Tagبازی غرب

بررسی بازی Final Fantasy XV؛ آمیزه ای از سنت و مدرنیته، شرق و غرب

بررسی بازی Final Fantasy XV؛ آمیزه ای از سنت و مدرنیته، شرق و غرب

هنگامی که برای نخستین بار بازی Final Fantasy XV را اجرا می کنید، جمله ای جالب روی صفحه نقش می بندد: «یک فاینال فانتزی برای تازه کاران و طرفداران قدیمی.»

به عنوان کسی که بسته به شرایط مختلف، هیچگاه دلیلی نیافت تا به سراغ این فرنچایز -که تقریباً سه دهه از عمر آن می گذرد- برود و البته تمایل زیادی هم به سبک نقش آفرینی ژاپنی ندارد، Final Fantasy XV فرصتی به من هدیه کرد برای آشنایی و آشتی با سبکی غریب و عنوانی که هیچگاه رفتاری چندان محبت آمیز با گیمرهای جدید نداشته است.

صادقانه باید گفت که با وجود شناخت نسبی از دنیای عظیم و حماسی فاینال فانتزی، بسیاری از بازی های ژاپنی، البته فارق از شاهکارهای نینتندو، هیچگاه آنقدرها برایم ترغیب کننده ظاهر نشده اند و حالا می توانم با قطعیت بگویم در اشتباه بوده ام.

فاینال فانتزی 15 با گیم پلی نزدیک به 30 ساعته اش، من را به ماجراجویی خارق العاده ای برد. سفری در میان جنگل های باران خیز و دشت های سرسبز، میان صاعقه هایی مردافکن و آتش هایی که دودی از آن ها بر نمی خیزد؛ سفری که به این زودی ها از یاد نمی رود و عطش سیری ناپذیری تجربه دوباره اش، تا پیش از تجربه نسخه های پیشین فروکش نخواهد کرد.

با در نظرگیری این که فاینال فانتزی تجربه ای کاملاً جدید و متفاوت با هرآنچه پیشتر به چشم دیده بودم را فراهم کرد، لازم است این بررسی نیز با چشم پوشی از تمام عناوین پیشین به قلم تحریر درآید و ذهنیتی کامل برای افراد مشابه فراهم آورد.

حقیقت امر اینجاست که فاینال فانتزی 15، حداقل برای گیمرهایی که تازه به سراغش رفته اند، بسیار غریب می نماید. فرهنگ ژاپنی که تا هسته بازی رسوخ کرده، به کلی با بازی های نینتندو تفاوت دارد و شاید مواجهه با آن گاه اندکی ناامیدکننده باشد و گاه بسیار پندآموز. اما فاینال فانتزی 15 خاصیت عجیبی دارد که حتی بدون میل قلبی، شما را به تجربه هرچه بیشتر و غوطه ور شدن در دنیای غنی خود وادار می کند.

چند ساعت ابتدایی فاینال فانتزی 15، به رسم بسیاری از بازی های ژاپنی مشابه، روندی کند و مایوس کننده دارد. طول می کشد تا اکشن ناب شرقی ها شروع به خودنمایی کند و تا آن زمان، باید بیاموزید برای دستیابی به تجربه ای فراموش نشدنی، لازم است از خود شکیبایی نشان دهید.

نسخه پانزدهم فاینال فانتزی داستانی است از خشم، غرور و شجاعت، و مسیری از ناپختگی جوانی تا دستیابی به شکوه و جلال را طی می کند. اگرچه روند طولانی توسعه بازی، مشخصاً ضربه های مهلکی بر پیکره داستان وارد کرده، اما اگر چشم خود را بر ایرادات مختلف، همچون دیالوگ های سطحی و خلاهای داستانی ببندید، تازه می توانید دریابید که کازوشیگه نوجیمای افسانه ای، چه اهداف والایی را در سناریونویسی فاینال فانتزی 15 دنبال کرده؛ هرچند که در پیاده سازی آن چندان موفق نبوده است.

فاینال فانتزی 15 بیش از آن که عنوانی آبرومندانه برای طرفداران این سری باشد، دستآویزی بوده برای جذب مخاطبان جدید؛ و برای تحقق این مهم، تغییر سیستم و مکانیزم مبارزات امری ناگزیر تلقی شده است. برخلاف فاینال فانتزی های سابق که همواره مبارزات نوبتی و منو-محور را دنبال می کردند، نسخه پانزدهم شباهت به مراتب بیشتری به همتایان غربی خود یافته و به نوعی، استانداردهای دو قطب صنعت بازی را با یکدیگر درآمیخته است.

این مکانیزم جدید مبارزه -که همچنان منو-محوری خود را حفظ کرده- سبب شده تا مبارزات در عین پایبندی به استانداردهای سنتی، شکلی مدرن به خود بگیرند. و جالب تر آنکه بستر داستانی نیز، تاکیدی ویژه بر تصویرسازی همین تقابل سنت و مدرنیته دارد.

همه چیز در دنیای فاینال فانتزی 15 شکلی امروزی به خود گرفته است، اتومبیل ها پیشرفته هستند، امپراطوری ها از ربات های غول آسا برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند اما کماکان نبردها به کمک ابزارآلات سنتی و جادوهای باستانی صورت می گیرند. این مسئله شاید در ابتدا بسیار غریب ظاهر شود، اما به محض آن که تضاد زیبای دنیای فاینال فانتزی را بپذیرید، متوجه می شوید همه چیز آمیزه ای از سنت و مدرنیته، شرق و غرب -آن هم در بهترین حالت خود- است.

اگر شما هم سیستم پیچیده و نوبتی مبارزات را یکی از دلایل اصلی عدم تجربه فاینال فانتزی تا به امروز تلقی می کردید، حال می توان با اطمینان گفت که فاینال فانتزی 15 دقیقاً برای کنار زدن همین مشکل وارد صحنه شده و سبک مبارزه ای شبیه به عناوین Hack ‘n’ Slash دهه اخیر ارائه می دهد.

مکانیزم مبارزه، بسیار ساده تر از چیزی که امکان دارد تصور کنید دنبال می شود اما در عین حال، پیچیدگی های خاص خود را نیز دارد که می تواند طی ساعات نخست، بسیار چالش برانگیز ظاهر شود. پروتاگونیست بازی، یا همان «پرنس ناکتیس»، طی روند داستانی در حال سفر به شهر آلتیشیا برای ازدواج با شاهزاده لونافریا است که پی می برد امپراطوری نافلهایم، به پدر وی، یعنی پادشاه لوسیس خیانت کرده و وی را به قتل رسانده است.

همین بستر داستان ساده، بدون اسپویل بیشتر، سبب شده تا گیم پلی به شکل نموداری صعودی دنبال گشته و ناکتیس دائماً به دنبال کسب مهارت ها و سلاح های افسانه ای بیشتر برای کسب قدرت کافی و بازپس گیری تاج و تخت خود باشد. بنابراین، هرچه بیشتر در بازی پیش بروید، مبارزات و به طور کلی گیم پلی، شکلی پر زد و خوردتر به خود می گیرد و هر بار، می توانید منتظر نبردی حماسی تر با دشمنانی سخت جان تر باشید.

پرنس ناکتیس و دوستان (یا به عبارتی محافظان) او، هر یک قابلیت های خاص خود را دارند و در مبارزات، یا طی ماجراجویی های گروه، مهارت های مختلفی را از خود به نمایش می گذارند. با این همه، شخصیت پردازی هر چهار شخصیت، دقیقاً همان چیزی است که به دفعات در صنایع فیلم و هالیوود دیده ایم و در کلیشه ای ترین حالت خود قرار دارد.

گذشته از ناکتیس که شخصیتی امو-گونه دارد، گلادیولوس در نقش شخصیت بزن بهادر داستان ظاهر می شود و به رسم خانوادگی خود، وظیفه محافظت از خانواده سلطنتی را برعهده دارد. در همین حین، ایگنیس مغز متفکر گروه است و با مشاوره های به جای خود، پرنس ناکتیس جوان و بی خرد را به سمت کسب دانش کافی برای شکست دشمنان و به دست گرفتن کنترل امور هدایت می کند. پرامپتو هم ضعیف ترین شخصیت گروه به شمار می رود که البته نقش کمرنگ آن، با افزودن ماهیتی طنزگونه جبران شده است؛ در واقع گاهی تصور می کنید پرامپتو تنها المانی است که دنیای فاینال فانتزی 15 را از جدیت و سختگیری بیش از حد خود نجات می دهد.

با آگاهی از ویژگی های بارز شخصیتی هر کاراکتر، دیگر حدس نقش آنها طی مبارزات کار چندان دشواری نیست و گیمر هم می تواند با صدور فرمان های مختلف، استراتژی های گوناگونی را به کمک آنها، به کار ببندد. گذشته از این که سه کاراکتر فرعی به صورت خودکار وارد مبارزه با دشمنان می شوند، شما این توانایی را دارید تا برخی از اعمال آنها را کنترل کنید و سپس، حملاتی زنجیره ای را روی دشمنان پیاده کنید.

به عنوان مثال، گلادیولوس می تواند به کمک سپر، از ناکتیس در میانه مبارزات محافظت کند یا ایگنیت با گرد هم آوردن تمام اعضای گروه، فرصتی برای تنفس فراهم آورده و البته کاری می کند تا میزان جان از دست رفته اعضا، حداقل برای مقدار کمی افزایش یابد.

ناکتیس به عنوان رهبر گروه، از قابلیت های به مراتب گسترده تری در مبارزات بهره می برد؛ علاوه بر این که برخلاف سه یار دیگر، قادر به استفاده از جادو نیز هست. گذشته از نوار رایج HP، که نشان دهنده میزان سلامتی است، نوار دیگری برای ناکتیس به نمایش در می آید که MP نام دارد و در واقع میزان نیروهای جادویی وی را نمایش می دهد..

این نوار، که تفاوت چندانی با استامینا بار در بازی های مشابه ندارد، به ناکتیس اجازه پیاده سازی حرکاتی به نام Warp را می دهد که در واقع به تله پورت از نقطه ای به نقطه دیگر اطلاق می شود. از Warp نه تنها می توان برای حملات سرعتی به دشمنان استفاده کرد، بلکه امکان دور شدن از صحنه نبرد را نیز فراهم می آورد. ضمناً در هر میدان نبرد، نقاط تعیین شده ای وجود دارد که با Warp به آنها، می توانید نوار HP و MP خود را پر کنید.

تمام قابلیت های هر چهار شخصیت، از طریق منوی Skills قابل افزایش است و این مهم، به کمک امتیازهای رایج بازی به نام AP صورت می گیرد که با شرکت در مبارزات، به پایان رساندن هرچه بهتر مبارزات و پیشروی هرچه بیشتر کسب می شود. علاوه بر این که قابلیت های ناکتیس و سایر اعضا به صورت مجزا قابل ارتقا است، آپگریدهایی هم برای تاکتیک های مختلف در نظر گرفته شده که دست شما را در میانه مبارزات باز تر از سابق می گذارد.

البته شاید کمکاری بزرگ سازندگان در قبال آموزش مکانیک ها و کارکرد منوهای مختلف، یکی از بزرگترین نقاط ضعف فاینال فانتزی 15 به حساب آید که گیمر را از آشنایی با برخی از مهم ترین ویژگی های بازی محروم می سازد. به عنوان مثال، در هیچ یک از بخش های بازی عملکرد هر منو به خوبی شرح داده نمی شود یا در بخش آموزشی کسی به شما نمی گوید که افزون بر فشار دکمه مربع (در نسخه پلی استیشن 4) برای جاخالی دادن از حملات دشمنان، می توانید به راحتی دکمه را نگه دارید تا ناکتیس به صورت خودکار از آنها جاخالی دهد.

اما این مسائل چه کمکاری سازندگان بوده باشد و چه راهی برای سپردن یادگیری مکانیک ها به دست گیمر، در مجموع امری مثبت به حساب می آید و سبب می شود به جای اتکا به آموزش های گام به گام، خودتان در صدد کشف مکانیک ها و ادغام آنها با یکدیگر، برای دستیابی به بهترین نتیجه برآیید.

دنیای فاینال فانتزی و محیطی که در آن قدم می گذارید، به مراتب از هرچیزی که امکان دارد تصور کنید بزرگتر است؛ حتی بزرگتر از نقشه شاهکار عناوینی چون Grand Theft Auto V و The Witcher 3: Wild Hunt. اما این نقشه بسیار وسیع، همانطور که به راحتی می توان حدس زد، نقاط ضعف فراوان دارد؛ هرچند که نمی توان از زیبایی بی حد و حصرش چشم پوشید.

محیط بزرگ، بهایی سنگین به همراه داشته است که در عین ناباوری، گیمر مجبور به پرداخت آن شده: جا به جایی میان لوکیشن ها زمان زیادی می طلبد و خبری از قابلیت Fast Travel هم نیست. البته اتومبیل ناکتیس، تا حدی حمل و نقل را سرعت می بخشد اما از آن جایی که هیچ سیستم خاصی برای راندن اتومبیل در نظر گرفته نشده، سفر از نقطه الف به نقطه ب، مدت زیادی به طول می انجامد و به مرور زمان، شکلی طاقت فرسا به خود می گیرد.

البته بی انصافی است اگر بگوییم که هیچ سیستمی برای اتومبیل رانی وجود ندارد؛ اما در مجموع، آزادی حمل چندانی هنگام کنترل اتومبیل وجود ندارد و صرفاً باید با نگه داشتن دکمه حرکت، خودرو را در جاده حفظ کنید. در سوی مقابل، این امکان هم فراهم شده تا همه چیز به صورت خودکار دنبال شود، اما سفرها می تواند گاه تا 5 دقیقه به طول انجامد و با درنظرگیری این که تقریباً هیچ دیالوگی طی این سفر میان اعضای گروه رد و بدل نمی شود، جا به جایی شکلی ملال آورتر به خود خواهد گرفت.

همین موضوع در رابطه با جا به جایی با پای پیاده هم صدق می کند؛ هرچند که حداقل آزادی عمل بیشتری به دست گیمر می سپرد. متاسفانه یکی از ضعف های طراحی مرحله فاینال فانتزی 15، در فاصله زیاد میان لوکیشن ها پدیدار می شود و پس از اتمام بازی، پی می برید که حداقل 5 ساعت از زمان خود را صرف پیاده روی یا حرکت با خودرو کرده اید که به جد صبر هر گیمری را به چالش می کشد.

برای بسیاری از ما که در کشوری به دور از هیاهوی رایج صنعت بازی های ویدیویی گذران زندگی می کنیم، بازی های شرقی آن چنان جذاب و یا حتی در دسترس نبوده اند. ساده ترین مثال این امر، عدم پشتیبانی نینتندو از منطقه خاورمیانه است که دست بسیاری از گیمرهای ایرانی را از برخی از بزرگترین فرنچایز این صنعت دور نگه داشته.

علاوه بر این، بازی های غربی همواره بیشتر از سایر عناوین برای ما ملموس بوده اند که نشان از انحصاری شدن هرچه بیشتر صنعت به مرور زمان دارد؛ درست مثل صنعت فیلم و سینمای هالیوود. اما بد نیست اگر گاهی به خودمان یادآوری کنیم که ژاپن هم یکی از قطب های بزرگ صنعت بازی به شمار می رود و در صورتی که سرسری از عناوین آنها بگذریم، در وهله اول به خود ظلم کرده ایم و گویی نیمی از تجربه غایی گیمینگ را از دست داده ایم.

البته بدیهی است که بسیاری از بازی های ژاپنی هم ناگزیر، تنه ای به عناوین غربی زده اند تا بتوانند جای پای خود را در صنعت شلوغ بازی های ویدیویی محکم تر کنند؛ و فاینال فانتزی 15 هم چنین استراتژی هوشمندانه ای را دنبال کرده است. با این همه، مهم نیست که فاینال فانتزی تا چه حد دچار تغییر شده تا نظر گیمرهای تنوع طلب را جلب کند، زیرا در بطن خود، کماکان یک بازی ژاپنی، با قوانین و استانداردهای بی نظیر ژاپنی است.

فاینال فانتزی 15 عنوانی است خیره کننده، و آغازی شکوهمندانه برای افرادی که تا پیش از این به سراغش نرفته اند. مثل هر بازی دیگری، نسخه پانزدهم فاینال فانتزی عاری از مشکل نیست و ممکن است لحظات مایوس کننده خاص خود را داشته باشد؛ اما این دلیلی موجه برای بستن چشم ها روی برخی از جذاب ترین المان هایش به شمار نمی رود.

شاید اگر فاینال فانتزی 15 در چرخه توسعه ده ساله به دام نمی افتاد، امروز با بازی تکامل یافته تری مواجه بودیم اما همین حالا هم، ساخته اخیر اسکوئر انیکس هرآنچه که یک گیمر تازه کار -و نه طرفداری قدیمی- به آن نیاز دارد را در خود جای داده است.

در نهایت حرفی نمی ماند جز این که فاینال فانتزی 15، فرصتی بی نظیر برای آشتی با این فرنچایز است و می تواند دیدتان را به کلی نسبت به خود تغییر دهد. باید به یاد داشته باشیم همانطور که فرش ایرانی تنها برای ایرانی ها بافته نمی شود، بازی ژاپنی هم تنها برای ژاپنی ها توسعه نمی یابد.

The post appeared first on .

بررسی بازی Final Fantasy XV؛ آمیزه ای از سنت و مدرنیته، شرق و غرب

معرفی بازی Space Marshals 2؛ غرب وحشی

معرفی بازی Space Marshals 2؛ غرب وحشی

پس از یک تجربه اتمسفریک با Xenowerk، سال گذشته بود که استودیوی Pixelbite با Space Marshals تصمیم گرفت از محیط تاریک عنوان پیشینش فاصله گرفته و بازیکن ها را به غرب وحشی فضایی ها اعزام کند. Pixelbite را می شناسید؟ طبیعی است اگر نام آن ها را تاکنون نشنیده باشید. چون این توسعه دهنده رویه ای متفاوت نسبت به سازندگان پیش گرفته و معمولا سالی یک عنوان به انتشار می رساند.

همان گونه که احتمالا می دانید به واسطه سادگی توسعه اپلیکیشن های موبایل نسبت به عناوین رایانه های شخصی، سازندگان معروف دست به ساخت چندین اپلیکیشن طی دوازده ماه می زنند. اما Pixelbite جای این کار بیشتر وقتش را روی یک یا دو بازی می گذارد تا بازیکن ها بین هیاهوی عناوین اسمارت فون ها، تجربه ای متفاوت را به خود هدیه بدهند. به همین خاطر هم است اپلیکیشن های آن ها را معمولا بین لیست بهترین ها میبینیم.

2 Space Marshals هم همین هفته پیش به انتشار رسید و همانند گذشته، با استقبال بازیکن ها و منتقدین مواجه شد. مکانیزم های Space Marshals و Xenowerk تقریبا مشابه هم بودند؛ دوربین بازی ایزومتریک است و باید با استفاده از اسلحه های فراوان ماموریت ها را به پایان برسانید. اما گیم پلی Space Marshals حالت تاکتیکی داشت و ذات تمام اکشن Xenowerk را شاهد نبودیم.

Pixelbite برای ساخت قسمت دوم همین رویه را پیش گرفته است. اگر بخواهید دشمنان را شکست دهید، مجبورید با برنامه حرکت کنید. خوشبختانه به واسطه طراحی بسیار خوب مرحله ها هم دست بازیکن ها برای جنگ ها باز گذاشته شده و می توانید روش های گوناگونی را به کار بگیرید. از مخفی کاری بگیرید تا استفاده از یک اسلحه قدرتمند برای سلاخی تمام دشمنان؛ همه چیز به تصمیم های شما وابسته است.

همین گستردگی مکانیزم های گیم پلی موجب خواهند شد تا یک مرحله را بازها انجام دهید. دو عنوان پیشین Pixelbite از دیدگاه گرافیک از بازی های خوب اسمارت فون ها بودند. 2 Space Marshals از این قاعده مستثنی نیست و با تکسچرهای بهبود یافته نسبت به گذشته، منطقه های متفاوت با رنگ بندی عالی و طراحی مناسب دشمنان مطمئنا کسانی که علاقه مند به عناوین خوش گرافیک هستند را راضی خواهد کرد. می دانید این المان های مثبت چه چیزی می خواهند؟

صداگذاری اسلحه ها و موسیقی متناسب با محیط که 2 Space Marshals مطمئنا انتظارات را برآورده می کند. Pixelbite با یک گیم پلی غنی و گرافیک خوب، دوباره خود را به عنوان یکی از بهترین توسعه دهندگان اپلیکیشن های اسمارت فون ها به اثبات برساند. این اپلیکیشن را هم اکنون می توانید به رایگان برای دیوایس های اندرویدی و پرداخت 5.99 دلار روی آی دیوایس ها دانلود نمایید.

Space Marshals 2
  • Space Marshals 2
  • قیمت: اندروید – رایگان/ آی او اس – 5.99 دلار
  • سازنده: Pixelbite
  • سیستم عامل: iOS و اندروید
  • حجم: 545 / 403 مگابایت
  • دانلود:

The post appeared first on .

معرفی بازی Space Marshals 2؛ غرب وحشی