Tagبعدی

شغل بعدی ماریسا میر چیست؟

شغل بعدی ماریسا میر چیست؟

هیچکس نمی داند که پس از نهایی شدن قرارداد 4.8 میلیارد دلاری ورایزن، مدیرعامل پر آوازه شرکت یاهو به چه فعالیت جدیدی مشغول خواهد شد.

با در نظر گیری تجربیات وی، ماریسا میر شاید سمت مدیرعاملی شرکتی دیگر را بپذیرد، یا شاید سِمَت اجرایی در یکی از کمپانی های بزرگ و شناخته شده سیلیکون ولی را به عهده بگیرد. او حتی ممکن است استارتاپ خودش را راه اندازی کند.

آنچه که ما تاکنون می دانیم این است که میر می خواهد در یاهوی متعلق به ورایزن بماند و از هیئت مدیره بخش فروخته نشده یاهو هم کنار بکشد. اما احتمالا بزرگ ترین چالشی که میر می تواند با آن خودش را سرگرم کند شاخه ای دیگر باشد: سرمایه گذاری.

براساس داده های Pitchbook، میر از سال 2009 به یک سرمایه گذار نیرومند بدل گشته و تقریبا روی 20 استارتاپی که اغلب موفق به کسب جایگاهی در بازار شده اند سرمایه گذاری کرده است.

استارتاپ هایی نظیر اسکوئر، بریت مدیا، گِت اِراند و اسنپ چَت. البته، سرمایه گذاری روی اسنپ چت با سرمایه شخصی میر صورت نپذیرفت و ثروت یاهو بود که در اختیار اسنپ چت قرار گرفت.

البته فراموش هم نمی کنیم استارتاپ 900 میلیون دلاری وان کینگز لین، یکی دیگر از شرکت های مورد توجه میر، چندی پیش با قیمت 12 میلیون دلار فروخته شد تا کارنامه میر خالی از اشتباه هم نباشد.

اولین سرمایه گذاری شخصی میر به سال 2009 و دوره اول جذب سرمایه شرکت اسکور باز می گردد. در همان دوره اول، اسکوئر موفق شد 45 میلیون دلار ارزش جذب کند و حالا این کمپانی با 5 میلیارد دلار ارزش سهام، یک موفقیت عظیم به حساب می آید.

به بیان Pitchbook، دیگر سرمایه گذاری های میر به شرح زیر هستند:

  • Minted: سرمایه گذاری در سری B با ارزش گذاری 47 میلیون دلار – ارزش فعلی: 422 میلیون دلار
  • GetAround: سرمایه گذاری در سری A با ارزش گذاری 44 میلیون دلار – ارزش فعلی: 144 میلیون دلار
  • Wealthfront: سرمایه گذاری در سری E با ارزش گذاری 287 میلیون دلار – ارزش فعلی: 700 میلیون دلار
  • Lever: سرمایه گذاری در سری A با ارزش گذاری 48 میلیون دلار – ارزش فعلی: 97 میلیون دلار
  • Periscope: سرمایه مرحله کشت ایده در سال 2012 – ارزش فعلی: 100 میلیون دلار
  • Kamcord: سرمایه مرحله کشت ایده در سال 2012 – ارزش فعلی: 115 میلیون دلار
  • Brit Media: سرمایه مرحله کشت ایده در سال 2012 – ارزش فعلی: 70 میلیون دلار
  • uBeam: سرمایه گذاری در سری A با ارزش گذاری 57 میلیون دلار – ارزش فعلی: در حال تلاش برای رسیدن به 500 میلیون دلار که البته با مشکلاتی همراه بوده است.

گرچه خریدهای یاهو در زمان مدیریت ماریسا میر واقعا ناشایسته بودند و شاید همین خریدها یکی از دلایل شکست کمپانی باشد، اما گویا میر راه سرمایه گذاری روی استارتاپ های درست را می داند.

او شاید دردسرهای زیادی برای یاهو تراشیده باشد اما از طرفی، بهترین سرمایه گذاری اش را هم با پول یاهو انجام داده. هیچگاه مشخص نشد که مبلغ سرمایه گذاری شده در یاهو چه میزان بوده، برخی می گویند 20 میلیون دلار اما حالا این شرکت 5 میلیارد دلار ارزش دارد.

The post appeared first on .

شغل بعدی ماریسا میر چیست؟

انتشار تصویری از نسل بعدی اکسپریا XA سونی

انتشار تصویری از نسل بعدی اکسپریا XA سونی

مدت زیادی از معرفی پرچمداران شرکت سونی نمی گذرد، اما انتشار رندری از موبایل اکسپریا XA نشان می دهد که ژاپنی ها در حال آماده شدن برای معرفی نسلی تازه از موبایل های میان رده و اقتصادی هستند.

ظاهر اکسپریا XA را می بایست در راستای سبک جدید طراحی موبایل های هوشمند سونی در نظر گرفت. نمایی ساده و یکدست که برخی چندان از آن راضی نیستند، اما در عوض با بازخورد مثبت بیشتر کاربران مواجه گشته است.

نسل تازه XA نسبت به قبل ظاهری مدرن تر به خود گرفته و لبه های آن از انحنای بیشتری برخوردار است. البته این انحناها بیشتر از همه در کناره های نمایشگر خودنمایی می کنند، سبکی که این روزها در بسیاری از موبایل ها جدید به چشم می خورد. طراحی دکمه های فیزیکی اکسپریا XA در دو طرف بدنه نیز یادآور دیگر موبایل های سونی در چند سال اخیر است.

در این میان خبر خوش دیگر آن است که بدانیم سونی قصد تقلید از اپل برای حذف درگاه هدفون ۳.۵ میلی متری را ندارد.

هنوز اطلاعات دیگری در خصوص مشخصات سخت افزاری اکسپریا XA جدید در دست نیست. در حال حاضر تنها می توان به نمایشگر ۵ اینچی و همچنین درگاه USB-C اشاره کرد.

The post appeared first on .

انتشار تصویری از نسل بعدی اکسپریا XA سونی

احتمال استفاده از نسل بعدی پردازشگرهای گرافیکی PowerVR در آیفون 8

احتمال استفاده از نسل بعدی پردازشگرهای گرافیکی PowerVR در آیفون 8

کمپانی «Imagination Technologies» که توسعه پردازشگرهای گرافیکی سری «PowerVR» را برعهده دارد، احتمالاً مشغول توسعه چیپ های گرافیکی جدیدی است که در آیفون بعدی اپل مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

موسسه Linley Group مدتی قبل در گزارشی اذعان کرده بود که ابتدا از پردازشگر گرافیکی PowerVR GT7600 در طراحی چیپست A10 Fusion آیفون 7 استفاده شده بود؛ ضمن اینکه پیش تر، پردازنده Series7XT هم در چیپست A9 اپل به چشم خورد.

نتایج بنچمارک ها نشان داد که تعداد پیکسل ها، به مراتب از هرآنچه سایر رقبا به آن دست یافتند، بیشتر بود؛ اما GT6700 با مشکل داغی بیش از حد در آیفون مواجه می شد و امکان داشت به باتری دستگاه صدمه بزند.

اما حالا گویا Series8XT وارد صحنه شده تا یکبار دیگر در آیفون 8 مورد استفاده قرار گیرد. تحلیلگران می گویند که این پردازشگر گرافیکی، نه تنها قدرت بیشتری نسبت به سابق دارد، بلکه مصرف انرژی را تا حد چشمگیری کاهش می دهد. علاوه بر این، Imagination هم مدعی شده که 8XT قابلیت های به مراتب بیشتری از مدل های قبلی دارد. انتظار می رود که این چیپ برای نخستین بار در «کنفرانس بازی سازان» ما فوریه آتی رونمایی شود.

تا به امروز شایعات زیادی درباره همکاری Imagination Technologies با اپل به گوش رسیده و گفته می شود «Infinite Loop» قصد دارد آن را خریداری کند. گفتنی است که طراحی های PoweVR در تمام موبایل های آیفون بوده اند و چیپ های Series7XT را نیز می توان در پردازنده های پرچمدار Helio مدیاتک یافت که رقیبی قدر برای پرداشگرهای آدرنو کوالکام و ARM به شمار می رود.

The post appeared first on .

احتمال استفاده از نسل بعدی پردازشگرهای گرافیکی PowerVR در آیفون 8

چرا نسخه بعدی بازی Half-Life ساخته نمی شود؟

چرا نسخه بعدی بازی Half-Life ساخته نمی شود؟

اگر در دسته گیمرهای جوان تر قرار دارید و یا همواره نگاه به بازی های قدیمی میاندازید، قطعاً یکی از سوالاتی که گهگداری از ذهنتان عبور می کند این است که چرا نسخه بعدی بازی Half-Life ساخته نمی شود؟ در این مقاله که شامل اسپویل بخش های زیادی از داستان دو نسخه هاف لایف است، به این پرسش پاسخ می دهیم.

بدون شک شرکت باتجربه و بزرگی مثل Valve (والو) منابع لازم جهت توسعه هاف لایف 2: اپیزود سوم و یا حتی به طور کلی هاف لایف 3 را به سادگی در اختیار دارد، اما حقیقت تلخی که مبرهن به نظر می رسد این است که مهم ترین کاراکتر این بازی مرده و در نتیجه هرگز شاهد ساخت دنباله آن نخواهیم بود.

حتماً الان می پرسید «چه می گویی؟ گوردون فریمن زنده و سلامت است»؛ ولی مسئله اینجاست که باید تذکر دهیم مهم ترین کاراکتر بازی هاف لایف، گوردون فریمن نیست.

پس بگذارید کمی در مورد این مسئله صحبت کنیم؛ عنوان هاف لایف در دیدگاه اغلب کارشناسان، بعد از Halo Combat Evolved و Quake سومین بازی برتر تاریخ سبک شوتر است. بزرگی و شکوه هاف لایف در دو فاکتور مهم خلاصه می شود:

یکی اینکه از این بازی بعد از گذشت 18 سال هنوز به نیکی یاد می شود و با وجود پیشرفت های گرافیکی شگفت انگیزی که در سال های اخیر شاهد بوده ایم، اگر مجدداً هاف لایف را تجربه کنید حس تازگی و طراوت همان روزهای ابتداییش را لمس خواهید کرد و مزه دوست داشتنی آن تا مدت ها زیر زبانتان باقی خواهد ماند.

از طرف دیگر المان مهم تر این است که هاف لایف به مخاطب انگیزه می بخشد؛ حس زنده بودن و پویایی جاری در بطن این بازی در تک تک کاراکترها لمس می شود و با وجود اینکه گیمر آنها را تنها در شمایلی دو بعدی می بیند، به سرعت با آنها ارتباط برقرار می کند.

وقتی بازی شروع می شود، سایرین با شما رفتاری ناخوشایند دارند و به راحتی احساس می کنید که مردم از حضور گوردون آزرده خاطر هستند. این نحوه ی شروع داستان در واقع کاراکتر گوردون را نیز به گیمر معرفی می کند.

او شخصیتی وقت نشناس است که معمولاً دیر وقت سر وعده هایش حاضر می شود، هیچ کس ارزش توانایی ها و مهارت هایش را نداشته و تنها کاری که انجام می دهد وارد ساخت کارت هایی به مجموعه ای از بخار انرژی خطرناک است. گویی دیگران به هیچ وجه تمایلی برای پذیرفتن ریسک انجام این کار ندارند و همیشه تا سر رسیدن گوردون منتظر می مانند.

با پیشروی داستان هاف لایف، مردم به مرور زمان گوردون را می بخشند و به مسئولیت پذیری و توانایی هایش ایمان می آوردند؛ طوری که با انجام فرمان هایی مانند «برو کمک بیاور»، «آن غول بی شاخ و دم را بکش» و «برو و با دانشمندان فلان جا مذاکره کن» به محبوب دل ها تبدیل می شوید.

جایی از روایت هاف لایف به مرحله ای می رسیم که باور اطرافیان از حالت «ای بابا باز هم گوردون» به «گوردون ما در حال نظارت اعمالت بودیم و به تو باور داریم» تبدیل می شود.

مسئله ای پیش روی اینگونه ی داستان را برای مخاطب لذت بخش می کند، احساسی است که واقعی بودن آن را القا می نماید؛ به نحوی که بازیکن متوجه می شود که خودش این اعتبار و باور را به دست آورده است.

گوردون با گذشت زمان از شخصیتی منفور به کاراکتری با تجربه و قهرمان گونه تبدیل می شود که برای زنده ماندن تلاش تحسین برانگیزی از خود نشان می دهد.

تکامل شخصیت بی زبان گوردون فریمن، یکی از اصلی ترین جنبه های دل نشینی بازی هاف لایف است. ماجراجویی های گوردون فقط در بطن جغرافیایی و تیراندازی بازی جریان ندارد، بلکه احساسات مخاطب را درگیر می کند.

هاف لایف 2 با وضعیت وحشتناکی آغاز می شود. در طی چند دقیقه ابتدایی سایر کاراکتر های به گونه ای رفتار می کنند که انگار گوردون را می شناسند. چرا؟ چون درست قبل از انفجار هسته ای پایان قسمت قبلی، راز بزرگی سر به مهر مانده است.

در واقع هیچ کس شاهد مبارزه و شکست دادن نیهیلانت توسط گوردون در پایان بازی نبوده، از طرفی نیهیلانت در قیاس با یاغیان Combine در قسمت دوم که آدم بدهای بازی محسوب می شوند، عملاً شخصیت بدی هم به نظر نمی رسد.

برای اثبات اینکه آغاز هاف لایف 2 مشکلات فراوانی به همراه داشته و از طراحی بازی گرفته تا دیدگاه کلی به ماجرا می توانست خیلی بهتر از این حرف ها باشد، می توان به اندازه یک رمان طویل بحث کرد و البته هیچ کس حوصله اش را ندارد.

به جای اینکار بیایید در مورد دکتر «الی ونس» صحبت کنیم. اولین هدف واقعی که در هاف لایف 2 در مقابل گوردون فریمن قرار می گیرد، ملاقات با پدر آلیکس است. چرا؟ چون الی رهبر قیام مقاومت است و برای گوردون تعریف خواهد کرد که چرا اینجا است. پس در نتیجه الی شخصیت بزرگی در بازی هاف لایف است و آیا می توان او را به عنوان مهم ترین کاراکتر در نظر گرفت؟ بله.

همانطور که متوجه هستید، هاف لایف از الی به عنوان وسیله ای برای تشریح معنای داستان استفاده می کند. در ابتدا باید برای ملاقات با دکتر به ناحیه شرقی بلک مسا رجوع کنید و بعد از رخدادهای عجیب و ناگهانی منطقه، می بایست نیروهای مقاومت را پیدا کرده و این بار الی را از زندانی که گرفتارش شده نجات دهید.

وقتی گوردون به نووا پراسپکت برای یافتن الی سفر می نماید، با «جودیث ماسمن» ملاقات می کنید که با خیانت به مقاومت، الی را می رباید و پا به فرار می گذارد.

این سومین باری است که فریمن می بایست به دنبال الی بیافتد، منتها این بار دستگاه تله پورت دچار اختلال شده و به جای طی عرض، در زمان سفر می کند. وقتی نقل زمان انجام می شود، وقایع به دو هفته ی آینده رفته و در این بین شورشی صورت گرفته است.

دلیل رخ دادن این شورش چیست؟ این است که گوردون فریمن به همراه آلیکس و الی ونس و همینطور جودیث ماسمن ناپدید شده اند.

اگر بخواهیم دقیق تر تشریح کنیم، گوردون فریمن بعد از ماجراهای نهایی قسمت نخست در سن 27 سالگی ناپدید می شود و در قسمت دوم بعد از 20 سال، بدون اینکه ذره ای از عمرش سپری شده باشد باز می گردد.

این بازگشت غافل گیرانه حملاتی به گروه مقاومت را موجب می شود و بعد از مدت کوتاهی مهم ترین عضو نهاد، دخترش و دستیار رئیس ناپدید می گردند. در واقع هیچ کس نمی داند جودیث خیانت کرده و تنها افرادی هم که از ماجرا با خبر هستند به همراه او غیبشان زده است.

در نتیجه اغلب مردم به شورشیان شکاک و پارانوئیدی تبدیل می شوند که تمام مدارک و شواهد لازم برای نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت گوردون فریمن را در اختیار دارند و او را فریبکاری می دانند که قصد داشته رهبریت مقاومت را از بین ببرد.

کاراکترهای حاضر در هاف لایف 2 تصور می کنند ناپدید شدن این افراد نشانه ای از حملات مجدد به مقاومت است، در نتیجه پیش دستی کرده و شورشی بر پا می کنند.

مردم بدون کمک گوردون (و شاید بدون نیاز به هیچ کدام از رهبران) برای مدت زیادی با کمباین درگیر هستند و به نظر می رسد به خوبی می توانند از پس کارهای خودشان بر بیایند. در نتیجه دیگر چه نیازی به رهبریت است و مردم آگاه هستند که به خوبی توانایی مدیریت اوضاع را دارند.

در این بین وظیفه گوردون پیدا کردن و نجات دادن الی است؛ پس فریمن با سرعت به بالای برج رفته، شخصیت منفی را شکست داده، الی را ملاقات کرده و بازی به اتمام می رسد.

همانطور که می دانید دو اپیزود مجزا برای هاف لایف 2 منتشر شده که هر کدام نیز بخش های مختلفی دارد.

هاف لایف 2: اپیزود اول دارای دو بخش است؛ یکی مجموعه ای از معماهای کسل کننده که صرفاً جهت به تعویق انداختن سیستم تخریب خودکار سیتادل انجام می شود و فرصت کافی برای فرار را در اختیار الی و سایر دوستان قرار می دهد.

دومی در یافتن قطاری برای دور شدن از شهر به خاطر انفجار و نابودی سیتادل، ضمن کشتن جمعیت زیادی از دشمنان خلاصه می شود.

هاف لایف 2: اپیزود دوم نیز به سه بخش مختلف تقسیم می گردد؛ در ابتدا گوردون می بایست دختر الی را نجات دهد، سپس آلیکس را تا نزد پدرش اسکورت نماید و در نهایت از الی که قصد دارد حقیقت ماجرا را برای فریمن تعریف کند، محافظت نماید؛ ولی در پایان او می میرد!

در مجموع می توان گفت روایت هالف لایف در اثبات گوردون فریمن به مردم، ماجراجویی های چالش برانگیز برای فرار از فاجعه های علمی و پوشش دولتی خلاصه می شود. و قسمت دوم تماماً به یافتن الی ونس و اطلاع یافتن از چرایی زندگی و حضور گوردون در دنیا اختصاص دارد، ولی نهایتاً همه ی تلاش هایش نقش بر آب شده و او کشته می شود.

حال به مرحله لازم برای پاسخ دادن به پرسش اصلی این مطلب می رسیم؛ به نظر می رسد والو هرگز نمی دانسته چرا گوردون فریمن در این دنیا خلق شده و وجود داشته!

گویی که تصور می شود سازندگان هرگز دیدگاهی فراتر از مبارزه با کمباین و سایر ماجراهای مرتبط با المان های یک بازی شوتر نداشته اند.

معمولاً روایات داستانی بازی ها یا فیلم های سینمایی بعد از گذشت زمان کوتاهی، تضادهای خود را عیان می کنند؛ هاف لایف تنها مجموعه ای داستان های کوچک کنار هم قرار گرفته است که مدام به گوردون تاکید می کند که چه کاراکتر دوست داشتنی و قابل اتکایی است.

هاف لایف 1 یکی از بزرگترین بازی هایی است که تاکنون ساخته شده، چرا که به شما فرصت می دهد اعتباری برای خود کسب کرده و پیشرفت کنید، اما هاف لایف 2 از این کار عاجز است و حتی مشابه چنین مسئله ای را ارائه نمی کند.

یقیناً دلایل متعدد دیگری برای این منظور وجود دارد؛ کارمندان سابق والو معتقدند برخی از ساختارهای بنیادین این استودیو اشتباه است.

«ویکتور آنتونوف» طراح ارشد هاف لایف 2 که در ساخت بازی دیس آنرد نیز مشارکت داشته می گوید وابو ساخت بازی های AAA )تراز اول و پرهزینه) را متوقف کرده است. چنین اظهاراتی تاکنون بارها در سال های گذشته شنیده شده است که کاملاً محتوایی مشابه داشته اند.

هاف لایف 3 یا اپیزود سوم هاف لایف 2 هرگز ساخته نخواهد شد، چراکه الی ونس همان شاهزاده هلوی نینتندو است و حالا این شاهزاده مرده؛ پس هیچ کسی برای ماریو باقی نمانده تا نجاتش دهد.

The post appeared first on .

چرا نسخه بعدی بازی Half-Life ساخته نمی شود؟

احداث بخش اختصاصی پرینت سه بعدی بافت زنده در بیمارستانی واقع در استرالیا

احداث بخش اختصاصی پرینت سه بعدی بافت زنده در بیمارستانی واقع در استرالیا

تکنولوژی پرینت سه بعدی به پیشرفت های خوبی در سال های اخیر دست یافته، با این همه، هنوز هم پیوند اعضای پرینت شده با استفاده از سلول های بدن بیماران به یک رویا شبیه است تا واقعیت.

حال بیمارستانی در استرالیا اعلام نموده که می خواهد این امر را به واقعیت بدل نماید. دانشگاه تکنولوژی کوئینزلند در Brisbane احداث فضایی با عنوان «biofabrication» یا «تولید زیستی» را در ساختمان اصلی این بیمارستان آغاز نموده که پزشکان و محققان قادر خواهند بود تکنولوژی های لازم برای الگوسازی و پرینت غضروف، استخوان و دیگر بافت های بدن انسان را در آن انجام دهند.

به گفته کامرون دیک، وزیر بهداشت استرالیا: این نخستین باری است که موسسه ای در زمینه تولید محصولات زیستی در یک بیمارستان پیشرفته احداث می گردد.

این ساختمان قرار است دو طبقه از بیمارستان را به خود اختصاص دهد و از پیشرفته ترین تکنولوژی های تولید بافت در اعمال جراحی بهره بگیرد. دیک در این باره گفت: چشم انداز ما در زمینه سلامت این است که موسسه یاد شده مسیر را برای فراگیر شدن پرینترهای سه بعدی هموار خواهد کرد و دور نیست روزی که در آن محققان در سالن های بزرگ بیمارستانی بنشینند و اقدام به پرینت بافت های زنده نمایند.

البته همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره کردیم هنوز تا فراگیر شدن تکنولوژی تولید بافت های سه بعدی و پیوند اعضای تهیه شده با این روش زمان زیادی باقیست اما دانشگاه فناوری کوئینزلند در کنار موسساتی چون هاروارد و Wake Forest نخستین گام ها را برای این منظور برداشته اند.

ناگفته نماند که تا به اینجا دانشمندان با استفاده از سلول های خود بیماران مثانه مورد نیازشان را در محیط آزمایشگاه کشت داده (پرینت نکرده اند) و عمل پیوند را رویشان انجام داده اند یا حتی اقدام به تولید گوش مصنوعی (که تا حدودی نیز از بافت های زنده تشکیل شده) نمودند و آن را به سر بیماران پیوند زده اند.

با این همه تولید اندام های پیچیده تری نظیر کلیه چالش بسیار بزرگی را پیش روی محققان قرار داده زیرا تامین خون مورد نیاز آن و زنده نگه داشتن کلیه برای مدتی بیشتر از چندماه بسیار دشوار است.

The post appeared first on .

احداث بخش اختصاصی پرینت سه بعدی بافت زنده در بیمارستانی واقع در استرالیا