معرفی بازی Plants vs Zombies Garden Warfare برای PS3

وقتی اسم گیاه را می شنویم، ناخودآگاه فکرمان به سمت طبیعت، سبزی و زندگی می رود. گیاهان حیات را در کره زمین برقرار می کنند؛ آن ها حرکت نمی کنند و نمی توانند، جلوی خراب کردن کره زمین توسط انسان ها را بگیرند. در طرف مقابل وقتی اسم زامبی را می شنویم، فکرمان سوی مرگ و نیستی می رود. زامبی ها مظهر مرگ و سیاهی هستند. آن ها کاملا در نقطه مقابل گیاهان قرار دارند. موجوداتی که با زندگی خود مرگ را برای زندگان به وجود می آورند. این بار کمی متفاوت است. این بار به رگ غیرت گیاهان بر خورده است، آن ها طاقت دیدن از بین رفتن کره زمین و به معنای کامل تر حیات را ندارند، پس به خودشان آمده و از بند ریشه هایشان رها شده اند. آن ها آزادانه می خواهند، زامبی های مرگ آور را نابود کنند و امید را به انسان ها بازگردانند. سه یا چهار سال پیش بود، که ایده فوق العاده نو و جدید George fan توسط استودیو popcap games به یک بازی tower defense بی نظیر تبدیل شد. بازی که در جشنواره های متعددی نامزد دریافت جایزه شد. این بازی نه گرافیک آنچنانی داشت و نه داستان خیلی خوب. بلکه تنها ایده ای ناب بود، که بازی های tower defense خسته کننده را به یک بازی سرگرم کننده و حذاب تبدیل کرد. بازی که رقابت بین دو جبهه مرگ و زندگی را روایت می کرد. در این بازی نه خبری از خون و خونریزی بود و نه خبری از کشت و کشتار، بلکه فقط جنبه های بامزه و خنده دار(fun) در بازی وجود دشت.از همه مهم تر این که متای بازی در سایت metacritic 88 ثبت شده است. داستان بازی خیلی ساده است. زامبی هایی که چنان زشت و خون خوار نیستند، به خانه ها و حیاط اطرافشان حمله می‌کنند و می خواهند آن جا را تصرف کنند. در طرف دیگر صاحب خانه گیاهانی را می کارد(استخدام می کند) که از او و ملکش محافظت کنند.

گیم پلی بازی بر خلاف داستان آن بسیار غنی و کار شده است. در pvz:gw خبری از story mode نیست و تنها حالت co-op  ۴ نفره و multiplayer 24 نفره وجود دارد. هر تیمی نقش یکی از جبهه ها یعنی، گیاهان یا زامبی ها را بازی می کند. زاویه دوربین هم از حالت دوبعدی به سه بعدی تبدیل شده است و حالت سوم شخص دارد. نزدیک به ۱۰نقشه برای بازی وجود دارد و گیمران بعد از انتخاب تیمشان وظیفه کشتن اعضای تیم مقابل را دارند، در این حالت که gardens vs. graveyards نام دارد. زامبی ها تیم مهاجم هستند، آن ها به باغچه حمله می کنند، تا آن جا را تصرف کنند و سنگ قبر هایشان را روی گل ها بسازند. هرچه تعداد زامبی هایی که در باغچه قرار دارند، بیشتر باشد، سرعت ساخته شدن سنگ قبرها بیشتر می شود. اما در دیگر حالت ۲۴ نفره (team vanquish)شاهد یک جنگ همه جانبه هستید و باید تا بتوانید اعضای تیم مقابل را بکشید، تا به حد معینی که از قبل انتخاب کرده اید، برسید. در دیگر حالت موجود بازی شما و دوستانتان در نقش گیاهان قرار می گیرید و باید صفوف زامبی که پی در پی به شما حمله می کنند، را نابود کنید. در این حالت بازی که به تقلید از black ops با نام garden ops شناخته می شود؛ boss هایی هم به شما حمله می کنند.

هر تیم ۴ کلاس متفاوت دارد و در بخشی از اماده سازی بازی می توانید، گیاه یا زامبی خود را شخصی سازی کنید و آن را به هر شکلی که دوست دارید در آورید. همین طور می توانید، گیاه یا زامبی خود را قوی تر کنید و آن را به گیاه یا زامبی درجه بالاتری برسانید. مثلا کاکتوس توانایی تبدیل شدن به کاکتوس یخی را دارد. کلاس های بازی شامل  گل آفتاب گردان، نخود شلیک کن(pea shooter)، کاکتوس و گل آدم خوار(زامبی خوار!) این ها اعضای تیم گیاهان را تشکیل می دهند و تیم دیگر متشکل از دانشمند، مهندس، ستاره و سرباز پیاده هستند. حالا   به ویژگی های آن ها اشاره می کنم.

جنگی رنگارنگ

نه خبری از آه و ناله است و نه خبری از دود. بلکه محیط و ابزار جنگی همه رنگارنگ و شاد است. همان طور که اشاره شد موتور گرافیک بازی، Frostbite3 پرقدرت است. این انجین در بسیاری از بازی ها امتحانش را پس داده و قدرت و دقت آن بر کسی پوشیده نیست.بازی هایی مثل Battlefield 4 و Need For Speed: Rivals با این انجین ساخته شده اند. نورپردازی در این محیط رنگارنگ، خیلی به چشم نمی آید؛ ولی تا آن جا که امکانش بوده، خوب و دقیق کار شده است. رنگ ها هم برای متمایز کردن گیاهان از زامبی ها خوب به کار رفته اندو برای مثال رنگ های سبز و آبی برای گیاهان هستند و رنگ های خاکستری و قرمز و بنفش برای زامبی ها. ایده جالبی است، که آن ها دارای نوعی یونیفرم هستند، که واقعی بودن جنگ را نشان می دهد. گیاهان و زامبی ها تقریبا با همان ظاهر بازی قبل حضور دارند، که این هم نشان از دقت سازندگان دارد. طراحی محیط بازی هم خیلی زیباست و هر نقشه با نقشه دیگر تفاوت های زیادی دارد.در بازی خبری از تخریب پذیری نخواهد بود(تا آن جا که در تریلرها شاهد بودیم)، انفجارها هم خیلی به واقعیت نزدیک نیست.(به خاطر کارتونی بودن بازی) انفجارها و آتش ها هم رنگارنگ طراحی شده اند.

صداگذاری بازی هم به صدای گلوله و حرکت کردن گیاهان و زامبی ها محدود می شود. زیرا آن ها حرف نمی زنند. تنها بعضی مواقع صدای dave را می شنویم، که آن هم صدای واضحی ندارد. اما، موسیقی بازی چیزی است، که با ماهیت بازی سنخیت زیادی دارد. موسیقی خیلی حماسی نیست و موسیقی های شاد و کودکانه را بیشتر می شنویم. موسیقی هایی که ریتم تندی دارد و به ریتم تند بازی شباهت زیادی دارد.