Tagبررسی ایرانی

بررسی بازی سه‌تاره!؛ موزیکال با طعم آهنگ های ایرانی

بررسی بازی سه‌تاره!؛ موزیکال با طعم آهنگ های ایرانی

«سه‌تاره!» همان عنوانی است که علاقه مندان ایرانی سبک ریتمیک مدت ها چشم به راهش بودند. همانگونه که با بررسی «سنتوری» گفتیم، ممکن نیست بعد از انجام Piano Tiles 2 یا ساخته های معروف استودیوی Rayark با خود  نگویید برای چه توسعه دهندگان داخلی به این گونه عناوین روی نمی آورند. اپلیکیشن های که مطمئنا به کمک قطعه های قدیمی، یک طعم به مراتب دلنشین به بازیکن ها خواهند چشاند.

شاید Glim Games که با ساخت «موتوری» به محبوبیت رسیده بود، توانست به واسطه سنتوری یک تجربه خوب از بازی های موزیکالی را به بازیکن ها هدیه بدهد ولی مشکلات گوناگون ساخته آن ها موجب شد تا نتوانید بیشترین لذت ممکن را از این سبک داشته باشید. اما حالا استودیوی «فیروزه» با سه‌تاره! توانسته به چالش های بزرگ این سبک غلبه نموده و تا ساعت ها شما را پای ساخته خود بنشاند.

اشتباه نکنید. سه‌تاره! عنوانی بی نقص نیست و بعضا نقطه ضعف های عجیبی بین مکانیزم های آن می توانید بیابید ولی نکته اینجاست که با اپلیکیشنی مجموعا خوب و استاندارد مواجه هستیم. با اتکا به همین مسئله هم به سادگی می توانیم ساخته فیروزه را میان ساخته های کم ریتمیک داخلی، بهترین بنامیم. اما خوب چه المان هایی باعث گشته اند تا چنین لقبی را به سه‌تاره! دهیم؟

همانگونه که اسکرین شات ها و اسم اپلیکیشن نشان می دهد، به شما سه تاری داده شده و حالا باید با نواختن نت ها به یک آهنگ زیبا برسید. خوب چگونه به این هدف برسیم؟ همانند بقیه بازی های این سبک، اینجا هم ستون ها [همان تارها] و کاشی هایی که از بالای آن ها به پایین می آیند مهمترین نقش روی نواختن آهنگ را ایفا می کند؛ محیط گیم پلی سه ردیف داشته و باید با ضربه روی نت ها، قطعه را پخش کنید.

خوشبختانه ارتباط بین ضربات شما با نواختن آهنگ کاملا هماهنگ بوده و همان لحظه که کاشی را لمس می کنید نتی شنیده خواهد شد. همچنین صداهایی که پخش می شوند هم رسایی مناسبی داشته و به خوبی احساس نواختن یه قطعه موسیقی قدیمی را به شما القا می کنند. جدا از این، توسعه دهنده برای جذابیت عنوانش و البته بیرون آمدن از سایه های بزرگان این سبک تصمیم به استفاده از آیتم هایی مختلف گرفته است.

جسم هایی که پایین می آیند فقط نت ها نیستند. شما می توانید بسته هایی همانند افزایش سلامتی و امتیازات مختلف دریافت نمایید. البته اینجا مراقب کاشی های مشکی هم باشید. چون با کلیک روی آن ها، یک عدد از تعداد جان های شما کاهش خواهد یافت. چون به سادگی اپلیکیشن هایی همانند Piano Tiles عادت نموده اید، شاید این شلوغی محیط به واسطه تعداد زیاد آیتم هایی که از بالا به پایین می آیند برای بعضی ها خوشایند نباشد.

[سه‌تاره! دو حالت گیم پلی متفاوت با نام های «کلاسیک» و «حرفه ای» داشته که توضیحات بخش کلاسیک را بالا دادیم. می ماند حرفه ای؛ اینجا جای ضربه به کاشی ها باید به امتداد نوک این اجسام، انگشت خود را روی آن ها بکشید. گاهی اوقات کاشی ها به حرکت ها شما واکنش نشان نمی دهند.]

ولی توسعه دهنده با این ایده توانسته بیش از همیشه بازیکن ها را به چالش بکشد. دومین و بزرگترین نکته مثبت ساخته تیم فیروزه، موسیقی های زیاد سه‌تاره! است. ترانه ها از مهمترین ارکان عناوین ریتمیک هستند و تعداد فراوان موزیک های این اپلیکیشن جای انتقادی باقی نگذاشته است. نزدیک به 30 قطعه می توانید بنوازید و جالب اینجاست همه آن ها هم قدیمی نیستند؛ بین آن ها آهنگ هایی همانند Game of Thrones خواهید یافت.

اما خوب با تمام این المان های مثبت، سه‌تاره! با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند که یکی از آن ها را باید به نام سرعت حرکت کاشی ها بزنیم. با تمام اپلیکیشن های این سبک، برای تمام قطعه ها ابتدا سرعت حرکت کاشی ها کم بوده و سپس افزایش می یابد. با سه‌تاره! هم همین مسئله را میبینیم اما نکته اینجاست که «سرعت اولیه» بیش از حد زیاد است.

[برای استفاده از همه آهنگ ها، باید از «زمردها» استفاده کنید و متاسفانه آن ها خیلی سخت به دست می آیند.]

توسعه دهنده به سادگی می توانست سرعت ابتدایی حرکت کاشی ها را کاهش داده و بین پایین آمدن آن ها، سرعت را به درستی افزایش دهد تا شاهد یک ارتباط درست بین ضربه روی نت ها و نواختن آهنگ باشیم. ساده بگوییم، بزرگترین لذت عناوین موزیکالی آنجاست که شما ضمن به چالش کشیدن خود از نواختن موسیقی هم لذت می برید. یعنی توسعه دهنده توانسته به بالانسی مناسب بین این دو بخش مهم برسد.

ولی سرعت بالای حرکت نت های سه‌تاره! موجب شده تا قسمت چالشی به آن طعم لذتی که می چشید به آسانی غلبه کند. نکته دوم که البته نقطه ضعف نیست و تنها آن را می توانیم مرتبط با سلیقه خود بنامیم، کلمات استفاده شده برای منوها هستند. توسعه دهنده اینجا از یک المان پارادوکس گونه کمک گرفته است. خیلی از آهنگ ها متناسب با فرهنگ قدیم ایرانی باشند ولی استودیوی فیروزه برای توضیحات از اصطلاحات عامیانه استفاده نموده است.

راستش را بخواهید خود ما دوست داشتیم تا جمله ها هم از همان بیان قدیمی باشند تا شاهد یک هماهنگی بین تمام بخش ها باشیم. اما خوب توسعه دهنده یک تصمیم متفاوت گرفت و اشتباه هم نیست. حرف های خود را اینگونه به پایان می رسانیم سه‌تاره! شاید نقطه ضعف هایی داشته باشد اما چون یک تجربه ایرانی خوب از سبک ریتمیک که بین توسعه دهندگان داخلی چندان محبوب نیست را به بازیکن ها هدیه می دهد بنابراین نباید آن از دست بدهید.

سه‌تاره!
  • سه‌تاره!
  • قیمت: رایگان با پرداخت درون برنامه ای
  • سازنده: گروه فیروزه
  • سیستم عامل: اندروید
  • حجم: 44.2 مگابایت
  • دانلود:

The post appeared first on .

بررسی بازی سه‌تاره!؛ موزیکال با طعم آهنگ های ایرانی

بررسی شبکه اجتماعی یادسا؛ تلاشی برای ساخت یک توییتر ایرانی

بررسی شبکه اجتماعی یادسا؛ تلاشی برای ساخت یک توییتر ایرانی

محبوبیت فوق العاده بالای توییتر و «مینیمال نویسی» میان کاربرانی ایرانی، تردیدی برایمان باقی نگذاشته بود که به زودی شاهد عرضه نمونه های ایرانیزه این شبکه اجتماعی در اپ استورهای داخلی باشیم. این انتظار خیلی طولانی نشد.

«یادسا» که امروز امکاناتش را از نظر می گذرانیم، اولین تلاش برنامه نویسان وطنی برای ساخت یک توییتر بومی است؛ شبکه ای اجتماعی که البته برای متمایز شدن از توییتر، در عوض 140 کاراکتر محدودیتی 256 کاراکتری را برای نوشتن پست پیش پایتان قرار داده. اما یادسا تا چه حد در الگوبرداری از توییتر موفق بوده است؟ در ادامه بررسی می کنیم.

یادسا اگرچه توییتر را الگوی مستقیم خود قرار داده، اما با ارائه قابلیت هایی متفاوت تلاش کرده تا یک کپی برابر اصل از آن نباشد. به همین خاطر امکانی فراهم کرده تا پست هایتان را به دو شکل در آن ارسال کنید: یک حالت پست های عمومی که نهایتا می توانند 256 کاراکتر داشته باشند، و حالت دیگر پست های خصوصی به طول 1024 کاراکتر که حکم دفترچه خاطرات شما در اپلیکیشن را دارند.

256 کاراکتر برای پست های عمومی بدین معناست که هر نوشته در یادسا 116 کاراکتر بیشتر از توییت های توییتر را در خود جای می دهد. مطمئنا برای افراد گله مند از محدودیت 140 کاراکتری توییتر، قابلیت مذکور فرصت مناسبی است تا مینیمال های خود را با آزادی عمل بیشتری بنویسند و این را باید از نکات مثبت اپلیکیشن بدانیم. البته این آزادی بیشتر در یادسا فقط برای پست هایی است که به صورت متنی نوشته شده اند.

در یادسا بر خلاف توییتر، امکان افزودن محتوای چند رسانه ای (عکس، ویدیو، گیف و…) به نوشته هایتان را ندارید. اما در عوض می توانید به پست ها هشتگ و نظرسنجی اضافه کنید. اپلیکیشن حتی یک کوتاه کننده لینک درون برنامه ای هم دارد تا لینک های طویل را با آن کوتاه تر کنید تا نظم و ترتیب پروفایل تان به هم نریزد.

تیم یادسا عنوان «یادگاری» را برای پست های 256 کاراکتری خود انتخاب کرده، پست هایی که می توان آن ها را لایک کرد و زیر هر کدام نظر نوشت. الباقی امکانات هم موارد روتینی هستند که در تمام شبکه های اجتماعی دیده اید: امکان دنبال کردن و بلاک کردن افراد، افزودن پست به بخش علاقه مندی ها، جستجوی محتوا با هشتگ و حذف حساب کاربری.

با این حال نه در مقایسه با سرویس عظیمی همچون توییتر، بلکه در مقایسه با دیگر شبکه های اجتماعی ایرانی هم محدودیت های زیادی در یادسا می بینید. اولا هنوز امکان افزودن عکس و ویدیو به پست ها میسر نیست، و نکته عجیب این که پست ها هنگام نوشتن در Draft ذخیره نمی شوند. بنابراین هر بار که پنجره نوشتن پست را ببندید، هر چه بوده پاک می شود و دیگر به محتوایتان دسترسی نخواهید داشت.

مشکل دیگر تنظیمات محدود حریم خصوصی اپلیکیشن هستند. در کل اکوسیستم یادسا هیچ گزینه ای برای مخفی کردن فعالیت هایتان از دیگران در اختیار ندارید. همه می توانند فالوئرهایتان را ببینند، و بدانند که آخرین فعالیت شما در اپلیکیشن در چه زمانی بوده. حتی امکان ارسال پیام خصوصی به دیگر کاربران هم میسر نیست، و همه صحبت ها را باید در تایم لاین عمومی اپلیکیشن و در معرض چشم هزاران نفر دیگر انجام بدهید.

در مورد علت فقدان این قابلیت در اپلیکیشن حدس های زیادی می توان زد، اما دلیل هر چه که هست باید آن را یکی از نقاط ضعف بزرگ یادسا قلمداد کنیم. یادسا حتی در نمایش نوتیفیکیشن ها هم مشکل دارد، طوری که شاید برای آگاهی از واکنش دیگران به پست هایتان مجبور به رفرش کردن دستی (و حتی باز و بسته کردن اپلیکیشن) شوید.

اگر چه الگوبرداری درست و به دور از کپی کاری این سرویس از توییتر را تحسین می کنیم، اما یادسا با امکانات فعلی، حتی در برابر شبکه های اجتماعی ایرانی هم حرف چندانی برای گفتن ندارد و یقینا برای موفقیت در بازار اپلیکیشن های داخلی به امکانات بیشتری احتیاج خواهد داشت.

با این وجود پتانسیل های نهفته در یادسا برای پیشرفت را نمی توان نادیده گرفت. یکی از آن ها رابط کاربری است که با ظرافت تمام و به کارگیری المان های طراحی متریال پی ریزی شده و با ساختاری منظم، دست توسعه دهنده را برای ایجاد تغییرات بیشتر و بهتر در آینده باز گذاشته. نکته بعد، محدودیت 256 کاراکتری است که همین حالا هم با استقبال خوب و واکنش مثبت کاربران روبرو شده و توسعه دهندگان با تکیه بر خلاقیت خود می توانند از این موقعیت، بهره های فراوانی ببرند.

مسلما یادسا تا تکامل راه بسیار درازی در پیش دارد، راهی که باید با قدم های کوچک و حساب شده آن را طی بکند. پرداخت بیشتر به حریم خصوصی، افزودن گزینه درفت و امکان ارسال پیام های مستقیم به دیگر افراد شاید بتوانند ضروری ترین اقدامات یادسا برای گام نهادن در این مسیر طولانی باشند.

البته تیم یادسا اعلام کرده که تا قبل از نوروز امکان ارسال محتوای چند رسانه ای، اعلام موقعیت جغرافیایی و همچنین اطلاع رسانی از طریق نوتیفیکیشن های آنی را طی یک به روز رسانی به اپلیکیشن اضافه می کند؛ خصوصیاتی که می توانند از آن شبکه اجتماعی کامل تری بسازند.

یادسا در حال حاضر برای پلتفرم اندروید منتشر شده و می توانید آن را از کافه بازار دریافت کنید.

شبکه اجتماعی یادسا
  • شبکه اجتماعی یادسا
  • قیمت: رایگان
  • سازنده: یادسا
  • سیستم عامل: اندروید
  • حجم: 7.4 مگابایت
  • دانلود:
در بخش اپلیکیشن های دیجیاتو بخوانید:

The post appeared first on .

بررسی شبکه اجتماعی یادسا؛ تلاشی برای ساخت یک توییتر ایرانی

بررسی فرش؛ ایرانی ترین بازی موبایل ایرانی

بررسی فرش؛ ایرانی ترین بازی موبایل ایرانی

همانگونه که با گفتیم، بعد از موفقیت های قسمت ابتدایی این اپلیکیشن استفاده از «فرهنگ داخلی» توانست خودش را به عنوان یکی از ساده ترین راه های جذب مخاطبین بشناساند و پشتبندش هم خیلی از توسعه دهندگان همین رویه را ادامه دادند. سرانجام این اتفاقات بازی هایی بودند که بعضا با محبوبیت مواجه شدند و البته عناوینی شکست خوردند.

این حرف ها را نزدیم تا بگوییم «فرش» نتیجه محبوبیت ساخته Glim Games است و حالا با پیشی گرفتن از آن می تواند لقب «ایرانی ترین اپلیکیشن داخلی» را کسب نماید. نه، مهدی بهرامی خیلی وقت پیش ایده های فرش را به مرحله اجرایی رساند؛ دورانی که شاید تعدادی از استودیوهای ایرانی همچنان وجود نداشتند. از صحبت هایی که کردیم می خواستیم به اهمیت «چگونگی الهام از فرهنگ یک منطقه و پرداخت به آن» برسیم.

فرش ابتدا برای رایانه های شخصی عرضه شد و سال 2013 دارندگان آی دیوایس ها توانستند آن را تجربه نمایند.

بعضی از استودیوها تنها به بخش بیرونی ساخته هایشان توجه نموده و این ایده را همانند لباسی به آن ها می پوشانند که البته بد نیست. ولی نکته اینجاست بین هیاهوی این عناوین بازی هایی هستند که فرهنگ ایرانی نه فقط به محیط یا شخصیت ها، بلکه توانسته راهش را لا به لای مکانیزم های گیم پلی هم پیدا نماید. همان بازی هایی که بیش از بقیه عناوین مخاطبین را شیفته خود نموده و بعضا افتخارات زیادی کسب می کنند.

پیش از عرضه فرش روی دیوایس های اندرویدی، شاید موتوری 1 بهترین اپلیکیشن دسته بالا بوده باشد اما حالا و با ساخته مهدی بهرامی، بی شک باید این لقب را به عنوان او بدهیم. چون از 0 تا 100 تمام مکانیزم های فرش ایرانی هستند و همین ترکیب درست آن ها با یک گیم پلی جالب موجب شده تا یکی از خلاقانه ترین عناوین تلفن های هوشمند حتی طی مقایسه با بهترین بازی های جهانی را تجربه نمایید.

جدا از بهبودهای گرافیک و حذف بعضی آبجکت های اضافی، بزرگترین المان مثبت ورژن اندروید فرش نسبت به آی او اس را می توانیم رابط کاربری آن بنامیم. جای دکمه ها از قابلیت های لمسی استفاده گشته و نقشه کمک شایانی به تصمیم های شما می کند.

تمام مرحله ها تنها یک وظیفه دارید؛ شخصیت داستان که همان فرش است را به واسطه پهن و لوله کردنش به مکعب رنگی برسانید. برای این هدف هم کاشی ها به کمک شما آمده و بازیکن ها فرش را روی همین اجسام حرکت خواهند داد. حالا این ایده استثنایی چیست؟ بخش سخت ماجراجویی با این کالای ایرانی آنجاست که کاشی ها چینش درستی نداشته و خودتان باید راهی درست به وجود بیاورید.

اتفاقا جالب ترین قسمت فرش همینجا خودش را نشان می دهد. جایی که توسعه دهنده برای پیاده سازی المانش از ایده «کاشی های رنگی با قابلیت های مختلف» استفاده نموده است. چون توضیحات این قسمت ساده نیستند، بیایید با بیان یک نمونه پیرامونش حرف بزنیم: مثلا یکی از این اجسام رنگ سرخی داشته و با استفاده از آن، می توانید کاشی هایی که قالی روی شان پهن شده را طی 4 جهت [البته با نبود هیچگونه راهبند] جا به جا کنید.

متاسفانه خلاف بازی های مشابه، توسعه دهنده بخشی برای انتخاب مرحله ها نگذاشته است.

صحبت های بالا تنها مربوط به یکی از کاشی های رنگی بود و با پیشروی جسم های گوناگونی خواهید دید. همین مسئله و معرفی به جای آن ها موجب گشته تا معماهای فرش هیچگاه رنگ بازیافت قبلی ها به خود نگرفته و همیشه طعم چالشی متفاوت را به بازیکن ها بدهند. البته سختی واقعی و مطمئنا نهایت هوشمندی توسعه دهنده برای پرداخت مناسب به ایده عنوانش را هنگامی میبینید که طی یک مرحله، تمام کاشی ها با هم ترکیب شوند.

این نکته را اضافه کنیم که مکانیزم بعضی از مرحله ها تقریبا یکسان است. اما چون تمام آن ها مربوط به بخش های آموزشی هستند، بنابراین به سادگی می توانیم از این نقطه ضعف چشم پوشی کنیم. از گیم پلی که بگذریم به گرافیک و موسیقی می رسیم.  شاید طراحی محیط و آبجکت ها ساده یا اصطلاحا مینیمالیسم باشند ولی تمام قسمت های این بخش متناسب با هدف خود اپلیکیشن بوده و برای عنوانی ویدیویی، همین مسئله خیلی مهم است.

با فرش به یک ماجراجویی 32 مرحله ای با معماهای هوشمندانه می روید. به گونه ای که بعضی از آن ها با وجود ذات ساده خود، به خوبی شما را به چالش می کشند. البته دوست داشتیم تا معماهای بیشتری را ببینیم.

اما موسیقی؛ نگوییم بهترین ولی فرش بی شک دارای یکی از برترین قطعه ها بین عناوین داخلی است و گوش مخاطبین را با نت هایش نوازش می دهد. آهنگ های فرش همگی با سنتور ساخته شده اند و چون این جنس از صدا را خیلی از ایرانی ها دوست دارند، بنابراین به سادگی می توانید شیفته قسمت شنیداری ساخته مهدی بهرامی شوید. البته موسیقی با وجود تمام جذابیت هایش، بعد از چندین مرحله زیبایی ابتدایی را از دست می دهد.

جا داشت تا توسعه دهنده از چندین قطعه برای عنوانش استفاده کند. فرش اپلیکیشنی عالی بوده و تمام بازیکن های ایرانی باید طعم دلنشین معماهای آن را بچشند. فقط به یاد داشته باشید که بخش زیادی از موفقیت های صنعت بازی های ویدیویی به عهده ما مصرف کنندگان است. وقتی که از ساخته های خوب داخلی حمایت نکنیم، چگونه می توانیم پیشرفت آن ها را ببینیم؟

فرش - Farsh
  • فرش – Farsh
  • قیمت: 1.99 دلار / 3000 تومن
  • سازنده: مهدی بهرامی
  • سیستم عامل: iOS و اندروید
  • حجم: 4.1 / 23.3 مگابایت
  • دانلود:

The post appeared first on .

بررسی فرش؛ ایرانی ترین بازی موبایل ایرانی