Tag2 بر

پیش نمایشی بر Halo Wars 2

پیش نمایشی بر Halo Wars 2

پیش نمایشی بر Halo Wars 2

“به قلم صدرا صالحی”

Ensemble Studios عنوان Halo Wars را در سال ۲۰۰۹ با همکاری ماکروسافت برای ایکس‌باکس ۳۶۰ عرضه کرد.

در آن زمان دموی این بازی با ۲ میلیون بار دانلود به عنوان یک رکورد در سرویس لایو ثبت شد. تا به این سال گیمرها بسیاری منتظر یک عنوان RTSخوب بر روی کنسول‌ها بودند و سرانجام با Halo Wars تا حدودی به آن رسیدند. بازی به طور اختصاصی برای کنسول ساخته شده بود و دیگر یک پورت مزخرف از یک عنوان PC‌محور نبود. بسیاری از سیستم کنترل بازی تعریف کرده و بسیاری نیز که تجربه کم‌تری از عناوین RTS داشتند، بشدت از بازی لذت بردند. داستان و به خصوص صحنه‌های سینماتیک و گیم‌پلی قابل بازی آن مورد استقبال قرار گرفت و در نهایت دنیای Halo Wars آن‌قدر ارزش داشت و طرفدار پیدا کرد که برای آن شاهد نسخه دومی باشیم که در زمره پر انتظارترین بازی‌های سال قرار گرفته است.

 

داستان تولید

استدیو سازنده نسخه اول که متعلق به ماکروسافت بود بعد از عرضه این عنوان تعطیل شد. به این ترتیب ساخت Halo Wars 2 به دست دو استدیو 343 Industries و Creative Assembly افتاد تا در نهایت ماکروسافت آن را انتشار دهد. استدیوی اول وظیفه ساخت سری اصلی Halo از نسخه چهارم به بعد را داشته است و استدیو دوم تجربه ساخت عناوین شاخص استراتژی مانند Total Wars را در کارنامه خود دارد.

داستان تولید از به وجود آمدن استدیو 343 Industries شروع می‌شود. این استدیو داخلی ماکروسافت در سال ۲۰۰۷ تشکیل شد تا ادامه‌دهنده سری بازی‌های Halo باشد. با تعطیلی Ensemble Studios بعد از عرضه Halo Wars نویسنده اصلی آن شروع به نوشتن داستان نسخه دوم کرد. به این ترتیب ماکروسافت از همان ابتدای عرضه Halo Wars به دنبال ساخت نسخه دوم آن رفت و این وظیفه را نیز بر عهده 343 گذاشت اما این استدیو قصد نداشت تا زمانی که یک همکار سازنده مناسب برای این کار پیدا کند شروع به ساخت نسخه دوم نماید. بعد از رایزنی‌ها سرانجام آن‌ها در سال ۲۰۱۴ توانستند با سازندگانی که تجربه بسیاری در ساخت عناوین RTS داشتند یعنی Creative Assembly شروع به همکاری کنند. شاید فکر کنید که این استدیو، سازنده بازی‌ برای PC بوده و ساخت یک عنوان استراتژی روی کنسول‌ها یک مسئله دیگر است اما باید بدانید که بسیاری از سازندگان این استدیو که در همکاری با 343 هستند وظیفه ساخت عنوان Alien:Isolation را داشتند و تجربه ساخت بازی کنسولی را نیز در کارنامه خود دارند.

سرانجام Halo Wars 2 در Gamescom سال ۲۰۱۵ توسط «بانی راس» معرفی شد و تبدیل به یکی از مورد انتظارترین بازی‌های کاربران ویندوز و ایکس‌باکس وان شد.

 

باید منتظر چه بود

کارگردان استدیو Creative Assembly آقای «تیم هیتون» اعلام کرده که قرار نیست گیم‌پلی این عنوان شبیه عناوین Total Wars باشد و خط گیم‌پلی به مانند نسخه اصلی خواهد بود. با این که Halo Wars 2 یکی از عناوین Xbox Play Anywhere است اما از قابلیت Cross-Play بین ویندوز و ایکس‌باکس وان بهره نمی‌برد که به گفته سازندگان این تصمیم به دلیل تفاوت در سیستم کنترل و از بین بردن تعادل بازی است.

 سه بخش قابل بازی اصلی در این عنوان وجود دارد که Cambpaign ، Multiplayer و بخش Blitz نام دارند.

1- بخش Campaign: وقایع بخش داستانی بازی در حدود ۲۸ سال بعد از وقایع نسخه اصلی است و در زمان حال سری Halo سپری می‌شود. «کاپیتان کاتر» و گروهش در نبردی برای در اختیار گرفتن «Installation 00» یا همان «The Ark» هستند. علی‌رغم این که تایم‌لاین بازی در زمان حال است اما داستان‌ آن در ارتباط با هیچ‌کدام از نسخه‌ها نیست و داستان اصیل خود را دارد. شما برای تجربه بخش تک‌نفره این بازی نیاز به داشتن هیچ دانشی از دنیای Halo ندارید.

در بازی شما در نقش شخصیت «کاپیتان کاتر» قرار می‌گیرید که به مواجهه با قومی از کاوونت‌ها که به قوم Banished معروف هستند می‌رود. این گروه توسط Atriox عضوی از نژاد Brute رهبری می‌شوند. Bruteها از گونه‌های شبیه میمون هستند که برای اولین بار در Halo Wars 2 معرفی می‌شوند و به قدرت مثال زدنی خودشان معروف‌اند. به نظر می‌رسد دشمن اصلی شما در این بازی Atriox است که همان‌طور که در نمایش معرفی این شخصیت دیدیم نه تنها یک اسپارتان بلکه سه اسپارتان را به تنهایی در جنگ نزدیک از پا در می‌اورد. هیچ چیزی درباره پیشینه Atriox و تاثیر آن روی داستان نمی‌دانیم اما این استدیو گفته که قرار است این شخصیت تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های منفی سری شود.

به گفته 343 این بازی می‌تواند یک تاثیر بزرگ نیز روی خط سیر داستان کلی سری بگذارد. از نظر گیم‌پلی به نظر هسته گیم‌پلی همان چیزی است که در نسخه اول دیدیم و البته به گفته سازندگان کنترل‌های متنوع دیگری نیز به بازی اضافه شده‌اند. بسیاری از یگان‌هایی که در نسخه اول دیدیم مانند Warthogها، تانک‌های اسکورپین و غیره در این نسخه وجود دارند اما سازندگان قول یگان‌های ویژه جدیدی را نیز داده‌اند. باید بدانید که در این نسخه نیز به مانند نسخه قبلی شاهد Floodها نخواهیم بود اما شاید شاهد دشمنان Promethean باشیم. همچنین این نکته را هم باید توجه کرد که Halo Wars 2 اولین نسخه است که روی ویندوز ۱۰ عرضه می‌شود و کاملا از موس و کیبورد برای کنترل پشتیبانی می‌کند.

2- بخش Multiplayer: قسمت چندنفره آنلاین بازی شامل بخش‌های زیر است:

Skirmish: این همان بخش تمرینی بازی است. شما قادر خواهید بود تا با دشمنان هوش مصنوعی در درجه سختی‌های متفاوت بازی کنید. هم‌چنین شما می‌توانید در مقابل یا همراه با دوستان خود در این بخش به صورت تمرینی بازی کنید.

Strongholds: این بخش تجربه یک گیم‌پلی سرعتی در یک محدودیت ۱۵ دقیقه‌ای را می‌دهد. دو تیم از سه تیم برای به دست آوردن مناطقی که Stronghold نام دارد به جنگ می‌پردازند. برای هر بیس که می‌گیرید میزان Population خود را افزایش می‌دهید که باعث رشد ارتش شما و در نهایت کنترل بازی و دشمن می‌شود. در پایان ۱۵ دقیقه تیمی که بیشترین منطقه را به‌ دست آورده باشد برنده است.

Domination: این بخش به مانند همان چیزی است که در نسخه اول دیدیم و تفاوت آن تنها در چیزهایی است که در این نسخه به هسته گیم‌پلی اضافه شده‌اند. در این بخش شما در گروه‌های دو به دو با گسترش ارتش و بیس خود باید به دنبال تصرف و کنترل نقشه باشید. با تصرف Capture Pointهای خاص باعث کم شدن میزان بُن‌های دشمن می‌شوید. اولین سمتی که میزان بن‌هایش صفر شود باخته است.

Deathmatch: همان بخشی که همه‌مان با‌ آن آشنا هستیم.ارتش و ساختمان‌های خودتان را بسازید و در نهایت به دشمن حمله کنید و هرچه تا به حال ساخته را نابود سازید.

3‌- بخش Blitz: شاید مورد انتظارترین بخش بازی همین باشد. یک بخش تازه با کلی ویژگی‌های جذاب. این بخش را می‌توان ترکیبی از یک استراتژی اکشن به شیوه RTS ، یک MOBA سرعتی و سیستم کارتی به حساب آورد. در این بخش شما باید به دنبال کارت‌هایی باشید که شامل شخصیت‌ها و یگان‌های مختلف دنیای Halo Wars است. در Blitz دو بخش متفاوت نیز وجود دارد که در هرکدام شما می‌توانید تا سقف ۱۲ کارت با یک کارت مخصوص رهبر را برگردانید و از آن‌ها در نبرد استفاده کنید. کارت مخصوص رهبر امتیازهای بیشتری دارد و کارت‌های خاص دیگری را به شما می‌دهد که حتی می‌تواند به کلی شیوه استفاده شما از کارت‌ها را تغییر دهد.

شما در هنگام بازی می‌توانید در هر زمانی یکی از چهار کارت اصلی خود را برگردانید که در این زمان این کارت با یک کارت تصادفی و رندوم از مجموعه کارت‌هایتان تعویض می‌شود. البته می‌توانید یک کارت مخصوص را دوباره برگردانید و استفاده کنید اما این کار باعث کاهش انرژی شما که ویژگی اصلی و مهم در Blitz است می‌شود. این انرژی‌ها به صورت اتفاقی در نقشه ظاهر می‌شوند و هر کدام از تیم‌ها باید برای به دست آوردن آن نبرد کنند. همین موضوع باعث می‌شود که Blitz را بیشتر از آن‌ که یک استراتژی حمله و ضد حمله به حساب آوریم درباره مدیریت انرژی باشد.

دو بخش اصلی آن Firefight و Versus نام دارد. Firefight شبیه بخش Horde عنوان Gears of War است که در آن باید به تنهایی یا به همراه یک دوست با موج‌هایی از دشمنان که به مرور قوی‌تر می‌شوند مقاومت کنید. به مانند چیزی که در بازی گوشی‌ Halo Spartan دیدیم و به یک سبک آرکید گونه میزان Killstreak و امتیازهای شما ثبت می‌شود. در این بخش اگر دو نفره به تجربه بپردازید یک نفر می‌تواند وظیفه یگان‌های پشتبیانی را به عهده بگیرد و نفر دیگر استراتژی جنگی را بچیند. در بخش Versus بازیکنان به شکل یک به یک و یا دو به دو بر سر کنترل سه نقطه نقشه نبرد می‌کنند. اولین تیمی که به امتیاز مورد نظر برسد برنده است. این بخش معمولا ۸ تا ۱۲ دقیقه زمان می‌برد و برای افرادی که می‌خواهند بیشتر گیم‌پلی RTS گونه بازی را قبل از بخش چند نفره تجربه کنند خوب است.

انتظارات ما

در دهه ۹۰ میلادی شاهد نسل طلایی عناوین RTS بودیم. در آن زمان عناوینی چون Command and Conquer ، Age of Empires و Star Craft پرچم‌دار بودند. در حالی که Starcraft 2 و Total War آن مسیر را ادامه دادند اما با ورود عناوینی نظیر DOTA و League of Legends و همین‌طور بازی‌های ساده گوشی‌های همراه مانند Clash of Clans دیگر شاهد آن عناوین پر زرق و برق RTS نیستیم. از ابتدا 343 Industries و Creative Assembly عزم خود را جزم کردند تا بتوانند دوباره ژانر RTS را احیا کنند و آن را با پشتوانه یکی از بزرگ‌ترین فرنچایزهای تاریخ به نسل جدید بیاورند. Halo Wars بازی کاملی نبود ، اما توانست تلاش قابل تقدیری برای ورود سبک RTS به کنسول‌ها انجام دهد.

شما با موس می‌توانید با یک کلیک ساده به آن طرف نقشه بروید. می‌توانید به راحتی یک مربع بسازید و یگان خود را انتخاب کنید. اما وقتی این کارها را بخواهید با گیم‌پَد انجام دهید کمی سخت به نظر می‌رسد. Halo Wars توانست در زمان خود چند راه جایگزین را ارائه دهد .حال سوال اصلی این‌جاست که آیا سازندگان جدید نیز می‌توانند تجربه‌ای متفاوت بدون موس و کیبورد ارائه دهند که هم کنسول‌بازان و هم طرفداران سبک RTS رایانه‌ها را به خود سوق دهد؟ مطمئنا مهم‌ترین انتظار ما از این عنوان برآورده کردن این امر است. امیدواریم که شاهد یک داستان خوب با صحنه‌های سینماتیک جذاب به مانند نسخه اول باشیم و یک گیم‌پلی تجربه کنیم که بتواند به خوبی سبک خود را به خصوص روی کنسول‌ نمایش دهد و ساعت‌ها ما را سرگرم نماید. 


سخن آخر

به نظر می‌رسد 343i و Creative Assembly با ارائه یک کمپین جذاب و بخش چند نفره کلاسیک و بخش Blitz اعتیاد‌آور سعی دارند تا ژانر RTS را با Halo Wars 2 احیا کنند. ترکیب تمام این‌ها به ما نوید یک عنوان جذاب و پر زرق و برق را می‌دهد که نه تنها می‌تواند طرفداران سری هیلو را خشنود کند بلکه کنسول‌بازان و بازیکنان بسیاری را با این سری آشنا می‌کند. باید صبر کرد و دید Halo Wars 2 می‌تواند با بامپر دسته کنسول‌ها و یا موس، ما را بارها و بارها حرکت دربیاورد و یا اصلا ایده ادامه دادن این سری انتخاب اشتباهی بوده است. پاسخ این سوال را در تاریخ ۳ اسفندماه سال ۹۵ دریافت می‌کنیم. Halo Wars 2 بر روی Xbox One و Windows 10 منتشر می‌شود.

……………………………….

1. RTS: مخفف سبک Real-time strategy که در آن تغییرات و اعمال گیمر بصورت لحظه به لحظه و بدون تاخیر یا توقف اعمال می‌شود، درست در نقطه مقابل عناوین استراتژی نوبتی.

پیش نمایشی بر Halo Wars 2

پیش‌ نمایشی بر Outlast 2

پیش‌ نمایشی بر Outlast 2

پیش‌‌نمایشی بر Outlast 2

“به قلم علی رجبی”

قدم به قدم سوی تاریکی

صدایی به گوش می‌رسد، صدای از درون، ناشی از احساسی آشنا به نام ترس. با برداشتن هر قدم، به مرگ نزدیک‌تر می‌شوید. شاید قدم بعدی شما آخرین حرکتی باشد که انجام می‌دهید. اینجا، “پایان دنیاست” و هیچ یک از ساکنان آن به شما رحمی نخواهند کرد. هر لحظه در افکارتان با خدای خودتان حرف می‌زنید و همواره می‌گویید “خدایا مرا از این جهنم نجات بده!”. به امید آنکه بالاخره از این کابوس “بیرون” بیایید. این دنیاییست که عنوان Outlast به ما نشان می‌دهد و با ورود به آن دیگر راه برگشتی نیست، تنها راه فرار رفتن تا اعماق کابوسی است که بی‌خبر قدم به آن گذاشته‌اید. در نسخه پیشین، با تیمارستان وحشتناک Murkoff آشنا شدیم، پرده از رموز آن برداشته و در نهایت یک بار برای همیشه در کمپانی Murkoff را بستیم. اما گویی این کابوس‌ها پایان ندارند و حال با شخصی دیگر و شیاطینی دیگر روبه‌رو هستیم و باید دید که آیا Outlast 2 می‌تواند باری دیگر موفقیت نسخه پیشین خود را تکرار کند یا نه؛ پس دوربین‌ و باتری‌های لازم را با خود برداشته و آرام آرام در بررسی آنچه که از دموی این بازی دیده‌ایم، مارا همراهی کنید.

مزرعه آخرت

داستان در حول یک جورنالیست و محقق به اسم Blake Langermann اتفاق می‌افتد که به همراه همسرش Lynn با یکدیگر پیگیر ماجرای قتل زنی باردار با تنها یک اسم و نشان هستند. در حین یکی از کاوش های هوایی خود، ناخواسته در منطقه‌ای متروکه در “آریزونا” سقوط کرده و گم می‌شوند. حال Blake باید بدنبال زنی ناشناس در آبادی‌ای گم گشته و ترسناک بگردد، جایی که مردمان ان باور دارند روز های آخر نزدیک است و دیگر نباید رحمی به خرج داد…این بدان معنا نیست که تنها خود را از اجتماع جدا کنند یا با کسی خارج از آن منطقه در ارتباط نباشند، بلکه به معنای بی‌رحمی تمام است، استقبالی خونین و دردناک. داستان بازی Outlast 2 نسبت به نسخه پیشین خود، کمی بیشتر پس‌زمینه مذهبی گرفته و این بار با ماجرایی به مراتب تاریک‌تر و صدالبته ترسناک‌تر روبه‌رو هستیم، تنها لازم است نکات ریز تریلر های موجود و یا خود دموی بازی را مشاهده کنید تا به ذره‌ای از ترس بی‌کران آن پی ببرید. همچنین با صداگذاری به مراتب بهتر و وجود صدای شخصیت اصلی، اگر دلتان برای صدای نفس نفس زدن تنگ شده است، مطمئن باشید تجربه‌ای که در پیش روی خود دارید این خواسته‌تان را به ارمغان می‌رساند.

قایم موشک با شیاطین

کلیت گیم پلی این عنوان، همانند نسخه پیشین خود می باشد. شخصیت اصلی بازی قادر به جنگیدن نبوده و تنها راه دفاع از خود، فرار کردن و یا قایم شدن در مکان‌هایی از قبیل کمد، پشت دیوار و یا موانع فیزیکی است. همچنین شاهد دوربین دوست‌داشتنی‌مان نیز هستیم که این بار به سبب شغل Blake به عنوان یک فیلم‌بردار با آپشن های بیشتری در بازی قرار داده شده است. مواردی همچون زووم بیشتر، وضوح تصویر بهتر، شناسایی امواج صوتی در پی گرفتن رد قدم‌های اطرافیان و … از جمله قابلیت‌های دوربین بازی می‌باشد. باتری های حیاتی برای به کار انداختن حالت دید در شب دوربین نیز همچنان در بازی حضور دارند. از دیگر نکات جالب می‌توان به دید چشمان Blake اشاره کرد، وی فردی‌است عینکی برای همین اگر شما در حین دویدن بیافتید، دیدتان ضعیف می‌شود تا وقتی عینکتان را درست بکنید که خود ایده‌ای جالب به حساب می‌اید، کافی است تصور کنید که درحال فرار از دست یک هیولا هستید و ناگهان اولین نگرانی‌تان، درست کردن وضعیت عینک‌تان می‌شود.

محیط های بازی از تنوع بسیار خوبی بهره می‌برند، حال که در یک آبادی قرار داریم می‌توانید امکان کاوش محیط‌هایی همچون یک مدرسه، جنگل، مناطق نزدیک چاه آب و … را بدست آورید، باید اعتراف کرد که قدم زدن در یک مدرسه ارواح تجربه‌ای است به شدت ترسناک و لذت بخش! با آرامش و نفس های پی‌در‌پی قدم می‌زنید که ناگهان صدای جیغی از آن سوی راه‌رو به گوش می‌رسد. دو‌دل می‌شوید که آیا بروید یا نه و سرانجام با سرعت هرچه تمام می‌دوید و با مناظر بسیار عجیبی روبه‌رو می‌شوید. زنی آویخته به دار، دیوار های خونین و گودالی شیطانی به سوی ناکجا آباد! چیزی که از یک عنوان ترسناک باید انتظار داشت و این بازی از عهده‌اش برآمده است. برخلاف نسخه پیشین، این بار با روانی‌های جانی و انسان های عجیب‌الخلقه کمتر روبه‌رواییم و بیشتر نیروهای شیطانی را خواهیم دید، تصور کنید موجودی همانند یک زن با یک تبر بزرگ ناگهان شمارا به 2 نیمه تقسیم می‌کند و برای چندین لحظه سکوت اتاقتان را فرا می‌گیرد. آنجاست که می‌فهمید Outlast بازگشته، این‌بار ترسناک‌تر از همیشه.

سخن آخر

سبک وحشت‌، همواره یکی از ژانر‌های مورد علاقه سازندگان بازی بوده و خیلی از ما با عناوین ترسناک خاطرات زیادی داریم و در چنین شرایطی Outlast یکی از عناوینی خواهد بود که خاطراتی جدید برای شما رقم خواهد زد. این بازی هیچ‌چیز را برای تبدیل شدن به یک عنوان ترسناک ایده‌ال کم ندارد، داستانی جذاب، گیم‌پلی‌ای مهیج و نفس‌گیر (به معنای واقعی نفس‌گیر، خدا می‌داند در حین بازی فشار خونمان بر روی چند خواهد امد!) و موفق در القای حس وحشت به بازیکن؛ اگرچه ما تنها قادر به تجربه دموی این عنوان بودیم اما می‌توانم بگویم که اگر به موفقیت نسخه پیشین هم دست پیدا نکند، مطمئنا از دیگر عناوین ترسناک نسل فعلی چیزی کم نخواهد داشت. 

پیش‌ نمایشی بر Outlast 2

پیش نمایشی بر Watch Dogs 2

پیش نمایشی بر Watch Dogs 2

پیش نمایشی بر Watch Dogs 2

“به قلم حسین رضایی”

ایده یا پیاده سازی؟ دو مفهومی که امروز، روزگار در برابر هم قرارشان داد! گاهی این تضاد به حدی بالا می‌کشد که شکافی عمیق بین بازیسازان پدید می‌آید و فضایی دوقطبی بر صنعت گیم حکم‌فرما می‌شود. ایده، اجرا می‌خواهد، همانطور که کنسول، دسته می‌خواهد! پیاده‌سازی بدون هیچ ایده‌ای نیز عملاً نمی‌تواند در دریای فکرهای اجرایی نشده‌ امروز، حرفی برای گفتن داشته باشد. “واچ واگز” به عنوان یک بازی که ایده‌اش شایسته کف و خون قاطی‌کردن بود، می‌تواند مثال خوبی در این خصوص باشد. یک اجرای دست و پا شکسته و در نهایت عنوانی که نتوانست به آن‌جایی که باید، برسد. “واچ واگز” نشان می‌داد که یوبیسافت بعد از مدتی سرش به سنگ خورده‌است و می‌خواهد لکه‌های ننگی که بر پیشانی‌اش بیداد می‌کرد را پاک کند. این که به راحت‌ترین شکل ممکن بتوانیم بر حریم خصوصی مردم پادشاهی کنیم و با غرور بر این مسند تکیه دهیم، چیز ساده‌ای نیست. اما زمانی قضیه ساده می‌شود که همان مبحث پیاده‌سازی درست پیش می‌آید. “واچ واگز” شاید نهایتاً عنوانی نبود که به این هدف دست یابد، اما حداقلش پایه‌گذاری سری بازی بود که می‌توانست بعدها وسیله‌ای شود که یوبیسافت باهایش عرش را سیر کند. بازی ریشه‌اش محکم و استوار بود، اما شاخ و برگش چه؟ جوابش را می‌دانید فلِذا وقت را غنیمت می‌شماریم و به ادامه مطلب می‌پردازیم.

حرف در مورد “واچ واگز” بسیار است. اما همان بس که این ایده دست و پا شکسته هک و سایر المان‌های ناقص و عذاب آور  همراه با آن ژست‌های کذایی در برابر GTA که چند پیراهن بیشتر پاره کرده‌ بود باعث شد که دُم “واچ واگز” را روزگار قیچی کند. “واچ واگز” به شرکتی تکیه داده بود و فخر می‌فروخت که چند سالی می‌شود در استخر پر پول خود شیرجه می‌د و با سرعت‌نور شنا می‌کرد. در نتیجه این‌مورد که شاهد ظهور فرانچایزی جدید باشیم، حتی از طلوع کردن خوشید هم ممکن‌تر بود. این مورد هم خودش مایه امید بود و هم ناامیدی! ناامیدی‌اش را که خودتان خوب از بر هستید، اما امید چرا؟ چون نهمین شرکت ثروتمند ، سالیان پیش توانست با نسخه دوم AC، کم‌کاری‌های پدرش را جبران کند و انقلابی عظیم و بلوغی رسا در کل صنعت گیم پدید آورد. پس چرا “واچ واگز”، تتمه‌ی این رسالت نشود؟ و این چنین نیز شد! بازی برای به دست آوردن این رسالت، اولین گام را گذاشت و با معرفی‌ خوب خود روزنه‌های در قلب‌مان شکافت؛ آن‌هم بدون هایپ‌های پرزرق و برق! البته این مورد را نباید به پای تغییر سیاست‌های یوبیسافت بدانیم چرا که نسخه اول با آن‌هایپ‌هایش هفت پشت این سری را از این نظر تامین کرد. اگر می‌خواهید بدانید، “واچ واگز 2” دقیقاً‌ چه چیزی در چنته دارد، پس Scroll موس‌های‌تان را آماده کنید که گپ جالبی داریم!

دنیایی جدید

شیکاگو هم زیبا بود و هم تاریکی‌های تکنولوژی را به خوبی به رخ می‌کشید. پر بود از مناظر جالب، مردمانی که در خیابان به حدی غرق در تکنولوژی بودند که انگار داشتند پوکمن بازی می‌کردند! خلاصه آن که از بُعد فضاسازی در سطح مقبولی قرار داشت. اما با این اوصاف تمام شیره‌های وجودش در همان نسخه اول ته کشید و دیگر چیزی باقی نماند که نسخه دوم را بتواند رستگار کند! نسخه جدید شهری جدید می‌خواست، مردمانی جدید، تمدنی جدید، فرهنگی جدید و کلاً تازه! بعد از شیکاگو این بار ctOS، رفته است سراغ مهد تکنولوژی های سربه گردون سای اینک خفته در آمریکا، یعنی سان فرانسیسکو! سان فرانسیسکو اما علی رغم این‌که وسعتش را تنها یک علامت تعجب می‌تواند توصیف کند، قرار است یک دنیای پویاتر و زنده‌تر از شیکاگو را به گیمرها هدیه دهد.

“پل گلدن گیت” آن را به خاطر آورید، حساب کار دست‌تان می‌آید که با چه اعجوبه شهری روبرو هستیم. در تاریخ می‌گویند، سان فرانسیسکو یکی از بزرگترین تنوع‌های قومی و ملی را داراست. از چینی و ایتالیایی‌ها گرفته تا محله‌سیه چرده‌های آفریقایی و کله‌خراب‌های آمریکایی الاصل! پس چه فکر خوبی است که سازندگان بار و بندیل‌شان را جمع کرده‌اند و رفته‌اند به سوی سان فرانسیسکو! به خصوص این که مردمان این شهر به لطف بینا شدن یوبیسافت، زندگی طبیعیتری را در کوچه و خیابان دارند و شما را یک‌راست نزد دنیایی می‌فرستند که بزودی عالم واقعیت هم به آن بیمار می‌شود! بیچاره این مردمان سیه‌بخت و ننه مرده‌ که ….

یوبیسافت بی خیال آیدن می شود!

صبر کنید؛ می‌دانم که الحق مارکوس تیپ و قیافه‌اش و علل خصوص وقارش در قیاس با آیدن، همانند قیاس دزدهای دریایی سومالی  با داعش است. اما با این وجود، منکر این نباید بشویم که شخصیت آیدن آن‌گونه که باید و شاید، برای همه مخاطبان تو دل برو نبود و حالا مارکوس هالووی را می‌بینیم، یک سیه چرده طناز، چابک، بزن‌بهادر و عاشق خط و نشان کشیدن یا شاید بهتر است بگوییم لقمه بزرگ‌تر از دهان برداشتن! بحث خودمانیست، در نگاه اول، مارکوس به درد یک بازی جهان باز که حول محور هک بچرخد نمی‌خورد. هر هکری حتی از نوع نوبانه‌اش هم اندکی صلابت از سر و رویش می‌بارد، اما مارکوس در اولین نگاه فاقد این مورد است.

با این وجود اگر از زوایا و خفایا به قضیه نگاه کنیم متوجه می‌‌شویم که این‌ها صرفاً یک مشت فکت بدون محض خالص بر پایه چند نمایش دست و پا شکسته‌است و چه بسا مارکوس آن‌گونه نباشد که فکر می‌کنیم. یا حتی اگر هم باشد، در ادامه بازی سرش به سنگ بخورد و آقایی بشود برای خودش! چون که بالاخره همین فرد می‌خواهد شهر را از دست ctOS نجات دهد و هر چه باشد برای خودش کسیست! و این که در نظر داشته باشید که مارکوس داشته‌هایی دارد که آیدن برای‌ آن له له می‌زد. طنز خاص، گروهی‌زنده‌تر و با نشاط‌تر و هزاران خصوصیت اخلاقی برجسته! بزنیم به تخته، از لحاظ پارکور بازی‌ و لت و پار کردن دشمنان ماشالله برای خودش یک پا رب النوع آمادگی جسمانیست. خلاصه این که مارکوس می‌تواند دلیل خوبی برای بازی کردن “واچ واگز 2” باشد.

یوبیسافت، حسابدار استخدام می‌کند!

به این نکته هم قبلاً اشاره کردم که “واچ واگز” در خصوص هک عنوانی نسبتاً کامل است. اما همین هک، جداً یکی از عاملین به فراموشی سپردن نسخه اول بود. شاید شما هم مثل من می‌بودید و ترجیح می‌داید در چند فقره از مراحلش هک و تعلقات آن را ول کنید و به چسبید به همان اعمال گیمرپسندانه گذشته خودمان! خب به هر حال هر چیزی تا یک اندازه‌ای ظرفیت دارد. به خصوص این که ما با یک هک ساده‌ای و نه چندان پیچده‌ای روبرو بودیم! بازی با کمی مبالغه، در خصوص چند کلیک حوصله‌سربر تکراری و ساده در کنار سرکار گذاشتن و سرک کشیدن به زندگی مردم بود. نه یک هکری که دار دنیا زیر دستانش است و می‌تواند تا ته زندگی بقال و چقال را در بیاورد.

خبر خوش این است که باید نگرانی ها را دور بندازید! یوبیسافت برای این کار آستین بالا زده است، شما این‌بار دیگر دست‌تان باز نیست که هر کجا عشق‌تان کشید بروید و با جفت پا حریم خصوصی ملت را نابود کنید، بلکه سازندگان مرحمت نمودند و برای این بخش با اعمال یک نوار مربوط به هک، برای شما محدودیت‌هایی را اعمال کرده‌اند. نکته تیتر را حالا گرفتید؟ بله، این‌بار اما یوبیسافت برای کیسه خلیفه حسابدار گذاشته است و رسالتش را هم تکمیل کرده‌است و آپشن‌های هک کردن را گسترش داده‌ تا دست شما بازتر باشد. به عنوان مثالی کوچک، تصرف شما در هک ماشین این‌بار پا را فراتر گذاشته‌است و حتی می‌توانید با گوشی‌تان حرکتش دهید. یا در نوع دیگرش می‌توانید پلیس‌ها را به جان شخصی بندازید که آب‌تان با وی در یک جوی نمی‌رود. در کل شاید هم واقعاً سیستم هک کردن بازی آسان نشده باشد اما خوبی کار این است که گستردگی بیشتر آن و محدودیتش باعث می‌شود که زمان بیشتری را صرف آن کنیم.

این‌بار واقعاً رانندگی به تن‌تان می‌چسبد!

واژه دروغ زمانی معنا می‌گیرد و عمق فاجعه را نشان می‌دهد که در کنار یوبیسافت بیاید و این افتخار نصیبش شود. فلش بک بزنیم به سال 2012، یعنی زمانی که یوبیسافت حتی برای راکستار خط و نشان می‌کشید و به دارایی‌های  خود می‌نازید. بیش از هر چیزی، آن موردی که یوبیسافت را به عرش می‌برد چیزی نبود جز افتخار کنسل کردن ساخت Driver جدید و تبدیلش به “واچ واگز” فعلی! این سخن یوبیسافت که “واچ واگز” در ابتدا Driver جدید بوده‌است و بنا به دلایلی تغییر ماهیت داده، تبدیل به مایه مباهاتی برای وی شده بود. آن‌قدر با شجاعت در خصوص رانندگی شعر می سرایید، که گویی روح Need for Speed خدا بیامرز در “واچ واگز” دمیده‌شده‌است.

اما زهی خیال باطل و افسوس از دست این یوبیسافت که لذت سیر و سیاحت در شیکاگو را با آن سیستم مزخرف هندلینگ بازی و کلی ایرادات دیگر در این بخش را از ما دریغ کرد. گناهی نابخشودنی است؛ خصوصاً آن که به امید یک تجربه عالی به سراغ آن بروید و بعدش به اندازه کودتاچیان ترکیه تو ذوق بخورید. این‌بار یوبیسافت اما قول داده‌است که این بخش را واکاوی کند و یک چیز خوب از آن در بیاورد. می‌دانم؛ الان از خود می‌پرسید که این کمپانی شاید یک روده‌راست تو شکمش نباشد! در پاسخ باید بگویم که اولاً یک روده‌راست را حداقل دارد. اما توضیح این‌که، چرا الان به رانندگی‌گیر داده‌ام؛ یوبیسافت به طور رسمی تایید نمود که برای رانندگی بازی موتوری جدید تعبیه کرده‌است تا در نهایت، آن چیزی نصیب‌تان شود که انتظارش را دارید!

پارکوربازی؛ این بار خیلی بهتر از قبل!

یوبیسافت است دیگر، گاهی دلش می‌خواهد از این یکی بازی خود کپی(!) و در بازی دیگرش پیست کند. البته برای نسخه اول “واچ واگز” این فرایند ابترتر از آن چیزی بود که فکرش را می‌کردیم. یوبیسافت می‌گفت، آیدن می‌تواند مثل یک اساسین مردن باشد، بر فراز شیکاگو  بپرد و قدرتش را بخ رخ بکشد. اما فی‌الواقع در قیاس با AC تفاوت‌ها و محدودیت‌های بسیار زیادی داشت.  شما نمی‌توانستید با آن گستردگی بالارفتن از ساختمان‌ها و یا پارکو AC روبرو باشید. به جای‌ آن صرفاً در محدوده‌ای خاص، حق این را داشتید که از فلان مانع بالا پرید، آن هم نه در همه شرایط و اگر باگ‌های بازی اسیرتان نمی‌کرد! اما در نسخه جدید کاملاً عیان است که سیستم پارکور بازی با توجه به چاپکی مارکوس، دست‌خوش تغییرات شگرفی شده‌است و چه بسا بیشتر از AC با آن مشعوف شویم.

مخفی‌کاری بهتر و در کل، طراحی مراحل هوشمندانه‌تر!

طراحی مراحل “واچ واگز” با توجه به ایده‌ هک کردن خیلی خیلی می‌توانست گیراتر از آن چیزی که بود خود را به رخ بکشد. ببینید، ما جز چند مورد هک ساختمان و سرورها و یا آن حالت استراتژیک بازی به مدد هک، که به نوبه خودشان لذت بخش بودند، چیز دهن‌صاف‌کننده‌تری را نداشتیم. در عموم مراحل این فرایند بود، گوشی‌خود را در بیاور، فلان چیز را یواشکی هک کن، و در حالی که صورتت میعادگاه خشم بود پیشروی کن، اگر دشمنانت متوجه شدن با تفنگ از خجالت‌شان در بیا و فرار کن. گذشته از این که چنین ماموریت‌هایی گاهاً به غایت کلیشه می‌رسیدند، بازی برخلاف نام و رسمش، آنچنان هم آزادی عمل نداشت. یعنی سازندگان با چماق روی‌ سر‌تان بودند که فلان جا یا نهایتاش دو تا از فلان‌جان‌ها را حتماً کن که ببینی چه ایده خفنی برای بازی‌مان زده‌ایم. نسخه دوم فی‌الظاهر قرار است متفاوت از این جور سبک و سیاق لول دیزاین ظاهر شود. از آن‌جایی که گستردگی هک بیشتر شده است، آزادی عمل هم بیشتر شده‌است و هم بازی از فاز کلیشه‌ای دور شده و هم این که از حیث لول دیزاین و به تبعیت آن، مخفیکاری، به سطح بالاتری از کیفیت هم رسیده‌است. خصوصاً این که به مدد ابزار جدید کوچک جثه دیدمخفیانه عر ش‌سیر‌کن، می‌توانید محیط را بهتر از قبل تشخیص دهید و با آشنایی بهتری به آغوش هک بروید.

با خیال تخت، خودتان را بسازید!

اصولاً بازی‌جهان باز یعنی شخصی‌سازی! یادم است زمانی که نقدهای GTA:SA می‌آمد منتقدان حتی‌ بیشتر از دنیای کامل بازی، به شخصی‌سازی خارق‌العاده آن چسبیده‌ بودند و مدام تحسین می‌کردند. “واچ واگز” از این نظر تهی نبود اما واقعاً در درجه‌ای که بشود به خاطرش کنسول یا سیستم را روشن کرد و به تجربه دوباره بازی پرداخت، قرار نداشت. طبق گفته سازندگان، این‌بار شما شاهد تنوع بسیاری در تیپ و شخصیت مارکوس خواهید بود. انواع و اقسام لباس و آپشن‌های بی‌نظیر و صدالبته متنوع برای وی پیاده شده است. علاوه‌بر آن، طبق شایعات، حتی ماشین‌ها نیز می‌توانند مزین به اسپورت شوند.

 و بازگشت یک co-op واقعی!

و اما دیگر نکته خوب این بازی، وجود co-op به صورتی بسیار منظم و یکدست است. شاید بپرسید اینی که گفتم یعنی چه؟ ببینید، همانطور که می دانید شما عضو گروه  DedSec هستید. حال ممکن است در کوچه و خیابان با یکی از هم گروهی های خود برخورد کنید. و اینجاست که در دست هم می دهید به مهر، سان فرانسیسکو خود را کنید ویران! اگر دودوتا چهارتا کنیم، درمیابیم که همین حالت می تواند یکی از بزرگترین دلایل ما برای انتظار بازی و حتی تجربه کردن آن باشد.

مجلس تمام شد و به آخر رسید همه سخن، و ما همچنان حیران از سرنوشت “واچ واگز” هستیم. آیا باز هم میخواهیم همان آش AC را با همان کاسه میل کنیم و یا این بار قرار است آشپز عوض شود؟ جمع خودمانیست؛ این یوبیسافت، پول آشپز جدید را که دارد، ولی عوالم آن جداست و کلاً برای اینچنین کارهایی خستست! خدا را چه دیده اید؛ شاید “واچ واگز”” همانی شد که نسخه اول در رسیدن به آن عاجز بود. علی ای حال، این مطلب را نگاشتم که روزنه هایی در دل ما وجود داشته باشد، مبنی بر این که واقعاً یوبیسافت شاید سرش سنگ خورده باشد.

Watch Dogs 2 در پردیس گیم:

پیش نمایشی بر Watch Dogs 2

(image)

پیش نمایشی بر Watch Dogs 2

“به قلم حسین رضایی”

ایده یا پیاده سازی؟ دو مفهومی که امروز، روزگار در برابر هم قرارشان داد! گاهی این تضاد به حدی بالا می‌کشد که شکافی عمیق بین بازیسازان پدید می‌آید و فضایی دوقطبی بر صنعت گیم حکم‌فرما می‌شود. ایده، اجرا می‌خواهد، همانطور که کنسول، دسته می‌خواهد! پیاده‌سازی بدون هیچ ایده‌ای نیز عملاً نمی‌تواند در دریای فکرهای اجرایی نشده‌ امروز، حرفی برای گفتن داشته باشد. “واچ واگز” به عنوان یک بازی که ایده‌اش شایسته کف و خون قاطی‌کردن بود، می‌تواند مثال خوبی در این خصوص باشد. یک اجرای دست و پا شکسته و در نهایت عنوانی که نتوانست به آن‌جایی که باید، برسد. “واچ واگز” نشان می‌داد که یوبیسافت بعد از مدتی سرش به سنگ خورده‌است و می‌خواهد لکه‌های ننگی که بر پیشانی‌اش بیداد می‌کرد را پاک کند. این که به راحت‌ترین شکل ممکن بتوانیم بر حریم خصوصی مردم پادشاهی کنیم و با غرور بر این مسند تکیه دهیم، چیز ساده‌ای نیست. اما زمانی قضیه ساده می‌شود که همان مبحث پیاده‌سازی درست پیش می‌آید. “واچ واگز” شاید نهایتاً عنوانی نبود که به این هدف دست یابد، اما حداقلش پایه‌گذاری سری بازی بود که می‌توانست بعدها وسیله‌ای شود که یوبیسافت باهایش عرش را سیر کند. بازی ریشه‌اش محکم و استوار بود، اما شاخ و برگش چه؟ جوابش را می‌دانید فلِذا وقت را غنیمت می‌شماریم و به ادامه مطلب می‌پردازیم.

حرف در مورد “واچ واگز” بسیار است. اما همان بس که این ایده دست و پا شکسته هک و سایر المان‌های ناقص و عذاب آور  همراه با آن ژست‌های کذایی در برابر GTA که چند پیراهن بیشتر پاره کرده‌ بود باعث شد که دُم “واچ واگز” را روزگار قیچی کند. “واچ واگز” به شرکتی تکیه داده بود و فخر می‌فروخت که چند سالی می‌شود در استخر پر پول خود شیرجه می‌د و با سرعت‌نور شنا می‌کرد. در نتیجه این‌مورد که شاهد ظهور فرانچایزی جدید باشیم، حتی از طلوع کردن خوشید هم ممکن‌تر بود. این مورد هم خودش مایه امید بود و هم ناامیدی! ناامیدی‌اش را که خودتان خوب از بر هستید، اما امید چرا؟ چون نهمین شرکت ثروتمند ، سالیان پیش توانست با نسخه دوم AC، کم‌کاری‌های پدرش را جبران کند و انقلابی عظیم و بلوغی رسا در کل صنعت گیم پدید آورد. پس چرا “واچ واگز”، تتمه‌ی این رسالت نشود؟ و این چنین نیز شد! بازی برای به دست آوردن این رسالت، اولین گام را گذاشت و با معرفی‌ خوب خود روزنه‌های در قلب‌مان شکافت؛ آن‌هم بدون هایپ‌های پرزرق و برق! البته این مورد را نباید به پای تغییر سیاست‌های یوبیسافت بدانیم چرا که نسخه اول با آن‌هایپ‌هایش هفت پشت این سری را از این نظر تامین کرد. اگر می‌خواهید بدانید، “واچ واگز 2” دقیقاً‌ چه چیزی در چنته دارد، پس Scroll موس‌های‌تان را آماده کنید که گپ جالبی داریم!

(image)

دنیایی جدید

شیکاگو هم زیبا بود و هم تاریکی‌های تکنولوژی را به خوبی به رخ می‌کشید. پر بود از مناظر جالب، مردمانی که در خیابان به حدی غرق در تکنولوژی بودند که انگار داشتند پوکمن بازی می‌کردند! خلاصه آن که از بُعد فضاسازی در سطح مقبولی قرار داشت. اما با این اوصاف تمام شیره‌های وجودش در همان نسخه اول ته کشید و دیگر چیزی باقی نماند که نسخه دوم را بتواند رستگار کند! نسخه جدید شهری جدید می‌خواست، مردمانی جدید، تمدنی جدید، فرهنگی جدید و کلاً تازه! بعد از شیکاگو این بار ctOS، رفته است سراغ مهد تکنولوژی های سربه گردون سای اینک خفته در آمریکا، یعنی سان فرانسیسکو! سان فرانسیسکو اما علی رغم این‌که وسعتش را تنها یک علامت تعجب می‌تواند توصیف کند، قرار است یک دنیای پویاتر و زنده‌تر از شیکاگو را به گیمرها هدیه دهد.

“پل گلدن گیت” آن را به خاطر آورید، حساب کار دست‌تان می‌آید که با چه اعجوبه شهری روبرو هستیم. در تاریخ می‌گویند، سان فرانسیسکو یکی از بزرگترین تنوع‌های قومی و ملی را داراست. از چینی و ایتالیایی‌ها گرفته تا محله‌سیه چرده‌های آفریقایی و کله‌خراب‌های آمریکایی الاصل! پس چه فکر خوبی است که سازندگان بار و بندیل‌شان را جمع کرده‌اند و رفته‌اند به سوی سان فرانسیسکو! به خصوص این که مردمان این شهر به لطف بینا شدن یوبیسافت، زندگی طبیعیتری را در کوچه و خیابان دارند و شما را یک‌راست نزد دنیایی می‌فرستند که بزودی عالم واقعیت هم به آن بیمار می‌شود! بیچاره این مردمان سیه‌بخت و ننه مرده‌ که ….

(image)

یوبیسافت بی خیال آیدن می شود!

صبر کنید؛ می‌دانم که الحق مارکوس تیپ و قیافه‌اش و علل خصوص وقارش در قیاس با آیدن، همانند قیاس دزدهای دریایی سومالی  با داعش است. اما با این وجود، منکر این نباید بشویم که شخصیت آیدن آن‌گونه که باید و شاید، برای همه مخاطبان تو دل برو نبود و حالا مارکوس هالووی را می‌بینیم، یک سیه چرده طناز، چابک، بزن‌بهادر و عاشق خط و نشان کشیدن یا شاید بهتر است بگوییم لقمه بزرگ‌تر از دهان برداشتن! بحث خودمانیست، در نگاه اول، مارکوس به درد یک بازی جهان باز که حول محور هک بچرخد نمی‌خورد. هر هکری حتی از نوع نوبانه‌اش هم اندکی صلابت از سر و رویش می‌بارد، اما مارکوس در اولین نگاه فاقد این مورد است.

با این وجود اگر از زوایا و خفایا به قضیه نگاه کنیم متوجه می‌‌شویم که این‌ها صرفاً یک مشت فکت بدون محض خالص بر پایه چند نمایش دست و پا شکسته‌است و چه بسا مارکوس آن‌گونه نباشد که فکر می‌کنیم. یا حتی اگر هم باشد، در ادامه بازی سرش به سنگ بخورد و آقایی بشود برای خودش! چون که بالاخره همین فرد می‌خواهد شهر را از دست ctOS نجات دهد و هر چه باشد برای خودش کسیست! و این که در نظر داشته باشید که مارکوس داشته‌هایی دارد که آیدن برای‌ آن له له می‌زد. طنز خاص، گروهی‌زنده‌تر و با نشاط‌تر و هزاران خصوصیت اخلاقی برجسته! بزنیم به تخته، از لحاظ پارکور بازی‌ و لت و پار کردن دشمنان ماشالله برای خودش یک پا رب النوع آمادگی جسمانیست. خلاصه این که مارکوس می‌تواند دلیل خوبی برای بازی کردن “واچ واگز 2” باشد.

(image)

یوبیسافت، حسابدار استخدام می‌کند!

به این نکته هم قبلاً اشاره کردم که “واچ واگز” در خصوص هک عنوانی نسبتاً کامل است. اما همین هک، جداً یکی از عاملین به فراموشی سپردن نسخه اول بود. شاید شما هم مثل من می‌بودید و ترجیح می‌داید در چند فقره از مراحلش هک و تعلقات آن را ول کنید و به چسبید به همان اعمال گیمرپسندانه گذشته خودمان! خب به هر حال هر چیزی تا یک اندازه‌ای ظرفیت دارد. به خصوص این که ما با یک هک ساده‌ای و نه چندان پیچده‌ای روبرو بودیم! بازی با کمی مبالغه، در خصوص چند کلیک حوصله‌سربر تکراری و ساده در کنار سرکار گذاشتن و سرک کشیدن به زندگی مردم بود. نه یک هکری که دار دنیا زیر دستانش است و می‌تواند تا ته زندگی بقال و چقال را در بیاورد.

خبر خوش این است که باید نگرانی ها را دور بندازید! یوبیسافت برای این کار آستین بالا زده است، شما این‌بار دیگر دست‌تان باز نیست که هر کجا عشق‌تان کشید بروید و با جفت پا حریم خصوصی ملت را نابود کنید، بلکه سازندگان مرحمت نمودند و برای این بخش با اعمال یک نوار مربوط به هک، برای شما محدودیت‌هایی را اعمال کرده‌اند. نکته تیتر را حالا گرفتید؟ بله، این‌بار اما یوبیسافت برای کیسه خلیفه حسابدار گذاشته است و رسالتش را هم تکمیل کرده‌است و آپشن‌های هک کردن را گسترش داده‌ تا دست شما بازتر باشد. به عنوان مثالی کوچک، تصرف شما در هک ماشین این‌بار پا را فراتر گذاشته‌است و حتی می‌توانید با گوشی‌تان حرکتش دهید. یا در نوع دیگرش می‌توانید پلیس‌ها را به جان شخصی بندازید که آب‌تان با وی در یک جوی نمی‌رود. در کل شاید هم واقعاً سیستم هک کردن بازی آسان نشده باشد اما خوبی کار این است که گستردگی بیشتر آن و محدودیتش باعث می‌شود که زمان بیشتری را صرف آن کنیم.

(image)

این‌بار واقعاً رانندگی به تن‌تان می‌چسبد!

واژه دروغ زمانی معنا می‌گیرد و عمق فاجعه را نشان می‌دهد که در کنار یوبیسافت بیاید و این افتخار نصیبش شود. فلش بک بزنیم به سال 2012، یعنی زمانی که یوبیسافت حتی برای راکستار خط و نشان می‌کشید و به دارایی‌های  خود می‌نازید. بیش از هر چیزی، آن موردی که یوبیسافت را به عرش می‌برد چیزی نبود جز افتخار کنسل کردن ساخت Driver جدید و تبدیلش به “واچ واگز” فعلی! این سخن یوبیسافت که “واچ واگز” در ابتدا Driver جدید بوده‌است و بنا به دلایلی تغییر ماهیت داده، تبدیل به مایه مباهاتی برای وی شده بود. آن‌قدر با شجاعت در خصوص رانندگی شعر می سرایید، که گویی روح Need for Speed خدا بیامرز در “واچ واگز” دمیده‌شده‌است.

اما زهی خیال باطل و افسوس از دست این یوبیسافت که لذت سیر و سیاحت در شیکاگو را با آن سیستم مزخرف هندلینگ بازی و کلی ایرادات دیگر در این بخش را از ما دریغ کرد. گناهی نابخشودنی است؛ خصوصاً آن که به امید یک تجربه عالی به سراغ آن بروید و بعدش به اندازه کودتاچیان ترکیه تو ذوق بخورید. این‌بار یوبیسافت اما قول داده‌است که این بخش را واکاوی کند و یک چیز خوب از آن در بیاورد. می‌دانم؛ الان از خود می‌پرسید که این کمپانی شاید یک روده‌راست تو شکمش نباشد! در پاسخ باید بگویم که اولاً یک روده‌راست را حداقل دارد. اما توضیح این‌که، چرا الان به رانندگی‌گیر داده‌ام؛ یوبیسافت به طور رسمی تایید نمود که برای رانندگی بازی موتوری جدید تعبیه کرده‌است تا در نهایت، آن چیزی نصیب‌تان شود که انتظارش را دارید!

(image)

پارکوربازی؛ این بار خیلی بهتر از قبل!

یوبیسافت است دیگر، گاهی دلش می‌خواهد از این یکی بازی خود کپی(!) و در بازی دیگرش پیست کند. البته برای نسخه اول “واچ واگز” این فرایند ابترتر از آن چیزی بود که فکرش را می‌کردیم. یوبیسافت می‌گفت، آیدن می‌تواند مثل یک اساسین مردن باشد، بر فراز شیکاگو  بپرد و قدرتش را بخ رخ بکشد. اما فی‌الواقع در قیاس با AC تفاوت‌ها و محدودیت‌های بسیار زیادی داشت.  شما نمی‌توانستید با آن گستردگی بالارفتن از ساختمان‌ها و یا پارکو AC روبرو باشید. به جای‌ آن صرفاً در محدوده‌ای خاص، حق این را داشتید که از فلان مانع بالا پرید، آن هم نه در همه شرایط و اگر باگ‌های بازی اسیرتان نمی‌کرد! اما در نسخه جدید کاملاً عیان است که سیستم پارکور بازی با توجه به چاپکی مارکوس، دست‌خوش تغییرات شگرفی شده‌است و چه بسا بیشتر از AC با آن مشعوف شویم.

(image)

مخفی‌کاری بهتر و در کل، طراحی مراحل هوشمندانه‌تر!

طراحی مراحل “واچ واگز” با توجه به ایده‌ هک کردن خیلی خیلی می‌توانست گیراتر از آن چیزی که بود خود را به رخ بکشد. ببینید، ما جز چند مورد هک ساختمان و سرورها و یا آن حالت استراتژیک بازی به مدد هک، که به نوبه خودشان لذت بخش بودند، چیز دهن‌صاف‌کننده‌تری را نداشتیم. در عموم مراحل این فرایند بود، گوشی‌خود را در بیاور، فلان چیز را یواشکی هک کن، و در حالی که صورتت میعادگاه خشم بود پیشروی کن، اگر دشمنانت متوجه شدن با تفنگ از خجالت‌شان در بیا و فرار کن. گذشته از این که چنین ماموریت‌هایی گاهاً به غایت کلیشه می‌رسیدند، بازی برخلاف نام و رسمش، آنچنان هم آزادی عمل نداشت. یعنی سازندگان با چماق روی‌ سر‌تان بودند که فلان جا یا نهایتاش دو تا از فلان‌جان‌ها را حتماً کن که ببینی چه ایده خفنی برای بازی‌مان زده‌ایم. نسخه دوم فی‌الظاهر قرار است متفاوت از این جور سبک و سیاق لول دیزاین ظاهر شود. از آن‌جایی که گستردگی هک بیشتر شده است، آزادی عمل هم بیشتر شده‌است و هم بازی از فاز کلیشه‌ای دور شده و هم این که از حیث لول دیزاین و به تبعیت آن، مخفیکاری، به سطح بالاتری از کیفیت هم رسیده‌است. خصوصاً این که به مدد ابزار جدید کوچک جثه دیدمخفیانه عر ش‌سیر‌کن، می‌توانید محیط را بهتر از قبل تشخیص دهید و با آشنایی بهتری به آغوش هک بروید.

(image)

با خیال تخت، خودتان را بسازید!

اصولاً بازی‌جهان باز یعنی شخصی‌سازی! یادم است زمانی که نقدهای GTA:SA می‌آمد منتقدان حتی‌ بیشتر از دنیای کامل بازی، به شخصی‌سازی خارق‌العاده آن چسبیده‌ بودند و مدام تحسین می‌کردند. “واچ واگز” از این نظر تهی نبود اما واقعاً در درجه‌ای که بشود به خاطرش کنسول یا سیستم را روشن کرد و به تجربه دوباره بازی پرداخت، قرار نداشت. طبق گفته سازندگان، این‌بار شما شاهد تنوع بسیاری در تیپ و شخصیت مارکوس خواهید بود. انواع و اقسام لباس و آپشن‌های بی‌نظیر و صدالبته متنوع برای وی پیاده شده است. علاوه‌بر آن، طبق شایعات، حتی ماشین‌ها نیز می‌توانند مزین به اسپورت شوند.

(image)

 و بازگشت یک co-op واقعی!

و اما دیگر نکته خوب این بازی، وجود co-op به صورتی بسیار منظم و یکدست است. شاید بپرسید اینی که گفتم یعنی چه؟ ببینید، همانطور که می دانید شما عضو گروه  DedSec هستید. حال ممکن است در کوچه و خیابان با یکی از هم گروهی های خود برخورد کنید. و اینجاست که در دست هم می دهید به مهر، سان فرانسیسکو خود را کنید ویران! اگر دودوتا چهارتا کنیم، درمیابیم که همین حالت می تواند یکی از بزرگترین دلایل ما برای انتظار بازی و حتی تجربه کردن آن باشد.

مجلس تمام شد و به آخر رسید همه سخن، و ما همچنان حیران از سرنوشت “واچ واگز” هستیم. آیا باز هم میخواهیم همان آش AC را با همان کاسه میل کنیم و یا این بار قرار است آشپز عوض شود؟ جمع خودمانیست؛ این یوبیسافت، پول آشپز جدید را که دارد، ولی عوالم آن جداست و کلاً برای اینچنین کارهایی خستست! خدا را چه دیده اید؛ شاید “واچ واگز”” همانی شد که نسخه اول در رسیدن به آن عاجز بود. علی ای حال، این مطلب را نگاشتم که روزنه هایی در دل ما وجود داشته باشد، مبنی بر این که واقعاً یوبیسافت شاید سرش سنگ خورده باشد.

Watch Dogs 2 در پردیس گیم:

(image)

پیش نمایشی بر Watch Dogs 2