Tagنکته

بررسی یک اثر هنری؛ 5 نکته ظریف در طراحی شلبی کبرا توسط دیوید کیمبل

بررسی یک اثر هنری؛ 5 نکته ظریف در طراحی شلبی کبرا توسط دیوید کیمبل

دیوید کیمبل (David Kimble) نامی است که شاید این به گوشتان آشنا نباشد، اما اگر از خوانندگان همیشگی Motor Trend و یا Road & Track باشید احتمالاً با آثار چاپ شده وی در این مجلات  برخورد کرده اید. وی به واسطه هنر ، در طرح های خود جزئیاتی را به نمایش می گذارد که حتی دوربین ها از ثبت آن ها عاجزند.

در واقع باورش سخت به نظر می رسد که ذهن و دست خلاق یک مهندس و طراح فوق العاده ماهر بتواند نتیجه ای اینچنین دقیق و بی عیب را بدون کمک گرفتن از نرم افزارهای پیچیده مهندسی رقم بزند.

در جهان کامپیوترها و پرینترهای سه بعدی، به راحتی می توان فراموش کرد که آثار دیوید کیمبل با جزئیات بسیار به وسیله دست طراحی شده اند. با کمک مداد، رنگ، کاغذ، دستی ثابت و چشمانی تیزبین، این شلبی کبرا 427 S/C مدل 1965، در کنار هیولای مکانیکی نهفته در زیر پوسته فلزی آن به تصویر کشیده است. البته نمی توان تمام نمونه کارهای وی را فقط محصول نیم کره راست مغز دانست چرا که کیمبل در کنار قلم و رنگ از ابزار معمول دنیای مهندسی، مثل گونیا، خط کش و انواع پرگار استفاده می کند؛ علاوه بر این که وی در آکادمی هنر پاسادانا دوره دیده، قبل از شروع کارش در طراحی، موقعیت های متعددی را مرتبط با زمینه مهندسی  گذرانده است. با توجه به موارد ذکر شده می توان گفت طرح شلبی کبرایی که بر مقابل چشمان شما نقش بسته است حاصل توانایی هر دو نیم کره مغز دیوید کیمبل است.

در ادامه به برخی از جزئیات این نقاشی، که در آن هنر و علم مهندسی با یک دیگر ترکیب شده اند، اشاره خواهم کرد. اما ابتدا لازم است کمی بیشتر با این کبرا آشنا شویم چرا که نمادی از صنعت خودروسازی است؛ با این حال افراد کمی خود را برای پی بردن به اسرار نهفته در این خودرو به زحمت می اندازند. «شلبی کبرا» خودرویی اسپرت از کمپانی AC که قلبی تپنده با 8 سیلندر از کارول شلبی افسانه ای را به امانت گرفته است.

مدل اولیه MKI کبرا در سال 1962 از اسکلت بندی جد خود AC Ace استفاده می کرد که استحکام لازم را دارا نبود،در کنارش نیز موتور خطی 6 سیلندر به همراه سیستم تعلیق فنر تخت به کار گرفته شده بود. بنابراین در کنار موتوری قوی تر به سیستم تعلیقی مناسب نیاز بود تا شلبی کبرا به خودرویی بدل شود که اکنون از آن به عنوان شاهکار خودروسازی یاد می شود؛ بنابراین محبوبیتی که امروزه شلبی کبرا به واسطه موتور بزرگ V8 خود دارد بدون شاسی بازنگری شده MKIII به دست نمی آمد.

برگردیم به شلبی کبرای S/C، نیمه مسابقه ای، مورد بحث خودمان، یکی از 51 دستگاه تولید شده در سال 1965 که برای افزایش راحتی سرنشینان در استفاده روزمره به آفتاب گیر و عایق های صدای بیشتر مجهز شده بود. پیش تر در مورد دقت و ظرافت موجود در  آثار کیمبل صحبت کردم، با بررسی عمیق این نقاشی به نکاتی بر خواهید خورد که هر دوست دار خودرویی را به وجد می آورند.

توجه تان را به برخی از این موارد جلب می کنم:

نمایش نقاط جوش در اکثر اتصالات:

اولین موردی که از دید من بسیار به چشم می آید جوشکاری های کمک فنر در سمت راننده است که روی بازوی بالایی نیز وجود دارند و در ادامه به رادیاتور می رسند. کیمبل در نقاطی که استرس بار وجود دارد هم نقاط جوش را از یاد نبرده است. اگر انتظار دارید در تمام اتصالات قابل مشاهده جوشکاری ها مشخص شده باشند، کیمبل آن را برآورده خواهد کرد.

سیم کشی های پشت داشبورد:

در پی مشاهدات خود حول میله ها و نگه دارنده ها با چیزی مواجه شدم که ابتدا اتصالی مکانیکی به نظر می آمد اما متوجه شدم کابلی است در وسط فایروال و پشت سرعت سنج که به دسته ای سیم رنگی تقسیم می شود. این دسته سیم به وضوح در اطراف محل قرارگیری  موتور دیده می شود.

فیوز بین فن ها:

از آنجایی که در زمینه الکتریک تخصص خاصی ندارم، نمی توانم با اطمینان بگویم این قطعه یک فیوز است اما اصولاً فیوزهای بین راهی در لوازم جانبی خودروها مانند سیستم های صوتی یافت می شوند و طبیعت خودرویی مثل شلبی کبرا استفاده زیاد از لوازم یدکی را ایجاب می کند؛ پس وجود فیوز بین راهی میان سیم و اتصالات فن ها برای جلوگیری از ورود جریان برق اضافی ضروری است. به هر حال این قطعه هر چه که باشد کیمبل اجباری به رسم آن نداشت، کسی هم کمبودش را حس نمی کرد.

چرخ دنده های سیستم گیربکس:

در اکثر آثار دیوید کیمبل سیستم های انتقال نیرو در معرض دیدند، اما این مورد کمی متفاوت است، نه نتها چرخ دنده ها بلکه اهرم ها و اتصالات تعویض دنده این گیربکس 4 سرعته در کنار نشان 427 قابل مشاهده اند.

دستگاه برق رسان شمع ها:

دنده ها ساختاری بسیار شگفت انگیز دارند؛ درک مفهومشان ساده است ولی هنگامی که بحث از مصرف بهینه سوخت شود پیچیدگی های خاص خود را دارند. مطمئاناً موتور 7000 سی سی V8 این نقاشی کانون توجه است. اما در زیر دستگاه برق رسان زرد رنگ چرخ دنده ای آرام گرفته که وظیفه اش زمان بندی اشتعال در هر پیستون است. به راحتی می توان از آن غافل شد اما اگر پیدایش کنید هر بار که به تصویر می نگرید، نگاه تان را می دزدد.

در بین آثار کیمبل، این کبرا در بین 5 اثر محبوب من قرار می گیرد. همچنان این طرح، تمثیلی بسیار دقیق و تکنیکی از یک خودرو است. برش های ترسیمی کیمبل حاصل مراحل دشواری است که درکشان برای بسیاری غیر ممکن است چه برسد به انجامش.

چالشی برایتان دارم: سعی کنید بدون در نطر گرفتن این که این خودرو چیست چند دقیقه به قسمت های مختلف آن مثل بدنه، ترمزها، موتور و فضای داخلی نگاه کنید. چه تعداد مورد جالب به چشمتان می خورد؟

The post appeared first on .

بررسی یک اثر هنری؛ 5 نکته ظریف در طراحی شلبی کبرا توسط دیوید کیمبل

آیا هواداران The Last of Us: Part II نکته مهمی در داستان بازی کشف کرده‌اند؟

آیا هواداران The Last of Us: Part II نکته مهمی در داستان بازی کشف کرده‌اند؟

بعضی از هواداران The Last of Us: Part II با دیدن تریلر قسمت دوم و شنیدن صحبت‌های کارگردان بازی، از هم اکنون تئوری‌های درباره داستان قسمت دوم بازی مطرح کرده‌اند.

همان‌گونه که می‌دانید، سونی با انتشار یک تریلر در همایش PSX 2016، پس از آنهم از جزییات بازی منتشرشد. اما نکته جالب آنست که بعضی از هواداران دوآتشه بازی، با دیدن این تریلر و براساس صحبت‌های نیل دراکمن، حدس‌هایی در مورد داستان قسمت دوم و سرنوشت جوئل زده‌اند که به نوبه خود جالب می‌باشد.

*** پیشاپیش در اینجا به شما اخطار می‌کنیم که در ادامه این متن، احتمالا خطر افشاسازی داستان قسمت دوم وجوددارد، بنابراین درصورت تمایل، به خواندن ادامه دهید. ***

آنطور که در تریلر بازی به نظر می‌رسد، الی پس از یک درگیری شدید با دشمنان، شروع به نواختن گیتار و خواندن آوازی درباره کشتن دشمنانش می‌کند. او در اثر درگیری، کاملا خسته‌شده و دستانش زخمی و خونین شده‌است. سپس جوئل به آرامی وارد می‌شود، درحالی‌که ما هرگز صورت او را نمی‌بینیم. البته حدس می‌زنیم که او جوئل باشد، خب جز جوئل چه کسی می‌تواند الی را “کوچولو (kiddo)” خطاب کند؟ جوئل از الی می‌پرسد: “چی کار داری می‌کنی کوچولو؟ می‌خوای تا آخر راه بری؟” الی پاسخ می‌دهد: “من تا آخرین نفر آنها را پیدا می‌کنم و می‌کشم.”

از آنجا که نیل دراکمن نیز در مصاحبه خود تأکید کرد که تم اصلی قسمت دوم بازی، مفهوم نفرت است (برخلاف قسمت اول که تم اصلی آن عشق بود)، بعضی از هواداران بازی در Reddit و Twitter این تئوری را مطرح کرده‌اند که جوئل بدست افراد نیروی فایرفلای کشته شده‌است و تنها در تصورات الی، بر او ظاهر می‌شود. درواقع منظور الی از پیداکردن آنها، یافتن تمامی قاتلین جوئل و انتقام‌گرفتن از آنهاست. البته بعضی هم با این تئوری مخالفند و حاضر نیستند از دست رفتن جوئل را بپذیرند. آنها معتقدند که Naughty Dog، حتما داستان پیچیده‌تر و زیباتری برای روایت بازی درنظر دارد.

لازم به ذکر است، دراکمن فقط تأیید کرده‌است که جوئل و الی، هر دو در بازی حضور خواهندداشت، اما از ارائه توضیحات بیشتر در این مورد خودداری کرد. در هر صورت، فعلا راه درازی تا مشخص‌شدن جزییات بیشتری از بازی، پیش روی ماست و جز صبرکردن و منتظر ماندن برای اخبار جدید، چاره‌‌ای نداریم!

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

آیا هواداران The Last of Us: Part II نکته مهمی در داستان بازی کشف کرده‌اند؟

به انتشار Titanfall 2 نزدیک می شویم؛ 6 نکته که باید پیش از تجربه بازی بدانید

به انتشار Titanfall 2 نزدیک می شویم؛ 6 نکته که باید پیش از تجربه بازی بدانید

رقابت برای کسب لقب بهترین بازی 2016 را فراموش کنید، جنگ واقعی بین شوترها است. امسال را می توانیم بهشت علاقه مندان به سبک تیراندازی بنامیم. پس از موفقیت های گوناگون بلیزارد با اوورواچ و بازگشت گیرز آو وار، اکنون نوبت به عناوین معروف کمپانی های اکتیویژن و الکترونیک آرتز رسیده تا داستان هایی متفاوت از جنگ های خونین را روایت کنند. هفته گذشته شاهد انتشار بتلفیلد 1 و بازخوردهای بسیار مثبت منتقدها بودیم.

پایان این هفته هم تایتان فال 2 منتشر خواهد شد تا بازیکن هایی که چندان علاقه مند به جنگ جهانی نیستند، به آینده سفر کرده و دوشادوش ربات های عظیم الجثه به مبارزه بپردازند. تایتان فال 2 حکم تیرنهایی را برای الکترونیک آرتز داشته و استقبال بازیکن ها از این عنوان می تواند پرونده اینفینیت وارفر را ببندد. اگر مشتاقید بدانید که Respawn از گذشته چه درس هایی گرفته و چگونه می خواهد یکی از بهترین بازی های سال را منتشر کند، مقاله پیش رو را از دست ندهید.

الکترونیک آرتز به جنگ با سیاست های عجیب خود می رود

Titanfall شروع خیلی بهتری از Destiny داشت. اما اکنون را نگاه کنید، نام کدام یک را بیشتر می شنوید؟ ساخته بانجی که همچنان از محبوب ترین شوترها بوده و روزانه میلیون ها نفر را به جنگ با هم می فرستد. اگر توسعه این گونه عناوین را به دو بخش تقسیم کنیم، قسمت دوم تازه پس از انتشار یک اثر آغاز می شود. ساده تر بگوییم، سازنده باید با بروزرسانی های گوناگون بازیکن ها را مجاب به ادامه تجربه عنوانش کرده و ساخته اش را همچنان تازه نگه دارد.

چیزی که استودیو رسپاون با وجود تمام پتانسیل های تایتان فال نتوانست به آن دست پیدا نماید. آمریکایی ها اکنون با تایتان فال 2 بازگشته اند تا از اشتباهات گذشته خود درس گرفته و یکی از به یادماندنی ترین شوترهای صنعت گیمینگ را بسازند. بر اساس گفته توسعه دهنده، تمام نقشه ها و حالت های گیم پلی که پس از انتشار بازی منتشر می شوند رایگان هستند.

بنابراین بدون نیاز به سیزن پس و تنها با یک بار هزینه می توانید یک تجربه فوق العاده داشته باشید؛ خبری از سیاست های عجیب کمپانی های بازیسازی نیست. انگار رسپوان می خواهد خاطرات خوش نسل پنجم و ششم را زنده کند. جالب اینجاست رویه ای که توسعه دهنده پیش گرفته اند دقیقا خلاف رفتارهای الکترونیک آرتز است. بیشتر بازی های این کمپانی سیزن پس داشته و مجبورید آن را بخرید.

استاروارز بتل فرانت را فراموش نموده اید؟ خود بازی نقشه های زیادی نداشت و برای داشتن یک تجربه مناسب باید سیزن پس را خریداری می کردید. تمام این اتفاقات دست به دست هم داده اند تا الکترونیک آرتز سالیانه از دیدگاه کاربرها، بدترین کمپانی بازیسازی آمریکایی لقب بگیرد. اکنون تایتان فال 2 آمده تا تمام معادلات را بر هم زده و با بسته های الحاقی رایگان خود ماه ها بازیکن ها را سرگرم کند.

سازندگان Modern Warfare مسئولیت ساخت بازی را برعهده گرفته اند

بیایید نگاهی به داستان تاسیس رسپاون بیندازیم. از جدایی اعضای کلیدی ساخت Call of Duty حرف می زنیم. سال 2010 بود که Vince Zampella و Jason West از اکتیویژن جدا شدند. گزارشات ابتدایی نشان می دادند که به خاطر مشکلات مالی پیرامون ساخت مدرن وارفر 2، اینفینیتی وارد با ناشر کال او دیوتی به بن بست خورده و جدال آن ها بالا می گیرد.

به همین خاطر اکتیویژن زامپلا و وست را اخراج می نماید. پی این اتفاق، چهل و شش نفر از اعضای سازنده مدرن وارفر هم به همراه آن ها تصمیم به ترک اینفینیتی وارد می گیرند. اینجا بود که آن ها طی قرار دادی با رقیب دیرینه اکتیویژن به الکترونیک آرتز پیوسته و استودیو رسپاون را تاسیس می کنند. تقریبا تمام تیم سازنده تایتان فال 1 روی عنوان دوم کار کرده و تنها شاهد افزایش تعداد بازیسازان هستیم.

بر اساس گزارشات به دست رسیده، ساخت بازی از مارس 2014 آغاز شده بود. شاید یک سال و نیم برای توسعه عنوانی نسل هشتمی کم باشد اما چون اعضای رسپاون پیشتر با سری مدرن وارفر هنر خود را نشان دادند، می توانیم امیدوار باشیم که تایتان فال 2 با بهبود المان های قدیمی و اضافه سازی قابلیت های متفاوت تجربه ای به مراتب بهتر از گذشته را به بازیکن ها هدیه بدهند.

شاید بزرگترین تغییر تیم سازنده را بتوانیم جایگزینی دیزاینرها بنامیم. این بار جای Justin Hendry که نقش مهمی در پروژه ساخت God of War 3 داشت، Todd Alderman و Mackey McCandlish وظیفه طراحی تایتان فال 2 را برعهده گرفته اند. Alderman را با کار روی بخش چند نفره معروف ترین کال آو دیوتی ها می شناسند. McCandlish هم با نویسندگی دو قسمت ابتدایی مدرن وارفر توانایی هایش را به اثبات رساند.

تعداد تایتان ها دو برابر شده است

با وجود این که تایتان فال را به خاطر مکانیزم های گیم پلی خود می توانیم یک شوتر سرعتی بنامیم اما این مسئله بدین معنی نیست که برای پیروزی نیازمند استراتژی نیستید. رسپاون با عنوانش سعی کرده بود از جدیت های شوترهای امروزی فاصله گرفته و تجربه ای فان را به بازیکن ها هدیه بدهد. به خاطر افزایش تعداد تایتان ها و چگونگی استفاده از آن ها، این «استراتژی» نقش مهمتری را با تایتان فال 2 ایفا می کند.

پیش از هر چیزی باید بدانید که گرفتن تایتان ها این بار وابسته به ثانیه ها نیست. ساده تر بگوییم، در تایتان فال 1 حداقل چهار دقیقه طول می کشید تا بتوانید از یک تایتان استفاده نمایید. این زمان را هم می توانستید با Burn Card ها و انجام بعضی ماموریت ها یا اهداف کاهش دهید. رسپاون برای تایتان فال 2 تصمیم گرفته تا یک شیوه متفاوت را به کار بگیرد؛ هر که بامش بیش، برفش بیشتر!

این بار برای استفاده از تایتان ها باید اهداف را انجام دهید. بنابراین اگر اتمام ماموریت ها به طول بینجامد یا هنگام بازی تعداد پایلوت های کمی را بکشید، ممکن است برای سواری تایتان ها بیشتر از 4 دقیقه به انتظار بشینید. با تایتان فال 2 شاهد شش تایتان هستیم که هر کدام دارای چهار قابلیت کلیدی و خصوصیات متفاوت هستند. بنابراین بسته به سبک مبارزات خود، می توانید آن ها را انتخاب کنید.

Ion اولین تایتانی است که با او آشنا می شویم. این ربات که بیشتر با انرژی لیزر سر و کار دارد، اسلحه اصلی اش Splitter Rifle بوده و قابلیت شلیک همزمان به سه نفر را خواهد داشت. نخستین قابلیت Ion را می توانیم Laser Shot بنامیم. به واسطه این توانایی، او اسلحه روی شانه خود را بیرون آورده و هر چیزی که سر راهش قرار گرفته را نابود می سازد. Tripwire دومین المان این ربات عظیم الجثه است.

با فعال سازی این قابلیت، مین های لیزری روی زمین می اندازید که با برخورد به بقیه دشمن ها، خسارات زیادی به آن ها وارد می کنید. Vortex Shield یا Laser Core سومین و چهارمین توانایی های Ion هستند. با Vortex Shield او تیرهای دشمن ها را با یک سپر دریافت کرده و آن ها را به سمت خودشان بر می گرداند. با Laser Core هم که خونین ترین قابلیت Ion به شمار می رود، این تایتان یک لیزر از قفسه سینه اش رها نموده و نیروهای مقابلش را می سوزاند.

به دنبال یک تایتان تهاجمی هستید؟ Scorch یا Scorched Earth را از دست ندهید. این ربات که مهارت بالایی در استفاده از آتش دارد، اسلحه اصلی اش T-203 Thermite Launcher نام داشته و یک شلیکش می تواند هر چیزی که در محدوده اش قرار گرفته را به نابودی بکشاند. نخستین قابلیت این تایتان Firewall است؛ یک دیوار آتشین رو به رو خود درست کرده و جهنم را به وجود بیاورید.

با Incendiary Trap او کپسول های گازی روی زمین انداخته که با شلیک به آن ها، انفجارهای مهیبی به وجود می آیند. سومین و چهارمین توانایی این ربات Thermal Shield و Flame Core هستند. به واسطه Thermal Shield این تایتان تیرها را ذوب نموده و به دشمنان نزدیکش ضربه وارد می کند. اگر هم می خواهید یک موج عظیم آتش بسازید، Flame Core را به کار بگیرید.

تایتان ها شاید موجودات کندی باشند اما بین آن ها هم می توانید چندین ربات سریع بیابید. Ronin یکی از آن ها است. این تایتان که برای طراحی اش از سامورایی ها الهام گرفته شده، از سرعت خود استفاده کرده و با نزدیکی به دشمن ها ضربات مهلک خود را وارد می کند. Ronin دارای سلامتی زیاد یا زره های قدرتمند نیست، بنابراین مجورید واکنش های سریع نشان دهید.

اسلحه اصلی این تایتان یک شاتگان است که با وجود قدرت بالای خود، تیرهای کمی داشته و استفاده از آن ها هنگام مبارزات نیازمند برنامه ریزی خواهد بود. Arc Wave را نخستین قابلیت Ronin می نامند. با این توانایی، او به واسطه شمشیرش یک موج الکتریکی درست می کند که ضمن کاهش سرعت دشمن ها، از سلامتی آن ها هم می کاهد. فعال سازی Phase Dash که دومین ویژگی او است، موجب خواهد شد Ronin با سرعت مسیری را طی کرده و تیرها را جا بگذارد.

Sword Block و Sword Core بقیه توانایی هایی این تایتان هستند. با Sword Block همان گونه که از نامش حدس می زنید، او شمشیر خود را بالا گرفته و تاثیر تیرها روی خود را کاهش می دهد. نکته مهم اینجاست استفاده از Sword Block محدودیت ندارد و همیشه می توانید آن را به کار بگیرد. به واسطه Sword Core هم شاهد افزایش قدرت ضربات او و توانایی های شمشیرش هستیم.

اگر چندان علاقه ای به استفاده از شمشیر ندارید، جای نگرانی نیست. چون Northstar با اسلحه دوربین دارش دوای درد شما خواهد بود. این تایتان دومین ربات سریع بازی است. Northstar به سرعت بین کاورها حرکت کرده و دشمنانش را به تله می اندازد. اسلحه اصلی او هم Plasma Railgun نام داشته و هنگام زوم می توانید با شارژ این اسنایپر، یک تیر قدرتمند رها کنید.

اولین توانایی Northstar که با آن آشنا می شوید، Cluster Missile است. این قابلیت که عملکردی مشابه بمب های خوشه ای دارد، چندین موشک را به سمت تایتان ها می فرستد. با Vtol Hover او به سمت بالا رفته و روی هوا شناور خواهد ماند. بد نیست بدانید Northstar را تنها ربات بازی می توانیم بنامیم که پرواز می کند. طبیعتا هنگام تیراندازی دشمن ها، Vtol Hover کارساز خواهد بود.

Tether Trap و Flight Core سومین و چهارمین توانایی های این تایتان اسنایپ به دست هستند. با Tether Trap او مین هایی را به سمت زمین می فرستد که با آن ها، تایتان ها روی زمین گیر می کنند. بنابراین باید از فرصت به دست آمده بهترین استفاده را برده و خسارات زیادی به دشمن وارد نمایید. به واسطه Flight Core هم او ابتدا پرواز کرده و سپس چندین موشک را به سمت هدف می فرستد.

همیشه که نباید هجوم برد. گاهی اوقات برای پیروزی نیازمند یک دفاع هوشمندانه هستید. Legion با قابلیت های خود این مسئولیت را به عهده خواهد گرفت. اسلحه او یک مینی گان قدرتمند است که با تیرهای فراوان خود کابوس پایلوت ها را رقم می زند. فقط به یاد داشته باشید که پیش از استفاده، باید چندین ثانیه به انتظار بشینید تا مینی گان گرم شده و سپس شلیک نماید.

نخستین قابلیت او که Power Shot است، بسته به فاصله بین دشمن ها عملکردی متفاوت خواهد داشت. بدین معنی که نزدیکان را به عقب رانده و به تایتان های دورتر ضربه وارد می کند. با Mode Switch می توانید بین تیراندازی از محدوده نزدیک و دور یکی را انتخاب نمایید. Gun Shield و Smart Core هم به ترتیب موجب خواهند شد که دور اسلحه یک سپر دفاعی به وجود آمده و تایتان با مینی گان هر چیزی که جلویش قرار گرفته را با تیر بزنید.

اگر Scorch با مهارت استفاده از آتش معروف است، Tone هم با انفجارهای مهیب توانسته خود را بین قدرتمندترین تایتان ها قرار بدهد. اسلحه اصلی او Tracker 40mm نام داشته و گلوهای انفجاری نیمه اتوماتیک به دشمن ها شلیک می کند. اولین قابلیت Tone را Tracker Rockets می نامند که با آن می توانید موشک هایی به سمت هدف بفرستید. فراموش نکنید که برای استفاده از این توانایی، باید روی دشمن Lock On (قفل نشانه اسلحه روی دشمن) باشید.

برای این کار هم باید ابتدا سه تیر از Tracker 40mm به او بزنید. با Sonar Lock دشمن های پشت ساختمان ها مشخص خواهند شد. به واسطه Particle Wall این تایتان یک دیوار رو به رویش می سازد. جالب اینجاست تیرهای شما از این دیوار عبور کرده و Particle Wall تنها شلیک تایتان یا پایلوت های مقابل را خنثی می کند. Salvo Core را آخرین قابلیت Tone می نامند که یک مجموعه موشک رها می نماید. آن ها ابتدا به سمت دشمنانی که هدف گرفته اید می روند.

دو دوست؛ شاهد بخش داستانی خواهیم بود

هنگامی که نام سه گانه مدرن وارفر به میان می آید، چه چیزی را به یاد می آورید؟ شاید این سری المان های مثبت گوناگونی همانند گیم پلی هیجان انگیز، موسیقی کوبنده یا بخش چند نفره فراموش نشدنی داشته باشد اما مطمئنا با این پرسش ذهن خیلی ها به سمت داستان این عنوان می رود. نکته مهم هم همینجاست؛ کمپین تنها یک قسمت برای گذران وقت نیست.

بخش داستانی می تواند بازیکن ها را با دنیای بازی آشنا کرده و به واسطه ارائه یک تجربه به یاد ماندنی، بقیه بخش ها را بهتر جلوه دهد. متاسفانه چند سالی است این مسئله بین بازی های شوتر رعایت نشده و استودیوهای بازیسازی انگار از سر اجبار دست به ساخت کمپین می زنند. اوج این رفتارها را هم با بلک آپس 3 دیدیم که اکتیویژن با عنوانش شعور مخاطب ها را هدف قرار داده بود.

دنیای تایتان فال 1 پتانسیل های زیادی داشت ولی رسپاون به خوبی از آن ها استفاده نکرد. یکی از این پتانسیل ها را می توانیم بخش داستانی بنامیم. شاید شاهد بعضی توضیحات داستانی کوتاه بودیم ولی این ها نتوانستند عطش بازیکن ها برای آشنایی بیشتر با تایتان ها و پایلوت ها را کاهش دهند. Respawn با تایتان فال 2 آمده تا این کوتاهی خود را جبران نماید.

خبر خوب این است که Mackey McCandlish مسئولیت خیلی مهمی روی ساخت بخش تک نفره تایتان فال 2 داشته و همکاری او با Jesse Stern می تواند نوید یک کمپین هیجان انگیز باشد. Jesse Stern را که می شناسید؟ از او هم به عنوان یکی از نویسندگان مدرن وارفر یاد می کنند. بیایید ابتدا نگاهی به خلاصه داستان تایتان فال 2 بیندازیم تا ببینیم اعضای سابق اینفینیتی وارد چه خوابی برای بازیکن ها دیده اند.

جک کوپر همیشه می خواست تا به جرگه پایلوت ها بپیوندد. یکی از دوستانش که از کاربلدترین پایلوت های سیاره بوده، با دیدن اشتیاق او تصمیم می گیرد تا مخفیانه به کوپر آموزش هایی بدهد. متاسفانه طی یک اتفاق، کشتی فضایی این دو به یک سیاره سقوط کرده و با مرگ دوست کوپر، اکنون این تفنگدار عضو Frontier Militia باید ضمن مقابله با بیگانگان به مبارزه با نیروهای سازمان Interstellar Manufacturing Corporation پرداخته و از راز آن ها پرده بردارد.

خیلی کلیشه ای بود، نه؟ طبیعتا همین گونه است، ارائه یک کمپین به یاد ماندنی با این بستر داستانی فوق العاده تکراری کار هر کسی نیست. جدا از حضور McCandlish و Jesse Stern به عنوان سازندگان بخش تک نفره، المانی که توانسته ما را نسبت به این عنوان امیدوار سازد همراهی یک تایتان با پروتاگونیست است. پس از سقوط کشتی، BT-7274 که مالکش را از دست داده بود، باتری اش کم کم ضعیف می شود.

بنابراین کوپر به عنوان اولین هدف خود تصمیم می گیرد تا دوباره این تایتان را راه انداخته و به همراه او از این جهنم فرار کند. چیزی که خیلی دوست داریم Respawn آن را به نمایش بگذارد، رابطه بین انسان و ربات است؛ کوپر و BT-7274 شاید ابتدای راه چندان با هم راحت نباشند اما به خاطر بقا مجبورند به یکدیگر کمک کنند. چگونگی شکل گیری رابطه بین این دو و پیچیدگی آن می تواند به برگ برنده Respawn تبدیل شود.

با توجه به گفته های تیم سازنده، بخش داستانی بازی شاید خطی باشد اما به واسطه طراحی منطقه ها قابلیت انجام آن ها را از راه های گوناگون دارید. از مخفی کاری بگیرید تا استفاده از قابلیت های پارکور و اسلحه های گوناگون همگی بسته به انتخاب های شما هستند. همچنین استودیو سازنده برای گستردگی بیشتر مرحله ها المان های سبک پلتفرمر و پازل را به بخش کمپین افزوده است.

برای پیروزی به استراتژی های بیشتری نیاز خواهید داشت

اگر قسمت قبلی تنها سعی می کردید تا یک تایتان ظاهر نموده و به جان دشمن ها بیافتید، اینجا از این خبرها نیست. ریسپان با اضافه سازی مکانیزم های گوناگون به یک بالانس مناسب بین پایلوت ها و تایتان ها رسیده است. بنابراین پیش از رسیدن به ربات ها هم باید استراتژی های گوناگونی را به کار بگیرید. برای پایلوت ها، استودیو سازنده هفت مکانیزم متفاوت قرار داده اند.

یکی از آن ها قلاب را می توانیم قلاب ها بنامیم. با توجه به این که محیط های تایتان فال 2 معمولا مملوء از ساختمان های گوناگون است، بنابراین این قابلیت روی افزایش سرعت بازیکن تاثیر گذاشته و استفاده اش می تواند کار شما را راحت تر کند. شما با پایلوت ها می توانید چندین کار گوناگون انجام دهید. پرتاب چاقو برای ظاهر دشمنان پشت دیوار، ساخت یک کپی برای گمراهی و سر خوردن روی زمین از بقیه توانایی های جدید پایلوت ها هستند.

با انجام حرکات پارکور، سر خوردن روی زمین، حرکت روی دیوار و استفاده از سیم ها برای عبور از یک منطقه هم که با قسمت ابتدایی آشنا شده بودیم. ترکیب این مکانیزم های گسترده با قابلیت های تایتان موجب شده تا «استراتژی» نقش مهمتری را برای پیروزی ایفا نماید. شاید همان گونه که استودیو سازنده گفت، سرعت و تایتان فال دو کلمه هم معنی باشند اما این مسئله بدین معنی نیست که نباید با برنامه پیش بروید.

از مهمترین تغییرات گیم پلی، حذف سیستم Rodeo است. قسمت قبل می توانستید روی یک تایتان فرود آمده و با جداسازی پنل اصلی او، به این قسمت شلیک کرده و آسیب زیادی به ربات وارد نمایید. با تایتان فال 2 کمی این مسئله متفاوت بوده و این بار می توانید باتری تایتان ها را بدزدید. هر بار که این کار انجام می دهید از سلامتی تایتان ها کم خواهد شد. همچنین می توانید این باتری ها را به تایتان خود یا دوستان اهدا کنید تا سپر آن ها شارژ شود.

بازی برای پلی استیشن 4 به انتشار می رسد

تعداد دفعاتی که از عرضه تایتان فال 2 برای پلی استیشن 4 پرده برداشته شد را نمی دانیم. الکترونیک آرتز و استودیو سازنده بارها به این مسئله اشاره کرده اند. جدا از ساپورت نه چندان جالب Respawn از تایتان فال 1 و بعضی نقاط ضعف این عنوان، همین انتشار بازی تنها روی پلتفرم های مایکروسافت را می توانیم از دلایلی بنامیم که موفقیت های بازی ادامه دار نبودند.

خوشبختانه آن ها اشتباه خود را تکرار نکرده و می خواهند ضمن انتشار تایتان فال 2 برای اکس باکس وان و رایانه های شخصی، جنگ تایتان ها را به پلتفرم ژاپنی ها هم بیاورند. با توجه به جامعه چهل میلیونی پلی استیشن 4 و درس هایی که استودیو Respawn از تایتان فال 1 گرفته، طبیعتا این تصمیم به افزایش محبوبیت بازی کمک های زیادی خواهد کرد. بد نیست بدانید که تایتان فال 2 بیست و هشتم اکتبر به انتشار می رسد.

The post appeared first on .

به انتشار Titanfall 2 نزدیک می شویم؛ 6 نکته که باید پیش از تجربه بازی بدانید

رقابت برای کسب لقب بهترین بازی 2016 را فراموش کنید، جنگ واقعی بین شوترها است. امسال را می توانیم بهشت علاقه مندان به سبک تیراندازی بنامیم. پس از موفقیت های گوناگون بلیزارد با اوورواچ و بازگشت گیرز آو وار، اکنون نوبت به عناوین معروف کمپانی های اکتیویژن و الکترونیک آرتز رسیده تا داستان هایی متفاوت از جنگ های خونین را روایت کنند. هفته گذشته شاهد انتشار بتلفیلد 1 و بازخوردهای بسیار مثبت منتقدها بودیم.

پایان این هفته هم تایتان فال 2 منتشر خواهد شد تا بازیکن هایی که چندان علاقه مند به جنگ جهانی نیستند، به آینده سفر کرده و دوشادوش ربات های عظیم الجثه به مبارزه بپردازند. تایتان فال 2 حکم تیرنهایی را برای الکترونیک آرتز داشته و استقبال بازیکن ها از این عنوان می تواند پرونده اینفینیت وارفر را ببندد. اگر مشتاقید بدانید که Respawn از گذشته چه درس هایی گرفته و چگونه می خواهد یکی از بهترین بازی های سال را منتشر کند، مقاله پیش رو را از دست ندهید.

الکترونیک آرتز به جنگ با سیاست های عجیب خود می رود

Titanfall شروع خیلی بهتری از Destiny داشت. اما اکنون را نگاه کنید، نام کدام یک را بیشتر می شنوید؟ ساخته بانجی که همچنان از محبوب ترین شوترها بوده و روزانه میلیون ها نفر را به جنگ با هم می فرستد. اگر توسعه این گونه عناوین را به دو بخش تقسیم کنیم، قسمت دوم تازه پس از انتشار یک اثر آغاز می شود. ساده تر بگوییم، سازنده باید با بروزرسانی های گوناگون بازیکن ها را مجاب به ادامه تجربه عنوانش کرده و ساخته اش را همچنان تازه نگه دارد.

چیزی که استودیو رسپاون با وجود تمام پتانسیل های تایتان فال نتوانست به آن دست پیدا نماید. آمریکایی ها اکنون با تایتان فال 2 بازگشته اند تا از اشتباهات گذشته خود درس گرفته و یکی از به یادماندنی ترین شوترهای صنعت گیمینگ را بسازند. بر اساس گفته توسعه دهنده، تمام نقشه ها و حالت های گیم پلی که پس از انتشار بازی منتشر می شوند رایگان هستند.

بنابراین بدون نیاز به سیزن پس و تنها با یک بار هزینه می توانید یک تجربه فوق العاده داشته باشید؛ خبری از سیاست های عجیب کمپانی های بازیسازی نیست. انگار رسپوان می خواهد خاطرات خوش نسل پنجم و ششم را زنده کند. جالب اینجاست رویه ای که توسعه دهنده پیش گرفته اند دقیقا خلاف رفتارهای الکترونیک آرتز است. بیشتر بازی های این کمپانی سیزن پس داشته و مجبورید آن را بخرید.

استاروارز بتل فرانت را فراموش نموده اید؟ خود بازی نقشه های زیادی نداشت و برای داشتن یک تجربه مناسب باید سیزن پس را خریداری می کردید. تمام این اتفاقات دست به دست هم داده اند تا الکترونیک آرتز سالیانه از دیدگاه کاربرها، بدترین کمپانی بازیسازی آمریکایی لقب بگیرد. اکنون تایتان فال 2 آمده تا تمام معادلات را بر هم زده و با بسته های الحاقی رایگان خود ماه ها بازیکن ها را سرگرم کند.

سازندگان Modern Warfare مسئولیت ساخت بازی را برعهده گرفته اند

بیایید نگاهی به داستان تاسیس رسپاون بیندازیم. از جدایی اعضای کلیدی ساخت Call of Duty حرف می زنیم. سال 2010 بود که Vince Zampella و Jason West از اکتیویژن جدا شدند. گزارشات ابتدایی نشان می دادند که به خاطر مشکلات مالی پیرامون ساخت مدرن وارفر 2، اینفینیتی وارد با ناشر کال او دیوتی به بن بست خورده و جدال آن ها بالا می گیرد.

به همین خاطر اکتیویژن زامپلا و وست را اخراج می نماید. پی این اتفاق، چهل و شش نفر از اعضای سازنده مدرن وارفر هم به همراه آن ها تصمیم به ترک اینفینیتی وارد می گیرند. اینجا بود که آن ها طی قرار دادی با رقیب دیرینه اکتیویژن به الکترونیک آرتز پیوسته و استودیو رسپاون را تاسیس می کنند. تقریبا تمام تیم سازنده تایتان فال 1 روی عنوان دوم کار کرده و تنها شاهد افزایش تعداد بازیسازان هستیم.

بر اساس گزارشات به دست رسیده، ساخت بازی از مارس 2014 آغاز شده بود. شاید یک سال و نیم برای توسعه عنوانی نسل هشتمی کم باشد اما چون اعضای رسپاون پیشتر با سری مدرن وارفر هنر خود را نشان دادند، می توانیم امیدوار باشیم که تایتان فال 2 با بهبود المان های قدیمی و اضافه سازی قابلیت های متفاوت تجربه ای به مراتب بهتر از گذشته را به بازیکن ها هدیه بدهند.

شاید بزرگترین تغییر تیم سازنده را بتوانیم جایگزینی دیزاینرها بنامیم. این بار جای Justin Hendry که نقش مهمی در پروژه ساخت God of War 3 داشت، Todd Alderman و Mackey McCandlish وظیفه طراحی تایتان فال 2 را برعهده گرفته اند. Alderman را با کار روی بخش چند نفره معروف ترین کال آو دیوتی ها می شناسند. McCandlish هم با نویسندگی دو قسمت ابتدایی مدرن وارفر توانایی هایش را به اثبات رساند.

تعداد تایتان ها دو برابر شده است

با وجود این که تایتان فال را به خاطر مکانیزم های گیم پلی خود می توانیم یک شوتر سرعتی بنامیم اما این مسئله بدین معنی نیست که برای پیروزی نیازمند استراتژی نیستید. رسپاون با عنوانش سعی کرده بود از جدیت های شوترهای امروزی فاصله گرفته و تجربه ای فان را به بازیکن ها هدیه بدهد. به خاطر افزایش تعداد تایتان ها و چگونگی استفاده از آن ها، این «استراتژی» نقش مهمتری را با تایتان فال 2 ایفا می کند.

پیش از هر چیزی باید بدانید که گرفتن تایتان ها این بار وابسته به ثانیه ها نیست. ساده تر بگوییم، در تایتان فال 1 حداقل چهار دقیقه طول می کشید تا بتوانید از یک تایتان استفاده نمایید. این زمان را هم می توانستید با Burn Card ها و انجام بعضی ماموریت ها یا اهداف کاهش دهید. رسپاون برای تایتان فال 2 تصمیم گرفته تا یک شیوه متفاوت را به کار بگیرد؛ هر که بامش بیش، برفش بیشتر!

این بار برای استفاده از تایتان ها باید اهداف را انجام دهید. بنابراین اگر اتمام ماموریت ها به طول بینجامد یا هنگام بازی تعداد پایلوت های کمی را بکشید، ممکن است برای سواری تایتان ها بیشتر از 4 دقیقه به انتظار بشینید. با تایتان فال 2 شاهد شش تایتان هستیم که هر کدام دارای چهار قابلیت کلیدی و خصوصیات متفاوت هستند. بنابراین بسته به سبک مبارزات خود، می توانید آن ها را انتخاب کنید.

Ion اولین تایتانی است که با او آشنا می شویم. این ربات که بیشتر با انرژی لیزر سر و کار دارد، اسلحه اصلی اش Splitter Rifle بوده و قابلیت شلیک همزمان به سه نفر را خواهد داشت. نخستین قابلیت Ion را می توانیم Laser Shot بنامیم. به واسطه این توانایی، او اسلحه روی شانه خود را بیرون آورده و هر چیزی که سر راهش قرار گرفته را نابود می سازد. Tripwire دومین المان این ربات عظیم الجثه است.

با فعال سازی این قابلیت، مین های لیزری روی زمین می اندازید که با برخورد به بقیه دشمن ها، خسارات زیادی به آن ها وارد می کنید. Vortex Shield یا Laser Core سومین و چهارمین توانایی های Ion هستند. با Vortex Shield او تیرهای دشمن ها را با یک سپر دریافت کرده و آن ها را به سمت خودشان بر می گرداند. با Laser Core هم که خونین ترین قابلیت Ion به شمار می رود، این تایتان یک لیزر از قفسه سینه اش رها نموده و نیروهای مقابلش را می سوزاند.

به دنبال یک تایتان تهاجمی هستید؟ Scorch یا Scorched Earth را از دست ندهید. این ربات که مهارت بالایی در استفاده از آتش دارد، اسلحه اصلی اش T-203 Thermite Launcher نام داشته و یک شلیکش می تواند هر چیزی که در محدوده اش قرار گرفته را به نابودی بکشاند. نخستین قابلیت این تایتان Firewall است؛ یک دیوار آتشین رو به رو خود درست کرده و جهنم را به وجود بیاورید.

با Incendiary Trap او کپسول های گازی روی زمین انداخته که با شلیک به آن ها، انفجارهای مهیبی به وجود می آیند. سومین و چهارمین توانایی این ربات Thermal Shield و Flame Core هستند. به واسطه Thermal Shield این تایتان تیرها را ذوب نموده و به دشمنان نزدیکش ضربه وارد می کند. اگر هم می خواهید یک موج عظیم آتش بسازید، Flame Core را به کار بگیرید.

تایتان ها شاید موجودات کندی باشند اما بین آن ها هم می توانید چندین ربات سریع بیابید. Ronin یکی از آن ها است. این تایتان که برای طراحی اش از سامورایی ها الهام گرفته شده، از سرعت خود استفاده کرده و با نزدیکی به دشمن ها ضربات مهلک خود را وارد می کند. Ronin دارای سلامتی زیاد یا زره های قدرتمند نیست، بنابراین مجورید واکنش های سریع نشان دهید.

اسلحه اصلی این تایتان یک شاتگان است که با وجود قدرت بالای خود، تیرهای کمی داشته و استفاده از آن ها هنگام مبارزات نیازمند برنامه ریزی خواهد بود. Arc Wave را نخستین قابلیت Ronin می نامند. با این توانایی، او به واسطه شمشیرش یک موج الکتریکی درست می کند که ضمن کاهش سرعت دشمن ها، از سلامتی آن ها هم می کاهد. فعال سازی Phase Dash که دومین ویژگی او است، موجب خواهد شد Ronin با سرعت مسیری را طی کرده و تیرها را جا بگذارد.

Sword Block و Sword Core بقیه توانایی هایی این تایتان هستند. با Sword Block همان گونه که از نامش حدس می زنید، او شمشیر خود را بالا گرفته و تاثیر تیرها روی خود را کاهش می دهد. نکته مهم اینجاست استفاده از Sword Block محدودیت ندارد و همیشه می توانید آن را به کار بگیرد. به واسطه Sword Core هم شاهد افزایش قدرت ضربات او و توانایی های شمشیرش هستیم.

اگر چندان علاقه ای به استفاده از شمشیر ندارید، جای نگرانی نیست. چون Northstar با اسلحه دوربین دارش دوای درد شما خواهد بود. این تایتان دومین ربات سریع بازی است. Northstar به سرعت بین کاورها حرکت کرده و دشمنانش را به تله می اندازد. اسلحه اصلی او هم Plasma Railgun نام داشته و هنگام زوم می توانید با شارژ این اسنایپر، یک تیر قدرتمند رها کنید.

اولین توانایی Northstar که با آن آشنا می شوید، Cluster Missile است. این قابلیت که عملکردی مشابه بمب های خوشه ای دارد، چندین موشک را به سمت تایتان ها می فرستد. با Vtol Hover او به سمت بالا رفته و روی هوا شناور خواهد ماند. بد نیست بدانید Northstar را تنها ربات بازی می توانیم بنامیم که پرواز می کند. طبیعتا هنگام تیراندازی دشمن ها، Vtol Hover کارساز خواهد بود.

Tether Trap و Flight Core سومین و چهارمین توانایی های این تایتان اسنایپ به دست هستند. با Tether Trap او مین هایی را به سمت زمین می فرستد که با آن ها، تایتان ها روی زمین گیر می کنند. بنابراین باید از فرصت به دست آمده بهترین استفاده را برده و خسارات زیادی به دشمن وارد نمایید. به واسطه Flight Core هم او ابتدا پرواز کرده و سپس چندین موشک را به سمت هدف می فرستد.

همیشه که نباید هجوم برد. گاهی اوقات برای پیروزی نیازمند یک دفاع هوشمندانه هستید. Legion با قابلیت های خود این مسئولیت را به عهده خواهد گرفت. اسلحه او یک مینی گان قدرتمند است که با تیرهای فراوان خود کابوس پایلوت ها را رقم می زند. فقط به یاد داشته باشید که پیش از استفاده، باید چندین ثانیه به انتظار بشینید تا مینی گان گرم شده و سپس شلیک نماید.

نخستین قابلیت او که Power Shot است، بسته به فاصله بین دشمن ها عملکردی متفاوت خواهد داشت. بدین معنی که نزدیکان را به عقب رانده و به تایتان های دورتر ضربه وارد می کند. با Mode Switch می توانید بین تیراندازی از محدوده نزدیک و دور یکی را انتخاب نمایید. Gun Shield و Smart Core هم به ترتیب موجب خواهند شد که دور اسلحه یک سپر دفاعی به وجود آمده و تایتان با مینی گان هر چیزی که جلویش قرار گرفته را با تیر بزنید.

اگر Scorch با مهارت استفاده از آتش معروف است، Tone هم با انفجارهای مهیب توانسته خود را بین قدرتمندترین تایتان ها قرار بدهد. اسلحه اصلی او Tracker 40mm نام داشته و گلوهای انفجاری نیمه اتوماتیک به دشمن ها شلیک می کند. اولین قابلیت Tone را Tracker Rockets می نامند که با آن می توانید موشک هایی به سمت هدف بفرستید. فراموش نکنید که برای استفاده از این توانایی، باید روی دشمن Lock On (قفل نشانه اسلحه روی دشمن) باشید.

برای این کار هم باید ابتدا سه تیر از Tracker 40mm به او بزنید. با Sonar Lock دشمن های پشت ساختمان ها مشخص خواهند شد. به واسطه Particle Wall این تایتان یک دیوار رو به رویش می سازد. جالب اینجاست تیرهای شما از این دیوار عبور کرده و Particle Wall تنها شلیک تایتان یا پایلوت های مقابل را خنثی می کند. Salvo Core را آخرین قابلیت Tone می نامند که یک مجموعه موشک رها می نماید. آن ها ابتدا به سمت دشمنانی که هدف گرفته اید می روند.

دو دوست؛ شاهد بخش داستانی خواهیم بود

هنگامی که نام سه گانه مدرن وارفر به میان می آید، چه چیزی را به یاد می آورید؟ شاید این سری المان های مثبت گوناگونی همانند گیم پلی هیجان انگیز، موسیقی کوبنده یا بخش چند نفره فراموش نشدنی داشته باشد اما مطمئنا با این پرسش ذهن خیلی ها به سمت داستان این عنوان می رود. نکته مهم هم همینجاست؛ کمپین تنها یک قسمت برای گذران وقت نیست.

بخش داستانی می تواند بازیکن ها را با دنیای بازی آشنا کرده و به واسطه ارائه یک تجربه به یاد ماندنی، بقیه بخش ها را بهتر جلوه دهد. متاسفانه چند سالی است این مسئله بین بازی های شوتر رعایت نشده و استودیوهای بازیسازی انگار از سر اجبار دست به ساخت کمپین می زنند. اوج این رفتارها را هم با بلک آپس 3 دیدیم که اکتیویژن با عنوانش شعور مخاطب ها را هدف قرار داده بود.

دنیای تایتان فال 1 پتانسیل های زیادی داشت ولی رسپاون به خوبی از آن ها استفاده نکرد. یکی از این پتانسیل ها را می توانیم بخش داستانی بنامیم. شاید شاهد بعضی توضیحات داستانی کوتاه بودیم ولی این ها نتوانستند عطش بازیکن ها برای آشنایی بیشتر با تایتان ها و پایلوت ها را کاهش دهند. Respawn با تایتان فال 2 آمده تا این کوتاهی خود را جبران نماید.

خبر خوب این است که Mackey McCandlish مسئولیت خیلی مهمی روی ساخت بخش تک نفره تایتان فال 2 داشته و همکاری او با Jesse Stern می تواند نوید یک کمپین هیجان انگیز باشد. Jesse Stern را که می شناسید؟ از او هم به عنوان یکی از نویسندگان مدرن وارفر یاد می کنند. بیایید ابتدا نگاهی به خلاصه داستان تایتان فال 2 بیندازیم تا ببینیم اعضای سابق اینفینیتی وارد چه خوابی برای بازیکن ها دیده اند.

جک کوپر همیشه می خواست تا به جرگه پایلوت ها بپیوندد. یکی از دوستانش که از کاربلدترین پایلوت های سیاره بوده، با دیدن اشتیاق او تصمیم می گیرد تا مخفیانه به کوپر آموزش هایی بدهد. متاسفانه طی یک اتفاق، کشتی فضایی این دو به یک سیاره سقوط کرده و با مرگ دوست کوپر، اکنون این تفنگدار عضو Frontier Militia باید ضمن مقابله با بیگانگان به مبارزه با نیروهای سازمان Interstellar Manufacturing Corporation پرداخته و از راز آن ها پرده بردارد.

خیلی کلیشه ای بود، نه؟ طبیعتا همین گونه است، ارائه یک کمپین به یاد ماندنی با این بستر داستانی فوق العاده تکراری کار هر کسی نیست. جدا از حضور McCandlish و Jesse Stern به عنوان سازندگان بخش تک نفره، المانی که توانسته ما را نسبت به این عنوان امیدوار سازد همراهی یک تایتان با پروتاگونیست است. پس از سقوط کشتی، BT-7274 که مالکش را از دست داده بود، باتری اش کم کم ضعیف می شود.

بنابراین کوپر به عنوان اولین هدف خود تصمیم می گیرد تا دوباره این تایتان را راه انداخته و به همراه او از این جهنم فرار کند. چیزی که خیلی دوست داریم Respawn آن را به نمایش بگذارد، رابطه بین انسان و ربات است؛ کوپر و BT-7274 شاید ابتدای راه چندان با هم راحت نباشند اما به خاطر بقا مجبورند به یکدیگر کمک کنند. چگونگی شکل گیری رابطه بین این دو و پیچیدگی آن می تواند به برگ برنده Respawn تبدیل شود.

با توجه به گفته های تیم سازنده، بخش داستانی بازی شاید خطی باشد اما به واسطه طراحی منطقه ها قابلیت انجام آن ها را از راه های گوناگون دارید. از مخفی کاری بگیرید تا استفاده از قابلیت های پارکور و اسلحه های گوناگون همگی بسته به انتخاب های شما هستند. همچنین استودیو سازنده برای گستردگی بیشتر مرحله ها المان های سبک پلتفرمر و پازل را به بخش کمپین افزوده است.

برای پیروزی به استراتژی های بیشتری نیاز خواهید داشت

اگر قسمت قبلی تنها سعی می کردید تا یک تایتان ظاهر نموده و به جان دشمن ها بیافتید، اینجا از این خبرها نیست. ریسپان با اضافه سازی مکانیزم های گوناگون به یک بالانس مناسب بین پایلوت ها و تایتان ها رسیده است. بنابراین پیش از رسیدن به ربات ها هم باید استراتژی های گوناگونی را به کار بگیرید. برای پایلوت ها، استودیو سازنده هفت مکانیزم متفاوت قرار داده اند.

یکی از آن ها قلاب را می توانیم قلاب ها بنامیم. با توجه به این که محیط های تایتان فال 2 معمولا مملوء از ساختمان های گوناگون است، بنابراین این قابلیت روی افزایش سرعت بازیکن تاثیر گذاشته و استفاده اش می تواند کار شما را راحت تر کند. شما با پایلوت ها می توانید چندین کار گوناگون انجام دهید. پرتاب چاقو برای ظاهر دشمنان پشت دیوار، ساخت یک کپی برای گمراهی و سر خوردن روی زمین از بقیه توانایی های جدید پایلوت ها هستند.

با انجام حرکات پارکور، سر خوردن روی زمین، حرکت روی دیوار و استفاده از سیم ها برای عبور از یک منطقه هم که با قسمت ابتدایی آشنا شده بودیم. ترکیب این مکانیزم های گسترده با قابلیت های تایتان موجب شده تا «استراتژی» نقش مهمتری را برای پیروزی ایفا نماید. شاید همان گونه که استودیو سازنده گفت، سرعت و تایتان فال دو کلمه هم معنی باشند اما این مسئله بدین معنی نیست که نباید با برنامه پیش بروید.

از مهمترین تغییرات گیم پلی، حذف سیستم Rodeo است. قسمت قبل می توانستید روی یک تایتان فرود آمده و با جداسازی پنل اصلی او، به این قسمت شلیک کرده و آسیب زیادی به ربات وارد نمایید. با تایتان فال 2 کمی این مسئله متفاوت بوده و این بار می توانید باتری تایتان ها را بدزدید. هر بار که این کار انجام می دهید از سلامتی تایتان ها کم خواهد شد. همچنین می توانید این باتری ها را به تایتان خود یا دوستان اهدا کنید تا سپر آن ها شارژ شود.

بازی برای پلی استیشن 4 به انتشار می رسد

تعداد دفعاتی که از عرضه تایتان فال 2 برای پلی استیشن 4 پرده برداشته شد را نمی دانیم. الکترونیک آرتز و استودیو سازنده بارها به این مسئله اشاره کرده اند. جدا از ساپورت نه چندان جالب Respawn از تایتان فال 1 و بعضی نقاط ضعف این عنوان، همین انتشار بازی تنها روی پلتفرم های مایکروسافت را می توانیم از دلایلی بنامیم که موفقیت های بازی ادامه دار نبودند.

خوشبختانه آن ها اشتباه خود را تکرار نکرده و می خواهند ضمن انتشار تایتان فال 2 برای اکس باکس وان و رایانه های شخصی، جنگ تایتان ها را به پلتفرم ژاپنی ها هم بیاورند. با توجه به جامعه چهل میلیونی پلی استیشن 4 و درس هایی که استودیو Respawn از تایتان فال 1 گرفته، طبیعتا این تصمیم به افزایش محبوبیت بازی کمک های زیادی خواهد کرد. بد نیست بدانید که تایتان فال 2 بیست و هشتم اکتبر به انتشار می رسد.

The post appeared first on .

به انتشار Titanfall 2 نزدیک می شویم؛ 6 نکته که باید پیش از تجربه بازی بدانید