Tagخوش

نگرش متفاوت خودروسازان به تکنولوژی خودروهای هوشمند؛ از خوش بینی محض تا ریسک تمام عیار

نگرش متفاوت خودروسازان به تکنولوژی خودروهای هوشمند؛ از خوش بینی محض تا ریسک تمام عیار

در سال های آغازین دهه کنونی، گوگل تنها شرکتی بود که منابع عظیم خود را صرف تکنولوژی اتومبیل های خودران کرد.

اما از سال 2016 با اعلام همکاری بسیاری از خودروسازان بزرگ و شرکت های فناوری به منظور توسعه اتومبیل های خودران اختصاصی، این روند تغییر کرده است.

انتظار می رود در سال 2017، نتایج این همکاری وارد خیابان ها شوند. تا پایان امسال، نمونه های اولیه زیادی از اتومبیل های خودران در شهرهایی مثل دیترویت، پیتزبورگ و آستین تحت آزمایش قرار خواهند گرفت.

اکثر این نمونه ها به لحاظ تکنولوژی با اتومبیل ساخت گوگل که سال هاست در عرصه فناوری پیشگام است، متفاوت هستند.

اکثر خودروسازان مطرح بصورت گام به گام فناوری خودران خود را توسعه می دهند و قصد دارند در نهایت نرم افزار را جایگزین توانایی های انسانی کنند. در مقابل، کمپانی گوگل مسیر متفاوتی را در پیش گرفته و دوست دارد پس از تکامل تکنولوژی خودران خود به یک باره با خودرویی بدون راننده وارد عرصه شده و دروازه ای را برای سرویس های به اشتراک گذاری خودرو یا مسیر باز کند.

در نمایشگاه CES امسال، تقریبا همه خودروسازان بزرگ از برنامه های خود برای تسریع پروژه اتومبیل های خودران رونمایی کردند.

بسیاری آخرین پروتوتایپ های خود را به نمایش گذاشتند، برخی دیگر نیز همکاری های خود با سایر کمپانی ها را رسانه ای کردند؛ تقریبا همه خودروسازان هم تا پایان امسال نمونه هایی را وارد خیابان های عمومی خواهند کرد.

سوال بزرگی که اینجا مطرح می شود اینست که آیا روش گام به گام یا تدریجی که اکثر خودروسازان آن را انتخاب کرده اند، روش درستی است؟

پیروان این روش از یک سیستم پنج مرحله ای که توسط انجمن بین المللی مهندسین صنعت خودرو شکل گرفته، برای توسعه اتومبیلی کاملا خودران استفاده می کنند.

بسیاری از خودروسازان در حال حاضر از سیستم های کمکی راننده مثل کروز کنترل پیشرفته – که با تشخیص سرعت اتومبیل پیش رو، سرعت خودرو را تنظیم می کند – و حفظ خودرو در بین خطوط (مرحله 1 و 2) در محصولاتشان استفاده می کنند. گام بعدی به سیستم های نیمه خودکار (مرحله 3 و 4) مربوط است که در مرحله پنجم و نهایی به اوج تکامل خود رسیده و توانایی هدایت خودکار را خواهند داشت.

اما سایر کمپانی ها مثل اوبر و ویمو معتقدند این روش از پایه اشتباه بوده و بجای مراحل تدریجی باید از همان ابتدا بر روی توسعه یک اتومبیل کاملا خودران تمرکز کرد.

به اعتقاد آنها سیستم های نیمه خودران به لحاظ امنیتی خطرناک هستند، زیرا جابجا شدن کنترل وسیله نقلیه بین انسان و نرم افزار می تواند مشکلات امنیتی زیادی به دنبال داشته باشد.

ایده ای که در پشت اتوماسیون مرحله 3 و 4 وجود دارد به این شکل است که نرم افزار خودرو می تواند رفت و آمدهای روزانه را کنترل کند، اما در شرایطی که قادر به هدایت خودرو نیست راننده را فراخوانده و کنترل وسیله نقلیه را به وی می سپارد.

این مساله مشکلاتی را بوجود می آورد، برای مثال رانندگی در حالت خودکار به احتمال زیاد باعث می شود راننده بر تمام شرایط محیط اطراف خود مسلط نباشد و در ثانیه های حساسی که از وی درخواست می شود کنترل وسیله نقلیه را در دست بگیرد، آمادگی لازم را نداشته باشد.

اگر درست چند ثانیه قبل از شرایط بحرانی که نیاز به عکس العمل سریع وجود دارد، کنترل خودرو به راننده واگذار شود، احتمال اینکه وی تصمیم اشتباهی بگیرد بسیار زیاد خواهد بود؛ زیرا اگر او از ابتدا مسئول هدایت اتومبیل خود باشد، دقت بیشتری به اطراف خود داشته و با تحلیل همه شرایط موجود می تواند تصمیم درستی اتخاذ کند.

مشکل مورد نظر سالهاست که در صنعت هوانوردی به خوبی قابل درک است. ثانیه هایی که کنترل هواپیما از حالت اتوپایلوت خارج شده و به خلبان محول می شود، بسیار خطرناک هستند.

علت این امر اینست که شاید در آن ثانیه ها، خلبان آمادگی لازم برای کنترل هواپیما و غلبه بر شرایط حاکم را نداشته باشد؛ علاوه بر این در صورت تکیه بیش از حد به سیستم اتوپایلوت، مهارت خلبان ها نیز به مرور افت می کند.

با توجه به این تفاسیر، طرفداران اتومبیل های کاملا خودران عقیده دارند که برای جلوگیری از خطرات بالقوه این چنینی، باید راننده را از چرخه کنترل خودرو خارج کرد.

نکته دیگر اینکه اگر اتومبیل ها از همان ابتدا کاملا خودران باشند، با اپلیکیشن های به اشتراک گذاری مسیر سفر مثل اوبر سازگارتر بوده و می توان نقشه شهرها و زیرساخت های شهری را به آنها اضافه کرد.

با این حال شیوه توسعه تدریجی، روش بهتری برای کمپانی های خودروساز است که از مدل تجاری فروش محصولات از طریق نمایندگی ها برخوردار هستند.

افرادی که خودرو می خرند، انتظار دارند وسیله نقلیه شان در همه نقاط شهری و هر شرایطی – مثل وضعیت های جوی متفاوت – قابل استفاده باشد؛ بنابراین خودروی کاملا خودرانی که در برخی مناطق جغرافیایی و شرایط جوی کارایی نداشته نباشد، اختراعی بیهوده است.

شیوه توسعه تدریجی همچنین به خودروسازان اجازه می دهد که محصولات خود را با طراحی های دلخواه ارایه کنند.

با وجود موارد اشاره شده، اکثر کمپانی های فعال در زمینه تکنولوژی های نوین بر خلاف خودروسازان تمایل دارند با جهش از روی روش تدریجی به یک خودروی کاملا خودران دست یابند.

این اختلاف نظر در سخنرانی مدیران شرکت های مختلف در CES 2017  قابل مشاهده بود.

در یکی از رویدادها، گیل پرت (Gill Pratt) مدیر انستیتوی تحقیقات تویوتا – که نقشی کلیدی در توسعه اتومبیل های خودران این کمپانی بر عهده دارد – تاکید کرد خودروی کاملا خودران مرحله 5 در آینده بسیار دوری قرار دارد و هنوز پیشرفت های لازم برای رانندگی خودکار حاصل نشده است.

به گفته وی برای رسیدن به رانندگی خودکار مرحله 5، هنوز سال ها و تست های شبیه سازی شده بسیار زیادی مورد نیاز است.

در زمان فعلی، تویوتا سعی می کند اتومبیل های خود را به مرحله چهارم که قادر است در شرایط رانندگی روزمره تحت نظارت راننده هدایت خودرو را در دست بگیرد، برساند.

اما در طرف مقابل صحبت های دیوید باگا (David Baga) مدیر اجرایی شبکه حمل و نقل لیفت بسیار خوشبینانه تر بود.

او در صحبت های خود در CES گفت که در پنج سال آینده نیمی از خودروها و در ده سال آتی تمامی ناوگان خودروهای این شرکت کاملا خودران خواهند بود.

در CES امسال، هیوندای نیز نمونه اولیه از اتومبیل خودران خود را به نمایش گذاشت.

این خودرو به دلیل استفاده از حسگرهای نه چندان گران، بر روی قیمت تمام شده کمتر تاکید داشت که گویای عزم هیوندای برای فروش اتومبیل های خودران خود به عموم مردم است.

آگوست سال گذشته، کمپانی فورد در بیانیه ای اعلام کرد که تا سال 2021 محصولاتی را با رانندگی خودکار سطح 4 – که نیازمند نظارت راننده و دخالت وی در شرایط حساس است – ارایه خواهد کرد.

در همان زمان این کمپانی آمریکایی بخش زیر مجموعه خود را با نام “جابجایی هوشمند فورد” (Ford Smart Mobility) تاسیس کرد.

این بخش بر روی توسعه سرویس های حمل و نقل مثل به اشتراک گذاری خودرو تمرکز کرده و در صورت دستیابی پیش از موعد به تکنولوژی کاملا خودران، فورد را چند گام جلوتر از رقبا قرار خواهد داد.

حدود یک سال پیش نیز جنرال موتور قراردادی را با لیفت برای توسعه اتومبیل های خودران امضا کرد.

فیات-کرایسلر هم وارد همکاری با گوگل شده است. این همکاری ها در صورت تحقق رویای اتومبیل خودران، برای جنرال موتورز و فیات-کرایسلر یک دستاورد بزرگ خواهند بود.

تابستان سال قبل، کمپانی آلمانی ب ام و نیز از همکاری خود با اینتل و موبایل آی خبر داد.

در بیانیه مطبوعاتی منتشر شده، اینتل حمایت خود از روش تدریجی را اعلام کرده و معرفی اتومبیل های خودران سطح 3 و 4 را قبل از سطح 5 پیش بینی نموده بود.

در CES 2017 این سه کمپانی اعلام کردند که در نیمه دوم امسال خودروهای خودران آزمایشی را به خیابان ها خواهند فرستاد.

شاید سال بعد، با هجوم انبوهی از اتومبیل های خودران به سطح خیابان دریافت بهتری نسبت به این تکنولوژی داشته باشیم.

در این بین البته ویمو که زیر مجموعه گوگل به شمار می رود، بعد از هفت سال تحقیق و توسعه فشار زیادی تحمل خواهد کرد.

اوبر نیز باید برخی مشکلات مربوط به نادیده گرفته شدن محدوده های اختصاصی دوچرخه سواران را برطرف کند.

تاکنون، اکثر خودروسازان فقط همکاری های خود را رسانه ای نموده و با چند کانسپت خودنمایی کرده اند. اما برخی هم هستند که برنامه هایی برای تست اتومبیل های خودران در خیابان های عمومی دارند.

زمان مشخص خواهد کرد که کدام کمپانی های خودروساز به یک فناوری خودران اختصاصی دست خواهند یافت و کدام کمپانی ها مجبور خواهند شد از فناوری سایرین تحت لیسانس استفاده کنند.

The post appeared first on .

نگرش متفاوت خودروسازان به تکنولوژی خودروهای هوشمند؛ از خوش بینی محض تا ریسک تمام عیار

روزیاتو: ۱۰ راهکار برای خوش عکس تر شدن

روزیاتو: ۱۰ راهکار برای خوش عکس تر شدن

تب داغ عکس گرفتن و سلفی، باعث شده که امروزه بسیاری از افراد برای نشان دادن بهترین حالت های خود در تصاویری که می گیرند، تلاش بسیاری کنند. اگرچه همگی ما با عبارت فتوژنیک بودن یا همان استعداد ذاتی خوب ظاهر شدن در عکس آشنا هستیم با این حال باور داریم که می توان با به کارگیری روش های هوشمندانه و گاهی علمی، تصویری بهتر از خود را ارائه داد.

روزیاتو در یکی از یادداشت های اخیر خود به راهکارهایی پیرامون همین مسئله پرداخته است و از شما نیز دعوت به عمل می آوریم در صورت تمایل خواننده ی این مطلب جالب باشید.

The post appeared first on .

روزیاتو: ۱۰ راهکار برای خوش عکس تر شدن

تب داغ عکس گرفتن و سلفی، باعث شده که امروزه بسیاری از افراد برای نشان دادن بهترین حالت های خود در تصاویری که می گیرند، تلاش بسیاری کنند. اگرچه همگی ما با عبارت فتوژنیک بودن یا همان استعداد ذاتی خوب ظاهر شدن در عکس آشنا هستیم با این حال باور داریم که می توان با به کارگیری روش های هوشمندانه و گاهی علمی، تصویری بهتر از خود را ارائه داد.

روزیاتو در یکی از یادداشت های اخیر خود به راهکارهایی پیرامون همین مسئله پرداخته است و از شما نیز دعوت به عمل می آوریم در صورت تمایل خواننده ی این مطلب جالب باشید.

The post appeared first on .

روزیاتو: ۱۰ راهکار برای خوش عکس تر شدن

به عصر «فرا-دستگاه» خوش آمدید

به عصر «فرا-دستگاه» خوش آمدید

یکی از معروف ترین تفسیرها از جهان تکنولوژی در دهه اخیر، زمانی بود که استیو جابز آیپد را در دست گرفت، آن را معرفی کرد و خبر از ورود به عصر «فرا-پی‌سی» داد. در آن زمان استیو جابز به شکل مشخص در مورد «آیپد» می گفت و انتظار داشت که همین محصول یاری دهنده ای باشد برای فراموش کردن کامپیوترهای شخصی، و امروز با نگاهی بر پیکره دنیای تکنولوژی می توان به راحتی دید که در جهانی فرا-پی‌سی زندگی می کنیم.

البته همانطور که خود جابز اشاره داشت، نظر او به معنای حذف کامل و صد درصد کامپیوترهای شخصی از جهان تکنولوژی امروزی نبود. وی باور داشت که کامپیوترها، وظایفی تخصصی تر را برعهده خواهند گرفت؛ همانند وظیفه ای که یک کامیون در جهان حمل و نقل ایفا می کند.

با نگاهی بر راهی که جهان تکنولوژی تا کنون پیموده، عجیب نیست اگر ادعا کنیم که امروز در جهانی «فرا-تبلت» و «فرا-موبایل» زندگی می کنیم. حتی بی راه نیست اگر اذعان کنیم که در حال وارد شدن به دنیای «فرا-دستگاه» هستیم.

نظرات ارائه شده از سوی جابز حتی در آن زمان منطقی به نظر می رسیدند چرا که تقاضا برای کامپیوترهای شخصی رو به کاهش بود و حالا می توان دید که در سال های اخیر، بالاترین مقطع تقاضا برای این دسته از محصولات در سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۱ رقم خورده و از آن پس، شاهد کاهش یافتن فروش آنها هستیم.

این اتفاق برای تبلت ها نیز رخ داده است. در حالی که بسیاری -از جمله جابز- باور داشتند که تبلت ها روزی جایگزین کامپیوترهای شخصی می شوند، به شکل جهانی این اتفاق هیچگاه رخ نداد و ساده می توان گفت که به جز چند استثنا، تبلت نتوانست به مرکز پردازش کامپیوتری بدل گردد.

در این بین بد نیست بدانیم که بالاترین حجم تقاضا برای تبلت ها نیز در سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۳ رقم خورد -تنها دو سال پس از رسیدن کامپیوترهای شخصی به نهایت ظرفیت خود- و از آن زمان، دوره به دوره رقم مورد تقاضا برای این محصولات رو به کاهش بوده است.

کم کم شاهد رخ دادن همین اتفاق در دنیای موبایل هم هستیم. هنوز کمی برای این پیش بینی زود است، اما می توان انتظار داشت که در ۱۲ الی ۱۸ ماه آتی این اتفاق رخ داده و کاهش تقاضا برای موبایل های هوشمند نیز قابل مشاهده باشد. در این میان بیراه نیست اگر تصور کنیم که دوره اوج درخواست کاربران برای خرید یک موبایل، سه ماهه چهارم ۲۰۱۵ بوده است. (صحیح با غلط بودن این پیش بینی، مدتی دیگر مشخص می شود) در اینجا دوباره می بینیم که پس از دو سال از رو به زوال رفتن تقاضا برای تبلت ها، دنیای موبایل ها زیر و رو شده است.

این تنها نظر یک شخص نیست. تحلیلگران بسیاری باور دارند که دوره به دوره، باید انتظار فروش موبایل های کمتری را داشت و از طرفی، حتی خود سازندگان تلفن های هوشمند هم بر این باورند که مدتی قبل، دوره ی «پیک موبایل» را پشت سر گذاشته ایم.

امروزه کامپیوترهای شخصی و تبلت ها تا حدی از نظر دور شده اند اما کاهش تقاضا برای موبایل ها به هیچ عنوان به معنای رخ دادن اتفاق مشابه برای تلفن های هوشمند و حذف تقریبی آنها نیست. امروزه در بخش هایی از جهان، موبایل ها تبدیل شده اند به مهم ترین، و البته تنها گجتی که کار پردازش کامپیوتری را برای کاربر انجام می دهد چرا که این دسته از افراد اصلا به دنیای کامپیوتر و تبلت دسترسی نداشته اند.

از طرف دیگر کاملاً مشخص است که موبایل ها، با آن سیستم عامل های فرهیخته و اپلیکیشن های پر زرق و برق شان، آینده دنیای تکنولوژی و رایانش شخصی نیستند.

راستش را بخواهید، هنوز هیچ جایگزینی هم برای موبایل ها قابل تصور نیست. بله، چند دسته بندی جدید ایجاد شده اند اما هیچ یک پتانسیل و یارای رسیدن به سطح محبوبیت تلفن های هوشمند (فروش سالانه چند صد میلیون دستگاه) را ندارند و نمی توانند دامنه دنیای تکنولوژی را دست خوش تحولی حتی کوچک، مانند کامپیوتر های شخصی، تبلت ها و اسمارت فون ها کنند.

کدام جایگزینی مناسب است؛ ابزارهای پوشیدنی؟ هدست های واقعیت مجازی یا افزوده؟ خیر. تصور می کنید هر یک از این دسته بندی ها بتواند سالانه فروشی بیشتر از یک میلیارد دستگاه را تجربه کرده و تاثیری شگرف بر زندگی کاربران و نوع تعامل آنها با دنیای فناوری داشته باشد؟

در عوض، به نظر می رسد که آینده پردازش کامپیوتری به پلتفرم های مستقل از نوع دستگاه گره خورده باشد. پلتفرم هایی که نه به نوع سخت افزار شما اهمیت می دهند و نه اهمیتی به نرم افزار/ سیستم عامل تان می دهند. در این بین نمی توان از پلتفرم های «صدا-محور» یادی نکرد. دستیارهایی صوتی که نیروی مورد نیازشان را از سرورهای عظیم و کلاود-محور دریافت می کرده و هوشمندی را نیز الگوریتم های مرتبط با یادگیری عمیق به دست می آورند.

در این گونه از رایانش، نیاز نیست درون دستگاه ها، مانند کامپیوترهای شخصی، قدرت پردازشی بالایی قرار گیرد چرا که در اصل بیشتر اتفاقات در فضای ابری رخ می دهد. در اصل ساده ترین ابزارها از نظر قدرت پردازشی هم می توانند از پلتفرم های ابری بهره مند شوند. تنها کافیست گجت به ارتباط بی سیم اینترنت و ورودی/ خروجی صدا دسترسی داشته باشد.

مشخصاً همه انتظاراتی که کاربران از ابزارهای مدرن خود دارند، در حال حاضر توسط پلتفرم های هوشمند قابل انجام نیست. اما همین حالا، اینکه می توانیم با صدای خود به گجت های مان دستوری داده، اطلاعاتی بگیریم و اقدامی انجام دهیم، خود به منزله آن است که در حال وارد شدن به یک دوره جذاب و البته کمتر متکی به دستگاه های سنتی هستیم.

پیامدهای این دگرسویی البته عمیق هستند. برای شرکتی همچون اپل که در درجه اول یک تولید کننده سخت افزار است، همین مسئله حکم یک کابوس وحشتناک را دارد؛ جایی که قدرت اصلی اپل، یعنی تولید ابزارهای بهتر به شکل سالانه، از سوی کاربران کمتری مورد قدردانی قرار خواهد گرفت. بی دلیل نیست که در سال های اخیر، اپل هم تمرکزی ویژه بر ارائه سرویس های مختلف داشته است.

سایر سازندگان سخت افزار با چالشی عظیم تر دست به گریبان خواهند بود. مشغول مبارزه برای تولید دسته بندی های تازه در بین گجت ها و یا زنده نگه داشتن دسته بندی های قبلی می شوند، در حالی که حضور داشتن در چنین جایگاهی، بسیار دشوارتر از حد تصور است.

خلق، خرید و یا همکاری در زمینه سرویس هایی که در همه پلتفرم ها و سخت افزارها مورد استفاده باشند، راه حلی بسیار مهم برای بقا و موفقیت در دینای تکنولوژیک‌تر از همیشه‌ی فرداست.

نباید اشتباه کرد. همچنان برای امور تخصصی، از کامپیوترهای شخصی استفاده می شود. برای وب گردی راحت تر، از تبلت ها بهره گرفته می شود و همانطور که انتظار می رفت، تقاضا برای این ابزارها کاهش یافته ولی آنها همچنان وجود دارد و قرار نیست حذف شوند. تنها مانند سابق، به شدت فراگیر نیستند. بر همین اساس، گذار ما به دوره فرا-دستگاه نیز قرار نیست با حذف کامل موبایل، تبلت و کامپیوتر همراه شود.

این ابزارها یا دسته بندی های مشابه، همچنان مورد نیاز خواهند بود تا بتوانند پلتفرم های هوشمند و ابری را در اختیارمان قرار دهند. با این حال، سازندگان سخت افزار برای بقا باید به گونه ای دیگر به دنیای تکنولوژی نگاه کنند. تغییر و تحولی که در راه است، می تواند نوید دهنده موقعیت هایی عالی و یا چالش هایی غیر منتظره برای شرکت ها باشد.

The post appeared first on .

به عصر «فرا-دستگاه» خوش آمدید

یکی از معروف ترین تفسیرها از جهان تکنولوژی در دهه اخیر، زمانی بود که استیو جابز آیپد را در دست گرفت، آن را معرفی کرد و خبر از ورود به عصر «فرا-پی‌سی» داد. در آن زمان استیو جابز به شکل مشخص در مورد «آیپد» می گفت و انتظار داشت که همین محصول یاری دهنده ای باشد برای فراموش کردن کامپیوترهای شخصی، و امروز با نگاهی بر پیکره دنیای تکنولوژی می توان به راحتی دید که در جهانی فرا-پی‌سی زندگی می کنیم.

البته همانطور که خود جابز اشاره داشت، نظر او به معنای حذف کامل و صد درصد کامپیوترهای شخصی از جهان تکنولوژی امروزی نبود. وی باور داشت که کامپیوترها، وظایفی تخصصی تر را برعهده خواهند گرفت؛ همانند وظیفه ای که یک کامیون در جهان حمل و نقل ایفا می کند.

با نگاهی بر راهی که جهان تکنولوژی تا کنون پیموده، عجیب نیست اگر ادعا کنیم که امروز در جهانی «فرا-تبلت» و «فرا-موبایل» زندگی می کنیم. حتی بی راه نیست اگر اذعان کنیم که در حال وارد شدن به دنیای «فرا-دستگاه» هستیم.

نظرات ارائه شده از سوی جابز حتی در آن زمان منطقی به نظر می رسیدند چرا که تقاضا برای کامپیوترهای شخصی رو به کاهش بود و حالا می توان دید که در سال های اخیر، بالاترین مقطع تقاضا برای این دسته از محصولات در سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۱ رقم خورده و از آن پس، شاهد کاهش یافتن فروش آنها هستیم.

این اتفاق برای تبلت ها نیز رخ داده است. در حالی که بسیاری -از جمله جابز- باور داشتند که تبلت ها روزی جایگزین کامپیوترهای شخصی می شوند، به شکل جهانی این اتفاق هیچگاه رخ نداد و ساده می توان گفت که به جز چند استثنا، تبلت نتوانست به مرکز پردازش کامپیوتری بدل گردد.

در این بین بد نیست بدانیم که بالاترین حجم تقاضا برای تبلت ها نیز در سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۳ رقم خورد -تنها دو سال پس از رسیدن کامپیوترهای شخصی به نهایت ظرفیت خود- و از آن زمان، دوره به دوره رقم مورد تقاضا برای این محصولات رو به کاهش بوده است.

کم کم شاهد رخ دادن همین اتفاق در دنیای موبایل هم هستیم. هنوز کمی برای این پیش بینی زود است، اما می توان انتظار داشت که در ۱۲ الی ۱۸ ماه آتی این اتفاق رخ داده و کاهش تقاضا برای موبایل های هوشمند نیز قابل مشاهده باشد. در این میان بیراه نیست اگر تصور کنیم که دوره اوج درخواست کاربران برای خرید یک موبایل، سه ماهه چهارم ۲۰۱۵ بوده است. (صحیح با غلط بودن این پیش بینی، مدتی دیگر مشخص می شود) در اینجا دوباره می بینیم که پس از دو سال از رو به زوال رفتن تقاضا برای تبلت ها، دنیای موبایل ها زیر و رو شده است.

این تنها نظر یک شخص نیست. تحلیلگران بسیاری باور دارند که دوره به دوره، باید انتظار فروش موبایل های کمتری را داشت و از طرفی، حتی خود سازندگان تلفن های هوشمند هم بر این باورند که مدتی قبل، دوره ی «پیک موبایل» را پشت سر گذاشته ایم.

امروزه کامپیوترهای شخصی و تبلت ها تا حدی از نظر دور شده اند اما کاهش تقاضا برای موبایل ها به هیچ عنوان به معنای رخ دادن اتفاق مشابه برای تلفن های هوشمند و حذف تقریبی آنها نیست. امروزه در بخش هایی از جهان، موبایل ها تبدیل شده اند به مهم ترین، و البته تنها گجتی که کار پردازش کامپیوتری را برای کاربر انجام می دهد چرا که این دسته از افراد اصلا به دنیای کامپیوتر و تبلت دسترسی نداشته اند.

از طرف دیگر کاملاً مشخص است که موبایل ها، با آن سیستم عامل های فرهیخته و اپلیکیشن های پر زرق و برق شان، آینده دنیای تکنولوژی و رایانش شخصی نیستند.

راستش را بخواهید، هنوز هیچ جایگزینی هم برای موبایل ها قابل تصور نیست. بله، چند دسته بندی جدید ایجاد شده اند اما هیچ یک پتانسیل و یارای رسیدن به سطح محبوبیت تلفن های هوشمند (فروش سالانه چند صد میلیون دستگاه) را ندارند و نمی توانند دامنه دنیای تکنولوژی را دست خوش تحولی حتی کوچک، مانند کامپیوتر های شخصی، تبلت ها و اسمارت فون ها کنند.

کدام جایگزینی مناسب است؛ ابزارهای پوشیدنی؟ هدست های واقعیت مجازی یا افزوده؟ خیر. تصور می کنید هر یک از این دسته بندی ها بتواند سالانه فروشی بیشتر از یک میلیارد دستگاه را تجربه کرده و تاثیری شگرف بر زندگی کاربران و نوع تعامل آنها با دنیای فناوری داشته باشد؟

در عوض، به نظر می رسد که آینده پردازش کامپیوتری به پلتفرم های مستقل از نوع دستگاه گره خورده باشد. پلتفرم هایی که نه به نوع سخت افزار شما اهمیت می دهند و نه اهمیتی به نرم افزار/ سیستم عامل تان می دهند. در این بین نمی توان از پلتفرم های «صدا-محور» یادی نکرد. دستیارهایی صوتی که نیروی مورد نیازشان را از سرورهای عظیم و کلاود-محور دریافت می کرده و هوشمندی را نیز الگوریتم های مرتبط با یادگیری عمیق به دست می آورند.

در این گونه از رایانش، نیاز نیست درون دستگاه ها، مانند کامپیوترهای شخصی، قدرت پردازشی بالایی قرار گیرد چرا که در اصل بیشتر اتفاقات در فضای ابری رخ می دهد. در اصل ساده ترین ابزارها از نظر قدرت پردازشی هم می توانند از پلتفرم های ابری بهره مند شوند. تنها کافیست گجت به ارتباط بی سیم اینترنت و ورودی/ خروجی صدا دسترسی داشته باشد.

مشخصاً همه انتظاراتی که کاربران از ابزارهای مدرن خود دارند، در حال حاضر توسط پلتفرم های هوشمند قابل انجام نیست. اما همین حالا، اینکه می توانیم با صدای خود به گجت های مان دستوری داده، اطلاعاتی بگیریم و اقدامی انجام دهیم، خود به منزله آن است که در حال وارد شدن به یک دوره جذاب و البته کمتر متکی به دستگاه های سنتی هستیم.

پیامدهای این دگرسویی البته عمیق هستند. برای شرکتی همچون اپل که در درجه اول یک تولید کننده سخت افزار است، همین مسئله حکم یک کابوس وحشتناک را دارد؛ جایی که قدرت اصلی اپل، یعنی تولید ابزارهای بهتر به شکل سالانه، از سوی کاربران کمتری مورد قدردانی قرار خواهد گرفت. بی دلیل نیست که در سال های اخیر، اپل هم تمرکزی ویژه بر ارائه سرویس های مختلف داشته است.

سایر سازندگان سخت افزار با چالشی عظیم تر دست به گریبان خواهند بود. مشغول مبارزه برای تولید دسته بندی های تازه در بین گجت ها و یا زنده نگه داشتن دسته بندی های قبلی می شوند، در حالی که حضور داشتن در چنین جایگاهی، بسیار دشوارتر از حد تصور است.

خلق، خرید و یا همکاری در زمینه سرویس هایی که در همه پلتفرم ها و سخت افزارها مورد استفاده باشند، راه حلی بسیار مهم برای بقا و موفقیت در دینای تکنولوژیک‌تر از همیشه‌ی فرداست.

نباید اشتباه کرد. همچنان برای امور تخصصی، از کامپیوترهای شخصی استفاده می شود. برای وب گردی راحت تر، از تبلت ها بهره گرفته می شود و همانطور که انتظار می رفت، تقاضا برای این ابزارها کاهش یافته ولی آنها همچنان وجود دارد و قرار نیست حذف شوند. تنها مانند سابق، به شدت فراگیر نیستند. بر همین اساس، گذار ما به دوره فرا-دستگاه نیز قرار نیست با حذف کامل موبایل، تبلت و کامپیوتر همراه شود.

این ابزارها یا دسته بندی های مشابه، همچنان مورد نیاز خواهند بود تا بتوانند پلتفرم های هوشمند و ابری را در اختیارمان قرار دهند. با این حال، سازندگان سخت افزار برای بقا باید به گونه ای دیگر به دنیای تکنولوژی نگاه کنند. تغییر و تحولی که در راه است، می تواند نوید دهنده موقعیت هایی عالی و یا چالش هایی غیر منتظره برای شرکت ها باشد.

The post appeared first on .

به عصر «فرا-دستگاه» خوش آمدید

رونمایی انویدیا از گرافیک قدرتمند و خوش قیمت GeForce GTX 1060

رونمایی انویدیا از گرافیک قدرتمند و خوش قیمت GeForce GTX 1060

همانطور که انتظار می رفت کمپانی انویدیا امروز یعنی هشتم جولای 2016 از گرافیک GeForce GTX 1060 با قیمت منصفانه زیر 300 دلار آمریکا رونمایی کرد. این گرافیک در تاریخ 19 جولای (سه شنبه، ۲۹ تیر ۱۳۹۵) در دو مدل کاستوم و رفرنس با قیمت 249 دلار در اختیار طرفداران سراسر جهان قرار خواهد گرفت.

به گزارش و به نقل از GeForce GTX 1060 ، جدیدترین گرافیک انویدیا است که قدرتی معامل یا بیشتر از GeForce GTX 980 را با نصف قیمت این گرافیک در اختیار طرفداران قرار می دهد. قیمت مدل کاستوم GTX 1060 در آمریکا 249 دلار و نیز قیمت founders edition بر پایه مدل رفرنس نیز 299 دلار است. این گرافیک به لطف معماری پاسکال 16 نانومتری، قدرت بالایی را در اختیار طرفداران قرار داده و همچنین عملکرد خوبی در زمینه اورکلاک نیز نشان می دهد. سرعت ساعت این گرافیک در حالت عادی 1506 مگاهرتز است و با اورکلاک به 1708 مگاهرتز ارتقا پیدا خواهد کرد.

بر خلاف شایعه ها تاکنون هیچ گونه خبری رسمی در مورد مدل 3 گیگ این گرافیک منتشر نشده و جزئیات ذکر شده مربوط به مدل 6 گیگ هستند. بر اساس شایعه ها قیمت مدل 3 گیگ این گرافیک 149 دلار خواهد بود.

لازم به ذکر است که GeForce 1060 نیز از پیکربندی مرجع نمایش پاسکال شامل Display Port 1.4 ، HDMI 2.0 و یک درگاه تکی DVI بهره مند است. این گرافیک حداکثر از 120 وات برق استفاده می کند و این برق نیز از طریق یک کانکتور 6 پین تامین می شود. GTX 1060 از تکنولوژی SLI بهره مند نیست و این موضوع احتمالا به معنای آن است که مدل GP106 (نوع هسته گرافیک GeForce 1060) از قابلیت چند گرافیک پشتیبانی نمی کنند.

رونمایی انویدیا از گرافیک قدرتمند و خوش قیمت GeForce GTX 1060

همانطور که انتظار می رفت کمپانی انویدیا امروز یعنی هشتم جولای 2016 از گرافیک GeForce GTX 1060 با قیمت منصفانه زیر 300 دلار آمریکا رونمایی کرد. این گرافیک در تاریخ 19 جولای (سه شنبه، ۲۹ تیر ۱۳۹۵) در دو مدل کاستوم و رفرنس با قیمت 249 دلار در اختیار طرفداران سراسر جهان قرار خواهد گرفت.

به گزارش و به نقل از GeForce GTX 1060 ، جدیدترین گرافیک انویدیا است که قدرتی معامل یا بیشتر از GeForce GTX 980 را با نصف قیمت این گرافیک در اختیار طرفداران قرار می دهد. قیمت مدل کاستوم GTX 1060 در آمریکا 249 دلار و نیز قیمت founders edition بر پایه مدل رفرنس نیز 299 دلار است. این گرافیک به لطف معماری پاسکال 16 نانومتری، قدرت بالایی را در اختیار طرفداران قرار داده و همچنین عملکرد خوبی در زمینه اورکلاک نیز نشان می دهد. سرعت ساعت این گرافیک در حالت عادی 1506 مگاهرتز است و با اورکلاک به 1708 مگاهرتز ارتقا پیدا خواهد کرد.

بر خلاف شایعه ها تاکنون هیچ گونه خبری رسمی در مورد مدل 3 گیگ این گرافیک منتشر نشده و جزئیات ذکر شده مربوط به مدل 6 گیگ هستند. بر اساس شایعه ها قیمت مدل 3 گیگ این گرافیک 149 دلار خواهد بود.

لازم به ذکر است که GeForce 1060 نیز از پیکربندی مرجع نمایش پاسکال شامل Display Port 1.4 ، HDMI 2.0 و یک درگاه تکی DVI بهره مند است. این گرافیک حداکثر از 120 وات برق استفاده می کند و این برق نیز از طریق یک کانکتور 6 پین تامین می شود. GTX 1060 از تکنولوژی SLI بهره مند نیست و این موضوع احتمالا به معنای آن است که مدل GP106 (نوع هسته گرافیک GeForce 1060) از قابلیت چند گرافیک پشتیبانی نمی کنند.

رونمایی انویدیا از گرافیک قدرتمند و خوش قیمت GeForce GTX 1060

۶ عادت برجسته خوش صحبت ترین انسان های روی زمین

۶ عادت برجسته خوش صحبت ترین انسان های روی زمین

برخی از افراد استعداد عجیبی در صحبت کردن دارند و می توانند با هر کسی در مورد هر چیزی صحبت کنند. این در حالی است که برخی دیگر حتی در صحبت های کوتاه روزمره نیز دچار مشکل می شوند. چیزی که این دو گروه را از یکدیگر متمایز می کند حرفی که برای گفتن دارند نیست. موضوع بر سر مهارت های ارتباطی است که تقویتشان می تواند به شما اجازه دهد هر گفتگویی را با هر کسی ادامه دهید.

آنه گرین، مدیرعامل یک شرکت آموزشی فعال در زمینه ی ارتباطات و رسانه ها که چهره هایی نظیر ریچارد برانسون نیز در میان مشتریانشان به چشم می خورد، در این باره می گوید: «یک مکالمه ی خوب نیازمند بده بستان است؛ درست مثل توپی که در بازی والیبال میان بازیکنان رد و بدل می شود و در هوا معلق می ماند. وقتی کسی سؤالی را متوجه شما می کند، مثل این است که توپ به سمت شما پرتاب شده باشد. همیشه باید پاسخی به سؤال طرف مقابل خود بدهید که بتواند مکالمه را در جریان نگه دارد. یعنی توپ مکالمه را دوباره به سمت طرف مقابل خود هدایت کنید و اجازه ندهید روی زمین بیافتد».

به گفته ی گرین، مثلاً اگر از یک موسیقیدان پرسیده شود «چه نوعی موسیقی می نوازید؟»، پاسخی مثل «چند نوع موسیقی مختلف» بلافاصله مکالمه را به بن بست می کشاند. او می گوید: «پاسخی اثربخش تر به همان سؤال می تواند چیزی شبیه این باشد: من به نواختن انواع مختلفی از موسیقی می پردازم. بیست و چند سالم که بود، در جنوب کشور بخش اعظم وقتم را به نواختن موسیقی کانتری می گذراندم. از آن به بعد نیز این نوع موسیقی را به سبک امروزی ام در شهر نیویورک نیز وارد کرده ام. این پاسخ دستمایه ای در اختیار طرف مقابل قرار می دهد که می تواند روی آن بیشتر کار کند. این، انگیزه ی دو طرف برای ادامه ی مکالمه را تحریک خواهد کرد».

در نظر گرفتن مکالمه به مثابه بازی والیبال، به جریان یافتن مکالمه بین شما و طرف مقابلتان کمک خواهد کرد. اما اگر می خواهید واقعاً خوش صحبت باشید و بتوانید مکالمه های بیشتری را با موفقیت پیش ببرید، باید مهارت های ارتباطی بیشتری در جعبه ابزار خود داشته باشید. ۶ عادت سخنوران حرفه ای و خوش صحبت  ترین افراد را در ادامه خواهید خواند. هر بار که وارد مکالمه ی تازه ای می شوید این ۶ عادت را تمرین کنید:

۱- افراد خوش صحبت بیش از آنکه صحبت کنند گوش می دهند

نکته ی جالبی که در مورد اکثر انسان های خوش صحبت وجود دارد این است که حرف زدن مهم ترین مهارت آنها نیست؛ بلکه بیشتر گوش کردن است که آنها را به عنوان یک فرد خوش صحبت در ذهن دیگران جا می اندازد. به گفته ی سلسته هیدلی، مجری یک برنامه ی رادیویی، متأسفانه هنر گوش کردن مهارتی است که توجه زیادی به آن نمی شود؛ اغلب افراد ترجیح می دهند صحبت کنند. او در سخنرانی تد خود در سال ۲۰۱۵ با عنوان «۱۰ توصیه برای داشتن مکالمه ای بهتر» گفت: «هر کدام از ما وقتی صحبت می کنیم، احساس می کنیم اوضاع را تحت کنترل داریم. فکر می کنیم لازم نیست به چیزهایی که علاقه ای به شنیدنشان نداریم گوش دهیم. دوست داریم در مرکز توجه باقی بمانیم و به این طریق هویت خود را برجسته تر کنیم».

علت دیگری که باعث می شود حرف زدن را بیشتر از گوش کردن دوست داشته باشیم این است که هنگام گوش کردن به راحتی ممکن است حواسمان پرت شود. هیدلی می گوید یک فرد معمولی در حالت عادی به طور متوسط ۲۲۵ کلمه در دقیقه حرف می زند. این در حالی است که ما می توانیم تا ۵۰۰ کلمه در دقیقه را بشنویم و پردازش کنیم. او در ادامه می گوید: «به همین دلیل است که ذهن ما شروع می کند به پر کردن جای خالی ۲۷۵ کلمه ی دیگر. توجه کردن به یک نفر دیگر و آنچه که می گوید نیازمند تلاش و صرف انرژی است. اگر نتوانید از پس این کار بر بیایید، نمی توانید مکالمه ی خوبی داشته باشید».

۲- لزوماً تجربیات شخصی خود را وارد مکالمه نمی کنند

سخنوران خوش صحبت، وقتی لزومی ندارد تجربه ی شخصی خود را وارد موضوع نمی کنند. به گفته ی هیدلی، وقتی کسی می گوید یکی از اعضای خانواده اش را از دست داده است، نباید شروع کنید از تجربه ی مشابهی که خودتان داشته اید صحبت کنید.

او در این باره می گوید: «اگر طرف مقابل شما در مورد مشکلاتی صحبت می کند که در محل کار خود با آنها روبروست، در مورد اینکه چقدر از کار خود تنفر دارید برای او صحبت نکنید. این دو هیچ گاه قابل مقایسه نیستند. هر تجربه ای جنبه ی شخصی دارد. به علاوه، صحبت بر سر شخص شما نیست. لازم نیست از این فرصت برای اثبات توانایی های خود یا دشواری هایی که با آنها مواجه شده اید استفاده کنید. مکالمه فرصتی برای اثبات برتری نیست».

۳- اگر چیزی را متوجه نمی شوند از به زبان آوردنش ابایی ندارند

مارک لوی، رئیس یک شرکت فعال در زمینه ی برندینگ می گوید یک سخنور خوب، از اینکه نشان دهد چیزی را نفهمیده ابایی ندارد. او می گوید: «بسیاری از افراد تنها به این دلیل که می خواهند خودشان را دانای کل و بی نقص نشان دهند وجهه ی خود را از بین می برند. اما در جریان قرار دادن طرف مقابل نسبت به نفهمیدن گفته هایش می تواند اشتیاق آنها به ارائه ی توضیحات تکمیلی را بالا ببرد».

لوی توصیه می کند اگر جایی از صحبت های طرف مقابل خود را متوجه نشدید، با چنین جملاتی این موضوع را به اطلاع او برسانید: «می خواهم مطمئن شوم منظورتان را درست فهمیده ام. می توانید چیزی که گفتید را با بیانی متفاوت تکرار کنید؟»

او می گوید: «طرف مقابل شما نه تنها احساس می کند حرف هایش شنیده شده، بلکه از اینکه بخواهد منظورش را به شکل متفاوتی بیان کند خوشحال خواهد شد».

۴- زیاد مطالعه می کنند

نویسنده ای به نام سوزان بیتس توصیه می کند با مطالعه و بالا بردن آگاهی خود در زمینه های مختلف، بر جذابیت خود بیافزایید. او می گوید: «جسارت این را داشته باشید که به مطالبی فرا تر از علایق و سلایق شخصی تان نیز گریزی بزنید؛ مطالبی که می توانند به یک مکالمه حیات تازه ای ببخشند. خود را با طرف مقابلتان هماهنگ کنید و نسبت به دیدگاه های آنان کنجکاو باشید».

لوی اضافه می کند داشتن مطالعه ی کافی به شما اجازه می دهد از حوزه های دیگر نیز چیزی برای گفتن داشته باشید: «وقتی یک فعال حوزه ی کسب و کار می خواهد در یک مکالمه منظور خود را برساند، برای این کار از مفهوم یا روایتی در حوزه ی کسب و کار بهره می گیرد. اما این موضوعات بعد از مدتی کهنه می شوند. همه ی کسانی که در حوزه ی کسب و کار فعالیت دارند این حرف ها را شنیده اند. اینجاست که لازم است در عین حفظ ارتباط و انسجام کلی، به حوزه ای متفاوت گریزی بزنید».

۵- به دنبال نشانه می گردند

یک سخنور حرفه ای با چشم هایش نیز گوش می کند و زبان بدن طرف مقابل و یا تغییراتی که در خلق و خویش رخ می دهد را رصد می کند. این نشانه ها حاوی اطلاعاتی هستند که به شما خواهند گفت علاقمندی فرد مورد نظر به موضوع بحث تا چه حد است. به اعتقاد پارکر الن، استاد مدیریت و توسعه ی سازمانی دانشگاه نورث ایسترن، این به شما کمک می کند در لحظه سمت و سوی مکالمه ی خود را عوض کنید و یا کیفیت آن را بهبود ببخشید.

او می گوید: «این کار کمک می کند درباره ی طرف های گفتگوی خود، اهداف و انگیزه های احتمالی آنها آگاهی بیشتری کسب کنید».

۶- جزئيات را کنار می گذارند

همه ی ما تجربه ی مکالماتی را داشته ایم که شخص متکلم، با تلاش برای به یاد آوردن یک تاریخ یا یک اسم، موضوع اصلی بحث را به حاشیه یا بن بست کشانده است. اطلاعاتی جزئی و نه چندان مهم مثل این، باعث آشفتگی کلامی می شوند. هیدلی اعتقاد دارد سخنوران حرفه ای موضوع خود را با اضافه کردن تاریخ، نام، یا هر اطلاعات جزئی دیگری از این دست پیچیده و سنگین نمی کنند. او می گوید: «شنونده اهمیتی به این جزئیات نمی دهد. آنچه که در مرکز توجه آنها قرار دارد شما هستید. اینکه چه خصوصیاتی دارید و خودشان در کدام یک از این خصوصیات با شما شریک اند. بنابراین جزئیات را فراموش و حذف کنید».

The post appeared first on .

۶ عادت برجسته خوش صحبت ترین انسان های روی زمین

(image)

برخی از افراد استعداد عجیبی در صحبت کردن دارند و می توانند با هر کسی در مورد هر چیزی صحبت کنند. این در حالی است که برخی دیگر حتی در صحبت های کوتاه روزمره نیز دچار مشکل می شوند. چیزی که این دو گروه را از یکدیگر متمایز می کند حرفی که برای گفتن دارند نیست. موضوع بر سر مهارت های ارتباطی است که تقویتشان می تواند به شما اجازه دهد هر گفتگویی را با هر کسی ادامه دهید.

آنه گرین، مدیرعامل یک شرکت آموزشی فعال در زمینه ی ارتباطات و رسانه ها که چهره هایی نظیر ریچارد برانسون نیز در میان مشتریانشان به چشم می خورد، در این باره می گوید: «یک مکالمه ی خوب نیازمند بده بستان است؛ درست مثل توپی که در بازی والیبال میان بازیکنان رد و بدل می شود و در هوا معلق می ماند. وقتی کسی سؤالی را متوجه شما می کند، مثل این است که توپ به سمت شما پرتاب شده باشد. همیشه باید پاسخی به سؤال طرف مقابل خود بدهید که بتواند مکالمه را در جریان نگه دارد. یعنی توپ مکالمه را دوباره به سمت طرف مقابل خود هدایت کنید و اجازه ندهید روی زمین بیافتد».

به گفته ی گرین، مثلاً اگر از یک موسیقیدان پرسیده شود «چه نوعی موسیقی می نوازید؟»، پاسخی مثل «چند نوع موسیقی مختلف» بلافاصله مکالمه را به بن بست می کشاند. او می گوید: «پاسخی اثربخش تر به همان سؤال می تواند چیزی شبیه این باشد: من به نواختن انواع مختلفی از موسیقی می پردازم. بیست و چند سالم که بود، در جنوب کشور بخش اعظم وقتم را به نواختن موسیقی کانتری می گذراندم. از آن به بعد نیز این نوع موسیقی را به سبک امروزی ام در شهر نیویورک نیز وارد کرده ام. این پاسخ دستمایه ای در اختیار طرف مقابل قرار می دهد که می تواند روی آن بیشتر کار کند. این، انگیزه ی دو طرف برای ادامه ی مکالمه را تحریک خواهد کرد».

در نظر گرفتن مکالمه به مثابه بازی والیبال، به جریان یافتن مکالمه بین شما و طرف مقابلتان کمک خواهد کرد. اما اگر می خواهید واقعاً خوش صحبت باشید و بتوانید مکالمه های بیشتری را با موفقیت پیش ببرید، باید مهارت های ارتباطی بیشتری در جعبه ابزار خود داشته باشید. ۶ عادت سخنوران حرفه ای و خوش صحبت  ترین افراد را در ادامه خواهید خواند. هر بار که وارد مکالمه ی تازه ای می شوید این ۶ عادت را تمرین کنید:

۱- افراد خوش صحبت بیش از آنکه صحبت کنند گوش می دهند

نکته ی جالبی که در مورد اکثر انسان های خوش صحبت وجود دارد این است که حرف زدن مهم ترین مهارت آنها نیست؛ بلکه بیشتر گوش کردن است که آنها را به عنوان یک فرد خوش صحبت در ذهن دیگران جا می اندازد. به گفته ی سلسته هیدلی، مجری یک برنامه ی رادیویی، متأسفانه هنر گوش کردن مهارتی است که توجه زیادی به آن نمی شود؛ اغلب افراد ترجیح می دهند صحبت کنند. او در سخنرانی تد خود در سال ۲۰۱۵ با عنوان «۱۰ توصیه برای داشتن مکالمه ای بهتر» گفت: «هر کدام از ما وقتی صحبت می کنیم، احساس می کنیم اوضاع را تحت کنترل داریم. فکر می کنیم لازم نیست به چیزهایی که علاقه ای به شنیدنشان نداریم گوش دهیم. دوست داریم در مرکز توجه باقی بمانیم و به این طریق هویت خود را برجسته تر کنیم».

علت دیگری که باعث می شود حرف زدن را بیشتر از گوش کردن دوست داشته باشیم این است که هنگام گوش کردن به راحتی ممکن است حواسمان پرت شود. هیدلی می گوید یک فرد معمولی در حالت عادی به طور متوسط ۲۲۵ کلمه در دقیقه حرف می زند. این در حالی است که ما می توانیم تا ۵۰۰ کلمه در دقیقه را بشنویم و پردازش کنیم. او در ادامه می گوید: «به همین دلیل است که ذهن ما شروع می کند به پر کردن جای خالی ۲۷۵ کلمه ی دیگر. توجه کردن به یک نفر دیگر و آنچه که می گوید نیازمند تلاش و صرف انرژی است. اگر نتوانید از پس این کار بر بیایید، نمی توانید مکالمه ی خوبی داشته باشید».

۲- لزوماً تجربیات شخصی خود را وارد مکالمه نمی کنند

سخنوران خوش صحبت، وقتی لزومی ندارد تجربه ی شخصی خود را وارد موضوع نمی کنند. به گفته ی هیدلی، وقتی کسی می گوید یکی از اعضای خانواده اش را از دست داده است، نباید شروع کنید از تجربه ی مشابهی که خودتان داشته اید صحبت کنید.

او در این باره می گوید: «اگر طرف مقابل شما در مورد مشکلاتی صحبت می کند که در محل کار خود با آنها روبروست، در مورد اینکه چقدر از کار خود تنفر دارید برای او صحبت نکنید. این دو هیچ گاه قابل مقایسه نیستند. هر تجربه ای جنبه ی شخصی دارد. به علاوه، صحبت بر سر شخص شما نیست. لازم نیست از این فرصت برای اثبات توانایی های خود یا دشواری هایی که با آنها مواجه شده اید استفاده کنید. مکالمه فرصتی برای اثبات برتری نیست».

۳- اگر چیزی را متوجه نمی شوند از به زبان آوردنش ابایی ندارند

مارک لوی، رئیس یک شرکت فعال در زمینه ی برندینگ می گوید یک سخنور خوب، از اینکه نشان دهد چیزی را نفهمیده ابایی ندارد. او می گوید: «بسیاری از افراد تنها به این دلیل که می خواهند خودشان را دانای کل و بی نقص نشان دهند وجهه ی خود را از بین می برند. اما در جریان قرار دادن طرف مقابل نسبت به نفهمیدن گفته هایش می تواند اشتیاق آنها به ارائه ی توضیحات تکمیلی را بالا ببرد».

لوی توصیه می کند اگر جایی از صحبت های طرف مقابل خود را متوجه نشدید، با چنین جملاتی این موضوع را به اطلاع او برسانید: «می خواهم مطمئن شوم منظورتان را درست فهمیده ام. می توانید چیزی که گفتید را با بیانی متفاوت تکرار کنید؟»

او می گوید: «طرف مقابل شما نه تنها احساس می کند حرف هایش شنیده شده، بلکه از اینکه بخواهد منظورش را به شکل متفاوتی بیان کند خوشحال خواهد شد».

۴- زیاد مطالعه می کنند

نویسنده ای به نام سوزان بیتس توصیه می کند با مطالعه و بالا بردن آگاهی خود در زمینه های مختلف، بر جذابیت خود بیافزایید. او می گوید: «جسارت این را داشته باشید که به مطالبی فرا تر از علایق و سلایق شخصی تان نیز گریزی بزنید؛ مطالبی که می توانند به یک مکالمه حیات تازه ای ببخشند. خود را با طرف مقابلتان هماهنگ کنید و نسبت به دیدگاه های آنان کنجکاو باشید».

لوی اضافه می کند داشتن مطالعه ی کافی به شما اجازه می دهد از حوزه های دیگر نیز چیزی برای گفتن داشته باشید: «وقتی یک فعال حوزه ی کسب و کار می خواهد در یک مکالمه منظور خود را برساند، برای این کار از مفهوم یا روایتی در حوزه ی کسب و کار بهره می گیرد. اما این موضوعات بعد از مدتی کهنه می شوند. همه ی کسانی که در حوزه ی کسب و کار فعالیت دارند این حرف ها را شنیده اند. اینجاست که لازم است در عین حفظ ارتباط و انسجام کلی، به حوزه ای متفاوت گریزی بزنید».

۵- به دنبال نشانه می گردند

یک سخنور حرفه ای با چشم هایش نیز گوش می کند و زبان بدن طرف مقابل و یا تغییراتی که در خلق و خویش رخ می دهد را رصد می کند. این نشانه ها حاوی اطلاعاتی هستند که به شما خواهند گفت علاقمندی فرد مورد نظر به موضوع بحث تا چه حد است. به اعتقاد پارکر الن، استاد مدیریت و توسعه ی سازمانی دانشگاه نورث ایسترن، این به شما کمک می کند در لحظه سمت و سوی مکالمه ی خود را عوض کنید و یا کیفیت آن را بهبود ببخشید.

او می گوید: «این کار کمک می کند درباره ی طرف های گفتگوی خود، اهداف و انگیزه های احتمالی آنها آگاهی بیشتری کسب کنید».

۶- جزئيات را کنار می گذارند

همه ی ما تجربه ی مکالماتی را داشته ایم که شخص متکلم، با تلاش برای به یاد آوردن یک تاریخ یا یک اسم، موضوع اصلی بحث را به حاشیه یا بن بست کشانده است. اطلاعاتی جزئی و نه چندان مهم مثل این، باعث آشفتگی کلامی می شوند. هیدلی اعتقاد دارد سخنوران حرفه ای موضوع خود را با اضافه کردن تاریخ، نام، یا هر اطلاعات جزئی دیگری از این دست پیچیده و سنگین نمی کنند. او می گوید: «شنونده اهمیتی به این جزئیات نمی دهد. آنچه که در مرکز توجه آنها قرار دارد شما هستید. اینکه چه خصوصیاتی دارید و خودشان در کدام یک از این خصوصیات با شما شریک اند. بنابراین جزئیات را فراموش و حذف کنید».

The post appeared first on .

۶ عادت برجسته خوش صحبت ترین انسان های روی زمین