مردی از جنس خشم – مروری بر داستان Illidan Stormrage – قسمت سوم

وقتی ایلیدن نیرو‌های مختلف Outland را زیر پرچم Black Temple متحد می‌کرد دودی از آتش بر سر Black Temple خراب شد. در این بین Kil’Jaedan به ناگهان از میان دود بیرون آمد. در حالی که Kil’Jaedan در حال محکوم کردن ایلیدن بود، ایلیدن بسیار سریع ادعا کرد که در او در حال جمع‌آوری نیرو برای حمله دوم به Frozen Throne است. Kil’Jaedan مشاهده کرد که تعدادی از متحدان جدید ایلیدن می‌توانند کارآمد باشند. او قبول کرد تا ایلیدن شانس دوباره‌ای برای کامل کردن ماموریتش داشته باشد.

حمله دوم به تخت یخ‌زده

ایلیدن، Vashj و Kael’thas سرزمین Northrend را مورد محاصره قرار دادند و به مبارزه با نیرو‌های Anub’arak پرداختند تا به Icecrown برسند. نرزول می‌دانست که اگر کاری انجام ندهد در نهایت مجبور به قبول شکست خواهد شد. به همین دلیل نیز نرزول، آرتاس مهم‌ترین قهرمانش را به سمت Northrend فراخواند. در نهایت ایلیدن و همیارانش به Icecrown رسیدند در همین حین نیز آرتاس و Anub’arak از طریق تونل‌های Azjol-Nerub راه خود را به سمت Icecrown باز کردند. این دو نیرو نبرد سختی را در مقابل Icecrown انجام دادند. جایی که هر یک از نیرو‌ها می‌بایست چهار برج را در اختیار می‌گرفتند. بعد از نبردی طولانی، مالکیت این برج‌ها بین دو نیرو جا به جا می‌شد. آرتاس در نهایت موفق شد که هر چهار برج را در اختیار بگیرد. حالا در‌های تخت یخ زده باز شده بود اما ایلیدن هنوز تسلیم نشده بود. ایلیدن در زیر تخت یخ زده دوباره با آرتاس ملاقات کرد. حالا نبردی تن به تن بین آرتاس و ایلیدن شکل گرفت. آرتاس در نهایت توانست بر ایلیدن چیره شده و او را شکست دهد. در حالی که ایلیدن روی برف افتاده و به شدت زخمی شده بود آرتاس به او اخطار داد که آزراث را برای همیشه ترک کند و دیگر بازنگردد. بعد از اینکه برای Vashj و Kael مسلم شد که دیگر نمی‌توانند تخت یخ‌زده را نابود کنند، آنها با بدن زخمی ایلیدن به Outland بازگشتند. این اتفاقات در بازی Warcraft 3 The Frozen Throne قابل مشاهده هستند. در ابتدا قرار بود این اتفاقات به صورت یک ویدیوی سینماتیک به نمایش درآید اما در نهایت این مبارزه داخل بازی به نمایش گذاشته شد. اینکار باعث شد که بسیاری بر این باور باشند که ایلیدن در انتهای مبارزه مرده اما او در واقع زنده ماند و شاهد تلفیق بدن آرتاس با روح نرزول و شکل گیری لیچ کینگ بود.

پادشاهی در Outland

بعد از قبول شکست سخت از آرتاس، ایلیدن به Outland بازگشت. او به سرعت نیرو‌های خودش را بازیابی کرد و در نهایت خودش را پادشاه یا فرمانده Outland نامید. بر اساس توضیحاتی که در بسته الحاقی The Burning Crusade که برای World of Warcraft عرضه شد، ایلیدن می‌دانست که Kil’Jaedan هیچ‌وقت شکست او در نابودی تخت‌ یخ‌زده را فراموش نخواهد کرد. ایلیدن انتظار حمله عظیم لیژن به سمت خودش را پیش‌بینی می‌کرد. ایلیدن پیش‌بینی کرد که حتی حمله جدید لیژن به آزراث به زودی رخ خواهد داد. ایلیدن بلافاصله قدم‌های بزرگی برای قوی کردن سیستم دفاعی Black Temple و Outland برداشت. تمرکز اصلی او بر روی قوی کردن نیرو‌های دفاعی Black Temple مقر فرماندهی خودش بود. یاران ایلیدن نیز تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا دروازه‌ای جدید توسط لیژن به Outland برای حمله باز نشود. اینکار فرصت بیشتری به ایلیدن برای تقویت قوای دفاعی هدیه داد. ایلیدن برای دیکته کردن قدرت خودش به تمام ساکنان Outland به Lady Vashj دستور داد تا کنترل تمام منابع آبی این سرزمین را برعهده بگیرد. نیرو‌های Vashj نیز به زودی دست به کار شده تا تمام منابع آبی به خصوص در قسمت Zangarmarsh را به خود اختصاص دهند. در این بین Akama که از تصمیم‌های عجیب ایلیدن به ستوه آمده بود قبول نکرد که کنترل Black Temple را به ایلیدن واگذار کند. (این معبد قبلا با نام Temple of Karabor شناخته می‌شد.) ایلیدن در این میان شروع به تمرین دادن ارتشی از Demon Hunterها کرد. آنها به قدرت‌های شیطانی مثل ایلیدن مجهز بودند و حتی از سلاح‌های مشابه به ایلیدن استفاده می‌کردند. این ارتش با نام illidari شناخته می‌شود. کار کردن با Fel Orcها، دشمن‌های قدیمی مردم Akama و همچنین استفاده از جادو‌های Fel برای تبدیل کردن سرباز‌های به Demon Hunter و پیوستن به ارتش illidari باعث شد که Akama در خفی با Maiev Shadowsong همکاری کند. Akama قصد داشت تا Outland را از دستان ایلیدن رها سازد. مدت زمان زیادی طول نکشید تا ایلیدن از خیانت Akama باخبر شود. ایلیدن به جای کشتن Akama ترجیح داد تا قسمتی از قدرت روح او را در خدمت گیرد تا در صورت نیاز در آینده از او استفاده کند.

نابودی Azgoth

ایلیدن در ادامه ارتش جدید Demon Hunterهای خود را به دنیای شیطانی برد که توسط Azgoth کنترل می‌شد. این در واقع اولین نبرد رسمی بین illidari و نیرو‌های لیژن بود. در حالی که ایلیدن در حال آماده سازی ارتش خود بود، یک Night Elf با نام Kor’vas Bloodthorn خود را به ایلیدن رساند و بعد از زانو زدن در مقابل او بدون هیچ ترسی سوالی عجیب از ایلیدن پرسید. او از ایلیدن پرسید تمام Demon Hunterها با قدرت جادوی Fel که توسط لیژن نیز استفاده می‌شوند، بهره می‌برند. چه چیزی باعث می‌شود که آنها با لیژن متفاوت باشند؟ در حالی که چند تن از همراهان این Night Elf را سرزنش کردند، ایلیدن به سمت این Demon Hunter رفت اما ترجیح داد که سکوت کند. هنوز دروازه پشت سر ایلیدن به سرزمین شیطانی بسته نشده بود، ایلیدن دستور حمله را صادر کرد. او در این بین اعلام کرد که illidari قصد ندارد که اشتباه مردم آزراث را تکرار کند. آنها منتظر این هستند که لیژن همه دنیا‌ها را یکی پس از دیگری نابود کرده و فقط در مقابل لیژن از خود دفاع کنند اما illidar با استراتژی هجومی لیژن را تحت فشار می‌گذارد و هر جای دنیا که باشد آنها را دنبال و شکار خواهد کرد. در این بین Demon Hunterها به سمت سرزمین‌های Azgoth حمله کردند. آنها توانستند بسیار راحت ارتشی از Felguardها را شکست دهد اما در نهایت با دری بسیار عظیم روبرو شدند که دسترسی آنها به Azgoth را قطع می‌کرد. آنها توانستند این در را نیز نابود کنند. در مبارزه با Azgoth ایلیدن بار دیگر زخمی شد و در حالی که ایلیدن مرگ را با چشمان خود می‌دید، Kor’Vas ایلیدن را از مرگ حتمی نجات داد. در حالی که Azgoth این Demon Hunter جوان را در اختیار گرفته بود قصد داشت تا از طریق ذهنی، شیطان درون او را فعال کند اما Kor’Vas در مقابل این وسوسه‌ها مقابله کرد. در این بین ایلیدن توانست قدرت خود را بازیابد و ضربه‌ای به Azgoth وارد کند که باعث مرگش شد. بعد از نبرد ایلیدن به سمت Kor’Vas رفت و گفت:« تو می‌خوای تفاوت ما با شیاطین را بدانی؟ ما از هیچ کاری برای جلوگیری نابودی جهان توسط لیژن سر باز نمی‌زنیم.» Kor’Vas نیز در تکمیل حرف ایلیدن گفت:«… و ما همه چیز را برای سالم نگه‌ داشتن همه سرزمین‌ها قربانی خواهیم کرد.»

نابودی Nathreza

با دستور ایلیدن Akama نیرو‌های Maiev را راهی یک تله کرد. جایی که فقط Maiev در نهایت زنده ماند. در انتهای این نبرد ایلیدن از روح مردگان این نبرد برای باز کردن دروازه‌ای به سرزمین Nathreza استفاده کرد. ایلیدن و همراهانش بلافاصله بعد از ورود به این سرزمین شیطانی، نگهبانان Nathreza را نابود کردند. آنها به کتابخانه حمله کرده و نوشته‌ای را که موقعیت Argus را نشان می‌داد، دزدیدند. Argus سرزمین اصلی نسل Eredar بود. ایلیدن دیگر نوشته‌ها را نابود کرد و به سرعت به سمت Outland راهی شدند. بعد از بازگشت به Outland ایلیدن تمام انرژی استفاده شده برای ساخت دروازه را به صورت یک جادوی بسیار قوی به سمت سرزمین Nathreza فرستاد. او عقیده داشت که انرژی موجود در این جادو برای نابود کردن Nathreza کافی است. قبلا همچنین جادویی به سرزمین Draenor برخورد کرد و باعث به وجود آمدن Outland شد. نابود شدن Nathreza بزرگترین و تنها شکست بزرگ لیژن در قرن‌های گذشته است. تمام شیطان‌های موجود در این سرزمین برای همیشه کشته شدند. البته این تصمیم ایلیدن عواقبی نیز در پی داشت. با قدرتی که این جادو منتقل کرد، حالا دیگر لیژن از خطر ایلیدن و ارتشش خبر داشت. آنها حالا می‌دانستند که ایلیدن قصد دارد که به Argus نیز حمله کند. لیژن قصد داشت تا به هر قیمتی ایلیدن را نابود کند. برای همین آنها کاری کردند که نیرو‌های آزراث پا به سرزمین Outland بگذارند. در سرزمین Outland هر دو نیرو‌های Alliance و Horde از آزراث مشغول به مبارزه با لیژن و illidari شدند. ایلیدن در حالی که تمام ذهنش مشغول به نابود کردن Argus بود اهمیت زیادی به مسائل دور و اطرافش نمی‌کرد. ایلیدن وقتی حواسش به قهرمانان آزراث معطوف شد که آنها Crimson Sigil را نابود کرده بودند. ایلیدن به قهرمانان اخطار داد که او با قدرتی به آنها حمله خواهد کرد که حتی آرتاس نیز جلودار آن نیست. این اتفاق نشان داد که ایلیدن قدمی دیگر به دیوانه شدن نزدیک شده است یا او تنها شکست را مرگ تلقی می‌کند. این تفاوت‌های ظریف بخش عظیمی از شخصیت ایلیدن را تشکیل می‌دهد. او در اکثر مواقع از این منطق برای دفاع از کار‌های خود در مقابل دیگران استفاده می‌کند.

مردی از جنس خشم – مروری بر داستان Illidan Stormrage – قسمت سوم

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

مردی از جنس خشم – مروری بر داستان Illidan Stormrage – قسمت سوم