Tagچرا می

چرا علم روی زمین به دنبال نشانه های حیات فرازمینی می گردد؟

چرا علم روی زمین به دنبال نشانه های حیات فرازمینی می گردد؟

دانشمندان برای تشخیص عناصر سازنده حیات فرازمینی، تلاش تازه ای را در راستای شناسایی سنگ بنای حیات در این کره خاکی آغاز کرده اند.

پژوهشگران دانشگاه Valparaiso در ایندیانا به تازگی تحلیلی را روی ترکیب بندی آمینو اسیدها انجام داده اند (که در اصل ترکیبات پایه سازنده پروتئین ها به شمار می روند) تا از این طریق دریابند که این ترکیبات چطور می توانند در برابر شرایط نامساعدی نظیر مریخ یا قمر زحل مقاومت نمایند.

تحقیقات صورت گرفته توسط آنها رویکردی کاملا جدید را در جستجو برای یافتن حیات فرازمینی به تصویر می کشد.

Claire Mammoser از پژوهشگران مشارکت کننده در این باره گفت: هدف اصلی ما از انجام این تحقیق آن است که دریابیم آیا برخی آمینو اسیدها خصوصیات ساختاری خاصی دارند که در نهایت پایداری شان را در شرایط فرازمینی بالا ببرد و در مرحله بعد تشخیص دهیم که آن خصوصیات چه هستند.

وی در ادامه توضیح داد که گرچه تا به امروز 20 نوع مختلف آمینو اسید شناسایی شده، اما صدها گونه شناخته شده «غیرطبیعی» هم روی کره زمین وجود دارند که اشکال آشنای حیات استفاده ای از آنها نمی کنند.

به گفته وی، پروتئین های موجود در یک ارگانیسم در محیطی متفاوت از زمین لزوما به همان شکل سابق خود نخواهند بود و در نتیجه احتمال دارد از آمینو اسیدهایی برای بقا استفاده کنند که برای ما شناخته شده هستند اما روی زمین نقشی در ساخت پروتئین ها ندارند.

تیم محققان دانشگاه Valparaiso در ادامه مشخص نمود که کدام آمینو اسیدها بیشترین نقش را در تغذیه پروتئین های موجود در سلول های فرازمینی ایفا می کنند و مجموعه ای برگزیده از ترکیبات طبیعی و غیرطبیعی را در محیط های شبیه سازی شده مورد آزمایش قرار دادند و آنها را تحت شرایط دمایی نامتعارف و سخت و همچنین سطوح متفاوتی از PH، اشعه و دیگر شرایط فرضی برای مریخ گذاشتند.

آنها در ادامه تلاش نمودند که مشخص کنند کدام آمینو اسیدها پایداری خود را حفظ کرده اند و به دنبال الگوهایی از جمله ابعاد و همچنین توانایی جذب آب در میان سخت ترین آنها گشته اند.

تیم تحقیقات همچنین دور جدیدی از آزمایشات خود را روی آمینو اسیدهای استخراج شده از شهاب سنگ ها آغاز کرده تا به خصوصیات کلیدی آنها که می توانند منجر به شکل گیری فرازمینی ها بیانجامند پی ببرند.

The post appeared first on .

چرا علم روی زمین به دنبال نشانه های حیات فرازمینی می گردد؟

چرا سازنده های موبایل «رابط کاربری» را از نو اختراع می کنند؟

چرا سازنده های موبایل «رابط کاربری» را از نو اختراع می کنند؟

اگرچه همه ما از یک اندروید واحد و مشابه استفاده می کنیم، اما هر تولیدکننده تلفن همراهی در سراسر جهان که از اندروید به عنوان سیستم عامل خود استفاده می کند، یک پوسته و لایه روی اندروید می کشد و به عنوان رابط کاربری مخصوص به شرکت خودش ارائه می دهد.

گزینه ها متنوع هستند و هر کسی می تواند بر مبنای سلیقه خود یکی را انتخاب کند؛ البته در اغلب موارد. با این حال، توسعه دهنده ها برای مدتی طولانی نمی توانند به یک طراحی خاص رضایت دهند و همان را بهتر کنند. برای مثال، ال جی جی 6 و گلکسی اس 8 می خواهند دوباره چرخ را اختراع کنند و از پایه یک رابط کاربری دیگر بسازند.

حتی گوگل هم برای اندروید O می خواهند یک منو تنظیمات جدید بسازد. اگر شما طی تمام این سال ها با منوی تنظیمات اندروید اخت شده باشید، حالا باید خودتان را آماده کنید تا همه چیز تغییر کند.

ال جی

هم تاچ ویز یا Samsung Experience و هم UX ال جی طی سال های گذشته، تغییرات عمده ای در رابط کاربری خود تجربه کرده اند که با هر مدل جدید از موبایل ها، این تغییرات همراه بوده.

پس از معرفی قابلیت پنجره دوگانه G4 و اپلیکیشن LG SmartWorld، در موبایل G5 شاهد تغییر رنگ نوتیفیکیشن ها و دکمه های تنظیمات بودیم؛ به طور کل منوی تنظیمات دستخوش تغییر شد.

G6 اما باز هم به این تغییرات ادامه می دهد. آیکون ها و لانچر دستگاه، همه آن ها تغییر می کنند و افزوده شدن Google Assistant تجربه استفاده از دکمه هوم را تغییر خواهد داد.

سامسونگ

همتای کره ای ال جی هم این تغییرات را اخیرا تجربه کرده. در گلکسی اس 7 شاهد معرفی یک دکمه سفید رنگ برای دسترسی سریع به منو، منو نوتیفیکیشن ها، انیمیشن های جدید و یک تغییر کلی در بخش منوی تنظیمات بودیم که بسیاری از گزینه ها را در بخش Advanced Features قرار می دهد.

رابط کاربری سامسونگ همچنین قابلیت آوردن چندین اپلیکیشن روی صفحه هوم را هم اضافه کرد. تکنولوژی همیشه روشن به نمایشگر افزوده شد و یک سری ابزارها و گیم لانچر مخصوص نیز به گلکسی اس 7 آمد.

تازه به آن قابلیت هایی که روی نسخه اج در دسترس هستند اشاره نمی کنیم که از حوصله خارج است. و بعد از گلکسی اس 7، گلکسی نوت 7 آمد و دوباره همه چیز را تغییر داد (خب البته تا قبل از اینکه کاملا از بازار جمع شود).

طرح بندی دکمه هوم گلکسی اس 8 باز هم به طور کل عوض شده، آیکون ها تغییر کرده اند و بخش تنظیمات باز هم تغییراتی داشته. اوه، لانچر را هم فراموش نکنیم که حالا با اضافه شده بیکسبی، صفحه هاب مخصوصی در قسمت چپ خود دارد.

خب پرسش اینجا است که چرا تولیدکننده های تلفن های همراه تا این حد به تغییر علاقه دارند، تغییراتی که حتی در کمتر از یک سال رخ می دهند و لزومی به آن ها اصلا دیده نمی شود وقتی مشکلات بزرگ تری مثل عمر باتری اندک وجود دارد.

کجای کار هستیم؟

دلیل اصلی این اتفاق احتمالا این است که اندرویدی ها هنوز نتوانسته اند یک طراحی عالی برای رابط کاربری سیستم عاملشان پیاده کنند و مدام در حال تغییرش هستند تا به مشتریان یک تجربه بهتر ارائه دهند و در عین حال، از رقابت جا نمانند. ال جی از همه بیشتر برای رابط کاربری اش زیر آتش نقد و کنایه بوده و حتی حذف اپ دراور در G5 هم کمکی به بهبود ماجرا نکرده است.

برای ال جی، جی 6 فرصتی است برای باز پس گیری بازار، خصوصا پس از آزمایش ناموفقی که با جی 5 انجام داد. به همین منظور، تغییرات بیشتر و بیشتری اعمال کرده تا از رقبایی که آن ها هم مرتب در حال تغییر رابط کاربری هستند عقب نماند.

همه این سردرگمی ها یک سوال بزرگ را پیش می کشد: چرا از همان اندروید خالص و پایه استفاده نکنیم؟

رابط کاربری اندروید یکی از محبوب ترین ها میان تمام مشتاقان سیستم عامل اندروید است و تعادل معرکه ای میان قابلیت ها و عملکرد سریع ارائه می دهد. تازه این را هم تصور کنید که رابط کاربری اندروید چند سالی است دست نخورده باقی مانده. احتمالا ال جی و دیگر شرکت ها فکر می کنند یا باور دارند که آن ها می توانند خیلی بهتر از گوگل در این زمینه عمل کنند.

همیشه این انگیزه برای افزودن قابلیت های جدید و بیرون کشیدن توانایی های بیشتر از یک تلفن همراه وجود داشته، مثل نمایشگر 18:9 ال جی برای جی 6 که گزینه های بیشتری را به هسته سیستم عامل و رابط کاربری اضافه می کند.

البته، این مسئله ریسک اضافه شدن قابلیت های بی شماری که هیچ گاه توسط کاربر عادی مورد استفاده قرار نمی گیرند را هم اضافه می کند. با این حال، جی 6 عملکرد و عمر باتری مناسبی دارد، بنابراین این تغییرات لزوما بد نبوده اند.

بد بیاری

برای سامسونگ، دلیل این تغییرات احتمالا دوری جستن از رسوایی های تابستان سال گذشته است. آن ها می خواهند هیچ اثری از گلکسی نوت 7 باقی نماند. به همین خاطر، خانواده گلکسی اس 8 هم این همه تغییر و پیشرفت را به خود دید و تا به اینجای کار فوق العاده عمل کرده.

گلکسی اس 8 هیچ ارتباطی با گذشته ندارد و تغییرات رابط کاربری نیز این عدم وجود ارتباط را اثبات می کند.

فراتر از نوت 7، سامسونگ در گلکسی اس 8 دکمه فیزیکی هوم را هم حذف کرده که این موضوع نیز خود باعث می شود رابط کاربری دستخوش تغییرات گسترده تر شود.

سامسونگ از همه کمپانی های دیگر، بیش از پیش با پیروی از گوگل مخالفت کرده و سیستم عامل را با طعم و رنگی مخصوص به خودش طراحی و ارائه کرده است. کافی است به یکی از دستگاه های سامسونگ و رابط کاربری اش نگاه کنید تا بلافاصله متوجه شوید این دستگاه را سامسونگ تولید کرده و چقدر با طراحی گوگل تفاوت دارد؛ هیچ شرکت دیگری این طور نیست.

تغییر همیشه خوب بوده و همیشه هم از آن استقبال می شود. کسی نمی گوید تغییرات بد و ناپسند هستند اما در زمینه رابط کاربری، آنچه که هر روز با آن سر و کار داریم، شاید این حجم از تغییرات دلپسند نباشد. با وجود همه این تغییرات و عدم وجود یک زبان واحد، تغییر کمپانی، بسیار سخت تر از خرید یک موبایل جدید از همان شرکتی است که همین الان از آن استفاده می کنید.

به نظر شما، این تغییرات مثبت هستند و آیا تغییر می تواند برای رابط کاربری مفید باشد یا خیر؟

The post appeared first on .

چرا سازنده های موبایل «رابط کاربری» را از نو اختراع می کنند؟

چرا اینتل ۱۵ میلیارد دلار در صنعت خودروهای هوشمند سرمایه گذاری می کند؟

چرا اینتل ۱۵ میلیارد دلار در صنعت خودروهای هوشمند سرمایه گذاری می کند؟

اینتل شرکتی است که بالاخره به این باور رسیده که هیچ شانسی در دنیای موبایل ندارد و از طرفی کسب و کار اصلی اش که مرتبط با کامپیوترهای شخصی است، با کاهش تقاضا رو به رو گشته و باید به فکر جایگزینی برای فروش به جای چیپ های کامپیوتری باشد تا بتواند در سال های آینده حاشیه سوددهی خود را بالا نگه دارد.

در روزهای گذشته، اینتل راهکارش را معرفی کرد و خبر داد که ، وارد این حوزه از کسب و کار می شود. در واقع اینتل دومین خرید بزرگ خود طی ۵۰ سال گذشته را انجام داد و شرکتی فعال در زمینه توسعه تکنولوژی خودروهای هوشمند را با رقمی ۱۵.۳ میلیارد دلاری خرید.

اوبر، آلفابت و سایر شرکت ها باور دارند که آینده متعلق به خودروهای هوشمند است و در این میان هدف اینتل نیز آن است که پُلی باشد برای تحقق یافتن ایده های شرکت های دیگر این حوزه. اینتل در سال های گذشته موفق شد تا سبب شود کامپیوترهایی به فروش برسند که استیکر «Intel Inside» بر روی آنها دیده می شد و حالا می خواهد همین کار را با خودروهای هوشمند تکرار کند؛ خودروهایی که احتمالاً  در آینده، سالانه میلیون ها واحد از آنها در سراسر جهان به فروش خواهد رسید.

روی کاغذ استراتژی اینتل صحیح و منطقی به نظر می رسد اما مشکل زمانی است که می بینیم شرکت مورد بحث سابقه چندان روشنی در خرید شرکت های کوچک تر نداشته و معمولاً در این راه با مشکل مواجه شده است.

از سال ۱۹۷۷ تا ۲۰۰۲، اینتل حدود ۴۰ شرکت را خرید. در واقع پیش و پس از . پس از آن اینتل به سراغ خرید شرکت های بزرگ تر رفت. برای مثال در سال ۲۰۱۰ کمپانی ارائه دهنده راهکار های امنیتی McAfee را با مبلغ ۷.۷ میلیارد دلار خریداری کرد که در ادامه صدها میلیون دلار از دارایی های خود را در تراز منفی قرار داد، هزاران کارمند خود را اخراج کرد و بسیاری از دارایی های دیگرش را نیز به فروش رساند.

در همان زمان، نقطه اصلی اتکای اینتل بازار کامپیوترهای شخصی و تجهیزات سرور بود. تحلیلگران و سرمایه گذاران تمام این اتفاقات را به یاد دارند و به همین دلیل است که پس از اعلام خبر یک خرید ۱۵ میلیارد دلاری، ارزش سهام اینتل ۲ درصد کاهش یافت.

همانگونه که ذکر شد، اینتل به هیچ وجه عملکردی موفق در زمینه خرید سایر شرکت ها از خود نشان نداده است. در دوره قبل و بعد از حباب دات-کام، اینتل میلیاردها دلار صرف خرید شرکت هایی نظیر Wind River و Dialogic کرد و به این صورت کوشید تا وارد دنیای تلفن های هوشمند شود، که موفقیتی در پی نداشت و طی کردن مسیر اشتباه باعث زیان ۶۰۰ میلیون دلاری اش شد. هرچند توانست در سال ۲۰۰۶ آنها را به همان قیمتی که خریده بود، به مارول بفروشد.

در سال ۲۰۱۰، اینتل واحد وایرلس Infineon را خریداری کرد که کار ساخت چیپ چند مدل اولیه آیفون را بر عهده داشت. اینتل برای خرید این واحد ۱.۴ میلیارد دلار هزینه کرد و قرار بود این استراتژی، عاملی باشد برای حضور قدرتمندش در بازار موبایل و برداشتن سهمی از آن.

چیزی نگذشته بود که اپل به سراغ رقیب اینتل،‌ یعنی کوالکام رفت و از چیپ های مودم این شرکت در موبایل هایش استفاده کرد. این در حالیست که اینتل در سال ۲۰۱۶ شانس آن را یافت که دوباره نقشی در تولید آیفون و چیپ های مودم آن داشته باشد.

برخی دیگر از خریدهای اینتل از همان ابتدا عجیب بودند. مانند مک آفی، که هیچ وقت کسی ربط نوع کسب و کارش را به هسته اصلی اینتل نفهمید. در بازه زمانی ۶ ساله، ارزش مک آفی نصف شد و در سال ۲۰۱۶ اینتل خبر داد که آن را با رقمی ۴.۲ میلیارد دلاری فروخته است.

با این حال اکنون «برایان کرانیچ» مدیر عامل اینتل باور دارد که داستان خرید یک شرکت فعال در توسعه فناوری خودروهای هوشمند،‌ کاملاً متفاوت از گذشته است. وی عنوان کرد سهام داران را قانع کرده که حالا بحث «داده های بصری» مطرح است و خودروهای هوشمند قادر به جمع آوری آنها هستند.

کرانیچ در این رابطه گفت: «انقلاب بزرگ بعدی مربوط به داده های بصری است. این خودروها توانایی دیدن دنیا را دارند. این مسئله حالا بسیار مهم است چرا که در سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ می خواهیم خودروهایی هوشمند و بی نیاز از راننده داشته باشیم. باید از حالا چنین پلتفرمی توسعه دهیم و با اعتماد بگوییم که می توانیم در آغاز به کار واقعی خودروهای بی راننده نقش تاثیرگذاری ایفا کنیم.»

در این میان کرانیچ در مدیریت خرید های اینتل چندان هم ناتوان نبوده است و خودش ادعا می کند که پیش از فروش مک آفی موفق بوده تا آن را به سودآوری برساند.

نکته مهم اینجاست که اینتل در سال های اخیر تلاش داشته تا محدوده ای را برای فعالیت پیدا کند تا در ادامه کم کم اتکای خود به بازار پردازنده و کامپیوترهای شخصی را کاهش دهد و به نظر می رسد در این راه دست به هر کاری می زند و همین مسئله تا حدی باعث نگرانی سهام داران شده است.

همین مسئله سبب گشته تا اخیراً سرمایه گذاری هایی در زمینه پهپادها، واقعیت مجازی و همچنین اینترنت اشیا داشته باشد، هرچند که سرمایه گذاری ۱۵ میلیارد دلاری اش در زمینه توسعه فناوری مورد نیاز برای خودروهای هوشمند، بزرگترین قماری است که اینتل در سال های اخیر وارد آن شده است.

The post appeared first on .

چرا اینتل ۱۵ میلیارد دلار در صنعت خودروهای هوشمند سرمایه گذاری می کند؟

چرا دیگری ترفیع می گیرد اما شما خیر؟

چرا دیگری ترفیع می گیرد اما شما خیر؟

تا به حال برای تان پیش آمده با اینکه به کارتان علاقه داشته باشید و در میان همکاران از نظر تعهد و دانش بالاترین باشید اما به هنگام ترفیع دادن، اسم شما در لیست قرار نگیرد؟

اگر اینگونه بوده، طبیعتا این سوال در ذهنتان شکل گرفته که چرا او ترفیع یافته اما شما نه؟

در زیر چندین دلیل برای این اتفاق آمده که احتمالا ترکیبی از اینها می تواند پاسخ سوال شما باشد:

  • به وضوح گفته که به پست مافوق علاقه دارد: اگر ساکت بمانید فرصتی برای تان فراهم نمی شود.
  • صبر نمی کند تا کاری به او محول شود: مدیران از افرادی که خودجوش مسئولیت ها را قبول می کنند خوششان می آید.
  • هرگز بهانه نمی آورد: هر کسی که چیزی را بلد نیست باید برای فهمیدن آن تلاش کند و بهبود یابد و ندانستن را بهانه نکند.
  • در کارش خبره می شود: شاید توانایی شما در کار کافی باشد اما او تلاش می کند در مهارت های کلیدی پست های بالاتر خبره شود.
  • نظرات سازنده ای می دهد: با این کار نه تنها در کارش عالی می شود بلکه توجه مدیر را به کار خود جلب می کند.
  • به هدف می زند: صادقانه ایده ها و افکارش را به دیگران می گوید و در صورت نیاز مشورت می کند و بهترین راه را برای انجام دادن کارها می یابد.
  • حرفه ای رفتار می کند: رفتارش به شکلی محترمانه و مودبانه است که باعث می شود دیگران به او احترام بگذارند.
  • سوال های خوبی می پرسد: خوب سوال پرسیدن باعث می شود شما زیرک تر نشان داده شوید.
  • برای رسیدن به هدف اصلی شرکت تلاش می کند: او هدف شرکت را شناخته و تمام تلاشش را برای تحقق بخشیدن به آن می کند.
  • نصیحت پذیر است: او با افراد کلیدی شرکت صحبت می کند و نظر آنها را در مورد کارش می پرسد و حتما به کار می گیرد.
  • دیگران را نیز بهبود می دهد: روی افرادی که با او کار می کنند اثر مثبتی می گذارد.
  • خود را در معرض دید قرار می دهد: توانایی های خود را می شناسد و از آنها به خوبی در معرض دید دیگران مخصوصا مدیران استفاده می کند.
  • در فعالیت های اداره شرکت می کند: او در جشن های شرکت، مسافرت و اردوها شرکت می کند و خود را عضوی از خانواده ی شرکت می داند. لزومی ندارد که با همه ی همکاران دوست باشید اما می توانید معاشرت کنید.
  • دانش بالایی از شرکت دارد: خود را هم راستا با اهداف شرکت رشد داده، به این صورت که رقبا و جایگاه شرکت را در صنعت و اقتصاد به خوبی می داند.
  • همیشه مراقب است: اگرچه در کار خود حرفه ای و خوشحال است اما به دنبال فرصت ترفیع می گردد.

The post appeared first on .

چرا دیگری ترفیع می گیرد اما شما خیر؟

چرا امروزه استارتاپ ها یکی پس از دیگری شکست می خورند؟

چرا امروزه استارتاپ ها یکی پس از دیگری شکست می خورند؟

استارتاپ به کسب و کاری گفته می شود که با طرح خاص خود نیازهای بازار را برآورده می کند و این نیازها یا کالا هستند یا خدمت.

امروزه فرهنگ استارتاپ همه جا شیوع پیدا کرده، اکثر جوانان برای اینکه دوست دارند رئیس خود باشند و برای خود کار کنند وارد عرصه ی کارآفرینی می شوند. این فرهنگ در هند به طور قابل توجهی رایج شده است. متاسفانه اما در سه سال اول کار از هر 10 استارتاپ، 9 مورد می خورند که نزدیک به 80 درصد از کل آمار عدم موفقیت استارتاپ ها را در بر می گیرد.

خبر شکست استارتاپ های زیادی را تا به حال شنیده اید اما کم تر پیش می آید که این شرکت های نوپا دلایل شکست خود را بازگو کنند. حال آنکه، اگر این دلایل را بدانید احتمال شکست استارتاپ تان بسیار کم می شود، از همین رو چند مورد از آنها را در ادامه همراه با هم خواهیم خواند:

  • تیم نادرست

افرادی که به علاقه ای نداشته باشند، جایی در تیم شما ندارند. اگر افراد درستی را برای کارتان استخدام کنید کارتان پیش می رود. پس تیمی که بتواند نیازهای کار را برآورده کند و اهداف آن را به واقعیت برساند از ضروریات است.

  • برآورده نشدن نیازهای بازار

احتمالا این بزرگ ترین اشتباهی است که باعث شکست استارتاپ ها می شود. چرخ کسب و کار با برآورده کردن نیاز بازار می چرخد. اگر استارتاپی نتواند به این کار بپردازد قطعا شکست می خورد.

  • فقدان طرح کسب و کار منسجم

امروزه یاد گرفتن برنامه نویسی، توسعه ی نرم افزار، طراحی وب، پویانمایی، دیجیتالی کردن کیف پول و … کار سختی نیست. اما نوشتن طرح کسب و کار هنوز هم کار مشکلی برای کارآفرینان است و اغلب همین نیز دلیل شکست شان می شود.

استارتاپ هایی که دوراندیشی نکنند، همه ی جوانب کار مانند مشتری، هزینه ها، درآمدها و … را در نظر نگیرند خیلی دوام نمی آورند.

  • پول کم آوردن

یک کارآفرین باید برای پولی که دارد به شکلی برنامه ریزی کند که مقداری از آن پس انداز شود. اگر از پس اندازتان برای کار استفاده می کنید بدانید که خیلی دوام نخواهید آورد.

  • رقابت را نادیده گرفتن

در ابتدای کار به استارتاپ ها گفته می شود بر برآورده کردن نیاز مشتری و کسب و کار خود متمرکز شوند. اما با نادیده گرفتن رقبا ممکن است خیلی زود شکست بخورند.

  • بازاریابی ضعیف

یکی از دلایل اصلی شکست استارتاپ ها این است که با این که برنامه نویسی و طراحی وب را به خوبی بلد هستند اما بازاریابی کار مشکلی برای آنهاست. و آن می تواند کسب و کار شما را رونق بخشد.

  • ورود زود هنگام به بازار

این دلیل، معمولا باعث شکست استارتاپ های تکنولوژی است. این استارتاپ ها ایده ی خوبی دارند اما قبل از اینکه مردم به محصول یا خدمت احساس نیاز کنند وارد بازار می شوند از این رو با شکست مواجه می شوند.

  • عدم شناخت خود

اکثرا فکر می کنند با داشتن یک ایده می توانند کار را شروع کنند. درحالیکه زمانی موفق می شوید که نقاط ضعف و قوت تان را به خوبی بدانید. برخی برای کارآفرینی ساخته نشدند، مقاوم نیستند یا درک درستی از سختی های کار ندارند از این رو با اولین چالش از کار بیرون می روند.

  • پاسخگو نبودن

پاسخ ندادن به مشتری و عدم رسیدگی به شکایاتش می تواند منجر به شکست فرد شود.

  • نداشتن راهنما

بهترین راهنما را برای شرکت خود پیدا کنید. کسی که این راه را رفته بهتر می تواند دست شما را گرفته و از پستی ها و بلندی ها بگذراند.

از شکست ها درس بگیرید و در کارتان پیشرفت کنید. چه عاقلانه است که به جای درس گرفتن از شکست های خود، از شکست های دیگران عبرت بگیرید.

The post appeared first on .

چرا امروزه استارتاپ ها یکی پس از دیگری شکست می خورند؟