Tagطراحی است

برای طراحی جلوه‌های شنیداری بازی Inside از یک جمجمه‌ی واقعی استفاده شده است

برای طراحی جلوه‌های شنیداری بازی Inside از یک جمجمه‌ی واقعی استفاده شده است

بازی Inside اثر ماجرایی معمامحوری است که ظرف ماه‌های اخیر برای پلتفرم‌های مطرح نسل هشتمی منتشر شد و توانست تحسین‌های فراوانی را از سوی منتقدان و تجربه‌کنندگان این بازی برانگیزد. امری که با توجه به کیفیت کلی بازی Inside به هیچ‌وجه عجیب به نظر نمی‌رسد. در این میان شاید تنها نکته‌ی عجیب ماجرا تکنیک غریب و منحصر به فردی باشد که از سوی کارگردان بخش صدای بازی Inside برای طراحی جلوه‌های شنیداری این بازی مورد استفاده قرار گرفته است.

در این تکنیک عجیب، برای ضبط نهایی جلوه‌های شنیداری بازی Inside از یک جمجمه‌ی واقعی استفاده شده است. به این ترتیب که موزیک‌های طراحی شده برای این بازی و همچنین تمام افکت‌های صوتی جمع‌آوری شده برای آن از صافی همین جمجمه‌ی واقعی عبور کرده‌اند. در واقع کارگردان بخش صدای بازی ‌ Insideیعنی مارتین استیگ اندرسن با جدا ساختن فک پایینی جمجمه‌ی واقعی انسان از استخوان صورت و اتصال دو میکروفون مجزا به این دو بخش جدا شده (همان‌گونه که در تصویر فوق مشاهده می‌شود) فایل‌های صوتی بازی Inside را روی این دو بخش مجزا پخش نموده و به ضبط نهایی آن‌ها پرداخته است. آقای اندرسن برای برشمردن دلایل این اقدام عجیب به توضیح این نکته پرداخته که ایده‌ی اصلی او برای طراحی جنبه‌های شنیداری بازی Inside پاسخ دادن به این پرسش است که پخش صدا در سر انسان‌ها چه تاثیراتی می تواند بر درون آن‌ها داشته باشد و در واقع کنجکاوی او برای پاسخ دادن به این ابهام بوده که او را به دراختیار گرفتن یک جمجمه‌ی واقعی و ضبط کردن جلوه‌های شنیداری بازی Inside توسط آن وسوسه کرده است. با این‌حال هیچ مشخص نیست که او این جمجمه‌ی واقعی انسان را از کجا تهیه کرده و آیا هیچ مشکلی (اعم از قانونی یا اخلاقی) در راه انجام این اقدام توسط او وجود داشته است یا خیر. به هر حال استفاده از این جمجمه موجب شده تا به گفته‌ی کارگردان بخش صدای بازی Inside، قطعات شنیداری این بازی از حالتی سرد، مرموز، عجیب و اندکی هراس‌انگیز برخوردار گردند.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

برای طراحی جلوه‌های شنیداری بازی Inside از یک جمجمه‌ی واقعی استفاده شده است

بازی Inside اثر ماجرایی معمامحوری است که ظرف ماه‌های اخیر برای پلتفرم‌های مطرح نسل هشتمی منتشر شد و توانست تحسین‌های فراوانی را از سوی منتقدان و تجربه‌کنندگان این بازی برانگیزد. امری که با توجه به کیفیت کلی بازی Inside به هیچ‌وجه عجیب به نظر نمی‌رسد. در این میان شاید تنها نکته‌ی عجیب ماجرا تکنیک غریب و منحصر به فردی باشد که از سوی کارگردان بخش صدای بازی Inside برای طراحی جلوه‌های شنیداری این بازی مورد استفاده قرار گرفته است.

در این تکنیک عجیب، برای ضبط نهایی جلوه‌های شنیداری بازی Inside از یک جمجمه‌ی واقعی استفاده شده است. به این ترتیب که موزیک‌های طراحی شده برای این بازی و همچنین تمام افکت‌های صوتی جمع‌آوری شده برای آن از صافی همین جمجمه‌ی واقعی عبور کرده‌اند. در واقع کارگردان بخش صدای بازی ‌ Insideیعنی مارتین استیگ اندرسن با جدا ساختن فک پایینی جمجمه‌ی واقعی انسان از استخوان صورت و اتصال دو میکروفون مجزا به این دو بخش جدا شده (همان‌گونه که در تصویر فوق مشاهده می‌شود) فایل‌های صوتی بازی Inside را روی این دو بخش مجزا پخش نموده و به ضبط نهایی آن‌ها پرداخته است. آقای اندرسن برای برشمردن دلایل این اقدام عجیب به توضیح این نکته پرداخته که ایده‌ی اصلی او برای طراحی جنبه‌های شنیداری بازی Inside پاسخ دادن به این پرسش است که پخش صدا در سر انسان‌ها چه تاثیراتی می تواند بر درون آن‌ها داشته باشد و در واقع کنجکاوی او برای پاسخ دادن به این ابهام بوده که او را به دراختیار گرفتن یک جمجمه‌ی واقعی و ضبط کردن جلوه‌های شنیداری بازی Inside توسط آن وسوسه کرده است. با این‌حال هیچ مشخص نیست که او این جمجمه‌ی واقعی انسان را از کجا تهیه کرده و آیا هیچ مشکلی (اعم از قانونی یا اخلاقی) در راه انجام این اقدام توسط او وجود داشته است یا خیر. به هر حال استفاده از این جمجمه موجب شده تا به گفته‌ی کارگردان بخش صدای بازی Inside، قطعات شنیداری این بازی از حالتی سرد، مرموز، عجیب و اندکی هراس‌انگیز برخوردار گردند.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

برای طراحی جلوه‌های شنیداری بازی Inside از یک جمجمه‌ی واقعی استفاده شده است

رولزرویس و طراحی مرکز هدایتی برای قایق های رباتیک که یادآور مجموعه «پیشتازان فضا» است

رولزرویس و طراحی مرکز هدایتی برای قایق های رباتیک که یادآور مجموعه «پیشتازان فضا» است

رولزرویس معمولا با خودروهای فاخر و گران قیمتش شناخته می شود اما فارغ از بخش خودروسازی، گروه صنعتی رولزرویس دستی بر آتش صنایع پیشرفته نظیر ساخت موتورهای جت و تجهیزات هدایت خودکار دارد.

این کمپانی مهندسی حالا ایده های آینده نگرانه خود را از صنعت هوانوردی به دریانوردی آورده است و مفهومی تازه را در مورد قایق ها و کشتی های باری خودران و کنترل از راه دور مطرح کرده است که ظاهرا در نوع خود ایده بدیعی به نظر می رسد.

مهندسان رولزرویس مزایای چنین تغییری را کاهش خطای انسانی، عدم نیاز به وجود فضا برای حضور و زندگی کارکنان کشتی و افزایش ظرفیت مفید حمل بار می دانند.

همچنین به لطف چنین تکنولوژی ای، تنها یک ناخدا می تواند دسته ای بزرگ از قایق ها و کشتی ها را به شکل گروهی هدایت و مدیریت کند و طبیعتا این موضوع به معنای افزایش بهره وری مالی و کاهش ریسک برای شرکت های حمل و نقل دریایی است.

شاید مرکز هدایت این قایق های باربری خودکار و رباتیک شما را به یاد فیلم “پیشتازان فضا” بنیاندازد اما واقعیت این است که تزریق تکنولوژی هدایت خودکار به صنعت دریانوردی آسانتر از پیاده سازی چنین مفهومی برای صنعت هوانوردی یا خودروسازی است و ریسک کمتری به همراه دارد.

طبیعتا چنین انقلابی در صنعت دریانوردی به مذاق فعالان این صنعت نظیر ملوانان خوش نخواهد آمد اما شرکت های بیمه و حمل و نقل دریایی به سبب افزایش بهره وری و کاهش هزینه نیروهای انسانی از آن استقبال خواهند کرد.

از نظر سخت افزاری مانند همیشه رادارهای پیشرفته، مجموعه ای پیچیده از سنسور ها و البته مجموعه نرم افزاری مدیریتی هسته کار را تشکیل می دهند.

براساس پیش بینی های رولزرویس تجاری سازی اولین قایق خودکار تا سال 2020 ممکن خواهد شد و احتمالا ظرف 20 سال آینده شاهد فراگیر شدن این تکنولوژی در سطح جهان خواهیم بود.

The post appeared first on .

رولزرویس و طراحی مرکز هدایتی برای قایق های رباتیک که یادآور مجموعه «پیشتازان فضا» است

رولزرویس معمولا با خودروهای فاخر و گران قیمتش شناخته می شود اما فارغ از بخش خودروسازی، گروه صنعتی رولزرویس دستی بر آتش صنایع پیشرفته نظیر ساخت موتورهای جت و تجهیزات هدایت خودکار دارد.

این کمپانی مهندسی حالا ایده های آینده نگرانه خود را از صنعت هوانوردی به دریانوردی آورده است و مفهومی تازه را در مورد قایق ها و کشتی های باری خودران و کنترل از راه دور مطرح کرده است که ظاهرا در نوع خود ایده بدیعی به نظر می رسد.

مهندسان رولزرویس مزایای چنین تغییری را کاهش خطای انسانی، عدم نیاز به وجود فضا برای حضور و زندگی کارکنان کشتی و افزایش ظرفیت مفید حمل بار می دانند.

همچنین به لطف چنین تکنولوژی ای، تنها یک ناخدا می تواند دسته ای بزرگ از قایق ها و کشتی ها را به شکل گروهی هدایت و مدیریت کند و طبیعتا این موضوع به معنای افزایش بهره وری مالی و کاهش ریسک برای شرکت های حمل و نقل دریایی است.

شاید مرکز هدایت این قایق های باربری خودکار و رباتیک شما را به یاد فیلم “پیشتازان فضا” بنیاندازد اما واقعیت این است که تزریق تکنولوژی هدایت خودکار به صنعت دریانوردی آسانتر از پیاده سازی چنین مفهومی برای صنعت هوانوردی یا خودروسازی است و ریسک کمتری به همراه دارد.

طبیعتا چنین انقلابی در صنعت دریانوردی به مذاق فعالان این صنعت نظیر ملوانان خوش نخواهد آمد اما شرکت های بیمه و حمل و نقل دریایی به سبب افزایش بهره وری و کاهش هزینه نیروهای انسانی از آن استقبال خواهند کرد.

از نظر سخت افزاری مانند همیشه رادارهای پیشرفته، مجموعه ای پیچیده از سنسور ها و البته مجموعه نرم افزاری مدیریتی هسته کار را تشکیل می دهند.

براساس پیش بینی های رولزرویس تجاری سازی اولین قایق خودکار تا سال 2020 ممکن خواهد شد و احتمالا ظرف 20 سال آینده شاهد فراگیر شدن این تکنولوژی در سطح جهان خواهیم بود.

The post appeared first on .

رولزرویس و طراحی مرکز هدایتی برای قایق های رباتیک که یادآور مجموعه «پیشتازان فضا» است