Tagچقدر

سیستم عامل اندروید واقعاً چقدر بهینه است؟

سیستم عامل اندروید واقعاً چقدر بهینه است؟

از گوشه و کنار این جمله زیاد به گوش می رسد: «… اما اندروید بهینه سازی نشده است». این نظرات از آنجا منشا می گیرد که دستگاه های اپل بسیار بهینه شده اند زیرا اپل نه تنها سخت افزار، بلکه نرم افزار و کل اکوسیستم را تحت کنترل دارد. در مقابل، آنچه که درباره سیستم عامل اندروید تصور می شود این است که این سیستم عامل یک مخلوط درهم از اجزای متعدد ازسوی گروهی تولیدکننده و OEM ها (تولید کنندگان سخت افزار کم نام و نشان) است. مطمئنا، راهکار اپل باید بهینه تر باشد؛ اینطور نیست؟

اما از برخی جنبه ها، یکی از مواردی که در پس این «بهینه سازی» کامل وجود دارد، یک نیاز پنهان برای افرادی است که می خواهند بقبولانند که چرا بنظر می رسد محصولات اپل، دستکم از سوی برخی، «بهتر» به نظر می رسند و چرا در حال حاضر، اپل بازی «عملکرد» را برده است؟ این افراد معتقدند که اگر اندروید فقط کمی بهتر بهینه سازی شده بود، آن وقت از تمام مشکلات و نا امنی های این سیستم عامل چشم پوشی می کردند.

نخستین حقیقتی که باید دریابیم این است که اساس این ادعاها و باورها در واقع در همان جنگ سنتی میان «مک» و «رایانه شخصی» قرار دارد و تا کنون هم همین طور بوده است. اپل، سخت افزار و نرم افزار را در آن واحد در اختیار گرفت و در نتیجه، طبق اعلام اپل، این کار «به خوبی جواب داده است». در مقابل، مایکروسافت تنها نرم افزار را تحت کنترل گرفت و سخت افزارهای خود را از کمپانی هایی چون Dell، HP، IBM و سایرین تامین کرد. حتی در درون کامپیوترهای Dell، HP، IBM و سایر رایانه های رومیزی، CPU هایی از تولیدکننده هایی چون اینتل یا AMD و GPU هایی از ATI (در حال حاضر AMD) و NVIDIA و یک دیسک سخت از تولیدکنندگان مختلف قرار دارد.  در عوض، اپل از این ایده در کمپین های بازاریابی خود استفاده کرده است. بنابراین، تا حدی این ادعاها درست بوده است.

در تاریخ 20 سال گذشته ویندوز، همه اتفاقات حول محور «درایورهای درست» و «ارور مخوف صفحه آبی» یا «صفحه آبی مرگ» بوده است. خیلی سریع به اتفاقات امروز می رویم و می بینیم که موقعیت و وضعیت مشابهی با گذشته داریم. اپل، درست مانند مک، همچنان سخت افزار و نرم افزار آیفون را تحت کنترل دارد اما اندروید درست مانند ویندوز بوده است. گوگل، همانند مایکروسافت، تنها سیستم عامل را ارائه می کند و در مقابل، سخت افزارهای مورد نیاز خود را از طیف وسیعی از تولیدکنندگان و OEM ها، از کوالکام گرفته تا سامسونگ، سونی، ال جی، HTC، مدیاتک، هوآوی و… تامین می کند.

همچنین، وقتی در نظر می گیریم که موبایل های اندرویدی شامل طیف وسیعی از محصولات رده پایین با سطح قیمتی زیر 150 دلار و امکانات پایینی چون صفحه نمایش کوچک، پردازنده های ضعیف و حافظه اندک تا پرچمدارانی با سطح قیمتی 4 تا 5 برابر بالاتر، می شوند، به این نتیجه می رسیم که اگر دستگاه اشتباهی را انتخاب کنیم، به راحتی اسیر یک تجربه بد از اندروید خواهیم شد. اما این فرضیه تا چه اندازه درست است؟ برخی متخصصین باور دارند که این ادعا درست نیست و در واقع اندروید هم بهینه سازی شده و می توان این ادعا را اثبات کرد.

زبان برنامه نویسی جاوا در برابر زبان برنامه نویسی C

جاوا، زبان برنامه نویسی پیش فرض برای اندروید است. یک حقیقت وجود دارد که اپلیکیشن های نوشته شده توسط زبان برنامه نویسی جاوا کندتر از اپلیکیشن ها برنامه هایی هستند که توسط زبان های برنامه نویسی C و C++ (که با کدهای مادر ماشین تنظیم شده) نوشته می شوند. اما این تفاوت سرعت، در عمل چندان هم زیاد نیست چراکه یک اپلیکیشن معمولی برای اجرا، بیش از آنکه نیازمند محاسبات سنگین باشد تا بتواند اجرا شود، زمان انتظار بیشتری را برای دستورات کاربر یا ترافیک شبکه می طلبد.

در نمودار میله ای زیر، توضیح داده می شود که سرعت اپلیکیشن های نوشته شده توسط زبان های برنامه نویسی جاوا و C چه تفاوتی با هم دارد.

نخستین پله نردبان ادعای «اندروید بهینه سازی نشده»، این تفکر است که اپلیکیشن های قابل اجرا روی پلتفرم iOS، به دلیل عدم استفاده از زبان برنامه نویسی جاوا، سریعتر هستند. البته فراموش نکنید که چند سطر بالاتر درباره «سرعت واقعی» چه گفتیم؛ همچنین، اهمیتی ندارد که در بخش های زیادی از سیستم عامل اندروید، به جای زبان برنامه نویسی C از زبان جاوا استفاده شده باشد.

علاوه بر این، اگر نخواهیم بگوییم همه، بیشتر اپلیکیشن ها و بازی های سنگین که نیازمند CPU و GPU قوی هستند، برای سیستم عامل اندروید، به زبان برنامه نویسی C نوشته شده اند. به عنوان مثال، هر اپلیکیشن یا بازی که از یکی از موتورهای محبوب 3D، نظیر Unity یا موتور Unreal استفاده می کند، در واقع نه یک اپلیکیشن جاوا، بلکه یک اپلیکیشن بومی اندروید محسوب می شود.

از صحبت های بالا چه نتیجه ای می گیریم؟ نخست اینکه در حالی که نرم افزارها و اپلیکیشن های جاوا از اپلیکیشن های بومی در iOS کندتر هستند اما تفاوت سرعت در عمل و دنیای واقعی چندان محسوس نیست. دوم آنکه، ماشین مجازی جاوا (Java VM) اندروید دائما در حال بهبود است و در حال حاضر شامل برخی تکنولوژی های بسیار جذاب و استثنایی است که می تواند اجرای برنامه های تحت جاوا را سرعت بخشد. و در نهایت، نتیجه گیری سوم آنکه، بخش های بزرگتر اندروید شامل کرنل لینوکس، توسط زبان برنامه نویسی C نوشته شده اند.

شتاب سخت افزاری

اما دومین سوال این است که: آیا اپل عملکردهای خاصی را روی پردازنده های خود افزوده تا بتواند اجرای برخی عملیات را شتاب دهد؟ همچنین، اگر پاسخ مثبت است، پس چرا کوالکام و سامسونگ این کار را نکرده اند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که کمپانی اپل امتیاز مهندسی ساخت ARM را برای چیپ های خود در اختیار دارد که این نوع مهندسی به اپل اجازه می دهد تا بتواند پردازنده های سازگار با ARM را با استفاده از مهندسان و فناوری انحصاری خود تولید کند.

در واقع ARM هایی که مستلزم چنین پردازنده ای هستند، با هرگونه مهندسی ساختی سازگاری کامل دارند. برای تایید این پردازش، ARM یک سری تست های سازگاری روی پردازنده ها را پشت سر می گذارد و نتایج این تست ها توسط ARM تایید می شود. با این حال این آزمایش ها، نمی توانند و نخواهند توانست عملکردهای خاصی را فراتر از عملکردهای منحصر به پردازنده ها بررسی کنند.

این بدان معناست که فرض را بر این بگیریم که اپل به وجود برخی عملیات مشخص و همیشگی پی برده باشد، در آن صورت می تواند به جای نرم افزار، سخت افزار خاصی را هم جهت اجرای این وظایف به پردازنده های خود بیافزاید. ایده اصلی در اینجا این است که وظایف انجام شده در سخت افزار سریع تر از مشابه نرم افزاری است. یک مثال خوب برای این ایده، «رمزنگاری» است. مثلا، در مجموعه دستورالعمل های ARMv7، هیچ دستورالعملی برای رمزنگاری AES وجود ندارد در حالی که در ساختار مجموعه عملکردهای ARMv8، عملکردهای خاصی برای اجرای رمزنگاری AES در سخت افزار تعریف شده است. این بدان معناست که رمزنگاری AES روی پردازنده های ARMv8 بسیار سریع تر از رمزنگاری روی پردازنده های ARMv7 است.

بنابراین، بعید نیست که اپل عملکرد دیگری را روی سخت افزاری که عملیات خاصی در سخت افزار انجام می دهد نه روی نرم افزار، اضافه کرده باشد. با این حال، هنوز نمی توان این فرض را اثبات کرد. تحلیل کدهای باینری که توسط کامپایلرهای عمومی اپل تولید می شوند یا حتی نگاهی به کامپایلر کدهای منبع (از آنجا که این کدها منبع باز هستند) باز هم عملکرد جدیدی را هویدا نمی کند.

اما این تمام ماجرا نیست. راه دیگری که ممکن است اپل به کمک آن بتواند در پردازنده های خود شتاب سخت افزاری ایجاد کند، افزودن سخت افزار مخصوصی است که نیاز به برنامه دهی و اجرای برنامه به همان شیوه ای است که یک پردازنده از GPU و DSP استفاده می کند. به عبارت دیگر، کامپایلر و از همه مهم تر، SDK سیستم عامل iOS به شیوه ای نوشته شده که برخی کاربردها به واسطه تنظیم برخی پارامترها روی سخت افزار اجرا می شوند و سپس سخت افزار را وادار به پردازش این عملکرد می کنند.

این همان اتفاقی است که توسط GPU‌می افتد. یک اپلیکیشن، اطلاعات سه گانه خود را در بخش هایی از حافظه پیاده سازی می کند و سپس به GPU دستور می دهد تا روی این اطلاعات کار کند؛ فرآیند مشابهی نیز در DSP یا یک ISP رخ می دهد.

به عنوان مثال، بیایید تصور کنیم که مهندسین اپل متوجه شوند که یک SDK همیشه باید یک سری پیام را معکوس منتشر کند. بنابراین، Apple باید به شکل elppA در آید. این کار به راحتی در نرم افزار امکانپذیر است اما اگر بتوان یک واحد سخت افزاری به خاص برای این کار درست کرد که می توانست روی بافرهای 16 بایتی کار کند، در آن صورت شاید بتوان آنها یک یا دو سیکل ساعت معکوس کرد.

در چنین حالتی، هر زمانی که نیاز به معکوس کردن پیامی باشد، این کار در کسری از ثانیه در سخت افزار انجام می شود. نتیجه حاصل شده باعث می شود تا عملکرد و بازدهی کلی پردازنده افزایش یابد. اما یک مثال ملموس تر و واقعی شامل یک سری پیام نمی شود بلکه می تواند مواردی چون تشخیص چهره، یادگیری ماشینی یا تشخیص اشیا باشد.

این مثال دو معنای متفاوت دارد؛ نخست، ساختمان و مهندسی ARM هم اکنون متشکل از عملکردهای پیچیده ای است که با عنوان NEON شناخته می شود و می تواند به روش موازی روی داده ها کار کند. این عملکرد تکی و عملکردهای داده ای چندگانه (SIMD) برای اجرای یک وظیفه مشابه، به موازات روی اجزای چندگانه، هم اندازه و هم نوع داده از یک عملکرد استفاده می کنند.

دوم آنکه، پردازنده های موبایل، هم اکنون دارای قطعات سخت افزاری مجزایی هستند که عملیات اختصاصی نظیر GPU، DSP، ISP و امثال آن را اجرا می کنند.

نتیجه گیری: انواع دیگر پردازنده های ARM، از کوالکام گرفته تا سامسونگ، مدیاتِک و هوآوی، در حال حاضر توانایی تغییر عملکرد از نرم افزار به سخت افزار را دارند. به عنوان مثال توسعه دهندگان در کوالکام، پردازنده هگزاگون را تولید کرده اند که به اپلیکیشن ها امکان استفاده مستقیم از سخت افزار DSP که در پردازنده های اسنپدراگون به چشم می خورد را می دهد. گرچه DSP هگزاگون در ابتدا به عنوان یک پردازنده دیجیتالی سیگنال استفاده شد اما به آرامی راه خود را به فراتر از صدا یعنی بهبود تصاویر، واقعیت افزوده، پردازش ویدیویی و حسگرها پیدا کرد.

یکپارچگی سیستم

یکی از جنبه های اصلی «بهینه سازی»، حصول اطمینان از فعالیت درست و دقیق اجزای اصلی با یکدیگر است تا بدین ترتیب، یک سیستم به صورت یکپارچه عمل کند. هر چقدر هم که GPU بسیار سریعی داشته باشیم اما اگر پردازنده اصلی (CPU) از طریق یک پورت کند سریال BUS که از درایورهای بهینه نشده بهره می گیرد ، به این سخت افزار متصل شده باشد، هیچ سودی ندارد. این موضوع برای DSP، ISP و سایر اجزای سیستم هم صدق می کند.

برای تولیدکنندگان سیستم روی تراشه (SoC)، نظیر کوالکام و طراحان GPU/CPU، نظیر ARM، تضمین بهینه بودن نرم افزار درایورهای مورد نیاز برای استفاده از محصولات آنها، از ضروریات اصلی محسوب می شود.

سیستم عامل

اما می رسیم به خود سیستم عامل اندروید، تشکیلات داخلی، زیرشاخه های سیستم و چارچوب آن؛ آیا همه اینها بهینه شده اند؟ پاسخ ساده این است که خیر! دلیل آن هم واضح است؛ سیستم عامل اندروید از سال 2008 میلادی تاکنون درحال توسعه بود است. این سیستم عامل طی این سال ها رشد کرده و به بلوغی جدی رسیده است. برای درک این نکته کافیست اندروید نسخه 2 را با اندروید نسخه 7 مقایسه کنید. این سیستم عامل همچنین روی پردازنده های ARM، اینتل و MIP اجرا شده و مهندسان گوگل، سامسونگ، ARM و بسیاری دیگر، در موفقیت اندروید نقش داشته اند. از همه اینها مهم تر، هسته اصلی اندروید متن باز است و این بدان معناست که کدهای مرجع آن در دسترس عموم مردم جهان قرار دارد تا بتوانند هر طور که دوست دارند آنها را تغییر داده یا مورد بررسی قرار دهند.

بنابراین، با توجه به اینکه تمام کدهای مرجع اندروید زیر نگاه تیزبین این همه مهندس قرار دارد، بعید است که بهینه سازی جدی در سطح کدنویسی از چشم آنها دور مانده باشد. منظور از سطح کدنویسی، تغییراتی است که می توان در بخش های کوچک کد که الگوریتم های کندی هستند یا کدهایی که بازدهی بالایی ندارند، ایجاد کرد.

اما از سوی دیگر، مشکل سیستم بهینه سازی گسترده نیز وجود دارد و آن چگونگی ادغام سیستم با هم است.

وقتی به سیستم «ردیاب گوگل» (Google Track) در تبلیغات و جست و جو توجه یا به زیرساخت پشت یوتیوب نگاه می کنیم یا پیچیدگی های تجاری سیستم «ابری گوگل» (Google Cloud) را در نظر می گیریم، خیلی مضحک است که تصور کنیم گوگل مهندسینی در اختیار ندارد که با نحوه طراحی و ساخت یک ساختار سیستمی کارآمد و با راندمان بالا آشنایی ندارند. نتیجه می گیریم که کدهای مرجع و همینطور طراحی سیستم اندروید، همگی بهینه شده و کارآمد هستند.

جمع بندی

با در نظر گرفتن همه موارد، از طراحی SoC ها گرفته تا طراحی سخت افزار، درایورها، سیستم عامل اندروید و مهندسینی که تمامی این اجزا را در کنار هم قرار داده اند، به سختی می توان توجیه و دلیلی منطقی برای این ادعا که «اندروی بهینه نشده»، آورد. با اینحال، این بدان معنا نیست که این سیستم عامل دیگر جایی برای بهتر شدن نداشته باشد یا اینکه تمامی تولیدکنندگان اسمارتفون ها، حداکثر زمان و پول خود را برای اطمینان از بکارگیری  بهترین درایورها و بالاترین سطح ادغام این سیستم، صرف کرده اند.

سوال اینجاست، پس چرا این برداشت وجود دارد که «اندروید بهینه سازی نشده است؟» شاید بتوان به شکلی ساده پاسخ را در سه بخش داد:

  • اپل سالهاست که دنباله رو مفهوم «به سادگی کار می کند»، است که این مفهوم از جنبه بازاریابی قطعا یک پیام قدرتمند محسوب می شود.
  • اپل، در لحظه، برنده رقابت بر سر راندمان است. بنابراین، کل باور کاربران مبنی بر «بهینه نبودن اندروید»، به نظر واکنشی در برابر این اتفاق است.
  • در حال حاضر، تنها یک محصول موبایل از اپل، یعنی آیفون در بازار وجود دارد درحالیکه اکوسیستم اندروید بسیار بسیار وسیع، متنوع، رنگارنگ و چند وجهی است که این تنوع، برخلاف اپل که یکپارچگی و نظم را نشان می دهد، می تواند القاکننده هرج و مرج و عدم انسجام باشد.

نظر شما چیست؟ آیا از نظر شما دلایل دیگری وجود دارد که ثابت کند سیستم عامل اندروید بهینه نشده است؟ می توانید استدلال ها و نظرات خود را در بخش نظرات مطرح کنید.

در همین رابطه بخوانید:

The post appeared first on .

سیستم عامل اندروید واقعاً چقدر بهینه است؟

موبایل های پیکسل تا پایان سال 2017 چقدر درآمد نصیب گوگل می کنند؟

موبایل های پیکسل تا پایان سال 2017 چقدر درآمد نصیب گوگل می کنند؟

پیش بینی و تخمین میزان فروش یک کمپانی یا یک محصول تکنولوژیک در آینده، مسئله ای ریسک برانگیز است که همواره مورد توجه تحلیلگران و همینطور مصرف کنندگان قرار دارد.

موسسه خدمات مالی «مورگان استنلی» که یکی از معتبرترین و باتجربه ترین واحد های تحلیل اقتصادی ایالات متحده آمریکا است، با اشاره به وضعیت پیش آمده برای گلکسی نوت 7 و تقاضای کمتر از انتظار آیفون 7، تصور می کند موبایل های گوگل پیکسل () به فروش بسیار مناسبی دست خواهند یافت.

به گزارش این موسسه، تلفن هوشمند پیکسل مشابه با موبایل های سابق گوگل تا پایان سال جاری میلادی حدود 3 میلیون واحد خواهد فروخت و سال 2017 نیز فروشی بین 5 تا 6 میلیون دستگاه برای این دیوایس به همراه خواهد داشت.

حال مورگان استنلی با ذکر فروشی معادل با 9 میلیون واحد تا پایان سال 2017، با صرف نظر از سهم مشارکت HTC در ساخت سخت افزار آنها، معتقد است حدود 5.8 میلیارد دلار درآمد نصیب گوگل خواهد شد.

همانطور که ، هزینه تمام شده تولید پیکسل 649 دلاری گوگل، تنها در حدود 230 الی 245 دلار تخمین زده شده است و عملاً آن را به یکی از پرسود ترین موبایل های بازار تبدیل می نماید.

علاوه بر این پرداخت های بستر Android Pay و فروش لوازم جانبی این موبایل، بدون شک به رقم فوق می افزاید و می تواند سال تجاری بسیار خوبی را برای کمپانی ساکن مانتن ویو رقم بزند.

The post appeared first on .

موبایل های پیکسل تا پایان سال 2017 چقدر درآمد نصیب گوگل می کنند؟

تجهیز پلی استیشن 4 پرو به حافظه SSD چقدر تفاوت در زمان بارگذاری ها ایجاد میکند؟

تجهیز پلی استیشن 4 پرو به حافظه SSD چقدر تفاوت در زمان بارگذاری ها ایجاد میکند؟

زمان لودینگ یا بارگذاری های طولانی، یکی از عمده مشکلات کنسول های نسل جدید است؛ بازی ها هر روز بزرگتر، حجیم تر و پیچیده تر می شوند و شاهد ارتقای کیفیت جزئیات بصری و هنری دستاوردهای اخیر هستیم.

اما همانطور که می دانید، تکنولوژی حافظه های ذخیره سازی استفاده شده در نسل هشتم در قیاس با اکس باکس 360 و پلی استیشن 3 تقریباً بدون تغییر مانده و اکس باکس وان و پلی استیشن 4 همچنان از هارد های لپ تاپی 2.5 اینچی بهره می برند.

حافظه های نسل جدید SSD آینده ی ذخیره سازی داده های کامپیوتری محسوب می شوند؛ اما پلی استیشن 4 پرو () که همین اواخر معرفی و عرضه شده، به صورت پیش فرض دارای نسل قدیم HDD یک ترابایتی است، اما با این نکته که از رابط SATA نسخه 3.0 جهت اتصال SSD پشتیبانی می نماید.

اما پرسش اصلی و مهمی که پیش می آید این است که آیا تعویض هارد اصلی پلی استیشن 4 پرو با یک حافظه پرسرعت SSD تفاوت چشم گیری در سرعت پردازش بازی ها و کاهش زمان بارگذاری ها ایجاد می کند یا خیر.

برای پاسخ دهی به این سوال، اهالی گروه دیجیتال فاندری دست به کار شده اند و با بهره گیری از یک حافظه SDD مدل OCZ Trion 100 و مقایسه آن در دو مدل استاندارد و پرو کنسول پلی استیشن 4، نتایج جالب توجهی را منتشر کرده اند.

هارد به کار رفته در مدل استاندارد پلی استیشن 4 که با نام رمز CUH-1000 شناخته می شود از نوع 2.5 اینچی برند HGST و با سرعت چرخش 5400 RPM بوده که به وسیله رابط نسل دوم SATA و حداکثر سرعت انتقال داده 3 گیگابیت بر ثانیه است.

جالب اینجاست که در پلی استیشن 4 پرو نیز که بعد از گذشت حدود سه سال نسبت به نسخه اصلی عرضه شده، دقیقاً هاردی با برند و مشخصات مشابه استفاده گردیده است.

اگر بخواهیم کمی هم در مورد حافظه SSD مدل OCZ Trilon 100 صحبت کنیم، باید اذعان نماییم این حافظه سریع ترین مدل ممکنی که در بازار یافت می شود نیست، اما برای انجام این آزمایش توان کافی را دارد.

رابط مخصوص این حافظه SSD از نوع SATA نسخه سوم با سرعت 6 گیگابیت بر ثانیه بوده و بر اساس اطلاعات مندرج در دفترچه ی آن، حداکثر سرعت خواندن 550 مگابایت بر ثانیه و حداکثر سرعت نوشتن 530 مگابایت بر ثانیه را ارائه می نماید.

برای شروع ماجرا، بارگذاری یکی از سنگین ترین مراحل بازی The Witcher 3 در حال معمولی روی کنسول پلی استیشن 4 مدل CUH-1000، حدود 92.5 ثانیه به طول می انجامد و به هنگام جایگذاری SSD در آن زمان لود آن را تا 69.2 ثانیه کاهش می دهد. این در حالی است که یک پی سی مجهز به این حافظه OCZ، با تنظیم مشخصات بازی مورد بحث در بالاتری حد ممکن، در زمانی کمتر از 28.4 ثانیه مرحله را بارگذاری می نماید.

حال می خواهیم ببینیم همین ماجرا در کنسول پلی استیشن 4 پرو با نام رمز CUH-7000 چگونه روایت خواهد شد.

نکته جالب توجه و اصلی اینجاست که هارد معمولی به کار رفته در این کنسول با وجود اینکه از نظر سخت افزاری تقریباً هیچ تفاوتی با کنسول سال 2013 ندارد، به موجب بهینه سازی های اعمال شده در رابط ها و توان پردازشی کلی آن، مرحله مذکور را در عرض 78.1 ثانیه بارگذاری می کند.

این در حالی است که تعویض این هارد با حافظه SSD سرعت لود مرحله بازی The Witcher 3 را تنها تا 67.5 ثانیه کاهش می دهد؛ به این معنا که تفاوت اعمال شده در نسخه پروی کنسول پلی استیشن 4، تنها 12 ثانیه بوده، یعنی فقط 2 ثانیه کمتر از آزمایش انجام شده روی کنسول استاندارد سونی.

این مسئله نشان می دهد توانایی های رابط SATA نسل سوم روی کنسول پلی استیشن 4 پرو به دلایل نامعلومی محدود شده است (احتمال داده می شود این امر به موجب امکان پردازش همزمان فعالیت های مختلف و نصب و اجرای همزمان بازی ها صورت گرفته). یقیناً با مقایسه سرعت بارگذاری ها در پی سی و کنسول سونی، ناامید خواهید شد.

با وجود همه ی این تفاسیر، آزمایش مورد بحث یک نتیجه جالب به همراه دارد؛ سرعت هارد HGST مشابه استفاده شده در نسخه پرو، به مراتب بهینه شده و شاهد نزدیک به 13.5 ثانیه کاهش زمان بارگذاری در مدل مورد بحث هستیم. یکی از دلایلی که برای توجیه این مسئله محتمل به نظر می رسد، امکان ارتقای سرعت جست و جوی هارد یک ترابایتی مدل پرو در قیاس با مدل به کار رفته در نسخه استاندارد است.

عنوان دیگری که مورد تست دیجیتال فاندری قرار گرفته، بازی محبوب Fallout 4 است؛ زمان بارگذاری یکی از سنگین ترین مراحل این بازی در کنسول سال 2013 پلی استیشن 4 و با هارد پیش فرض، زمان 55.5 ثانیه را رقم می زند. در حالی که تبدیل آن به حافظه SSD زمان مذکور را تا 29.1 ثانیه کاهش می دهد.

با این وجود پیاده سازی آزمایش مشابه در کنسول پلی استیشن 4 پرو، نتایجی به ترتیب 48.9 ثانیه ای و 26.6 ثانیه ای به ارمغان می آورد؛ مسئله ای که باز هم از فاصله و تفاوت بسیار کم اعمال حافظه SSD در دو مدل کنسول های سونی حکایت دارد و تاکیدی مجدد بر کاهش توانایی های انتقال داده رابط SATA نسخه سوم محصول جدید ژاپنی ها است.

اما بازی سوم مورد آزمایش قرار گرفته، نتایج عجیب و دور از انتظاری به جا گذاشته است. بارگذاری اولیه بازی Just Cause 3 روی هارد اصلی مدل استاندارد پلی استیشن 4 حدود 69.9 ثانیه طول می کشد و در سوی مقابل هارد پیش فرض مدل پرو، زمان 76.6 ثانیه را رقم می زند؛ یعنی کنسول جدیدتر سونی حدود 7 ثانیه بیشتر زمان لازم دارد تا این بازی را لود کند.

درصدی از این مسئله احتمالاً به توانایی بارگذاری جزئیات متعدد و محتوای گسترده تر عناوین جهان-باز بر می گردد و از طرفی توانایی های هماهنگ سازی بازی های مختلف با سخت افزارهای متفاوت را نشان می دهد. اما در هر صورت با درج حافظه SSD در هر دو مدل کنسول، باز هم شاهد کاهش جزئی 1.5 ثانیه ای زمان لود هستیم.

یقیناً همه ی بازی ها دارای چنین بارگذاری های سنگینی نیستند و دیجیتال فاندری برای خالی نبودن عریضه، زمان لود منوی بازی Project Cars را نیز اندازه گیری کرده است.

نتیجه ی به دست آمده نشان می دهد در زمان های بارگذاری کوتاه تر، عملاً تفاوت قابل لمسی وجود ندارد و هارد های معمولی و حافظه های SSD زمان هایی کاملاً مشابه رقم می زنند؛ طوری که زمان لود هارد پیش فرض مدل استاندارد پلی استیشن 4 حدود 21.4 ثانیه به طول می انجامد و با تبدیل آن به SSD شاهد کاهش کمتر از 1 ثانیه زمان هستیم. اتفاقی که در مدل پروی این کنسول نیز عیناً تکرار شد.

اما در مرحله بعدی، می بایست چند مدل از بازی هایی که از قابلیت Pro Mode پشتیبانی می کنند و برای کنسول میان نسلی سونی بهینه سازی شده اند را مورد آزمایش قرار داد.

از لحاظ تئوری این مسئله قاعدتاً نباید تفاوتی ایجاد کند، اما نتایج به دست آمده از تست بازی هایی مانند Battlefield 1 و The Elder Scrolls V Skyrim حاکی از اختلاف بیشتر زمان بارگذاری ها با استفاده از حافظه SSD در دو مدل کنسول پلی استیشن 4 بوده و در مجموع کاهش بین 12 الی 20 درصد را رقم می زند.

از طرفی بهره مندی از حافظه SSD در قیاس با هارد پیش فرض، نتیجه ای را به نمایش می گذارد که احتمالاً علاقه مندان به بازی های دارای پرو مود کنسول جدید سونی را بیش از پیش به تهیه نسل جدید حافظه های ذخیره سازی ترغیب می نماید.

بارگذاری سنگین ترین مرحله بتلفیلد 1 یعنی Through The Mud And Blood، در کنسول استاندارد مدل CUH-1000 نزدیک به دو دقیقه طول می کشد، اما با جایگزینی حافظه OCZ مذکور، این زمان تا 47.7 ثانیه کاهش پیدا می کند که عملاً رقم فوق العاده چشم گیری است.

زمان لود همین مرحله در نسخه پروی پلی استیشن 4 پرو نیز در حدود 95.3 ثانیه به طول می انجامد و استفاده از SSD آن را تا 41.2 ثانیه پایین می آورد. نکته جالب توجه اینجاست که این بار شاهد افت زمان بارگذاری بیشتری با بهره مندی از حافظه SSD در دو مدل کنسول سونی هستیم.

اجرای بازی اسکایریم نیز که بارگذاری نسبتاً کوتاه تری در قیاس با سایر عناوین دارد، کاهش زمان بارگذاری قابل لمس تری به ارمغان می آورد و با درج حافظه SSD شاهد کاهش نزدیک به 8.5 ثانیه در تبدیل هارد معمولی به حافظه نسل جدید و تفاوت 4 ثانیه ای دو مدل کنسول نسل هشتمی سونی هستیم.

نتیجه کلی این آزمایشات را می توان در دو نکته اساسی خلاصه کرد؛ بازی های معمولی با اجرا روی حافظه SSD در کنسول پلی استیشن 4 پرو سریع تر اجرا می شوند، اما فقط بین 3 الی 4 ثانیه در قیاس با مدل سال 2013. بازی های پرو مود نیز به همین منوال، منتها با کاهش زمان بارگذاری کمتر، در حدود 5 الی 6 ثانیه در لودینگ های طولانی بازی های سنگین.

اما در هر صورت بهره مندی از حافظه های ذخیره سازی نسل جدید SSD به مراتب تجربه ای سریع تر از هارد های معمولی در اختیار کاربر قرار می دهد، اما نتایج نشان می دهد تجهیز پلی استیشن 4 پرو به رابط SATA نسل سوم، تفاوت چندانی با نسخه به کار رفته در کنسول استاندارد ایجاد نمی کند، که البته مایه تاسف است.

در نتیجه اگر تصور می کندی با تهیه کنسول میان نسلی سونی و تجهیز آن به حافظه SSD می توانید بارگذاری های بسیار کوتاه تری را نسبت به کنسول فعلی تان تجربه کنید، در اشتباه هستید و تهیه یک حافظه SSD برای همان پلی استیشن 4 استاندارد نیز خروجی مشابهی را به ارمغان می آورد.

هرچند لازم به ذکر است که احتمالاً به موجب بهینه سازی پهنای باند انتقال داده و مدیریت پیشرفته تر خواندن و انبوه داده ها، و با وجود عدم تغییر اساسی در مدل هارد استفاده شده، بازی ها در کنسول پلی استیشن 4 پرو با سرعت بیشتری نسبت به مدل سال 2013 بارگذاری می شوند.

ولی به صورت کلی می توان گفت استفاده از حافظه SSD در هر کدام از مدل های کنسول سونی پیشنهاد می شود، اما در مدل پرو نباید توقع بهره مندی تمام و کمال از تکنولوژی رابط SATA نسل سوم را داشته باشید.

The post appeared first on .

تجهیز پلی استیشن 4 پرو به حافظه SSD چقدر تفاوت در زمان بارگذاری ها ایجاد میکند؟

بدنه براق آیفون ۷ مشکی چقدر در استفاده روزمره خش پذیر است؟ [تماشا کنید]

بدنه براق آیفون ۷ مشکی چقدر در استفاده روزمره خش پذیر است؟ [تماشا کنید]

امسال اپل در کنار آیفون های آلومینیمی اش، یک نمونه خاص دیگر از آیفون را هم توسعه داده که از آن با رنگ جت بلک یا مشکی براق یاد می شود. خود اپل می گوید که بدنه این دستگاه در حالی که زیباست، به سادگی پذیرای خط و خش ناشی از استفاده روزانه خواهد شد و بر همین اساس توصیه می کند که برای بهره گیری از آن به شکل روزمره بهتر است از یک قاب محافظ استفاده کنید.

وب سایت CNet به بررسی مقاومت بدنه همین موبایل در کنار سایر آیفون های اپل پرداخته و تلاش می کند تا استفاده روزمره را شبیه سازی نموده و به کاربران نشان دهد آیفون ۷ یا ۷ پلاس از نوع مشکی براق، چگونه می تواند با بدنه ای پر از خش مواجه گردد.

خش هایی که البته در استفاده روزمره روی بدنه دستگاه قرار می گیرند به راحتی قابل مشاهده نیستند اما نکته اینجاست که با مرور زمان و پس از گذشت چند ماه، خش ها هم افزایش پیدا می کنند و موبایل مورد بحث زیبایی اولیه اش را از دست می دهد.

در ادامه ویدیوی تهیه شده از سوی وب سایت CNet را مشاهده می کنید که در آن درجه مقاومت آیفون ۷، مخصوصاً نسخه مشکی براق سنجیده می شود.

The post appeared first on .

بدنه براق آیفون ۷ مشکی چقدر در استفاده روزمره خش پذیر است؟ [تماشا کنید]

امسال اپل در کنار آیفون های آلومینیمی اش، یک نمونه خاص دیگر از آیفون را هم توسعه داده که از آن با رنگ جت بلک یا مشکی براق یاد می شود. خود اپل می گوید که بدنه این دستگاه در حالی که زیباست، به سادگی پذیرای خط و خش ناشی از استفاده روزانه خواهد شد و بر همین اساس توصیه می کند که برای بهره گیری از آن به شکل روزمره بهتر است از یک قاب محافظ استفاده کنید.

وب سایت CNet به بررسی مقاومت بدنه همین موبایل در کنار سایر آیفون های اپل پرداخته و تلاش می کند تا استفاده روزمره را شبیه سازی نموده و به کاربران نشان دهد آیفون ۷ یا ۷ پلاس از نوع مشکی براق، چگونه می تواند با بدنه ای پر از خش مواجه گردد.

خش هایی که البته در استفاده روزمره روی بدنه دستگاه قرار می گیرند به راحتی قابل مشاهده نیستند اما نکته اینجاست که با مرور زمان و پس از گذشت چند ماه، خش ها هم افزایش پیدا می کنند و موبایل مورد بحث زیبایی اولیه اش را از دست می دهد.

در ادامه ویدیوی تهیه شده از سوی وب سایت CNet را مشاهده می کنید که در آن درجه مقاومت آیفون ۷، مخصوصاً نسخه مشکی براق سنجیده می شود.

The post appeared first on .

بدنه براق آیفون ۷ مشکی چقدر در استفاده روزمره خش پذیر است؟ [تماشا کنید]

آیفون ۷ و ۷ پلاس چقدر در برابر آب مقاوم هستند؟ [تماشا کنید]

آیفون ۷ و ۷ پلاس چقدر در برابر آب مقاوم هستند؟ [تماشا کنید]

یکی از ویژگی های بسیار مورد انتظاری که بالاخره در آیفون های امسال شاهد اضافه شدن آن بودیم، مقاومت در برابر نفوذ آب بود، قابلیتی که همگان مشتاق بودند هر چه سریع تر مورد آزمایش عملی قرار بگیرد. حال بالاخره اولین ویدیوها از تست ضد آب بودن آیفون های جدید منتشر شده اند.

در مراسم رونمایی از آیفون 7 و آیفون 7 پلاس، اعلام شد که این تلفن های هوشمند گواهی IP67 را کسب کرده اند. چنین موضوعی به معنای آن است که گجت های مذکور می توانند بدون آن که آسیبی به قطعات حساس داخلی آنها وارد شود، به مدت ۳۰ دقیقه در عمق ۱ متری آب قرار بگیرند. پس بدون شک نباید در صورت پاشیده شدن آب یا افتادن اتفاقی در ظرف مایعات، کارکردشان با مشکل مواجه شود.

تهیه کنندگان ویدیوی زیر علاوه بر تست موارد فوق، پا را کمی فراتر گذاشته و آیفون ها را درون لیوانی از قهوه داغ و همچنین نوشابه انداخته اند تا مشخص شود مقاومت دست پرورده های جدید اپل در برابر این مایعات چقدر خواهد بود. نتیجه را می توانید در ویدیوی زیر تماشا کنید.

 

The post appeared first on .

آیفون ۷ و ۷ پلاس چقدر در برابر آب مقاوم هستند؟ [تماشا کنید]

یکی از ویژگی های بسیار مورد انتظاری که بالاخره در آیفون های امسال شاهد اضافه شدن آن بودیم، مقاومت در برابر نفوذ آب بود، قابلیتی که همگان مشتاق بودند هر چه سریع تر مورد آزمایش عملی قرار بگیرد. حال بالاخره اولین ویدیوها از تست ضد آب بودن آیفون های جدید منتشر شده اند.

در مراسم رونمایی از آیفون 7 و آیفون 7 پلاس، اعلام شد که این تلفن های هوشمند گواهی IP67 را کسب کرده اند. چنین موضوعی به معنای آن است که گجت های مذکور می توانند بدون آن که آسیبی به قطعات حساس داخلی آنها وارد شود، به مدت ۳۰ دقیقه در عمق ۱ متری آب قرار بگیرند. پس بدون شک نباید در صورت پاشیده شدن آب یا افتادن اتفاقی در ظرف مایعات، کارکردشان با مشکل مواجه شود.

تهیه کنندگان ویدیوی زیر علاوه بر تست موارد فوق، پا را کمی فراتر گذاشته و آیفون ها را درون لیوانی از قهوه داغ و همچنین نوشابه انداخته اند تا مشخص شود مقاومت دست پرورده های جدید اپل در برابر این مایعات چقدر خواهد بود. نتیجه را می توانید در ویدیوی زیر تماشا کنید.

 

The post appeared first on .

آیفون ۷ و ۷ پلاس چقدر در برابر آب مقاوم هستند؟ [تماشا کنید]