Tagرویای

نینتندو سوییچ در راه تحقق رویای دیرینه گیمرها است

نینتندو سوییچ در راه تحقق رویای دیرینه گیمرها است

آدمی راحت طلب است. همان طور که گذر زمان بارها ثابت کرده آن‌ ها پیوسته به دنبال دسترسی ساده ‌تر، فراگیرتر و بیشتر برای رسیدن به خواسته‌ ها و علایقشان هستند. برای مثال، ده-دوازده سال پیش را در نظر بگیرید، زمانی که برای فرستادن یک ایمیل مجبور بودید به نزدیک ترین کافی نت محل خود مراجعه کرده تا از کامپیوتر‌هایی کم سرعت با مانیتور هایی بزرگ جثه استفاده کنید. حالا تلفن‌ های هوشمند چند سالی است این خواسته شما را در هر موقعیت و زمانی برآورده می‌ کنند.

قشری از افراد که بازی‌های ویدیویی را نیز به عنوان سرگرمی اول زندگیشان می‌ بینند، مدت هاست در آرزوی آن هستند تا بتوانند عناوین با کیفیت را در هر مکان و زمانی تجربه کنند اما پیشرفت تکنولوژی همچنان کافی نیست. دستگاه های هوشمند با سخت افزار قدرتمند و کنسول های دستی مختلف همگی در تحقق رویای تجربه عناوین درجه یک و بزرگ شکست خوردند. نینتندو در شرف فروش این رویاست. نظر جف راموس از وب سایت پولیگان را در این رابطه می خوانیم.

پس از معرفی سرویس پلی استیشن ریموت پلی توسط سونی، توجه زیادی به سمت این کمپانی و کنسول خانگی و دستی آن، معطوف شد. از سمتی دیگر، سیستم انویدیا شیلد نیز به نظر می‌ رسید تجربه بازی هایی چون اسکایریم و اوورواچ را حتی در هنگام خواب روی تخت، ممکن بسازد.

مدتی نگذشت که هر دو سیستم امید گیمرهای رویاپرداز را به تباهی کشاند، شکستی برای هر دو شرکت سونی و انویدیا که متاثر از مشکلاتی چون سرعت پایین در اتصال به اینترنت و پشتیبانی ناکافی بازی سازان بود. اما پیش از آن که این رویا به دست فراموشی سپرده شود، نینتندو پرده از کنسول هیبریدی خود پرداشت، کنسولی که پیش تر آن را با اسم رمز NX می شناختیم.

برای اولین بار به نظر می‌ رسد که رویای دیرینه گیمرها در آستانه به وقوع پیوستن است. اساس کار نینتندو سوییچ کاملاً با پلی استیشن ریموت پلی و انویدیا شیلد تفاوت دارد. این کنسول مرز بین تجربه کنسول های خانگی با کنسول های دستی را کم رنگ و حتی محو می کند. در واقع، نینتندو نمی خواهد تمایزی میان کنسول خانگی و دستی قائل شود، بلکه تلاش دارد تجربه حاصل از هر دو را با هم تلفیق کرده و در کالبدی جدید، یعنی همان نینتدو سوییچ، به مخاطبینش ارائه کند.

از زمان پیداش کنسول‌ های دستی تا به امروز، گیمرها مجبور بودند تا انتظارات خود را بسته به دستگاهی که با آن بازی می ‌کنند، هماهنگ بسازند. تجربه‌ ناشی از بازی کردن با کنسولی چون 3DS بدون شک تفاوت زیادی با Wii U دارد.

دستگاه های پشتیبانی کننده از پلی استیشن ریموت پلی و انویدیا شیلد، تلاش کردند تا با استریم محتوای بازی ها از یک دستگاه قدرتمندتر به یک تلفن هوشمند، این فاصله را کمتر کنند. هر دو سیستم نامبرده سعی می کنند تا تجربه ای بزرگتر را به صفحه نمایش دستگاهی ببرند که هیچ قصدی ندارد تا از سطح خود فراتر برود.

شرایط نینتندو سوییچ اما به شکلی دیگر است. به اعتقاد برخی از افراد همچون دیو تاک (Dave Tuck) نویسنده وبسایت پولیگان، «کلید موفقیت نینتندو سوییچ در آن است که شما مجبور نیستید یک کنسول دستی را انتخاب کنید، بلکه با خرید کنسول، صاحب یکی خواهید شد.»

نینتندو کنسول جدید خود را با در نظر داشتن قابلیتی چون سهولت در حمل و نقل، ساخته است اما این موضوع بدین معنی نیست که شما از تجربه بازی با نینتندو سوییچ روی یک تلویزیون اچ دی، بی بهره خواهید ماند. به بیان بهتر، فلسفه پشت نینتندو سوییچ این است که این کنسول می تواند هر جایی در دسترس شما باشد، اتاق نشیمن، خانه دوستتان و یا در هنگام سفر و پرواز با هواپیما.

چرا نینتندو در رسیدن به این رویا موفق خواهد شد؟ چون این کمپانی به بالابردن مرزهای گرافیکی بازی های خود نمی اندیشید، بلکه می خواهد تجربه بازی کردن را به کمال برساند.

کنسول گیم بوی تجربه بازی های نینتندو را ممکن ساخت. برای بسیاری از افراد، این اولین باری بود که این آزادی را داشتند تا عناوین کم نظیری را در هر زمان و مکانی بازی کنند. کنسول دستی نینتندو دی اس، این ایده را گسترش و نحوه تعامل فیزیکی ما با بازی ها را تغییر داد. کنسول وی نیز همین تغییر را در دنیای کنسول های خانگی ایجاد کرد.

حال، نینتندو سوییچ نشانه رفته است تا مکان، چگونگی و انتظار ما از تجربه کلی بازی کردن را برای همیشه تغییر دهد. در آینده ای که نینتندو سوییچ رسم می کند، ممکن است حتی دیگر خبری از نسخه موبایل بازی های مورد علاقه تان نباشد، چرا که قادر خواهید بود بازی های نینتندو خود را بدون هیچ کاهش حجم، در هر مکان و زمانی تجربه کنید. هدفی جاه طلبانه که موفقیت یا شکست آن تنها با گذشت زمان و عرضه این کنسول در ماه مارس 2017 میلادی، مشخص خواهد شد.

The post appeared first on .

نینتندو سوییچ در راه تحقق رویای دیرینه گیمرها است

دانلود رایگان اینستاگرام

خبری از 4K نیست؛ کنسول های جدید رویای 1080p را تازه عملی می کنند

خبری از 4K نیست؛ کنسول های جدید رویای 1080p را تازه عملی می کنند

مایکروسافت و سونی طی دو-سه ماه اخیر از کنسول های جدید و قدرتمندتر خود پرده برداری کردند. پلی استیشن 4 پرو و پروژه اسکورپیو وعده یک افزایش عملکرد اساسی را نسبت به همتایان نسل هشتمی خود داده اند که یکی از این امکانات، قابلیت انجام بازی با کیفیت رزولوشن 4K یا 2160p است.

با این حال، اگر چه ما شاهد بازی های 4K متعددی طی همین نسل خواهیم بود اما بعید به نظر می رسد هر دو کنسول به قدری قوی باشند که بتوانند تا پایان نسل، تمامی بازی ها را 4K اجرا کنند.

این داستان پیشتر هم مطرح بود. زمانی که مایکروسافت از اکس باکس 360 در کنفرانس E3 سال 2005 رونمایی کرد، قرار بود که تمامی بازی ها با رزولوشن 720p یا 1080i اجرا شوند. یک سال پس از آن سونی، پلی استیشن 3 را نمایش داد. با نمایش Gran Turismo HD با رزولوشن 1080i و فریم ریت 60، ژاپنی ها وعده رزولوشن 1080p را دادند.

تقریبا اما هیچگاه این اتفاق به طور کامل رخ نداد. بسیاری از بازی های اکس باکس 360 برای رسیدن به رزولوشن 720p هم آپ اسکیل می شدند، چه رسد به 1080i. کنسول قدرتمندتر نسل هفتم، پلی استیشن 3 هم با 720p یا رزولوشن 1280 در 1080 درگیر بود.

بازی های کمی بودند که روی پلی استیشن 3 واقعا رزولوشن 1080p داشتند، مثل فیفا استریت 3. البته فراموش نکنیم که در Gran Turismo 5: Prologue هم قادر بودید گاراژتان را به صورت 1080p ببینید، فقط گاراژتان را، و نه باقی بازی.

بعد از آن بود که نسل جدید کنسول ها فرا رسید و با آن وعده رزولوشن 1080p داده شد، وعده ای که طی سه سال اخیر چندان به آن عمل نشد. اکس باکس وان با بازی هایی نظیر Ryse (رزولوشن 900p) یا Dead Rising (رزولوشن 720p) به بازار آمد. فقط یک بازی بود که با فدا کردن آنتی-آلیاسینگ و کیفیت بافت ها موفق شد 1080p را عملی کند: Forza Motorsport 5.

البته شرایط برای پلی استیشن 4 اندکی بهتر بود. بازی هایی مثل Knack، کیلزون: شدو فال و Infamous Second Son توانستند به 1080p برسند اما هر سه با مشکلات تکنیکی نظیر افت فریم دست و پنجه نرم می کردند.

سازنده بازی کیلزون، گوریلا گیمز مجبور شد تا بخش تک نفره را محدود به 30 فریم کند و بخش مالتی پلیر را در همان حالت 1080p و 60 فریم بر ثانیه نگه دارد. جالب اینکه بعدها متوجه شدیم رزولوشن بخش مالتی پلیر 1080 در 960 پیکسل بوده و نه 1920 در 1080 و پیکسل ها با تکنیکی خاص قرار گرفته بودند تا کاربر متوجه مسئله نشود.

بزرگ ترین عنوان بین پلتفرمی که توسط یوبیسافت ساخته و آن دوران عرضه شد، واچ داگز نام داشت. واچ داگز روی اکس باکس وان 792p و روی پلی استیشن 4 با رزولوشن 900p اجرا می شد.

از زمان عرضه کنسول ها در سال 2013 تغییرات نرم افزاری و تسلط بیشتر توسعه دهندگان نسبت به محدودیت های سخت افزار کنسول سبب شد تا اوضاع اندکی بهبود یابد. حالا عناوین 1080p را می بینیم که اغلب روی 30 فریم قفل شده اند. انحصاری های نظیر Rise of the Tomb Raider برای اکس باکس وان و Bloodborne برای پلی استیشن 4 که نمونه های خوبی هستند.

با این حال، تعداد کثیری از بازی ها هنوز هم مشکلات خاص خود را دارند. شوترها با توجه به ماهیتی که دارند بهتر است به صورت 60 فریم اجرا شوند اما سخت افزار قادر نیست تا بالاتر از 30 فریم را عملیاتی کند. استثناهایی هم وجود دارد. برای مثال Metal Gear Solid V: The Phantom Pain روی پلی استیشن 4 هم رزولوشن 1080p دارد و هم 60 فریم بر ثانیه است یا Forza Motorsport 6 روی اکس باکس وان شرایط مشابهی را تجربه می کند.

پلی استیشن 4 پرو

با در نظر گرفتن این دانش اثبات شده تاریخی که برای تان گفتیم، عملا بعید به نظر می رسد که هیچ یک از دو کنسول جدید مایکروسافت و سونی قادر باشند همه بازی ها را در حالت 4K اجرا کنند. دانسته های مان البته در مورد اسکورپیو اندک است ولی می دانیم که پلی استیشن 4 پرو قطعا کنسول ضعیف تری نسبت به اسکورپیو است.

درون پلی استیشن 4 پرو، یک سی پی یو AMD Jaguar با سرعت کلاک بالاتر نسبت به پلی استیشن 4 معمولی قرار گرفته و قدرت جی پی یو پولاریس نیز تا 4.2 ترافلاپس افزایش پیدا کرده. نسبت به 1.84 ترافلاپس پلی استیشن 4 معمولی، این رقم پیشرفتی اساسی محسوب می شود اما برای اجرای راحت و بدون دغدغه تمامی عناوین در حالت 4K کافی است؟

احتمالا نه، یا باید از حجم جزئیات کاست یا باید از ترفند قدیمی اما کاربردی آپ-اسکیل کردن استفاده کرد یا اینکه باز هم دو-سه سال منتظر ماند تا توسعه دهندگان با محدودیت ها آشنا شوند. تا آن زمان اما اواخر نسل هشتم هستیم.

عناوین انحصاری و داخلی سونی نظیر Horizon: Zero Dawn یا Days Gone و Infamous First Light که هفته پیش در کنفرانس سونی نمایش داده شد، هیچ کدام قرار نیست 4K اجرا شوند. در عوض همه شان قرار است از 1080p به 4K آپ-اسکیل شوند که البته کیفیت را بی چون و چرا بالا می برد.

عناوین تایید شده برای اجرا در حالت 4K بسیار اندک اند و نمایش ها هم به قدری خیره کننده نبوده که بخواهیم نتیجه مثبتی بگیریم. برای مثال، The Elder Scrolls Online یکی از عناوینی است که می توانید روی پلی استیشن 4 پرو آن را 4K اجرا کنید. با این حال، برای رسیدن به این نقطه، توسعه دهندگان مجبور شده اند فریم را روی 30 قفل کنند. این مسئله را هم در نظر داشته باشید که TESO ابدا بازی پر گرافیکی نیست و روی لپ تاپ های گیمینگ قدیمی هم به خوبی رزولوشن 1080p را نمایش می دهند. بنابراین پلی استیشن 4 پرو کار خاصی انجام نداده که TESO را 4K اجرا می کند.

پروژه اسکورپیو

نمایش 4K حقیقی و نه آپ-اسکیل شده و فریب های بصری این چنینی، توسط پلی استیشن 4 پرو غیر ممکن نیست اما باید فراتر از بازسازیِ دوباره یک بازسازی (The Last of Us) یا نمایش محیط های بسته و تاریک (Mass Effect) رفت.

اما در مورد پروژه اسکورپیو چطور؟ مایکروسافت می خواهد یک سی پی یو کاملا جدید 8 هسته ای درون کنسول خود قرار دهد و جی پی یو جدید می تواند تا 6 ترافلاپس قدرت پردازش داشته باشد که 320 گیگابایت بر ثانیه پهنای باند حافظه دارد.

مایکروسافت می گوید این کنسول می تواند «4K حقیقی» را امکان پذیر کند. با این حال، بیایید یک بار دیگر به حافظه تاریخی مان رجوع کنیم. ادعای مایکروسافت هم مسخره است. فقط یک نگاه به سخت افزار پی سی هایی که تصاویر 4K را رندر می کنند بیاندازید تا متوجه شوید.

کارت گرافیک جدید انویدیا GTX 1070 با قیمت 380 دلار، قدرت 6.5 ترافلاپسی و پهنای باند حافظه 256 گیگابایت بر ثانیه، زمانی که کنار یک سی پی یو Intel Core i7 قرار بگیرد می تواند تازه شروع ماجرا باشد. شروع ماجرا یعنی اینکه نهایتا این کارت و پردازنده در کنار هم بتوانند 4K را با 30 فریم اجرا کنند، البته در بسیاری مواقع فریم قطعا به زیر 30 هم خواهد رسید.

علی رغم افزایش قدرت عجیب نسبت به اکس باکس وان، پروژه اسکورپیو بعید است که بتواند در عمده موقعیت ها، فراتر از چنین کامپیوتری برود.

حالا به جای این کارها، رزولوشن را از 4K به 1080p کاهش دهید و همان GTX 1070 می تواند در اکثر قریب به اتفاق بازی ها بالای 60 فریم در ثانیه به کاربر خروجی دهد، آن هم در بالاترین تنظیمات گرافیکی ممکن. روی رزولوشن 1440p که این روزها بین پی سی گیمرها بسیار محبوب شده، شاید اسکورپیو بتواند بدرخشد و فریم ریت قابل تحسینی ارائه دهد. در تلویزیون های 4K نیز همان رزولوشن 1080p می تواند پاسخگو باشد به شرطی که از قدرت بالای کنسول جهت نمایش جزئیات بیشتر استفاده شود.

هنوز اطلاعات بالایی در مورد اسکورپیو نداریم تا به قطع در مورد آن تصمیم بگیریم. پهنای باند حافظه و 10 الی 12 گیگابایت حافظه گرافیکی اش رقم های بسیار دلخوش کننده ای هستند که می تواند به قدرت کنسول روی نمایشگرهای 4K کمک کند.

از سوی دیگر، ساخت بازی برای یک کنسول ساده تر از ساخت بازی برای چندین و چند مدل مختلف کامپیوتر با گرافیک و سی پی یو متنوع است که همین موضوع شاید به توسعه دهندگان کمک شایانی کند. ولی فراموش نکنیم که حتی کارت گرافیک 600 دلاری GTX 1080 هم با 9 ترافلاپس قدرت، هنوز نمی تواند تصاویر 4K را با فریم ریت محبوب گیمرها نمایش دهد و مشکلاتی دارد.

عجیب نیست که عناوین زمان لانچ پروژه اسکورپیو هم روی 30 فریم قفل شوند. اما نبردی که بر سر افزایش رزولوشن سر گرفته، به ضرر نرخ فریم تمام شده، دست کم تا اینجای کار.

در نهایت اما…

تا زمانی که از اسکورپیو خبری نشده، سونی می تواند ادعا کند که قدرتمندترین کنسول بازار را ساخته و روی دست آن نیامده. بازی ها به صورت دینامیک آپ-اسکیل می شوند و نسبت به پلی استیشن 4 معمولی نمایش بهتری روی نمایشگر مناسب خواهند داشت.

بازی هایی که 1080p هستند می توانند نسبت به کنسول قدیمی تر بسیار بهتر اجرا شوند. نباید دیگر عنوانی پیدا شود که با رزولوشن 1080p نرخ فریم اش به زیر 30 افت کند. احتمالا عمده بازی ها نیز روی 60 فریم بر ثانیه قفل شده اند.

طی دو-سه سال آینده، میلیون ها تلویزیون 4K در سراسر جهان فروخته خواهد شد و گیمرها برای خرید نمایشگرهای 2160p هجوم می آورند و این خبر خوشحال کننده ای است که مایکروسافت و سونی تصمیم گرفته اند تا در میانه های نسل هشتم، کنسول های خود را برای ارائه کیفیت بهتر به روز کنند.

اما وعده دروغین «4K حقیقی» اتفاق خوشایندی نیست که همراه با پلی استیشن 4 پرو و پروژه اسکورپیو همراه شده. اگر کنسولی قادر است به زحمت چند بازی را در آن حالت اجرا کند، دلیلی بر بازاریابی نادرست و فریب مشتری نیست. پوشیده نیست که کنسول ها قادر به برآورده کردن نیاز ما نیستند و دو کمپانی صاحب نام نیز نمی توانند با بازاریابی خود، حقیقتی فنی را انکار کنند.

The post appeared first on .

خبری از 4K نیست؛ کنسول های جدید رویای 1080p را تازه عملی می کنند

مایکروسافت و سونی طی دو-سه ماه اخیر از کنسول های جدید و قدرتمندتر خود پرده برداری کردند. پلی استیشن 4 پرو و پروژه اسکورپیو وعده یک افزایش عملکرد اساسی را نسبت به همتایان نسل هشتمی خود داده اند که یکی از این امکانات، قابلیت انجام بازی با کیفیت رزولوشن 4K یا 2160p است.

با این حال، اگر چه ما شاهد بازی های 4K متعددی طی همین نسل خواهیم بود اما بعید به نظر می رسد هر دو کنسول به قدری قوی باشند که بتوانند تا پایان نسل، تمامی بازی ها را 4K اجرا کنند.

این داستان پیشتر هم مطرح بود. زمانی که مایکروسافت از اکس باکس 360 در کنفرانس E3 سال 2005 رونمایی کرد، قرار بود که تمامی بازی ها با رزولوشن 720p یا 1080i اجرا شوند. یک سال پس از آن سونی، پلی استیشن 3 را نمایش داد. با نمایش Gran Turismo HD با رزولوشن 1080i و فریم ریت 60، ژاپنی ها وعده رزولوشن 1080p را دادند.

تقریبا اما هیچگاه این اتفاق به طور کامل رخ نداد. بسیاری از بازی های اکس باکس 360 برای رسیدن به رزولوشن 720p هم آپ اسکیل می شدند، چه رسد به 1080i. کنسول قدرتمندتر نسل هفتم، پلی استیشن 3 هم با 720p یا رزولوشن 1280 در 1080 درگیر بود.

بازی های کمی بودند که روی پلی استیشن 3 واقعا رزولوشن 1080p داشتند، مثل فیفا استریت 3. البته فراموش نکنیم که در Gran Turismo 5: Prologue هم قادر بودید گاراژتان را به صورت 1080p ببینید، فقط گاراژتان را، و نه باقی بازی.

بعد از آن بود که نسل جدید کنسول ها فرا رسید و با آن وعده رزولوشن 1080p داده شد، وعده ای که طی سه سال اخیر چندان به آن عمل نشد. اکس باکس وان با بازی هایی نظیر Ryse (رزولوشن 900p) یا Dead Rising (رزولوشن 720p) به بازار آمد. فقط یک بازی بود که با فدا کردن آنتی-آلیاسینگ و کیفیت بافت ها موفق شد 1080p را عملی کند: Forza Motorsport 5.

البته شرایط برای پلی استیشن 4 اندکی بهتر بود. بازی هایی مثل Knack، کیلزون: شدو فال و Infamous Second Son توانستند به 1080p برسند اما هر سه با مشکلات تکنیکی نظیر افت فریم دست و پنجه نرم می کردند.

سازنده بازی کیلزون، گوریلا گیمز مجبور شد تا بخش تک نفره را محدود به 30 فریم کند و بخش مالتی پلیر را در همان حالت 1080p و 60 فریم بر ثانیه نگه دارد. جالب اینکه بعدها متوجه شدیم رزولوشن بخش مالتی پلیر 1080 در 960 پیکسل بوده و نه 1920 در 1080 و پیکسل ها با تکنیکی خاص قرار گرفته بودند تا کاربر متوجه مسئله نشود.

بزرگ ترین عنوان بین پلتفرمی که توسط یوبیسافت ساخته و آن دوران عرضه شد، واچ داگز نام داشت. واچ داگز روی اکس باکس وان 792p و روی پلی استیشن 4 با رزولوشن 900p اجرا می شد.

از زمان عرضه کنسول ها در سال 2013 تغییرات نرم افزاری و تسلط بیشتر توسعه دهندگان نسبت به محدودیت های سخت افزار کنسول سبب شد تا اوضاع اندکی بهبود یابد. حالا عناوین 1080p را می بینیم که اغلب روی 30 فریم قفل شده اند. انحصاری های نظیر Rise of the Tomb Raider برای اکس باکس وان و Bloodborne برای پلی استیشن 4 که نمونه های خوبی هستند.

با این حال، تعداد کثیری از بازی ها هنوز هم مشکلات خاص خود را دارند. شوترها با توجه به ماهیتی که دارند بهتر است به صورت 60 فریم اجرا شوند اما سخت افزار قادر نیست تا بالاتر از 30 فریم را عملیاتی کند. استثناهایی هم وجود دارد. برای مثال Metal Gear Solid V: The Phantom Pain روی پلی استیشن 4 هم رزولوشن 1080p دارد و هم 60 فریم بر ثانیه است یا Forza Motorsport 6 روی اکس باکس وان شرایط مشابهی را تجربه می کند.

پلی استیشن 4 پرو

با در نظر گرفتن این دانش اثبات شده تاریخی که برای تان گفتیم، عملا بعید به نظر می رسد که هیچ یک از دو کنسول جدید مایکروسافت و سونی قادر باشند همه بازی ها را در حالت 4K اجرا کنند. دانسته های مان البته در مورد اسکورپیو اندک است ولی می دانیم که پلی استیشن 4 پرو قطعا کنسول ضعیف تری نسبت به اسکورپیو است.

درون پلی استیشن 4 پرو، یک سی پی یو AMD Jaguar با سرعت کلاک بالاتر نسبت به پلی استیشن 4 معمولی قرار گرفته و قدرت جی پی یو پولاریس نیز تا 4.2 ترافلاپس افزایش پیدا کرده. نسبت به 1.84 ترافلاپس پلی استیشن 4 معمولی، این رقم پیشرفتی اساسی محسوب می شود اما برای اجرای راحت و بدون دغدغه تمامی عناوین در حالت 4K کافی است؟

احتمالا نه، یا باید از حجم جزئیات کاست یا باید از ترفند قدیمی اما کاربردی آپ-اسکیل کردن استفاده کرد یا اینکه باز هم دو-سه سال منتظر ماند تا توسعه دهندگان با محدودیت ها آشنا شوند. تا آن زمان اما اواخر نسل هشتم هستیم.

عناوین انحصاری و داخلی سونی نظیر Horizon: Zero Dawn یا Days Gone و Infamous First Light که هفته پیش در کنفرانس سونی نمایش داده شد، هیچ کدام قرار نیست 4K اجرا شوند. در عوض همه شان قرار است از 1080p به 4K آپ-اسکیل شوند که البته کیفیت را بی چون و چرا بالا می برد.

عناوین تایید شده برای اجرا در حالت 4K بسیار اندک اند و نمایش ها هم به قدری خیره کننده نبوده که بخواهیم نتیجه مثبتی بگیریم. برای مثال، The Elder Scrolls Online یکی از عناوینی است که می توانید روی پلی استیشن 4 پرو آن را 4K اجرا کنید. با این حال، برای رسیدن به این نقطه، توسعه دهندگان مجبور شده اند فریم را روی 30 قفل کنند. این مسئله را هم در نظر داشته باشید که TESO ابدا بازی پر گرافیکی نیست و روی لپ تاپ های گیمینگ قدیمی هم به خوبی رزولوشن 1080p را نمایش می دهند. بنابراین پلی استیشن 4 پرو کار خاصی انجام نداده که TESO را 4K اجرا می کند.

پروژه اسکورپیو

نمایش 4K حقیقی و نه آپ-اسکیل شده و فریب های بصری این چنینی، توسط پلی استیشن 4 پرو غیر ممکن نیست اما باید فراتر از بازسازیِ دوباره یک بازسازی (The Last of Us) یا نمایش محیط های بسته و تاریک (Mass Effect) رفت.

اما در مورد پروژه اسکورپیو چطور؟ مایکروسافت می خواهد یک سی پی یو کاملا جدید 8 هسته ای درون کنسول خود قرار دهد و جی پی یو جدید می تواند تا 6 ترافلاپس قدرت پردازش داشته باشد که 320 گیگابایت بر ثانیه پهنای باند حافظه دارد.

مایکروسافت می گوید این کنسول می تواند «4K حقیقی» را امکان پذیر کند. با این حال، بیایید یک بار دیگر به حافظه تاریخی مان رجوع کنیم. ادعای مایکروسافت هم مسخره است. فقط یک نگاه به سخت افزار پی سی هایی که تصاویر 4K را رندر می کنند بیاندازید تا متوجه شوید.

کارت گرافیک جدید انویدیا GTX 1070 با قیمت 380 دلار، قدرت 6.5 ترافلاپسی و پهنای باند حافظه 256 گیگابایت بر ثانیه، زمانی که کنار یک سی پی یو Intel Core i7 قرار بگیرد می تواند تازه شروع ماجرا باشد. شروع ماجرا یعنی اینکه نهایتا این کارت و پردازنده در کنار هم بتوانند 4K را با 30 فریم اجرا کنند، البته در بسیاری مواقع فریم قطعا به زیر 30 هم خواهد رسید.

علی رغم افزایش قدرت عجیب نسبت به اکس باکس وان، پروژه اسکورپیو بعید است که بتواند در عمده موقعیت ها، فراتر از چنین کامپیوتری برود.

حالا به جای این کارها، رزولوشن را از 4K به 1080p کاهش دهید و همان GTX 1070 می تواند در اکثر قریب به اتفاق بازی ها بالای 60 فریم در ثانیه به کاربر خروجی دهد، آن هم در بالاترین تنظیمات گرافیکی ممکن. روی رزولوشن 1440p که این روزها بین پی سی گیمرها بسیار محبوب شده، شاید اسکورپیو بتواند بدرخشد و فریم ریت قابل تحسینی ارائه دهد. در تلویزیون های 4K نیز همان رزولوشن 1080p می تواند پاسخگو باشد به شرطی که از قدرت بالای کنسول جهت نمایش جزئیات بیشتر استفاده شود.

هنوز اطلاعات بالایی در مورد اسکورپیو نداریم تا به قطع در مورد آن تصمیم بگیریم. پهنای باند حافظه و 10 الی 12 گیگابایت حافظه گرافیکی اش رقم های بسیار دلخوش کننده ای هستند که می تواند به قدرت کنسول روی نمایشگرهای 4K کمک کند.

از سوی دیگر، ساخت بازی برای یک کنسول ساده تر از ساخت بازی برای چندین و چند مدل مختلف کامپیوتر با گرافیک و سی پی یو متنوع است که همین موضوع شاید به توسعه دهندگان کمک شایانی کند. ولی فراموش نکنیم که حتی کارت گرافیک 600 دلاری GTX 1080 هم با 9 ترافلاپس قدرت، هنوز نمی تواند تصاویر 4K را با فریم ریت محبوب گیمرها نمایش دهد و مشکلاتی دارد.

عجیب نیست که عناوین زمان لانچ پروژه اسکورپیو هم روی 30 فریم قفل شوند. اما نبردی که بر سر افزایش رزولوشن سر گرفته، به ضرر نرخ فریم تمام شده، دست کم تا اینجای کار.

در نهایت اما…

تا زمانی که از اسکورپیو خبری نشده، سونی می تواند ادعا کند که قدرتمندترین کنسول بازار را ساخته و روی دست آن نیامده. بازی ها به صورت دینامیک آپ-اسکیل می شوند و نسبت به پلی استیشن 4 معمولی نمایش بهتری روی نمایشگر مناسب خواهند داشت.

بازی هایی که 1080p هستند می توانند نسبت به کنسول قدیمی تر بسیار بهتر اجرا شوند. نباید دیگر عنوانی پیدا شود که با رزولوشن 1080p نرخ فریم اش به زیر 30 افت کند. احتمالا عمده بازی ها نیز روی 60 فریم بر ثانیه قفل شده اند.

طی دو-سه سال آینده، میلیون ها تلویزیون 4K در سراسر جهان فروخته خواهد شد و گیمرها برای خرید نمایشگرهای 2160p هجوم می آورند و این خبر خوشحال کننده ای است که مایکروسافت و سونی تصمیم گرفته اند تا در میانه های نسل هشتم، کنسول های خود را برای ارائه کیفیت بهتر به روز کنند.

اما وعده دروغین «4K حقیقی» اتفاق خوشایندی نیست که همراه با پلی استیشن 4 پرو و پروژه اسکورپیو همراه شده. اگر کنسولی قادر است به زحمت چند بازی را در آن حالت اجرا کند، دلیلی بر بازاریابی نادرست و فریب مشتری نیست. پوشیده نیست که کنسول ها قادر به برآورده کردن نیاز ما نیستند و دو کمپانی صاحب نام نیز نمی توانند با بازاریابی خود، حقیقتی فنی را انکار کنند.

The post appeared first on .

خبری از 4K نیست؛ کنسول های جدید رویای 1080p را تازه عملی می کنند

بررسی بازی Stardew Valley؛ رویای زیبای کودکی

بررسی بازی Stardew Valley؛ رویای زیبای کودکی

کمتر گیمری را پیدا می کنید که دوران پلی استیشن را به یاد آورد، اما Harvest Moon بازی نکرده باشد. Stardew Valley یک ورژن امروزی، پیشرفته و خوش ساخت از همان تجربه دوران کودکی اکثر ما علاقه مندان به بازی های ویدیویی است که به صورت تمام و کمال، فقط توسط یک نفر ساخته شده.

تقریبا همه چیز از همان ابتدا تا انتها مشابه هاروست مون ساخته شده و ConcernedApe، سازنده بازی کلیات بازی را از عنوانی که چندین سال پیش عرضه شده بود وام گرفته است، اما آن را بی نهایت با جزئیات بیشتر و بهتر پر کرده.

Stardew Valley یک شبیه ساز کودکانه از زندگی است. برای تان از یک زندگی ساده خواهد گفت، از کاراکتری می گوید که زندگی شهری و پشت میز نشینی را پس می زند و به سراغ میراث پدر بزرگ اش در روستایی کوچک می رود تا زندگی را به نحوی دیگر تجربه کند.

2016-03-07_00002

کاراکتر داستان ما (که بسته به نوع انتخاب شما می تواند جنسیت و شمایل مختلفی داشته باشد)، در بدو ورودش به روستای استاردیو، متوجه زمینی بزرگ می شود که پر شده از تکه های بزرگ و کوچک چوب و سنگ، و البته علف های هرز، همه جا را فرا گرفته اند.

دست به کار می شوید، چند تای شان را که با زحمت فراوان بر می دارید و زمین را شخم می زنید، کم کم خسته می شوید. بعدها نگاهی که به طول و عرض مزرعه می اندازید متوجه عظمت کاری که در پیش دارید خواهید شد. یک مزرعه بزرگ را باید دست تنها پاکسازی کنید و از زمین بکر آن نهایت استفاده را ببرید.

هنوز به نیمه های روز نرسیده که خستگی امان تان را می برد. پس به جای داس و تبر در دست گرفتن، بهتر است کمی در شهر قدم بزنید و با ساکنین روستایی که تازه وارد آن شده اید آشنا شوید، مغازه های کوچک و خانه های روستایی را ببینید، از مناظر بهره ببرید و کم کم با گوشه گوشه روستا آشنا شوید.

ده ها روستایی، هر کدام با خلقیاتی متفاوت و عادات روزانه مختلف و البته منظم، روزشان را شب می کنند و شما نیز باید کم کم یاد بگیرید که چگونه می توان ارتباط برقرار کرد و بخشی از آن ها شد.

داشتن دوستانی خوب می تواند کار شما را راحت تر کند، اما فراموش نکنید که از همان روزهای ابتدایی، همسر آینده تان را انتخاب کنید و برایش هدیه ببرید تا روز به روز بیشتر دلباخته شما شود. در نهایت، یک روز بارانی که به ساحل سر می زنید، مردی دریانورد، سمبل عشق را به شما خواهد داد تا آن را به شخص مورد نظرتان بدهید و با او ازدواج کنید.

این ها گفته شد تا بدانید که Stardew Valley فقط در رابطه با کاشت دانه و برداشت محصول نیست. زندگی در این روستا جریان دارد، تک تک مردم استاردیو ماجرای زندگی خودشان را دارند و اگر آن ها را بهتر بشناسید، داستان زندگی شان را در طول گیم پلی مشاهده خواهید کرد.

ماهیگیری، گشت و گذار در جنگل های اطراف، رفتن به معدن، بزرگ کردن حیوانات اهلی و پرورش موجوداتی خیالی که در معادن زندگی می کنند، از دیگر فعالیت هایی هستند که کم کم درگیرشان خواهید شد.

هر چه در بازی جلوتر می روید، محتوای بیشتری در اختیارتان قرار می گیرد. با تکمیل یک سری باندل ها که در ساختمان اصلی اما مخروبه روستا وجود دارد، باید شور و شوق را دوباره به استاردیو ولی بازگردانید و محتوای بیشتری پیش پای خودتان بگذارید ( پر است از اطلاعات ارزشمند که حین بازی بسیار کمک تان خواهد کرد).

برای مثال، گلخانه ای که به شما اجازه پرورش محصولات در فصل زمستان را می دهد، زمانی بازسازی می شود که یکی از باندل های اصلی را کامل کرده باشید. یا زمانی می توانید به دومین معدن بروید که اتوبوس شهرتان دوباره یک راننده پیدا کند.

همه این مسائل، انگیزه ای می شود تا مرتبا پیگیر باشید و بیشتر بازی کنید. ساعت ها می گذرد و می بینید که یک فصل کامل را بازی کرده اید تا محصولی که می خواهید را به دست آورده و در باندل استفاده کنید.

20160408165645_1

Stardew Valley به شکلی بی رحمانه زمان تان را می بلعد و با نشان دادن پیشرفت هر روزه و هدف گذاری برای روزهای بعد، کار و زندگی تان را مختل خواهد کرد.

جای جای این بازی را عشق و دوست داشتن پر کرده است. احتمالا هیچگاه در طول زندگی تان دغدغه این را نداشته اید که چند مرغ و چند اردک داشته باشید، یا شاید به این فکر نکرده باشید در مزرعه خیالی تان دوست دارید خوک پرورش دهید یا گاو. شاید هم گوسفند و بز؟

تا به حال به این فکر کرده اید که شب ها ماهی گیری کنید تا ماهی خاصی گیرتان بیاید یا در فصلی خاص به رودخانه پایین مزرعه تان بروید و گربه-ماهی بگیرید؟ در Stardew Valley این ها دغدغه های شیرین شما هستند.

روزتان را در معدن و جنگل سپری می کنید، به این امید که با دست رنجتان ماشین نخ بافی بسازید یا به اندازه کافی پول جمع کنید تا خانه تان را بزرگ کرده و کم کم آماده ازدواج شوید.

از زندگی حقیقی دور می شوید و بیرون کشیدن تان از رویا، محال ممکن است. شب را حقیقتا به صبح می رسانید و ابدا متوجه گذر زمان نمی شوید، صرفا به این دلیل که یک زندگی مجازی شاد و رنگارنگ اما هدفمند دارید و سپری شدن دقیقه هایش برای تان ملموس است.

20160408165636_1

Stardew Valley گرافیک فانتزی و سه بعدی Harvest Moon را ندارد اما زیبایی اش دوچندان است. هر طور که به Stardew Valley نگاه کنیم، این بازی چندین قدم از هر عنوان مشابه دیگری که در این سبک تاکنون ساخته شده جلوتر است.

اما سطح انتظار خود را چندان بالا نبرید که در اولین برخورد نا امید شوید. Stardew Valley همچنان یک کلون از هاروست مون محسوب می شود اما کلونی که به غایت بهتر و پر جزئیات تر است. پایانی برای این بازی در نظر گرفته نشده و هر چقدر بخواهید می توانید بکارید و جلو بروید، مزرعه تان رو جذاب تر کنید و به رابطه تان با روستایی ها قوت بخشید.

اما بالاخره زمانی می رسد که خسته خواهید شد و شاید در مرز 50 الی 60 ساعت بازی کردن چنین حسی را پیدا کنید. هر آنچه که درون بازی برای شما قرار داده شده را طی همین مدت زمان مشاهده خواهید کرد (البته اگر اهل خیانت به همسر خود نبوده و پایبند به زندگی تان باشید).

اگر اهل خاطره بازی هستید، Stardew Valley وقت و زمان شما را برای چندین روز متوالی، از آن خود می کند و شک نکنید تا انتها جلو می روید تا به اهدافی که ابتدا برای خودتان مشخص کرده اید برسید.

اما اگر از بازی های بی پایان این چنینی لذت نمی برید، Stardew Valley باز هم ارزش چند ساعت از زمان شما را دارد تا ببینید یک نفر، طی 4 سال چطور می تواند دنیایی به این زیبایی را با پیکسل های درشت خلق کند و میلیون ها دلار به جیب زند.

قطع به یقین، Stardew Valley یکی از بهترین عناوین مستقل امسال به حساب می آید و فروش بیش از نیم میلیون نسخه ای آن طی چند روز، نشان از کیفیت بالا و علاقه مندی مردم دارد.

The post appeared first on .

بررسی بازی Stardew Valley؛ رویای زیبای کودکی

(image)

کمتر گیمری را پیدا می کنید که دوران پلی استیشن را به یاد آورد، اما Harvest Moon بازی نکرده باشد. Stardew Valley یک ورژن امروزی، پیشرفته و خوش ساخت از همان تجربه دوران کودکی اکثر ما علاقه مندان به بازی های ویدیویی است که به صورت تمام و کمال، فقط توسط یک نفر ساخته شده.

تقریبا همه چیز از همان ابتدا تا انتها مشابه هاروست مون ساخته شده و ConcernedApe، سازنده بازی کلیات بازی را از عنوانی که چندین سال پیش عرضه شده بود وام گرفته است، اما آن را بی نهایت با جزئیات بیشتر و بهتر پر کرده.

Stardew Valley یک شبیه ساز کودکانه از زندگی است. برای تان از یک زندگی ساده خواهد گفت، از کاراکتری می گوید که زندگی شهری و پشت میز نشینی را پس می زند و به سراغ میراث پدر بزرگ اش در روستایی کوچک می رود تا زندگی را به نحوی دیگر تجربه کند.

(image)

کاراکتر داستان ما (که بسته به نوع انتخاب شما می تواند جنسیت و شمایل مختلفی داشته باشد)، در بدو ورودش به روستای استاردیو، متوجه زمینی بزرگ می شود که پر شده از تکه های بزرگ و کوچک چوب و سنگ، و البته علف های هرز، همه جا را فرا گرفته اند.

دست به کار می شوید، چند تای شان را که با زحمت فراوان بر می دارید و زمین را شخم می زنید، کم کم خسته می شوید. بعدها نگاهی که به طول و عرض مزرعه می اندازید متوجه عظمت کاری که در پیش دارید خواهید شد. یک مزرعه بزرگ را باید دست تنها پاکسازی کنید و از زمین بکر آن نهایت استفاده را ببرید.

هنوز به نیمه های روز نرسیده که خستگی امان تان را می برد. پس به جای داس و تبر در دست گرفتن، بهتر است کمی در شهر قدم بزنید و با ساکنین روستایی که تازه وارد آن شده اید آشنا شوید، مغازه های کوچک و خانه های روستایی را ببینید، از مناظر بهره ببرید و کم کم با گوشه گوشه روستا آشنا شوید.

ده ها روستایی، هر کدام با خلقیاتی متفاوت و عادات روزانه مختلف و البته منظم، روزشان را شب می کنند و شما نیز باید کم کم یاد بگیرید که چگونه می توان ارتباط برقرار کرد و بخشی از آن ها شد.

داشتن دوستانی خوب می تواند کار شما را راحت تر کند، اما فراموش نکنید که از همان روزهای ابتدایی، همسر آینده تان را انتخاب کنید و برایش هدیه ببرید تا روز به روز بیشتر دلباخته شما شود. در نهایت، یک روز بارانی که به ساحل سر می زنید، مردی دریانورد، سمبل عشق را به شما خواهد داد تا آن را به شخص مورد نظرتان بدهید و با او ازدواج کنید.

این ها گفته شد تا بدانید که Stardew Valley فقط در رابطه با کاشت دانه و برداشت محصول نیست. زندگی در این روستا جریان دارد، تک تک مردم استاردیو ماجرای زندگی خودشان را دارند و اگر آن ها را بهتر بشناسید، داستان زندگی شان را در طول گیم پلی مشاهده خواهید کرد.

ماهیگیری، گشت و گذار در جنگل های اطراف، رفتن به معدن، بزرگ کردن حیوانات اهلی و پرورش موجوداتی خیالی که در معادن زندگی می کنند، از دیگر فعالیت هایی هستند که کم کم درگیرشان خواهید شد.

هر چه در بازی جلوتر می روید، محتوای بیشتری در اختیارتان قرار می گیرد. با تکمیل یک سری باندل ها که در ساختمان اصلی اما مخروبه روستا وجود دارد، باید شور و شوق را دوباره به استاردیو ولی بازگردانید و محتوای بیشتری پیش پای خودتان بگذارید ( پر است از اطلاعات ارزشمند که حین بازی بسیار کمک تان خواهد کرد).

برای مثال، گلخانه ای که به شما اجازه پرورش محصولات در فصل زمستان را می دهد، زمانی بازسازی می شود که یکی از باندل های اصلی را کامل کرده باشید. یا زمانی می توانید به دومین معدن بروید که اتوبوس شهرتان دوباره یک راننده پیدا کند.

همه این مسائل، انگیزه ای می شود تا مرتبا پیگیر باشید و بیشتر بازی کنید. ساعت ها می گذرد و می بینید که یک فصل کامل را بازی کرده اید تا محصولی که می خواهید را به دست آورده و در باندل استفاده کنید.

(image)

Stardew Valley به شکلی بی رحمانه زمان تان را می بلعد و با نشان دادن پیشرفت هر روزه و هدف گذاری برای روزهای بعد، کار و زندگی تان را مختل خواهد کرد.

جای جای این بازی را عشق و دوست داشتن پر کرده است. احتمالا هیچگاه در طول زندگی تان دغدغه این را نداشته اید که چند مرغ و چند اردک داشته باشید، یا شاید به این فکر نکرده باشید در مزرعه خیالی تان دوست دارید خوک پرورش دهید یا گاو. شاید هم گوسفند و بز؟

تا به حال به این فکر کرده اید که شب ها ماهی گیری کنید تا ماهی خاصی گیرتان بیاید یا در فصلی خاص به رودخانه پایین مزرعه تان بروید و گربه-ماهی بگیرید؟ در Stardew Valley این ها دغدغه های شیرین شما هستند.

روزتان را در معدن و جنگل سپری می کنید، به این امید که با دست رنجتان ماشین نخ بافی بسازید یا به اندازه کافی پول جمع کنید تا خانه تان را بزرگ کرده و کم کم آماده ازدواج شوید.

از زندگی حقیقی دور می شوید و بیرون کشیدن تان از رویا، محال ممکن است. شب را حقیقتا به صبح می رسانید و ابدا متوجه گذر زمان نمی شوید، صرفا به این دلیل که یک زندگی مجازی شاد و رنگارنگ اما هدفمند دارید و سپری شدن دقیقه هایش برای تان ملموس است.

(image)

Stardew Valley گرافیک فانتزی و سه بعدی Harvest Moon را ندارد اما زیبایی اش دوچندان است. هر طور که به Stardew Valley نگاه کنیم، این بازی چندین قدم از هر عنوان مشابه دیگری که در این سبک تاکنون ساخته شده جلوتر است.

اما سطح انتظار خود را چندان بالا نبرید که در اولین برخورد نا امید شوید. Stardew Valley همچنان یک کلون از هاروست مون محسوب می شود اما کلونی که به غایت بهتر و پر جزئیات تر است. پایانی برای این بازی در نظر گرفته نشده و هر چقدر بخواهید می توانید بکارید و جلو بروید، مزرعه تان رو جذاب تر کنید و به رابطه تان با روستایی ها قوت بخشید.

اما بالاخره زمانی می رسد که خسته خواهید شد و شاید در مرز 50 الی 60 ساعت بازی کردن چنین حسی را پیدا کنید. هر آنچه که درون بازی برای شما قرار داده شده را طی همین مدت زمان مشاهده خواهید کرد (البته اگر اهل خیانت به همسر خود نبوده و پایبند به زندگی تان باشید).

اگر اهل خاطره بازی هستید، Stardew Valley وقت و زمان شما را برای چندین روز متوالی، از آن خود می کند و شک نکنید تا انتها جلو می روید تا به اهدافی که ابتدا برای خودتان مشخص کرده اید برسید.

اما اگر از بازی های بی پایان این چنینی لذت نمی برید، Stardew Valley باز هم ارزش چند ساعت از زمان شما را دارد تا ببینید یک نفر، طی 4 سال چطور می تواند دنیایی به این زیبایی را با پیکسل های درشت خلق کند و میلیون ها دلار به جیب زند.

قطع به یقین، Stardew Valley یکی از بهترین عناوین مستقل امسال به حساب می آید و فروش بیش از نیم میلیون نسخه ای آن طی چند روز، نشان از کیفیت بالا و علاقه مندی مردم دارد.

The post appeared first on .

بررسی بازی Stardew Valley؛ رویای زیبای کودکی