Playstation 4K ؛ تنزل فرهنگی
“آرکادینا: این یک تنزل فرهنگی است.
ترپلف: (با صدای آهسته) مامان!”*
می گویند تاریخ دو بار تکرار می شود، یک بار به صورت کمدی و بار دیگر به صورت تراژدی، به شخصه با این مطلب مشکلی ندارم، فقط نمی دانم الان در دوره ی کمدی قرار داریم یا تراژدی! باید بخندیم یا باید گریه کنیم! این که بدانیم در برخورد با این همه مسائل مختلفی که می آیند و به طور مستقیم شعور و منطق ما را نشانه می گیرند باید چه کنیم بی نهایت سخت و دشوار است.
مثلا همین خبر یا شایعه ی ساخت Playstation 4K را در نظر بگیرید، خداوکیلی باید خندید یا گریه کرد؟ چنین حرفی مسخره است یا غم انگیز؟ در ادامه من برای هرکدام از این ها یک سری دلیل می اورم انتخابش هم دیگر با شما، می خواهید بخندید یا می خواهید گریه کنید.
چرا باید خندید
برای خندیدن تا دلتان بخواهد دلیل است نخست این که الان تقریبا 3 سال از عرضه ی کنسول های نسل هشتم به بازار می گذرد، تعداد بازی های خوبی که در این مدت عرضه شدند و از قابلیت های این نسل استفاده کردند به جرات می توان گفت که از انگشتان یک دست هم فراتر نمی رود، تازه آن ها هم با اندکی اغماض، سر این که حتی The Witcher 3 ای که این نسل آمد و رکورد جوایز گرفته شده را زد بازی واقعا خوبی است یا نه ساعت ها می توان صحبت کرد استدلال آورد، در حالی که هر چه در زمان به عقب تر می رویم متوجه می شیم در گذشته که گاهی اوقات به قدری تعدد آثار شاخص زیاد بوده که برخی بازی های خوب در این ترافیک گم شدند و کسی ازشان خبری نگرفت.
در یک همچین رکود کیفیت نرم افزاری ای خنده دار است که متوجه می شویم کنسول های نسل هشتم رکورد های فروش را یک به یک را جا به جا کرده اند، به نوعی می توان گفت نسبت به برهه های مشابه هیچوقت بازارشان به این اندازه سکه نبوده. نزدیک به 60 ملیون واحد فروخته اند و جیب تولید کنندگانشان را از همیشه پر تر کرده اند، و حال که درست در مقطع طلایی نسل هشتم قرار داریم، یعنی وقتی که بلاخره سر و کله ی بازی های درست و حسابی مثل پرسونا 5 یا دارک سولز 3 دارد پیدا می شود، صحبت از تغییر کنسول می شود، به بهانه های واهی از جمله VR که هیچ معلوم نیست جواب بدهد یا نه، و یا این که سخت افزارهای فعلی دست سازندگان را بسته اند؛ برای من سوال است که مثلا اگر پردازنده های گرافیکی قدرتمندتر بشوند اسسینز کرید ها و ندای وظیفه های جدید دیگر انقدر مزخرف نخواهند بود، براستی بخاطر محدودیت سخت افزاری است که همچین آثار نازل و دم دستی ای جایگزین آن نسخه های طلایی قدیمی شده اند؟
خنده دار است که فکر کنیم با تغییر سخت افزار چیزی بهتر می شود، این طرز تفکر اصلا به قول آرکادینایی که مطلب را با او آغاز کردم این یک تنزل فرهنگی است، مامان!
چرا باید گریه کنیم
این اواخر مشغول بازی کردن Just Cuase 3 بودم، اثری که با یک فرار رو به جلو به بهانه ی خفن بودن و بزن بهادر بازی از پرداخت عناصر اصلی خود فرار کرده، نه داستان درست و درمانی وجود ندارد، نه شخصیت پردازی خاصی، حتی مکانیک های گیم پلی هم در حد یک سری ایده ی پولیش نشده مثلا خفن باقی مانده اند، این بازی توسط استودیو آوالانچ ساخته شده، همان هایی که همین چند وقت پیش بازی مد مکسی را ساختند که آن هم از فقر شدید محتوا و پرداخت رنج می برد و عاقبتش ولگردی در بیابان ها با ماشین خفن اش بود.
این دو بازی را مثال زدم چرا که اگر کمی تو آرشیوهای اینترنتی جستجو کنید یا حافظه ی تاریخی تان قوی باشد قطعا به خاطر می آورید که همین استودیو آوالانچ چقدر از سخت افزارهای نسل قبل می نالید و ادعا می کرد که آنها دست و پایش را برای رسیدن به ایده ها و ایده آل هایش بسته اند. اگر یادتان باشد خبر جمع کردن زودهنگام Dev Kit های نسل قبلشان مثل توپ در اینترنت صدا کرد، و نتیجه این همه هرج و مرج در آخر چه بود؟ بازی ها بر روی سخت افزار قوی تر آمده اند و نتیجه را دیدیم.
اگر ما به خاطر چند انفجار بزرگتر و تخریب پذیری بیشتر کنسول خود را عوض کرده باشیم که تاریخ باید به حال ما گریه کند.
می دانید به نظرم بحث هایی مثل ابعاد فنی و مهندسی سخت بازی ها و پیشرفتشان در ابعاد مختلف راه حل سازنده ها برای فرار از فقر ایده ها و محتویات بازی هایشان است، الان حداکثر خلاقیتی که بین دو نسخه ندای وظیفه می بینیم رنگ و لعاب اسلحه هاست، و فیفایی که سال هاست به بهانه ی بهتر شدن، صرفا در جای خود درجا می زند.
چیزی که می خواهم بگویم این است که سخت افزار یک بهانه ی لوس بیشتر نیست، شاید تغییرش هر 6-7 سال یک بار لازم باشد اما کافی نیست، به مانند عصری که در آن به سر می بریم هر چه بیشتر دغدغه ی سخت افزار پیدا کنیم بیشتر از محتوا غافل می شویم و نتیجه هم درست همینی می شود که الان گرفتارش هستیم، یعنی خرداد امسال در کنفرانس E3 سونی یا ماکروسافت مشتی از بازی های شماره داری را می بینیم که به جز حداکثر یک تغییر محیط و زمان هیچ تفاوتی با پیشینیان خود نداشته اند و ما مجبور می شویم که برای خالی نبودن عریضه بازی های ریمستر شده ی کنسول های نسل قبل را بازی کنیم که باز هم به قول مامان آرکادینا این واقعا یک تنزل فرهنگی است.
*مرغ دریایی/آنتوان چخوف/ناهید کاشی چی/جوانه طوس
نویسنده : کسری کریمی اصل
Playstation 4K ؛ تنزل فرهنگی
(image)
“آرکادینا: این یک تنزل فرهنگی است.
ترپلف: (با صدای آهسته) مامان!”*
می گویند تاریخ دو بار تکرار می شود، یک بار به صورت کمدی و بار دیگر به صورت تراژدی، به شخصه با این مطلب مشکلی ندارم، فقط نمی دانم الان در دوره ی کمدی قرار داریم یا تراژدی! باید بخندیم یا باید گریه کنیم! این که بدانیم در برخورد با این همه مسائل مختلفی که می آیند و به طور مستقیم شعور و منطق ما را نشانه می گیرند باید چه کنیم بی نهایت سخت و دشوار است.
مثلا همین خبر یا شایعه ی ساخت Playstation 4K را در نظر بگیرید، خداوکیلی باید خندید یا گریه کرد؟ چنین حرفی مسخره است یا غم انگیز؟ در ادامه من برای هرکدام از این ها یک سری دلیل می اورم انتخابش هم دیگر با شما، می خواهید بخندید یا می خواهید گریه کنید.
چرا باید خندید
برای خندیدن تا دلتان بخواهد دلیل است نخست این که الان تقریبا 3 سال از عرضه ی کنسول های نسل هشتم به بازار می گذرد، تعداد بازی های خوبی که در این مدت عرضه شدند و از قابلیت های این نسل استفاده کردند به جرات می توان گفت که از انگشتان یک دست هم فراتر نمی رود، تازه آن ها هم با اندکی اغماض، سر این که حتی The Witcher 3 ای که این نسل آمد و رکورد جوایز گرفته شده را زد بازی واقعا خوبی است یا نه ساعت ها می توان صحبت کرد استدلال آورد، در حالی که هر چه در زمان به عقب تر می رویم متوجه می شیم در گذشته که گاهی اوقات به قدری تعدد آثار شاخص زیاد بوده که برخی بازی های خوب در این ترافیک گم شدند و کسی ازشان خبری نگرفت.
در یک همچین رکود کیفیت نرم افزاری ای خنده دار است که متوجه می شویم کنسول های نسل هشتم رکورد های فروش را یک به یک را جا به جا کرده اند، به نوعی می توان گفت نسبت به برهه های مشابه هیچوقت بازارشان به این اندازه سکه نبوده. نزدیک به 60 ملیون واحد فروخته اند و جیب تولید کنندگانشان را از همیشه پر تر کرده اند، و حال که درست در مقطع طلایی نسل هشتم قرار داریم، یعنی وقتی که بلاخره سر و کله ی بازی های درست و حسابی مثل پرسونا 5 یا دارک سولز 3 دارد پیدا می شود، صحبت از تغییر کنسول می شود، به بهانه های واهی از جمله VR که هیچ معلوم نیست جواب بدهد یا نه، و یا این که سخت افزارهای فعلی دست سازندگان را بسته اند؛ برای من سوال است که مثلا اگر پردازنده های گرافیکی قدرتمندتر بشوند اسسینز کرید ها و ندای وظیفه های جدید دیگر انقدر مزخرف نخواهند بود، براستی بخاطر محدودیت سخت افزاری است که همچین آثار نازل و دم دستی ای جایگزین آن نسخه های طلایی قدیمی شده اند؟
خنده دار است که فکر کنیم با تغییر سخت افزار چیزی بهتر می شود، این طرز تفکر اصلا به قول آرکادینایی که مطلب را با او آغاز کردم این یک تنزل فرهنگی است، مامان!
(image)
چرا باید گریه کنیم
این اواخر مشغول بازی کردن Just Cuase 3 بودم، اثری که با یک فرار رو به جلو به بهانه ی خفن بودن و بزن بهادر بازی از پرداخت عناصر اصلی خود فرار کرده، نه داستان درست و درمانی وجود ندارد، نه شخصیت پردازی خاصی، حتی مکانیک های گیم پلی هم در حد یک سری ایده ی پولیش نشده مثلا خفن باقی مانده اند، این بازی توسط استودیو آوالانچ ساخته شده، همان هایی که همین چند وقت پیش بازی مد مکسی را ساختند که آن هم از فقر شدید محتوا و پرداخت رنج می برد و عاقبتش ولگردی در بیابان ها با ماشین خفن اش بود.
این دو بازی را مثال زدم چرا که اگر کمی تو آرشیوهای اینترنتی جستجو کنید یا حافظه ی تاریخی تان قوی باشد قطعا به خاطر می آورید که همین استودیو آوالانچ چقدر از سخت افزارهای نسل قبل می نالید و ادعا می کرد که آنها دست و پایش را برای رسیدن به ایده ها و ایده آل هایش بسته اند. اگر یادتان باشد خبر جمع کردن زودهنگام Dev Kit های نسل قبلشان مثل توپ در اینترنت صدا کرد، و نتیجه این همه هرج و مرج در آخر چه بود؟ بازی ها بر روی سخت افزار قوی تر آمده اند و نتیجه را دیدیم.
اگر ما به خاطر چند انفجار بزرگتر و تخریب پذیری بیشتر کنسول خود را عوض کرده باشیم که تاریخ باید به حال ما گریه کند.
می دانید به نظرم بحث هایی مثل ابعاد فنی و مهندسی سخت بازی ها و پیشرفتشان در ابعاد مختلف راه حل سازنده ها برای فرار از فقر ایده ها و محتویات بازی هایشان است، الان حداکثر خلاقیتی که بین دو نسخه ندای وظیفه می بینیم رنگ و لعاب اسلحه هاست، و فیفایی که سال هاست به بهانه ی بهتر شدن، صرفا در جای خود درجا می زند.
چیزی که می خواهم بگویم این است که سخت افزار یک بهانه ی لوس بیشتر نیست، شاید تغییرش هر 6-7 سال یک بار لازم باشد اما کافی نیست، به مانند عصری که در آن به سر می بریم هر چه بیشتر دغدغه ی سخت افزار پیدا کنیم بیشتر از محتوا غافل می شویم و نتیجه هم درست همینی می شود که الان گرفتارش هستیم، یعنی خرداد امسال در کنفرانس E3 سونی یا ماکروسافت مشتی از بازی های شماره داری را می بینیم که به جز حداکثر یک تغییر محیط و زمان هیچ تفاوتی با پیشینیان خود نداشته اند و ما مجبور می شویم که برای خالی نبودن عریضه بازی های ریمستر شده ی کنسول های نسل قبل را بازی کنیم که باز هم به قول مامان آرکادینا این واقعا یک تنزل فرهنگی است.
*مرغ دریایی/آنتوان چخوف/ناهید کاشی چی/جوانه طوس
نویسنده : کسری کریمی اصل
Playstation 4K ؛ تنزل فرهنگی
آخرین دیدگاهها