Tagاولین بر

اولین نگاه بر Ghost Recons: Wildlands

اولین نگاه بر Ghost Recons: Wildlands

اولین نگاه بر Ghost Recons: Wildlands

“به قلم محمدصادق تواضعی”

هربار استدیویی از یوبیسافت نمایشی از سری بازی یا عناوین جدید خود به نمایش می گذارد باید از آن ترسید. طی سال های اخیر آنقدر دانگرید شدن و گول خوردن های مخاطبین از نمایش های مهیج و نفسگیر را دیده ایم تا یقینا نتوانیم تا زمان عرضه به بازی مورد نظر اعتماد داشته باشیم. نمایش یوبیسافت از عنوان “دیویژن” (The Division) و یا حتی آن نمایش نفس گیر “واچ داگز” (Watch Dogs) همگی به یاد داریم! چه چیزی نشانمان دادند و چه چیزی را عرضه کردند!

ظاهرا امسال برای یوبی سافت برای عناوین نمایشی خود خبری از آن زرق و برق و گرافیک خفن و دهن پر کن نبود! شاید یوبی سافت سیاست قبلی خود را کنار گذاشته و قصد دارد مثل سایر سازنده ها عناوین خود را همانطور که نمایش داده، عرضه کند. یکی از این نمایش ها مربوط به نسخه ای جدید از سری محبوب “گوست رکون” (Ghost Recon) با نام “وایلد لندز” (Wildlands) بود. این نسخه را می توان بلند پروازانه ترین بازی یوبی سافت دانست، زیرا این بار تیم سازنده قصد دارد تا بزرگترین محیط بازی در بین سایر عناوین این شرکت را به نمایش بگذارد.

در وایلد لندز قرار است در خط داستانی بازی به سراغ کارتل های کشور “بولیوی” (Bolivia) برویم. گروهی به نام “سانتا بلانکا” که قدرتمندترین کارتل بولیوی خطاب می شود قدرت را در دست گرفته و فروش مواد و داروهای غیرمجاز را بیش از پیش افزایش داده است. این امر دولت آمریکا را نگران کرده و این گروه را به عنوان تهدیدی برای دولت می شناسند. از این رو یک تیم از سربازان ویژه که به آن ها “اشباح” (The Ghosts) گفته می شود به بولیوی اعزام شده تا بتوانند گروه سانتا بلانکا را از بین ببرند. این تنها بخشی از قضیه است. زیرا گروه سانتا بلانکا ظاهرا یک سری نفوذی در بین دولت آمریکا داشته و اشباح می بایست این عامل نفوذی را نیز پیدا کرده و تحویل دولت بدهند.

از آنجایی که سازنده بازی نسخه “فیوچر سولجرز” (Future Soldiers) را نیز ساخته می بایست شاهد تشابهات زیادی باشیم. به عبارتی نزدیک 40 درصد پایه و اساس این نسخه با توجه به نسخه قبل ساخته شده است. حالت مشارکتی و سیستم کارتیمی بازی و یا حتی نحوه Execute کردن دشمنان نیز به این نسخه آورده شده است. نمی توان از لذت بخش بودن نسخه ” فیوچر سولجرز” چشم پوشی کرد که با تمام ایراداتش یک عنوان جذاب و سرگرم کننده بود. حال فرض کنید در یک محیط بسیار بزرگ تر و با امکانات بیشتر و جاه طلبانه تر قرار است همان کارها را انجام دهید! واقعا لذت بخش است.

نکته جالب دیگر در مورد این تاکتیکال شوتر سوم شخص این است که این نسخه از عناصر اولین نسخه بازی نیز استفاده کرده و گفته شده همانند نسخه اول این سری نیز بسیار واقع گرایانه خواهد بود. اولین قدم سازنده برای ایجاد حس واقع گرایانه بودن بازی دیدار از بولیوی بود تا بتوانند محیط های بازی را با قدرت هرچه بالاتر با موتورگرافیکی اختصاصی که برای این بازی تعبیه شده شبیه سازی کنند. از طرفی اسلحه های بازی و طراحی آن ها دقیقا همان اسلحه های جنگی و نظامی آمریکا بوده و به هیچ وجه نمی توانید چیزی خارج از تجهیزات نظامی روز دنیا پیدا کنید. همانطور که قبلا گفته شد، این نسخه جاه طلبانه ترین عنوان یوبیسافت در سبک دنیای باز و همچنین این سری بازی به حساب می آید. طبق آنالیزهای تیم سازنده 9 محیط که شامل محیط هایی نظیر کوهستانی، جنگلی، دشت ها و … می شود برای بازی تعبیه شده تا یکنواختی را برای مخاطبین بوجود نیاورد.

همچنین تمامی این محیط ها از پویایی بالایی برخوردار بوده و بازی نیز ازسیستم شب و روز و آب و هوای پویا استفاده می کند. کارتیمی در این عنوان پررنگ تر از قبل شده است و ترکیب آن با سیستم شب و روز و آب و هوای پویا باعث شده تا مخاطبین قبل از ماموریت شرایط جوی را سنجیده و استراتژی های خود را مطابق با آن پیش ببرند. در مراحلی که در شب صورت می گیرد قطعا احتیاط و توجه بسیار به محیط بیش از پیش به چشم می آید. این که شما به خوبی بتوانید محیط را آنالیز کنید و دشمنان و نقاط رفت آمدشان را به خوبی علامت گذاری کنید از مهم ترین کارهاییست که هر شبح در این بازی می بایست انجام دهد. با این حال مبارزات و ماموریت ها در روز کمی آسان تر است زیرا به خوبی به محیط تسلط دارید.

بازی و محیطش به شما اجازه می دهد تا علاوه بر ماموریت های اصلی، مراحل فرعی را نیز انجام دهید و یا با دوستانتان در محیط بازی به جستجو بپردازید. نکته جالب در مورد این بازی این است که می توانید برای انجام یک ماموریت روش های مختلفی نظیر مخفی کاری یا استفاده از Melee Attack، نبرد از راه دور و یا نزدیک را انتخاب کرده و یا آن ها را با یکدیگر ترکیب کنید. همچنین هر شبح می تواند در مبارزات نزدیک هدف مقابل خود را به عنوان اسیر گرفته و از وی به عنوان سپر انسانی استفاده کند. هر ماموریت چندین راه برای اتمام دارد و ازطرفی، هر ماموریت چندین مسیر برای رسیدن به محل مورد نظر دارد. استفاده از هلیکوپتر و یا سایر وسایل نقلیه می تواند جذابیت بازی را دوچندان کند.

اگر می خواهید گروه محبوبی باشید بهترین کار تعامل با سایر NPC های داخل بازیست. از این رو آن ها می توانند در رسیدن به هدف به شما کمک کنند و یا مانع از رسیدن به آن شوند. از این رو تعامل با آن ها که شامل شهروندان و یا گروهک های مختلف بولیوی نیازمند استراتژی و نباید بیگدار به آب زد! یکی از عواملی که تیم سازنده بازی شدیدا به آن پرداخته اند هوش مصنوعی NPC هاست که گفته شده از حالت خطی خارج است. به عبارتی NPC ها با توجه به شرایط و محیطی که در آن قرار دارند و همچنین استراتژی شما از خود واکنش نشان داده و خود را با محیط وفق می دهند.

در انتها “گوست رکون: وایلد لندز” از سال 2012 در حال ساخت بوده و یکی از مورد انتظارترین عناوین 2017 قلمداد می شود. باید منتظر ماند تا ببینیم آیا این نسخه چیزی هست که هواداران مشاهده کرده اند یا خیر؟ اطلاعات و جزئیات بازی که بسیار امیدوار کننده نشان می دهند.

 

اولین نگاه بر Ghost Recons: Wildlands

(image)

اولین نگاه بر Ghost Recons: Wildlands

“به قلم محمدصادق تواضعی”

هربار استدیویی از یوبیسافت نمایشی از سری بازی یا عناوین جدید خود به نمایش می گذارد باید از آن ترسید. طی سال های اخیر آنقدر دانگرید شدن و گول خوردن های مخاطبین از نمایش های مهیج و نفسگیر را دیده ایم تا یقینا نتوانیم تا زمان عرضه به بازی مورد نظر اعتماد داشته باشیم. نمایش یوبیسافت از عنوان “دیویژن” (The Division) و یا حتی آن نمایش نفس گیر “واچ داگز” (Watch Dogs) همگی به یاد داریم! چه چیزی نشانمان دادند و چه چیزی را عرضه کردند!

ظاهرا امسال برای یوبی سافت برای عناوین نمایشی خود خبری از آن زرق و برق و گرافیک خفن و دهن پر کن نبود! شاید یوبی سافت سیاست قبلی خود را کنار گذاشته و قصد دارد مثل سایر سازنده ها عناوین خود را همانطور که نمایش داده، عرضه کند. یکی از این نمایش ها مربوط به نسخه ای جدید از سری محبوب “گوست رکون” (Ghost Recon) با نام “وایلد لندز” (Wildlands) بود. این نسخه را می توان بلند پروازانه ترین بازی یوبی سافت دانست، زیرا این بار تیم سازنده قصد دارد تا بزرگترین محیط بازی در بین سایر عناوین این شرکت را به نمایش بگذارد.

در وایلد لندز قرار است در خط داستانی بازی به سراغ کارتل های کشور “بولیوی” (Bolivia) برویم. گروهی به نام “سانتا بلانکا” که قدرتمندترین کارتل بولیوی خطاب می شود قدرت را در دست گرفته و فروش مواد و داروهای غیرمجاز را بیش از پیش افزایش داده است. این امر دولت آمریکا را نگران کرده و این گروه را به عنوان تهدیدی برای دولت می شناسند. از این رو یک تیم از سربازان ویژه که به آن ها “اشباح” (The Ghosts) گفته می شود به بولیوی اعزام شده تا بتوانند گروه سانتا بلانکا را از بین ببرند. این تنها بخشی از قضیه است. زیرا گروه سانتا بلانکا ظاهرا یک سری نفوذی در بین دولت آمریکا داشته و اشباح می بایست این عامل نفوذی را نیز پیدا کرده و تحویل دولت بدهند.

(image)

از آنجایی که سازنده بازی نسخه “فیوچر سولجرز” (Future Soldiers) را نیز ساخته می بایست شاهد تشابهات زیادی باشیم. به عبارتی نزدیک 40 درصد پایه و اساس این نسخه با توجه به نسخه قبل ساخته شده است. حالت مشارکتی و سیستم کارتیمی بازی و یا حتی نحوه Execute کردن دشمنان نیز به این نسخه آورده شده است. نمی توان از لذت بخش بودن نسخه ” فیوچر سولجرز” چشم پوشی کرد که با تمام ایراداتش یک عنوان جذاب و سرگرم کننده بود. حال فرض کنید در یک محیط بسیار بزرگ تر و با امکانات بیشتر و جاه طلبانه تر قرار است همان کارها را انجام دهید! واقعا لذت بخش است.

نکته جالب دیگر در مورد این تاکتیکال شوتر سوم شخص این است که این نسخه از عناصر اولین نسخه بازی نیز استفاده کرده و گفته شده همانند نسخه اول این سری نیز بسیار واقع گرایانه خواهد بود. اولین قدم سازنده برای ایجاد حس واقع گرایانه بودن بازی دیدار از بولیوی بود تا بتوانند محیط های بازی را با قدرت هرچه بالاتر با موتورگرافیکی اختصاصی که برای این بازی تعبیه شده شبیه سازی کنند. از طرفی اسلحه های بازی و طراحی آن ها دقیقا همان اسلحه های جنگی و نظامی آمریکا بوده و به هیچ وجه نمی توانید چیزی خارج از تجهیزات نظامی روز دنیا پیدا کنید. همانطور که قبلا گفته شد، این نسخه جاه طلبانه ترین عنوان یوبیسافت در سبک دنیای باز و همچنین این سری بازی به حساب می آید. طبق آنالیزهای تیم سازنده 9 محیط که شامل محیط هایی نظیر کوهستانی، جنگلی، دشت ها و … می شود برای بازی تعبیه شده تا یکنواختی را برای مخاطبین بوجود نیاورد.

همچنین تمامی این محیط ها از پویایی بالایی برخوردار بوده و بازی نیز ازسیستم شب و روز و آب و هوای پویا استفاده می کند. کارتیمی در این عنوان پررنگ تر از قبل شده است و ترکیب آن با سیستم شب و روز و آب و هوای پویا باعث شده تا مخاطبین قبل از ماموریت شرایط جوی را سنجیده و استراتژی های خود را مطابق با آن پیش ببرند. در مراحلی که در شب صورت می گیرد قطعا احتیاط و توجه بسیار به محیط بیش از پیش به چشم می آید. این که شما به خوبی بتوانید محیط را آنالیز کنید و دشمنان و نقاط رفت آمدشان را به خوبی علامت گذاری کنید از مهم ترین کارهاییست که هر شبح در این بازی می بایست انجام دهد. با این حال مبارزات و ماموریت ها در روز کمی آسان تر است زیرا به خوبی به محیط تسلط دارید.

(image)

بازی و محیطش به شما اجازه می دهد تا علاوه بر ماموریت های اصلی، مراحل فرعی را نیز انجام دهید و یا با دوستانتان در محیط بازی به جستجو بپردازید. نکته جالب در مورد این بازی این است که می توانید برای انجام یک ماموریت روش های مختلفی نظیر مخفی کاری یا استفاده از Melee Attack، نبرد از راه دور و یا نزدیک را انتخاب کرده و یا آن ها را با یکدیگر ترکیب کنید. همچنین هر شبح می تواند در مبارزات نزدیک هدف مقابل خود را به عنوان اسیر گرفته و از وی به عنوان سپر انسانی استفاده کند. هر ماموریت چندین راه برای اتمام دارد و ازطرفی، هر ماموریت چندین مسیر برای رسیدن به محل مورد نظر دارد. استفاده از هلیکوپتر و یا سایر وسایل نقلیه می تواند جذابیت بازی را دوچندان کند.

اگر می خواهید گروه محبوبی باشید بهترین کار تعامل با سایر NPC های داخل بازیست. از این رو آن ها می توانند در رسیدن به هدف به شما کمک کنند و یا مانع از رسیدن به آن شوند. از این رو تعامل با آن ها که شامل شهروندان و یا گروهک های مختلف بولیوی نیازمند استراتژی و نباید بیگدار به آب زد! یکی از عواملی که تیم سازنده بازی شدیدا به آن پرداخته اند هوش مصنوعی NPC هاست که گفته شده از حالت خطی خارج است. به عبارتی NPC ها با توجه به شرایط و محیطی که در آن قرار دارند و همچنین استراتژی شما از خود واکنش نشان داده و خود را با محیط وفق می دهند.

در انتها “گوست رکون: وایلد لندز” از سال 2012 در حال ساخت بوده و یکی از مورد انتظارترین عناوین 2017 قلمداد می شود. باید منتظر ماند تا ببینیم آیا این نسخه چیزی هست که هواداران مشاهده کرده اند یا خیر؟ اطلاعات و جزئیات بازی که بسیار امیدوار کننده نشان می دهند.

 

اولین نگاه بر Ghost Recons: Wildlands

اولین نگاه بر God of War

اولین نگاه بر God of War

اولین نگاه بر God Of War

“به قلم حسین رضایی”

به شخصه، به جز چند مورد (که نیتن دریک و گرالت پرچم دارشان هستند) انتظاری که از نسل هشتم در زمینه‌چینی بازگشت اسطوره‌های قدیمی داشتم، برآورده نشده است. اما اکنون بعد از چند سال‌، این نسل پرفراز و نشیب می‌تواند سرش را بالا بگیرد و با افتخار به قهرمانان ریش سفیدی که بعد از سال‌ها بازگشتند بنازد و فخر بفروشد. مارکوس، کریتوس به عنوان آغازگر چندی پیش بالاخره قرارداد بازگشت‌‌شان را امضا کردند و با شیارهای موازی که روی صورت‌شان بیداد می‌کردد برگشتند. آن‌ها می‌دانند که این نسل بیش از هر وقت دیگری به آن‌ها نیاز دارند، پس نامردی نکردند و برگشتند.

تا آنجایی که یادم هست، از همان زمانی که کنسول های نسل هشتمی وارد کار شدند، همواره رد پایی از GOW در میان شایعات عیان بود. این رد پا، البته هیچ وقت رنگ واقعیت به خود نگرفتند تا این که E3 2016 میعادگاه کریتوس و هوادارانش شد. اولین دیدار ما بعد از سال ها، آن لحظه‌ای است که کریتوس با ریشی داعشی از سایه بیرون بیرون می‌آید. با صدایی کلفت و هیکلی قابل ستایش تر و این چنین ما بالاخره بعد از سال‌ها، دوباره کریتوس را در قاب‌نمایش می‌بینیم، با ریخت و نمایی دیگر و البته در دنیای اساطیر دیگر که اسکاندیناوی می‌خوانندش! بله، کریتوس، از یونان کوچ کرده است تا زندگی خدایی‌اش را در ابعاد دیگری ببیند.

کریتوس اما این بار رفیق شفیقی را همراه خود دارد. او با پسرکی خام، جلوه‌کنان در میان رقص درختان و سرسبزی طبیعت، به راه می‌افتد تا بلکه لقمه ای نان حلال برای اهل منزل بدست بیاورد. در اولین نگاه، بیشتر از هر چیز دیگری، حتی قامت تازه ی کریتوس، این حال و هوا و در کل حالت جدید بازی است که بیشتر چشم می آید که به طور خلاصه، بازی را از فاز هک اند اسلش خود دور انداخته‌است و دوربین متحرک از نمای نزدیک و البته آزادی بیشتر را جایگزین کرده است. همین کافی بود تا بازهم هواداران یک عنوان رو در روی هم قرار بگیرند.

غیرطبیعی نیست که در نسل هشتم، شاهد طوفانی از تغییرات در سری بازیهای قدیمی باشیم. به طبع، نسل جدید است و دنیایی تازه برای سری بازیهای قدیمی که خود را به شکل دیگری به رخ بکشند و خب گاهی برای رسیدن به شکوفایی بیشتر لازم است همه موانع را رد کرد، چه بسا که یکی از این موانع گذشته فرد باشد. پس باید گذشته خود را رها کرد و بعد عزم بر پیروزی گرفت. متاسفانه، سابقه این چنین عناوینی خوب نیستند و هستند بازی هایی که با کله و شتاب هر چه تمام تر به زمین خورده اند. God of War جدید پیشنه اش را رها کرده است و دست و پا می زند تا بلکه به شاخه‌های‌ درخت زندگانی خود، جلوه‌ای بهتر ببخشد. GOW بدون شک یک روزی تغییر را به خودش می‌دید؛ چه حالا و یا چه صد سال دیگر. اما شاید ریسک بزرگی باشد که سبک بازی را عوض کنی، در حالی که فرمول قبلی این سری به خوبی جواب خود را پس داده و به یک بلوغ خاصی رسیده است. اما ما در نسل هشتیم، جایی که محدودیتی وجود ندارد، مردم انتظارشان به سقف کشیده و دست نیز برای خلق ایده کامل باز است، اما خب تمام این ها دلیل نمی شود که حتماً تغییرات GOW جدید گل بکارد.

“کوری بارلاگ” به عنوان کارگردان نسخه جدید و البته نسخه دوم این سری، دلایل دیگری را برای انجام نوع زاویه دوربین و تغییرات بازی داشته است. به عقیده او، GOW بیشتر از هر زمان دیگری نیاز دارد که گیمر را به گشت و گذار در محیط، پیدا کردن آیتم‌های مخفی و … وادار کند. و این مورد عملاً با یک دوربین ثابت می‌تواند برای بعضی‌ها آنچنان دل‌چسب نباشد. لذا دوربین متحرک معمول از نمای نزدیک‌تر بیشتر به کار گیمر می‌آید.

چیزی که ما از نمایش بازی نصیب‌مان شد، نبردهای خشن‌ با تبری بزن‌بهادر، دشمنانی متنوع و البته وجود پسرکی که به نظر می‌رسد کریتوس پخته‌اش می‌کند و بعداً خیلی به کارمان می‌آید. کسی که آقای بارلاگ به عملکرد یاری‌رساننده‌اش در طول بازی ایمان دارد و می‌گوید برا بسیاری از کارها مثل مبارزات معمولی، پیداکردن آیتم ها و البته حل معماها ضروری است. از سوی دیگر، بازی طی یک اقدام، با صحنه‌های سینماتیک جلوه‌ی بیشتری از خشم کریتوس را به رخ می‌کشد. همان زمانی که کریتوس، پوزه آن‌جانور درشت هیکل را به خاک می‌مالد، تکنیک‌های سینمایی به کمکش می‌آیند و اینجاست که عمق مبارزه محسوس تر می شود

گذشته از این ها، بازی چیزی شاید بزرگتر از این‌ها در چنته دارد که البته اشاره‌هایی به آن کردم. بله، مقصود همان پسرکی‌است که کریتوس شکار کردن به آن نشان می‌داد، تجربه‌دار و البته بی‌رحمش می‌کرد. آن‌لحظه‌ای که همان پسر، از شکافتن بدن شکار خود عاجز است و ناامیدانه این ناتوانی خود را بیان می‌کند، کریتوس بی‌رحمانه کمکش می‌کند و اینجاست که یکی از تاثیربرانگیزترین صحنه‌های نمایش را می‌بینیم. اما این صحنه اصلاً حرفی برای گفتن درباره آن لحظه‌ای که خدای جنگ در کنار پسرک، رو به غروب آفتاب است و نمی‌تواند به کودک ابراز محبت می‌‌کند، ندارد. این‌ها جادوی سانتا مونیکاست. آن‌ها از خدای جنگ، پدری ساخته‌اند که می‌خواهد برای فرزندش پدری کند، داشته‌هایش را به او یاد بدهد و هزاران مورد باحال دیگر؛ و عجب ایده‌ای است برای نشان ابعاد دیگر اسطوره‌ای که به خشم و بی‌رحمی بی‌نهایت در بین‌مان معروف است.

البته باید باز اشاره کنم که این تعامل پدر و پسری مربوط به بُعد داستانی نمی‌شود. در حقیقت سازندگان دنیای بازی را نیر تحت تاثیر وی قرار داده اند. به عنوان مثال همان صحنه شکار را در نظر بگیرید، طبق گفته نویسنده IGN بازی پر است از این‌جور تعامل‌های پدر و پسری که البته رفته رفته و با توجه به پختگی پسر، پیچیده‌تر و خاص‌تر می‌شوند. به عبارت دیگر کریتوس برای خودش یک دست‌راست انتخاب کرده که در مبارزات حالا به هر مقداری به کمکش می‌آید. کمک‌هایی که طبق گفته کسانی‌که توانستند اندکی از بازی را تجربه کنند، عناصر عجیبی را در بازی پدید آورده است. آقای بارلاگ خاطر نشان می‌کند که آن‌ها پس از مدت‌ها تلاش به یک فرمول و بالانسی مناسب در شرح همکاری‌های پدر و پسر رسیده اند. این ایده بکر را با آن پیشرفت‌ها و تغییرات بزرگی که ذکر کردیم مخلوط کنید. نتیجه‌اش می‌شود یکی از پاربرترین بازی‌های تاریخ این سری و یا حتی پلی استیشن.

این مطلب، صرفاً اولین نگاه بر عنوانی کف و خون قاطی کننده بود. با وجود این که ما یک نمایش کافی از گیم‌پلی بازی را دیده‌ایم، اما هنوز اظهار نظر قطعی برای بازی، امری سخت و طاقت‌فرساست. به طبع، پای عنوانی در میان است که از جز تا کل‌اش به مقدار کافی تغییر پیدا کرده‌است و در این بین، حداقل تا زمانی که طوفانی از نمایش‌ها و اطلاعات از بازی سرازیر نشده‌است، نمی‌شود گفت که GOW جدید، کاملاً می‌خواهد بعد از سال‌ها قیامتی در صنعت گیم برپا کند. لذا باید دندان بر روی جگر گذاشت تا بلکه ابهت کریتوس‌جدید را بیشتر درک کنیم.

عنوان God Of War احتمالا در سال آلینده بصورت انحصاری برای کنسول PlayStation 4 منتشر می شود.

اولین نگاه بر God of War

(image)

اولین نگاه بر God Of War

“به قلم حسین رضایی”

به شخصه، به جز چند مورد (که نیتن دریک و گرالت پرچم دارشان هستند) انتظاری که از نسل هشتم در زمینه‌چینی بازگشت اسطوره‌های قدیمی داشتم، برآورده نشده است. اما اکنون بعد از چند سال‌، این نسل پرفراز و نشیب می‌تواند سرش را بالا بگیرد و با افتخار به قهرمانان ریش سفیدی که بعد از سال‌ها بازگشتند بنازد و فخر بفروشد. مارکوس، کریتوس به عنوان آغازگر چندی پیش بالاخره قرارداد بازگشت‌‌شان را امضا کردند و با شیارهای موازی که روی صورت‌شان بیداد می‌کردد برگشتند. آن‌ها می‌دانند که این نسل بیش از هر وقت دیگری به آن‌ها نیاز دارند، پس نامردی نکردند و برگشتند.

تا آنجایی که یادم هست، از همان زمانی که کنسول های نسل هشتمی وارد کار شدند، همواره رد پایی از GOW در میان شایعات عیان بود. این رد پا، البته هیچ وقت رنگ واقعیت به خود نگرفتند تا این که E3 2016 میعادگاه کریتوس و هوادارانش شد. اولین دیدار ما بعد از سال ها، آن لحظه‌ای است که کریتوس با ریشی داعشی از سایه بیرون بیرون می‌آید. با صدایی کلفت و هیکلی قابل ستایش تر و این چنین ما بالاخره بعد از سال‌ها، دوباره کریتوس را در قاب‌نمایش می‌بینیم، با ریخت و نمایی دیگر و البته در دنیای اساطیر دیگر که اسکاندیناوی می‌خوانندش! بله، کریتوس، از یونان کوچ کرده است تا زندگی خدایی‌اش را در ابعاد دیگری ببیند.

کریتوس اما این بار رفیق شفیقی را همراه خود دارد. او با پسرکی خام، جلوه‌کنان در میان رقص درختان و سرسبزی طبیعت، به راه می‌افتد تا بلکه لقمه ای نان حلال برای اهل منزل بدست بیاورد. در اولین نگاه، بیشتر از هر چیز دیگری، حتی قامت تازه ی کریتوس، این حال و هوا و در کل حالت جدید بازی است که بیشتر چشم می آید که به طور خلاصه، بازی را از فاز هک اند اسلش خود دور انداخته‌است و دوربین متحرک از نمای نزدیک و البته آزادی بیشتر را جایگزین کرده است. همین کافی بود تا بازهم هواداران یک عنوان رو در روی هم قرار بگیرند.

غیرطبیعی نیست که در نسل هشتم، شاهد طوفانی از تغییرات در سری بازیهای قدیمی باشیم. به طبع، نسل جدید است و دنیایی تازه برای سری بازیهای قدیمی که خود را به شکل دیگری به رخ بکشند و خب گاهی برای رسیدن به شکوفایی بیشتر لازم است همه موانع را رد کرد، چه بسا که یکی از این موانع گذشته فرد باشد. پس باید گذشته خود را رها کرد و بعد عزم بر پیروزی گرفت. متاسفانه، سابقه این چنین عناوینی خوب نیستند و هستند بازی هایی که با کله و شتاب هر چه تمام تر به زمین خورده اند. God of War جدید پیشنه اش را رها کرده است و دست و پا می زند تا بلکه به شاخه‌های‌ درخت زندگانی خود، جلوه‌ای بهتر ببخشد. GOW بدون شک یک روزی تغییر را به خودش می‌دید؛ چه حالا و یا چه صد سال دیگر. اما شاید ریسک بزرگی باشد که سبک بازی را عوض کنی، در حالی که فرمول قبلی این سری به خوبی جواب خود را پس داده و به یک بلوغ خاصی رسیده است. اما ما در نسل هشتیم، جایی که محدودیتی وجود ندارد، مردم انتظارشان به سقف کشیده و دست نیز برای خلق ایده کامل باز است، اما خب تمام این ها دلیل نمی شود که حتماً تغییرات GOW جدید گل بکارد.

(image)

“کوری بارلاگ” به عنوان کارگردان نسخه جدید و البته نسخه دوم این سری، دلایل دیگری را برای انجام نوع زاویه دوربین و تغییرات بازی داشته است. به عقیده او، GOW بیشتر از هر زمان دیگری نیاز دارد که گیمر را به گشت و گذار در محیط، پیدا کردن آیتم‌های مخفی و … وادار کند. و این مورد عملاً با یک دوربین ثابت می‌تواند برای بعضی‌ها آنچنان دل‌چسب نباشد. لذا دوربین متحرک معمول از نمای نزدیک‌تر بیشتر به کار گیمر می‌آید.

چیزی که ما از نمایش بازی نصیب‌مان شد، نبردهای خشن‌ با تبری بزن‌بهادر، دشمنانی متنوع و البته وجود پسرکی که به نظر می‌رسد کریتوس پخته‌اش می‌کند و بعداً خیلی به کارمان می‌آید. کسی که آقای بارلاگ به عملکرد یاری‌رساننده‌اش در طول بازی ایمان دارد و می‌گوید برا بسیاری از کارها مثل مبارزات معمولی، پیداکردن آیتم ها و البته حل معماها ضروری است. از سوی دیگر، بازی طی یک اقدام، با صحنه‌های سینماتیک جلوه‌ی بیشتری از خشم کریتوس را به رخ می‌کشد. همان زمانی که کریتوس، پوزه آن‌جانور درشت هیکل را به خاک می‌مالد، تکنیک‌های سینمایی به کمکش می‌آیند و اینجاست که عمق مبارزه محسوس تر می شود

گذشته از این ها، بازی چیزی شاید بزرگتر از این‌ها در چنته دارد که البته اشاره‌هایی به آن کردم. بله، مقصود همان پسرکی‌است که کریتوس شکار کردن به آن نشان می‌داد، تجربه‌دار و البته بی‌رحمش می‌کرد. آن‌لحظه‌ای که همان پسر، از شکافتن بدن شکار خود عاجز است و ناامیدانه این ناتوانی خود را بیان می‌کند، کریتوس بی‌رحمانه کمکش می‌کند و اینجاست که یکی از تاثیربرانگیزترین صحنه‌های نمایش را می‌بینیم. اما این صحنه اصلاً حرفی برای گفتن درباره آن لحظه‌ای که خدای جنگ در کنار پسرک، رو به غروب آفتاب است و نمی‌تواند به کودک ابراز محبت می‌‌کند، ندارد. این‌ها جادوی سانتا مونیکاست. آن‌ها از خدای جنگ، پدری ساخته‌اند که می‌خواهد برای فرزندش پدری کند، داشته‌هایش را به او یاد بدهد و هزاران مورد باحال دیگر؛ و عجب ایده‌ای است برای نشان ابعاد دیگر اسطوره‌ای که به خشم و بی‌رحمی بی‌نهایت در بین‌مان معروف است.

(image)

البته باید باز اشاره کنم که این تعامل پدر و پسری مربوط به بُعد داستانی نمی‌شود. در حقیقت سازندگان دنیای بازی را نیر تحت تاثیر وی قرار داده اند. به عنوان مثال همان صحنه شکار را در نظر بگیرید، طبق گفته نویسنده IGN بازی پر است از این‌جور تعامل‌های پدر و پسری که البته رفته رفته و با توجه به پختگی پسر، پیچیده‌تر و خاص‌تر می‌شوند. به عبارت دیگر کریتوس برای خودش یک دست‌راست انتخاب کرده که در مبارزات حالا به هر مقداری به کمکش می‌آید. کمک‌هایی که طبق گفته کسانی‌که توانستند اندکی از بازی را تجربه کنند، عناصر عجیبی را در بازی پدید آورده است. آقای بارلاگ خاطر نشان می‌کند که آن‌ها پس از مدت‌ها تلاش به یک فرمول و بالانسی مناسب در شرح همکاری‌های پدر و پسر رسیده اند. این ایده بکر را با آن پیشرفت‌ها و تغییرات بزرگی که ذکر کردیم مخلوط کنید. نتیجه‌اش می‌شود یکی از پاربرترین بازی‌های تاریخ این سری و یا حتی پلی استیشن.

این مطلب، صرفاً اولین نگاه بر عنوانی کف و خون قاطی کننده بود. با وجود این که ما یک نمایش کافی از گیم‌پلی بازی را دیده‌ایم، اما هنوز اظهار نظر قطعی برای بازی، امری سخت و طاقت‌فرساست. به طبع، پای عنوانی در میان است که از جز تا کل‌اش به مقدار کافی تغییر پیدا کرده‌است و در این بین، حداقل تا زمانی که طوفانی از نمایش‌ها و اطلاعات از بازی سرازیر نشده‌است، نمی‌شود گفت که GOW جدید، کاملاً می‌خواهد بعد از سال‌ها قیامتی در صنعت گیم برپا کند. لذا باید دندان بر روی جگر گذاشت تا بلکه ابهت کریتوس‌جدید را بیشتر درک کنیم.

عنوان God Of War احتمالا در سال آلینده بصورت انحصاری برای کنسول PlayStation 4 منتشر می شود.

اولین نگاه بر God of War

اولین نگاه بر Mafia III

اولین نگاه بر Mafia III

اولین نگاه بر Mafia 3

“به قلم محمدصادق تواضعی”

یادش بخیر … 14 سال پیش اولین نسخه از سری بازی “مافیا” روانه بازار شد؛ عنوانی که برای اولین بار صنعت بازی را با بازی های مافیایی آشنا کرد. چیزی که در آن زمان مافیا را تبدیل به یک عنوان منحصر به فرد در دل مخاطبین کرد داستان دراماتیک و روایت عالی آن بود. جدای از آن لول دیزاین بازی به قدری خوب بود که می توانستید این عنوان را بار ها و بارها به اتمام برسانید و هر بار به همان اندازه دفعه اول از بازی لذت ببرید. ماموریتی که می بایست به عنوان یک راننده فورمول 1 با اتومبیل های دهه 30 با سایر رقبا مسابقه دهید. هوش مصنوعی این مرحله و شبیه سازی هندلینگ اتومبیل به قدری خود بود که با کوچکترین اشتباه از دور خارج می شدید! جالب ترین نکته اینجاست کمتر کسی پیدا می شود آن مرحله را بدون کد تقلب رد کرده باشد! حتی چند سال بعد با عرضه نسخه اول “پدرخوانده” شرکت الکترونیک آرتز سعی کرد تا حدی حال و هوا و فضای مافیایی را بار دیگر زنده کند ولی به هیچ وجه نتوانست موفق شود.

5 سال بعد استدیو Illusion Softworks یا همان 2k Czech امروزی بار دیگر ساخت ادامه ای از این سری را به بهانه زنده کردن خاطرات نسخه اول و جواب دادن به یک سری سوالات ذهن مخاطبان شروع کرد و نهایت در سال 2010 توسط ناشر همیشگی این سری 2k Games عرضه شد. حال دو دسته از طرفداران مافیا وجود دارند. دسته اول کسانی که نسخه اول را تجربه نکرده اند و یا سنشان به تجربه نسخه اول نرسیده است . این اشخاص شدیدا نسخه دوم را می ستایند و آن را بهترین نسخه مافیا می دانند! دسته دوم دقیقا برعکس دسته اول فکر می کنند و نسخه اول را بین این دو نسخه بهترین دانسته و از نسخه دوم به عنوان یک فرزند ناخلف یاد می کنند. نمی دانم دقیقا دلیل ستایش مافیا 2 چیست! تنها نقطه قوت بازی نشان دادن قاتلین “توماس آنجلو” (Thomas Angelo) نسخه اول بود! گیم پلی بازی هم که بعد از مدتی حرفی برای گفتن نداشت و عملا مراحل و لول دیزاین بازی خیلی معمولی بودند و تکراری؛

حال نسخه سوم بازی برای پلتفورم های نسل هشتم در نظر گرفته شده است. نسلی که حواشی زیادی تا به اینجای کار داشته و خب معرفی این عنوان از همان زمان عرضه تا به امروز نیز حواشی زیادی را در برگرفته است. اولین تغییر جالب در روند ساخت بازی، تغییر تیم سازنده از 2k Czech به Hangar 13 می باشد. استدیو Hangar 13 جدید استدیو خریداری شده توسط کمپانی 2k که این بار وظیفه سنگینی را برعهده دارند. این تیم که فقط 7 عضو دارد می بایست بر روی یکی از قدیمی ترین و محبوب ترین سری بازی های صنعت گیم یعنی مافیا کار کرده و بار دیگر به تواند محبوبیت از دست رفته خود را برگرداند!

این بار تیم سازنده قرار است مخاطب را به دهه 60 میلادی ببرد جایی که آمریکا در تب و تاب جنگ ویتنام به سر می برد. داستان در شهر خیالی “نیو بوردئو” (New Bordeaux) که برگرفته از ایالت “نیو ارولانز” (New Orleans) است رخ می دهد. قهرمان قصه ما شخصیست که دورگه سیاه پوست که در یک یتیم خانه نیو بوردئو بزرگ و با شروع جنگ ویتنام وارد میدان جنگ شده است. اندکی بعد به زادگاه خود برگشته و وارد مافیا سیاه پوستان می شود. ظاهرا “کلی” (Clay) بدشنانس تر از این حرفاست زیرا مافیا سیاه طی یک حمله از سوی مافیا ایتالیایی ها قتل عام شده و “کلی” تنها بازمانده این فاجعه می باشد. از این رو دست به تشکیل و سازماندهی گروه خود می زند تا بتواند انتقام خود را از مافیا ایتالیا بگیرد. در این راه وی تنها نبوده و سه شخص به نام های “کاساندرا” (Cassandra)، “بورک” (Burke)  و همچنین “ویتو اسکالتا” (Vito Scaletta) شخصیت نسخه دوم وی را یاری خواهند کرد.

تا به این جای کار طبق چیز هایی که منتشر شده داستان از همان فرمول نسخه دوم استفاده کرده و قصد دارد تا با تزریق شخصیت های قدیمی بتواند داستان این سه نسخه را به شکلی به یکدیگر ربط دهد. چیزی که دنیا و فضای مافیا را خاص می کرد، نوع لباس پوشیدن، حرکات و حتی وسایل نقلیه آن بود. مافیا و گروه های مافیایی زمان و مکان نمی شناسند همیشه هستند ولی نمی توان مافیا دهه 30 میلادی را نادیده گرفت، دوره ای که به خوبی در نسخه اول به نمایش گذاشته شد. ولی ظاهرا سازنده در این رابطه برخلاف این جریان عمل کرده و محدوده زمانی بازی را به جلوتر برده است و به تبع این تغییر، مبارزات رنگ و بوی مدرن تری به خود گرفته است . برای مثال نارنجک و استفاده از آن و یا ظاهر و لباس های جدید که به نظرم شدیدا حس و حال گذشته را از بازی گرفته است اما شاید بتواند در قالب یک چارچوب جدید تجربه خوبی را ارائه دهد.

به طور کلی برای اکثریت طرفدارهای مافیا حفظ اصالت نسخه اول امری مهم بشمار می رفت، اگر قرار است همه چیز مدرن شود خب باز هم می توان شکل و شمایل مافیایی را حفظ کرد. در نسخه سوم همه چیز می توان از بازی برداشت کرد جز مافیا. گویی بازی فقط نام مافیا و این سری بازی قدیمی را یدک می کشد. قبلا در سری بازی محبوب “اساسینز کرید” (Assassin’s Creed) هم دیده بودیم که با بروز کردن زمان، و ایجاد یک سری عناصر تازه بازی از چارچوب اساسین بودن خارج شده و شکل و شمایل جدید تری به خود گرفته است. شخصی که با تیپ و ظاهری گنگستری خود را تشنه قدرت و انتقام آغشته به خون در یک کلیسا می یابد و از آن روز تصمیم می گیرد تا گروه به اصطلاح مافیایی خود را راه انداخته و از دشمنان انتقام بگیرد.

در نسخه سوم مافیا مخفی کاری خیلی پررنگ تر و جدی تر در گیم پلی بازی قرار داده شده است. می توانید مراحل را تا حد زیادی یا به طور کامل به صورت مخفی کاری پشت سر بگذارید. یکی از دلایلی که سیستم مخفی کاری بازی را جذاب می کند Takedowns های بازی هستند که با خشونت هرچه بالا تر تعبیه شده اند. همچنین اگر عاشق شکنجه دادن در حین مبارزات هستید می توانید به دست یا پای دشمنان یک تیر شلیک کرده و سپس درد کشیدن آن ها را تماشا کرده و یا از آن ها اعتراف بگیرید! حال دو گزینه برای شما مشخص می شود که هر دو یک سرنوشت را برای هدف در نظر می گیرد و آن چیزی نیست جز مرگ! ولی خب راه رسیدن به مردن متفاوت است.

با وجود اینکه “مافیا 3” شاید در نگاه اول تفاوت های فراوانی با عناصر ریشه ای این سری بازی داشته باشد، اما حداقل از لحاظ گیم پلی و ابعاد فنی می توان امیدوار بود با عنوان در خور توجهی رو به رو شویم. نمایش های بازی حس یک اکشن استاندارد را بخوبی منتقل کرده اند و سیستم مبارزات نزدیک بازی نیز خوبی تعبیه شده است. از سوی دیگر در ابعاد بصری نیز شاید مافیا 3 در بین برترین تجربه های گرافیکی نسل جای قرار نداشته باشد اما در مجموع گرافیک و تجربه بصری قابل قبولی را ارائه می دهد و در نمایش ها کمتر شاهد افت فریم نیز بودیم.

در نهایت “مافیا 3” به عنوان جدیدترین نسخه از سری مافیا قرار است مهرماه برای پلتفرم های نسل حاضر منتشر شود، به شخصه معتقدم این بازی بر لبه تیغ قرار دارد یا گل می کند و یا محکوم به مرگ می شود. کسی بدش نمی آید یک مافیا خوب بازی کند پس امیدواریم مافیا 3 بتواند به بهترین نسخه در این سری تبدیل شود!

اولین نگاه بر Mafia III

(image)

اولین نگاه بر Mafia 3

“به قلم محمدصادق تواضعی”

یادش بخیر … 14 سال پیش اولین نسخه از سری بازی “مافیا” روانه بازار شد؛ عنوانی که برای اولین بار صنعت بازی را با بازی های مافیایی آشنا کرد. چیزی که در آن زمان مافیا را تبدیل به یک عنوان منحصر به فرد در دل مخاطبین کرد داستان دراماتیک و روایت عالی آن بود. جدای از آن لول دیزاین بازی به قدری خوب بود که می توانستید این عنوان را بار ها و بارها به اتمام برسانید و هر بار به همان اندازه دفعه اول از بازی لذت ببرید. ماموریتی که می بایست به عنوان یک راننده فورمول 1 با اتومبیل های دهه 30 با سایر رقبا مسابقه دهید. هوش مصنوعی این مرحله و شبیه سازی هندلینگ اتومبیل به قدری خود بود که با کوچکترین اشتباه از دور خارج می شدید! جالب ترین نکته اینجاست کمتر کسی پیدا می شود آن مرحله را بدون کد تقلب رد کرده باشد! حتی چند سال بعد با عرضه نسخه اول “پدرخوانده” شرکت الکترونیک آرتز سعی کرد تا حدی حال و هوا و فضای مافیایی را بار دیگر زنده کند ولی به هیچ وجه نتوانست موفق شود.

5 سال بعد استدیو Illusion Softworks یا همان 2k Czech امروزی بار دیگر ساخت ادامه ای از این سری را به بهانه زنده کردن خاطرات نسخه اول و جواب دادن به یک سری سوالات ذهن مخاطبان شروع کرد و نهایت در سال 2010 توسط ناشر همیشگی این سری 2k Games عرضه شد. حال دو دسته از طرفداران مافیا وجود دارند. دسته اول کسانی که نسخه اول را تجربه نکرده اند و یا سنشان به تجربه نسخه اول نرسیده است . این اشخاص شدیدا نسخه دوم را می ستایند و آن را بهترین نسخه مافیا می دانند! دسته دوم دقیقا برعکس دسته اول فکر می کنند و نسخه اول را بین این دو نسخه بهترین دانسته و از نسخه دوم به عنوان یک فرزند ناخلف یاد می کنند. نمی دانم دقیقا دلیل ستایش مافیا 2 چیست! تنها نقطه قوت بازی نشان دادن قاتلین “توماس آنجلو” (Thomas Angelo) نسخه اول بود! گیم پلی بازی هم که بعد از مدتی حرفی برای گفتن نداشت و عملا مراحل و لول دیزاین بازی خیلی معمولی بودند و تکراری؛

(image)

حال نسخه سوم بازی برای پلتفورم های نسل هشتم در نظر گرفته شده است. نسلی که حواشی زیادی تا به اینجای کار داشته و خب معرفی این عنوان از همان زمان عرضه تا به امروز نیز حواشی زیادی را در برگرفته است. اولین تغییر جالب در روند ساخت بازی، تغییر تیم سازنده از 2k Czech به Hangar 13 می باشد. استدیو Hangar 13 جدید استدیو خریداری شده توسط کمپانی 2k که این بار وظیفه سنگینی را برعهده دارند. این تیم که فقط 7 عضو دارد می بایست بر روی یکی از قدیمی ترین و محبوب ترین سری بازی های صنعت گیم یعنی مافیا کار کرده و بار دیگر به تواند محبوبیت از دست رفته خود را برگرداند!

این بار تیم سازنده قرار است مخاطب را به دهه 60 میلادی ببرد جایی که آمریکا در تب و تاب جنگ ویتنام به سر می برد. داستان در شهر خیالی “نیو بوردئو” (New Bordeaux) که برگرفته از ایالت “نیو ارولانز” (New Orleans) است رخ می دهد. قهرمان قصه ما شخصیست که دورگه سیاه پوست که در یک یتیم خانه نیو بوردئو بزرگ و با شروع جنگ ویتنام وارد میدان جنگ شده است. اندکی بعد به زادگاه خود برگشته و وارد مافیا سیاه پوستان می شود. ظاهرا “کلی” (Clay) بدشنانس تر از این حرفاست زیرا مافیا سیاه طی یک حمله از سوی مافیا ایتالیایی ها قتل عام شده و “کلی” تنها بازمانده این فاجعه می باشد. از این رو دست به تشکیل و سازماندهی گروه خود می زند تا بتواند انتقام خود را از مافیا ایتالیا بگیرد. در این راه وی تنها نبوده و سه شخص به نام های “کاساندرا” (Cassandra)، “بورک” (Burke)  و همچنین “ویتو اسکالتا” (Vito Scaletta) شخصیت نسخه دوم وی را یاری خواهند کرد.

(image)

تا به این جای کار طبق چیز هایی که منتشر شده داستان از همان فرمول نسخه دوم استفاده کرده و قصد دارد تا با تزریق شخصیت های قدیمی بتواند داستان این سه نسخه را به شکلی به یکدیگر ربط دهد. چیزی که دنیا و فضای مافیا را خاص می کرد، نوع لباس پوشیدن، حرکات و حتی وسایل نقلیه آن بود. مافیا و گروه های مافیایی زمان و مکان نمی شناسند همیشه هستند ولی نمی توان مافیا دهه 30 میلادی را نادیده گرفت، دوره ای که به خوبی در نسخه اول به نمایش گذاشته شد. ولی ظاهرا سازنده در این رابطه برخلاف این جریان عمل کرده و محدوده زمانی بازی را به جلوتر برده است و به تبع این تغییر، مبارزات رنگ و بوی مدرن تری به خود گرفته است . برای مثال نارنجک و استفاده از آن و یا ظاهر و لباس های جدید که به نظرم شدیدا حس و حال گذشته را از بازی گرفته است اما شاید بتواند در قالب یک چارچوب جدید تجربه خوبی را ارائه دهد.

به طور کلی برای اکثریت طرفدارهای مافیا حفظ اصالت نسخه اول امری مهم بشمار می رفت، اگر قرار است همه چیز مدرن شود خب باز هم می توان شکل و شمایل مافیایی را حفظ کرد. در نسخه سوم همه چیز می توان از بازی برداشت کرد جز مافیا. گویی بازی فقط نام مافیا و این سری بازی قدیمی را یدک می کشد. قبلا در سری بازی محبوب “اساسینز کرید” (Assassin’s Creed) هم دیده بودیم که با بروز کردن زمان، و ایجاد یک سری عناصر تازه بازی از چارچوب اساسین بودن خارج شده و شکل و شمایل جدید تری به خود گرفته است. شخصی که با تیپ و ظاهری گنگستری خود را تشنه قدرت و انتقام آغشته به خون در یک کلیسا می یابد و از آن روز تصمیم می گیرد تا گروه به اصطلاح مافیایی خود را راه انداخته و از دشمنان انتقام بگیرد.

در نسخه سوم مافیا مخفی کاری خیلی پررنگ تر و جدی تر در گیم پلی بازی قرار داده شده است. می توانید مراحل را تا حد زیادی یا به طور کامل به صورت مخفی کاری پشت سر بگذارید. یکی از دلایلی که سیستم مخفی کاری بازی را جذاب می کند Takedowns های بازی هستند که با خشونت هرچه بالا تر تعبیه شده اند. همچنین اگر عاشق شکنجه دادن در حین مبارزات هستید می توانید به دست یا پای دشمنان یک تیر شلیک کرده و سپس درد کشیدن آن ها را تماشا کرده و یا از آن ها اعتراف بگیرید! حال دو گزینه برای شما مشخص می شود که هر دو یک سرنوشت را برای هدف در نظر می گیرد و آن چیزی نیست جز مرگ! ولی خب راه رسیدن به مردن متفاوت است.

(image)

با وجود اینکه “مافیا 3” شاید در نگاه اول تفاوت های فراوانی با عناصر ریشه ای این سری بازی داشته باشد، اما حداقل از لحاظ گیم پلی و ابعاد فنی می توان امیدوار بود با عنوان در خور توجهی رو به رو شویم. نمایش های بازی حس یک اکشن استاندارد را بخوبی منتقل کرده اند و سیستم مبارزات نزدیک بازی نیز خوبی تعبیه شده است. از سوی دیگر در ابعاد بصری نیز شاید مافیا 3 در بین برترین تجربه های گرافیکی نسل جای قرار نداشته باشد اما در مجموع گرافیک و تجربه بصری قابل قبولی را ارائه می دهد و در نمایش ها کمتر شاهد افت فریم نیز بودیم.

در نهایت “مافیا 3” به عنوان جدیدترین نسخه از سری مافیا قرار است مهرماه برای پلتفرم های نسل حاضر منتشر شود، به شخصه معتقدم این بازی بر لبه تیغ قرار دارد یا گل می کند و یا محکوم به مرگ می شود. کسی بدش نمی آید یک مافیا خوب بازی کند پس امیدواریم مافیا 3 بتواند به بهترین نسخه در این سری تبدیل شود!

اولین نگاه بر Mafia III

اولین نگاه بر دموی عنوان Nioh

اولین نگاه بر دموی عنوان Nioh

دموی آلفای عنوان انحصاری Nioh، چندی پیش توسط سازنده ی بازی یعنی Team Ninja بر روی PlayStation 4 منتشر شد و با بازخورد های جالبی در بین گیمر ها همراه بود. این بازی به سبک اکشن نقش آفرینی می باشد و شباهت هایی نیز به سری Dark Souls دارد. مبارزات در این عنوان همانند سری Souls، سخت و نفس گیر می باشند و هر بخش از بازی نیازمند استراتژی خاصی است. در این ویدئو بررسی و نگاه کوتاهی به اولین بخش های دموی این عنوان خواهیم داشت و با این عنوان، بیشتر آشنا خواهیم شد.

57MB

اولین نگاه بر دموی عنوان Nioh

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

اولین نگاه بر دموی عنوان Nioh

دموی آلفای عنوان انحصاری Nioh، چندی پیش توسط سازنده ی بازی یعنی Team Ninja بر روی PlayStation 4 منتشر شد و با بازخورد های جالبی در بین گیمر ها همراه بود. این بازی به سبک اکشن نقش آفرینی می باشد و شباهت هایی نیز به سری Dark Souls دارد. مبارزات در این عنوان همانند سری Souls، سخت و نفس گیر می باشند و هر بخش از بازی نیازمند استراتژی خاصی است. در این ویدئو بررسی و نگاه کوتاهی به اولین بخش های دموی این عنوان خواهیم داشت و با این عنوان، بیشتر آشنا خواهیم شد.

57MB

اولین نگاه بر دموی عنوان Nioh

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

اولین نگاه بر دموی عنوان Nioh