پرونده: 10 نمایش برتر E3 2016
و بحث و تبادل نظر در مورد بهترین کنفرانس، بهتر است به سراغ بهترین نمایش ها برویم! همواره بخش مهمی از کنفرانس های E3 را، نمایش بازی های جدید به خود اختصاص می دهد، نمایش هایی که دل آنها می توان بزرگان و پدیده های آینده دنیای بازی را کشف کرد. در این مقاله قصد داریم به 10 نمایش برتر E3 2016 که در کنفرانس های خبری پخش شده است اشاره کنیم. به مانند پرونده پیشین، معیار اصلی انتخاب ها نظرسنجی بین نویسندگان سایت است و 10 عنوانی که بیشترین رای را جمع آوری کرده اند در لیست بهترین ها جای دارند.
معیار اصلی انتخاب ها نیز تریلرهای پخش شده در حین کنفرانس ها است. بهتر است مقدمه را بیش از این طولانی نکنیم و برویم به سراغ معرفی بازی ها!
نکته: مقاله فاقد ترتیب بندی براساس بهتر بودن است.
God of War
شایعه حضور خدای جنگ، از زمان شروع نسل هشتم، در سر همهمان جاری بود. این در حالی بود که سونی تغییرات زیادی را در استدیو سانتا مونیکا به بار آورد. با این اوصاف، امسال سرانجام چشممان به جمال، خدای محبوبیت روشن شد. کنفرانس سونی بی مقدمه سراغ “گاد اف وار” رفت و در اوج سورپرایز، قلب هواداران را نشانه گرفت و یک عالمه شور و شادی به آن تزریق کرد. حضار کف میزدند، از جایشان بلند میشدند و سر از پا نمی شناختند. کریتوس، با همراهی پسرکی برای شکار به راه میافتد و پس از مدتی بالاخره، خشمش را، ماهیچههای قیامکردهاش را و در کل زور بازویاش را میبینیم. بازی اگر چه از فاز هک اند اسلش و دوربین ثابت بودن خارج گشته اما با این اوصاف، نمایش بازی آنقدر خوب و عالی کارگردانی شده بود که در طول چند دقیقه از بازی علی رغم مبارزات نفسگیر کریتوس و سکانسهای بینظیر بزن بزن با کارگردانی شاهکار، شاهد صحنههای تاثیرگذاری از رابطه کریتوس و آن پسرک خامی بودیم که حالا باید زیر نظر پروردگار خشم، تعلیم ببیند تا بلکه چشمهای از آن اقیانوس خشم و قدرت را یاد بگیرد. چه با تغییرات بنیادی نسخه جدید “گاد اف وار” حال کردهباشیم و یا چه حالمان از آن بهم بخورد، باید اعتراف کنیم نمایش بازی به قدری نفس گیر و عالی بود که میشود آن را حتی بهترین نمایش E3 امسال دانست. بالاخره هر چه باشد، بعد از سالها چشممان به جمال نورانی کریتوس روشن شدهاست و حتی با یک تیزر عادی نیز میشد به آن دل بست و در شوق تجربهاش روزها صبر کرد و شاعری نمود.
Gears of war 4
بعد از هیلو، گیرز آف وار را می توان بزرگترین سری بازی مایکروسافت دانست. سری بازی که نسخه اولش سبک شوتر سوم شخص را چندپله بالاتر برد. به شخصه معتقدم کل کنفرانس خبری مایکروسافت یک طرف و نمایش نسخه چهارم بازی در طرف دیگر! اینکه استدیو سازنده واقعا با عشق در حال ساخت بازی است واقعا قابل تقدیر می باشد و از طرف دیگر نشان دادن گیمپلی بازی و معرفی سلاحهای جدید چیزی بود که تمامی مخاطبین انتظار آن را داشتند. همه چیز داشت خوب پیش می رفت دقیقا انتظارات داشت برآورده می شد تا اینکه به آخر نمایش بازی رسیدیم. سوپرایز و هنر سوپرایز کردن مخاطب چیزی است که در نمایش E3 بازی گیرز آف وار ۴ سازنده به خوبی آن را نشانمان داد. دقیقا در جایی که فکر می کردم نمایش بازی تمام شده و شاهد یک سینماتیک عالی هستیم، چهره فرسوده مارکوس فینیکس را می بینیم که به پسر خود خوش آمدگویی می کند! خیلی خوش حال شدم بار دیگر مارکوس را دیدم و از طرفی خیلی ناراحت شدم. اکثر هم سن و سالان من با این شخصیت نوجوانی و جوانی خود را پشت سر گذاشتند و حال دیدن چهره پر چین و چروک شخصیت محبوبشان واقعا دردناک است.
Death Stranding
: “من باز گشته ام” این اولین جمله ایست که بزرگ مرد هنر و صنعت گیم، آقای هایدئو کوجیما، روی استیج کنفرانس سونی در E3 2016 بر زبان می آورد. “آقای خاص” دنیای گیم به خودیِ خود آنقدر متفاوت و مورد توجه هست که حضورش در کنفرانس لحظه ای برجسته باشد. اما حواشی اخیر پیرامون مشکلات ساخت و انتشار MGS V :TPP، کنسل شدن پروژه Silent Hills، مشکلات شخصی و کاری اش با کونامی، تاسیس استودیو مستقل و همکاری اش با سونی، همه و همه دست به دست هم می دهند تا نمایش عنوان جدید این مولف مهم، Death Stranding بیش از حد متعارف مورد توجه قرار بگیرد.
مدیر عامل اجراییِ SIE، آقای Andrew House روی سن می آید تا فقط ورود یکی از خلاق ترین ذهن های دنیای گیم را خوش آمد بگوید. سپس کوجیما را می بینیم که چطور همگام با افکت نوریِ استیج قدم برمی دارد و سوی تماشاچیان می آید. پس از سخنانی کوتاه و دست و پا شکسته با زبان انگلیسی، اولین نمایش Death Stranding آغاز می شود، خطوط یکی از مشهورترین اشعار ویلیام بلیک “ابدیت در کف دست” روی صفحه نقش می بیند و اصواتی به گوش می رسند، تکرار شونده و بدون رسیدن به جایی، سپس نمایی نزدیک از موجودات دریاییِ مرده و حرکت دوربین روی شن و ماسه ساحل و موسیقیِ گروه ایسلندی Low Roar با نام “من همچنان باز خواهم گشت” که البته اشاره ای هوشمندانه به خود کوجیما و بازگشت و سرسختی اش هم هست. و بعد هم نورمن ریدوسِ دوست داشتنی و آشنا (که در دموی حیرت انگیز P.T نیز او را دیده بودیم و صد حیف…).
حس عجیب فضا، موسیقیِ سنگین، تِم سورئال و عناصر غیر منطقی مانند چشمک زدن دستبند، نوزادی میان ساحل و کابلی سیاه به شکل بند ناف، مانند همیشه ویژگیِ دنیای هایدئو کوجیما و منطقِ متفاوتِ دنیای اوست. بازی با رنگ سیاه، آثار کف دست و ناپدید شدن نوزاد که مثل تمام آثار کوجیما این ابهام را ایجاد می کند که مرز میان واقعیت و رویا کجاست! فضا بقدری مبهم است که حتی جای هیچ پیش بینی و فرضیه بافی نمی گذارد. نه از سیک و سیاق بازی اطلاع درستی داریم و نه از موضوع آن. اما فضای سنگین و گیرا، گرافیکِ خاص و موسیقی آن حس عمیقی می دهد و ما را در فکر فرو می برد. هنوز این “لنگر گاه مرگ” را درست نمی شناسیم، اما شاید خالقش را چرا..
Prey
: در حالی که سبک شوتر اول شخص در سالهای اخیر به طرز وحشتناکی به عناوین آنلاین و مولتی پلیر میل کرده و شوترهای اول شخص داستان محور – مانند سری Bioshock – عملا به یک خاطره تبدیل شده اند، Bethesda عنوان پرماجرای Prey را دوباره معرفی کرد. Prey سرگذشت جالبی دارد: پس از عرضه موفق نسخه ی اول در سال 2006 ، ساخت نسخه ی دوم به سرعت تایید شد. اما در سال 2014 و درحالی که Bethesda حق مالکیت بازی را خریداری کرده بود، اعلام شد که Prey 2 کنسل شده. نسخه ی جدید Prey ، نه یک ریبوت و نه یک بازسازی است، بلکه قرار است یک عنوان کاملا تازه باشد (به قول سازندگان، یک بازآفرینی!) شاید داستان فردی که در یک سفینه گیر افتاده و روی ذهن او آزمایشات هولناک انجام شده ایده ای تکراری به نظر بیاید، اما سپردن بازی به استودیوی Arkane باعث می شود به شدت به داستان بازی امیدوار باشیم. Arkane با عناوینی چون Dishonored و مشارکت در ساخت Bioshock 2 توانایی های خود را به خوبی اثبات کرده است. رگه هایی از ترس هم در نمایش بازی مشاهده می شد و سازندگان قول «ترس روانشناختانه» را داده اند. Prey رسما می تواند عنوانی باشد که بسیاری از علاقه مندان سبک شوتر اول شخص به دنبالش بودند. اگر تصویر شما در آینه، به جای اینکه یک انعکاس ساده باشد، حرکت کند، روی صندلی بشیند و بگوید: « از این چیزی که الان میخوام بهت بگم اصلا خوشت نمیاد!» چه خواهید کرد؟! Prey عالی به نظر می رسد و باید از همین الان حساب ویژه ای برایش باز کنید.نقllars of Eternity the Old Republic رائه دادند و اول سال 1995 معرفی شد و سال 2006 عرضه شد!
Dishonored II
یادم هست، زمانی که Dishonored وارد بازار شد، فارق از متفاوت بودنش، نامش آنچنان آشوبی به پا کرد که زبان در وصفش عاجز است. یکی میگفت ” دیش آنرد” آن یکی هم” دیس اونارد” ولی حلال نمیکنم آن کسی را که میگفت ” دیشوهانارد” و هزاران نام این چنین دیگر…! اندکی بعد، یعنی وقتی که با اسم بازی کنار آمدیم، به دریچهای که بازی از خلاقیت به روی ما گشودهبود، بسمالله گفتیم. بازی مثل توپ صدا کرد و این فرصتی بود برای بتسدا تا فرانچایزی دیگر پدید بیاورد. که البته خریت هم نکرد و E3 سال گذشته از نسخه جدید بازی پرده برداشت. عنوانی خلاقانه که طعمی فوق العاده از مخفیکاری، قدرت ماورای طبیعه و … به ما ارائه میداد. و حالا به ایستگاه تازه بازی در E3 2016 رسیدیم تا با یک نمایش از گیم پلی بازی عرش را سیر کنیم.
بتسدا، توقع داشت 2 Dishonored، با کنفرانساش همان کاری را کند که Fallout 4 سال گذشته انجام داد. و به همین خاطر، ما یک نمایش فوق العاده اما با کمی مدتزمان زیاد شاهد بودیم ( که البته نزد نمایش زلدای نینتندو لنگ میندازد!) اما آیا اینها باعث میشود که از جلالت قدر Dishonored 2 کاسته شود؟ بیخیال. نمایش بازی آنقدر کف و خون قاطی کننده بود که صلابتش با این چیزها مهمل برباد نرود. سازندگان طی نمایش مفصل خود، بازی را به خوبی شرح دادند، نشان دادند که میخواهند با هدف مکملی خود و البته دنیایی عظیمتر و میخکوبکنندهتر، حکم پیروزیشان را امضا کنند. نمایش بازی، به خوبی ترسیم میکرد که تیم Arkane میخواهد با پیشرفتهای همه جانبهاش به گیمرها بتازد. از حق نیز نگذریم، تجربه بازی در نقش کرو و امیلی، آن هم در دنیایی که ظاهراً خیلی پختهتر شدهاست دل هر کسی را مجذوب خود میکرد، خصوصاً برای کسانی که بساط سوت و کفشان رو به راه بود.
Detroit: Become Human
: دیوید کیج از همان بازی ابتدایی خود مصمم بود تا روایت را در ساختار بازیها به چالش بکشد، اومیکرون، اولین ساختهی او پردهی چهارم بین مخاطب و بازی را برمیبردارد تا بتواند منطق داستان خود و جهان آن را خلق کند، بازی دوم او بنیان تمام بازیهایش را ساخت، فارنهایت، چالش اصلی بازی فهمیدن حقیقت بود، آیا کسی که فاعل قتل است، واقعا قاتل است؟ داستان بعدی باران سنگین و غمبار یک پدر بود، بر خلاف دیگر داستانها از ماوراءالطبیعه دوری کرد و یک درام بی نظیر را به وجود آورد، داستان بعدی باز بازگشت به ماوراءالطبیعه بود. هیچ اندرویدی حق آسیب رساندن به نوع بشر را ندارد، یک قانونشکنی، حاصل آن گروگانگیری روی پشت بام محلههای پایین شهر دتروید است، حالا ما در نقش یک اندروید به مقابله به این موقعیت میرویم تا توازن را به جامعه برگردانیم، تصمیمهای ما این موقعیت را به سمت خاصی میکشد، اما ما بر چه اساسی تصمیم میگیریم؟ اطلاعات ما را هدایت میکنند، اما ما از کجا بدانیم تصمیم ما درست است، یک اندروید بردهی خالق خود است، و تمام تصمیمات او بر همان اساس گرفته میشود، چالش بعدی کیج انتخاب است، در بستر داستانی کهن از رابطهی بین خالق و مخلوق، با تمام اینها دتروید یک بازی داستان محور است و در نمایش E3 هم به همین نکته اشاره شد و انتظار گیم پلی عجیب از این بازی کمی سختگیری است، اگر داستان شنیدن را که از عادات شرقیهاست دوست ندارید همین حالا دتروید را از لیست خود حذف کنید.
Battlefield 1
امسال الکترونیک آرتز با نمایش های بتلفیلد۱ واقعا همه مخاطبین را هایپ کرد. اصلا مگر داریم شخصی که از این نمایش ها خوشش نیامده باشد؟! نمایش E3 نیز که دیگر جای خود دارد. آن موزیک فوق العاده و ترکیبش با صحنه هایی از گیم پلی بازی و سینماتیک داستان دیگر حرفی برای انتقاد کردن باقی نمی گذارد. یکی دیگر از دلایلی که نمایش های این بازی و به خصوص نمایش اخیر را به یکی از بهترین های E3 تبدیل کرده بازه زمانی و همچنین سلاح ها و وسایل نقلیه ای است که تعبیه شده است. در کنار تمامی این موارد همیشه الکترونیک آرتز سعی کرده تا با نشان دادن تخریب پذیری قدرت بتلفیلد را در واقعا گرایانه بودن به تصویر بکشد. انصافا به خوبی هرچه تمام این کار انجام شد. دیدن کشتی هوایی که که پس از آسیب های فراوانی که می بیند آتش گرفته و وسط یک مزرعه کوچک منهدم می شود بخوبی این موضوع را نشان می دهد.
Forza Horizon 3
: معمولا در هر کنفرانسی ساده ترین کار ممکن به نمایش گذاشتن عناوین ریسینگ و خفن جلوه دادن انهاست، دلیلش را نمیدانم. شاید به خاطر جذابیت ذاتی این سبک باشد! در هر حالت E3 همیشه شاهد نمایشهای بی نظیری در این سبک بوده و هست. اما آیا واقعا هر نمایشی را می توانیم جدی بگیریم؟ قطعا نه! نمایش The Crew را به یاد دارید ؟ نتیجه نهایی را چه طور ؟ الان منظورم را متوجه شدید ؟!
فورتزا هورایزن 3 با تمامه زیبایی هایش به نمایش گذاشته شد و در همانجا نیز گیم پلیش را نشانمان دادند تا دیگر درمورد آن شکی به خود راه ندهیم. به لطف فستیوال هورایزن که اینبار در سرزمین گوسفندان یعنی استرالیا برگذار می شود گیمرها به طیف وسیعی از جادها و اقلیم های گوناگون بر می خورند که همین مسئله برای اولین بار چرخ خودروهای Off-Road را نیز به به فورتزا کشانده. شاید همراه شدن این کلاس از خودروها با اتوموبیلهای سوپراسپورتی مانند لابورگینی و بی ام دبلیو عجیب به نظر برسد اما استدیو پلی گِرَوند با بهره گیری از قابلیت Play Anywhere به خوبی این اختلاف هارا زیر پا گذاشت و یک نمایش بی نظیر اما ” واقعی ” را به ما نشان داد ! نمایشی زیبا که در 5-6 دقیقه هر آنچه که مخاطبانش نیاز داشتند را به آنها نشان داد . فورتزا هورایزن 3 زیباتر از هر زمان دیگه ای منتظر شماست !
titanfall 2
: تایتان فال 1 کماکان یکی از بهترین تجربه های سبک شوتر در طول سال های اخیر قلمداد می شود، عنوانی خوشساخت با گیم پلیِ اکشن دیوانه کننده ای که در زمان تجربه بخوبی مخاطب را با عناصر شگفت انگیز خود غافلگیر می کرد. حال پس از حدود دو سال تایتان فال 2 با جاه طلبی های بیشتر معرفی گشته و بازی نه تنها ساختار قوی نسخه اول را حفظ کرده بلکه براساس نمایش بازی، چندین عنصر جدید با توانایی سربازان و تایتان ها افزوده شده، عناصری که سرعت نبرد را بیشتر، شکل نبرد را متنوع تر و تجربه نبرد را عمیق تر کرده است. جدای از این موضوع نمایش بخش داستانی بازی نیز حرکت بسیار خوبی بود. بازی توسط اشخاصی ساخته می شود که پایه های سری Modern Warfare را بنا کرده اند و تصور کنید با ایده تایتان های عظیم! و یک داستان و کارگردانی قوی چه چیزی انتظارمان را می کشد! اگر تایتان فال 2 امسال از لحاظ بازخورردها بالاتر از دو سری بازی ریشه دار بتلفیلد و ندای وظیفه قرار گرفت نباید تعجب کنید!
The Legend of Zelda: Breath of the Wild
: گویا تاریخ برای نینتندو دوباره در حال تکرار شدن است! یعنی درست همان بلایی که سر Gamecube آمد و قرار شد بزرگترین عنوان “سیستم سلرش” یعنی The Legend of Zelda: Twilight Princess یک بازی بین نسلی شود و لانچ تایتل کنسول بعدی نینتندو نیز باشد، چنین رویدادی برای زلدا جدید نیز در حال رخ دادن است. The Legend of Zelda: Breath of the Wild با معرفی دوباره اش، خیلی ها مثل من را راغب به خرید کنسول مجهول NX کرده است که هیچی از آن نمی دانیم. بازی سرشار از نوآوری و ابداعات جدید است. گویا تم ماجراجویی این نسخه که همواره سری زلدا پرچمدار سبک آن بوده، قرار است با نوآوری های جدید و ریشه های قوی سری ادغام شود و ما را دوباره با اغنا برساند.
زلدا جدید سندی بر این حقیقت است که نوآوری صرفا به معنای پیر کردن شخصیت های اصلی یا تغییر لوکیشن ها نیست … بی شک طرفداران نینتندو می توانند با The Legend of Zelda: Breath of the Wild یکی از برترین عناوین ماجراجویی سال های اخیر را تجربه کنند.
…………………………………………..
قائدتا در سیل بزرگ بازی های نمایش داده شده در E3 2016 انتخاب تنها 10 عنوان سخت است! اما شما نیز دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید. از دید شما 10 نمایش برتر E3 2016 مربوط به کدام عناوین بود؟
پرونده: 10 نمایش برتر E3 2016
(image)
و بحث و تبادل نظر در مورد بهترین کنفرانس، بهتر است به سراغ بهترین نمایش ها برویم! همواره بخش مهمی از کنفرانس های E3 را، نمایش بازی های جدید به خود اختصاص می دهد، نمایش هایی که دل آنها می توان بزرگان و پدیده های آینده دنیای بازی را کشف کرد. در این مقاله قصد داریم به 10 نمایش برتر E3 2016 که در کنفرانس های خبری پخش شده است اشاره کنیم. به مانند پرونده پیشین، معیار اصلی انتخاب ها نظرسنجی بین نویسندگان سایت است و 10 عنوانی که بیشترین رای را جمع آوری کرده اند در لیست بهترین ها جای دارند.
معیار اصلی انتخاب ها نیز تریلرهای پخش شده در حین کنفرانس ها است. بهتر است مقدمه را بیش از این طولانی نکنیم و برویم به سراغ معرفی بازی ها!
نکته: مقاله فاقد ترتیب بندی براساس بهتر بودن است.
(image)
God of War
شایعه حضور خدای جنگ، از زمان شروع نسل هشتم، در سر همهمان جاری بود. این در حالی بود که سونی تغییرات زیادی را در استدیو سانتا مونیکا به بار آورد. با این اوصاف، امسال سرانجام چشممان به جمال، خدای محبوبیت روشن شد. کنفرانس سونی بی مقدمه سراغ “گاد اف وار” رفت و در اوج سورپرایز، قلب هواداران را نشانه گرفت و یک عالمه شور و شادی به آن تزریق کرد. حضار کف میزدند، از جایشان بلند میشدند و سر از پا نمی شناختند. کریتوس، با همراهی پسرکی برای شکار به راه میافتد و پس از مدتی بالاخره، خشمش را، ماهیچههای قیامکردهاش را و در کل زور بازویاش را میبینیم. بازی اگر چه از فاز هک اند اسلش و دوربین ثابت بودن خارج گشته اما با این اوصاف، نمایش بازی آنقدر خوب و عالی کارگردانی شده بود که در طول چند دقیقه از بازی علی رغم مبارزات نفسگیر کریتوس و سکانسهای بینظیر بزن بزن با کارگردانی شاهکار، شاهد صحنههای تاثیرگذاری از رابطه کریتوس و آن پسرک خامی بودیم که حالا باید زیر نظر پروردگار خشم، تعلیم ببیند تا بلکه چشمهای از آن اقیانوس خشم و قدرت را یاد بگیرد. چه با تغییرات بنیادی نسخه جدید “گاد اف وار” حال کردهباشیم و یا چه حالمان از آن بهم بخورد، باید اعتراف کنیم نمایش بازی به قدری نفس گیر و عالی بود که میشود آن را حتی بهترین نمایش E3 امسال دانست. بالاخره هر چه باشد، بعد از سالها چشممان به جمال نورانی کریتوس روشن شدهاست و حتی با یک تیزر عادی نیز میشد به آن دل بست و در شوق تجربهاش روزها صبر کرد و شاعری نمود.
(image)
Gears of war 4
بعد از هیلو، گیرز آف وار را می توان بزرگترین سری بازی مایکروسافت دانست. سری بازی که نسخه اولش سبک شوتر سوم شخص را چندپله بالاتر برد. به شخصه معتقدم کل کنفرانس خبری مایکروسافت یک طرف و نمایش نسخه چهارم بازی در طرف دیگر! اینکه استدیو سازنده واقعا با عشق در حال ساخت بازی است واقعا قابل تقدیر می باشد و از طرف دیگر نشان دادن گیمپلی بازی و معرفی سلاحهای جدید چیزی بود که تمامی مخاطبین انتظار آن را داشتند. همه چیز داشت خوب پیش می رفت دقیقا انتظارات داشت برآورده می شد تا اینکه به آخر نمایش بازی رسیدیم. سوپرایز و هنر سوپرایز کردن مخاطب چیزی است که در نمایش E3 بازی گیرز آف وار ۴ سازنده به خوبی آن را نشانمان داد. دقیقا در جایی که فکر می کردم نمایش بازی تمام شده و شاهد یک سینماتیک عالی هستیم، چهره فرسوده مارکوس فینیکس را می بینیم که به پسر خود خوش آمدگویی می کند! خیلی خوش حال شدم بار دیگر مارکوس را دیدم و از طرفی خیلی ناراحت شدم. اکثر هم سن و سالان من با این شخصیت نوجوانی و جوانی خود را پشت سر گذاشتند و حال دیدن چهره پر چین و چروک شخصیت محبوبشان واقعا دردناک است.
(image)
Death Stranding
: “من باز گشته ام” این اولین جمله ایست که بزرگ مرد هنر و صنعت گیم، آقای هایدئو کوجیما، روی استیج کنفرانس سونی در E3 2016 بر زبان می آورد. “آقای خاص” دنیای گیم به خودیِ خود آنقدر متفاوت و مورد توجه هست که حضورش در کنفرانس لحظه ای برجسته باشد. اما حواشی اخیر پیرامون مشکلات ساخت و انتشار MGS V :TPP، کنسل شدن پروژه Silent Hills، مشکلات شخصی و کاری اش با کونامی، تاسیس استودیو مستقل و همکاری اش با سونی، همه و همه دست به دست هم می دهند تا نمایش عنوان جدید این مولف مهم، Death Stranding بیش از حد متعارف مورد توجه قرار بگیرد.
مدیر عامل اجراییِ SIE، آقای Andrew House روی سن می آید تا فقط ورود یکی از خلاق ترین ذهن های دنیای گیم را خوش آمد بگوید. سپس کوجیما را می بینیم که چطور همگام با افکت نوریِ استیج قدم برمی دارد و سوی تماشاچیان می آید. پس از سخنانی کوتاه و دست و پا شکسته با زبان انگلیسی، اولین نمایش Death Stranding آغاز می شود، خطوط یکی از مشهورترین اشعار ویلیام بلیک “ابدیت در کف دست” روی صفحه نقش می بیند و اصواتی به گوش می رسند، تکرار شونده و بدون رسیدن به جایی، سپس نمایی نزدیک از موجودات دریاییِ مرده و حرکت دوربین روی شن و ماسه ساحل و موسیقیِ گروه ایسلندی Low Roar با نام “من همچنان باز خواهم گشت” که البته اشاره ای هوشمندانه به خود کوجیما و بازگشت و سرسختی اش هم هست. و بعد هم نورمن ریدوسِ دوست داشتنی و آشنا (که در دموی حیرت انگیز P.T نیز او را دیده بودیم و صد حیف…).
حس عجیب فضا، موسیقیِ سنگین، تِم سورئال و عناصر غیر منطقی مانند چشمک زدن دستبند، نوزادی میان ساحل و کابلی سیاه به شکل بند ناف، مانند همیشه ویژگیِ دنیای هایدئو کوجیما و منطقِ متفاوتِ دنیای اوست. بازی با رنگ سیاه، آثار کف دست و ناپدید شدن نوزاد که مثل تمام آثار کوجیما این ابهام را ایجاد می کند که مرز میان واقعیت و رویا کجاست! فضا بقدری مبهم است که حتی جای هیچ پیش بینی و فرضیه بافی نمی گذارد. نه از سیک و سیاق بازی اطلاع درستی داریم و نه از موضوع آن. اما فضای سنگین و گیرا، گرافیکِ خاص و موسیقی آن حس عمیقی می دهد و ما را در فکر فرو می برد. هنوز این “لنگر گاه مرگ” را درست نمی شناسیم، اما شاید خالقش را چرا..
(image)
Prey
: در حالی که سبک شوتر اول شخص در سالهای اخیر به طرز وحشتناکی به عناوین آنلاین و مولتی پلیر میل کرده و شوترهای اول شخص داستان محور – مانند سری Bioshock – عملا به یک خاطره تبدیل شده اند، Bethesda عنوان پرماجرای Prey را دوباره معرفی کرد. Prey سرگذشت جالبی دارد: پس از عرضه موفق نسخه ی اول در سال 2006 ، ساخت نسخه ی دوم به سرعت تایید شد. اما در سال 2014 و درحالی که Bethesda حق مالکیت بازی را خریداری کرده بود، اعلام شد که Prey 2 کنسل شده. نسخه ی جدید Prey ، نه یک ریبوت و نه یک بازسازی است، بلکه قرار است یک عنوان کاملا تازه باشد (به قول سازندگان، یک بازآفرینی!) شاید داستان فردی که در یک سفینه گیر افتاده و روی ذهن او آزمایشات هولناک انجام شده ایده ای تکراری به نظر بیاید، اما سپردن بازی به استودیوی Arkane باعث می شود به شدت به داستان بازی امیدوار باشیم. Arkane با عناوینی چون Dishonored و مشارکت در ساخت Bioshock 2 توانایی های خود را به خوبی اثبات کرده است. رگه هایی از ترس هم در نمایش بازی مشاهده می شد و سازندگان قول «ترس روانشناختانه» را داده اند. Prey رسما می تواند عنوانی باشد که بسیاری از علاقه مندان سبک شوتر اول شخص به دنبالش بودند. اگر تصویر شما در آینه، به جای اینکه یک انعکاس ساده باشد، حرکت کند، روی صندلی بشیند و بگوید: « از این چیزی که الان میخوام بهت بگم اصلا خوشت نمیاد!» چه خواهید کرد؟! Prey عالی به نظر می رسد و باید از همین الان حساب ویژه ای برایش باز کنید.نقllars of Eternity the Old Republic رائه دادند و اول سال 1995 معرفی شد و سال 2006 عرضه شد!
(image)
Dishonored II
یادم هست، زمانی که Dishonored وارد بازار شد، فارق از متفاوت بودنش، نامش آنچنان آشوبی به پا کرد که زبان در وصفش عاجز است. یکی میگفت ” دیش آنرد” آن یکی هم” دیس اونارد” ولی حلال نمیکنم آن کسی را که میگفت ” دیشوهانارد” و هزاران نام این چنین دیگر…! اندکی بعد، یعنی وقتی که با اسم بازی کنار آمدیم، به دریچهای که بازی از خلاقیت به روی ما گشودهبود، بسمالله گفتیم. بازی مثل توپ صدا کرد و این فرصتی بود برای بتسدا تا فرانچایزی دیگر پدید بیاورد. که البته خریت هم نکرد و E3 سال گذشته از نسخه جدید بازی پرده برداشت. عنوانی خلاقانه که طعمی فوق العاده از مخفیکاری، قدرت ماورای طبیعه و … به ما ارائه میداد. و حالا به ایستگاه تازه بازی در E3 2016 رسیدیم تا با یک نمایش از گیم پلی بازی عرش را سیر کنیم.
بتسدا، توقع داشت 2 Dishonored، با کنفرانساش همان کاری را کند که Fallout 4 سال گذشته انجام داد. و به همین خاطر، ما یک نمایش فوق العاده اما با کمی مدتزمان زیاد شاهد بودیم ( که البته نزد نمایش زلدای نینتندو لنگ میندازد!) اما آیا اینها باعث میشود که از جلالت قدر Dishonored 2 کاسته شود؟ بیخیال. نمایش بازی آنقدر کف و خون قاطی کننده بود که صلابتش با این چیزها مهمل برباد نرود. سازندگان طی نمایش مفصل خود، بازی را به خوبی شرح دادند، نشان دادند که میخواهند با هدف مکملی خود و البته دنیایی عظیمتر و میخکوبکنندهتر، حکم پیروزیشان را امضا کنند. نمایش بازی، به خوبی ترسیم میکرد که تیم Arkane میخواهد با پیشرفتهای همه جانبهاش به گیمرها بتازد. از حق نیز نگذریم، تجربه بازی در نقش کرو و امیلی، آن هم در دنیایی که ظاهراً خیلی پختهتر شدهاست دل هر کسی را مجذوب خود میکرد، خصوصاً برای کسانی که بساط سوت و کفشان رو به راه بود.
(image)
Detroit: Become Human
: دیوید کیج از همان بازی ابتدایی خود مصمم بود تا روایت را در ساختار بازیها به چالش بکشد، اومیکرون، اولین ساختهی او پردهی چهارم بین مخاطب و بازی را برمیبردارد تا بتواند منطق داستان خود و جهان آن را خلق کند، بازی دوم او بنیان تمام بازیهایش را ساخت، فارنهایت، چالش اصلی بازی فهمیدن حقیقت بود، آیا کسی که فاعل قتل است، واقعا قاتل است؟ داستان بعدی باران سنگین و غمبار یک پدر بود، بر خلاف دیگر داستانها از ماوراءالطبیعه دوری کرد و یک درام بی نظیر را به وجود آورد، داستان بعدی باز بازگشت به ماوراءالطبیعه بود. هیچ اندرویدی حق آسیب رساندن به نوع بشر را ندارد، یک قانونشکنی، حاصل آن گروگانگیری روی پشت بام محلههای پایین شهر دتروید است، حالا ما در نقش یک اندروید به مقابله به این موقعیت میرویم تا توازن را به جامعه برگردانیم، تصمیمهای ما این موقعیت را به سمت خاصی میکشد، اما ما بر چه اساسی تصمیم میگیریم؟ اطلاعات ما را هدایت میکنند، اما ما از کجا بدانیم تصمیم ما درست است، یک اندروید بردهی خالق خود است، و تمام تصمیمات او بر همان اساس گرفته میشود، چالش بعدی کیج انتخاب است، در بستر داستانی کهن از رابطهی بین خالق و مخلوق، با تمام اینها دتروید یک بازی داستان محور است و در نمایش E3 هم به همین نکته اشاره شد و انتظار گیم پلی عجیب از این بازی کمی سختگیری است، اگر داستان شنیدن را که از عادات شرقیهاست دوست ندارید همین حالا دتروید را از لیست خود حذف کنید.
(image)
Battlefield 1
امسال الکترونیک آرتز با نمایش های بتلفیلد۱ واقعا همه مخاطبین را هایپ کرد. اصلا مگر داریم شخصی که از این نمایش ها خوشش نیامده باشد؟! نمایش E3 نیز که دیگر جای خود دارد. آن موزیک فوق العاده و ترکیبش با صحنه هایی از گیم پلی بازی و سینماتیک داستان دیگر حرفی برای انتقاد کردن باقی نمی گذارد. یکی دیگر از دلایلی که نمایش های این بازی و به خصوص نمایش اخیر را به یکی از بهترین های E3 تبدیل کرده بازه زمانی و همچنین سلاح ها و وسایل نقلیه ای است که تعبیه شده است. در کنار تمامی این موارد همیشه الکترونیک آرتز سعی کرده تا با نشان دادن تخریب پذیری قدرت بتلفیلد را در واقعا گرایانه بودن به تصویر بکشد. انصافا به خوبی هرچه تمام این کار انجام شد. دیدن کشتی هوایی که که پس از آسیب های فراوانی که می بیند آتش گرفته و وسط یک مزرعه کوچک منهدم می شود بخوبی این موضوع را نشان می دهد.
(image)
Forza Horizon 3
: معمولا در هر کنفرانسی ساده ترین کار ممکن به نمایش گذاشتن عناوین ریسینگ و خفن جلوه دادن انهاست، دلیلش را نمیدانم. شاید به خاطر جذابیت ذاتی این سبک باشد! در هر حالت E3 همیشه شاهد نمایشهای بی نظیری در این سبک بوده و هست. اما آیا واقعا هر نمایشی را می توانیم جدی بگیریم؟ قطعا نه! نمایش The Crew را به یاد دارید ؟ نتیجه نهایی را چه طور ؟ الان منظورم را متوجه شدید ؟!
فورتزا هورایزن 3 با تمامه زیبایی هایش به نمایش گذاشته شد و در همانجا نیز گیم پلیش را نشانمان دادند تا دیگر درمورد آن شکی به خود راه ندهیم. به لطف فستیوال هورایزن که اینبار در سرزمین گوسفندان یعنی استرالیا برگذار می شود گیمرها به طیف وسیعی از جادها و اقلیم های گوناگون بر می خورند که همین مسئله برای اولین بار چرخ خودروهای Off-Road را نیز به به فورتزا کشانده. شاید همراه شدن این کلاس از خودروها با اتوموبیلهای سوپراسپورتی مانند لابورگینی و بی ام دبلیو عجیب به نظر برسد اما استدیو پلی گِرَوند با بهره گیری از قابلیت Play Anywhere به خوبی این اختلاف هارا زیر پا گذاشت و یک نمایش بی نظیر اما ” واقعی ” را به ما نشان داد ! نمایشی زیبا که در 5-6 دقیقه هر آنچه که مخاطبانش نیاز داشتند را به آنها نشان داد . فورتزا هورایزن 3 زیباتر از هر زمان دیگه ای منتظر شماست !
(image)
titanfall 2
: تایتان فال 1 کماکان یکی از بهترین تجربه های سبک شوتر در طول سال های اخیر قلمداد می شود، عنوانی خوشساخت با گیم پلیِ اکشن دیوانه کننده ای که در زمان تجربه بخوبی مخاطب را با عناصر شگفت انگیز خود غافلگیر می کرد. حال پس از حدود دو سال تایتان فال 2 با جاه طلبی های بیشتر معرفی گشته و بازی نه تنها ساختار قوی نسخه اول را حفظ کرده بلکه براساس نمایش بازی، چندین عنصر جدید با توانایی سربازان و تایتان ها افزوده شده، عناصری که سرعت نبرد را بیشتر، شکل نبرد را متنوع تر و تجربه نبرد را عمیق تر کرده است. جدای از این موضوع نمایش بخش داستانی بازی نیز حرکت بسیار خوبی بود. بازی توسط اشخاصی ساخته می شود که پایه های سری Modern Warfare را بنا کرده اند و تصور کنید با ایده تایتان های عظیم! و یک داستان و کارگردانی قوی چه چیزی انتظارمان را می کشد! اگر تایتان فال 2 امسال از لحاظ بازخورردها بالاتر از دو سری بازی ریشه دار بتلفیلد و ندای وظیفه قرار گرفت نباید تعجب کنید!
(image)
The Legend of Zelda: Breath of the Wild
: گویا تاریخ برای نینتندو دوباره در حال تکرار شدن است! یعنی درست همان بلایی که سر Gamecube آمد و قرار شد بزرگترین عنوان “سیستم سلرش” یعنی The Legend of Zelda: Twilight Princess یک بازی بین نسلی شود و لانچ تایتل کنسول بعدی نینتندو نیز باشد، چنین رویدادی برای زلدا جدید نیز در حال رخ دادن است. The Legend of Zelda: Breath of the Wild با معرفی دوباره اش، خیلی ها مثل من را راغب به خرید کنسول مجهول NX کرده است که هیچی از آن نمی دانیم. بازی سرشار از نوآوری و ابداعات جدید است. گویا تم ماجراجویی این نسخه که همواره سری زلدا پرچمدار سبک آن بوده، قرار است با نوآوری های جدید و ریشه های قوی سری ادغام شود و ما را دوباره با اغنا برساند.
زلدا جدید سندی بر این حقیقت است که نوآوری صرفا به معنای پیر کردن شخصیت های اصلی یا تغییر لوکیشن ها نیست … بی شک طرفداران نینتندو می توانند با The Legend of Zelda: Breath of the Wild یکی از برترین عناوین ماجراجویی سال های اخیر را تجربه کنند.
…………………………………………..
قائدتا در سیل بزرگ بازی های نمایش داده شده در E3 2016 انتخاب تنها 10 عنوان سخت است! اما شما نیز دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید. از دید شما 10 نمایش برتر E3 2016 مربوط به کدام عناوین بود؟
پرونده: 10 نمایش برتر E3 2016
آخرین دیدگاهها