Tagچه

آیپد جدید اپل تا چه حد «جدید» است؟ iFixit پاسخ می دهد

آیپد جدید اپل تا چه حد «جدید» است؟ iFixit پاسخ می دهد

با معرفی آیپد جدید ۳۲۹ دلاری اپل در سال گذشته، بسیاری به این نتیجه رسیدند که این محصول هیچ تفاوت خاصی با آیپد ایر سال ۲۰۱۳ ندارد.

مجهز بودن این تبلت به چیپست A9 (معرفی شده در اواخر سال ۲۰۱۵) کاربران را به این نتیجه رساند که احتمالاً سخت افزار آیپد جدید متشکل از قطعات مختلف با درجه «قدیمی بودن» متفاوت است.

گروه iFixit برای رفع چنین ابهاماتی دست به کالبد شکافی آیپد جدید شرکت اپل زده است. به طور خلاصه در این بررسی مشخص شد که ما با آیپد ایری مواجهیم که علاوه بر ارتقای چیپست، مجهز به سنسور اثر انگشت و یک نمایشگر با روشنایی بیشتر شده است. البته برخی تغییرات بسیار جزئی تر هم وجود دارند، اما نتیجه باز همان است که اشاره شد.

میزان شباهت ها به حدی است که iFixit موفق شد دیجیتایزر آیپد جدید را با موفقیت روی آیپد ایر ۱ نصب نماید، ضمن این که نمایشگر LCD آیپد جدید هم روی آیپد ایر نسخه اول به خوبی کار می کند. گرچه بررسی ها نشان می دهد که به لطف بازطراحی قطعات تشکیل دهنده، نمایشگر آیپد جدید ۴۴ درصد نسبت به نمایشگر آیپد ایر ۲ روشن تر است. باتری های دو گجت نیز کاملاً یکسان هستند.

البته از یک دیدگاه چنین تصمیمی از جانب اپل کاملاً درست و هوشمندانه به نظر می رسد. این شرکت علاقه ای به تولید محصولات میان رده و ضعیف ندارد، بنابراین از طریق چنین ترفندهایی می توان اقدام به تولید محصولی نمود که در عین داشتن کارایی و قدرت کافی، از قیمت نسبتاً پایینی نیز برخوردار باشد.

The post appeared first on .

آیپد جدید اپل تا چه حد «جدید» است؟ iFixit پاسخ می دهد

برای جذب مشتری چه نکاتی را در نظر بگیریم؟

برای جذب مشتری چه نکاتی را در نظر بگیریم؟

کسب و کار شما زمانی موفق و جاودان می شود که مشتری از محصولات یا خدمات تان استقبال کند. در هند، جمله ای از ماهاتما گاندی بر درب اکثر مغازه ها نوشته شده:

مهم ترین شخص کار تان، مشتری است. مشتری با دادن فرصت خدمت به او، بیشترین لطف را به شما می کند.

از این رو رفتارهایی که باعث راحتی و خوشایند مشتری می شوند را باید بیاموزید:

  • گفتن: «آیا می توانم به شما کمک کنم؟»

با لبخند از مشتری های تان استقبال و آنها را به فروشنده ی مورد نظرشان هدایت کنید. در صورت دریافت تماس از مشتری، با سلام و صبح بخیر و … شروع کنید. سپس ببینید که چه کمکی می توانید به او کنید؟

  • راهنمایی مشتری در خرید

ممکن است مشتری ها در خرید محصولی شک داشته باشند. اگر برندی که می خواهند را در اختیار ندارید می توانید برند دیگری را پیشنهاد دهید.

  • مدیریت شکایت مشتری

اگر مشتری از محصول یا خدمات شما راضی نیست یا تمایل دارد محصول را تعویض کند یا برگرداند، بدون هیچ سرزنش و شکایتی این کار را انجام دهید. به خاطر اشتباهی که کرده اید عذرخواهی و اگر اشتباه رخ داده شده به دلیل استفاده ی نادرست از محصول است او را هدایت کنید.

  • ایمیل زدن

بعد از هر خرید مشتری، برای تشکر به او ایمیل بزنید و محصولات جدید را نیز معرفی کنید. همچنین به سوالات مشتری به سرعت جواب دهید و او را منتظر نگذارید.

  • طراحی داخلی

مشتری ها از طراحی گرم و صمیمی مغازه خوششان می آید. البته منظور این نیست که از گران ترین دکور استفاده کنید بلکه با کمی خلاقیت می توانید دکورهای زیبایی طراحی کنید.

  • مکانی برای نشستن و استراحت

در برخی مکان ها مشتری به زمان بیشتری برای انتخاب نیاز دارد. اگر جایی برای نشستن آنها در نظر گرفته باشید احتمال خریدشان بیشتر می شود.

  • آموزش مشتری

مواردی را درباره ی برند یا محصول به مشتری بیاموزید که در جای دیگری نمی تواند آن را بیابد. مثلا اگر محصول شما غذایی است می توانید نکته ای راجع به نحوه ی بهتر پخت آن بگویید.

The post appeared first on .

برای جذب مشتری چه نکاتی را در نظر بگیریم؟

در انتخاب یک موبایل میان رده خوب چه مواردی را در نظر بگیریم؟

در انتخاب یک موبایل میان رده خوب چه مواردی را در نظر بگیریم؟

در شرایط کنونی انتخاب یک موبایل پرچمدار کار بسیار ساده ایست و پیامدهای انتخاب ناآگانه چنین اسمارت فون هایی نیز در کمترین میزان خودش قرار دارد؛ بدان معنا که شما هر دستگاهی را از هر برندی که تهیه کنید می توانید انتظار بالاترین عملکرد، یکی از بهترین دوربین ها و مجموعه از برترین امکانات و قابلیت ها را از آن داشته باشید.

در واقع، سوال اصلی که در زمان خرید یک موبایل پرچمدار باید پاسخ داده شود این است که دستگاه چه مزایایی نسبت به دیگری دارد و به لحاظ طراحی و امکانات نرم افزاری برتری هایش در قیاس با محصول شرکت دیگر کدامند؟

اما در مورد موبایل های ارزان تر، باید بگوییم که گزینه های موجود بیشتر و انتخاب دشوارتر است. گاهی اوقات استفاده از یک چیپست ارزان قیمت می تواند تجربه روزانه کاربران چنین اسمارت فون هایی را به شدت تخریب کند یا حتی عکس های گرفته شده با دوربین شان آنقدر بی کیفیت باشد که کاربر را از خرید پشیمان کند. در برخی موارد هم نرم افزار یک موبایل بسیاری از جدیدترین امکانات اضافه شده به اندروید را ندارد که این مساله به شدت برای فرد دردسر آفرین می شود.

در ادامه این مطلب قصد داریم نکاتی را برای انتخاب یک موبایل ارزان قیمت اما خوب با شما در میان بگذاریم. با ما همراه باشید.

پردازنده اهمیت دارد

چیپست موبایل شما همان قطعه ایست که انجام تقریبا تمامی امور را بر عهده دارد و در نتیجه اگر نمی خواهید تجربه ای ناامید کننده را در زمان کار با آن داشته باشید یا از انتظار کشیدن برای باز شدن اپلیکیشن هایتان بیزارید، بهتر است بیشترین توجه را معطوف به این قطعه کنید.

عمده تلفن های همراه ارزان قیمت همراه با هسته های پردازشی Cortex-A53 از شرکت ARM عرضه می شوند که مصرف انرژی پایینی هم دارند. این هسته ها به خودی خودی عملکرد چندان مطلوبی ندارند و حتی در پیکره بندی چهار هسته ای نیز در مالتی تسکینگ ضعیف عمل می کنند. با این حال، ترکیب بندی هشت هسته ای از Cortex-A53 توان کافی برای اجرای اغلب تسک ها را تامین می کند.

بنابراین، پیکره بندی هشت هسته ای اولین چیزی است که باید در زمان انتخاب پردازنده مد نظر داشته باشید. نکته دیگر آنکه هر چیپست دیگری که هسته های Kryo کوالکام یا دیگر هسته های قدرتمند شرکت ARM به نام های A57، A72 و A73 را داشته باشد بدون هیچگونه نگرانی عمل می کند و شما را در مالتی تسکینگ یا گیمینگ ناامید نمی کند.

اگر گیمر هستید لازم است در کنار این موضوع به واحد پردازنده گرافیکی دستگاه (همان GPU) نیز توجه نمایید و در نظر داشته باشید که از انتخاب چیپ های گرافیکی میان رده یا حتی پرچمدار مربوط به سه یا چهار سال پیش خودداری نمایید. در واقع چیپ های میان رده امروزی از پرچمداران دیروزی خیلی بهتر عمل می کنند.

به عنوان یک قانون کلی در نظر داشته باشید که چیپست های سری 6XX اسنپدراگون یا بالاتر تجربه خوبی را در زمان مرور وب و اجرای بازی های اولیه برایتان فراهم می کنند. چیپست های P20 و X20 مدیاتک، سری هشت هسته ای اگزینوس 7 سامسونگ و همچنین کایرین 935 های سیلیکون یا مدل های بهتر نیز برای طیف وسیعی از کاربران معمولی مناسبند.

حافظه، حافظه و حافظه

در کنار چیپست، نیم دیگری از عملکرد یک موبایل به رم آن بستگی دارد و خوشبختانه این قطعه در برهه کنونی قیمت بسیار پایینی دارد و با پرداخت یک مبلغ منطقی می توان اسمارت فون هایی همراه با 2، 3 و یا 4 گیگابات رم تهیه کرد.

حداقل میزان رم پیشنهادی برای تلفن های همراه دو گیگابایت است اما توصیه می شود اگر توان پرداخت دارید، موبایلی همراه با سه گیگابایت رم را برای تجربه بهتر در زمینه مالتی تسکینگ خریداری کنید.

برای ذخیره سازی اپلیکیشن، عکس، موسیقی، ویدیو و هرآنچه که می خواهید، به میزان کافی حافظه داخلی نیز نیاز دارید. جدول زیر به خوبی نشان می دهد که روی هر میزان از حافظه داخلی چه مقدار محتوا می توانید ذخیره سازی نمایید و نکته مهمی که نباید فراموش کنید این است که اگر موبایل انتخابی تان به درگاه کارت حافظه مجهز باشد این ارقام نیز متغیر خواهند بود.

حداقل میزان پیشنهادی برای حافظه داخلی برابر با 16 گیگابایت است که فضای کافی برای ذخیره سازی اپلیکیشن های مرسوم، موسیقی دلخواه و کالکشن عکس های شما را فراهم می آورد. حال اگر این میزان را به 32 گیگابایت افزایش دهید، آنگاه فضای لازم برای نگهداری تعدادی از قسمت های سریال تلویزیونی مورد علاقه تان و همچنین برخی فیلم های مدنظرتان با کیفیت بالا هم فراهم می گردد.

حافظه های داخلی 64 و 128 گیگابایت نیز غالبا برای اسمارت فون های گران تر در نظر گرفته می شوند و معمولا آنهایی به سراغ این دو گزینه می روند که تمایل دارند رسانه های دلخواهشان را با کیفیت های بالا ذخیره سازی نمایند.

دوربین و امکانات ویدیویی

مقایسه سخت افزارهای پردازشی عموما کار ساده ایست اما تشخیص کیفیت یک دوربین و قیاس آن با دیگری آن هم از روی فهرست گزینه های اعلامی از سوی شرکت سازنده کار دشواری است. البته رزلوشن دوربین تا حدودی به شما خواهد گفت که عکس های گرفته شده با آن تا چه اندازه خوب هستند اما دقیقا مشخص نمی کند کیفیت تصاویر در چه سطحی است. به همین ترتیب، ابعاد پیکسل ها و گشودگی دهانه لنز نیز در مورد میزان نوری که دوربین می تواند در زمان عکاسی از محیط بگیرد اطلاعاتی را در اختیارتان قرار خواهند داد اما مشخص نمی کنند که نحوه پردازش رنگ ها و سطح شارپ بودن آنها چگونه است.

اگر به دنبال یک راهنمایی ساده برای انتخاب هستید باید بگوییم که دوربین های اصلی دوازده مگاپیکسلی یا بالاتر، ضمن آنکه گران تر تمام می شوند، کیفیت بالاتری را برایتان به ارمغان می آورند. اگر دوربین انتخابی تان این پیش شرط را دارد به دنبال امکاناتی نظیر فوکوس خودکار تشخیص فازی یا لرزشگیر اپتیکال بگردید چراکه این امکانات نشان دهنده توجه شرکت تولید کننده به کیفیت دوربین موبایل است.

ترکیب دوربین های دوگانه با حسگرهای رزلوشن پایین (مثلا دو دوربین هشت مگاپیکسلی) نیز می تواند نتایج خوبی را برای شما به ارمغان بیاورد.

در مورد دوربین جلویی اما باید بگوییم که بهتر است حداقل پنج مگاپیکسلی باشد تا خروجی کار آن تاری نداشته باشد. اگر در نظر دارید از دوربین موبایل خود بیشتر برای فیلم برداری استفاده کنید، بهتر است وضعیت های در نظر گرفته شده برای فیلم برداری آن را نیز مد نظر داشته باشید چراکه به عنوان مثال برای تهیه فیلم های 4K نیازمند سنسورهای رزلوشن بالا و هم چنین لرزشگیرهای اپتیکال و الکترونیکی (OIS/EIS) خواهید بود.

شارژ سریع، حسگر اثر انگشت و موارد دیگر

امکاناتی نظیر شارژ سریع، حسگر اثر انگشت و مواردی از این دست پیشتر به موبایل های پرچمدار و البته گران قیمت اختصاص داشتند، با این همه چندی است که این گزینه ها در فهرست قابلیت های تلفن های همراه میان رده نیز مشاهده می شوند. البته که قابلیت شارژ سریع و حسگر اثرانگشت را نمی توان در موبایل های ارزان قیمت دید، اما در گروه دیوایس های زیر 300 دلار حتما یافت می شوند.

حسگرهای اثرانگشت امنیت تلفن های هوشمند را تامین می کنند و مسیر را برای فراگیر شدن سرویس های پرداخت موبایلی از طریق دستگاه های بهره مند از NFC هموار می نمایند. البته تکنولوژی NFC در برهه کنونی جزو قابلیت های ضروری و بایدی در موبایل ها به شمار نمی رود اما در صورت فراگیر شدن سرویس های پرداخت موبایلی در کشور می تواند سودمند واقع شود.

از دیگر امکانات مهم می توان به USB Type-C، رادیو FM، تکنولوژی تشخیص چهره، صدای های-فای و غیره اشاره کرد که البته همگی شان خوب هستند اما برای داشتن آنها لازم است اندکی بیشتر هزینه کنید.

در این میان شاید تکنولوژی شارژ سریع سودمندتر واقع شود چراکه صرفا دارندگان موبایل های پرچمدار نیستند که تمایل دارند تلفن همراهشان را در کمترین زمان ممکن شارژ نمایند.

در حال حاضر شمار زیادی از موبایل های میان رده در بازار وجود دارند که از تکنولوژی شارژ سریع پشتیبانی می کنند و از آن جمله می توان به گلکسی A5 سامسونگ، ویوو وی 5 پلاس، موتو جی 4، و بسیاری موارد دیگر اشاره نمود. لذا در برهه کنونی، توصیه اکید می شود که از خرید محصولاتی با امکانات کمتر از موارد یاد شده جدا خودداری نمایید.

نتیجه گیری

به طور کلی، همه ما می دانیم که با محدودیت بودجه نمی توان موبایلی با آخرین تکنولوژی های روز دنیا را خریداری کرد اما قطعا می توان از برخی قابلیت ها صرف نظر کرد و اسمارت فونی را خریداری کرد که پیش نیازهای ضروری امروز را داشته باشد.

یک پردازنده مطلوب در صورتی که همراه با میزان کافی رم و حافظه داخلی همراه باشد قطعا کار راه انداز خواهد بود و شما را ناامید نمی کند؛ لذا یک چیپست هشت هسته ای مدرن همراه با سه گیگابایت رم و 16 گیگابایت حافظه داخلی انتخاب خوبی خواهد بود.

در این پست حرفی از نرم افزار به میان نیامد چراکه اغلب شرکت های تولید کننده موبایل پوسته های مختص به خود را دارند اما به یاد داشته باشید که موبایل انتخابی تان دست کم از اندروید 6.0 مارشملو پشتیبانی کند و شرکت سازنده آن نیز تاریخ عرضه پچ نوقا برای آن را اعلام کرده باشد. انتظار می رود که در نیمه دوم امسال شاهد عرضه موبایل های اقتصادی بیشتری همراه با نوقا باشیم.

در پایان نیز لازم است اشاره کنیم هم اکنون موبایل های میان رده متعددی در بازار وجود دارند که از میان حسگر اثر انگشت، NFC و تکنولوژی شارژ سریع دست کم یک یا دو مورد را دارند و این شما هستید که باید با تشخیص نیازها و اولویت هایتان بهترین گزینه را انتخاب نمایید.

The post appeared first on .

در انتخاب یک موبایل میان رده خوب چه مواردی را در نظر بگیریم؟

کنسول نینتندو سوییچ برای چه کسی ساخته شده؟ احتمالاً برای همه

کنسول نینتندو سوییچ برای چه کسی ساخته شده؟ احتمالاً برای همه

نینتندو سوییچ عجیب ترین کنسولی است که تا به امروز به چشم دیده ایم؛ شاید عجیب ترین کنسول از زمان آخرین دستگاهی که نینتندو روانه بازار کرد.

هنگامی که سوییچ از طریق داک به تلویزیون متصل باشد، این دستگاه باریک و مشکی رنگ احتمالاً با کنسول قبلی نینتندو اشتباه گرفته می شود؛ اما کنترلرهای «Joy-Con» نشان می دهند که این بار اوضاع اندکی متفاوت است. حتی در سنتی ترین حالت خود، یعنی زمانی که روی گریپ سوار می شوند تا کنترلری معمولی با دو آنالوگ را شکل دهند، باز هم جوی کان ها ظاهر عجیبی دارند.

اما هنگامی که جوی کان ها را -با صدای کلیکی بسیار رضایت بخش- از گریپ جدا کرده و سوییچ را از داک متصل به تلویزیون در می آورید، منطق پشت دستگاه قابل فهم می شود. کنترلرها در دو طرف نمایشگر 6 اینچی قرار می گیرند، گیم پلی کماکان ادامه می یابد و تمام سیستم سوییچ، به حالت پرتابل تغییر می کند.

تا حدی مشخص، سوییچ انقلابی در طراحی است که بسیاری از ویژگی های کلیدی خود را از Wii U به ارث برده؛ کنسول فاجعه باری که با هدف ادامه موفقیت کنسول مبتنی بر کنترل حرکتی Wii ساخته شد. Wii U حول محور گیم پد می چرخد؛ کنترلری بزرگ و وایرلس به همراه نمایشگری در وسط که به عنوان نمایشگر ثانویه برای برخی بازی ها، و نمایشگر اصلی هنگامی که تلویزیون خاموش است مورد استفاده قرار می گیرد.

ایده کلی Wii U شاید درست به نظر می رسید، اما نتوانست دل مصرف کنندگان را برباید و فروش کم آن سبب شد تا نینتندو برای کسب درآمد به کنسول قابل حمل 3DS روی آورد. با این وجود، شباهت های واضحی میان Wii U و سوییچ وجود دارد. دستگاه جدیدتر، هنگامی که از داک خارج شده و در حالت پرتابل مورد استفاده قرار می گیرد، شبیه نسخه ارتقایافته کنترلر کنسول 2012 است؛ اما تمام دستگاه این بار شکلی باریک تر و زیباتر به خود گرفته.

حال این سوال پیش می آید که سوییچ نسخه تکامل یافته Wii U است یا تلاش برای حرکت در مسیری کاملاً متفاوت؟ شینیا تاکاهاشی، مدیر واحد برنامه ریزی و توسعه سرگرمی نینتندو مدعی شده که سوییچ هیچ یک از این دو نیست. «به نظرم این محصولی است که تمام دانش ما در ساخت سیستم های سخت افزار طی سال های متمادی را شامل شده و در قالب یک سیستم تجلی پیدا کرده.»

«ما حوزه هایی که مردم کاملاً از سخت افزار Wii U راضی نبودند را بررسی کردیم. به عنوان مثال، شما می توانستید روی گیم پد Wii U بازی کنید، اما نمی توانستید با فاصله ای زیاد از اتاق پذیرایی به تجربه بازی ها بپردازید؛ این چیزی است که حالا با نینتندو سوییچ امکان پذیر شده.»

فعالیت تاکاهاشی در نینتندو از سال 1989 میلادی آغاز شد و او طی این زمان، نقش های گوناگونی را برعهده گرفته است. او در تیم توسعه نسخه نینتندو 64 بازی Wave Race کار می کرد و همچنین به مدیریت تیم ها و نظارت بر پروژه هایی مانند Pokemon Stadiom و Wii Sport Motion پرداخته.

وقتی نینتندو واحد تحقیقات سخت افزار و نرم افزار را در سال 2015 ادغام کرد، این تاکاهاشی بود که مدیریت را برعهده گرفت. به صورت خلاصه، وی توسعه دهنده توسعه دهندگان است و مدیر خلاقیت های داخلی نینتندو.

جانشین تاکاهشی، یوشیاکی کویزومی، تهیه کننده اصلی سوییچ است که در لایو استریم معرفی کنسول جدید نینتندو به جهانیان، ستاره این رویداد بود. در حالی که تاکاهاشی به نماد اشتیاق برای بازی های ویدیویی در ژاپن تبدیل شده، کویزومی شخصیت دلنشین از خود برای آمریکایی ها ساخته است؛ باحال و موقر، درست انگار از دل تبلیغات دوست داشتنی ژاپنی بیرون آمده باشد.

وقتی درباره تفاوت میان سوییچ و Wii U پرسیده می شود، کویزومی اشاره می کند که ایده دستگاه با دو کنترلر آغاز شد. «این کاری است که نینتندو با برخی از کنسول های قبلی به انجام رسانده، هرچند برای مدت ها پیش بوده و برخی این موضوع را فراموش کرده اند.» وی ادامه می دهد: «ما می خواستیم با این پیش درآمد شروع به کار کنیم که دو نفر یا بیشتر بتوانند با یکدیگر بازی کنند.»

«این ایده به عنوان مفهوم اولیه خیلی برایمان مهم بود، و این ایده ای است که با تفکر درباره تفاوت سخت افزار با نسل های قبلی، آن را به پیش راندیم.»

کویزومی با اشاره به یکی از بازی های لانچ سوییچ، از تئوری خود پشتیبانی می کند. بازی «1-2-سوییچ»، عنوانی مخصوص مهمانی ها که دقیقاً ماهیت عجیب نینتندو را به ارث برده است. بازی از گیمرها می خواهد تا در مجموعه ای از مینی گیم ها، به کمک کنترلرهای جوی کان به رقابت با یکدیگر بپردازند؛ از دوشیدن گاو گرفته تا خواباندن کودکان.

نکته جالب توجه این است که بسیاری از مینی گیم های 1-2-سوییچ، هیچ نیازی به تماشای نمایشگر نداشته و در عوض بر اصوات اسپیکر یا ویبره کنترلرها اتکا دارند. نینتندو بازیکنان را به مشاهده یکدیگر هنگام بازی ترغیب می کند. کویزومی یک کارت بازی را از جیبش خارج می کند و تشابه های سوییچ با بازی های کارتی را نمایش می دهد؛ و فراموش نکنیم که نینتندو در سال 1889 میلادی شروع به ساخت بازی های کارتی در کیوتو کرد.

جای تاسف دارد که 1-2-سوییچ درست مانند ترند سال های اخیر نینتندو، به عنوان محصولی جداگانه فروخته می شود و در باندل کنسول جای نگرفته است؛ درست مانند NintendoLand و Wii Sports. تاکاهشی مدعی می شود که این بازی، در طیف گسترده تری از محصولات سال نخست سوییچ جای می گیرد؛ سالی که با ماریو کارت و ARMS آغاز می شود و به Splatoon 2 می رسد و در نهایت طی ماه های پایانی 2017 می توان منتظر Super Mario Odyssey بود.

«بنابراین ما احساس کردیم با توجه به این لاین آپ قدرتمند از عناوین، و همچنین قدرت 1-2-سوییچ به عنوان نرم افزاری جداگانه، نیازی به قرارگیری آن در باندل سخت افزار نبود. در عوض، این بازی به تنهایی در کنار لاین آپ عناوین سال نخست قرار می گیرد.»

اما عدم وجود یک بازی در باندل، سبب می شود تا قیمت گران سوییچ بیش از پیش جلوه کند. سوییچ که با برچسب قیمت 300 دلار به بازار می آید، گران قیمت ترین کنسول نینتندو برای مدتی طولانی به شمار می رود و با افزودن هزینه 50 دلاری 1-2-سوییچ، دستگاه از لحاظ قیمت ابتدایی با نسخه پریمیوم Wii U برابری می کند.

این هزینه ها، یادآور می شوند که گرچه سوییچ به عنوان کنسولی هیبریدی معرفی گشته، اما کنسول پرتابل قبلی نینتندو یا 3DS کماکان به قوت خود باقی خواهد ماند. تاکاهاشی می گوید: «سوییچ لزوماً محصولی جایگزین برای 3DS نیست. ما طی سال جاری نرم افزارهایی [برای 3DS] تدارک دیده ایم. قیمت پایین تر دستگاه و مجموعه ای عظیم از بازی ها سبب می شود تا 3DS هنوز برای کودکانی که می خواهند نخستین کنسول خود را بخرند مناسب باشد.»

پس سوییچ برای چه کسی ساخته شده؟ تاکاهاشی همانطور که انتظار می رود می گوید: «برای بیشترین تعداد ممکن از مخاطبان. سخت افزار به گونه ای طراحی شده که انعطاف پذیر باشد، برای هر شکلی از استفاده.»

در همین حال، دو بازی لانچ سوییچ، یعنی Zelda: Breath of the Wild و 1-2-سوییچ، دو قشر مد نظر نینتندو را هدف قرار داده اند؛ یک بازی که تجربه ای بی نظیر برای گیمرهای حرفه ای فراهم می آورد و بازی کژوال دیگری برای آن دسته از افرادی که با عرضه Wii، به تجربیات نینتندو علاقه مند شدند.

اما مهم تر از هرچیز، مخاطبانی که نینتندو به دنبال ترغیب شان به خرید سوییچ است، افرادی هستند که انعطاف پذیری کنسول را درک می کنند. کویزومی می گوید: «به عنوان توسعه دهندگان بازی، ما فکر می کنیم که این تجربیات چگونه می توانند روی زندگی شما تاثیر بگذارند و عقیده داریم این مسئله تفاوتی حقیقی به وجود می آورد. وقتی مردم شروع به بازی با سوییچ کنند، خودشان متوجه می شوند.»

در بخش کنسول و بازی دیجیاتو بخوانید:

The post appeared first on .

کنسول نینتندو سوییچ برای چه کسی ساخته شده؟ احتمالاً برای همه

شرکت 25 میلیارد دلاری اسنپ را چه کسانی اداره می کنند؟

شرکت 25 میلیارد دلاری اسنپ را چه کسانی اداره می کنند؟

ایوان اشپیگل، مدیرعامل کمپانی جنجال برانگیز و محبوب Snap، به عنوان یک فرد پر تلاش و مدیری جوان اما برجسته شناخته می شود. وی با وجود اینکه 26 سال بیشتر سن ندارد، حالا صاحب مجموعه ای است به ارزش 25 میلیارد دلار.

مجموعه وی که تا سال گذشته میلادی Snapchat Inc نامیده می شد و حالا فقط Snap نام دارد، به خاطر توسعه شبکه اجتماعی اسنپ چت شهرت دارد و در زمینه دوربین و افکت های تصویری نیز شناخته می شود.

از زمان راه اندازی شرکت در سال 2011، بابی مورفی همراه با اسپیگل بوده است. ایوان امروز در کنار خود ده ها مدیر باتجربه و درجه یک در همه زمینه های فعال خود دارد که در ادامه با آن ها بیشتر آشنا می شویم و در آینده نیز قطعا بیشتر از آن ها خواهیم شنید.

بابی مورفی – موسس و مدیر ارشد فناوری ها

برخلاف ایوان اشپیگل، بابی مورفی از همان ابتدای تاسیس کمپانی، تصمیم داشت که چندان در انظار عمومی ظاهر نشود. به عنوان یکی از موسسین و مدیر ارشد فناوری ها، مورفی رهبری تیم های مهندسی و تحقیقات اسنپ را برعهده دارد.

منابع می گویند که وی در تیمی سری به نام «آزمایشگاه های اسنپ» نیز فعالیت می کند که پروژه هایی مانند عینک های اخیراً معرفی شده Spectacles را در دستور کار دارد.

مورفی و اشپیگل هریک 44 درصد از سهام رای اسنپ را در اختیار گرفته اند و کنترلی کامل روی آینده کمپانی دارند. اگرچه حقوق پایه سالانه مورفی در سال 2016 تنها 250 هزار دلار بود، او بعد از عمومی شدن سهام اسنپ یک شبه میلیاردر شد.

دوستی مورفی و اشپیگل به زمانی که هر دو در یکی از خوابگاه های استنفورد ساکن بودند باز می گردد. اشپیگل که در زمینه طراحی محصولات درس می خواند، نیازمند برنامه نویسی برای نگارش سورس کد اپلیکیشنی بود که بعداً به اسنپ تبدیل شد؛ مورفی همان برنامه نویس بود. این مهندس 28 ساله، کماکان نگارنده اصلی بسیاری از کدهای اپلیکیشن اسنپ است.

عمران خان – مدیر استراتژی های تجاری

ژانویه 2015 بود که عمران خان از دنیای بانکداری، به دنیای تکنولوژی آمد و به عنوان مدیر استراتژی های تجاری، به اسنپ پیوست. ارتباطات خان خیلی زود سبب شد تا اسنپ سرمایه ای 200 میلیون دلاری از علی بابا دریافت کند – او بانکدار ارشد این کمپانی خرده فروشی چینی هنگام عرضه اولیه سهام بود- و یکبار دیگر در مه 2016 بالغ بر 1.8 میلیارد دلار تامین مالی شود.

شغل اصلی خان در اسنپ، هدایت استراتژی های کمپانی و یافتن مسیری برای رسیدن به عرضه اولیه سهامی به ارزش 25 میلیارد دلار است. او یکی از معدود مدیران زیر دست اشپیگل است که به عنوان نماینده کمپانی در رویدادها ظاهر می شود.

اگرچه خان تنها برای حدود دو سال در اسنپ حضور داشته، سهامی به ارزش 144 میلیون دلار به وی اعطا شده؛ سهامی که احتمالاً به مراتب از قیمت عرضه اولیه سهام اسنپ بیشتر می ارزند. او سال گذشته هم پاداشی 5 میلیون دلاری دریافت کرد.

مایکل لینتون – رییس هیئت مدیره

مدیرعامل سابق واحد سرگرمی های سونی، مایکل لینتون از جایگاه خود کنار کشید تا بتواند روی نقش جدیدش به عنوان رییس هیئت مدیره اسنپ تمرکز کند.

لینتون مشاوری مورد اعتماد برای ایوان اشپیگل بوده و از سال 2013 عضو هیئت مدیران کمپانی است. به عنوان کهنه کاری در صنعت تکنولوژی که روابطی نزدیک با هالیوود دارد، لینتون هم مانند اشپیگل به صنایع موسیقی و تلویزیون علاقه مند است.

تیموتی سِن – معاون ارشد بخش مهندسی

تیموتی سن، تا به امروز تیم مهندسی نرم افزار کمپانی را تا بیش از ده برابر افزایش داده است. نام او همچنین روی برخی پتنت های اسنپ دیده می شود که می توانند از « فیلترهای تصویر مبتنی بر تشخیص اشیا» تا «رابطی کاربری برای افزودن تصویر» متغیر باشند.

اعطای سهامی 40 میلیون دلاری، سن را سال گذشته به یکی از پر درآمدترین مدیران اسنپ تبدیل کرد. پیش از اسنپ، سن 36 ساله بیش از یک دهه در آمازون بود؛ جایی که کارش را به عنوان کارآموز توسعه نرم افزار آغاز کرد و در مقام مدیر مهندسی از آن خارج شد.

درو وُلِرو – مدیر امور مالی

از زمان پیوستن به کمپانی در جایگاه نایب رییس امور مالی، درو ولرو توانسته به مدیر امور مالی تبدیل شود و حالا مستقیماً به ایوان اشپیگل گزارش می دهد.

او هیچوقت به عنوان نماینده کمپانی در عموم حضور نیافته و به کمال میل ترجیح داده که این کار را به مشاوران و بانکداران زیر دست عمران خان، مدیر استراتژی های تجاری بسپرد.

کریس هندمن – مشاور کل

به عنوان مشاور کل اسنپ، کریس هندمن هدایت تیمی از وکلا را در اختیار دارد که هرچیزی از دادگاه های حقوق مالکیت معنوی گرفته تا ادغام یا خرید یک شرکت از سوی اسنپ را کنترل می کنند.

تیم هندمن همچنین مسئولیت توسعه سیاست های حریم شخصی را برعهده دارد که طی سال های گذشته، دچار تکامل شده و میان نیازهای تبلیغ دهندگان و طراحی ناپایدار اپلیکیشن نوعی بالانس برقرار می سازد.

هندمن طی سال 2015 در مصاحبه ای گفت:

کار کردن در تیم حقوقی اسنپچت، یک تجربه بسیار ثمربخش است، اگر دیدگاهی خلاقانه نسبت به قانون داشته باشید. با در نظرگیری فرهنگ ابداعات خستگی ناپذیر کمپانی، ما هیچ خط مشی مشخصی نداریم و گاهی مجبور می شویم به اصول ساده بازگردیم، چرا که هیچ راهنمایی برای آنچه اسنپچت انجام می دهد وجود ندارد.

تام کونارد – معاونت بخش محصولات

اسنپچت یکی از سریع ترین کمپانی های فعلی در زمینه ابداعات تازه است و مدیر ارشد فناوری های سابق پاندورا، تام کونارد در مارس 2016 به آن پیوست تا بر محصولاتی که دائماً دستخوش تغییر می شدند نظارت کند.

از زمانی که وی به عنوان معاون بخش محصولات استخدام شد، اسنپچت کاملا چگونگی ارسال پیام از سوی مردم به یکدیگر را تغییر داد و قابلیت «خاطرات» را به اپلیکیشن اضافه کرد؛ راهی نو برای مردم تا بتوانند تصاویری که روی اسنپچت ثبت شده اند را ذخیره کنند.

اگرچه اشپیگل هنوز بسیاری از تصمیمات مربوط به محصولات را تحت کنترل دارد، تجربه یک دهه ای کونارد در هدایت پاندورا به این معناست که او می تواند کارهای روزمره را مدیریت کرده و به اشپیگل در شکل دادن به چشم انداز کمپانی کمک کند.

نیک بل – معاونت بخش محتوا

هر شرکتی که بخواهد با اسنپچت در زمینه محتوا و رسانه همکاری داشته باشد باید با نیک بل ملاقات کند.

معاون ارشد News Corps، سال 2014 به اسنپچت پیوست تا مدیریت استراتژی محتوای شرکت از جمله Live و Discover را به عهده بگیرد. زمانی که این اپلیکیشن فقط برای فرستادن پیام برای دوستان به کار برده می شد، بل مشغول به کار شد و آن را تبدیل به رسانه ای کامل کرد.

بل انگلیسی، اولین وبسایت خود با نام Teenfront.com را در سن 16 سالگی فروخت و صاحب ثروتی قابل توجه برای یک پسر بچه 16 ساله شد. او سعی کرد تجارت های مختلف را بیازماید اما دست آخر در اوایل دهه سوم زندگی اش به News Corp پیوست.

استیو هاروویتز – معاونت بخش مهندسی

استیو هاروویتز تقریبا در اکثر شرکت های بزرگ حوزه فناوری کار کرده و سابقه ای درخشان دارد. او کار خود را از اپل آغاز کرد، جایی که یکی از مهندسان بخش مکینتاش بود و سپس به مدت یک دهه در مایکروسافت مشغول بود. سپس به گوگل رفت تا توسعه اندروید را زیر نظر بگیرد. در Coupon.com و موتورولا نیز به عنوان مدیر ارشد فناوری ها و معاون ارشد توسعه نرم افزار مشغول بود.

در نهایت، اسنپچت وی را قانع کرد تا در فوریه 2015 به این شرکت بپیوندد و در کنار تیموتی سن مشغول به مدیریت بخش مهندسی شوند. هاروویتز با تیم سخت افزار اسنپ بسیار نزدیک است و کارکنان برجسته ای از موتورولا را هم به نزد خود آورده تا روی پروژه های شان کار کنند.

اسنپ گفته که می خواهد روی سخت افزار مانوور بیشتری بدهد و تجربه طولانی مدت هاروویتز قطعا به این روند کمک بسیاری خواهد کرد.

جری هانتر – معاونت بخش مهندسی

در آمازون، جری هانتر مسئول دیتاسنترها بود. در ماه اکتبر سال گذشته وی به اسنپ پیوست تا دانشش در حوزه زیرساخت را در اختیار دیگران قرار دهد و به رشد شرکت کمک کند.

پیش از آمازون، هانتر دیتاسنترهای شرکت دیگری به نام Sun Microsystems را تحت نظر داشت و پیش از اینکه اوراکل آن را بخرد، در سان میکروسیستم، مدیر بخش آی تی بود.

استیو هوانگ – معاونت بخش توسعه شرکت

هک سال 2015 شرکت سونی برای استیو هوانگ بسیار گران تمام شد، چرا که جزئیات اخراج کارکنان و خریدهای مخفیانه اش را بر ملا کرد. در ایمیل های منتشر شده، نام وی بارها و بارها آمده بود.

پس از آن رسوایی بزرگ، وی به تیم مدیران اشپیگل پیوست تا به وی کمک کند تصمیمات تجاری بهتری بگیرد و به هیئت مدیره مشاوره بدهد.

فیلیپه برونینگ – معاونت بخش عملیاتی

فیلیپه برونینگ یک کارمند با سابقه است و از 2013 در اسنپ چت بوده، حتی پیش از اینکه نام شرکت به «اسنپ» تغییر کند. او پس از ترک شغل اش در CBS Interactive، جایی که مدیر تبلیغات موبایل بود به این شرکت پیوست. او حالا مدیریت بخش عملیاتی را در اسنپ به عهده دارد.

جف لوکاس – مدیر فروش

پس از یک دهه تلاش در شرکت Viacom به عنوان مدیر فروش و بازاریابی، جف لوکاس در سال 2016 به اسنپ چت پیوست تا همان سمت را در این شرکت داشته باشد.

وی حالا تیمی از متخصصین را در شهرهای بزرگ نظیر لس آنجلس، نیو یورک، شیکاگو، لندن، سیدنی و تورنتو مدیریت می کند. زمانی که وی به اسنپ چت پیوست، این کمپانی فروش جایگاه تبلیغات را تازه آغاز کرده بود.

بن شِوِرین – معاونت بخش همکاری ها

کار اصلی شِوِرین این است که هر رویداد بزرگی را به اسنپچت مرتبط سازد.

به عنوان معاونت بخش همکاری ها، شورین با سازمان هایی نظیر اِن بی اِی، اِن اِف اِل، اِم اِل بی و NCAA کار می کند تا حضورشان را در اپلیکیشن اسنپ چت داشته باشند. تلاش های او است که سبب می شود مردم به راحتی بتوانند بخش هایی از یک بازی فوتبال را در اپلیکیشن تماشا کنند.

شورین به عنوان مشاور بیل کلینتون و گروه موسیقی U2 نیز فعالیت داشته است.

مری ریتی – معاونت بخش ارتباطات

مری ریتی را می توان مسئول اصلی خروجی شرکت دانست. هر آنچه که قرار است محرمانه باقی بماند و هر آنچه که باید به رسانه ها گفته شود را ریتی مشخص می کند.

او تیمی کوچک را مدیریت می کند که در آن افراد تمام ارتباطات داخلی و خارجی را مدیریت می کنند. برای شرکتی با بیش از 2 هزار کارمند، وجود چنین تیمی کاملا ضروری است.

پیش از پیوستن به اسنپچت در سال 2013، ریتی یکی از کارکنان شرکت North of Nine Communications بود.

استیو لابلا – معاونت بخش بازاریابی

استیو لابلا، ماه مه سال 2016 پس از مدت ها فعالیت در شرکت اسباب بازی سازی ماتل، به عنوان معاونت بخش بازاریابی به اسنپ پیوست، وظیفه ای که پیش از او توسط درو وُلِرو انجام می شد.

هویت بازاریابی اسباب بازی گونه محصولات اسنپ را لابلا به آن بخشیده که عینک های تازه از راه رسیده هم شامل آن ها می شود. اشپیگل می خواهد همه چیز مثل یک اسباب بازی به نظر برسد.

پیتر هامبی – مدیر بخش اخبار

پیتر هامبی در سال 2015 با اعلام اینکه از شبکه خبری CNN جدا می شود تا به اسنپ چت بپیوندد، همه خبرنگاران حوزه سیاست را متعجب کرد.

هامبی حالا تیم کوچکی از خبرنگاران را مدیریت می کند و مسائلی نظیر انتخابات ریاست جمهوری و مناظره ها را تحت نظر دارند. آن ها همچنین تعداد کثیری از تصاویر کاربران اسنپچت راجع به یک موضوع خاص را در قالب داستان های خبری ارائه می دهند.

با توجه به پیشینه فعالیت های سیاسی هامبی، عمده فعالیت وی طی چند ماه اخیر، پوشش اخبار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بوده است. او همچنین مجری برنامه ای با نام Good Luck America در بخش Discover اسنپ چت است.

The post appeared first on .

شرکت 25 میلیارد دلاری اسنپ را چه کسانی اداره می کنند؟