Tagبیماری آشنا

با بیماری نقرس بیشتر آشنا شویم

با بیماری نقرس بیشتر آشنا شویم

نقرس اولین بار توسط مصریان باستان در 2040 سال پیش از میلاد مسیح شناخته شد. قرن پنجم پیش از میلاد، بقراط، پزشک نامدار یونانی، نقرس را «بیماری ناتوانی در راه رفتن» خطاب کرد و گفت که ارتباطی میان عادت های سبک زندگی و این بیماری وجود دارد.

علی رغم تاریخچه طولانی اش، نقرس همچنان به عنوان یک بیماری شایع در میان مردم باقی مانده و شمار افرادی که مبتلا به این بیماری می شوند مدام رو به افزایش است. وقوع نقرس در یک شخص می تواند با بیماری های قلبی-عروقی و متابولیکی نیز در ارتباط باشد.

در حقیقت، نقرس یک مدل آرتروز محسوب می شود که با ظهور ناگهانی و یک باره درد شدید همراه است. یکی از سربازان آمریکایی می گوید: «من تیر خورده ام، کتک خورده ام، چاقو خورده ام و حتی از هلیکوپتر هم پرت شده ام اما هیچ کدام شان قابل قیاس با درد نقرس نیست.»

خوشبختانه، نقرس کاملا قابل درمان است و با کمی هوشمندی حتی می توان جلوی آن را گرفت تا بعدها این درد شدید پیش نیاید.

بگذارید چند حقیقت کلی را در مورد این بیماری با یکدیگر مرور کنیم:

  • نقرس نوعی از آرتروز است که به سبب افزایش شدید اوریک اسید در خون پدید می آید.
  • بیماری زمانی خود را نشان می دهد که کریستال های اوریک اسید در مفاصل شکل بگیرند.
  • هدف نقرس عمدتا مفصل ابتدایی انگشت شست پا است.
  • گاهی اوقات حملات نقرس ممکن است در میانه های شب رخ دهد.
  • در زمینه پزشکی، برای نقرس چهار مرحله در نظر گرفته اند.
  • تمام کسانی که اوریک اسید خون شان بالا است لزوما نقرس نمی گیرند و در سوی دیگر، افرادی با اسید اوریک متعادل نیز ممکن است دچار این درد شوند.
  • در موارد شدیدتر، کریستال های اسید اوریک باعث تشکیل سنگ کلیه می شوند.
  • پزشکان معمولا با استفاده از آنالیز مایع میان مفصلی به وجود نقرس پی می برند.
  • اغلب بیماران مبتلا به نقرس با استفاده از داروهای خاصی درمان می شوند.
  • خوردن گوشت قرمز که غنی از پورین است می تواند به تسریع روند این بیماری کمک کند و کنترل مصرف آن نیز در جلوگیری از ابتلا به آن موثر خواهد بود.

حالا کمی عمیق تر به موضوع می پردازیم.

نقرس چیست؟

نقرس یک نوع آرتروز التهابی است که سیستم اسکلتی-عضلانی و مفاصل را تحت تاثیر قرار می دهد که شایع ترین نوع آرتروز در مردان است و گمان می رود که مردان خصوصا در سنین بالا بیشتر دچار آن می شوند چون زنان پس از یائسگی به احتمال بسیار کمتری نقرس را نشان خواهند داد.

واضح ترین علامت نقرس، درد شدید و ناگهانی و قرمز شدن مفاصل است که عمدتا در انگشت شست پا نمایان می شود. وقتی نقرس در شست پا خودش را نشان دهد، به آن نقرس پا نیز گفته می شود.

اوریک اسید، ماده ای است کاملا طبیعی که طی پروسه های متابولیکی بدن تولید می شود و معمولا آن را به قرم کریستال های سوزن مانند و بلند می توان در خون و مایع میان مفصلی مشاهده کرد. انبوه این ماده در زیر پوست می تواند منجر به شرایطی مشابه بیماری تیفوس شود. اجتماع آن ها در کلیه نیز سبب سنگ کلیه خواهد شد.

در آخرین مرحله، نقرس می تواند آسیبی دائمی به کلیه و مفاصل وارد کند. با این حال، اما باید خیلی بی ملاحظه بود که چنین اتفاقی رخ دهد، چون این پروسه حدودا 10 سال به طول می انجامد.

مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های آمریکا (CDC) در آخرین آمار خود اعلام کرد که 2.6 میلیون نفر در این کشور طی سال 2005 مبتلا به این بیماری بوده اند و این رقم تا سال 2025 به 3.6 میلیون نفر می رسد.

چه چیزی سبب نقرس می شود؟

اوریک اسید نباید در خون بیشتر از حد نرمال باشد. این ماده در نتیجه شکسته شدن پورین شکل می گیرد که در گوشت، مرغ و ماهی بسیار یافت می شود. به صورت نرمال، اوریک اسید باید از طریق کلیه و سپس ادرار از بدن دفع شود. اگر به میزان کافی اوریک اسید دفع نشود و یا به مقادیر بالایی در بدن تولید شود، می تواند منجر به شکل گیری این کریستال ها شده و سپس التهاب و درد را منجر شود.

فاکتورهای متنوعی در ایجاد این بیماری اثر دارند:

  • سن و جنسیت: مردان اوریک اسید بیشتری نسبت به زنان تولید می کنند و این تفاوت در سنین بالاتر و پس از یائسگی بیشتر می شود.
  • ژنتیک: سابقه خانوادگی می تواند علامت واضحی باشد. بنابراین اگر در خانواده تان کسی این بیماری را داشته، باید بیشتر مراقب باشید چون امکان به ارث رسیدن آن به شما نیز وجود دارد.
  • سبک زندگی: مصرف الکل در تناقض با دفع اوریک اسید از خون است. همچنین مصرف گوشت و مواد غنی از پورین هم می تواند به تجمع این ماده در خون کمک کند.
  • قرار گرفتن در معرض سرب: تحقیقات نشان داده که سرب نیز می تواند روی این مسئله تاثیرگذار باشد.
  • داروها: برخی داروها سبب افزایش سطح اوریک اسید خون می شود مثل داروهایی که حاوی سالیسیلات هستند.
  • وزن: وزن بالا از آنجایی که سبب افزایش حجم بدن خواهد شد و اوریک اسید بیشتری هم تولید می شود، رابطه مستقیمی با این جریان دارد.
  • دیگر مشکلات سلامتی: نارسایی کلیه و دیگر مشکلات کلیوی می تواند جلوی دفع اوریک اسید را از خون گرفته و به نقرس منجر شود. فشار خون بالا، دیابت و کم کاری تیروئید نیز با این بیماری ارتباط دارند.

آزمایش و تشخیص نقرس به واسطه دو آزمایش خون و مایع میان مفصلی قابل تشخیص است. در آزمایش خون می توان افزایش میزان اوریک اسید را مشاهده کرد و مایع میان مفصلی نیز مستقیما به سراغ ناحیه آسیب پذیر می رود.

پیشگیری و درمان نقرس

 

اگر بتوان با تغذیه درست جلوی بروز بیماری را گرفت، هیچ نیازی به داروهای شیمیایی نیست. اما به هر حال، داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی و کورتیکواستروئیدها برای درمان نقرس به کار می روند.

عادات خوراکی مفید از این قرار است:

  • مصرف روزانه 2 الی 4 لیتر مایعات
  • عدم مصرف نوشیدنی های الکلی
  • داشتن وزنی متعادل
  • داشتن رژیم غذایی متعادل
  •  مصرف کمتر ماهی، گوشت قرمز و مرغ

تمام کسانی که سعی می کنند وزن خود را متعادل نگه دارند باید توجه داشته باشند که مصرف کربوهیدرات را در سطحی قابل قبول قرار دهند. چون مصرف اندک کربوهیدرات سبب می شود منابع چربی بدن شروع به سوختن کرده و کِتون در جریان خون آزاد شود. افزایش کتون نیز در نهایت منجر به افزایش اوریک اسید خون می شود.

بسیار اهمیت دارد که از غذاهای غنی از پورین اجتناب کرد تا سطح اوریک اسید خون پایین باقی بماند. غذاهای غنی از اوریک اسید عبارتند از:

  • ماهی کولی
  • مارچوبه
  • کلیه گوساله
  • مغز
  • حبوبات خشک شده و نخود فرنگی
  • گوشت قرمز
  • شیره گوشت
  • شاه ماهی
  • جگر
  • ماهی خال مخالی
  • قارچ
  • ساردین
  • گوش ماهی
  • دنبلان

مواد فوق که منشا گیاهی دارند نیز غنی از پورین هستند اما تحقیق های اخیر نشان داده که آن ها نقشی در ایجاد نقرس و افزایش سطح اوریک اسید خون ندارند.

beef-06-w600

تحقیقات نشان داده که این مواد، غلت، حبوبات، آجیل، میوه های کم شکر، قهوه و ویتامین سی می تواند تا حد بسیاری ریسک ابتلا به بیماری را کاهش دهد و در نقطه مقابل، گوش قرمز، نوشیدنی های حاوی فروکتوز و الکل هم به افزایش ریسک منجر می شود.

نقش اوریک اسید در این بیماری کاملا مشخص شده و در نتیجه داروهای مشخصی برای درمان آن تجویز می شود. به لطف پیشرفت های اخیر، نقرس یک بیماری کاملا قابل درمان است.

The post appeared first on .

با بیماری نقرس بیشتر آشنا شویم

با بیماری بیش فعالی بیشتر آشنا شویم

با بیماری بیش فعالی بیشتر آشنا شویم

متخصصین سلامت می گویند که ADHD یا اختلال کم توجهی و بیش فعالی، رایج ترین اختلال رفتاری با ریشه آغاز در سنین کودکی است. اگرچه، این بیماری تنها روی کودکان موثر نیست و افراد در هر سنی می توانند به ADHD مبتلا شوند. روانپزشکان معتقدند که ADHD یک نوع اختلال رشدی عصبی رفتاری است.

در این مقاله سعی داریم در مورد بیماری بیش فعالی، به خصوص در کودکان، راه های درمان و نشانه های آن صحبت کنیم.

ADD و ADHD چیست؟

فرد مبتلا به ADHD به سختی می تواند روی یک مسئله ای، بدون حواس پرتی متمرکز شود.

در مقایسه با فردی که از این اختلال رنج نمی برد، مبتلایان به ADHD مشکل فراوانی در کنترل گفتار و رفتار خود دارند و نمی توانند به خوبی تشخیص دهند که چه میزان فعالیت فیزیکی، برای موقعیتی که در آن قرار گرفته اند مناسب و قابل قبول است. به بیان دیگر، فرد مبتلا به ADHD بیش از دیگران جنب و جوش داشته و خستگی ناپذیر است.

متخصصین حوزه سلامت این بیماری را با نام های متنوعی از جمله بیش فعالی، اختلال کم توجهی (ADD)، اختلال کم توجهی و بیش فعالی یا اختلال هایپرکینتیک می شناسند.

در آمریکا ADD و ADHD کاربرد بیشتری دارد در حالی که پزشکان بریتانیایی از لفظ اختلال هایپرکینتیک استفاده می کنند. در ایران نیز اختلال بیش فعالی بیش از باقی این عبارات شناخته شده است.

ADHD در کودکان کاملا متفاوت است با شور و نشاط کودکانه ای که همه تجربه می کنند. بسیاری از کودکان، به خصوص در سنین پایین تر، انرژی بسیار زیادی دارند و خستگی ناپذیر هستند، آن هم بدون آنکه به ADHD ابتلا داشته باشند.

جالب است بدانید که ADHD، شیزوفرنی، اختلال افسردگی حاد، اختلال دو قطبی و اوتیسم به صورت ژنتیکی اشتراکات بسیاری با یکدیگر دارند.

آمار مربوط به ADHD

بنا به آمار ارائه شده توسط انجمن روانپزشکان آمریکا، 5 درصد از جمعیت کودکان این کشور به ADHD مبتلا هستند. البته، قابل ذکر است که پژوهش های اخیر نشان داده نرخ ابتلا به این بیماری افزایش یافته است و رقم ارائه شده توسط انجمن روانپزشکان خوش بینانه است.

نتیجه آخرین تحقیقات منتشر شده در سال 2011 توسط مرکز کنترل بیماری و پیشگیری (CDC) نشان می دهد که در حدود 6.4 میلیون کودک و نوجوان بین 4 تا 17 سال (11 درصد)، به ADHD ابتلا دارند که نسبت به سال 2003، رشدی 3.2 درصدی را تجربه کرده است.

آمار زمانی جالب می شود که بدانید 13.2 درصد از پسرها و 5.6 درصد از دخترها علائم ADHD را بروز داده اند که این یعنی بیماری نامبرده در میان پسران شایع تر است.

علائم عمومی و نشانگان ADHD در کودکان

  • خستگی ناپذیر است و بیش از حد جنب و جوش دارد.
  • پیوسته در حال حرف زدن است.
  • پیوسته مزاحم دیگران می شود.
  • قابلیت تمرکز روی اعمال خاص را ندارد.
  • بی اعتنا به دیگران است.
  • هنگام بازی کردن، نمی تواند تحمل کند تا نوبت او برسد، یا در صف ایستادن برایش دشوار است.

مهم است که بدانید، هر کودکی با داشتن مشخصات فوق، لزوما مبتلا به ADHD نیست. زمانی باید نگران شد که نشانه های ذکر شده در یک کودک، نسبت به هم سن و سالان خودش برجسته تر باشد.

چه مسائلی سبب ADD و ADHD می شود؟

دانش کنونی بشر هنوز به مرحله ای نرسیده که بتواند علت دقیق بروز این بیماری را تشخیص دهد. تحقیقات نشان می دهد که ریسک ابتلا به ADHD در افرادی که خویشاوندی با سابقه بیماری دارند بیشتر است. بنابراین مسئله ژنتیک را می توان کاملا مرتبط دانست.

همچنین می دانیم که بیش فعالی در پسرها بیشتر از دخترها دیده می شود که این مسئله نیز وابسته به کروموزوم جنسی و مسائل هورمونی است. بسیاری از دانشمندان شناخته شده معتقدند که ADHD به سبب از بین رفتن تعادل شیمیایی در مغز روی می دهد.

قرارگیری در معرض جیوه طی دوران بارداری از دیگر مسائلی است که سال های اخیر به آن پرداخته شده است. به طور کلی، عوامل محیطی نیز مثل تغذیه و تماس با مواد شیمیایی خاص موارد تحت آزمایش هستند. برخی می گویند مصرف ماهی طی دوران بارداری شانس ابتلا را کاهش می دهد.

از کجا بدانیم که بستگان مان مبتلا هستند؟

تشخیص به صورت فیزیکی ابدا قابل تشخیص نیست، برای مثال آزمایش خون و ادرار یا اسکن مغزی و حتی چک آپ فیزیکی. البته برخی از کودکان در کنترل خود دچار مشکلاتی هستند ولی درمان اساسی بیماری چالشی بزرگ است.

معمولا روان شناس ها، روان پزشک ها و متخصصین اطفال می توانند در این زمینه معتبر باشند و الگوهای رفتاری را تجزیه و تحلیل کنند. داده های به دست آمده توسط اولیا و معلمین کودک در خانه و مدرسه باید به دقت بررسی شود. فقط یک متخصص می تواند بیماری را تشخیص دهد و به هیچ وجه نباید از رفتارهای کودکانه برداشتی دیگر داشت.

بیماری چه زمانی آغاز شده و تا کی ادامه می یابد؟

به گفته گروه پشتیبانی آنلاین ADHD نیوزیلند، شروع این بیماری معمولا پیش از 7 سال خواهد بود. برای حدود 75 درصد مبتلایان، این نشانگان تا زمان بزرگسالی نیز ادامه پیدا می کند. با این حال، درجه بیش فعالی آن ها در سنین بالاتر افزایش می یابد.

داروها

آمفتامین ها، متیل فنیدات از جمله انواع ریتالین، متیلین و فوکالین ها داروهایی هستند که برای درمان و کنترل ADHD به کار برده می شوند. آمفتامین ها قادر هستند تا سیستم عصبی مرکزی و بخش سمپاتیک مغز را تحریک کنند.

ورزش مناسب جهت تخلیه انرژی و شاداب نگه داشتن بدن و مصرف آهن در روزهای ابتدایی تولد نیز سبب کنترل بیماری و یا کاهش شانس ابتلا خواهد شد.

جالب است بدانید که طبق تحقیقات به عمل آمده توسط انستیتو کارولینسکا، مصرف داروهای ADHD تا 32 درصد سبب کاهش رفتارهای مجرمانه شده است. در این تحقیق، 25 هزار نفر مبتلای به ADHD مورد بررسی قرار گرفتند و رفتارهای شان سنجیده شد. میزان ارتکاب به جرم مجرمینی که دارو مصرف می کردند به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود.

The post appeared first on .

با بیماری بیش فعالی بیشتر آشنا شویم

متخصصین سلامت می گویند که ADHD یا اختلال کم توجهی و بیش فعالی، رایج ترین اختلال رفتاری با ریشه آغاز در سنین کودکی است. اگرچه، این بیماری تنها روی کودکان موثر نیست و افراد در هر سنی می توانند به ADHD مبتلا شوند. روانپزشکان معتقدند که ADHD یک نوع اختلال رشدی عصبی رفتاری است.

در این مقاله سعی داریم در مورد بیماری بیش فعالی، به خصوص در کودکان، راه های درمان و نشانه های آن صحبت کنیم.

ADD و ADHD چیست؟

فرد مبتلا به ADHD به سختی می تواند روی یک مسئله ای، بدون حواس پرتی متمرکز شود.

در مقایسه با فردی که از این اختلال رنج نمی برد، مبتلایان به ADHD مشکل فراوانی در کنترل گفتار و رفتار خود دارند و نمی توانند به خوبی تشخیص دهند که چه میزان فعالیت فیزیکی، برای موقعیتی که در آن قرار گرفته اند مناسب و قابل قبول است. به بیان دیگر، فرد مبتلا به ADHD بیش از دیگران جنب و جوش داشته و خستگی ناپذیر است.

متخصصین حوزه سلامت این بیماری را با نام های متنوعی از جمله بیش فعالی، اختلال کم توجهی (ADD)، اختلال کم توجهی و بیش فعالی یا اختلال هایپرکینتیک می شناسند.

در آمریکا ADD و ADHD کاربرد بیشتری دارد در حالی که پزشکان بریتانیایی از لفظ اختلال هایپرکینتیک استفاده می کنند. در ایران نیز اختلال بیش فعالی بیش از باقی این عبارات شناخته شده است.

ADHD در کودکان کاملا متفاوت است با شور و نشاط کودکانه ای که همه تجربه می کنند. بسیاری از کودکان، به خصوص در سنین پایین تر، انرژی بسیار زیادی دارند و خستگی ناپذیر هستند، آن هم بدون آنکه به ADHD ابتلا داشته باشند.

جالب است بدانید که ADHD، شیزوفرنی، اختلال افسردگی حاد، اختلال دو قطبی و اوتیسم به صورت ژنتیکی اشتراکات بسیاری با یکدیگر دارند.

آمار مربوط به ADHD

بنا به آمار ارائه شده توسط انجمن روانپزشکان آمریکا، 5 درصد از جمعیت کودکان این کشور به ADHD مبتلا هستند. البته، قابل ذکر است که پژوهش های اخیر نشان داده نرخ ابتلا به این بیماری افزایش یافته است و رقم ارائه شده توسط انجمن روانپزشکان خوش بینانه است.

نتیجه آخرین تحقیقات منتشر شده در سال 2011 توسط مرکز کنترل بیماری و پیشگیری (CDC) نشان می دهد که در حدود 6.4 میلیون کودک و نوجوان بین 4 تا 17 سال (11 درصد)، به ADHD ابتلا دارند که نسبت به سال 2003، رشدی 3.2 درصدی را تجربه کرده است.

آمار زمانی جالب می شود که بدانید 13.2 درصد از پسرها و 5.6 درصد از دخترها علائم ADHD را بروز داده اند که این یعنی بیماری نامبرده در میان پسران شایع تر است.

علائم عمومی و نشانگان ADHD در کودکان

  • خستگی ناپذیر است و بیش از حد جنب و جوش دارد.
  • پیوسته در حال حرف زدن است.
  • پیوسته مزاحم دیگران می شود.
  • قابلیت تمرکز روی اعمال خاص را ندارد.
  • بی اعتنا به دیگران است.
  • هنگام بازی کردن، نمی تواند تحمل کند تا نوبت او برسد، یا در صف ایستادن برایش دشوار است.

مهم است که بدانید، هر کودکی با داشتن مشخصات فوق، لزوما مبتلا به ADHD نیست. زمانی باید نگران شد که نشانه های ذکر شده در یک کودک، نسبت به هم سن و سالان خودش برجسته تر باشد.

چه مسائلی سبب ADD و ADHD می شود؟

دانش کنونی بشر هنوز به مرحله ای نرسیده که بتواند علت دقیق بروز این بیماری را تشخیص دهد. تحقیقات نشان می دهد که ریسک ابتلا به ADHD در افرادی که خویشاوندی با سابقه بیماری دارند بیشتر است. بنابراین مسئله ژنتیک را می توان کاملا مرتبط دانست.

همچنین می دانیم که بیش فعالی در پسرها بیشتر از دخترها دیده می شود که این مسئله نیز وابسته به کروموزوم جنسی و مسائل هورمونی است. بسیاری از دانشمندان شناخته شده معتقدند که ADHD به سبب از بین رفتن تعادل شیمیایی در مغز روی می دهد.

قرارگیری در معرض جیوه طی دوران بارداری از دیگر مسائلی است که سال های اخیر به آن پرداخته شده است. به طور کلی، عوامل محیطی نیز مثل تغذیه و تماس با مواد شیمیایی خاص موارد تحت آزمایش هستند. برخی می گویند مصرف ماهی طی دوران بارداری شانس ابتلا را کاهش می دهد.

از کجا بدانیم که بستگان مان مبتلا هستند؟

تشخیص به صورت فیزیکی ابدا قابل تشخیص نیست، برای مثال آزمایش خون و ادرار یا اسکن مغزی و حتی چک آپ فیزیکی. البته برخی از کودکان در کنترل خود دچار مشکلاتی هستند ولی درمان اساسی بیماری چالشی بزرگ است.

معمولا روان شناس ها، روان پزشک ها و متخصصین اطفال می توانند در این زمینه معتبر باشند و الگوهای رفتاری را تجزیه و تحلیل کنند. داده های به دست آمده توسط اولیا و معلمین کودک در خانه و مدرسه باید به دقت بررسی شود. فقط یک متخصص می تواند بیماری را تشخیص دهد و به هیچ وجه نباید از رفتارهای کودکانه برداشتی دیگر داشت.

بیماری چه زمانی آغاز شده و تا کی ادامه می یابد؟

به گفته گروه پشتیبانی آنلاین ADHD نیوزیلند، شروع این بیماری معمولا پیش از 7 سال خواهد بود. برای حدود 75 درصد مبتلایان، این نشانگان تا زمان بزرگسالی نیز ادامه پیدا می کند. با این حال، درجه بیش فعالی آن ها در سنین بالاتر افزایش می یابد.

داروها

آمفتامین ها، متیل فنیدات از جمله انواع ریتالین، متیلین و فوکالین ها داروهایی هستند که برای درمان و کنترل ADHD به کار برده می شوند. آمفتامین ها قادر هستند تا سیستم عصبی مرکزی و بخش سمپاتیک مغز را تحریک کنند.

ورزش مناسب جهت تخلیه انرژی و شاداب نگه داشتن بدن و مصرف آهن در روزهای ابتدایی تولد نیز سبب کنترل بیماری و یا کاهش شانس ابتلا خواهد شد.

جالب است بدانید که طبق تحقیقات به عمل آمده توسط انستیتو کارولینسکا، مصرف داروهای ADHD تا 32 درصد سبب کاهش رفتارهای مجرمانه شده است. در این تحقیق، 25 هزار نفر مبتلای به ADHD مورد بررسی قرار گرفتند و رفتارهای شان سنجیده شد. میزان ارتکاب به جرم مجرمینی که دارو مصرف می کردند به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود.

The post appeared first on .

با بیماری بیش فعالی بیشتر آشنا شویم

با بیماری افسردگی بیشتر آشنا شویم

با بیماری افسردگی بیشتر آشنا شویم

ناراحتی عمیق، سرخوردگی، عدم علاقه و میل به انجام فعالیت های روزانه و… این ها همه علائمی هستند که هر از چند گاهی همه ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم. همه ما به نوعی افسردگی را در سطوح ابتدایی تجربه کرده ایم. پس از شکست در کار و درس، روابط انسانی، از دست دادن نزدیکان و… اما کمتر پیش می آید که کسی وارد مراحل پیشرفته افسردگی شود.

در حقیقت اگر شرایط افسردگی برای فرد ادامه یابد، وی وارد مرحله عمیق بیماری شده و همه علائم فوق که به شکلی سطحی تجربه اش کرده ایم شدیدا فراگیر می شوند و زندگی را تحت تاثیر قرار می دهند.

بر اساس گفته مرکز کنترل بیماری ایالات متحده آمریکا، 7.6 درصد از افراد بالای 12 سال تقریبا هر دو هفته یک بار، افسردگی را تجربه می کنند. طبق اطلاعات منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO)، افسردگی شایع ترین بیماری در سراسر جهان و علت اصلی ناتوانی است. تقریبا 350 میلیون نفر در سراسر جهان از افسردگی رنج می برند.

جالب است بدانید که افسردگی در میان زنان شایع تر است تا مردان. هنوز دلایل افسردگی مشخص نشده اند و کسی به طور دقیق منشا آن را پیدا نکرده اما دانشمندان معتقدند که عوامل روحی، محیطی، زیستی و ژنتیکی در کنار هم سبب افسردگی می شوند.

افسردگی چیست؟

افسردگی یک اختلال در سلامت روان است که مشخصه های اصلی آن ناراحتی، تغییر حالت روحی (مود)؛ عدم میل به انجام فعالیت های روزانه و بی توجهی به دغدغه های فردی است. افسردگی را می توان به نوعی یک بیماری مزمن روحی دانست که به طور معمول فرد را 6 الی 8 ماه درگیر خود می کند.

باید توجه داشت که افسردگی با نوسانات روحی که هر انسانی در زندگی عادی و سالم خود تجربه می کند متفاوت بوده و هر نوع اندوهی را نمی توان به افسردگی مرتبط کرد. در حقیقت، پاسخ های احساسی موقت انسان به چالش های روزانه، افسردگی را بیان نمی دارند.

همچنین، احساس اندوه عمیقی که در پی از دست دادن فردی نزدیک حاصل می شود نیز ارتباطی به افسردگی ندارد، مگر آنکه طول دوره بازگشت به حالت عادی بیش از چند ماه طول بکشد. در واقع، چنین حوادثی می توانند آغازگر بیماری باشند اما هر فردی پس از مرگ نزدیکانش لزوما دچار افسردگی نمی شود.

افسردگی تک قطبی و دو قطبی

اگر ویژگی غالب یک حالت افسردگی باشد، به آن افسردگی تک قطبی می گویند. با این حال، اگر فرد از لحاظ رفتاری نیز دچار نوسانات شدید باشد، افسردگی وی را دو قطبی یا شیدایی می نامند. کسانی که افسردگی شیدایی دارند علاوه بر علائم نام برده یک ویژگی بارز دارند که آن ها را متفاوت جلوه می دهد.

این افراد به یک باره از حالت شادی به اندوه عمیق و سرخوردگی می رسند. افسردگی تک قطبی همراه با اضطراب و دیگر علائم است ولی ویژگی های افسردگی شیدایی در این افراد بروز نمی کند.

اختلال روانی اساسی با ویژگی های روانی

این مدل از افسردگی همراه است با مشکلات روانی و از این طریق شناخته می شود. جنون سبب می شود تا این افراد شروع به هذیان گویی کرده و باورهای غلطی که ارتباطی با واقعیت ندارند را به خود و دیگران القا کند. این افراد حالاتی را تجربه و احساس می کنند که انسان های عادی قادر به تجربه اش نیستند.

زایمان پس از زایمان

تقریبا 5 الی 25 درصد زنان پس از زایمان دچار افسردگی می شوند و انجام ساده ترین کارها در قبال نوزاد برای شان بسیار مشکل و غیر قابل انجام به نظر می رسد. در شرایط حاد، مادر به فکر خودکشی و دگر کشی (نوزاد) می افتد که با توجه به شدید بودن این مشکل، توصیه می شود فرد مورد مراقبت های پزشکی قرار بگیرد.

افسردگی وابسته به فصل

پیش تر این نوع از افسردگی را با نام اختلال عاطفی فصلی می خواندند که در ارتباط با کوتاه شدن روزها در دو فصل پاییز و زمستان است. در پاسخ به نور درمانی و البته پس از اتمام روزهای کوتاه سال، این نوع اختلال نیز پایان می یابد.

مردم کشورهایی که زمستان های طولانی دارند بیشتر در معرض این بیماری قرار دارند.

دلایل بروز افسردگی

هنوز مشخص نیست که دقیقا چه مسائلی سبب بروز افسردگی می شوند و قطعا دلیل آن محدود به یک یا دو اتفاق نمی شود. افسردگی به احتمال زیاد ترکیبی از چند فاکتور ژنتیک فرد، اختلال در میزان انتقال دهنده های عصبی، عوامل محیطی و عوامل روحی-اجتماعی است.

برخی افراد در معرض خطر بیشتری نسبت به دیگران قرار دارند. ریسک فاکتورهای افسردگی عبارتند از:

  • وقایع زندگی – برای مثال از دست دادن نزدیکان، طلاق و فقر
  • شخصیت افراد – راهبردهای نه چندان موفق برای مقابله با مشکلات
  • فاکتور ژنتیکی – اگر از خویشان درجه یک، کسی مبتلا به افسردگی باشد، احتمال بروز آن در فرد نیز بالا می رود.
  • آسیب های روحی دوران کودکی – برای مثال تجاوز، دیدن صحنه های دلخراش و زندگی دشوار
  • داروها – از جمله کورتیکواستروئیدها، اینترفرون، ریزرپین و…
  • استفاده بیش از حد از مخدرها و الکل – مصرف بیش از حد این مواد کمکی به فراموشی نکرده و صرفا حالت افسردگی را همراهی می کند. رابطه بسیار قدرتمندی میان افسردگی و مصرف بیش از حد مخدرها، مواد توهم زا و الکل وجود دارد.
  • ضربه وارد شده به سر در گذشته
  • افرادی که دچار افسردگی عمیق شده اند پتانسیل بسیار بالایی دارند که دوباره این حالت را تجربه کنند.
  • دردهای مزمن و هر نوع حالت مزمن مثل دیابت، بیماری های قلبی عروقی و… می توانند افسردگی را در پی داشته باشند.

علائم افسردگی

معمولا یک فرد افسرده را به راحتی می توان تشخیص داد. تقریبا اغلب علائم یک فرد افسرده را همه در دوره های زمانی کوتاه مدت تجربه می کنند. این علائم عبارتند از:

  • حالت افسردگی
  • عدم علاقه به انجام فعالیت های روزانه و از دست دادن میل جنسی
  • اشتهای پایین و کاهش وزن ناخواسته بدون رژیم گرفتن
  • اینسومنیا (بی خوابی یا کم خوابی) یا هایپرسومنیا (پر خوابی)
  • فعالیت بیش از حد یا بی حالی شدید که حتی منجر به مشکل در حرکت کردن و صحبت کردن می شود.
  • خستگی و از دست دادن انرژی
  • احساس بی ارزش بودن یا احساس گناه کردن
  • عدم تمرکز و مشکل در فکر کردن و تصمیم گرفتن.
  • فکر به مرگ، خودکشی و تلاش برای خودکشی

دیگر ویژگی ها را اطرافیان، دوستان و پزشک می تواند تشخیص دهد:

  • احساس بدبختی، چشمان گریان، ابروهای رو به بالا و کناره های لب رو به پایین
  • عدم نمایش حالات چهره و برقراری ارتباط چشمی با دیگران
  • تحرک اندک، تغییر در نحوه صحبت کردن، استفاده از کلمات کوتاه و تک هجایی و صدای افتاده و آرام
  • بدبین، عدم درک شوخی ها، منفعل، بی حال، درون گرا و شاکی

تشخیص افسردگی

تشخیص این بیماری زمانی صورت می گیرد که با متخصص سلامت روان (روان پزشک یا روان شناس) یا دکتر صحبت شود. اگر فردی احساس سر خوردگی و افسردگی می کند، بسیار مهم است که با متخصص سلامت و روان خود صحبت کرده تا دلایل مختلف افسردگی را پیدا کنند و اطمینان حاصل شود که راه درمان موثری برای آن اتخاذ گردد.

بسیاری از مواقع پزشک شروع به معاینه فیزیکی شخص می کند تا متوجه شرایط دیگر نیز شود. علاوه بر این، بهتر است که فرد در مورد گذشته اش نیز صادقانه به سوالات پزشک پاسخ دهد تا متخصص متوجه شود که این بیماری ناشی از چیست و چرا دامن گیر فرد شده است.

برخی پرسش و پاسخ ها سبب می شوند تا پزشک به درستی متوجه میزان شدت افسردگی شود. برای مثال شامل 21 پرسش می شود که ضمن پاسخ دادن به آن می توان متوجه شدت افسردگی شد.

مقیاس همیلتون، گسترده ترین استفاده را در میان ابزارهای اندازه گیری افسردگی را در سراسر دنیا دارد.

درمان افسردگی

افسردگی یک بیماری روانی قابل درمان است. این بیماری را به سه شیوه کلی ابتدا مدیریت و سپس درمان می کنند:

  • پشتیبانی – گستره وسیعی را در بر می گیرد که از آموزش افراد خانواده گرفته تا ارائه راه حل های عملی برای غلبه بر استرس را شامل می شود.
  • روان درمانی – که از طریق گفتگو و صحبت انجام می پذیرد مثل درمان شناختی رفتاری (CBT)
  • دارو – استفاده از داروهای ضد افسردگی

روان درمانی

روان درمانی برای افسردگی، شامل درمان شناختی رفتاری (CBT)، روان درمانی بین فردی و کمک به حل مسئله می شود. در موارد افسردگی خفیف، روان درمانی اولین گزینه برای درمان به حساب می آید. در موارد کمی پیشرفته و حاد اما این راه، تنها شیوه درمانی نخواهد بود.

درمان شناختی رفتاری و روان درمانی بین فردی دو نوع اصلی روان درمانی هستند که برای افسردگی به کار می روند. هر دو این ها به صحبت در مورد حال و تشویق فرد برای باز پس گیری کنترلر حالات و رفتار مربوط می شود.

درمان شناختی رفتاری را می توان از طریق جلسه های حضوری یا حتی پشت تلفن و از طریق کامپیوتر نیز گذراند. شاید بهترین اثر را اما گفتگو در محیط های چند نفره داشته باشد.

روان درمانی بین فردی به آن ها کمک می کند تا مشکلات احساسی که روابط و ارتباطات شان را دچار مشکل ساخته پیدا کرده و حالت خوبی پیدا کنند.

داروهای ضد افسردگی

داروهای ضد افسردگی را معمولا در هر داروخانه ای، البته با تجویز پزشک می توان دریافت کرد.

کسانی که افسردگی سطحی دارند معمولا نیازمند مصرف دارو نیستند اما اگر بیماری پیشرفت کرده باشد و به حالت معتدل تا وخیم رسیده باشد، دارو توصیه می شود. با این حال، دارو برای نوجوانان به ندرت تجویز شده و برای کودکان و خردسالان نیز اصلا توصیه نمی شود.

این داروها اگرچه به درمان بیماری کمک می کنند اما هر کدام عوارض جانبی مخصوص به خود را داشته و ابدا بدون تجویز دکتر نباید مورد استفاده قرار بگیرند. برای مثال، سازمان غذا و دارو آمریکا در اعلامیه ای عمومی گفته بود: «داروهای ضد افسردگی طی ماه های ابتدایی ممکن است فکر و اقدام به خودکشی را در برخی کودکان، نوجوانان و جوانان تقویت کند.»

ورزش

فعالیت های ایروبیک سبب افزایش اندورفین و انتقال دهنده عصبی نور اپی نفرین در بدن می شود که این مسئله خود موجب درمان موقت افسردگی خفیف خواهد شد. ترشخ نور اپی نفرین و اندورفین در بدن به طور کلی سبب ایجاد احساس هیجان می شود.

از راه های دیگر برای درمان افسردگی می توان به تحریک مغزی نیز اشاره داشت.

The post appeared first on .

با بیماری افسردگی بیشتر آشنا شویم

ناراحتی عمیق، سرخوردگی، عدم علاقه و میل به انجام فعالیت های روزانه و… این ها همه علائمی هستند که هر از چند گاهی همه ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم. همه ما به نوعی افسردگی را در سطوح ابتدایی تجربه کرده ایم. پس از شکست در کار و درس، روابط انسانی، از دست دادن نزدیکان و… اما کمتر پیش می آید که کسی وارد مراحل پیشرفته افسردگی شود.

در حقیقت اگر شرایط افسردگی برای فرد ادامه یابد، وی وارد مرحله عمیق بیماری شده و همه علائم فوق که به شکلی سطحی تجربه اش کرده ایم شدیدا فراگیر می شوند و زندگی را تحت تاثیر قرار می دهند.

بر اساس گفته مرکز کنترل بیماری ایالات متحده آمریکا، 7.6 درصد از افراد بالای 12 سال تقریبا هر دو هفته یک بار، افسردگی را تجربه می کنند. طبق اطلاعات منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO)، افسردگی شایع ترین بیماری در سراسر جهان و علت اصلی ناتوانی است. تقریبا 350 میلیون نفر در سراسر جهان از افسردگی رنج می برند.

جالب است بدانید که افسردگی در میان زنان شایع تر است تا مردان. هنوز دلایل افسردگی مشخص نشده اند و کسی به طور دقیق منشا آن را پیدا نکرده اما دانشمندان معتقدند که عوامل روحی، محیطی، زیستی و ژنتیکی در کنار هم سبب افسردگی می شوند.

افسردگی چیست؟

افسردگی یک اختلال در سلامت روان است که مشخصه های اصلی آن ناراحتی، تغییر حالت روحی (مود)؛ عدم میل به انجام فعالیت های روزانه و بی توجهی به دغدغه های فردی است. افسردگی را می توان به نوعی یک بیماری مزمن روحی دانست که به طور معمول فرد را 6 الی 8 ماه درگیر خود می کند.

باید توجه داشت که افسردگی با نوسانات روحی که هر انسانی در زندگی عادی و سالم خود تجربه می کند متفاوت بوده و هر نوع اندوهی را نمی توان به افسردگی مرتبط کرد. در حقیقت، پاسخ های احساسی موقت انسان به چالش های روزانه، افسردگی را بیان نمی دارند.

همچنین، احساس اندوه عمیقی که در پی از دست دادن فردی نزدیک حاصل می شود نیز ارتباطی به افسردگی ندارد، مگر آنکه طول دوره بازگشت به حالت عادی بیش از چند ماه طول بکشد. در واقع، چنین حوادثی می توانند آغازگر بیماری باشند اما هر فردی پس از مرگ نزدیکانش لزوما دچار افسردگی نمی شود.

افسردگی تک قطبی و دو قطبی

اگر ویژگی غالب یک حالت افسردگی باشد، به آن افسردگی تک قطبی می گویند. با این حال، اگر فرد از لحاظ رفتاری نیز دچار نوسانات شدید باشد، افسردگی وی را دو قطبی یا شیدایی می نامند. کسانی که افسردگی شیدایی دارند علاوه بر علائم نام برده یک ویژگی بارز دارند که آن ها را متفاوت جلوه می دهد.

این افراد به یک باره از حالت شادی به اندوه عمیق و سرخوردگی می رسند. افسردگی تک قطبی همراه با اضطراب و دیگر علائم است ولی ویژگی های افسردگی شیدایی در این افراد بروز نمی کند.

اختلال روانی اساسی با ویژگی های روانی

این مدل از افسردگی همراه است با مشکلات روانی و از این طریق شناخته می شود. جنون سبب می شود تا این افراد شروع به هذیان گویی کرده و باورهای غلطی که ارتباطی با واقعیت ندارند را به خود و دیگران القا کند. این افراد حالاتی را تجربه و احساس می کنند که انسان های عادی قادر به تجربه اش نیستند.

زایمان پس از زایمان

تقریبا 5 الی 25 درصد زنان پس از زایمان دچار افسردگی می شوند و انجام ساده ترین کارها در قبال نوزاد برای شان بسیار مشکل و غیر قابل انجام به نظر می رسد. در شرایط حاد، مادر به فکر خودکشی و دگر کشی (نوزاد) می افتد که با توجه به شدید بودن این مشکل، توصیه می شود فرد مورد مراقبت های پزشکی قرار بگیرد.

افسردگی وابسته به فصل

پیش تر این نوع از افسردگی را با نام اختلال عاطفی فصلی می خواندند که در ارتباط با کوتاه شدن روزها در دو فصل پاییز و زمستان است. در پاسخ به نور درمانی و البته پس از اتمام روزهای کوتاه سال، این نوع اختلال نیز پایان می یابد.

مردم کشورهایی که زمستان های طولانی دارند بیشتر در معرض این بیماری قرار دارند.

دلایل بروز افسردگی

هنوز مشخص نیست که دقیقا چه مسائلی سبب بروز افسردگی می شوند و قطعا دلیل آن محدود به یک یا دو اتفاق نمی شود. افسردگی به احتمال زیاد ترکیبی از چند فاکتور ژنتیک فرد، اختلال در میزان انتقال دهنده های عصبی، عوامل محیطی و عوامل روحی-اجتماعی است.

برخی افراد در معرض خطر بیشتری نسبت به دیگران قرار دارند. ریسک فاکتورهای افسردگی عبارتند از:

  • وقایع زندگی – برای مثال از دست دادن نزدیکان، طلاق و فقر
  • شخصیت افراد – راهبردهای نه چندان موفق برای مقابله با مشکلات
  • فاکتور ژنتیکی – اگر از خویشان درجه یک، کسی مبتلا به افسردگی باشد، احتمال بروز آن در فرد نیز بالا می رود.
  • آسیب های روحی دوران کودکی – برای مثال تجاوز، دیدن صحنه های دلخراش و زندگی دشوار
  • داروها – از جمله کورتیکواستروئیدها، اینترفرون، ریزرپین و…
  • استفاده بیش از حد از مخدرها و الکل – مصرف بیش از حد این مواد کمکی به فراموشی نکرده و صرفا حالت افسردگی را همراهی می کند. رابطه بسیار قدرتمندی میان افسردگی و مصرف بیش از حد مخدرها، مواد توهم زا و الکل وجود دارد.
  • ضربه وارد شده به سر در گذشته
  • افرادی که دچار افسردگی عمیق شده اند پتانسیل بسیار بالایی دارند که دوباره این حالت را تجربه کنند.
  • دردهای مزمن و هر نوع حالت مزمن مثل دیابت، بیماری های قلبی عروقی و… می توانند افسردگی را در پی داشته باشند.

علائم افسردگی

معمولا یک فرد افسرده را به راحتی می توان تشخیص داد. تقریبا اغلب علائم یک فرد افسرده را همه در دوره های زمانی کوتاه مدت تجربه می کنند. این علائم عبارتند از:

  • حالت افسردگی
  • عدم علاقه به انجام فعالیت های روزانه و از دست دادن میل جنسی
  • اشتهای پایین و کاهش وزن ناخواسته بدون رژیم گرفتن
  • اینسومنیا (بی خوابی یا کم خوابی) یا هایپرسومنیا (پر خوابی)
  • فعالیت بیش از حد یا بی حالی شدید که حتی منجر به مشکل در حرکت کردن و صحبت کردن می شود.
  • خستگی و از دست دادن انرژی
  • احساس بی ارزش بودن یا احساس گناه کردن
  • عدم تمرکز و مشکل در فکر کردن و تصمیم گرفتن.
  • فکر به مرگ، خودکشی و تلاش برای خودکشی

دیگر ویژگی ها را اطرافیان، دوستان و پزشک می تواند تشخیص دهد:

  • احساس بدبختی، چشمان گریان، ابروهای رو به بالا و کناره های لب رو به پایین
  • عدم نمایش حالات چهره و برقراری ارتباط چشمی با دیگران
  • تحرک اندک، تغییر در نحوه صحبت کردن، استفاده از کلمات کوتاه و تک هجایی و صدای افتاده و آرام
  • بدبین، عدم درک شوخی ها، منفعل، بی حال، درون گرا و شاکی

تشخیص افسردگی

تشخیص این بیماری زمانی صورت می گیرد که با متخصص سلامت روان (روان پزشک یا روان شناس) یا دکتر صحبت شود. اگر فردی احساس سر خوردگی و افسردگی می کند، بسیار مهم است که با متخصص سلامت و روان خود صحبت کرده تا دلایل مختلف افسردگی را پیدا کنند و اطمینان حاصل شود که راه درمان موثری برای آن اتخاذ گردد.

بسیاری از مواقع پزشک شروع به معاینه فیزیکی شخص می کند تا متوجه شرایط دیگر نیز شود. علاوه بر این، بهتر است که فرد در مورد گذشته اش نیز صادقانه به سوالات پزشک پاسخ دهد تا متخصص متوجه شود که این بیماری ناشی از چیست و چرا دامن گیر فرد شده است.

برخی پرسش و پاسخ ها سبب می شوند تا پزشک به درستی متوجه میزان شدت افسردگی شود. برای مثال شامل 21 پرسش می شود که ضمن پاسخ دادن به آن می توان متوجه شدت افسردگی شد.

مقیاس همیلتون، گسترده ترین استفاده را در میان ابزارهای اندازه گیری افسردگی را در سراسر دنیا دارد.

درمان افسردگی

افسردگی یک بیماری روانی قابل درمان است. این بیماری را به سه شیوه کلی ابتدا مدیریت و سپس درمان می کنند:

  • پشتیبانی – گستره وسیعی را در بر می گیرد که از آموزش افراد خانواده گرفته تا ارائه راه حل های عملی برای غلبه بر استرس را شامل می شود.
  • روان درمانی – که از طریق گفتگو و صحبت انجام می پذیرد مثل درمان شناختی رفتاری (CBT)
  • دارو – استفاده از داروهای ضد افسردگی

روان درمانی

روان درمانی برای افسردگی، شامل درمان شناختی رفتاری (CBT)، روان درمانی بین فردی و کمک به حل مسئله می شود. در موارد افسردگی خفیف، روان درمانی اولین گزینه برای درمان به حساب می آید. در موارد کمی پیشرفته و حاد اما این راه، تنها شیوه درمانی نخواهد بود.

درمان شناختی رفتاری و روان درمانی بین فردی دو نوع اصلی روان درمانی هستند که برای افسردگی به کار می روند. هر دو این ها به صحبت در مورد حال و تشویق فرد برای باز پس گیری کنترلر حالات و رفتار مربوط می شود.

درمان شناختی رفتاری را می توان از طریق جلسه های حضوری یا حتی پشت تلفن و از طریق کامپیوتر نیز گذراند. شاید بهترین اثر را اما گفتگو در محیط های چند نفره داشته باشد.

روان درمانی بین فردی به آن ها کمک می کند تا مشکلات احساسی که روابط و ارتباطات شان را دچار مشکل ساخته پیدا کرده و حالت خوبی پیدا کنند.

داروهای ضد افسردگی

داروهای ضد افسردگی را معمولا در هر داروخانه ای، البته با تجویز پزشک می توان دریافت کرد.

کسانی که افسردگی سطحی دارند معمولا نیازمند مصرف دارو نیستند اما اگر بیماری پیشرفت کرده باشد و به حالت معتدل تا وخیم رسیده باشد، دارو توصیه می شود. با این حال، دارو برای نوجوانان به ندرت تجویز شده و برای کودکان و خردسالان نیز اصلا توصیه نمی شود.

این داروها اگرچه به درمان بیماری کمک می کنند اما هر کدام عوارض جانبی مخصوص به خود را داشته و ابدا بدون تجویز دکتر نباید مورد استفاده قرار بگیرند. برای مثال، سازمان غذا و دارو آمریکا در اعلامیه ای عمومی گفته بود: «داروهای ضد افسردگی طی ماه های ابتدایی ممکن است فکر و اقدام به خودکشی را در برخی کودکان، نوجوانان و جوانان تقویت کند.»

ورزش

فعالیت های ایروبیک سبب افزایش اندورفین و انتقال دهنده عصبی نور اپی نفرین در بدن می شود که این مسئله خود موجب درمان موقت افسردگی خفیف خواهد شد. ترشخ نور اپی نفرین و اندورفین در بدن به طور کلی سبب ایجاد احساس هیجان می شود.

از راه های دیگر برای درمان افسردگی می توان به تحریک مغزی نیز اشاره داشت.

The post appeared first on .

با بیماری افسردگی بیشتر آشنا شویم

با بیماری آرتریت روماتوئید بیشتر آشنا شویم

با بیماری آرتریت روماتوئید بیشتر آشنا شویم

آرتریت روماتوئید که بسیاری مواقع صرفا با «بیماری روماتوئید» شناخته می شود، یک بیماری مزمن، پیش رونده و از بین برنده سیستم ایمنی بدن به شیوه خود خود ایمنی است که سبب التهاب و درد در مفاصل، بافت های اطراف مفاصل و دیگر ارگان های بدن انسان می شود.

این بیماری عمدتا در انگشتان دست و پا بروز پیدا می کند اما هر مفصلی را ممکن است درگیر خود سازد. بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید عمدتا مفاصلی خشک داشته و به طور کلی احساس خستگی و ناخوشی دارند.

لازم است بدانیم که آرتریت روماتوئید یک بیماری خود ایمنی است. سیستم ایمنی بدن انسان از بخش های پیچیده و پر اهمیتی تشکیل شده که طراحی شده اند تا با گردش در سراسر بدن، با ارگانیسم ها و موادی که به ما آسیب می رسانند برخورد کرده و آن ها را از بین ببرند.

وقتی که سیستم ایمنی مان به اشتباه و از روی ناآگاهی شروع به حمله به بدن خودمان کند، در این حالت می گویند که خود ایمنی صورت پذیرفته و چندین بیماری مختلف در پی آن ممکن است پدید آید که آرتریت روماتوئید نیز یکی از آن ها محسوب می شود.

بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید آنتی بادی هایی در خون خود دارند که به بافت های بدن انسان حمله کرده و سبب التهاب می شود. این التهاب بعدها به دردسرهای بزرگ تری تبدیل شده و ممکن است حتی مفصل را به طور کامل از کار بیاندازد.

آمار و ارقام

  • مرکز کنترل بیماری و پیشگیری آمریکا اعلام کرده که در این کشور حدود 1.5 میلیون نفر از این عارضه رنج می برند.
  • طبق آمار سرویس سلامت عمومی بریتانیا، در این کشور نیز حدود 350 هزار مبتلا به آرتریت روماتوئید وجود دارد.
  • رقم فوق برابر است با 0.8 درصد از کل جمعیت بریتانیا.
  • این بیماری 2 الی 3 برابر در میان زنان رواج بیشتری دارد.
  • اگرچه افراد در هر سن و سالی ممکن است مبتلا به آرتریت روماتوئید شوند اما پس از 40 سالگی، بروز این بیماری شدت می یابد. در بریتانیا حدودا 12 هزار کودک زیر 16 سال به آرتریت روماتوئید مبتلا هستند.
  • تقریبا بین 1 الی 2 درصد جمعیت جهان درگیر این بیماری هستند.
  • تقریبا 5 درصد زنان بالای 55 سال از این عارضه رنج می برند.
  • در ایالات متحده، از بین 100 هزار نفر، 70 نفر به آرتریت روماتوئید مبتلا هستند.
  • در میان افراد سیگاری، آرتریت روماتوئید 4 برابر بیشتر رایج است.

جالب است بدانید که با وجود شناخته شده تر بودن اِم اِس، آرتریت روماتوئید رایج تر است ولی آگاهی در این زمینه هنوز به اندازه کافی نیست و جوامع به درستی شناختی از آن ندارند.

نشانگان و علائم آرتریت روماتوئید کم و بیش خودشان را نشان می دهند و برای مدتی از بین می روند. این بیماری هم ممکن است خفیف تا بسیار پیشرفته و دردناک باشد. در حالت اوج، مفاصل به شدت آسیب می بینند و فرد در تکان دادن ماهیچه های متصل به آن دچار مشکل می شود.

علائم

آرتریت روماتوئید یک بیماری بلند مدت و مزمن است که در هر بیمار به شکلی متفاوت جلوه می کند و الگوی مشخصی ندارد. در برخی ممکن است به صورت طولانی مدت عود کند و در برخی دیگر در فواصل کوتاه اما پشت هم. جایگاه بروز بیماری نیز ممکن است متفاوت باشد.

زمان بروز نیز بسیار غیر قابل پیش بینی است. شخصی ممکن است با بدنی کاملا سالم بخوابد و صبح روز بعد از شدت درد حتی قادر به بلند شدن هم نباشد. بیماری معمولا آرام و آهسته و بدون بروز علامتی خاص شروع به رواج می کند. ممکن است چند هفته یا چند ماه از شورش سیستم ایمنی علیه بدن بگذرد اما فرد متوجه نشود. ابتدا نیز بیماری در انگشتان دست و پا خودش را نشان می دهند.

بندهای انگشتان دست (به جز بند اول از بالا)، مچ دست، شانه ها، آرنج، زانو، قوزک پا و بندهای انگشت پا عمدتا محبوب ترین مکان های شورشی ها برای تخریب هستند. خوشبختانه آرتریت روماتوئید هیچگاه در ستون فقرات فرصت ضربه زدن به بدن را پیدا نمی کند.

خشکی بدن در صبحگاه، درد در مفاصل و التهاب، کم خونی، از دست دادن اشتها و در نتیجه کاهش وزن، از عوارض این بیماری به حساب می آیند. به گزارش سرویس سلامت ملی بریتانیا، حدودا 80 درصد مبتلایان به آرتریت روماتوئید از کم خونی هم رنج می برند.

خستگی، احساس ناخوشی و بیماری، افسردگی و تب نیز می توانند در نتیجه ابتلا به این بیماری پدید آیند.

چندین عضو از بدن ممکن است درگیر بیماری شوند:

  • التهاب در ریه ها
  • التهاب پرده پوشاننده ریه ها
  • التهاب لایه بیرونی قلب
  • التهاب بخش سفید رنگ چشم
  • التهاب غدد اشک
  • التهاب غدد بزاقی

عوامل موثر در بروز بیماری

عامل خطر یا Risk Factor به عواملی گفته می شود که ممکن است به سرعت پیشرفت بیماری افزوده یا شانس ابتلا را بالا ببرد. برای مثال، چاقی یکی از ریسک فاکتورهای دیابت نوع 2 به حساب می آید چون شانس ابتلا به بیماری را افزایش می دهد.

عوامل زیر ریسک فاکتورهای آرتریت روماتوئید هستند:

  • جنسیت: همانطور که بالاتر ذکر شد، این بیماری تقریبا 2 تا 3 برابر بیشتر در زنان شایع است. البته این مسئله صرفا مختص به این بیماری نیست و تقریبا همه بیماری های خود ایمنی شانس بروز بالاتری در زنان دارند که احتمالا دلایل آن وابسته به هورمون های متفاوتی است که در بدن مرد و زن وجود دارد.
  • سن: این بیماری در میان افراد 30 تا 60 ساله رواج بیشتری دارد اما در کودکان و نوجوانان هم حتی دیده می شود.
  • ژنتیک: افرادی که در خانواده شان سابقه بیماری وجود داشته، شانس بالاتری در ابتلا دارند.
  • سیگار و دخانیات: به هر حال، درد و مرضی نیست که سیگار به تسریع آن کمکی نکند و بیماری های خود ایمنی نیز جدا از این مسئله نیستند.

علل ابتلا

لایه پوشاننده دور مفاصل را کپسول مفصلی یا سینوویوم می نامند که در بیماری آرتریت روماتوئید دچار مشکل می شود. هر مفصل سالمی که به نرمی کار می کند از لایه سینوویوم سالم و دست نخورده ای برخوردار است. درون کپسول مفصلی مایع مفصلی قرار دارد و وظیفه آن نرم نگه داشتن مفاصل است.

در واقع مفاصل را به مانند یک لولا در نظر بگیرید که در صورت روغن کاری مداوم بدون صدا و به نرمی در جای خود می چرخد اما اگر لولا خشک باشد، حرکت به سختی انجام می شود. مایع مفصلی حکم همین روغن را برای مفاصل ایفا می کنند.

حال تصور کنید سیستم ایمنی بدن شروع به حمله کند و کپسول مفصلی را هدف قرار دهد. به مراتب، کپسول مفصلی باریک و باریک تر می شود و در نهایت کار به پاره شدن آن می رسد که در این صورت استخوان ها به رباط ها و تاندون ها متکی می شوند. اما از آن جایی که کار آن ها صحیح و سلامت نگه داشتن ناحیه مفصل نیست، شکل اندامی که این اتفاق برای آن رخ داده به هم می خورد.

لابد می پرسید که چه مسئله ای سبب آغاز این بیماری و حمله سیستم ایمنی بدن می شود. نه ما می دانیم و نه پژوهشگران. برخی می گویند که علت آن احتمالا مربوط به ژنتیک فرد است و برخی دیگر عوامل زیست محیطی را مقصر می خوانند. با این حال، هنوز هیچ تئوری مشخصی این مسئله را تایید نکرده است.

تشخیص بیماری

تشخیص بیماری در مراحل اولیه می تواند واقعا مشکل باشد. بارزترین ویژگی های آرتریت روماتوئید خشکی مفاصل و التهاب در آن نواحی است که همین دو ویژگی می تواند بیانگر چندین بیماری دیگر هم باشد.

برای تشخیص، پزشکان باید مرتبا بیمار را بررسی کنند و فاکتورهای مختلفی را در نظر بگیرند. از جمله:

  • تست خون: سرعت ته نشینی گلبول های قرمز هر چه بالاتر باشد، یعنی میزان التهاب نیز بیشتر خواهد بود و اگر از حد استاندارد بالاتر رود، می توان به بیماری مشکوک شد. همچنین میزان بالای پروتئینی که توسط کبد تولید می شود نیز همین مسئله را تایید می کند. کم خونی هم که بالاتر به آن اشاره شد، نشانه واضحی است. همچنین بالا بودن آنتی بادی فاکتور رماتوئید نیز مستقیما با ابتلا به این بیماری ارتباط دارد.
  • اشعه اکس و اسکن: تهیه تصاویر مستقیم از استخوان ها و مفاصل می تواند پزشکان را در تشخیص بیماری آگاه سازد. چندین آزمایش اشعه اکس به مرور زمان کاملا سرعت پیشرفت بیماری و تخریب مفاصل را نشان می دهد.
  • MRI: از طریق MRI پزشکان می توانند متوجه وسعت تخریب شوند و ببینند که یک مفصل تا چه حد آسیب دیده است. یک دستگاه MRI از میدان مغناطیسی و امواج رادیویی استفاده می کند تا تصاویر باکیفیتی از بدن تهیه کند.

درمان بیماری

همانند بسیاری از بیماری های خود ایمنی، آرتریت روماتوئید نیز فعلا راه درمان قطعی ندارد اما داروهای زیر برای کاهش اثرات آن به کار می رود:

  • داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (NSAID ها): این داروها دارای عوارض جانبی هستند که از جمله آن ها می توان به آسیب کلیوی، ریه، خونریزی معده و مشکلات قلبی اشاره کرد. به هر حال، NSAID ها دارویی نیستند که به راحتی مورد استفاده هر فردی قرار بگیرد و انواع آن ممکن است خطرات جدی برای بدن ایجاد کنند.
  • کورتیکواستروئیدها: از جمله عوارض جانبی این داروها می توان به دیابت، آب مروارید، افزایش وزن، پوکی استخوان و ضعف عضلانی اشاره کرد.
  • اصلاح کننده بیماری روماتیسمی (DMARD ها): این داروها ممکن است آسیب جدی برای ریه ها را سبب شوند.
  • داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی: این داروها به طور کلی برای درمان عمده بیماری های خود ایمنی به کار می روند و عوارضی از جمله مشکلات خونی، لنفوم و… را باعث می شوند.

زندگی برای مبتلایان به آرتریت روماتوئید

قابل پیش بینی است که در مراحل حاد، اندکی زندگی برای مبتلایان به این بیماری دشوار می شود و مهارت های حرکتی این افراد به مشکل خواهد خورد. اما با این حال، درمان به موقع و مناسب می تواند جلوی بسیاری از مشکلات را گرفته و مفاصل را سالم نگاه دارد.

The post appeared first on .

با بیماری آرتریت روماتوئید بیشتر آشنا شویم

آرتریت روماتوئید که بسیاری مواقع صرفا با «بیماری روماتوئید» شناخته می شود، یک بیماری مزمن، پیش رونده و از بین برنده سیستم ایمنی بدن به شیوه خود خود ایمنی است که سبب التهاب و درد در مفاصل، بافت های اطراف مفاصل و دیگر ارگان های بدن انسان می شود.

این بیماری عمدتا در انگشتان دست و پا بروز پیدا می کند اما هر مفصلی را ممکن است درگیر خود سازد. بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید عمدتا مفاصلی خشک داشته و به طور کلی احساس خستگی و ناخوشی دارند.

لازم است بدانیم که آرتریت روماتوئید یک بیماری خود ایمنی است. سیستم ایمنی بدن انسان از بخش های پیچیده و پر اهمیتی تشکیل شده که طراحی شده اند تا با گردش در سراسر بدن، با ارگانیسم ها و موادی که به ما آسیب می رسانند برخورد کرده و آن ها را از بین ببرند.

وقتی که سیستم ایمنی مان به اشتباه و از روی ناآگاهی شروع به حمله به بدن خودمان کند، در این حالت می گویند که خود ایمنی صورت پذیرفته و چندین بیماری مختلف در پی آن ممکن است پدید آید که آرتریت روماتوئید نیز یکی از آن ها محسوب می شود.

بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید آنتی بادی هایی در خون خود دارند که به بافت های بدن انسان حمله کرده و سبب التهاب می شود. این التهاب بعدها به دردسرهای بزرگ تری تبدیل شده و ممکن است حتی مفصل را به طور کامل از کار بیاندازد.

آمار و ارقام

  • مرکز کنترل بیماری و پیشگیری آمریکا اعلام کرده که در این کشور حدود 1.5 میلیون نفر از این عارضه رنج می برند.
  • طبق آمار سرویس سلامت عمومی بریتانیا، در این کشور نیز حدود 350 هزار مبتلا به آرتریت روماتوئید وجود دارد.
  • رقم فوق برابر است با 0.8 درصد از کل جمعیت بریتانیا.
  • این بیماری 2 الی 3 برابر در میان زنان رواج بیشتری دارد.
  • اگرچه افراد در هر سن و سالی ممکن است مبتلا به آرتریت روماتوئید شوند اما پس از 40 سالگی، بروز این بیماری شدت می یابد. در بریتانیا حدودا 12 هزار کودک زیر 16 سال به آرتریت روماتوئید مبتلا هستند.
  • تقریبا بین 1 الی 2 درصد جمعیت جهان درگیر این بیماری هستند.
  • تقریبا 5 درصد زنان بالای 55 سال از این عارضه رنج می برند.
  • در ایالات متحده، از بین 100 هزار نفر، 70 نفر به آرتریت روماتوئید مبتلا هستند.
  • در میان افراد سیگاری، آرتریت روماتوئید 4 برابر بیشتر رایج است.

جالب است بدانید که با وجود شناخته شده تر بودن اِم اِس، آرتریت روماتوئید رایج تر است ولی آگاهی در این زمینه هنوز به اندازه کافی نیست و جوامع به درستی شناختی از آن ندارند.

نشانگان و علائم آرتریت روماتوئید کم و بیش خودشان را نشان می دهند و برای مدتی از بین می روند. این بیماری هم ممکن است خفیف تا بسیار پیشرفته و دردناک باشد. در حالت اوج، مفاصل به شدت آسیب می بینند و فرد در تکان دادن ماهیچه های متصل به آن دچار مشکل می شود.

علائم

آرتریت روماتوئید یک بیماری بلند مدت و مزمن است که در هر بیمار به شکلی متفاوت جلوه می کند و الگوی مشخصی ندارد. در برخی ممکن است به صورت طولانی مدت عود کند و در برخی دیگر در فواصل کوتاه اما پشت هم. جایگاه بروز بیماری نیز ممکن است متفاوت باشد.

زمان بروز نیز بسیار غیر قابل پیش بینی است. شخصی ممکن است با بدنی کاملا سالم بخوابد و صبح روز بعد از شدت درد حتی قادر به بلند شدن هم نباشد. بیماری معمولا آرام و آهسته و بدون بروز علامتی خاص شروع به رواج می کند. ممکن است چند هفته یا چند ماه از شورش سیستم ایمنی علیه بدن بگذرد اما فرد متوجه نشود. ابتدا نیز بیماری در انگشتان دست و پا خودش را نشان می دهند.

بندهای انگشتان دست (به جز بند اول از بالا)، مچ دست، شانه ها، آرنج، زانو، قوزک پا و بندهای انگشت پا عمدتا محبوب ترین مکان های شورشی ها برای تخریب هستند. خوشبختانه آرتریت روماتوئید هیچگاه در ستون فقرات فرصت ضربه زدن به بدن را پیدا نمی کند.

خشکی بدن در صبحگاه، درد در مفاصل و التهاب، کم خونی، از دست دادن اشتها و در نتیجه کاهش وزن، از عوارض این بیماری به حساب می آیند. به گزارش سرویس سلامت ملی بریتانیا، حدودا 80 درصد مبتلایان به آرتریت روماتوئید از کم خونی هم رنج می برند.

خستگی، احساس ناخوشی و بیماری، افسردگی و تب نیز می توانند در نتیجه ابتلا به این بیماری پدید آیند.

چندین عضو از بدن ممکن است درگیر بیماری شوند:

  • التهاب در ریه ها
  • التهاب پرده پوشاننده ریه ها
  • التهاب لایه بیرونی قلب
  • التهاب بخش سفید رنگ چشم
  • التهاب غدد اشک
  • التهاب غدد بزاقی

عوامل موثر در بروز بیماری

عامل خطر یا Risk Factor به عواملی گفته می شود که ممکن است به سرعت پیشرفت بیماری افزوده یا شانس ابتلا را بالا ببرد. برای مثال، چاقی یکی از ریسک فاکتورهای دیابت نوع 2 به حساب می آید چون شانس ابتلا به بیماری را افزایش می دهد.

عوامل زیر ریسک فاکتورهای آرتریت روماتوئید هستند:

  • جنسیت: همانطور که بالاتر ذکر شد، این بیماری تقریبا 2 تا 3 برابر بیشتر در زنان شایع است. البته این مسئله صرفا مختص به این بیماری نیست و تقریبا همه بیماری های خود ایمنی شانس بروز بالاتری در زنان دارند که احتمالا دلایل آن وابسته به هورمون های متفاوتی است که در بدن مرد و زن وجود دارد.
  • سن: این بیماری در میان افراد 30 تا 60 ساله رواج بیشتری دارد اما در کودکان و نوجوانان هم حتی دیده می شود.
  • ژنتیک: افرادی که در خانواده شان سابقه بیماری وجود داشته، شانس بالاتری در ابتلا دارند.
  • سیگار و دخانیات: به هر حال، درد و مرضی نیست که سیگار به تسریع آن کمکی نکند و بیماری های خود ایمنی نیز جدا از این مسئله نیستند.

علل ابتلا

لایه پوشاننده دور مفاصل را کپسول مفصلی یا سینوویوم می نامند که در بیماری آرتریت روماتوئید دچار مشکل می شود. هر مفصل سالمی که به نرمی کار می کند از لایه سینوویوم سالم و دست نخورده ای برخوردار است. درون کپسول مفصلی مایع مفصلی قرار دارد و وظیفه آن نرم نگه داشتن مفاصل است.

در واقع مفاصل را به مانند یک لولا در نظر بگیرید که در صورت روغن کاری مداوم بدون صدا و به نرمی در جای خود می چرخد اما اگر لولا خشک باشد، حرکت به سختی انجام می شود. مایع مفصلی حکم همین روغن را برای مفاصل ایفا می کنند.

حال تصور کنید سیستم ایمنی بدن شروع به حمله کند و کپسول مفصلی را هدف قرار دهد. به مراتب، کپسول مفصلی باریک و باریک تر می شود و در نهایت کار به پاره شدن آن می رسد که در این صورت استخوان ها به رباط ها و تاندون ها متکی می شوند. اما از آن جایی که کار آن ها صحیح و سلامت نگه داشتن ناحیه مفصل نیست، شکل اندامی که این اتفاق برای آن رخ داده به هم می خورد.

لابد می پرسید که چه مسئله ای سبب آغاز این بیماری و حمله سیستم ایمنی بدن می شود. نه ما می دانیم و نه پژوهشگران. برخی می گویند که علت آن احتمالا مربوط به ژنتیک فرد است و برخی دیگر عوامل زیست محیطی را مقصر می خوانند. با این حال، هنوز هیچ تئوری مشخصی این مسئله را تایید نکرده است.

تشخیص بیماری

تشخیص بیماری در مراحل اولیه می تواند واقعا مشکل باشد. بارزترین ویژگی های آرتریت روماتوئید خشکی مفاصل و التهاب در آن نواحی است که همین دو ویژگی می تواند بیانگر چندین بیماری دیگر هم باشد.

برای تشخیص، پزشکان باید مرتبا بیمار را بررسی کنند و فاکتورهای مختلفی را در نظر بگیرند. از جمله:

  • تست خون: سرعت ته نشینی گلبول های قرمز هر چه بالاتر باشد، یعنی میزان التهاب نیز بیشتر خواهد بود و اگر از حد استاندارد بالاتر رود، می توان به بیماری مشکوک شد. همچنین میزان بالای پروتئینی که توسط کبد تولید می شود نیز همین مسئله را تایید می کند. کم خونی هم که بالاتر به آن اشاره شد، نشانه واضحی است. همچنین بالا بودن آنتی بادی فاکتور رماتوئید نیز مستقیما با ابتلا به این بیماری ارتباط دارد.
  • اشعه اکس و اسکن: تهیه تصاویر مستقیم از استخوان ها و مفاصل می تواند پزشکان را در تشخیص بیماری آگاه سازد. چندین آزمایش اشعه اکس به مرور زمان کاملا سرعت پیشرفت بیماری و تخریب مفاصل را نشان می دهد.
  • MRI: از طریق MRI پزشکان می توانند متوجه وسعت تخریب شوند و ببینند که یک مفصل تا چه حد آسیب دیده است. یک دستگاه MRI از میدان مغناطیسی و امواج رادیویی استفاده می کند تا تصاویر باکیفیتی از بدن تهیه کند.

درمان بیماری

همانند بسیاری از بیماری های خود ایمنی، آرتریت روماتوئید نیز فعلا راه درمان قطعی ندارد اما داروهای زیر برای کاهش اثرات آن به کار می رود:

  • داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (NSAID ها): این داروها دارای عوارض جانبی هستند که از جمله آن ها می توان به آسیب کلیوی، ریه، خونریزی معده و مشکلات قلبی اشاره کرد. به هر حال، NSAID ها دارویی نیستند که به راحتی مورد استفاده هر فردی قرار بگیرد و انواع آن ممکن است خطرات جدی برای بدن ایجاد کنند.
  • کورتیکواستروئیدها: از جمله عوارض جانبی این داروها می توان به دیابت، آب مروارید، افزایش وزن، پوکی استخوان و ضعف عضلانی اشاره کرد.
  • اصلاح کننده بیماری روماتیسمی (DMARD ها): این داروها ممکن است آسیب جدی برای ریه ها را سبب شوند.
  • داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی: این داروها به طور کلی برای درمان عمده بیماری های خود ایمنی به کار می روند و عوارضی از جمله مشکلات خونی، لنفوم و… را باعث می شوند.

زندگی برای مبتلایان به آرتریت روماتوئید

قابل پیش بینی است که در مراحل حاد، اندکی زندگی برای مبتلایان به این بیماری دشوار می شود و مهارت های حرکتی این افراد به مشکل خواهد خورد. اما با این حال، درمان به موقع و مناسب می تواند جلوی بسیاری از مشکلات را گرفته و مفاصل را سالم نگاه دارد.

The post appeared first on .

با بیماری آرتریت روماتوئید بیشتر آشنا شویم

با بیماری پارکینسون بیشتر آشنا شویم

با بیماری پارکینسون بیشتر آشنا شویم

در سال 1817، پزشک انگلیسی با نام جیمز پارکینسون، مقاله ای به رشته تحریر در آورد با موضوع مرتبط با لرزش های غیر قابل کنترل دست که هوش و حواس در آن سر جای خود باقی می ماند. در سال های 1850 تا 1860، نورولوژیست فرانسوی با نام ژان-مارتین شارکو این بیماری را به افتخار اولین کسی که به آن پی برده بود، پارکینسون نام نهاد.

همانند ، پارکینسون هم در ارتباط با تخریب سلول های عصبی است. طی این بیماری، نورون ها یا سلول های عصبی در بخشی از مغز با نام دچار آسیب دیدگی می شوند. به طور معمول، این سلول ها تولید کننده انتقال دهنده عصبی شیمیایی (نورو ترانسمیتر) به نام دوپامین هستند که به عضلات اجازه حرکت های نرم و ارادی را می دهد. وقتی که 80 درصد سلول های عصبی توده سیاه آسیب ببینند یا کاملا از بین روند، نتیجه این می شود که فرد لرزش های دائمی را همراه خواهد داشت.

پارکینسون فقط یکی از اعضای خانواده بیماری های سیستم حرکتی است که به طور ویژه تولید انتقال دهنده عصبی با نام دوپامین را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

دیگر حالات بیماری ها، علائمی با پارکینسون را نشان می دهد (که پارکینسونیسم هم نامیده می شود) اما معمولا آن شرایط بسیار بغرنج تر از پارکینسون خواهد بود و درمان دارویی چندان روی آن ها اثرگذار نخواهد بود. این شرایط عبارتند از:

یا PSP که اختلالی نادر است و سبب مرگ توده ای از سلول ها در بخش پایه مغز می شود. در این حالت، فرد به سختی حرکت می کند و تعادل ضعیفی دارد. آنچه که PSP را از پارکینسون جدا می کند، عدم حرکت چشم به دو جهت بالا یا پایین است. به دلیل اینکه این افراد قادر نیستند پایین را نگاه کنند، احتمال زمین خوردن و حوادث این چنینی بسیار بالا می رود.

یا MSA که کمتر از پارکینسون فراگیر است اما سرعت پیشرفت آن بیشتر است. حرکت دشوار دست ها، از دست دادن تعادل، کنترل ضعیف روی عضلات، علائم مشترک MSA با پارکینسون هستند. اما مبتلایان به MSA، علاوه بر این در اعمال غیر ارادی خود نیز نظیر فشار خون، ضربات قلب و هضم دچار مشکل هستند و اختلالاتی سبب از بین رفتن نظام کلی آن می شود.

زمانی رخ می دهد که انباشته پروتئین هایی با نام اجسام Lewy روی سلول های عصبی می نشینند. پس از آلزایمر، این نوع از بیماری دومین حالت فراگیر زوال عقل به حساب می آید. علائم آن ترکیبی است از آلزایمر و پارکینسون و سبب گستره وسیعی از ناتوانی های جسمی و فکری از جمله فراموشی، کنترل پایین روی حرکات و… می شود.

پارکینسون عروقی شباهت بالایی به حالت عادی بیماری پارکینسون دارد. اما با این حال، علت ابتلا به آن، بسته شدن عروقی است که خون پر از اکسیژن را به سلول های مغزی می رسانند، به ویژه همان سلول هایی که در ناحیه توده سیاه قرار دارند.

پارکینسون ناشی از دارو، به سبب مصرف داروهای ضد بیماری روانی مثل متاکلوپرامید، رزرپین یا تترابنازین شکل می گیرد. علائم این نوع خاص از پارکینسون، معمولا پس از توقف مصرف داروها نیز از بین می رود.

دلایل ابتلا به پارکینسون

در آمریکا، حدود 1.5 میلیون نفر مبتلا به بیماری پارکینسون هستند و هر ساله 60 هزار نفر به این رقم اضافه می شود. اغلب افرادی که به پارکینسون مبتلا می شوند بالای 60 سال سن دارند اما 15 درصد این جمعیت، کمتر از 50 سال سن دارند.

اگرچه پزشکان از علت ابتلا به پارکینسون چیزی نمی دانند (درست همانند آلزایمر و بسیاری از بیماری های مرتبط با مغز و اعصاب) اما احتمال را بر آن گذاشته اند که ترکیبی از فاکتورهای محیطی و ژنتیکی عامل این اتفاق می شود.

حدود 5 تا 10 درصد کل بیماران، رابطه قوی خانوادگی با این بیماری را داشته اند. از لحاظ ژنتیکی و در این پرونده ها، پارکینسون می تواند یک نسل (خواهر و برادر) یا دو نسل متفاوت (والدین و فرزندان) را درگیر خود سازد.

دیگر عواملی که احتمالا به ایجاد پارکینسون کمک می کنند عبارتند از:

سموم و مواد شیمیایی: دانشمندان معتقدند که بودن در معرض میزان بالای منگنز، مونو اکسید کربن، سیانید، برخی علف کش ها و آفت کش ها می تواند به بروز پارکینسون بیانجامد. با این حال، عمده کسانی که مبتلا به پارکینسون می شوند لزوما میزان بالایی از این مواد را در اطراف خود ندارند.

ویروس: اوایل قرن گذشته، افرادی که به ویروس آنسفالیت مبتلا می شدند وارد حالت خلسه مانندی می شدند که امکان صحبت کردن یا تکان خوردن وجود نداشت. زمانی که نورولوژیستی به نام دکتر اولیور ساکس این افراد را با دارویی به نام لوودوپا درمان کرد، بیماران به حالت عادی باز می گشتند. این دارو بعدها برای درمان پارکینسون نیز به کار گرفته شد.

جراحت ناحیه سر: بوکسور افسانه ای، محمدعلی کلی، یکی از شناخته شده ترین افرادی بود که توسط ای بیماری از پای درآمد. او بین سال های 40 تا 50 سالگی به بیماری مبتلا شد و یکی از دلایل احتمالی آن، آسیب های بسیاری است که حین انجام ورزش به سر او وارد شده است. در این رابطه هنوز تحقیق های بسیاری در حال انجام است اما محققین به اثباتی نرسیده اند.

مشکلات ساختاری: سکته های مغزی یا هیدروسفالوس (اجتماع غیرعادی مایعات در ناحیه سر)، دو علت جامعی هستند که ابتلا به پارکینسون را ممکن است سبب شوند.

علائم و تشخیص پارکینسون

همزمان با از بین رفتن سلول های عصبی در مغز، اولین علائم پارکینسون نیز خودشان را نشان می دهند. چهار نشانگان اصلی عبارتند از:

  • لرزش دست، بازوان، پاها و صورت
  • حرکت آهسته و کند
  • سفتی اعضای بدن و عضلات
  • مشکل در تعادل و هماهنگی

بیماری در هر فرد می تواند متفاوت باشد. برخی افراد بسیار سریع بیماری را توسعه می دهند و در نتیجه مشکلات فوق سریعا قوت می گیرد، در حالی برای برخی، بیماری با سرعت بسیار اندکی رو به وخامت می رود. به طور کلی اما، زمانی فرد متوجه بیماری می شود که در راه رفتن، صحبت کردن و اعمال روزانه اش دچار مشکل شود.

در مراحل بعدی، فرد به سختی راه می رود، به طور نامفهومی صحبت می کند، دست نوشته هایش ناخوانا می شوند و دچار مشکلات روحی نظیر افسردگی خواهد شد. خیره شدن، مشکل در جویدن و بلعیدن و در نهایت مشکلات سیستم گوارشی مثل یبوست، گریبانگیر فرد می شوند.

هیچ آزمایش یا راه حل واحدی برای تشخیص این بیماری ابداع نشده. معمولا پزشکان با پرسش در مورد سابقه سلامتی و انجام تست عصبی به صورت سطحی متوجه برخی ابعاد می شوند. سپس با آزمایش خون و MRI می توان پی برد که کدام بیماری ها باید از لیست بیماری های احتمالی خط بخورند. معمولا اگر فرد دو مورد از علائم فوق را داشته باشد و به داروی لووپودا پاسخ دهد، گفته می شود که مبتلا به پارکینسون شده.

پزشکان بسته به نوع علائم می توانند پارکینسون را به 5 مرحله تقسیم کنند:

  • مرحله اول – علائم فقط در یک نیمه بدن دیده می شوند
  • مرحله دوم – علائم روی هر دو نیمه بدن دیده می شوند اما تعادل دست نخورده باقی می ماند
  • مرحله سوم – کم کم اختلال در تعادل نیز خود را نشان می دهد
  • مرحله چهارم – اختلالات شدت می یابند اما فرد هنوز هم بدون کمک می تواند راه برود یا بایستد
  • مرحله پنجم – فرد دیگر قادر نیست راه برود یا بایستد

داروهای پارکینسون

برای سه دهه، اصلی ترین دارو برای درمان پارکینسون، Levopoda یا لووپودا بوده است. سلول های عصبی در مغز، لووپودا را تبدیل به دوپامین می کنند که سبب برطرف سازی مشکلات نظیر سفت شدن عضلات و لرزش ها می شود.

به علت وجود آنزیم های خاصی درون خون که به راحتی لووپودا را در هم می شکنند، این ماده معمولا همراه با داروهای دیگری عرضه می شود. پیش از اینکه لووپودا به مغز برسد، باید مسیر خود را در رگ های خونی طی کند و در این مسیر باید از خود محافظت کند.

با این حال عوامل جانبی هم این دارو به همراه دارد که از جمله آن ها می توان به خشکی دهان، حالت تهوع و استفراغ اشاره کرد.

درمان پارکینسون

معمولا دو راه کلی برای درمان پارکینسون به کار گرفته می شود: تحریک عمیق مغزی و روش های کاهنده ضایعات مغزی.

در حالت جراحی ضایعات مغزی، بخشی از مغز فرد که دچار مشکل شده با گرما و یا سرمای شدید از بین می رود تا جلوی پیشرفت آن گرفته شود. جراحی روی یک نیمه از مغز، نهایتا عملکر نیمه دیگر بدن را تحت تاثیر قرار می دهد.

در افرادی که مبتلا به پارکینسون هستند، از دست دادن سلول های تولید کننده دوپامین منجر به این اتفاق می شود. تحریک عمیق مغزی راهی است برای زنده کردن دوباره این سلول ها. درست همانند ضربان سازهای قلب، این نوع از درمان نیز به الکتریسیته وابسته است.

با قرار دادن یک سری الکترودها و فعال سازی باتری ها، جریان هایی وارد مغز می شود و سلول های از کار افتاده، شانسی دوباره برای ادامه فعالیت خود دارند. همانند عمل جراحی کاهنده ضایعات مغزی، این روش هم اگر در یک سمت مغز انجام شود، اعمال مربوط به نیمه دیگه مغز را بهبود می بخشد.

مضاف بر جراحی و مصرف دارو، بیمارانی که درمان های فیزیکی دریافت می کنند، تعادل بهتری خواهند داشت و بهتر راه می روند. گفتاردرمانی نیز به آن ها کمک می کند تا بهتر صحبت کنند و غذا را ببلعند.

The post appeared first on .

با بیماری پارکینسون بیشتر آشنا شویم

در سال 1817، پزشک انگلیسی با نام جیمز پارکینسون، مقاله ای به رشته تحریر در آورد با موضوع مرتبط با لرزش های غیر قابل کنترل دست که هوش و حواس در آن سر جای خود باقی می ماند. در سال های 1850 تا 1860، نورولوژیست فرانسوی با نام ژان-مارتین شارکو این بیماری را به افتخار اولین کسی که به آن پی برده بود، پارکینسون نام نهاد.

همانند ، پارکینسون هم در ارتباط با تخریب سلول های عصبی است. طی این بیماری، نورون ها یا سلول های عصبی در بخشی از مغز با نام دچار آسیب دیدگی می شوند. به طور معمول، این سلول ها تولید کننده انتقال دهنده عصبی شیمیایی (نورو ترانسمیتر) به نام دوپامین هستند که به عضلات اجازه حرکت های نرم و ارادی را می دهد. وقتی که 80 درصد سلول های عصبی توده سیاه آسیب ببینند یا کاملا از بین روند، نتیجه این می شود که فرد لرزش های دائمی را همراه خواهد داشت.

پارکینسون فقط یکی از اعضای خانواده بیماری های سیستم حرکتی است که به طور ویژه تولید انتقال دهنده عصبی با نام دوپامین را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

دیگر حالات بیماری ها، علائمی با پارکینسون را نشان می دهد (که پارکینسونیسم هم نامیده می شود) اما معمولا آن شرایط بسیار بغرنج تر از پارکینسون خواهد بود و درمان دارویی چندان روی آن ها اثرگذار نخواهد بود. این شرایط عبارتند از:

یا PSP که اختلالی نادر است و سبب مرگ توده ای از سلول ها در بخش پایه مغز می شود. در این حالت، فرد به سختی حرکت می کند و تعادل ضعیفی دارد. آنچه که PSP را از پارکینسون جدا می کند، عدم حرکت چشم به دو جهت بالا یا پایین است. به دلیل اینکه این افراد قادر نیستند پایین را نگاه کنند، احتمال زمین خوردن و حوادث این چنینی بسیار بالا می رود.

یا MSA که کمتر از پارکینسون فراگیر است اما سرعت پیشرفت آن بیشتر است. حرکت دشوار دست ها، از دست دادن تعادل، کنترل ضعیف روی عضلات، علائم مشترک MSA با پارکینسون هستند. اما مبتلایان به MSA، علاوه بر این در اعمال غیر ارادی خود نیز نظیر فشار خون، ضربات قلب و هضم دچار مشکل هستند و اختلالاتی سبب از بین رفتن نظام کلی آن می شود.

زمانی رخ می دهد که انباشته پروتئین هایی با نام اجسام Lewy روی سلول های عصبی می نشینند. پس از آلزایمر، این نوع از بیماری دومین حالت فراگیر زوال عقل به حساب می آید. علائم آن ترکیبی است از آلزایمر و پارکینسون و سبب گستره وسیعی از ناتوانی های جسمی و فکری از جمله فراموشی، کنترل پایین روی حرکات و… می شود.

پارکینسون عروقی شباهت بالایی به حالت عادی بیماری پارکینسون دارد. اما با این حال، علت ابتلا به آن، بسته شدن عروقی است که خون پر از اکسیژن را به سلول های مغزی می رسانند، به ویژه همان سلول هایی که در ناحیه توده سیاه قرار دارند.

پارکینسون ناشی از دارو، به سبب مصرف داروهای ضد بیماری روانی مثل متاکلوپرامید، رزرپین یا تترابنازین شکل می گیرد. علائم این نوع خاص از پارکینسون، معمولا پس از توقف مصرف داروها نیز از بین می رود.

دلایل ابتلا به پارکینسون

در آمریکا، حدود 1.5 میلیون نفر مبتلا به بیماری پارکینسون هستند و هر ساله 60 هزار نفر به این رقم اضافه می شود. اغلب افرادی که به پارکینسون مبتلا می شوند بالای 60 سال سن دارند اما 15 درصد این جمعیت، کمتر از 50 سال سن دارند.

اگرچه پزشکان از علت ابتلا به پارکینسون چیزی نمی دانند (درست همانند آلزایمر و بسیاری از بیماری های مرتبط با مغز و اعصاب) اما احتمال را بر آن گذاشته اند که ترکیبی از فاکتورهای محیطی و ژنتیکی عامل این اتفاق می شود.

حدود 5 تا 10 درصد کل بیماران، رابطه قوی خانوادگی با این بیماری را داشته اند. از لحاظ ژنتیکی و در این پرونده ها، پارکینسون می تواند یک نسل (خواهر و برادر) یا دو نسل متفاوت (والدین و فرزندان) را درگیر خود سازد.

دیگر عواملی که احتمالا به ایجاد پارکینسون کمک می کنند عبارتند از:

سموم و مواد شیمیایی: دانشمندان معتقدند که بودن در معرض میزان بالای منگنز، مونو اکسید کربن، سیانید، برخی علف کش ها و آفت کش ها می تواند به بروز پارکینسون بیانجامد. با این حال، عمده کسانی که مبتلا به پارکینسون می شوند لزوما میزان بالایی از این مواد را در اطراف خود ندارند.

ویروس: اوایل قرن گذشته، افرادی که به ویروس آنسفالیت مبتلا می شدند وارد حالت خلسه مانندی می شدند که امکان صحبت کردن یا تکان خوردن وجود نداشت. زمانی که نورولوژیستی به نام دکتر اولیور ساکس این افراد را با دارویی به نام لوودوپا درمان کرد، بیماران به حالت عادی باز می گشتند. این دارو بعدها برای درمان پارکینسون نیز به کار گرفته شد.

جراحت ناحیه سر: بوکسور افسانه ای، محمدعلی کلی، یکی از شناخته شده ترین افرادی بود که توسط ای بیماری از پای درآمد. او بین سال های 40 تا 50 سالگی به بیماری مبتلا شد و یکی از دلایل احتمالی آن، آسیب های بسیاری است که حین انجام ورزش به سر او وارد شده است. در این رابطه هنوز تحقیق های بسیاری در حال انجام است اما محققین به اثباتی نرسیده اند.

مشکلات ساختاری: سکته های مغزی یا هیدروسفالوس (اجتماع غیرعادی مایعات در ناحیه سر)، دو علت جامعی هستند که ابتلا به پارکینسون را ممکن است سبب شوند.

علائم و تشخیص پارکینسون

همزمان با از بین رفتن سلول های عصبی در مغز، اولین علائم پارکینسون نیز خودشان را نشان می دهند. چهار نشانگان اصلی عبارتند از:

  • لرزش دست، بازوان، پاها و صورت
  • حرکت آهسته و کند
  • سفتی اعضای بدن و عضلات
  • مشکل در تعادل و هماهنگی

بیماری در هر فرد می تواند متفاوت باشد. برخی افراد بسیار سریع بیماری را توسعه می دهند و در نتیجه مشکلات فوق سریعا قوت می گیرد، در حالی برای برخی، بیماری با سرعت بسیار اندکی رو به وخامت می رود. به طور کلی اما، زمانی فرد متوجه بیماری می شود که در راه رفتن، صحبت کردن و اعمال روزانه اش دچار مشکل شود.

در مراحل بعدی، فرد به سختی راه می رود، به طور نامفهومی صحبت می کند، دست نوشته هایش ناخوانا می شوند و دچار مشکلات روحی نظیر افسردگی خواهد شد. خیره شدن، مشکل در جویدن و بلعیدن و در نهایت مشکلات سیستم گوارشی مثل یبوست، گریبانگیر فرد می شوند.

هیچ آزمایش یا راه حل واحدی برای تشخیص این بیماری ابداع نشده. معمولا پزشکان با پرسش در مورد سابقه سلامتی و انجام تست عصبی به صورت سطحی متوجه برخی ابعاد می شوند. سپس با آزمایش خون و MRI می توان پی برد که کدام بیماری ها باید از لیست بیماری های احتمالی خط بخورند. معمولا اگر فرد دو مورد از علائم فوق را داشته باشد و به داروی لووپودا پاسخ دهد، گفته می شود که مبتلا به پارکینسون شده.

پزشکان بسته به نوع علائم می توانند پارکینسون را به 5 مرحله تقسیم کنند:

  • مرحله اول – علائم فقط در یک نیمه بدن دیده می شوند
  • مرحله دوم – علائم روی هر دو نیمه بدن دیده می شوند اما تعادل دست نخورده باقی می ماند
  • مرحله سوم – کم کم اختلال در تعادل نیز خود را نشان می دهد
  • مرحله چهارم – اختلالات شدت می یابند اما فرد هنوز هم بدون کمک می تواند راه برود یا بایستد
  • مرحله پنجم – فرد دیگر قادر نیست راه برود یا بایستد

داروهای پارکینسون

برای سه دهه، اصلی ترین دارو برای درمان پارکینسون، Levopoda یا لووپودا بوده است. سلول های عصبی در مغز، لووپودا را تبدیل به دوپامین می کنند که سبب برطرف سازی مشکلات نظیر سفت شدن عضلات و لرزش ها می شود.

به علت وجود آنزیم های خاصی درون خون که به راحتی لووپودا را در هم می شکنند، این ماده معمولا همراه با داروهای دیگری عرضه می شود. پیش از اینکه لووپودا به مغز برسد، باید مسیر خود را در رگ های خونی طی کند و در این مسیر باید از خود محافظت کند.

با این حال عوامل جانبی هم این دارو به همراه دارد که از جمله آن ها می توان به خشکی دهان، حالت تهوع و استفراغ اشاره کرد.

درمان پارکینسون

معمولا دو راه کلی برای درمان پارکینسون به کار گرفته می شود: تحریک عمیق مغزی و روش های کاهنده ضایعات مغزی.

در حالت جراحی ضایعات مغزی، بخشی از مغز فرد که دچار مشکل شده با گرما و یا سرمای شدید از بین می رود تا جلوی پیشرفت آن گرفته شود. جراحی روی یک نیمه از مغز، نهایتا عملکر نیمه دیگر بدن را تحت تاثیر قرار می دهد.

در افرادی که مبتلا به پارکینسون هستند، از دست دادن سلول های تولید کننده دوپامین منجر به این اتفاق می شود. تحریک عمیق مغزی راهی است برای زنده کردن دوباره این سلول ها. درست همانند ضربان سازهای قلب، این نوع از درمان نیز به الکتریسیته وابسته است.

با قرار دادن یک سری الکترودها و فعال سازی باتری ها، جریان هایی وارد مغز می شود و سلول های از کار افتاده، شانسی دوباره برای ادامه فعالیت خود دارند. همانند عمل جراحی کاهنده ضایعات مغزی، این روش هم اگر در یک سمت مغز انجام شود، اعمال مربوط به نیمه دیگه مغز را بهبود می بخشد.

مضاف بر جراحی و مصرف دارو، بیمارانی که درمان های فیزیکی دریافت می کنند، تعادل بهتری خواهند داشت و بهتر راه می روند. گفتاردرمانی نیز به آن ها کمک می کند تا بهتر صحبت کنند و غذا را ببلعند.

The post appeared first on .

با بیماری پارکینسون بیشتر آشنا شویم