بازی آزاد

با این چهارده نکته، مهارت رهبری را در فرزندان خود پرورش دهید

بسیاری از رهبران فضای کسب و کار، در نقش والدین نیز فعالیت دارند. آنها میان کار و خانواده با برگزاری بازی ها و مهمانی های خانوادگی تعادل برقرار می کنند. این گونه والدین اثر زیادی بر ذهن های جوان فرزندان شان بر جای می گذارند. کودکان امروز رهبران فردا هستند مخصوصا اگر والدینی داشته باشند که خود مدیریت جایی را بر عهده دارند.

برخی در ذات شان رهبری و مدیریت وجود دارد و برخی دیگر با یادگیری، رهبران موفقی می شوند. در ادامه به 14 نکته ی کاربردی در رابطه با ایجاد این مهارت ها از کودکی اشاره می شود.

1. الگوی خوبی باشید

رهبر یک تیم باید الگوی مناسبی باشد. زمانی که فرزند دار می شوید این واقعیت پر رنگ تر می شود چرا که باید میان کارها و وظایف تان در محل کار و منزل، تعادل ایجاد کنید.

2. فعالیت های تیمی را تشویق کنید

ابتدا علاقه ی فرزند تان را پیدا کنید، سپس او را تشویق به شرکت در تیم های ورزشی مدرسه یا خارج از آن کنید. بهترین آموزش کار گروهی از طریق شرکت در تیم های ورزشی داده می شود.

3. بر استقامت تاکید کنید

بهترین رهبران، شکست را به همان خوبی می پذیرند که موفقیت را. رهبران آینده را باید در معرض نا امیدی قرار داد نه اینکه آنها را از چنین شرایطی محافظت کرد. بچه ها باید زمانی که شخص دیگری در انتخابات انجمن دانش آموزی برنده می شود، یاد بگیرند که شکست را تحمل کرده و به پیش روند.

4. مهارت های مذاکره را یاد دهید

به جای اینکه «نه یا بله» گفتن به موقع را به فرزندتان یاد دهید، پیشنهادی به او داده و با زیرکی او را مجبور به ادامه ی فکر درباره ی پیشنهاد کنید. مهارت های مذاکره از جمله تسلیم نشدن از طریق ارائه ی جایگزین را به آنها بیاموزید.

5. اجازه دهید تصمیم گیری کنند

بچه ها باید هر چه زودتر تصمیم گیری را یاد بگیرند، زیرا به هنگام مواجهه با حق انتخاب های زیاد به مشکل برمی خورند و از آنجا که همه چیز را با هم می خواهند، برایشان سخت است که انتخاب های شان را به دو یا سه تا تقلیل دهند. کریستی همسر John Rampton (کارآفرین) می گوید:

مزایا و معایب هر انتخاب را به فرزندتان بگویید تا بتواند تصمیمش را با بیشترین آگاهی ممکن بگیرد. این کار در تصمیم گیری صحیح روزانه به او کمک شایانی می کند.

6. اعتماد به نفس را تمرین کنید

زمانی که به همراه خانواده به رستوران می روید، آیا برای فرزندتان هم سفارش می دهید؟ شما می توانید از این فرصت استفاده کرده و بهترین تمرین اعتماد به نفس را با اجازه دادن به فرزندتان در سفارش دادن غذایش انجام دهید. با این کار به آنها اجازه می دهید که خودشان از راه معاشرت با دیگران به چیزهایی که نیاز دارند دست یابند.

7. به کار تشویق کنید

گاهی کودکان دوست دارند که کار را شروع کنند. برای مثال اگر او علاقه دارد که آبمیوه فروشی کوچکی را به پا کند، مشوق او باشید. با بالا رفتن سنش می تواند کارهای مهم تری را به عهده گیرد و این پذیرش مسئولیت، لازمه ی رهبری است.

8. بازی های خانوادگی شبانه داشته باشید

شب ها بازی های فکری و تفریحی شبانه ای داشته باشید که همه ی اعضای خانواده در آن شرکت داشته باشند. استراتژی های اتخاذ شده در این بازی ها به رشد فکری فرزندتان کمک می کند.

9. مهارت های برنامه ریزی پروژه را یاد دهید

در خانواده برنامه های زیادی وجود دارد، از مسافرت گرفته تا مهمانی رفتن. به هنگام برنامه ریزی کودکان را هرگز نادیده نگیرید. با هر برنامه ریزی مانند شرایط کاری رفتار کنید، از بارش فکری اعضا گرفته تا دادن مسئولیت به حتی کوچک ترین فرد خانواده.

10. از برنامه ریزی های تصویری استفاده کنید

برای یاد دادن هدف گذاری به کودکان، تصاویر کارهایی که باید انجام دهند را بکشید و به آنها بگویید که دور آن تصاویر را قیچی کرده و به ترتیب اهمیت روی مقوایی بچسبانند. در این فرآیند علاوه بر اینکه کودک ساعات خوشی را می گذراند، خواسته هایش را تجسم کرده و را به خوبی می آموزد.

11. از دور مراقب کار کودک باشید

زمانی که فرزند تان روی پروژه ای کار می کند و به مشکل برمی خورد، سریع وارد میدان نشوید و بگذارید خودش راه حل کار را بیابد. پس از اتمام کار، می توانید از او نحوه ی پیشرفتش را جویا شوید و بپرسید آیا امکان انجام دادن پروژه به شکل دیگری وجود داشته است یا خیر؟

12. مربی پیدا کنید

هر قدر الگوی خوبی برای کودک تان باشید، وجود یک مربی یا راهنما می تواند کمک شایانی به رشد او کند. یک دوست قابل اعتماد یا یکی از اعضای خانواده، مخصوصا اگر علایق مشترکی با فرزندتان داشته باشد، می تواند نقش راهنمای او را بازی کند.

13. به خواندن تشویق کنید

تحقیقات زیادی اثر شگرف مطالعه ی تفریحی کودکان (در زمینه های متنوع) را نشان داده اند. کودکان بیشتر و سریع تر از دیگر گروه های سنی یاد می گیرند.

14. به مثبت نگری کودک جایزه دهید

رابطه مستقیم مثبت نگری با موفقیت نباید در خانواده ی شما فراموش شود. زمانی که کودک تان با نگرش مثبتی مخصوصا در راه رسیدن به هدفش به مسایل نگاه می کند، به او جایزه دهید.

Miranda Marquit متخصص مالی می گوید:

برای آموختن مدیریت مالی به کودک تان باید به او اجازه ی اشتباه کردن را نیز بدهید. از او بخواهید لیستی از خواسته هایش تهیه کند، سپس در اولویت بندی کمکش کنید.

این درس در تمام مراحل زندگی به او کمک خواهد کرد. همچنین به آنها می آموزد که در آینده چه چیزی را می توانند بخرند و چه چیزی را نمی توانند.

این نکات فقط مخصوص ساختن رهبرانی برای آینده نیست بلکه در تمام زندگی به موفقیت فرزندان تان کمک خواهد کرد.

The post appeared first on .

با این چهارده نکته، مهارت رهبری را در فرزندان خود پرورش دهید

با ۳ رفتار بارز انسان های نوآور آشنا شوید و آنها را در خود پرورش دهید

سؤالی که ذهن بسیاری از افراد را درگیر می کند این است که مشخصه های نوآورترین انسان ها کدام اند و چگونه می توان این ویژگی ها را در افراد تشخیص داد. به بیان دیگر، خیلی ها دوست دارند بدانند آیا ویژگی های شخصیتی مشخصی وجود دارند که نشان دهند چه کسی توان نوآوری دارد یا خیر.

با همین دید تصور می شود که نوآوری یک ویژگی شخصیتی است که برخی از آن بهره مندند و برخی دیگر خیر. اما اتفاقی که در پشت پرده ی نوآوری رخ می دهد امیدوار کننده تر از این است. بر اساس مطالعات، نوآورترین انسان ها ۳ ویژگی بارز «رفتاری» دارند. بهترین دستاورد «رفتاری» دانستنِ نوآوری این است که رفتار را خیلی راحت تر از عناصر و ویژگی های شخصیتی می توان تغییر داد. در نتیجه، هر کسی قادر است توانایی نوآوری خود را با به کارگیری رفتار های زیر بهبود ببخشد:

۱- یادگیری گسترده

نوآورترین انسان ها دانش پایه ای دارند که هم گسترده است و هم عمیق. این دست انسان ها دانش علت و معلولی بالایی دارند، یعنی خوب می توانند به پرسش هایی که با «چرا» شروع می شوند پاسخ دهند؛ به ویژه در حوزه ی اصلی تخصص شان. آنها در این حوزه هم تصویر بزرگ تر را درک می کنند و هم جزئيات ریز نحوه ی عملکرد اجزای آن را.

این گونه افراد برای آنکه خود را با پیشرفت های حوزه ی تخصص شان همراه کنند، با مطالعه، شرکت در رویداد ها و سخنرانی ها و مشارکت در تبادل نظر با دیگر متخصصین، مدام در حال یادگیری به سر می برند.

البته انسان های نوآور به حوزه ی تخصص خود محدود نمی شوند. آنها این را می دانند که بهترین ایده ها از ترکیب دانش اصلی و بینشی به دست می آیند که از حوزه های دیگر کسب می شود. آنها به خوبی می دانند که پیدا کردن مصداق های یک حوزه در حوزه های دیگر، بنیان بینشی تازه را فراهم می آورد. در نتیجه، همیشه به دنبال کشف قلمرو های ذهنی تازه هستند.

معنای این حرف آن است که انسان نوآور مدام به دنبال زمانی برای یادگیری چیزهای تازه است. اختصاص زمان به کسب مهارت ها و توانایی های جدید و توسعه ی آنها، نیازمند اولویت دادن به یادگیری در برابر دیگر جنبه های یک شغل است.

اگر می خواهید نوآورترین انسان ها را پیدا کنید، باید به دنبال کنجکاو ترین ها بگردید. چه کسی برای یادگیری وقت می گذارد؟ چه کسی بیشتر از همه سؤال می پرسد؟ چه کسی است که از شنیدن پاسخ راضی نمی شود و ترجیح می دهد خودش ببیند چرا این پاسخ درست است؟

۲- ایده پردازی زیاد

تحقیقات انجام شده روی خلاقیت تأیید می کنند که وقتی نوبت به پیدا کردن راه حل مشکلات تازه می رسد، افراد و گروه هایی که بهترین ایده ها را دارند، کسانی هستند که بیشترین ایده ها را در اختیار داشته اند. هرچه ایده های بیشتری در ذهن بپرورانید، احتمال آنکه ایده ی فوق العاده ای نیز میان آنها پیدا شود بیشتر خواهد بود.

معنای دیگر این حرف آن است که ایده های بدی که به ذهن انسان های نوآور می رسد نیز کم نیست. درک این نکته اهمیت زیادی دارد چرا که وقتی به دنبال نوآورترین انسان ها می گردید، تمرکز روی کسانی که ایده ی به خصوص خوبی داشته اند وسوسه برانگیز تر از تمرکز روی کسانی است که ایده های بد هم در کارنامه شان داشته اند. به عبارت دیگر احتمال دست کم گرفتن پتانسیل نوآوری تمام کسانی که در برهه هایی ایده های بدی نیز داشته اند بسیار بالا خواهد بود.

اینکه یک بار ایده ی خوبی به ذهنتان خطور کند چیز عجیبی نیست. اما کسانی که زیاد ایده پردازی می کنند، احتمال آنکه بار ها و بار ها نوآوری شان شکوفا شود بیشتر است. وقتی تمایل به خلق ایده های خوب در کنار دانش پایه ی وسیع قرار بگیرد، می توان گفت دو مورد از اجزای تشکیل دهنده ی یک نوآور بزرگ برآورده شده اند.

۳- توجه به جزئيات

خلاقیت ویژگی فوق العاده ای است، اما ایده به تنهایی ارزشی ندارد. به عبارت دیگر، ایده داشتن آسان ترین بخش فرایند نوآوری است. بخش دشوار آن گرفتن این ایده و تبدیل آن به چیزی است که بتوان در عمل از آن استفاده ای کرد.

جزئيات در این میان از اهمیت زیادی برخوردارند. انسان نوآور، ایده را می گیرد و سپس روی این تمرکز می کند که چگونه می توان این ایده را در عمل به کار بست. انسان های نوآور برای پرداخت جزئيات یک پروژه ی تازه وقت بسیار بیشتری صرف می کنند تا ایده پردازی صرف.

این یعنی انسان نوآور باید آمادگی و عزم لازم برای شناسایی موانعی که سد راه موفقیت یک ایده ی جدید می شوند را داشته باشد. سپس باید بتواند با تشکیل تیمی، ایده ی مورد نظر را با دنیایی که قرار است در آن به کار گرفته شود تطبیق دهد.

در نهایت، اگر به دنبال انسان های فوق العاده نوآور می گردید، باید به دنبال کسی باشید که هم به تصویر کلی اهمیت می دهد و هم به تک تک جزئيات آن. نوآوران باید بدانند نوآوری هایشان چگونه در زیست بوم بزرگ تر جا خوش می کنند. در آن واحد نیز باید به این فکر باشند که چگونه به ایده ی خود حیات ببخشند.

بنابراین به دنبال کسانی باشید که به دنبال شناسایی موانع می روند و نسبت به پشت سر گذاشتن این موانع نگرشی مثبت دارند. خیلی ها هستند که ایراد های ایده های مختلف را خوب پیدا می کنند و البته اغلب آنها نیز این ایراد ها را بهانه ای قرار می دهند برای پیشرفت نکردن. اما آن دسته از افراد که موانع را به دید چالش می بینند، همان کسانی هستند که قابلیت تبدیل یک ایده به واقعیت را نیز دارند.

The post appeared first on .

با ۳ رفتار بارز انسان های نوآور آشنا شوید و آنها را در خود پرورش دهید

سؤالی که ذهن بسیاری از افراد را درگیر می کند این است که مشخصه های نوآورترین انسان ها کدام اند و چگونه می توان این ویژگی ها را در افراد تشخیص داد. به بیان دیگر، خیلی ها دوست دارند بدانند آیا ویژگی های شخصیتی مشخصی وجود دارند که نشان دهند چه کسی توان نوآوری دارد یا خیر.

با همین دید تصور می شود که نوآوری یک ویژگی شخصیتی است که برخی از آن بهره مندند و برخی دیگر خیر. اما اتفاقی که در پشت پرده ی نوآوری رخ می دهد امیدوار کننده تر از این است. بر اساس مطالعات، نوآورترین انسان ها ۳ ویژگی بارز «رفتاری» دارند. بهترین دستاورد «رفتاری» دانستنِ نوآوری این است که رفتار را خیلی راحت تر از عناصر و ویژگی های شخصیتی می توان تغییر داد. در نتیجه، هر کسی قادر است توانایی نوآوری خود را با به کارگیری رفتار های زیر بهبود ببخشد:

۱- یادگیری گسترده

نوآورترین انسان ها دانش پایه ای دارند که هم گسترده است و هم عمیق. این دست انسان ها دانش علت و معلولی بالایی دارند، یعنی خوب می توانند به پرسش هایی که با «چرا» شروع می شوند پاسخ دهند؛ به ویژه در حوزه ی اصلی تخصص شان. آنها در این حوزه هم تصویر بزرگ تر را درک می کنند و هم جزئيات ریز نحوه ی عملکرد اجزای آن را.

این گونه افراد برای آنکه خود را با پیشرفت های حوزه ی تخصص شان همراه کنند، با مطالعه، شرکت در رویداد ها و سخنرانی ها و مشارکت در تبادل نظر با دیگر متخصصین، مدام در حال یادگیری به سر می برند.

البته انسان های نوآور به حوزه ی تخصص خود محدود نمی شوند. آنها این را می دانند که بهترین ایده ها از ترکیب دانش اصلی و بینشی به دست می آیند که از حوزه های دیگر کسب می شود. آنها به خوبی می دانند که پیدا کردن مصداق های یک حوزه در حوزه های دیگر، بنیان بینشی تازه را فراهم می آورد. در نتیجه، همیشه به دنبال کشف قلمرو های ذهنی تازه هستند.

معنای این حرف آن است که انسان نوآور مدام به دنبال زمانی برای یادگیری چیزهای تازه است. اختصاص زمان به کسب مهارت ها و توانایی های جدید و توسعه ی آنها، نیازمند اولویت دادن به یادگیری در برابر دیگر جنبه های یک شغل است.

اگر می خواهید نوآورترین انسان ها را پیدا کنید، باید به دنبال کنجکاو ترین ها بگردید. چه کسی برای یادگیری وقت می گذارد؟ چه کسی بیشتر از همه سؤال می پرسد؟ چه کسی است که از شنیدن پاسخ راضی نمی شود و ترجیح می دهد خودش ببیند چرا این پاسخ درست است؟

۲- ایده پردازی زیاد

تحقیقات انجام شده روی خلاقیت تأیید می کنند که وقتی نوبت به پیدا کردن راه حل مشکلات تازه می رسد، افراد و گروه هایی که بهترین ایده ها را دارند، کسانی هستند که بیشترین ایده ها را در اختیار داشته اند. هرچه ایده های بیشتری در ذهن بپرورانید، احتمال آنکه ایده ی فوق العاده ای نیز میان آنها پیدا شود بیشتر خواهد بود.

معنای دیگر این حرف آن است که ایده های بدی که به ذهن انسان های نوآور می رسد نیز کم نیست. درک این نکته اهمیت زیادی دارد چرا که وقتی به دنبال نوآورترین انسان ها می گردید، تمرکز روی کسانی که ایده ی به خصوص خوبی داشته اند وسوسه برانگیز تر از تمرکز روی کسانی است که ایده های بد هم در کارنامه شان داشته اند. به عبارت دیگر احتمال دست کم گرفتن پتانسیل نوآوری تمام کسانی که در برهه هایی ایده های بدی نیز داشته اند بسیار بالا خواهد بود.

اینکه یک بار ایده ی خوبی به ذهنتان خطور کند چیز عجیبی نیست. اما کسانی که زیاد ایده پردازی می کنند، احتمال آنکه بار ها و بار ها نوآوری شان شکوفا شود بیشتر است. وقتی تمایل به خلق ایده های خوب در کنار دانش پایه ی وسیع قرار بگیرد، می توان گفت دو مورد از اجزای تشکیل دهنده ی یک نوآور بزرگ برآورده شده اند.

۳- توجه به جزئيات

خلاقیت ویژگی فوق العاده ای است، اما ایده به تنهایی ارزشی ندارد. به عبارت دیگر، ایده داشتن آسان ترین بخش فرایند نوآوری است. بخش دشوار آن گرفتن این ایده و تبدیل آن به چیزی است که بتوان در عمل از آن استفاده ای کرد.

جزئيات در این میان از اهمیت زیادی برخوردارند. انسان نوآور، ایده را می گیرد و سپس روی این تمرکز می کند که چگونه می توان این ایده را در عمل به کار بست. انسان های نوآور برای پرداخت جزئيات یک پروژه ی تازه وقت بسیار بیشتری صرف می کنند تا ایده پردازی صرف.

این یعنی انسان نوآور باید آمادگی و عزم لازم برای شناسایی موانعی که سد راه موفقیت یک ایده ی جدید می شوند را داشته باشد. سپس باید بتواند با تشکیل تیمی، ایده ی مورد نظر را با دنیایی که قرار است در آن به کار گرفته شود تطبیق دهد.

در نهایت، اگر به دنبال انسان های فوق العاده نوآور می گردید، باید به دنبال کسی باشید که هم به تصویر کلی اهمیت می دهد و هم به تک تک جزئيات آن. نوآوران باید بدانند نوآوری هایشان چگونه در زیست بوم بزرگ تر جا خوش می کنند. در آن واحد نیز باید به این فکر باشند که چگونه به ایده ی خود حیات ببخشند.

بنابراین به دنبال کسانی باشید که به دنبال شناسایی موانع می روند و نسبت به پشت سر گذاشتن این موانع نگرشی مثبت دارند. خیلی ها هستند که ایراد های ایده های مختلف را خوب پیدا می کنند و البته اغلب آنها نیز این ایراد ها را بهانه ای قرار می دهند برای پیشرفت نکردن. اما آن دسته از افراد که موانع را به دید چالش می بینند، همان کسانی هستند که قابلیت تبدیل یک ایده به واقعیت را نیز دارند.

The post appeared first on .

با ۳ رفتار بارز انسان های نوآور آشنا شوید و آنها را در خود پرورش دهید