Tagچرا به

چرا کماکان خرید PS4 نسبت به PS4 Pro انتخاب بهتری است؟

چرا کماکان خرید PS4 نسبت به PS4 Pro انتخاب بهتری است؟

چرا کماکان خرید PS4 نسبت به PS4 Pro انتخاب بهتری است؟

“به قلم Joe Lewis از وبسایت Kotaku‌ با کمی تلخیص و تغییرات”

طی ماه اخیر سونی Playstation 4 Pro را عرضه کرد، یک ارتقا میان نسلی از کنسول PS4 که برای استفاده با نمایش‌گرهای 4K طراحی شده و کیفیت اجرای برخی بازی‌ها را نیز ارتقا می‌دهد. بررسی‌هایی که مختلفی که از این کنسول منتشر شده، همه کمابیش یک نظر واحد دارند: اگر یک کنسول PS4 دارید، تهیه‌ی PS4 Pro ارزشش را ندارد! اما اگر هنوز یک کنسول بازی نخریده‌اید، تهیه‌اش گزینه‌ی دور از ذهنی نیست!

بیایید کمی عمیق‌تر به موضوع نگاه کنیم، دلایل زیادی وجود دارد که چرا هنوز هم PS4 بهترین گزینه برای اکثر کسانی است که می‌خواهند که کنسول نو بخرند، و چرا PS4 Pro فقط برای نیاز قشر محدودی از گیمرها مناسب است.

 

1. شما یک نمایش‌گر گران قیمت 4K ندارد

روز به روز بازار نمایش‌گرهای 4K بیشتر جای خود را در بازار باز می‌کنند، اما نمایش‌گرهای HD هنوز هم در بیشترِ منازل یک استاندارد محسوب می‌شوند. آمارهای سال 2015 نشان می‌دهد که کم‌تر از یک بیستمِ مردم ایالات متحده آمریکا از نمایش‌گرهای 4K استفاده می‌کنند، و فروش نمایش‌گرهای HD نسبت به 4K هنوز هم بسیار جلوتر است.

در نتیجه به احتمال زیاد، شما هم جزو آن 95 درصدی هستید که نمایش‌گر 4K ندارند! و اگر در این صورت هم‌چنان به فکر خرید یک Pro هستید (که اساسا برای نمایش‌گرهای 4K ساخته شده) دچار مشکل خواهید بود! این طور که به نظر می‌رسد اغلب عناوینی که گرافیک‌شان برای کنسول Pro تقویت شده، میزان تفکیک (رزولوشن) بالاتری خواهند داشت، امتیازی که اگر صاحب نمایش‌گر 4K باشید عالی خواهد بود. اما جدای از مقوله رزولوشن، پیشرفت قابل توجهی وجود نخواهد داشت.

برای کسانی که از نمایش‌گرهای استاندارد HD استفاده می‌کنند این ارتقاء رزولوشنِ چندان به چشم نخواهد آمد، در نهایت فقط تصویر کمی واضح‌تر دیده می‌شود. اما چندان معقول به نظر نمی‌رسد که یک کنسول 400 دلاری بخرید تا فقط لبه‌ها را کمی واضح‌تر ببینید!

البته برخی بازی‌های مانند Rise of the Tomb Raider از پیشرفت‌های بیشتر و متنوع‌تری (از جمله نرخ فریم) روی Pro پشتیبانی می‌کنند، اما اکثر بازی‌هایی که با Pro سازگار شده‌اند گیمرها را با این سوال تنها خواهند گذاشت که آیا این هزینه اضافی برای خرید کنسول قوی‌تر اصلا ارزشش را داشته است یا خیر!

 

2. هدست واقعیت مجازی سونی (PlayStation VR) روی هر کدام از دو کنسول باشد، عالی است!

کنسول جدید سونی تنها بسته‌ی پیشرفته و گران قیمتی که امسال توسط این شرکت عرضه شد نبود. کسانی که اخبار چند هفته اخیر صنعت گیم را بیاد می‌آورند می‌دانند که عرضه‌ی PSVR با قیمت 400 دلاری خود، در فشاری که به جیب گیمرها می‌آورد دست کمی از کنسول میان نسلی PS4 Pro ندارد!

هنگام عرضه‌ی PS VR مسئله‌ای وجود داشت که شیفتگان این تکنولوژی را می‌ترساند: رقبای PS VR یعنی Oculus Rift و HTC Vive به سخت افزاری بسیار قدرمت‌مندتر از آن‌چه که در توان کنسول PS4 بود نیاز داشتند. کنسول میان نسلی PS4 Pro نیز این طور که به نظر می‌رسید که این مشکل را با سخت افزار قوی‌تری که نسبت به PS4 داشت حل کند.

اما نکته‌ی غافل‌گیر کننده این‌جاست که کنسول PS4 به راحتی می‌تواند از پس اجرای تکنولوژی واقعیت مجازی با هدست PS VR بربیاید. هرچند روشن نیست که سونی چجوری جادویی را برای محقق شدن چنین چیزی به کار بسته است،‌ اما منهای اندکی وقفه‌ی بیشتر در زمان‌های بارگذاری (Loading) باید گفت که PS VR می‌توانند روی یک کنسول استاندارد PS4 به خوبی عمل کند. و هرچند عده‌ای روی قدرتِ بالاترِ محصولات رقیب تاکید می‌کنند؛ اما خیلی‌ها PS VR را به خاطر راحت‌تر بودنش ترجیح می‌دهند.

در حقیقت شاید بتوان گفت که سونی برای سازگار کردنِ PS VR با کنسول PS4 معمولی زیاد از حد خوب عمل کرده است! بازی‌هایی VR روی همین کنسول به خوبی اجرا می‌شوند به طوری که خرج بیشتر برای خرید کنسول Pro و تجربه‌ی بهتر این بازی‌ها چندان معقول به نظر نمی‌رسد. با توجه به این‌که تنها تعداد زیادی از این بازی‌ها حتی یک نسخه‌ی ارتقا یافته هم مخصوص Pro ندارند،‌ شما اگر یک Pro بخرید عملا دارید برای اندکی کاهش زمان بارگذاری این چنین هزینه می‌کنید!

 

3- این طور نیست که همه‌ی بازی‌ها برای Pro نسخه مخصوص به خود داشته باشند

تنها بازی‌های VR نیستند که فاقد تمام آن ارتقا‌های مخصوص نسخه Pro می‌باشند. تمام کسانی که رویایی تجربه‌ی کیفیت 4K را در سرمی‌پرورانند نومید خواهند شد وقتی که بشنوند تنها 30 عنوان هنگام عرضه کنسول Pro دارای نسخه‌ی مخصوص 4K خواهند بود!

خیلی از این عناوین به تازگی منتشر شده‌اند و 15 عنوان دیگر نیز قرار است تا پایان سال میلادی جاری آپدیت کیفیت 4K داشته باشند. اما برخی از این بازی‌ها پیش‌تر عرضه شده‌اند و در نتیجه به نظر نمی‌رسد که انتخاب اول گیمر‌ها برای سال 2016 باشند. من هم از تجربه‌ی دوباره بازی The Last of Us روی Pro لذت خوام برد، اما حقیقت این است که از سال 2013 تا کنون بارها آن را تجربه کرده‌ام (و برایم به نوعی تکراری شده است).

پَچ نرم افزاری (Patch) که برای بازی‌ها عرضه می‌شود هم مهم است. برخلاف کنسول Xbox One S که به علت “اُورکلاک” (Overclock) شدن هسته‌ی پردازنده‌ی گرافیکی‌اش، در اجرای خیلی از بازی‌ها کمی بهتر از Xbox One عمل می‌کند، کاربران PS4 Pro هنگام تجربه‌ی بازی‌هایی که دارای آپدیت نرم افزاری نیستند هیچ برتری بخصوصی نخواهند دید.

کنسول جدید سونی هم در CPU و هم در GPU دارای سرعت بالاتری خواهد بود، آن‌هم همراه با کارت گرافیکی که دو برابر قدرت‌مند‌تر از PS4 است. اما اگر یک بازی که پَچ مخصوص Pro را ندارد را درون این کنسول قرار دهید‌، سرعت پردازنده‌ها و همین طور قدرت کارت گرافیک پایین خواهد آمد تا دقیقا با سخت افزار PS4 برابر و برای اجرای بازی به صورت عادی سازگار شود.

این که تمام بازی‌های PS4 می‌توانند به صورت نُرمال روی کنسول PS4 Pro سازگار و اجرا شوند روش خوبی است، اما وقتی قرار باشد شما مثلا بازی Bloodborne را که روی PS4 دچار افت فریم بود، روی PS4 Pro نیز بدون ارتقا نرخ فریم بازی کنید، دیگر چیز جالبی نخواهد بود!

 

4- قیمت حرفه‌ای، قیمت بالا

در برهه‌ای که این مقاله در حال نوشته شدن است، شما به سختی یک PS4 Pro خواهید یافت که کم‌تر از 400 دلار قیمت داشته باشد و در بازار ایران نیز بعید است شما بتوانید این کنسول را ارزان‌تر از 1،800،000 تومان پیدا کنید. این مبلغ برای هر کس می‌تواند عدد قابل توجهی باشد، اما در عین حال برای کسانی که امیدوار بودند یک کنسول قدرت‌مند با توان اجرای 4K داشته باشند، کم به نظر می‌رسد! چیزهایی که از محصول نهایی حذف شده، مانند درایو “بلوری 4K” ، کاهش هزینه‌ها را توجیه می‌کند.

شکی نیست که Pro برای کسانی که می‌توانند حداکثر بهره‌وری را از آن بگیرند، کنسول با ارزشی خواهد بود. اما اگر قیمت آن را با قیمت حال حاضر PS4 مقایسه کنید، کم کم حس خواهید کرد که هزینه‌اش واقعا گزاف به نظر می‌رسد.

کنسول PS4 Slim که تنها کمی پیش‌تر از Pro عرضه شده، در حال حاضر در بازار بریتانیا با قیمتی 100 دلار کم‌تر از Pro، آن هم همراه با دو بازی به صورت یک باندل عرضه می‌شود. در بازار ایران نیز شما می‌توانید کنسول PS4 قدیمی را بصورت آکبند با قیمت فوق‌العاده ارزشمند 1 میلیون تومان تهیه کنید، PS4 Slim نیز با کمی تحقیق با قیمت 1،150،000 تومان براحتی قابل خرید است. چند صد دلار پول شاید برای هواداران و طرفداران کنسول Playstation شک و تردیدی در خرید این کنسول ایجاد نکند، اما دیگران باید عاقلانه بیاندیشند که آیا پرداخت این هزینه برای آن‌ها به صرفه هست یا نه.

 

زمان تصمیم گیری فرا رسیده است!

دلایل دیگری نیز وجود دارد که چرا خرید یک کنسول PS4 هم‌چنان می‌تواند گزینه‌ی مناسبی باشد. برای مثال طراحی جدید این کنسول باعث شده که PS4 Slim جذاب‌ترین کنسول حال حاضر بازار باشد، و البته که اگر ارتقا HDR که برای تمام کنسول‌های PS4 در دسترس خواهد بود، بتواند به خوبی عمل کند، حتی می‌تواند از ارتقا 4K (که هدف PS4 Pro می‌باشد) انقلابی‌تر ظاهر شود. در حال حاضر بازی‌هایی کانند Uncharted 4 به خوبی نشان می‌دهند که کنسول PS4 هنوز هم پتانسیل بسیار بالایی برای خلق گرافیکی خارق العاده دارد.

برای من اما، جدای از تمام این صحبت‌ها،‌ یک علت به خصوص وجود دارد که چرا به شما پیشنهاد کرده‌ام که پول خود را فعلا کنار بگذارید: ما چرا کنسول‌ها را می‌خریم؟ اگر جواب شما این است که “برای تجربه‌ی بازی‌های عالی و سرگرم کننده”، پس به شما خواهم گفت که با یک PS4 یا PS4 Slim به همان اندازه تفریح خواهید کرد که با یک PS4 Pro می‌توانید تفریح کنید!. وقتی شما یک کنسول جدید می‌خرید، این طور نیست که قدرت سخت افزای و رزولوشن‌های بالا خریده باشید! شما در حقیقت با پرداخت هزینه، این فرصت را پیدا کرده‌اید که بازی‌های جدید و جذاب را تجربه کنید. می‌توان گفت که از این لحاظ،‌ تمام PS4 ها در حقیقت تجربه‌ای مشابه را برای شما به ارمغان می‌آورند.

ترجمه: ایرج لطیفی

چرا کماکان خرید PS4 نسبت به PS4 Pro انتخاب بهتری است؟

چرا خرید کمپانی پبل توسط Fitbit به نفع بازار پوشیدنی های هوشمند خواهد بود؟

چرا خرید کمپانی پبل توسط Fitbit به نفع بازار پوشیدنی های هوشمند خواهد بود؟

روز گذشته خبر دار شدیم که شرکت Fitbit قرار است با پرداخت مبلغی حدودا 40 میلیون دلاری، استارتاپ موفق Pebble را از آن خود کند. خبر اول توسط The Information منتشر شد اما مدت زمان زیادی نگذشت که وبسایت ورج نیز این خبر را تایید کرد و گویا اتفاق به طور کلی نهایی شده و صرفا اعلام رسمی باقی مانده است.

به گفته منابع نام برده، دو شرکت پبل و فیتبیت پیش از تعطیلات روز «شکرگزاری» قرارداد خود را نهایی کرده اند و هیچ جای تردیدی نیست که این خرید بزرگ بالاخره انجام می شود. با این حال اما قیمت تمام شده پبل برای فیتبیت هنوز معلوم نیست یا دست کم به صورت رسمی توافق اصلی انجام نشده.

سال 2014 بود که کمپانی سیتیزن، ساعت ساز مشهور ژاپنی با مبلغ 740 میلیون دلار پیشنهاد خرید پبل را داد اما این شرکت نپذیرفت و حالا فیتبیت قصد دارد هفتصد میلیون دلار در این بین سود کرده و پبل را صرفا با مبلغ 40 میلیون دلار بخرد.

شاید این رقم چندان باب میل مدیران کمپانی پبل نباشد و از کرده خود پشیمان باشند ولی دلایل متنوعی وجود دارد که بگوییم این ادغام یک اتفاق مثبت بوده و نتیجه ای منطقی را در پی خواهند داشت.

اول از همه: شرایط بازار پوشیدنی ها به خصوص دستبندها و ساعت های هوشمند چندان مساعد نیست و از گوشه کنار دنیا می شنویم که کمپانی های بزرگ در حال عقب کشیدن هستند.

گوگل به عنوان تولید کننده محبوب ترین سیستم عامل ساعت های هوشمند بازار، توسعه ورژن بعدی Android Wear را تا یک سال دیگر به تعویق انداخت و سه بازیگر مهم بازار پوشیدنی های اندرویدی یعنی ال جی، هوآوی و موتورولا (لنوو) نیز هیچ محصول جدیدی برای پاییز امسال نساختند تا عملا اپل واچ سری دوم بیاید و بازار را به دست بگیرد.

از سوی دیگر، به نظر می رسد که Jawbone قصد فروش خود را دارد و ادامه راه به تنهایی برایش ممکن نیست. حتی فیتبیت هم به عنوان رهبر و بزرگ صنعت پوشیدنی های هوشمند، پس از اعلام پیش بینی اش مبنی بر فروش کم محصولات در فصل تعطیلات دچار افت شدید سهام شد.

هر چقدر هم خوش بینانه به این جریان نگاه کنیم، باز هم جای گریزی نیست که ساعت های هوشمند با استقبال خوبی مواجه نشده اند و شرکت ها در کسب رضایت مشتریان تا حد بسیاری شکست خورده اند.

در چنین شرایطی که بازار پوشیدنی ها به سمت فروپاشی رفته، اتحاد میان شرکت ها شاید اولین اقدام مهمی باشد که باید صورت بگیرد. برای مثال، ، یا همه اپلیکیشن های پایش سلامتی را ببینید که همگی به خدمت برندهای بزرگ تر از خودشان در آمده اند.

از زمانی که شرکت ها تصمیم گرفتند این پایشگرهای سلامتی، پوشیدنی ها و ساعت ها را از تلفن های همراه جدا کنند و در قالب محصولی جداگانه عرضه کنند، مردم و خریداران آن ها را به واسطه اینکه چه مقدار داده می توانند جمع کنند ارزش گذاری کردند؛ اینکه داده ها به چه کار می آیند و شرکت ها چه کار با آن داده ها می توانند برای مخاطب انجام دهند که خاص باشد. اگر یک شرکت در فروش سخت افزار خود مشکل دارد، یعنی مشکل در ارائه پلتفرم و داده ها داشته است.

دوم، برای فیتبیت، خرید پبل به معنای خریدن یک سری سخت افزار بی جان نیست. فیتبیت استعداد، نرم افزار و پلتفرمی را می خرد تا با بهره گیری از آن ها اوضاع داخلی خودش را بهبود بخشد.

اگرچه پایشگرهای پایه مثل آنچه که فیتبیت می سازد این روزها جایگاه بهترین نسبت به ساعت های هوشمند دارند، اما فیتبیت در گزارش مالی اخیر خود از سومین فصل سال جاری مالی، بارها اشاره کرده که فروش این دستبندها در حال کاهش است و مردم کمتری نسبت به خرید آن ها میلی از خود نشان می دهند.

حالا تصور کنید به عنوان بزرگ ترین تولیدکننده دستبندهای پایشگر سلامتی، یک خط تولید قدرتمند از ساعت های هوشمند را هم در اختیار داشته باشید تا در این بازار نا به سامان، کمی شرایط بهبود پیدا کند. بعدها هم نیروهای دو شرکت می توانند با ملحق شدن به یکدیگر، در تولید و ساخت نسل بعدی ساعت های هوشمند و دستبندهای پایشگر سلامتی همکاری کرده و محصولی درجه یک بسازند.

همچنین، در اختیار گرفتن پبل به مفهوم از بین رفتن تنها رقیب پر توان فیتبیت نیز هست. دیگر توسعه دهندگان محصولات در این حوزه یا مثل اپل قیمت بالایی برای محصولات با کیفیت خود تعیین می کنند یا مثل شیائومی، دیوایس های کم کاربرد و فوق ارزانی دارند. البته یک سری هم مثل گارمین (و باز هم اپل) هستند که ساعت های چند هزار دلاری برای خریداران خاص می سازند.

فیتبیت که نمی تواند اپل یا شیائومی را بخرد و رقبا را از میدان به در کند، اما پبل را چرا، می تواند.

سوم و آخر از همه، محصولاتی که این دو کمپانی تولید کرده اند از چندین منظر که به آن ها نگاه می کنیم بی شباهت به یکدیگر نیستند. هم فیتبیت و هم پبل، رویکردی متفاوت و کاربردگرا به محصولات دارند و به جای اینکه تمرکزی روی زیبایی محصولات شان داشته باشند، صرفا دیوایس های کاربردی ساخته اند.

باز حداقل فیتبیت در زمینه جذب بانوان تلاشی کرد و دستبندهایی برای کسانی که ظاهر برای شان اهمیت بسیاری دارد نیز ساخت. هر دو نیز محصولاتی ساخته اند که بین 5 تا 7 روز دوام باتری پس از یک بار شارژ را دارد.

هر دو نرم افزارهای موجود روی دیوایس را می سازند و استقلال خود را در برابر تلفن های هوشمند تا حد امکان حفظ کرده اند. هر دو شرکت، اطلاعات به دست آمده را با اپلیکیشن های شخص ثالث در میان می گذارد اما فیتبیت چندان میلی به همکاری با Apple Health و Google Fit ندارد.

و جالب تر از همه اینکه پبل حالا متوجه شده عمده دلیل خرید یک ساعت هوشمند توسط مشتریان، پایشگر ورزش و سلامتی است و نه ویژگی دیگری. به همین سبب شاهد آن بوده ایم که این شرکت طی ماه های اخیر دست به تولید پایشگرهای سلامتی و ورزشی بزند.

آخرین ساعت پبل، از سنسورهای نوری ضربان قلب استفاده می کند و در زمینه الگوریتم پایشگر سلامتی نیز سر و صدای زیادی به پا شد. پبل با همکاری محققین و پژوهشگران دانشگاه استنفورد، الگوریتم جدیدی توسعه داده که می تواند بهترین ویژگی این ساعت ها محسوب شود.

البته پبل تنها شرکتی نیست که به اهمیت این مسئله پی برده. اپل هم سری دوم اپل واچ را ضد آب ساخته و به GPS مجهز کرده که این ها اهمیت بالای فعالیت های ورزشی را می رساند.

پبل که توسط مدیرعامل و بنیان گذار خود، اریک میگیکووسکی مدیریت می شود، اولین بار در سال 2012 و با برگزاری کمپین فوق العاده موفق و رکورد شکن کیک استارتر پا به عرصه وجود گذاشت و اولین ساعت خود را با همان نام اصلی شرکت معرفی کرد.

دو سال طول کشید تا سرمایه جمع شده تبدیل به محصولی واقعی شود و در نهایت سال 2014 شاهد عرضه ساعت پبل به بازار بودیم. علاقه مندان به تکنولوژی و پوشیدنی های هوشمند آینده را از آن پبل دیدند. اوایل سال 2015 بود که این شرکت اعلام داشت یک میلیون ساعت هوشمند فروخته و درآمد کسب کرده است. جالب آنکه میزان فروش ساعت های مجهز به سیستم عامل Android Wear در آن دوران کمتر از یک میلیون بود.

اما افرادی آگاه از فضای داخلی شرکت حالا می گویند که اوضاع برای پبل مساعد نیست و طی یک سال گذشته با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم کرده است. در ماه مارس، به خاطر کمبود بودجه، پبل 25 درصد از نیروهای خود را اخراج کرد.

به جز میلیون ها دلاری که از طریق کمپین کیک استارتر کسب شد، پبل بعدها 15 میلیون دلار سرمایه از سوی سرمایه گذاران خطرپذیر دریافت کرد ولی گویا این مبلغ برای توسعه محصولات جدید و نگه داشتن نیروها کافی نبوده.

وبسایت ورج می گوید که پبل 2 پایشگر ضربان قلب دقیقی ندارد و پبل تایم 2 هم که تاخیر خورده و موج شکایات سرمایه گذاران کیک استارتری را بر انگیخته. جریانات پیش آمده، پایانی نیست که پبل مستحق آن باشد اما به هر صورت فروخته شدن به شرکتی بزرگ تر می تواند ناجی میراث چهار ساله آن ها باشد.

The post appeared first on .

چرا خرید کمپانی پبل توسط Fitbit به نفع بازار پوشیدنی های هوشمند خواهد بود؟

چرا بازی Dishonored و دنباله‌اش به صورت Open World طراحی نشدند؟

چرا بازی Dishonored و دنباله‌اش به صورت Open World طراحی نشدند؟

این روزها افق نگاه عده‌ای به شکل کاملاً اتفاقی و بدون این‌که خود از آن باخبر باشند به افق نگاه دیگران برخورد می‌کند و در نهایت شرایط نه چندان خوشایندی را رقم می‌زند. در این شرایط بد نیست به سراغ سازندگان بازی Dishonored 2 برویم تا از افق نگاه آن‌ها نسبت به این بازی باخبر شده و پاسخی برای این پرسش مهم بیابیم که آیا گره خوردن افق نگاه امیلی و کوروو با افق نگاه دشمنانشان در بازی Dishonored 2 اتفاقی بوده است یا این‌که سازندگان این بازی برای تلاقی افق نگاه کذایی از قبل برنامه داشته‌اند؟

مسلماً برای روشن شدن این موضوع هیچ شخصی شایسته‌تر از عضو ارشد تیم تولید بازی Dishonored 2 یعنی هاروی اسمیت نیست. او در یکی از مصاحبه‌های اخیر خود به پرسش‌های فراوانی در رابطه با بازی Dishonored 2 و نسخه‌ی پیشین آن پاسخ گفته است که بخشی از آن به روشن شدن دلایل شکل گرفتن سبک و سیاق کلی این بازی باز می‌گردد. این موضوع که چرا بازی Dishonored 2 و نسخه‌ی پیشین آن در عوض این‌که عناوینی دنیای باز باشند، از ساختاری غیر Open World بهره می‌برند که از مراحلی مجزای با ساختاری شبه سندباکس تشکیل شده است؟

برای پاسخ گفتن به این پرسش مهم، اسمیت با اشاراتی کنایه‌آمیز و جالب به سری GTA (البته بدون نام بردن از این مجموعه) این بحث را پیش کشیده که اگر شما در طول تجربه‌ی یک بازی کامپیوتری قصد سرقت یک جمبوجت و پرواز با آن بر فراز نقشه و در نهایت کوباندن آن به وسط محله‌ی چینی‌ها را داشته باشید، هیچ ساختاری بهتر از ساختار Open World برای به انجام رساندن این هدف پاسخگو نیست. اما او و همکارانش در تیم تولید سری Dishonored در عوض به تصویر کشیدن رفتارهای ضداجتماعی، قصد تمرکز بر طراحی مراحل ویژه و مجزا را داشته‌اند و تمام هدفشان در طول طراحی این مراحل، یکپارچه‌سازی کلیه‌ی المان‌های موجود در محیط در جهت رسیدن به هدف اصلی آن مرحله بوده است. در واقع اسمیت به این نکته اشاره دارد که وقتی هیچ دلیل موجهی برای طراحی یک بازی به شکل Open World وجود ندارد، بهتر است آن بازی به شکل Open World طراحی نشود.

با این حال او هیچ دید بدی نسبت به بازی‌های دنیای باز ندارد و برای اثبات این موضوع بازی Prey که هم‌اکنون توسط اعضای شعبه‌ی امریکای استودیو Arkane در دست تولید است را مثال آورده و از آن به عنوان یک بازی تک‌مرحله‌ای Open World یاد می‌کند. به بیان دقیق‌تر همان گونه که اسمیت سری GTA را آثاری تک مرحله‌ای با هدف انجام فعالیت‌های ضد اجتماعی و ساختار Open World قلمداد می‌کند، بازی Prey را هم اثری تک مرحله‌ای با ساختاری مبتنی بر دنیای باز می‌داند و در عوض دو عنوان حاضر در سری Dishonored را بازی‌هایی بر می‌شمارد‌ که تنها از یک مرحله‌ی کشدار تشکیل نشده‌اند و بر همین اساس بهتر است به همان شکل مرحله محور باقی بمانند و به شکل دنیای باز طراحی نشوند.

در این میان اسمیت برای توضیح فلسفه‌ی وجودی عدم بهره‌مندی سری Dishonored از ساختار دنیای باز، اشراف خود بر دنیای ادبیات را هم به رخ می‌کشد و معتقد است که هدف او و همکارانش از طراحی گیم‌پلی سری Dishonored به شکل مرحله‌محور و غیر Open World چیزی شبیه به هدف ادگار آلن پو در امر نگارش داستان‌های کوتاه در عوض رمان‌های بلند بوده است. در واقع همان‌گونه که ادگار آلن پو داستان‌های کوتاه را یکپارچگی تاثیر می‌نامید و تاثیر آن‌ها بر مخاطب را بیش از رمان‌های بلند می‌دانست، اسمیت نیز ساختار مرحله‌محور بازی Dishonored 2 و نسخه‌ی پیشین آن به همین سبک و سیاق کنونی را بسیار بهتر و تاثیرگذارتر از طراحی این آثار با ساختار دنیای باز می‌داند.

از دید نگارنده برای درک بهتر سخنان هاروی اسمیت تنها کافی است دو بازی Batman Arkham Asylum و Batman Arkham Knight را کنار هم قرار دهیم تا ببینیم تاثیر کدام یک از آن‌ها بر مخاطب بیش از دیگری است و اصولاً چرا بازی‌هایی که نیاز چندان به بهره‌مندی از ساختار دنیای باز ندارند و تنها استفاده‌ی آن‌ها از مراحل آزادانه و شبه سندباکس می‌تواند آن تاثیر لازم را بر مخاطب بگذارد و هدف اصلی سازندگان را برآورده سازد، نباید تنها بر اساس مد روز با بهره‌گیری از ساختار دنیای باز طراحی و تولید شوند.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

چرا بازی Dishonored و دنباله‌اش به صورت Open World طراحی نشدند؟

سایت گیم

چرا کاربران دیگر تمایلی به خرید ساعت های هوشمند ندارند؟

چرا کاربران دیگر تمایلی به خرید ساعت های هوشمند ندارند؟

حتما خاطرتان هست که آن اوایل بسیاری تصور می کردند ساعت های هوشمند همان تکنولوژی مهم بعدی هستند و قطعا همچون تلفن های هوشمند به ابزارهایی فراگیر و پرکاربرد بدل می گردند.

اما این پیش بینی رنگ واقعیت به خود نگرفت و آنطور که شرکت IDC روز دوشنبه اعلام کرد، فروش این محصولات در سه ماهه سوم امسال با افت 51.6 درصدی سال به سال روبرو شد.

این خبر البته برای فروشندگان اسمارت واچ ها (به غیر از گارمین) چندان خوشایند نیست اما یکی از شرکت هایی که متحمل بیشترین میزان ضرر شده اپل است که طبق گزارش IDC میزان فروش پوشیدنی هوشمندش در این برهه حدود 71.6 درصد تنزل یافت.

با این همه کوپرتینویی ها همچنان پیشتاز بازار اسمارت واچ دنیا هستند و طبق برآوردهای صورت گرفته 41.3 درصد از کل سهم بازار این محصولات را به خود اختصاص داده اند اما آنطور که IDC اعلام نموده این کمپانی تنها 1.1 میلیون اپل واچ را در سه ماهه سوم امسال به فروش رسانده که در قیاس با 3.9 میلیون دستگاه اعلام شده در مدت مشابه سال قبل افت محسوسی را نشان می دهد.

اپل بالغ بر 41 درصد از کل بازار اسمارت واچ دنیا را در اختیار دارد

البته این مساله تا حدودی نیز قابل انتظار بود چراکه سری دوم گجت مورد بحث در پایان این سه ماهه به بازار عرضه گردید اما وقتی به هیجان ایجاد شده در بازار بعد از معرفی نسخه اول آن نگاه می کنید تایید خواهید کرد که کاهش قابل توجه بوده است.

طبق دیتای ارائه شده توسط IDC، تنها شرکتی که در یک سال گذشته خوب عمل کرده گارمین بوده است. فروش این کمپانی در یک سال اخیر رشدی 324 درصدی را تجربه کرده و به همین خاطر جایگاه دوم جهانی را در میان فروشندگان گجت های پوشیدنی هوشمند به خود اختصاص داده است.

لازم است اضافه نماییم ساعت های هوشمند این شرکت حول دو مقوله سلامت و تناسب اندام تولید می شوند که این دو حوزه هم اکنون در کانون توجه دارندگان اسمارت واچ ها قرار دارند. با در نظر داشتن همین مساله نیز اپل چندی پیش تمرکز خود را از روی مقوله مد به سمت سلامت و تناسب اندام تغییر داد.

سوال اینجاست: چرا فروش ساعت های هوشمند روندی نزولی دارد؟ IDC براین باور است که علت تا حدودی به نبود سخت افزار تازه مربوط می شود. محصولات ارائه شده از سوی اپل و Pebble تا اواخر سه ماهه سوم امسال وارد بازار نشدند و گوگل نیز اعلام کرده Android Wear 2.0 را تا سال آینده ارائه نمی کند و در نتیجه بسیاری از علاقمندان به این گروه از محصولات باید مدت زمان زیادی برای عرضه دستگاه های جدید به بازار منتظر بمانند.

اما مشکل بزرگ تر در این باره توجیه کردن خرید اسمارت واچ هاست. اصلی ترین دلیل برای خرید یک گجت می تواند وجود هدف واضح و مورد مصرف مشخص برای آن باشد، لذا بسیاری از فروشندگان بر این باورند که باید تمرکز خود را روی مقوله تناسب اندام قرار دهند چراکه این ساده ترین انتخاب است.

با این همه، هرچه به جلو حرکت می کنیم، پیدا کردن وجوه تمایز میان تجربه استفاده از یک ساعت هوشمند و اسمارت فون نقش مهم تری در بهبود میزان استقبال کاربران از این دستگاه ایفا خواهد کرد. از سویی مدتی است که شرکت ها قابلیت برقراری تماس های صوتی را هم به ساعت های هوشمند خود اضافه می کنند و در نتیجه پیدا کردن مزایای این گجت ها برای کاربران مرتبا دشوار و دشوارتر می شود.

البته شرکت های سازنده می توانند با بهبود سخت افزار و نرم افزار محصولات خود تا حدودی کاربران را راغب به خرید نمایند اما دست آخر توجیه رقم گزافی که باید بابت خرید این گجت ها پرداخت گردد برای کاربرانی که پیشتر می توانستند همین فعالیت ها را با استفاده از تلفن های همراهشان هم انجام دهند دشوارتر جلوه می کند.

The post appeared first on .

چرا کاربران دیگر تمایلی به خرید ساعت های هوشمند ندارند؟

حتما خاطرتان هست که آن اوایل بسیاری تصور می کردند ساعت های هوشمند همان تکنولوژی مهم بعدی هستند و قطعا همچون تلفن های هوشمند به ابزارهایی فراگیر و پرکاربرد بدل می گردند.

اما این پیش بینی رنگ واقعیت به خود نگرفت و آنطور که شرکت IDC روز دوشنبه اعلام کرد، فروش این محصولات در سه ماهه سوم امسال با افت 51.6 درصدی سال به سال روبرو شد.

این خبر البته برای فروشندگان اسمارت واچ ها (به غیر از گارمین) چندان خوشایند نیست اما یکی از شرکت هایی که متحمل بیشترین میزان ضرر شده اپل است که طبق گزارش IDC میزان فروش پوشیدنی هوشمندش در این برهه حدود 71.6 درصد تنزل یافت.

با این همه کوپرتینویی ها همچنان پیشتاز بازار اسمارت واچ دنیا هستند و طبق برآوردهای صورت گرفته 41.3 درصد از کل سهم بازار این محصولات را به خود اختصاص داده اند اما آنطور که IDC اعلام نموده این کمپانی تنها 1.1 میلیون اپل واچ را در سه ماهه سوم امسال به فروش رسانده که در قیاس با 3.9 میلیون دستگاه اعلام شده در مدت مشابه سال قبل افت محسوسی را نشان می دهد.

اپل بالغ بر 41 درصد از کل بازار اسمارت واچ دنیا را در اختیار دارد

البته این مساله تا حدودی نیز قابل انتظار بود چراکه سری دوم گجت مورد بحث در پایان این سه ماهه به بازار عرضه گردید اما وقتی به هیجان ایجاد شده در بازار بعد از معرفی نسخه اول آن نگاه می کنید تایید خواهید کرد که کاهش قابل توجه بوده است.

طبق دیتای ارائه شده توسط IDC، تنها شرکتی که در یک سال گذشته خوب عمل کرده گارمین بوده است. فروش این کمپانی در یک سال اخیر رشدی 324 درصدی را تجربه کرده و به همین خاطر جایگاه دوم جهانی را در میان فروشندگان گجت های پوشیدنی هوشمند به خود اختصاص داده است.

لازم است اضافه نماییم ساعت های هوشمند این شرکت حول دو مقوله سلامت و تناسب اندام تولید می شوند که این دو حوزه هم اکنون در کانون توجه دارندگان اسمارت واچ ها قرار دارند. با در نظر داشتن همین مساله نیز اپل چندی پیش تمرکز خود را از روی مقوله مد به سمت سلامت و تناسب اندام تغییر داد.

سوال اینجاست: چرا فروش ساعت های هوشمند روندی نزولی دارد؟ IDC براین باور است که علت تا حدودی به نبود سخت افزار تازه مربوط می شود. محصولات ارائه شده از سوی اپل و Pebble تا اواخر سه ماهه سوم امسال وارد بازار نشدند و گوگل نیز اعلام کرده Android Wear 2.0 را تا سال آینده ارائه نمی کند و در نتیجه بسیاری از علاقمندان به این گروه از محصولات باید مدت زمان زیادی برای عرضه دستگاه های جدید به بازار منتظر بمانند.

اما مشکل بزرگ تر در این باره توجیه کردن خرید اسمارت واچ هاست. اصلی ترین دلیل برای خرید یک گجت می تواند وجود هدف واضح و مورد مصرف مشخص برای آن باشد، لذا بسیاری از فروشندگان بر این باورند که باید تمرکز خود را روی مقوله تناسب اندام قرار دهند چراکه این ساده ترین انتخاب است.

با این همه، هرچه به جلو حرکت می کنیم، پیدا کردن وجوه تمایز میان تجربه استفاده از یک ساعت هوشمند و اسمارت فون نقش مهم تری در بهبود میزان استقبال کاربران از این دستگاه ایفا خواهد کرد. از سویی مدتی است که شرکت ها قابلیت برقراری تماس های صوتی را هم به ساعت های هوشمند خود اضافه می کنند و در نتیجه پیدا کردن مزایای این گجت ها برای کاربران مرتبا دشوار و دشوارتر می شود.

البته شرکت های سازنده می توانند با بهبود سخت افزار و نرم افزار محصولات خود تا حدودی کاربران را راغب به خرید نمایند اما دست آخر توجیه رقم گزافی که باید بابت خرید این گجت ها پرداخت گردد برای کاربرانی که پیشتر می توانستند همین فعالیت ها را با استفاده از تلفن های همراهشان هم انجام دهند دشوارتر جلوه می کند.

The post appeared first on .

چرا کاربران دیگر تمایلی به خرید ساعت های هوشمند ندارند؟