Tagچه دارند؟

ابزارهای تحلیلی چه نقشی در آینده صنعت مسکن ایران دارند؟

ابزارهای تحلیلی چه نقشی در آینده صنعت مسکن ایران دارند؟

اگرچه در سال جاری طرح هایی از سوی دولت برای رونق بخشیدن به بازار مسکن ارائه و اجرا شد اما هنوز هم هیچ یک از این طرح ها، تاثیرگذاری مثبت خود بر صنعت مسکن را به نمایش نکشیده اند. فعالیت سالم در بازار مسکن می تواند از وقوع افزایش قیمت ناگهانی که در این حوزه با عنوان «سونامی افزایش قیمت مسکن» از آن یاد می شود، جلوگیری نماید.

از دهه گذشته تا کنون، صنعت مسکن در کشور ما چند باری دچار همین سونامی شده است. در سال های ۱۳۸۶ و ۱۳۹۱ شاهد افزایش قیمت چند برابری مسکن در کشور بودیم که از شهرهای بزرگی مانند تهران آغاز شد. در حال حاضر وضعیت مسکن در ایران شرایطی آرام دارد اما برخی بر این عقیده اند که این آرامشی است پیش از طوفان و همین مسئله، افرادی که به دنبال خانه دار شدن هستند را تا حدی سردرگم نموده است.

اما تفاوت امروز با سال های گذشته، در رشد تکنولوژی مخصوصاً از نوع بومی آن است. اکنون جدا از شهرهای بزرگ،‌ تعداد زیادی از شهرستان های کشورمان تحت پوشش نسل سوم و چهارم شبکه موبایل قرار دارند و همین مسئله سبب رشد استارتاپ هایی بومی شده که تلاش دارند هم رسانی بهتری در ابعاد مختلف، از جمله صنعت مسکن داشته باشند. به لطف بستر شبکه ای که امروز مهیا شده و استارتاپ هایی که ابزارهایی برای تحلیل قیمت و وضعیت بازار در اختیار مشتریان قرار می دهند، افراد می توانند به آگاهانه ترین شکل ممکن تصمیمات خود را اتخاذ کنند.

سرویس های آنلاین زیادی امروز در کشورمان حضور دارند که بر بستر وب یا اپلیکیشن موبایل، خدمات آنلاین صنعت مسکن را ارائه داده و ساز و کار سنتی خرید یا فروش خانه را در کشور متحول کرده اند، اما تعداد بسیار کمی از آنها جدا از معرفی و نمایش آگهی های ثبت شده، رابطه مناسبی میان خریدار یا فروشنده با کارشناس این حوزه را شکل داده و ابزارهایی برای تحلیل قیمت منطقه مورد نظر، در اختیار افراد قرار داده اند.

اخیراً در کشور ما نیز ابزارهای تحلیلی اینچنینی در اختیار کاربران قرار گرفته اند که یکی از نمونه های آن آلونک است که از طریق وب سایت و همچنین اپلیکیشن خود، جدا از میسر ساختن بستر آشنایی فروشنده یا خریدار با یک کارشناس، به آنها اجازه می دهد تا وضعیت قیمت در منطقه ای خاص را از اواسط سال ۱۳۹۴ تا کنون در تهران مشاهده کنند.

از سوی دیگر در کلان شهری مانند تهران، هر منطقه قیمت خاص خود را دارد و گاهی اختلاف قیمت ارائه شده از سوی بنگاه های معملاتی مسکن به راحتی به درصدی دو رقمی می کشد. این آشفتگی، خود یکی از دلایل افزایش قیمت غیر منطقی در سال های گذشته بوده اما حالا با توجه به بسترهای هوشمند فعلی، به راحتی می توان در زمان خرید یا فروش یک ملک، از قیمت واقعی و منطقی آن آگاه شد.

همانگونه که ذکر شد داده های تحلیلی می توانند به شکلی پویا به تصمیم گیری خریدار یا فروشنده کمک کنند. در تصویر فوق می توان نمودار قیمت محله ونک تهران را از تابستان سال ۱۳۹۴ تا کنون مشاهده کرد. متوسط قیمت این محله که در پاییز سال ۱۳۹۴ به بیش از ۸ میلیون تومان به ازای هر متر مربع رسیده بود، کنون به حدود ۶.۵ الی ۷ میلیون تومان کاهش یافته و همین مسئله می تواند به خریدار این اطلاع را بدهد که اکنون زمان مناسبی برای خرید در این منطقه است.

استقبال شهروندان در شهرهای بزرگ از ابزارهای هوشمند و تحلیلی، یکی از عواملی بوده که باعث شده تا بازار مسکن از هیجانات کاذب به دور مانده و آرامشی کم سابقه را در دو الی سه سال اخیر تجربه کند. هر چند مشکلی که اینگونه سرویس ها دارند، عدم خدمات دهی آنها در شهرستان های کوچک تر است.

البته باید توجه داشت که سرویس ها و اپلیکیشن های فعال در حوزه مسکن ایران می توانند مانند یک شمشیر دو لبه عمل کرده و گاهی خود نیز بر هرج و مرج قیمت های کاذب و غیر واقعی بیافزاید.

چنین مشکلی از جایی شروع می شود که برخی بسترهای آنلاین، صرفاً تلاش می کنند تا خریدار یا فروشنده را به هم متصل کنند. اینجاست که فروشنده یا خریدار بدون هیچ گونه آگاهی از وضعیت واقعی بازار و صرفاً بر اساس تصورات خود، به ارائه قیمت مورد نظرشان می پردازند. حال تصور کنید صنعت مسکنی را که خریدارن یا فروشندگانش بخواهند بدون وجود هیچ گونه ابزار تحلیلی برای قیمت گذاری واقعی در مناطق، دست به خرید و فروش بزنند.

The post appeared first on .

ابزارهای تحلیلی چه نقشی در آینده صنعت مسکن ایران دارند؟

کارآفرینان موفق چه حسرت هایی را از گذشته در دل دارند؟

کارآفرینان موفق چه حسرت هایی را از گذشته در دل دارند؟

ظاهر کارآفرینان این است که غنی ترین و شادترین افراد روی زمین هستند. درحالیکه آنها نیز مانند خیلی از انسان های دیگر حسرت هایی در زندگی دارند. در زیر 10 حسرتی آورده شده که میان کارآفرینان موفق مشترک بوده است:

  • زودتر شروع کرده بودند

یکی از رایج ترین حسرت ها میان کارآفرینان این است که آرزو می کردند که ای کاش زودتر به ایده ی منحصر به فردشان جامه ی عمل می پوشاندند.

اگر شما نیز در اوایل دهه ی دوم زندگی تان هستید بدانید بهترین زمان برای شروع کارآفرینی است.

  • به دانشگاه نمی رفتند

در دانشگاه درس هایی داده می شود که گاه اصلا به کار نمی آید. و خیلی از کارآفرینان به این امید به دانشگاه رفتند که بعد از فارغ التحصیلی صاحب کار شوند که متاسفانه در مورد همه محقق نشده است.

  • عجله نمی کردند

همه دوست دارند با سرعت یک برند معروف ایجاد کنند و پولدار شوند و در این راه به دلیل اتخاذ تصمیمات ناشیانه چندین بار شکست می خورند.

سعی کنید با آرامش جلو بروید و تصمیمات صحیح بگیرید.

  • تنهایی را انتخاب نمی کردند

اکثر کارآفرینان حسرت معاشرت نکردن با فامیل و دوستان را می خورند زیرا ایجاد چنین روابطی به رشد کسب و کار شان کمک می کند.

  • با خانواده وقت نگذراندند

همیشه خانواده در اولویت قرار دارد. اگر کار باعث فراموش کردن خانواده شود به مرور زمان آنها نیز از شما فاصله می گیرند.

  • دیگران را نادیده نمی گرفتند

کارآفرینان پرتلاش به آخرین چیزی که فکر می کنند تحکیم روابط با دوستان است.

هیچ وقت برای تغییر دیر نیست. اگر شما نیز اینگونه هستید از همین الان دست به کار شده و با دوستان تان رابطه برقرار کنید.

  • با کودکان زمان بیشتری نبودند

رابطه برقرار کردن با کودکان سخت ترین کار برای کارآفرینان است زیرا آنها زمان کمی را با فرزندان شان می گذرانند.

برای هر کسی که دوستش دارید وقت بگذارید.

  • نظرخواهی نکردند

محصول شما باید مشتری داشته باشد تا فروش رود. پس نظر او نیز مهم است.

نظرات مشتری را جمع کنید و بعد از ارزیابی، از بهترین هایش به عنوان فرصت استفاده کنید.

  • فرهنگ خاصی در شرکت ایجاد نکردند

اگر می خواهید فرد موفقی شوید باید زمینه ی کار که همان فرهنگ شرکت تان است را درست بنا کنید. بنای شرکت تان را بر اساس مثبت نگری بسازید.

ممکن است این مطالب نیز برایتان جذاب باشند:

The post appeared first on .

کارآفرینان موفق چه حسرت هایی را از گذشته در دل دارند؟

اعضای تیم چه انتظاراتی از رهبر و مدیر مجموعه دارند؟

اعضای تیم چه انتظاراتی از رهبر و مدیر مجموعه دارند؟

Gordon Tredgold متخصص فناوری تکنولوژی و کسب و کار است. او در مورد اولین تجربه ی رهبری اش چنین می گوید:

طی جلسه ای که با کارمندانم داشتم انتظارات خود را از آنها گفتم و در آخر منتظر ماندم که اگر کسی سوالی دارد بپرسد. یکی از کارمندان گفت: «آیا می دانید انتظارات ما از شما چیست؟» در حقیقت از این سوال او متعجب شدم زیرا همیشه رهبری را از منظر رهبر تیم می دیدم و هرگز به این فکر نکرده بودم که کارمندان نیز انتظاراتی دارند.

از این رو در زیر به 10 مورد از انتظارات اعضای تیم از رهبر اشاره می شود:

شفافیت

شفافیت اهداف لازمه ی موفقیت است و مسائل ضروری که تیم باید بر آنها متمرکز شود تا به موفقیت برسد را به آنها می شناساند. اعضای تیم باید بدانند مسیر و مقصد چیست تا بتوانند تلاش لازم را برای رسیدن به آن انجام دهند.

فرصت

رهبران مسئولیت رشد کارمندان شان را بر عهده دارند و بهترین کار برای رسیدن به آن، ایجاد چالش هایی است که باعث رشد کارمندان شود.

علاقه

اعضای تیم ماشین هایی نیستند که کار را برای رهبر انجام دهند و بروند، بلکه آنها دوست دارند بخشی از نقشه ی کاری رهبر باشند و نقشی در آن ایفا کنند. این حرف به این معنی نیست که رهبر باید تسلیم خواسته های اعضای تیمش شود، بلکه به این معنی است که به نظرات و پیشنهاد های آنها گوش دهد و فکر کند. با این کار تعهد و علاقه ی اعضا را به کار بیشتر می کند.

پایبندی به تعهدات

جزء کلیدی رهبری، اعتماد است. هیچ چیز سریع تر از عمل کردن به تعهدات تان نمی تواند اعتماد سازی کند. رهبرانی که به قول های شان عمل نمی کنند، زودتر از آنچه که فکر کنند یاران وفادار شان را از دست می دهند.

ثبات

ثبات دو رو دارد: از یک طرف مردم انتظار دارند که با همه به یک شکل رفتار شود و از طرف دیگر، هر آنچه که قبلا به عنوان کار خوب شناخته شده، فردا نیز همانطور باقی بماند؛ نه اینکه فردای آن روز سیاست ها تغییر یابند و کار مذکور دیگر خوب نباشد. رهبران بی ثبات فضای کار را پر استرس و اضطراب می کنند و قطعا در چنین فضایی نمی توان انتظار پیشرفت داشت.

احترام

رهبران زیادی از بی احترامی اعضای تیم شان شکایت می کنند و در میان برخی از این رهبران، مواردی دیده شده که این وضعیت در نتیجه ی بی احترامی رهبر به کارمندانش به وجود آمده است.

احترام مقوله ای دو جانبه است. در محیط کار احترام را با گوش دادن به حرف های کارمندان  و گرفتن آراء ایشان می توان به دست آورد.

صداقت

گاهی امکان گفتن حقیقت به کارمندان وجود ندارد، اما به این معنی نیست که می توان دروغ گفت. دروغگویی، احترام و اعتماد را از بین می برد و اعضای تیم به پیشروی شرکت شک می کنند. Tredgold می گوید: «رئیسی داشتم که در جواب سوالی که نمی توانست پاسخ دهد، می گفت متاسفم، اجازه ی پاسخ دادن به این سوال را ندارم. از این جواب بدم می آمد، اما بخاطر راستگویی اش همیشه به او احترام می گذاشتم.»

تشویق

یکی از نیازهای ابتدایی انسان ها مورد تشویق واقع شدن است. یک کارمند زمانی که کار خوبی انجام می دهد انتظار تشویق شدن را دارد. لازم نیست که جایزه، مبلغ قابل توجه یا یک سفر باشد، بلکه گاهی یک تشکر ساده و یا یک خسته نباشید می تواند باعث انگیزه دهی به شخص شود.

بازخورد به موقع و کاربردی

همه اشتباه می کنند، اما نقد تند به رفع آن کمکی نمی کند. اعضای تیم به هنگام رخ دادن اشتباه، انتظار  دریافت بازخورد کاربردی را دارند. اگر نتیجه ی کاری آنچه که رهبر تیم انتظار داشته، نبوده است؛ باید به کارمند خاطی بگوید اما به شیوه ای که او از این اشتباه درس بگیرد تا دیگر آن را تکرار نکند.

حمایت از تیم

رهبران زیادی شکست را به گردن اعضای تیم شان می اندازند. در حالی که به هنگام شکست باید بدانید که همه در آن سهیم اند. منظور این نیست که دست ها را به نشانه ی تسلیم بالا ببرید و همه ی تقصیر ها را به گردن بگیرید، بلکه باید از تیم تان در مقابل تندباد های انتقاد حمایت کنید.

Tredgold می گوید:

برای کسی کار می کردم که هر وقت اشتباهی رخ می داد، کارمندان را به باد سرزنش می گرفت. روزی رسید که برای شرکت بحرانی به وجود آمده بود و او به کمک همه ی کارمندان نیاز داشت که آخر هفته را نیز کار کنند تا از بحران بیرون بیاید و آبرویش حفظ شود، اما هیچ کس داوطلب نشد. اگر شما به حمایت تیم تان نیاز دارید پس باید آنها را نیز حمایت کنید.

رهبری که همه ی 10 انتظارات بالا را به خوبی برآورده کند، می تواند به وفاداری و حمایت کارمندانش ایمان داشته باشد و با سرعت بیشتری به اهدافش نزدیک شود.

The post appeared first on .

اعضای تیم چه انتظاراتی از رهبر و مدیر مجموعه دارند؟