Tagجهان از

روزیاتو: نگاهی به ۱۱ نمونه از عجیب ترین دستشویی های جهان

روزیاتو: نگاهی به ۱۱ نمونه از عجیب ترین دستشویی های جهان

در دنیای پیرامون ما عجایب برخواسته از خلاقیت و یا تجربه های تازه کم نیستند. در همین راستا روزیاتو در یکی از پست های جدیدش نگاهی داشته به عجیب ترین و متفاوت ترین دستشویی ها در گوشه و کنار جهان و اگر شما نیز تمایل دارید بدانید آنها چه شکل و شمایلی دارند و چه عواملی متفاوتشان کرده، توصیه می کنیم سری به این مطلب سرگرم کننده زده و آن را از نظر بگذرانید.

The post appeared first on .

روزیاتو: نگاهی به ۱۱ نمونه از عجیب ترین دستشویی های جهان

شجره نامه شناسی ب ام و سری پنج؛ از نسل چهارم تا هفتم اسپرت ترین سدان خانوادگی جهان

شجره نامه شناسی ب ام و سری پنج؛ از نسل چهارم تا هفتم اسپرت ترین سدان خانوادگی جهان

در اولین سال های دهه 70 مرسدس بنز و ب ام و تقریبا در یک زمان به فکر ساخت سدان های سایز متوسط افتادند اما این ب ام و بود که با القای حس اسپرت به محصول خود، کلاس تازه ای از محبوب ترین خودروهای جهان را پدید آورد. کلاس های سدان های اسپرت خانوادگی که می توان آن ها را در زمره لذت بخش ترین ساخته های مهندسی تاریخ بشر دسته بندی کرد.

امسال اما ب ام و سری پنج به هفتمین نسل خود رسیده است و به همین بهانه تصمیم به معرفی اجمالی هریک از این هفتگانه دوست داشتنی تاریخ خودروسازی گرفتیم. چند روز قبل منتشر شد و حالا شما را به مطالعه بخش دوم جذاب ترین سدان های ساخته ب ام و دعوت می کنیم.

نسل چهارم: اتاق E39

دوباره با تغییرات به نسبت گسترده ای در بخش ظاهری طرف هستیم اما تغییرات اصلی را باید در زیر پوست خودرو پیدا کرد. نسل جدیدی از شاسی در کنار سیستم های متعدد برقی برای اولین بار شما یک صفحه نمایش واقعی برای سیستم ناوبری ارائه می کند.

مدل حاضر 528i که مجهز به موتور 6 سیلندر خطی انژکتور است در این دوران هنوز مدل 520i هم 6 سیلندر بوده است. تنها 744 کیلومتر پیمایش مدل حاضر که توسط بی ام و نگه داری می شود و در جای جای خودرو احساس نو بودن می دهد. به همین دلیل قصد دارم تا کمی بیشتر به آن گاز دهم و باور کنید که ارزشش را دارد.

کشش فوق العاده قوی و پاسخ دریچه گاز برنده مثل یک هدیه الهی می ماند. حتی شاسی را باید بهتر از موتور خودرو دانست در محور عقب اتصال چندگانه موسوم به مولتی لینک از جنس آلومینیوم ساخته شده است و یک هندلینگ بی نظیر و بدون نقص را عرضه می کند.

در سیستم فرمان هم از راک اند پینیون 4 و 6 دندانه ای بهره گرفته شده است. نتیجه این ها می شود یک فرمان بسیار دقیق، شاسی صلب و قدرتمند در عین سواری نرم. این سری از بی ام و را باید قله 5 ها در بخش توسعه یک مدل راننده محور دانست و شعار معروف بی ام و را به خوبی با خود یدک می کشد.

نسل پنجم: اتاق E60

طراحی شده توسط کریس بنگل دارای خط و خطوط قدرتمند با چهره ای جدی. در داخل اتاق سعی شده تا سادگی کار بیشتر حفظ شود. طراحی به نسبت سرد اما بی رحم با حذف اکثر المان های سابق. در واقع با معرفی سیستم iDrive بسیاری از رابط های ممکن توسط این سیستم کنترل می شود اما در آن موقع چندان رابط کاربر پسندی نداشت.

اما بدترین قسمت ممکن به بخش مکانیکی قضیه بر می گردد. این سری 5 مجهز به فرمان موسوم به Active یا برقی که احساس گیجی فراوانی را به راننده می بخشید. گرچه این مورد به عنوان یک آپشن عرضه می شد. موتور 4 سیلندر مجهز به سیستم کنترل کننده سوپاپ برقی بدون هیچ گونه شور و شوقی که از یک بی ام  انتظار می رود در این نسل استفاده شد.

در بخش جلویی هم با استفاده از آلومینیوم برای توزیع بهتر وزن استفاده شد اما محور جلویی را بی حس و حال کرده بود و حداقل قبل از تغییرات اجباری که از سوی موسسه ایمنی NCAP صادر شد بود، جزئی از نواقص این نسل به شمار می رفت. مدل 545i از موتور V8 333 اسب بخار نیرو می گرفت و مجهز به جعبه دنده 6 سرعته خودکار بود.

اما فرمان active احساس ناخوشایندی در حین رانندگی با این مدل می دهد و سواری با این لاستیک های فلت هم به ناخوشایند بودن خودرو کمک می کرد به گونه ای که مدل 6 سیلندر بدون سیستم فعال فرمان و سیستم آنتی رول بار فعال انتخاب بسیار بهتری بود. اما بیش از همه فکر ذهن من به سمت مدل M5 این اتاق می رود. موتور V10 مسابقه ای با آن دور موتور استثنایی و فرمان با اتصال مستقیم، M5 مورد علاقه من در تمام تاریخ خواهد بود.

نسل ششم: اتاق F10

امروزه سری 5 ها شبیه به نسل های اولیه خود که حس لوکس گرایی را تداعی می کردند شده اند. نسل های جدید همچون F10 قطعا به چالاکی سری 3 نیستند و یک سواری نرم و راحت را عرضه می کنند. در واقع با استفاده از تکنولوژی همه چیز را بسیار ساده و شسته رفته عرضه می کنند و خبری از بار درام مکانیکی وجود ندارد.

بهمین دلیل شما نمی توانید خودرو را نیست و نابود کنید و کنترل همه چیز در دستان شما نخواهد بود. موتور مدل 535i مجهز به توربوشارژر و جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک، به شما این امکان را می دهد تا هر پیچی را با حداکثر سرعت طی کنید.

دقت در بخش هندلینگ مثال نزدنی است و همه چیز به صورت کاملا محصوصی قابل انطباق است. بر اساس سبک رانندگی شما و دیگر تنظیمات موتور و جعبه دنده عکس العمل متفاوتی از خود نشان می دهد. با همه این ها حتی در حالت اسپرت پلاس هم همه چیز در دستان شما قرار ندارد.

حتی مدل قدرتمند M5 هم به معنای واقعی کلمه روح خودش را در اختیار شما قرار نمی دهد. رقیب بی ام و یعنی جگوار XF در این زمینه بهتر از بی ام و عمل می کند اما همچنان این اتاق تبدیل به انتخاب اول برای یک خودروی بزرگ توسعه یافته در این کلاس است. همانند E39 همه چیز در حد متعادل خود کار می کند.

نسل هفتم: اتاق G30

گل سرسبد و تازه از راه رسیده بی ام و یعنی G30 را باید یک تکامل بصری دیگر نام گذاری کرد. اما همانند اتاق E39 تغییرات عظیم در زیر پوست خودرو ملموس تر است.

تقریبا اکثر اجزای شاسی و ساختار های مکانیکی پالایش و سبک سازی شده است و این باعث شده تا شاسی بیش از هر زمان دیگری قابلیت تطبیق پذیری پیدا کند.

شاسی آماده و کامل برای یک مدل هیبریدی و حتی سیستم رانندگی خودکار. به وسیله اتصال ابری حتی بیشتر از خود شما در مورد شما اطلاعات دارد. در واقع اینطور بهتر است که بگوییم فکر می کند که این حجم از اطلاعات را دارد و در واقعیت چیز دیگری اتفاق می افتد.

گرچه شاید در روزگار نچندان دوری این مسئله کاملا معکوس شود. با همه این ها همچنان رانندگی با آن آشنا جلوه می کند. در واقع به گونه ای تنظیم شده تا راحتی بیشتر در عین چابکی بیشتر را عرضه کند و به نظر موفق شده است و همانند مدل قبلی همه چیز را در بخش راننده محور بودن خودرو فدا نکرده است که این موفقیت بزرگی در این دوره و زمانه به حساب می آید.

شاسی به گونه ای که شما انتظار دارید عمل می کند و حتی در لحظاتی که کاملا این مسئله را فراموش کرده اید به فکر ارائه سواری بهتر است. وقتی که به حالت رانندگی نیمه خودکار می روید متوجه آن خواهید شد. گرچه همچنان حس اعتماد 100 درصدی را نمی دهد. اما چیزی از باقی رقبای مهمی چون تسلا، مرسدس بنز و…کم ندارد. گرچه همچنان من ارتباطی با این سیستم ها برقرار نمی کنم.

در زمانی که بی ام و E39 را می ساخت شعار معروف این شرکت یعنی Ultimate Driving Machine برازنده آن بود. G30 هم می تواند ادامه دهنده این شعار باشد اما به نظر می رسد که دیگر نمی خواهد حامل این شعار باشد یا خود شرکت مادر یعنی بی ام و این را نمی خواهد.

The post appeared first on .

شجره نامه شناسی ب ام و سری پنج؛ از نسل چهارم تا هفتم اسپرت ترین سدان خانوادگی جهان

شجره نامه شناسی ب ام و سری پنج؛ از نسل اول تا سوم اسپرت ترین سدان خانوادگی جهان

شجره نامه شناسی ب ام و سری پنج؛ از نسل اول تا سوم اسپرت ترین سدان خانوادگی جهان

سرآغاز سری 5 شرکت بی ام و به سال 1972 میلادی باز می گردد. در سالی که بی ام و با معرفی خودرویی با نام سری 5، نام گذاری محصولات قبل از جنگ جهانی خود را به نوعی ابقا کرد.

سری 5 را یک سدان سایز متوسط خوانده اند، به گونه ای که سری 3 در سال 1975 به عنوان کوچک ترین سدان از راه رسید و سری 7 هم در سال 1977 به عنوان سدان فول سایز بی ام و سبد محصولات بی ام را تکمیل کرد.

گرچه امروزه داستان به کلی فرق کرده است و محصولات ریز و درشت بسیاری همچون شاسی بلند ها و کراس اوور ها در بین این محصولات اصلی جا باز کرده اند اما  سرآغاز موفقیت بی ام و و جهانی شدن آن پس از گذشت چهار دهه را باید در اوخر دهه 60 و 70 جست و جو کرد.

حال شرکت بی ام و در موزه خود تمامی نسل های این سری محبوب و پر افتخار خود را به نمایش گذاشته است. در کشور ما هم تمامی سری 5 ها عرضه شده اند و با این که هیچ وقت مدلی از این سری در کشور ما تولید نشده اما همیشه از سری 5 به خصوص در نسل های اولیه به خوبی یاد شده است.

در ادامه قصد داریم تا مختصری از تاریخچه نسل به نسل این خودرو را برایتان بازگو کنیم. در واقع بی ام و سری 5 را می توان معجونی از نوستالژی گذشته در کنار تکنولوژی روز شگفت انگیز و غیرقابل باور در نسل جدید نام گذاری کرد.

نسل اول: اتاق E12

با معیار های طراحی امروزی جعبه مانند به نظر می رسد اما در روزگار خودش یکی از بهترین و مدرن ترین طراحی های ممکن را داشته است و جالب است بدانید که طراحی سری اول این خودرو توسط مارچلو گاندینی انجام شده است، مهندس بزرگ ایتالیایی که طراحی لامبورگینی میورا را نیز بر عهده داشته و یکی از طراحان افسانه ای میانه قرن بیستم به حساب می آید.

صندلی راه راه مخملی نرم، سرعت سنج و دور موتور سنج دایروی شکل بزرگ بی ام و، ساعت قرار گرفته در بین دکمه کنترل سرعت فن ها مزین شده به کلمه LuFter آلمانی در روزگاری که استفاده از زبان انگلیسی در صنعت خودروسازی به صورت استاندارد در نیامده بود.

صفحه نمایش ایستاده، ستون های فوق باریک با دید رو به بیرون عالی و…تمام چیزهایی است که امروزه ما با حسرت آن ها را از دست داده ایم. 528 سال 1975 مجهز به یک جفت کاربراتور برای تغذیه موتور از هوا و سوخت استفاده می کرده است.

اما آیا می توان آن را یک سدان تمام اسپرتی نام گذاری کرد؟ موتور 165 اسب بخاری مجهز به جعبه دنده اتوماتیک 3 سرعته با ضرایب دنده بلند و وزن 1400 کیلوگرمی را به سختی می توان یک سدان اسپرت نامید.

گرچه در مدل های مجهز به دنده دستی اوضاع کاملا متفاوت است. سواری با این مدل حسی شبیه به یک قایق در امواج آرام دریا را می دهد.

فرمان بزرگ که پس از چرخاندن بیش از حد بادی رول را به شما تقدیم می کند. با معیار های امروزی بی ام و می توان این مدل را نسبتا با سواری نرم توصیف کرد. در آن روزگار اکثرا آلفارومئو آلفتا را خودرویی بهتر از منظر رانندگی می دانستد، اما هنوز هم E12 یک سدان با حس و حال بسیار قدرتمند است.

نسل دوم: اتاق E28

اولین خودرویی که بی ام و به کمک کامپیوتر آن را طراحی کرد. در آن روزگار در شرکت بی ام و تنها یک رایانه وجود داشت و تیم توسعه و طراحی بی ام و این رایانه را از بخش حساب داری شرکت قرض گرفته بود.

به همین دلیل احساس مدرن بودن در این نسل با مقایسه با نسل قبلی به وضوح دیده می شود. در ظاهر شاید تفاوت چندانی بین E12 و E28 مشاهده نشود اما در زیر پوست خودرو تغییرات عمده ای صورت پذیرفته بود.

حتی ترمز ضد قفل هم به صورت آپشن برای اولین بار در این مدل استفاده شد. E28 یکی از اولین بی ام و های بود که به کابین راننده گرا به خاطر فرم خاص داشبورد متمایل به سمت راننده مجهز شده بود.

حتی امروز هم این سنت توسط بی ام و حفظ شده است و تمامی کنترل کننده های تهویه مطبوع،رادیو و…به سمت راننده تمایل دارد که دلیل آن هم استفاده راحت تر در حین رانندگی بوده است.

بیش از 700 هزار نسخه از این خودرو بین سال های 81 تا 88 ساخته شد. E28 اولین حرکت جدی بی ام و برای ساخت سدان های اسپرت درجه یک بود.

سرآغاز مدل های M این سری از این اتاق شروع شد و بی ام و مدل M5 را روانه بازار کرد. با قدرت 311 اسب بخار از موتور M88. برای نشان دادن قدرت M5 می توان به قوی ترین مدل معمولی که M535i با قدرت 218 اسب بخاری بود اشاره کرد.

همچنین برای اولین بار موتور دیزلی پایش به بی ام و ها باز شد و سرآغازی بر عرضه مدل های دیزلی با آن موتورهای آرام و پر گشتاور بود. البته در سال 83 استاندارد های این موتورها با مدل های امروزی به کلی متفاوت بود.

موتور توربو شده دیزلی که بین دور 2500 تا 4000 RPM به معنای واقعی کلمه نیرو تولید می کرد و با همه این ها خودروی چندان سریعی هم نبود.

نسل سوم: اتاق E34

با عرضه 2 نسل از سری 5، بی ام و یک جانشین انقلابی را معرفی کرد. در واقع این اتاق نه تنها شکوه خودروهای قدیمی تر را همراه خود دارد بلکه با معیار های امروزی هم خودرویی مناسب برای استفاده روزمره به حساب می آید. بسیاری از دوست داران بی ام و  این مدل را بهترین بی ام و تولید شده در تاریخ می دانند.

ظاهر قدرتمند و چرخ های بزرگ از برند BBS به همراه چراغ های بزرگتر در کنار جلو پنجره جدید بی ام و زبان طراحی جدید در عین حفظ سنت را نشان می دهد.

ستون های قطور و استفاده از صفحه نمایش مدرن، کلید های ارگونمیک مجهز به نور پس زمینه و…نشان دهنده یک حرکت رو به جلو و اساسی در عین انسجام واقعی تمامی اجزا در کنار هم هستند.

این اتاق بی ام و را باید محکم، نرم و سریع توصیف کرد. موتور V8 با 286 اسب بخار با آن صدای محشر مکانیکی و جعبه دنده 5 سرعته خودکار تمام چیزی است که از یک سدان اروپایی طلب می کنید.

همچنان با معیار های امروزی بی ام و خودروی نرمی به شمار می رود، اما حضور ESP در این نسل هم مسئله دیگری بود. همچنین احساس واقعی که از فرمان انتظار می رود را برآورده نمی کند.

در هر صورت مدل V8 را باید یک اتوبان نورد واقعی نامید. مدل ضعیف تر 535i با موتور 6 سیلندر هم انتخاب دیگر بود و در آخر مدل M5 که تاکنون آخرین M5 مجهز به موتور 6 سیلندر تاریخ محسوب می شود و از برخی مدل های فراری هم سن و سال خود سریعتر بود.

ب ام و با این مدل اوج قدرت مهندسی خود در ساخت یک سدان اسپرت با دوام، زیبا، سریع و البته دوست داشتنی را در اوایل دهه 90 میلادی به نمایش گذاشت اما در بازار تا حدی زیادی زیر سایه درخشش مدل جاودانه مرسدس بنز W124 قرار گرفت که در ایران به نام بنز کُپل معروف شده اند.

در قسمت دوم این مقاله نیز به معرفی اجمالی نسل های بعدی سری پنج اختصاص خواهد داشت و ظرف روزهای آینده منتشر می شود.

The post appeared first on .

شجره نامه شناسی ب ام و سری پنج؛ از نسل اول تا سوم اسپرت ترین سدان خانوادگی جهان

روزیاتو: ۲۶ تصویر غیرقابل باور از کوچک ترین آپارتمان های جهان

روزیاتو: ۲۶ تصویر غیرقابل باور از کوچک ترین آپارتمان های جهان

این روزها شاهد آن هستیم که جمعیت کثیری به سمت کلان شهرها هجوم آورده اند تا از فرصت هایی که برای زندگی بهتر در آنها موجود است بیشترین بهره را ببرند. این هجوم افراد سبب گشته تا قیمت ملک در شهر های بزرگ روندی نجومی بگیرید و افراد کم بضاعت بعضاً در آپارتمان هایی بسیار کوچک تر از عرف زندگی نمایند. روزیاتو در یکی از مطالب جذاب خود مروری داشته است به شرایط زندگی و خانه هایی که این قشر در آنها سکنی گزیده اند که خواندن آن و مشاهده تصاویرش تامل برانگیز است. از شما دعوت به عمل می آوریم پست یاد شده را در صورت تمایل مطالعه بفرمایید.

The post appeared first on .

روزیاتو: ۲۶ تصویر غیرقابل باور از کوچک ترین آپارتمان های جهان

این روزها شاهد آن هستیم که جمعیت کثیری به سمت کلان شهرها هجوم آورده اند تا از فرصت هایی که برای زندگی بهتر در آنها موجود است بیشترین بهره را ببرند. این هجوم افراد سبب گشته تا قیمت ملک در شهر های بزرگ روندی نجومی بگیرید و افراد کم بضاعت بعضاً در آپارتمان هایی بسیار کوچک تر از عرف زندگی نمایند. روزیاتو در یکی از مطالب جذاب خود مروری داشته است به شرایط زندگی و خانه هایی که این قشر در آنها سکنی گزیده اند که خواندن آن و مشاهده تصاویرش تامل برانگیز است. از شما دعوت به عمل می آوریم پست یاد شده را در صورت تمایل مطالعه بفرمایید.

The post appeared first on .

روزیاتو: ۲۶ تصویر غیرقابل باور از کوچک ترین آپارتمان های جهان

نگاهی به زندگی ملیندا گیتس؛ یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین زنان جهان

نگاهی به زندگی ملیندا گیتس؛ یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین زنان جهان

ملیندا گیتس بیش از هر چیز دیگر به عنوان نیمه ی دیگر بیل گیتس شناخته می شود. برخی حتی پا را از این هم فراتر می گذارند و می گویند او نیمه ی بهتر بیل گیتس است. ملیندا که ثروتی ۸۹.۴ میلیارد دلاری را با همسرش شریک است، به عنوان شریک همسرش در ریاست بنیاد بیل و ملیندا گیتس، به یکی از با نفوذ ترین زنان خیر جهان بدل شده است.

علاوه بر طرح های آموزشی و بهداشتی این زوج، ملیندا به مسائل مختلف زنان در سرتاسر جهان علاقه ی شخصی دارد و اخیراً هم در مورد مفهوم «فقر زمانی» به آگاهی رسانی می پردازد. فقر زمانی به این معناست که ساعت ها کار بی مزد مثل امور خانه داری، مانع از رسیدن زنان به حداکثر توان بالقوه ی خود می شود.

او در مقاله ای عنوان کرد: «وقتی روی زنان سرمایه گذاری می کنید، روی کسانی سرمایه گذاری کرده اید که روی باقی انسان ها سرمایه گذاری می کنند. و اگر کم کم دست به اقداماتی عملی بزنید، طولی نمی کشد که متوجه خواهید شد سرمایه گذاری روی زنان برای ذهن، روح و کسب و کار شما خوب است».

در ادامه نگاهی می اندازیم به زندگی ملیندا گیتس.

ملیندا گیتس، با اصلیتی فرانسوی، به همراه والدینش در شهر دالاس ایالت تگزاس بزرگ شد. مادر او خانه دار و پدرش مهندس هوافضا بود. او به همراه پدر، مادر و هر سه فرزند دیگر خانواده مذهبشان کاتولیک است. تصویر بالا کلیسایی که خانواده ی ملیندا در مراسم های آن شرکت می کرده اند.

پدر و مادر ملیندا قصد داشتند هر چهار فرزند خود را به دانشگاه بفرستند، به همین دلیل پدر ملیندا کسب و کاری جانبی در زمینه ی اجاره ی املاک به راه انداخت. او در این باره گفته است: «ما در اداره ی این کسب و کار به او کمک می کردیم و حساب و کتاب هایش را نگه می داشتیم. ما هم شاهد درآمد های این کسب و کار بودیم و هم مخارج آن».

خانواده ی ملیندا برای سازمان دهی کسب و کار اجاره ی املاکشان از یک رایانه ی اپل III استفاده می کرد. ملیندا در ابتدا رایانه ی اپل را تحسین می کرد اما بعدها که به استخدام مایکروسافت در آمد به طرفداری خود از برند اپل پایان داد.

ملیندا شاگرد اول و رهبر تیم ورزشی دبیرستان اورسولین دالاس بود. بنیاد گیتس در سال ۲۰۰۷، هفت میلیون دلار برای ساخت آزمایشگاه و کلاس درسی بزرگ و مجهز به نام «مرکز علوم، ریاضیات و فناوری خانواده ی فرانسوی» به دبیرستان اورسولین کمک کرد.

او کار خود را با کسب دو مدرک لیسانس در رشته های علوم رایانه و اقتصاد از دانشگاه دوک و کسب مدرک MBA از مدرسه ی کسب و کار Fuqua از همان دانشگاه، آن هم تنها ظرف ۵ سال ادامه داد.

اما تلاش های ملیندا در جهت تحصیل علم و دانش او را از زندگی اجتماعی اش دور نکرد؛ او در انجمن های زنان دانشگاه دوک حضوری فعال داشت.

ملیندا برای مدرسه و دانشگاه محل تحصیل خود سخاوت زیادی به خرج داده است. هدایای او به این دو، مرکز علمی خانواده ی فرانسوی، برنامه های بورسیه ی دانشگاهی، و برنامه ی مشارکت دانشگاه دوک را شامل می شوند. او از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ نیز به عنوان عضو هیئت امنای دانشگاه دوک فعالیت کرد.

او کمی پس از فارغ التحصیلی، اندکی پس از عمومی شدن مایکروسافت و رشد سهام آن به استخدام این شرکت در آمد. او در طول مدت فعالیتش در مایکروسافت، به عنوان مدیر پروژه های باب، انکارتا و اکسپدیای مایکروسافت مشغول بود.

بیل گیتس در یکی از پیک نیک های شرکت از ملیندا درخواست کرد دو هفته ی دیگر با یکدیگر بیرون بروند. ملیندا درخواست بیل گیتس را رد کرد چون به نظرش خیلی دیر بود. یک ساعت نگذشت که بیل برای همان شب او را به شام دعوت کرد و ملیندا این بار درخواست او را پذیرفت. زوج گیتس چندان علاقه ای به آشکار شدن رابطه شان در محل کار نداشتند و از همکاران و اعضای خانواده های خود خواسته بودند به حریم خصوصی شان احترام بگذارند.

ملیندا سفرشان به افریقا در سال ۱۹۹۳ را نقطه ی عطفی در زندگی شان می داند. آنها طی یک پیاده روی در ساحل زنگبار تصمیم گرفتند برای ویرانی هایی که دیده اند کاری انجام دهند. بنیاد گیتس از همینجا متولد شد.

بیل و ملیندا گیتس در سال ۱۹۹۴ طی مراسمی بی سر و صدا در خلیج هاوایی ازدواج کردند. گزارش ها حاکی از ان است که مراسم عروسی آنها چیزی در حدود یک میلیون دلار هزینه برداشته است.

ملیندا سه فرزند خود را در سال های ۱۹۹۶، ۱۹۹۹، و ۲۰۰۲ به دنیا آورد. فرزندان گیتس با اینکه فقیر نخواهند شد اما میلیاردها دلار ثروت پدر و مادر خود را نیز به ارث نخواهند برد چرا که بخش اعظم آن به بنیاد گیتس اهدا خواهد شد. بیل در سال ۲۰۱۴ گفت: «ما می خواهیم در زندگی فرزندانمان تعادلی به وجود بیاوریم به گونه ای که آزادی انجام هر کاری را داشته باشند اما در عین حال آن قدر پولدار نباشند که دست روی دست بگذارند و کاری انجام ندهند».

فرزندان گیتس همگی برای مقاصد بشردوستانه چند بار به آفریقا سفر کرده اند. ملیندا و دختر بزرگش در سال ۲۰۱۴ برای اولین بار در کنار خانواده های تانزانیایی در این کشور اقامت داشتند. ملیندا در سخنرانی TED سال گذشته ی خود گفت: «فرزندان ما هرچه بزرگ تر می شوند این را بهتر می فهمند که مسئولیت پذیری جزو باورهای خانوادگی ماست، و بودن ما در این کشور و بهره مندی از فرصت تحصیل یک فرصت استثنایی است. ما مسئولیت داریم دین خود را به دنیا ادا کنیم».

زوج گیتس از دوستان نزدیک خواننده ی گروه U2 یعنی بونو هستند. بونو درباره ی ملیندا گفته است: «آنچه که بسیاری از افراد مثل بیل گیتس و از جمله خود من به آن احتیاج دارند ضرباهنگی آرام تر است که به ما کمک کند منطقی تر باشیم. ملیندا همان ضرباهنگ است».

وارن بافت در سال ۲۰۰۶ با بخشیدن ۸۰ درصد از ثروت چند میلیارد دلاری اش به بنیاد گیتس موافقت کرد. بافت که از دوستان نزدیک خانواده ی گیتس به شمار می رود، به مجله ی فورچن گفته بود: «واضح است که بیل بی نهایت باهوش است، اما از لحاظ دیدن تصویر بزرگ تر ملیندا باهوشتر از اوست».

در سال ۲۰۱۴، ملیندا در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان استنفورد برای یک سخنرانی کوتاه به بیل پیوست. او درباره ی کمک های خیریه به دانشجویان و خانواده هایشان توصیه هایی کرد و گفت: «اجازه دهید قلبتان بشکند. این کار باعث می شود کاری که با خوش بینی خود انجام می دهید را تغییر دهید».

در سال ۱۹۹۵، مقاله ای در روزنامه ی سیاتل تایمز پیش بینی کرد ملیندا روزی بنیادی به نام گیتس را بر پا خواهد داشت. ملیندا گیتس اکنون ۱۵ سال است در کنار بیل مسئولیت بنیاد بیل و ملیندا گیتس را بر عهده دارد؛ بنیادی خصوصی، جهانی و با ۴۰ میلیارد دلار کمک بشردوستانه.

ملیندا امروز به چند مسئله ی داخلی و جهانی می پردازد. او بر خلاف عقاید کاتولیک خود اخیراً در جهت کنترل جمعیت تلاش های زیادی کرده است. ملیندا در مقاله ای نوشته است: «مسئله ی کنترل جمعیت بیش از آن اهمیت دارد که اجازه دهیم به مسئله ای سیاسی بدل شود».

ملیندا گیتس میراثی که دوست دارد از خودش بر جای بگذارد را اینگونه توصیف کرده است: «دوست دارم روزی که می میرم مردم از من به عنوان یک مادر خوب، یک عضو خوب از یک خانواده و یک دوست خوب یاد کنند. من به این، بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت می دهم».

The post appeared first on .

نگاهی به زندگی ملیندا گیتس؛ یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین زنان جهان

(image)

ملیندا گیتس بیش از هر چیز دیگر به عنوان نیمه ی دیگر بیل گیتس شناخته می شود. برخی حتی پا را از این هم فراتر می گذارند و می گویند او نیمه ی بهتر بیل گیتس است. ملیندا که ثروتی ۸۹.۴ میلیارد دلاری را با همسرش شریک است، به عنوان شریک همسرش در ریاست بنیاد بیل و ملیندا گیتس، به یکی از با نفوذ ترین زنان خیر جهان بدل شده است.

علاوه بر طرح های آموزشی و بهداشتی این زوج، ملیندا به مسائل مختلف زنان در سرتاسر جهان علاقه ی شخصی دارد و اخیراً هم در مورد مفهوم «فقر زمانی» به آگاهی رسانی می پردازد. فقر زمانی به این معناست که ساعت ها کار بی مزد مثل امور خانه داری، مانع از رسیدن زنان به حداکثر توان بالقوه ی خود می شود.

او در مقاله ای عنوان کرد: «وقتی روی زنان سرمایه گذاری می کنید، روی کسانی سرمایه گذاری کرده اید که روی باقی انسان ها سرمایه گذاری می کنند. و اگر کم کم دست به اقداماتی عملی بزنید، طولی نمی کشد که متوجه خواهید شد سرمایه گذاری روی زنان برای ذهن، روح و کسب و کار شما خوب است».

در ادامه نگاهی می اندازیم به زندگی ملیندا گیتس.

ملیندا گیتس، با اصلیتی فرانسوی، به همراه والدینش در شهر دالاس ایالت تگزاس بزرگ شد. مادر او خانه دار و پدرش مهندس هوافضا بود. او به همراه پدر، مادر و هر سه فرزند دیگر خانواده مذهبشان کاتولیک است. تصویر بالا کلیسایی که خانواده ی ملیندا در مراسم های آن شرکت می کرده اند.

پدر و مادر ملیندا قصد داشتند هر چهار فرزند خود را به دانشگاه بفرستند، به همین دلیل پدر ملیندا کسب و کاری جانبی در زمینه ی اجاره ی املاک به راه انداخت. او در این باره گفته است: «ما در اداره ی این کسب و کار به او کمک می کردیم و حساب و کتاب هایش را نگه می داشتیم. ما هم شاهد درآمد های این کسب و کار بودیم و هم مخارج آن».

خانواده ی ملیندا برای سازمان دهی کسب و کار اجاره ی املاکشان از یک رایانه ی اپل III استفاده می کرد. ملیندا در ابتدا رایانه ی اپل را تحسین می کرد اما بعدها که به استخدام مایکروسافت در آمد به طرفداری خود از برند اپل پایان داد.

ملیندا شاگرد اول و رهبر تیم ورزشی دبیرستان اورسولین دالاس بود. بنیاد گیتس در سال ۲۰۰۷، هفت میلیون دلار برای ساخت آزمایشگاه و کلاس درسی بزرگ و مجهز به نام «مرکز علوم، ریاضیات و فناوری خانواده ی فرانسوی» به دبیرستان اورسولین کمک کرد.

او کار خود را با کسب دو مدرک لیسانس در رشته های علوم رایانه و اقتصاد از دانشگاه دوک و کسب مدرک MBA از مدرسه ی کسب و کار Fuqua از همان دانشگاه، آن هم تنها ظرف ۵ سال ادامه داد.

اما تلاش های ملیندا در جهت تحصیل علم و دانش او را از زندگی اجتماعی اش دور نکرد؛ او در انجمن های زنان دانشگاه دوک حضوری فعال داشت.

ملیندا برای مدرسه و دانشگاه محل تحصیل خود سخاوت زیادی به خرج داده است. هدایای او به این دو، مرکز علمی خانواده ی فرانسوی، برنامه های بورسیه ی دانشگاهی، و برنامه ی مشارکت دانشگاه دوک را شامل می شوند. او از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ نیز به عنوان عضو هیئت امنای دانشگاه دوک فعالیت کرد.

او کمی پس از فارغ التحصیلی، اندکی پس از عمومی شدن مایکروسافت و رشد سهام آن به استخدام این شرکت در آمد. او در طول مدت فعالیتش در مایکروسافت، به عنوان مدیر پروژه های باب، انکارتا و اکسپدیای مایکروسافت مشغول بود.

بیل گیتس در یکی از پیک نیک های شرکت از ملیندا درخواست کرد دو هفته ی دیگر با یکدیگر بیرون بروند. ملیندا درخواست بیل گیتس را رد کرد چون به نظرش خیلی دیر بود. یک ساعت نگذشت که بیل برای همان شب او را به شام دعوت کرد و ملیندا این بار درخواست او را پذیرفت. زوج گیتس چندان علاقه ای به آشکار شدن رابطه شان در محل کار نداشتند و از همکاران و اعضای خانواده های خود خواسته بودند به حریم خصوصی شان احترام بگذارند.

ملیندا سفرشان به افریقا در سال ۱۹۹۳ را نقطه ی عطفی در زندگی شان می داند. آنها طی یک پیاده روی در ساحل زنگبار تصمیم گرفتند برای ویرانی هایی که دیده اند کاری انجام دهند. بنیاد گیتس از همینجا متولد شد.

بیل و ملیندا گیتس در سال ۱۹۹۴ طی مراسمی بی سر و صدا در خلیج هاوایی ازدواج کردند. گزارش ها حاکی از ان است که مراسم عروسی آنها چیزی در حدود یک میلیون دلار هزینه برداشته است.

ملیندا سه فرزند خود را در سال های ۱۹۹۶، ۱۹۹۹، و ۲۰۰۲ به دنیا آورد. فرزندان گیتس با اینکه فقیر نخواهند شد اما میلیاردها دلار ثروت پدر و مادر خود را نیز به ارث نخواهند برد چرا که بخش اعظم آن به بنیاد گیتس اهدا خواهد شد. بیل در سال ۲۰۱۴ گفت: «ما می خواهیم در زندگی فرزندانمان تعادلی به وجود بیاوریم به گونه ای که آزادی انجام هر کاری را داشته باشند اما در عین حال آن قدر پولدار نباشند که دست روی دست بگذارند و کاری انجام ندهند».

فرزندان گیتس همگی برای مقاصد بشردوستانه چند بار به آفریقا سفر کرده اند. ملیندا و دختر بزرگش در سال ۲۰۱۴ برای اولین بار در کنار خانواده های تانزانیایی در این کشور اقامت داشتند. ملیندا در سخنرانی TED سال گذشته ی خود گفت: «فرزندان ما هرچه بزرگ تر می شوند این را بهتر می فهمند که مسئولیت پذیری جزو باورهای خانوادگی ماست، و بودن ما در این کشور و بهره مندی از فرصت تحصیل یک فرصت استثنایی است. ما مسئولیت داریم دین خود را به دنیا ادا کنیم».

زوج گیتس از دوستان نزدیک خواننده ی گروه U2 یعنی بونو هستند. بونو درباره ی ملیندا گفته است: «آنچه که بسیاری از افراد مثل بیل گیتس و از جمله خود من به آن احتیاج دارند ضرباهنگی آرام تر است که به ما کمک کند منطقی تر باشیم. ملیندا همان ضرباهنگ است».

وارن بافت در سال ۲۰۰۶ با بخشیدن ۸۰ درصد از ثروت چند میلیارد دلاری اش به بنیاد گیتس موافقت کرد. بافت که از دوستان نزدیک خانواده ی گیتس به شمار می رود، به مجله ی فورچن گفته بود: «واضح است که بیل بی نهایت باهوش است، اما از لحاظ دیدن تصویر بزرگ تر ملیندا باهوشتر از اوست».

در سال ۲۰۱۴، ملیندا در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان استنفورد برای یک سخنرانی کوتاه به بیل پیوست. او درباره ی کمک های خیریه به دانشجویان و خانواده هایشان توصیه هایی کرد و گفت: «اجازه دهید قلبتان بشکند. این کار باعث می شود کاری که با خوش بینی خود انجام می دهید را تغییر دهید».

در سال ۱۹۹۵، مقاله ای در روزنامه ی سیاتل تایمز پیش بینی کرد ملیندا روزی بنیادی به نام گیتس را بر پا خواهد داشت. ملیندا گیتس اکنون ۱۵ سال است در کنار بیل مسئولیت بنیاد بیل و ملیندا گیتس را بر عهده دارد؛ بنیادی خصوصی، جهانی و با ۴۰ میلیارد دلار کمک بشردوستانه.

ملیندا امروز به چند مسئله ی داخلی و جهانی می پردازد. او بر خلاف عقاید کاتولیک خود اخیراً در جهت کنترل جمعیت تلاش های زیادی کرده است. ملیندا در مقاله ای نوشته است: «مسئله ی کنترل جمعیت بیش از آن اهمیت دارد که اجازه دهیم به مسئله ای سیاسی بدل شود».

ملیندا گیتس میراثی که دوست دارد از خودش بر جای بگذارد را اینگونه توصیف کرده است: «دوست دارم روزی که می میرم مردم از من به عنوان یک مادر خوب، یک عضو خوب از یک خانواده و یک دوست خوب یاد کنند. من به این، بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت می دهم».

The post appeared first on .

نگاهی به زندگی ملیندا گیتس؛ یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین زنان جهان