Tagبررسی بازار

بررسی نسل جدید X1 BMW؛ جذاب ترین کراس اوور بازار

بررسی نسل جدید X1 BMW؛ جذاب ترین کراس اوور بازار

ب ‌ام ‌و سال‌ هاست که با مدل ‌های رده X خود در بازارهای جهانی مشغول تاخت و تاز است و با آن‌ که کمی دیرتر از ژاپنی ‌ها وارد این عرصه (ساخت SUV) شده، ولی در همین مدت نسبتا کوتاه هم بسیار خوش درخشیده است.

نکته جالب اینجاست که رده X این خودروساز هم از لحاظ سبک بدنه به دو دسته متفاوت تقسیم شده‌ اند، شماره ‌های زوج این رده، در واقع  مدل هایی با طرح کوپه هستند و کلاس خاصی طبقه‌ بندی می ‌شوند.

bm-42

مصداق عینی این سری خاص، شاهکاری به نام X6 است که نه ‌تنها مبدع طراحی نوینی در دنیای خودروست، بلکه به لحاظ گیرایی و جذابیت هم کم ‌نظیر است؛ و شماره ‌های فرد که از روند متعارف در این کلاس پیروی نموده و نمونه بارزشان‌ هم مدل X5 است.

در این بین، مدل X1 نیز توانسته به ‌عنوان کوچک‌ ترین عضو خانواده جای خاصی را در این بازار بدست بیاورد، گرچه برخی از کارشناسان نسل اول آن را یک کراس‌ اور واقعی نمی ‌دانستند و بیشتر از لفظ هاچ ‌بک برای آن استفاده می کردند.

x1-40

تولید نسل اول ب‌ ام‌ و X1، در اکتبر سال 2009 میلادی در آلمان آغاز شد. این خودرو همچون برادر بزرگترش X3 از پیشرانه ‌های N20 ب‌ ام ‌و بهره می ‌برد. X1 در بازار ایران توانست همانند سایر محصولات ب‌ ام ‌و از همان بدو ورود آمار فروش نسبتا خوبی را برای خود رقم بزند.

چندی پیش آخرین نسل از این کراس‌ اور زیبا توسط کمپانی ب ‌‌ام ‌و معرفی شد که پس از مدت زمانی کوتاه پای این خودروی زیبا توسط شرکت پرشیا خودرو به ایران باز شد. ما نیز طبق روال گذشته بر آن شدیم تا در اولین فرصت به‌ سراغ این تازه ‌وارد خاص رفته و به بررسی فنی آن بپردازیم.

بدنه ‌ای پویا با ظاهری شکیل‌ تر از گذشته

درحالی‌که نسل اول X1 به‌ عنوان یک تفسیر منحصر بفرد از یک SUV کراس‌ اور برای تفریح و سرگرمی بیشتر طراحی شده بود، X1 جدید کمی محافظه ‌کارانه و با تکرار زبان طراحی و سبک BMW معرفی شده است.

مدل 2016 ب ‌ام ‌و X1 از چهره ‌ای قوی‌ تر و مردانه ‌تر سود می ‌برد. در نمای جلو چراغ ‌های تازه طراحی شده در طرفین جلو پنجره کلیوی‌ شکل معروف ب‌ ام ‌و که در نسل جدید X1 از رشد چشم‌ گیر ابعادی برخوردار بوده، چهره ‌ای تهاجمی و منحصر بفرد را برای این کراس ‌اور به ارمغان آورده‌ اند.

از آن‌ جایی که خودروی موردنظر از سری نمونه ‌های M پکیج وارد شده به کشور است، دارای کیت بدنه ‌ای اسپرت ‌تر و تهاجمی ‌تر نسبت به معدود X1 های وارد شده به کشور است.

x1-42

سپر جلو با ارتفاع نسبتا بلندی که دارد نقش بسزایی در هرچه با ابهت‌ تر نشان دادن نسل جدید X1 بازی می‌ کند. دریچه‌ های ورودی هوا به موتور همانند سایر مدل ‌های M پکیج ب‌ ام‌ و از همان طرح کلی پیروی می ‌کنند که به ‌همین خاطر نمی‌ توان گفت ظاهر X1 کاملا جدید و نوآورانه است.

درحالی‌ که طول خودرو کاهش یافته، افزایش فاصله بین دو محور، عرض و ارتفاع خودرو و همچنین تغییر موقعیت قرارگیری موتور از حالت طولی به عرضی و کاهش اندازه موتورها باعث شده تا فضای بیشتری برای سرنشینان و قسمت بار آن فراهم گردد.

bm-39

در نمای جانبی، ظاهر خودرو بیشتر شبیه به برادر بزرگترش X3 شده که همین موضوع بازهم شخصیتی با وقارتر به کوچک‌ ترین عضو خانواده سری X بخشیده است.

رینگ‌های 19 اینچی آلومینیومی که نشان ب‌ ام‌ و در مرکز آن خودنمایی می ‌کند و همچنین نماد سه‌خط M که به جذابیت‌ های بصری این خودرو می افزاید، از نکاتی است که نمای ظاهری را هیجان ‌انگیزتر از هر زمان نشان می ‌دهند.

در نمای پشتی با طرحی جذاب‌ تر رو ‌به ‌رو می ‌شویم که می ‌توان به جرات گفت وجه تمایزش با نسل قبلی، چراغ‌ های به روز شده و سپر عضلانی‌ تر و اسپرت ‌تر آن است. دو خروجی اگزوز که در طرفین سپر جاخوش کرده‌‌ اند روح اسپرت‌ بودن را در کالبد X1 دمیده و سبب می ‌شوند تا نگاه هر بیننده‌ ای به این خودرو خیره شود.

کابین باکیفیت ‌تر و لوکس‌ تر از گذشته

هنگامی‌که در کابین را باز کرده با فضایی کاملا دگرگون شده رو ‌به ‌رو می ‌شوید که شاید در ابتدا شما را دچار تردید کند که آیا وارد کابین X1 شده ‌اید یا کابین سدانی لوکس ‌تر همچون سری پنج؟

از آن‌ جایی که X1 ارزان ‌ترین محصول در سری X ب‌ ام ‌و به ‌شمار می ‌رود، متریال بکار رفته در کابین از کیفیت کمتری نسبت به سایر مدل‌ ها بهره می‌ برد، با این‌حال در آخرین نسل از این خودرو که در این مقاله به سراغش آمدیم، خبری از متریال بی ‌کیفیت نبوده و در عوض با فضایی به مراتب لوکس‌ تر و شکیل‌ تر نسبت به گذشته مواجه می ‌شویم.

داخل این خودرو، نزدیک ‌تر و مانوس‌ تر به آن قلمرویی است که ما را به ب‌ ام‌ و پیوند می‌ دهد. ترکیب تریم چوبی، پلاستیک، چرم و دیگر مواد نرم در کنار یکدیگر، داشبورد مرتب و شیکی را برای آن مهیا نموده است.

صندلی‌ ها، چه در جلو و نیز در عقب، به نحو مناسب و درخوری راحت هستند و فضای سر هم کاملا مناسب است، درمجموع، چهار سرنشین بزرگ‌ سال می‌ توانند به‌ راحتی در آن جای گیرند.

علاوه‌ بر تغییرات ظاهری، بازنگری اساسی در ارائه خدمات و امکانات در X1 جدید یکی از نکات بارز و قابل توجه است که یک امتیاز مثبت برای این خودرو در این رده به‌شمار می ‌آید. خودروی موردنظر یکی از فول ‌ترین نمونه‌ های وارد شده به کشور است که لیست بلندبالایی از امکانات را در اختیار مالک ‌اش قرار می ‌دهد.

اگر بخواهیم به اختصار برخی از مهم‌ ترین آپشن‌ های ب ام و X1 جدید معرفی کنیم، باید به موارد زیر اشاره کرد.

صندوق عقب برقی ، دوربین دید عقب، سامانه کمکی پارک، سامانه ناوبری ماهواره ‌ای مجهز به اطلاعات به ‌روز ترافیکی، سامانه هوشمند اعلام شرایط اضطراری، سامانه Connected Drive Lifestyle، قابلیت تنظیم صندلی‌ های عقب، سامانه ‌های هشداری عابرین پیاده، سامانه هشداری برخورد از جلو و سامانه هشداری خروج از مسیر، سیستم نمایش اطلاعات خودرو روی شیشه (HUD)، کروزکنترل تطبیقی با قابلیت تعین میزان فاصله از خودروهای عقب و جلویی، سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه با کانال مجزا برای سرنشینان عقب و …

نکته قابل توجه در کابین و امکانات رفاهی، سیستم صوتی فوق‌العاده خوب و حرفه ‌ای Harman Kardon بوده که صدایی با کیفیت و وضوح بالا را برای سرنشینان مهیا می‌کند.

bm-51

هنگام استفاده از این سیستم گویی در سالن اجرای زنده موسیقی نشسته ‌اید و نهایت لذت را از موسیقی درحال پخش خواهید برد. همچنین در صفحه نمایشگر موجود در کابین X1، دسترسی به انواع وب‌ سایت ‌ها به ‌راحتی امکان ‌پذیر است و برای این کار هم می‌ توانید از کنترلر های سیستم IDRIVE آن بهره گیرید، کنترلر هایی که جایگزینی ایده‌ آل برای موس کامپیوتر به شمار می ‌آیند و تمامی کارکرد های مختص به آن را نیز دارا هستند.

قلب تپنده پرتوان در سینه X1

یکی از دلایلی که در ایران موجب شده محصولات ب ‌ام ‌و خوش بدرخشند، حجم موتور پایین با توان خروجی بالاست که باتوجه به قانون منع واردات خودروهای بالای 2500 سی ‌سی، یک برگ برنده برای محصولات این برند محسوب می‌ شود.

X1 را می ‌توان یکی از شگفتی ‌های کمپانی ب ‌ام ‌و دانست، X1 جدید اولین ب‌ ام ‌و جهان محسوب می ‌شود که روی پلت فرم دیفرانسیل جلو (مشترک با سری محصولات مینی) توسعه یافته است و از این جهت یک سنت ‌شکنی بزرگ در تاریخ ب ‌ام ‌و به‌حساب می ‌آید.

در مورد این نسل دیگر خبری از کد بندی‌ گذشته روی پیشرانه‌ های انتخابی X1 نبوده، تغییراتی که روی پیشرانه ‌ها صورت گرفته سبب شده تا کد آن ‌ها نیز عوض شوند. به ‌طور مثال مدل 25i که درحال حاضر خودروهای وارد شده مدل 2016 به کشور از آن‌ بهره‌ می ‌گیرند قوی‌ ترین نمونه برای X1‌ های جدید است.

همچنین دارای سیستم انتقال نیرو به چهار چرخ (X DRIVE) هستند که خللی از نظر مشخصات فنی به آن‌ها وارد نیست. خودروی مورد نظر دارای پیشرانه ‌ای چهار سیلندر با حجم دقیق 1998 سی ‌سی است که به لطف سیستم تویین‌ پاور توربو توانایی تولید 231 اسب‌ بخار را در 5000 دور در دقیقه دارد.

همچنین 350 نیوتن متر گشتاور عدد قابل توجهی است که در 1200 تا 4500 دور در دقیقه ملموس است. این اعداد و ارقام خروجی از پیشرانه جدید X1 موجب شده تا این کراس ‌اور زیبای 1615 کیلوگرمی به لطف جعبه ‌دنده 8 سرعته استپ‌ ترونیک تنها در مدت 6.3 ثانیه از حالت سکون به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برسد که نسبت به مدل پیشین کاهش چند دهم ثانیه ‌ای را نشان می دهد.

همچنین سقف سرعت 235 کیلومتری یکی دیگر از نکاتی است که می‌ تواند اسپرت بودن این کراس‌ اور را نمایان کند. انتخاب حالت‌های مختلف رانندگی یکی دیگر از امکانات این خودرو بوده که شامل Sport، Eco Pro و حالت Comfort بوده که هرکدام از این حالات بسته به نوع انتخاب راننده، زمان تعویض دنده را تعیین می‌کند و لذت رانندگی اسپرت و در عین حال آرام و راحت را برای شما مهیا خواهد کرد.

تجربه رانندگی با X1 2016

X1 جدید نسبت به مدل گذشته از سواری نرم ‌تر و راحت‌ تری برخوردار است. هنگامی که پیشرانه را استارت می‌ زنید صدای نه‌ چندان زیادی از موتور بر می ‌خیزد که با بالا رفتن دور موتور به غرشی گوش‌ نواز اما ملایم بدل خواهد شد.

هنگام شروع حرکت در حالت عادی شتاب نسبتا خوبی را احساس خواهید کرد که به لطف گشتاور بالای موتور که از دورموتور 1200 دور در دقیقه قابل لمس بوده نشات می‌ گیرد.

همچنین این حس هیجان در حالت اسپرت دو چندان شده، گویی در لحظه شتاب ‌گیری شما را به صندلی‌‌ ایی که روی آن نشستید میخ و پرچ کرده ‌اند. فرمان ‌پذیری عالی و هندلینگ مناسب یکی دیگر از نقاط قوت X1 بوده که از ابا و اجدادش به ارث برده است. از آن‌جایی که موضوع کمبود دید مساله ‌ای مهم در خودروهای کراس‌ اور به ‌شمار می‌ رود، در X1 نیز با آن مواجه هستیم.

کمبود دید آینه‌ های جانبی موضوعی است که نقش سیستم رادار نقطه‌کور را پررنگ‌تر می‌کند. اما متاسفانه در این مدل شاهد این سیستم نیستیم که طبیعتا هم با درنظر گرفتن جایگاه و رده‌ ای که X1 در آن جای دارد، این موضوع قابل چشم‌ پوشی است.

قیمت و شرایط بازار ب ام و X1 جدید

در انتها اگر بخواهیم نتیجه ‌گیری کلی از این تازه وارد خوش خط‌ و خال داشته باشیم، باید به این موضوع اشاره کنیم که لذت سواری، کیفیت متریال به کار رفته در ساخت و همچنین ارائه امکانات رفاهی مناسب در کنار توان خروجی موتور، همگی نکاتی است که X1 را از سایر رقبای هم‌ رده ‌اش از قبیل لکسوس NX200t برتری می‌ دهند.

در حال حاضر این خودرو در بازار با قیمتی حدود 340 میلیون تومان خرید و فروش می‌ شود که باتوجه به نوسانات بازار احتمال افزایش قیمت آن نیز دور از انتظار نیست.

bm-44

در پایان از محسن خداکرم مالک محترم خودرو و همچنین حمیدرضا خداکرم جهت هماهنگی ‌های لازم برای انجام تست، نهایت تشکر و قدردانی را داریم.

The post appeared first on .

بررسی نسل جدید X1 BMW؛ جذاب ترین کراس اوور بازار

بررسی قیمت پراید و پژو پارس در بازار عراق

بررسی قیمت پراید و پژو پارس در بازار عراق

مدت هاست قیمت خودوهای داخلی در بازارهای خارجی مورد بحث و مناقشه بوده و صحبت هایی در بین مردم وجود داشته که بر اساس آنها قیمت مثلا پراید در عراق یا سایر کشورها بسیار پایین تر از داخل کشور است؛ انتشار چند ویدیو در شبکه های اجتماعی نیز به این حرف ها دامن زده و باعث تثبیت این برداشت در بین مردم شده است.

طبق ادعای مسئولان سایپا، پراید در عراق با قیمتی در حدود 8300 دلار به فروش می رسد. نکته عجیب درباره این رقم اینکه با این قیمت پراید گران تر از داخل در عراق فروخته می شود؛ همچنین مشتری عراقی با وجود گزینه های بهتر با چه منطقی حاضر به پرداخت این مبلغ برای پراید می شود، آن هم جای سوال دارد. البته ناگفته نماند سال گذشته اخباری در برخی سایت های داخلی منتشر شد که قیمت پراید صادراتی بر اساس محاسبات انجام شده 5500 دلار عنوان شده بود.

برای تحقیق درباره تمامی شایعات و ادعای مطرح شده سری به اینترنت زده و به جستجو در بین سایت های خرید و فروش در عراق پرداختیم. در نهایت دو مرجع را برای بررسی انتخاب کردیم که عبارتند از سایت معروف مریدی (Mredy) با رتبه 93 در عراق و سایت iraqsale با رتبه الکسای نه چندان خوب 4668 در این کشور می رویم که البته به دلیل دارا بودن محصولات متنوع و اعلام قیمت ها به دلار انتخاب شد.

ابتدا از سایت Mredy شروع می کنیم که در واقع نقشی مشابه دیوار یا شیپور برای عراقی ها ایفا می کند. با جستجوی محصولات سایپا و مشاهده قیمت ها در ابتدا کمی دچار سردرگمی شدیم اما با کمی تحقیق بیشتر به دنبال خودروهایی رفتیم که با قیمت دلار برای فروش گذاشته شده بودند.

نتیجه بسیار جالب بود؛ پراید مدل 2010 بسیار تر و تمیز، به قیمت 5000 دلار، پراید 111 مدل 2012 به قیمت 6000 دلار، پراید تاکسی مدل 2015 به قیمت 7200 دلار، تیبای 2016 زیرو (احتمالا به معنای صفر کیلومتر) به قیمت 7900 دلار.

بعد از سایت Mredy وارد دیگر سایت آگهی خودرو یعنی iraqsale می شویم. با انتخاب محصولات سایپا و ارایه لیست مدل ها و قیمت ها، بیش از پیش تعجب می کنیم. به این مدل ها و قیمت ها توجه کنید: سایپا 131 مدل 2015 با کارکرد صفر به قیمت 11 هزار دلار، سایپا 131 مدل 2012 با کارکرد 44000 کیلومتر به قیمت 8 هزار دلار، سایپا 131 مدل 2015 با کارکرد 9000 کیلومتر به قیمت 7800 دلار (در تاریخ 14-11-2016 به فروش رفته).

اما نکته عجیب در این سایت تناقض در برخی قیمت ها بود، برای مثال پراید صفر کیلومتر مدل 2015 با قیمت 6300 دلار در تاریخ 11 نوامبر 2016 فروخته شده است. همچنین قیمت تیبای صفر در این سایت 10 هزار دلار ثبت شده در حالیکه مدل 2012 با کارکرد 68000 کیلومتر 5700 دلار قیمت خورده است.

مساله جالب دیگری که باید به آن اشاره کنیم اینست که اکثر خودروهای به فروش گذاشته شده سایپا در عراق به رنگ زرد بوده و ظاهرا به عنوان تاکسی مورد استفاده قرار می گیرند.

در بررسی بیشتری که انجام دادیم، به قیمت محصولات ایران خودرو نیز برخورد کردیم که آن هم در نوع خود جالب بود. برای مثال رانا مدل 2015 با کارکرد 500 کیلومتر 8500 دلار قیمت خورده و یا پژو پارس صفر کیلومتر به قیمت 9000 دلار به فروش گذاشته شده بود.

بعد از بررسی قیمت محصولات ایرانی، به جستجو در بین محصولات زیر 15 هزار دلار نیز پرداختیم تا ببینیم عراقی ها چه انتخاب های دیگری دارند. در بین گزینه های صفر کیلومتر هیوندای i10 مدل 2015 با قیمتی بین 8200 تا 10000 دلار حضور دارد، اکسنت نیز با قیمت 10500 دلار و نیسان سانی مدل 2014 با قیمت 9700 دلار موجود هستند.

i10

اما در بین گزینه های دست دوم انواع خودروهای چینی، کره ای، ژاپنی، آلمانی و آمریکایی در دسترس هستند که از مهم ترین آنها می توان به هیوندای سوناتای مدل 2013 با کارکرد 20000 کیلومتر و قیمت 11 هزار دلار، چری تیگو یا همان ام وی ام X33 مدل 2011 با کارکرد 10600 کیلومتر و قیمت 8300 دلار و تویوتا کمری مدل 2008 به همراه کیا اپتیمای مدل 2010 و با کارکردی در حدود 100 هزار کیلومتر به قیمت 10500 دلار اشاره کرد.

این که با وجود رقبای مطرح، محصولات ایرانی با تکیه بر کدام نقاط قوت در بازار عراق به حیات خود ادامه می دهند جای سوال دارد. شاید فراهم کردن شرایط خرید آسان و یا استفاده در ناوگان حمل و نقل شهری (فروش پراید به سازمان تاکسی رانی) بخشی از پاسخ های قابل ارائه برای این سوال باشند.

camry-used

به هر حال آنطور که مشخص است ظاهرا در بحث قیمت تفاوت آنچنان زیادی بین محصولات ایرانی در داخل و خارج از کشور وجود ندارد، اما عراقی ها مانند بسیاری دیگر از مردم کشورهای همسایه به خودروهای دست دوم بسیار ارزان قیمتی دسترسی دارند و برای استفاده شخصی می توانند از میان مطرح ترین برندهای خودرویی حاضر در بازار خاورمیانه محصولات مختلفی را انتخاب کند.

برای بزرگنمایی روی تصویر کلیک کنید.

بنابراین خودروهای ایرانی در بازار عراق نه تنها محبوبیتی ندارند بلکه صادرات چند هزار دستگاهی پراید و تیبا به این کشور نیز تنها به لطف ارتباطات سازمانی صورت می پذیرد و تاکنون عراقی ها تمایلی به خرید خودروهای ایرانی به عنوان وسیله ای برای آمد و شد شخصی از خود نشان نداده اند، هرچند باید اذعان کرد که هزینه های بسیار پایین نگهداری از پراید نسبت به مدل های دست دوم تویوتا، هیوندای، مرسدس بنز و ب ام و، می تواند یکی از عمده ترین دلایل فراگیر بودن این خودرو در ناوگان تاکسی رانی عراق باشد.

The post appeared first on .

بررسی قیمت پراید و پژو پارس در بازار عراق

دانلود زاپیا برای کامپیوتر

بررسی آلفا رومئو 4C؛ سریعترین خودرو کم فروش بازار ایران

بررسی آلفا رومئو 4C؛ سریعترین خودرو کم فروش بازار ایران

خودروهای سریع بسیاری ظرف سال های اخیر به کشورمان وارد شده اند که از را شامل می شوند، اما از سال 2013 و در پی تصویب قانون منع واردات خودروهای لوکس شرایط به کلی تغییر کرد و راه ورود بسیاری از مدل های قدرتمند و سریع به ایران بسته شد.

با این حال به لطف پیشرفت تکنولوژی و فناوری ظرف چند سال اخیر شاهد عرضه نسل جدیدی از موتورهای توربو در جهان هستیم که باعث شده اند حتی علیرغم وجود قوانین سخت گیرانه محیط زیست و گمرک، همچنان زمینه بهبود عملکرد خودروها فراهم باشد.

آلفارومئو در این میان یک قدم از سایر خودروسازان جهان پیشی گرفته و با ترکیب تکنولوژی های مربوط به موتورهای پیشرفته توربو تزریق مستقیم، گیربکس های فوق سریع دوبل کلاچ و شاسی های بسیار سبک وزن فیبرکربنی، معجونی اقتصادی از سرعت و چابکی را پدید آورده که با توجه به حجم پیشرانه 1.75 لیتری یکی از سریعترین خودروهای جهان محسوب می شود.

خوشبختانه علیرغم برخی سخت گیری های اداره استاندارد، در چند ماه اخیر پای این خودرو به کشورمان نیز باز شده است و از این رو شاهد عرضه سریعترین خودرو صفر کیلومتر حال حاضر بازار ایران هستیم.

خودرویی که علیرغم تمام جذابیت هاییش در بازار فروش چندان سر و صدایی به پا نکرد و با فروشی انگشت شمار شکستی عجیب و غریب را در بازار کشورمان تجربه کرد.

با این وجود تصمیم گرفتیم برای بزرگداشت قدرت مهندسی آلفارومئو مطلبی را به بررسی این جواهر کمتر شناخته شده اختصاص دهیم،

پیشتر برایتان از  گفتیم و به بررسی آن پرداختیم حال به سراغ خواهر کوچکتر اما تند تیز مازراتی یعنی آلفارومئو 4C آمده ایم تا ببینیم این بار اهلی سرزمین چکمه چه محصولی را به ارمغان آورده اند.

آلفارومئو  4C پس از حضور مدل های آلفا جولیتا و میتو در 23 دی ماه سال 93 در تهران رونمایی شد اما پروسه شماره گذاری آن در حدود یک سال به طول انجامید و سرانجام فروش اولین خودروها به اوایل امسال موکول شد.

بازگشت شکوه آلفارومئو با 4C

آلفارومئو پس از فراز و نشیب های بسیاری که در طول تاریخ غنی خود داشته است. آلفا 4C را به عنوان پرچمدار نسل جدید محصولات خود معرفی کرد و همه نگاه ها را به سمت خود جلب کرد. یک سوپرکوپه موتور وسط دو نفره با ابعاد کوچک، آن هم در قرن 21 میلادی به مانند رویا برای تمام دوستداران این برند ایتالیای می ماند.

در نگاه اول به نظر با یک فراری سایز کوچک رو به رو هستیم و هیجانی نزدیک به مواجه با یک سوپر اسپرت تمام عیار سرتاپای وجودمان را فرا می گیرد.

به هرحال فراری وآلفا جزئی از شرکت مادر یعنی فیات هستند و اشتراک تکنولوژی وسیعی با یکدیگر دارند.

البته جلو پنجره V شکل نشان دهنده هویت واقعی این سوپرکوپه است. چراغ های بزرگ بیضی شکل که بر روی سپر خودرو امتداد پیدا کرده اند و مجهز به LED های ریز و دایره ای شکل جدا از هم هستند تا کاپوت به نسبت بزرگ که با شیبی ملایم که در دو طرف آن امتداد جلو پنجره V شکل وجود دارد از جزییات مهم طراحی در بخش جلوی خودرو است.

در بخش کناری ورودی هوای موتور در یک سوم انتهایی بدنه قرار دارد و خط ملایمی که از سپر عقب حجیم شده تا روی درب خودرو امتداد پیدا کرده است مواجه هستیم.

فاصله دو محور این مدل در حدود 2.37 متر است که آن را تبدیل به یکی از کوچک ترین کوپه های عرضه شده در بازار می کند. به همین دلیل چرخ های 18 اینچی در جلو و 19 اینچی در عقب، جلوه بزرگ تری به نسبت بدنه دارند که این مسئله درصورت تعویض چرخ ها با سایز بزرگتر تشدید هم خواهد شد.

در نمای عقب همانند فراری با چراغ های ساده گرد رو به رو هستیم، و مجموعه سپر،اسپویلر و درب یک تکه موتور و صندوق کوچک قرار گرفته در پشت موتور، ظاهر بسیار جمع جوری به آن داده است.

نکته عجیب در خصوص آلفا 4C، بسته بودن کاپوت جلویی خودرو است که تنها خود شرکت سازنده مجاز به باز کردن آن است و برخلاف سایر خودروهای اسپرت موتور عقب، حتی فضایی برای قرار دادن چمدان نیز به خریداران ارائه نمی دهد.

پهنای بسیار زیاد این خودرو هم در نوع خود جالب است و به عدد 1.86 متر می رسد که آن را در این زمینه از دیگر رقبا جلو می اندازد.

آلفا رومئو با استفاده از شاسی تمام فیبرکربنی ادعا می کند که وزن این خودرو زیر 1000 کیلوگرم است، هرچند در اکثر بررسی های صورت گرفته خلاف این امر ثابت شده است. اما به هر صورت وزن این خودرو به نسبت رقبا بسیار کمتر است و در این زمینه آلفا به نسبت رقبا پیشتاز است.

فضای داخلی آلفارومئو 4C

در داخل اتاق با ظاهری کاملا متفاوت روبه رو هستیم. فضای کابین این کوپه دو نفره به قدری کوچک است که انگار سوار بر یک خودرو هاچ بک شهری شده اید.

برای این که متوجه شوید چگونه صندلی ها شما را در بر می گیرند، باید گفت که اگر قدتان کمی بلند باشد، فرمان شبیه به حرف D این خودرو، به کلی دید بخش آمپرها را مختل می کند و اوضاع دید عقب هم رو به وخامت می رود.

با توجه به ارتفاع شاسی فیبرکربنی، کوتاهی درب ها و ارتفاع خودرو، سوار و پیاده شدن تبدیل به یک چالش اساسی به نسبت خودروهای عادی می شود. کیفیت قطعات داخل کابین چنگی به دل نمی زند، و انگار فقط  فقط آلفا به کارگذاشتن تجهیزات مرسوم با کمترین کیفیت بسنده کرده است.

طراحی خروجی سیستم تهویه نگارنده را به یاد تند90 خودمان می اندازد، و حتی سوییچ های سیستم تهویه را هم می توان با یک پراید مقایسه کرد. پدال ها سایز بسیار کوچکی دارند، و انگار به دلیل محدودیت فضا با یک اتومبیل فرمول یک روبه رو هستیم.

ترمز دستی مکانیکی هم بین دو سرنشین قرار گرفته و منظره کلاسیک و نه چندان زیبایی را برای این خودرو نیم میلیارد تومانی ترسیم می کند.

صفحه نمایش مربوط به اطلاعات و سرگرمی در این خودرو جایی ندارد و آلفا به سیستم پخش ساده با 4 بلندگو و یک نمایشگر بسیار کوچک در بالای کنسول متمایل به سمت راننده بسنده کرده است.

در واقع هیچ آپشن خاصی را در خودرو مورد تست که از نمونه های پایه محسوب می شود، وجود ندارد و آپشن های عرضه شده همانند صندلی ها با چرم آلکانترا، کروز کنترل، سنسور پارک عقب، اسپویلر فیبرکربنی، چراغ های زنون  و تم رنگ آمیزی داخل اتاق از آپشن هایی هستند که آلفا پول بسیار زیادی را برای آن ها طلب می کند.

در مجموع فضای داخل اتاق این خودروها به خودی خود کم است، اما به دنبال مدیریت فضایی که خودروسازان آلمانی در محصولات این مدلی به کار می برند نباشید و ارگونومی هم در سطح بسیار پایین تری به نسبت رقبای آلمانی قرار دارد.

قلبی کوچک اما قدرتمند

آلفارومئو در ادامه سنت شکنی هایش، در بخش قوای محرکه به کلی متفاوت ظاهر شده است. باید عنوان کرد که 4C کوچک ترین موتور موجود بین تمامی خودروهای موتور وسط را دارا است.

یک موتور 4 سیلندر خطی توربوشارژ شده به حجم دقیق 1742 cc با حداکثر قدرت 237 اسب بخار در دور 6000 rpm و گشتاور 350 نیوتن متری که در دور 2200 rpm به حداکثر میزان خود می رسد.

جعبه دنده 6 سرعته دوال کلاچ هم وظیفه انتقال قدرت هم به صورت اتوماتیک و هم به صورت تعویض دستی به کمک شیفترهای پشت فرمان را بر عهده گرفته و این قدرت را تنها به چرخ های عقبی می فرستد.

به نظر می رسد که آلفا توانسته کار بسیار بزرگی انجام دهد و با این حجم کم موتور قدرت بالایی را از آن استخراج کند. اما ذکر این نکته بسیار مهم است که بوست یا فشار توربوشارژ دو مرحله ای (تویین اسکرول) این موتور در حدود 21.8 psi است که رقم به نسبت بالایی است و در مواجه با بنزین کم کیفیت و اکتان پایین، موجب استهلاک زود هنگام پیشرانه می شود.

فرمان خودرو بدون هیچ گونه کمک کننده ای، اعم ازهیدرولیکی یا موتور برقی به چرخ ها متصل شده و همان راک اند پینیون معمولی (تمام مکانیکی) به شمار می رود.

آلفا با این هدف که میزان ارتباط راننده از طریق فرمان به چرخ ها را به 100 درصد برساند دست به این کار زده است که در نوع خود شجاعت بزرگی به حساب می آید. چرا که در شرایط فعلی صنعت خودرو، کمتر محصولی بدون حضور سیستم کمکی هیدرولیک یا موتور برقی به تولید انبوه می رسد.

سیستم تعلیق در جلو از نوع جناغی به همراه فنر لول و تعلیق عقب از نوع استرات است. آنتی رول بار(میل موجگیر) هم در تعلیق جلو و عقب نقش خود را بازی می کند.

هر چهار چرخ مجهز به ترمز دیسکی سوراخ دار مارک برمبو است و خبری از دیسک های کربن سرامیکی گران قیمت در این خودرو نیست. آلفا شتاب گیری صفرتاصد این خودرو را در حدود 4.5 ثانیه اعلام کرده که آن را در ردیف سریع ترین خودروهای عرضه شده به صورت صفر کیلومتر در کشور ما تبدیل می کند. حداکثر سرعت این خودرو هم به مرز 257 کیلومتر بر ساعت می رسد.

تجربه رانندگی با حشره تند و تیز ایتالیای

آلفا 4 گزینه Natural، Dynamic،All weather و Race را برای رانندگی پیش روی شما می گذارد، خبری از دکمه استارت نیست و برای استارت زدن باید سوییچ را بچرخوانید.

با مشاهده فیبرکربن در جای جای کابین و تک صفحه نمایش تمام دیجیتالی آمپرسنج و پدال های شیفتر پشت فرمان، حس سواری متفاوتی به راننده القا می شود، این مسئله با روشن کردن موتور و لرزش کابین توسط موتوری که دقیقا در پشت سر شما قرار گرفته دوچندان می شود.

فرمان آلفا به قدری سفت و خشک است که در سرعت های پایین نیازمند قدرت ماهیچه ای قابل توجهی برای حرکت دادن آن هستید. سیستم تعلیق خشک و ارتفاع پایین خودرو و شنیدن صدای برخورد سنگ ریزه های جاده به بدنه خودرو حس سواری یک کارتینگ را به سرنشینان القا می کند.

در مسیرهای مستقیم آلفا بسیار سریع به نظر می رسد و به لطف موتور توربو شده و گشتاور زیاد موتور، می تواند حس واقعی شتاب گیری یک خودروی موتور وسط را بدهد، مسئله ای که کمتر در خودروهای موتور جلو اتفاق می افتد.

صدای موتور به راحتی به داخل کابین ورود پیدا می کند. می توان به کلی دور سیستم صوتی این خودرو را خط کشید و از فریاد نه چندان پرحجم پیشرانه لذت برد.

جعبه دنده دوکلاچه و موتور توربوشارژ شده در حین رانندگی در حالت تمام اتومات، به خوبی رقبای آلمانی عمل نمی کند و در برخی شرایط که نیازمند تعویض سریع دنده هستید از عکس العمل به نسبت کندی برخوردار است.

این مسئله تا جایی پیش می رود که به نظر در حالت اتوماتیک موتور و جعبه دنده چندان با هم جفت و جور نیست و گنگ عمل می کنند. موتور خودرو هم به دلیل این که از طراحی پیچیده ای برخوردار است، عملکرد به نسبت غیرقابل پیش بینی را عرضه می کند.

تعویض دنده به کمک شیفترهای پشت فرمان لذت خاص خود را دارد و شرایط رانندگی را بهبود می بخشد، اما موتور در زمانی فول بوست می شود که در خروجی پیچ قرار گرفته است که این مسئله یک نقطه ضعف برای این شاسی معرکه و بالانس بسیار عالی این خودرو است.

استفاده از شاسی تمام فیبرکربنی مزیت های خاص خود را دارد که می توان آن ها را در حین استفاده از این خودرو در پیست های اتومبیل رانی به راحتی مشاهده کرد.

هندلینگ خودرو دقیقا همانقدر که از یک خودرو با مهندسی فراری انتظار دارید، خوب است و در هنگام شتاب گیری در زمان استفاده از لانچ کنترل نهایت آدرنالین در بدنتان ترشح می شود.

در واقع اگر مثل جرمی کلارکسون یک عشق ماشین واقعی باشید و شرایط راندن 4C را در پیستی مانند مونزا داشته باشید، اصلا جای تعجبی ندارد که عاشق و دلباخته این آلفارومئو رمانتیک شوید، اما حیف که چنین افرادی هر روز کمتر می شوند و شرایط استفاده از خودروهای اسپرت در کشورمان نیز کوچکترین شباهتی به ایتالیا و مونزا ندارد.

قدرت ترمزگیری هم در حد اندازه های یک خودروی سریع موتور وسط نیست و میزان جابه جایی پدال ترمز هم بسیار کم است که در رانندگی شهری می توان دردسرساز شود.

اگر به دنبال بهترین عملکرد این سوپرکوپه تند و تیز ایتالیای هستید آن را در پیست های اتومبیل رانی و جاده های پر پیچ و خم کوهستانی خواهید یافت.

آلفا 4C به هیچ وجه رانندگی عادی شهری که به دنبالش هستید را عرضه نمی کند و این مسئله با توجه به وضعیت خیابان های شهری کشور ما تبدیل به یک چالش اساسی برای شما خواهد شد.

اگر بخواهیم در یک کلام تجربه رانندگی با آلفا را برایتان توصف کنیم باید عنوان کرد که 4C تجربه بدون هرگونه فیلتر را عرضه می کند، یک تجربه 100 درصد خام و تمام مکانیکی که در نوع خود بسیار لذت بخش است اما عموم مشتریانی که توانایی پرداخت رقم 500 میلیونی را برای این خودرو دارند، تا این حد به دنبال یک خودرو خالص مسابقه ای، سریع و خشن و بدون امکانات رفاهی نیستند.

شرایط سخت آلفارومئو 4C در ایران

در بازار خاص خودرویی کشورمان که شاید نمونه ای آن را درهیچ کجای جهان نمی توان پیدا کرد، شرایط عرضه این گونه خودرو ها با سختی های بسیار زیادی روبه رو است.

آلفارومئو 4C در حدود 550 میلیون تومان قیمت گذاری شده، این در حالی است که قیمت جهانی نسخه پایه ای این آلفا (نمونه مورد بررسی) در حدود 55 هزار دلار و در نمونه های فول آپشن و lunch edition به 70 هزار دلار می رسد.

از رقبای این خودرو که به نظر در آینده ای نه چندان دور با عرضه گسترده در ایران قابل تهیه باشند به لوتوس اگزیچ، الیز و پورشه 718 باکستر می توان اشاره کرد.

با توجه به عدم استقبال از آلفا 4C می توان اینطور نتیجه گرفت که قیمت گذاری، نحوه عرضه و برنامه ریزی برای این گونه خودروها حکم مرگ و زندگی را دارد و به دلیل نبود پیست های متعدد اتومبیل رانی و برنامه های بسیار گسترده ای که شرکت مادر برای این گونه خودروها تدارک می بیند که در ایران خریدارن به کلی از آن ها محروم هستند، می توان عدم استقبال را به خوبی توجیح کرد.

البته فروش کم 4C مختص به ایران نیست و آنطور که از اطلاعات رسمی بر می آید، 4C در آمریکا نیز بسیار ناموفق ظاهر شده، تا آنجا که آلفارومئو قصد حذف آن را از سبد محصولاتش در آمریکا دارد.

با این وصف می توان گفت که ظاهرا دوران خودروهای خالص برای رانندگی در پیست به سر رسیده و مدل هایی نظیر 4C، دوج وایپر و محصولات لوتوس با فروشی بسیار اندک مسیری رو به زوال را تجربه می کنند.

در چنین شرایطی شاید پذیرفتن ریسک خرید یکی از این خودروها در بلند مدت با سودی قابل توجه همراه شود، چرا که خودروهای دوست داشتنی و اصیلی نظیر آلفا 4C،  آخرین نسل در نوع خود هستند و به همین دلیل در بلند مدت از ارزش کلاسیک زیادی برخودار خواهند شد.

The post appeared first on .

بررسی آلفا رومئو 4C؛ سریعترین خودرو کم فروش بازار ایران

خودروهای سریع بسیاری ظرف سال های اخیر به کشورمان وارد شده اند که از را شامل می شوند، اما از سال 2013 و در پی تصویب قانون منع واردات خودروهای لوکس شرایط به کلی تغییر کرد و راه ورود بسیاری از مدل های قدرتمند و سریع به ایران بسته شد.

با این حال به لطف پیشرفت تکنولوژی و فناوری ظرف چند سال اخیر شاهد عرضه نسل جدیدی از موتورهای توربو در جهان هستیم که باعث شده اند حتی علیرغم وجود قوانین سخت گیرانه محیط زیست و گمرک، همچنان زمینه بهبود عملکرد خودروها فراهم باشد.

آلفارومئو در این میان یک قدم از سایر خودروسازان جهان پیشی گرفته و با ترکیب تکنولوژی های مربوط به موتورهای پیشرفته توربو تزریق مستقیم، گیربکس های فوق سریع دوبل کلاچ و شاسی های بسیار سبک وزن فیبرکربنی، معجونی اقتصادی از سرعت و چابکی را پدید آورده که با توجه به حجم پیشرانه 1.75 لیتری یکی از سریعترین خودروهای جهان محسوب می شود.

خوشبختانه علیرغم برخی سخت گیری های اداره استاندارد، در چند ماه اخیر پای این خودرو به کشورمان نیز باز شده است و از این رو شاهد عرضه سریعترین خودرو صفر کیلومتر حال حاضر بازار ایران هستیم.

خودرویی که علیرغم تمام جذابیت هاییش در بازار فروش چندان سر و صدایی به پا نکرد و با فروشی انگشت شمار شکستی عجیب و غریب را در بازار کشورمان تجربه کرد.

با این وجود تصمیم گرفتیم برای بزرگداشت قدرت مهندسی آلفارومئو مطلبی را به بررسی این جواهر کمتر شناخته شده اختصاص دهیم،

پیشتر برایتان از  گفتیم و به بررسی آن پرداختیم حال به سراغ خواهر کوچکتر اما تند تیز مازراتی یعنی آلفارومئو 4C آمده ایم تا ببینیم این بار اهلی سرزمین چکمه چه محصولی را به ارمغان آورده اند.

آلفارومئو  4C پس از حضور مدل های آلفا جولیتا و میتو در 23 دی ماه سال 93 در تهران رونمایی شد اما پروسه شماره گذاری آن در حدود یک سال به طول انجامید و سرانجام فروش اولین خودروها به اوایل امسال موکول شد.

بازگشت شکوه آلفارومئو با 4C

آلفارومئو پس از فراز و نشیب های بسیاری که در طول تاریخ غنی خود داشته است. آلفا 4C را به عنوان پرچمدار نسل جدید محصولات خود معرفی کرد و همه نگاه ها را به سمت خود جلب کرد. یک سوپرکوپه موتور وسط دو نفره با ابعاد کوچک، آن هم در قرن 21 میلادی به مانند رویا برای تمام دوستداران این برند ایتالیای می ماند.

در نگاه اول به نظر با یک فراری سایز کوچک رو به رو هستیم و هیجانی نزدیک به مواجه با یک سوپر اسپرت تمام عیار سرتاپای وجودمان را فرا می گیرد.

به هرحال فراری وآلفا جزئی از شرکت مادر یعنی فیات هستند و اشتراک تکنولوژی وسیعی با یکدیگر دارند.

البته جلو پنجره V شکل نشان دهنده هویت واقعی این سوپرکوپه است. چراغ های بزرگ بیضی شکل که بر روی سپر خودرو امتداد پیدا کرده اند و مجهز به LED های ریز و دایره ای شکل جدا از هم هستند تا کاپوت به نسبت بزرگ که با شیبی ملایم که در دو طرف آن امتداد جلو پنجره V شکل وجود دارد از جزییات مهم طراحی در بخش جلوی خودرو است.

در بخش کناری ورودی هوای موتور در یک سوم انتهایی بدنه قرار دارد و خط ملایمی که از سپر عقب حجیم شده تا روی درب خودرو امتداد پیدا کرده است مواجه هستیم.

فاصله دو محور این مدل در حدود 2.37 متر است که آن را تبدیل به یکی از کوچک ترین کوپه های عرضه شده در بازار می کند. به همین دلیل چرخ های 18 اینچی در جلو و 19 اینچی در عقب، جلوه بزرگ تری به نسبت بدنه دارند که این مسئله درصورت تعویض چرخ ها با سایز بزرگتر تشدید هم خواهد شد.

در نمای عقب همانند فراری با چراغ های ساده گرد رو به رو هستیم، و مجموعه سپر،اسپویلر و درب یک تکه موتور و صندوق کوچک قرار گرفته در پشت موتور، ظاهر بسیار جمع جوری به آن داده است.

نکته عجیب در خصوص آلفا 4C، بسته بودن کاپوت جلویی خودرو است که تنها خود شرکت سازنده مجاز به باز کردن آن است و برخلاف سایر خودروهای اسپرت موتور عقب، حتی فضایی برای قرار دادن چمدان نیز به خریداران ارائه نمی دهد.

پهنای بسیار زیاد این خودرو هم در نوع خود جالب است و به عدد 1.86 متر می رسد که آن را در این زمینه از دیگر رقبا جلو می اندازد.

آلفا رومئو با استفاده از شاسی تمام فیبرکربنی ادعا می کند که وزن این خودرو زیر 1000 کیلوگرم است، هرچند در اکثر بررسی های صورت گرفته خلاف این امر ثابت شده است. اما به هر صورت وزن این خودرو به نسبت رقبا بسیار کمتر است و در این زمینه آلفا به نسبت رقبا پیشتاز است.

فضای داخلی آلفارومئو 4C

در داخل اتاق با ظاهری کاملا متفاوت روبه رو هستیم. فضای کابین این کوپه دو نفره به قدری کوچک است که انگار سوار بر یک خودرو هاچ بک شهری شده اید.

برای این که متوجه شوید چگونه صندلی ها شما را در بر می گیرند، باید گفت که اگر قدتان کمی بلند باشد، فرمان شبیه به حرف D این خودرو، به کلی دید بخش آمپرها را مختل می کند و اوضاع دید عقب هم رو به وخامت می رود.

با توجه به ارتفاع شاسی فیبرکربنی، کوتاهی درب ها و ارتفاع خودرو، سوار و پیاده شدن تبدیل به یک چالش اساسی به نسبت خودروهای عادی می شود. کیفیت قطعات داخل کابین چنگی به دل نمی زند، و انگار فقط  فقط آلفا به کارگذاشتن تجهیزات مرسوم با کمترین کیفیت بسنده کرده است.

طراحی خروجی سیستم تهویه نگارنده را به یاد تند90 خودمان می اندازد، و حتی سوییچ های سیستم تهویه را هم می توان با یک پراید مقایسه کرد. پدال ها سایز بسیار کوچکی دارند، و انگار به دلیل محدودیت فضا با یک اتومبیل فرمول یک روبه رو هستیم.

ترمز دستی مکانیکی هم بین دو سرنشین قرار گرفته و منظره کلاسیک و نه چندان زیبایی را برای این خودرو نیم میلیارد تومانی ترسیم می کند.

صفحه نمایش مربوط به اطلاعات و سرگرمی در این خودرو جایی ندارد و آلفا به سیستم پخش ساده با 4 بلندگو و یک نمایشگر بسیار کوچک در بالای کنسول متمایل به سمت راننده بسنده کرده است.

در واقع هیچ آپشن خاصی را در خودرو مورد تست که از نمونه های پایه محسوب می شود، وجود ندارد و آپشن های عرضه شده همانند صندلی ها با چرم آلکانترا، کروز کنترل، سنسور پارک عقب، اسپویلر فیبرکربنی، چراغ های زنون  و تم رنگ آمیزی داخل اتاق از آپشن هایی هستند که آلفا پول بسیار زیادی را برای آن ها طلب می کند.

در مجموع فضای داخل اتاق این خودروها به خودی خود کم است، اما به دنبال مدیریت فضایی که خودروسازان آلمانی در محصولات این مدلی به کار می برند نباشید و ارگونومی هم در سطح بسیار پایین تری به نسبت رقبای آلمانی قرار دارد.

قلبی کوچک اما قدرتمند

آلفارومئو در ادامه سنت شکنی هایش، در بخش قوای محرکه به کلی متفاوت ظاهر شده است. باید عنوان کرد که 4C کوچک ترین موتور موجود بین تمامی خودروهای موتور وسط را دارا است.

یک موتور 4 سیلندر خطی توربوشارژ شده به حجم دقیق 1742 cc با حداکثر قدرت 237 اسب بخار در دور 6000 rpm و گشتاور 350 نیوتن متری که در دور 2200 rpm به حداکثر میزان خود می رسد.

جعبه دنده 6 سرعته دوال کلاچ هم وظیفه انتقال قدرت هم به صورت اتوماتیک و هم به صورت تعویض دستی به کمک شیفترهای پشت فرمان را بر عهده گرفته و این قدرت را تنها به چرخ های عقبی می فرستد.

به نظر می رسد که آلفا توانسته کار بسیار بزرگی انجام دهد و با این حجم کم موتور قدرت بالایی را از آن استخراج کند. اما ذکر این نکته بسیار مهم است که بوست یا فشار توربوشارژ دو مرحله ای (تویین اسکرول) این موتور در حدود 21.8 psi است که رقم به نسبت بالایی است و در مواجه با بنزین کم کیفیت و اکتان پایین، موجب استهلاک زود هنگام پیشرانه می شود.

فرمان خودرو بدون هیچ گونه کمک کننده ای، اعم ازهیدرولیکی یا موتور برقی به چرخ ها متصل شده و همان راک اند پینیون معمولی (تمام مکانیکی) به شمار می رود.

آلفا با این هدف که میزان ارتباط راننده از طریق فرمان به چرخ ها را به 100 درصد برساند دست به این کار زده است که در نوع خود شجاعت بزرگی به حساب می آید. چرا که در شرایط فعلی صنعت خودرو، کمتر محصولی بدون حضور سیستم کمکی هیدرولیک یا موتور برقی به تولید انبوه می رسد.

سیستم تعلیق در جلو از نوع جناغی به همراه فنر لول و تعلیق عقب از نوع استرات است. آنتی رول بار(میل موجگیر) هم در تعلیق جلو و عقب نقش خود را بازی می کند.

هر چهار چرخ مجهز به ترمز دیسکی سوراخ دار مارک برمبو است و خبری از دیسک های کربن سرامیکی گران قیمت در این خودرو نیست. آلفا شتاب گیری صفرتاصد این خودرو را در حدود 4.5 ثانیه اعلام کرده که آن را در ردیف سریع ترین خودروهای عرضه شده به صورت صفر کیلومتر در کشور ما تبدیل می کند. حداکثر سرعت این خودرو هم به مرز 257 کیلومتر بر ساعت می رسد.

تجربه رانندگی با حشره تند و تیز ایتالیای

آلفا 4 گزینه Natural، Dynamic،All weather و Race را برای رانندگی پیش روی شما می گذارد، خبری از دکمه استارت نیست و برای استارت زدن باید سوییچ را بچرخوانید.

با مشاهده فیبرکربن در جای جای کابین و تک صفحه نمایش تمام دیجیتالی آمپرسنج و پدال های شیفتر پشت فرمان، حس سواری متفاوتی به راننده القا می شود، این مسئله با روشن کردن موتور و لرزش کابین توسط موتوری که دقیقا در پشت سر شما قرار گرفته دوچندان می شود.

فرمان آلفا به قدری سفت و خشک است که در سرعت های پایین نیازمند قدرت ماهیچه ای قابل توجهی برای حرکت دادن آن هستید. سیستم تعلیق خشک و ارتفاع پایین خودرو و شنیدن صدای برخورد سنگ ریزه های جاده به بدنه خودرو حس سواری یک کارتینگ را به سرنشینان القا می کند.

در مسیرهای مستقیم آلفا بسیار سریع به نظر می رسد و به لطف موتور توربو شده و گشتاور زیاد موتور، می تواند حس واقعی شتاب گیری یک خودروی موتور وسط را بدهد، مسئله ای که کمتر در خودروهای موتور جلو اتفاق می افتد.

صدای موتور به راحتی به داخل کابین ورود پیدا می کند. می توان به کلی دور سیستم صوتی این خودرو را خط کشید و از فریاد نه چندان پرحجم پیشرانه لذت برد.

جعبه دنده دوکلاچه و موتور توربوشارژ شده در حین رانندگی در حالت تمام اتومات، به خوبی رقبای آلمانی عمل نمی کند و در برخی شرایط که نیازمند تعویض سریع دنده هستید از عکس العمل به نسبت کندی برخوردار است.

این مسئله تا جایی پیش می رود که به نظر در حالت اتوماتیک موتور و جعبه دنده چندان با هم جفت و جور نیست و گنگ عمل می کنند. موتور خودرو هم به دلیل این که از طراحی پیچیده ای برخوردار است، عملکرد به نسبت غیرقابل پیش بینی را عرضه می کند.

تعویض دنده به کمک شیفترهای پشت فرمان لذت خاص خود را دارد و شرایط رانندگی را بهبود می بخشد، اما موتور در زمانی فول بوست می شود که در خروجی پیچ قرار گرفته است که این مسئله یک نقطه ضعف برای این شاسی معرکه و بالانس بسیار عالی این خودرو است.

استفاده از شاسی تمام فیبرکربنی مزیت های خاص خود را دارد که می توان آن ها را در حین استفاده از این خودرو در پیست های اتومبیل رانی به راحتی مشاهده کرد.

هندلینگ خودرو دقیقا همانقدر که از یک خودرو با مهندسی فراری انتظار دارید، خوب است و در هنگام شتاب گیری در زمان استفاده از لانچ کنترل نهایت آدرنالین در بدنتان ترشح می شود.

در واقع اگر مثل جرمی کلارکسون یک عشق ماشین واقعی باشید و شرایط راندن 4C را در پیستی مانند مونزا داشته باشید، اصلا جای تعجبی ندارد که عاشق و دلباخته این آلفارومئو رمانتیک شوید، اما حیف که چنین افرادی هر روز کمتر می شوند و شرایط استفاده از خودروهای اسپرت در کشورمان نیز کوچکترین شباهتی به ایتالیا و مونزا ندارد.

قدرت ترمزگیری هم در حد اندازه های یک خودروی سریع موتور وسط نیست و میزان جابه جایی پدال ترمز هم بسیار کم است که در رانندگی شهری می توان دردسرساز شود.

اگر به دنبال بهترین عملکرد این سوپرکوپه تند و تیز ایتالیای هستید آن را در پیست های اتومبیل رانی و جاده های پر پیچ و خم کوهستانی خواهید یافت.

آلفا 4C به هیچ وجه رانندگی عادی شهری که به دنبالش هستید را عرضه نمی کند و این مسئله با توجه به وضعیت خیابان های شهری کشور ما تبدیل به یک چالش اساسی برای شما خواهد شد.

اگر بخواهیم در یک کلام تجربه رانندگی با آلفا را برایتان توصف کنیم باید عنوان کرد که 4C تجربه بدون هرگونه فیلتر را عرضه می کند، یک تجربه 100 درصد خام و تمام مکانیکی که در نوع خود بسیار لذت بخش است اما عموم مشتریانی که توانایی پرداخت رقم 500 میلیونی را برای این خودرو دارند، تا این حد به دنبال یک خودرو خالص مسابقه ای، سریع و خشن و بدون امکانات رفاهی نیستند.

شرایط سخت آلفارومئو 4C در ایران

در بازار خاص خودرویی کشورمان که شاید نمونه ای آن را درهیچ کجای جهان نمی توان پیدا کرد، شرایط عرضه این گونه خودرو ها با سختی های بسیار زیادی روبه رو است.

آلفارومئو 4C در حدود 550 میلیون تومان قیمت گذاری شده، این در حالی است که قیمت جهانی نسخه پایه ای این آلفا (نمونه مورد بررسی) در حدود 55 هزار دلار و در نمونه های فول آپشن و lunch edition به 70 هزار دلار می رسد.

از رقبای این خودرو که به نظر در آینده ای نه چندان دور با عرضه گسترده در ایران قابل تهیه باشند به لوتوس اگزیچ، الیز و پورشه 718 باکستر می توان اشاره کرد.

با توجه به عدم استقبال از آلفا 4C می توان اینطور نتیجه گرفت که قیمت گذاری، نحوه عرضه و برنامه ریزی برای این گونه خودروها حکم مرگ و زندگی را دارد و به دلیل نبود پیست های متعدد اتومبیل رانی و برنامه های بسیار گسترده ای که شرکت مادر برای این گونه خودروها تدارک می بیند که در ایران خریدارن به کلی از آن ها محروم هستند، می توان عدم استقبال را به خوبی توجیح کرد.

البته فروش کم 4C مختص به ایران نیست و آنطور که از اطلاعات رسمی بر می آید، 4C در آمریکا نیز بسیار ناموفق ظاهر شده، تا آنجا که آلفارومئو قصد حذف آن را از سبد محصولاتش در آمریکا دارد.

با این وصف می توان گفت که ظاهرا دوران خودروهای خالص برای رانندگی در پیست به سر رسیده و مدل هایی نظیر 4C، دوج وایپر و محصولات لوتوس با فروشی بسیار اندک مسیری رو به زوال را تجربه می کنند.

در چنین شرایطی شاید پذیرفتن ریسک خرید یکی از این خودروها در بلند مدت با سودی قابل توجه همراه شود، چرا که خودروهای دوست داشتنی و اصیلی نظیر آلفا 4C،  آخرین نسل در نوع خود هستند و به همین دلیل در بلند مدت از ارزش کلاسیک زیادی برخودار خواهند شد.

The post appeared first on .

بررسی آلفا رومئو 4C؛ سریعترین خودرو کم فروش بازار ایران

بررسی کیا اسپورتیج نسل سوم؛ محبوب ترین کراس اوور بازار ایران

بررسی کیا اسپورتیج نسل سوم؛ محبوب ترین کراس اوور بازار ایران

در حالیکه شاسی بلند های کوچکی مثل تویوتا راو ۴ بیشتر به سمت جادار بودن و کاربردی بودن پیش رفته اند تا به سمت طراحی زیباتر، کیا در ساخت اسپورتیج نسل سوم اهمیت زیادی به طراحی ظاهری آن داده است.

اسپورتیج در میان شاسی بلند های کوچک بازار، بدون شک یکی از زیباترین هاست.

البته این طراحی زیبا به قیمت کوچک بودن فضای داخلی اسپورتیج تمام شده است. ابعاد این خودرو حاکی از کوچک بودن آن است، حتی در مقایسه با شاسی بلند های کوچک هم کلاس خودش. بنابر این کمبود فضای داخلی اسپورتیج، خیلی هم دور از انتظار نیست.

با این وجود، سرنشین های جلو از بابت فضای کافی در قسمت سر و پاها مشکلی نخواهند داشت و صندلی های جلو از ارگونومی مناسب برخوردار بوده و مجهز به سیستم گرمکن و سردکن هستند، اما این موضوع درباره صندلی های عقب صدق نمیکند و فضای سر و پاها کافی نیست.

البته ناگفته نماند که برای سرنشینان عقب، دریچه های سیستم تهویه مطبوع تعبیه شده است.

فضای بار عقب هم آنطور که باید جادار نیست. در حالت عادی و بدون خواباندن صندلی های عقب، گنجایش فضای بار به ۷۴۰ لیتر میرسد. اگر صندلی های عقب را بخوابانید، میتوانید این فضا را به ۱۵۵۰ لیتر افزایش دهید.

با اینکه ۱۵۵۰ لیتر رقم قابل قبولی است، اما در مقایسه با فضای بار تویوتا راو ۴ که ۲۰۸۰ لیتر گنجایش دارد، حرفی برای گفتن ندارد.

با وجود اینکه قابلیت دو دیفرانسیل به شما این امکان را میدهد تا نیروی موتور را بین جلو و عقب بطور مساوی تقسیم کنید (البته تا سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت)، اما نباید از اسپورتیج انتظار قابلیت های آفرود داشته باشید.

نفوذ صدای موتور به داخل اتاق و کیفیت سواری پایین در مقایسه با اکثر رقبا در کلاس شاسی بلند های کوچک، همیشه از نقاط ضعف سری اسپورتیج بوده است.

کیا در مدل سال ۲۰۱۴ اسپورتیج با بکارگیری ضربه گیر های پیشرفته تر تا حدی مشکل کیفیت سواری پایین را مرتفع کرد. اما همچنان کیفیت سواری اسپورتیج در حد رضایت بخشی نیست، حتی با چرخ های ۱۸ اینچی. نقطه ضعف دیگر اسپورتیج، فرمان برقی آن است که باعث میشود رانندگی با آن خشک و بی روح شود.

کیا برای رفع این مشکل هم در مدل سال ۲۰۱۴ قابلیت تنظیم میزان نرمی فرمان را در ۳ درجه مختلف به اسپورتیج اضافه کرد، اما آنطور که انتظار میرفت ثمربخش واقع نشد.

اسپورتیج نسل سوم در واپسین سال های تولید خود با موتور ۲.۴ لیتری ۴ سیلندر و بهره مندی از سیستم تزریق مستقیم، توانایی تولید ۱۸۰ اسب بخار را دارد.

اما مدل های موجود در ایران که از موتورهای GDI (تزریق مستقیم) بی بهره هستند قدرتی در حدود 174 اسب بخار را ارائه می دهند.

حداکثر گشتاور این شاسی بلند کوچک کره ای، برابر ۲۳۸ نیوتن متر در دور ۴۰۰۰ است. گیربکس ۶ سرعته اتوماتیک با قابلیت تعویض دستی (تیپ ترونیک)، عملکرد مناسبی دارد. تعویض دنده ها نرم و دقیق انجام میشود، اما سرعت تعویض دنده ها میتوانست بهتر باشد.

لیست امکانات شامل قابلیت تنظیم تلسکوپی فرمان، سیستم ورود بدون کلید، رینگ های آلومینیومی ۱۸ اینچی، محفظه خنک نگهدارنده، امکان تنظیم برقی صندلی راننده، سانروف پانوراما و دوربین دید عقب است.

دکمه استارت – استاپ و امکان کنترل سیستم صوتی از روی فرمان نیز وجود دارد.

در قسمت ایمنی، اسپورتیج به کیسه های هوای جانبی، پرده ای و جلو مجهز شده است. همچنین سیستم کنترل پایداری الکترونیک (ESC) هم در لیست امکانات اسپورتیج مشاهده میشود.

سنسورهای پارک عقب و دوربین دید عقب تا حدودی مشکل نقاط کور اسپورتیج را برطرف میکنند. اسپورتیج از نظر ایمنی حتی از حد متوسط کلاس شاسی بلند های کوچک هم عقب مانده است.

نتایج تست ایمنی مدل دو دیفرانسیل در ایالات متحده رضایت بخش بوده و آمریکایی ها ۵ ستاره به این شاسی بلند کره ای اعطا کرده اند (مدل دیفرانسیل جلو ۴ ستاره کسب کرده است)، اما موسسه ایمنی IIHS، وضعیت ایمنی اسپورتیج را در تصادفات از جلو با خودروی دیگر، ضعیف ارزیابی کرده است.

مصرف سوخت مدل ۲.۴ لیتری و دو دیفرانسیل اسپورتیج در شهر ۱۲.۳۸، در بزرگراه ۹.۰۵ و بصورت ترکیبی معادل ۱۰.۶۹ لیتر در هر صد کیلومتر است.

طراحی بدنه کیا اسپرتیج

طراحی شیک و زیبای کیا اسپورتیج ۲۰۱۶ آن را در میان رقبا متمایز کرده است.

ترکیب چراغ های جلو و جلو پنجره اسپورتیج، چهره ای ساده و گیرا به آن بخشیده است. در واقع طرح جلو پنجره به نوعی علامت تجاری خانواده کیا محسوب می شود و چراغ های جلو با ظرافت خاصی تا کناره های خودرو ادامه پیدا کرده اند.

استفاده از خطوط ملایم و طراحی پویا، باعث شده اسپورتیج از هر زاویه ای خوش ترکیب و جذاب به نظر برسد.

روی هم رفته، طراحی کیا اسپورتیج بیشتر شبیه اروپایی هاست. سادگی و هماهنگی خطوط بدنه، آن را از بقیه شاسی بلند های کوچک هم کلاس خودش متمایز کرده است.

فضای داخلی اسپورتیج و صفحه کیلومتر شمار بزرگ، حس اسپرت بودن را القا میکند. کیفیت مواد بکار رفته در داخل خودرو نیز بر خلاف برخی از رقبا، مناسب است.

عملکرد پیشرانه و کیفیت سواری

کیفیت و ماهیت رانندگی با اسپورتیج هر سال نسبت به مدل سال قبل، روند تکاملی را طی کرده است. صاحبان اسپورتیج همیشه از بی روح بودن و نرم نبودن فرمان برقی آن شکایت داشته اند.

این مشکل در مدل سال ۲۰۱۴ با افزودن قابلیت تنظیم میزان نرمی فرمان در سه درجه مختلف تا حدی مرتفع شد. اما مشکل بی روح بودن فرمان همچنان پا برجاست.

کیفیت سواری اسپورتیج تا قبل از بکارگیری ضربه گیرهای پیشرفته و عایق بندی صوتی بهتر کابین در مدل ۲۰۱۴، از نقاط ضعف جدی در این خودرو محسوب میشد.

کیا تا قبل از مدل ۲۰۱۴ سیستم تعلیق اسپورتیج را بیش از حد اسپرت و خشک تنظیم کرده بود. این امر نه تنها باعث میشد در مسیر های ناهموار سرنشینان خودرو تکان های شدیدی را تجربه کنند، بلکه صدای نفوذی به داخل اتاق هم بیش از حد بود.

موتور ۲.۴ لیتر تنفس طبیعی اسپورتیج عملکرد رضایت بخشی دارد.

این موتور ۱۶ سوپاپ در سال 2016 از سیستم تزریق مستقیم بهره میبرد که علاوه بر افزایش بازدهی و توان خروجی موتور، به کاهش مصرف سوخت نیز کمک میکند.

مدل دیفرانسیل جلوی اسپورتیج نسبت به مدل دو دیفرانسیل کمی چابک تر به نظر میرسد.

در مدل دو دیفرانسیل با فعال کردن قفل دیفرانسیل، میتوانید نیروی موتور را بطور مساوی بین عقب و جلو تقسیم کنید (البته فقط تا سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت).

ناگفته نماند که وزن مدل دو دیفرانسیل ۱۵۸۸ کیلوگرم است.

امکانات رفاهی و کیفیت ساخت

در شرایطی که اکثر شاسی بلند های کوچک بازار طراحی داخلی بی روح و خسته کننده ای دارند، زیبایی فضای داخل اسپورتیج آن را یک سر و گردن بالاتر از بقیه رقبا قرار داده است.

کیفیت ساخت بالا و توجه به جزئیات از ویژگی های طراحی داخلی اسپورتیج هستند.

از طرفی، کمبود فضای داخلی برای سرنشینان عقب، آن هم برای یک خودروی شاسی بلند، قابل توجیه نیست.

سرنشینان جلو فضای کافی برای سر و پاها خواهند داشت و صندلی های جلو از ارگونومی مناسبی برخوردار هستند، حتی برای سفر های طولانی مدت. به علاوه، گرمکن و سردکن کن نیز برای سرنشینان جلو در نظر گرفته شده است.

اما صندلی های عقب اسپورتیج شرایط کاملا متفاوتی دارند. به دلیل سبک طراحی اسپورتیج که خطوط سقف خودرو در قسمت عقب به سمت پایین متمایل شده اند، فضای کافی برای سر وجود ندارد. البته وجود دریچه تهویه برای سرنشینان عقب تا حدی امیدوار کننده است.

ایمنی کیا اسپرتیج

کیا اسپورتیج ۲۰۱۶ لیست امکانات امنیتی کاملی دارد، اما نسبت به رقبای هم کلاس خودش حرفی برای گفتن ندارد.

این لیست شامل کیسه های هوای جانبی، پرده ای و جلو است. ترمز های ABS، سیستم کنترل پایداری الکترونیکی، سیستم کنترل ایستایی در سربالایی و سیستم کمکی ترمز در سراشیبی همه سعی در ایمن کردن هر چه بیشتر اسپورتیج دارند.

اما نتایج ضعیف اسپورتیج در تصادف از جلو در تست سخت گیرانه برخورد یک چهارم سازمان IIHS، پاشنه آشیل این شاسی بلند کره ای در بخش ایمنی به حساب می‌آید.

اسپورتیج از اکثر تست های موسسه ایمنی IIHS، سربلند بیرون آمده است، اما در بخش تصادف از جلو بسیار ضعیف عمل کرده است. شرایط این تست به گونه ای است که برخورد خودرو با خودروی دیگر را از قسمت جلو شبیه سازی میکند.

نتیجه تست ایمنی اسپورتیج دیفرانسیل جلو در ایالات متحده، ۴ ستاره است در حالیکه مدل دو دیفرانسیل در این تست ۵ ستاره کسب کرده است.

(تصاویر کرش تست متعلق به هیوندای توسان هستند. اما به دلیل مشترک بودن پلتفرم کیا اسپورتیج و هیوندا توسان، نتایج یکسان خواهد بود)

میتوانید مشاهده کنید.

تجهیزات و امکانات رفاهی کیا اسپرتیج نسل سوم

لیست آپشن های اسپورتیج تقریباً کامل است. فرمان با قابلیت تنظیم تلسکوپی، سیستم ورود بدون کلید، اتصال به تلفن همراه از طریق بلوتوث، سیستم صوتی با ۶ بلندگو و قابلیت پخش MP3 و اتصال USB، رینگ های ۱۸ اینچی آلومینیومی، کلید های کنترل سیستم صوتی و مکالمات تلفن همراه از روی فرمان، دکمه استارت – استاپ، تنظیم برقی صندلی راننده، محفظه خنک نگهدارنده، سقف پانوراما، نمایشگر لمسی ۴.۳ اینچی و کروز کنترل تنها بخشی از امکاناتی است که اسپورتیج در اختیار شما قرار می دهد.

مصرف سوخت کیا اسپرتیج

مصرف سوخت اسپورتیج به عنوان یک شاسی بلند کوچک مناسب است، اما در این بخش هم مانند ایمنی، اسپورتیج در مقایسه با رقبا آنطور که باید عمل نکرده است.

مدل دیفرانسیل جلو با موتور ۲.۴ لیتری به ترتیب در شهر، بزرگراه و ترکیبی ارقامی معادل ۱۱.۲، ۸.۴ و ۹.۸ لیتر در هر صد کیلومتر را ثبت کرده است.

همچنین مدل دو دیفرانسیل در شهر ۱۲.۳۸، در بزرگراه ۹.۰۵ و بصورت ترکیبی ۱۰.۶۹ لیتر در هر صد کیلومتر مصرف میکند. گنجایش مخزن سوخت اسپورتیج ۵۵ لیتر است.

ناگفته نماند که این روزا (تیرماه 95) قیمت کیا اسپورتیج ۲۰۱۶ صفر کیلومتر با گارانتی شرکتی برابر ۱۷۶ میلیون تومان است.

ضمنا گفتنی است که این نسل از کیا اسپرتیج اخیرا با جایگزین شده که معرفی و بررسی این نمونه تازه در آستانه ورود به بازار ایران را می توانید از بخوانید.

جدول امتیاز بندی (حداقل امتیاز ۱، حداکثر امتیاز ۱۰)
طراحی ۸
امکانات رفاهی و کیفیت ساخت ۷
تجهیزات ۹
عملکرد پیشرانه و کیفیت سواری ۷
ایمنی ۶
مصرف سوخت ۷

The post appeared first on .

بررسی کیا اسپورتیج نسل سوم؛ محبوب ترین کراس اوور بازار ایران

در حالیکه شاسی بلند های کوچکی مثل تویوتا راو ۴ بیشتر به سمت جادار بودن و کاربردی بودن پیش رفته اند تا به سمت طراحی زیباتر، کیا در ساخت اسپورتیج نسل سوم اهمیت زیادی به طراحی ظاهری آن داده است.

اسپورتیج در میان شاسی بلند های کوچک بازار، بدون شک یکی از زیباترین هاست.

البته این طراحی زیبا به قیمت کوچک بودن فضای داخلی اسپورتیج تمام شده است. ابعاد این خودرو حاکی از کوچک بودن آن است، حتی در مقایسه با شاسی بلند های کوچک هم کلاس خودش. بنابر این کمبود فضای داخلی اسپورتیج، خیلی هم دور از انتظار نیست.

با این وجود، سرنشین های جلو از بابت فضای کافی در قسمت سر و پاها مشکلی نخواهند داشت و صندلی های جلو از ارگونومی مناسب برخوردار بوده و مجهز به سیستم گرمکن و سردکن هستند، اما این موضوع درباره صندلی های عقب صدق نمیکند و فضای سر و پاها کافی نیست.

البته ناگفته نماند که برای سرنشینان عقب، دریچه های سیستم تهویه مطبوع تعبیه شده است.

فضای بار عقب هم آنطور که باید جادار نیست. در حالت عادی و بدون خواباندن صندلی های عقب، گنجایش فضای بار به ۷۴۰ لیتر میرسد. اگر صندلی های عقب را بخوابانید، میتوانید این فضا را به ۱۵۵۰ لیتر افزایش دهید.

با اینکه ۱۵۵۰ لیتر رقم قابل قبولی است، اما در مقایسه با فضای بار تویوتا راو ۴ که ۲۰۸۰ لیتر گنجایش دارد، حرفی برای گفتن ندارد.

با وجود اینکه قابلیت دو دیفرانسیل به شما این امکان را میدهد تا نیروی موتور را بین جلو و عقب بطور مساوی تقسیم کنید (البته تا سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت)، اما نباید از اسپورتیج انتظار قابلیت های آفرود داشته باشید.

نفوذ صدای موتور به داخل اتاق و کیفیت سواری پایین در مقایسه با اکثر رقبا در کلاس شاسی بلند های کوچک، همیشه از نقاط ضعف سری اسپورتیج بوده است.

کیا در مدل سال ۲۰۱۴ اسپورتیج با بکارگیری ضربه گیر های پیشرفته تر تا حدی مشکل کیفیت سواری پایین را مرتفع کرد. اما همچنان کیفیت سواری اسپورتیج در حد رضایت بخشی نیست، حتی با چرخ های ۱۸ اینچی. نقطه ضعف دیگر اسپورتیج، فرمان برقی آن است که باعث میشود رانندگی با آن خشک و بی روح شود.

کیا برای رفع این مشکل هم در مدل سال ۲۰۱۴ قابلیت تنظیم میزان نرمی فرمان را در ۳ درجه مختلف به اسپورتیج اضافه کرد، اما آنطور که انتظار میرفت ثمربخش واقع نشد.

اسپورتیج نسل سوم در واپسین سال های تولید خود با موتور ۲.۴ لیتری ۴ سیلندر و بهره مندی از سیستم تزریق مستقیم، توانایی تولید ۱۸۰ اسب بخار را دارد.

اما مدل های موجود در ایران که از موتورهای GDI (تزریق مستقیم) بی بهره هستند قدرتی در حدود 174 اسب بخار را ارائه می دهند.

حداکثر گشتاور این شاسی بلند کوچک کره ای، برابر ۲۳۸ نیوتن متر در دور ۴۰۰۰ است. گیربکس ۶ سرعته اتوماتیک با قابلیت تعویض دستی (تیپ ترونیک)، عملکرد مناسبی دارد. تعویض دنده ها نرم و دقیق انجام میشود، اما سرعت تعویض دنده ها میتوانست بهتر باشد.

لیست امکانات شامل قابلیت تنظیم تلسکوپی فرمان، سیستم ورود بدون کلید، رینگ های آلومینیومی ۱۸ اینچی، محفظه خنک نگهدارنده، امکان تنظیم برقی صندلی راننده، سانروف پانوراما و دوربین دید عقب است.

دکمه استارت – استاپ و امکان کنترل سیستم صوتی از روی فرمان نیز وجود دارد.

در قسمت ایمنی، اسپورتیج به کیسه های هوای جانبی، پرده ای و جلو مجهز شده است. همچنین سیستم کنترل پایداری الکترونیک (ESC) هم در لیست امکانات اسپورتیج مشاهده میشود.

سنسورهای پارک عقب و دوربین دید عقب تا حدودی مشکل نقاط کور اسپورتیج را برطرف میکنند. اسپورتیج از نظر ایمنی حتی از حد متوسط کلاس شاسی بلند های کوچک هم عقب مانده است.

نتایج تست ایمنی مدل دو دیفرانسیل در ایالات متحده رضایت بخش بوده و آمریکایی ها ۵ ستاره به این شاسی بلند کره ای اعطا کرده اند (مدل دیفرانسیل جلو ۴ ستاره کسب کرده است)، اما موسسه ایمنی IIHS، وضعیت ایمنی اسپورتیج را در تصادفات از جلو با خودروی دیگر، ضعیف ارزیابی کرده است.

مصرف سوخت مدل ۲.۴ لیتری و دو دیفرانسیل اسپورتیج در شهر ۱۲.۳۸، در بزرگراه ۹.۰۵ و بصورت ترکیبی معادل ۱۰.۶۹ لیتر در هر صد کیلومتر است.

طراحی بدنه کیا اسپرتیج

طراحی شیک و زیبای کیا اسپورتیج ۲۰۱۶ آن را در میان رقبا متمایز کرده است.

ترکیب چراغ های جلو و جلو پنجره اسپورتیج، چهره ای ساده و گیرا به آن بخشیده است. در واقع طرح جلو پنجره به نوعی علامت تجاری خانواده کیا محسوب می شود و چراغ های جلو با ظرافت خاصی تا کناره های خودرو ادامه پیدا کرده اند.

استفاده از خطوط ملایم و طراحی پویا، باعث شده اسپورتیج از هر زاویه ای خوش ترکیب و جذاب به نظر برسد.

روی هم رفته، طراحی کیا اسپورتیج بیشتر شبیه اروپایی هاست. سادگی و هماهنگی خطوط بدنه، آن را از بقیه شاسی بلند های کوچک هم کلاس خودش متمایز کرده است.

فضای داخلی اسپورتیج و صفحه کیلومتر شمار بزرگ، حس اسپرت بودن را القا میکند. کیفیت مواد بکار رفته در داخل خودرو نیز بر خلاف برخی از رقبا، مناسب است.

عملکرد پیشرانه و کیفیت سواری

کیفیت و ماهیت رانندگی با اسپورتیج هر سال نسبت به مدل سال قبل، روند تکاملی را طی کرده است. صاحبان اسپورتیج همیشه از بی روح بودن و نرم نبودن فرمان برقی آن شکایت داشته اند.

این مشکل در مدل سال ۲۰۱۴ با افزودن قابلیت تنظیم میزان نرمی فرمان در سه درجه مختلف تا حدی مرتفع شد. اما مشکل بی روح بودن فرمان همچنان پا برجاست.

کیفیت سواری اسپورتیج تا قبل از بکارگیری ضربه گیرهای پیشرفته و عایق بندی صوتی بهتر کابین در مدل ۲۰۱۴، از نقاط ضعف جدی در این خودرو محسوب میشد.

کیا تا قبل از مدل ۲۰۱۴ سیستم تعلیق اسپورتیج را بیش از حد اسپرت و خشک تنظیم کرده بود. این امر نه تنها باعث میشد در مسیر های ناهموار سرنشینان خودرو تکان های شدیدی را تجربه کنند، بلکه صدای نفوذی به داخل اتاق هم بیش از حد بود.

موتور ۲.۴ لیتر تنفس طبیعی اسپورتیج عملکرد رضایت بخشی دارد.

این موتور ۱۶ سوپاپ در سال 2016 از سیستم تزریق مستقیم بهره میبرد که علاوه بر افزایش بازدهی و توان خروجی موتور، به کاهش مصرف سوخت نیز کمک میکند.

مدل دیفرانسیل جلوی اسپورتیج نسبت به مدل دو دیفرانسیل کمی چابک تر به نظر میرسد.

در مدل دو دیفرانسیل با فعال کردن قفل دیفرانسیل، میتوانید نیروی موتور را بطور مساوی بین عقب و جلو تقسیم کنید (البته فقط تا سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت).

ناگفته نماند که وزن مدل دو دیفرانسیل ۱۵۸۸ کیلوگرم است.

امکانات رفاهی و کیفیت ساخت

در شرایطی که اکثر شاسی بلند های کوچک بازار طراحی داخلی بی روح و خسته کننده ای دارند، زیبایی فضای داخل اسپورتیج آن را یک سر و گردن بالاتر از بقیه رقبا قرار داده است.

کیفیت ساخت بالا و توجه به جزئیات از ویژگی های طراحی داخلی اسپورتیج هستند.

از طرفی، کمبود فضای داخلی برای سرنشینان عقب، آن هم برای یک خودروی شاسی بلند، قابل توجیه نیست.

سرنشینان جلو فضای کافی برای سر و پاها خواهند داشت و صندلی های جلو از ارگونومی مناسبی برخوردار هستند، حتی برای سفر های طولانی مدت. به علاوه، گرمکن و سردکن کن نیز برای سرنشینان جلو در نظر گرفته شده است.

اما صندلی های عقب اسپورتیج شرایط کاملا متفاوتی دارند. به دلیل سبک طراحی اسپورتیج که خطوط سقف خودرو در قسمت عقب به سمت پایین متمایل شده اند، فضای کافی برای سر وجود ندارد. البته وجود دریچه تهویه برای سرنشینان عقب تا حدی امیدوار کننده است.

ایمنی کیا اسپرتیج

کیا اسپورتیج ۲۰۱۶ لیست امکانات امنیتی کاملی دارد، اما نسبت به رقبای هم کلاس خودش حرفی برای گفتن ندارد.

این لیست شامل کیسه های هوای جانبی، پرده ای و جلو است. ترمز های ABS، سیستم کنترل پایداری الکترونیکی، سیستم کنترل ایستایی در سربالایی و سیستم کمکی ترمز در سراشیبی همه سعی در ایمن کردن هر چه بیشتر اسپورتیج دارند.

اما نتایج ضعیف اسپورتیج در تصادف از جلو در تست سخت گیرانه برخورد یک چهارم سازمان IIHS، پاشنه آشیل این شاسی بلند کره ای در بخش ایمنی به حساب می‌آید.

اسپورتیج از اکثر تست های موسسه ایمنی IIHS، سربلند بیرون آمده است، اما در بخش تصادف از جلو بسیار ضعیف عمل کرده است. شرایط این تست به گونه ای است که برخورد خودرو با خودروی دیگر را از قسمت جلو شبیه سازی میکند.

نتیجه تست ایمنی اسپورتیج دیفرانسیل جلو در ایالات متحده، ۴ ستاره است در حالیکه مدل دو دیفرانسیل در این تست ۵ ستاره کسب کرده است.

(تصاویر کرش تست متعلق به هیوندای توسان هستند. اما به دلیل مشترک بودن پلتفرم کیا اسپورتیج و هیوندا توسان، نتایج یکسان خواهد بود)

میتوانید مشاهده کنید.

تجهیزات و امکانات رفاهی کیا اسپرتیج نسل سوم

لیست آپشن های اسپورتیج تقریباً کامل است. فرمان با قابلیت تنظیم تلسکوپی، سیستم ورود بدون کلید، اتصال به تلفن همراه از طریق بلوتوث، سیستم صوتی با ۶ بلندگو و قابلیت پخش MP3 و اتصال USB، رینگ های ۱۸ اینچی آلومینیومی، کلید های کنترل سیستم صوتی و مکالمات تلفن همراه از روی فرمان، دکمه استارت – استاپ، تنظیم برقی صندلی راننده، محفظه خنک نگهدارنده، سقف پانوراما، نمایشگر لمسی ۴.۳ اینچی و کروز کنترل تنها بخشی از امکاناتی است که اسپورتیج در اختیار شما قرار می دهد.

مصرف سوخت کیا اسپرتیج

مصرف سوخت اسپورتیج به عنوان یک شاسی بلند کوچک مناسب است، اما در این بخش هم مانند ایمنی، اسپورتیج در مقایسه با رقبا آنطور که باید عمل نکرده است.

مدل دیفرانسیل جلو با موتور ۲.۴ لیتری به ترتیب در شهر، بزرگراه و ترکیبی ارقامی معادل ۱۱.۲، ۸.۴ و ۹.۸ لیتر در هر صد کیلومتر را ثبت کرده است.

همچنین مدل دو دیفرانسیل در شهر ۱۲.۳۸، در بزرگراه ۹.۰۵ و بصورت ترکیبی ۱۰.۶۹ لیتر در هر صد کیلومتر مصرف میکند. گنجایش مخزن سوخت اسپورتیج ۵۵ لیتر است.

ناگفته نماند که این روزا (تیرماه 95) قیمت کیا اسپورتیج ۲۰۱۶ صفر کیلومتر با گارانتی شرکتی برابر ۱۷۶ میلیون تومان است.

ضمنا گفتنی است که این نسل از کیا اسپرتیج اخیرا با جایگزین شده که معرفی و بررسی این نمونه تازه در آستانه ورود به بازار ایران را می توانید از بخوانید.

جدول امتیاز بندی (حداقل امتیاز ۱، حداکثر امتیاز ۱۰)
طراحی ۸
امکانات رفاهی و کیفیت ساخت ۷
تجهیزات ۹
عملکرد پیشرانه و کیفیت سواری ۷
ایمنی ۶
مصرف سوخت ۷

The post appeared first on .

بررسی کیا اسپورتیج نسل سوم؛ محبوب ترین کراس اوور بازار ایران

بررسی بلند مدت بسترن B50 F، عموزاده چینی مزدا 6 در بازار ایران

بررسی بلند مدت بسترن B50 F، عموزاده چینی مزدا 6 در بازار ایران

کمپانی چینی (FAW (FIRST AUTOMOTIVE WORK CAR تنها 20 سال قدمت دارد و سال 1997 در چانگ چون چین تاسیس شده است.
این کمپانی با بهره گیری از تجارب و تکنولوژی شرکت هایی همچون مزدا و جنرال موتورز  به ساخت خودرو روی آورد و تا به امروز به ظرفیت ساخت 70 هزار خودرو در سال رسیده و در سال 2016 چهار مدل شامل B50 ,B70 ,X80 و B90 را به بازار عرضه می کند.

فعالیت های FAW مانند بسیاری خودروسازان بزرگ دیگر چین بر پایه همکاری مشترک (جوینت ونچر) با خودروسازان بزرگ بین المللی شکل گرفته و از این رو FAW بر خلاف کمپانی های مستقلی چون لیفان یا JAC به دانش فنی و پلت فرم برخی از خودروهای قدیمی بین المللی دسترسی دارد.

 

آنطور که از شواهد پیداست بسترن بر اساس پلت فرم قدیمی (نسل اول) مزدا 6 ساخته شد و در سال 2009 از آن رو نمایی شد که البته در بخش های فنی از تکنولوژی فولکس واگن بهره گرفته است، اما این دل با توجه به مشخصات فنی ضعیف و تبلیغات ضعیف تر به یک شکست تمام عیار در بازار خودرو ایران مبدل شد.

بسترن B50 F (نسخه فیس لیفت شده بسترن B50 ) خودرویی که قریب به 1.5 سال از حضورش در بازار ایران گذشته و با توجه به اصلاحات هوشمندانه در بدنه خودرو ، مشخصات فنی و طراحی داخل اتاق آن و کسب 4 ستاره ایمنی آن را به خودرو نسبتا مناسبی در بازه قیمتی نسبتا خالی 70 تا 90 میلیون تومان  بدل کرده است.

طراحی داخلی بسترن B50 F

در طراحی خارجی خطوط صاف کرومی جلو پنجره جایگزین جلو پنجره ی مشبک مدل قدیمی تر شده ، چراغ های جلو کشیده تر شده و چراغ های گرد مه شکن درون سپر جای خود را به چراغ های مستطیل داده تا نمای مدرن تری داشته باشند اما هنوز هم می توان خط شانه خودرو را که از وسط در جلوی خودرو آغاز می شود و تا روی چراغ های عقب کشیده می شود را لمس کرد.

در بخش انتهایی خودرو ظاهرا طراحان کمپانی مشهور ایتال دیزاین نکته ای برای بهبود بخشیدن باقی نگذاشته بودند و تنها به اضافه کردن شبرنگ در سپر ها بسنده کرده اند .

در بخش داخلی خودرو طراحی قسمت مرکزی کاملا دستخوش تحول شده ، کلیدها و کنترل کننده‌های دایره ای در نسل قبل که کاملا کسل کننده و بی روح دیده می شد این بار به مجموعه ای از کلید ها و دکمه ها تبدیل شده که علی رغم تعداد بیشتر بسیار مدرن تر و زیباتر از قبل شده است.

دریچه های کولر که از چهارضلعی ساده در نسل قبل ، در مدل فیس لیفت شده به شکلی شبیه بال های پرنده در اطراف کامپیوتر سفری خودرو دیده می شوند .

داشبورد دو رنگ که از فوم شکل گرفته یکی از مهمترین نکات مثبت بسترن بی 50 در مقایسه با رقبایی مانند لیفان 820 است.

در زمان سوار شدن به خودرو اولین نکته که توجه شما را جلب خواهد کرد فضای پای مناسب سرنشینان عقب است.

اسپیکر های دایره ای بزرگ با حاشیه کرومی که حداقل در ماه های اولیه کیفیت قابل قبولی ارائه می دهند از طراحی ای شبیه بلندگوی رادیوهای قدیمی برخوارند.

روکش صندلی ها از چرم مصنوعی شکل گرفته که با توجه به ابعاد خودرو کیفیتی قابل قبول دارند و بخش های حاشیه درها و داشبورد که به جای استفاده از پلاستیک فشرده و سخت از فوم نرم بهره گرفته و در مجموع احساس بهتری را به مخاطب القا می کند.
تمام این موارد بخشی از پیشرفت هایی است که خودرو سازان چینی به آن توجه کرده اند و نباید دور از چشم بماند.

البته در کابین نقاط ضعفی هم دیده می شود که از جمله آن ها می توان به زاویه نه چندان مناسب تکیه گاه صندلی عقب، نبود دریچه سیستم تهویه مطبوع برای سرنشینان عقب و ورود نسبتا قابل توجه صدای پیشرانه به کابین اشاره کرد.

همچنین در خودروهایی با رنگ داخلی روشن، مشکل کثیف شدن زود هنگام قطعات داخلی کابین وجود دارد ولی حتی با این وجود هم می توان گفت که فضا دلباز و روشن کابین بسترن B50 F نسبت به لیفان 820 که تنها با تریم داخلی مشکی عرضه می شود، شرایط بهتری دارد.

 

مشخصات فنی بسترن B50 F

در بخش فنی خودرو با توجه به کمک گرفتن از فولکس واگن و مزدا می توان گفت که بسترن یک سر و گردن از رقبای چینی بالاتر قرار می گیرد و علیرغم تبلیغات ضعیف شرکت مونتاژ کننده، یکی از خودروهای قابل قبول بازار است .
برای مثال سیستم تعلیق بسترن بی 50 حرف های زیادی برای گفتن دارد، فنربندی چرخ های جلو از نوع جناغی دوبل به همراه فنر لول و میل موجگیر انتخاب شده و برای چرخ های عقب هم سیستم چند اتصالی (مولتی لینک) با آرایش E شکل به همراه میل تعادل و فنر لول در راستای افزایش پایداری خودرو نقش آفرینی می کند.

به جرات می توان گفت که مشابه چنین سیستم تعلیقی به ندرت در سایر خودروهای چینی مشاهده می شود و آرایش فنربندی این خودرو از بسیاری خودروهای کره ای هم بهتر و کامل تر است.
اما به مجموعه ی همه ی سیستم تعلیق خودرو باید لاستیک های یزد تایر با کیفیت ساخت بالا را اضافه کرد که جایگزین تایرهای چینی شده است، این در حالیست که ایران خودرو و سایپا در حمایت از تولیدات چین، از عرضه خودروهای تولیدی با تایرهای ایرانی خودداری می کنند.

پیشرانه بسترن B50 F شامل موتور 4 سیلندر16 سوپاپ 1800 سی سی با قدرت تولیدی 143 اسب بخار ظاهرا قابل قبول به نظر می رسد اما مصرف تقریبی 10 لیتر بر100 کیلومتر و شتاب 12.5 ثانیه برای رسیدن به 100 کیلومتر کمی نا امید کننده است.
با این وجود گیربکس 6 سرعته با ضریب تعویض دنده کوتاه می تواند کمی لذت سریع راندن را در شما ایجاد کند و یکی از بهترین گیربکس هایی است که بر روی خودروهای چینی موجود در کشور ارائه می شود.

besturn-b50-2014-023 (2)
استفاده از زنجیر تایم به جای تسمه تایم صدای بسیار زیادی ایجاد کرده که در ابتدای تولید در بهمن موتور به دلیل کیفیت مونتاژ ضعیف کمی آزار دهنده بود.

هرچند با توجه به استفاده از سیستم NVH (به منظورش کاهش لرزش و صدا) و رفع ایرادات سری اولیه مونتاژی برخی از مشکلات حل شده اند اما در هنگام خرید مدل های سری اول و دست دوم باید به میزان سر و صدای کابین دقت کنید.
استفاده از ترمز های دیسکی برای هر چهار چرخ و مجموعه های الکترومکانیکی ترمز گیری شامل ABS،EBD و TCS (ترکشن کنترل) که مجموعه ای قدرتمند را برای ترمز گیری سریع و مناسب در شرایط گوناگون را فراهم خواهد کرد.

امکانات رفاهی و تجهیزات بسترن بی 50 اف

در زمینه امکانات رفاهی بسترن B50 می توان از مواردی چون سانروف، تنظیم ارتفاع چراغ های جلو، چراغ های هالوژنی جلو، سیستم تهویه مطبوع با کنترل اتوماتیک و کانال هوا رسانی به سرنشینان ردیف عقب، آینه فوتوکرومیک مجهز به قطب نما، حسگر پارک، مه شکن جلو و عقب، دزدگیر به همراه IMMOBILIZER، آینه های جانبی برقی مجهز به گرمکن، سیستم صوتی MP3 با پورت USB و دریافت کننده بلوتوث با شش بلندگو، سیستم کنترل فشار باد تایرها (TPMS)، تنظیم شش گانه و برقی صندلی راننده، روکش چرمی صندلی و نشانگر دمای داخل و خارج کابین یاد کرد.

طبق تجربه ای که تاکنون بدست آمده، مالکین در مجموع نسبت به امکانات و عملکرد بسترن رضایت دارند هرچند برخی مشکلات نظیر خنک کاری ناکافی مجموعه تهویه مطبوع در برخی شرایط یا عدم ارائه برخی امکانات رفاهی نیز باعث شده که بسترن نتواند کاملا مورد قبول خریداران واقع شود.

قیمت و شرایط بازار بسترن B50 F

در بازه قیمتی 70 تا 80 میلیون تومن گزینه هایی مثل مگان و سراتو و لیفان 820 را در کنار کراس اوور های چینی مانند جک S5، چری تیگو 5 و هایما S7 را خواهیم داشت اما در صورتی که نیم نگاهی به خودرو های دست دوم داشته باشیم با خودروهایی هایی مثل ب ام و E46 مرسدس C کلاس ،تویوتا کمری 2007 ، نیسان ماکسیما و نسل قبلی هیوندای سوناتا ….مواجه می شوید.

باید دید آیا واقعا علاقمندیم بسترن صفر بخریم یا یک ماشین 10 سال کارکرده با نشان بنز، ب ام و یا نیسان که البته انتخاب این گزنیه دوم می تواند ریسک زیادی را از نظر تعمیر و نگهداری به شما تحمیل کند.

اما در نگاه کلی می توان گفت که بسترن B 50 F به نسبت قیمت پرداختی، سایر خودروهای صفر کیلومتر موجود در بازار و میزان رضایت مالکین، خودرو قابل تاملی در بازه قیمتی 75 تا 80 میلیون تومان است و از ریسک کمتری را نسبت به سایر خودروهای چینی به خریداران تحمیل می کند.

این خودرو از نظر افت قیمت در زمان فروش دست دوم نیز نسبت به سایر خودروهای چینی شرایط بهتری دارد و به خصوص نسبت به مدل فوق العاده نا موفق قبل از فیس لیفت، از محبوبیت قابل توجهی برخوردار است.

در شرایط فعلی بازار بسترن B50 F از نظر ریسک خرید جایی میان لیفان 820 و سراتو سایپا جای می گیرد و مشخصات فنی هماهنگ تر نسبت به بسترن و امکانات رفاهی بیشتری نسبت به سراتو را توامان ارائه می دهد.

با این حال باید عملکرد نه چندان جالب شرکت بهمن موتور را در معرفی، خدمات دهی و تبلیغات این مدل، از جمله مهمترین دلایل ناشناخته ماندن این خودرو در بازار عنوان کرد.

جدول امتیازی بسترن B50 F (حداکثر امتیاز 10)

طراحی ظاهری 9
طراحی داخلی و فضای کابین 8
کیفیت کابین 8
مشخصات فنی 7.5
شتاب و عملکرد 7
ترمز و هندلینگ 8.5
کیفیت فنی 7.5
بازار دست دوم 8
گستردگی خدمات پس از فروش در سطح کشور 5
ارزش در مقابل قیمت پرداختی 7

The post appeared first on .

بررسی بلند مدت بسترن B50 F، عموزاده چینی مزدا 6 در بازار ایران

کمپانی چینی (FAW (FIRST AUTOMOTIVE WORK CAR تنها 20 سال قدمت دارد و سال 1997 در چانگ چون چین تاسیس شده است.
این کمپانی با بهره گیری از تجارب و تکنولوژی شرکت هایی همچون مزدا و جنرال موتورز  به ساخت خودرو روی آورد و تا به امروز به ظرفیت ساخت 70 هزار خودرو در سال رسیده و در سال 2016 چهار مدل شامل B50 ,B70 ,X80 و B90 را به بازار عرضه می کند.

فعالیت های FAW مانند بسیاری خودروسازان بزرگ دیگر چین بر پایه همکاری مشترک (جوینت ونچر) با خودروسازان بزرگ بین المللی شکل گرفته و از این رو FAW بر خلاف کمپانی های مستقلی چون لیفان یا JAC به دانش فنی و پلت فرم برخی از خودروهای قدیمی بین المللی دسترسی دارد.

 

آنطور که از شواهد پیداست بسترن بر اساس پلت فرم قدیمی (نسل اول) مزدا 6 ساخته شد و در سال 2009 از آن رو نمایی شد که البته در بخش های فنی از تکنولوژی فولکس واگن بهره گرفته است، اما این دل با توجه به مشخصات فنی ضعیف و تبلیغات ضعیف تر به یک شکست تمام عیار در بازار خودرو ایران مبدل شد.

بسترن B50 F (نسخه فیس لیفت شده بسترن B50 ) خودرویی که قریب به 1.5 سال از حضورش در بازار ایران گذشته و با توجه به اصلاحات هوشمندانه در بدنه خودرو ، مشخصات فنی و طراحی داخل اتاق آن و کسب 4 ستاره ایمنی آن را به خودرو نسبتا مناسبی در بازه قیمتی نسبتا خالی 70 تا 90 میلیون تومان  بدل کرده است.

طراحی داخلی بسترن B50 F

در طراحی خارجی خطوط صاف کرومی جلو پنجره جایگزین جلو پنجره ی مشبک مدل قدیمی تر شده ، چراغ های جلو کشیده تر شده و چراغ های گرد مه شکن درون سپر جای خود را به چراغ های مستطیل داده تا نمای مدرن تری داشته باشند اما هنوز هم می توان خط شانه خودرو را که از وسط در جلوی خودرو آغاز می شود و تا روی چراغ های عقب کشیده می شود را لمس کرد.

در بخش انتهایی خودرو ظاهرا طراحان کمپانی مشهور ایتال دیزاین نکته ای برای بهبود بخشیدن باقی نگذاشته بودند و تنها به اضافه کردن شبرنگ در سپر ها بسنده کرده اند .

در بخش داخلی خودرو طراحی قسمت مرکزی کاملا دستخوش تحول شده ، کلیدها و کنترل کننده‌های دایره ای در نسل قبل که کاملا کسل کننده و بی روح دیده می شد این بار به مجموعه ای از کلید ها و دکمه ها تبدیل شده که علی رغم تعداد بیشتر بسیار مدرن تر و زیباتر از قبل شده است.

دریچه های کولر که از چهارضلعی ساده در نسل قبل ، در مدل فیس لیفت شده به شکلی شبیه بال های پرنده در اطراف کامپیوتر سفری خودرو دیده می شوند .

داشبورد دو رنگ که از فوم شکل گرفته یکی از مهمترین نکات مثبت بسترن بی 50 در مقایسه با رقبایی مانند لیفان 820 است.

در زمان سوار شدن به خودرو اولین نکته که توجه شما را جلب خواهد کرد فضای پای مناسب سرنشینان عقب است.

اسپیکر های دایره ای بزرگ با حاشیه کرومی که حداقل در ماه های اولیه کیفیت قابل قبولی ارائه می دهند از طراحی ای شبیه بلندگوی رادیوهای قدیمی برخوارند.

روکش صندلی ها از چرم مصنوعی شکل گرفته که با توجه به ابعاد خودرو کیفیتی قابل قبول دارند و بخش های حاشیه درها و داشبورد که به جای استفاده از پلاستیک فشرده و سخت از فوم نرم بهره گرفته و در مجموع احساس بهتری را به مخاطب القا می کند.
تمام این موارد بخشی از پیشرفت هایی است که خودرو سازان چینی به آن توجه کرده اند و نباید دور از چشم بماند.

البته در کابین نقاط ضعفی هم دیده می شود که از جمله آن ها می توان به زاویه نه چندان مناسب تکیه گاه صندلی عقب، نبود دریچه سیستم تهویه مطبوع برای سرنشینان عقب و ورود نسبتا قابل توجه صدای پیشرانه به کابین اشاره کرد.

همچنین در خودروهایی با رنگ داخلی روشن، مشکل کثیف شدن زود هنگام قطعات داخلی کابین وجود دارد ولی حتی با این وجود هم می توان گفت که فضا دلباز و روشن کابین بسترن B50 F نسبت به لیفان 820 که تنها با تریم داخلی مشکی عرضه می شود، شرایط بهتری دارد.

 

مشخصات فنی بسترن B50 F

در بخش فنی خودرو با توجه به کمک گرفتن از فولکس واگن و مزدا می توان گفت که بسترن یک سر و گردن از رقبای چینی بالاتر قرار می گیرد و علیرغم تبلیغات ضعیف شرکت مونتاژ کننده، یکی از خودروهای قابل قبول بازار است .
برای مثال سیستم تعلیق بسترن بی 50 حرف های زیادی برای گفتن دارد، فنربندی چرخ های جلو از نوع جناغی دوبل به همراه فنر لول و میل موجگیر انتخاب شده و برای چرخ های عقب هم سیستم چند اتصالی (مولتی لینک) با آرایش E شکل به همراه میل تعادل و فنر لول در راستای افزایش پایداری خودرو نقش آفرینی می کند.

به جرات می توان گفت که مشابه چنین سیستم تعلیقی به ندرت در سایر خودروهای چینی مشاهده می شود و آرایش فنربندی این خودرو از بسیاری خودروهای کره ای هم بهتر و کامل تر است.
اما به مجموعه ی همه ی سیستم تعلیق خودرو باید لاستیک های یزد تایر با کیفیت ساخت بالا را اضافه کرد که جایگزین تایرهای چینی شده است، این در حالیست که ایران خودرو و سایپا در حمایت از تولیدات چین، از عرضه خودروهای تولیدی با تایرهای ایرانی خودداری می کنند.

پیشرانه بسترن B50 F شامل موتور 4 سیلندر16 سوپاپ 1800 سی سی با قدرت تولیدی 143 اسب بخار ظاهرا قابل قبول به نظر می رسد اما مصرف تقریبی 10 لیتر بر100 کیلومتر و شتاب 12.5 ثانیه برای رسیدن به 100 کیلومتر کمی نا امید کننده است.
با این وجود گیربکس 6 سرعته با ضریب تعویض دنده کوتاه می تواند کمی لذت سریع راندن را در شما ایجاد کند و یکی از بهترین گیربکس هایی است که بر روی خودروهای چینی موجود در کشور ارائه می شود.

(image)
استفاده از زنجیر تایم به جای تسمه تایم صدای بسیار زیادی ایجاد کرده که در ابتدای تولید در بهمن موتور به دلیل کیفیت مونتاژ ضعیف کمی آزار دهنده بود.

هرچند با توجه به استفاده از سیستم NVH (به منظورش کاهش لرزش و صدا) و رفع ایرادات سری اولیه مونتاژی برخی از مشکلات حل شده اند اما در هنگام خرید مدل های سری اول و دست دوم باید به میزان سر و صدای کابین دقت کنید.
استفاده از ترمز های دیسکی برای هر چهار چرخ و مجموعه های الکترومکانیکی ترمز گیری شامل ABS،EBD و TCS (ترکشن کنترل) که مجموعه ای قدرتمند را برای ترمز گیری سریع و مناسب در شرایط گوناگون را فراهم خواهد کرد.

امکانات رفاهی و تجهیزات بسترن بی 50 اف

در زمینه امکانات رفاهی بسترن B50 می توان از مواردی چون سانروف، تنظیم ارتفاع چراغ های جلو، چراغ های هالوژنی جلو، سیستم تهویه مطبوع با کنترل اتوماتیک و کانال هوا رسانی به سرنشینان ردیف عقب، آینه فوتوکرومیک مجهز به قطب نما، حسگر پارک، مه شکن جلو و عقب، دزدگیر به همراه IMMOBILIZER، آینه های جانبی برقی مجهز به گرمکن، سیستم صوتی MP3 با پورت USB و دریافت کننده بلوتوث با شش بلندگو، سیستم کنترل فشار باد تایرها (TPMS)، تنظیم شش گانه و برقی صندلی راننده، روکش چرمی صندلی و نشانگر دمای داخل و خارج کابین یاد کرد.

طبق تجربه ای که تاکنون بدست آمده، مالکین در مجموع نسبت به امکانات و عملکرد بسترن رضایت دارند هرچند برخی مشکلات نظیر خنک کاری ناکافی مجموعه تهویه مطبوع در برخی شرایط یا عدم ارائه برخی امکانات رفاهی نیز باعث شده که بسترن نتواند کاملا مورد قبول خریداران واقع شود.

قیمت و شرایط بازار بسترن B50 F

در بازه قیمتی 70 تا 80 میلیون تومن گزینه هایی مثل مگان و سراتو و لیفان 820 را در کنار کراس اوور های چینی مانند جک S5، چری تیگو 5 و هایما S7 را خواهیم داشت اما در صورتی که نیم نگاهی به خودرو های دست دوم داشته باشیم با خودروهایی هایی مثل ب ام و E46 مرسدس C کلاس ،تویوتا کمری 2007 ، نیسان ماکسیما و نسل قبلی هیوندای سوناتا ….مواجه می شوید.

باید دید آیا واقعا علاقمندیم بسترن صفر بخریم یا یک ماشین 10 سال کارکرده با نشان بنز، ب ام و یا نیسان که البته انتخاب این گزنیه دوم می تواند ریسک زیادی را از نظر تعمیر و نگهداری به شما تحمیل کند.

اما در نگاه کلی می توان گفت که بسترن B 50 F به نسبت قیمت پرداختی، سایر خودروهای صفر کیلومتر موجود در بازار و میزان رضایت مالکین، خودرو قابل تاملی در بازه قیمتی 75 تا 80 میلیون تومان است و از ریسک کمتری را نسبت به سایر خودروهای چینی به خریداران تحمیل می کند.

این خودرو از نظر افت قیمت در زمان فروش دست دوم نیز نسبت به سایر خودروهای چینی شرایط بهتری دارد و به خصوص نسبت به مدل فوق العاده نا موفق قبل از فیس لیفت، از محبوبیت قابل توجهی برخوردار است.

در شرایط فعلی بازار بسترن B50 F از نظر ریسک خرید جایی میان لیفان 820 و سراتو سایپا جای می گیرد و مشخصات فنی هماهنگ تر نسبت به بسترن و امکانات رفاهی بیشتری نسبت به سراتو را توامان ارائه می دهد.

با این حال باید عملکرد نه چندان جالب شرکت بهمن موتور را در معرفی، خدمات دهی و تبلیغات این مدل، از جمله مهمترین دلایل ناشناخته ماندن این خودرو در بازار عنوان کرد.

جدول امتیازی بسترن B50 F (حداکثر امتیاز 10)

طراحی ظاهری 9
طراحی داخلی و فضای کابین 8
کیفیت کابین 8
مشخصات فنی 7.5
شتاب و عملکرد 7
ترمز و هندلینگ 8.5
کیفیت فنی 7.5
بازار دست دوم 8
گستردگی خدمات پس از فروش در سطح کشور 5
ارزش در مقابل قیمت پرداختی 7

The post appeared first on .

بررسی بلند مدت بسترن B50 F، عموزاده چینی مزدا 6 در بازار ایران