Tagافراد می

افراد برجسته چه راهبردهایی را برای افزایش انعطاف پذیری پیشنهاد می کنند؟

افراد برجسته چه راهبردهایی را برای افزایش انعطاف پذیری پیشنهاد می کنند؟

در دنیای سخت امروز که گذر سریع زمان استرس زیادی در افراد به وجود می گذارد، تنها موضوعی که خیال مردم را آساده می کند این است که هنوز خیلی چیزها را می توان به آسانی کنترل کرد.

بی عدالتی ها و بی انصافی های زیادی در این دنیا وجود دارد که ممکن است باعث عصبانیت و خشمگینی شما شود، اما تنها ابزاری که می تواند بر این سختی غلبه کند، انعطاف پذیری و بهبود هوش هیجانی است. از این رو در ادامه نصیحت های افراد برجسته و موفق دنیا آورده شده تا در راه رسیدن به اهداف یاری تان کند.

  • ترس تان را بشناسید

 مجری موفق تلویزیونی:

اینکه زمانی را به فکر کردن اختصاص دهید تا ترس تان را بشناسید، کار آسانی نیست. معمولا انسان ها دوست دارند ترس هایشان را به فراموشی بسپارند. شاید بعد از شناخت ترس، نا امیدی به شما دست دهد، ولی قطعا شفافیت را نیز همراه خود به ارمغان می آورد. بعد از آن می توان راه های زیادی را به کار گرفت تا ترس را از بین برده و به فرد موفقی تبدیل شد.

  • واقعیت را قبول کنید

، مدیر عملیات فیسبوک:

یک سال و 13 روز گذشته به طور ناگهانی همسرم را از دست دادم. به همراه دوستم فیل نشسته بودیم و در مورد همسرم صحبت می کردیم تا اینکه به گریه افتادم و گفتم «می خواهم همسرم برگردد». فیل گفت: «این درخواست شدنی نیست اما می توان به موارد دیگر فکر کرد». مواقعی در زندگی پیش می آید که باید واقع گرا باشیم و به مواردی که تحت کنترل ما قرار دارند، دقت کنیم.

  • شکست خوردن عادی است

مجری موفق:

ممکن است حین تلاش تان برای رسیدن به مقام های بالا و بالاتر با شکست مواجه شوید. اصلا اشکالی ندارد. شکست اتفاق بسیار بدی نیست، بلکه شما را به راه جدیدی هدایت می کند.

  • لازم نیست عالی باشید

قهرمان رشته ی شیرجه ی المپیک:

اگر همیشه به دنبال این باشید که عالی به نظر بیایید، ترس و اضطراب آن به دنبال تان خواهد بود.

  • صبور باشید

مدیرعامل اسبق مایکروسافت:

سرسخت باشید… این ویژگی در طولانی مدت ملکه ی ذهن تان می شود. من نمی دانم شما به چه کاری مشغولید، اما این را به خوبی می دانم که باید با صبوری از پس مشکلات و سختی ها برآیید.

  • کار درست را انجام دهید

بن هو، موسس Cheezburger:

با شکست اولین شرکتم، نه تنها کوه اعتماد به نفس من با خاک یکسان شد، بلکه دست به خودکشی زدم. شرایط آن زمان واقعا برایم سخت بود. سپس متوجه شدم ادامه این راه برای من سودی ندارد. نه مرا بهتر می کند و نه باهوش تر. تنها کاری که برای من مفید است عبرت از اشتباهات و تلاش دوباره است.

  • کتاب های انگیزشی بخوانید

سارا بلیکلی کارآفرین آمریکایی:

در 16 سالگی شاهد تصادف دوستم با ماشین بودم. در همان روزها بود که والدینم از هم جدا شدند. پدرم مجموعه کتاب های وین دایر را به من داد و گفت آرزو می کردم در 16 سالگی یا زودتر از آن با این کتاب ها آشنا می شدم. من همه ی کتاب ها را خواندم و آنقدر دوست شان دارم که به عزیزترین دوستان و اقوامم هدیه می دهم.

  • با دیگران ارتباط برقرار کنید

کارگردان موفق:

ما همیشه جهان را به طور غریزی یا عمدا به دو گروه «خودی» و «غیر خودیا» تقسیم می کنیم. سوال مهم این است: چگونه با این شرایط همه با هم می توانیم «ما» شویم؟»

  • ریسک پذیر باشید

مدیرعامل اجرایی توییتر:

زمانی که عاشق کاری باشید که انجام می دهید، ریسک پذیر نیز می شوید. از گرفتن تصمیمات جسورانه نترسید و قبل از هر ریسکی آن را محاسبه کنید.

  • داستان تان را تغییر دهید

سخنران انگیزشی:

استراتژی ها شما را تغییر نمی دهند، بلکه اجرای آنها می تواند دنیای شما را بهبود دهد. مردم به استراتژی ها عمل نمی کنند زیرا باوری چشم های آنها را به روی حقیقت بسته که از این قرار است: «من همه ی راه ها را امتحان کرده ام» همیشه به مردم می گویم از داستان ها طلاق گرفته و با حقایق ازدواج کنید. اغلب کسانی که نتایج دلخواه شما را بدست می آورند، افکار و عقایدی متفاوت با شما دارند. افکارتان را تغییر دهید تا نتایج دلخواه تان را کسب کنید.

  • از نو شروع کنید

موسس اپل:

پس از اینکه از اپل اخراج شدم ماه ها بود که نمی دانستم چه باید بکنم. در واقع این فکر که من نسل قدیم کارآفرینان را از خود نا امید کردم وجودم را تحلیل می داد، تا اینکه از نو شروع کردم. شاید اخراجم از اپل در آن زمان بسیار سخت بود اما الان متوجه شدم که نقطه ی عطف من همان زمان بود.

  • سریع باشید

سرمایه دار و سرمایه گذار موفق:

همیشه موانع بر دل آدم سنگینی می کنند. روان شما را به هم ریخته و اعتماد به نفس تان را از بین می برند. باید موانع را بشناسید از آنها درس بگیرید، سپس از آنها بگذرید.

  • خود را رشد دهید

نویسنده ی کتاب های هری پاتر:

اگر بتوانید از مشکلات و شکست ها جان سالم به در ببرید، فرد قوی و باهوشی هستید. تا زمانی که این مشکلات سر راه شما نیایند هرگز متوجه قدرت و توانایی های تان نخواهید شد.

The post appeared first on .

افراد برجسته چه راهبردهایی را برای افزایش انعطاف پذیری پیشنهاد می کنند؟

آنچه افراد موفق می دانند و به آن عمل می کنند

آنچه افراد موفق می دانند و به آن عمل می کنند

افراد موفق چه کارهایی را متفاوت از دیگران انجام می دهند که باعث تحقق بخشیدن رویاهای شان می شود؟ چه چیزی باعث می شود کسی استیو جابز و یا در سن جوانی مارک زاکربرگ شده ولی شخص دیگری در همین سن هیچ نامی از خود باقی نگذارد؟ در ادامه به 5 موردی که باعث پیشرفت افراد موفق می شود اشاره شده است:

  • هرگز موقع کار حواسشان پرت نمی شود

عرصه ی فراوانی اطلاعات است و نتیجه ی آن افزایش حواس پرتی. اگر تنها به این فکر کنید که «چگونه می توانید نتایج منحصر به فردی بدست آورید؟» به احتمال خیلی زیاد جزء افراد موفق خواهید شد.

اگر در زمان کار کردن، با دوستان خود چت کنید یا هر چند دقیقه یک بار به بهانه ای بلند شده و به جایی بروید، بهره وری تان کاهش می یابد. چگونه انتظار نتایج منحصر بفردی دارید درحالیکه همه ی تمرکزتان را سر کار نمی گذارید؟

حواس پرتی زمان شما را هدر می دهد و توان شما را کم می کند. همیشه یک کار را بکنید، به درستی تصمیم گیری کنید، ببینید چه چیزی برای شما حیاتی و ضروری است؟ رویاها و علایق تان یا حواس پرتی ها؟ کدامیک قرار است آینده ی شما را بسازند؟

برای جلوگیری از این حواس پرتی ها، کنید.

  • هدف مشخصی دارند

خودتان را در 5، 10 و 30 سال آینده کجا می بینید؟ به چه چیزی می خواهید برسید؟ زندگی تان چگونه خواهد بود؟ آیا موفق خواهید بود یا در همین موقعیت تان می مانید؟

زمانی که کنید و را با دقت بنویسید، حواس پرتی ها یا کمتر می شوند یا دیگر برای شما جذابیتی ندارند.

  • فکر می کنند که هر چیزی که برای پیروزی لازم است را دارند

بهترین راه برای قدردانی نعمت هایی که به شما داده شده این است که در مورد آنها صحبت کنید. با این کار خواهید دید خیلی از نعمت هایی که شما دارید آرزوی دیگران هستند.

باید بدانید که هر آنچه که نیاز داشته اید به شما داده شده فقط کافی است در جهت درست آنها را به کار ببرید. با قبول کردن این مطلب بار منفی افکار از ذهن شما خالی شده و در کارهای تان موفق تر از پیش می شوید.

  • تولید را بیشتر از تفریح دوست دارند

(تاریخ دان انگلیسی):

«بزرگ ترین دستاورد این است که مرز میان کار و تفریح را محو کنید»

برخی از مردم به سختی، کار و برخی دیگر فقط تفریح می کنند. در این میان کسانی خوشبخت و موفق هستند که کار و تفریح شان را با هم ترکیب می کنند. به عبارت دیگر به هنگام کار تفریح نیز می کنند. در این صورت هرگز انرژی شما بخاطر علاقه نداشتن به کارتان کم و حواس تان پرت نمی شود. زمانیکه هدف تان مشخص باشد و از کارتان لذت ببرید، پنج شنبه، جمعه، شنبه و… وجود ندارد. همه ی روزها به دید شما یک شکل خواهند بود.

  • شعارشان «برنامه ریزی کمتر، کار بیشتر» است

برنامه ریزی راحت تر از شروع به عمل کردن به آن است. شاید ایده ی پول آوری داشته باشید اما تا زمانیکه هیچ اقدامی برای عملی کردنش نکنید نمی توانید زندگی تان را تغییر دهید. اگر می خواهید میلیونر شوید باید از همین الان شروع کنید. رویاپردازی به تنهایی شما را به جایی نمی رساند.

خوب است بدانید افراد موفق از جنس خودتان هستند و کارهای متفاوتی نمی کنند بلکه کارها را به طور متفاوتی انجام می دهند.

The post appeared first on .

آنچه افراد موفق می دانند و به آن عمل می کنند

افراد عموماً با چه حسرت هایی در زندگی مواجه می شوند؟

افراد عموماً با چه حسرت هایی در زندگی مواجه می شوند؟

برخی معتقدند که هر اتفاقی به دلیلی رخ می دهد، از این رو هیچ دلیلی برای پشیمانی نیست؛ در مقابل برخی نیز وجود دارند که با نگاهی به رفتار های شان در گذشته تنها یک جمله در سرشان طنین اندازی می کند: ای کاش …

Vaughan Bell روان پزشک انگلیسی معتقد است پشیمانی مردم از دو چیز ناشی می شود:

  • کار هایی که کرده اند و آرزو می کنند ای کاش نمی کردند
  • کارهایی که نکرده اند و آرزو می کنند ای کاش می کردند

از نظر روان شناسی می توان پشیمانی را به دو صورت تعریف کرد:

  • پشیمانی از انجام کار: ای کاش هرگز ترک تحصیل نمی کردم.
  • پشیمانی از انجام ندادن کار: ای کاش در مدرسه می ماندم.

با این که هر دو پشیمانی در مورد یک موضوع هستند، اما پشیمانی های که ناشی از انجام دادن کار هستند ماندگار تر از پشیمانی هایی هستند که از انجام ندادن کار ناشی می شوند.

پژوهشگران در تحقیقی که راجع به پشیمانی های شهروندان آمریکایی صورت گرفت، به 13 مورد مشترک در میان آنها رسیده اند: عشق، خانواده، تحصیل، شغل، مالی، فرزند پروری، سلامت، دوستان، معنویت، اجتماعی، تفریح، شخصی و سایر موارد.

در زیر برخی از رایج ترین پشیمانی ها برای مطالعه ی شما آورده شده است:

عشق

David Kahana (نویسنده):

من از این پشیمانم که هرگز عاشق کسی که دیوانه وار عاشق من بود، نشدم، در حالی که عشق او، کار را برای من آسان تر می کرد.

شعری از وی:

آیا باید من در زنجیر باشم و تو آزاد؟ آیا باید عاشق کسی باشم که عاشق من نیست؟ آیا باید آن قدر کم هنر به دنیا بیایم که عاشق کسی شوم که قلب مرا می شکند؟

خانواده – فرزندان

Caroline Zelonka (نویسنده):

تا جایی که یادم می آید همیشه آرزوی فرزند را داشتم. اما در جوانی ساده لوحانه فکر می کردم که ازدواج و فرزند نیز مانند شغل بر سر راهم می آیند، اما نیامدند. هرگز به تشکیل خانواده فکر نکردم. سپس در اواخر دهه ی 30 سالگی مبتلا به سرطان شدم و دیگر امکان فرزندآوری برای من وجود نداشت.

هر روز به فرزندانی فکر می کنم که هرگز نداشته ام. رابطه ی خوبی با خواهر زاده ها و برادر زاده هایم دارم و گاهی در بیمارستان کودکان داوطلب می شوم، اما این حس، مانند آنی نیست که از بودن در کنار فرزندان خود خواهید داشت. امیدوارم روزی بتوانم مادرخوانده شوم.

زمانی که مردم به من می گویند:چقدر خوش شانس هستی که فرزند نداری، والدین بودن سخت است، عصبانی می شوم، چرا که هر چیزی که در دنیا ارزشمند است، سخت خواهد بود.

فکر می کنم به دنیا آوردن بچه و تجربه ی تربیت کردن آن، دنیایی از علم و تجربه به مادر می دهد که یک نمودار میله ای از پس ثبتش بر نمی آید. شاید بتوانم با دیگر پشیمانی هایم در زندگی کنار بیایم، اما با این یکی هرگز.

خانواده – والدین

Jim Wagner:

من پشیمانم از این که در دهه 20 زندگی، زمان کمتری را با خانواده ام گذراندم. مادرم را در سال 2000 از دست دادم و همیشه حسرت رابطه ی دوستانه ای که هرگز با هم نداشتیم را می خورم.

او پر توقع، سخت گیر و از نظر یک مرد جوان کاملا غیر منطقی بود. اما اکنون که میان سال شده ام می بینم اکثر افکار ایده آلی که تاکنون داشته ام از او نشأت گرفته.

گاهی اوقات پس از یک شکست ناخودآگاه نام او را صدا می زنم و آنی بعد، نبود او را به یاد می آورم. این موقعیت ها مرا به یاد این می اندازند که چقدر به او نیاز دارم.

مرگ مذاکره پذیر نیست. شبی را به یاد می آورم که در آسایشگاه کنار مادرم نشسته بودم و از او اجازه ی رفتن خواستم و او نیز تایید کرد که من باید بیشتر استراحت کنم و با بوسه ای او را ترک کردم.

می دانم فرقی نمی کرد که بیشتر کنارش می ماندم یا خیر. به هر حال او از این دنیا می رفت، اما پس از مدت ها که به آن لحظه فکر می کنم ارزش آن دقایق را بیشتر می فهمم.

تحصیلات

Stacey Grewal (نویسنده):

ای کاش در نوجوانی به علاقه ام پی می بردم و همان رشته را در دانشگاه پیش می گرفتم. اگر به جای این که نگران موقعیت شغلی آینده ام باشم، به خود، استعداد، علاقه و آرزوهایم باور می داشتم، زندگی من متفاوت تر از الان بود.

می گویند هرگز برای دنبال کردن آرزوها دیر نیست اما اگر می شد به 20 سالگی بر می گشتم، همیشه به خود یادآور می شدم که قبل از انتخاب سریع گران ترین دانشگاه، تمام دانشگاه هایی که می توانستم در آن ها درس بخوانم را بررسی کنم تا این همه وام دانشگاهی بر عهده ی من نمی ماند.

به خودم می گفتم که چیزی به نام امنیت شغلی پس از دانشگاه وجود ندارد و هزینه ی دانشگاه را در کسب و کار کوچکی سرمایه می کردم که بهترین درس ها را از آن می توان گرفت. هم راستا با کار، بهترین زندگی را نیز می داشتم.

اگر به گذشته بر می گشتم به ندای قلب خودم گوش می دادم و نه دیگران. نمایشنامه نویس می شدم، کسی چه می داند؟ شاید بهترین آثار را نیز می توانستم به جهان ارائه کنم.

شغل

Paul Klipp (متخصص توسعه ی نرم افزار):

پشیمانی من از این است که جرات دنبال کردن تصمیماتم را نداشتم. با این که در اوایل 20 سالگی هنرمند حرفه ای بودم اما هیچ گاه جرات اجرا را نداشتم. در آن سال ها در تحصیلات دانشگاهی نیز به خوبی می درخشیدم.

از آن جایی که ریسک پذیر نبودم ترجیح دادم مقاطع تحصیلی بالاتر را بگذرانم و شغلی متناسب با مدارج تحصیلی ام بدست بیاورم. سال ها طول کشید تا توانستم به موقعیتی که الان هستم برسم. بارها با خود اندیشیدم که اگر همین تلاش را برای هنری که به آن علاقه مند بودم می گذاشتم چه می شد.

مالی

Gabriel Friedman (مدیر برنامه ملی چشم در چشم):

اگر می توانستم به 25 سالگی خود باز گردم، به خود می گفتم: انقدر نگران پول نباش. بیشتر ریسک کن. دنیا را کشف کن. هرگز دیر نمی شود، اما سخت تر می شود؛ حتی اگر فرزند نداشته باشید.

به صدای که چنین می گوید هرگز گوش نده: اگر از این کار استعفا دهی یا تو را اخراج کنند، هرگز کار دیگری پیدا نمی کنی. مطمئن باش که پیدا خواهی کرد.

فرزندپروری

Tim O’pry (کارآفرین و سخنران) :

تنها حسرتی که دارم این است که با فرزندانم زمانی که کودک بودند، وقت زیادی نگذراندم. من از آن نوع آدم هایی بودم که به سختی کار می کردم و کار اولین اولویت و مسئولیت زندگی من بود، اما اشتباه می کردم.

زمان از دست رفته بر نمی گردد. هنگامی که متوجه اشتباهم شدم به فرزندان و هر کس دیگری که پیش بیاید توصیه می کنم که تا می تواند با فرزندانش وقت بگذراند. من خوش شانس بودم که همسرم 38 سال بار تربیتی من را نیز به دوش کشید و فرزندان خوبی را تربیت کرد؛ اما افسوس من زمانی بیشتر می شود که در آلبوم عکس غیبت من بیشتر از همه برجسته است.

اگر تصمیم می گیرید که فرزند دار شوید، باید به فکر وقت لازم برای مراسم های مدرسه و پیک نیک رفتن های خانوادگی نیز باشید. این کار شما برای بچه ها خیلی با ارزش است.

سلامت روحی

اکثر پشیمانی ها ریشه در ضعف روحی-روانی مردم دارد. میلیون ها نفر وجود دارند که در دهه ی 20  عمرشان مبتلا به سطح 2 افسردگی هستند. این بیماری در دهه ی 30 به اوج خود می رسد. این نوع افسردگی با نوشیدن الکل و خود درمانی شروع می شود و پس از آن در تصمیمات اشتباه کاری نمود پیدا می کند.

به مرور زمان منفی گرایی به تک گویی درونی تبدیل می شود و بعد از مدتی فرد به خود کمتر بینی مبتلا می شود. نهایتا خیلی از فرصت ها را از دست می دهد که بعدا حسرت شان را خواهد خورد.

برخی خوب می شوند و برخی هرگز. من زمانی که زندگیم از روال عادیش خارج شده بود، متوجه افسردگی ام شدم. مشکلات روانی نمی گذارند با خود رو راست باشیم و اشکال کارمان را بفهمیم. مراجعه به پزشک مهم است اما حجم زیادی از درمان به عهده ی فرد است. یک شخص مبتلا در ابتدا باید بپذیرد که حالش خوب نیست و سپس شروع به کار کند.

سلامت جسمی

یکی از کاربران کورا به نام Rita Lara (مدیر اجرای MLCS) از کتاب The Top Five Regrets of the Dying نقل قول می کند:

سلامتی، آزادی می آورد که تنها کسانی آن را می فهمند که دیگر سالم نیستند.

دوستی

Lara نیز می گوید:

ای کاش رابطه با دوستانم را حفظ می کردم. اغلب مزایای داشتن دوستان قدیمی را تا زمان مرگ مان نمی فهمیم. آن قدر غرق زندگی شده ایم که دوستان قدیمی مان را در پس این سال ها گم کرده ایم. همیشه ارزش زمان نگذرانده با دوستان را زمانی می فهمیم که دیگر در این دنیا نیستند.

خیریه

Ann Cascarano (طراح وب):

زمانی را به یاد دارم که به دلیل عجله داشتن برای رسیدن به کار یا وقت گیر بودن کمک به خیریه ها، به فقیرانی که واقعا نیاز به کمک داشته اند، کمک نکردم. آن نگاه کوتاهی که در آن لحظه به من می انداختند هنوز جلوی چشمانم است.

تنهایی

‎Andy Hermann (ویرایش گر موسیقی):

در جوانی بد اخلاق و متزلزل بودم. فکر می کردم که همه چیز را می دانم ولی در واقع هیچ چیز نمی دانستم. به جای کمک و مشورت گرفتن از افراد مسن پیرامونم، با چند چیزی که در زندگی داشتم در تنهایی خود ماندم.

اگرچه هر نصیحتی درست نیست و هر کسی که شما را نصیحت می کند، شاید خیر شما را نخواهد؛ اما اشکالی ندارد، چرا که نصیحت گرفتن مانند هر چیز دیگری در زندگی است: هر چه بیشتر انجامش دهید، در آن ماهر تر می شوید. یاد می گیرید که به درستی سوال کنید و نصیحت هایی که مناسب شرایط تان نیستند را نپذیرید. در نهایت مربیان قابل اعتمادی برای خود می یابید.

سفر

Jesse James Richard:

پشیمانی من از این است که چرا قبل از 24 سالگی به مسافرت نرفتم، زیرا سن 24 سالگی، سن شکل گیری زندگی من بود. در آن سن دریافتم که به سفر کردن علاقه دارم. از آن زمان تا کنون به مکان های زیادی سفر کردم اما اگر قبل از 24 سالگی شروع می کردم، از نظر تجربه، اعتماد به نفس و دانایی نسبت به حال کنونی ام 5 سال جلو تر بودم.

نگرانی

Karl Pillemer (روان شناس آمریکایی):

طبق تحقیقی که در دانشگاه کرنل (یک دانشگاه معروف آمریکایی) صورت گرفت، از صدها آمریکایی مسن پرسیدم که چه حسرتی به دل شان مانده است. انتظار شنیدن مواردی مانند رابطه ی عاشقانه ی مخفیانه، یک معامله ی مشکوک، اعتیاد و از این قبیل را داشتم. از این رو اصلا برای این جواب آماده نبودم:

«ای کاش همه ی عمرم را در نگرانی سر نمی کردم.»

این جواب 1200 نفر از مردم مسن آمریکا بود. اکثرا آرزو داشتند که دوباره فرصت زندگی به آن ها داده می شد تا به زمان های دور برگردند و دیگر هرگز نگران آینده نباشند.

نصیحت آن ها این بود: «نگرانی باعث تلف کردن عمر با ارزش محدود شماست. بیاموزید که کمتر نگران شوید و یا کلا آن را حذف کنید تا به شادی های بیشتری در زندگی دست یابید.»

پیام افراد مسن دقیقا مشابه یافته های تحقیق است. طبق دانشمندانی که عامل نگرانی را به خوبی مطالعه کرده اند، ویژگی کلیدی نگرانی این است: نگرانی زمانی رخ می دهد که در واقع هیچ چیزی برای نگرانی وجود ندارد. این نوع نگرانی، یادآوری مداوم اتفاق های بدی است که ممکن است برای ما یا عزیزان مان بیفتد. البته این مورد را نباید با حل مشکل اشتباه کرد.

برای کاهش پشیمانی، باید زمان را صرف حل مشکل کرد نه نگرانی از احتمالاتی که ممکن است پیش بیاید.

شخصی

James Altucher (کارآفرین و نویسنده ی موفق):

سعی در راضی کردن مردم نکنید. هیچ کس لیاقت عشق را بیشتر از شما ندارد. ای کاش بیشتر این موضوع را به یاد خود می آوردم. تنها در این صورت می توانستم تمام زمانی که صرف راضی کردن دیگران کرده ام را برای رسیدن به اهداف خود صرف کنم. پولی که شما خرج می کنید بر می گردد، اما 5 دقیقه از زمان تان هرگز بر نمی گردد.

The post appeared first on .

افراد عموماً با چه حسرت هایی در زندگی مواجه می شوند؟

برخی افراد با اجرای برنامه های سنگین روی آیفون 7 صداهای نامعمولی می شنوند

برخی افراد با اجرای برنامه های سنگین روی آیفون 7 صداهای نامعمولی می شنوند

برخی از خریداران اولیه موبایل های امسال اپل، از وضعیت تلفن همراهشان رضایت ندارند. گزارش های موجود نشان می دهد هر دو محصول آیفون 7 و مدل پلاس آن در هنگام اجرای فعالیت ها و پردازش های سنگین مانند بازی ها، صدایی هیس مانند تولید می کنند که تقریباً شبیه به صدای فن لپ تاپ است.

البته این اسمارت فون ها همچنان عملکرد عادی شان را ادامه می دهند، اما این صدا کمی آزار دهنده است، به خصوص اینکه چنین صدایی در دیگر موبایل ها شنیده نمی شود. هنوز مشخص نیست دلیل این واقعه چیست، اما برخی از کارشناسان معتقدند این صدا می تواند ناشی از اثرات الکترومغناطیسی روی سیم پیچ های داخلی دستگاه باشد.

گفتنی است چنین مشکلی در تمامی تلفن های همراه اپل وجود ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت مسئله مذکور به خاطر نقص در فرایند تولید بوده و ارتباطی به طراحی کلی اسمارت فون ندارد. اما اگر آیفون 7 خریده و با چنین ایرادی روبرو شده باشید، قطعاً خوشحال نخواهید بود.

لازم به ذکر است هنوز اپل به صورت رسمی این موضوع را تأیید نکرده و پاسخی به سؤالات کاربران و خبرنگاران نداده، اما اگر چنین موضوعی صحت داشته باشد، تعویض موبایل های معیوب باعث بروز مشکلات زیادی برای اهالی کوپرتینو خواهد شد، زیرا همین حالا هم عرضه دو مدل آیفون 7 به کندی صورت می گیرد و به احتمال زیاد برای جایگزینی این دستگاه ها باید زمان زیادی را منتظر ماند.

The post appeared first on .

برخی افراد با اجرای برنامه های سنگین روی آیفون 7 صداهای نامعمولی می شنوند

برخی از خریداران اولیه موبایل های امسال اپل، از وضعیت تلفن همراهشان رضایت ندارند. گزارش های موجود نشان می دهد هر دو محصول آیفون 7 و مدل پلاس آن در هنگام اجرای فعالیت ها و پردازش های سنگین مانند بازی ها، صدایی هیس مانند تولید می کنند که تقریباً شبیه به صدای فن لپ تاپ است.

البته این اسمارت فون ها همچنان عملکرد عادی شان را ادامه می دهند، اما این صدا کمی آزار دهنده است، به خصوص اینکه چنین صدایی در دیگر موبایل ها شنیده نمی شود. هنوز مشخص نیست دلیل این واقعه چیست، اما برخی از کارشناسان معتقدند این صدا می تواند ناشی از اثرات الکترومغناطیسی روی سیم پیچ های داخلی دستگاه باشد.

گفتنی است چنین مشکلی در تمامی تلفن های همراه اپل وجود ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت مسئله مذکور به خاطر نقص در فرایند تولید بوده و ارتباطی به طراحی کلی اسمارت فون ندارد. اما اگر آیفون 7 خریده و با چنین ایرادی روبرو شده باشید، قطعاً خوشحال نخواهید بود.

لازم به ذکر است هنوز اپل به صورت رسمی این موضوع را تأیید نکرده و پاسخی به سؤالات کاربران و خبرنگاران نداده، اما اگر چنین موضوعی صحت داشته باشد، تعویض موبایل های معیوب باعث بروز مشکلات زیادی برای اهالی کوپرتینو خواهد شد، زیرا همین حالا هم عرضه دو مدل آیفون 7 به کندی صورت می گیرد و به احتمال زیاد برای جایگزینی این دستگاه ها باید زمان زیادی را منتظر ماند.

The post appeared first on .

برخی افراد با اجرای برنامه های سنگین روی آیفون 7 صداهای نامعمولی می شنوند

افراد معلول و نابینا هم می توانند با محصولات اپل کار کنند

افراد معلول و نابینا هم می توانند با محصولات اپل کار کنند

امروزه گوشی های هوشمند بسیاری از نیازهای روزمره تکنولوژیکی ماررا برطرف می کنند.

افراد معلول و نابینا هم می توانند با محصولات اپل کار کنند

(image)
امروزه گوشی های هوشمند بسیاری از نیازهای روزمره تکنولوژیکی ماررا برطرف می کنند.
افراد معلول و نابینا هم می توانند با محصولات اپل کار کنند