Tagبررسی 60

بررسی بازار شاسی بلند ها و سِدان های 60 تا 75 میلیونی؛ محله چینی ها [بخش اول]

بررسی بازار شاسی بلند ها و سِدان های 60 تا 75 میلیونی؛ محله چینی ها [بخش اول]

در بخش دیگری از بررسی خودروهای موجود در بازار ایران، نوبت به بازه 60 الی 75 میلیون تومان رسیده است. این بازه عمدتا در اختیار خودروهای شرق آسیا بوده و نمایندگانی از چین، ژاپن و کره در آن حضور دارند.

البته در این بین اخیرا نماینده ای از اروپا نیز به این جمع اضافه شده، اما اگر نگاهی کلی داشته باشیم حضور چینی ها بسیار پر رنگ تر از بقیه است. نکته جالب اینکه نماینده ای از خودروسازان وطنی در آن حضور نداشته و عرصه به خارجی ها واگذار شده است.

خودروهای حاضر در این بازه تنوع نسبتا خوبی داشته و از انواع هاچ بک و سدان گرفته تا کراس اوور و وانت توسط مشتریان قابل انتخاب هستند. با این فرض گزینه های موجود را به چهار دسته تقسیم کرده و بصورت جداگانه به هر دسته خواهیم پرداخت.

دسته اول خودروهای کراس اوور

این گروه از خودروها تحت سلطه چینی ها قرار داشته و همه اعضای حاضر در آن محصول این کشور دوست و برادر هستند!

تمامی خودروهای این رده در واقع مدل های معمولی تک دیفرانسیل هستند که تنها چند سانتی متر مرتفع تر از نمونه های سواری یا استیشن تنظیم ارتفاع شده اند و قابلیت های فنی یا آفرودی خاصر را ارائه نمی دهند.

لیفان X60 اتوماتیک

لیفان X60 در دو نسخه دستی و اتوماتیک یکی از در دسترس ترین کراس اوورهای موجود در بازار است. این اتومبیل با گیربکس اتوماتیک CVT در فروش ویژه اخیر کرمان موتور قیمتی برابر با 641,000,000 ریال داشت.

با این قیمت طراحی و امکانات خودرو در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد. البته طبق معمول در داخل کابین انتظارات خود را باید با یک خودروی چینی هماهنگ کنید!

هر دو نسخه دستی و اتوماتیک X60، از موتوری یکسان استفاده می کنند. موتور در نظر گرفته شده دارای حجمی 1.8 لیتری بوده و توانایی تولید 131 اسب بخار قدرت در دور موتور 6000 را دارد.

تفاوت بارز X60 اتوماتیک و دنده ای به سیستم انتقال قدرت بر می گردد؛ جایی که در نمونه اتوماتیک یک گیربکس CVT به کار گرفته شده تا راننده و سرنشین آرامش بیشتری در سفرهای شهری و جاده ای تجربه کنند.

با توجه با استفاده از این گیربکس، شتاب اتومبیل نسبت به نسخه دنده دستی افت قابل توجهی کرده و تنبل تر احساس می شود. شایان ذکر است که نسخه دنده دستی شتابی در حدود 13 ثانیه دارد.

لیفان X60 دنده ای که سابقه چندین ساله در ایران دارد، در مجموع موفق عمل کرده و از بعد کیفی بهتر از خودروهای داخلی ظاهر شده است. با این تفاسیر نسخه اتوماتیک هم به احتمال بسیار با استقبال نسبی روبرو شده و فروش خوبی را در بین خودروهای چینی تجربه خواهد کرد.

چانگان CS35

کراس اوور شهری چینی که این روزها در هر جایی تبلیغات گسترده آن دیده می شود، با یدک کشیدن عنوان “شاهکار” انتظارات را از خود بالا برده است.

طراحی ظاهری این اتومبیل در مجموع رضایت بخش بوده و ایراد چندان اساسی نمی توان به آن وارد کرد؛ هر چند از برخی زوایا چینی بودن آن مشهود است.

در داخل کابین این وضعیت کمابیش صادق بوده و حتی طراحی بهتری را شاهد هستیم. البته در مورد کیفیت مواد به کار رفته نباید انتظار چندان بالایی داشته باشید.

در بخش پیشرانه CS35 به موتوری 1.6 لیتری مجهز شده که بر اساس اطلاعات موجود در سایت سایپا قادر به تولید 123 اسب بخار قدرت در 6000 دور در دقیقه است؛ هرچند برخی منابع قدرت این موتور را 112 اسب بخار درج کرده اند.

به هر حال پر واضح است که این موتور با توجه به گیربکس اتوماتیک و وزن 1270 کیلوگرمی رانندگی پرشتابی را فراهم نخواهد کرد.

چانگان CS35 پس از فراز و نشیب های زیاد به شکل وارداتی و مونتاژ داخل موجود است. نکته عجیب در این بخش اختلاف قیمت فاحش این دو نسخه بوده که در ابتدا حتی به رقمی نزدیک به 20 میلیون می رسید.

از آنجایی که مدت زیادی از حضور این کراس اوور کوچک شهری در بازار ایران نمی گذرد، نمی توان درباره کیفیت بلند مدت آن اظهار نظر کرد.

البته با تکیه  CS35 به مجموعه سایپا و گستردگی بیشتر شبکه خدمات پس از فروش این شرکت نسبت به رقبا، به احتمال زیاد این اتومبیل خدمات پس از فروش بهتری نسبت به رقبا داشته باشد.

قیمت این خودرو در حال حاضر چیزی در حدود 68 میلیون تومان است. البته ناگفته نماند در ماه های اخیر مشکلاتی از بابت شماره گذاری برای CS35 پیش آمده بود.

خانواده ام وی ام X33

محصولات کمپانی چری که در ایران با نام تجاری ام وی ام ارایه می شوند، تنوع نسبتا خوبی داشته و از هاچ بک و سدان گرفته تا شاسی بلند در سبد محصولات آن حاضر هستند.

X33 یا تیگو 3 در زمان ورود به بازار در اواخر دهه 80 شمسی، به دلیل قیمت فوق العاده رقابتی توانست تجربه شاسی بلند سواری را با قیمتی مناسب در اختیار بسیاری از خانواده های ایرانی بگذارد.

X33 در طول مدتی که در ایران بوده برخلاف برخی محصولات داخلی، دچار تغییر چهره شده و هر بار از لحاظ ظاهری بهتر از قبل شده است.

جدیدترین نسخه این شاسی بلند با نام X33 S ارایه شده که از ظاهری به مراتب بهتر نسبت به دو نسخه قبلی برخوردار است. نمای جلویی این شاسی بلند چینی منطقی تر از گذشته شده و بیشتر شبیه محصولات اروپایی از آب در آمده است.

در نمای جانبی و عقب تغییرات آن چنان زیاد نیست؛ البته در این بخش سپر عقب بیشتر مشابه سپر شده است! طراحی دو رنگ بدنه نیز بخش دیگری از تغییرات ظاهریست. در مجموع X33 S از لحاظ ظاهری نمره قبولی می گیرد.

اما در بخش کابین اتفاقات زیادی رخ داده است. طراحی داخلی این شاسی بلند چینی کاملا دگرگون شده و بسیار بهتر از قبل شده است. عوض شدن طرح فرمان، اضافه شدن نمایشگر مرکزی در نسخه لوکس، صندلی های چرمی با دوخت قرمز، آپشن های رفاهی قابل قبول و استفاده از مواد با کیفیت تر از نقاط قوت کابین جدید هستند.

در بخش فنی موتور در نظر گرفته شده همان نمونه 2 لیتری سابق با قدرت 139 اسب بخار است که با گیربکس 5 دنده دستی یا CVT خودکار ترکیب می شود. با این مشخصات فنی و وزن حدود 1400 کیلوگرمی نمی توان شتاب بالایی را برای این شاسی بلند چینی تصور کرد.

با در نظر گرفتن موارد بالا و قیمت حدود 75 میلیونی، X33 S یکی دیگر از در دسترس ترین شاسی بلندهای موجود در بازار است. با توجه به موفقیت نسبی نسخه های قبلی و همچنین بهبودهایی که در این نسخه جدید انجام پذیرفته، نماینده جدید چری می تواند فروش بهتری را تجربه کند؛ به شرط آنکه قیمت خودرو مدام با رشد همراه نباشد.

 

دسته دوم سدان های 60 تا 75 میلیونی

همانند اکثر خودروهای حاضر در این بازه، سدان های موجود نیز به کشور چین تعلق دارند. چینی ها با تجربه هایی که در سال های اخیر کسب کرده اند، اکنون محصولاتی با ظاهر قابل قبول و مشتری پسند ارایه می کنند.

در بخش فنی نیز تولیدات چینی حداقل روی کاغذ وضعیت بهتری نسبت به محصولات داخلی دارند؛ محصولاتی که تکنولوژی آنها متعلق به چند دهه پیش بوده و تطابقی با استانداردهای روز ندارد.

جک J5 با موتور 1.8 و گیربکس اتوماتیک

جک را می توان یکی از شرکت های چینی موفق در بازار ایران خطاب کرد. J5 یکی از محصولات این کمپانی است که در دو نسخه دستی و اتومات ارایه شده است.

همانطور که در بررسی قبلی اشاره کردیم، نسخه دستی با موتور 1.5 و مدل اتوماتیک با موتور 1.8 لیتری تولید می شود. از آنجایی که J5 خودکار در بازه انتخابی قرار می گیرد به بررسی کوتاه آن می پردازیم.

این سدان چینی بر خلاف همتایان قبلی خود، از طراحی ظاهری و داخلی قابل قبول و هماهنگی برخوردار است. کیفیت مواد به کار رفته در قسمت های مختلف و همچنین امکانات آن در کل مناسب بوده و شاید بتوان گفت که فراتر از قیمت پرداختی است.

بر اساس اطلاعات موجود موتور 1.8 لیتری J5 ساخت میتسوبیشی بوده و توانایی تولید 140 اسب بخار قدرت را دارد که راندمان نسبتا خوبی محسوب می شود.

برای انتقال قدرت، یک گیربکس چهار سرعته خودکار با قابلیت تعویض دستی در نظر گرفته شده؛ این گیربکس اگر چه آرامش و آسودگی را در رانندگی های شهری به ارمغان میاورد، اما می توانست تعویض هایی نرم تر و به موقع تر انجام دهد.

جک J5 علی رغم قدرت مناسب موتور، به دلیل هماهنگی کم موتور و گیربکس رانندگی پرشتابی ندارد و مصرف سوخت اقتصادی را نیز به ارمغان نمی آورد، بیشتر برای افرادی که به دنبال یک رانندگی آرام در مسیرهای مختلف هستند، مناسب است. J5 با قیمتی در حدود 63 میلیون تومان در بازار معامله می شود.

چری آریزو 5

آریزو 5 یکی از جدیدترین ساخته های کمپانی چری است که به بازار ایران نیز راه پیدا کرده است. طراحی ظاهری این خودرو کاملا قابل قبول بوده و در صورت حذف لوگوی چری (ام وی ام در داخل)، اصلا نمی توان حدس زد که با یک اتومبیل چینی طرف هستیم.

وضعیت در داخل کابین نیز به همین شکل است، داشبورد خودرو با استفاده از حجم های سیال و خطوط بعضا تیز طراحی شده که شباهت هایی را با محصولات چند سال پیش هیوندای دارد. از بعد کیفی اما وضعیت می توانست بهتر باشد، چرا که استفاده زیاد از پلاستیک حس چندان مثبتی ایجاد نمی کند.

آریزو 5 به یک موتور 1.5 لیتری با توانایی تولید 116 اسب بخار قدرت و 141 نیوتن متشر گشتاور مجهز شده است. سیستم انتقال قدرت این اتومبیل جدید شامل یک گیربکس 5 دنده دستی و یک گیربکس خودکار CVT می شود.

با این مشخصات فنی، آریزو 5 قادر به ارایه یک رانندگی پرشتاب و هیجان انگیز نبوده و خصوصیاتی کاملا متضاد با ظاهر خود دارد؛ طوری که شتاب صفر تا صد این سدان چینی در هر دو نسخه در حدود 15 ثانیه و بیشتر اندازه گیری شده است.

بدون شک یکی از مهمترین نقاط قوت آریزو 5 امکانات و تجهیزات ایمنی متعدد آنست که در محدوده قیمتی خود بی نظیر است. این خودرو با دارا بودن 6 کیسه هوا، بدنه تقویت شده، سیستمهای مختلف کمکی ترمز و امکاناتی مثل سانروف، ورود بدون کلید و صفحه نمایش 7 اینچی بسیار دست پر وارد میدان شده است.

آریزو 5 در دو تیپ Luxury و Excellent، به ترتیب با قیمت 69.4 و 74.5 میلیون تومان و البته با گارانتی 5 ساله که آن هم در نوع خود کم نظیر می باشد، ارایه شده است.

بسترن B50F

دیگر نماینده گروه بهمن در لیست حاضر، B50F نام دارد. این سدان زیبا محصولی از شرکت بسترن که در واقع زیرمجموعه کمپانی بزرگ FAW چین است، می باشد.

طراحی این خودرو توسط کمپانی معروف ایتال دیزاین انجام شده و همانند دو گزینه قبلی، از ظاهری بسیار جذاب و مشتری پسند مخصوصا در نمای جلو برخوردار است.

بسترن از کابین زیبا و جاداری برخوردار است. مواد به کار رفته در قسمت های مختلف کابین نیز در کل مناسب ارزیابی می شوند. امکانات رفاهی و ایمنی این سدان چینی در سطح مناسبی قرار داشته و شامل مواردی مثل سانروف، سیستم کنترل میزان فشار باد لاستیکها (TPMS)، روکش چرمی صندلی ها، 4 کیشه هوا و سیستم های کمکی ترمز می شود.

البته در این بین نمی توان به سادگی از کنار نبود صفحه نمایش بزرگ در داخل کابین عبور کرد که با توجه به قیمت خودرو و سال عرضه قابل توجیه نیست.

در بخش فنی نکته حائز اهمیت استفاده از پلت فرم نسل قبل مزدا 6 در ساخت بسترن B50F است. در زیر کاپوت این خودرو یک موتور 1.8 لیتری با قدرت 142 اسب بخار و 172 نیوتن متر گشتاور قرار دارد.

این موتور با یک گیربکس 6 دنده تیپ ترونیک (با قابلیت تعویض دستی) ساخت آیسین ترکیب شده و در کل هماهنگی خوبی با همدیگر دارند. با مشخصات فنی ذکر شده، شتاب بسترن B50F چیزی در حدود 12 ثانیه می باشد که رقم هیجان انگیزی نیست.

بسترن B50F یکی از بهترین خودروهای چینی است که به بازار ایران راه یافته، اما به دلیل تبلیغات ضعیف و بی برنامگی گروه بهمن بی نام و نشان باقی مانده است.

این اتومبیل در صورت تبلیغات هدفمند و قیمت رقابتی تر در ابتدای ورود، می توانست به یک محصول کاملا موفق بدل شود، اما به دلایل یاد شده در حاشیه باقی مانده است. البته قیمت کنونی این خودرو که کمی فراتر از بازه انتخابی ماست، در مقایسه با رقبا اصلا غیرمنطقی نیست.

رنو سیمبل

سیمبل در واقع همان نسل دوم تندر 90 است که در سال 2012 در نمایشگاه اتومبیل پاریس معرفی شد. این اتومبیل از ظاهری بسیار ساده برخوردار بوده و همانند تندر 90 هیچ نکته هیجان انگیزی در نمای خارجی آن دیده نمی شود؛ جز اینکه نسبت به تندر 90 کمی ارتقا یافته و در کل زیباتر و عامه پسندتر شده است.

در داخل کابین نیز وضعیت به همین منوال است. قسمت های مختلف در نهایت سادگی طراحی شده و در خوشبینانه ترین حالت کیفیتی معمولی دارند.

البته در مقایسه با کابین تندر 90، شاهد جهش در طراحی و کیفیت موارد به کار رفته هستیم؛ اما در صورت مقایسه با کابین رقبای چینی، سیمبل بازنده خواهد بود. تنها نکته مثبت در این بخش فضای داخلی مناسب نماینده رنوست که به لطف طراحی خاص قسمت کابین حاصل شده است.

سیمبل با چند پیشرانه مختلف قابل انتخاب است، اما نسخه ای که برای بازار ایران ارایه شده، از پیشرانه تندر 90 اتوماتیک بهره می برد؛ بنابراین موتور سیمبل در واقع همان نمونه 1.6 لیتری و گیربکس آن نیز همان نمونه 4 سرعته دستی موجود بر روی تندر 90 اتوماتیک است.

این مجموعه تولید و انتقال قدرت قبلا امتحان خود را در بین مشتریان پس داده و علی رغم برخی نقاط ضعف، برای رانندگی در ترافیک و آسودگی از بابت تعویض دنده عملکردی قابل قبول دارد.

رنو سیمبل در دو تیپ مختلف ارایه شده که ارزان ترین نسخه آن در نمایندگی چیزی در حدود 69 میلیون تومان قیمت خورده است. البته همین نسخه در بازار افزایش قیمتی چند میلیون تومانی پیدا کرده و با قیمتی در حدود 73 میلیون تومان معامله می شود.

از آنجایی که سیمبل همانند تندر 90 یک خودروی اقتصادی به شمار می رود، پرداخت چنین رقمی برای آن کمی غیرمنطقی به نظر می رسد. علاوه بر این رقبای چینی همگی از طراحی های زیباتر داخلی و خارجی بهره مند بوده و امکانات بیشتری را در قبال قیمت مشابه یا حتی کمتر ارائه می کنند.

 

The post appeared first on .

بررسی بازار شاسی بلند ها و سِدان های 60 تا 75 میلیونی؛ محله چینی ها [بخش اول]

در بخش دیگری از بررسی خودروهای موجود در بازار ایران، نوبت به بازه 60 الی 75 میلیون تومان رسیده است. این بازه عمدتا در اختیار خودروهای شرق آسیا بوده و نمایندگانی از چین، ژاپن و کره در آن حضور دارند.

البته در این بین اخیرا نماینده ای از اروپا نیز به این جمع اضافه شده، اما اگر نگاهی کلی داشته باشیم حضور چینی ها بسیار پر رنگ تر از بقیه است. نکته جالب اینکه نماینده ای از خودروسازان وطنی در آن حضور نداشته و عرصه به خارجی ها واگذار شده است.

خودروهای حاضر در این بازه تنوع نسبتا خوبی داشته و از انواع هاچ بک و سدان گرفته تا کراس اوور و وانت توسط مشتریان قابل انتخاب هستند. با این فرض گزینه های موجود را به چهار دسته تقسیم کرده و بصورت جداگانه به هر دسته خواهیم پرداخت.

دسته اول خودروهای کراس اوور

این گروه از خودروها تحت سلطه چینی ها قرار داشته و همه اعضای حاضر در آن محصول این کشور دوست و برادر هستند!

تمامی خودروهای این رده در واقع مدل های معمولی تک دیفرانسیل هستند که تنها چند سانتی متر مرتفع تر از نمونه های سواری یا استیشن تنظیم ارتفاع شده اند و قابلیت های فنی یا آفرودی خاصر را ارائه نمی دهند.

لیفان X60 اتوماتیک

لیفان X60 در دو نسخه دستی و اتوماتیک یکی از در دسترس ترین کراس اوورهای موجود در بازار است. این اتومبیل با گیربکس اتوماتیک CVT در فروش ویژه اخیر کرمان موتور قیمتی برابر با 641,000,000 ریال داشت.

با این قیمت طراحی و امکانات خودرو در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد. البته طبق معمول در داخل کابین انتظارات خود را باید با یک خودروی چینی هماهنگ کنید!

هر دو نسخه دستی و اتوماتیک X60، از موتوری یکسان استفاده می کنند. موتور در نظر گرفته شده دارای حجمی 1.8 لیتری بوده و توانایی تولید 131 اسب بخار قدرت در دور موتور 6000 را دارد.

تفاوت بارز X60 اتوماتیک و دنده ای به سیستم انتقال قدرت بر می گردد؛ جایی که در نمونه اتوماتیک یک گیربکس CVT به کار گرفته شده تا راننده و سرنشین آرامش بیشتری در سفرهای شهری و جاده ای تجربه کنند.

با توجه با استفاده از این گیربکس، شتاب اتومبیل نسبت به نسخه دنده دستی افت قابل توجهی کرده و تنبل تر احساس می شود. شایان ذکر است که نسخه دنده دستی شتابی در حدود 13 ثانیه دارد.

لیفان X60 دنده ای که سابقه چندین ساله در ایران دارد، در مجموع موفق عمل کرده و از بعد کیفی بهتر از خودروهای داخلی ظاهر شده است. با این تفاسیر نسخه اتوماتیک هم به احتمال بسیار با استقبال نسبی روبرو شده و فروش خوبی را در بین خودروهای چینی تجربه خواهد کرد.

چانگان CS35

کراس اوور شهری چینی که این روزها در هر جایی تبلیغات گسترده آن دیده می شود، با یدک کشیدن عنوان “شاهکار” انتظارات را از خود بالا برده است.

طراحی ظاهری این اتومبیل در مجموع رضایت بخش بوده و ایراد چندان اساسی نمی توان به آن وارد کرد؛ هر چند از برخی زوایا چینی بودن آن مشهود است.

در داخل کابین این وضعیت کمابیش صادق بوده و حتی طراحی بهتری را شاهد هستیم. البته در مورد کیفیت مواد به کار رفته نباید انتظار چندان بالایی داشته باشید.

در بخش پیشرانه CS35 به موتوری 1.6 لیتری مجهز شده که بر اساس اطلاعات موجود در سایت سایپا قادر به تولید 123 اسب بخار قدرت در 6000 دور در دقیقه است؛ هرچند برخی منابع قدرت این موتور را 112 اسب بخار درج کرده اند.

به هر حال پر واضح است که این موتور با توجه به گیربکس اتوماتیک و وزن 1270 کیلوگرمی رانندگی پرشتابی را فراهم نخواهد کرد.

چانگان CS35 پس از فراز و نشیب های زیاد به شکل وارداتی و مونتاژ داخل موجود است. نکته عجیب در این بخش اختلاف قیمت فاحش این دو نسخه بوده که در ابتدا حتی به رقمی نزدیک به 20 میلیون می رسید.

از آنجایی که مدت زیادی از حضور این کراس اوور کوچک شهری در بازار ایران نمی گذرد، نمی توان درباره کیفیت بلند مدت آن اظهار نظر کرد.

البته با تکیه  CS35 به مجموعه سایپا و گستردگی بیشتر شبکه خدمات پس از فروش این شرکت نسبت به رقبا، به احتمال زیاد این اتومبیل خدمات پس از فروش بهتری نسبت به رقبا داشته باشد.

قیمت این خودرو در حال حاضر چیزی در حدود 68 میلیون تومان است. البته ناگفته نماند در ماه های اخیر مشکلاتی از بابت شماره گذاری برای CS35 پیش آمده بود.

خانواده ام وی ام X33

محصولات کمپانی چری که در ایران با نام تجاری ام وی ام ارایه می شوند، تنوع نسبتا خوبی داشته و از هاچ بک و سدان گرفته تا شاسی بلند در سبد محصولات آن حاضر هستند.

X33 یا تیگو 3 در زمان ورود به بازار در اواخر دهه 80 شمسی، به دلیل قیمت فوق العاده رقابتی توانست تجربه شاسی بلند سواری را با قیمتی مناسب در اختیار بسیاری از خانواده های ایرانی بگذارد.

X33 در طول مدتی که در ایران بوده برخلاف برخی محصولات داخلی، دچار تغییر چهره شده و هر بار از لحاظ ظاهری بهتر از قبل شده است.

جدیدترین نسخه این شاسی بلند با نام X33 S ارایه شده که از ظاهری به مراتب بهتر نسبت به دو نسخه قبلی برخوردار است. نمای جلویی این شاسی بلند چینی منطقی تر از گذشته شده و بیشتر شبیه محصولات اروپایی از آب در آمده است.

در نمای جانبی و عقب تغییرات آن چنان زیاد نیست؛ البته در این بخش سپر عقب بیشتر مشابه سپر شده است! طراحی دو رنگ بدنه نیز بخش دیگری از تغییرات ظاهریست. در مجموع X33 S از لحاظ ظاهری نمره قبولی می گیرد.

اما در بخش کابین اتفاقات زیادی رخ داده است. طراحی داخلی این شاسی بلند چینی کاملا دگرگون شده و بسیار بهتر از قبل شده است. عوض شدن طرح فرمان، اضافه شدن نمایشگر مرکزی در نسخه لوکس، صندلی های چرمی با دوخت قرمز، آپشن های رفاهی قابل قبول و استفاده از مواد با کیفیت تر از نقاط قوت کابین جدید هستند.

در بخش فنی موتور در نظر گرفته شده همان نمونه 2 لیتری سابق با قدرت 139 اسب بخار است که با گیربکس 5 دنده دستی یا CVT خودکار ترکیب می شود. با این مشخصات فنی و وزن حدود 1400 کیلوگرمی نمی توان شتاب بالایی را برای این شاسی بلند چینی تصور کرد.

با در نظر گرفتن موارد بالا و قیمت حدود 75 میلیونی، X33 S یکی دیگر از در دسترس ترین شاسی بلندهای موجود در بازار است. با توجه به موفقیت نسبی نسخه های قبلی و همچنین بهبودهایی که در این نسخه جدید انجام پذیرفته، نماینده جدید چری می تواند فروش بهتری را تجربه کند؛ به شرط آنکه قیمت خودرو مدام با رشد همراه نباشد.

 

دسته دوم سدان های 60 تا 75 میلیونی

همانند اکثر خودروهای حاضر در این بازه، سدان های موجود نیز به کشور چین تعلق دارند. چینی ها با تجربه هایی که در سال های اخیر کسب کرده اند، اکنون محصولاتی با ظاهر قابل قبول و مشتری پسند ارایه می کنند.

در بخش فنی نیز تولیدات چینی حداقل روی کاغذ وضعیت بهتری نسبت به محصولات داخلی دارند؛ محصولاتی که تکنولوژی آنها متعلق به چند دهه پیش بوده و تطابقی با استانداردهای روز ندارد.

جک J5 با موتور 1.8 و گیربکس اتوماتیک

جک را می توان یکی از شرکت های چینی موفق در بازار ایران خطاب کرد. J5 یکی از محصولات این کمپانی است که در دو نسخه دستی و اتومات ارایه شده است.

همانطور که در بررسی قبلی اشاره کردیم، نسخه دستی با موتور 1.5 و مدل اتوماتیک با موتور 1.8 لیتری تولید می شود. از آنجایی که J5 خودکار در بازه انتخابی قرار می گیرد به بررسی کوتاه آن می پردازیم.

این سدان چینی بر خلاف همتایان قبلی خود، از طراحی ظاهری و داخلی قابل قبول و هماهنگی برخوردار است. کیفیت مواد به کار رفته در قسمت های مختلف و همچنین امکانات آن در کل مناسب بوده و شاید بتوان گفت که فراتر از قیمت پرداختی است.

بر اساس اطلاعات موجود موتور 1.8 لیتری J5 ساخت میتسوبیشی بوده و توانایی تولید 140 اسب بخار قدرت را دارد که راندمان نسبتا خوبی محسوب می شود.

برای انتقال قدرت، یک گیربکس چهار سرعته خودکار با قابلیت تعویض دستی در نظر گرفته شده؛ این گیربکس اگر چه آرامش و آسودگی را در رانندگی های شهری به ارمغان میاورد، اما می توانست تعویض هایی نرم تر و به موقع تر انجام دهد.

جک J5 علی رغم قدرت مناسب موتور، به دلیل هماهنگی کم موتور و گیربکس رانندگی پرشتابی ندارد و مصرف سوخت اقتصادی را نیز به ارمغان نمی آورد، بیشتر برای افرادی که به دنبال یک رانندگی آرام در مسیرهای مختلف هستند، مناسب است. J5 با قیمتی در حدود 63 میلیون تومان در بازار معامله می شود.

چری آریزو 5

آریزو 5 یکی از جدیدترین ساخته های کمپانی چری است که به بازار ایران نیز راه پیدا کرده است. طراحی ظاهری این خودرو کاملا قابل قبول بوده و در صورت حذف لوگوی چری (ام وی ام در داخل)، اصلا نمی توان حدس زد که با یک اتومبیل چینی طرف هستیم.

وضعیت در داخل کابین نیز به همین شکل است، داشبورد خودرو با استفاده از حجم های سیال و خطوط بعضا تیز طراحی شده که شباهت هایی را با محصولات چند سال پیش هیوندای دارد. از بعد کیفی اما وضعیت می توانست بهتر باشد، چرا که استفاده زیاد از پلاستیک حس چندان مثبتی ایجاد نمی کند.

آریزو 5 به یک موتور 1.5 لیتری با توانایی تولید 116 اسب بخار قدرت و 141 نیوتن متشر گشتاور مجهز شده است. سیستم انتقال قدرت این اتومبیل جدید شامل یک گیربکس 5 دنده دستی و یک گیربکس خودکار CVT می شود.

با این مشخصات فنی، آریزو 5 قادر به ارایه یک رانندگی پرشتاب و هیجان انگیز نبوده و خصوصیاتی کاملا متضاد با ظاهر خود دارد؛ طوری که شتاب صفر تا صد این سدان چینی در هر دو نسخه در حدود 15 ثانیه و بیشتر اندازه گیری شده است.

بدون شک یکی از مهمترین نقاط قوت آریزو 5 امکانات و تجهیزات ایمنی متعدد آنست که در محدوده قیمتی خود بی نظیر است. این خودرو با دارا بودن 6 کیسه هوا، بدنه تقویت شده، سیستمهای مختلف کمکی ترمز و امکاناتی مثل سانروف، ورود بدون کلید و صفحه نمایش 7 اینچی بسیار دست پر وارد میدان شده است.

آریزو 5 در دو تیپ Luxury و Excellent، به ترتیب با قیمت 69.4 و 74.5 میلیون تومان و البته با گارانتی 5 ساله که آن هم در نوع خود کم نظیر می باشد، ارایه شده است.

بسترن B50F

دیگر نماینده گروه بهمن در لیست حاضر، B50F نام دارد. این سدان زیبا محصولی از شرکت بسترن که در واقع زیرمجموعه کمپانی بزرگ FAW چین است، می باشد.

طراحی این خودرو توسط کمپانی معروف ایتال دیزاین انجام شده و همانند دو گزینه قبلی، از ظاهری بسیار جذاب و مشتری پسند مخصوصا در نمای جلو برخوردار است.

بسترن از کابین زیبا و جاداری برخوردار است. مواد به کار رفته در قسمت های مختلف کابین نیز در کل مناسب ارزیابی می شوند. امکانات رفاهی و ایمنی این سدان چینی در سطح مناسبی قرار داشته و شامل مواردی مثل سانروف، سیستم کنترل میزان فشار باد لاستیکها (TPMS)، روکش چرمی صندلی ها، 4 کیشه هوا و سیستم های کمکی ترمز می شود.

البته در این بین نمی توان به سادگی از کنار نبود صفحه نمایش بزرگ در داخل کابین عبور کرد که با توجه به قیمت خودرو و سال عرضه قابل توجیه نیست.

در بخش فنی نکته حائز اهمیت استفاده از پلت فرم نسل قبل مزدا 6 در ساخت بسترن B50F است. در زیر کاپوت این خودرو یک موتور 1.8 لیتری با قدرت 142 اسب بخار و 172 نیوتن متر گشتاور قرار دارد.

این موتور با یک گیربکس 6 دنده تیپ ترونیک (با قابلیت تعویض دستی) ساخت آیسین ترکیب شده و در کل هماهنگی خوبی با همدیگر دارند. با مشخصات فنی ذکر شده، شتاب بسترن B50F چیزی در حدود 12 ثانیه می باشد که رقم هیجان انگیزی نیست.

بسترن B50F یکی از بهترین خودروهای چینی است که به بازار ایران راه یافته، اما به دلیل تبلیغات ضعیف و بی برنامگی گروه بهمن بی نام و نشان باقی مانده است.

این اتومبیل در صورت تبلیغات هدفمند و قیمت رقابتی تر در ابتدای ورود، می توانست به یک محصول کاملا موفق بدل شود، اما به دلایل یاد شده در حاشیه باقی مانده است. البته قیمت کنونی این خودرو که کمی فراتر از بازه انتخابی ماست، در مقایسه با رقبا اصلا غیرمنطقی نیست.

رنو سیمبل

سیمبل در واقع همان نسل دوم تندر 90 است که در سال 2012 در نمایشگاه اتومبیل پاریس معرفی شد. این اتومبیل از ظاهری بسیار ساده برخوردار بوده و همانند تندر 90 هیچ نکته هیجان انگیزی در نمای خارجی آن دیده نمی شود؛ جز اینکه نسبت به تندر 90 کمی ارتقا یافته و در کل زیباتر و عامه پسندتر شده است.

در داخل کابین نیز وضعیت به همین منوال است. قسمت های مختلف در نهایت سادگی طراحی شده و در خوشبینانه ترین حالت کیفیتی معمولی دارند.

البته در مقایسه با کابین تندر 90، شاهد جهش در طراحی و کیفیت موارد به کار رفته هستیم؛ اما در صورت مقایسه با کابین رقبای چینی، سیمبل بازنده خواهد بود. تنها نکته مثبت در این بخش فضای داخلی مناسب نماینده رنوست که به لطف طراحی خاص قسمت کابین حاصل شده است.

سیمبل با چند پیشرانه مختلف قابل انتخاب است، اما نسخه ای که برای بازار ایران ارایه شده، از پیشرانه تندر 90 اتوماتیک بهره می برد؛ بنابراین موتور سیمبل در واقع همان نمونه 1.6 لیتری و گیربکس آن نیز همان نمونه 4 سرعته دستی موجود بر روی تندر 90 اتوماتیک است.

این مجموعه تولید و انتقال قدرت قبلا امتحان خود را در بین مشتریان پس داده و علی رغم برخی نقاط ضعف، برای رانندگی در ترافیک و آسودگی از بابت تعویض دنده عملکردی قابل قبول دارد.

رنو سیمبل در دو تیپ مختلف ارایه شده که ارزان ترین نسخه آن در نمایندگی چیزی در حدود 69 میلیون تومان قیمت خورده است. البته همین نسخه در بازار افزایش قیمتی چند میلیون تومانی پیدا کرده و با قیمتی در حدود 73 میلیون تومان معامله می شود.

از آنجایی که سیمبل همانند تندر 90 یک خودروی اقتصادی به شمار می رود، پرداخت چنین رقمی برای آن کمی غیرمنطقی به نظر می رسد. علاوه بر این رقبای چینی همگی از طراحی های زیباتر داخلی و خارجی بهره مند بوده و امکانات بیشتری را در قبال قیمت مشابه یا حتی کمتر ارائه می کنند.

 

The post appeared first on .

بررسی بازار شاسی بلند ها و سِدان های 60 تا 75 میلیونی؛ محله چینی ها [بخش اول]

بررسی بازار خودروهای 45 تا 60 میلیون تومانی؛ جولانگاه چینی ها

بررسی بازار خودروهای 45 تا 60 میلیون تومانی؛ جولانگاه چینی ها

در بخش سوم از بررسی خودروهای موجود در بازار ایران و کمک به مخاطبین عزیز دیجیاتو در انتخابی بهتر، این بار قصد داریم به بازه 45 الی 60 میلیون تومان پرداخته و گزینه های اصلی موجود در این بازه را بصورت مختصر بررسی کنیم.

این بازه تنوع نسبتا خوبی داشته و از انواع هاچ بک گرفته تا سدان و شاسی بلند در آن حضور دارند که البته این امکان به لطف محصولات کشور دوست و برادر چین فراهم شده است!

بیشتر خودروهای حاضر در این بازه چینی هستند و در حال حاضر محصولی با برند وطنی در آن دیده نمی شود. در کنار چینی ها، اروپایی ها هم با برند رنو در این محدوده حاضر هستند که البته در داخل مونتاژ می شوند. گزینه های موجود را در کل به دو قسمت تقسیم کرده و به صورت جداگانه به هر دسته خواهیم پرداخت.

گفتنی است پیش از این دو قسمت دیگر از سلسله مطالب بررسی بازار در دو رده قیمتی و منتشر شده است.

دسته اول خودروهای کراس اوور

در حال حاضر لیفان X60 تنها کراس اوور صفر کیلومتر حاضر در این رده قیمتی به حساب می آید، اما اگر کمی به عقب برگردیم، ام وی ام ایکس 33 (قبل از فیس لیفت) نیز در این رده جای می گرفت، همچنین با بودجه ای اندکی بیش از 60 میلیون تومان، چانگان CS35 (با قیمت 62 میلیون تومان) نیز در این رده عرضه می شود.

ضمن اینکه ممکن است مدل دستی چانگان CS35 نیز در صورت عرضه قیمتی کمتر از 60 میلیون داشته باشد، از این رو برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد این خودرو می توانید به معرفی و مراجعه فرمایید.

 

لیفان X60

خودروساز نسبتا نوپای چینی با همراهی شریک ایرانی خود یعنی کرمان موتور حضوری نسبتا پر رنگ در کشور دارد. این کمپانی پس از عرضه سدان های 520 و 620 شانس خود را با یک شاسی بلند کوچک در بازار ایران امتحان کرد.

این خودرو X60 نام گذاری شده و در نگاه اول به نمای جلو، نسل قبلی هیوندای سانتافه در ذهن تداعی می شود. این خودرو اگر چه طراحی خیره کننده ای ندارد اما در مجموع قابل قبول بوده و می توان با ظاهر آن کنار آمد.

هر چند شکل و گرافیک چراغ های عقبی می توانست بهتر از این باشد. در بخش فضای داخلی وضعیت نسبتا بهتر بوده و تعادل خوبی بین طراحی، کیفیت مواد به کار رفته و البته قیمت وجود دارد.

لیفان X60 در بخش قوای محرکه به یک موتور 1.8 لیتری با 133 اسب بخار قدرت و 168 نیوتن متر گشتاور مجهز شده است.

توان این پیشرانه کم حجم برای جابجایی وزن 1330 کیلوگرمی خودرو کمی ناکافی به نظر می رسد، حال این را هم در نظر بگیرید که در یک مسافرت خانوادگی وزن این خودرو تا حدود 1700 کیلوگرم هم بالا خواهد رفت که در این صورت قدرت کم موتور بیش از پیش خود را نشان داده و خودرو کمی تنبل احساس خواهد شد.

البته بازده موتور بسیار خوب است و در صورت نصب بر روی یک سدان سبک تر می تواند چالاکی و شتاب بهتری به ارمغان بیاورد. این پیشرانه با مصرفی در حدود 10 لیتر  در سیکل ترکیبی از بسیاری از خودوهای داخلی کم مصرف تر بوده و نمره قبولی در این مورد دریافت می کند.

شاسی بلند لیفان در قبال بهای پرداختی حدود 52 میلیون تومان کیفیت قابل قبولی ارایه می کند و برای آنهایی که دوست دارند با کمترین قیمت قدبلندتر از بقیه به نظر برسند، جزو معدود انتخاب هاست.

البته در بخش بازار دست دوم این خودرو افت نسبتا زیادی دارد و چنانچه نگاه سرمایه ای به اتومبیل خود دارید، بهتر است به سایر گزینه ها فکر کنید.

مشکل دیگر به ضعف بسیار رایج مجموعه دیسک و صفحه لیفان X60 مربوط می شود که نارضایتی مالکان را در پی داشته، کیفیت کم در دوام کوتاه مدت و عدم کشش خودرو برای پیمودن مسیر های پر شیب خود را نشان می دهد.

گفتنی است که این مدل در آستانه حذف از خطوط تولید قرار گرفته و به زودی با مدل گیربکس اتوماتیک X60 (با قیمت احتمالی بیش از 60 میلیون تومان و مجهز به گیربکس CVT) جایگزین خواهد شد.

از این رو افت قیمت بیشتر برای مدل های دستی دور از ذهن نیست.

دسته دوم خودروهای هاچ بک کراس

در چند ماه اخیر نسل جدیدی از خودروهای هاچ بک در جهان و ایران معرفی شده اند که اصطلاحا هاچ بک های ارتفاع یافته محسوب می شوند.

خودروهایی که اندکی از هاچ بک های عادی بلند قامت ترند و فاصله بیشتری با زمین دارند اما در عین حال از نظر مشخصات فنی و ابعاد و اندازه یک هاچ بک تمام عیار به حساب می آیند.

خودروهایی مثل ساندرو استپ وی و رنو کپچر در این رده قرار می گیرند و چینی ها نیز در یک سال اخیر چندین محصول در این رده را به بازار معرفی کرده اند.

لیفان X50

X50 که در واقع یک خودروی کراس اوور محسوب می شود، یکی از جدیدترین محصولات لیفان در بازار داخلی است. این خودرو در نمای جلو شباهت انکار ناپذیری با اوپل زافیرا B دارد.

در نمای عقب هم طراحان لیفان به یک کپی پیست ساده از آلفا رومئو جیولیتا بسنده کرده و زحمتی بابت انجام تغییراتی اندک به خود نداده اند.

با این حال X50 از پیکره عامه پسندی برخوردار بوده و نمی توان به ظاهر آن خرده چندانی گرفت. در نمای داخلی نیز طراحی این اتومبیل به دلیل متفاوت بودن حداقل برای مشتریان ایرانی جذاب بوده و بهتر از نمونه های داخلی ارزیابی می شود.

فضای کابین نیز مناسب خانواده ها بوده و کمبودی از این جهت احساس نخواهد شد.

لیفان این کراس اوور خود را به یک موتور 1.5 لیتری مجهز کرده که توانایی تولید 102 اسب بخار قدرت و 133 نیوتن متر گشتاور را دارد. با احتساب وزن 1175 کیلوگرمی، این موتور نخواهد توانست چالاکی چندانی را برای X50 فراهم کند.

حال اگر وزن 4 سرنشین را هم به وزن خالص خودرو اضافه کنیم وضعیت بدتر خواهد شد. در رانندگی شهری که نیازی به شتاب گیری های سریع وجود ندارد، این خودرو آرام و سر به زیر احساس شده و با توجه به گیربکس CVT سواری راحت و نرمی را ارایه خواهد کرد.

البته نمونه مجهز به گیربکس دستی با وزن 1150 کیلوگرم نیز وجود دارد که عملکرد آن تفاوت چندانی با نمونه اتوماتیک ندارد. نکته ای که باید اینجا به آن اشاره کنیم این که با توجه به این پیشرانه X50 باید مصرف سوخت کمی داشته باشد (6.3 الی 6.5 طبق ادعای کمپانی) اما در عمل این چنین نبوده و گلایه هایی در این مورد از طرف مالکین مطرح شده است.

آنچنان که مصرف خودروهای تحویلی (نمونه های صفر کیلومتر و اصطلاحا آب بندی نشده) در روزهای اول به حدود 2 برابر رقم اعلامی کارخانه می رسد اما ظاهرا این مشکل با افزایش کارکرد خودرو کمرنگ می شود.

لیفان X50 با قیمتی بسیار نزدیک به برادر خود یعنی X60 در مدل اتومات 536,750,000 ریال و در مدل دستی 486,250,000 ریال قیمت گذاری شده است.

نقطه قوت این اتومبیل طراحی متفاوت و نسبتا زیبا و همچنین کابینی جادار است که  آن را مناسب خانواده های ایرانی می کند.

اما از کنار نقاط منفی نیز نمی توان به سادگی گذشت؛ موتوری ضعیف و مصرف سوختی ابهام برانگیز دو عاملی هستند که می توانند مشتریان بالقوه را با شک و تردید همراه کنند.

از طرف دیگر X50 به دلیل تازه وارد بودن به کیلومترهای بیشتر دست نیافته و در بلند مدت امتحان خود را پس نداده است.

پس خرید این خودرو با ریسک همراه بوده و به نوعی تست شانس می باشد! هر چند افرادی که به دنبال اتومبیلی قد بلند با ظاهری مشابه محصولات اروپایی هستند، انتخابی جز X50 ندارند.

سری های اولیه تولیدی این خودرو با مشکلات مونتاژی دست و پنجه نرم می کردند اما این مسائل به تدریج در حال رفع شدن هستند اما از طرف دیگر X50 این روزها با معرفی انبوهی از رقبای هم وطن خود مواجه است که کار را برای این خودرو سخت می کند.

گریت وال هاوال M4

دیگر محصول چینی موجود در این محدوده که در دسته شاسی بلندها قرار می گیرد، هاوال M4 نام دارد.

این اتومبیل اگر چه سایز کوچکی دارد اما ارتفاع کف و سقف آن زیاد بوده و همانند یک خودروی شاسی بلند دیده می شود.

چنانچه این دو عامل نبود، به سادگی می شد M4 را یک هاچ بک تصور کرد! در سال های اخیر چینی ها گام های بلندی را در زمینه طراحی برداشته و محصولاتی با ظاهری عامه پسند و بعضا زیبا روانه بازار ایران کرده اند. هاوال M4 جزو این دسته بوده و طراحی قابل قبولی دارد.

در بخش داخلی وضعیت بهتر بوده و می توان گفت که M4 کابین زیبایی دارد. حضور یک نمایشگر لمسی اتفاقی است که کمتر در این محدوده قیمتی قابل رویت بوده و باید آن را به فال نیک گرفت.

اما کابین خالی از ایراد هم نیست و طبق انتظار باید به کیفیت نه چندان خوب مواد به کار رفته که مشخصه عمومی خودروهای چینی است، اشاره کنیم؛ در جای جای کابین پلاستیک خشک به کار رفته که لمس آنها همراه با احساسی ناخوشایند خواهد بود.

در بخش فنی گریت وال شاسی بلند کوچک خود را به یک موتور 1.5 لیتری با توانایی تولید 104 اسب بخار قدرت و 138 نیوتن متر گشتاور مجهز کرده است.

با در نظر گرفتن وزن 1106 کیلوگرمی و گیربکس دستی، M4 شتاب گیری های نسبتا خوبی دارد. مصرف ترکیبی این اتومبیل چیزی در حدود 7.8 لیتر در صد کیلومتر عنوان شده که در صورت صحت این ادعا رقم مناسبی برای یک خودرو در ایران است.

اما معمولا خودروسازان چینی در اقتصادی بودن محصولاتشان اغراق می کنند و از این رو بدون تست های عملی نمی توان به این اعداد و ارقام اعتماد کرد.

گریت وال هاوال M4 با قیمتی در حدود 56 میلیون تومان گران تر از رقبای لیفانی است. ن

کته قابل ذکر در مورد این خودرو به عدم تحویل به موقع سفارش ها توسط دیار خودرو باز می گردد. بسیاری از سفارش ها با گذشت موعد تحویل هنوز به مشتریان تحویل داده نشده و تعداد زیادی از مشتریان نیز به دلیل بدقولی از خرید این خودرو منصرف شده اند.

M4 در صورت تولید منظم و تحویل به موقع و همچنین خدمات پس از فروش مناسب می توانست موفقیتی نسبی را تجربه کند، اما وضعیت آن اکنون طوری است که خریداران خود را به یک سرنوشت مبهم دچار کرده است.

از این رو با توجه به شرایط مبهم دیار خودرو، نمی توان خرید M4 را توصیه کرد.

دانگ فنگ H30 کراس

به لطف واژه کراس، برخی مشتریان ایران خودرو در تصور تحویل گرفتن یک خودرو کراس اوور هستند اما H30 نیز مطمئنا در همین رده جای می گیرد.

اما از نظر تست و بررسی اولیه آن می توان به سیستم فنربندی فوق العاده نرم، هماهنگی نسبتا خوب موتور و گیربکس اتوماتیک (بهتر از گیربکس اصلی پژو 206) و فضای جادارتر نسبت به پژو 206 برای سرنشینان عقب اشاره کرد.

همچنین هندلینگ نسبتا ضعیف با حرکت گهواره ای بسیار زیاد، ارگونومی نه چندان جالب فضای راننده و ایمنی ضعیف در تست تصادف، از جمله مشکلات این خودرو هستند.

با تمام این موارد، چنانچه ایران خودرو بتواند کیفیت فنی این خودرو را حفظ کند، شاهد موفقیت آن در بین مشتریان خواهیم بود. به خصوص آنکه به دلیل اشتراک فنی قطعات موتور با پژو 206، مشکل کمبود قطعات این خودرو از بسیاری خودروهای چینی دیگر کمتر خواهد بود.

دسته سوم خودروهای سدان و هاچ بک

بایک سابرینا

در نگاه اول به پیکره سابرینا بدون شک یک مرسدس بنز بی کلاس در ذهن شما تداعی خواهد شد! بایک با یک فوتوشاپ نه چندان وقت گیر، B کلاس را به سابرینا تبدیل کرده و برای ایجاد تمایز تغییراتی را در چراغ های جلو و عقب داده است.

وضعیت در بخش کابین و نمای داخلی نیز به همین ترتیب است، باز هم یک کپی پیست ساده از نسل قبلی مرسدس B کلاس! این کپی کاری ها در مجموع باعث شده که سابرینا ظاهری زیباتر و بهتر از سایر خودروهای چینی موجود داشته باشد.

در این میان برای ایجاد تنوع هم که شده، فرمان سابرینا متفاوت از محصول مرسدس طراحی شده است. در بحث کیفیت مواد به کار رفته در کابین باید انتظارات خود را با قیمت پرداختی هماهنگ کرده و نام مرسدس را در این مورد خط بزنید!

البته باید اذعان کرد که کیفیت کابین با توجه به قیمت مناسب ارزیابی می شود و از بسیاری خودروهای هم وطن بهتر است.

موتور سابرینا یک نمونه 1.5 لیتری است که توانایی تولید 113 اسب بخار قدرت و 143 نیوتن متر گشتاور را دارد.

این ارقام نشان از راندمان خوب موتور داشته و با در نظر گرفتن وزن 1090 کیلوگرمی خودرو می توان شتاب و کشش قابل قبولی برای آن متصور شد. ا

ما به کار گیری یک گیربکس اتوماتیک این امر را کمی کمرنگ کرده و از هیجان رانندگی با سابرینا کاسته است. هر چند افرادی که به دنبال آرامش در رانندگی هستند از به کار گیری این گیربکس خوشحال خواهند شد.

نکته جالب توجه در بخش فنی این که موتور سابرینا ساخت کمپانی معروف میتسوبیشی و گیربکس آن ساخت شرکت ژاپنی آیسین است؛ بنابراین از لحاظ کیفیت می توان حساب ویژه ای روی بخش فنی این اتومبیل چینی-ژاپنی-آلمانی باز کرد.

سابرینا که با نام  بایک E150 نیز شناخته می شود، با سواری خوب، ظاهری زیبا و پیشرانه ای با کیفیت مشخصه های لازم برای تبدیل شدن به یک خودروی محبوب در بین مشتریان را دارد.

اما عواملی وجود دارد که باعث جلوگیری از این مساله شده است؛ عواملی مثل بازاریابی ضعیف، کم کاری شرکت دیار خودرو در تحویل به موقع، خدمات پس از فروش بسیار نامطلوب و البته سرنوشتی نامعلوم برای ادامه همکاری بایک و این شرکت کوچک وطنی.

تیپ های مختلف سابرینا در دو نوع صندوق دار و هاچ بک بین 41 الی 59 میلیون تومان قیمت گذاری شده اند. نگاهی به بازار نشان می دهد که نمونه های صفر کیلومتر این خودرو با قیمتی پایین تر از قیمت کارخانه معامله می شوند و علاقه ای از سوی مشتریان هم برای خرید این خودرو وجود ندارد.

با وجود تمام مزایایی که سابرینا دارد خرید آن یک ریسک بزرگ خواهد بود و خریداران آن باید سختی های تامین قطعات یدکی و افت قیمت زیاد در بازار دست دوم را به جان بخرند.

بریلیانس H330 و H320

شریک تجاری ب ام و در چین روی به همکاری با سایپا نیز آورده تا لیست شرکای بزرگ خود را تکمیل کند.

H330 و H320 دو محصول جوان پسند این کمپانی هستند که در شرکت پارس خودرو و در مدل های دستی و اتوماتیک مونتاژ می شوند. تفاوت این دو خودرو به شکل بدنه آنها باز می گردد، H320  بصورت هاچ بک بوده و H330 بصورت صندوق دار تولید می شود.

در اولین برخورد نمونه هاچ بک سری یک ب ام و را به یاد می آورد. این مدل تنها از حیث مشخصات ظاهری به محصولات ب ام و شباهت دارد، اما در باطن هیچ ارتباط فنی ای بین ب ام و و برلیانس دیده نمی شود.

تجربه سال های اخیر در تبدیل خودروی هاچ بک به صندوقدار یا برعکس نشان داده که نتیجه چندان جالب از آب در نیامده و معمولا نسخه هاچ بک بسیار زیباتر از نسخه سدان دیده می شود.

اما این قضیه در مورد H330 و H320 صادق نبوده و اگر نگاه منصفانه ای داشته باشیم باید اذعان کنیم که هر دو نسخه هاچ بک و سدان زیبا هستند، هر چند کمی زمان می برد تا به نمای جلو عادت کنیم. بریلیانس این دو محصول خود را با ظاهری بروز و زیبا روانه بازار کرده و از این جهت نمره قبولی می گیرد.

در بخش کابین با ترکیب رنگ روشن و تیره فضای داخلی لوکس تر جلوه کرده و گران قیمت تر از بهای پرداختی به نظر می رسد، اما کمی توجه به جزییات باعث دلسردی می شود؛ چرا که جنس مواد به کار رفته در داشبورد و روکش صندلی ها چنگی به دل نزده و کیفیتی معمولی و بعضا ضعیف دارند.

داشبورد خودرو هم طراحی کاملا معمولی داشته و فرمان نیز از محصولات ب ام و الگوبرداری شده است. شاید بتوان این گونه گفت که ظاهر این دو محصول بریلیانس بهتر از کابین آنان باشد. البته در این میان نمی توان به سادگی از کنار فضای مناسب کابین و صندلی های راحت عبور کرد.

در بخش فنی هر دو خودرو از یک موتور 1.5 لیتری با توانایی تولید 103 اسب بخار قدرت و 138 نیوتن متر گشتاور بهره مند شده اند، همچنین امکان انتخاب از بین گیربکس 4 دنده اتوماتیک یا 5 دنده دستی برای هر دو مدل وجود دارد که البته برخی از آپشن ها فقط با مدل اتوماتیک قابل انتخاب هستند.

با در نظر گرفتن وزن حدود 1225 الی 1250 برای H320 و H330 توان موتور این خودروها کمی ناکافی به نظر رسیده و رانندگی از شتاب بالایی برخوردار نخواهد بود.

در صورت انتخاب گیربکس اتوماتیک این مساله نمود بیشتری پیدا کرده و  هر دو خودرو تنبل احساس خواهند شد.

البته مصرف سوخت مناسب، هندلینگ خوب و پایداری بالا از مشخصه های مثبت این دو فرزند بریلیانس است که احتمالا آن هم نتیجه همکاری با باواریایی ها است.

بریلیانس H330  و H320 بسته به نوع گیربکس تقریبا بین 45 الی 55 میلیون قیمت دارند. با توجه به رقبا، طراحی خوب و مونتاژ محصولات بریلیانس در مجموعه پارس خودرو که سابقه تولید محصولات با کیفیتی را در کارنامه دارد، این دو خودرو از شانس نسبتا خوبی برای موفقیت در بازار بدون تنوع برخوردار هستند.

آنچه که باعث نارضایتی مالکین فعلی شده وجود مشکلات اساسی در خدمات پس از فروش و تامین قطعات یدکی است. همچنین ایمنی مبهم مساله ای است که می تواند به پاشنه آشیل این دو تبدیل شود.

همچنین برلیانس H320 و H330 در زمره محصولات قدیمی برلیانس قرار می گیرد و اخیرا در بازار چین با مدل تازه ای تحت عنوان H3 جایگزین شده است.

جک J5

جک یا جی ای سی که این روزها با شاسی بلند S5 روزهای خوبی را پشت سر می گذارد، نسبت به اکثر چینی های ذکر شده در این مقاله از سابقه بیشتری در ایران برخوردار است.

این شرکت با همکاری کرمان موتور سدان زیبای J5 را در دست تولید دارد.

این خودرو که امضای استودیوی پینین فارینای ایتالیا در طراحی آن دیده می شود، ظاهر جذاب و گیرایی دارد؛ طوری که اصلا به نظر نمی رسد یک خودروی چینی باشد. کلیه اجزای بدنه با یکدیگر در هماهنگی بوده و نتیجه کاملا مشتری پسند شده است.

همانند ظاهر در بخش کابین نیز J5 وضعیت نسبتا خوبی دارد. صندلی ها و حتی فرمان بر خلاف انتظار دارای روکش چرم بوده و شما را شگفت زده خواهد کرد.

نشان دهنده های پشت فرمان و داشبورد نیز طراحی قابل قبولی دارند. در کل جنس مواد به کار رفته در کابین J5 حداقل در کوتاه مدت رضایت بخش بوده و فراتر از رقبا ارزیابی می شود. با توجه به فضای مناسب، سرنشینان نیز در مسافرت ها راحت خواهند بود.

جک J5 با موتورهای 1.5 و 1.8 لیتری در بازار موجود است. نکته جالب اینکه نسخه 1.5 لیتری فقط با گیربکس دستی و نمونه 1.8 لیتری فقط با گیربکس اتوماتیک 4 سرعته عرضه شده است.

موتور 1.5 لیتری توانایی تولید 111 اسب بخار قدرت و 146 نیوتن متر گشتاور را دارد، موتور 1.8 هم که ظاهرا ساخت میتسوبیشی است و 140 اسب بخار قدرت و 160 نیوتن متر گشتاور را ارائه می دهد.

با توجه به وزن 1315 و 1355 کیلوگرمی به ترتیب برای مدل دنده دستی و دنده اتوماتیک، نباید انتظار چندانی از J5 دستی داشت؛ چرا که آن چنان پرشتاب نبوده و بیشتر مناسب رانندگی های آرام است.

نکته عجیب آنکه مدل اتوماتیک علیرغم قدرت بیشتر مزیت چندانی در شتاب گیری نسبت به مدل معمولی ندارد و تاخیر گیربکس در ارائه واکنش مناسب با انتقاداتی همراه است.

از طرف دیگر برخی عیب های جزئی مونتاژی و مصرف سوخت بالا (حدود 11 الی 14 لیتر در صد کیلومتر) از جمله دیگر موارد منفی جک جی 5 اتوماتیک محسوب می شوند.

کرمان موتور در برنامه پیش فروش تیر ماه امسال، J5  دنده دستی را به قیمت  517,100,000 ریال و J5 اتوماتیک را به قیمت 627,100,000 ریال عرضه کرده است.

پس به این ترتیب نسخه اتوماتیک از محدوده در نظر گرفته شده ما خارج می شود. J5 دستی با دارا بودن مزایایی مثل مصرف سوخت کم، طراحی زیبا و کابینی جادار و با کیفیت تر نسبت به رقبا می تواند انتخاب خوبی برای افراد خاص پسند باشد، اما اگر این افراد هوس شتاب گیری و لذت بردن از رانندگی در جاده های پرشیب را داشته باشند، شاید از انتخاب خود پشیمان شوند!

همچنین گفتنی است که به دلیل فروش اندک مدل دستی (در مقایسه با نسخه اتوماتیک) این خودرو با برخی محدودیت ها در زمینه قطعات یدکی مواجه است.

آریو

آریو، سایپا S300 یا زوتای Z300 یکی دیگر از چینی های چند سال اخیر بازار خودروی ایران است.

سایپا برای تنوع بخشیدن به محصولات خود به دنبال یک کمپانی جوان و نسبتا گمنام چینی رفته است. زوتای که در سال 2005 تاسیس شده افتخار همکاری با یک کمپانی 50 ساله را پیدا کرده و ترجیح داده روی دوش سایپا مسیر کسب تجربه را طی کند.

آریو محصول مونتاژی زوتای در سایپا، یکی نمونه کاربن کپی از نسل دوم تویوتا الیون است.

شاید این مدل از تویوتا چندان برای مخاطبین عزیز آشنا نباشد، چرا که الیون فقط در بازار داخلی ژاپن ارایه شده و اثری از آن در سایر بازارهای بین المللی دیده نمی شود.

به هر حال تقلب از روی خودروسازی مثل تویوتا باعث شده که ظاهر آریو ساده و در عین حال با چاشنی زیبایی همراه باشد.

در بخش کابین هم همه چیز همانند کابین الیون بوده و فقط فرمان از سمت راست به سمت چپ منتقل شده است! البته با مطرح شدن بحث کیفیت باید نام تویوتا را دیگر کنار گذاشته و انتظارات خود را چینی کنید.

در کل کابین آریو با کلماتی مثل آرام، نسبتا زیبا و با کیفیتی متوسط و فضای داخلی نسبتا بزرگ قابل وصف است.

در قسمت فنی آریو با دو موتور 1.5 و 1.6 لیتری وارد عرصه شده است. این موتورها که هر دو ظاهرا تحت لیسانس میتسوبیشی هستند، به ترتیب قدرتی برابر با 103 و 112 (شاید هم 127) اسب بخار تولید می کنند.

با در نظر گرفتن وزن 1275 کیلوگرمی، مسلما این قدرت خروجی در کنار فنربندی نرم امکان انجام مانور و رانندگی پرشتاب را برای جوانان میسر نخواهد کرد.

آریو با گیربکس های دستی و اتوماتیک ارایه شده است؛ نمونه اتوماتیک تعویض های نرمی داشته اما مانند سایر برادارن چینی اش کاملا کند احساس می شود.

آریو، S300 یا Z300 پس از شکست در مرحله اول قیمت گذاری که با رقمی تخیلی قدم به میدان گذاشته بود، اکنون وضعیت منطقی تری پیدا کرده و در نسخه اتوماتیک حدود 55 میلیون تومان و در نسخه دستی حدود 46 میلیون تومان قیمت گذاری شده است.

با در نظر گرفتن شرایط فعلی بازار که تنوع و کیفیت در آن حرفی نمی زند، آریو می تواند با تکیه بر مصرف سوخت مناسب، نمایندگی های متعدد سایپا در سراسر کشور و همچنین خدمات پس از فروش بهتر احتمالی نسبت به بقیه رقبا جایگاه مناسبی را از آن خود کند.

اما با این حال واکنش منفی بازار به حضور این خودرو و آمار فروش ناامیدکننده نشان از شکستی محتمل دارد. شاید تبدیل آریو به تاکسی و واگذاری آن به تاکسی رانان کمی آمار تولید و فروش کم را بهبود ببخشد!

اما از طرف دیگر تبدیل این خودرو چینی به تاکسی، ممکن است عدم رضایت رانندگان تاکسی و نابودی کامل این خودرو در بازار را در پی داشته باشد.

ام وی ام 550

ام وی ام 550 یا چری E5 دیگر سدان چینی حاضر در محدوده انتخابی ماست.

این سدان با هویتی مستقل نشان دهنده سیر پیشرفت طراحی خودروهای چینی در سال های اخیر بوده و با شعار طراحی شیک وارد میدان شده است.

ظاهر این خودرو بر خلاف سایر همتایان خود کپی به نظر نمی رسد، هر چند از برخی زوایا ناپختگی نیز در پیکره کلی خودرو دیده می شود. به هر حال نمای خارجی در مجموع قابل قبول بوده و متفاوت تر از محصولات داخلی دیده می شود.

در بخش کابین کنسول مرکزی به شکل U بوده و در ترکیب با فرمان سه شاخه جلوه ای خاص به نمای داخلی بخشیده است. نکته نه چندان جالب در این بخش نشان دهنده های بسیار ساده پشت فرمان هستند که بی روح بوده و خالی از خلاقیت و هیجان به نظر می رسد.

صندلی های چرمی نکته مثبت دیگر کابین هستند، طبق اطلاعات سایت چری صندلی راننده به گرمکن نیز مجهز شده است اما در سایت مدیران خودرو خبری از این آپشن نیست.

به لطف فاصله محوری زیاد، فضای داخل کابین مناسب بوده و در مسافرت های خانوادگی کمبودی از این بابت احساس نخواهد شد. از بعد کیفی کابین 550 در وضعیت خوبی قرار داشته و رقابت نزدیکی با J5 از این جهت دارد.

موتور در نظر گرفته شده برای ام وی ام 550 یک نمونه 2 لیتری با قدرت 139 اسب بخار و 182 نیوتن متر گشتاور می باشد که برای جابجایی وزن 1290 و 1360 کیلوگرمی خودرو (در دو تیپ مختلف) کافی به نظر می رسد.

چری برای این محصول خود هم گیربکس دستی و هم گیربکس CVT در نظر گرفته که خوشبختانه هر دو در ایران ارایه شده است.

علی رغم توان بالا، فنربندی نرم خودرو از قابلیت های دینامیکی آن اندکی کاسته است. هر چند افراد میان سال و اعضای خانواده شاید این ویژگی را تحسین کنند.

کمپانی چری تاکید ویژه ای هم روی ایمنی E5 دارد، اما هنوز نتایجی درباره تست تصادف این خودرو در مراکز معتبر منتشر نشده است.

ام وی ام 550 در نسخه CVT با قیمتی در حدود 58 میلیون تومان گران ترین خودروی این بازه محسوب می شود.

این خودرو با آپشن های متنوعی که دارد رقیب اصلی جک J5 بوده و رقابت تنگاتنگی با نسخه اتوماتیک آن دارد. البته نسخه دنده دستی نیز با قیمتی در حدود 51 میلیون تومان رقیب مستقیم J5 دستی به شمار می رود.

550 یا E5 با دارا بودن مزایایی مثل کابین زیبا و با کیفیت، پیشرانه توانمند و آپشن های زیاد جزو انتخاب های خوب در این دسته است، اما در صورت خرید آن باید افت زیاد قیمت در بازار دست دوم را هم مد نظر داشته باشید.

تندر 90 و رنو ساندرو اتوماتیک

تندر 90 و ساندرو با دارا بودن پلت فرمی مشترک فقط در ظاهر با یکدیگر متفاوت هستند و از جهاتی می توان ساندرو را نسخه هاچ بک تندر 90 قلمداد کرد.

همان طور که تندر 90 ظاهر زیبایی ندارد، ساندرو هم علی رغم طراحی کاملا متفاوت نسبت به تندر چندان زیبا از آب در نیامده و عادت کردن به ظاهر آن نیازمند کمی تلاش و کوشش ذهنی است!

در بخش داخلی هم هر دو خودرو عینا مثل هم هستند و چنانچه در پشت فرمان تندر 90 بنشینید گویی سوار ساندرو شده اید.

پس تمام مزایا و معایب کابین تندر 90 در مورد ساندرو هم کمابیش صادق است؛ کابینی جادار و بزرگ، با صندلی های نیمکت مانند و پلاستیک خشک در قسمت های مختلف.

در بخش پیشرانه هر دو خودرو از یک موتور 1.6 لیتری با قدرت 105 اسب بخار و 140 نیوتن متر گشتاور استفاده می کنند. شاید پرداختن به بحث فنی نیز تکرار مکررات باشد، چرا که عملا این دو از لحاظ سواری بسیار شبیه هم هستند و تنها هندلینگ ساندرو بهتر از ال 90 به نظر می رسد.

تندر 90 در مدت حضور خود در ایران امتحان خود را پس داده و نتایج به دست آمده تا حدود زیادی برای ساندرو نیز صادق است.

مساله ای که در اینجا باید به آن اشاره کنیم این که نسخه دنده اتوماتیک این دو گزینه در محدوده قیمتی در نظر گرفته شده قرار می گیرند. تندر 90 اتوماتیک حدود 49 میلیون تومان و ساندرو اتوماتیک چیزی در حدود 51 میلیون تومان در بازار قیمت دارد، هر چند مدل دنده دستی ساندرو نیز با قیمتی در حدود 45 میلیون تومان معامله می شود.

نکته اساسی درباره این خودروهای اصالتا رومانیایی اینکه فلسفه بوجود آمدن تندر 90 و ساندرو و در اصل برند داچیا عبارت است از ساخت خودرویی کم هزینه و اقتصادی برای اقشار کم درآمد.

این فلسفه نشانگر آنست که اولا نباید انتظار آپشن را داشته باشید و ثانیا می توانید روی کیفیت بلند مدت و هزینه نگهداری حساب ویژه باز کنید.

البته به دلیل شرایط خاص بازار ایران این را هم در نظر بگیرید که قطعات یدکی این دو کمی گران تر از نمونه های مشابه داخلی است، اما عمر طولانی تری نسبت به رقبا دارند.

جمع بندی

آن چیزی که در انتخاب مشتریان می تواند نقشی تعیین کننده داشته باشد، انتظارات آنها از خودرویی است که قصد خرید دارند. افرادی که به دنبال خرید یک خودروی کم استهلاک و بدون دردسر با استانداردهای چند سال پیش اروپا هستند می توانند از بین ساندرو و تندر بنا به نیازها و البته سلیقه خود یکی را انتخاب کرده و کمی هم پس انداز کنند.

این را یاد آور شویم که با انتخاب هر کدام از این دو خودرو، کلمه آپشن معنایی برای مالک نخواهد داشت.

مشتریان علاقه مند به آپشن یا طراحی چاره ای جز انتخاب از بین محصولات چینی ندارند که البته باید دردسرهای رایج این خودروها و همچنین ایمنی بعضا ضعیف و افت قیمت زیاد آنها را در نظر داشته باشند.

در این بین شاید J5 دنده دستی گزینه زیباتر و بی آزارتری نسبت به بقیه باشد. هر چند نمی توان به انتخاب ام وی ام 550 نیز ایراد بزرگی وارد کرد. دوست داران شاسی بلند هم گزینه چندانی در این محدوده ندارند و شاید بهترین گزینه برای آنها همان لیفان X60 باشد که حداقل کاربردی تر از خودرویی مانند X50 ظاهر می شود.

در پایان باید به دو نکته اشاره کنیم؛ اول اینکه برخی از خودروها نظیر دنا توربو یا ام وی ام X22 و دستی که هنوز به دست مشتریان نرسیده اند، در این بررسی لحاظ نشده اند؛ دوم هم اینکه در این محدوده خودروهای دست دوم نام آشنایی وجود دارد که در فرصت بعدی به آنها خواهیم پرداخت.

به نظر شما بهترین گزینه در این محدوده کدام است؟

The post appeared first on .

بررسی بازار خودروهای 45 تا 60 میلیون تومانی؛ جولانگاه چینی ها

در بخش سوم از بررسی خودروهای موجود در بازار ایران و کمک به مخاطبین عزیز دیجیاتو در انتخابی بهتر، این بار قصد داریم به بازه 45 الی 60 میلیون تومان پرداخته و گزینه های اصلی موجود در این بازه را بصورت مختصر بررسی کنیم.

این بازه تنوع نسبتا خوبی داشته و از انواع هاچ بک گرفته تا سدان و شاسی بلند در آن حضور دارند که البته این امکان به لطف محصولات کشور دوست و برادر چین فراهم شده است!

بیشتر خودروهای حاضر در این بازه چینی هستند و در حال حاضر محصولی با برند وطنی در آن دیده نمی شود. در کنار چینی ها، اروپایی ها هم با برند رنو در این محدوده حاضر هستند که البته در داخل مونتاژ می شوند. گزینه های موجود را در کل به دو قسمت تقسیم کرده و به صورت جداگانه به هر دسته خواهیم پرداخت.

گفتنی است پیش از این دو قسمت دیگر از سلسله مطالب بررسی بازار در دو رده قیمتی و منتشر شده است.

دسته اول خودروهای کراس اوور

در حال حاضر لیفان X60 تنها کراس اوور صفر کیلومتر حاضر در این رده قیمتی به حساب می آید، اما اگر کمی به عقب برگردیم، ام وی ام ایکس 33 (قبل از فیس لیفت) نیز در این رده جای می گرفت، همچنین با بودجه ای اندکی بیش از 60 میلیون تومان، چانگان CS35 (با قیمت 62 میلیون تومان) نیز در این رده عرضه می شود.

ضمن اینکه ممکن است مدل دستی چانگان CS35 نیز در صورت عرضه قیمتی کمتر از 60 میلیون داشته باشد، از این رو برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد این خودرو می توانید به معرفی و مراجعه فرمایید.

 

لیفان X60

خودروساز نسبتا نوپای چینی با همراهی شریک ایرانی خود یعنی کرمان موتور حضوری نسبتا پر رنگ در کشور دارد. این کمپانی پس از عرضه سدان های 520 و 620 شانس خود را با یک شاسی بلند کوچک در بازار ایران امتحان کرد.

این خودرو X60 نام گذاری شده و در نگاه اول به نمای جلو، نسل قبلی هیوندای سانتافه در ذهن تداعی می شود. این خودرو اگر چه طراحی خیره کننده ای ندارد اما در مجموع قابل قبول بوده و می توان با ظاهر آن کنار آمد.

هر چند شکل و گرافیک چراغ های عقبی می توانست بهتر از این باشد. در بخش فضای داخلی وضعیت نسبتا بهتر بوده و تعادل خوبی بین طراحی، کیفیت مواد به کار رفته و البته قیمت وجود دارد.

لیفان X60 در بخش قوای محرکه به یک موتور 1.8 لیتری با 133 اسب بخار قدرت و 168 نیوتن متر گشتاور مجهز شده است.

توان این پیشرانه کم حجم برای جابجایی وزن 1330 کیلوگرمی خودرو کمی ناکافی به نظر می رسد، حال این را هم در نظر بگیرید که در یک مسافرت خانوادگی وزن این خودرو تا حدود 1700 کیلوگرم هم بالا خواهد رفت که در این صورت قدرت کم موتور بیش از پیش خود را نشان داده و خودرو کمی تنبل احساس خواهد شد.

البته بازده موتور بسیار خوب است و در صورت نصب بر روی یک سدان سبک تر می تواند چالاکی و شتاب بهتری به ارمغان بیاورد. این پیشرانه با مصرفی در حدود 10 لیتر  در سیکل ترکیبی از بسیاری از خودوهای داخلی کم مصرف تر بوده و نمره قبولی در این مورد دریافت می کند.

شاسی بلند لیفان در قبال بهای پرداختی حدود 52 میلیون تومان کیفیت قابل قبولی ارایه می کند و برای آنهایی که دوست دارند با کمترین قیمت قدبلندتر از بقیه به نظر برسند، جزو معدود انتخاب هاست.

البته در بخش بازار دست دوم این خودرو افت نسبتا زیادی دارد و چنانچه نگاه سرمایه ای به اتومبیل خود دارید، بهتر است به سایر گزینه ها فکر کنید.

مشکل دیگر به ضعف بسیار رایج مجموعه دیسک و صفحه لیفان X60 مربوط می شود که نارضایتی مالکان را در پی داشته، کیفیت کم در دوام کوتاه مدت و عدم کشش خودرو برای پیمودن مسیر های پر شیب خود را نشان می دهد.

گفتنی است که این مدل در آستانه حذف از خطوط تولید قرار گرفته و به زودی با مدل گیربکس اتوماتیک X60 (با قیمت احتمالی بیش از 60 میلیون تومان و مجهز به گیربکس CVT) جایگزین خواهد شد.

از این رو افت قیمت بیشتر برای مدل های دستی دور از ذهن نیست.

دسته دوم خودروهای هاچ بک کراس

در چند ماه اخیر نسل جدیدی از خودروهای هاچ بک در جهان و ایران معرفی شده اند که اصطلاحا هاچ بک های ارتفاع یافته محسوب می شوند.

خودروهایی که اندکی از هاچ بک های عادی بلند قامت ترند و فاصله بیشتری با زمین دارند اما در عین حال از نظر مشخصات فنی و ابعاد و اندازه یک هاچ بک تمام عیار به حساب می آیند.

خودروهایی مثل ساندرو استپ وی و رنو کپچر در این رده قرار می گیرند و چینی ها نیز در یک سال اخیر چندین محصول در این رده را به بازار معرفی کرده اند.

لیفان X50

X50 که در واقع یک خودروی کراس اوور محسوب می شود، یکی از جدیدترین محصولات لیفان در بازار داخلی است. این خودرو در نمای جلو شباهت انکار ناپذیری با اوپل زافیرا B دارد.

در نمای عقب هم طراحان لیفان به یک کپی پیست ساده از آلفا رومئو جیولیتا بسنده کرده و زحمتی بابت انجام تغییراتی اندک به خود نداده اند.

با این حال X50 از پیکره عامه پسندی برخوردار بوده و نمی توان به ظاهر آن خرده چندانی گرفت. در نمای داخلی نیز طراحی این اتومبیل به دلیل متفاوت بودن حداقل برای مشتریان ایرانی جذاب بوده و بهتر از نمونه های داخلی ارزیابی می شود.

فضای کابین نیز مناسب خانواده ها بوده و کمبودی از این جهت احساس نخواهد شد.

لیفان این کراس اوور خود را به یک موتور 1.5 لیتری مجهز کرده که توانایی تولید 102 اسب بخار قدرت و 133 نیوتن متر گشتاور را دارد. با احتساب وزن 1175 کیلوگرمی، این موتور نخواهد توانست چالاکی چندانی را برای X50 فراهم کند.

حال اگر وزن 4 سرنشین را هم به وزن خالص خودرو اضافه کنیم وضعیت بدتر خواهد شد. در رانندگی شهری که نیازی به شتاب گیری های سریع وجود ندارد، این خودرو آرام و سر به زیر احساس شده و با توجه به گیربکس CVT سواری راحت و نرمی را ارایه خواهد کرد.

البته نمونه مجهز به گیربکس دستی با وزن 1150 کیلوگرم نیز وجود دارد که عملکرد آن تفاوت چندانی با نمونه اتوماتیک ندارد. نکته ای که باید اینجا به آن اشاره کنیم این که با توجه به این پیشرانه X50 باید مصرف سوخت کمی داشته باشد (6.3 الی 6.5 طبق ادعای کمپانی) اما در عمل این چنین نبوده و گلایه هایی در این مورد از طرف مالکین مطرح شده است.

آنچنان که مصرف خودروهای تحویلی (نمونه های صفر کیلومتر و اصطلاحا آب بندی نشده) در روزهای اول به حدود 2 برابر رقم اعلامی کارخانه می رسد اما ظاهرا این مشکل با افزایش کارکرد خودرو کمرنگ می شود.

لیفان X50 با قیمتی بسیار نزدیک به برادر خود یعنی X60 در مدل اتومات 536,750,000 ریال و در مدل دستی 486,250,000 ریال قیمت گذاری شده است.

نقطه قوت این اتومبیل طراحی متفاوت و نسبتا زیبا و همچنین کابینی جادار است که  آن را مناسب خانواده های ایرانی می کند.

اما از کنار نقاط منفی نیز نمی توان به سادگی گذشت؛ موتوری ضعیف و مصرف سوختی ابهام برانگیز دو عاملی هستند که می توانند مشتریان بالقوه را با شک و تردید همراه کنند.

از طرف دیگر X50 به دلیل تازه وارد بودن به کیلومترهای بیشتر دست نیافته و در بلند مدت امتحان خود را پس نداده است.

پس خرید این خودرو با ریسک همراه بوده و به نوعی تست شانس می باشد! هر چند افرادی که به دنبال اتومبیلی قد بلند با ظاهری مشابه محصولات اروپایی هستند، انتخابی جز X50 ندارند.

سری های اولیه تولیدی این خودرو با مشکلات مونتاژی دست و پنجه نرم می کردند اما این مسائل به تدریج در حال رفع شدن هستند اما از طرف دیگر X50 این روزها با معرفی انبوهی از رقبای هم وطن خود مواجه است که کار را برای این خودرو سخت می کند.

گریت وال هاوال M4

دیگر محصول چینی موجود در این محدوده که در دسته شاسی بلندها قرار می گیرد، هاوال M4 نام دارد.

این اتومبیل اگر چه سایز کوچکی دارد اما ارتفاع کف و سقف آن زیاد بوده و همانند یک خودروی شاسی بلند دیده می شود.

چنانچه این دو عامل نبود، به سادگی می شد M4 را یک هاچ بک تصور کرد! در سال های اخیر چینی ها گام های بلندی را در زمینه طراحی برداشته و محصولاتی با ظاهری عامه پسند و بعضا زیبا روانه بازار ایران کرده اند. هاوال M4 جزو این دسته بوده و طراحی قابل قبولی دارد.

در بخش داخلی وضعیت بهتر بوده و می توان گفت که M4 کابین زیبایی دارد. حضور یک نمایشگر لمسی اتفاقی است که کمتر در این محدوده قیمتی قابل رویت بوده و باید آن را به فال نیک گرفت.

اما کابین خالی از ایراد هم نیست و طبق انتظار باید به کیفیت نه چندان خوب مواد به کار رفته که مشخصه عمومی خودروهای چینی است، اشاره کنیم؛ در جای جای کابین پلاستیک خشک به کار رفته که لمس آنها همراه با احساسی ناخوشایند خواهد بود.

در بخش فنی گریت وال شاسی بلند کوچک خود را به یک موتور 1.5 لیتری با توانایی تولید 104 اسب بخار قدرت و 138 نیوتن متر گشتاور مجهز کرده است.

با در نظر گرفتن وزن 1106 کیلوگرمی و گیربکس دستی، M4 شتاب گیری های نسبتا خوبی دارد. مصرف ترکیبی این اتومبیل چیزی در حدود 7.8 لیتر در صد کیلومتر عنوان شده که در صورت صحت این ادعا رقم مناسبی برای یک خودرو در ایران است.

اما معمولا خودروسازان چینی در اقتصادی بودن محصولاتشان اغراق می کنند و از این رو بدون تست های عملی نمی توان به این اعداد و ارقام اعتماد کرد.

گریت وال هاوال M4 با قیمتی در حدود 56 میلیون تومان گران تر از رقبای لیفانی است. ن

کته قابل ذکر در مورد این خودرو به عدم تحویل به موقع سفارش ها توسط دیار خودرو باز می گردد. بسیاری از سفارش ها با گذشت موعد تحویل هنوز به مشتریان تحویل داده نشده و تعداد زیادی از مشتریان نیز به دلیل بدقولی از خرید این خودرو منصرف شده اند.

M4 در صورت تولید منظم و تحویل به موقع و همچنین خدمات پس از فروش مناسب می توانست موفقیتی نسبی را تجربه کند، اما وضعیت آن اکنون طوری است که خریداران خود را به یک سرنوشت مبهم دچار کرده است.

از این رو با توجه به شرایط مبهم دیار خودرو، نمی توان خرید M4 را توصیه کرد.

دانگ فنگ H30 کراس

به لطف واژه کراس، برخی مشتریان ایران خودرو در تصور تحویل گرفتن یک خودرو کراس اوور هستند اما H30 نیز مطمئنا در همین رده جای می گیرد.

اما از نظر تست و بررسی اولیه آن می توان به سیستم فنربندی فوق العاده نرم، هماهنگی نسبتا خوب موتور و گیربکس اتوماتیک (بهتر از گیربکس اصلی پژو 206) و فضای جادارتر نسبت به پژو 206 برای سرنشینان عقب اشاره کرد.

همچنین هندلینگ نسبتا ضعیف با حرکت گهواره ای بسیار زیاد، ارگونومی نه چندان جالب فضای راننده و ایمنی ضعیف در تست تصادف، از جمله مشکلات این خودرو هستند.

با تمام این موارد، چنانچه ایران خودرو بتواند کیفیت فنی این خودرو را حفظ کند، شاهد موفقیت آن در بین مشتریان خواهیم بود. به خصوص آنکه به دلیل اشتراک فنی قطعات موتور با پژو 206، مشکل کمبود قطعات این خودرو از بسیاری خودروهای چینی دیگر کمتر خواهد بود.

دسته سوم خودروهای سدان و هاچ بک

بایک سابرینا

در نگاه اول به پیکره سابرینا بدون شک یک مرسدس بنز بی کلاس در ذهن شما تداعی خواهد شد! بایک با یک فوتوشاپ نه چندان وقت گیر، B کلاس را به سابرینا تبدیل کرده و برای ایجاد تمایز تغییراتی را در چراغ های جلو و عقب داده است.

وضعیت در بخش کابین و نمای داخلی نیز به همین ترتیب است، باز هم یک کپی پیست ساده از نسل قبلی مرسدس B کلاس! این کپی کاری ها در مجموع باعث شده که سابرینا ظاهری زیباتر و بهتر از سایر خودروهای چینی موجود داشته باشد.

در این میان برای ایجاد تنوع هم که شده، فرمان سابرینا متفاوت از محصول مرسدس طراحی شده است. در بحث کیفیت مواد به کار رفته در کابین باید انتظارات خود را با قیمت پرداختی هماهنگ کرده و نام مرسدس را در این مورد خط بزنید!

البته باید اذعان کرد که کیفیت کابین با توجه به قیمت مناسب ارزیابی می شود و از بسیاری خودروهای هم وطن بهتر است.

موتور سابرینا یک نمونه 1.5 لیتری است که توانایی تولید 113 اسب بخار قدرت و 143 نیوتن متر گشتاور را دارد.

این ارقام نشان از راندمان خوب موتور داشته و با در نظر گرفتن وزن 1090 کیلوگرمی خودرو می توان شتاب و کشش قابل قبولی برای آن متصور شد. ا

ما به کار گیری یک گیربکس اتوماتیک این امر را کمی کمرنگ کرده و از هیجان رانندگی با سابرینا کاسته است. هر چند افرادی که به دنبال آرامش در رانندگی هستند از به کار گیری این گیربکس خوشحال خواهند شد.

نکته جالب توجه در بخش فنی این که موتور سابرینا ساخت کمپانی معروف میتسوبیشی و گیربکس آن ساخت شرکت ژاپنی آیسین است؛ بنابراین از لحاظ کیفیت می توان حساب ویژه ای روی بخش فنی این اتومبیل چینی-ژاپنی-آلمانی باز کرد.

سابرینا که با نام  بایک E150 نیز شناخته می شود، با سواری خوب، ظاهری زیبا و پیشرانه ای با کیفیت مشخصه های لازم برای تبدیل شدن به یک خودروی محبوب در بین مشتریان را دارد.

اما عواملی وجود دارد که باعث جلوگیری از این مساله شده است؛ عواملی مثل بازاریابی ضعیف، کم کاری شرکت دیار خودرو در تحویل به موقع، خدمات پس از فروش بسیار نامطلوب و البته سرنوشتی نامعلوم برای ادامه همکاری بایک و این شرکت کوچک وطنی.

تیپ های مختلف سابرینا در دو نوع صندوق دار و هاچ بک بین 41 الی 59 میلیون تومان قیمت گذاری شده اند. نگاهی به بازار نشان می دهد که نمونه های صفر کیلومتر این خودرو با قیمتی پایین تر از قیمت کارخانه معامله می شوند و علاقه ای از سوی مشتریان هم برای خرید این خودرو وجود ندارد.

با وجود تمام مزایایی که سابرینا دارد خرید آن یک ریسک بزرگ خواهد بود و خریداران آن باید سختی های تامین قطعات یدکی و افت قیمت زیاد در بازار دست دوم را به جان بخرند.

بریلیانس H330 و H320

شریک تجاری ب ام و در چین روی به همکاری با سایپا نیز آورده تا لیست شرکای بزرگ خود را تکمیل کند.

H330 و H320 دو محصول جوان پسند این کمپانی هستند که در شرکت پارس خودرو و در مدل های دستی و اتوماتیک مونتاژ می شوند. تفاوت این دو خودرو به شکل بدنه آنها باز می گردد، H320  بصورت هاچ بک بوده و H330 بصورت صندوق دار تولید می شود.

در اولین برخورد نمونه هاچ بک سری یک ب ام و را به یاد می آورد. این مدل تنها از حیث مشخصات ظاهری به محصولات ب ام و شباهت دارد، اما در باطن هیچ ارتباط فنی ای بین ب ام و و برلیانس دیده نمی شود.

تجربه سال های اخیر در تبدیل خودروی هاچ بک به صندوقدار یا برعکس نشان داده که نتیجه چندان جالب از آب در نیامده و معمولا نسخه هاچ بک بسیار زیباتر از نسخه سدان دیده می شود.

اما این قضیه در مورد H330 و H320 صادق نبوده و اگر نگاه منصفانه ای داشته باشیم باید اذعان کنیم که هر دو نسخه هاچ بک و سدان زیبا هستند، هر چند کمی زمان می برد تا به نمای جلو عادت کنیم. بریلیانس این دو محصول خود را با ظاهری بروز و زیبا روانه بازار کرده و از این جهت نمره قبولی می گیرد.

در بخش کابین با ترکیب رنگ روشن و تیره فضای داخلی لوکس تر جلوه کرده و گران قیمت تر از بهای پرداختی به نظر می رسد، اما کمی توجه به جزییات باعث دلسردی می شود؛ چرا که جنس مواد به کار رفته در داشبورد و روکش صندلی ها چنگی به دل نزده و کیفیتی معمولی و بعضا ضعیف دارند.

داشبورد خودرو هم طراحی کاملا معمولی داشته و فرمان نیز از محصولات ب ام و الگوبرداری شده است. شاید بتوان این گونه گفت که ظاهر این دو محصول بریلیانس بهتر از کابین آنان باشد. البته در این میان نمی توان به سادگی از کنار فضای مناسب کابین و صندلی های راحت عبور کرد.

در بخش فنی هر دو خودرو از یک موتور 1.5 لیتری با توانایی تولید 103 اسب بخار قدرت و 138 نیوتن متر گشتاور بهره مند شده اند، همچنین امکان انتخاب از بین گیربکس 4 دنده اتوماتیک یا 5 دنده دستی برای هر دو مدل وجود دارد که البته برخی از آپشن ها فقط با مدل اتوماتیک قابل انتخاب هستند.

با در نظر گرفتن وزن حدود 1225 الی 1250 برای H320 و H330 توان موتور این خودروها کمی ناکافی به نظر رسیده و رانندگی از شتاب بالایی برخوردار نخواهد بود.

در صورت انتخاب گیربکس اتوماتیک این مساله نمود بیشتری پیدا کرده و  هر دو خودرو تنبل احساس خواهند شد.

البته مصرف سوخت مناسب، هندلینگ خوب و پایداری بالا از مشخصه های مثبت این دو فرزند بریلیانس است که احتمالا آن هم نتیجه همکاری با باواریایی ها است.

بریلیانس H330  و H320 بسته به نوع گیربکس تقریبا بین 45 الی 55 میلیون قیمت دارند. با توجه به رقبا، طراحی خوب و مونتاژ محصولات بریلیانس در مجموعه پارس خودرو که سابقه تولید محصولات با کیفیتی را در کارنامه دارد، این دو خودرو از شانس نسبتا خوبی برای موفقیت در بازار بدون تنوع برخوردار هستند.

آنچه که باعث نارضایتی مالکین فعلی شده وجود مشکلات اساسی در خدمات پس از فروش و تامین قطعات یدکی است. همچنین ایمنی مبهم مساله ای است که می تواند به پاشنه آشیل این دو تبدیل شود.

همچنین برلیانس H320 و H330 در زمره محصولات قدیمی برلیانس قرار می گیرد و اخیرا در بازار چین با مدل تازه ای تحت عنوان H3 جایگزین شده است.

جک J5

جک یا جی ای سی که این روزها با شاسی بلند S5 روزهای خوبی را پشت سر می گذارد، نسبت به اکثر چینی های ذکر شده در این مقاله از سابقه بیشتری در ایران برخوردار است.

این شرکت با همکاری کرمان موتور سدان زیبای J5 را در دست تولید دارد.

این خودرو که امضای استودیوی پینین فارینای ایتالیا در طراحی آن دیده می شود، ظاهر جذاب و گیرایی دارد؛ طوری که اصلا به نظر نمی رسد یک خودروی چینی باشد. کلیه اجزای بدنه با یکدیگر در هماهنگی بوده و نتیجه کاملا مشتری پسند شده است.

همانند ظاهر در بخش کابین نیز J5 وضعیت نسبتا خوبی دارد. صندلی ها و حتی فرمان بر خلاف انتظار دارای روکش چرم بوده و شما را شگفت زده خواهد کرد.

نشان دهنده های پشت فرمان و داشبورد نیز طراحی قابل قبولی دارند. در کل جنس مواد به کار رفته در کابین J5 حداقل در کوتاه مدت رضایت بخش بوده و فراتر از رقبا ارزیابی می شود. با توجه به فضای مناسب، سرنشینان نیز در مسافرت ها راحت خواهند بود.

جک J5 با موتورهای 1.5 و 1.8 لیتری در بازار موجود است. نکته جالب اینکه نسخه 1.5 لیتری فقط با گیربکس دستی و نمونه 1.8 لیتری فقط با گیربکس اتوماتیک 4 سرعته عرضه شده است.

موتور 1.5 لیتری توانایی تولید 111 اسب بخار قدرت و 146 نیوتن متر گشتاور را دارد، موتور 1.8 هم که ظاهرا ساخت میتسوبیشی است و 140 اسب بخار قدرت و 160 نیوتن متر گشتاور را ارائه می دهد.

با توجه به وزن 1315 و 1355 کیلوگرمی به ترتیب برای مدل دنده دستی و دنده اتوماتیک، نباید انتظار چندانی از J5 دستی داشت؛ چرا که آن چنان پرشتاب نبوده و بیشتر مناسب رانندگی های آرام است.

نکته عجیب آنکه مدل اتوماتیک علیرغم قدرت بیشتر مزیت چندانی در شتاب گیری نسبت به مدل معمولی ندارد و تاخیر گیربکس در ارائه واکنش مناسب با انتقاداتی همراه است.

از طرف دیگر برخی عیب های جزئی مونتاژی و مصرف سوخت بالا (حدود 11 الی 14 لیتر در صد کیلومتر) از جمله دیگر موارد منفی جک جی 5 اتوماتیک محسوب می شوند.

کرمان موتور در برنامه پیش فروش تیر ماه امسال، J5  دنده دستی را به قیمت  517,100,000 ریال و J5 اتوماتیک را به قیمت 627,100,000 ریال عرضه کرده است.

پس به این ترتیب نسخه اتوماتیک از محدوده در نظر گرفته شده ما خارج می شود. J5 دستی با دارا بودن مزایایی مثل مصرف سوخت کم، طراحی زیبا و کابینی جادار و با کیفیت تر نسبت به رقبا می تواند انتخاب خوبی برای افراد خاص پسند باشد، اما اگر این افراد هوس شتاب گیری و لذت بردن از رانندگی در جاده های پرشیب را داشته باشند، شاید از انتخاب خود پشیمان شوند!

همچنین گفتنی است که به دلیل فروش اندک مدل دستی (در مقایسه با نسخه اتوماتیک) این خودرو با برخی محدودیت ها در زمینه قطعات یدکی مواجه است.

آریو

آریو، سایپا S300 یا زوتای Z300 یکی دیگر از چینی های چند سال اخیر بازار خودروی ایران است.

سایپا برای تنوع بخشیدن به محصولات خود به دنبال یک کمپانی جوان و نسبتا گمنام چینی رفته است. زوتای که در سال 2005 تاسیس شده افتخار همکاری با یک کمپانی 50 ساله را پیدا کرده و ترجیح داده روی دوش سایپا مسیر کسب تجربه را طی کند.

آریو محصول مونتاژی زوتای در سایپا، یکی نمونه کاربن کپی از نسل دوم تویوتا الیون است.

شاید این مدل از تویوتا چندان برای مخاطبین عزیز آشنا نباشد، چرا که الیون فقط در بازار داخلی ژاپن ارایه شده و اثری از آن در سایر بازارهای بین المللی دیده نمی شود.

به هر حال تقلب از روی خودروسازی مثل تویوتا باعث شده که ظاهر آریو ساده و در عین حال با چاشنی زیبایی همراه باشد.

در بخش کابین هم همه چیز همانند کابین الیون بوده و فقط فرمان از سمت راست به سمت چپ منتقل شده است! البته با مطرح شدن بحث کیفیت باید نام تویوتا را دیگر کنار گذاشته و انتظارات خود را چینی کنید.

در کل کابین آریو با کلماتی مثل آرام، نسبتا زیبا و با کیفیتی متوسط و فضای داخلی نسبتا بزرگ قابل وصف است.

در قسمت فنی آریو با دو موتور 1.5 و 1.6 لیتری وارد عرصه شده است. این موتورها که هر دو ظاهرا تحت لیسانس میتسوبیشی هستند، به ترتیب قدرتی برابر با 103 و 112 (شاید هم 127) اسب بخار تولید می کنند.

با در نظر گرفتن وزن 1275 کیلوگرمی، مسلما این قدرت خروجی در کنار فنربندی نرم امکان انجام مانور و رانندگی پرشتاب را برای جوانان میسر نخواهد کرد.

آریو با گیربکس های دستی و اتوماتیک ارایه شده است؛ نمونه اتوماتیک تعویض های نرمی داشته اما مانند سایر برادارن چینی اش کاملا کند احساس می شود.

آریو، S300 یا Z300 پس از شکست در مرحله اول قیمت گذاری که با رقمی تخیلی قدم به میدان گذاشته بود، اکنون وضعیت منطقی تری پیدا کرده و در نسخه اتوماتیک حدود 55 میلیون تومان و در نسخه دستی حدود 46 میلیون تومان قیمت گذاری شده است.

با در نظر گرفتن شرایط فعلی بازار که تنوع و کیفیت در آن حرفی نمی زند، آریو می تواند با تکیه بر مصرف سوخت مناسب، نمایندگی های متعدد سایپا در سراسر کشور و همچنین خدمات پس از فروش بهتر احتمالی نسبت به بقیه رقبا جایگاه مناسبی را از آن خود کند.

اما با این حال واکنش منفی بازار به حضور این خودرو و آمار فروش ناامیدکننده نشان از شکستی محتمل دارد. شاید تبدیل آریو به تاکسی و واگذاری آن به تاکسی رانان کمی آمار تولید و فروش کم را بهبود ببخشد!

اما از طرف دیگر تبدیل این خودرو چینی به تاکسی، ممکن است عدم رضایت رانندگان تاکسی و نابودی کامل این خودرو در بازار را در پی داشته باشد.

ام وی ام 550

ام وی ام 550 یا چری E5 دیگر سدان چینی حاضر در محدوده انتخابی ماست.

این سدان با هویتی مستقل نشان دهنده سیر پیشرفت طراحی خودروهای چینی در سال های اخیر بوده و با شعار طراحی شیک وارد میدان شده است.

ظاهر این خودرو بر خلاف سایر همتایان خود کپی به نظر نمی رسد، هر چند از برخی زوایا ناپختگی نیز در پیکره کلی خودرو دیده می شود. به هر حال نمای خارجی در مجموع قابل قبول بوده و متفاوت تر از محصولات داخلی دیده می شود.

در بخش کابین کنسول مرکزی به شکل U بوده و در ترکیب با فرمان سه شاخه جلوه ای خاص به نمای داخلی بخشیده است. نکته نه چندان جالب در این بخش نشان دهنده های بسیار ساده پشت فرمان هستند که بی روح بوده و خالی از خلاقیت و هیجان به نظر می رسد.

صندلی های چرمی نکته مثبت دیگر کابین هستند، طبق اطلاعات سایت چری صندلی راننده به گرمکن نیز مجهز شده است اما در سایت مدیران خودرو خبری از این آپشن نیست.

به لطف فاصله محوری زیاد، فضای داخل کابین مناسب بوده و در مسافرت های خانوادگی کمبودی از این بابت احساس نخواهد شد. از بعد کیفی کابین 550 در وضعیت خوبی قرار داشته و رقابت نزدیکی با J5 از این جهت دارد.

موتور در نظر گرفته شده برای ام وی ام 550 یک نمونه 2 لیتری با قدرت 139 اسب بخار و 182 نیوتن متر گشتاور می باشد که برای جابجایی وزن 1290 و 1360 کیلوگرمی خودرو (در دو تیپ مختلف) کافی به نظر می رسد.

چری برای این محصول خود هم گیربکس دستی و هم گیربکس CVT در نظر گرفته که خوشبختانه هر دو در ایران ارایه شده است.

علی رغم توان بالا، فنربندی نرم خودرو از قابلیت های دینامیکی آن اندکی کاسته است. هر چند افراد میان سال و اعضای خانواده شاید این ویژگی را تحسین کنند.

کمپانی چری تاکید ویژه ای هم روی ایمنی E5 دارد، اما هنوز نتایجی درباره تست تصادف این خودرو در مراکز معتبر منتشر نشده است.

ام وی ام 550 در نسخه CVT با قیمتی در حدود 58 میلیون تومان گران ترین خودروی این بازه محسوب می شود.

این خودرو با آپشن های متنوعی که دارد رقیب اصلی جک J5 بوده و رقابت تنگاتنگی با نسخه اتوماتیک آن دارد. البته نسخه دنده دستی نیز با قیمتی در حدود 51 میلیون تومان رقیب مستقیم J5 دستی به شمار می رود.

550 یا E5 با دارا بودن مزایایی مثل کابین زیبا و با کیفیت، پیشرانه توانمند و آپشن های زیاد جزو انتخاب های خوب در این دسته است، اما در صورت خرید آن باید افت زیاد قیمت در بازار دست دوم را هم مد نظر داشته باشید.

تندر 90 و رنو ساندرو اتوماتیک

تندر 90 و ساندرو با دارا بودن پلت فرمی مشترک فقط در ظاهر با یکدیگر متفاوت هستند و از جهاتی می توان ساندرو را نسخه هاچ بک تندر 90 قلمداد کرد.

همان طور که تندر 90 ظاهر زیبایی ندارد، ساندرو هم علی رغم طراحی کاملا متفاوت نسبت به تندر چندان زیبا از آب در نیامده و عادت کردن به ظاهر آن نیازمند کمی تلاش و کوشش ذهنی است!

در بخش داخلی هم هر دو خودرو عینا مثل هم هستند و چنانچه در پشت فرمان تندر 90 بنشینید گویی سوار ساندرو شده اید.

پس تمام مزایا و معایب کابین تندر 90 در مورد ساندرو هم کمابیش صادق است؛ کابینی جادار و بزرگ، با صندلی های نیمکت مانند و پلاستیک خشک در قسمت های مختلف.

در بخش پیشرانه هر دو خودرو از یک موتور 1.6 لیتری با قدرت 105 اسب بخار و 140 نیوتن متر گشتاور استفاده می کنند. شاید پرداختن به بحث فنی نیز تکرار مکررات باشد، چرا که عملا این دو از لحاظ سواری بسیار شبیه هم هستند و تنها هندلینگ ساندرو بهتر از ال 90 به نظر می رسد.

تندر 90 در مدت حضور خود در ایران امتحان خود را پس داده و نتایج به دست آمده تا حدود زیادی برای ساندرو نیز صادق است.

مساله ای که در اینجا باید به آن اشاره کنیم این که نسخه دنده اتوماتیک این دو گزینه در محدوده قیمتی در نظر گرفته شده قرار می گیرند. تندر 90 اتوماتیک حدود 49 میلیون تومان و ساندرو اتوماتیک چیزی در حدود 51 میلیون تومان در بازار قیمت دارد، هر چند مدل دنده دستی ساندرو نیز با قیمتی در حدود 45 میلیون تومان معامله می شود.

نکته اساسی درباره این خودروهای اصالتا رومانیایی اینکه فلسفه بوجود آمدن تندر 90 و ساندرو و در اصل برند داچیا عبارت است از ساخت خودرویی کم هزینه و اقتصادی برای اقشار کم درآمد.

این فلسفه نشانگر آنست که اولا نباید انتظار آپشن را داشته باشید و ثانیا می توانید روی کیفیت بلند مدت و هزینه نگهداری حساب ویژه باز کنید.

البته به دلیل شرایط خاص بازار ایران این را هم در نظر بگیرید که قطعات یدکی این دو کمی گران تر از نمونه های مشابه داخلی است، اما عمر طولانی تری نسبت به رقبا دارند.

جمع بندی

آن چیزی که در انتخاب مشتریان می تواند نقشی تعیین کننده داشته باشد، انتظارات آنها از خودرویی است که قصد خرید دارند. افرادی که به دنبال خرید یک خودروی کم استهلاک و بدون دردسر با استانداردهای چند سال پیش اروپا هستند می توانند از بین ساندرو و تندر بنا به نیازها و البته سلیقه خود یکی را انتخاب کرده و کمی هم پس انداز کنند.

این را یاد آور شویم که با انتخاب هر کدام از این دو خودرو، کلمه آپشن معنایی برای مالک نخواهد داشت.

مشتریان علاقه مند به آپشن یا طراحی چاره ای جز انتخاب از بین محصولات چینی ندارند که البته باید دردسرهای رایج این خودروها و همچنین ایمنی بعضا ضعیف و افت قیمت زیاد آنها را در نظر داشته باشند.

در این بین شاید J5 دنده دستی گزینه زیباتر و بی آزارتری نسبت به بقیه باشد. هر چند نمی توان به انتخاب ام وی ام 550 نیز ایراد بزرگی وارد کرد. دوست داران شاسی بلند هم گزینه چندانی در این محدوده ندارند و شاید بهترین گزینه برای آنها همان لیفان X60 باشد که حداقل کاربردی تر از خودرویی مانند X50 ظاهر می شود.

در پایان باید به دو نکته اشاره کنیم؛ اول اینکه برخی از خودروها نظیر دنا توربو یا ام وی ام X22 و دستی که هنوز به دست مشتریان نرسیده اند، در این بررسی لحاظ نشده اند؛ دوم هم اینکه در این محدوده خودروهای دست دوم نام آشنایی وجود دارد که در فرصت بعدی به آنها خواهیم پرداخت.

به نظر شما بهترین گزینه در این محدوده کدام است؟

The post appeared first on .

بررسی بازار خودروهای 45 تا 60 میلیون تومانی؛ جولانگاه چینی ها