Tagآشنایی

ظرافت ایتالیایی، مهندسی آلمانی؛ آشنایی با تکنولوژی آیرودینامیک فعال لامبورگینی [تماشا کنید]

ظرافت ایتالیایی، مهندسی آلمانی؛ آشنایی با تکنولوژی آیرودینامیک فعال لامبورگینی [تماشا کنید]

یکی از نکاتی که باعث شد تا جدیدترین گاو خشمگین لامبورگینی یعنی هوراکان پرفمونته رکورد جهنم سبز یعنی پیست نوربرگرینگ آلمان را بشکند، آیرودینامیک فعال این شرکت با نام اختصاری ALA است. حال این شرکت ایتالیای-آلمانی در ویدیوی به تشریح این فن آوری می پردازد.

این فن آوری شامل دو بخش اصلی در بخش زیرین سپر جلو و دیگری در بال عقبی است. زمانی که راننده حداکثر شتاب گیری را از خودرو طلب می کند، سیستم به صورت خودکار مقدار نیروی درگ را به حداقل می رساند، در زمان های ترمزگیری سیستم نیروی رو به پایین (downforce) را به حداکثر میزان خود می رساند.

این سیستم به صورت کلی قابلیت روشن یا خاموش شدن را ندارد، به گونه ای که وقتی راننده بر سر پیچی در حالت حرکت است، نیروی رو به پایین بیشتری برای چرخ داخل پیچ مهیا می کند تا ترکشن (کشش) بهتری در حین ورود به پیچ مهیا شود.

این سیستم در حال حاضر تنها در هوراکان پرفومنته استفاده شده است و در آینده نزدیک در مدل سقف تاشو (اسپایدر) نیز استفاده خواهد شد.

گرچه لامبورگینی تنها به بخش آیرودنامیکی قضیه بسنده نکرده است و استفاده از فیبرکربن های کامپوزیت که اولین بار در مدل مفهومی Sesto Elemento شاهد آن بودیم را به صورت تولید انبوه اولین بار در این مدل استفاده کرده است.

با این حربه بیش از 41 کیلوگرم از وزن کلی خودرو به نسبت مدل معمولی کاهش یافته است، بی آن که همانند فراری مجبور به حذف یک سری از قطعات اصلی داخل کابین شوند.

پرفمونته دارای قوی ترین موتور V10 تاریخ این شرکت است. این موتور 5.2 لیتری با حداکثر قدرت 630 اسب بخار و 600 نیوتن متر گشتاور به کمک جعبه دنده 7 سرعته دوال کلاچ نیرو را به هر چهارچرخ به صورت هوشمند ارسال می کند.

قیمت این خودرو در بازار آمریکای شمالی از 274.390 دلار آغاز خواهد شد.

برای مشاهده جزییات بیشتر این سیستم جدید شرکت لامبورگینی می توانید ویدیوی که به این منظور منتشر شده است را تماشا کنید.

The post appeared first on .

ظرافت ایتالیایی، مهندسی آلمانی؛ آشنایی با تکنولوژی آیرودینامیک فعال لامبورگینی [تماشا کنید]

دوربین پلی استیشن؛ فرصتی برای آشنایی با دستگاهی فراموش شده

دوربین پلی استیشن؛ فرصتی برای آشنایی با دستگاهی فراموش شده

کنترلر های دستی همچنان گزینه اول گیمرها برای تعامل با دنیای لذت بخش بازی ها است، اما ما در دورانی زندگی می کنیم که می توانیم همچون فیلم های علمی تخیلی قدیمی، با فرمان های صوتی سیستم های اطرافمان را کنترل کنیم.

کنترل دستگاه ها با فرمان های صوتی، تکنولوژی جدیدی به حساب نمی آید اما این فناوری روز به روز بهتر و بهتر می شود.

سونی از زمان عرضه دوربین EyeToy برای کنسول پلی استیشن 2 در سال 2003، خود را وارد تجارت ضبط ویدیو و کنترل حرکتی کرده است.

این کمپانی با عرضه دوربین پیشرفته تر PlayStation Eye برای کنسول پلی استیشن 3 در سال 2007 و کنترلر های موو (Move) در 2013، به راه خود ادامه داد.

حالا آخرین دستگاه کنترل حرکتی سونی، PlayStation Camera، همراه با کنسول قدرتمند پلی استیشن 4 برای علاقه مندان این تکنولوژی در دسترس است. از اوایل سال 2014، این دوربین حرکتی همراه با کنسول عرضه نشد اما می توان آن را با قیمت 60 دلار به صورت مجزا خریداری کرد.

نام این دستگاه (Camera) تمام قدرت و قابلیت های آن را نمایش نمی دهد چرا که غیر از تصویربرداری و تکنولوژی کنترل حرکتی، PlayStation Camera از ویژگی های دیگری چون کنترل صوتی و تشخیص چهره نیز برخوردار است.

در ادامه مطلب همراه باشید تا متوجه شوید این دستگاه کوچک اما غیرضروری، قادر به انجام چه کارهایی است.

مشخصات PlayStation Camera

دوربین پلی استیشن در واقع دستگاهی مشکی و مستطیل شکل است که به پشت پلی استیشن 4 وصل می شود. این دستگاه بسیار کوچک بوده و حدوداً 182 میلی متر طول، 27 میلی متر ارتفاع ، 27 میلی متر عرض و تنها 183 گرم وزن دارد.

دو دوربین استریو اسکوپیک (سه بعدی) با زاویه دید پهن در این دستگاه به کار رفته است. هر کدام از آن ها نهایت وضوح تصویری برابر 1280 در 800 پیکسل (تقریباً 720P اما با نسبت طول به عرض متفاوت) دارند که می توانند 60 فریم را در هر ثانیه ضبط کنند.

این دو دوربین همچنین در 120 فریم بر ثانیه وضوح تصویر 640 در 400 و در 240 فریم بر ثانیه، رزولیشن 320 در 192 پیکسل ارائه می دهند. فوکوس لنزهای دو دوربین ثابت است، به این معنی که نمی توانید فوکوس آن ها را به صورت دستی تنظیم کنید.

گشادگی دهانه لنز دوربین f/2.0، محدوده تصویربرداری (یا فاصله فوکوس آن) نزدیک به 30 سانتی متر و محدوده دید قطری آن 85 درجه است. این دو دوربین می توانند ویدیوهای فشرده نشده RAW و YUV ضبط کنند.

همچنین 4 میکروفون دور تا دور دوربین پلی استیشن را احاطه کرده اند (دو میکروفون در طرف هر کدام از لنزها) تا کیفیت بالای ضبط صدا و کنترل صوتی پلی استیشن 4 را ممکن بسازند.

سیمی به طول تقریباً 2 متر به دستگاه متصل است که انتهای آن را می توان به درگاه AUX پلی استیشن 4 وصل کرد.

با ثابت نگه داشتن گوشه راست دستگاه و چرخاندن بدنه آن، زاویه دوربین را می توان به اندازه 35 درجه به سمت بالا یا پایین تنظیم کرد. همراه با دوربین، پایه ای با قابلیت خم شدن نیز ارائه می شود که می توان دوربین را به آن وصل کرده و در جهت های مختلف تنظیم کرد.

به کمک این پایه، دوربین را می توان در حالت های ایستاده، خم شده در بالای تلویزیون یا کاملاً خوابیده روی سطحی صاف قرار داد تا دوربین درست در وضعیتی باشد که شما دوست دارید.

قابلیت های صوتی PlayStation Camera

چهار میکروفون دوربین به سیستم اجازه می دهد تا صدای باکیفیت را دریافت و ضبط کند و با دقت بالایی تشخیص دهد منشا این صداها در اتاق کجاست. همچنین این امکان را برای شما فراهم می کند تا بدون هدست، با دوستان تان صحبت کنید. اما این دوربین استفاده های چشم گیر دیگری نیز دارد.

با کمک دوربین، می توانید پلی استیشن 4 را به وسیله فرمان های صوتی خود کنترل کنید. امکان انجام این کار با هدست تک گوشی که همراه با پلی استیشن 4 عرضه می شود، نیز وجود دارد اما خب سخت تر است که با آن خود را در فضای فیلم های علمی تخیلی تصور کنید در حالی که به دستگاه خود دستورات صوتی می دهید.

پلی استیشن 4 در هنگام عرضه، از شش زبان برای سیستم کنترل صوتی پشتیبانی می کرد:

  • انگلیسی (آمریکایی و بریتیش)
  • فرانسوی اروپایی
  • اسپانیایی اروپایی
  • آلمانی
  • ایتالیایی
  • ژاپنی

برای فعال کردن این قابلیت، باید گزینه Operate PS4 With Voice در قسمت تنظیمات پلی استیشن 4 را فعال کنید. در حال حاضر چندین دستور صوتی ساده به صورت پیش فرض در سیستم وجود دارد.

با گفتن «پلی استیشن» سیستم آماده شنیدن دستور صوتی شما می شود و لیستی از گزینه های محتمل در کنار آیکون آبی رنگ میکروفون، پدیدار می شود. لیست گزینه های انتخابی بسته به آن که در حال حاضر در کدام بخش از پلی استیشن قرار دارید، متقاوت خواهد بود.

با دستورات صوتی کنسول خود را کنترل کنید

دستورات محتمل شامل موارد زیر می‌شوند:

  • گفتن نام بازی یا اپلیکیشن (برای انتخاب کردن آن)
  • Start (برای آغاز بازی یا برنامه)
  • Power (برای خاموش کردن یا قرار دادن دستگاه در حالت استند بای)
  • Log In (برای وارد شدن به حساب کاربری)
  • Home Screen (برای رفتن به صفحه اول)
  • Back to Game (برای بازگشت به بازی)
  • Yes و No (به منظور جواب دادن سوال ها)
  • Take Screenshot (گرفتن تصویر)

با گفتن دستور صوتی “Take Screenshot” می توانید از بازی در حال اجرا عکس بگیرید، هر چند سازندگان بازی می توانند در قسمت های خاصی از عناوین خود، امکان گرفتن اسکرین شات را به شما ندهند.

پلی استیشن 4 به شما این امکان را می دهد تا تصاویر گرفته شده را به پلی استیشن 4 دیگر، کنسول دستی ویتا و یا کاربران اپلیکیشن پلی استیشن ارسال کنید و شما با استفاده از دوربین یا هدست می توانید پیغام هایی صوتی را همراه با آن ها ضبط و ارسال کنید.

دستور صوتی “Back to Game” نیز شما را به آخرین بازی یا اپلیکیشن باز شده باز می گرداند.

شما می توانید قابلیت تشخیص صدا را با دکمه L2 کنترلر فعال یا غیر فعال کنید یا هر زمان که خواستید، تنها از کنترلر استفاده کنید. همچنین قابلیت تشخص صدا اگر بعد از گذشت 10 ثانیه دستور صوتی ای دریافت نکند، غیر فعال می شود.

صدا تنها گزینه ای نیست که با دوربین پلی استیشن بتوانید سیستم خود را کنترل کنید. در ادامه مطلب به بررسی قابلیت های ویدیویی کارآمد این دستگاه می پردازیم.

قابلیت های ویدیویی PlayStation Camera

دوربین پلی استیشن امکاناتی چون تشخیص چهره، کنترل حرکتی و ضبط ویدیو را برای کنسول پلی استیشن 4 به ارمغان می آورد.

با کمک این دوربین، پلی استیشن 4 می تواند صورت شما را اسکن کرده و از آن پس با دیدن چهره شما، وارد پروفایل کاربری تان شود. زمانی که قابلیت تشخیص چهره را در تنظیمات فعال می کنید، دوربین چهره شما را پیدا کرده و کنسول نیز در طی چندین مرحله اطلاعات مربوط به چهره شما را ضبط می کند.

برای تصویربرداری مناسب، پیشنهاد می شود که در فاصله 1.8 متری از دوربین قرار گرفته، اطمینان حاصل کنید نور اتاق کافی است (اما نور قوی ای در پشت شما نباشد)، موها به ابرو نرسیده و لنز های دوربین نیز تمیز باشند.

در ادامه کالیبره کردن در چندین مرحله انجام می شود که از شما می خواهد سر خود را در جهت های مختلفی حرکت دهید. بعد از گذراندن این مراحل، می توانید دوباره به این بخش رفته و اطلاعات جدیدتری از چهره خود را در شرایط متفاوت به سیستم اضافه کنید تا دقت تشخیص بالاتر برود.

این اطلاعات درون پلی استیشن 4 قرار گرفته و به گفته سونی به هیچ وجه به اشتراک گذاشته نخواهد شد.

اما تشخیص چهره تنها قابلیت جذاب دوربین نیست. این دستگاه قادر است تا با استفاده از دو دوربین خود، نقشه ای سه بعدی از محیط اتاق شما داشته باشد و تصاویر سه بعدی بگیرد.

همچنین، نوار چراغ کنترلر بسته به ترتیبی که به دستگاه وصل شده، رنگ های مختلفی به خود می گیرد. کنترلر بازیکن اول آبی رنگ، بازیکن دوم قرمز، بازیکن سوم سبز و بازیکن چهارم صورتی می شود. دوربین پلی استیشن این قابلیت را دارد تا با تشخیص رنگ کنترلر، موقعیت هر بازیکن در اتاق را مشخص کند.

این ویژگی در واقع جایگاه یکی از کاربرد های کنترلر های حرکتی موو را می گیرد در حالی که دقت آن در تشخیص حرکت و مکان بیشتر است.

دوربین پلی استیشن همچنین به شما اجازه می دهد تا تصویر خود را روی صفحه در هنگام بازی کردن یا استریم زنده پخش کنید، قابلیتی که در ادامه توضیح می دهیم.

تجربه بازی با PlayStation Camera

تا به امروز، عناوین چندان زیادی از پتانسیل های این دوربین در ساختار گیم پلی خود استفاده نکرده اند اما با ظهور تکنولوژی نوپا واقعیت مجازی و عرضه هدست پلی استیشن وی آر، این روند ممکن است در آینده تغییر پیدا کند.

Just Dance 2014 اولین عنوانی بود که به طور کامل از دوربین پلی استیشن به عنوان یک دستگاه ورودی، پشتیبانی می کرد. شما همچنین می توانید با استفاده از کنترلر های موو، دقت این دوربین در تشخیص حرکات را افزایش دهید.

نسخه های بعدی سری Just Dance و بازی اتومبیلرانی Driveclub نیز از قابلیت های مختلف این دستگاه بهره جستند.

اگر در حال حاضر هیچ عنوانی در اختیار ندارید که از دوربین پلی استیشن استفاده کند، باید بگوییم که The Playroom از قبل روی کنسول پلی استیشن 4 شما نصب شده است.

نسخه 2016 بازی Just Dance

پلی روم در واقع عنوانی دمو مانند به حساب می آید که پتانسیل های تعامل بین کنترلر و دوربین را به نمایش می کشد و برای مدتی بسیار کوتاه شما را سرگرم خود خواهد کرد. اگر دوربین پلی استیشن را در اختیار نداشته باشید، تنها کاری که در پلی روم می توانید انجام دهید، مشاهده کنترلر و قابلیت های دوربین است.

گزینه های غیر هیجان انگیز دیگر پلی روم شامل تنظیمات دوربین می شود که در آن دوربین را برای تجربه این بخش تنظیم کرده و با قابلیت ها و ویژگی های کنترلر دوال شاک 4 چون نوار LED، صفحه لمسی و بلندگوهای آن آشنا می شوید.

پلی روم همچنین از سه فعالیت و بازی مختلف برخوردار است که تجربه آن ها خالی از لطف نیست:

AR Hockey بازی ای دو نفره است که بدون شک شما را به یاد عنوان قدیمی و محبوب Pong خواهد انداخت. با حرکت دادن انگشت به سمت بالا و پایین روی صفحه لمسی کنترلر می توانید به توپ ضربه زده و یا جلوی راه آن را بگیرید و با حرکت دادن کنترلر در جهت های مختلف ابعاد محیط بازی را تغییر می دهید.

Play With Asobi به شما اجازه می دهد تا با یک ربات دست آموز پرنده بازی کنید.

AR Bots تعداد زیادی ربات یک شکل و ساکن کنترلر شما را به لطف تکنولوژی واقعیت افزوده به اتاق خانه شما آورده تا با آن ها بازی کنید.

با حرکت دادن کنترلر می توانید عکس العمل آن ها به حرکات ایجاد شده را روی صفحه تلویزیون تماشا کنید. با حرکت دادن انگشت روی صفحه لمسی می توانید آن ها را تک تک به درون اتاق پرتاب کنید.

این ربات ها با حرکات شما و محیط اطرافشان تعامل برقرار کرده و حتی می توانید اشیا ساده ای را به وسیله پلی استیشن ویتا یا اپلیکیشن پلی استیشن رروی موبایل به صفحه نمایش بیاورید و به تماشای بازی ربات ها با آن ها بنشینید.

دوربین همچنین به شما اجازه می دهد تا تصویری زنده و کوچک از خود در گوشه تصویر در هنگام استریم زنده بازی ها داشته باشید تا گیم پلی خود را روی شبکه های چون Twitch به اشتراک بگذارید.

همان طور که می دانید دکمه Share روی کنترلر شما وجود دارد که با فشردن آن می توانید گیم پلی بازی را استریم کرده و انتخاب کنید که این محتوا روی چه شبکه ای پخش شود و آیا می خواهید روی آن صدا یا فیلم خود را بگذارید یا خیر.

بخشی از امکانات The Playroom

صدا توسط دوربین ضبط می شود مگر آن که هدست تان به کنسول وصل باشد که در این صورت صدا از طریق میکروفون های هدست ضبط خواهد شد. البته شما بدون دوربین هم می توانید بازی خود را استریم کنید تنها با این تفاوت که ویدیو زنده خود شما پخش نخواهد شد.

تفاوت PlayStation Camera با دستگاه های قبلی: EyeToy و Eye Camera

دوربین حرکتی پلی استیشن تا به الان سه نسل را پشت سر خود گذاشته است، سه نسلی که هر کدام نام و شکل خاص خود را داشتند.

دوربین یو اس بی EyeToy در سال 2003 وارد بازار شد، چندین سال قبل از آن که کینکت اکس باکس در سال 2010 راهش را به خانه های مردم باز کند.

EyeToy تنها از یک دوربین همراه با نرم افزار ردیابی حرکت استفاده می کند تا تصویری از بدن شما را درون محیط بازی قرار دهد. این دستگاه حرکات شما را به صورت دو بعدی ردیابی می کند، به این معنی که دست ها و دیگر بخش های بدن شما روی صفحه تخت نمایشگر قرار می گیرند و به شما اجازه می دهد تا با تعامل با اشیا، در بازی امتیاز کسب کنید.

در واقع، تمامی دوربین های پلی استیشن از الگوریتم های پیچیده ای استفاده می کنند تا تصویر شما را روی صفحه نمایش نقش ببندند و به شما اجازه دهند تا با محیطی مجازی به شکل های مختلف ارتباط برقرار کنید. حالا با گذشت زمان این محیط نسبت به زمان EyeToy، عمق بیشتری دارد.

EyeToy؛ اولین تجربه سونی در دوربین های حرکتی

سونی PlayStation Eye را در سال 2007 برای کنسول پلی استیشن 3 خود عرضه کرد. شکل این دوربین همانند مدل قبلی و دارای یک دوربین حرکتی اما شکل و اندازه آن متفاوت بود.

در سال 2010، این کمپانی کنترلر های موو را عرضه کرد، کنترلرهایی که همراه با Eye کار می کردند و قابلیت های آن را بهبود می بخشیدند. دوربین از طریق تشخیص موقعیت و اندازه نسبی توپ درخشان انتهای کنترلر موو، می توانست حرکت های سه بعدی را حس کند.

رنگ توپ ها نیز متفاوت بود تا دوربین Eye بتواند بازیکن های مختلف را از هم تمییز دهد.

در کنفرانس های خبری اولیه، سونی از دوربین نسل جدید خود با نام PlayStation 4 Eye یاد می کرد اما قبل از عرضه این دوربین در انتهای سال 2013، نام آن به PlayStation Camera تغییر یافت. البته فقط نام این دستگاه نبود که دستخوش تغییرات شد بلکه دوربین جدید سونی تفاوت های بزرگی با پدر و پدر بزرگ خود داشت.

شکل آن به طور کامل تغییر پیدا کرد، کوچکتر شد و از دوربین دومی بهره برد تا بدون کنترلر های موو نیز بتواند عمق را تشخیص دهد. اما همچنان می تواند نوار روشن کنترلر دوال شاک 4 و یا حتی کنترلر های موو را تشخیص دهد تا دقت آن افزایش یابد، قابلیتی که به خصوص در بازی های واقعیت مجازی اهمیت دارد.

دوربین EyeToy تنها از یک میکروفون برای ضبط پیغام های صوتی برای ویدیو ها استفاده می کرد اما هر دو دوربین بعدی دارای چهار میکروفون برای ضبط پیچیده صدا و تشخیص بازیکن هستند.

مشخصات دوربین ها نیز همانطور که انتظار می رفت در گذر زمان تغییر یافتند. EyeToy وضوح تصویر 640 در 480 پیکسلی داشت و فوکوس آن به صورت دستی تنظیم می شد.

دوربین PlayStation Eye همراه با کنترلر های Move

دوربین Eye در 60 فریم بر ثانیه، تصاویر با رزولوشن 640 در 480 و در 120 فریم بر ثانیه، تصاویری با وضوح تصویر 320 در 240 ضبط می کرد. میدان دید آن در حالت عادی 56 درجه و در حال زاویه باز، 75 درجه و در هر دو حالت فوکوس ثابت بود. نسل آخر دوربین های سونی نیز پا را فراتر گذاشت و وارد دنیای کیفیت بالا با رزولوشن 1280 در 800 پیکسل شد.

کینکت اکس باکس وان و دوربین پلی استیشن 4، دوش به دوش یکدیگر

بدون شک، دستگاهی که بیشترین توجه را در مقایسه با دوربین پلی استیشن به خود جلب کرده، نسل دوم دستگاه کنترل حرکتی و صوتی مایکروسافت است که برخی آن را کینکت 2 می خوانند.

در ابتدای نسل، کینکت همراه با کنسول اکس باکس وان به صورت اجباری فروخته می شد تا آن که مایکروسافت نیز بعد از گذشت مدتی بلاخره سر عقل آمد و مانند رقیب خود کینکت را تبدیل به گزینه ای اختیاری کرد، تصمیمی که کاملاً در تضاد با ادعاهای اولیه آنان بود.

کینکت جدید بسیار بزرگتر بوده و نمی توان آن را در بالای تلویزیون قرار داد اما در ورای ظاهر، تفاوت های فنی زیادی نیز بین دو دوربین وجود دارد.

هر دو دستگاه از دوربین هایی با کیفیت بالا استفاده می کنند اما کینکت اکس باکس وان از دوربینی با زاویه دید باز و کیفیت 1080p برخوردار است که در مقایسه با دوربین های 1280 در 800 پلی استیشن (حدوداً 720p) وضوح تصویر بالاتری را به مخاطب ارائه می کنند.

کینکت دوربین دیگری پنهان در پشت خود دارد که در واقع دوربینی مادون قرمز است. این دوربین دید کینکت در تاریکی را بهبود داده و سبب می شود تا دستگاه نور محیط را نادیده بگیرد. در نتیجه همان طور که انتظار می رود، دوربین پلی استیشن نسبت به سطح روشنایی بسیار حساس تر است.

کینکت و کنسول اکس باکس وان

همچنین کینکت جدید دارای بلستر امواج مادون قرمزی است که باعث می شود تا با آن تلویزیون خود را نیز کنترل کنید. پلی استیشن 4 و دوربین آن از چنین قابلیتی محروم هستند.

از دیگر تفاوت های بین دو دستگاه می توان به حیطه دستورات صوتی اشاره کرد. کینکت مجموعه کامل تری از دستورات صوتی دارد و حتی به لطف آن ها می توانید کنسول را خاموش و یا روشن کنید.

اگر قصد دارید از دوربین خود برای استریم بازی یا چت ویدیویی در اسکایپ استفاده کنید، باید بگوییم که کینکت قادر است روی چهره شما تمرکز کرده و شما را دنبال کند، در حالی که دوربین پلی استیشن شما را مجبور می کند در نقطه ای ثابت باقی بمانید.

در نهایت هر دو دستگاه حرکتی تا به امروز از پشتیبانی ضعیف کمپانی های سازنده و کمبود عناوین سرگرم کننده، رنج می برند.

سخن آخر

دوربین پلی استیشن از هر زمانی پیشرفته تر و مجهز تر شده است. این دستگاه کوچک امکانات مختلفی را در اختیار دارندگان خود قرار می دهد، امکاناتی چون دستورات صوتی که در ابتدا بسیار جذاب به نظر می رسند.

اما نکته حائز اهمیت آن است که دوربین پلی استیشن 4 درست نقش وب کم برای کامپیوتر های شخصی را ایفا می کند، به زبان بهتر، وجود این دستگاه در خانه شما به هیچ وجه ضروری نیست. حقیقتی که پشتیبانی نرم افزاری بسیار ضعیف سونی از این دوربین، در آن کم تاثیر گذار نیست.

فرمان صوتی دادن به کنسول و اجرای آن شاید برای لحظه ای فضای فیلم های علمی تخیلی دهه 90 میلادی را برای شما تداعی کند اما این قابلیت بسیار زودتر از آن چه فکر کنید، جذابیت خود را از دست می دهد، مخصوصاً آن هم در روزگاری که هر کدام از ما با تلفن هوشمند اندرویدی یا iOS خود یکی از این دستیار های صوتی را در اختیار خود داریم.

واقعیت مجازی، واقعیتی که برای تجربه آن نیاز به دوربین پلی استیشن دارید.

اگر چت ویدیویی و یا استریم زنده بازی های ویدیویی کاربردهایی هستند که واقعاً به دنبال آن ها هستید، دوربین کوچک سونی این قابلیت ها را با قیمتی معقول در دستان شما می گذارد.

اما کاربرد و قابلیت دیگری هست که می تواند به رغم تمامی توصیه های بالا، شما را کاملاً مجاب به خرید دوربین پلی استیشن کند:

اگر نسبت به تکنولوژی نوپا واقعیت مجازی هیجان زده هستید و برای ورود به این دنیای کشف نشده، لحظه شماری می کنید، برای استفاده از هدست واقعیت مجازی پلی استیشن، مجبور به خریداری یکی از این دوربین ها خواهید بود. موضوعی که ممکن است آینده این دستگاه فراموش شده را کاملاً زیر و رو کند.

The post appeared first on .

دوربین پلی استیشن؛ فرصتی برای آشنایی با دستگاهی فراموش شده

رویای دوران کودکی: آشنایی با بازی Knights and Bikes

رویای دوران کودکی: آشنایی با بازی Knights and Bikes

اگر با بازی Knights and Bikes آشنایی چندانی ندارید و علاقه‌مند به دانستن جزئیاتی از زیر و بم این بازی هستید می‌توانید ما را در ادامه‌ی مطلب پیش‌رو همراهی کنید.

بازی Knights and Bikes توسط دو تن از بازی‌سازان نسبتاً با تجربه به نام‌های رکس کراول و مو یو در دست تولید است. افرادی که پیش از این در تولید بازی‌های صاحب نامی مشارکت داشته‌اند و هم‌اکنون به اتفاق یکدیگراستودیوی کوچک و مستقل Foam Sword را شکل داده‌اند. این دو نفر پیش از این در مراحل ساخت بازی Little Big Planet با یکدیگر همکار بوده‌اند و هر کدام از آن‌ها به تنهایی سابقه‌ی همکاری در تولید پروژه‌هایی نظیر Tearaway (رکس کراول) و Ratchet & Clank (مو یو) را داشته‌اند. بدون توجه به نام سازندگان Knights and Bikes، این بازی شاید در نگاه نخست (به لحاظ فرم دیداری و همچنین برخی از ویژگی‌های موجود در گیم‌پلی آن) یادآور برخی از آثار اخیر شرکت Double Fine نظیر بازی Costume Quest باشد. شاید به همین دلیل بوده است که تیم شیفر و یارانش اکنون به یاری کراول و یو شتافته‌اند تا به همکاری با آنان در امر انتشار این بازی جدید بپردازند.

داستان بازی Knights and Bikes در دهه‌ی هشتاد میلادی (به طور دقیق در سال 1987) و در جزیره‌ای خیالی به نام پنفورزی رخ می‌دهد. مکانی که به دلیل وجود یک شی باستانی قدیمی در آن، گردشگران فراوانی را به سوی خود جلب کرده و اندک رونقی را به کسب و کار ساکنان این جزیره بخشیده است. اما تمامی افسانه‌های مربوط به این شی باستانی بر آب بنا نهاده شده‌اند و این موضوع سرآغاز داستان داستان بازی Knights and Bikes را شکل می‌دهد. درواقع داستان این اثر از روشن شدن تقلبی بودن این عتیقه‌ی باستانی آغاز می‌شود. موضوعی که علاوه بر کاهش گردشگران جزیره‌ی پنفورزی زندگی ساکنان محلی این جزیره را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد و آن‌ها را به تفکر در رابطه با صحت و سقم افسانه‌های قدیمی مربوط به این شی باستانی وا می‌دارد.

قهرمانان داستان بازی Knights and Bikes دو دختربچه به نام‌های نسا و دِمِلزا هستند که در مسیر یافتن پاسخ پرسش‌های اساسی خود با یکدیگر همراه شده و ماجراهای این بازی را رقم می‌زنند. نسا کودک یتیمی است که تا پیش از رویدادهای بازی Knights and Bikes در خارج از جزیره‌ی پنفورزی روزگار می‌گذرانده و اکنون برای یافتن هویت واقعی خود پا به این جزیره گذاشته است. دملزا هم یک خوره‌ی بازی‌های کامپیوتری به شمار می‌رود که پس از مشخص شدن قلابی بودن مهم‌ترین افسانه‌ی وجودی جزیره‌ی محل زندگی خود در پی کشف حقیقت و دلایل پیدایش این افسانه بر می‌آید. البته حیوان خانگی دملزا، که یک غاز گردن دراز به نام کاپیتان هانکرز است نیز او و نسا را در جریان ماجراجویی‌هایشان همراهی می‌کند.

bikes1

گیم‌پلی بازی Knights and Bikes با الهام از عناوینی نظیر Earthbound و Secret of Mana ساخته شده است و در مجموع سازندگان این بازی در امر طراحی گیم‌پلی این اثر توجه ویژه‌ای به عناوین نقش آفرینی ژاپنی کلاسیک داشته‌اند. علاوه بر آن فیلم‌هایی نظیر The Goonies و مهم‌تر از آن خاطرات دوران کودکی طراحان این بازی یعنی کراول و مو نیز در شکل دادن به داستان و تم کلی آن بسیار تاثیرگذار بوده است. در بازی Knights and Bikes گیمرها می‌توانند به شکل تک‌نفره یا در قالب همکاری تیمی به سیر و سیاحت در گوشه و کنار جزیره‌ی پنفورزی (سوار بر دوچرخه یا با پای پیاده) بپردازند و علاوه بر انجام ماموریت‌های مختلف، در سیاهچال‌های مخوف این بازی حضور یافته و پس از کشف اسرار موجود در آن‌ها، با باس‌های محافظ این سیاهچال‌ها به مبارزه بپردازند. علاوه بر آن کشف گنجینه‌های قدیمی باارزش نیز از دیگر ویژگی‌های موجود در گیم‌پلی بازی Knights and Bikes محسوب می‌شود که می‌تواند انگیزه‌ای دوچندان برای سیر و سیاحت در گوشه و کنار محیط این بازی قلمداد شود.

بازی Knights and Bikes چندی پیش با موفقیت از بخش گرین لایت شبکه‌ی استیم خارج شد و کمپین کیک‌استارتر بسیار خوبی را نیز پشت سر گذاشت. به گونه‌ای که سازندگان این بازی توانستند چیزی نزدیک به 26 هزار دلار بیش از بودجه‌ی ابتدایی 100 هزار دلاری مدنظر خود را از پروسه‌ی کراودفاندینگ این بازی به دست آورند. با این حال هنوز تاریخ انتشار دقیقی برای این بازی مشخص نشده است و تنها از بهار سال 2017 میلادی به عنوان تاریخ انتشار احتمالی این اثر یاد می‌شود. در حال حاضر عرضه شدن بازی Knights and Bikes برای پلتفرم PC (هر سه سیستم‌عامل ویندوز، مک و لینوکس) قطعی به نظر می‌رسد و در صورت مساعد بودن اوضاع، این بازی برای کنسول PS4 نیز عرضه خواهد شد. به احتمال فراوان علاقه‌مندان به عناوینی نظیر Costume Quest از بازی Knights and Bikes نیز استقبال قابل توجهی خواهند نمود.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

رویای دوران کودکی: آشنایی با بازی Knights and Bikes

اگر با بازی Knights and Bikes آشنایی چندانی ندارید و علاقه‌مند به دانستن جزئیاتی از زیر و بم این بازی هستید می‌توانید ما را در ادامه‌ی مطلب پیش‌رو همراهی کنید.

بازی Knights and Bikes توسط دو تن از بازی‌سازان نسبتاً با تجربه به نام‌های رکس کراول و مو یو در دست تولید است. افرادی که پیش از این در تولید بازی‌های صاحب نامی مشارکت داشته‌اند و هم‌اکنون به اتفاق یکدیگراستودیوی کوچک و مستقل Foam Sword را شکل داده‌اند. این دو نفر پیش از این در مراحل ساخت بازی Little Big Planet با یکدیگر همکار بوده‌اند و هر کدام از آن‌ها به تنهایی سابقه‌ی همکاری در تولید پروژه‌هایی نظیر Tearaway (رکس کراول) و Ratchet & Clank (مو یو) را داشته‌اند. بدون توجه به نام سازندگان Knights and Bikes، این بازی شاید در نگاه نخست (به لحاظ فرم دیداری و همچنین برخی از ویژگی‌های موجود در گیم‌پلی آن) یادآور برخی از آثار اخیر شرکت Double Fine نظیر بازی Costume Quest باشد. شاید به همین دلیل بوده است که تیم شیفر و یارانش اکنون به یاری کراول و یو شتافته‌اند تا به همکاری با آنان در امر انتشار این بازی جدید بپردازند.

داستان بازی Knights and Bikes در دهه‌ی هشتاد میلادی (به طور دقیق در سال 1987) و در جزیره‌ای خیالی به نام پنفورزی رخ می‌دهد. مکانی که به دلیل وجود یک شی باستانی قدیمی در آن، گردشگران فراوانی را به سوی خود جلب کرده و اندک رونقی را به کسب و کار ساکنان این جزیره بخشیده است. اما تمامی افسانه‌های مربوط به این شی باستانی بر آب بنا نهاده شده‌اند و این موضوع سرآغاز داستان داستان بازی Knights and Bikes را شکل می‌دهد. درواقع داستان این اثر از روشن شدن تقلبی بودن این عتیقه‌ی باستانی آغاز می‌شود. موضوعی که علاوه بر کاهش گردشگران جزیره‌ی پنفورزی زندگی ساکنان محلی این جزیره را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد و آن‌ها را به تفکر در رابطه با صحت و سقم افسانه‌های قدیمی مربوط به این شی باستانی وا می‌دارد.

قهرمانان داستان بازی Knights and Bikes دو دختربچه به نام‌های نسا و دِمِلزا هستند که در مسیر یافتن پاسخ پرسش‌های اساسی خود با یکدیگر همراه شده و ماجراهای این بازی را رقم می‌زنند. نسا کودک یتیمی است که تا پیش از رویدادهای بازی Knights and Bikes در خارج از جزیره‌ی پنفورزی روزگار می‌گذرانده و اکنون برای یافتن هویت واقعی خود پا به این جزیره گذاشته است. دملزا هم یک خوره‌ی بازی‌های کامپیوتری به شمار می‌رود که پس از مشخص شدن قلابی بودن مهم‌ترین افسانه‌ی وجودی جزیره‌ی محل زندگی خود در پی کشف حقیقت و دلایل پیدایش این افسانه بر می‌آید. البته حیوان خانگی دملزا، که یک غاز گردن دراز به نام کاپیتان هانکرز است نیز او و نسا را در جریان ماجراجویی‌هایشان همراهی می‌کند.

(image)

گیم‌پلی بازی Knights and Bikes با الهام از عناوینی نظیر Earthbound و Secret of Mana ساخته شده است و در مجموع سازندگان این بازی در امر طراحی گیم‌پلی این اثر توجه ویژه‌ای به عناوین نقش آفرینی ژاپنی کلاسیک داشته‌اند. علاوه بر آن فیلم‌هایی نظیر The Goonies و مهم‌تر از آن خاطرات دوران کودکی طراحان این بازی یعنی کراول و مو نیز در شکل دادن به داستان و تم کلی آن بسیار تاثیرگذار بوده است. در بازی Knights and Bikes گیمرها می‌توانند به شکل تک‌نفره یا در قالب همکاری تیمی به سیر و سیاحت در گوشه و کنار جزیره‌ی پنفورزی (سوار بر دوچرخه یا با پای پیاده) بپردازند و علاوه بر انجام ماموریت‌های مختلف، در سیاهچال‌های مخوف این بازی حضور یافته و پس از کشف اسرار موجود در آن‌ها، با باس‌های محافظ این سیاهچال‌ها به مبارزه بپردازند. علاوه بر آن کشف گنجینه‌های قدیمی باارزش نیز از دیگر ویژگی‌های موجود در گیم‌پلی بازی Knights and Bikes محسوب می‌شود که می‌تواند انگیزه‌ای دوچندان برای سیر و سیاحت در گوشه و کنار محیط این بازی قلمداد شود.

بازی Knights and Bikes چندی پیش با موفقیت از بخش گرین لایت شبکه‌ی استیم خارج شد و کمپین کیک‌استارتر بسیار خوبی را نیز پشت سر گذاشت. به گونه‌ای که سازندگان این بازی توانستند چیزی نزدیک به 26 هزار دلار بیش از بودجه‌ی ابتدایی 100 هزار دلاری مدنظر خود را از پروسه‌ی کراودفاندینگ این بازی به دست آورند. با این حال هنوز تاریخ انتشار دقیقی برای این بازی مشخص نشده است و تنها از بهار سال 2017 میلادی به عنوان تاریخ انتشار احتمالی این اثر یاد می‌شود. در حال حاضر عرضه شدن بازی Knights and Bikes برای پلتفرم PC (هر سه سیستم‌عامل ویندوز، مک و لینوکس) قطعی به نظر می‌رسد و در صورت مساعد بودن اوضاع، این بازی برای کنسول PS4 نیز عرضه خواهد شد. به احتمال فراوان علاقه‌مندان به عناوینی نظیر Costume Quest از بازی Knights and Bikes نیز استقبال قابل توجهی خواهند نمود.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

رویای دوران کودکی: آشنایی با بازی Knights and Bikes

بی ام و یا ب ام و، باراباس یا برابوس؛ آشنایی با تلفظ صحیح نام خودروسازان آلمانی [تماشا کنید]

بی ام و یا ب ام و، باراباس یا برابوس؛ آشنایی با تلفظ صحیح نام خودروسازان آلمانی [تماشا کنید]

بدون شک آلمان یکی از قطب های مطرح خودروسازی در جهان است. این کشور زادگاه برندهای معروفی مثل مرسدس بنز، بی ام وی، فولکس واگن، پورشه، آئودی، اوپل و چند خودروساز بزرگ و کوچک دیگر است که هر کدام از آنها به تنهایی می تواند صنعت خودروی یک کشور را رونق ببخشد.

اتومبیل های آلمانی در سرتاسر جهان از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار هستند. این قضیه در ایران نیز کاملا صادق بوده و حتی می توان گفت که شدت بیشتری نسبت به برخی کشورهای غربی دارد.

مساله ای که از دیرباز گهگاه باعث بروز بحث هایی در بین علاقه مندان شده، تلفظ صحیح برندهای آلمانی است. ب ام و، بی ام و، بی ام دبیلیو و بی ام وی تلفظ های رایج BMW در بین طرفداران این برند محبوب هستند، اما شاید تعداد کمی با تلفظ صحیح آشنا باشند.

در این مطلب قصد داریم به اشتباهات موجود در این زمینه پرداخته و نگاهی گذرا به تلفظ صحیح برندهای آلمانی داشته باشیم.

Mercedes: این برند در ایران مرسِدس تلفظ می شود، اما در سرزمین مادری و کشورهای انگلیسی زبان تلفظی مشابه “مرسِیدس” دارد.

Daimler: هولدینگ مادر شرکت مرسدس بنز یا (با تلفظ صحیح مرسیدس بنز) تلفظ ساده ای دارد و در ایران نام آن عموما دایملر خوانده می شود که کاملا درست است.

Brabus: یکی از رایج ترین اشتباهات در تلفظ برندهای آلمانی به تیونر مورد اعتماد مرسیدس مربوط می شود.

باراباس در گذشته به برخی از مدل های ظاهرا پر آپشن تر بنز اطلاق می شده، در حالی که اولا تلفظ صحیح آن “برابوس” بوده و ثانیا تیونینگ های این کمپانی از لحاظ فنی سرآمد هستند و بعید است به ایران وارد شده باشند.

AMG: چنانچه بخواهیم کمپانی زیرمجموعه مرسیدس را انگلیسی تلفظ کنیم باید از نام “اِی اِم جی” استفاده کنیم؛ اما اگر به دنبال تلفظ آلمانی باشیم باید این شرکت را “آ اِم گِ” صدا کنیم.

Maybach: این برند لوکس مرسیدس یا مرسدس در ایران به اشتباه میباخ گفته می شود، در حالیکه تلفظ صحیح آن “مایباخ” است. از آنجایی هم که در انگلیسی صدای “خ” وجود ندارد، معمولا مایباک یا میباک گفته می شود.

Audi: شاید بی دردسرترین و درست ترین تلفظی که از برندهای آلمانی داریم به ارباب حلقه ها مربوط باشد. این کمپانی به درستی در بین ایرانیان “آئودی” خطاب می شود.

Porsche: نام این کمپانی اشتوتگارتی نیز همانند آئودی توسط ایرانیان به درستی تلفظ می شود. آلمانی ها این برند را “پورشه” صدا می کنند، اما بعضا در کشورهای انگلیسی زبان به “پورش” نیز معروف است.

Volkswagen: بزرگ ترین خودروساز اروپا که زیر مجموعه گسترده ای دارد، تلفظ دشواری نداشته و همان “فولکس واگن” نام درست آن می باشد. اما در حالت مخفف که به صورت VW نوشته می شود، تلفظ صحیح در زبان انگلیسی “وی دابیلیو” و در آلمانی “فاو وی” (/fɑʊ veː/) خواهد بود.

Wiesmann: کمپانی نسبتا نوپای آلمانی که کمتر از دو دهه از شروع فعالیت آن می گذرد، به ساخت خودروهای دست ساز با طراحی قدیمی مشغول است. نام این برند بعضا به اشتباه وایز من یا وایس من گفته می شود؛ در حالیکه تلفظ صحیح آن “ویس مان” است.

Opel: شاید تلفظ صحیح نام این برند که در ظاهر آسان به نظر می رسد، از همه سخت تر باشد! چنانچه بخواهیم نام این برند را به آلمانی ترین شکل ممکن تلفظ کنیم شاید دچار خفگی شویم! بهترین راه برای یادگیری تلفظ صحیح نام این برند تماشای ویدیوی ضمیمه شده در این مطلب است!

BMW: اما برسیم به جنجالی ترین قسمت، نام خودروساز باواریایی در ایران به چند شکل تلفظ می شود که البته برخی از آنها کاملا اشتباه هستند.

اگر بخواهیم بصورت انگلیسی تلفظ کنیم باید بگوییم “بی اِم دابیلیو”، اگر هم تلفظ رایج آلمانی مد نظرمان باشد باید از نام “بی اِم وی” استفاده کنیم.

البته در این بین “بِ اِم وِ” هم کاملا صحیح و درست است، در این صورت به کتابی ترین شکل ممکن نام کمپانی باواریایی را گفته ایم. پس با این توصیفات بی ام وِ یا بِ ام دبیلیو و تلفظ هایی از این دست نه انگلیسی هستند نه آلمانی.

برای آشنایی بهتر و صحیح تر با تلفظ کمپانی های آلمانی می توانید ویدیوهای زیر را تماشا کنید.

The post appeared first on .

بی ام و یا ب ام و، باراباس یا برابوس؛ آشنایی با تلفظ صحیح نام خودروسازان آلمانی [تماشا کنید]

بدون شک آلمان یکی از قطب های مطرح خودروسازی در جهان است. این کشور زادگاه برندهای معروفی مثل مرسدس بنز، بی ام وی، فولکس واگن، پورشه، آئودی، اوپل و چند خودروساز بزرگ و کوچک دیگر است که هر کدام از آنها به تنهایی می تواند صنعت خودروی یک کشور را رونق ببخشد.

اتومبیل های آلمانی در سرتاسر جهان از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار هستند. این قضیه در ایران نیز کاملا صادق بوده و حتی می توان گفت که شدت بیشتری نسبت به برخی کشورهای غربی دارد.

مساله ای که از دیرباز گهگاه باعث بروز بحث هایی در بین علاقه مندان شده، تلفظ صحیح برندهای آلمانی است. ب ام و، بی ام و، بی ام دبیلیو و بی ام وی تلفظ های رایج BMW در بین طرفداران این برند محبوب هستند، اما شاید تعداد کمی با تلفظ صحیح آشنا باشند.

در این مطلب قصد داریم به اشتباهات موجود در این زمینه پرداخته و نگاهی گذرا به تلفظ صحیح برندهای آلمانی داشته باشیم.

Mercedes: این برند در ایران مرسِدس تلفظ می شود، اما در سرزمین مادری و کشورهای انگلیسی زبان تلفظی مشابه “مرسِیدس” دارد.

Daimler: هولدینگ مادر شرکت مرسدس بنز یا (با تلفظ صحیح مرسیدس بنز) تلفظ ساده ای دارد و در ایران نام آن عموما دایملر خوانده می شود که کاملا درست است.

Brabus: یکی از رایج ترین اشتباهات در تلفظ برندهای آلمانی به تیونر مورد اعتماد مرسیدس مربوط می شود.

باراباس در گذشته به برخی از مدل های ظاهرا پر آپشن تر بنز اطلاق می شده، در حالی که اولا تلفظ صحیح آن “برابوس” بوده و ثانیا تیونینگ های این کمپانی از لحاظ فنی سرآمد هستند و بعید است به ایران وارد شده باشند.

AMG: چنانچه بخواهیم کمپانی زیرمجموعه مرسیدس را انگلیسی تلفظ کنیم باید از نام “اِی اِم جی” استفاده کنیم؛ اما اگر به دنبال تلفظ آلمانی باشیم باید این شرکت را “آ اِم گِ” صدا کنیم.

Maybach: این برند لوکس مرسیدس یا مرسدس در ایران به اشتباه میباخ گفته می شود، در حالیکه تلفظ صحیح آن “مایباخ” است. از آنجایی هم که در انگلیسی صدای “خ” وجود ندارد، معمولا مایباک یا میباک گفته می شود.

Audi: شاید بی دردسرترین و درست ترین تلفظی که از برندهای آلمانی داریم به ارباب حلقه ها مربوط باشد. این کمپانی به درستی در بین ایرانیان “آئودی” خطاب می شود.

Porsche: نام این کمپانی اشتوتگارتی نیز همانند آئودی توسط ایرانیان به درستی تلفظ می شود. آلمانی ها این برند را “پورشه” صدا می کنند، اما بعضا در کشورهای انگلیسی زبان به “پورش” نیز معروف است.

Volkswagen: بزرگ ترین خودروساز اروپا که زیر مجموعه گسترده ای دارد، تلفظ دشواری نداشته و همان “فولکس واگن” نام درست آن می باشد. اما در حالت مخفف که به صورت VW نوشته می شود، تلفظ صحیح در زبان انگلیسی “وی دابیلیو” و در آلمانی “فاو وی” (/fɑʊ veː/) خواهد بود.

Wiesmann: کمپانی نسبتا نوپای آلمانی که کمتر از دو دهه از شروع فعالیت آن می گذرد، به ساخت خودروهای دست ساز با طراحی قدیمی مشغول است. نام این برند بعضا به اشتباه وایز من یا وایس من گفته می شود؛ در حالیکه تلفظ صحیح آن “ویس مان” است.

Opel: شاید تلفظ صحیح نام این برند که در ظاهر آسان به نظر می رسد، از همه سخت تر باشد! چنانچه بخواهیم نام این برند را به آلمانی ترین شکل ممکن تلفظ کنیم شاید دچار خفگی شویم! بهترین راه برای یادگیری تلفظ صحیح نام این برند تماشای ویدیوی ضمیمه شده در این مطلب است!

BMW: اما برسیم به جنجالی ترین قسمت، نام خودروساز باواریایی در ایران به چند شکل تلفظ می شود که البته برخی از آنها کاملا اشتباه هستند.

اگر بخواهیم بصورت انگلیسی تلفظ کنیم باید بگوییم “بی اِم دابیلیو”، اگر هم تلفظ رایج آلمانی مد نظرمان باشد باید از نام “بی اِم وی” استفاده کنیم.

البته در این بین “بِ اِم وِ” هم کاملا صحیح و درست است، در این صورت به کتابی ترین شکل ممکن نام کمپانی باواریایی را گفته ایم. پس با این توصیفات بی ام وِ یا بِ ام دبیلیو و تلفظ هایی از این دست نه انگلیسی هستند نه آلمانی.

برای آشنایی بهتر و صحیح تر با تلفظ کمپانی های آلمانی می توانید ویدیوهای زیر را تماشا کنید.

The post appeared first on .

بی ام و یا ب ام و، باراباس یا برابوس؛ آشنایی با تلفظ صحیح نام خودروسازان آلمانی [تماشا کنید]