Tagمریخ

از فتح مریخ تا سفر به قلب زمین

از فتح مریخ تا سفر به قلب زمین

گودال عمقی ۴.۵ متری دارد در حالی که عرض آن به بیش از ۱۵ متر می رسد. در زمینی در بلوار «کرنشاو» (Crenshaw) و خیابان ۱۲۰ غربی احداث شده که خیلی هم از فرودگاه بین المللی لس آنجلس دور نیست. وقتی از پارکینگ «اسپیس اکس» نگاه کنید، ناهمگونی این گودال با محیط اطرافش نظرتان را به خودش جلب می کند. پنداری دهانه آتش فشانی سر از آسفالت در آورده که دور و ورش حصارهای فلزی کشیده اند.

اگرچه گودال ظاهر این قسمت را به هم ریخته ولی «ایلان ماسک»، مدیر عامل «اسپیس اکس» و «تسلا» به چاله ای که کنده، افتخار می کند. کندن این گودال از یک آخرهفته‌ی نزدیک به پایان ژانویه شروع شد. ایده زمانی به ذهنش رسیده بود که در ترافیک جهنمی لس آنجلس گرفتار شده بود، آن هم در یک روز شنبه (تعطیل) در ماه دسامبر.

همانطور که در ماشین نشسته بود توییت کرد: «ترافیک دیوانه ام کرده. دستگاهی برای حفاری تونل می سازم و شروع به کندن می کنم…». گویا یک ساعت بعد،‌ پروژه، هم یک نام داشت و هم یک پلتفرم تبلیغاتی. ماسک دوباره نوشت: «باید اسمش را بگذاریم “The Boring Company”». دو ساعت دیگر سپری شد و ماسک توییت کرد: «من جداً این کار را می کنم.»

(توضیح مترجم: کلمه ‌Bore در زبان انگلیسی چند معنای کاملاً‌ متفاوت دارد. معنای اولش همانگونه که می دانید مربوط به شی یا شخصی می شود که جذاب نبوده و در اصطلاح، حوصله سربر و خسته کننده است. معنای بعدی به ایجاد حفره در چیز دیگر مثل زمین، دیوار ساختمان یا.. اشاره می کند. به کلامی ساده تر: حفاری. در نتیجه حتی کاربران انگلیسی زبان هم گاهی از توییت های آقای ماسک گیج می شوند. وقتی او می گوید اسمش را باید بگذاریم «The Boring Company»، در اصل این نام هم می تواند معنی «شرکت خسته کننده» داشته باشد و هم «شرکت حفاری» و این مسئله از شوخ طبعی و شیطنت ذاتی خود ایلان ماسک سرچشمه گرفته. حالا لطفاً خودتان تصمیم بگیرید که منظورش، کدام بوده!)

به نظر می رسید که ماسک در حال سرکار گذاشتن مخاطبینش است. هرچند آدمی جدی است ولی گاهی اوقات شوخ طبعی اش هم گُل می کند و بیانیه های نه چندان رسمی می دهد تا رسانه ها آنها را پوشش داده و سپس به آنها بگوید که سرکارشان گذاشته.

آخر سال ۲۰۱۵ بود که در برنامه «استیون کول‌بر» (Stephen Colbert) شرکت کرد و به شکلی نیمه جدی گفت که راه حل سکونت پذیر کردن مریخ، انداختن بمب های اتمی روی این سیاره است. (ویدیوی بالا را ببینید.) سال پیش دوباره وقتی شوخ طبعی اش گل کرده بود، در توییتر نوشت که در حال طراحی یک لباس خود-پرواز مشابه با لباس مرد آهنی (Iron Man) برای پنتاگن است. همین شد که در ابتدا، بسیاری از رسانه ها تصور می کردند که پروژه حفر تونل هم قرار است صرفاً سر کارشان بگذارد.

اما «این بار قضیه جدی است.» این چیزیست که خودش در دفتر اسپیس اکس می گوید. اینطور که پیداست او سال هاست که به پروژه ایجاد تونل زیر شهر فکر کرده – هم به این دلیل  که خودش همیشه به چنین پروژه ای علاقمند بوده و هم از این نظر که چنین اتفاقی می تواند زنجیره ای مهم باشد برای «هایپرلوپ»؛ سیستمی فعلاً خیالی که سرعت سرسام آور دارد و خود ماسک در سال ۲۰۱۳ ایده اش را مطرح کرده است.

لبخند می زند و می گوید: «این اواخر هر کس به شکل خصوصی سراغم می آمد و می گفت که چه پیشنهاد جدیدی برای موقعیت های تجاری دارم، به او می گفتم که برود و تونل بزند. بیشترشان انتظار داشتند ایده یک اپلیکیشن خاص آیفون را به آنها بدهم که بروند و آن را بسازند! به آنها می گفتم که اینکار مشکل ترافیک شهری را حل می کند – و اگر این کار را بکنید، ما هم همه وقتمان را در جهنم ترافیک هدر نمی دهیم.»

ماسک می گوید وضعیت راه بندان ترافیکی لس آنجلس در بدترین وضعیت خودش قرار داشته تا یک روز پیش خود فکر می کند «لعنت بهش! خودم انجامش میدم». تنها چند روز پس از توییت پر سر و صدایش، یک دامنه اینترنتی می خرد با این عنوان: «BoringCompany.com». سپس رهبر پروژه را نیز مشخص می کند. او یکی از مهندسان ارشد اسپیس اکس به نام «استیو دیویس» (Steve Davis) است که سیستم هدایت راکت های فالکون را طراحی کرده.

نقشه خام ماسک و دیویس این بود: کندن گودال برای ایجاد تونل در زیر شهر برای تردد خودرو و قطارهای پرسرعت. بقیه ماجرا، قرار است آنطور پیش رود که ماسک همیشه پروژه ها را پیش می برد: در ادامه مسیر می فهمد چه باید بکند.

یکی از مزایای مدیریت دو کمپانی صنعتی بسیار بزرگ این است که می توانید تجهیزاتی بسیار خاص را در کوتاه ترین زمان ممکن به دست بیاورید. همین شد که در روز جمه آخر ژانویه، جمعی از افراد متخصص حفاری شروع به کندن زمین کردند. ماسک می گوید: «مثل این بود که دور هم جمع شده باشیم و بگوییم “بچه ها! فکر می کنید بزرگترین چاله ای که دو روزه می توانیم بکنیم چقدر است؟”»


پس از مدت کوتاهی از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، استیو بَنِن (Steve Bannon)، استراتژیست ارشد کاخ سفید و مشاور ترامپ در مصاحبه ای با هالیوود ریپورتر گفت که دولت جدید می خواهد آنچنان زیرساخت ها را تقویت کند که نمونه اش را از زمان «نیو دیل» ندیده اید. (توضیح مترجم:  اشاره به تلاش «روزولت»، رییس جمهور وقت آمریکا برای برون رفت از رکود اقتصادی بزرگ ایالات متحده در سال ۱۹۲۹ دارد.)

بنن در این مصاحبه گفت: «محافظه کارها احتمالاً دیوانه خواهند شد. من همان کسی هستم که برنامه های تریلیون دلاری بازسازی زیرساخت آمریکا را به جلو می راند. این عالی ترین فرصت برای ساخت دوباره همه چیز است. کشتی سازی، کارگاه های آهن سازی و همه چیز.»

سپس در روز مراسم تحلیف، ترامپ وعده‌ی جاده ها، اتوبان ها، پل ها، فرودگاه ها، جاده های راه آهن و البته تونل های جدید را در سراسر آمریکا داد. مانند برنامه های «Boring Company»، برنامه های ترامپ هم چندان پخته به نظر نمی رسند. اما همین وعده ها موجب شده تا شرکت های خصوصی مانند «Blackstone» و «Carlyle» آماده سرمایه گذاری در توسعه زیرساخت آمریکا شوند.

شاید اینطور به نظر برسد که ماسک حالا در جایگاهی نیست که بتواند به خوبی از این موقعیت استفاده کند. به هر حال او شخصی است که به سختی به مسئله ای مانند تغییر شرایط آب و هوایی کره زمین اعتقاد دارد (برخلاف رییس جمهور آمریکا) و رابطه ای بسیار نزدیک با دولت اوباما داشته، به طوری که «میت رامنی» (Mitt Romney) نامزد نهایی جمهوری خواهان در انتخابات ۲۰۱۲ به ماسک و تسلا شدیداً حمله می کرد. (تسلا در سال ۲۰۱۰ یک وام بزرگ از طرف دولت اوباما دریافت کرده بود.)

در انتخابات ریاست جمهوری بعدی، ایلان ماسک به حمایت از «هیلاری کلینتون» پرداخت و در یکی از مصاحبه های آن زمانش با خبرگزاری CNBC، گفته بود که ترامپ از نظر شخصیتی فرد مناسبی نیست و نمی تواند به عنوان رییس جمهور، بازتاب دهنده ایالات متحده در جهان باشد.

ششم ژانویه – ایلان ماسک در برج ترامپ. منهتن، نیویورک.

اما پس از انتخابات و پیروزی ترامپ بود که سفرهای چندین باره آقای ماسک به برج ترامپ در نیویورک آغاز شد. وی در همین مراجعه هایش به خیابان پنجم منهتن نیویورک بود که توانست ترامپ و البته استیو بنن را تحت تاثیر عملکردش قرار دهد. استیو بنن که پیشتر کارمند «گلدمن ساکس» بوده، بیش از ترامپ به ناسیونالیسم اقتصادی «تقدم آمریکا» عقیده دارد. بنن در ششم ژانویه به شکلی خصوصی با ایلان ماسک ملاقات می کند و سپس به یکی از نزدیکانش می گوید که شرکت های ماسک همان مکان هایی هستند که می توان «وعده شغل های بیشتری که ترامپ داده» را در آنها عملی کرد.

بیشتر مدیران سیلیکون ولی از ملاقات ترامپ پرهیز می کنند ولی ماسک ریسک این ارتباط را پذیرفته

حالا بیشتر مدیران سیلیکون ولی ترجیح می دهند که رابطه ای نزدیک با رییس جمهور آمریکا نداشته باشند و در چنین شرایطی، به نظر می رسد که ماسک ریسک این ارتباط نزدیک را به جان خریده. وی حتی در ماه ژانویه پشتیبانی اش را از فرد انتخابی ترامپ برای عهده گیری وزارت امور خارجه یعنی مدیر عامل شرکت «ExxonMobil»، «رکس تلرسون» اعلام کرد. این در حالیست که خود ماسک پیشتر شرکت های فعال در حوزه نفت را مورد انتقاد قرار می داد.

ایلان ماسک در همین رابطه در توییترش نوشت: «شاید این حرفم برایتان تعجب آور باشد، رکس تلرسون پتانسیل تبدیل شدن به یک وزیر امور خارجه عالی را دارد.»

پس از آنکه ترامپ دستور اجرایی پر سر و صدای خود را علنی کرد، ماسک هم در زمره کسانی بود که این تصمیم را مورد انتقاد قرار داد اما از طرفداران چپگرای خود خواست که پیش واکنش نشان دادن به آن، متن کاملش را مطالعه کنند. از طرف دیگر ایلان ماسک و تراویس کلانیک، مدیر عامل اوبر با هم به انجمن استراتژی و سیاست پیوستند ولی در نتیجه اعتراضات به دستور جنجالی ممانعت از ورود شهروندان ۷ کشور مسلمان به آمریکا، موج اعتراضات به ماسک و کلانیک هم بالا گرفت. این اعتراضات به کمپانی های تسلا و اوبر رسید. از یک سو سفارش خودروهای تسلا توسط مشتریان لغو می شد و کاربران اوبر، اپلیکیشن این سرویس تاکسی آنلاین را از موبایل هایشان حذف می کردند. این مسئله موجب شد تا مدیر عامل اوبر از انجمن یاد شده خارج شود، ماسک اما چنین کاری نکرد و در عوض گفت:

«حضور من به معنای تایید اقدامات دولت ترامپ نیست. باور دارم که پیوستگی ما در این زمان حساس برای مسائلی مهم تر، به نفع اهداف والاتری خواهد بود.»


کت و شلوار مشکی، پیراهن سفید و کروات آبی؛ این لباسی است که ایلان به تن دارد. از پیش ترامپ می آید و چندان خوش خلق نیست. (توضیح مترجم: مصاحبه بلومبرگ با ایلان ماسک در سوم فوریه و پس از ملاقات ماسک با ترامپ صورت گرفته.) حوصله صحبت کردن در مورد آنچه در دیدارش با ترامپ گذشته را ندارد و می خواهد یک راست به سراغ صحبت در مورد شرکت حفاری برود.

ایلان ماسک در پاسخ خبرنگار بلومبرگ که می خواهد بداند کمپانی حفاری، شاخه ای از اسپیس اکس خواهد بود یا یک شرکت کاملاً مستقل، می گوید: «توییترم را نمی خوانی؟ شرکت حفاری است و قطعاً مستقل خواهد بود.»

چیزهایی که شرکت حفاری ایلان ماسک ندارد: نیروی کاری تمام وقت، مدل تجاری مشخص!

اما این شرکت حفاری هنوز هیچ کارمندی ندارد. در واقع هیچ کارمند تمام وقتی که اختصاصاً برای همین کار استخدام شده باشد. چیز دیگری که ندارد، داشتن یک مدل تجاری مشخص است. ایلان فقط می داند که می خواهد که قراردادهای دولتی این وسط نقشی بازی خواهند کرد.

ماسک می گوید که تجارت تونل زدن بی شباهت به صنعت هوافضا نیست. او در سال ۲۰۰۲ وقتی که وارد این صنعت شد گفت که از زمان پروژه آپولو تا کنون پیشرفت خاصی در این زمینه حاصل نشده، پرونده های تحقیقاتی هم بسیار آهسته پیش رفته اند چرا که بیش از حد گرانند. اسپیس اکس هم به این شکل به خود تمایز داد که آمد و ماهواره هایی را با قیمت هایی بسیار کمتر به فضا فرستاد. همین مسئله باعث شد تا در ادامه بتواند یک قرارداد ۱.۶ میلیارد دلاری با ناسا ببندد؛ قراردادی که در آن ماموریت ها به مقصد ایستگاه بین المللی فضایی انجام می شد.

سرعت حفاری در پنجاه سال گذشته افزایشی نداشته است

تکنولوژی ساخت تونل حتی از فناوری به کار رفته در راکت ها هم قدیمی تر است و سرعت حفاری در پنچاه سال گذشته افزایشی نداشته. مانند پرتاب های فضایی، حفر تونل هم بیشتر زیر سایه قراردادهای دولتی بوده و شخص یا شرکت انجام دهنده هیچ ریسکی را در این میان متحمل نشده. در این بین هزینه ها معمولاً بیشتر از پیش بینی ها شده و تاخیرهای زیادی هم صورت گرفته.

بزرگترین مثالش، «» است. گران ترین پروژه اتوبانی که در ایالات متحده کلید خورد و قرار بود بخش هایی از آن زیرزمینی باشد. بودجه اش ۱۲ میلیارد دلار بیشتر از تخمین اولیه شد، چرا که حفر تونل از برآوردهای اولیه گران تر درآمد. در لس آنجلس، مسئولان می خواهند خط بنفش مترو را ۲.۶ مایل افزایش دهند که هزینه ای معادل ۲.۴ میلیارد دلار روی دستشان می گذارد و حدود ۱۰ سال هم طول می کشد. ماسک می گوید: «تقریباً ۱ میلیارد دلار به ازای هر مایل. احمقانه ست!»

یک میلیارد دلار به ازای هر مایل؛ هزینه سرسام آور گسترش خط متروی لس آنجلس

ماسک در مورد ترامپ و برنامه هایش نظری نمی دهد، ولی شخصی نزدیک به او، به بلومبرگ خبر داده که اگرچه شرکت حفاری ماسک زیر سایه برنامه های ترامپ برای ایجاد زیرساخت ها فعالیت خود را آغاز می کند اما روند پیشرفت شرکت حفاری، ربط چندانی به واشنگتن و برنامه هایش ندارد.

خود ماسک اکنون امیدوار است که بتواند ماشینی بسیار سریع تر برای حفر تونل توسعه دهد و از آن برای حفر هزاران مایل بهره گیرد تا در نهایت یک شبکه زیر زمینی که متشکل از ۳۰ سطح مختلف است، توسعه پیدا کند. سطح هایی که برای خودروها یا وسایل حمل و نقل سریع -مثل هایپرلوپ- در نظر گرفته شده اند.

اینجاست که سوالات زیادی برای یک ذهن عادی پیش می آید. آیا حفر زمین به این شکل و با این همه لایه، باعث بی ثبات شدن زمین نمی شود؟ ایلان ماسک می گوید که چنین نیست: «صنعت حفاری همیشه در حال انجام همین کار است زمین بزرگ است و ما کوچکیم. ما انقدر کوچکیم که اصلا باورت نمی شود.» او می گوید که نه تنها چنین کاری قابل انجام است، بلکه تنها راه ممکن برای خارج شدن از جهنم ترافیک است.

«زمین بزرگ است و ما کوچکیم. ما آنقدر کوچکیم که اصلا باورت نمی شود»

«آسمان خراش هایی داریم که چندین و چند طبقه دارند ولی سیستم جاده ای ما یک یا نهایتاً دو طبقه است. همه وارد این برج ها می شوند و در ساعتی خاص، همه می خواهند که از آنها خارج شوند. در نتیجه وارد سیستم جاده ای می شوند و اینطور است که همه ما گیر می کنیم.»

تونل ها از سوی دیگر نشان دهنده یک سیستم و شبکه حمل و نقل و ترافیکی سه بعدی هستند.

ماسک محوطه پارکینگ اسپیس اکس را برای کندن اولین چاله انتخاب کرد. بیشتر به این دلیل که چنین کاری برایش راحت تر بود و می توانست به دلیل مالکیت محل، بدون دریافت مجوز از مقامات شهری پروژه را کلید بزند.

طرح فعلی این است که چاله کنونی، تبدیل به یک رمپ یا سطح شیب دار برای ورود ماشین حفاری شود و سپس کار حفاری به شکل افقی آغاز گردد. وقتی که ماشین به عمق ۱۵ متری یا بیشتر رسید، می توان دوباره ادامه داد چرا که در چنین شرایطی، از خطوط فاضلاب و یا گازهای طبیعی رد شده است. در همین حال، ماسک در پی اخذ مجوزهای لازم بوده و امیدوار است زمانی که برنامه حفاری قرار باشد از زمین اسپیس اکس در زیر زمین خارج شود، بتواند مجوزها را در دست داشته باشد.

«حفر تونل هرچقدر عجیب باشد، به اندازه ماشین های پرنده سیلیکون ولی دیوانه وار نیست»

ماسک اکنون حاضر نیست بگوید که این تونل دمو مانند، قرار است به کدام سمت برود. فقط می گوید که به شکلی طراحی می شود که خودروهای بتوانند وارد آن شده و فضای مناسبی داشته باشند. او همچنین ذکر می کند که همین چاله، نقطه آغاز یک شبکه حمل و نقل عظیم است.

ماسک می گوید هرچقدر که برنامه هایش برای حفر تونل برای حل مشکل ترافیک عجیب باشد، به اندازه راه حلی که سیلیکون ولی در نظر دارد، دیوانه وار نیست. از سال گذشته تا کنون چندین بار پیش آمده که در خبرها بخوانیم . گفته می شود که شخص «لری پیج»، موسس گوگل تا کنون در دو استارتاپ سازنده هواپیمای شخصی، یعنی «Zee.Aero» و «Kitty Hawk» سرمایه گذاری کرده.

«طبیعتاً از چیزهای پرنده خوشم می آید! ولی ایده خودروی پرنده در چنین مقیاسی تحقق پذیر نیست. کافیست قالپاق یکی شان در برود تا گیوتینی برای شما بشود!»

در این بین شرکت های دیگری مثل اوبر و ایرباس هم زمزمه هایی در مورد توسعه خودروهای پرنده داشته اند. ایلان ماسک اما فکر می کند که ایده ماشین های پرنده، احمقانه است. دست کم برای سفرهای درون شهری: «طبیعتا، من از چیزهای پرنده خوشم می آید! اما سخت می توان تصور کرد که خودروهای پرنده در چنین مقایسی قابل استفاده باشند.»

آنطور که قوانین فیزیک می گویند، هر خودروی پرنده باید نیروی بسیار زیادی رو به پایین تولید کند تا از سقوطش جلوگیری شود. چنین اتفاقی یعنی باد و سروصدای زیاد روی زمین. این در حالیست که چنین وسایلی، به مراقب بیش از اندازه ای هم نیاز دارند. ماسک می گوید: «تصور کنید کسی سرویس های چنین خودرویی را انجام ندهد و روی هوا، یکی از قالپاق هایش در رود و تبدیل بشود به یک گیوتین برای شما! سطح اضطراب و نگرانی شما به دلیل وجود وسایل پرنده ای که بالای سرتان وز وز می کنند، اصلاً کم نخواهد شد.»

در اینجای مصاحبه، دستیار ماسک به خبرنگار بلومبرگ می گوید که وقت سوال آخر رسیده. ولی به نظر می رسد که کار خود ایلان ماسک تمام نشده. کرواتش را شل می کند، روی میز می نشیند و خیره در چشم های خبرنگار می گوید: «دلت می خواهد تماشایش کنی؟»


ماسک،‌ دیویس و خبرنگار بلومبرگ با استفاده از یک دستگاه پایین می روند در حالی که طناب نجات به آنها وصل شده. فضای سرد، تاریک و وحشتناکی است. چشمان ماسک تا آخر باز شده، لبخند می زند و به سوی عمق تاریکی به پایین می رود. یک کلاه ایمنی بر سر دارد و چکمه ای پوشیده که تا روی زانویش می رسد. روی کت و شلواری که ساعاتی پیش، با آن در کنار رییس جمهور حضور داشته.

وقتی به پایین می رسند و روی زمین پر از گل و لای قدم می گذارند، ماسک می گوید: «لعنتی! چقدر زیباست.» اولین باری است که خود ماسک هم یک ماشین حفاری بزرگ را از نزدیک می بیند.

قطر ماشین به ۸ متر و طولش به ۱۲۱ متر می رسد. ۱۲۰۰ تن وزن دارد و نامش را «Nannie» گذاشته اند. این ماشین دست دوم است و پیشتر دولت آمریکا از آن استفاده کرده. قیمت چنین ماشینی در ابتدای تولدش معمولاً به ۱۵ میلیون دلار می رسد اما این دستگاه قدیمی، دست کم ارزشی ۹۰ درصد کمتر از بهای ذکر شده دارد.

Nannie توسط شرکت آلمانی «Herrenknecht» ساخته شده و از سال ۲۰۱۵ مورد بهره برداری قرار گرفته و چند پروژه با آن انجام شده. در حالی که کمتر از دو سال سن دارد، انگار دستگاهی مربوط به باستان قدیم است. بخش هایی از بدنه زنگ زده و در گل و لای غوطه ور است. نوک دستگاه همانطوری است که تصور می کنید؛ دقیقاً مثل یک دریل برقی. ولی بیشتر کار در بخش های پشتی دستگاه انجام می شود. کمربند حامل، گِل را بیرون داده و به سطح زمین می رساند.

ماشین حفاری ایلان ماسک، هر دقیقه ۷۵ میلیمتر جلو می رود

حدود ۱۵ نفر در زمان کار Nannie، در کنار آن حاضر هستند و کار می کنند. ماسک می گوید که نحوه کارش، مانند یک اکوسیستم دقیق است. او می خواهد از ماشین های اینچنینی در فرایند کندن تونل استفاده کند و ببیند که آیا می توان آنها را ارتقا داد یا خیر. ماسک تصور می کند که با توان بیشتر، مصالح بهتر، و طراحی که به آن اجازه می دهد به شکل همزمان زمین را بکند و دیواره های تونل را نصب کند، شرکت حفاری او می تواند به شکل سرسام آوری هزینه های حفر زمین را کاهش دهد.

«بهتر کردن این ماشین، باید ساده باشد. اما پنج برابر عملکردش را بهبود دادن، کاری نیست که نشدنی باشد. نمی خواهیم جایزه نوبل بگیریم و استاندارد مدل فیزیک را باز-تعریف کنیم.»

در حال حاضر بزرگترین مشکل Nannie، سرعت آن است. مشکل از جایی شروع می شود که کمربندهای حامل این ماشین تنها به حدی مشخص می توانند خاک را به بیرون حمل کنند. به این شکل در هر دقیقه، این ماشین می تواند ۷۵ میلیمتر پیشروی داشته باشد. در کل یک هفته، Nannie می تواند حدود ۹۱ متر پیش برود.

ماسک از این موضوع چندان خوشحال نیست و می گوید: «سعی می کنیم به شکل غیرقابل باوری، سرعت تونل سازی را افزایش بدهیم. می خواهیم بدانیم می شود هفته ای یک مایل جلو رفت؟ آیا ممکن است؟»

زمان برگشت به بالا، به نظر می رسد کمی دلسرد شده: «شاید بد نبود با پروژه ای کوچکتر شروع می کردیم. ولی فکر می کنم همین را هم می توانیم ساده تر کنیم.»


فرآیند تونل سازی بیش از حد در برابر خوش بینی مقاوم است. به شکل معمول یک پروژه تونل یا پُل سازی، ۳۲ درصد بیشتر از رقم برآورد شده هزینه برمی دارد در حالی که ۲۲ درصد زمان بیشتری از هدف اولیه طول می کشد. این را «بنت فلایوبرگ»، یکی از پرفسورهای دانشگاه آکسفورد که در زمینه توسعه زیرساخت های عظیم پژوهش می کند، می گوید.

وی باور دارد که این فرایند بیش از حد طولانی می شود چرا که در طول مسیر، ماشین ها به موانعی برخورد می کنند که پیشتر انسان نمی دانست وجود دارند: «مهم نیست که چقدر آزمایش کنید. هرچقدر هم که نمونه بردارید، باز هم دقیقاً نمی دانید در حال دریل کردن چه چیزهایی هستید.»

جالب است که پرفسور فلایوبرگ هم مشتاق شده تا بداند ماسک دقیقاً چه می کند. می گوید: «طرح او چیزی نیست که به آن بخندید و کنارش بگذارید.» وی باور دارد که ماسک می تواند با انجام برخی کارهای ساده، سرعت حفر را افزایش دهد. یکی از همین کارها، داشتن لوازم یدکی پر استفاده در کنار دستگاه است. به این شکل، در زمان خرابی ماشین حفاری، منتظر تعمیر و لوازم یدکی نمی ماند.

وی می گوید: «صعنت ساخت و ساز باید واقعاً فکری به حال این خرابی های زمان گیر بکند. این تنها بخش اقتصادی است که سرعت کارش از پنجاه سال گذشته تا کنون یکسان باقی مانده.»

ماسک آدمی است با قدرت غیرطبیعی در استخدام افراد باهوش برای انجام اهداف پر ریسک و عجیب، و به سختی تلاش می کند تا پس از یافتن هدف، راه رسیدن به آن را پیدا کند؛ اهدافی که بیشتر قابل دسترس به نظر می رسند تا مضحک. مثل سکونت پذیر کردن مریخ یا ساختن یک خودروی الکتریکی که می تواند سریع تر از یک فراری گام بردارد. در این بین شرکت های تحت نظر ایلان ماسک از مزایای دولتی هم بهره مند شده اند.

راکت ارزان اسپیس اکس به این دلیل به ایستگاه فضایی سفر کرد که ناسا تصمیم گرفت برخی قراردادها را در اختیار شرکت های خصوصی قرار دهد. یا رشد اینچنینی تسلا از تخفیف های مالیاتی سرچشمه می گیرد که به خریداران خودروهای الکتریکی در آمریکا تعلق می گیرد. هر دوی این سیاست ها در زمان ریاست جمهوری بوش پسر شکل گرفتند و در زمان حضور باراک اوباما در واشنگتن، ادامه پیدا کردند.

ماسک در سال های اخیر خیلی کم در خصوص فرصت های شغلی زیادی که تلاش هایش باعث ایجاد آنها شده اند، سخن گفته و در عوض تلاش داشته تا به مردم در مورد برتری های خودروهای الکتریکی آگاهی دهد. وی اما اکنون می گوید: «مردم امروز بیشتر به فرصت های شغلی توجه می کنند. من اینطور فکر می کنم که اگر قرار باشد مشکلی را حل کنیم، به هر حال باید برای حل آن افرادی را استخدام کنیم.»

به تازگی، او در مورد تاثیر اقتصادی تلاش هایش صریح تر صحبت می کند. در دفاع از رابطه ی نزدیکش با ترامپ توییت کرده بود که «اهداف من این ها هستند که به جریان ها برای پایدارسازی انرژی سرعت بدهم و جهانی با سکونت چند سیاره ای داشته باشیم. اهدافی که هزاران هزار شغل ایجاد می کنند و باعث ایجاد آینده ای تاثیرگذارتر برایمان خواهند بود.»

ایلان ماسک احتمالاً طرفدار محیط زیست است و از سوی دیگر ترامپ باور دارد که تغییر شرایط آب و هوایی زمین، مزخرفاتی است که چینی ها سر هم کرده اند. ولی حقیقت این است که شرکت های تحت مدیریت ایلان ماسک امروز تامین کننده شغل ۳۵ هزار کارمند هستند؛ شغل هایی که بیشترشان صنعتی به حساب می آیند.

سال گذشته، که در سال های آتی و در زمان تکمیل شدنش، تبدیل به بزرگ ترین کارخانه ساخت باتری در جهان می شود. سولار سیتی، شرکتی که ماسک به تاسیس آن کمک کرد و اخیراً با تسلا ادغام شده، چندی پیش کارخانه ای با وسعت ۱۱۱ هزار متر مربع در شمال نیویورک باز کرد.

اما ماسک اشاره می کند که «The Boring Company» به شکل طبیعی شغل های بیشتری تولید می کند: «قطعاً شغل های زیادی ایجاد می شوند.» پوزخند می زند و ادامه می دهد: «یک تریلیون شغل!» (توضیح مترجم: کنایه ای به آمارهای عجیب و غریب و نه چندان واقعی که معمولاً از سوی ترامپ ارائه می شوند.)

The post appeared first on .

از فتح مریخ تا سفر به قلب زمین

خشک ترین نقطه کره زمین، محل آزمایش مریخ نورد و ابزار شناسایی حیات ناسا

خشک ترین نقطه کره زمین، محل آزمایش مریخ نورد و ابزار شناسایی حیات ناسا

سازمان ملی هوافضای ایالات متحده آمریکا قصد دارد بفهمد آیا ربات Mars 2020 می تواند واقعاً روی سطح کره مریخ حرکت کرده و به دنبال نشانه های حیات بگردد یا خیر.

در نتیجه تیمی از اخترشناسان و محققین ناسا تمام طول ماه گذشته میلادی را مشغول آزمایش نمونه تمرینی این ربات به نام KREX-2 در منطقه ای به نام «صحرای آتاکاما» بوده اند.

این بیابان که مابین سه کشور شیلی، پرو و بولیوی در آمریکای جنوبی قرار گرفته، یکی از خشک ترین نقاط کره زمین محسوب می شود و تحت تشعشع حجم باورنکردی از نور ماورای بنفش قرار دارد؛ در نتیجه تمام میکروب های ناحیه در نقاط زیرین سطح زمین و یا در داخل سنگ ها زندگی می کنند.

به همین سبب بیابان آتاکاما بیشترین میزان شباهت با سطح خشک سیاره سرخ را داشته و در واقع بهترین محل برای آزمایش تجهیزات مریخی و کاوشگران فضایی است.

گفتنی است پروژه اخیر دومین تلاش اندیشمندان گروه ARADS برای یافتن حیات و تست ابزارهای رباتیک در بیابان مورد بحث است و گفته می شود تا سال 2019 میلادی، دو سری کامل دیگر از این آزمایشات در همین منطقه صورت خواهد گرفت.

«برایان گلس» محقق ارشد تیم کاوشگر مدعی است «ابزارهای ما که ترکیبی از مَته، بازوهای مریخ نورد و ربات هوشمند هستند، در بهترین شکل ممکن از پس آزمایشات میدانی اخیر بر آمده اند و نتایج مجموع پروژه امیدوارکننده به نظر می رسند». ناگفته نماند برنامه سال آینده به گونه ای است که تجهیزات شناسایی حیات مستقیماً به مَته متصل شده تا چگونگی همکاری قطعات مختلف در حالات متنوع سنجیده شود.

در مورد Mars 2020 بیشتر بخوانید

The post appeared first on .

خشک ترین نقطه کره زمین، محل آزمایش مریخ نورد و ابزار شناسایی حیات ناسا

شواهد بیشتر مبنی بر قابل سکونت بودن مریخ در گذشته به دست آمد

شواهد بیشتر مبنی بر قابل سکونت بودن مریخ در گذشته به دست آمد

میلیاردها سال پیش، زمانی بسیار دورتر از آنچه که فکرش را کنید، سیاره سرخ احتمالا امکان ایجاد حیات را داشته اما حالا خبری از هیچ گونه زندگی در آن نیست. محققین ناسا اخیرا با مریخ نورد «کنجکاوی» موفق شدند تا شواهد جدیدی دال بر این مسئله پیدا کنند.

ضمن بالا رفتن از یک صخره بزرگ، کنکجاوی نمونه های خاک را برداشت و تحلیل کرده است و متوجه شده که مواد شیمیایی، معدنی و بافت هایی در آن وجود دارد.

از آنجایی که آب در کره زمین به عنوان یکی از فاکتورهای اساسی زندگی به شمار می رود و از سوی دیگر می دانیم که آب روی مریخ وجود داشته، بنابراین بعید نیست که حیات نیز در آن دوران وجود داشته.

مقایسه جایگاه کنونی کنجکاوی و وضعیت فعلی مریخ با میلیاردها سال پیش.

جوی کریسپ از ناسا می گوید که هر چه جلوتر می رویم، مناطق و محیط های قابل حیات بیشتری در مریخ پیدا می شوند.

کنجکاوی، 4 سال پیش در ناحیه ای به نام Gale Crater روی مریخ فرود آمد، جایی که برای اولین بار مواد معدنی و جریان رودخانه ای خشک شده پیدا شد. از آن زمان تاکنون، مریخ نورد ناسا بیش از 15 هزار متر روی سطح سیاره سرخ جا به جا شده و اطلاعات را از نواحی مختلف به دست آورده است.

کنجکاوی حالا برای اولین بار موفق شده تا عنصر جامد اما غیر فلزی بور را روی سطح کره سرخ پیدا کند. اما چرا باید از پیدا شدن بور هیجان زده شد؟ چون این عنصر توانایی بالایی در حل شدن در آب را دارد و عمدتا در مناطقی می توان آن را یافت که آب سطحی بخار شده و خاک خشک است.

همین عنصر و بسیاری عناصر دیگر نیز در لایه های عمیق تر مریخ پیدا شده اند. تصور بر این است که جریان های آب زیر زمینی در لایه های زیرین کوه شارپ نیز جریان داشته و زمانی که همه آب سطح سیاره خشک شده، بور و دیگر عناصر نیز همان جا باقی مانده اند.

با این حال، به دلیل مشکلات پیش آمده برای کنجکاوی، حرکت و پیشروی متوقف شده تا مهندسان ناسا متوجه شوند مشکل کجا است. در حال حاضر، تا مشکل برطرف گردد، کنجکاوی به تحلیل محیط پیرامون و نمونه های دریافت شده خواهد پرداخت.

The post appeared first on .

شواهد بیشتر مبنی بر قابل سکونت بودن مریخ در گذشته به دست آمد

آقای ماسک، سفر به مریخ چالشی مشابه با قانون مور نیست

آقای ماسک، سفر به مریخ چالشی مشابه با قانون مور نیست

«ایلان ماسک» انسان قابل احترامی است. او بود که باعث شد کاربران با خدمات شرکت هایی نظیر پی پَل، سولار سیتی و البته تسلا موتوز رو به رو شوند. اما ماسک برنامه های بسیار بزرگتری در سر می پروراند که البته باید دید باز هم می توانند ستایش شدن او را ادامه دار کنند؟

به آخرین ایده هایش توجه کنید. ماسک می خواهد مردم را به مریخ ارسال کند. اگرچه هنوز هم جزییات با ابهام رو به رو هستند ولی او در مورد کلیت مسئله صحبت کرده و خبر داده که هر بلیت برای رفتن به مریخ، در سال ۲۰۲۴ با مبلغ ۲۰۰ هزار دلار به فروش خواهد رسید.

زمانی که او اسپیس اکس را تاسیس کرد، وعده داد که راکت های توسعه یافته از سوی این شرکت ۱۰ برابر ارزان تر و قابل اطمینان تر خواهند بود. وی همچنین اشاره کرد که راکت های آتی می توانند نرخ پروازی ۱۰ برابر بیشتر از سایر راکت ها داشته باشند. لازم است بدانید بهبودی که او وعده داده، هنوز محقق نشده است.

بلند پروازی ماسک با نوعی از تفکر جادویی اهالی سیلیکون ولی گره ای محکم خورده است. او تصور می کند که رشد اعداد باعث دستیابی ارزان تر به فضا می شود. مشکل اینجاست که ماسک نه تکنولوژی خارق العاده ای را در این رابطه به نمایش می کشد و نه شواهدی که به تقاضا برای خرید بلیت سفر ۲۰۰ هزار دلاری به مریخ ربطی داشته باشند را رو می کند. به هر حال ایلان از دنیایی آمده که هنوز هم «قانون مور» را سرلوحه ای برای خود می داند. مسئله اینجاست که مریخ ربطی به قانون مور ندارد.

در تکنولوژی سفر به مریخ مشکلات بزرگی وجود دارد که می توان آنها را به دو بخش تقسیم کرد: مشکلات مهندسی و مشکلات دنیای فیزیک. مشکلات دنیای مهندسی معمولاً با گذر زمان قابل حل هستند ولی قوانین دنیای فیزیک را نمی توان دور زد. در نتیجه در مورد مشکلاتی که از سبب دنیای فیزیک پیش می آید، مهندسان یا راهکارهایی موقت برای آنها پیدا می نمایند و یا به راحتی قبولشان می کنند.

راهکارها برای مشکلات مرتبط به دنیای مهندسی معمولاً پارامتر «کارایی» را در نظر دارند و بر روی همین نقطه تمرکز می کنند. برای مثال، خود قانون مور. در سال ۱۹۶۵، یکی از موسسین اینتل به نام «گوردن مور» متوجه این موضوع شد که قدرت کلی پردازنده ها در کامپیوتر ها -تعداد ترانزیستورها در پردازنده مرکزی سیستم- تقریباً هر دو سال یک بار دو برابر می شود. سپس قانون مور متولد شد و تلاش برای پا به پا آمدن با همین قانون، سبب شده تا با وسعت تکنولوژی کنونی و آینده، رو به رو باشیم.

برداشته شدن یک گام در زمینه پیشرفت قانون مور، مستلزم برداشته شدن قدم های بسیار کوچک میانی در راستای بهبود وضعیت است. پردازنده ها، هواپیماها و یا حتی خودروهای امسال بهتر از نمونه هایی هستند که در سال پیش رونمایی شدند و هزینه تولید آنها نیز در قیاس با نمونه های قبلی کمتر است. زمانی که هزینه تولید کاهش پیدا کند، بازار تقاضا برای آنها نیز گسترش پیدا می کند.

بر خلاف دنیای کامپیوترها یا خودرو ها، تکنولوژی راکت ها که ایلان ماسک و اسپیس اکس با آن سر و کار دارند نمی تواند به شکل سیستماتیک و یا مرتب از پایه دگرگون شده و بهبود پیدا کند. «تکانه ویژه» -تکانه‌ ای که به ازای سوختن مقدار مشخصی از سوخت به موتور راکت وارد می‌شود- کلید اصلی در راستای کاهش هزینه دستیابی به فضا است.

در حال حاضر بهبودی که می توان به شرایط تکانه ویژه داد، با ساختن راکت های سبک تر و یا کشف گونه جدیدی از سوخت محقق می شود. مسئله اینجاست که پژوهشگران علوم فضایی در سال هایی که «دیوید آیزنهاور» رییس جمهور آمریکا بود، هر دو این کارها را انجام دادند.

با این حال مشکل فیزیک همچنان پابرجاست: جرم در برابر گرانش. تنها راه برای حل آن هم استفاده از روش «صرفه جویی به مقیاس» (کسب مزیت کاهش هزینه در اثر افزایش تقاضا) است. به این معنی که با افزایش تقاضا برای سفر به مریخ، هزینه های عملیاتی آن کاهش پیدا کنند.

مشکل استفاده از روش صرفه جویی به مقیاس، اتکای بیش از اندازه اش به «تقاضا» است. در حال حاضر روند فعالیت اسپیس اکس به سفارش هایی که برای ارسال ماهواره ها به فضا دریافت می کند، متکی است چراکه در حال حاضر «اطلاعات» بزرگترین بازار فضاست.

در گذشته ای نه چندان دور شاید تصور می شد که رشد ماهواره های ارتباطی باعث افزایش تقاضا برای ارسال آنها به مدار می شود و شرکت ها نیز در اثر افزایش تقاضا، قیمت های کمتری را برای ارسال آنها به مدار طلب می کنند. با این حال چنین ظرفیتی در بازار فضایی به شکل غیر منتظره ای دست خوش قانون مور شد: ماهواره های ارتباطی قابلیت های بیشتری پیدا کردند و قادر به انتقال اطلاعات بیشتری نیز شدند و سفارش برای ارسال آنها به فضا نیز به شکل قابل توجهی افزایش نداشت.

پروازهای فضایی همراه با خدمه هنوز در حالتی ابتدایی به سر می برند، در حالی که اگر قرار باشد تقاضا برای آنها با افزایش رو به رو شده و هزینه ها سرشکن شود، صنعت فضایی که اکنون حالتی مثل اولین پروازهای برادران رایت دارد، باید بدون برداشتن گام های میانی، از همان ابتدا و در اولین تلاش به هواپیمای مافوق صوت کنکورد دست پیدا کند. از طرفی قرار دادن مردم درست در میان این معادله، بهبودهای استمراری اش را دشوارتر می کند.

دسته بندی سفرهای فضایی به چنین شکلی است و چند «جزیره ثبات» وجود دارد:

  • ۱۰۰ کیلومتر فراتر از زمین برای توریست های فضایی
  • مدار نزدیک زمین
  • ماه
  • مریخ

اگرچه روزی رسیدن به ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری امری قابل تقدیر بود ولی کسی اهمیتی نمی دهد اگر به ارتفاع ۲۰۰ کیلومتری بروید. در هر صورت، شما در این حالت فضانورد هستید. (توضیح: افرادی که به بالاتر از ارتفاع ۸۰ کیلومتر سفر کنند فضانورد به حساب می آیند.) این در حالیست که هزینه سفری در ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری با سفر در ارتفاع ۲۰۰ کیلومتری قابل مقایسه نیست. دلیلش این است که مرحله بعد از ۱۰۰ کیلومتر، نقطه دیگری است.

هیچ کس نام فضانوردانی را که تا نیمه راه ماه بروند اما به آن نرسند را به خاطر نمی سپارد. در عوض نام «نیل آرمسترانگ» جاودانه شد چرا که قدم کوچک او بر روی سطح ماه، گام بزرگی برای بشریت به حساب می آمد.

یکی از نقص های ساختاری و بنیادی پروژه های بلند پروازانه ای همچون ارسال انسان به مریخ این است که اساساً هیچ یک از مشکلات فیزیک، قوانین ترمودینامیک و البته مهم تر از همه، تامین هزینه در آن مطرح نمی شود.

آقای ماسک توجهی به این موضوع ندارد که ناسا و سایرین بیش از ۵۰ سال است که برای سفر به مریخ برنامه ریزی می کنند. او به راحتی از کنار خطرات این کار عبور کرده، توجهی به محدودیت تکنولوژی های کنونی ندارد و صرفاً می خواهد این کار را به گونه ای قابل اطمینان، ارزان و امن انجام دهد. گویی قرار است شاهد کاربرد ساده قانون مور باشیم. او همچنین از صحبت در خصوص زیرساخت ها و اقدامات مورد نیاز برای چنین اهدافی طفره می رود و صرفاً با این کار باعث می شود تا دیگران در مورد آن گمانه زنی کنند.

«قانون مور» زاده دره سیلیکونی است و جالب اینجاست که در بیشتر مواقع برای به نمایش کشیدن راهکار برای حل مشکلات بزرگ از آن استفاده می شود. چند سال پیش خبر رسید که گوگل می خواد یکی از مشکلات بزرگ بشریت را حل کند: مرگ. نشریه TIME روی جلد شماره سپتامبر ۲۰۱۳ خود نوشت: «گوگل می تواند معادله مرگ را حل کند؟» و می دانید چیست؟ مردم هنوز هم می میرند.

مارک زاکربرگ و همسرش «پریسیلا چَن»، مدتی پیش اعلام کردند که با تلاشی ۳ میلیارد دلاری، در پی حذف بزرگترین بیماری ها تا پایان قرن جاری هستند. و می دانید چیست؟ صرفاً بودجه سالانه موسسه ملی سلامت (که تنها یکی از شاخه‌ های وزارت بهداشت ایالات متحده آمریکاست) بیش از ۳۰ میلیارد دلار است. این موسسه در واقع تا سال ۲۰۹۹، بودجه ای تقریباً ۲.۵ تریلیون دلاری دریافت می کند و هیچ وقت ادعا نکرده که می تواند در بازه مشخصی از زمان، بیماری ها را ریشه کن کند.

ماسک اکنون گمانه زنی می کند که رسیدن به مریخ ۱۰ میلیارد دلار هزینه دارد. با این حال هر زمان که ناسا به فکر ماموریت های سرنشین دار به مریخ افتاده، برآوردها چند برابر بیشتر از سفر ۱۵۰ میلیارد دلاری انسان به ماه بوده است (هزینه در آن زمان ۲۵ میلیارد دلار محاسبه شد که معادل ۱۵۰ میلیارد دلار کنونی است). همه مشکلات راه حل های مهندسی ساده ندارند.

ایده پردازی بدون منابع مالی، رویاپردازیست. مریخ مشکلی نیست که به دنبال چگونگی رسیدن به آن باشیم. بلکه باید به چرایی رفتن به آن فکر کنیم. آقای ماسک اکنون بخش ساده ای از نقشه اش را کشیده و یک هدف بدیهی را مشخص نموده. بخش سخت این نقشه، همان جاییست که به چرا می رسیم – چرا باید چنین هزینه ای پرداخت کنیم؟ این همان سوالیست که برای چند دهه، کسی پاسخی منطقی به آن نداده است و راکت های خوش بر و روی ایلان ماسک هم ما را امروز به دورتر از جایی که نیم قرن پیش رفته بودیم، نمی برند.

The post appeared first on .

آقای ماسک، سفر به مریخ چالشی مشابه با قانون مور نیست

آیا ارزان ترین مسیر سفر به مریخ از هند می گذرد؟

آیا ارزان ترین مسیر سفر به مریخ از هند می گذرد؟

شواهد موجود نشان می دهد که احتمالا ارزان ترین مسیر سفر به مریخ از طریق جزیره کوچک «سریهاریکوتا» (Sriharikota) در جنوب هند محقق شود. این جزیره به دلیل انجام فعالیت های گسترده فضایی، برای هند در واقع حکم «دماغه کاناورال» در ایالت فلوریدای آمریکا را دارد که تاکنون موشک های فضایی و ماهواره های بسیاری از آنجا به فضا پرتاب شده است.

سکوی پرتاب موشک جزیره سریهاریکوتا تاکنون میزبان جاه طلبانه ترین برنامه  های فضایی بوده که طی آن بیش از 120 ماهواره برای کشورهایی چون آلمان، ایالات متحده و رژیم اشغالگر قدس به مدار زمین پرتاب شده است. هزینه های پرتاب از این سکو به حدی پایین است که حتی رقیبان قدر هند هم قادر به رقابت با این هزینه ها نیستند؛ به عنوان مثال این کشور قادر است کاوشگر مریخ خود را با هزینه ای به مراتب پایین تر از بودجه ای که هالیوود به ساخت فیلم های فضایی تخصیص می دهد، به سیاره سرخ ارسال کند.

در حالیکه چین تلاش می کند انسان ها را به مسافت های دورتری در فضا اعزام کند، در عوض این کشور جنوب آسیا چشم به سهم بیشتری از صنعت 5.4 میلیارد دلاری پرتاب ماهواره به فضا دارد. هند امسال به یکی از مشتریان شرکت های تابعه آلفابت تبدیل شد و بدین ترتیب، در بحبوحه رونق بازار جهانی پرتاب ماهواره و به دنبال نیاز برای اتصال دائمی به اینترنت و پایش ماهواره ای زمین ازسوی دولتها، نظامیان و دانشمندان، این کشور نیز اعتبار خود را افزایش داد.

«آلورو سیرین کران کومار» (A. S. Kiran Kumar)، رییس سازمان تحقیقات هوا-فضای هند (ISRO) با بیان اینکه ظرفیت جهانی برای پرتاب ماهواره محدود است، از دلیل آمدن بزرگان صنعت هوا و فضای جهان به سمت این کشور می گوید. به اعتقاد کومار، دلیل اصلی استفاده کشورهای جهان از امکانات هند، مقرون به صرفه بودن و کاهش زمان پرتاب ماهواره است.

هند از سوی دیگر، برای پرتاب تجاری ماهواره با آژانس های هوا و فضا در اروپا و ژاپن و بازیگران خصوصی این عرصه یعنی شرکت فناوری های اکتشافات فضایی «ایلان ماسک» و کمپانی خصوصی «بلو اوریجین» رقابت می کند که تحت مدیریت «جف بیزوس» قرار دارد. بنابر اعلام مرکز تحقیقات فضایی هند، این کشور امسال 37 ماهواره به فضا پرتاب کرده که این رقم حدود دو برابر سال پیش است.

در بیشتر سفرهای فضایی و پرتاب فضاپیماها از مبدا هند از راکت خوش سابقه Polar Satellite Launch Vehicle یا  PSLV استفاده می شود که بنابر اعلام موسسه تحقیقاتی «سراداتا» در انگلیس، می تواند یک ماهواره کوچک را با هزینه 30 میلیون دلاری به فضا پرتاب کند و درصورت پرتاب همزمان چندین ماهواره با یک راکت، این هزینه سرشکن خواهد شد.

این رقم، حدود نصف هزینه ای است که اسپیس اکس برای پرتاب ماهواره توسط راکت فالکون 9 دریافت می کند گرچه این کمپانی که مقر آن در «هاثورن» کالیفرنیا قرار دارد، معتقد است ظرفیت ترابری راکت های فالکون بالاتر است. با این حال، موسسه سراداتا همچنان معتقد است که هزینه پرتاب ماهواره توسط هند از مبلغی  که ایالات متحده برای راکت های خانواده Minotaur و شرکت «آریان اسپیس» (Arianspace) برای پرتاب ماهواره با کمک راکت های خود یعنی «وگا» (Vega) دریافت می کند، به مراتب پایین تر است.

هزینه های پرتاب ماهواره هند

«دیوید تاد»، رییس بخش محتوای فضای موسسه سراداتا می گوید: راکت PSLV هند تمام ویژگی های مورد نیاز سازندگان ماهواره های تجاری را داراست. تجربه این کشور در ساخت و استفاده مدرن از راکت های پرتاب ماهواره، به اوج کمال رسیده به طوری که این کشور مدتهاست توانسته تعداد بسیاری پرتاب متوالی بدون خطا را به ثبت رساند.

«سوشمیتا موهانتی» (Susmita Mohanty)، مدیر ارشد اجرایی و از بنیانگذاران کمپانی Earth2Orbit هند می گوید:

توافق با شرکت تصویربرداری ماهواره ای «ترا بلا» (Terra Bella) که از کمپانی های تحت مالکیت گوگل محسوب می شود، هفت سال به طول انجامید. دلیل هم این بود که در سال 2005 میلادی، پس از آنکه دولت هند برای پرتاب تجاری ماهواره ها، معاهده تعیین سهم و قیمت حداقل را امضا نکرد، ایالات متحده نیز کمپانی های داخلی را از همکاری با سازمان تحقیقات هوا-فضای هند و وابستگان آن، منع کرد. با پیشرفت کشور در این زمینه، در نهایت بازار نیز تغییر مسیر داد؛ افزایش نیاز شرکت های مخابراتی، تولید کنندگان لوازم الکترونیک و شبکه های رادیو-تلویزیونی، باعث شد تا ایالات متحده از برخی مفاد این پیمان چشم پوشی کند.

بنا بر اعلام انجمن صنعت ماهواره ایالات متحده (SIA) که مقر آن در واشنگتن قرار دارد، درآمد جهانی صنعت ماهواره، شامل بخش خدمات، تولید و پرتاب به فضا، طی 10 سال منتهی به سال 2015 میلادی، تقریبا دو برابر شده و به 208 میلیارد دلار افزایش یافته است.

شرکت ماهواره ای ترا بلا، در وبسایت رسمی خود اعلام کرده که از تصاویر دریافتی ماهواره ای، برای تحلیل ترافیک مبادی و کمک به نیروهای امدادی در هنگام بروز حوادث غیرمترقبه و همین طور ردیابی تغییرات مسیر حفاری های سطحی معادن استفاده می کند.

سازمان تحقیقات هوا-فضای هند در ماه ژوئن، ماهواره کوچک 110 کیلوگرمی خود به نام «اسکای ست» (SkySat) را به فضا پرتاب کرد که در واقع یکی از 20 ماهواره ای بود که تنها با یک راکت به فضا پرتاب شدند. حال، سازمان تحقیقات هوا-فضای هند (ISRO) قصد دارد اوایل سال آینده میلادی، بیش از 80 ماهواره را توسط یک راکت به فضا پرتاب کند که در صورت موفقیت، این تعداد یک رکورد محسوب خواهد شد.

شرکت ترابلا، تاکنون هیچ اظهار نظری در این رابطه نکرده و تنها با انتشار یک پست در وبلاگ خود یعنی تصویری از ورزشگاه «سولجر فیلد» (Soldier Field) شیکاگو ، بسنده کرده است.

راکت PSLV سازمان تحقیقات هوا-فضای هند روی سکوی پرتاب – 23 سپتامبر 2016، مرکز فضایی Dhawan در سریهاکوتا هند

موهانتی که پدرش نیز یکی از دانشمندان صنعت فضانوردی هند در دهه 1970 میلادی محسوب می شود، در این باره می گوید: توافق پرتاب ماهواره ما بسیار پیشگامانه بود. ما در واقع در را گشوده و آن را برای سایر سازندگان ماهواره باز گذاشتیم تا به به خدمات پرتاب ماهواره مکرر و ارزان هند دسترسی داشته باشند.

یکی از معروف ترین دستاوردهای فضایی هند در سال 2013 میلادی، با پرتاب یک کاوشگر مدارگرد به مریخ، توسط راکت PSLV از سکوی پرتاب سریهاریکوتا رخ داد. این کاوشگر که «مانگالیان» (Mangalyaan)، در زبان سانسکریت به معنای مسافر مریخ، نام داشت، هند را در زمره چهار کشوری قرار داد که توانسته اند به چهارمین سیاره منظومه شمسی، دسترسی پیدا کنند.

ماموریت های کاوشگر Mangalyaan شامل اکتشاف گاز متان و دی اکسید کربن در جو مریخ می شد تا وجود حیات در سیاره همسایه زمین بررسی شود. هزینه پرتاب این کاوشگر، 74 میلیون دلار، یعنی حدود 11 درصد بودجه ای بود که ناسا برای کاوشگر «ماون» (Maven) پرداخت. بد نیست بدانید که کمپانی 20th Century Fox، تنها برای ساخت فیلم سینمایی مریخی (The Martian) مبلغ 108 میلیون دلار هزینه کرده است.

هزینه عملیات سفر به مریخ هند کمتر از بودجه ساخت فیلم سینمایی مریخی

اما از اوایل دهه 1960 میلادی تاکنون، صرفه جویی مالی، از مشخصه های اصلی برنامه تحقیقات فضایی هند بوده است. در آن سالها، قطعات مختلف راکت توسط دوچرخه حمل شده و در داخل کلیسای مریم مقدس (Mary Magdalene Church) واقع در روستای ماهیگیری تومبا، به صورت دستی مونتاژ می شد.

اتحاد جماهیر شوروی، نخستین حامی پرتاب اولین ماهواره بومی هند در سال 1975 میلادی بود و در سال 1984 میلادی نیز اولین هندی را به فضا فرستاد. «راکش شارما» (Rakesh Sharma)، نخستین فضانورد اهل این کشور بود که به مدت هشت شبانه روز در ایستگاه فضایی «سالیوت 7» (Salyut7) به دور زمین گشت.

کومار می گوید:

در کشوری که طبق آمارهای بانک جهانی تا سال 2011 میلادی، 21 درصد جمعیت آن با هزینه روزانه کمتر از 1.90 دلار امرار معاش می کنند، بازدهی هزینه ها امری ضروری است. در واقع، این فقر به منطقی بودن هزینه ها بیش از پیش اهمیت می بخشد.

کومار که در سال 1975 میلادی وارد سازمان تحقیقات هوا-فضای هند شده و سال گذشته ماموریت کاوشگر مریخ را عهده دارد شد، می گوید: در بسیاری از کشورهای دیگر جهان، برنامه تحقیقات فضایی به عنوان یک برنامه راهبردی یا نظامی شروع شد اما پروژه تحقیقاتی ما درست از همان ابتدا، بر این اساس بنا شد که “چگونه از فناوری فضایی برای منافع بشری استفاده کنیم”.

در واقع، عملیات اکتشافی مریخ، نقطه شروع تلاش های دولت «نارندرا مودی»، نخست وزیر هند برای استفاده از برنامه فضایی کشور در جهت بالا بردن استانداردهای زندگی مردم بود. هند هم اکنون حدود 35 ماهواره را با اهداف ناوبری، هواشناسی، تحقیقات علمی و ارسال تصاویر تلویزیونی، در مدار دارد و طبق اعلام کومار، کشورش به دو برابر این تعداد ماهواره نیاز دارد.

از آنجا که 60 درصد خاک هند زلزله خیز و حدود 70 درصد زمین های حاصلخیز آن در معرض خشکسالی قرار دارند، یکی از موارد مهم استفاده از ماهواره ها، مدیریت بلایای طبیعی خواهد بود. این کشور همچنین در معرض گردبادها و توفان های موسمی قرار دارد.

نارندرا مودی می گوید:

هند قصد دارد با پرتاب این ماهواره، ضمن پیش بینی خطرات احتمالی، اطلاعات کافی و به موقع را برای کاهش تلفات و صدمات ناشی از بلایای طبیعی، پاسخگویی به موقع و بازسازی، ارائه کند. این ماهواره، علاوه بر هند، کل جنوب آسیا را تحت پوشش اسکن تصویری خود قرار می دهد. مودی، در یک کنفرانس خبری که در تاریخ سوم نوامبر در دهلی نو برگزار شد، اعلام کرد: هند آمادگی دارد تا ظرفیت های فضایی خود در زمینه مدیریت بلایای طبیعی را در اختیار همه کشورها قرار دهد.

دولت هند همچنین قصد دارد یک سامانه نظارت بر معادن به فضا ارسال کند با این امید که بتواند به کمک فناوری تشخیص از راه دور، از حفاری های غیرمجاز جلوگیری کند. در حال حاضر، این کشور نظارت بر حفاری های غیر قانونی را با کمک شاهدان عینی انجام می دهد.

اما بودجه یک میلیارد و 90 میلیون دلاری سازمان تحقیقات هوا-فضای هند تنها به پرتاب ماهواره ختم نمی شود بلکه صرف سرعت بخشیدن به سایر برنامه های صنعت فضانوردی این کشور نیز می شود. هند در حال حاضر مشغول طراحی و راه اندازی رقیبی برای موقعیت سنج جهانی (GPS) است که هم اکنون در اختیار ایالات متحده قرار دارد.

سامانه موقعیت یاب منطقه ای این کشور، از هفت ماهواره تشکیل می شود که در 1500 کیلومتر از مرزهای داخل آن به کاربران خود خدمات رسانی می کند و طبق اعلام وبسایت سازمان تحقیقات هوا و فضای هند، این سامانه امکاناتی نظیر اطلاعات موقعیت یابی زمینی، هوایی و دریایی، نمایش اطلاعات روی نقشه و مدیریت بلایای طبیعی، ارائه می کند.

نارندرا مودی از این سامانه به عنوان نمونه بارز تحقق شعار انتخاباتی خود یعنی «ساخت هندوستان» و عملی شدن وعده ماه جولای وزیر برنامه هوا و فضای هند در پارلمان این کشور یاد می کند که براساس آن «قصد دارد از تجار و سرمایه گذاران داخلی برای ساخت و تولید موتور و باک سوخت موشک ها استفاده کند».

بنابر اعلام تلویزیون دولتی هند، NDTV، تمامی این تلاش ها و موفقیت ها، به آمادگی این کشور برای ماموریت احتمالی سال 2020 با همکاری فرانسه، جهت قراردادن یک کاوشگر دیگر در مدار مریخ، تا پیش از فرود احتمالی روی سطح این سیاره، کمک خواهد کرد.

«لوئیجی پلوسو»، مدیرعامل کمپانی AlixPartners که یکی از مشاوران آموزش فضانوردان در این برنامه محسوب می شود، در ایمیلی اعلام کرد: هند توانایی بسیاری در کنترل هزینه های برنامه تحقیقات فضایی و منابع علمی و فنی سازمان یافته دارد. مسیر سفر به مریخ که تا پیش از این تصور می شد تنها از طریق کشورهای غربی ممکن خواهد شد، هم اکنون از سایر کشورهای جهان گشوده شده است.

The post appeared first on .

آیا ارزان ترین مسیر سفر به مریخ از هند می گذرد؟