Tagبررسی مدیریت

بررسی سرویس مینیت؛ راهکاری برای مدیریت بهتر زمان در پروژه های تیمی

بررسی سرویس مینیت؛ راهکاری برای مدیریت بهتر زمان در پروژه های تیمی

اگر تا حالا یک پروژه تیمی را رهبری کرده باشید، هر چند کوچک و در حد یک تحقیق دانشجویی، خوب می دانید که مدیریت زمان و نیروهای انسانی در آن چقدر اهمیت دارد. فرقی نمی کند که پروژه را حضوری پیش می برید یا به صورت دورکاری، مهم این است که اعضا وظایف شان را به درستی انجام بدهند و شما به عنوان رهبر پروژه بتوانید تا تکمیل کار بر همه چیز مسلط باشید.

برای رسیدن به این مدیریت درست تردیدی نیست که به ابزار و وسایل احتیاج دارید؛ چیزی که بتوانید به کمکش عملکرد نیروی انسانی تان را بسنجید، به نقص ها پی ببرید و در زمان معین شده کار را به اتمام برسانید. جمعی از بچه های فارغ التحصیل دانشگاه شریف با راه اندازی سرویس «» تلاش کرده اند تا چنین ابزاری را در اختیار کاربران ایرانی قرار بدهند.

مینیت ابزار کمک دست مدیران پروژه هاست تا بتوانند وظایف را میان اعضا پخش کنند و روند اجرای کار را به طور لحظه ای در آن ببینند. برای آنکه معرفی بهتری از سرویس داشته باشیم، بگذارید کار را با یک مثال شروع کنیم.

داشبورد مینیت که محل تعریف پروژه ها و گرفتن گزارش هاست.

یک تحقیق گروهی دانشگاهی را در نظر بگیرید که چندین نفر در انجام آن نقش دارند؛ یکی باید کارهای تایپ را انجام بدهد، دیگری ویرایش کند و یک گروه وظیفه چاپ و انتشار آن را به عهده بگیرند.

حالا فرض کنید که تمامی این کارها باید طی یک هفته انجام شوند، و مسئولیت تمام این امور هم بر دوش شماست. اینجا دو مسئله «مدیریت زمان» و «مدیریت عملکرد نیروی انسانی» مطرح می شود که اگر بر آن ها مسلط باشید بدون هیچ مشکلی کار را در زمان مشخص به اتمام خواهید رساند.

مینیت ابزار و وسایل رسیدن به این هدف را در اختیارتان قرار می دهد. اولین کاری که در آن انجام می دهید، ساخت یک فضای کاریست تا بتوانید اعضای پروژه را با ایمیل به آن دعوت کنید. بعد از آن نوبت به تعریف پروژه و تقسیم وظایف میان اعضا می رسد.

مثلا اگر پروژه تان یک تحقیق دانشجویی است، می توانید سه تیم برای «تایپ»، «ویرایش» و «چاپ» بسازید و برای هر کدام ساعت کاری مشخصی در نظر بگیرید. واحد این ساعت کاری در مینیت «نفر-ساعت» است، واحد خوبی که می تواند امکان مقایسه را میان تیم ها به وجود بیاورد تا اعضای وظیفه شناس و اعضای کم کار از همدیگر تفکیک بشوند.

از سوی دیگر زمان هم به اندازه مدیریت نیروی انسانی حائز اهمیت است. به همین خاطر مینیت یک «زمان شمار» هم در اختیار شما و دیگر اعضا قرار داده تا روند انجام کارشان را همراه با تاریخ و ساعت در سیستم ثبت کنند. به لطف این قابلیت می توانید بفهمید که مثلا تیم «تایپ» امروز چند ساعت کار کرده، و آیا مطابق برنامه ریزی پیش می رود یا خیر؟

نمایش اطلاعات آماری روی نمودار از خصوصیات خوب مینیت به شمار می روند.

تمامی این اطلاعات در سیستم ثبت می شوند، و می توانید خروجی شان را به شکل نمودار و فایل اکسل از مینیت تحویل بگیرید؛ راهکاری که در آن واحد مدیریت زمان و مدیریت نیروی انسانی را برایتان ممکن می کند.

مینیت سرویسی مبتنی بر فضای ابریست و یک اپلیکیشن موبایل اندرویدی هم دارد، بنابراین برای پیگیری کارها لازم نیست که همیشه پشت لپ تاپ نشسته باشید. چرا که تمامی اطلاعات به سرعت میان پنل تحت وب و اپلیکیشن همگام سازی می شوند تا همیشه رشته امور را به دست داشته باشید.

احتمالا با خواندن این توضیحات مینیت را سرویس ساده ای برای کار تصور کرده اید. اما باید بگوییم که حقیقت چیز دیگری است. مینیت در ارائه توضیحات برای نحوه کار با پنل کاربری به شدت ضعیف و سطحی عمل کرده، طوری که اگر بدون پیش زمینه (و خواندن این مقاله) در وبسایت آن ثبت نام کنید احتمالا نیم ساعت طول بکشد تا بفهمید که اصلا استفاده از این سرویس چه فایده ای می تواند برایتان داشته باشد؟

در کل اکوسیستم مینیت فقط دو ویدیو با سطح کیفی نه چندان مطلوب گنجانده شده که کار با پنل سرویس را به شما توضیح می دهند. البته از آنجا که در مورد یک استارتاپ دانشجویی صحبت می کنیم خیلی انتظارمان از آن بالا نیست. اما نمی توانیم کم کاری مینیت در ارائه یک راهنمای درست و حسابی برای استفاده از سرویس را نادیده بگیریم.

بعضی کارها را از طریق اپلیکیشن موبایل مینیت هم می توانید پیش ببرید.

مینیت چه در پنل تحت وب، و چه در اپلیکیشن موبایل در بهترین حالت یک محصول نیمه کاره است که تا رسیدن به تکامل راه بسیار درازی در پیش دارد. این ناپختگی در اپلیکیشن موبایل بیشتر نمایان می شود، محصولی که ظاهرا فقط برای چک کردن فعالیت ها ساخته شده و هنوز امکان تعریف و ویرایش پروژه ها و گرفتن خروجی از آن وجود ندارد.

حالا با وجود همه این مشکلات، تصور کنید که برای دسترسی به بعضی قابلیت ها باید حق اشتراک هم بپردازید. نمی گوییم که با درآمدزایی سرویس مخالفیم، اما شاید بهتر بود که تیم مینیت بعد از رفع مشکلات و تکمیل امکانات به فکر کسب درآمد از سرویس خود می افتاد.

مینیت در شرایط فعلی امکانات پر و پیمانی در اختیار ندارد، که شاید نبود امکان چت گروهی و تبادل فایل میان اعضا (مثل سرویس Trello) مهم ترین آن ها باشد. با این حال باید توجه داشت که مینیت تازه اول راه است، و در صورت پرداخت بهتر به سرویس و استفاده از انتقادات و پیشنهادات کاربران مطمئنا آینده روشنی را پیش رو خواهد داشت، و می تواند برای مدیریت پروژه های تیمی بسیار مفید و کاربردی ظاهر شود.

در مجموع امیدواریم که تیم مینیت با رفع نقایص فعلی و ارائه خدماتی بهتر بتواند در آینده برای جلب حمایت کاربر ایرانی موفق تر باشد. برای استفاده از می توانید به وبسایت این سرویس مراجعه کنید.

مینیت
  • مینیت
  • قیمت: رایگان
  • سازنده: مینیت
  • سیستم عامل: اندروید
  • حجم: 2.4 مگابایت
  • دانلود:
در دیجیاتو بخوانید:

The post appeared first on .

بررسی سرویس مینیت؛ راهکاری برای مدیریت بهتر زمان در پروژه های تیمی

بررسی بازی ایرانی جیرینگ لند؛ لذت کوتاه مدیریت

بررسی بازی ایرانی جیرینگ لند؛ لذت کوتاه مدیریت

اگر سبک استراتژیک را یک تابع در نظر گرفته و خروجی آن را با پاداش های گوناگون مشخص کنیم، بدون شک مهارت مهمترین نقش را در ورودیش ایفا خواهد کرد. به بیان ساده تر در آثار استراتژیک حتی اگر نیرو و ساختمان هایتان به اندازه حریف قدرتمند نباشد باز هم شانس بردن یا حتی شکست از رقبای ضعیف تر را خواهید داشت. بنابراین به واسطه این احساس رقابت قوی، همیشه دوست دارید تا با بهانه های گوناگون سری به این عناوین زده و خود را سرگرم نمایید.

تمام این حرف ها را زدیم تا با نتیجه گیری آخر یکی دیگر از دلایل اعتیاد آور بودن سبک استراتژیک را بیان کنیم؛ دلیلی که برای اثبات آن خیلی دوست داشتیم از عنوان آنلاین و جدید جیرینگ لند استفاده کنیم، اما متاسفانه به دلیل ایده های جذاب تو خالی، بازی پس از مدتی ریتم اعتیاد آوری خود را از دست می دهد. اگر دوست دارید بدانید که چرا چنین اتفاقی افتاده پس تا پایان با بررسی جیرینگ لند همراه ما باشید.

همه چیز با یک افسانه شروع شد؛ افسانه ای که میان نسل ها دست به دست گذشته و نشان می دهد در تاریخی معلوم فردی خواهد آمد که با هدایت جیرینگ الممالک احتشامی سرزمین جیرینگ لند را ساخته و با آباد نمودن آن، مهاجران را می پذیرد. همان طور که حدس می زنید، اکنون وظیفه دارید تا با انجام بازی سرانجام به این افسانه رنگ و بویی حقیقی ببخشید.

اما قبل از پرداختن به نکات مثبت و منفی بیایید ابتدا نگاهی به مکانیک های بخش گیم پلی بیندازیم. پس از ورود و دریافت راهنمایی های لازم از سوی مشاور، با یک مغازه لبو فروشی مواجه خواهید شد. سپس هر دفعه باید روی مغازه کلیک کرده و با گذشت زمان مورد نیاز، پولی را دریافت نمایید. اما با این پول های جمع شده چه کنیم؟ به صورت کلی چهار کار می توان با آنان انجام داد که اولینش ساخت شعبه های بیشتر از مغازه های موجود، برای دریافت پول بیشتر، است.

سازنده سعی نموده به هر بهانه ای اشاره ای طنز آمیز به اتفاقات کنونی بیندازد. در تصویر سمت چپ که جیبوتی را میبینیم و هیچی! تصویر سمت راست هم که خودش گویا همه چیز است.

همچنین اگر تا یک تعداد معینی شعبه، مانند ده، بیست و پنج، پنجاه و ..، بسازید جوایزی مانند افزایش دو برابری درآمد همان مغازه یا کاهش مدت زمان دریافت پول خواهید داشت. البته بخشی به نام ارتقا نیز وجود دارد که جدای از شعبه ها بوده و با صرف هزینه ای می توانید در آن میزان درآمد هر ساختمان را چند برابر کنید.

یکی دیگر از فعالیت های موجود با اسکانس های زیاد بازی به اتاق مدیران باز می گردد. طبیعتا اگر بخواهید برای درآمدزایی روی هر مغازه کلیک کنید خیلی خسته می شوید. اینجاست که می توانید با استخدام مدیر برای هر کسب و کار، کاری کنید تا برای دریافت پول احتیاجی به کلیک روی مغازه نبوده و به صورت خودکار اینکار انجام شود.

نکته جالب اینجاست که سازندگان برای شخصیت های این بخش از چهره ها و اسم های بامزه مانند عباس پروتز استفاده کرده اند. چند تا گفتیم تا حالا؟ فقط دو تا. خب سومین کاری که می توان با این پول های باد آورده انجام داد راه انداختن کسب و کارهای دیگر است. همان طور که گفتیم ابتدا لبو فروشی دارید.

پس از مدتی با احداث ساختمان های دیگر می توانید کسب و کارهایی مانند نانوایی، بدن سازی، کمپ ترک اعتیاد، صرافی و … را راه بیندازید. ما خودمان تا صرافی بیشتر پیش نرفتیم. طبیعتا این بیزینس ها چون به زمان زیادتری برای درآمد زایی احتیاج دارند، پول بیشتری را نیز نصیب بازیکن می کنند.

بسیار خوب رسیدیم به آخرین فعالیت تا از این بحث خسته کننده خارج شویم. طبیعتا تاکنون که توضیحات را خواندید باید از خود بپرسید پس احساس رقابتش کجاست؟ در بازی بخشی به نام الماس فروشی وجود دارد که نشان دهنده تفاوت وضعیت شما با دیگر بازیکنان است. به عبارت دیگر هر چه قدر الماس بیشتری بخرید وضعیتتان در جدول رنکینگ تغییر نموده و بالاتر می رود.

نمایی از دو بخش ارتقا و اتاق مدیران

خوشبختانه توضیحات اصلی گیم پلی تمام شد و اکنون به نقاط قوت و ضعف بازی می پردازیم. برخلاف آثار مدیریتی دیگر، نقش بازیکن در ایجاد استراتژی های گوناگون بسیار کوتاه است. بگذارید با مثالی بهتر این موضوع را بیان کنیم.

در برخی عناوین مدیریتی، که خود استراتژیک هستند، برای رسیدن به یک محصول یا کسب و کار باید از نقطه A شروع کرده، به B رفته و در پایان به نقطه C برسید. اصلا چرا راه دور برویم، برای پختن نان به چه چیزهایی احتیاج است؟ گندم. پس مزرعه گندم باید ساخت. سپس این گندم باید آسیاب شود تا با دادن آرد به نانوایی شاهد نان باشیم.

متاسفانه جیرینگ لند با ایده های نصف و نیمه اش اصلا از این قاعده پیروی نکرده و تنها کاری که بازیکن باید انجام دهد ساخت شعبه یا استخدام مدیران است که خود نیز نیازی به استراتژی ندارند. بنابراین با این ویژگی منفی بازی نمی تواند جذابیتش را تا مدت طولانی نگه دارد.

بزرگترین مشکل جیرینگ لند نیز همین است. چون حتی اگر فکر می کنید تنها خرید الماس انگیزه زیادی برای رقابت ایجاد نمی کند، اما به واسطه یک گیم پلی درگیرکننده این ضعف پوشش داده می شد. می توان حدس زد که استودیو آناشید سعی داشت با این کار اثری در دسترس تر برای ارتباط راحت تر با بازیکن تولید نماید اما ساده سازی بیش از حد در تجربه نهایی تاثیر منفی زیادی گذاشته.

البته این حرف ها بدین معنی نیست که جیرینگ لند عنوانی بدون ارزش تجربه است. خیلی از بازی ها دارای مشکلاتی هستند اما بازیکن می تواند از آنان لذت ببرد. چرا جیرینگ لند در این دسته قرار نداشته باشد؟ اکنون نگاهی به نکات مثبت تر بازی می اندازیم تا شاید انگیزه ای در انجام آن ایجاد گردد.

در تصویر سمت چپ با کلیک روی بزن بساز می توانید کسب و کار جدیدی راه بیندازید. در تصویر سمت راست نیز که با لمس کلمه شعبه خواهد آمد، میزان پول مورد نیاز برای ساخت شعبه های دیگر قابل مشاهده است. در تابلو کوچک پایینی نیز نشان دهنده تعداد شعبه ها است.

یکی از بخش های جذاب جیرینگ لند وجود ساختمان های گوناگون و متنوع است که باعث خواهد شد تا با وجود گیم پلی ساده، کاربران علاقه مند به این سبک ترغیب شوند تا بازی را ادامه دهند. از طرف دیگر نیز سیستم ارتقا، که بیشتر به همان ساخت شعبه محدود است، خود می تواند عاملی، هر چند کوتاه، برای جذابیت بیشتر جیرینگ لند باشد.

در زمینه گرافیکی نیز تنهایی چیزی که می توانیم بگوییم این است که محیط و چهره شخصیت ها به خوبی با حال و هوای بازی سازگار بوده و ایرادی به تیم سازنده پیرامون این موضوع وارد نمی شود. استفاده از بک گراند تهران و برج میلاد نیز تصمیم بسیار درستی از سوی آناشید بود. البته با کمی دقت می توان متوجه تکرار برخی آبجکت ها در ستون کسب و کارها شد اما نکته ای منفی به حساب نمی آید. چون مگر در خیابان وسایل تکراری نمیبینید؟

اگر بخواهیم قبل از جمع بندی حرف هایمان نگاهی نیز به موسیقی بیندازیم، باید عنوان کنیم که با وجود پخش شدن تنها یک قطعه در طول بازی اما به خوبی شاهد هماهنگ شدن آن با دیگر قسمت ها هستیم. البته ای کاش موزیک کمی طولانی تر بود.

در پایان باید بگوییم اگر علاقه مند به بازی های مدیریتی هستید، انجام جیرینگ لند می تواند برایتان لذت بخش باشد. اگر هم تمایلی به عناوینی این سبک ها ندارید پس با انجام عنوان مورد بحث می توانید حداقل برای چند ساعت جذابیت مدیر شدن و پرستیژ خاص آن را تجربه کنید.

جیرینگ لند

  • جیرینگ لند
  • قیمت : رایگان (با پرداخت درون برنامه ای)
  • سازنده : آناشید
  • سیستم عامل : اندروید
  • حجم : 26.7 مگابایت
  • دانلود

The post appeared first on .

بررسی بازی ایرانی جیرینگ لند؛ لذت کوتاه مدیریت

(image)

اگر سبک استراتژیک را یک تابع در نظر گرفته و خروجی آن را با پاداش های گوناگون مشخص کنیم، بدون شک مهارت مهمترین نقش را در ورودیش ایفا خواهد کرد. به بیان ساده تر در آثار استراتژیک حتی اگر نیرو و ساختمان هایتان به اندازه حریف قدرتمند نباشد باز هم شانس بردن یا حتی شکست از رقبای ضعیف تر را خواهید داشت. بنابراین به واسطه این احساس رقابت قوی، همیشه دوست دارید تا با بهانه های گوناگون سری به این عناوین زده و خود را سرگرم نمایید.

تمام این حرف ها را زدیم تا با نتیجه گیری آخر یکی دیگر از دلایل اعتیاد آور بودن سبک استراتژیک را بیان کنیم؛ دلیلی که برای اثبات آن خیلی دوست داشتیم از عنوان آنلاین و جدید جیرینگ لند استفاده کنیم، اما متاسفانه به دلیل ایده های جذاب تو خالی، بازی پس از مدتی ریتم اعتیاد آوری خود را از دست می دهد. اگر دوست دارید بدانید که چرا چنین اتفاقی افتاده پس تا پایان با بررسی جیرینگ لند همراه ما باشید.

همه چیز با یک افسانه شروع شد؛ افسانه ای که میان نسل ها دست به دست گذشته و نشان می دهد در تاریخی معلوم فردی خواهد آمد که با هدایت جیرینگ الممالک احتشامی سرزمین جیرینگ لند را ساخته و با آباد نمودن آن، مهاجران را می پذیرد. همان طور که حدس می زنید، اکنون وظیفه دارید تا با انجام بازی سرانجام به این افسانه رنگ و بویی حقیقی ببخشید.

اما قبل از پرداختن به نکات مثبت و منفی بیایید ابتدا نگاهی به مکانیک های بخش گیم پلی بیندازیم. پس از ورود و دریافت راهنمایی های لازم از سوی مشاور، با یک مغازه لبو فروشی مواجه خواهید شد. سپس هر دفعه باید روی مغازه کلیک کرده و با گذشت زمان مورد نیاز، پولی را دریافت نمایید. اما با این پول های جمع شده چه کنیم؟ به صورت کلی چهار کار می توان با آنان انجام داد که اولینش ساخت شعبه های بیشتر از مغازه های موجود، برای دریافت پول بیشتر، است.

سازنده سعی نموده به هر بهانه ای اشاره ای طنز آمیز به اتفاقات کنونی بیندازد. در تصویر سمت چپ که جیبوتی را میبینیم و هیچی! تصویر سمت راست هم که خودش گویا همه چیز است.

همچنین اگر تا یک تعداد معینی شعبه، مانند ده، بیست و پنج، پنجاه و ..، بسازید جوایزی مانند افزایش دو برابری درآمد همان مغازه یا کاهش مدت زمان دریافت پول خواهید داشت. البته بخشی به نام ارتقا نیز وجود دارد که جدای از شعبه ها بوده و با صرف هزینه ای می توانید در آن میزان درآمد هر ساختمان را چند برابر کنید.

یکی دیگر از فعالیت های موجود با اسکانس های زیاد بازی به اتاق مدیران باز می گردد. طبیعتا اگر بخواهید برای درآمدزایی روی هر مغازه کلیک کنید خیلی خسته می شوید. اینجاست که می توانید با استخدام مدیر برای هر کسب و کار، کاری کنید تا برای دریافت پول احتیاجی به کلیک روی مغازه نبوده و به صورت خودکار اینکار انجام شود.

نکته جالب اینجاست که سازندگان برای شخصیت های این بخش از چهره ها و اسم های بامزه مانند عباس پروتز استفاده کرده اند. چند تا گفتیم تا حالا؟ فقط دو تا. خب سومین کاری که می توان با این پول های باد آورده انجام داد راه انداختن کسب و کارهای دیگر است. همان طور که گفتیم ابتدا لبو فروشی دارید.

پس از مدتی با احداث ساختمان های دیگر می توانید کسب و کارهایی مانند نانوایی، بدن سازی، کمپ ترک اعتیاد، صرافی و … را راه بیندازید. ما خودمان تا صرافی بیشتر پیش نرفتیم. طبیعتا این بیزینس ها چون به زمان زیادتری برای درآمد زایی احتیاج دارند، پول بیشتری را نیز نصیب بازیکن می کنند.

بسیار خوب رسیدیم به آخرین فعالیت تا از این بحث خسته کننده خارج شویم. طبیعتا تاکنون که توضیحات را خواندید باید از خود بپرسید پس احساس رقابتش کجاست؟ در بازی بخشی به نام الماس فروشی وجود دارد که نشان دهنده تفاوت وضعیت شما با دیگر بازیکنان است. به عبارت دیگر هر چه قدر الماس بیشتری بخرید وضعیتتان در جدول رنکینگ تغییر نموده و بالاتر می رود.

نمایی از دو بخش ارتقا و اتاق مدیران

خوشبختانه توضیحات اصلی گیم پلی تمام شد و اکنون به نقاط قوت و ضعف بازی می پردازیم. برخلاف آثار مدیریتی دیگر، نقش بازیکن در ایجاد استراتژی های گوناگون بسیار کوتاه است. بگذارید با مثالی بهتر این موضوع را بیان کنیم.

در برخی عناوین مدیریتی، که خود استراتژیک هستند، برای رسیدن به یک محصول یا کسب و کار باید از نقطه A شروع کرده، به B رفته و در پایان به نقطه C برسید. اصلا چرا راه دور برویم، برای پختن نان به چه چیزهایی احتیاج است؟ گندم. پس مزرعه گندم باید ساخت. سپس این گندم باید آسیاب شود تا با دادن آرد به نانوایی شاهد نان باشیم.

متاسفانه جیرینگ لند با ایده های نصف و نیمه اش اصلا از این قاعده پیروی نکرده و تنها کاری که بازیکن باید انجام دهد ساخت شعبه یا استخدام مدیران است که خود نیز نیازی به استراتژی ندارند. بنابراین با این ویژگی منفی بازی نمی تواند جذابیتش را تا مدت طولانی نگه دارد.

بزرگترین مشکل جیرینگ لند نیز همین است. چون حتی اگر فکر می کنید تنها خرید الماس انگیزه زیادی برای رقابت ایجاد نمی کند، اما به واسطه یک گیم پلی درگیرکننده این ضعف پوشش داده می شد. می توان حدس زد که استودیو آناشید سعی داشت با این کار اثری در دسترس تر برای ارتباط راحت تر با بازیکن تولید نماید اما ساده سازی بیش از حد در تجربه نهایی تاثیر منفی زیادی گذاشته.

البته این حرف ها بدین معنی نیست که جیرینگ لند عنوانی بدون ارزش تجربه است. خیلی از بازی ها دارای مشکلاتی هستند اما بازیکن می تواند از آنان لذت ببرد. چرا جیرینگ لند در این دسته قرار نداشته باشد؟ اکنون نگاهی به نکات مثبت تر بازی می اندازیم تا شاید انگیزه ای در انجام آن ایجاد گردد.

در تصویر سمت چپ با کلیک روی بزن بساز می توانید کسب و کار جدیدی راه بیندازید. در تصویر سمت راست نیز که با لمس کلمه شعبه خواهد آمد، میزان پول مورد نیاز برای ساخت شعبه های دیگر قابل مشاهده است. در تابلو کوچک پایینی نیز نشان دهنده تعداد شعبه ها است.

یکی از بخش های جذاب جیرینگ لند وجود ساختمان های گوناگون و متنوع است که باعث خواهد شد تا با وجود گیم پلی ساده، کاربران علاقه مند به این سبک ترغیب شوند تا بازی را ادامه دهند. از طرف دیگر نیز سیستم ارتقا، که بیشتر به همان ساخت شعبه محدود است، خود می تواند عاملی، هر چند کوتاه، برای جذابیت بیشتر جیرینگ لند باشد.

در زمینه گرافیکی نیز تنهایی چیزی که می توانیم بگوییم این است که محیط و چهره شخصیت ها به خوبی با حال و هوای بازی سازگار بوده و ایرادی به تیم سازنده پیرامون این موضوع وارد نمی شود. استفاده از بک گراند تهران و برج میلاد نیز تصمیم بسیار درستی از سوی آناشید بود. البته با کمی دقت می توان متوجه تکرار برخی آبجکت ها در ستون کسب و کارها شد اما نکته ای منفی به حساب نمی آید. چون مگر در خیابان وسایل تکراری نمیبینید؟

اگر بخواهیم قبل از جمع بندی حرف هایمان نگاهی نیز به موسیقی بیندازیم، باید عنوان کنیم که با وجود پخش شدن تنها یک قطعه در طول بازی اما به خوبی شاهد هماهنگ شدن آن با دیگر قسمت ها هستیم. البته ای کاش موزیک کمی طولانی تر بود.

در پایان باید بگوییم اگر علاقه مند به بازی های مدیریتی هستید، انجام جیرینگ لند می تواند برایتان لذت بخش باشد. اگر هم تمایلی به عناوینی این سبک ها ندارید پس با انجام عنوان مورد بحث می توانید حداقل برای چند ساعت جذابیت مدیر شدن و پرستیژ خاص آن را تجربه کنید.

(image)

  • جیرینگ لند
  • قیمت : رایگان (با پرداخت درون برنامه ای)
  • سازنده : آناشید
  • سیستم عامل : اندروید
  • حجم : 26.7 مگابایت
  • دانلود

The post appeared first on .

بررسی بازی ایرانی جیرینگ لند؛ لذت کوتاه مدیریت