هم رخ می دهند. مثلاً هوش مصنوعی قادر به تشخیص خودروهای نه چندان معروفی همچون BRAT یا El Camino نیست، چون اطلاعات کافی در مورد آنها در اختیار ندارد، بنابراین می تواند آنها را در هر دسته ای که بخواهد جای دهد، ضمن اینکه نمی توان به دسته بندی نهایی خرده گرفت.

اگرچه اشتباه در دسته بندی خودرو چندان اهمیتی ندارد، اما وضعیتی را تصور کنید که سیستم کامپیوتری مبتنی بر هوش مصنوعی بخواهد افراد حقیقی را بر مبنای ریسک پذیری دریافت وام، دسته بندی نماید. در این عملیات، اشخاصی که با ضوابط موجود مطابقت نداشته باشند، شانس دریافت تسهیلات را از دست خواهند داد.

«مورتیز هارت» مدیر بخش Google Brain در این رابطه می گوید:

زمانی که عضویت در گروه های خاص بر اساس ویژگی های خاصی همچون نژاد، جنسیت، توانایی جسمی یا اعتقادات دینی انجام گیرد، طبیعتاً با ناداوری و تبعیض روبرو خواهیم بود. علی رغم آگاهی نسبت به این موضوع، هنوز روشی در اختیار نداریم که بتوانیم یادگیری ماشینی را از چنین بی عدالتی روی خصیصه های حساس دور نماییم.

«هارت» و همکارانش مقاله ای نوشتند که روشی را برای پیشگیری از این وضعیت پیشنهاد می دهد. در این رویکرد، زمانی که هدف مطلوبی وجود داشته، و احتمال آن برود که یکی از این خصیصه های تعریف شده برای سیستم به اشتباه، فردی را از رسیدن به آن نتیجه باز دارد، الگوریتم به گونه ای خودش را تغییر می دهد که تأثیر ویژگی مورد نظر را از بین برده و شانس دستیابی به آن هدف را به صورت مساوی بین تمامی اعضا توزیع نماید.

رویکرد جدید گوگل برای یادگیری ماشینی، توازن بین خصیصه ها را رعایت می کند.

طراحی چنین سیستمی برای کامپیوتر چندان مشکل نیست، زیرا می توان آن را به گونه ای آموزش داد که توازن بین خصیصه های مختلف رعایت گردد. البته رویکرد فوق بدین معنا نیست که داده ها را به دلخواه تغییر دهیم، اما به گفته دانشمندان این گروه تحقیقاتی، نتیجه این مدل بسیار دقیق تر از پیش بینی های قبلی خواهد بود.

اجرای این تحقیقات فوق از سوی گوگل بسیار امیدوار کننده است، و با در نظر گرفتن اینکه نقش هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در زندگی روزمره هر روز پررنگ تر از قبل می شود، بهتر است از محدودیت ها و ریسک های مربوط به این فناوری های نوین آگاهی بیشتری پیدا کنیم.

The post appeared first on .

محققین گوگل قصد دارند هوش مصنوعی را از دام تبعیض های انسانی نجات دهند