Tagبهترین

اپلیکیشن Email به عنوان یکی از بهترین ابزارهای های مدیریت ایمیل iOS به اندروید آمد

اپلیکیشن Email به عنوان یکی از بهترین ابزارهای های مدیریت ایمیل iOS به اندروید آمد

بدون شک «Email by EasilyDo» یکی از بهترین، سریع ترین و در عین حال ساده ترین اپلکیشن های مدیریت ایمیل در اکوسیستم iOS به شمار می رود. حال توسعه دهنده این اپ مفید را با همان ویژگی ها برای سیستم عامل اندورید هم عرضه نموده است.

گرچه باید پذیرفت که پلتفرم اندروید از لحاظ اپلیکیشن های مختص مدیریت ایمیل در شرایط بسیار بهتری نسبت به رقیب قرار دارد، اما باز هم «Email by EasilyDo» با سرعت کارکرد عالی، امکان انصراف از دریافت پیام های مزاحم با یک تب، مرتب سازی هشمند و قابلیت های متعددی که با کشیدن انگشت روی هر ایمیل در اختیار کاربر خود قرار می دهد، می تواند با بزرگانی چون «Mail app» گوگل رقابت کند.

در حال حاضر حساب های کاربری سرویس دهندگان اصلی همچون گوگل، یاهو، آوت لوک و AOL و همچنین سرویس های پشتیبانی کننده از IMAP در این اپ قابل مدیریت هستند، بنابراین می توانید حساب های ایمیل متعدد خود را در یک اینباکس واحد مدیریت کنید.

Email by EasilyDo
  • Email by EasilyDo
  • قیمت: رایگان
  • سازنده: EasilyDo
  • سیستم عامل: اندروید
  • حجم: 44.5 مگابایت
  • دانلود:

The post appeared first on .

اپلیکیشن Email به عنوان یکی از بهترین ابزارهای های مدیریت ایمیل iOS به اندروید آمد

روزیاتو: از آرنولد تا رونی کلمن؛ نگاهی به بهترین و شگفت انگیز ترین بدنساز های جهان

روزیاتو: از آرنولد تا رونی کلمن؛ نگاهی به بهترین و شگفت انگیز ترین بدنساز های جهان

روزیاتو در یکی از پست های اخیرش به بهترین و شگفت انگیزترین بدن سازان جهان در طول دوره های مختلف پرداخته است و علل به شهرت رسیدن آنها را مورد بررسی قرار داده. اگر شما نیز از علاقه مندان به این ورزش هستید و تمایل دارید در مورد این افراد اطلاعات بیشتری را کسب نمایید، توصیه می کنیم سری به این مطلب خواندنی زده و آن را از نظر بگذرانید.

The post appeared first on .

روزیاتو: از آرنولد تا رونی کلمن؛ نگاهی به بهترین و شگفت انگیز ترین بدنساز های جهان

با «مگ نئو» آشنا شوید؛ بهترین جایگزین برای MagSafe در تمام گجت ها

با «مگ نئو» آشنا شوید؛ بهترین جایگزین برای MagSafe در تمام گجت ها

با معرفی مک بوک پروهای جدید . در اقدامی عجیب از سوی شرکتی که به نوآور بودن معروف است، درگاه مگ سیف به طور کلی از بدنه مک بوک پرو حذف شد و پس از آن بسیاری از شرکت های شخص ثالث به دنبال توسعه جایگزینی برای این تکنولوژی ها بودند.

با این حال، هیچ یک از جایگزین های معرفی شده برای مگ سیف، نمی توانستند آن طور که باید جای خالی این درگاه را روی مک بوک پرو پر کنند. برخی از آن ها محدودیت های در سیستم شارژ دهی داشتند و برخی دیگر قادر به انتقال دیتا نبودند.

با این وجود، شرکت توسعه دهنده تکنولوژی Branch، به تازگی از محصولی در وبسایت Kickstarter پرده برداشته که می تواند جایگزین مناسبی برای مگ سیف باشد. مگ نئو قادر به انجام فعالیت های مختلفی است و می تواند در کنار فرآیند شارژ دهی تا محدوده ۱۰۰ وات، به انتقال دیتا با سرعت ۱۰ گیگابایت بر ثانیه و ویدیوهای 4K بپردازد. همچنین، نئو مگ با تمامی گجت های مجهز به USB-C سازگار و قابل استفاده است.

تنها مشکل مگ نئو، ظاهر نه چندان زیبای آن است که طراحی حجیم آن از جذابیت این محصول کاسته است. با این حال، اگر به ظاهر این محصول توجهی نکنیم، مگ نئو می تواند با ویژگی های خوب خود بهترین جایگزین مگ سیف باشد.

The post appeared first on .

با «مگ نئو» آشنا شوید؛ بهترین جایگزین برای MagSafe در تمام گجت ها

چرا Call of Duty Infinite Warfare جزو بهترین بازی های سال 2016 نیست؟

چرا Call of Duty Infinite Warfare جزو بهترین بازی های سال 2016 نیست؟

تقریبا همه سایت ها و مجلات معتبر حوزه بازی های ویدیویی در سراسر جهان، شروع به انتشار لیست بهترین بازی های سال از نگاه خود کرده اند. این رویه که تقریبا دو-سه هفته پیش با برگزاری مراسم The Game Awards 2016 آغاز شد، حالا روندی جدی تر به خود گرفته و شاهد انتشار موجی از این لیست ها هستیم.

شب گذشته، در دیجیاتو که شامل 30 عنوان برتر امسال از نگاه ما بود. شکی نیست که در این بین عناوین بسیاری جا ماندند و نتوانستیم آن ها را در جایگاه بهترین های سال قرار دهیم.

اما یک عنوان اسمی از آن برده نشد و سرسختانه معتقدیم که نباید هم چنین می شد: Call of Duty Infinite Warfare.

از سال 2009 که اکتیویژن Modern Warfare 2 را عرضه کرد و توانست یکی از مدعیان اصلی کسب جایزه بهترین بازی سال باشد، تاکنون شاهد روندی رو به افول بوده ایم. Call of Duty هر سال ساخته می شود و همزمان با آن، مشکل ریشه عمیق تری پیدا می کند.

اکتیویژن نه می خواهد و نه گویا توان آن را دارد که با اتکا به تیم فعلی بازی سازانش، عنوانی بسازد با استانداردهای روز. 7 سال پیش، وینس زمپلا و جیسون وست موفق شدند با مدرن وارفر 2، فرمول ساخت یک شوتر موفق در نسل هفتم را پیدا کنند و نتیجه کار به شدت هیجان انگیز و دوست داشتنی از آب در آمد.

اما ای کاش روند پیشرفت همینگونه باقی می ماند، ولی Call of Duty در سال 2009 متوقف شد و هیچ پیشرفت چشمگیری تا به امروز نداشته که دلمان به همان خوش باشد. تصور کنید اپل و سامسونگ از 2009 یک محصول تکراری با پیشرفتی بسیار اندک را هر سال به شما بفروشند. حتی اگر آن محصول در سال 2009 اوج نوآوری و نبوغ را هم نشان دهد، با پیاده سازی اندکی پیشرفت، نمی توان همان را در سال 2016 پذیرفت.

Call of Duty که زمانی توان کسب بالاترین میانگین امتیازات هر سال را داشت، حالا به جایی رسیده که باید در محدوده نمره 75 به دنبال آن بگردیم. این یعنی یک عقبگرد اساسی، کم فروشی و سوء استفاده از اعتمادی که سال ها پیش ایجاد شد.

اگر Call of Duty، از ابتدای نام Infinite Warfare حذف می شد و میلیون ها دلار سرمایه برای تبلیغات آن هزینه نمی شد، رسانه ها و مردم قطعا برخورد بسیار متفاوتی با آن داشتند و مطمئنا صفات چندان خوبی برای خطاب کردنش نداشتند.

نه تنها میانگین امتیازات، بلکه حتی فروش Infinite Warfare هم به پایین ترین حد خود از زمان انتشار مدرن وارفر 2 رسیده که این نشانه واضح سقوط مستقیم یک عنوان محبوب است.

از بخت خوش اکتیویژن، Call of Duty به سبب تبلیغات گسترده ای که دارد و محبوبیتی که طی سال ها میان مردم پیدا کرده، هنوز هم فروش خوبی دارد. گرچه در قیاس با سال های گذشته، میزان فروش Infinite Warfare در بدترین حالت خود به سر می برد، اما هنوز هم کال آو دیوتی فروش خوبی دارد.

نه تنها میانگین امتیازات، بلکه حتی فروش Infinite Warfare هم به پایین ترین حد خود از زمان انتشار اولین مدرن وارفر رسیده.

به جای هزینه کردن برای ساخت موتور گرافیکی قدرتمندتر و تحقیق و توسعه روی جوانب مختلف در زمینه طراحی یک بازی استاندارد برای سال 2016، اکتیویژن تصمیم گرفته تا تبلیغات خود را بیشتر و بیشتر کند تا مثل یک طبل توخالی باشد. سر و صدای زیادی می کند، اما از درون تهی است.

حتی اکتیویژن هم می داند Call of Duty های جدیدش بی ارزش هستند که مخاطب را مجبور می کند به خاطر داشتن نسخه ریمستر Modern Warfare، این نسخه جدید را هم بخرند. یک تیر و دو نشان است اما رِندی اکتیویژن به چیزی جز بی اعتماد کردن مخاطب و منفور شدن اش نزد آن ها کمکی نمی کند.

تصور کنید با این سرمایه گذاری هنگفت در زمینه تبلیغات و همچنین اعتبار خوبی که Call of Duty در گذشته با نام خود داشته، فروش این عنوان کم هم باشد.

جاستین بیبر را می شناسید؟ احتمالا منفورترین کاراکتر غیر خیالی دنیای امروز ما باشد. ویدیوی Baby از جاستین بیبر که سال 2010 منتشر شد، رکورد بیشترین Dislike را روی سرویس یوتوب دارد و رتبه دوم به چه کسی اختصاص دارد؟ معلوم است که اکتیویژن و Call of Duty Infinite Warfare.

کمی عمیق تر که نگاه کنیم حتی متوجه می شوید میزان نفرتی که از Infinite Warfare وجود دارد بیشتر از آن چیزی است که فکرش را می کنیم. تریلر این بازی با نرخ لایک/دیسلایک 85.85 درصدی اش، در لیست های دیگر هم خوش می درخشد.

بحث حتی بر سر تقابل Infinite Warfare با تایتانفال 2 و بتلفیلد 1 هم نیست. دو بازی جدید الکترونیک آرتز به قدری عالی و درجه یک ساخته شده اند که حتی خنده دار است بخواهیم Infinite Warfare را در برابر آن ها قرار دهیم. منتها به سبب سوء استفاده ای که اکتیویژن از نام محبوب Call of Duty می کند، باید بپذیریم که Infinite Warfare علی رغم ضعف های غیر قابل چشم پوشی اش، یک Call of Duty است.

تایتانفال 2 و بتلفیلد 1 عملکرد فوق العاده ای داشته اند و در کمتر لیستی می توانید عدم حضور حداقل یکی از آن ها را در 5 عنوان برتر نبینید. 10 تای اول را ببینید و قطعا نام هر دو بازی را خواهید یافت.

مسئله بر سر این نیست که کدام بازی به شما لذت بالایی داده و من و شما طرفدار چه عنوان ریشه داری هستیم. باید قبول کرد و پذیرفت که Call of Duty های جدید به هیچ عنوان نزد رسانه ها و گیمرهای حرفه ای سراسر دنیا پذیرفته شده نیستند چرا که در هیچ مقیاسی نمی توانند برتری خاصی را نمایش دهند.

Infinite Warfare همچنان بر پایه استانداردهایی که جیسون وست و وینس زمپلا 7 سال پیش در Modern Warfare 2 به نمایش گذاشتند ساخته شده، در حالی که دنیای بازی سالانه استانداردهای جدیدی را معرفی می کند. کافی است Battlefield Bad Company را با Call of Duty Modern Warfare 2 مقایسه کنید تا متوجه شوید الکترونیک آرتز، در آن دوران چقدر از رقیب خود عقب افتاده بود.

حالا همین قیاس را میان بتلفیلد 1 و Call of Duty Infinite Warfare کنید تا ببینید که پسرفت اکتیویژن و پیشرفت فوق العاده الکترونیک آرتز تا چه حد به اعتماد رسانه های تخصصی حوزه بازی در سراسر جهان و گیمرهایی که مشتاقانه هر دو عنوان را پیگیری می کنند ضربه زده.

تایتانفال 2 و بتلفیلد 1 عملکرد فوق العاده ای داشته اند و در کمتر لیستی می توانید عدم حضور حداقل یکی از آن ها را در 5 عنوان برتر نبینید.

بسیاری معتقدند که بتلفیلد رقیب کال آو دیوتی نیست. بسیار خب، تایتانفال چطور؟ تایتانفال 2 از نگاه بسیاری، حتی از بتلفیلد 1 هم بهتر ظاهر شده و دقیقا همان چیزی است که Call of Duty باید در طول زمان به آن تبدیل می شد، اما در عوض اکتیویژن تصمیم گرفت هزینه اضافه نکند و همان عنوان قدیمی را که دست بر قضا سازندگان تایتانفال ساخته بودند، 6 سال متوالی با تغییراتی بسیار ناچیز در هسته گیم پلی عرضه کند و از اعتباری که سال ها پیش با تلاش و کوشش به دست آمده بود، سوء استفاده کند.

ریمستر کردن Call of Duty Modern Warfare حرکت پسندیده ای از سوی اکتیویژن بود که البته اجباری کردن خرید Infinite Warfare همراه با آن، تمام ارزش کار را زیر سوال برد. این سیاست مشمئز کننده دو حالت دارد: یا اکتیویژن به فروش Infinite Warfare اعتماد ندارد و می خواهد با چنگ زدن به یک بازی واقعا خوب قدیمی، فروش بازی بی کیفیت جدید خود را تضمین کند، یا اینکه می خواهد صرف نظر از احترام به حق انتخاب مخاطب، میلیون ها مشتاق را مجبور به پرداخت مبلغی بیشتر کند.

در The Game Awards 2016، اوورواچ به عنوان بهترین بازی سال انتخاب شد و تیم تحریریه 9 نفره بخش بازی دیجیاتو نیز با جمع آرا به برتری این عنوان رای داد. سوال پیش می آید که آیا این انتخاب تحت تاثیر The Game Awards انجام شده؟ مسلما خیر، گرچه فاصله میان اوورواچ و آنچارتد 4 بسیار اندک بود اما برای بسیاری از ما، ماه ها پیش «بهترین بازی سال» خود را نشان داده بود و اگر The Game Awards هم جایزه بهترین بازی سال را به اوورواچ نمی داد، تعجب بسیاری از ما برانگیخته می شد.

بسیاری معتقدند که بتلفیلد رقیب کال آو دیوتی نیست. بسیار خب، تایتانفال چطور؟

نه گرافیک فانتزی اهمیت دارد، نه فقدان بخش داستانی و نه هیچ چیز دیگری. متاسفانه یا خوشبختانه معیار برای انتخاب «بهترین»، گرافیک تکنیکی نیست. اگر معیار گرافیک بالا و انیمیشن های واقع گرایانه باشد، راه را اشتباه آمده ایم، اینجا سالن سینما نیست و به تماشای انیمیشن های پیکسار ننشسته ایم. دنیای بازی را انتخاب کرده ایم تا نقش آفرینی در دنیایی خیالی را تجربه کنیم.

دو بازی نام برده تقریبا به فاصله کمی از یکدیگر عرضه شدند چند ماه فرصت داشتیم تا انتخابی سنجیده میان این دو عنوان داشته باشیم. به دلایلی که بیان کردیم، از نگاه تیم تحریریه دیجیاتو، ارزش عنوانی کاملا بدیع از هر لحاظ، بسیار بالا بوده و ضمن تحسین آخرین شاهکار ناتی داگ، اما اوورواچ از نگاه تیم به عنوان بهترین بازی سال انتخاب می شود، تصمیمی که از چند ماه پیش کاملا قطعی به نظر می رسید.

متاسفانه یا خوشبختانه معیار برای انتخاب «بهترین»، گرافیک تکنیکی نیست.

2016 سال شگفت انگیزی بود و عناوین فوق العاده ای به دست ما رسید که محدودیت انتخاب 30 بازی سبب شد تا اسمی از آن ها برده نشود. بازی های مستقلی نظیر Oxenfree یا The Witness و بازی های کلان بودجه نظیر مافیا 3 و Rise of the Tomb Raider (که البته نسخه اکس باکس وان در لیست بهترین بازی های سال 2015 جایگاهی ویژه داشت) از این لیست جا ماندند.

سعی بر این بوده که فارغ از هرگونه طرفداری و حمایت از برند کنسولی خاص، بهترین ها را از نگاه خودمان معرفی کنیم. شکی نیست که بهترین ها کاملا متغیر هستند و با در نظرگیری سلایق مختلف انتخاب می شوند. به همین دلیل است که به هر سایت و مجله ای سر بزنید، لیستی متفاوت می بینید. بنابراین هیچ واقعیت متقنی برای انتخاب وجود ندارد که اگر این طور بود «بهترین بازی سال» از نگاه تمامی رسانه ها نباید به بیش از یک عنوان می رسید.

توصیه می کنیم Overwatch را بیازمایید و از روی تصاویر و ویدیوها نتیجه گیری نکنید. شاید دو-سه ساعت کافی باشد تا اعتیاد به این بازی را حس کنید و متوجه شوید دنیای بازی های ویدیویی تا چه حد فراتر رفته، دنیایی که شاید تا چندی دیگر، اکتیویژن و Call of Duty در آن جایگاه محبوبی نداشته باشند (چه بسا که همین حالا هم ندارند).

اگر معیار گرافیک بالا و انیمیشن های واقع گرایانه باشد، راه را اشتباه آمده ایم، اینجا سالن سینما نیست و به تماشای انیمیشن های پیکسار ننشسته ایم.

بابت بازی کردن هر کدام از این عناوین 60 دلار می پردازیم که به پول رایج ایران تقریبا 240 هزار تومان می شود (بله، دلار 4 هزار تومان شد)! بنابراین نه تنها به عنوان یک مخاطب حرفه ای، بلکه به عنوان یک مشتری ثابت، باید بدانیم که کدام شرکت واقعا برای تصاحب این 60 دلار تلاش کرده و کدام شرکت حقوق مصرف کننده را با تکرار یک فرمول منسوخ و استفاده از یک برند محبوب پایمال کرده.

اکتیویژن سال به سال Call of Duty را به لبه گور نزدیک تر می کند و اگر همین روند ادامه پیدا کند، شکی نیست که تا چند سال دیگر شاهد سقوط این عنوان خواهیم بود. تا زمانی که Call of Duty همان بازی تکراری و دست نخورده قدیمی باشد، این عنوان نزد رسانه ها و گیمرهای حرفه ای هم جایگاهی ندارد و حتی به راحتی می تواند در لیست بدترین ها و ناامیدکننده ترین های سال، جایگاهی امن را تصاحب کند و جسارت جایگزینی اش را با عنوان دیگری را نداشته باشیم.

اگر مثل ما، طرفدار قدیمی این برند محبوب هستید، مطمئنا می دانید که حمایت از حقوق خودتان در اولویت قرار دارد و نه حمایت از سیاست هایی با هدف خالی کردن جیب تان. کیفیت را در برابر مبلغی که می پردازید قرار دهید و ببینید آیا هنوز هم طرفداری از محصولات بی کیفیت اکتیویژن که تحت عنوان Call of Duty عرضه می شوند، منطقی است یا خیر.

The post appeared first on .

چرا Call of Duty Infinite Warfare جزو بهترین بازی های سال 2016 نیست؟

معرفی بازی Valley Parking؛ بهترین شبیه ساز پارکینگ

معرفی بازی Valley Parking؛ بهترین شبیه ساز پارکینگ

گاهی اوقات که دست به انجام بعضی از بازی های اسمارت فون ها می زدیم، از خود می پرسیدیم چرا توسعه دهنده همه چیز را با هم می خواهد؟ آن ها به سادگی می توانستند جای پرداخت به بخش های گوناگون، قسمت هایی را هدف قرار داده و تمام انرژی را روی همان ها بگذارند اما متاسفانه به خاطر تصمیم های اشتباه عنوانی می سازند که معمولا کم به موفقیت می رسد. را ببینید.

تا نام یک عنوان فوتبالی به میان می آید خیلی ها یاد گیم پلی مشابه فیفا می افتند ولی استودیو First Touch با نیم نگاه به پتانسیل های تلفن های هوشمند و رقیب ها، اپلیکیشنی ساخت که با وجود مکانیزم های متفاوتش با استقبال گسترده بازیکن ها رو به رو شد. امروز می خواهیم یکی از همین بازی ها را معرفی نماییم؛ عنوانی مشابه اپلیکیشن معروف را نمی گوییم.

رانندگی ماشین ها فوق العاده نرم بوده و اگر خواستید می توانید این قسمت را شخصی سازی نمایید. جالب اینجاست حرکت دوربین هم داینامیک است و جدا از قابلیت تغییرات دستی برای یک نمای بهتر، بعضی اوقات بسته به موقعیت شما تغییر می کند.

بلکه پیرامون بازی حرف می زنیم که جای استفاده از المان های معمول سبک رانندگی، تنها روی یک بخش دست گذاشته و تجربه ای سرگرم کننده را به بازیکن ها هدیه می دهد. Valley Parking همان گونه از اسمش پیداست شبیه ساز پارک ماشین ها است؛ اتوموبیل را حرکت داده و مراقب باشید تا به اجسام برخورد نکنید. مطمئنا اولین المانی که با تجربه ساخته استودیو Waldschrat به آن پی خواهید برد، گرافیک بسیار خوب بازی است.

از وسواس روی طراحی ماشین ها و آبجکت ها بگیرید تا تکسچرهای با کیفیت محیط همگی موجب شده اند بازی از دیدگاه بخش دیداری چشم های مخاطبین را نوازش دهد. متاسفانه بزگترین نقطه ضعف Valley Parking هم همین قسمت است. منطقه های موجود چندان زیاد نبوده و امیدواریم استودیو سازنده با اضافه سازی نقشه های بیشتر به جذابیت عنوانش بیفزاید.

شاید هنگام رانندگی موسیقی نشنوید اما به خاطر صداگذاری خوب ماشین ها شاهد پوشش این ضعف هستیم. فقط همانند منطقه ها، استودیو سازنده باید به فکر اتوموبیل های بیشتری هم باشد.

از گرافیک که بگذریم به گیم پلی می رسیم. وقتی نام «شبیه سازی» به میان می آید، معمولا ذهن خیلی ها سمت مکانیزم های دنیای واقعی و چالش های گوناگون حرکت ماشین ها می رود. Valley Parking هم از این قاعده مستثنی نیست و برای کنترل اتوموبیل ها باید بیشترین دقت ممکن را داشته باشید. جدا از این که به خاطر ماموریت های گسترده هر ثانیه با یک سختی متفاوت رو به رو خواهید شد.

گفتیم گستردگی، این نکته را اضافه نماییم که گاهی اوقات به خیابان هم رفته و آنجا به رانندگی می پردازید. Valley Parking نتیجه یک تصمیم درست است؛ همیشه نیازی نیست تا توسعه دهنده به المان های اضافی فکر کند. چون آن ها می توانند با پرداخت به هسته اصلی گیم پلی هم تجربه ای سرگرم کننده به ارمغان بیاورند. کاری که Waldschrat انجام داد. اگر خواهان انجام بهترین بازی شبیه ساز پارکینگ هستید، Valley Parking را از دست ندهید.

Valley Parking 3D
  • Valley Parking 3D
  • قیمت: رایگان
  • سازنده: Waldschrat Studios
  • سیستم عامل: اندروید
  • حجم: 67 مگابایت
  • دانلود:

The post appeared first on .

معرفی بازی Valley Parking؛ بهترین شبیه ساز پارکینگ